فهرست مقالات برحسب موضوع پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایران
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - فرایند کوتاهسازی نامهای خاص در زبان فارسی
بهروز محمودی بختیاری فائقه شاهحسینیکوتاهسازی نامهای خاص در میان ایرانیان امری متداول است و عوامل گوناگونی در فرایند کوتاهسازی نامها دخیلاند. این نوشتار بر آن است تا توصیفی از این فرآیند ارائه دهد و از میان متغیرهای دخیل، نقش عامل جنسیت در این فرآیند و محدودیتهای واجی در نامهای کوتاهشده را بررسی و چکیده کاملکوتاهسازی نامهای خاص در میان ایرانیان امری متداول است و عوامل گوناگونی در فرایند کوتاهسازی نامها دخیلاند. این نوشتار بر آن است تا توصیفی از این فرآیند ارائه دهد و از میان متغیرهای دخیل، نقش عامل جنسیت در این فرآیند و محدودیتهای واجی در نامهای کوتاهشده را بررسی و تحلیل کند. رهیافت این پژوهش به مقولة کوتاهسازی نامها، میتواند نمونهای از برهمکنش دو دانش صرف و جامعهشناسی زبان باشد. برای انجام این پژوهش، نمونهها از میان 790 نام خاص در زبان فارسی انتخاب شدهاند که از میان آنها، 330 مورد نامهای پسرانه و 460 مورد نامهای مربوط به دختران است. نمونههای منتخب، از وبسایت رسمی سازمان ثبت احوال ایران استخراج شد. معیار انتخاب نمونهها، بسامد بالا و نیز تکبخشی بودن نامها بود؛ بدین معنا که از نامهای نادر و کمکاربرد و نیز نامهای دوبخشی که متشکل از دو نام مجزا بودند، در این پژوهش استفاده نشد. چهارچوب نظری به کار رفته در این پژوهش، نظریة بهینگی است. بر اساس این نظریه، نامهای کوتاهشده بررسی و تحلیل شدهاند. نتایج نشاندهندة آن است که کوتاهسازی نامهای خاص در زبان فارسی، برخلاف تصور رایج، کمتر قابل پیشبینی است. همچنین از دیگر یافتههای مهم میتوان به این نکته اشاره کرد که هر چند کوتاهسازی، فرایندی صرفی است، بیش از واحدهای صرفی، واحدهای واجی را در برمیگیرد. بخشهای حذفشده در این فرایند به لحاظ اندازه و جایگاه بسیار متنوع است و واژههایی که طی فرایند کوتاهسازی در صرف زبان فارسی به وجود میآیند، معمولاً به لحاظ واجی بیقاعدهاند. افزون بر موارد پیشگفته، تحلیل دادههای این پژوهش نشان میدهد که جنسیت نیز از جمله متغیرهای تأثیرگذار بر کوتاهسازی نامهای خاص در زبان فارسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - رویکردی پیکرهمحور بر افعال وجهی شش متن قرن ششم
اشرف شیبانی اقدم راحله غلامیدر اين مطالعه، كاربرد افعال وجهي در پيكرة شش متن از قرن ششم هجري (عتبه الکتبه، اسرارالتوحید، تذکره الاولیا، مقامات حمیدی، کلیله و دمنه و راحهالصدور) بررسي ميشود. نتايج نشان ميدهد كه ميزان استفاده از اين نوع افعال در كنار ديگر انواع فعل چشمگير است. در ساختهاي وجهي عل چکیده کاملدر اين مطالعه، كاربرد افعال وجهي در پيكرة شش متن از قرن ششم هجري (عتبه الکتبه، اسرارالتوحید، تذکره الاولیا، مقامات حمیدی، کلیله و دمنه و راحهالصدور) بررسي ميشود. نتايج نشان ميدهد كه ميزان استفاده از اين نوع افعال در كنار ديگر انواع فعل چشمگير است. در ساختهاي وجهي علاوه بر فعل، صفتها و قيدهاي وجهي نيز به تقويت معاني لزوم، احتمال، توانمندي و خواستن كمك كردهاند. با توجه به معاني بافتي و كاركردي، در اثري همچون عتبهالكتبه، مفاهيم تعهد، ضرورت و... نسبت به پنج متن ديگر برجستهتر مينمايد. بينش سياسي، روايي و عرفاني، شخصيت، قدرت و جايگاه اجتماعي، عواملي هستند كه در میزان به كارگيري و درجة عناصر وجهي تأثيرگذارند. اين تحقيق نشان ميدهد که تفاوت ژانرها به اختلافهايي هر چند اندك كشيده ميشود. ترسيم ويژگيهاي عمومي سبك دوره و تجربههاي فردي هر نويسنده با موضوعي ارتباط دارد كه به آن پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - همآموزی خورشیدشاه و ریدک: مقایسۀ آموزش در دو متن خسرو قبادان و ریدکی (پیشا اسلامی) و سمک عیار (قرن ششم هجری)
محمد تمدن عبدالحسين فرزادبرخی از صاحبنظران بر این باورند که پیشینۀ داستان «سمک عیار» به پیش از اسلام و احتمالاً به دورۀ پارتها میرسد. مقالۀ پیش رو در یک مطالعۀ تطبیقی، مقایسهای است دربارۀ آموزشهایی که «خورشید شاه»، از قهرمانان اصلی کتاب سمک عیار (مکتوب ۵۸۵ ه.ق) و «ریدک خوشآرزو»، از اشراف چکیده کاملبرخی از صاحبنظران بر این باورند که پیشینۀ داستان «سمک عیار» به پیش از اسلام و احتمالاً به دورۀ پارتها میرسد. مقالۀ پیش رو در یک مطالعۀ تطبیقی، مقایسهای است دربارۀ آموزشهایی که «خورشید شاه»، از قهرمانان اصلی کتاب سمک عیار (مکتوب ۵۸۵ ه.ق) و «ریدک خوشآرزو»، از اشرافزادگان ساسانی (متن پهلوی خسرو قبادان و ریدکی) در کودکی میبینند و مهارتهایی که میآموزند. شباهت بسیاری میان این آموزشها وجود دارد که این شباهتها شاید بتواند ظن پیشا اسلامی بودن اصل داستان سمک عیار را تقویت کند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- مقایسهای و مبتنی بر شواهدی از این دو متن و کوشش در تأیید فرض پیشگفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تکرار و ارزشهای بلاغی آن در شعر فرخی سیستانی
عبدالعلی اویسی کهخا محمود عباسی حسین اتحادیتکرار در سطح حروف و واژهها که یکی از روش های ایجاد و یا افزایش موسیقی کلام است، از دو منظر میتواند مورد توجه قرار گیرد؛ نخست از لحاظ ارزشهای موسیقیایی و دیگر از نظر ارزشهای بلاغی. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، انواع تکرار حروف و شگردهای مختلف تکر چکیده کاملتکرار در سطح حروف و واژهها که یکی از روش های ایجاد و یا افزایش موسیقی کلام است، از دو منظر میتواند مورد توجه قرار گیرد؛ نخست از لحاظ ارزشهای موسیقیایی و دیگر از نظر ارزشهای بلاغی. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، انواع تکرار حروف و شگردهای مختلف تکرار واژهها، از این دو منظر در شعر فرخی سیستانی بررسی شده است. یافتههای این تحقیق نشان می دهد که سخنور سیستانی از همة شگردهای تکرار در سطحی گسترده در کلامش بهره برده است. تکرارهای پی درپی حروف، واژهها، هجاها، عبارات و حتی مصراعها، به شیوههای مختلف شعر فرخی را سرشار از خوشههای موسیقیایی اصوات مختلف کرده است. در پارهای موارد وی شگردهای تازهای از تکرار را خلق کرده که سبب افزایش غنای موسیقایی کلام او شده است. از لحاظ بلاغی نیز این تکرارها، ارزشهای فراوانی دارد، به گونهای که شواهد متعددی میتوان در شعر فرخی سراغ گرفت، که تکرار حرف یا واژۀ متناسب با مضمون شعر، در خدمت انتقال معنا و مفهوم شعر و گاه القای احساس مورد نظر شاعر بوده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی ویژگیهای منتسب به زنان در ضربالمثلهای فارسی
پروین امین الرعایا شهلا شریفی محمود الیاسیهدف از نگارش این مقاله، آشنایی با دیدگاه های متفاوت نسبت به زنان و حقوق آنان از دیدگاه جنسیتی و توصیف فرهنگ اصیل و رایج ایرانی دربارۀ زنان با تکیه بر بخشی از ادبیات شفاهی یعنی ضرب المثل هاست. پیکرۀ مورد بررسی در این پژوهش، شامل 382 ضرب المثل است که از کتب و فرهنگ ضربال چکیده کاملهدف از نگارش این مقاله، آشنایی با دیدگاه های متفاوت نسبت به زنان و حقوق آنان از دیدگاه جنسیتی و توصیف فرهنگ اصیل و رایج ایرانی دربارۀ زنان با تکیه بر بخشی از ادبیات شفاهی یعنی ضرب المثل هاست. پیکرۀ مورد بررسی در این پژوهش، شامل 382 ضرب المثل است که از کتب و فرهنگ ضربالمثلهای معتبر زبان فارسی جمع آوری شده است. با توجه به ماهیت موضوع، برای تحلیل این پیکره از تحلیل محتوای کیفی استفاده شده و با بررسی، جداسازی و تفکیک ضرب المثل هایی که به نوعی در ارتباط با زنان بوده، به بررسی سه حوزة محوری و کلی دربارۀ زنان پرداخته شده است. نخست، بررسی ویژگی های فیزیکی و روان شناختی زنان، در مرحله دوم بررسی مقوله های اخلاقی و عاطفی، در نهایت روابط خانوادگی و اجتماعی آنهاست. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار تمثیل های یادشده، جایگاه واقعی زن را آنچنان که باید نشان نمی دهد و عمدتاً بر برجسته کردن جنبه های منفی شخصیت زن تأکید دارد. همچنین در بررسی ضربالمثلها می توان آشکارا جایگاه متغیر زنان را مشاهده کرد، زیرا او گاه با زبانی محترمانه و فاضلانه توصیف می شود و در اوج است و گاه با داوری-های بیرحمانه و مغرضانه تا حد ابلیس نزول می یابد. بنابراین در این تحقیق سعی شده جایگاه زن در ضرب المثل های فارسی نشان داده شود و معلوم شود نگاه به زن در این ضرب المثل ها چگونه است و با شرایط کنونی جامعه و وضعیت فعلی زنان ما در این فرهنگ چه تفاوتی دارد؛ با توجه به اینکه امروزه دیدگاه جامعه نسبت به وی مثبت تر شده و شرایط لازم برای ارتقای جایگاه آنان به وجود آمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - ایجاز و حذف در شعر معاصر (با تکیه بر اشعار نیمایوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و یدالله رؤیایی)
لیلا کردبچهایجاز، پیراستنِ کلام از حواشی و عناصرِ غیر لازم است، به گونهای که بیشترین مضمون با ارائۀ کمترین کلمات بیان شود؛ شیوهای که هر چند در ادبیات قدیم نیز به کار میرفته، توجهِ ویژه به آن را باید از مهمترین دستاوردهای شعر معاصر دانست که علاوه بر موجزکردنِ کلام، تحوّلی نی چکیده کاملایجاز، پیراستنِ کلام از حواشی و عناصرِ غیر لازم است، به گونهای که بیشترین مضمون با ارائۀ کمترین کلمات بیان شود؛ شیوهای که هر چند در ادبیات قدیم نیز به کار میرفته، توجهِ ویژه به آن را باید از مهمترین دستاوردهای شعر معاصر دانست که علاوه بر موجزکردنِ کلام، تحوّلی نیز در سازههای نحوی ایجاد کرده است. توجهِ شاعرانِ معاصر به برخی از این شیوهها، عملاً رویکردی به سازههای زبانیِ کهن است، امّا برخی دیگر، از دستاوردهای زبانیِ ادبیات معاصر محسوب میشود. در این پژوهش، شیوههای رسیدن به ایجاز را در دو گروه عمدۀ سازههای ایجازی و شیوههای حذف، در شعر گروهی از شاعران معاصر بررسی و آنها را با شیوههای حذف و ایجاز در ادبیات قدیم مقایسه کردهایم، با این هدف که در کنارِ شناختِ این شیوهها در شعر معاصر، تأثیر سازوکارهای زبانیِ ادبیات قدیم را بر بخشی از سازههای ایجازیِ شعر معاصر و نیز نوآورانهبودنِ برخی شیوههای حذف را در شعر این روزگار نشان دهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - فرایندهای واژهآفرینی در گونة گفتاری زبان فارسی
مرضیه سادات رضوی فریبا قطرهمطالعۀ زبان فارسی به دلیل تفاوت های امروز آن میان گفتار و نوشتار، اهمیتی خاص دارد. در بسیاری از زبان ها میان این دو گونة زبانی، تفاوت هایی بهویژه از نظر الگوهای دستوری و واژگان مشاهده می شود که اهمیت و ضرورت مطالعة جداگانة هر یک را دو چندان می کند. بر این اساس، مقالة ح چکیده کاملمطالعۀ زبان فارسی به دلیل تفاوت های امروز آن میان گفتار و نوشتار، اهمیتی خاص دارد. در بسیاری از زبان ها میان این دو گونة زبانی، تفاوت هایی بهویژه از نظر الگوهای دستوری و واژگان مشاهده می شود که اهمیت و ضرورت مطالعة جداگانة هر یک را دو چندان می کند. بر این اساس، مقالة حاضر به بررسی و تحلیل واژه هایی می پردازد که معمولاً در گفتار فارسی زبانان به کار میروند و در نوشتار یا اصلاً به کار نمی روند، یا به ندرت استفاده می شوند و بر مبنای دیدگاه «بوی» (2007)، حاصل فرایندهای واژه آفرینی هستند نه واژه سازی. داده های مورد بررسی در پژوهش حاضر نیز به تبعیت از رویکرد بوی، بر اساس نوع فرایندهای واژه آفرینی شامل کوتاه سازی، آمیزش، ابداع، قیاس، قرض گیری، گسترش استعاری و تبدیل عبارت به واژه در چهار مقولة اسم، فعل، صفت و قید طبقه بندی و بررسی شدند. یافته های این پژوهش نشان میدهد که از میان فرایندها و شیوه های یادشده، کوتاه سازی با بیشترین درصد (58/32 درصد) و تبدیل عبارت به واژه و آمیزش با کمترین درصد (به ترتیب با 62/5 و 49/4 درصد) در واژه سازی نقش دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - مقایسة ویژگیهای حماسی دو منظومة برزونامه (بخش کهن) و هماینامه
حمید جعفری قریه علی دکتر سید علی قاسمزاده علی نجماییدر تاریخ آفرینش آثار ادبی فارسی، نوع ادبی حماسه موقعیتی محوری دارد. برزونامه و همای نامه، دو اثر از آثار موجود در جریان حماسهسرایی فارسیاند که به دلیل قرار گرفتن در سیر جریان یادشده و بازتاب روح حماسی حاکم بر جامعة ایرانی و بازشناسی هویت ملّی ایرانیان در برهههای تاری چکیده کاملدر تاریخ آفرینش آثار ادبی فارسی، نوع ادبی حماسه موقعیتی محوری دارد. برزونامه و همای نامه، دو اثر از آثار موجود در جریان حماسهسرایی فارسیاند که به دلیل قرار گرفتن در سیر جریان یادشده و بازتاب روح حماسی حاکم بر جامعة ایرانی و بازشناسی هویت ملّی ایرانیان در برهههای تاریخی قرون ششم تا هشتم هجری شایسته توجّه اند. این پژوهش به شیوهای توصیفی- تحلیلی در تلاش است ضمن واکاوی ارزشهای این دو اثر از منظر حماسهسرایی، به مقایسه و تحلیل عناصر حماسی موجود در آنها بپردازد و میزان تطبیق آن دو را با مختصات حماسی آشکار سازد. بنا بر نتایج این پژوهش، خلق آثار یادشده را باید متأثّر از فضای رقابتی ادبیات کلاسیک فارسی دانست و نوآوری سرایندۀ برزونامه در غیر منتظره و خلاف آمد نشان دادن پایان داستان و همچنین نوآوری سرایندة هماینامه در موضوع، نشان از قرار گرفتن در چنین فضای رقابتی است. به ویژه هماینامه که مختصات حماسی آن متناظر با دگرگونیهای فکری و ادبی سبک عراقی، به دلیل تلفیق با مضامین عاشقانه و غنایی به غثّ و سمین گرفتار شده است. بنابراین در ارزش گذاری مقایسهای، منظومة برزونامه در مقابل هماینامه به دلایلی چون تبعیّت از سنّت حماسهسرایی ملّی که قهرمانان اصلی اش را از خاندان رستم برمیگزیند، افتخار به نژاد و اصالت خانوادگی و ملّی، دغدغههای بومی و گاه رویکرد ملّیگرایانه در کنشهای قهرمانان داستان و تقابل با نیروهای بیگانه، توانسته است خصایص حماسی خود را با شدّت و ضعف در محورهای عرضی و طولی اثر نمودار سازد و در بخشهایی به قدرت و اقتدار حماسی فردوسی نزدیک کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تحليل سفر اسكندر در دارابنامة طرسوسي بر اساس كهنالگوي «سفر قهرمان» جوزف كمپبل
رحمان ذبيحي پروين پيكانيتحلیل روایات کهن از رهگذر کهن الگوی «سفر قهرمان» که جوزف کمپبل ارائه کرده، از رویکردهای مهم نقد کهن الگویی است. یکی از روایاتِ مهم سفر اسکندر، روایت داراب نامۀ طرسوسی است. حوادث این سفر، با مدد از اجزای کهن الگوی «سفر قهرمان» کمپبل چون عزیمت، دعوت، امداد غیبی، تشرف، جاد چکیده کاملتحلیل روایات کهن از رهگذر کهن الگوی «سفر قهرمان» که جوزف کمپبل ارائه کرده، از رویکردهای مهم نقد کهن الگویی است. یکی از روایاتِ مهم سفر اسکندر، روایت داراب نامۀ طرسوسی است. حوادث این سفر، با مدد از اجزای کهن الگوی «سفر قهرمان» کمپبل چون عزیمت، دعوت، امداد غیبی، تشرف، جادۀ آزمون، زن وسوسه گر، برکت نهایی، بازگشت، دست نجات و... قابل تحلیل است. مهم ترین مرحلۀ سفر قهرمان در بخش عزیمت، دعوت به سفر توسط ارسطاطاليس در نقش کهن الگوی پيرِ داناست. غلبه بر دارا به عنوان نگهبان آستان نخستین، رویارویی با بوران دخت در نقش زن وسوسه گر و سپس ازدواج با او و تبدیل وی به آنیمای مثبت در بخش جادۀ آزمون، جست وجوی آب حیات به عنوان برکت نهایی، دیدار با فرشتگان و رسیدن به مرحله ای پیامبرگونه، دیدن عجایب و غرایب و فرمانروایی بر جهان از مراحل مهم سفر قهرمان در روایت طرسوسی است. پژوهش حاضر بیانگر دیگرگشتِ حادثه ای تاریخی به چارچوبهای اساطیری و حماسی است. با این چارچوب می توان به خوانشی جدید از این روایت دست یافت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - تحلیل و نقد داستان ماهان مصری در هفت پیکر
احمد امیری خراسانی طیبه گلستانیهفت پیکر حکیم نظامی گنجوی که چهارمین منظومۀ او از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیّت است، داستان سرگذشت بهرام گور است؛ داستان او با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم، روایت می شود. بهرام گور هر روز از روزهای هفته، با یکی از دختران در گن چکیده کاملهفت پیکر حکیم نظامی گنجوی که چهارمین منظومۀ او از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیّت است، داستان سرگذشت بهرام گور است؛ داستان او با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم، روایت می شود. بهرام گور هر روز از روزهای هفته، با یکی از دختران در گنبدی به رنگ خاص به سر می برد و از زبان آنها، داستان های غریبی می شنود. روز چهارشنبه در گنبد فیروزه رنگ، از زبان دختر پادشاه اقلیم پنجم، داستان مردی نقل می شود که گرفتار دیوها می گردد. در این داستان می توان جلوه گری سروش را مشاهده کرد. سروش از جمله ایزدان زرتشتی است که همواره در باورهای مردم و آثار ادبی به گونه های مختلف نمود یافته است. در آثار ادبی، اغلب سروش فرشته و پیام آور غیبی است. یکی از مهم ترین نقش های سروش، مبارزۀ شبانه با دیوها و اهریمنان است. در این پیکار است که پرندۀ همراه سروش با خروش خود، مردم را به بیداری و عبادت فرامی خواند. جستار حاضر سعی دارد پس از ذکر صفات و ویژگی های ایزد سروش و پرندۀ همراه او، یکی از مهم ترین کنش های او را در داستان یادشده ردیابی کند. مشاهده می شود که ناپدید شدن دیوها، به دلیل حضور سروش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - کارکرد گفتمانی وجه جمله در تاریخ بیهقی
لیلا سید قاسم حمیده نوحپیشه«وجه» جمله یکی از ویژگیهای نحوی است که در تحلیل بلاغی و گفتمانی متون ادبی و غیر ادبی، کارکرد بسیار مهم دارد. این اهمیت از آنجا ناشی میشود که «وجه»، نمودار بعد ارتباطی (تعاملی/ بینافردی) ادبیات است و از میزان قطعیت دیدگاه نویسنده و نیز از ارتباط او با مخاطب پرده برمید چکیده کامل«وجه» جمله یکی از ویژگیهای نحوی است که در تحلیل بلاغی و گفتمانی متون ادبی و غیر ادبی، کارکرد بسیار مهم دارد. این اهمیت از آنجا ناشی میشود که «وجه»، نمودار بعد ارتباطی (تعاملی/ بینافردی) ادبیات است و از میزان قطعیت دیدگاه نویسنده و نیز از ارتباط او با مخاطب پرده برمیدارد. به همین جهت در بلاغت سنتی، وجه جمله از اهم مباحثی است که ذیل خبر و انشا بررسی میشود. در غرب از دهة هشتاد میلادی که تحلیل گفتمانی و ایدئولوژیکی متون ادبی (و غیر ادبی) مورد توجه قرار گرفت، منتقدان مدرن بر این عقیده تأکید کردند که ادبیات، غیر شخصی و عینینگر است. آنها کارکرد تعاملی زبان را مورد توجه قرار دادند و وجه را که مهم ترین عنصر در کارکرد تعاملی زبان به شمار میآید، شایستة بررسی دانستند. ما در این تحقیق به طور محدود و خاص به بررسی وضعیت وجه جمله در تاریخ بیهقی میپردازیم (اشاره به زینالاخبار و سلجوقنامه). تاریخ بیهقی، تاریخی هنری است که مؤلف آن در حفظ ارتباط دو طرفه با مخاطب خود، تعمدی آشکار دارد. از سوی دیگر، او بیش از بسیاری از رماننویسان معاصر از عنصر گفتوگو بهره میبرد. از این رو وجوه مختلف جمله، بسامد بالایی در نوشته های او دارد. با تحلیل چندی و چونی آنها میتوان تحلیلی گفتمانی و حتی ایدئولوژیک از آن ارائه داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - اثرپذیری سعدی از فردوسی بر اساس نظریۀ ترامتنیت
زينب نوروزي وحید علی بیگی سرهالیآثار سعدی، از برجستهترین نمونههای متون کلاسیک است که نمایندۀ تمامعیار فرهنگ و ادبیات فارسی است. وی در این آثار، از متون قبل از خود متأثر بوده است و ارتباطی که میان نوشته های قبل از سعدی با آثار او وجود داشته، کاملاً نمایان است. یکی از این آثار، شاهنامۀ فردوسی است. ه چکیده کاملآثار سعدی، از برجستهترین نمونههای متون کلاسیک است که نمایندۀ تمامعیار فرهنگ و ادبیات فارسی است. وی در این آثار، از متون قبل از خود متأثر بوده است و ارتباطی که میان نوشته های قبل از سعدی با آثار او وجود داشته، کاملاً نمایان است. یکی از این آثار، شاهنامۀ فردوسی است. هدف از این پژوهش، نشان دادن این ارتباط متنی میان آثار سعدی و شاهنامه فردوسی است که برای به انجام رساندن چنین عملی، از نظریۀ ترامتنیت «ژرار ژنت» که یک نظریۀ کامل در ارتباط بین متون است استفاده کرده ایم و پیوندی را که میان نوشته های سعدی و فردوسی دیده میشود، به طور کامل در تمام جنبه-های آن بررسی کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که آثار سعدی، نمونۀ کاملی از یک ترامتنیت محسوب می شود که با آوردن شواهد و با روش تحلیلی- توصیفی و شرح و تفسیر ابیات آن، وجود کامل ترامتنیتی را که نسبت به شاهنامه فردوسی در آثارش وجود دارد، به اثبات رسانیده ایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - مطالعۀ سبکشناختی وجهنمایی در گلستان سعدی در چارچوب دستور نقشگرای نظاممند
احمد تمیمداری نیره صدریبخش اعظم گلستان سعدی در نوع ادبی تعلیمی از گونۀ اخلاقی است. اشتمال آثار تعلیمی بر باید ها و نباید های اخلاقی و ارتباط آن با مفهوم اجبار می تواند موجب ایجاد لحنی صریح و آمرانه در سخن و در پی آن، سبب انزجار مخاطب و بی تأثیر ماندن کلام بر او گردد. این مقاله می کوشد تا در چکیده کاملبخش اعظم گلستان سعدی در نوع ادبی تعلیمی از گونۀ اخلاقی است. اشتمال آثار تعلیمی بر باید ها و نباید های اخلاقی و ارتباط آن با مفهوم اجبار می تواند موجب ایجاد لحنی صریح و آمرانه در سخن و در پی آن، سبب انزجار مخاطب و بی تأثیر ماندن کلام بر او گردد. این مقاله می کوشد تا در محدودۀ مقوله دستوری وجهنمایی، در چارچوب زبان شناسی نقش گرای نظام مند و به عنوان مطالعه ای سبکشناختی، به این پرسش پاسخ دهد که سعدی در گلستان، در تبیین مضامین تعلیمی از چه شگرد هایی بهره جسته است که سخنش نه تنها ملال انگیز نیست، بلکه در طول تاریخ، موفق به جلب مخاطبان بی شماری شده است. در این پژوهش، پس از بیان مسئله، مرور پیشینۀ مطالعات وجه نمایی در ایران و معرفی مختصر سبک شناسی نقش گرا، به توصیف مقولۀ وجه نمایی از دیدگاه هلیدی پرداخته ایم. پس از آن، نمونه هایی از تجزیه و تحلیل سبک-شناختی که در چند متن گزینش شده از گلستان بر اساس متغیر وجه نمایی صورت گرفته است، به همراه نمودار آمار داده ها ارائه شده و سپس تجزیه و تحلیل داده ها آمده است و در پایان نیز نتایج و یافته های تحقیق ذکر شده است. نتایج آماری این پژوهش حاکی از آن است که در گلستان، در تبیین مضامین تعلیمی، امکاناتی از حوزۀ وجه نمایی به کار رفته است که در عین حفظ صبغۀ تعلیمی سخن، کلام را غیر مستقیم می سازند و از میزان صراحت بیان می کاهند و بر ملایمت لحن سخن و در نتیجه بر تأثیر گذاری آن می افزایند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - رویکردی در تحلیل و نقد رمانهای انقلاب اسلامی با تأکید بر نقد رمانهای رضا امیرخانی
فاطمه شکردست فاطمه کوپا مصطفی گرجی محمدرضا سنگریپژوهش حاضر، فراتحلیلی و برای دستیابی به کیفیت حضور جریانی خاص در ادبیات داستانی ایران یعنی «ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» است. این فراتحلیل، سمت وسویی کارکردگرایانه دارد که در سهضلعی کتابشناسی، جریانشناسی، آسیبشناسی به دنبال دست یافتن به شیوهای تحلیلی در بررسی نقده چکیده کاملپژوهش حاضر، فراتحلیلی و برای دستیابی به کیفیت حضور جریانی خاص در ادبیات داستانی ایران یعنی «ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» است. این فراتحلیل، سمت وسویی کارکردگرایانه دارد که در سهضلعی کتابشناسی، جریانشناسی، آسیبشناسی به دنبال دست یافتن به شیوهای تحلیلی در بررسی نقدها برای نیل به چشم اندازی وسیعتر در حوزۀ نقد است که خود مبین میزان حضور یک جریان ادبی مشخص در فضای ادبیات داستانی ایران است. علاوه بر این، فراتحلیل در شناخت صحیح نقد، رصد نقاط ضعف و قوّت آن و معرفی خلأها و آسیبهای نقد نیز میتواند مؤثر باشد. نمونه مورد بررسی در این فراتحلیل، رمانهای «رضا امیرخانی» - به عنوان یکی از شاخص ترین نویسندگان جریان ادبی انقلاب اسلامی - است و به سنجش کارکرد این رمانها به واسطۀ کمیت و کیفیت توجه ناقدان به آن میپردازد. در مقدمه به تعریف ادبیات انقلاب اسلامی، نقد و کارکردهای آن و شاخصهای نقدِ نقد پرداخته میشود. سپس نویسنده و رمانهایش معرفی و نقدهای آن در قالب مقالات (علمی پژوهشی، ترویجی، تخصصی و توصیفی و تفننی) بررسی و تحلیل و سپس این تحلیلها از منظرهای متفاوت فراتحلیل میشود و در پایان، یافتهها در قالب جدولها و نمودارها تبیین میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - گزینش، پذیرش و ویژگیهای فرستاده (سفیر) در شاهنامۀ فردوسی
محمد بیگدلو فریده وجدانی«فرستاده» در مفهوم مطلقِ میانجی در نامور نامۀ حکیم توس، جایگاه ویژه و حضوری چشم گیر دارد. مقالۀ حاضر که حاصل بررسی موضوع سفارت در سراسر شاهنامۀ فردوسی است، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در تبیین مواضع تیره و روشن آن کوشیده است. مواضع تیره یعنی زوایای پنهان و ابعاد چکیده کامل«فرستاده» در مفهوم مطلقِ میانجی در نامور نامۀ حکیم توس، جایگاه ویژه و حضوری چشم گیر دارد. مقالۀ حاضر که حاصل بررسی موضوع سفارت در سراسر شاهنامۀ فردوسی است، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در تبیین مواضع تیره و روشن آن کوشیده است. مواضع تیره یعنی زوایای پنهان و ابعاد مغفولماندۀ امر خطیر سفارت را کاویده و یافتههای نوی را دربارۀ ارکان سهگانۀ آن(فرستنده، فرستاده، پذیرنده) به دست داده است. در مواضع روشنِ سفارت یعنی آنچه کم و بیش در متون دیگر نیز به چشم میخورد، به برجستهسازی نکاتی که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته، پرداخته و نشان داده است که فرستاده همواره انتقالدهندۀ صِرف پیام نبوده و از آنجایی که بخش اعظمی از کامیابی فرستنده بستگی به گزینش شخصی شایسته داشته است، در انتخاب فرستاده افزون بر ویژگیهایی نظیر خصوصیات اخلاقی و همسویی روحیۀ وی با پیغامی که حامل آن بوده، حتی به زیبایی ظاهری و تناسب اندام او نیز توجه میشده است. یافتههای مقالۀ حاضر همچنین نشان میدهد که شأن، میزان و حدود اختیار فرستادگان یکسان نبوده است. به فرستادگانِ کاردان در کنار وظایف معمول، اختیار تام تفویض میشده است تا بنا به صلاح دید خویش و اقتضای شرایط، اجازۀ اتخاذ تصمیماتِ از پیش تعیین نشده را داشته باشند. فرستادگان نیز بنا بر آداب رایج و تجربیات و شگردهای شخصی، برای برآمدن مقصود، دقایقی را به کار میبستهاند که در جای خویش شایان توجه است. بررسی تمامی مصادیق پذیرشِ فرستاده در شاهنامۀ فردوسی نشان میدهد که هر چند پذیرفتنِ فرستاده آدابی داشته است، پذیرندۀ وی در تمامی موقعیتها خود را ملزم به رعایت آداب و آیینهای پذیرش نمیدانسته، بلکه پایبندی به آدابِ یادشده تابعی از متغیرهایی همچون دوستانه یا خصمانه بودن روابط طرفین، شأن فرستنده، شأن فرستاده، محتوای پیام و... بوده است و پذیرنده، متناسب با آنها شیوههایی را برای مواجهه با فرستاده برمیگزیده است که به تفصیل دربارۀ آنها سخن خواهیم گفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - بازخوانی گفتارهای شمس تبریزی از دیدگاه زبانشناسی و نقد مدرن
منظر سلطانی نفیسه مرادیاز شمسالدین محمد تبریزی، عارف بزرگ قرن هفتم، تنها گفتارهایی باقی مانده است که شاگردان او به شکل اثر مکتوب «مقالات شمس تبریزی» درآورده اند. لیکن از آنجا که شاگردان وی قداستی خاص برای سخنان شمس قائل بودهاند، در بیشتر موارد آنچه را که او میگفته عیناً مینوشتهاند و این چکیده کاملاز شمسالدین محمد تبریزی، عارف بزرگ قرن هفتم، تنها گفتارهایی باقی مانده است که شاگردان او به شکل اثر مکتوب «مقالات شمس تبریزی» درآورده اند. لیکن از آنجا که شاگردان وی قداستی خاص برای سخنان شمس قائل بودهاند، در بیشتر موارد آنچه را که او میگفته عیناً مینوشتهاند و این سبب شده تا زبان مقالات بسیار نزدیک به زبان گفتار باشد. با بررسی متن مقالات و در واقع بررسی شیوۀ گفتار شمس، درمییابیم که وی با ساختارشکنی نحوی و زبانی و بهرهگیری از امکانات فرازبانی، اثری منحصر به فرد ارائه کرده است که نوعی تفکر جهانی و انسانی را مطرح میکند و در حصار زمان و مکان نمیگنجد؛ تا آنجا که به گفتۀ خود او، مخاطب آن شاید سالها پس از او، پا به عرصۀ حیات گذارد. تکنیکها و شگردهایی که شمس در گفتارهای خود برای ارتباط با مخاطب و بازسازی تجربههای شهودی عارفانۀ خود به کار میگیرد، امروزه مورد بحث منتقدان ادبی، زبانشناسان و محققان حوزۀ هرمنوتیک مدرن است. این مقاله با بررسی متن مقالات و مقایسۀ نظریات مطرح شده توسط شمس بهویژه در باب لفظ و معنا و همچنین با تحلیل ساختارشکنیهای نحوی و زبانی نثر مقالات و تطبیق آنها با نظریات زبانشناسان معاصر، به تبیین این موضوع خواهد پرداخت که شمس، عارف و متفکری پیشرو در ادبیات عرفانی بوده است که با نبوغ ادبی و بیمانند خویش، اثری فراتر از زمان و مکان پدید آورده است. اثری که قابلیت بازخوانی در فضای علوم ادبی جدید را دارد و بسیاری از تئوریهای زبانشناسان را در برمیگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - جلوههاي قداست گياهان در قصههاي پريان ايراني (بر اساس فرهنگ افسانههاي مردم ايران: علي اشرف درويشيان و رضا خندان مهابادي)
فرزانه مظفريانقصههاي پريان، بخشي از قصههاي عاميانهاند كه سرشار از رويدادهاي شگفتانگيزند. با تأمل در اين قصه ها مي توان از انديشه ها و باورهايي كه ريشه در ناخودآگاه آدمي دارند و در ژرفاي فرهنگ ملت ها، جايگاهي بس رفيع دارند، پرده برداشت. از جملۀ اين باورها، اسطوره هاي گياهي است. پژ چکیده کاملقصههاي پريان، بخشي از قصههاي عاميانهاند كه سرشار از رويدادهاي شگفتانگيزند. با تأمل در اين قصه ها مي توان از انديشه ها و باورهايي كه ريشه در ناخودآگاه آدمي دارند و در ژرفاي فرهنگ ملت ها، جايگاهي بس رفيع دارند، پرده برداشت. از جملۀ اين باورها، اسطوره هاي گياهي است. پژوهش حاضر با استفاده از روش كتابخانه اي، قصه هاي پريان ايراني را از «فرهنگ افسانه هاي مردم ايران» كه در طبقه بندي «آرنه ـ تامپسون» جزء قصههاي سحر و جادويي به شمارۀ 300ـ 749 قرار مي گيرند، بررسي مي كند و به شيوۀ توصيفي ـ تحليلي، اجزاي سازاي اين قصه ها را آشكار مي نمايد و به دنبال آن، انديشۀ قداست گياهان و حضور قهرمان هاي گياهي كه نوع تغيير شكل يافتۀ خدايان نباتي و باروري اند، تحليل مي شود. بسامد فراوان باور به درخت حاجت و روايات مربوط به آن، ظهور پريان و انسان هايي از طريق درخت و گياه، بیانگر حضور پررنگ قداست گياهان و پيوند نهاني انسان و گياه در افسانه هاي پريان ايراني است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - خوانش هرمنوتيكي- بينامتني بیتی از دیوان حافظ بر مبناي نظريۀ بينامتني «مايكل ريفاتر»
دکتر سید علی قاسمزاده علی اکبر فخرواین جستار بر آن است تا با تكيه و تأكيد بر بیت «از حیای لب شیرین تو ای چشمة نوش/ غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست»، لايههاي معنايي پنهان متن را بر اساس رویکرد تحليل هرمنوتيكي- بینامتنی مورد نظر «مايكل ريفاتر» واکاوی نماید. اساس رويكرد هرمنوتيكي ساختارگرايانة ريفاتر چکیده کاملاین جستار بر آن است تا با تكيه و تأكيد بر بیت «از حیای لب شیرین تو ای چشمة نوش/ غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست»، لايههاي معنايي پنهان متن را بر اساس رویکرد تحليل هرمنوتيكي- بینامتنی مورد نظر «مايكل ريفاتر» واکاوی نماید. اساس رويكرد هرمنوتيكي ساختارگرايانة ريفاتر بر اين اصل استوار است كه وجوه بينامتني شعر، به كمك نادستوريها (قاعدهگريزيهاي ادبي) در گذر از سطح اوليۀ معنا (خوانش خطي) به سطح زيرين و ژرف ساخت شعر (خوانش غيرخطي) آشكار ميشود. به عقيدة او، تلميح يا نقل قول، هيپوگرامي است كه پيشتر در متني ديگر به فعليت رسيده است و در متن حاضر به سبب نوع خوانش مخاطب، بازيابي و دلالتهاي آن كشف ميگردد. از نتایج كاربست چارچوب نظري ريفاتر برميآيد كه ماتريس انديشة حافظ در اين بيت، غنايي و رمانتيك است و هيپوگرام آن نيز كاملاً همسو و متناظر با معيارهاي آن ماتريس بنا شده است. خواننده در فرايند خوانش، از سطح بينامتنيت آشكار به منظومة خسرو و شيرين نظامي (هيپوگرام كليشهاي و توصيفي)، با ياري هيپوگرامهاي پيش فرض و معناييِ ذهن خويش، به كشف لايههاي معنايي زيرين متن رهنمون ميشود. در واكاوي زيرساخت معنايي متن، گويا حافظ با استفاده از تمام ظرفيتهاي معناآفريني ايهام و جادوي مجاورت واژگان، در پي بازنمايي نوع مخاطبه و معاشقه با محبوب آرماني خويش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - نمود تکنیکهای طنز در ساختار پیرنگ داستانهای «فرهاد حسنزاده»
علي صفایی سنگری حسين ادهمي«فرهاد حسنزاده» (متولد 1341)، یکی از نویسندگان طنزپردازی است که بسیاری از آثارش در حیطه ادبیات کودکان و نوجوانان است. داستانهای طنز حسنزاده بیشتر برگرفته از واقعیتهای جامعه با درون مایههای اجتماعی است که در آن با دیدگاهی انتقادی اما ملایم، به بازتاب مسائل و مشکلات چکیده کامل«فرهاد حسنزاده» (متولد 1341)، یکی از نویسندگان طنزپردازی است که بسیاری از آثارش در حیطه ادبیات کودکان و نوجوانان است. داستانهای طنز حسنزاده بیشتر برگرفته از واقعیتهای جامعه با درون مایههای اجتماعی است که در آن با دیدگاهی انتقادی اما ملایم، به بازتاب مسائل و مشکلات اجتماعی میپردازد. او در داستانهای طنزآمیزش از انواع تکنیکهای طنز استفاده میکند که بیانگر تسلط وی بر شیوهها و الگوهای رایج طنزپردازی است. این مقاله با بررسی سه مجموعه داستان از آثار فرهاد حسنزاده، در دو بخش به کندوکاوی در شیوههای طنزپردازی وی میپردازد. بخش نخست این مقاله به معرفی تنوع تکنیکهای طنز در این داستانها میپردازد و در بخش دوم، نمود و بسامد این تکنیکها در قسمتهای مختلف پیرنگ داستانها بررسی میشود. بر اساس یافتههای این مقاله، تکنیکهای طنزی که حسنزاده در داستانهای خود به کار میبرد، هر چند بر عناصر داستان مانند فضا، شخصیت پردازی، لحن، سبک، زبان و... تأثیرگذار است، نمود آشکار این تکنیکها در ساختار پیرنگ داستانهای وی است. این تکنیکها با نمود در قسمتهای مختلف پیرنگ (شروع، ناپایداری، گسترش، نقطه اوج، گره گشایی، پایان) در خط سیر روایت داستان قرار میگیرند و در جاهایی چون نقطۀ اوج و پایان، جزء بدنۀ طرح میشوند. در این میان با بررسی بسامد نمود این تکنیکها در قسمتهای مختلف پیرنگ، این نتایج به دست میآید که در میان قسمتهای مختلف پیرنگ داستانها، «شروع» و «گسترش» بسامد و تنوع بیشتری از تکنیکهای طنز دارد و در قسمت «پایان» داستانها نیز تکنیک «غافل گیری» و «چرخش طنزآمیز» بیشترین بسامد را دارد. هدف این مقاله، تحلیل این یافتهها و تبیین رابطۀ میان این تکنیکها با ساختار پیرنگ داستانهای حسنزاده با روشی توصیفی- تحلیلی است که در آن از ارائۀ دادههای آماری، جدول و نمودار نیز استفاده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - انواع ترمیمها و جایگاه آنها در توالی نوبتها در گفتوگوهای روزمرۀ زبان فارسی
حیدرعلی امینی مسیحاله نعمتی شهلا شریفیدر گفت وگوهای روزمره گاهی اتفاق میافتد که سخنگو به دلايلي در قسمتی از مکالمهاش مکث میکند و یا حرف و کلمهای را تکرار میکند و یا وقفهای در سخنانش ایجاد میکند. این رفتارها که نوع خاصی از تصحیح به شمار میرود، ترمیم نام دارد. تحقیق حاضر در جست وجوی مشخص نمودن انواع ت چکیده کاملدر گفت وگوهای روزمره گاهی اتفاق میافتد که سخنگو به دلايلي در قسمتی از مکالمهاش مکث میکند و یا حرف و کلمهای را تکرار میکند و یا وقفهای در سخنانش ایجاد میکند. این رفتارها که نوع خاصی از تصحیح به شمار میرود، ترمیم نام دارد. تحقیق حاضر در جست وجوی مشخص نمودن انواع ترمیمها و جایگاه آنها در توالی نوبتها در گفت وگوهای روزمرۀ زبان فارسی و نیز مشخص نمودن بسامد وقوع هر یک از انواع ترمیمها و همچنین آغازگرهای واژگانی و غیر واژگانی همراه آنهاست. این تحقیق شامل 254 جمله یا عبارت دارای عنصر قابل ترمیم است که طی یک ماه در سال 1392 از محیطهای متفاوت و در موضوعات مختلف جمعآوری شده است. یافتههای تحقیق نشان داد که به طور کلی، ترميم ها و جایگاههای انواع ترمیم در گفت وگوهای روزمرۀ زبان فارسی با آنچه «شگلاف و همكاران» (1977) در مورد زبان انگلیسی بیان کردهاند، یکسان است. همچنین مشخص شد که بسامد کاربرد خودترمیمیِ خودآغازی نسبت به سایر انواع ترمیم در مكالمات فارسي زبانان بيشتر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - بررسی و نقد مقالات علمی- پژوهشیِ مرتبط با ادبیات در دهۀ 1380 شمسی
عبدالله راز احمد رضیانتشار مقالات علمی- پژوهشی در دورۀ معاصر، فرصتی مناسب برای به اشتراک گذاشتن یافتههای پژوهشگران و آگاهی مخاطبان از تازهترین دستاوردهای علمی است. بهرغم رشد کمّی انتشار اینگونه مقالات در دهۀ اخیر، به ارزیابی و نقد آنها توجه کافی نشده است. این مقاله بر آن است با روش تو چکیده کاملانتشار مقالات علمی- پژوهشی در دورۀ معاصر، فرصتی مناسب برای به اشتراک گذاشتن یافتههای پژوهشگران و آگاهی مخاطبان از تازهترین دستاوردهای علمی است. بهرغم رشد کمّی انتشار اینگونه مقالات در دهۀ اخیر، به ارزیابی و نقد آنها توجه کافی نشده است. این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی انتشار آن دسته از مقالات علمی- پژوهشی بپردازد که از سال 1381 تا 1390 دربارۀ ادبیات منتشر شدهاند. هدف از این پژوهش، بیان نقاط قوت و ضعف این مقالات و ارائۀ تصویری از وضعیت مقالهنویسی علمی در حوزۀ تحقیقات ادبی است. برای این منظور، 345 مقاله به عنوان نمونه گزینش شد و در آنها مهمترین موضوعات مورد توجه نویسندگان، شناسایی و در قالب رویکردهای متنمحور، زمینهمحور، نویسندهمحور، خوانندهمحور و مقالات متفرقه تبیین گردید. همچنین الگوی همکاری میان نویسندگان و کیفیت و کمیّت منابع مورد استناد در این مقالات نیز در قالب نمودارها و جدولهایی ارائه شده است. به جهت اهمیت مسئلۀ مستندات مقالات و برای سنجش دقت دادههای بهدستآمده از حجم نمونۀ اصلی، تعداد 345 مقالۀ دیگر در قالب دو گروه «شاهد 1» و «شاهد 2» مورد بررسی دقیقتر قرار گرفت. این بررسی نشان میدهد با وجود تنوّع موضوعی مقالات، بهکارگیریِ گونههای مختلف منابع، توجه به برخی رویکردهای میانرشتهای بهویژه در نیمۀ دوم دهۀ هشتاد، دقت نسبی در تدوینِ منسجم مقالات، تخصّصیشدن گروهی از مجلات علمیِ مرتبط با ادبیات و نیز رشد چشمگیر همکاری استادان و دانشجویان در نشر مقالات، در بسیاری از این مقالات کاستیهای متعددی وجود دارد. از جمله ضعف روششناختی، غلبۀ رویکرد توصیفی، تکراری بودن محتوای شمار زیادی از مقالات، فقر نگاه انتقادی، شمار زیاد مقالات آموزشمحور، رواج معیارهای کمّی و شکلگرایانه و... هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - استعارة دستوری: شاخصی نو در تمایز زبان ادب و علم
حسین رضویان ساجده مبارکییکی از مفاهیم مطرح در دستور نقش گرای نظاممند هالیدی، استعارة دستوری است که نوعی از استعاره معرفی شده است. هالیدی سه نوع استعارة دستوری - اندیشگانی، بینافردی و متنی- را معرفی و متمایز کرده است. هدف این مقاله، بررسی میزان و شیوة کاربرد انواع استعارة دستوری در متون ادبی چکیده کاملیکی از مفاهیم مطرح در دستور نقش گرای نظاممند هالیدی، استعارة دستوری است که نوعی از استعاره معرفی شده است. هالیدی سه نوع استعارة دستوری - اندیشگانی، بینافردی و متنی- را معرفی و متمایز کرده است. هدف این مقاله، بررسی میزان و شیوة کاربرد انواع استعارة دستوری در متون ادبی و علمی است. بدین منظور نویسندگان یک اثر علمی با عنوان «درآمدی بر جامعهشناسی زبان» نوشتة یحیی مدرسی و یک اثر ادبی با عنوان «تنگسیر» نوشتة صادق چوبک را برای نمونه انتخاب و تجزیه و تحلیل کرده اند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که میزان استفاده از انواع استعارة دستوری در متون علمی و ادبی یکسان نیست. به نظر میرسد که نویسندة متون علمی برای غنی سازی محتوای عبارات، فشرده کردن اطلاعات، تخصصی ساختن متن برای مخاطب مخصوص خود، گویاتر ساختن مطالب و دلایل دیگر از استعارة دستوری استفاده کرده است. در مقابل نویسندة متن ادبی، استعارة دستوری را بسیار کم به کار برده است. دلایل یادشده دربارۀ متون ادبی صادق نیست و کاربرد اندک آن را موجه می سازد. بنابراین مقاله با ارائۀ شواهد کافی از دو متن تلاش دارد تا استعارة دستوری را به عنوان یک شاخص برای تمایز متون علمی و متون ادبی معرفی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - تحلیل سیر تاریخی سراینده- راویان و نقش سنت روایت شفاهی در روند نظم روایات پهلوانی در ایران
فرزاد قائمییکی از حوزه هایی که سرايندگان و راويان از عهد باستان تا دورة اسلامی در روند تکوین تاریخی آن نقش داشته اند، شاهنامه سرایی و حماسه های شفاهی بوده است. سرایش سرودها و تشکیل روایات و داستان های حماسی از طریق ترکیب و گسترش نقلی این روایات، داستان های حماسی را ایجاد می کرده ا چکیده کاملیکی از حوزه هایی که سرايندگان و راويان از عهد باستان تا دورة اسلامی در روند تکوین تاریخی آن نقش داشته اند، شاهنامه سرایی و حماسه های شفاهی بوده است. سرایش سرودها و تشکیل روایات و داستان های حماسی از طریق ترکیب و گسترش نقلی این روایات، داستان های حماسی را ایجاد می کرده است. طبقات کهن راویان چون گوسان ها و خنیاگران که جای خود را به راویان اعصار بعد چون بلبل ها و نقّالان می دهند و شکل گیری ادبیات مکتوب بر مبنای ادبیات شفاهی، مهم ترین ویژگی های این حوزه است. اين جستار، بر مبناي شواهد متني و تاريخي موجود، به جايگاه سنت روايت شفاهـي در ايران باستـان و تداوم سنت های ادبی مربوط بدان در شاهنامه سرایی و شکل گیری حماسه های شفاهی فارسی در ادبيات عصر اسلامي پرداخته، نقش تاریخی این راوی- سرایندگان را در روند نظم روایات پهلوانی بررسی کرده است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - نقد تأویلی جایگاه آسیه (س) در متون عرفانی از قرن چهارم تا پایان قرن هفتم
حمیرا زمردی فاطمه حکیماشناسایی اسوههای دینی با تکیه بر تأویل و رمزگشایی، دریچهای به سوی دریافت حقیقت و شناخت مراتب وجودی آنان است. شیوهای که در متون عرفانی برای نزدیک شدن به قصد گوینده و کشف لایههای پنهان متن سابقه دارد. این پژوهش با تکیه بر اقوال عارفان قرن چهارم تا پایان قرن هفتم، مرات چکیده کاملشناسایی اسوههای دینی با تکیه بر تأویل و رمزگشایی، دریچهای به سوی دریافت حقیقت و شناخت مراتب وجودی آنان است. شیوهای که در متون عرفانی برای نزدیک شدن به قصد گوینده و کشف لایههای پنهان متن سابقه دارد. این پژوهش با تکیه بر اقوال عارفان قرن چهارم تا پایان قرن هفتم، مراتب وجودی آسیه، همسر فرعون را بررسی کرده است. با توجه به شواهد و مدارک موجود، آسیه، بانویی به کمال رسیده است که خداوند وی را الگویی برای تمام مردان و زنان باایمان قرار داده است. عارفانی چون میبدی، عینالقضات، ابن عربی و مولانا، بر اساس تأویل آیات قرآن و روایات، مراتب والایی را چون اوتاد، ابدال، بندۀ مقرب الهی، ولی و برگزیدۀ حق برای او در نظر گرفتهاند و او را از جملۀ خلیفگان دانستهاند. وی در تقابل با فرعون، زمینهساز رسالت موسی (ع) است. دعای آسیه(س) هنگام شهادت، محل تأویلهای عرفانی قرار گرفته شده و نشاندهندۀ مقام «فنا» و عندیت است . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - بررسی چگونگی پردازش زمان در غزلیات شمس با استفاده از شگرد جريان سيال ذهن
مینا بهنام ابوالقاسم قوام محمد تقوی محمدرضا هاشمیبرخی از غزل های مولوی، ویژگی هایی دارد که ذهن خواننده را به سوی مبانی فکری آثار جریان سیال ذهن معطوف می کند. مقالة حاضر به بررسی مقولة زمان با استفاده از بنیان های نظـری این تکنیـک دربارۀ زمـان در غزل های مولوی می پردازد. پیش فرض پژوهش، پرش های زمانی و رفت و برگشت های م چکیده کاملبرخی از غزل های مولوی، ویژگی هایی دارد که ذهن خواننده را به سوی مبانی فکری آثار جریان سیال ذهن معطوف می کند. مقالة حاضر به بررسی مقولة زمان با استفاده از بنیان های نظـری این تکنیـک دربارۀ زمـان در غزل های مولوی می پردازد. پیش فرض پژوهش، پرش های زمانی و رفت و برگشت های مکرر به گذشته و حال در طول غزل و نیز اهمیت زمان حال در لحظة آفرینش شعر مولوی است. در یک دسته بندی کلی می توان زمان در غزل وی را به دو نوع خطی و پیوسته و غیرخطی و ناپیوسته تقسیم کرد. نوع دوم زمان، غزل ها را به لحاظ زمانی به آثار جریان سیال ذهنی نزدیک می کند. مبنای محاسبة پرش های زمانی در این مقاله لحظة شروع غزل است. بدین گونه گاه مولوی بر بنیان قانون تداعی آزاد که بر قلمرو ذهن وی تسلط دارد، از زمان حال به گذشته، گاه از گذشته به حال و در مواردی ضمن مرور خاطرات گذشته به آینده سفر می کند و در نمونه هایی نیز میزان پرش ها و رفت و آمد به گذشته و حال سرعت می گیرد و تداوم می-یابد. این مسئله می تواند بر زبان، شیوه های روایی، چگونگی تصویرآفرینی و موارد دیگر در غزل وی تأثیر گذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - تحلیل جنبههاي ادبي تاریخ بیهقی بر اساس نظریّة «والتر بنیامین»
مهدخت پورخالقی چترودی سمیّه عطاردی«والتر بنیامین»، فیلسوفی که نامش با «مکتب فرانکفورت» پیوند خورده است، یکی از اندیشمندانی است که برای زبان، ساحتی فراتر از ساحت کارکردی و ارتباطي آن قائل است و در تقابل با تلقّی تقلیلگرایی ـ که زبان را به ابزار ارتباط بیناذهنی کاهش میدهد - به نظریّه پردازی پرداخته است. چکیده کامل«والتر بنیامین»، فیلسوفی که نامش با «مکتب فرانکفورت» پیوند خورده است، یکی از اندیشمندانی است که برای زبان، ساحتی فراتر از ساحت کارکردی و ارتباطي آن قائل است و در تقابل با تلقّی تقلیلگرایی ـ که زبان را به ابزار ارتباط بیناذهنی کاهش میدهد - به نظریّه پردازی پرداخته است. به نظر بنيامين، زبان از کنش ارتباطی انسانی فراتر میرود و موقعیتی هستیشناسانه مییابد و اگر زبان را به منش ارتباطی و ابزاری آن تقلیل دهیم، تنها متنهای نوشته شده را خواهیم خواند و هرگز قادر به درک «نوشتههای بین سطرها» نخواهیم شد. او در تقابل با منش ارتباطی زبان، اصطلاح «منش بیانگری» زبان را به کار گرفت و بر این باور بود که نويسنده با ورود به ساحت بیانگری زبان، یک اثر ادبی خلق ميكند. تاریخ بیهقی به عنوان یک اثر هنری ناب، توانش بالایی برای نزدیک شدن به زباني که از منش ارتباطی زبان گذشته و برای بیان معانی پنهان در پس کلمات، به منش بیانگری زبان رو آورده، دارد. در این مقاله به طرح و بررسی این موضوع پرداخته و به اين نتيجه رسيدهايم كه بيهقي با توجه به منش بيانگري زبان، اثري ادبي خلق كرده و با استفاده از ابزارهاي برجسته سازي در حوزة واژگاني و معنايي زبان و به كارگيري جوهر شعر و نظم در زبان اثرش، توانسته به ميزاني از توانش ادبي برسد كه بتوان از آن تلقي شعري داشت . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - سریویلی؛ زندانی تقابلهای دوگانه (بررسی تقابلهای دوگانه در منظومۀ «خانۀ سریویلی» اثر نیما یوشیج)
سیاوش حقجو مرضیه حقیقی مرتضی محسنیتقابل های دوگانه، مهم ترین اساس نظریۀ ساختارگرایی است که نظریه پردازان این حوزه از آن در حوزه های مختلف زبان شناسی، روایت شناسی، فلسفه، مطالعات فرهنگی، انسانشناسی و روان شناسی بهره برده اند. «کلودلوی استروس» در انسان شناسی، از تقابل های دوگانه برای شناخت ساختار کلی ذهن چکیده کاملتقابل های دوگانه، مهم ترین اساس نظریۀ ساختارگرایی است که نظریه پردازان این حوزه از آن در حوزه های مختلف زبان شناسی، روایت شناسی، فلسفه، مطالعات فرهنگی، انسانشناسی و روان شناسی بهره برده اند. «کلودلوی استروس» در انسان شناسی، از تقابل های دوگانه برای شناخت ساختار کلی ذهن انسان در پسِ اسطوره ها و اعمال مختلف فرهنگی سود جسته و معتقد است این تقابل ها، نخستین تلاش بشر برای ادراک محیط پیرامونش بوده است و هستی انسانی به طور کلی درگیر این دوشاخگی های اجتناب ناپذیر است. در پژوهش حاضر، اندیشه های استروس برای خوانش منظومۀ «خانۀ سریویلی» نیما یوشیج به کار گرفته شده است. در این منظومه، سریویلیِ شاعر، در تقابل با شیطانی است که با تمام زمینه های فکریِ وی در تعارض است. تقابل هایی مانند روستا/ شهر، طبیعت/ فرهنگ، تجدّد/ سنّت و به طور کلی خودآگاهی و ناخودآگاهی در این منظومه، به صورت جدال شاعر و شیطان به تصویر درآمده است. سریویلی در این منظومه، گرفتار کشمکش و تعارض هایی است که در گفت وگو با شیطان به بار نشسته و این جدال دائمی تا پایان شعر ادامه یافته است. ذهن سرکش نیما، با استفاده از تقابل های دوگانه به بیان مهم ترین تفاوت ها، تضادها و تعارض های اندیشه ا ی خود با صاحبان قدرت سیاسی پرداخته است. قدرتمندانی که اندیشههای آنان با نماد شیطان به عرصۀ خودآگاهی شاعر درآمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - ارتباط زمانمندي و کنشگران در داستان کوتاه «مردهکشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاينده
مولود طلائينوشتار حاضر به بررسي زمان و کارکرد آن در داستان کوتاه «مردهکشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاينده ميپردازد. اين عنصر اساسي در این داستان به صورت خاصي منعکس شده است. روال روايت، سيري خطي دارد که با نگاه به گذشته و خاطرات کودکي در زمان حال روایت می شود. بسامد تعداد صفحات و چکیده کاملنوشتار حاضر به بررسي زمان و کارکرد آن در داستان کوتاه «مردهکشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاينده ميپردازد. اين عنصر اساسي در این داستان به صورت خاصي منعکس شده است. روال روايت، سيري خطي دارد که با نگاه به گذشته و خاطرات کودکي در زمان حال روایت می شود. بسامد تعداد صفحات و توصيف کنشگران، ارتباط مستقيمي با يکديگر دارد. هرگاه نويسنده قصد برجسته کردن رذيلتهاي اخلاقي جامعة عصر خويش را مد نظر داشته باشد، زمان به صورت خاصي اطناب می یابد و عرصة ظهور کنشگران بیش از پیش فراهم می گردد. اما تلخيص زمان، اين امکان را از نويسنده سلب ميکند. گويي توصیف کنشگران نيز توأم با زمان خلاصه ميشود. نویسندگان در اين پژوهش کوشيدهاند تا زمانمندي روايت اين داستان را بر مبناي نظريه «ژرار ژنت» در بوته نقد و بررسي قرار دهند. ارتباط کنشگران اين داستان نيز در پايان بر مبناي نظريۀ «گراماس» طرح شده و در پایان ارتباط میان این دو عنصر تشریح شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - نمادهای اسطورهای ملی و دینی در شعر دفاع مقدس
محمد قربانیاسطوره، در تمام فرهنگها الهام بخش شاعران و نویسندگان بوده است و شاعران و نویسندگان در هر دوره با توجه به مقتضیات زمان و میزان قبول در آن دوره از آن بهره جستهاند. این است که در دورهای اسطورهها به دیدۀ احترام و در دورهای خوار و زبون نگریسته شدهاند. یکی از این دورا چکیده کاملاسطوره، در تمام فرهنگها الهام بخش شاعران و نویسندگان بوده است و شاعران و نویسندگان در هر دوره با توجه به مقتضیات زمان و میزان قبول در آن دوره از آن بهره جستهاند. این است که در دورهای اسطورهها به دیدۀ احترام و در دورهای خوار و زبون نگریسته شدهاند. یکی از این دوران، دورانی است که عمدتاً از آن به عنوان ادبیات دفاع مقدس و یا ادبیات جنگ نام برده می شود. شاعران و نویسندگان دوران دفاع مقدس از اسطورههای ملی و مذهبی در بیداری روحیۀ مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن بهره جستهاند. نمادها و اسطورهها در شعر این دوره به مثابۀ یک رسانه عمل کردهاند. تهییج مخاطب به حضور در میدان نبرد در اکثر مواضع مدیون همین نمادها و اسطورههاست. مقالۀ حاضر عهده دار بحث دربارۀ حضور اسطورههای ملی و مذهبی در شعر دفاع مقدس و نوع نگاه شاعران دفاع مقدس به اساطیر است و میکوشد تا روشن کند تا چه میزان نامهای اسطورهای در تحریک مخاطب در مقابله با دشمن سهیم بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - بررسی جریان اعتراض در شعر و سینمای دفاع مقدس با تکیه بر آثار «علیرضا قزوه» و «ابراهیم حاتمیکیا»
ساجده تقیزاده غلامرضا کافیدر حادثۀ عظیم دفاع مقدس، همچنان که در همۀ شئون زندگی مردم ایران تأثیر گذاشته است، با ورود به عرصۀ آثـار هنری و ادبی، نظام ارزشی خاصـی را نیز تبیین کرده است و هنرمندان دفاع مقدس، اصیل ترین وظیفۀ خود را حراست از این نظام ارزشی می دانند. از این رو هرگونه تغییر و تبدیل در چکیده کاملدر حادثۀ عظیم دفاع مقدس، همچنان که در همۀ شئون زندگی مردم ایران تأثیر گذاشته است، با ورود به عرصۀ آثـار هنری و ادبی، نظام ارزشی خاصـی را نیز تبیین کرده است و هنرمندان دفاع مقدس، اصیل ترین وظیفۀ خود را حراست از این نظام ارزشی می دانند. از این رو هرگونه تغییر و تبدیل در این ارزش ها، واکنش هنرمندان را سبب شده و رفته رفته جریانی به نام «اعتراض» را پدید آورده است. در ایـن میان شعر و سینمای دفاع مقدس در یک همگرایی آشکار، مضمون اعتراض را جان مایۀ آثار خـود قرار داده است. در ایـن جستار میان رشته ای، ایـن همگرایی در دو قـسم اعتراض های اجـتماعی و اعـتراض های سیاسی نشان داده شده است. برای بررسی عنصر اعتراض در هنر دفاع مقدس، در این مقاله علاوه بر یادکرد چهره های مختلف شعر و سینما، بر آثـار نامورترین سینماگر دفـاع مقدس، «ابراهیم حاتمی کیا» و مشـهورترین شاعر مضمون اعتراض در شعر دفاع مقدس، یعنی «علی رضا قزوه» تأکید شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - مفهوم مرگ نزد «قیصر امینپور» در دورۀ نخست شاعری
مهدی فیروزیان نسیم عظیمیپور«قیصر امینپور» (1338-1386) یکی از نمایندگان برجستة ادبیات انقلاب و پایداری است. در دورة نخست شاعری امینپور (شعرهای دو دفتر تنفس صبح و آینههای ناگهان 1) که همزمان با سالهای جنگ است، مرگ و نمودهای گوناگون آن از برجستهترین مفاهیم شعر او به شمار میرود. او در این دوره چکیده کامل«قیصر امینپور» (1338-1386) یکی از نمایندگان برجستة ادبیات انقلاب و پایداری است. در دورة نخست شاعری امینپور (شعرهای دو دفتر تنفس صبح و آینههای ناگهان 1) که همزمان با سالهای جنگ است، مرگ و نمودهای گوناگون آن از برجستهترین مفاهیم شعر او به شمار میرود. او در این دوره از مرگ طبیعی سخن نگفته و از دو دید به مرگهایی که پیآمد جنگ هستند نگریسته است: 1- از دید مردم: در این برداشت مرگ برای کودکان و زنان بیگناه، رویدادی تلخ شمرده میشود و چهرهای زشت دارد که نشاندهندة ددمنشی دشمن و ناپسندی جنگ است. 2- از دید رزمندگان: از این دید، مرگ یا همان شهادت، ارجی بسیار دارد و شاعر همواره به شیوههای گوناگون میکوشد تا چهرهای زیبا از آن به دست دهد. در این جستار پس از روشن ساختن دو دیدگاه یادشده، در دو بخشِ شهادت و شهید، شگردهای هنری قیصر امینپور را در پرداختن به مفهوم مرگ از دیدگاه دوم (شهادت) از راه بررسی استعاره و تشبیه و نماد - همراه با اشاره به برخی زیباییهای هنری شعر وی- باز شناساندهایم و در پایان بر پایة آن دادهها و شناخت شیوة ادبی و دستگاه اندیشگی شاعر، از برخی سرودههای دیگر او رمزگشایی کردهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - از سيمرغ اوستا تا سيمرغ بلورين
فريده داوودي مقدم زهرا عسگريبا توجه به نقش كهن الگويي سيمرغ در ميان صاحبان قلم و هنر، شاهد حضور پر رنگ سيمرغ در متون كلاسيك فارسي در كاركردهـاي مختلفـي اعـم از اسطوره اي، حماسي، فلسفي، عرفاني و... هستیم. از اين ميان در دورههاي نخستين، اين موجود متشكّل از هيئت پرندگان، انسان، خدايان، فرشتگان و... چکیده کاملبا توجه به نقش كهن الگويي سيمرغ در ميان صاحبان قلم و هنر، شاهد حضور پر رنگ سيمرغ در متون كلاسيك فارسي در كاركردهـاي مختلفـي اعـم از اسطوره اي، حماسي، فلسفي، عرفاني و... هستیم. از اين ميان در دورههاي نخستين، اين موجود متشكّل از هيئت پرندگان، انسان، خدايان، فرشتگان و... است كه به دليل تأثيري كه از حضور اسطوره میگیرد، شكل ها، ويژگيها و كاركردهاي مختلفي دارد. حال آنكه در دنياي معاصر، سيمرغ ديگر موجودي عجيب و پيچيده نيست، بلكه چه در حوزة ادبيات و چه ساير هنرهـا، تنهـا پرنده اي است پر نقش و نگار. اين موضوع نشان می دهد که سيمرغ در دورۀ گذار تاريخي به دنياي هنر و ادبيات معاصر، از تجرّد به عينيّت رسيده است و در حوزۀ شعر معاصر نيز به جاي پيشرفت و يا حداقل توقف در کارکردهای فاخر پيشين، از مقام نخستين خود نيز تنزّل نموده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - سير تحول مفهومي «شب» در شعر فارسی؛ از نماد عرفاني تا استعارة سیاسی (به عنوان نمادی بومی)
مريم فيلهكش سحر جوانمرد مهدی نجفزادهدر اين نوشتار، تغييرات زباني در بافتار اجتماعي و بر اساس عنصر زمان تجزيه و تحليل می شود. تحول در نقش کلمات از جمله تغييرات زباني است كه دلايل آن را بايد در تغييرات ساخت اجتماعي جست وجو كرد. «شب» از جمله مفاهیمی است که تحول بنيادين معناي آن در ادبيات را ميتوان به مثابه چکیده کاملدر اين نوشتار، تغييرات زباني در بافتار اجتماعي و بر اساس عنصر زمان تجزيه و تحليل می شود. تحول در نقش کلمات از جمله تغييرات زباني است كه دلايل آن را بايد در تغييرات ساخت اجتماعي جست وجو كرد. «شب» از جمله مفاهیمی است که تحول بنيادين معناي آن در ادبيات را ميتوان به مثابه نشانههايی از تغييرات سترگ اجتماعي ايران به حساب آورد. از رهگذر به كارگيري روش تحليل درزماني و همزماني، نويسندگان مقالۀ حاضر اين تغييرات را پيجويي كردهاند. به گمان نويسندگان، چهار مرحله از تحول در واژۀ شب در شعر فارسي قابل بازيابي است. به نحوي كه در اشعار كلاسيك بيشتر واژۀ شب در نماد طبيعت و به منزلۀ نشانهاي حماسي جلوهگر شده است. با تحول بنيادين در بافتار اجتماعي به ويژه در ايران ميانه، شب به مفهوم نمادين از عرفان به كار رفته شد. سپس در مسير تاريخي جامعۀ ايران و با تحول بافتار در طي دورۀ مشروطه و بروز انديشۀ نوگرايي، موضعي نمايهاي اتخاذ كرده و به معناي گردش روزگار تلقي شده است. و سرانجام در مرحلۀ چهارم با افزايش سلطۀ سياسي با تحول به نشانهاي شمايلي، استعارهاي از استبداد سياسي در دورۀ جديد قلمداد شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - شيوه و شگرد بيان «دکتر علي شريعتي» از عاشورا در نثر شاعرانه
سید رضا شاكرياین مقاله به تبیین وجوه هرمنوتیک «مقدمه» منثور شاعرانه بر سخنرانی «حسین وارث آدم» در مجموعه آثار شماره 19 علی شریعتی میپردازد. در اینجا، «مقدمه» یک اثر ادبی مستقل و نزدیک به یک متن نمایشی فرض شده که بر اساس پیرنگ و مؤلفههای آن، حامل آثار کارکردی در خواننده و عامل بران چکیده کاملاین مقاله به تبیین وجوه هرمنوتیک «مقدمه» منثور شاعرانه بر سخنرانی «حسین وارث آدم» در مجموعه آثار شماره 19 علی شریعتی میپردازد. در اینجا، «مقدمه» یک اثر ادبی مستقل و نزدیک به یک متن نمایشی فرض شده که بر اساس پیرنگ و مؤلفههای آن، حامل آثار کارکردی در خواننده و عامل برانگیختن او به کنش اجتماعی است. از سوی دیگر وجه هرمنوتیک آن دلالت بر دغدغههای وجودی نویسنده در باب انسان و سرنوشت و درک نقش تاریخی نویسنده، فارغ از جنبة اثربخشی دارد. عاشورا، محور مرکزی در «مقدمه» است که در مقام یک نمایش تراژیک حامل هر دو جنبة اثربخشی و تأویلی است. نوشتار با تبیین مدعای خود بر اساس یک چارچوب نظری تلفیقی به این نتیجه دست مییابد که «مقدمه» از لحاظ روش و محتوا هم در ذیل کویریات و هم در شمار اسلامیات و اجتماعیات قرار میگیرد و از این منظر واجد کارکردهای یک متن ادبی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - تحليل مفهوم انتقادهاي اجتماعي، فلسفي و سیاسی در مجموعه اشعار قيصر امينپور
هاجر آزاد مصطفی گرجییکی از چهره های برجسته و شاخص ادبیات امروز ایران، «قیصر امینپور» است که در حوزه ها و قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. او شاعر منتقدی است. اشعار او به هر میزان از دهۀ شصت با «تنفس صبح» (1363) به دهۀ هفتاد با «آینه های ناگهان» (1372) و از آن به دهۀ هشتاد با «گل چکیده کاملیکی از چهره های برجسته و شاخص ادبیات امروز ایران، «قیصر امینپور» است که در حوزه ها و قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. او شاعر منتقدی است. اشعار او به هر میزان از دهۀ شصت با «تنفس صبح» (1363) به دهۀ هفتاد با «آینه های ناگهان» (1372) و از آن به دهۀ هشتاد با «گل ها همه آفتاب گردانند» (1381) و «دستور زبان عشق» (1386) نزدیک میشود، در بردارندۀ نوعی نقد اجتماعی با مايههاي فلسفي است. در این میان، نویسنده در نظر دارد با توجه به تحول گفتمانی و ژرف ساختی اشعار امینپور در این سه دوره، مسئلۀ اعتراض را که یکی از درگیریهای ذهنی شاعران و نویسندگان از گذشته تاکنون بوده و انسان معاصر هم با توجه به مسائل پیرامون خود مبتلا به آن است، در چهار بخش ماهیت و ماهیتشناسی اعتراض، وجودشناسی، غایتشناسی و شأن اخلاقی اعتراض و تحلیل بررسی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - مقایسه و تحلیل جلوههای پسااستعماری در رمانهای «موسم هجرت به شمال» طیب صالح و «سووشون» سیمین دانشور
رضا ناظميان مریم شکوهینیاتأثیر استعمار بر جهان سوم از موضوعاتی است که همواره در آثار نویسندگان و شاعران جهان دیده میشود. ادبیات پسااستعماری می کوشد با ارائۀ تصویری صحیح به مبارزه با استعمار پرداخته و حقیقت امر را کشف کند. یکی از مسلمترین اهداف نظریۀ پسااستعماری این است که با درک نحوۀ عملکرد چکیده کاملتأثیر استعمار بر جهان سوم از موضوعاتی است که همواره در آثار نویسندگان و شاعران جهان دیده میشود. ادبیات پسااستعماری می کوشد با ارائۀ تصویری صحیح به مبارزه با استعمار پرداخته و حقیقت امر را کشف کند. یکی از مسلمترین اهداف نظریۀ پسااستعماری این است که با درک نحوۀ عملکرد ایدئولوژی استعمارگرانه در شکلدهی به هویت استعمارگران و استعمارشدگان، به پیکار با این ایدئولوژی برخیزد. ایران و سودان از جمله کشورهایی هستند که در برههای از زمان تحت سیطره استعمار بودهاند. «سیمین دانشور» و «طیب صالح» از جمله نویسندگان معاصر ایرانی و سودانی هستند که با استفاده از قالب رمان پسااستعماری به آشکار کردن حقایق تاریخی دربارۀ مبارزه با استعمارگران پرداختهاند. پژوهش حاضر رمان های یادشده را در عصر نویسندگان از دید نظریۀ پسااستعماری بررسی میکند و با استفاده از روش نقد تحلیلی- توصیفی به بررسی پیامدهای استعمار در ایران و همچنین جهان عرب میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - خوانش رمزگانهای اجتماعی در مجموعه داستان «طعم گس خرمالو» اثر زویا پیرزاد (با رویکرد نشانهشناسی اجتماعی)
سهیلا فرهنگی زهرا صدیقی چهاردهنشانهشناسی، رویکردی میانرشتهای است که میتواند در خوانش متون ادبی، اعم از شعر و داستان رهگشا باشد. این مقاله در نظر دارد با بهرهگیری از رویکرد نشانهشناسی اجتماعی، رمزگانهای اجتماعی مجموعه داستان «طعم گس خرمالو» از زویا پیرزاد را بررسی و تحلیل کند. این پژوهش نشان چکیده کاملنشانهشناسی، رویکردی میانرشتهای است که میتواند در خوانش متون ادبی، اعم از شعر و داستان رهگشا باشد. این مقاله در نظر دارد با بهرهگیری از رویکرد نشانهشناسی اجتماعی، رمزگانهای اجتماعی مجموعه داستان «طعم گس خرمالو» از زویا پیرزاد را بررسی و تحلیل کند. این پژوهش نشان میدهد که رمزگانهای هویت و آداب معاشرت -که از مهمترین رمزگانهاي اجتماعی محسوب میشوند- جایگاه مهمی در داستانهای زویا پیرزاد دارند. همچنين بيانگر آن است كه با دستیابی به لایههای زیرین متن میتوان هویت و موقعیت اجتماعی اشخاص داستانی را شناخت و درک بهتری از واقعیتهای اجتماعی پیدا کرد. تفسیر رمزگانهای اجتماعی بهکاررفته در این مجموعهداستان، نشانة توجه ویژة پیرزاد به نقش زنان و بیانگر تحوّل آنان در صحنههای زندگی اجتماعی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - تحلیل چند رمان واقعگرا در عرصۀ دفاع مقدس (با تكيه بر سه رمان زمين سوخته، تركههاي درخت آلبالو و سفر به گراي 270 درجه)
غلامرضا پیروز مهدی خادمی کولایی حسین حسنپور آلاشتی زهرا مقدسیرمان دفاع مقدس یکی از گونههای برجسته در حوزة ادبيات داستانی ايران است. برخي از نويسندگان متعهد دفاع مقدس با رویکردی رئالیستی، ارائۀ تصاويري عيني از جنگ ايران و عراق را محور كار خويش قرار داده انـد و به خلق آثار ساده و بدون پيچيدگي روی آورده اند. بررسيها نشان ميدهد که چکیده کاملرمان دفاع مقدس یکی از گونههای برجسته در حوزة ادبيات داستانی ايران است. برخي از نويسندگان متعهد دفاع مقدس با رویکردی رئالیستی، ارائۀ تصاويري عيني از جنگ ايران و عراق را محور كار خويش قرار داده انـد و به خلق آثار ساده و بدون پيچيدگي روی آورده اند. بررسيها نشان ميدهد که اغلب نویسندگان واقعگرای دفاع مقدس در آثارشان از مؤلفه هایی چون شخصیت های عینی، تسلسل روایی، زاویۀ دید واحد (اول شخص و سوم شخص)، پیرنگ مبتنی بر روابط علّی و معلولـی، زمان و مکان ملموس و مشخص سود می جویند تا بر وجه واقعنمایی و حقيقتمانندي اثر بيفزايند و پيام خود را به گوش مخاطب برسانند. رویکرد روش شناسی این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل، ساختار رمان های واقعگرا در حوزۀ دفاع مقدس با مطالعة موردي سه رمان زمين سوخته (احمد محمود)، تركه هاي درخت آلبالو (اکبر خلیلی) و سفر به گراي 270 درجه (احمد دهقان) و با تأكيد بر عناصر داستاني شخصيت، روايت و زاويۀ ديد، پيرنگ و زمان و مكان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - تحليل تقابل رویکردهای زنان در ادبیات داستانی با تأكيد بر داستانهاي دفاع مقدس
حمید رضایی جهانگير صفري ابراهيم ظاهري روحالله كريميزنان به عنوان نيمي از جامعۀ انساني، در دوران معاصر نقش مهمي در تحولات اجتماعي و فرهنگي دارند و حضور پررنگ آنها در اجتماع نيز در بسياري از داستان ها انعكاس يافته است. در اين مقاله، با رويكرد پديدارشناسي توصيفي تلاش بر اين است كه به بررسي چهار گروه از زنان يعني زنان سنت گ چکیده کاملزنان به عنوان نيمي از جامعۀ انساني، در دوران معاصر نقش مهمي در تحولات اجتماعي و فرهنگي دارند و حضور پررنگ آنها در اجتماع نيز در بسياري از داستان ها انعكاس يافته است. در اين مقاله، با رويكرد پديدارشناسي توصيفي تلاش بر اين است كه به بررسي چهار گروه از زنان يعني زنان سنت گرا، طرفدار فرهنگ ايراني، غرب گرا و زنان سرگردان در پنج رمان معاصر پرداخته شود. در اين داستانها معمولاً زنان سنتي، زناني هستند كه به كارهاي درون خانه ميپردازند و دغدغه هاي آنها همان مسائل درون خانه است. زنان طرفدار فرهنگ ايراني، زناني اند كه از حيطۀ خانه بيرون آمده اند، به فعاليت هاي اجتماعي و سياسي مي پردازند و دفاع از آرمان ها و آموزه هاي فرهنگ ايراني را وظيفۀ خود مي دانند. گروهي ديگر، زنان غرب گرا هستند كه به اظهار نظر دربارۀ مسائل كشور ميپردازند، از فرهنگ غرب حمايت مي كنند، خواهان اصلاحات اساسي در وضعيت زن ايراني هستند و به وضع موجود معترض اند. زنان سرگردان، نه مانند زنان غرب گرا شيفتۀ فرهنگ غرب هستند و نه مانند زنان سنتي و طرفدار فرهنگ ايراني، فرهنگ بومي را پذيرفته اند؛ بلكه در بين اين دو فرهنگ سرگردان هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - تجزيۀ هويت در رمان «سرخي تو از من»
نرگس اسکویینوشتن رمان یا ساختن فیلم بر اساس مطالعات علمی در عرصۀ جهانی، سابقۀ طولانی دارد؛ اما این امر اغلب در ادبیات داستانی ما مغفول مانده است. اختلال تجزیۀ هویت با نام اختصاری DID یک بیماری کمیاب هویتی و شخصیتی است. این بیماری، دست مایۀ ساخته شدن رمان و فیلمهایی در جهان شده ا چکیده کاملنوشتن رمان یا ساختن فیلم بر اساس مطالعات علمی در عرصۀ جهانی، سابقۀ طولانی دارد؛ اما این امر اغلب در ادبیات داستانی ما مغفول مانده است. اختلال تجزیۀ هویت با نام اختصاری DID یک بیماری کمیاب هویتی و شخصیتی است. این بیماری، دست مایۀ ساخته شدن رمان و فیلمهایی در جهان شده است(1). «رمان سرخی تو از من»، یکی از نادر رمانهای ایرانی است که با تکیه بر ویژگیها و دلایل ایجاد این بیماری نوشته شده است. مقالۀ حاضر به شیوۀ مطالعاتی میانرشتهای روانشناختی، علاوه بر معرفی مختصر این بیماری، به ارزیابی چگونگی توصیف این بیماری در رمان، نمادپردازیهای موجود در متن داستان، نحوۀ شخصیتپردازی و تطابق یا عدم تطابق شخصیت بیمار داستان با ویژگیهای بیماران مبتلا به این اختلال میپردازد. بخش دیگری از مقاله به کاوش در تکنیکهای توأمان داستانپردازی و روانکاوی که در لایههای مختلف داستان از آنها استفاده شده است (تداعی، برونریز خاطرات واپسزده و...) اختصاص دارد. نتیجۀ حاصل از این تحقیق، گویای آن است که نویسنده علیرغم چند لغزش کوچک علمی، از حیث داستانپردازی در بهرهمندی از تکنیکهای تعلیق و تداعی و انتخاب راوی و زبان خاص برای روایت مناسب این داستان و توصیف بیماری یادشده، بسیار موفق و تأثیرگذار عمل کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - تحلیل رمان چندآوایی «شطرنج با ماشین قیامت»
بهجتالسادات حجازیرمان شطرنج با ماشین قیامت، رمانی رئالیستی فلسفی است که ضمن اشاره به واقعیتهای نبرد ایران و عراق، دیالوگهای فلسفی و خردمندانه بین شخصیتها، کنجکاوی مخاطب را نسبت به دریافت و درک جواب پرسشهایی که درگیری ذهنی خود اوست برمیانگیزد. کارکردهای متفاوت زبان رمان، زمینۀ تأوی چکیده کاملرمان شطرنج با ماشین قیامت، رمانی رئالیستی فلسفی است که ضمن اشاره به واقعیتهای نبرد ایران و عراق، دیالوگهای فلسفی و خردمندانه بین شخصیتها، کنجکاوی مخاطب را نسبت به دریافت و درک جواب پرسشهایی که درگیری ذهنی خود اوست برمیانگیزد. کارکردهای متفاوت زبان رمان، زمینۀ تأویلپذیری متن را - خصوصاً وقتی به سمت دلالتهای ضمنی و غیر صریح پیش میرود - فراهم کرده است. از سوی دیگر بحث و جدلهای لفظی دربارۀ بازی شطرنج و تطبیق آن با صحنۀ زندگی آدمیان، تکگوییهای درونی راوی، چرخشهای زمانی و پاسخ و پرسشهای فلسفی و کلامی دربارۀ آغاز آفرینش، جبر و اختیار و پدیدههای محیطی، رمانی «چندآوایی» را آفریده است. در این پژوهش، نویسنده نداهای متفاوت اندیشه، زمان، رؤیا و بازی را در رمان «شطرنج با ماشین قیامت»، بر اساس نظر «میلان کوندرا» به شیوۀ توصیفی- تحلیلی تبیین میکند و به لحاظ اهمیت ماهیت زبان رمان، به کارکردهای زبان رمان و دلالتهای نشانهشناختی که زمینۀ چندآوایی را فراهم کرده است؛ خواهد پرداخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - یک گام به سوی بومیگرایی: نقد داستانهای «اسماعیل فصیح» حرکت از ناتورالیسم به سوی رئالیسم
رضا صادقی شهپر سیما پورمرادیناتورالیسم در ادبیات، نظریه ای است که کردار، گرایش و اندیشۀ انسان ها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی می داند. طبق این نظریه، ناتورالیست ها تمام واقعیت ها و پدیده ها را در دایرۀ معارف علمی که با قوانین علمی توجیه پذیرند، محصور می دانند. آنان بر مسائلی چون وراثت، چکیده کاملناتورالیسم در ادبیات، نظریه ای است که کردار، گرایش و اندیشۀ انسان ها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی می داند. طبق این نظریه، ناتورالیست ها تمام واقعیت ها و پدیده ها را در دایرۀ معارف علمی که با قوانین علمی توجیه پذیرند، محصور می دانند. آنان بر مسائلی چون وراثت، محیط و سرنوشت و مشاهدۀ زندگی به دور از آرمان گرایی تأکید می ورزند و بیشتر به بازنمایی عینی امور زشت و ناخوشایند می پردازند. ناتورالیستها معتقدند همان گونه که یک دانشمند علوم طبیعی در سلسله حوادث و علل و موجبات آنها تحقیق و آزمایش می کند، در ادبیات نیز چنین تحقیقی روی رفتار و منش آدم ها، لازم و عملی است. «اسماعیل فصیح» از جمله نویسندگان ناتورالیست در داستان نویسی معاصر ایران است. در این مقاله داستان های خاک آشنا، شراب خام، دل کور و اسیر زمان، از منظر نقد ناتورالیستی بررسی شده اند و نتیجۀ به دست آمده حاکی از بازتاب چشمگیر اصول ناتورالیسم در این آثار است. نکتۀ دیگر اینکه جبر وراثت، جبر محیط و سرنوشت و شرح دقیق وقایع و جزییات، پربسامدترین مؤلفههای ناتورالیستی در داستان های فصیح است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و ضرورت آن این است که برای نخستین بار به کشف مؤلفههای ناتورالیستی داستانهای این نویسنده پرداخته میشود و آثار فصیح از دیدگاه نقد ناتورالیستی تحلیل شده اند و وی نویسنده ای ناتورالیست معرفی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - بررسی و تحلیل رمان «هیس» با توجّه به مؤلّفههای وجودشناسانۀ پُست مدرن
مهدی خادمی کولایی غلامحسین ملّازادهتحوّلات شتابنده و روز افزون، تغییر مداوم نگرش ها و پیدایش نظریههای متنوّع ادبی در این زمانۀ دائماً نوشونده، ادبیّات داستانی را نیز تحت تأثیر قرار داد و سبب شد تا داستاننویسان نیز- ناخودآگاه و گاه با ادراکی برآمده از خودآگاهی نوین- با کنار نهادن قواعد پیش بنیاد، روایت چکیده کاملتحوّلات شتابنده و روز افزون، تغییر مداوم نگرش ها و پیدایش نظریههای متنوّع ادبی در این زمانۀ دائماً نوشونده، ادبیّات داستانی را نیز تحت تأثیر قرار داد و سبب شد تا داستاننویسان نیز- ناخودآگاه و گاه با ادراکی برآمده از خودآگاهی نوین- با کنار نهادن قواعد پیش بنیاد، روایتهایشان را با وضعیت جهان جدید همسو کنند. از آنجا که کاربست شیوۀ رواییِ مرگ مؤلّف در رمان «هیس» از محمّدرضا کاتب، در مقایسه با سایر شاخصه های محوری آثار پسامدرن، برجستگی چشمپوشیناپذیری دارد و همین امر سبب شده تا این اثر ظرفیت های لازم و مناسبی برای این نوع از خوانشِ خاص فرامدرنی داشته باشد. نویسندگان این جستار برآنند تا استفاده از شیوۀ توصیفی- تحلیلی نشان دهند که نویسنده در کنار بهکارگیری سایر فنون فرانوگرایانه، از این شگرد به صورت ویژه، همراه با تنوع و فراوانی چشمگیری بهره جسته و از این نظر موفق به عرضۀ اثری شاخص به جامعۀ ادبی شده است. کاتب، شاخصۀ مرگ مؤلّف را عمداً با شکل های گوناگون آن در جای جای این رمان به کارگرفته و در کنار آزادیِ عملِ اشخاص داستان، فضاهای مناسب را نیز برای ورود خوانندگان به متن داستان فراهم کرده تا جمهوریت صداها در اثر او طنین رساتری داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - دلیل نگارش آثار منثور فارسی از دیدگاه نویسندگان آنها
حسین حسنپور آلاشتی احمد خلیلیدر طول تاریخ زبان فارسی، نویسندگان بزرگی ظهور کرده اند و آثار گوناگونی برجای نهاده اند. از حدود قرن چهارم هجری که آثاری از نثر فارسی به جای مانده است تا به امروز، کمتر موضوعی از مسائل حکمی، کلامی، عرفانی، ادبی، علمی و... است که در آن زمینه، کتاب یا کتاب هایی نوشته نشده چکیده کاملدر طول تاریخ زبان فارسی، نویسندگان بزرگی ظهور کرده اند و آثار گوناگونی برجای نهاده اند. از حدود قرن چهارم هجری که آثاری از نثر فارسی به جای مانده است تا به امروز، کمتر موضوعی از مسائل حکمی، کلامی، عرفانی، ادبی، علمی و... است که در آن زمینه، کتاب یا کتاب هایی نوشته نشده باشد. در ديباچۀ اين آثار، علاوه بر ارائة اطلاعات گاه به گاه از نويسنده، هم عصرانش، محتواي كلي اثر و... غالباً از ضرورت و سبب تأليف سخن به ميان مي آيد که در شرحي کوتاه، انگیزه و دلیل نگارش آن به نوعی توجیـه و تعلیل مي شود. سؤال اصلی جستار حاضر این است که «دلیل واقعی تألیف این آثار از دیدگاه نویسندگان آنها چیست؟» نویسندگان با بررسی یکصد و پنجاه اثر از معروف-ترین آثار منثور فارسی در موضوعات و ژانرهای مختلف، به داده هایی دست یافتند و آنها را در چند دسته طبقه بندی کردند. حاصل کلّی آن است که بیشتر این آثار به دستور یا درخواست کسی نوشته شده و کمتر بنا بر عزم و خواست خود نویسنده بوده است. این امر بیشتر دلایل شخصی، اجتماعی، اقتصادی و حتّی سیاسی داشته است که سعی شده در این پژوهش به این چرایی ها و دلایل آن پرداخته شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - تحلیل مقایسهای ارداویرافنامه، سیرالعباد، کمدی الهی
منظر سلطانی کلثوم قربانی جویباریدر این مقاله بر آنیم که به تحلیل و نقد عناصر داستان سه سفرنامۀ تخیلی «ارداویرافنامه»، «سیرالعباد» و «کمدی الهی دانته» و بیان علل امتیازات هر کدام از این آثار بر دو اثر دیگر بپردازیم. از اینرو کوشیدهایم مهمترین عناصر داستانی هر یک از آثار ذکر شده را تحلیل و تفاوتهای چکیده کاملدر این مقاله بر آنیم که به تحلیل و نقد عناصر داستان سه سفرنامۀ تخیلی «ارداویرافنامه»، «سیرالعباد» و «کمدی الهی دانته» و بیان علل امتیازات هر کدام از این آثار بر دو اثر دیگر بپردازیم. از اینرو کوشیدهایم مهمترین عناصر داستانی هر یک از آثار ذکر شده را تحلیل و تفاوتهای شاخص آنان را بیان کنیم. «خانم کسراییفر» پیش از این در مقالهای به بررسی نمادگرایی در سه اثر مورد پژوهش پرداختهاند، اما تاکنون توجهی به مقایسة ارزش داستانی این آثار نشده است. از این رو با ابزار کتابخانهای حاضر و با هدف مقایسة عناصر ذکر شده دریافتیم که سیرالعباد سنایی به دلیل پویایی شخصیتها، پیرنگ قوی و کشمکشهای منطقی، شیوۀ روایت تخیلی و سوررئال، از نظر داستانپردازی بر دو اثر دیگر تقدّم دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - تحلیل شخصیت بایزید در مقالات شمس
مهدی محبتیبیتردید یکی از نامورترین چهرههای عرفان ایرانی- اسلامی، بایزید بسطامی است که به دلیل نوع نگاه، حالات و مقاماتِ ممتاز متمایز و به ویژه اقوال خاص و متفاوت، از حرمت و احترامی درخور و شگفت بهره ور بوده است و همواره ارادت و محبت ویژهای را از جانب صوفیان و بزرگان فرهنگ عرفا چکیده کاملبیتردید یکی از نامورترین چهرههای عرفان ایرانی- اسلامی، بایزید بسطامی است که به دلیل نوع نگاه، حالات و مقاماتِ ممتاز متمایز و به ویژه اقوال خاص و متفاوت، از حرمت و احترامی درخور و شگفت بهره ور بوده است و همواره ارادت و محبت ویژهای را از جانب صوفیان و بزرگان فرهنگ عرفانی نصیب خود ساخته است که حجم عظیم گفتهها و حکایات و اقوال مرتبط با او در متون صوفیانه، گواه این جایگاه ممتاز است. در میان همه این حرمتها و احترامها، گه گاه به برخوردهایی از نوعی دیگر در باب شخص و شخصیت بایزید برمیخوریم که از جهات بسیار قابل تأمل و توجّه است که یکی از آنها، نوع نگاه دیگرگون و خاص شمس تبریزی است. شمس از همان لحظۀ نخست ظهور عامش در تاریخ فرهنگی – عرفانی زبان فارسی (ملاقات با مولوی)، خود را درگیر معمای وجودی بایزید میبیند و تا آخرین ایام غیبتش نیز آن را از یاد نمیبرد و هیچگاه در برابر جریان غالب بایزیدستایی، سر تسلیم فرونمیآورد و در مدتِ کوتاهِ نکته گوییهایش با حدّت و شدت، احوال و اقوال و افعال بایزید را مورد چند و چون قرار میدهد و در نهایت با نقد کردهها و گفتههای بایزید، جایگاهش را به شدت به چالش میکشد و فرومیاندازد. این مقاله تبیین و طبقه بندی و تحلیل دیدگاههای شمس تبریزی دربارۀ بایزید بسطامی است، با تأکید بر این نکته که مولانا در این باب – علی رغم ارادت شیفته وارش - تابع شمس تبریزی نیست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - تحلیل محتوایی بیست سال بازنویسی مثنوی برای کودکان و نوجوانان (1369- 1389)
پژوهش حاضر با هدف مطالعۀ داستانهای بازنویسیشده از مثنوی برای کودکان و نوجوانان در سالهای 1369 تا 1389 و شناسایی مشکلات آنها با توجه به معیارهای بازنویسی صورت گرفته است. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل محتواست. نمونۀ آماری شامل 63 داستان مثنوی است که با استفاده چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف مطالعۀ داستانهای بازنویسیشده از مثنوی برای کودکان و نوجوانان در سالهای 1369 تا 1389 و شناسایی مشکلات آنها با توجه به معیارهای بازنویسی صورت گرفته است. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل محتواست. نمونۀ آماری شامل 63 داستان مثنوی است که با استفاده از نمونهگیری تصادفی نظاممند از بین 160 داستان انتخاب شده است. برای گردآوری دادههای پژوهش از سیاههای استفاده شده که نویسنده آن را طراحی کرده است. تشویق نکردن مخاطب به شناخت مثنوی، تقویت نکردن حس کنجکاوی در پیگیری داستان، تعیین نکردن موقعیّت داستان بازنویسی در مثنوی، بیتوجهی به مضامین اصلی قصّهها در بافت مثنوی، استفاده نکردن از ابیات مثنوی در داستان، رعایت نکردن اصول و قواعد دستوری، املایی، رسمالخطی و اصول مهم سادهنویسی، همچنین کاربرد واژهها و اصطلاحات دشوار متون کهن بدون شرح و توضیح، استفاده از تصاویر غیرجذاب، ضعف در طراحی و بیبهره بودن تصاویر از ارزش هنری، نداشتن صفحۀ ویژۀ معرفی مثنوی، نداشتن واژهنامه در مواردی که لازم است و طرح جلد و صفحهآرایی نامناسب در برخی کتابها، از مهمترین مشکلات بازنویسیها از نظر کیفیت محتوا، ساخت و پرداخت، زبان، تصویر و شیوۀ ارائه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - بررسی و تحلیل شخصیت و اندیشة مؤذن خراسانی عارف و شاعر قرن یازدهم هجری
تکتم بهرامی علیرضا فولادی«محمدعلی خراسانی» مشهور و متخلص به «مؤذن»، از عارفان قرن 11 هجری و یکی از اقطاب ذهبیه است که دیوان شعری قریب به 3700 بیت از خود برجای نهاده است. این پیر خراسانی در سبزوار زاده شد و در روزگاران جوانی به فرقة ذهبیه پیوست و پس از شیخ حاتم زراوندی، به منصب قطبیت این فرقه نا چکیده کامل«محمدعلی خراسانی» مشهور و متخلص به «مؤذن»، از عارفان قرن 11 هجری و یکی از اقطاب ذهبیه است که دیوان شعری قریب به 3700 بیت از خود برجای نهاده است. این پیر خراسانی در سبزوار زاده شد و در روزگاران جوانی به فرقة ذهبیه پیوست و پس از شیخ حاتم زراوندی، به منصب قطبیت این فرقه نایل شد. مؤذن خراسانی چون بسیاری از عارف – شاعران، به جولان اندیشههای عارفانة خود در عرصة شعر پرداخت. هر چند وی در سدة یازده هجری میزیست، اشعار او را میتوان ادامة شعر عرفانی سبک عراقی دانست. اشعار او ساده، روان و گیراست. در اشعار او سخن از عشق حقیقی بسیار است و اندیشههای صوفیانه، بازتابی ژرف در هسته و پوستۀ آن یافته است. این دیوان تاکنون تصحیح و چاپ نشده بود، اما نویسندۀ این سطور به تصحیح آن بر اساس چهار نسخه به عنوان پایان نامۀ خود همت گماشت. در این جستار سعی بر آن است تا ضمن معرفی این شاعر، دورنمایی از اندیشههای وی پیش روی خوانندگان نهاده شود تا آشنایی اجمالی با این شاعر اهل بیت (ع) حاصل آید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - تحلیل شعر «خضر کجاست» سرودة تقی پورنامداریان بر مبنای رویکرد بینامتنی
همایون جمشیدیاندر این مقاله، شعر «خضر کجاست» سرودۀ تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانۀ معاصر است. واژۀ «خضر»، د چکیده کاملدر این مقاله، شعر «خضر کجاست» سرودۀ تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانۀ معاصر است. واژۀ «خضر»، دلالتهای عرفانی و اسطوره ای را تداعی می کند. با توجه به ویژگی خضر که دستگیر گم شدگان است، انتظار می رود گویندۀ عبارت «خضر کجاست»، در وادی های سیر و سلوک سرگردان باشد. چنین دلالت هایی در واژگان و عبارتهایی چون «ظلمات»، «آب حیات» و «بیابان شب» نیز دیده می شود. از سوی دیگر با توجه به مضمون شعر، این پرسش مطرح می شود که چگونه اجزای شعر و دلالتهای معنایی مختلف آن در کنار یکدیگر قرار گرفته است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که این شعر در ژانر غنایی و توصیف معشوق زمینی است، اما نشانه هایی از دیگر ژانرها در آن دیده می شود. راوی شعر همچون قهرمان حماسی، مراحل سختی را برای رسیدن به مقصود پشت سر می گذارد، مثلاً از سرزمین تاریکی ها می گذرد. بندهای چهارگانۀ شعر، تداعی گر چهار فصل سال اند. این فصل ها همچون زمان اساطیری دوری اند و سیر خطی ندارند. همگام با گردش این فصول، فراق و وصال شکل میگیرد. این شعر حاصل تلاقی و تداعی ژانرهای گوناگونی است که از ناخودآگاه شاعرِ زیسته در آن عوالم فرهنگی، مجال ظهور یافته است. در این مقاله از روش بینامتنی در تحلیل شعر استفاده شده است و با مقایسه و تحلیل عناصر ژانرهای مختلف، نسبت آنها با یکدیگر در ایجاد متنی منسجم و ساختارمند بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - تحلیل گونههای روایتی و ویژگیهای راوی در مجموعة داستانی «قصّههای تازه از کتابهای کهن» مهدی آذر یزدی
یوسف نیکروز سودابه کشاورزیدر این مقاله از میان عناصر داستان به بررسی راوی و ویژگی های آن در قصّه-های تازه از کتاب های کهن اثر «مهدی آذریزدی» پرداخته می شود. ابتدا تعریفی از گونه های روایتی بر اساس نظریات «ژپ لینت ولت » ارائه شده است. سپس گونههای روایتی دنیای داستان ناهمسان و انواع آن (متن نگار، چکیده کاملدر این مقاله از میان عناصر داستان به بررسی راوی و ویژگی های آن در قصّه-های تازه از کتاب های کهن اثر «مهدی آذریزدی» پرداخته می شود. ابتدا تعریفی از گونه های روایتی بر اساس نظریات «ژپ لینت ولت » ارائه شده است. سپس گونههای روایتی دنیای داستان ناهمسان و انواع آن (متن نگار، کنشگر و بی-طرف) و دنیای داستان همسان و انواع آن (متن نگار و کنشگر)، همچنین روایت-گیر و انواع آن (روایت گیر برون داستانی و روایت گیر درون داستانی) در قصّه های این کتاب بررسی می شود. آذر یزدی در روایت داستان های این کتاب به ترتیب از گونۀ روایتی نا همسان متن نگار، گونۀ روایتی نا همسان بی طرف، گونۀ روایتی نا همسان کنشگر و گونۀ روایتی همسان متننگار بیشترین استفاده را کرده است. با توجه به اینکه گونۀ روایتی ناهمسان متن نگار در مجموعۀ یادشده، بیشترین کاربرد را داشته و نویسنده از ویژگی همه چیزدانی و مفسّری راوی در این گونۀ روایتی برای شناخت آسان شخصیّت ها و انتقال مفاهیم تربیتی و اخلاقی استفاده کرده است، می توان گفت آذریزدی هنگام آفرینش داستان ها به مخاطب کودک توجه ویژهای داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - بررسي و نقد كهن الگويي انهايد ويرژيل
خديجه بهرامي رهنمايكي از رويكردهاي مهم نقد ادبي، نقد كهن الگويي است. كهن الگوها شامل تصاوير بالقوه، ابتدايي و صور مثالي است كه در ناخودآگاه جمعي بشر وجود دارد. به اعتقاد «يونگ»، اين عناصر، محصول تجربۀ همگاني است كه در همۀ نسل ها تكرار شده است. «انه ايد»، منظومهاي اساطيري است كه ريشه در چکیده کامليكي از رويكردهاي مهم نقد ادبي، نقد كهن الگويي است. كهن الگوها شامل تصاوير بالقوه، ابتدايي و صور مثالي است كه در ناخودآگاه جمعي بشر وجود دارد. به اعتقاد «يونگ»، اين عناصر، محصول تجربۀ همگاني است كه در همۀ نسل ها تكرار شده است. «انه ايد»، منظومهاي اساطيري است كه ريشه در ناخودآگاه جمعي رومي ها دارد. اين اثر را مي توان با رويكردهاي مختلف، از جمله رويكرد نقد كهن الگويي تحليل و بررسي کرد. بسياري از كهن الگوها از جمله: كهن الگوي «قهرمان»، «آنيموس»، «پير دانا» و «سايه» و چگونگي تبلور هر يك از اين كهن الگوها بر شخصيّت هاي داستان، به عنوان ﻣسئلۀ اصلي پژوهش ارزيابي شد. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه انه، كهن الگوي قهرمان است كه براي رسيدن به فرآيند فرديّت، سه مرحلۀ جست وجو، پاگشايي و بلاگردان را با موفقيّت پشت سر ميگذارد تا به خويشتن كه غايت فرآيند فرديّت است دست يابد. كهن الگوي آنيموس بر روان «ديدون» و «كاميل» فرافكني شده است. «ونوس»، كهن الگوي پير داناست كه قهرمان داستان را در سراسر منظومه ياري داده است و در نهايت، انه به مبارزه با «تورنوس» كه سايۀ دروني اوست، مي رود و بر او غلبه مي يابد. روش تحقيق، تحليل محتوا در چارچوب نقد ادبي است. بنابراين هدف پژوهش حاضر، نقد كهن الگويي منظومۀ انه ايد ويرژيل با ﺗﺄكيد بر آراي يونگ است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - تحلیل مفهوم هبوط در نوبۀ سوم تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار میبدی
اکبر لطفی مهدی ماحوزی«میبدی» در نوبت سوم کشف الاسرار به تأویل آیات قرانی پرداخته است و با توجه به مذاق عرفانی خویش، دریافت هایی را از آیات قرآن، مفاهیم و موضوعات آن عرضه کرده است؛ البته تأویلات وی دربارۀ همه آیات نیست، بلکه مفسر با توجه به زمینه های مختلف متنی و فرامتنی اغلب به آیاتی پرداخت چکیده کامل«میبدی» در نوبت سوم کشف الاسرار به تأویل آیات قرانی پرداخته است و با توجه به مذاق عرفانی خویش، دریافت هایی را از آیات قرآن، مفاهیم و موضوعات آن عرضه کرده است؛ البته تأویلات وی دربارۀ همه آیات نیست، بلکه مفسر با توجه به زمینه های مختلف متنی و فرامتنی اغلب به آیاتی پرداخت که چنین تأویلاتی را پذیرا باشند. یکی از موضوعاتی که در این بخش، دیدگاهی تأویلی را به خود معطوف کرده داستان «هبوط» آدم و حواست. به نظر می رسد از نظر میبدی هبوط، تنزّل مرتبت والای وجود است که به صورت تجلی و تجافی تحقق و بروز می یابد و اساس آن دربارۀ انسان و خلافت او بر روی زمین مطرح است. در این پژوهش ضمن تبیین معانی واژۀ هبوط در فرهنگ ها، معانی و مصادیق هبوط، سیر هبوط وگونه گونی آن، اغراض و اهداف هبوط، تفاوت هبوط کریمانه با لعینانه و نفی جنسیّت، چگونگی هبوط آدم، شیطان و تمتّع شیطان از آن و... بر اساس تفسیر کشفالاسرار بررسی شده است. حاصل پژوهش نشان میدهد هبوط از نظر میبدی برای امتحان انسان بوده که هم به صورت تجلی و هم تجافی روی داده، جنسیت در آن نقش نداشته و هدف آن رسیدن آدم به مقام خلیفة الهی بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - تأثیر سمبولیسم در شیوههای بیانی اندیشههای نیما یوشیج
حاتم قادری عباس منوچهری محمد کمالیزادهدر این مقاله با مطالعۀ برخی رویکردهای سیاسی شاعران سمبولیست اروپایی و بازخوانی نحوۀ تعامل «نیما» با جریانهای روشنفکری زمانۀ خود، به دنبال آن خواهیم بود تا نشان دهیم که جهتگیریهای سیاسی نیما و نوع رابطۀ او با ایدئولوژیها و گفتمانهای روشنفکری زمانه، قرابت فراوانی با چکیده کاملدر این مقاله با مطالعۀ برخی رویکردهای سیاسی شاعران سمبولیست اروپایی و بازخوانی نحوۀ تعامل «نیما» با جریانهای روشنفکری زمانۀ خود، به دنبال آن خواهیم بود تا نشان دهیم که جهتگیریهای سیاسی نیما و نوع رابطۀ او با ایدئولوژیها و گفتمانهای روشنفکری زمانه، قرابت فراوانی با رویکردهای کلی حاکم بر اندیشه و عمل سمبولیستهای اروپایی دارد. به عبارت دیگر سمبولیست بودن نیما – البته نه به عنوان تنها مؤلفه - تأثیر فراوانی بر نوع موضعگیریها و انتخابهای سیاسی او داشته است. در این میان، گفتمانهای روشنفکری حاکم بر زمانه و نوع مواجهه نیما با این گفتمانها نیز نقشی تعیینکننده در تقویت این جهتگیریها ایفا کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - بررسی تحلیلی رمانتیسم سیاه در سرودههای نصرت رحمانی
مینو محمدی نجمه نظریوضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر دوره، تأثیر مستقیم بر دیدگاه های شاعران بر جا می گذارد. ادبیات رمانتیک، از نوع سیاه و بدبینانۀ آن به عنوان یک گونۀ ادبی، پس از یک دهه تحرک و تنش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی در جامعۀ ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت؛ در واقع گونه ای ا چکیده کاملوضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر دوره، تأثیر مستقیم بر دیدگاه های شاعران بر جا می گذارد. ادبیات رمانتیک، از نوع سیاه و بدبینانۀ آن به عنوان یک گونۀ ادبی، پس از یک دهه تحرک و تنش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی در جامعۀ ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت؛ در واقع گونه ای اعتراض به پیامدهای ویرانگر کودتای سال 1332 بود که بسیاری از فعالیت های فرهنگی و سیاسی را به یکباره در افول مطلق فرو برد. شاعران در این عصر، اعتراضات خود را با وجود اختناق و سانسور گسترده، به گونه های مختلف، گاه به صورت نیمه آشکار و زمانی به شیوۀ غیر مستقیم بیان کردند. سمبولیسم، یکی از شیوههای ناآشکار برای مبارزه با سانسور بود؛ اما ادبیات سیاه و رمانتیک گونه ای مبارزۀ آشکار و پنهان و البته تا حدی منفی با انسداد سیاسی بود که عصیان و اعتراض شاعر را با تمرکز بر پیامدهای مخرب ناشی از کودتا در حوزۀ مسائل سیاسی اجتماعی و فرهنگی بازگو می کرد. در این مقاله سعی بر آن است تا به بررسی برخی از عوامل پیدایش این گونه ادبی و بازتاب آن در شعر «نصرت رحمانی» به عنوان شاعر شعر سیاه پرداخته شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - حوزههای پنجگانة اقلیمینویسی در ادبیات داستانی معاصر ایران
رضا صادقی شهپرتقسیم بندی نویسندگان و آثارشان بر اساس جغرافیای مکانی و زادگاه آنان فقط زمانی پسندیده و درست است که ویژگیهای مشترکی نیز آنها را به یکدیگر پیوند دهد، وگرنه نام گذاری سبک و مکتب بر آثار گروهی از نویسندگان با تکیة صرف بر تعلّق اقلیمیشان به یک منطقه، امری بی معنا خواهد بو چکیده کاملتقسیم بندی نویسندگان و آثارشان بر اساس جغرافیای مکانی و زادگاه آنان فقط زمانی پسندیده و درست است که ویژگیهای مشترکی نیز آنها را به یکدیگر پیوند دهد، وگرنه نام گذاری سبک و مکتب بر آثار گروهی از نویسندگان با تکیة صرف بر تعلّق اقلیمیشان به یک منطقه، امری بی معنا خواهد بود و نویسنده اعتقادی به آن ندارد. داستانهای اقلیمی، داستانهایی هستند دارای مشخّصههای مشترک و هماهنگ و در پیوند با یک اقلیم خاص و نیز متناسب با خاستگاه نویسندگان آنها و تأثیری که از آن محیط اقلیمی خاص پذیرفتهاند. همین گونه تأثرها از محیط اقلیمی و بازتاب آن در داستانهاست که سبب اشتراک میان آثار چند نویسندة هم اقلیم با یکدیگر و در عین حال تمایز با آثار دیگر نویسندگان اقلیمی سایر اقلیمها میشود. در این مقاله، نویسنده پس از بیان سابقة مکتببندیهای متعدد در داستاننویسی معاصر ایران و نقد آنها، به ارائة یک تقسیمبندی تازه، دقیق و روشمند از داستاننویسی اقلیمی، بر اساس معیارهای مشخص و شناخته شده میپردازد و بر این اساس، پنج حوزه یا شاخة داستاننویسی اقلیمی شمال، جنوب، خراسان، غرب (کرمانشاه) و آذربایجان را در ادبیات داستانی معاصر ایران- از مشروطه تا انقلاب اسلامی- مشخص میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - نقد سیاستزدگی در رمان معاصر (مطالعه موردی رمان سياسي «رازهاي سرزمين من »)
سید علي سراج مصطفی گرجیرمان سياسي يكي از اقسام ادبیات داستانی فارسی با مؤلفههايي خاص است كه از دیگر جريانهاي داستاننويسي معاصر متمايز است. به دليل ويژگي و ماهيت منحصر به فرد این نوع از داستان ها و تعامل نزدیک با جامعه و وقایع اجتماعی و سیاسی، روش تحليل گفتمان انتقادي، رویکردی مناسب در تحلی چکیده کاملرمان سياسي يكي از اقسام ادبیات داستانی فارسی با مؤلفههايي خاص است كه از دیگر جريانهاي داستاننويسي معاصر متمايز است. به دليل ويژگي و ماهيت منحصر به فرد این نوع از داستان ها و تعامل نزدیک با جامعه و وقایع اجتماعی و سیاسی، روش تحليل گفتمان انتقادي، رویکردی مناسب در تحلیل این قسم از ادبیات داستانی است. این رویکرد بر هر دو جنبۀ صورت و معنای متن توجه دارد و در تحلیل متن ها ی ادبی، افزون بر جنبه های صوری و واژگانی، به عوامل گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که در شکل گیری متن مؤثرند؛ نظر دارد. از این رو صاحب نظران این رهیافت معتقدند که در تحلیل متن، صرفاً با عناصر لغوی تشکیل دهندۀ جمله، به عنوان عمده ترین مبنای تشریح معنی، یعنی زمینۀ متن یا همبافت سروکار نداریم؛ بلکه فراتر از آن، به عوامل بیرون از متن، یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و غیره توجه داریم. «نورمن فرکلاف » از نظریه پردازان تحلیل گفتمان انتقادی است که متون را در سه سطح توصیف ، تفسیر و تبیین بررسی می کند. این شیوه از تحلیل، در تبیین و کشف دیدگاه-های فکری نویسندگان و رویکردهای سیاسی و اجتماعی آنان، روشی کارآمد است. چهارچوب نظري این پژوهش بر مبناي رویکرد تحلیلی فرکلاف شكل گرفته است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی است و بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی می کوشد با تأمل و بازخوانش رمان «رازهاي سرزمين من»، نوشتۀ رضا براهني که از برجسته ترين رمانهای سیاسی پس از انقلاب اسلامي است، حوادث مهم و جریانساز سیاسی ایران را با تأکید بر مسائل روانی شخصیتها و عناصر برجستۀ حاضر در آن همچون نشانه شناسیِ عنوان، تصویرها و توصیفها، شخصیتهای داستان (کنشگر-کنشپذیر- راوی)، نحوۀ روایتپردازی، طرح و درون مایۀ برتر داستان و... بررسی و تحلیل کند. یافته های پژوهش نشان می دهد كه اين رمان به عنوان یک متن ادبی با روش فركلاف در تعامل با کردار گفتمانی و کردار اجتماعی و هژموني غالب جامعه بوده و با گفتمان حاكم بر دهۀ شصت ايران تناسب نزديكي دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - سنّت و مدرنيته در رمان «همسايهها»
مهبود فاضلی فاطمه سادات حسينيرابطۀ جامعه و ادبيات، يکي از موضوعاتي است که در تحقيقات ادبي به آن پرداخته ميشود. رابطۀ سنّت و مدرنيته به عنوان يک مسئلۀ اجتماعي، در آثار ادبي نيز بازتاب يافته است. نمايش عناصر اين دو (با تکيه بر نظريات «آنتوني گيدنز») در رمان «همسايهها»، تبيين رابطۀ عناصر سنّت و مدرن چکیده کاملرابطۀ جامعه و ادبيات، يکي از موضوعاتي است که در تحقيقات ادبي به آن پرداخته ميشود. رابطۀ سنّت و مدرنيته به عنوان يک مسئلۀ اجتماعي، در آثار ادبي نيز بازتاب يافته است. نمايش عناصر اين دو (با تکيه بر نظريات «آنتوني گيدنز») در رمان «همسايهها»، تبيين رابطۀ عناصر سنّت و مدرنيته و انعکاس نظر نويسندگان دربارۀ اين دو، هدف اصلي اين پژوهش را شکل ميدهد. آنتوني گيدنز معتقد است که سنّتها در مدرنترين جوامع نيز به حضور خود ادامه ميدهند. نتايج پژوهش، بیانگر اين نکته است که شاخصهاي سنّتي فرهنگي و اجتماعي بيشتر از عناصر مدرن در اين زمينهها در داستان ديده ميشود؛ به همين دليل هر چند عناصر اقتصادي و سياسي بيشتر مدرن هستند، در مجموع مغلوب سنّتها ميشوند و موفّق نميشوند خود را تثبيت کنند. محمود به بيشتر سنّتها بهويژه سنن فرهنگي نگاهي منفي دارد؛ امّا از نقد عناصر مدرن نيز غافل نميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - سيماي امام علي(ع) در اشعار خاقاني
هوشنگ محمديافشارخاقاني شرواني سخنور انديشمند و نکته پرداز و آشنا به علوم و معارف اسلامي و شافعي مذهب است. خاقاني در مجموعة آثار خود از چهار يار پيغمبر(ص) با احترام ياد کرده و رافضيان و اسماعيليه را نکوهش کرده است؛ اما از اميرالمومنين علي(ع) و خاندان رسالت با احترامي که حاکي از خلوص اعت چکیده کاملخاقاني شرواني سخنور انديشمند و نکته پرداز و آشنا به علوم و معارف اسلامي و شافعي مذهب است. خاقاني در مجموعة آثار خود از چهار يار پيغمبر(ص) با احترام ياد کرده و رافضيان و اسماعيليه را نکوهش کرده است؛ اما از اميرالمومنين علي(ع) و خاندان رسالت با احترامي که حاکي از خلوص اعتقاد و ارادت نسبت به ايشان است نام ميبرد. دراين مقاله تلاش شده سيماي اميرمؤمنان علي(ع) دراشعار خاقاني بررسي گردد. نخست با بهره گيري از منابع تاريخ اسلام، نگاهي به شخصيت، سجاياي اخلاقي، صفات، مجاهدتها و زندگي آن حضرت خواهيم داشت و سپس نمونه اشعاري را که خاقاني در اين باره سروده است، ذکر و تحليل مي كنيم. همچنين سيماي اهل بيت(ع) و بيان حقانيت و برتري ايشان نسبت به ديگران از زبان سخنور شروان همراه با شواهد شعري بررسي و تحليل ميگردد. روش تحقيق در اين جستار به شيوۀ کتابخانهاي و بر اساس فن توصيف و تحليل محتواست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - سفرهای آیینی اسفندیار در شاهنامه
نسرین شکیبی ممتاز مریم حسینی«فرایند فردیت» با مرکزیت حجم قابل توجهی از کهن الگوهای یونگی، یگانگی دو لایة محوری از روان- خوداگاهی و ناخوداگاهی- را درقالب اعمالی نمادین و در طی سفری آیینی برای قهرمان میسر می سازد. در حقیقت، گذر از رویه های مختلف «سایه» و تلاش برای تعدیل نیروی بازدارندة آن، که ریشه د چکیده کامل«فرایند فردیت» با مرکزیت حجم قابل توجهی از کهن الگوهای یونگی، یگانگی دو لایة محوری از روان- خوداگاهی و ناخوداگاهی- را درقالب اعمالی نمادین و در طی سفری آیینی برای قهرمان میسر می سازد. در حقیقت، گذر از رویه های مختلف «سایه» و تلاش برای تعدیل نیروی بازدارندة آن، که ریشه در ویژگی های روانی منفی قهرمان دارد، او را در مرحله ای نوین به دیدار «آنیما» مشرّف می سازد. بدین ترتیب، قهرمان با شناخت سویة مادینة روان خود، قابلیت چشمگیری در شناخت «پیر خردمند» که همان حقیقت مانای وجود اوست، پیدا می کند. شناخت جایگاه این پیر که خود یکی از کهن ترین سنخ های باستانی روان آدمی است و نیز عمل کردن به فرامین او، مسیر فردانیت قهرمان را به نتیجه ای می رساند که از ویژگی های روان شناختی مهمی برخوردار است. «تولد دوباره» که در حوزة نمادشناسی آیینی همان شناخت «خویشتن» و یگانگی با آن است، زندگی روانی قهرمان را در الگویی مشخص و پیشبرنده به هدف غایی خود می رساند. در واکاوی روایت زندگی اسفندیار که خود یکی از شخصیتهای محوری شاهنامة فردوسی است، با گذر از روساخت حماسی داستان می توان به ژرف ساختی روان شناختی دست یافت که گویای سیر قهرمان برای رسیدن به هدفی خاص از منظر فرایند شناخت خویشتن، یعنی سفر برای کشف فردانیت است. به این ترتیب، وی با گذر از «هفت خوان» که هفت مرحلة گذر از سایه تلقی می شود، به نجات خواهران از بند ارجاسب تورانی و نابودی او نایل شده و با موفقیت در چنین مراحلی، در سفر بعدی آمادگی مواجهه با رستم را به عنوان پیر خرد پیدا می کند. او در مراحل پایانی فرایند فردانیت خویش و با از دست دادن چشمان ظاهر، حقانیت پیر خردمند را دریافته و با مرگی آیینی، تولدی دوباره می یابد. نوزایی اسفندیار با سپردن فرزند خود، بهمن، به دست رستم جنبه های نمادین و آیینی خاصی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - تحليل هفت گنبد نظامی بر اساس عناصر هنرهای تجسّمی
زينب نوروزي فهیمه مختارینظام زبان و واژگان دارای قدرت و امکاناتی است که می توان به واسطة آن زمینة پیوند شعر با هنرهای تجسّمی را فراهم کرد؛ امکاناتی چون صور خیال، واژگان حسّی و نحوة بیان آنها، جزئی نگری و توصیفهای مینیاتوری، ترسیم تصویرهای عینی و توجّه به روساخت، فرم و ساختار روایی شعر بیش از چکیده کاملنظام زبان و واژگان دارای قدرت و امکاناتی است که می توان به واسطة آن زمینة پیوند شعر با هنرهای تجسّمی را فراهم کرد؛ امکاناتی چون صور خیال، واژگان حسّی و نحوة بیان آنها، جزئی نگری و توصیفهای مینیاتوری، ترسیم تصویرهای عینی و توجّه به روساخت، فرم و ساختار روایی شعر بیش از ژرف ساخت آن. در میان شعرای پارسی زبان، نظامی در اشعار خود بیش از هر شاعر دیگری از این امکانات زبانی بهره برده است و در کنار آن به واسطة تمرکز ویژه بر عناصر بصری و القاء رنگ، نور، فضا، خط و غیره توانسته است به هنرهای تجسّمی نزدیک شود و قابلیّت تجسّمی به اشعار خویش ببخشد. بنابراین می توان پیوند شعر و هنرهای تجسّمی را در هنر شاعری نظامی با وضوح بیشتری دریافت. این پژوهش با رویکردی تطبیقی سعی بر آن دارد تا جنبه های مختلف هنرهای تجسّمی را در هفت گنبد نظامی بازخوانی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - نقد و تحليل ادبی، تعلیمی و تاریخی ماتمکده بيدل قزويني
حميد عابديها جمشيد مظاهري اسحاق طغیانی غلامحسين شريفيماتمکده، عنوان کتابي است از مولا قربان ابن رمضان بادشتي رودباري قزويني متخلّص به بيدل که موضوع آن مقتل حسيني(ع) است. این کتاب حوادث حماسه سال 61 هجري را از لحظات شهادت امامحسين(ع) تا گسيل داشتن کاروان اسيران با سرهاي مطهر شهدا از کربلا به کوفه و شام و نهايتاً برگشتن ا چکیده کاملماتمکده، عنوان کتابي است از مولا قربان ابن رمضان بادشتي رودباري قزويني متخلّص به بيدل که موضوع آن مقتل حسيني(ع) است. این کتاب حوادث حماسه سال 61 هجري را از لحظات شهادت امامحسين(ع) تا گسيل داشتن کاروان اسيران با سرهاي مطهر شهدا از کربلا به کوفه و شام و نهايتاً برگشتن اسرا به کربلا در اربعين اول در بردارد. کتاب که تاريخ اتمام آن 1267 هـ . ق است در قالب نظم و نثر تأليف گرديده و از حيث ادبي و بلاغي از اهميت بهسزايي برخوردار است. اين پژوهش ميکوشد تا شرح مختصري پيرامون ترجمة حال مصنّف و جايگاه ادبي و ميزان تأثيرگذاري وي در نوع ادبي «مرثيه» و مقتلنويسي به دست دهد. آنگاه درباره نام، موضوع، محتوا و ساختار ماتمکده بحث خواهد شد. در ادامه، سبک جايگاه تاريخي اثر نيز به اجمال تحلیل شده و به نقش عنصر تعلیم در این اثر با ذکر بعضی عناوین و نقل نمونهای مختصر اشاره خواهد شد. آنگاه در نقد محتوایی- ساختاری آن شواهدی ذکر خواهد شد. ماتمکده بيدل قزويني از جمله مهمترین و کمنظيرترين مقتلهاي فارسي در تاريخ ادبيات ايران است که هم به لحاظ ادبي و هم به جهت تاريخي اهمیت خاصی دارد و از این رو، تصحيح، توضيح و انتشار آن در راستاي احياء و معرفي يکي از برترين مفاخر مکتوب ادبيات آييني ايران اسلامي، شايسته و بلکه بايسته مينمايد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - نقد روايتشناختي داستان «زن نويسنده»
عليرضا شاهينيروايت يک داستان، مهمترين بخش ساختاري آن را تشکيل ميدهد. کاربرد درست و مؤثر شيوههاي روايت، پاية اصلي موفقيت يک نويسنده در ماندگاري داستانش است. از اين رو، بررسي روايي داستان و نيز تحليل روشهاي تازه و بديع روايت، از جمله مباحث مهم نقد داستان امروز است که فراتر از درون چکیده کاملروايت يک داستان، مهمترين بخش ساختاري آن را تشکيل ميدهد. کاربرد درست و مؤثر شيوههاي روايت، پاية اصلي موفقيت يک نويسنده در ماندگاري داستانش است. از اين رو، بررسي روايي داستان و نيز تحليل روشهاي تازه و بديع روايت، از جمله مباحث مهم نقد داستان امروز است که فراتر از درونمایه و مضمون اثر، به جلوههاي کاملاً ادبي متن داستاني پرداخته و شگردهاي مختلف آن را آشکار مينمايد. «زن نويسنده» از جمله داستانهاي محمود گلابدره اي است که در آفرينش آن، نويسنده به شيوههاي روايي داستان نويسي روز، توجهي ويژه نشان داده است. روايت ذهني درخور توجه و نزديک شدن به زبان شعر و داستان شاعرانه، و همچنين سيال بودن جريان روايت که موجب ابهام داستان و در نتيجه برتابيدن برداشتهاي مختلف خواننده خواهد شد، از ويژگيهاي روايي اين داستان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - نقد ساختاری طرح روایی در داستان
عبدالله حسنزاده میرعلی علی ششتمدینقد ساختاری طرح روایی در داستان، روشی برای نقد داستان است. در این مقاله، ابتدا تعریف روایت و ساختمان آن ارائه شده و سپس تمایز آن با عناصر زبانی مطرح میشود. روایت، عنصری از داستان است که در حیطه زبان قرار ندارد و به عنوان جوهره و اساسِ داستان، قصه، نمایشنامه و دیگر قال چکیده کاملنقد ساختاری طرح روایی در داستان، روشی برای نقد داستان است. در این مقاله، ابتدا تعریف روایت و ساختمان آن ارائه شده و سپس تمایز آن با عناصر زبانی مطرح میشود. روایت، عنصری از داستان است که در حیطه زبان قرار ندارد و به عنوان جوهره و اساسِ داستان، قصه، نمایشنامه و دیگر قالبهای ادبی مربوط، ساختار محوری اثر هنری را تشکیل میدهد. طرح روایی شامل مواردی از عناصر داستان میشود که در بررسی ساختمان روایت اهمیت به سزایی دارند. طرح روایی در ساختارشناسی داستان بسیار اهمیت دارد و در اینجا به منظور تحلیل طرح روایی و ساختار آن، عناصر طرح بررسی میشوند. ساختشناسی روایت موتیفهای هنری داستان را آشکار میسازد و نحوة ارتباط مخاطب با داستان و روایت از این دیدگاه مطرح خواهد شد. در پایان، روش و شیوه این نقد به صورت مستقل و کاربردی ارائه میشود و اهمیت و ارزش این روش بررسی میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - نيماي معترض؛ تأويل هرمنوتيكي «كك¬كي»
فاطمه راکعی«كک كي» از آن دسته شعرهاي نمادین نيماست كه تاريخ سروده شدنشان ذيل شعر ذكر نشده است؛ امّا نیماپژوهان آن را ميان دو شعر «برف» و «پاس ها از شب گذشته» قرار دادهاند كه به ترتيب داراي تاريخ هاي 1334 و زمستان 1336 هستند. ساختار، پيام و محتواي شعر نيز بر اين امر صحّه مي گذارد. چکیده کامل«كک كي» از آن دسته شعرهاي نمادین نيماست كه تاريخ سروده شدنشان ذيل شعر ذكر نشده است؛ امّا نیماپژوهان آن را ميان دو شعر «برف» و «پاس ها از شب گذشته» قرار دادهاند كه به ترتيب داراي تاريخ هاي 1334 و زمستان 1336 هستند. ساختار، پيام و محتواي شعر نيز بر اين امر صحّه مي گذارد. نگارنده در مقالة حاضر، به روشی برگرفته از آراء شلاير ماخر با مطالعه آثار نيما و دربارة نيما و اوضاع و شرايط اجتماعي، سياسي، فرهنگي سال هاي پس از كودتا تا پايان عمر نيما، به تأويل «كك كي» پرداخته است. وي در مورد شعرهاي نماديني كه شاعر در آنها سعي در ابلاغ پيامي اجتماعي- سياسي دارد، تلاش براي دست يافتن به معناي مورد نظر مؤلّف را از وظايف تأويلگر مي داند؛ ضمن اين كه به سبب تراوش معني از نماد و اهميّت افق معنايي تأويلگر، بر امكان تأويل هاي مختلف از اين گونه شعرها، با انگيزههاي زبانشناختيِ محض، تأكيد مي ورزد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - تحليل جايگاه زبان فارسي در زبان و ادبيات سواحيلي
امير بهرام عرب احمديزبان فارسی طی هزارة گذشته بر مناطق مختلفی از جهان تأثیر نهاده است. اكثر محققان گسترة نفوذ زبان فارسي را، آسياي ميانه و شبه قارة هند ميدانند. در اين خصوص پژوهشهای زيادي نيز صورت گرفته است با اين حال كمتر اطلاعاتي دربارة جايگاه زبان و ادب فارسي در منطقة شرق آفریقا وجود چکیده کاملزبان فارسی طی هزارة گذشته بر مناطق مختلفی از جهان تأثیر نهاده است. اكثر محققان گسترة نفوذ زبان فارسي را، آسياي ميانه و شبه قارة هند ميدانند. در اين خصوص پژوهشهای زيادي نيز صورت گرفته است با اين حال كمتر اطلاعاتي دربارة جايگاه زبان و ادب فارسي در منطقة شرق آفریقا وجود دارد. در واقع آفريقاي شرقي (بهويژه كشور تانزانيا، جمهوري خودمختار زنگبار و بخشهاي جنوبي كنيا) از جمله مناطقی است که با وجود فاصلة بسیار با کشور ایران، طی چند قرن گذشته تأثیری در خور توجه از زبان و ادبیات فارسی پذیرفته و تعداد نسبتاً زيادي از واژههای اصیل فارسی را در خود جای داده است. در این مقاله کوشش شده اطلاعاتی نوین دربارة جایگاه زبان و ادبیات فارسی در منطقة شرق آفریقا از گذشتههای دور تا به امروز و نقش آن در شکلگیری و استحكام ساختار زبان و ادبيات سواحیلی ارائه شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - مقايسۀ «شيرين و خسرو» روحالامين شهرستاني اصفهاني با «خسرو و شيرين» نظامي
محمدعلی خزانه دارلو بهروز سلطانیروح الامين شهرستاني اصفهانی مشهور به میرجمله درسال 981 هـجری در«شهرستان» از توابع اصفهان به دنيا آمد و در سال 1047هجری در اثر بیماری لقوه و فالج در دهلی چشم از جهان فروبست. وی با وجود شغل وزارت یکی از شاعران پرکار زمان خویش است. وی به تقليد از نظامي، خمسه اي سروده است. چکیده کاملروح الامين شهرستاني اصفهانی مشهور به میرجمله درسال 981 هـجری در«شهرستان» از توابع اصفهان به دنيا آمد و در سال 1047هجری در اثر بیماری لقوه و فالج در دهلی چشم از جهان فروبست. وی با وجود شغل وزارت یکی از شاعران پرکار زمان خویش است. وی به تقليد از نظامي، خمسه اي سروده است. شعرهای او قریب به سی هزار بیت است. شیوۀ او در شاعری همان است که کلیم در مدحش گفته: «خلعت الفاظ بر قد معانی دوخته». مقایسۀ نظیره ها با اصل اثر می تواند در شناخت اثر ادبی و دلایل ماندگاری و موفقیت آن راهگشا باشد. در این مقاله، با مقایسۀ محتوایی و ساختاری- زبانی منظومۀ شیرین و خسرو روح الامین با خسرو و شیرین نظامی، تفاوت ها و شباهت های دو منظومه بررسی شده است. در بخش هایی از داستان که به تقلید از نظامی سروده شده، در شیوۀ بیان متفاوت است. بسیاری از الفاظ و ترکیبات و تعبیرات نظامی در شعر او با قالب تازه ارائه شده اند که نسبت به اصل خود در جایگاه نازل تری قرار می گیرند. این تغییر و تفاوت اغلب در محور جانشینی و همنشینی رخ می دهد. روح الامین کمتر به نوجویی در ترکیبات و تعبیرات و الفاظ گرایش دارد و همت خود را بیشتر صرف تغییر روایت و حوادث داستان میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - تحليل موضوعات غنایی در منظومۀ حماسی بهمننامه
علی اصغر باباصفری کوروش منوچهریگونههای ادبی از لحاظ محتوا به ادب حماسی، غنایی، تعلیمی و نمایشی دستهبندی شده است. این گونهها با یکدیگر تداخل دارند. به دیگر سخن، یک اثر غنایی ممکن است دارای بخشهای حماسی باشد و در یک اثر حماسی میتوان نشانههایی از شعر تعلیمی یا غنایی دید. که حضور عناصری از یک گونۀ چکیده کاملگونههای ادبی از لحاظ محتوا به ادب حماسی، غنایی، تعلیمی و نمایشی دستهبندی شده است. این گونهها با یکدیگر تداخل دارند. به دیگر سخن، یک اثر غنایی ممکن است دارای بخشهای حماسی باشد و در یک اثر حماسی میتوان نشانههایی از شعر تعلیمی یا غنایی دید. که حضور عناصری از یک گونۀ ادبی در گونهای دیگر، گاه موجب تنوع و افزایش جذابیت اثر است و گاهی گسیختگی لحن و زبان اثر را سبب میشود. بهمننامـه (ق 5-6) اثر ایرانشاه بن ابیالخیر یکی از منظومـههای حماسـی است که تهی از جنبههای غنایـی نیست. در این مقاله، بررسی موضوعات غنایی و هماهنگی یا عدم تناسب آنها با متن حماسی مدّ نظر بوده است؛ زیرا دو گونۀ ادب حماسی و ادب غنایی با یگدیگر تفاوت دارند. در این مقاله موضوعات غنایی موجود در این منظومه، استخراج و دستهبندی شده که حاصل آن شناسایی دوازده موضوع غنایـی از جمله: اعتذار، سوگند، نیایش، مرثیه، مدح، شکواییه، مفاخره، هجـو و ... است. در این موضوعـات غنایی، لحن حماسی و قدمت زبـان رعایت شده است. حضور موضوع غنایـی موجب گسست در لحن حماسی نبوده و این اثر دارای وحدت لحن است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - تحليل مضامین پارادوکسیکال مولوی بر اساس روش تحلیلی یونگ
سید ماجد غروی نیستانی مجتبی زروانیدر این مقاله نخست منظورمان را از واژه «پارادوکسیکال» روشن میسازیم. سپس در قالب سه الگوی اساسی خواهیم دید که تعابیر پارادوکسیکال مولوی، یا به ابزاری بلاغی برای آراستن سخن فروکاسته شده، یا در قالب شطحیات خوانده شده و یا به روشی منطقی برای تفهیم مطلب تقلیل یافته است. این چکیده کاملدر این مقاله نخست منظورمان را از واژه «پارادوکسیکال» روشن میسازیم. سپس در قالب سه الگوی اساسی خواهیم دید که تعابیر پارادوکسیکال مولوی، یا به ابزاری بلاغی برای آراستن سخن فروکاسته شده، یا در قالب شطحیات خوانده شده و یا به روشی منطقی برای تفهیم مطلب تقلیل یافته است. این الگوها، هرچند در اغلب مواضع راهگشا هستند اما بیشتر در صدد حل وفصل معضل پارادوکس هستند تا معرفتشناسی آن. در این مقاله، با توجه به تفسیری که یونگ از پارادوکسهای بنیادین در وجود آدمی ارائه می-دهد، چشمانداز جدیدی برای تحلیل این مسئله در اندیشه مولوی ارائه شده است. توجه داریم که این مقاله مقارنه و مقایسة اندیشة مولوی و یونگ نیست؛ بلکه صورتبندی الگوی یونگ برای تحلیل پارادوکس، و بهکارگیری این الگو در اندیشه مولوی است. بر اساس این الگو، عارف در ژرف ترین سطوحِ «خویشتن» با پارادوکسی وجودی روبهروست و این تناقض عمیق را تضمین کنندة بالندگی خویش و حصول معرفت می پندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - مقایسه ساختار حکایت «نظر کردن پیغامبر اسیران را» در مثنوی و فیه ما فیه
لیلی صدر هاشمیمطالعات نشان میدهد، در مثنوی معنوی و فیه ما فیه، 12 حکایت مشترک وجود دارد. از آنجا که تحلیل همۀ حکایتهای مشترک در مقالهای واحد امکانپذیر نیست، به نظر میرسد اولین حکایت فیه ما فیه یعنی «نظر کردن پیغامبر اسیران را» که در دفتر سوم مثنوی نیز نظير آن دیده میشود، از بسی چکیده کاملمطالعات نشان میدهد، در مثنوی معنوی و فیه ما فیه، 12 حکایت مشترک وجود دارد. از آنجا که تحلیل همۀ حکایتهای مشترک در مقالهای واحد امکانپذیر نیست، به نظر میرسد اولین حکایت فیه ما فیه یعنی «نظر کردن پیغامبر اسیران را» که در دفتر سوم مثنوی نیز نظير آن دیده میشود، از بسیاری جهات مانند زمینۀ متن، در هم آمیختن زمینههای تاریخی، کنشها، خلاقیت مولوی و... بیشتر در خور تأمل باشد. مولوی با در آمیختن دو زمینۀ متفاوت جنگ بدر و خندق، دو حکایتی را پدید آورده که در نقشهای آغازین، انواع فرایندهای رفتاری، ذهنی و کلامی مشترکاند؛ امّا در فیه ما فیه با افزودن یک اپیزود، گفتوگوی شخصیتها و در نتیجه برخی نقشها را گسترش داده، و حکایتی متفاوت ساخته است. پژوهش حاضر ضمن بررسی زمینۀ تاریخی حکایت مذکور، به تفصیل، به مقایسۀ کنشها و نقشها و دگرگونی آنها، تحلیل کنشها بر اساس انواع فرایندهای فعلی، بررسی شخصیتها بر اساس دیدگاه گریماس، بررسی جزئیات و ویژگیهای حکایت، صفات و ویژگی شخصیتها، صحنهپردازی و گفتوگوها در فیه ما فیه و مثنوی پرداخته و میزان خلاقیت مولوی یا تصرفات وی را با توجه به ساختار متن نشان داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - جايگاه لوح و قلم در جهانشناسي عرفاني ابنعربي و عطار نيشابوري
مهدي زمانيدر جهانشناسي عرفاني ابنعربي «قلم اعلي» همان «عقل اول»، «روح كلي» و «حقيقت محمديه» است كه در تدوين و نگارش سطور كتاب آفرينش نقشي اصلي دارد، اما ايجاد قلم مستلزم وجود قابليت است كه به صورت «لوح محفوظ» يا «نفس كلي» آشكار ميگردد. ابنعربي کوشیده تا از طريق تمثيل، نقش لوح چکیده کاملدر جهانشناسي عرفاني ابنعربي «قلم اعلي» همان «عقل اول»، «روح كلي» و «حقيقت محمديه» است كه در تدوين و نگارش سطور كتاب آفرينش نقشي اصلي دارد، اما ايجاد قلم مستلزم وجود قابليت است كه به صورت «لوح محفوظ» يا «نفس كلي» آشكار ميگردد. ابنعربي کوشیده تا از طريق تمثيل، نقش لوح و قلم را در تجلي صفات علم و اراده الهي روشن سازد. او در اين راه، آيات قرآن را بر اساس شهود و مباني عرفاني تفسير ميكند، اما افزون بر اين، آنها را با اصول و قواعد حكمي و نيز طبيعيات قديم تطبيق مينمايد؛ کوششی كه برخي از حكيمان مسلمان در تبيين نظريه فيض انجام دادهاند. عطار نيشابوري در نقطه اوج تبيين جهانشناسي خود در «مصيبتنامه» لوح و قلم را به ترتيب مظهر صفات علم و قدرتِ «جان» معرفي ميكند و اصل «جان» را نور مصطفي يا حقيقت انسان كامل ميبيند. او نيز در توصيفها و تمثيلهاي خود درباره لوح و قلم هم به اصول عقلی حكمت و هم به مباني هيئت قديم يا نظرية افلاك نهگانه نظر دارد. توضیح مبانی و بيان نقاط اشتراك و تفاوت اين دو عارف برجستة مسلمان از جمله نتايج اين مقاله است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - تحليل تقابل سنت و مدرنیته در رمان اجتماعی پس از انقلاب اسلامی
مریم عاملی رضاییرمان اجتماعی، عرصهای مناسب برای بازنمایی و بازآفرینی واقعیت اجتماعی در آیینۀ ادبیات است. چالش میان سنت و مدرنیته از مضامینی است که از دورة مشروطه در ادبیات فارسی بازتاب یافته و در هر دوره به شکلی متناسب با تحولات اجتماعی آن دوره بازنمایی شده است. پس از انقلاب اسلامی، ر چکیده کاملرمان اجتماعی، عرصهای مناسب برای بازنمایی و بازآفرینی واقعیت اجتماعی در آیینۀ ادبیات است. چالش میان سنت و مدرنیته از مضامینی است که از دورة مشروطه در ادبیات فارسی بازتاب یافته و در هر دوره به شکلی متناسب با تحولات اجتماعی آن دوره بازنمایی شده است. پس از انقلاب اسلامی، رمان اجتماعی رشد کمی و کیفی قابل توجهی پیدا کرد و کمتر رمانی در این دوره وجود دارد که مضامین اجتماعی در آن طرح نشده باشد. مسئلۀ اصلی این پژوهش، بررسی تقابل مفاهیم سنت و مدرنیسم در رمانهای اجتماعی پس از انقلاب اسلامی است. هدف از پژوهش، بررسی و مقایسۀ تطبیقی رویکرد نویسندگان به این موضوع، در دهۀ شصت، هفتاد و هشتاد شمسی است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای انجام شده است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که در رمانهای دهۀ شصت این تقابل به شکلی آشکار و بارز، بهویژه در اعتراض به صنعتی شدن، مظاهر مادی مدرنیته و از دست رفتن سنتها دیده میشود، اما در دهة هفتاد و هشتاد، این تجربه درونی شده و به شکل تردید، سرگردانی و گاه سنتگرایی بروز یافته است. در عین حال، پذیرش تحولاتی که در دهة شصت، یک چالش محسوب میشد، در دهة هفتاد و هشتاد، نشان دهندة حرکت روبهرشد مدرنیته بهخصوص در جامعة شهری و طبقة تحصیلکرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - بررسی اوصاف و شخصيت پیامبر اعظم در متون منثور عرفانی فارسی
عفت نادرینژاد مصطفی گرجیيكي از مضامين اصلي در آثار ادبي جهان، بهويژه متون عرفاني و اخلاقي، تقرير احوال پيامبران الهي است كه غالباً حاصل تجربيات ناب و شهود عرفاني است. عرفان نيز که از يك منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، اين زمينه را فراهم كرده تا گزاره ها و مؤلفههاي ديني، از جمله: بحث نبوّت، چکیده کامليكي از مضامين اصلي در آثار ادبي جهان، بهويژه متون عرفاني و اخلاقي، تقرير احوال پيامبران الهي است كه غالباً حاصل تجربيات ناب و شهود عرفاني است. عرفان نيز که از يك منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، اين زمينه را فراهم كرده تا گزاره ها و مؤلفههاي ديني، از جمله: بحث نبوّت، با رويكرد زيباشناختي و هنري بازپرورده شود. در اين ميان متون عرفاني منثور فارسي به دلايل فرهنگي و زباني اين امكان را داشته و يافته است كه به بحث نبوت بويژه نبوّت پيامبر خاتم از زوايا و ابعاد مختلف بنگرد؛ متون منثوري كه به نسبت قالب ديگر يعني شعر، عميق تر و بيشتر به مسئله نبوّت و اقوال و احوال حضرت محمّد پرداخته است. عارفان در اين دسته از متون با نگاه موشکافانه سعی كرده اند از یکسو مضامین مختلف را با کلام الهی و احادیث نبوی همراه كنند و از دیگر سو، به گفتار و اقوال خويش اعتبار بيشتري ببخشند. نويسنده در اين مقاله سعي مي كند با توجه به فقدان اثر پژوهشي جامع به صورت مقايسه اي و تاريخي در حوزه جايگاه، وضع و حال پيامبر خاتم در مجموعه متون عرفاني منثور، پانزده متن از امّهات متون عرفاني را از سده آغازين تأليف متون عرفاني فارسي تا سده هشتم، انتخاب و اقوال، کردار و سلوك پیامبر اعظم را به صورت مقايسهاي مطالعه و نقطه اشتراک و افتراق آنها را در حوزه مورد نظر تبيين كند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - بررسي شعر نظامي بر اساس نظريه ارتباطي ياكوبسن
زينب نوروزينظرية ارتباطي ياكوبسن بر شش اصل استوار است كه سه اصل اساسي و سه اصل فرعي دارد: (فرستنده، گيرنده، پيام، زمينه، رمز، تماس). اين نظريه شعر را از جنبههاي بلاغي، دستور زبان، معنا و... تحليل ميكند. در اين مقاله، نظريه ياكوبسن دربارة شعر با بيان نمونههايي از اشعار نظامي، تط چکیده کاملنظرية ارتباطي ياكوبسن بر شش اصل استوار است كه سه اصل اساسي و سه اصل فرعي دارد: (فرستنده، گيرنده، پيام، زمينه، رمز، تماس). اين نظريه شعر را از جنبههاي بلاغي، دستور زبان، معنا و... تحليل ميكند. در اين مقاله، نظريه ياكوبسن دربارة شعر با بيان نمونههايي از اشعار نظامي، تطبيق داده شده است. شعر نظامي از نظر علم بلاغي ارزش چشمگيري دارد، این پژوهش به توجه شاعر به اين اصول بلاغي و نيز نظر او دربارة ارتباط شاعر با مخاطب ميپردازد. به این طریق میتوان دانست که این شاعر توانا به هنر خود و تأثيرگذاري آن بر خواننده چگونه مینگریسته است. این امر بدون توجه به صورت و معنای شعر و شيوة كاربرد آنها میسر نمیشود. در خمسه و ديوان نظامي، حضور مخاطب و توجه گوينده به وي مشهود است و بين گوينده و شنونده ارتباطي دو سويه برقرار است؛ يعني مخاطب نيز بر شاعر اثر ميگذارد. در بخش دوم مقاله به شش عنصر ارتباطي ياكوبسن پرداخته شده که كاركردي ويژه دارد و در شعر این شاعر به خوبی میتوان این کارکردها (مخصوصاً کارکرد ادبی و هنری) را ديد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - نقد خرد در شاهنامه
فریده وجدانیاین مقاله ميخواهد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی نشان دهد که تعلق فردوسی به عصر طلایی تمدن ایرانی که خرد گرایی ویژگی ممتاز آن به شمار میآید، درخشش خرد در فرهنگ باستانی ایران که وی میراثدار آن است و جایگاه خرد در مذهب تشیع که مذهب مختار اوست، هیچ یک خاطر فرزانۀ طوس چکیده کاملاین مقاله ميخواهد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی نشان دهد که تعلق فردوسی به عصر طلایی تمدن ایرانی که خرد گرایی ویژگی ممتاز آن به شمار میآید، درخشش خرد در فرهنگ باستانی ایران که وی میراثدار آن است و جایگاه خرد در مذهب تشیع که مذهب مختار اوست، هیچ یک خاطر فرزانۀ طوس را که خود نیز بنا بر استعداد شخصی حکیمی خردباور و خردپذیر است، از توجه به وجوه منفی و ناپسندیدۀ خرد منصرف نساخته است. از اینرو بهرغم باور غالب، شاهنامه تنها عرصۀ ستایش خرد نیست، بلکه از خردِ ناستوده و آسیبهای آن نیز سخنها دارد. یافتههای مقالۀ حاضر، هم چنین ابهام موجود در خوانش و مفهوم بیتی از مقدمۀ شاهنامه را که عبارتست از: ازو شادمانی و زویت غمیست و زویت فزونی و هم زو کمیست مرتفع میسازد و نظر مخاطبان را به آسیب شناسی خرد از منظر فردوسی جلب کند. نگارنده با وجود جست و جو در حاصلِ تتبعات شاهنامه پژوهان، قرائت و معنی پیشنهادی مقالۀ حاضر برای بیت یادشده و نیز بحث «نقد خرد در شاهنامه» را فاقد پیشینه یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - گزينش مخاطب درونمتني شعر مشروطه (بر پاية نگرشهاي اجتماعي- سياسي)
محسن ذوالفقاري طاهره ميرهاشمييكي از ويژگي هاي ادبيات مشروطه، تغيير حيطة مخاطب است. مقاله حاضر بر آن است تا به اثبات اين نظريه بپردازد كه تغيير حيطة مخاطب در ادبيات مشروطه، تنها محدود به مخاطب برون متني نبوده، مخاطب درون متني را نيز شامل مي شود. پرسشي كه اين پژوهش مي كوشد به آن پاسخ دهد اين است: نگ چکیده کامليكي از ويژگي هاي ادبيات مشروطه، تغيير حيطة مخاطب است. مقاله حاضر بر آن است تا به اثبات اين نظريه بپردازد كه تغيير حيطة مخاطب در ادبيات مشروطه، تنها محدود به مخاطب برون متني نبوده، مخاطب درون متني را نيز شامل مي شود. پرسشي كه اين پژوهش مي كوشد به آن پاسخ دهد اين است: نگرش هاي جديد اجتماعي- سياسي در روزگار مشروطه چه نقشي در گزينش مخاطب درونمتني و شيوة خطاب داشته است؟ به منظور دستيابي به پاسخ، نگرش هاي نوين اجتماعي- سياسي عصر مشروطه در هفت بررسي شده و در هر بخش تأثير محورهاي ياد شده بر گزينش مخاطب درون متني در ديوان چند شاعر برجستة دورة مشروطه، تحليل شده است. حاصل پژوهش بيانگر آن است كه در بحبوحة انقلاب مشروطه، تحولات اجتماعي- سياسي، منجر به ظهور مخاطبان جديدي در عرصة شعر شد و شيوة رويارويي با بعضي مخاطبان را تغيير داد؛ اما ناكامماندن اين انقلاب و بازگشت دوباره به حكومت فردي (ديكتاتوري رضاخان) باعث گرايش شاعران به سوي مخاطبان شناخته شدة ادبيات كلاسيك گرديد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - واژهگزینیهای شعری قیصر امینپور از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
پریسا صالحیهنرمندان به شیوههای مختلف، نگرشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه میکنند. قیصرامینپور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزشهای دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمانهای جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و چکیده کاملهنرمندان به شیوههای مختلف، نگرشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه میکنند. قیصرامینپور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزشهای دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمانهای جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و عمیق ایدئولوژیک به آفرینش شعر دست میزند. این تعامل و ارتباط بین شعر قیصر امینپور با تغییرات و تحول سیاسی- اجتماعی زمانهاش ما را وارد قلمرو تحلیل گفتمان میکند. از آنجا که کلمات، آیينة معنا هستند و نقش واژگان و گزینش آنها در فرایند تحلیل گفتمان مهم و اساسی است، در این پژوهش موضوع واژهگزینی در اشعار قیصر امینپور از دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. در این مقاله پس از مطالعه آثار شعری قیصر امینپور از دیدگاه تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی زمانه، واژگان اشعار او را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استفاده از تحلیل انتقادی گفتمان، لایههای زیرین معانی واژگان آشكار ميشود تا از این طریق به نگرش ایدئولوژیک شاعر نزدیک شویم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - بررسی کاربرد لاله از قلمرو قاموسی تا گسترة نمادین
محرم رضایتیکيشهخاله فیروز فاضلی اسماعیل نقدینماد، نشانهای است که هم ارجاع به خود دارد و هم مفاهیمی فراتر از وجود عینی خود است. با نگاهی دقیق به نمادها، در مییابیم که ثبت نمادها در فرهنگنامههای موجود، معنای لغوی آنها را درپی داشته است و نزد اکثر فرهنگنویسان، نوزایی مفهومی نمادها در عرصة هنری شعر مغفول مانده چکیده کاملنماد، نشانهای است که هم ارجاع به خود دارد و هم مفاهیمی فراتر از وجود عینی خود است. با نگاهی دقیق به نمادها، در مییابیم که ثبت نمادها در فرهنگنامههای موجود، معنای لغوی آنها را درپی داشته است و نزد اکثر فرهنگنویسان، نوزایی مفهومی نمادها در عرصة هنری شعر مغفول مانده است. هدف اصلی مقالة زیر نشان دادن تقابل بین معنای نمادها در فرهنگنامهها با نوزایی هنری آنها در اشعار دورههای مختلف سبکی است. در این مقاله، ضمن معرّفی نمادها و بیان تاریخچة نمادهای گیاهی در دو فرهنگ شرق و غرب از دیدگاه فلاسفه، روانشناسان و اسطورهگرایان، نخست به تبیین اهمیت معانی و کاربرد نمادین واژهها، سپس به طور اختصاصی به معانی لاله و توسیع هنری آن براساس اشعار منوچهری، سعدی، صائب و سپهری به عنوان نمایندگان شعری سبکهای خراسانی، عراقی، هندی و نونیمایی پرداختهایم تا سیر تحول و تکامل معنای آن از قالب قاموسی و محدود، به کاربرد گسترده و نمادین به طور جامع آشکار گردد و از طرفی، ظرفیتها و امکانات زبان هنری و ادبی در خلق و گسترش معنای واژهها با نقل شواهدی، بیش از بیش مشخص و برجسته شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - ردپای ایدئولوژی در آثار اولیه محمود دولتآبادی
قدرت الله طاهریمحمود دولتآبادی یکی از داستاننویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولتآبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خمهای دراز دامنی چکیده کاملمحمود دولتآبادی یکی از داستاننویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولتآبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خمهای دراز دامنی گذشته است. تحت تأثیر گفتمانهای متعدد و مدام نوشونده تاریخ معاصر ایران قرار گرفته و آثارش را در واکنش و پاسخ به این گفتمانها خلق کرده است. در این پژوهش، داستانهای بلند او را که به یک اعتبار میان داستان کوتاه و رمان معلق ماندهاند، از نگاه تأثیر مستقیم و غیر مستقیم ایدئولوژی و گفتمانهای رایج در دهههای چهل و پنجاه هجری بررسی کردهایم. این آثار به لحاظ زیباشناختی دارای ضعفهایی است، اما نویدبخش نویسندهای بزرگ هستند که با نگارش کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده به حقیقت میپیوندد. اما از نظر درونمایه و پرداخت شخصیتهای داستانی، دولتآبادی شاید بدون آنکه خود اشرافی بر این امر داشته باشد، در دامنه اثرگذاري ایدئولوژی و گفتمانهای روزگار خود قرار میگیرد و مضامینی را به دنیای داستانهایش وارد میکند که با محیط فرهنگی خود چندان سنخیتی ندارند و آدمهای او نیز ریشههای خود را از سرزمین فرهنگ بومی کندهاند و غرب پروردگانی هستند که تنها زبان و لباس بومی بر تن کردهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - الگوی بررسی زبان حماسی
اصغر شهبازی مهدی ملکثابتیکی از موضوعات نقد جدید، بررسی زبان در آثار ادبی است. الگوی بررسی زبان حماسی، چگونگی زبان شعر حماسی را در سطوح گوناگونِ آوایی و موسیقایی، واژگانی و نحوی، بلاغی و ادبی، محتوایی و درونمایهای بررسی ميكند تا چگونگی تجلّی نوع ادبی حماسه در زبان را کشف و توصیف کند. به همین چکیده کاملیکی از موضوعات نقد جدید، بررسی زبان در آثار ادبی است. الگوی بررسی زبان حماسی، چگونگی زبان شعر حماسی را در سطوح گوناگونِ آوایی و موسیقایی، واژگانی و نحوی، بلاغی و ادبی، محتوایی و درونمایهای بررسی ميكند تا چگونگی تجلّی نوع ادبی حماسه در زبان را کشف و توصیف کند. به همین منظور نگارنده در این مقاله، با استفاده از نظریات نقد جدید، بهویژه صورتگرایی و بر اساس زبان حماسی معیار (شاهنامة فردوسی) یک الگو برای بررسی زبان حماسی در سطوح گوناگون، طراحی نموده است و در هر سطح، شاخصهای لازم را تبیین کرده و سپس چگونگی ظهور آن شاخصها در زبان حماسی را، با بيان شواهدی از متون حماسی، بهویژه شاهنامة فردوسی نشان داده است تا بر اساس آن بتوان اولاً به ویژگیهای زبان حماسی دست یافت و ثانیاً این شاخصها را در متون حماسی منظوم آزمود و به میزان موفقیّت یا عدم موفقیّت شاعران حماسهسرای پس از فردوسی، در بهکارگیری زبان حماسی پی برد. بر اساس همین الگو و در این مقاله مشخص شده است که مثلاً باذل مشهدی، به عنوان یکی از مقلدان زبان حماسی معیار، در استفاده از زبان حماسی موفقیّت چشمگیری کسب نکرده است و در برخی از وجوه زبان حماسی از جمله انواع موسیقی شعر حماسی، ترکیب سازی، جزالت شعر حماسی و تصویرسازی دچار ضعف و کاستی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - پيشنمونگی در ساختگذرای افعال فارسی
فائقه شاهحسینیمقاله حاضر به مطالعه «پیشنمونة ساخت گذرا در افعال فارسي» ميپردازد. تاکنون «گذرايي» از جنبههاي مختلفي بررسي شده و يکي از موضوعهاي مطرح در مطالعات دستوريان و زبانشناسان بوده است. هرچند در زبان فارسي اين ساخت از ديدگاههاي مختلفي ارزيابي شده، تاکنون مطالعات محدودي در چکیده کاملمقاله حاضر به مطالعه «پیشنمونة ساخت گذرا در افعال فارسي» ميپردازد. تاکنون «گذرايي» از جنبههاي مختلفي بررسي شده و يکي از موضوعهاي مطرح در مطالعات دستوريان و زبانشناسان بوده است. هرچند در زبان فارسي اين ساخت از ديدگاههاي مختلفي ارزيابي شده، تاکنون مطالعات محدودي در اين زمينه از منظر شناختي انجام شده است. هدف عمدة تحقيق حاضر دستيابي به تعريفي جامع و مانع براي ساخت گذرا بر حسب شناخت فارسي زبانها است. به اين منظور، نويسنده با در نظر گرفتن هفت ملاک اصلی و یک ملاک فرعی به معرفی پيشنمونه این ساخت پرداخته است. طبق نتايج تحقيق حاضر، ساخت گذرا را نميتوان به لحاظ صورت يا نقش به تنهايي مطالعه کرد، بلکه براي تشخيص اين ساخت، به طور همزمان به صورت و نقش وابستهايم و در تعریف این ساخت باید پیوستاری برای آن در نظر بگیریم. به عبارتی میتوان افعال را در پیوستاری از گذرایی توصیف کرد و آنها را به سه گروه افعال گذرای پیشنمونهای، افعال گذرای غیرپیشنمونهای و افعال ناگذرا تقسیم کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - بررسی مقایسهای نشانههای بازخوردی در مکالمات تلفنی زبان فارسی و انگلیسی
مهناز آزادمنش شهلا شریفیاین پژوهش به بررسی مقایسه ای نشانه های بازخوردی در مکالمات تلفنی زبان فارسی و انگلیسی از نظر بسامد، نوع، نقش و جايگاه آنها در گفتار می پردازد. نشانه های بازخوردی، واژگان و اصواتی مانند: «بله»، «جداً»، «hmm»، «mm» و ... هستند که به کرات در مکالمهها شنیده شده و به سخنگو چکیده کاملاین پژوهش به بررسی مقایسه ای نشانه های بازخوردی در مکالمات تلفنی زبان فارسی و انگلیسی از نظر بسامد، نوع، نقش و جايگاه آنها در گفتار می پردازد. نشانه های بازخوردی، واژگان و اصواتی مانند: «بله»، «جداً»، «hmm»، «mm» و ... هستند که به کرات در مکالمهها شنیده شده و به سخنگو می فهمانند که سخنانش چگونه درک می شود. در واقع، شنونده با تولید نشانه های بازخوردی موضع خود را نسبت به سخنان گوینده نشان میدهد. در نتیجه، این کلمات بر پیشبرد هر چه بهتر مکالمات تأثیر می گذارند. با وجود اینکه نشانههای بازخوردی در تمام زبان های دنیا وجود دارد، کاربرد آنها از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. داده های تحقیق شامل 300 دقیقه مکالمة تلفنی انگلیسی آمریکایی و 300 دقیقه مکالمة تلفنی زبان فارسی است. داده های زبان فارسی از پایگاه داده بزرگ مکالمات تلفنی فارس دات با کسب مجوز از مؤسسه گویش پرداز اخذ و داده های انگلیسی از تحقیق واناروک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان دهندة برخی شباهت ها و تفاوت ها در بسامد، نقش و مکان نشانه های بازخوردی در زبان انگلیسی و فارسی است. از تفاوتهای دو زبان می توان به بسامد نشانه های بازخوردی اشاره کرد؛ بسامد نشانه های بازخوردی در زبان فارسی (1691 مورد) بیشتر از زبان انگلیسی (1473 مورد) بوده است. پرکاربردترین نشانة بازخوردی در هر دو زبان، نشانه های بازخوردی کوتاه بوده اند و از نظر جايگاه، محتملترین مکان ظاهر شدن اين نشانه ها، پایان سازه های نحوی بوده است. همچنین، اکثر نشانه های بازخوردی، نقش نشان دادن درک و فهم را داشته اند. با این حال در بین دیگر صورت ها و نقش های نشانه های بازخوردی در مكالمات زبان فارسي و انگليسي تفاوت هایی وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی؛ مطالعه مورد پژوهانه (امثال مولّد)
وحید سبزیانپورهدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمتهای خسروانی و اندیشههای ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمینماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. اين مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمتهای ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش چکیده کاملهدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمتهای خسروانی و اندیشههای ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمینماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. اين مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمتهای ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مولّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینههای تاريخي برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهشهای بعدی هموار کردهایم. به علاوه، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده ، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته ایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشه های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان محققان حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - بیهقی و روایتگری «علی قاعدة التاریخ»
ابراهیم محمدی محمدحسن الهیزادهمتون تاریخی کهن، از جمله تاریخ بیهقی، بنا بر ساختار روایی شان، همواره با ادبیات پیوستگی نزدیکی داشته اند. در نگارش این متون که از حیث محتوا کاملاً تاریخ بنیان اند، گاه از ظرفیت های شعری و هنری زبان و نیز آرایه های ادبی، به میزان قابل توجهی بهره گرفته شده است. نظریه پردا چکیده کاملمتون تاریخی کهن، از جمله تاریخ بیهقی، بنا بر ساختار روایی شان، همواره با ادبیات پیوستگی نزدیکی داشته اند. در نگارش این متون که از حیث محتوا کاملاً تاریخ بنیان اند، گاه از ظرفیت های شعری و هنری زبان و نیز آرایه های ادبی، به میزان قابل توجهی بهره گرفته شده است. نظریه پردازان پست مدرن - مانند هایدن وایت و پل ریکور- نیز آنگاه که بر روایی بودن متون تاریخی تأکید می کنند، یکی دیگر از پیوندهای بنیادی متون تاریخی و ادبی را برجسته می سازند. نکته مهمی که بسیار شایسته درنگ و پژوهش می نماید، کیفیت روایت در متون تاریخنگارانه و آثار ادبی است. اگر روایت را توالی از پیش انگاشته شده رخدادها بدانیم، هم متون ادبی و هم متون تاریخی که خود شامل «زنجیرهای از رخدادهای سازماندهی شدهاند»، روایت مبنا هستند؛ اما قواعد روایتگری در هر کدام متفاوت است و میان شیوه روایتگری این دو، با وجود برخی همانندی ها، تفاوت های بنیادینی دیده می شود. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه «تاریخ روایی» و بر اساس مبانی علم روایت شناسی، به مطالعه تاریخ بیهقی پرداخته شده است. در متن مقاله با تحلیل روایتگری بیهقی، بر این نکته تأکید شده که اثر بیهقی همانطور که از نامش پیداست، نوشته ای در حوزة تاریخنگاری است که در آن، گاه از جنبه های ادبی زبان (ظرافتهای شعری) و شگردهای روایی متون ادبی به خوبی استفاده شده است. بنابراين زیباییهای ادبی تاريخ بیهقی نباید مخاطب را از بنیان تاریخنگارانهاش دور کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - مرگانديشي هدايت؛ نگرشي فلسفي يا روانشناسانه؟!
عليرضا شاهينياز ديدگاه شماري از منتقدان، صادق هدايت در بيشتر داستانهاي خود، قهرمانانش را به مرگ سوق ميدهد و اين مسئله برآمده از ذهن مرگانديش و فلسفة بدبينانة وي دربارة زندگي است. از معضلات نقد داستان هاي هدايت، يکي همين است که آثارش سرشار از يأس فلسفي دانسته شده و ديگر اينکه شخصي چکیده کاملاز ديدگاه شماري از منتقدان، صادق هدايت در بيشتر داستانهاي خود، قهرمانانش را به مرگ سوق ميدهد و اين مسئله برآمده از ذهن مرگانديش و فلسفة بدبينانة وي دربارة زندگي است. از معضلات نقد داستان هاي هدايت، يکي همين است که آثارش سرشار از يأس فلسفي دانسته شده و ديگر اينکه شخصيتهاي اصلي داستان پيش را، مثل راوي بوف کور، آيينة شخصيت خود نويسنده ميدانند؛ اما با دقت در بن مايه هاي داستاني هدايت، بايد در مرگ فلسفي اين شخصيت ها به سوء ظن نگريست. هدايت از جمله نويسندگاني است که در ساختار روايت داستانهاي خود، رويکردي ويژه به نمايش جنبههاي رواني شخصيت ها دارد. بنا بر نظرية روانشناسانة فرويد دربارة دو غريزة عشق و مرگ به عنوان دو غريزة اصلي انسان- غريزة عشق به زندگي در پي شکست و نرسيدن به آرزوها در وجود انسان افول کرده و به ناچار جاي خود را به غريزة مرگ مي دهد. در اين مجال، ردپاي اين نظرية روانشناختي در بن ماية داستانهاي هدايت بررسي ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
85 - ریختشناسی داستان مهر و ماه
عليرضا نبیلومقاله حاضر به مطالعه و تحلیل داستان مهر و ماه میپردازد. علاوه بر طرح مباحثی دربارة این داستان، پیشینه و روایتهای دیگری از آن، به پژوهش ریختشناسانه ساختار داستان و عناصر آن توجه شده و مباحثی مانند زبان، شخصیت، راوی و زاویة دید، ساختار زنجیرهای داستان، بنمایهها، زما چکیده کاملمقاله حاضر به مطالعه و تحلیل داستان مهر و ماه میپردازد. علاوه بر طرح مباحثی دربارة این داستان، پیشینه و روایتهای دیگری از آن، به پژوهش ریختشناسانه ساختار داستان و عناصر آن توجه شده و مباحثی مانند زبان، شخصیت، راوی و زاویة دید، ساختار زنجیرهای داستان، بنمایهها، زمان و مکان در آن بررسی شده است. سراسر کتاب را یک داستان بلند در برگرفته و شخصیتهای متعددی در پیشبرد رویدادها درگیرند. نثر این اثر گاهی ساده و گاهی فنی و مسجع میشود. در این داستان از 45 شخصيت استفاده شده که غالباً با نام خاص از آنها یاد میشود. بيشترين شخصيتها را جادوان و پریان(5/24 درصد) و زنان و دختران (2/22درصد) تشكيل دادهاند. راوی داستان نامعلوم و مبهم است. زاویة دید داستان، سوم شخص یا دانای کل است. کارکردهای سی و یک گانة مورد نظر پراپ را در این داستان میتوان دید و آن را ميتوان در شش مرحلة وضعیت آغازین، پیچیدگی مسئله، انتقال، ستیز، بازگشت و به رسمیت شناخته شدن دستهبندی كرد. الگوی روایی داستان بدین قرار است: α γ φ δ β ↑ ε λ F A C λ E G G K D H F C B E B O λ H K M Ex φ Pr U K E Pr O T L K W QN I Rs ↓ شخصیتهای داستان را نیز میتوان از منظر پراپ در هفت حوزة کنش متمایز کرد. حوادث خارقالعاده از عناصر اصلی این داستان است که به همراه جادوان و پریان روایت را پیش میبرد، زمان، طبق روال داستانهای سنتی نامعلوم و کلی است. مکانهاي شکلگیری داستان برخی واقعی و برخی خیالیاند و از چین، هند، مکه، شام و مصر تا مغرب را در بر میگیرند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
86 - نسبت حافظ با مجبره و اشاعره
محمد مشهدی نوشآبادیيكي از مباحث مهم درباره شعر و انديشه حافظ، مبحث جبرگرايي است. گرچه محققان از جنبههاي گوناگون اين مسئله را مطالعه كردهاند؛ اين موضوع نيز مانند بسياري از موضوعات مربوط به حافظ محل مناقشه است. برخي از محققان، جبرانگاري حافظ را تأیید کردهاند، گرچه در اشعريگرایي او اتفاق چکیده کامليكي از مباحث مهم درباره شعر و انديشه حافظ، مبحث جبرگرايي است. گرچه محققان از جنبههاي گوناگون اين مسئله را مطالعه كردهاند؛ اين موضوع نيز مانند بسياري از موضوعات مربوط به حافظ محل مناقشه است. برخي از محققان، جبرانگاري حافظ را تأیید کردهاند، گرچه در اشعريگرایي او اتفاق ندارند؛ بيشتر آنان در اين نكته تأمل كرده و انديشه حافظ را وراي عقيده مجبره و اشاعره ميدانند. در این مقاله ضمن طرح اینگونه دیدگاهها به این نکته توجه شده که موضوع اختلاف اشاعره و معتزله بر سر فعل ارادی انسان است و هر عقیده جبری را نمیتوان دیدگاهی اشعری و حتی مؤمنانه تلقی کرد. سپس نگاه رندانۀ حافظ به جبر مطالعه و با شواهد متعدد از دیوان وي، نشان داده شده که حافظ اینگونه اشعار را در جواب ملامتگرانی آورده که وی را به عشق و رندی متهم میکنند. سرانجام نیز دیدگاه محققانی که با این عقیده همسو هستند مطرح شده است. نتیجۀ پژوهشهای مقاله نشان میدهد که بیشتر ابیات حافظ که ظاهری جبرگرا دارد، در مقام مجادله با ملامتگران و ناظر بر مهمترین ایراد معتزله بر جبرگرایان است. بنابر اين نه تنها جبری و اشعری مسلکبودن حافظ را اثبات نمیکند، بلکه دليلي بر اختلاف فكري حافظ با آنان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
87 - بررسی عنصر داستانی دسیسه در داستان سیاوش
سکینه مرادی کوچیشاهنامه به عنوان تاریخ منظوم ایرانیان باستان با هنر داستان پردازی حکیم ابوالقاسم فردوسی، هنوز از پس قرن ها ایرانیان را مسحور داستان هايش میکند. با وجود پژوهشهای بسیاری که در زمینه داستان پردازی در شاهنامه صورت گرفته است؛ به دلیل گستره وسیع و برخورداری از نکات فنی داست چکیده کاملشاهنامه به عنوان تاریخ منظوم ایرانیان باستان با هنر داستان پردازی حکیم ابوالقاسم فردوسی، هنوز از پس قرن ها ایرانیان را مسحور داستان هايش میکند. با وجود پژوهشهای بسیاری که در زمینه داستان پردازی در شاهنامه صورت گرفته است؛ به دلیل گستره وسیع و برخورداری از نکات فنی داستان پردازی، یکی از جاذبه های پژوهش در شاهنامه، بررسی عناصر داستانی و قابلیت های نمایشی موجود در آن است. داستان سیاوش در شاهنامه، سرگذشت شاهزاده ای را به تصویر می کشد که در زندگانی کوتاهش، درگیر توطئه و دسیسههای اطرافیانش می شود و از این بحران جز با مرگ رهایی نمی-یابد. در این داستان نقش پر رنگ دسیسه در رخ دادن فرجام غمانگیز سیاوش به خوبی دیده می شود. مقاله حاضر با شیوه ای توصیفی- تحلیلی، در چارچوب اصول داستان پردازی نوین، نقش ویژه عنصر داستانی دسیسه، آنتریگ، را در داستان سیاوش بررسی می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
88 - پژوهشي در چگونگيِ تأويلات قرآني شمس تبريزي
محمّد خدادادي مهدی ملکثابت يدالله جلالي پندريبیشک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمسالدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلالالدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریههای جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود چکیده کاملبیشک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمسالدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلالالدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریههای جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود به یادگار گذاشته است که برخي از آنها قابل توجه هستند. شمس تبريزي نظريات بديعی دربارة تأويل و تفسير قرآن دارد كه تا کنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. شمس در ضمن تأويلهاي خود بطنهاي جديدي را از قرآن عرضه ميكند كه باعث شگفتي و شيفتگي هر پژوهشگر و محقق آگاه به عرفان اسلامي ميشود. همين موضوع اهميت پرداختن به اين مقوله را دو چندان ميكند. اين مطالب به صورت پراكنده و از هم گسيخته در «مقالات» مندرج هستند و طبقهبندي آنها نياز به كوشش فراوان دارد. در اين پژوهش ابتدا نظريات كلّي شمس دربارة تأويل، لزوم روي آوردن به آن و آشنايان به علم تأويل را بيان كرده و سپس نظريات وي در باب قرآن و تأويل آن را به صورتي ساختارمند شرح داده و به بررسي آن پرداختهايم. علاوه بر این، تفاسیر شمس را با شش تفسیرِ عرفانیِ قبل و معاصر او مقایسه کرده و نوآوریهای شمس را مشخص ساختهایم. شمس بر اين باور است كه انسان كامل يا ولي اعظم در هر عصري مظهر كامل قرآن است. در انديشه شمس قرآن داراي بطنهاي بينهايت است و اعتقاد به هفت بطن و هفتاد بطن نوعي سطحي نگري است. او در تعاليم خود دانستن تأويل و تفسير قرآن را براي هر مسلماني لازم دانسته و حضرت رسول(ص) را به عنوان نخستين مؤول و مفسر قرآن معرفي ميكند. در یک تقسیم بندی کلی میتوان گفت که شمس برای تأویل و تفسير آیات از چهار شیوه تأویلي استفاده کرده است که عبارتند از: الف) تأویل یک واژه قرآني به یک مفهوم و یا واژه دیگر. ب) تأویل به وسیله اضافه کردن یک کلمه به آیه. ج) تأویل و تفسیر بواسطه ارائه کردن شأن نزولي خاص از آیه. د) تفاسیر توجیهی که در آنها کاربرد برخی از اصطلاحات را توجيه ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
89 - بررسي و تحلیل زباني، ادبي و محتوايي نعت نبی اکرم در خمسة نظامي
زينب نوروزينعت پيامبر يكي از شگردهای ادبي است كه در دورههاي مختلف شعر فارسي به دليل اعتقاد و ايمان شعرا تا به امروز رواج يافته است. نظامي نيز در ابتداي منظومههاي عاشقانة خود در اين باره تمام احساسات زيبايي شناسانة خود را در توصيف پيامبر به كار ميگيرد. او با استناد به آيات و احا چکیده کاملنعت پيامبر يكي از شگردهای ادبي است كه در دورههاي مختلف شعر فارسي به دليل اعتقاد و ايمان شعرا تا به امروز رواج يافته است. نظامي نيز در ابتداي منظومههاي عاشقانة خود در اين باره تمام احساسات زيبايي شناسانة خود را در توصيف پيامبر به كار ميگيرد. او با استناد به آيات و احاديث و معرفي شخصيت والاي محمد و مقايسة او با ساير انبيا و توصيف منش و اخلاق نيكوي محمد، مدايح محمدي را سروده است و تمام مثنويهاي خود را با نام پيامبر زينت داده است. در این مقاله جنبههای محتوایی نعت در خمسة نظامی بررسی گردیده و از آن جا که اين مضمون در مدايح نظامي دست ماية آفرينش ادبي شده است، به ویژگیهای ادبی و هنری نعتها نیز پرداخته شده است. وی در اين مديحهها اسلوب خاص خود را دارد و همچنان از تركيبات بديع و عبارات سليس و تلميحات و تصاوير خيال براي مدح استفاده ميكند. البته اين مدايح فقط بستري براي آفرينش آرايهها و ايماژها نيست؛ بلكه انديشههاي كلامي و غيركلامي شاعر دربارة پيامبر را نيز نشان ميدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
90 - ابعاد اجتماعي و پيوندهاي مردمي در تصوف اسلامی (با نگاهی به نسبتهای تصوف و آیینهای جوانمردی، ملامتیه و قلندریه)
علیاکبر کیوانفرتصوف اسلامی که در آغاز با رویکردی زاهدانه و مبتنی بر آداب ریاضت منشانه پاگرفت؛ آرام آرام و برابر مقتضیات زمان به موضوعات نظری روی آورد و «اخلاص درنیت» و «عشق و محبت» را به عنوان مباحث محوری مورد توجه و تأکید قرار داد. این رویکرد تازه موجب شد تا تعالیم صوفیه در پیوند با چکیده کاملتصوف اسلامی که در آغاز با رویکردی زاهدانه و مبتنی بر آداب ریاضت منشانه پاگرفت؛ آرام آرام و برابر مقتضیات زمان به موضوعات نظری روی آورد و «اخلاص درنیت» و «عشق و محبت» را به عنوان مباحث محوری مورد توجه و تأکید قرار داد. این رویکرد تازه موجب شد تا تعالیم صوفیه در پیوند با جامعه از صورتی کاربردیتر برخوردار شود. از آنجا که آیینهای جوانمردی، ملامتیه و قلندریه هرکدام به گونهای توانستهاند بخشی از حریم تصوف مردمی را به نمایش درآورند؛ شناخت برخی از کارهای آنان، ما را در رسیدن به ویژگیهای اجتماعی تصوف یاری میکند. برابر با این نگرش، پیوستگیِ تعالیم جوانمردان با اصول تصوف، مکتب جوانمردی را به مدرسه ای برای آموزش زهد و تصوف برای عموم مردم بدل کرده است. از سوی دیگر، نفوذ جوانمردان و منش عیّاری در میان اهل تصوف نیز سبب شد تا قابلیت نقددرون گفتمانی در حوزۀ تصوف اسلامی گسترش یابد. درهمین راستا، «ملامتیه» را میتوان دنبالۀ آیین جوانمردی برای دفع آسیبهایی که دامنگیر پارسایان میشود؛ دانست. استواری چارچوب نظریِ نقد درون گفتمانی موجب شد تا با تقویت بُعد عملگرایانۀ خود و سامان دادن به جریان «قلندریه»، رویکردِ مقاومت در برابر زهدهای ساختگی و ریاکارانه را گسترده تر و پررونقتر سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
91 - بررسي "نامه پولوس رسول به کاتبان" (مرامنامهای از جلال آل احمد)
محمدرضا موحدیبرخي موقعيتهاي اجتماعي- سياسي موجب ميشود كه نويسندگان گاه از شيوهاي غيرمستقيم براي بيان انديشههاي خود استفاده كنند و سخن خود را از زبان شخصيتي ديگر، در زمان و مكاني ديگر مطرح سازند. از جمله اين نويسندگان جلال آلاحمد است كه هنگام چاپ دوم مجموعه داستان «زن زيادي» مط چکیده کاملبرخي موقعيتهاي اجتماعي- سياسي موجب ميشود كه نويسندگان گاه از شيوهاي غيرمستقيم براي بيان انديشههاي خود استفاده كنند و سخن خود را از زبان شخصيتي ديگر، در زمان و مكاني ديگر مطرح سازند. از جمله اين نويسندگان جلال آلاحمد است كه هنگام چاپ دوم مجموعه داستان «زن زيادي» مطلبي را در آغاز كتاب و به عنوان مقدمه گنجانيده كه نام «رسالة پولوس رسول به كاتبان» بر آن نهاده شده است. اين رسالة برساختة جلال در واقع اعتراض نامهاي بود از جانب او به پرويز ناتل خانلري كه از جماعت روشنفكران مخالف رژيم پهلوي جدا شده و به جمع درباريان پيوسته بود. ضرورت بیان این مسئله آنگاه آشکارتر میشود که بدانیم اين ترفند و شگرد ادبي جلال، به عنوان متنی واقعی از انجیل، به باور بسياري از اهل فرهنگ درآمده، در نوشتههای برخی محققان بدان استناد شده و موجب خطاهاي بسياري گشته است. هدف اصلی اين مقاله، بيان زمينهها و پيامدهاي اين اقدام جلال و ارائه دلايل ساختگی بودن اين رساله بوده است تا از اشتباهات احتمالی نسل جوانتر در این خصوص پیشگیری شود. این ادله به شیوه مطالعات درون متنی و برون متنی (با استناد به مفاد متن نامه و نیز اظهار نظر شفاهی معاصران جلال) انجام پذیرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
92 - معنا، زبان و تصویر در شعر «آخر شاهنامه» از مهدی اخوان ثالث (م. امید)
علی نوری احمد کنجوری«آخر شاهنامه» نام شعری است از سرودههای اخوان ثالث که در مجموعهای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سرودههای دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سالهای 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. میتوان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شا چکیده کامل«آخر شاهنامه» نام شعری است از سرودههای اخوان ثالث که در مجموعهای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سرودههای دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سالهای 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. میتوان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شاعر دانست. از این رو در این مقاله برآنیم که شعر آخر شاهنامه را -که یکی از بهترین شعرهای این مجموعه است- بررسی و تحلیل کنیم؛ بنابراین، ضمن بيان مقدّمهای درباره شعر و عناصر مهم سازنده آن و اشاراتي به برخی از نظريات مطرح در رويكردهای نقد ادبي، به تناسب زبان، موضوع و وجوه و لایههای معنایی و ساختاری شعر ياد شده، آن را با استفاده از تركيبي از رویکردهای نقد ادبي، بررسی و با توجّه به تأثیر متقابل سه عنصر اصلی و ساختاری شعر یعنی معنا، زبان و تصویر (خیال)، تحلیل و تأویل خواهيم كرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
93 - بررسی و تحلیل آرایة نماد در سرودههاي قيصر امينپور
علی محمدی جميله زارعيدر سروده های قیصر امین پور دو دسته نماد می توان یافت. یکی نمادهای مرسوم که با نمادهای معمول در ادبیات فارسی و کاربردهای نمادین دیگر شاعران به نوعی همپوشانی دارد. در این مورد هر چند امین پور کوشیده است که در حوزة این ابزار زیبایی آفرین نوآوری هایی داشته باشد؛ میان نمادها چکیده کاملدر سروده های قیصر امین پور دو دسته نماد می توان یافت. یکی نمادهای مرسوم که با نمادهای معمول در ادبیات فارسی و کاربردهای نمادین دیگر شاعران به نوعی همپوشانی دارد. در این مورد هر چند امین پور کوشیده است که در حوزة این ابزار زیبایی آفرین نوآوری هایی داشته باشد؛ میان نمادهای او و دیگران اشتراکاتی می توان يافت. نمادهای دیگری که در سروده های امین پور قابل توجه هستند، نمادهای ابداعی یا نمادهایی هستند که پیش از قیصر در شعر فارسی دیده نمیشوند. درست است که در این مورد می توان امین پور را نوآور ساخت های نمادین دانست؛ اما نباید فراموش کرد که خاستگاه هر دو نوع نماد به کار رفته؛ طبیعت، باورها و اعتقادات مذهبی و ملی او است. برخی از نتایجی که نویسندگان این مقاله با بررسی نماد در سروده های امین پور به آنها دست یافته اند؛ عبارت است از: 1. خاستگاه بیشتر نمادهای امین پور دین و مذهب است. 2. دفتر شعری «تنفس صبح» بیشترین نماد را در خود جا داده است. 3. لاله، رنگ های زرد، سرخ، سبز، کال و... در سروده های او دارای معنای نمادین هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
94 - صور خيال در شعر فريد «قادر طهماسبي»
محمود براتي مريم نافليصور خيال گوهر اصلي شعر است و معيار ارزش و اعتبار هنري شعر را تعيين ميکند. سبک شعر انقلاب و دفاع مقدس که تنها چند دهه از عمر آن مي گذرد؛ از جهت نامگذاري هنوز در هاله اي از ابهام به سر مي برد. شايد بتوان اين سبک را به پيروي از سبک مشروطه سبک جمهوري ناميد. بررسي آثار شاعر چکیده کاملصور خيال گوهر اصلي شعر است و معيار ارزش و اعتبار هنري شعر را تعيين ميکند. سبک شعر انقلاب و دفاع مقدس که تنها چند دهه از عمر آن مي گذرد؛ از جهت نامگذاري هنوز در هاله اي از ابهام به سر مي برد. شايد بتوان اين سبک را به پيروي از سبک مشروطه سبک جمهوري ناميد. بررسي آثار شاعران انقلاب و دفاع مقدس از جمله راهکارهاي مهم و تأثيرگذار در شناخت شعر انقلاب است. مطالعة اشعار فريد، شاعر برجستة انقلاب و دفاع مقدس علاوه بر آشنايي مخاطبان با سبک شاعر، شناخت بهتر و دقيق تر شعر انقلاب و دفاع مقدس را نيز به همراه خواهد داشت. از جمله سطوحي که در بررسي سبک يک اثر ادبي مورد بررسي قرار مي گيرد؛ سطح ادبي است. در اين مقاله اشعار فريد در سه دفتر پري ستاره ها، پري بهانه ها و پري شدگان، از نظر صور خيال بررسي و نتايج حاصل از آن به صورتهاي مختلفي مثل ترسيم جدول و نمودار براي خواننده به تصوير کشيده شد. عناصري، همچون تشخيص، تشبيه بليغ (بويژه به صورت ترکيب اضافي) استعاره بالکنايه و نماد در اشعار فريد نمود قابل توجهي دارد. کاربرد اين نوع تشبيهات علاوه بر ايجاد نوعي فشرده گويي در حوزة خيال، همانندسازي را به يکسان-سازي نزديک و نوعي اغراق در حوزة تشبيه عرضه مي کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
95 - ساختارهای دوقطبی در نوشتار محمود دولتآبادی؛ از ذهنیت تقابلی تا اندیشة تحلیلی
نصرت حجازی شهناز شاهیناگرچه ساخت بحرانی آثار محمود دولتآبادی سیمای شخصیتهای داستانی نویسنده را انعطافناپذیر و گاه خشن معرفی کرده است و ساختارهای نشانهشناسی روایی داستان آنان را به سمت تقابل یا رویارویی مستقیم با عامل برهمزنندة نظم و آرامش ناپایدار اولیه سوق میدهد؛ با این حال معتقدیم که چکیده کاملاگرچه ساخت بحرانی آثار محمود دولتآبادی سیمای شخصیتهای داستانی نویسنده را انعطافناپذیر و گاه خشن معرفی کرده است و ساختارهای نشانهشناسی روایی داستان آنان را به سمت تقابل یا رویارویی مستقیم با عامل برهمزنندة نظم و آرامش ناپایدار اولیه سوق میدهد؛ با این حال معتقدیم که تقابل پرسناژ با خود و نیز با دیگری بیش از آنکه منوط به لزوم حفظ هماهنگی ماهیت و نحوة کنش شخصیتهای داستانی با ساخت بحرانی اثر باشد؛ برآمده از اندیشة دو قطبی و ذهنیت تقابلی است که نظام تخیلی نویسنده در برابر دنیای پرآشوب و پراضطراب بیرونی از خود به نمایش میگذارد. اگر در بدو امر نوع رویکرد فلسفی و نحوة پاسخگویی نظام تخیلی دولتآبادی در برابر دنیای پرتلاطم و بیرحم پیرامونیـ آنچنان که در عالم داستانی نویسنده متبلور شدهـ وی را به خلق شخصیتهای داستانی سوق داده که با خود و سپس با دنیای پیرامونی در جنگ و ستیزی نابود کننده هستند؛ ذهنیت تخیلی نویسنده، به مرور، دوئیت درون را به نوعی تجربة دیالکتیکی و فرصتی برای بروز چالشهای ذهنی-فکری بدل میکند؛ چالشهایی که درلابلای سیرعادی روایت داستانی در قالب گفتمان تحلیلی-استفهامی مجال بروز پیدا کرده و ورای تقسیمبندی عالم داستانی به دو قطب روایت داستانی و رسالة تحلیلی- نظری، نوع نگرش نویسنده را به خود و دیگری آشکار میسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
96 - بررسی کتابهای درسی سال تحصيلی 88 – 1387 دورۀ ابتدايی از نظر ميزان هماهنگی در جدایی یا اتّصال پایه واژههای فعلی و غیرفعلی در کلمات مرکّب
سید حمید هاشمیدر اين کار پژوهشی تمام کتابهای درسی سال تحصيلی 88 – 1387 دورۀ ابتدايی کلمه به کلمه بررسی شده است. در اين بررسی، شيوۀ نگارش کلمات مرکّب با توجّه به نحوۀ جدايی یا اتّصال پایه واژه ها به یکدیگر مورد توجّه ويژه بوده و ميزان هماهنگ بودن کتابهای مختلف سالهای مختلف مورد مقا چکیده کاملدر اين کار پژوهشی تمام کتابهای درسی سال تحصيلی 88 – 1387 دورۀ ابتدايی کلمه به کلمه بررسی شده است. در اين بررسی، شيوۀ نگارش کلمات مرکّب با توجّه به نحوۀ جدايی یا اتّصال پایه واژه ها به یکدیگر مورد توجّه ويژه بوده و ميزان هماهنگ بودن کتابهای مختلف سالهای مختلف مورد مقايسه قرار گرفته است. گردآوری داده ها از طريق بررسی تک تک کلمات کتابهای مذکور صورت پذیرفته است. با توجه به نوع تحقيق، نحوۀ گردآوری داده ها و تجزيّه و تحليل آنها، روش انجام کار توصيفی است. جامعۀ آماری اين پژوهش کليۀ کتابهای درسی سال تحصيلی 88 – 1387 دورۀ ابتدايی است و با توجّه به اينکه تمام کلمات کتابها مورد بررسی قرار گرفته، حجم نمونه نيز تمام کتابهای فوق بوده و نمونه گيری انجام نشده است. تجزيّه وتحليل دادهها از طريق مشخص کردن فراوانی و ناهماهنگیهای مربوط به اتّصال يا جدايی تکواژهای مختلف صورت پذيرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در تعدادی از کتابهای درسی و همچنین در بین آنها در مقایسه با یکدیگر ناهماهنگیهایی از نظر نحوۀ اتّصال پایه واژه ها در کلمات مرکّب وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
97 - مقايسه کارنامة اردشير بابکان و افسانههاي کتاب منتسب به بارسوما بر اساس گزارش موسي خورني
محمدرضا امينياطلاعات بسيار مهمي دربارة وجود کتابي به زبان يوناني در تاريخ و افسانههاي ايراني که بخشي از آن شبيه کارنامه اردشير بابکان به نظر میرسد، در نوشتههاي نخستين مورخ ارمني قرن پنجم ميلادي، موسي خُورِني، ثبت شده است. در گزارش کوتاهِ اين مورخ، بخشي از اين افسانهها دربارة ار چکیده کاملاطلاعات بسيار مهمي دربارة وجود کتابي به زبان يوناني در تاريخ و افسانههاي ايراني که بخشي از آن شبيه کارنامه اردشير بابکان به نظر میرسد، در نوشتههاي نخستين مورخ ارمني قرن پنجم ميلادي، موسي خُورِني، ثبت شده است. در گزارش کوتاهِ اين مورخ، بخشي از اين افسانهها دربارة اردشير و بخش ديگري از آنها به شخصيتهاي اساطيري و تاريخي ديگر مربوط ميشوند، اما غالب محققان و از جمله تئودور نولدکه، به اشتباه، همة اين افسانهها را یکجا مربوط به اردشير پنداشتهاند. اين امر به استنتاج نادرست در ديگر زمينهها بهويژه دربارة افسانه پرورش کوروش انجاميده است. از سوي ديگر اساساً این گزارش خورني دربارة کتاب مذکور که حاوي نام نويسنده و نيز مترجم ايراني آن هم هست، سخت مورد بيتوجهي قرار گرفته است. در مقالة حاضر دلايل رد اين اشتباهِ رايج، بيان شده و علاوه بر آن کوشش شده تا به ويژه بر اساس پژوهشهاي جديد محققان ارمني و با تکيه بر اصول زبانشناسي، به تجزيه و تحليل گزارش خورني و مقايسه آن با متن کارنامه پرداخته شود. از نامهاي نويسنده و مترجم کتاب که تاکنون ناشناخته مانده و فقط با ضبطهاي آشفته و مغشوش در معدودي از کتابها آمده، نیز صورتبندي صحيحتري ارائه گردیده است. برای اطمینان بیشتر افسانههايي که خورني به آنها اشاره کرده با متن کارنامه، ترجمههاي ارمني و فرانسه و نيز با روايت شاهنامه مقابله شده است. نتايج بهدست آمده ميتواند براي پژوهش درباره کارنامه اردشير بابکان، اساطير و ادبيات ايران باستان و مخصوصاً منابع از ميان رفتهاي همچون خداينامه و تاريخ روابط ادبي ايران و غرب در دورة باستان و ارزیابی شیوه تاریخنویسی موسی خورنی راهگشا باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
98 - خيال و جايگاه آن در چهرهنگاری نقاشي ايراني
جواد عليمحمدي اردكاني مصطفی گودرزی محسن مراثیمقاله حاضر در نظر دارد تا به بررسي جايگاه و اهميت خيال و همچنين تأثير آن بر چهرهنگاری در نقاشي ايراني بپردازد. در اين مقاله سعي بر آن است تا با بهرهگيري از تفكر و نگرش عرفاني ايراني و استفاده از آثار منظوم ادبيات پارسي و تطبيق آن با عناصر مورد اشاره در نقاشي ايراني، ت چکیده کاملمقاله حاضر در نظر دارد تا به بررسي جايگاه و اهميت خيال و همچنين تأثير آن بر چهرهنگاری در نقاشي ايراني بپردازد. در اين مقاله سعي بر آن است تا با بهرهگيري از تفكر و نگرش عرفاني ايراني و استفاده از آثار منظوم ادبيات پارسي و تطبيق آن با عناصر مورد اشاره در نقاشي ايراني، تحليلي بينامتني ارائه گردد. در هر بخش نیز مستندات تصويري از مكاتب مختلف نقاشي ايراني ارائه شده است تا به روشن شدن اين امر كه هنر تصويرگری ايران همواره و در طول تاريخ خود بهره مند از عنصر خيال بوده و با توسل بهاين تفكر خالق جهاني مثالي شده است، كمك نمايد. بدین منظور در بخش نخست به خیال و جایگاه آن در نقاشی ایرانی پرداخته شده و در بخشهای دیگر مقاله عناصر خیالی و مثالی ادبیات با چهرهنگاری نقاشی ایرانی تطبیق یافته است. نتیجه حاصل از تحقیق آنکه، نقاشی ایرانی با بهرهگیری از نمادها و نشانههای نهادینه شده در ادبیات منظوم که برآمده از نگرش خیال محور شاعران بوده به خلق انسان آرمانی و مثالی خود پرداخته، چنانکه این مشخصه را تا نقاشی نیمه نخست قاجار در سده سیزدهم هجری قمری به وضوح میتوان شاهد بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
99 - نقش و درفش: جستاری در روابط زیرساختی پهلوان، رنگ و نگاره در داستان رستم و سهراب
محمدکاظم یوسفپور نسرین کریمپورزيرساخت هر اثر ادبي يا هنري را مجموعۀ روابط معنايي پنهان و چندسويه ميان عناصر مختلف سازندۀ آن تشكيل ميدهد. اين روابط در سطح اثر بُعدِ زيباييشناختي آن را ميآفرينند، اما مفاهيم بنيادي و معاني نمادين اثر را بايد در سلسلهروابط پيچيدۀ دروني آن جستوجو كرد. شاهنامه از آ چکیده کاملزيرساخت هر اثر ادبي يا هنري را مجموعۀ روابط معنايي پنهان و چندسويه ميان عناصر مختلف سازندۀ آن تشكيل ميدهد. اين روابط در سطح اثر بُعدِ زيباييشناختي آن را ميآفرينند، اما مفاهيم بنيادي و معاني نمادين اثر را بايد در سلسلهروابط پيچيدۀ دروني آن جستوجو كرد. شاهنامه از آن جمله آثار ادبی است كه ژرفاي غني و عميق و روابط زيرساختي پيچيده و وسيعي دارد. تنوع و تعدد عناصر سازندۀ اين اثر آن را از زواياي گوناگون مستعد پژوهش و تحلیل ميكند. اين مقاله سعي دارد تا از ميان عناصر مختلف به كار رفته در ساخت شاهنامه دو عنصر رنگ سراپرده و نگارۀ درفش را در بخشي از داستان رستم و سهراب بكاود تا با آشكار ساختن روابط پنهان ميان اين دو عنصر پركاربرد شاهنامه، گوشهاي از دنياي رنگين و رازآلود اين اثر را بازشناساند و نشان دهد كه چه ميزان از مفاهيم گوناگون و معاني گستردۀ آن تنها از طريق اين دو عنصر منتقل شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
100 - رنج تنهایی در مثنوی معنوی
بخشعلی قنبریمولوی (604-672 ق) عارف و شاعر بینظیر ادبیات عرفانی فارسی که معرفت، تجربه و آفرینندگی را یک جا جمع کرده است و در عصر خود و پس از مرگش جدی گرفته شده آثاری به یادگار گذاشت که گرد کهنگی به خود ندیدهاند و همچنان محل رجوع و بحث و تأملاند. این دفتر حیات بخش مشحون از تعالیم چکیده کاملمولوی (604-672 ق) عارف و شاعر بینظیر ادبیات عرفانی فارسی که معرفت، تجربه و آفرینندگی را یک جا جمع کرده است و در عصر خود و پس از مرگش جدی گرفته شده آثاری به یادگار گذاشت که گرد کهنگی به خود ندیدهاند و همچنان محل رجوع و بحث و تأملاند. این دفتر حیات بخش مشحون از تعالیم و نظریات است. مولوی عارف و شاعر انسان است از این رو درد و رنج بشری را خوب میفهمد و البته راه حلهای مفید و رهایی بخشی ارائه میکند. تنهایی که از بحرانهای انسان معاصر است در مثنوی او بازتاب قابل توجهی یافته است. این که آدمی تصور کند که در دنیا نه کسی در اندیشة اوست، نه در دلی جایی دارد و نه کسی میخواهد به او کمکی کند و یا از مشکلاتش بکاهد در یک کلام تنهایی را فراهم میآورد. اما مولوی ذاتاً انسان را تنها نمیداند در عین این که بر نیاز ذاتی انسان به همراه (درونی ـ بیرونی) صحه میگذارد. از این جهت درصدد بر میآید تا رنج تنهایی را مورد توجه قرار دهد و برای درمان آن نسخهای بپیچد. نويسنده در این مقاله کوشیده است تنهایی در مثنوی را با عنایت به مفاهیمی چون معنا، مبانی، علل، انواع و راههای رهایی بکاود و طبقهبندی و تحلیل كند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
101 - جستاری در چگونگی کارکرد نمادهای جانوران دراشعار صائب تبریزی و بیدل دهلوی
پروین سلاجقهاین مقاله، تحلیل نشانهشناسانة تعدادی از نمادهای جانوران در شعر صائب تبریزی و بیدل دهلوی، دو شاعر برجستة سبک هندی است. هدف اصلی از این بررسی، نمایش چگونگی کارکرد نمادهای جانوران در ساختار زبان شاعرانه است. این نمادها به شکل بن مایههای اصلی، در دورههای مختلف و در آثار چکیده کاملاین مقاله، تحلیل نشانهشناسانة تعدادی از نمادهای جانوران در شعر صائب تبریزی و بیدل دهلوی، دو شاعر برجستة سبک هندی است. هدف اصلی از این بررسی، نمایش چگونگی کارکرد نمادهای جانوران در ساختار زبان شاعرانه است. این نمادها به شکل بن مایههای اصلی، در دورههای مختلف و در آثار ادبی تکرار میشوند و با توجه به مقتضای حال، محور دلالتی آنها را گسترش میدهند. پایة تحلیلی این بررسی به طور عمده، بر موقعیت نمادین این نشانهها در شعر بنا شده است و ضمن تحلیل کارکرد و نقش این نشانههای نمادین در گسترش دامنة معنایی اشعار مورد نظر، نوعی طبقهبندی صوری بر اساس پیش فرضهای دلالتی نقش این جانوران در حافظة اجتماعی و ذهنیت راوی این سرودهها در نظر گرفته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
102 - ظرفيت طنز و نقد اجتماعی- اخلاقی در آثار فارسی شيخ بهايي
منوچهر جوكارشيخ بهايي دانشمند بزرگ قرن ده و يازده هجري از هنرها و دانشهاي بسياري چون معماري، شعر، رياضي، نجوم، حكمت، فقه و حديث بهرهمند بود. اما، بيگمان، وجود طنز درآثار و افكارش و توجه او به نقد طنزآميز،ْ لطيفهاي غريب مينمايد و مقام شيخ الاسلامي و پايگاه و منصب فق چکیده کاملشيخ بهايي دانشمند بزرگ قرن ده و يازده هجري از هنرها و دانشهاي بسياري چون معماري، شعر، رياضي، نجوم، حكمت، فقه و حديث بهرهمند بود. اما، بيگمان، وجود طنز درآثار و افكارش و توجه او به نقد طنزآميز،ْ لطيفهاي غريب مينمايد و مقام شيخ الاسلامي و پايگاه و منصب فقهي و ديني او در دربار صفوي و در ميان مردم نيز وجود اين امكان را در انديشه و سلوك و آثار شيخ بسي دور نشان ميدهد؛ با اين همه واقعيت آن است كه طنز به عنوان ابزاري تأثيرگذار در كار انتقاد اجتماعي اخلاقي و آگاهي بخشي اجتماعي مورد توجه شخصيت ذوفنوني چون شيخ بهايي بوده است و علاوه بر وجود چند شعر و نوشتة طنزآميز در ميان آثار او، گرد آوردن و تدوين كشكول و قصة رمزي گربه و موش نيز به تنهايي از توجه شيخ بهايي به ابزار طنز و استفاده از آن در نقد رفتار و گفتار برخي مردمان حكايت دارد. در اين مقاله به ظرفيت طنز و نقد اجتماعي و اخلاقي در آثار فارسي بهايي پرداختهايم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
103 - تأثیر وقایع تاریخی در سه اثر داستانی جلال آل احمد
رمضان یاحقی مجید عزیزیجلال آل احمد نويسندهاي آشنا و تأثيرگذار در ادبيات معاصر ايران است و به دليل ويژگيهاي فردي و شرايط اجتماعي عصرش، از افرادي است كه بحثها و جدلهاي فراواني درباره او شده است. این مقاله بر آن است که ویژگی مهم آثار آل احمد اين است كه بيشتر از آنكه ادبي و داستاني باشد، تا چکیده کاملجلال آل احمد نويسندهاي آشنا و تأثيرگذار در ادبيات معاصر ايران است و به دليل ويژگيهاي فردي و شرايط اجتماعي عصرش، از افرادي است كه بحثها و جدلهاي فراواني درباره او شده است. این مقاله بر آن است که ویژگی مهم آثار آل احمد اين است كه بيشتر از آنكه ادبي و داستاني باشد، تاريخي و مستند است و به همين دليل ميتوان تاريخ و فرهنگ دوران جلال را در آثار او خواند و دريافت. او به لحاظ شخصیتی صادق و با صراحت در كلام بود و در فعالیتهای سیاسی و اجتماعیاش اهل ریا و دورویی نبود و این ویژگی او در آثارش نیز منعکس شده است، او در داستانهایش واقعیتها را بی پرده به تصوير ميكشد. در مقاله سعي شده است با مطالعه دقيق آثار ادبي جلال (با تأکید بر سه اثر مدیر مدرسه، نون و القلم و نفرین زمین)، مراجعه به نقدهاي منتشر شده از آثار او، مطالعه و فيشبرداري از كتابهاي تاريخي و زندگينامههاي جلال آل احمد، تصويري از اوضاع اجتماعي، فرهنگي و سياسي دوران اين نويسنده نام آشناي ادبيات معاصر ارائه شود. این مقاله به این نتیجه منتهی میشود که جلال در خلق آثار ادبی و داستانی خود، بسیار به تاریخ و واقعیات اطرافش توجه داشته است و زندگی شخصی و تاریخ عصرش در آثار او انعکاس چشمگیری دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
104 - بررسی انتقادی شعر حجم بر مبنای روایتشناسی اشعار یدالله رؤیایی
غلامحسين غلامحسينزاده فرزاد كريمي قدرت الله طاهرييدالله رؤيايي سالها قبل، به دليل تأکيد بر جنبههاي شکلي شعر، در زمره شاعران پيشرو و از مؤسسان جریان شعر حجم به شمار مي رفت. در اين مقاله، نوع روايت به کار رفته در شعر او مورد بررسي قرار مي گيرد. ابزار اين بررسي نشانه شناسي است که از ابزارهاي مهم در نقد ساختاري به شمار چکیده کامليدالله رؤيايي سالها قبل، به دليل تأکيد بر جنبههاي شکلي شعر، در زمره شاعران پيشرو و از مؤسسان جریان شعر حجم به شمار مي رفت. در اين مقاله، نوع روايت به کار رفته در شعر او مورد بررسي قرار مي گيرد. ابزار اين بررسي نشانه شناسي است که از ابزارهاي مهم در نقد ساختاري به شمار مي رود. در اين مقاله، شعر «سکوت دسته گلي بود» از دفتر دريايي ها مورد تحليل قرار گرفته است. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که روايت در شعر حجم، روايتي پنهان است و عوامل روايت ساز به طور کامل در آن به کار گرفته نمي شود. روايت سازي در شعر رؤیایی، از طريق تکرار فضاسازي هايي است که در سطرهاي کوتاه انجام مي شود. به اين ترتيب، شعر رؤيايي از سمبوليسم و رمانتيسم رايج آن روزگار فاصله گرفته، به نوعي فرماليسم گرايش پيدا کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
105 - بررسي تطبيقي داستانهاي بن بست و سمفوني مردگان با تأكيد بر مسئله اضطراب مرگ (برادركشي)
مصطفی گرجیواقعه برادرکشی به عنوان اسطوره دینی- تاریخی و با تأسی از کهن الگوی آن (قابیل و...) در ادوار مختلف و اشكال متنوع تکرار شده است. این کهن الگو با توجه به درآمیختن با اضطرابهای سه گانه حاصل مرگ، گناه و بيمعنايي؛ همواره در زمینهای از ترس و بیم بیان شده و البته با توجه به چکیده کاملواقعه برادرکشی به عنوان اسطوره دینی- تاریخی و با تأسی از کهن الگوی آن (قابیل و...) در ادوار مختلف و اشكال متنوع تکرار شده است. این کهن الگو با توجه به درآمیختن با اضطرابهای سه گانه حاصل مرگ، گناه و بيمعنايي؛ همواره در زمینهای از ترس و بیم بیان شده و البته با توجه به جهان بینیها و گفتمانهاي حاكم بر هر دوره به گونه خاص انعکاس یافته است. با توجه به انعکاس این واقعه در ادبیات کلاسیک فارسی، در ادبیات داستانی معاصر هم به دلیل خاصیت و قابلیت کم نظیر این ژانر، موضوع ياد شده این مجال را به نویسندگان معاصر داده که طرحی نو در بیان این کهن الگو درافکنند. در این مقاله نویسنده سعی میکند پس از بررسی این اسطوره تاریخی و ارتباط آن با اضطرابهای انسان معاصر؛ یکی از مستحدثترین داستانهای این حوزه را در بستر ادبیات داستانی دفاع مقدس در کنار یکی از معروفترین داستانهای پس از انقلاب با عنايت به اين بن مايه، بررسی و تحلیل کند. بر این اساس در گام نخست داستان کوتاه «بن بست» اثر احمد دهقان با توجه به تم غالب آن (برادرکشی) بررسی و نقد و در ادامه با رویکرد به رمان «سمفونی مردگان» تحلیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
106 - بررسی و نقد فن شعر
احمد تمیمداریبیان مسئله این است که در دوران معاصر تلقیهای گوناگون از شعر چیست؟ آیا شعر دارای محتوای اخلاقی و تربیتی است، یا صرفاً جنبة آفرینش زیبایی دارد. مسائل سیاسی و اجتماعی در شعر درج میشود یا اینکه اساساً شعر بخشی از فرهنگ و الهام است. هدف مقاله این است که به كاملترین و ام چکیده کاملبیان مسئله این است که در دوران معاصر تلقیهای گوناگون از شعر چیست؟ آیا شعر دارای محتوای اخلاقی و تربیتی است، یا صرفاً جنبة آفرینش زیبایی دارد. مسائل سیاسی و اجتماعی در شعر درج میشود یا اینکه اساساً شعر بخشی از فرهنگ و الهام است. هدف مقاله این است که به كاملترین و امروزیترین تلقی از شعر دست یابد و در این روند دریافتها و تئوریهای گوناگونی که بهعنوان فن شعر بیان شده است، بررسی شود. در حال حاضر مهمترین تلقی شعر و تنظیم فن شعر و یا نقد شعر بر پایه مظاهر فرهنگ و الهامات شاعرانه صورت میپذیرد. ماهیت شعر به گونهای که همه اهداف را در بر داشته باشد، همان القاي فرهنگی یا بخش مهمی از فرهنگ است که فراگیر مینماید. چگونگی پژوهش مراجعه به آراي گوناگون و تئوریهای قدیم و جدید است که از طریق شناخت، مقایسه و ترجیح مهمترین تئوری بیان میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
107 - تحلیل و نقد کاربرد فتح و فتوح و فتح باب در متون عرفانی ادب فارسی
منظر سلطانی حسین علیقلیزادهبرای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جان مایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که بهصورت گسترده ای در متون گوناگون کاربرد داشته است. در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در چکیده کاملبرای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جان مایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که بهصورت گسترده ای در متون گوناگون کاربرد داشته است. در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در جستجو و بررسی کاربرد «فتح و فتوح و فتح باب» از متون استخراج شده، سیر تطور فکری و معنایی تفاسیر و تأویلات عرفانی در این مورد را از بدو پیدایش آن تا مرحله اوج و کمال و باز افول آن از نظر شخصیت های برجسته عرفانی و ادبی بهصورت خلاصه نشان میدهیم. اصطلاحات «فتح» و «فتوح» و «فتح باب» در بعضی جاها به جای یکدیگر به کار رفته و گاهی یکی از آنها به جای هر سه اصطلاح به کار رفته است. با مطالعه امهات متون عرفانی و تحلیلی که از «فتح و فتوح» و «فتح باب» به دست آمده است، باید گفت که اصطلاح «فتح» از واژههای قرآنی است که عرفا و ادبا آن را از قرآن أخذ کرده، معانی مختلف تأویلی و تفسیری بر آن حمل کردند. نهال معنا و مفهوم عرفانی این اصطلاحات که از آبشخور قرآن سر برآورده بود، در گذر زمان بهصورت درختی تنومند و پربار با شاخ و برگها و میوه های رنگارنگ در آثار عرفانی ادب فارسی جلوه کرد و در نزد مولانا به کمال خود رسید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
108 - ساختار تقدیرمحور داستانهای تراژیک شاهنامه
ایرج مهرکی خديجه بهرامي رهنماهدف مقالة حاضر آن است که ساختار تقدیرمحور داستان های تراژیک شاهنامه را نشان دهد. درتراژدی، عامل ناگزیری وجود دارد که قهرمان داستان قادر به جلوگیری از فاجعه ای که او را به اضمحلال می کشاند، نیست. آن عامل ناگزیر، سرنوشت و تقدیر محتوم نام دارد. تمام قهرمانان داستان های ترا چکیده کاملهدف مقالة حاضر آن است که ساختار تقدیرمحور داستان های تراژیک شاهنامه را نشان دهد. درتراژدی، عامل ناگزیری وجود دارد که قهرمان داستان قادر به جلوگیری از فاجعه ای که او را به اضمحلال می کشاند، نیست. آن عامل ناگزیر، سرنوشت و تقدیر محتوم نام دارد. تمام قهرمانان داستان های تراژیک شاهنامه، مقهور سرنوشت هستند و هنگامی که در شبکة علت و معلول ها قرار می گیرند، علیرغم تمام تلاش و کوشش خود به جبر سرنوشت معترف می شوند و می دانند که توان سرکشی مقابل سرنوشت را ندارند. پس به حکم تقدیر گردن می نهند و معتقد می شوند که آنچه باید بشود، میشود و از آن گریزی نیست. عوامل بسیاری، ساختار تقدیر محور داستان های تراژیک شاهنامه را تشکیل می دهند که حذف یکی از این عوامل، لطمهای بر کل عناصر و عوامل تشکیلدهندة اثر خواهد زد. بنابراین، با بررسی این عوامل، می توان ساختار تقدیر و سرنوشت محتوم در داستان های تراژیک شاهنامه را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
109 - بررسی، تحلیل و نقد چهار قصیده فارسی بر اساس آموزههای زبانشناسی سیستمیـ نقشگرا
حسینعلی قبادیاولین قصیده دیوان فرخی سیستانی در توصیف ابر را شاعران بسیاری تقلید کردهاند. در این پژوهش تلاش نویسندگان بر این بوده است تا با بکارگیری بخشی از آموزههای زبانشناسی سیستمیـ نقشگرا بخش نخست (تغزّل) این قصیده را، که سه شاعر قريب به عهد فرخی (ازرقی، مسعود سعد، امیرمعزی) ت چکیده کاملاولین قصیده دیوان فرخی سیستانی در توصیف ابر را شاعران بسیاری تقلید کردهاند. در این پژوهش تلاش نویسندگان بر این بوده است تا با بکارگیری بخشی از آموزههای زبانشناسی سیستمیـ نقشگرا بخش نخست (تغزّل) این قصیده را، که سه شاعر قريب به عهد فرخی (ازرقی، مسعود سعد، امیرمعزی) تقلید نموده به همراه سروده خود فرخی، مورد بررسی قرار دهند؛ بویژه اینکه در میان این افراد، ازرقی به نوآوری در عرصه ادبیات معروف است، و معزّی به تقلید محضـ اگر نگوییم سرقتـ از دیوان فرخی و عنصری متهم است؛ تا علاوه بر ارائه تحلیلی علمی و عینی، از خلاقیت، نوآوری یا تقلید صرف، تا حدودی به روشن شدن بخشی از این موضوع نیز کمک شود. شک نیست که بسیاری از دقائق و ظرافتهای ادبی، هنری و تأویلی را نمیتوان به شیوهای عینی و تنها از طریق تحلیلهای زبانی عرضه کرد، اما باید پذیرفت بسیاری از روشها، ابزارها، دیدگاههای زبانشناسانه در درک و فهم متون ادبی کارگشاست و مانع قضاوتهای ذوقی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
110 - تحلیل رسالهالطیر شیخ اشراق بر پایه روایتشناسی
غلامحسين غلامحسينزاده فاطمه جعفری قدرت الله طاهريشیخ شهابالدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق) یکی از متفکران بزرگ ایران است که بیشتر در حوزه فلسفه و کلام اسلامی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و چنانکه باید منتقدان ادبی، آثار او؛ به ویژه رسالههای فارسی او را که به شکل حکایتهای تمثیلیـ رمزی نوشته شدهاند، مورد نقد و ب چکیده کاملشیخ شهابالدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق) یکی از متفکران بزرگ ایران است که بیشتر در حوزه فلسفه و کلام اسلامی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و چنانکه باید منتقدان ادبی، آثار او؛ به ویژه رسالههای فارسی او را که به شکل حکایتهای تمثیلیـ رمزی نوشته شدهاند، مورد نقد و بررسی قرار ندادهاند. بهکارگیری نظریههای نقد ادبی جدید در تحلیل روایتهای سهروردی و دیگر نویسندگان دوران کلاسیک میتواند ارزشهای نهفته اینگونه آثار را بهتر نمایان سازد. در این پژوهش سعی شده است با تمرکز بر علم «روایتشناسی» انسجام ساختاری و روایی داستان تمثیلی «رسالةالطیر»، نقد و بررسی شود. نتایج تحقیق نشان میدهد سهروردی استفاده مناسبی از راوی اول شخص داشته و در بهرهگیری از شگردهای مختلف از جمله در استفاده از زمان، ایجاد زمان سمبلیک و تعلیق مانند داستاننویسان مدرن امروزی عمل کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
111 - تحلیل منطقالطیر بر پایه روایتشناسی
کاظم دزفولیان فواد مولودیاین مقاله بررسی ساز و کار روایت منطقالطیر از دیدگاه دو روایتشناس ساختارگرا، گرماس و ژنت است. از یک سو، با طرحِ الگوی کنشیِ معناشناسانة گرماس و ساختارِ بنیادینِ تقابلهای دوگانه در این الگو، فرایند معناسازی و پیشرویِ واحدهای روایت در منطقالطیر تحلیل میشود. همچنین نق چکیده کاملاین مقاله بررسی ساز و کار روایت منطقالطیر از دیدگاه دو روایتشناس ساختارگرا، گرماس و ژنت است. از یک سو، با طرحِ الگوی کنشیِ معناشناسانة گرماس و ساختارِ بنیادینِ تقابلهای دوگانه در این الگو، فرایند معناسازی و پیشرویِ واحدهای روایت در منطقالطیر تحلیل میشود. همچنین نقشِ تقابلِ جفتهای متضاد همچون معنا و صورت، روح و جسم، لاهوت و ناسوت در شکلگیریِ نقشهای کنشیِ این الگو تبیین میگردد. از دیگرسو، بر اساسِ نظریة ژنت، سه سطحِ رواییِ داستان، روایت، روایتگری و مؤلّفههای رابطِ این سطوح در متنِ منطقالطیر نشان داده میشود تا از دیدگاهِ ژنت، میزانِ روایتمندی این اثر معلوم شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
112 - تحلیل رویکردهای انتقادی روشنگران ایرانی به شعر کلاسیک
رضا چراغی احمد رضی علیرضا نیکوییدر نود سال اخیر، تکرار انتقاد از شعر کهن فارسی در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی، ادبی و...، به این انتقادها وجهی گفتمانی داده است؛ به گونه ای که بهعنوان مثال در بررسی آراي شاعران نوگرایی چون نیما یوشیج و احمد شاملو، با «گفتمان انتقاد از شعر کهن» مواجهیم. گفتمان، مجموعه چکیده کاملدر نود سال اخیر، تکرار انتقاد از شعر کهن فارسی در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی، ادبی و...، به این انتقادها وجهی گفتمانی داده است؛ به گونه ای که بهعنوان مثال در بررسی آراي شاعران نوگرایی چون نیما یوشیج و احمد شاملو، با «گفتمان انتقاد از شعر کهن» مواجهیم. گفتمان، مجموعه ای از گزاره هاست که در یک بازۀ زمانی، به طور منسجم دربارۀ موضوعی خاص بیان می شوند و زبان را در آن زمینه تجهیز می کنند. در تبارشناسی که مهم ترین رویکرد روش شناختی میشل فوکو در تحلیل گفتمان است، با بازگشت به سرچشمه های شکل گیری و طبیعی سازی گفتمان، بسیاری از رویکردها و گزاره ها، ساخت شکنی، تحلیل و آسیب شناسی می شوند. مقالۀ حاضر نیز بر آن است که با بررسی، طبقه بندی، تحلیل انتقادی و آسیب شناسی رویکردهای انتقادی پنج تن از معرو ف ترین روشنگران ایرانی در قرن سیزدهم هجری (نوزدهم میلادی)، زمینه های شکل گیری و طبیعی سازی بسیاری از انتقادها به شعر کهن فارسی را نشان دهد. در این مقاله از روش توصیفیـ تحلیلی با رویکرد انتقادی استفاده شده است. براساس یافته های این پژوهش، روشنگران ایرانی با معیار اثبات گرایی علمی، تقلیل ادبیات به کارکرد سیاسیـ اجتماعی، علمی و مادی، نگاه اثباتی به زبان و توجه به رسانگی زبان ادبی برای اطلاع رسانی، آموزش و تبلیغ، تعمیم معیارهای علوم تجربی و زیست شناختی به عناصر ادبی و... به نقد شعر کهن فارسی پرداختند و انتقادهای خود را در چهارچوب مفاهیمی چون برجسته نمایی، حاشیه رانی، تقابل، کلشیه سازی، سوء تشخیص و... طبیعی سازی کردند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
113 - بازنمایی جامعه پیش و پس از انقلاب با تکیه بر دو رمان رازهای سرزمین من و آزاده خانم و نویسندهاش اثر رضا براهنی
شهرام زمانی سبزی تقی آزاد ارمکیساز و کار اندیشة اجتماعی در ادبیات براهنی اساس تحقیق حاضر است. بدین منظور تصویر جامعه ایران در دو دورة قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ادبیات داستانی رضا براهنی بر اساس ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن مورد بررسی قرار گرفت. از میان آثار براهنی دو رمان رازهای سرزمین من و آزاده چکیده کاملساز و کار اندیشة اجتماعی در ادبیات براهنی اساس تحقیق حاضر است. بدین منظور تصویر جامعه ایران در دو دورة قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ادبیات داستانی رضا براهنی بر اساس ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن مورد بررسی قرار گرفت. از میان آثار براهنی دو رمان رازهای سرزمین من و آزاده خانم و نویسندهاش (آشویتس خصوصی دکتر شریفی) انتخاب گردید و به مفهومشناسی و مقولهبندی این مفاهیم پرداخته شد. این مطالعه با تاسی از پارسنز در چهار حوزة فرهنگ، اجتماع، سیاست و اقتصاد انجام گرفت و مشخص گردید ساز و کار اندیشه اجتماعی در ادبیات براهنی رویکرد فرهنگیـ سیاسی است. بهعبارتی رمانهای وی سیاسی هستند، لیکن از طریق فرهنگ دستیابی می شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
114 - تحلیل نشانهـ معناشناختی رمانهای سیاسی فارسی از 1351ـ 1380
مصطفی گرجییکی از جریانهای داستاننویسی معاصر، ادبیات داستانی سیاسی است که عنوانهای این دسته از آثار به نسبت سایر جریانهای داستاننویسی و با توجه به درونمایه آن، قابل تأمل است. بر این اساس بررسی و تحلیل این جریان با تأکید بر نامهای آنـ بهعنوان یک واحد معنادار و مستقلـ گونه چکیده کاملیکی از جریانهای داستاننویسی معاصر، ادبیات داستانی سیاسی است که عنوانهای این دسته از آثار به نسبت سایر جریانهای داستاننویسی و با توجه به درونمایه آن، قابل تأمل است. بر این اساس بررسی و تحلیل این جریان با تأکید بر نامهای آنـ بهعنوان یک واحد معنادار و مستقلـ گونهای از گونههای نقد داستان است که عمدتاً به انگیزه کشف جریان فکری حاکم بر متن انجام میشود. در این مقاله نویسنده حدود صد عنوان از نوع ادبیات داستانی سیاسی را با توجه به مآخذ معتبر، شناسایی و با روش نشانهـ معناشناختی (البته در معنای عام آن) بررسی و تحلیل کرده است. ترتیب تاریخی انتخاب به این گونه بوده است که دهه اول (1351ـ 1360) بیست و دو داستان؛ دهه دوم (1361ـ 1370) سی و سه داستان و دهه سوم (1371ـ 1380) چهل و شش داستان انتخاب شده است. بررسی زبانی این آثار نشان میدهد که عنوانهای بسیط نه درصد و عنوانهای ترکیبیِ دو و سه جزیی هشتاد و شش درصد کل عنوانها را در بر میگیرد. دلایل و عوامل این امر؛ علاوه بر تأمل نویسندگان در تحریض خواننده، در بنیاد این نوع ادبی نهفته است که ایهام و ابهام را میطلبد. نگاه معرفتشناسانه به این مجموعهها نشان داد که حدود سی درصد این نامها با مفاهیمیهمچون درد و رنج انسان درآمیخته است که بیشترینة این تعداد مربوط به دهه دوم با چهل و پنج درصد است. نکته دیگر قابل تأمل در تحلیل نشانهـ معناشناسی این عنوانها، توجه به نوعی تقابل در انتخاب عنوان داستانها، عنوانهای دال بر ایستایی در یک مقطع و پویایی در مقطع دیگر و دال بر رهایی در یک مقطع و بستگی و اسارت انسان در مقطع دیگر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
115 - تبیین مؤلفههای هویت سنتی و مدرن زن در شعر پروین اعتصامی
مریم صادقی گیوی بهاره پرهیزکاریپروین شاعر بیان خواستها، نارساییها، کمبودها و نادیده انگاریهای مردمان عصر خویش دربارة زنان است. او بسیار کوشیده است تا با درک و دریافت شرایط موجود، با نگاهی دقیق و واقعگرایانه دیدگاههای نادرست و رایج در جامعه ایران را ارزیابی کرده و ریشة این همه مصائب و مشکلات را ک چکیده کاملپروین شاعر بیان خواستها، نارساییها، کمبودها و نادیده انگاریهای مردمان عصر خویش دربارة زنان است. او بسیار کوشیده است تا با درک و دریافت شرایط موجود، با نگاهی دقیق و واقعگرایانه دیدگاههای نادرست و رایج در جامعه ایران را ارزیابی کرده و ریشة این همه مصائب و مشکلات را که خود زنان نیز بودهاند، یافته و در بیان چاره اندیشیها پیشگامانه باشد. در این مقاله دیدگاههای پروین در مورد زن در دو بعد سنتی و مدرن مورد بررسی قرار گرفته است. در بعد سنتی به ویژگیهای یک زن بهعنوان مادر و همسر که شامل پایداری، مهربانی و شفقت و عفت و پاکدامنی است، پرداخته شده است و به موازات آن در بررسی هویت مدرن، این مسئله در اشعار پروین تبیین شده است که زن با کسب علم و دانش و داشتن اصالت فکر و اندیشه، در ایفای همان نقشها میتواند مؤثرتر باشد، به طوری که رابطة او با همسرش مبتنی بر تعامل و همکاری است، نه فرمانبرداری و همچنین فرزندانی را پرورش میدهد که میتوانند در جامعه منشأ خدمات بزرگ باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
116 - تحلیل تعامل سه شاعر زن معاصر با نمونهای از سنّت فرهنگی رایج ایرانی
سید مهدی زرقانیمسئله اصلي در اين جستار، طرز برخورد سه شاعر معاصر با سنّت فرهنگی مردانه است. در ابتدا تفاوت ذهنیت شاعران کلاسیک با شاعران عصر مشروطه نسبت به فرهنگ مردانه مرور خواهد شد. سپس موضوع را در شعر پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد بهعنوان نماینده سه طرز برخورد شاعران چکیده کاملمسئله اصلي در اين جستار، طرز برخورد سه شاعر معاصر با سنّت فرهنگی مردانه است. در ابتدا تفاوت ذهنیت شاعران کلاسیک با شاعران عصر مشروطه نسبت به فرهنگ مردانه مرور خواهد شد. سپس موضوع را در شعر پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد بهعنوان نماینده سه طرز برخورد شاعران معاصر با سنّت مذکور بررسی خواهیم کرد. دليل انتخاب این سه شاعر آن است که مسیر تحول پدیدة فرهنگی مذکور را در شعر معاصر میتوان در سرودههای آنها پیگیری کرد. پروین اعتصامی نمایندة شاعرانی است که هر چند رویکرد اعتراضی را در پیش گرفتهاند اما هرگز موفق نشدهاند از حصار پولادین سنّت قدمی فراتر نهند، طرز برخورد آنها را به طور قراردادی «معترضانه» مینامیم. بهبهانی نمایندة آن دسته از شاعران است که از نگرش سنتی فاصله گرفته و رویکرد «اصلاحطلبانه» را در پیش گرفتهاند. پس از اینها نوبت به فروغ فرخزاد میرسد. او نمایندة شاعرانی است که به «اعتراض» و «اصلاح» بسنده نکردهاند و رویکردی «عصیانگرانه» و سنّتشکنانه را در پیش گرفتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
117 - جايگاه شعر نزد افلاطون و ارسطو
ذوالفقار علامیيكي از مباحث مورد توجه و حائز اهميت در تاریخ نقد ادبي در يونان باستان، موضوع حملات افلاطون به شعر و در مقابل دفاعيات ارسطو از آن است. با اینکه نظريات آنها بر فرضیات مشترک استوار بود و هر دو هنر را صورتي از تقليد ميدانستند، اما درباره ارزش شعر و هنر و مفهوم تقليد، همدا چکیده کامليكي از مباحث مورد توجه و حائز اهميت در تاریخ نقد ادبي در يونان باستان، موضوع حملات افلاطون به شعر و در مقابل دفاعيات ارسطو از آن است. با اینکه نظريات آنها بر فرضیات مشترک استوار بود و هر دو هنر را صورتي از تقليد ميدانستند، اما درباره ارزش شعر و هنر و مفهوم تقليد، همداستان نبودند. از سوی دیگر برخورداری این دو فیلسوف از دستگاه فلسفی خاص و از نبوغ و عظمتی که قرنهای متمادی بر حکمت، فلسفه و نقد ادبی سایهگستر و تأثیرگذار بوده، سبب شده است تا افکار و اندیشههای آنان همچنان جای تأمل و بررسی داشته باشد. از اين رو در اين مقاله مباني فكري و نظام انديشگي آنان در اين رد و قبول و حمله و دفاع، بررسي و اختلاف آراء آنها تبيين شده و سپس تفاوت ديدگاه اين دو درباره شعر مورد ارزيابي و سنجش قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
118 - نقدی بر بررسی و طبقهبندی اوزان شعر سنتی در چارچوب واجشناختی وزنی
فاطمه علوی علیمحمد حقشناس فردوس آقاگلزاده عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیاهدف مقاله حاضر بررسی اوزانی است که هم در شعر عربی و هم در شعر فارسی به کار میرود. در این راستا نظریه گلستون و ریاد (1998) درباره اوزان شعر سنتی که منطبق بر نظریه خلیل بن احمد، «عالم نحو و واضع علم عروض» است، مورد بحث و نقد قرار میگیرد. نظریه گلستون و ریاد یکی از نظریه چکیده کاملهدف مقاله حاضر بررسی اوزانی است که هم در شعر عربی و هم در شعر فارسی به کار میرود. در این راستا نظریه گلستون و ریاد (1998) درباره اوزان شعر سنتی که منطبق بر نظریه خلیل بن احمد، «عالم نحو و واضع علم عروض» است، مورد بحث و نقد قرار میگیرد. نظریه گلستون و ریاد یکی از نظریههای تاثیرگذار در شرح و طبقهبندی علمی نظریه الخلیل است که در چارچوب وزنشناسی نوایی نوشته شده است. این نظریه در اصل براساس اوزان شعر عربی است، اما به روشنی میتوان آن را به اوزان شعر فارسی اعمال کرد. واحدهای شعر در این نظریه عبارتند از: هجا، پایه، مترون، و مصراع که مشخصه بارز آنها دو عضوی بودن است. در این تحقیق ابتدا تمامی ابعاد این نظریه طرح میشود و مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. پس از آن به بررسی الزامات نظری این چارچوب برای بررسی وزن شعر فارسی و کفایت یا عدم کفایت آن در این حوزه میپردازیم. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که درک و دریافت متفاوت فارسیزبانان و عربزبانان از شعر فارسی و عربی مبنای واجشناختی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
119 - تحلیل ساختاری نقد
صدیقه (پوران) علیپورنقد امری انتزاعی است که از واکنش ذهنی خواننده نشئت گرفته و موجب تحلیل متنی میشود، هرچند برخی از متفکران، آن را تنها تعیین کننده ارزش آثار به شمار میآورند. در نقد، اساساً با دو رویکرد (ارزیاب و تحلیلگر) مواجه هستیم که ما را به دو پدیده خوانش و تأویل برمبنای قاعده در ز چکیده کاملنقد امری انتزاعی است که از واکنش ذهنی خواننده نشئت گرفته و موجب تحلیل متنی میشود، هرچند برخی از متفکران، آن را تنها تعیین کننده ارزش آثار به شمار میآورند. در نقد، اساساً با دو رویکرد (ارزیاب و تحلیلگر) مواجه هستیم که ما را به دو پدیده خوانش و تأویل برمبنای قاعده در زمانی (مؤلفمدار و تاریخمدار) و قاعده همزمانی (متافیزیک متن و واکنش خواننده) درگیر میسازد و خواننده منتقد، متن را با تمامی بافت پیچیده ساختاریاش، به کمک عناصر پنهان و آشکار برون متنی و درون متنی، نقد میكند. این مقاله با قبول باور فوق، ابتدا نظریات و ضدنظریات موجود را درباره نقد بررسی كرده؛ سپس ضمن ترسیم دیاگرام نقد، به تفسیر آن به عنوان یک شبکه هوشمند ارتباطی، از منتقد به متن و جهان متنیت میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
120 - حسآمیزی: سرشت و ماهیت
مینا بهناماین پژوهش تلاش میکند حسآمیزی را بر بنیان نگاهیشناختی به ساختار زبان، مورد بررسی و بازکاوی قرار دهد. بنیان نظری این تحقیق بر نظریات جوزف استرن، معناشناس؛ استفان اولمان، زبانشناس و آزگود دانشمند روانشناس استوار شده است. نویسنده از این رهگذر تلاش میکند تا ماهیت این ع چکیده کاملاین پژوهش تلاش میکند حسآمیزی را بر بنیان نگاهیشناختی به ساختار زبان، مورد بررسی و بازکاوی قرار دهد. بنیان نظری این تحقیق بر نظریات جوزف استرن، معناشناس؛ استفان اولمان، زبانشناس و آزگود دانشمند روانشناس استوار شده است. نویسنده از این رهگذر تلاش میکند تا ماهیت این عنصر زبانی را از استعاره تبیین و بر فرایندهای ادراکی و تأثیرات عاطفی و ذهنی گوینده هنگام کاربرد حسآمیزی تأکید کند. از این رو پس از طرح و تشریح فرایند شکلگیری حسآمیزی، آن را به عنوان یک مقولة ادراکی و عصبشناختی مورد بررسی قرار داده، ساخت و ساختار حسآمیزی را با ذکر نمونههایی از ادب فارسی تشریح میکند. آنگاه پدیدة حسآمیزی در هنر و پدیدههای زبانی (شعر و نثر) مورد بازکاوی قرار میگیرد. دستاورد علمی، پژوهش حاکیازاین مطلب است که حسآمیزی به لحاظ ماهیت، استعارهای است که در آن از یک مقولة ادراکی به مقولة ادراکی دیگر نوعی انتقال معنی، بربنیان تشابه و تداخل دیده میشود. این مسئله ریشه در ساختار استعاری و نظام گزینشی تفکر انسان دارد. همین امر سبب میشود که حسآمیزی در شاخههای گوناگون هنر از جمله سینما، نقاشی و موسیقی فراوان به کار گرفته شود. مکتبهای ادبی نیز به حسب ایدئولوژی و تفکر گروهی خود، از حسآمیزی نه فقط برای تصویرآفرینی، بلکه برای انتقال معنی و تأثیر ادراکی بر مخاطب به گونههای متفاوتی بهره میگیرند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
121 - اثرپذیری پنهان حافظ از قرآن کریم در غزل پنجم دیوان او
علی نظری علی فتح اللهی پروانه رضاییتأثیر قرآن بر اشعار حافظ از زوایای مختلف از قبیل اقتباس الفاظ و مضامین، شبیهسازی ساختار و اسلوبهای بیانی، بدیهی به نظر میرسد. بهرهمندی حافظ از کلام بیهمتا و آسمانی قرآن، بهصورت پنهان و ناشناخته، رمزآلود و تأویلبردار و ایهامآور و چند کاربردي، سخن وی را در میان سخ چکیده کاملتأثیر قرآن بر اشعار حافظ از زوایای مختلف از قبیل اقتباس الفاظ و مضامین، شبیهسازی ساختار و اسلوبهای بیانی، بدیهی به نظر میرسد. بهرهمندی حافظ از کلام بیهمتا و آسمانی قرآن، بهصورت پنهان و ناشناخته، رمزآلود و تأویلبردار و ایهامآور و چند کاربردي، سخن وی را در میان سخنان بشری، رنگی هنری بخشیده است. به نظر میرسد داستان موسی و عبد (خضر) در سوره کهف، الگو و مبنای حافظ در سرایش غزل پنجم دیوان (دل میرود...)، قرار گرفته است و حافظ آگاهانه و با هنرمندی تمام عیار خود، طرح، نقشه، مواد و مصالح اولیه این غزل را از داستان مذکور گرفته و با ساختاری شعری و هنری در پی بیان معانی مختلف بر آمده و داستان مذکور را به زبان شعرفارسی بازآفرینی کرده است. حضور واژهها، عناصر، رمزها و نشانههای متعدد در متن غزل مذکورـ در کنار ظرفیت پذیرش تعابیر و دریافتهای متداول حافظشناسانـ ما را به داستان موسی و عبد در قرآن کریم رهنمون میکند. آشکارشدن راز پنهان، کشتی شکسته، دیدار آشنا، درویش بینوا، کوشش در راه عیش، به خود نپوشیدن، به میآلودن، عذرخواهی، هات و...، بیواسطه و باواسطه، نمادها، نشانهها و روابطی است که نويسندگان در این مقاله، در صدد تطبیق آنها بر فضا، ساختار و مضامین آیات 62 تا 82 سوره کهف میباشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
122 - رویکردی انتقادی به رأی باختین در باب حماسه با محوریت شاهنامة فردوسی
کاظم دزفولیاننظریهپردازان ادبی معاصر، از چشماندازهایي مختلف ژانرهای ادبی را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند. دراین میان، میخائیل باختین نظریهپرداز بزرگ روس، جایگاه ویژهای دارد. وی با تأکید بر اصطلاح کلیدی "منطق مکالمه" درمیان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان و آن هم رمانهای داستای چکیده کاملنظریهپردازان ادبی معاصر، از چشماندازهایي مختلف ژانرهای ادبی را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند. دراین میان، میخائیل باختین نظریهپرداز بزرگ روس، جایگاه ویژهای دارد. وی با تأکید بر اصطلاح کلیدی "منطق مکالمه" درمیان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان و آن هم رمانهای داستایفسکی را واجد ماهیت گفتگویی و چند آوایی میشمرد. بر همین اساس، باختین آثار حماسی و تراژدیک را فاقد خصلت مکالمهای میداند. در نظر وی، تک آوایی و تک صدایی برچنین آثاری حاکم است و صدای راوی بر فراز صداهای شخصیتهای داستان شنیده میشود. ما در این مقاله برآنیم تا با استناد به آراء و اندیشههای باختین، و با محوریت شاهنامة فردوسی این مدعا را مورد نقد و بررسی قرار دهیم و با ذکر پارهای از داستانها و مؤلفههای بنیادین شاهنامه، بر منطق گفت و شنودیِ آن، تصریح و تأکید نماییم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
123 - تحلیل ساختاری و نشانهشناختی هفتپیکر نظامی از منظر جنبههای نمایشی
بهروز محمودی بختیاری میترا علوی طلبنظامی گنجهای همواره به عنوان یکی از بزرگترین خالقان آثار داستانی گنجینۀ ادب فارسی به شمار آمده است، با این همه، آثار پژوهشی در زمینه شناخت سازوکار قصهگویی و داستانپردازی او بسیار اندک و انگشتشمارند. از سوی دیگر، معدود پژوهشهای صورت گرفته نیز همّ خود را مصروف توص چکیده کاملنظامی گنجهای همواره به عنوان یکی از بزرگترین خالقان آثار داستانی گنجینۀ ادب فارسی به شمار آمده است، با این همه، آثار پژوهشی در زمینه شناخت سازوکار قصهگویی و داستانپردازی او بسیار اندک و انگشتشمارند. از سوی دیگر، معدود پژوهشهای صورت گرفته نیز همّ خود را مصروف توصیف زندگی نظامی و تشریح نکتههای ادبی و دقایق معانی اشعار وي کردهاند، اما در عرصههای دیگری همچون کندوکاو در زمینۀ شیوه یا شیوههای قصهگویی نظامی و باز نمودن مایههای اندیشه او، هنوز هم جای خالی بسیار احساس میشود، كه همین مسئله انگیزه بررسی الگوهای قصهگویی و روایت در آثار نظامی را در نگارندگان این مقاله به وجود آورده است. به منظور انجام این پژوهش، از میان «گنج»های پنجگنج نظامی، منظومه هفتپیکر برگزیده شد، زیرا به لحاظ شیوۀ قصهگویی و برخورداری از جنبههای نمایشی از دیگر «گنج»ها بویژه لیلی و مجنون و خسرو و شیرین متمایز است. بر همین اساس، در این مقاله کوشش بر آن بوده است تا با بهرهگیری ازاصول و روشهای پیش اندیشیدۀ مستتر در دو رهیافت بنیادی نقد امروز، ساختگرایی و نشانهشناسی، جنبههای نمایشی و داستانی هفتپیکر مورد تحلیل و موشکافی قرار گیرد. هدف از این کار در مرتبه نخست، ارائه شگردها و فنون داستانسرایی و شناخت عناصر نمایشی هفتپیکر و در مرتبه بعد فراهم آوردن امکان استفاده از آثار نظامی، در اقتباسها و آثار داستانی و نمایشی جدید است. برای دستیابی به این هدف، جنبههای نمایشی موجود در این اثر در چهارچوب مطالعات مربوط به شخصیتشناسی، موقعیت نمایشی، کشش، کنش و واکنش، تعلیق و شخصیتهای کنشگر بررسی شدهاند، تا هرگونه اقتباس و برداشت تازه و علمیاز این اثر برای اهدف نمایشی چهارچوبی علمیداشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
124 - نقشهای سکوت ارتباطی در خوانش متون ادبیات داستانی
لیلا صادقیدر این مقاله، نقشهای مختلف سکوت بلیغ در چارچوب نظری میشل افرات (2008) را به مثابه بخشی از ارتباط کلامی و به معنای غیاب هرگونه عنصر زبانی مورد بررسی قرارمیدهیم که با توجه به تقسیم بندی رومن یاکوبسن (1956) از اجزاء کلام و نقشهایی که برای هر کدام از انواع کلام قائل است، چکیده کاملدر این مقاله، نقشهای مختلف سکوت بلیغ در چارچوب نظری میشل افرات (2008) را به مثابه بخشی از ارتباط کلامی و به معنای غیاب هرگونه عنصر زبانی مورد بررسی قرارمیدهیم که با توجه به تقسیم بندی رومن یاکوبسن (1956) از اجزاء کلام و نقشهایی که برای هر کدام از انواع کلام قائل است، صورت میگیرد. برای ملموس شدن مبحث سکوت ارتباطی و چگونگی کارکرد آن، که مبحثی نو در زبانشناسی ادبی بهشمار میآید، به مطالعه متون مختلف ادبیات داستانی و همچنین تأثیر کاربرد هر نقش سکوت در روایت داستان میپردازیم که به عنوان شگردی به منظور چگونه گفتن مطلبی بهواسطه نگفتن آن برای ایجاد ارتباط موفق مطرح میشود. پرسش این پژوهش، چگونگی عملکرد نقشهای ششگانه سکوت در برابر گفتار است و هدف آن دست یافتن به شگردهای روایی است که بهواسطه نگفتن ایجاد میشود. نتیجه حاصله نشان میدهد که سکوت نقش مهمی در فعالسازی نقش خواننده در خوانش متن برعهده دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
125 - بررسی زمان روایت در نمایشنامۀ «زنان مهتابی، مرد آفتابی»
مهدی نیکمنش سونا سلیمیاندر چند دهه ای که روایت شناسی به عنوان علم مطرح شده است، روایت شناسان کوشیده اند تا با دست یافتن به الگوهای روایتی مشخص دربارۀ مقوله های مختلف روایت، به کشف ساختار جهانی آن نائل شوند. از جمله مهمترین این مقوله ها، مبحث زمان در روایت است که نظریهپرداز فرانسوی، ژرارد ژنت چکیده کاملدر چند دهه ای که روایت شناسی به عنوان علم مطرح شده است، روایت شناسان کوشیده اند تا با دست یافتن به الگوهای روایتی مشخص دربارۀ مقوله های مختلف روایت، به کشف ساختار جهانی آن نائل شوند. از جمله مهمترین این مقوله ها، مبحث زمان در روایت است که نظریهپرداز فرانسوی، ژرارد ژنت، نظریۀ مستقلی دربارۀ «عامل زمان و نقش و جایگاه آن در روایت» مطرح کرده است. از نظر ژنت، زمانمندی روایت با در نظر داشتن سه محور: نظم، تداوم و بسامد شکل می گیرد که پژوهشگر با بررسی ترتیب، طول و تناوب زمانروایی در مقایسه با زمان واقعی، به جایگاه عنصر زمان در روند گسترش طرح داستانی دست می یابد. بررسی زمان روایت در نمایشنامة «زنان مهتابی، مرد آفتابی»، نشان می دهد که یثربی با بر هم زدن نظم منطقی عنصر زمان و در حرکت از زمان تقویمی به زمان متن به گزینش های مختلفی دست یازیده و به نقل روایت های گذشته نگر و آینده نگر پرداخته است. کارکرد این گزینش ها و نوع خاص زمانمندی آنها در طراحی اجزای پیرنگ و بویژه ارائة عنصر تعلیق، نقش بسزایی دارد. علاوه بر این، بررسی تداوم و بسامد نقل وقایع در این نمایشنامه، روشـن می سازد که کنشهای آن از ضرباهنگ و شتابی متناسب با مقصود نویسنده برخوردار است. از نظر اصول داستان پردازی، شتاب روایت رخدادها و تکرار و بسامد آنها ارتباط مستقیم و معناداری با محتوای نمایشنامه برقرار کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
126 - تحلیل سیر بازتاب مضامین و روایتهای اسطورهای ایرانی در رمانهای فارسی (از 28 مرداد 1332 تا 1387)
سعید بزرگ بیگدلی حسن شاهیپور دکتر سید علی قاسمزادهبروز و ظهور اساطیر در رمانهای فارسی کوششی است جریانساز که رماننويسان برای دستیابی به دو انگیزه اساسی: یکی ارائة تفسیری موافق با دریافت خویش از اوضاع دنیای پیرامون خویش و دیگری بازتاب ارزشهای زیباشناسانه و پرجذبه، از خود نشان دادهاند. پژوهش حاضر، با روش توصیفیـ چکیده کاملبروز و ظهور اساطیر در رمانهای فارسی کوششی است جریانساز که رماننويسان برای دستیابی به دو انگیزه اساسی: یکی ارائة تفسیری موافق با دریافت خویش از اوضاع دنیای پیرامون خویش و دیگری بازتاب ارزشهای زیباشناسانه و پرجذبه، از خود نشان دادهاند. پژوهش حاضر، با روش توصیفیـ تحلیلی و مرور بر اسناد ادبی معاصر، در پی تحلیل چگونگی و سیر انعکاس، دلایل بازسازی و بازپردازی مضامین و روایتهای اسطورهای ملی و مذهبی در حوزة رمانهای فارسی است. بنابر نتایج این پژوهش، بیشترین رویکرد رماننویسان به بازسازی و بازآفرینی اسطورهها به دهههای چهل و پنجاه برمیگردد؛ یکی از دلایل اصلی ظهور اين رويكرد، شکست نهضت مردمی ملّيشدن صنعت نفت در اثر کودتای 28 مرداد است. اما پس از انقلاب اسلامي، بیشترین بازآفرینی اسطورهها در رمان، دهههای هفتاد و هشتاد دیده میشود که به دلایلی عمدتاً متفاوت از دلایل پیش از انقلاب چون پیروی گستردة نویسندگان از جریانهای مدرنیستی و پسامدرنیسم، تمایل زیباشناختی، تقویت و احیای جنبههای ملی، بازگشت به سرچشمههای بومی به جای تقلید از غرب است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
127 - سير تطوّر واژة «ادب» «با تأکید بر سه قرن اول هجري»
اسماعيل آذر«ادب» در عرف عرب جاهلي عادات و رسوم نيكو به شمار ميرفته كه چنين تفكري از ميراث گذشته به يادگار مانده است. از آنجايي كه تعليم و تربيت داراي اهميت بوده لذا كلمة ادب برای جامع معارف (به غير معارف ديني) مورد استفاده قرار میگرفته ولي لفظ تأديب و تعليم مترادف يكديگر بهكار چکیده کامل«ادب» در عرف عرب جاهلي عادات و رسوم نيكو به شمار ميرفته كه چنين تفكري از ميراث گذشته به يادگار مانده است. از آنجايي كه تعليم و تربيت داراي اهميت بوده لذا كلمة ادب برای جامع معارف (به غير معارف ديني) مورد استفاده قرار میگرفته ولي لفظ تأديب و تعليم مترادف يكديگر بهكار میرفته است. پس از اسلام معني ادب با همان مفاهيم قبلي متداول بوده است. آميزش عربها با اقوام ديگر خاصه در سه قرن اول هجري سبب ميشود تا حوزة معني ادب گسترش يافته و بر انواع علوم و فنون از جمله صنايع، ورزشها و پيشهها اطلاق گردد. نيز در سه قرن اول هجري «ادب» در معناي نكتههاي ظريف، بديع، لطيفهها، نادرهها بكار ميرفته و كسي را كه با موارد ياد شده آشنا بوده، اديب ميخواندند. در اواخر قرن سوم به تدريج ادب در معني لغت، مصطلح ميشود. در قرن پنجم و ششم این واژه براي مفاهيم صرف و نحو و بيان متداول ميگردد. مفهوم دگرگونيهاي واژه ادب در طي قرون متمادي با سرگذشت اجتماعي اقوام همراه بوده است. در زبان فارسي هم بر اساس متون نظم و نثر اين واژه در معانی نزاکت، رفتار پسندیده و نیکو و نيز در معنی «علم ادب» از جمله صرف، نحو، لغت و... مورد توجه قرار گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
128 - منابع ناآشناي کشف المحجوب هجویری
ایمان منسوب بصیریکشف المحجوب هجویری یکی از قدیمترین و عمدهترین منابع عرفانی ادب پارسی است، از این رو میتواند در جستجوی مآخذی که در ایجاد عرفان ایرانی-اسلامی نقش داشتهاند، موثر باشد. مآخذی که مؤلفـ گاه بدون آنکه از نام و نشان اصلی آنها آگاه باشدـ استفاده کرده است، یعنی کتبی که در ن چکیده کاملکشف المحجوب هجویری یکی از قدیمترین و عمدهترین منابع عرفانی ادب پارسی است، از این رو میتواند در جستجوی مآخذی که در ایجاد عرفان ایرانی-اسلامی نقش داشتهاند، موثر باشد. مآخذی که مؤلفـ گاه بدون آنکه از نام و نشان اصلی آنها آگاه باشدـ استفاده کرده است، یعنی کتبی که در نهضت ترجمه از زبانهای گوناگون به ویژه یونانی به تازی در آمدهاند و بعضاً نام صحیح اثر و مولف در نزد نویسندگان اسلامی ناشناخته بوده است. زيرا مطابق رسم قدما ایشان کمتر به ذکر نام منبع قول خود میپرداخته و اقوال منقول را به صورت عام در مطاوی گفتار خویش مندرج میساختهاند و همین امر موجب شده که مؤلف را صاحب قول بدانند. در این مقاله سعی بر آن است که علاوه بر ذکر منابع برخی عبارات، از آبشخورهای مشترکی که در شکلگیری عرفان اسلامی و مسیحی تأثیرگذار بودهاند، سخن به میان آید و تأثیر آنها در کشف المحجوب بررسی شود. بدیهی است که در این طریق، توارد و تداعی معانی در ایجاد افکار مشترک مؤثر است و نمیتوان هر شباهتی را قطعا حاکی از برداشت و اقتباس دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
129 - بررسی ساختاری نبرد خویشاوندی در منظومه های «رستم و سهراب»، «برزونامه» و «جهانگیرنامه»
احمد خاتمی علی جهانشاهی افشاربا وجود تعدد آثار و منظومه های حماسی- پهلوانی در ادب فارسی، نکته قابل توجه این است که عناصر معدودی شکل دهنده این آثار می باشند. البته این موضوع نکته تازه ای نیست و ساختارگرایانی چون استروس، فریزر، پراپ و ديگران نشان داده اند که در آثار مختلف، عناصر معدود و مشترکی وجود د چکیده کاملبا وجود تعدد آثار و منظومه های حماسی- پهلوانی در ادب فارسی، نکته قابل توجه این است که عناصر معدودی شکل دهنده این آثار می باشند. البته این موضوع نکته تازه ای نیست و ساختارگرایانی چون استروس، فریزر، پراپ و ديگران نشان داده اند که در آثار مختلف، عناصر معدود و مشترکی وجود دارد. در این مقاله، نبرد خویشاوندی در سه منظومه «رستم و سهراب»، «برزونامه» و «جهانگیرنامه» با رویکرد ساختاری مورد بررسی قرار گرفت و عناصر ثابت و مشترک آنها تعیین گردید که عبارتند از: رفتن اتفاقی پهلوان به دیار بیگانه، ملاقات اتفاقی با دختری در سرزمین بیگانه، ازدواج برون مرزی، رفتن پهلوان و ترک همسر، دادن نشانی به همسر، تولد نوزاد خارقالعاده، روانه شدن فرزند به سرزمین پدر، همراهی دشمن، نیرنگ، شکست طلایة سپاه پدر توسط فرزند، فراخوانده شدن پدر توسط پادشاه جهت مقابله با فرزند، نام پرسی، نبردهای سهگانه، معرفی فرزند به پدر. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
130 - سیمای حسنک وزیر در متون ادبی و تاریخی دورة غزنوی
اسماعیل شفق سمیرا جهان رمضانحسنک وزیر، فرد شناخته شدهای در تاریخ و فرهنگ ایران است و در نظم و نثر دورة غزنوی اشاراتی از شعرا و نویسندگان دربارة او وجود دارد. وی شخصیّتی چند بُعدی داشت و از لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فرد شاخصی محسوب میشد و منشأ خدمات بسیاری برای مردم بود. دراین مقاله ابعاد مختل چکیده کاملحسنک وزیر، فرد شناخته شدهای در تاریخ و فرهنگ ایران است و در نظم و نثر دورة غزنوی اشاراتی از شعرا و نویسندگان دربارة او وجود دارد. وی شخصیّتی چند بُعدی داشت و از لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فرد شاخصی محسوب میشد و منشأ خدمات بسیاری برای مردم بود. دراین مقاله ابعاد مختلف زندگی اجتماعی- سیاسی وی را بررسی ميکنیم. وزارت حسنک، در دورة محمود غزنوی که بزرگترین حامی وی بود، دست بسیاری از قدرتطلبان و سودجویان را از امور مملکت کوتاه کرد. او عاقبت با سعايت دشمنان درباری و با درخواست مستقیم خلیفة عباسی، به جرم قرمطی بودن اعدام شد. حسنک فردی میهن پرست بود و در زمان غزنویان و تسلط ترکان بر ایران درحفظ فرهنگ ایرانی و هویّت ملی و به نوعی شعوبیگری در ایران تلاش میکرد. در دفاع از همین هویّت و به دنبال آن ملاقات با خلیفة فاطمی بود که به وی تهمت قرمطی زدند و باید اذعان کرد که وی تمایلاتی به این مذهب داشت زیرا که يکی از اهدافش، برقراری عدالت بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
131 - تحلیل رباعيات مولوي از منظر داستاني
یعقوب زارع ندیکیاستفاده از عناصر و روایت داستانی در قالبهای کوتاه شعری چون رباعی، بسیار مشکل است اما از میان دو هزار رباعی منسوب به مولانا، دویست رباعی (10%) دارای طرح داستانی است. به نظر میرسد دلیل اصلی استفاده از طرح داستانی، تلاش برای نزدیکتر کردن مفاهیم غامض عرفانی به ذهن مخاطب خ چکیده کاملاستفاده از عناصر و روایت داستانی در قالبهای کوتاه شعری چون رباعی، بسیار مشکل است اما از میان دو هزار رباعی منسوب به مولانا، دویست رباعی (10%) دارای طرح داستانی است. به نظر میرسد دلیل اصلی استفاده از طرح داستانی، تلاش برای نزدیکتر کردن مفاهیم غامض عرفانی به ذهن مخاطب خاص يا عام است. تحلیل داستانی رباعیات، میتواند کمکي موثر در کشف اسرار و مشکلات این اشعار کند و باعث توجه بیشتر به این بخش از اشعار مولانا شود که کمتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. شاعر در مقام شخصیت منفی این رباعیات، سعی میکند واقعة دیدار با یار را که از دیدگاه عرفانی غیر قابل بیان است، به قیدگفتار و گزارش درآورد. به همین دلیل از زاویة ديد اول شخص مفرد در اغلب این رباعیات استفاده شده است و این رباعیات مرز میان شعر و حکایت سنتی هستند. تحلیل این رباعیات به دلیل فضای سورئالیستی حاکم بر آنها، بسیار مشکل است و در این تحقیق عناصر داستانی چون زاویة دید، طرح، گفتگو، شخصیتپردازی و فضا به صورت جداگانه، تحلیل و بررسی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
132 - کارکردهای زیباییشناسی پیش آیی فعل در غزل سعدی
سوسن جبری پرند فیاضمنشساختارهای نحوی به نوعی منعکس کنندة ادراک و دریافت ما از واقعیتهای بیرونی و درونی و بیان کنندة مجموعه روابطی هستند که ذهن در قالب زبان، میان پدیدهها ایجاد میکند. شکلگیری ساختارهای نحوی بر اساس نظام اندیشه و تفکر ما و کاملاً غریزی و ناآگاه است؛ اما شاعر تا حدودی آگاها چکیده کاملساختارهای نحوی به نوعی منعکس کنندة ادراک و دریافت ما از واقعیتهای بیرونی و درونی و بیان کنندة مجموعه روابطی هستند که ذهن در قالب زبان، میان پدیدهها ایجاد میکند. شکلگیری ساختارهای نحوی بر اساس نظام اندیشه و تفکر ما و کاملاً غریزی و ناآگاه است؛ اما شاعر تا حدودی آگاهانه با استفاده از الگوهای نحوی، اندیشه و عاطفه خود را زیباتر و رساتر بیان میکند. یکی از این الگوها آن است که فعل بر برخی ارکان جمله پیشی میگیرد. موضوع مقاله حاضر بررسی کارکردهای این نوع ساخت نحوی در غزل سعدی است. نقد و تحلیل متن شاهکارها از این بُعد، میتواند زمینه ساز خلاقیتهای ادبی شود. کارکردهای این گونه از آشناییزدایی نحوی عبارت است از: کارکردهای ساختاری چون خلق موسیقی قویتر، حفظ حس کوتاهی جمله، گسترشپذیری، استقلال رکن در عین داشتن پیوندهای نحوی و تکمیل معنا و انسجام ساختاری و کارکردهای معنایی چون افزایش معنا؛ تأکید، بزرگنمایی و کوچکنمایی، بیان کلیت و تعمیم معنا، بیان کلی زمان و مکان، خلق ایجاز، توان تفسیرپذیری، تعلیق و انتظار، برجستگی توصیفات، حرکت و پویایی، انگیزش عاطفی، خیالانگیزی، ایجاد لذت و انسجام معنایی. بنابراین پیشآیی فعل، یکی از اسرار زیبایی غزل سعدی است که در کنار دیگر شگردهای زبانی به شیوهای حیرت انگیز، خواننده را در اندیشه و عاطفه شاعر سهیم میگرداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
133 - مقايسه تحليلي دو حکايت آناهيد و شاهزاده کرماني در ادبيات ارمني و فارسي
جمشيد مظاهري آرمان ماناسريانايرانيان و ارامنه ملتهايي با ميراث فولکلوريک غني و پرباري هستند که يادگار تاريخ پرفراز و نشيب اين دو ملت است. هدف اين نوشتار، معرفي ويژگيهاي محتوايي و ساختاري حکايات «آناهيد» و «شاهزاده کرماني» و بررسي مشابهتهاي آنهاست. مقايسه اين دو حکايت نشان ميدهد که انگيزههاي م چکیده کاملايرانيان و ارامنه ملتهايي با ميراث فولکلوريک غني و پرباري هستند که يادگار تاريخ پرفراز و نشيب اين دو ملت است. هدف اين نوشتار، معرفي ويژگيهاي محتوايي و ساختاري حکايات «آناهيد» و «شاهزاده کرماني» و بررسي مشابهتهاي آنهاست. مقايسه اين دو حکايت نشان ميدهد که انگيزههاي مشترک اين دو ملت، عامل اصلي شکلگيري و تکامل اين حکايات بوده است. البته گاه ممکن است خاستگاه اين حکايات يکي از دو جامعه ايراني و ارمني باشد و جامعه ديگر آن را به عاريت گرفته باشد. روش تحقیق در این پژوهش، توصيفيـ تحليلي و با اتکا بر متون ادبی مورد نظر بوده است. منبع اصلی اين پژوهش در مقایسه و تحلیل حکایت شاهزاده کرمانی نسخهای است خطی موسوم به «جامعالحکایات» که احتمالاً مربوط به اواخر قرن 10 و اوایل قرن 11 هجری و منبع حکایت آناهید، کتاب معروف «حکایتهای ملی ارمنی» قازارس آقایان شاعر، نویسنده و فولکلور شناس معروف ارمنی است. این پژوهش به بررسی ویژگیهای فولکلوریک، محتوایی و ساختاری حکایتها ميپردازد و اساس کار نظریه فولکلور شناس معروف روسی ولادیمیر پراپ در کتاب «نظریه و تاریخ فولکلور» است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
134 - تحليل تعاريف نقیضه
محمدرضا صدرياننقضیه و نقیضهگوئی از دیرباز در ادبیات کهن فارسی به دو صورت جدّ و هزل وجود داشته است. نقیضهگویی در ادب فارسی به نظم محدود نبوده و در نثر هم استفاده میشده است. در ادبیات انگلیسی نزدیکترین واژه به نقیضه، پارودی میباشد. پارودی در ادبیات اروپا به شکلهای مختلف استفاد چکیده کاملنقضیه و نقیضهگوئی از دیرباز در ادبیات کهن فارسی به دو صورت جدّ و هزل وجود داشته است. نقیضهگویی در ادب فارسی به نظم محدود نبوده و در نثر هم استفاده میشده است. در ادبیات انگلیسی نزدیکترین واژه به نقیضه، پارودی میباشد. پارودی در ادبیات اروپا به شکلهای مختلف استفاده شده ولی تعاریف متفاوت معاصر آن، بیانگر نبود تعریفی مورد قبول همگان از این نوع ادبی است. با تاکید بر نظریه گفتگویی باختین و با توجه به دیدگاههای ژنت و بارت، این مقاله تعریفی دیگر از پارودی در ادبیات انگلیس ارائه میکند که میتواند مثالهای بیشتری از استفاده آن را در بر بگیرد. بر این اساس میتوان پارودی را چنین تعریف کرد: پارودي تقليد يا تغيير شكل عامدانة محصولي فرهنگي-اجتماعي (شامل انواع متون ادبی و غير ادبی و گفتار در معنای بسيار گستردة باختينی آن) است كه با ديدگاهي دست كم سرگرم كننده، نه لزوماً تمسخرآميز، موضوع اصلي خود را باز آفرينی ميکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
135 - واكاوي جنبههاي دراماتيك داستان رستم و سهراب شاهنامه بر پاية درامشناسي ارسطو
داود حاتمياز ميان داستانهاي دورههاي سهگانه اساطيري، پهلواني و تاريخيِ شاهنامه فردوسي، داستانهاي دوره پهلواني زمينههايي استوارتر و جذابتر براي پژوهش دارند. جدا شدن كاركرد پهلواني از خويشكاري شخص اسطوره- شاه- پهلوان در داستانهاي اين دوره و تجلّي آن در خويشكاري شخص جداگانهاي چکیده کاملاز ميان داستانهاي دورههاي سهگانه اساطيري، پهلواني و تاريخيِ شاهنامه فردوسي، داستانهاي دوره پهلواني زمينههايي استوارتر و جذابتر براي پژوهش دارند. جدا شدن كاركرد پهلواني از خويشكاري شخص اسطوره- شاه- پهلوان در داستانهاي اين دوره و تجلّي آن در خويشكاري شخص جداگانهاي به نام پهلوان، با كنشها و احساسهايي به طور فزاينده از نوع رفتارها و عواطف انسان معمولي از يك سو، و گرايش فردوسي به كاوش و گُزارد انگيزههاي دروني پهلوانان در برابر رويدادهاي حماسي از سوي ديگر، بُعد شخصيت (قهرمان) پردازي را ژرفتر كرده و ساختار را از سطح روايت حماسي صرف به سطح ساختار درامي و تجسّم عملي تحول بخشيده كه جلوه آن در برخي از داستانهاي پهلواني بارزتر است. بررسي جنبههاي دراماتيك داستانهاي پهلواني، افزوده بر شناسايي قابليتهاي نمايش، به تشخيص روشمندانه و درستتر هويّت نوعي آنها نيز كمك بسياري ميكند. مقاله حاضر، با گزينش يكي از معروفترين داستانهاي پهلواني شاهنامه، داستان رستم و سهراب و با تأكيد مقدماتي بر اصالت روايت ايراني آن در قياس با روايتهاي غيرايراني و همچنين درنگي بر نام نوعي، به واكاوي جنبههاي دراماتيك آن بر پايه پوئتيكاي ارسطو، به منزله كهنترين و – در عين حال- معتبرترين رساله در شناخت ساز وكار درام درآثار منظوم و غيرمنظورم كلاسيك، ميپردازد و نتايج كار خود را برميشمارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
136 - شاهنامه در جهان عرب
قاسم مختاري محمود شهبازي مژگان نصيريفردوسی شاعر بلند آوازة ایران زمین است که با سرودن شاهنامه بهعنوان یکی از گرانسنگترین آثار حماسي، در آسمان شعر و ادب فارسی درخشید. در قرن هفتم هجري، نخستین ترجمة عربي از شاهنامه توسط فتح بن علی بنداری اصفهاني، به فرمان ملك معظّم عيسي ايوبي انجام شد. این ترجمة منثور و چکیده کاملفردوسی شاعر بلند آوازة ایران زمین است که با سرودن شاهنامه بهعنوان یکی از گرانسنگترین آثار حماسي، در آسمان شعر و ادب فارسی درخشید. در قرن هفتم هجري، نخستین ترجمة عربي از شاهنامه توسط فتح بن علی بنداری اصفهاني، به فرمان ملك معظّم عيسي ايوبي انجام شد. این ترجمة منثور و مختصر كه جنبة هنري و زيباشناختي شاهنامه را وانهاده بود، تا دورة معاصر در ادبیات عربی تأثیر چشمگیری نداشت؛ اما در دورة معاصر و به فضل تلاشهاي بيوقفة برخي از ناقدان و نويسندگان جهان عرب، از جمله عبدالوهاب عزّام كه به زبان فارسي تسلط داشت و پژوهشهاي گستردهاي در زمينة شاهنامه به زبان عربي انجام داد، برخي شاعران و اديبان معاصر عرب تحت تأثير فردوسي قرار گرفته و او را الگو و اسوة شعري خود قرار دادند و از فردوسي بهعنوان شاعري بزرگ و الگويي بي همتا ياد كردند؛ اما داستانهاي شاهنامه در آثار شاعران عرب چندان بازتابي نداشت، كه گرايش به ادبيات غرب، ترجمة منثور و از بين رفتن ويژگيهاي ادبي آن در ترجمه و فراهم نبودن زمينة حماسه در ادبيات عربي از دلايل آن است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
137 - هنجارگریزی در خمسة نظامی
زينب نوروزينظامي گنجوي، در شعر زباني پيچيده و استعاري دارد. او با واژگان بسيار بازي ميكند و براي تأثيرگذاري عاطفي، بر مخاطب ميكوشد. این نوشته، پژوهشی دربارة زبانِ شعریِ او بر اساس نظریههای فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهمترين وجه هنجارگريزي، دوري از تكرار لفظ و معناي عادي است، چکیده کاملنظامي گنجوي، در شعر زباني پيچيده و استعاري دارد. او با واژگان بسيار بازي ميكند و براي تأثيرگذاري عاطفي، بر مخاطب ميكوشد. این نوشته، پژوهشی دربارة زبانِ شعریِ او بر اساس نظریههای فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهمترين وجه هنجارگريزي، دوري از تكرار لفظ و معناي عادي است، آن چيزي كه شاعر هميشه در پي آن بود. ما با بررسی عناصر این بافت میتوانیم ترفندهای هنری و شاعرانة وی را در خلق آثار ادبی کشف کنیم. نظامی، با عدول از زبان معیار و آشنایی زدایی، به خلق این زبان پرداخته است. البته، هنجارگریزی باید بر اساس زبان هنجار و زمان کاربرد آن بررسی شود. در ساختار شعر وی، هنجارگریزیهای موسیقایی، واژگانی، دستوری و معنایی نقشي اساسی دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
138 - نظرية شعور و جاودانگي هستي در انديشة عرفاني مولوي
حسين نوينمولوي بر اساس دريافتهاي شهودي خود و با تأسي از آيات قرآني و دانش ديني خود، كليّة ذرّات عالم را با شعور، زنده و فعّال ميشمارد كه در يك هماهنگي كامل و ذاتي، با شعور حاكم بر هستي در ارتباط است. اين ارتباط زماني كامل ميشود كه اجزاء هستي؛ از جمله انسان، از بعد مادّي چکیده کاملمولوي بر اساس دريافتهاي شهودي خود و با تأسي از آيات قرآني و دانش ديني خود، كليّة ذرّات عالم را با شعور، زنده و فعّال ميشمارد كه در يك هماهنگي كامل و ذاتي، با شعور حاكم بر هستي در ارتباط است. اين ارتباط زماني كامل ميشود كه اجزاء هستي؛ از جمله انسان، از بعد مادّي خود دور شده، بر بعد معنوي و روحي خود بيفزايد. اين همان قانون آنتروپي (كهولت مادّي) و نگانتروپي (افزايش حيات معنوي) در فيزيك است. مولوي مانند انيشتين به دو نوع نور حسي و تقديري معتقد است و مرگ انسان را نيز تبدّل بعد مادي به نور تقديري و جاودانگي برميشمارد. در نظر مولوي بهرهمندي انسان از نور تقديري و ازلي و ارتباط با كليت حاكم بر جهان هستي و دستيابي به جاودانگي نوراني، در ساية كسب قابليّت حسّي يا شعور باطني و شهود ميسر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
139 - نقد رويكردهاى پژوهشى پيشينه نمايش ايرانی تعزیه
على شيخمهدى مصطفی مختابادمقالة حاضر در پى تبيين اين مسئله است كه هرگونه بررسى ريشهاى نمايش تعزيه به ناگزير به جستوجوى پيشينهشناسى نمايش در ايران منجر مىشود. از اينرو، آنچه را كه پژوهشگران فرنگى و ايرانى در اين زمينه انجام دادهاند، اين مقاله با استفاده از شیوة كتابخانهاى و مراجعه به اَسنا چکیده کاملمقالة حاضر در پى تبيين اين مسئله است كه هرگونه بررسى ريشهاى نمايش تعزيه به ناگزير به جستوجوى پيشينهشناسى نمايش در ايران منجر مىشود. از اينرو، آنچه را كه پژوهشگران فرنگى و ايرانى در اين زمينه انجام دادهاند، اين مقاله با استفاده از شیوة كتابخانهاى و مراجعه به اَسناد و با روش تاريخى - توصيفى به بررسى و نقد دیدگاهها، كتابها و مقالات پژوهشگران رويكردهاى هشتگانه مذكور پرداخته است. در پایان، این مقاله به اين نتيجه رسيده است كه پاىبندى پژوهشگران رویکردهای مذکور براى يافتن خاستگاهى واحد براى نمايش ايرانى تعزيه باعث گرديده است كه آنان از گستردگی ارتباط نمایش با سایر منابع خاستگاهی غفلت بورزند و از اینرو افقهای ناگشوده نمایش در ایران همچنان کشف نشده باقی بماند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
140 - تحلیل زبانی اشعار فرخی یزدی براساس نظریة زیباییشناسی انتقادی (با تکیه بر غزل و چند رباعی)
حسین حسنپور آلاشتی رضا عباسیعنوان مکتب فرانکفورت غالباً به میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجستة آلمانی و نظریة اجتماعی خاص آنان اطلاق ميگردد که نظریة زیباییشناسی انتقادی (critical aesthetic theory) از دل آن بیرون ميآید. این نظریه بر خلاف برخی مکاتب نقد ادبی به ویژه نقد جامعه شناختی- که ا چکیده کاملعنوان مکتب فرانکفورت غالباً به میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجستة آلمانی و نظریة اجتماعی خاص آنان اطلاق ميگردد که نظریة زیباییشناسی انتقادی (critical aesthetic theory) از دل آن بیرون ميآید. این نظریه بر خلاف برخی مکاتب نقد ادبی به ویژه نقد جامعه شناختی- که از اصالت آثار ادبی و خالق آن اثر ميکاهند و آثار ادبی را یکسره محصول عوامل بیرونی تلقی ميکنند- ميکوشد به آثار ادبی نقشی مستقل تر ببخشد. اندیشمندان نظریة انتقادی برای هنر و به ویژه ادبیات، ملاکهایی برشمردند تا بر اساس بینش انتقادی خود، اصالت یک اثر ادبی را مورد نقد قرار دهند. در این نوشتار ابتدا مفاهیم اصلی در زیباییشناسی انتقادی؛ چون انتقاد در هنر یا اثرادبی (critical of art)، منش ایدئولوژیکی- قوة سیاسی- هنر (Ideological nature of art)، هنر انقلابی (revolutionari art) و خودمختاری در هنر (Autonomy of art)، مورد بررسی قرار گرفته است و با بررسی دیوان فرخی دانسته شد که شاعر در حوزة زبان از رهگذر ترکیبات خاص، زبان حماسی، ایجاد تحول معنایی در تعبیرات رایج در غزل، کاربرد لغات فرنگی و اصطلاحات عامیانه نگرش انتقادی خاص خویش را ارائه کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
141 - بررسی سیر تحول مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن از مشروطه تا امروز
مریم عاملی رضاییشعر زنان عرصة بیان احساسات و عواطف آنان است. عاطفة مادری، اصیلترین عاطفة زنانه است که در شعر زنان و مردان همواره نمود داشته است. در دورة معاصر با گسترش شعر زنان، تصاویر مادرانه نیز با قلم خود آنان ترسیم شده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مضامین مادرانه در شعر چند شا چکیده کاملشعر زنان عرصة بیان احساسات و عواطف آنان است. عاطفة مادری، اصیلترین عاطفة زنانه است که در شعر زنان و مردان همواره نمود داشته است. در دورة معاصر با گسترش شعر زنان، تصاویر مادرانه نیز با قلم خود آنان ترسیم شده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن مطرح (ژاله قائم مقامی، پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی) از دورة مشروطه تا کنون است و به بررسی این نکته میپردازد که با ورود تفکر مدرن و گرایش به فردگرایی، احساس جدایی میان مادر و کودک چگونه در شعر این شاعران نمود یافته است. همچنین به بررسی این مطلب میپردازد که مضامین مادرانه در شعر این شاعران چه فراز و فرودی داشته و چگونه تبیین یافته است؟ گرچه عاطفة مادرانه همواره یکسان است، توجه به این نکته ضروری است که حوادث و پیشامدهای زندگی شاعر و اعتقادات و جهانبینی او، همچنین تحولات اجتماعی عصر و زمانة شاعر نیز در بروز نوع خاصی از مضامین موثر است. بررسیهای انجام شده در این پژوهش نشان میدهد که چهار محور بیان احساسات کودکان و مادران، گفتگوی مادر وکودک، آموزشهای مادرانه و دیدگاه مادرانه نسبت به کل هستی از اصلیترین مضامین مادرانه در شعر این شاعران است. در این مقاله ضمن بررسی مضامین مادرانه در شعر هر یک از شاعران، سیر تحولی این مضمون را نیز با توجه به عصر و دورة هر شاعر پی میگیریم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
142 - «جریان سیّال ذهن» در داستانهای «مصطفی مستور»
آرش مشفقی ناصر علیزاده خیّاطبا شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همة حوزههاي حیاتِ بشری را تحتِ سیطرة خویش قرار داد، در ادبیّات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوههاي نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیّال ذهن» که نخستین بار توسّط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حو چکیده کاملبا شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همة حوزههاي حیاتِ بشری را تحتِ سیطرة خویش قرار داد، در ادبیّات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوههاي نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیّال ذهن» که نخستین بار توسّط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حوزة علم روانشناسی مطرح شد، طیِ همین پروسة «مدرنیسم» واردِ حوزة ادبیّاتِ داستانی شده، به شیوهای مدرن به روایتِ رمان مبدّل گشت. در قالبِ این مقاله کوشیدهایم پس از اشارهای گذرا به ویژگیها و مشخّصههاي «جریان سیّال ذهن» با انتخابِ داستانهايی از «مصطفی مستور» که آثارش بیشترین شباهت را به شیوة «جریان سیّال ذهن» دارد، آنها را از منظرِ انطباق با معیارهای داستانِ «جریان سیّال ذهن» مورد بررسی و نقد قرار دهیم. به بیانِ دیگر اين مقاله در صدد پاسخگویی بهاین پرسش است که میتوان تعدادی از داستانهاي «مصطفی مستور» را – آنگونه که آيا برخی از منتقدین گفتهاند- در مجموعة داستانهاي «جریان سیّال ذهن» جای داد؟ در کنار آنچه به عنوان هدف غایی این مقاله عنوان شد، بايد گفت که صفت «جریان سیّال ذهن» به آن دسته از داستانها اطلاق میشود که دارندة همه یا بخش اعظمیاز ویژگیهاي «جریان سیّال ذهن» باشد. بدین ترتیب نمونههاي مستخرج و ارائه شده از داستانهاي مستور برای تک تک ویژگیهاي «جریان سیّال ذهن» نه به معنای قطعیّتِ انتسابِ آنها بهاین شیوه از داستانپردازی، بلکه کوششی است تا درصدِ وجودِ این ویژگیها و شدّت و ضعفِ آنها در داستانهاي موردِ بررسی نشان داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
143 - بررسی تبادل معنا در کتابهاي درسی علوم انسانی: در چارچوب دستور نظاممند نقشگرای هلیدی از منظر فرانقش بینافردی* (رویکردی نقشگرا)
مریم اعلايی فردوس آقاگلزاده محمد دبیرمقدم ارسلان گلفامهلیدی در دستور نقشگرای نظاممند خود بر این باور است که هدف اصلی زبان انتقال معناست و به همین منظور گویشوران برای تبادل معنا متن را میسازند، یعنی در تعامل؛ تبادل اصوات، کلمات یا جملات مد نظر نیست بلکه آنچه اهمیت دارد رد و بدل کردن معنا است. هدف از تدوین این مقاله بررسی چکیده کاملهلیدی در دستور نقشگرای نظاممند خود بر این باور است که هدف اصلی زبان انتقال معناست و به همین منظور گویشوران برای تبادل معنا متن را میسازند، یعنی در تعامل؛ تبادل اصوات، کلمات یا جملات مد نظر نیست بلکه آنچه اهمیت دارد رد و بدل کردن معنا است. هدف از تدوین این مقاله بررسی کتابهای درسی علوم انسانی سازمان سمت در چارچوب دستور نظاممند هلیدی و به طور خاص فرانقش بینا فردی است. روشی که در این تحقیق بهکار گرفته شد توصیفی- تحلیلی است. نتیجه بدست آمده بیانگر آن است که نویسنده با استفاده از جملات خبری در بسامد بسیار بالا صرفاً به ارائه اطلاعات پرداخته و این امر موجب میشود تعامل دو سویه رخ ندهد و نویسنده به هدف خود که همانا انتقال مفاهیم به طرف مقابل است نرسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
144 - از ساختار معنادار تا ساختار رباعي (نگاهي جامعهشناختي به ارتباط ميان جهانبيني عصر رودكي با ساختار رباعي)
احمد خاتمي منا عليمددي عیسی امنخانيرباعي قالب شعرياي است كه نخست در ميان شاعران ايراني رواج يافته، سپس به شعر عرب راه پيدا كرده است؛ امّا با وجود آنكه عدّهاي چون شمس قيس رازي رباعي را ساختة رودكي ميدانند، به دليل عدم وجود اسناد كافي، دربارة اينكه مبدع آن چه كسي است، اتّفاق نظري وجود ندارد؛ تا جايي كه چکیده کاملرباعي قالب شعرياي است كه نخست در ميان شاعران ايراني رواج يافته، سپس به شعر عرب راه پيدا كرده است؛ امّا با وجود آنكه عدّهاي چون شمس قيس رازي رباعي را ساختة رودكي ميدانند، به دليل عدم وجود اسناد كافي، دربارة اينكه مبدع آن چه كسي است، اتّفاق نظري وجود ندارد؛ تا جايي كه گروهي معتقدند كه رباعي ريشه در خسروانيهاي پيش از اسلام داشته است و برخي نيز نخستين رباعيها را به صوفيه منسوب كردهاند. در اين مقاله نويسندگان با اعتقاد به اينكه چنين پژوهشهايي نتيجة متقني نخواهد داشت، اين موضوع را از منظري ديگر نگريسته، تلاش كردهاند تا با استفاده از نظرية ساختارگرايي تكويني لوسين گلدمن ـ كه ميان شكل اثر و جهاننگري حاكم بر عصري كه اثر در آن شكل گرفته است، ارتباط برقرار ميكند ـ نشان دهند كه چگونه قالب رباعي ـ البتّه در معناي مصطلح و امروزي آن ـ كه از ساختاري منطقي برخوردار است، انعكاس جهاننگري عقلاني شاعران خردگراي سبك خراساني است، نه شکل تکامل يافتة شعر ايران پيش از اسلام. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
145 - طبقهبندی مضمونی رباعیهاي ابنیمین
نصرالله امامي زهرا نصیری شیرازرباعی از جمله قالبهای مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده و هست و در این میان، ابنیمین فریومدی شاعر مشهور و قطعهسرای چیره دست قرن هشتم نیز به این قالب، دل بستگیهای خاصی داشته است. رباعیهای ابنیمین از تنوّع مضمونی خاصی برخوردار است و بههمین سبب رباعیهای او را باید چکیده کاملرباعی از جمله قالبهای مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده و هست و در این میان، ابنیمین فریومدی شاعر مشهور و قطعهسرای چیره دست قرن هشتم نیز به این قالب، دل بستگیهای خاصی داشته است. رباعیهای ابنیمین از تنوّع مضمونی خاصی برخوردار است و بههمین سبب رباعیهای او را باید از جملۀ رنگینترین رباعیهاي فارسی به شمار آورد. این تنوع تا آنجاست که رباعیهای ابنیمین را میتوان در یک طبقهبندی موضوعی، به هشت گونه تقسیم کرد که هر کدام از آنها نشاندهندۀ جبنههایی از خلاقیتهای شعری و جهانبینی این شاعر است. از آنجا که قالب رباعی از قرن هفتم اندکاندک میرفت تا رونق و رواج خود از دست بدهد، تنوع مضمونی و لطافتهای تعبیری ابنیمین موجب توجه دوبارهای به این قالب شد. رباعیهای ابنیمین، مجال آن را فراهم کرده تا بسیاری از مضامینی را که شاعر در قطعات خود با تفصیل آورده است، باردیگر به صورت موجزتری در رباعیهای او نیز بخوانیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
146 - مباحث کلامي در تاریخ بيهقي
جلیل مشیدیدر اينکه ابوالفضل بيهقي اهل سنت بوده ترديدي نيست؛ اما اينکه بر منوال کدامين فرقه ميگشته جاي درنگ است. از سويي در تاريخ او اعتقاد استواري بر تقديرگرايي که ذهن را به جانب جبر ميبرد، وجود دارد؛ در حالي که بيهقي ضمن تقديرمداري، با توجه به مسئوليتي که براي کارهاي شخصيتها چکیده کاملدر اينکه ابوالفضل بيهقي اهل سنت بوده ترديدي نيست؛ اما اينکه بر منوال کدامين فرقه ميگشته جاي درنگ است. از سويي در تاريخ او اعتقاد استواري بر تقديرگرايي که ذهن را به جانب جبر ميبرد، وجود دارد؛ در حالي که بيهقي ضمن تقديرمداري، با توجه به مسئوليتي که براي کارهاي شخصيتهاي تاريخش قائل است، ظاهراً اختيار آدميرا منکر نيست. از ديگر سوي، تمجيد و توصيفهايي گسترده از خرد و خردورزي به چشم ميآيد و اين در حالي است که خردگرايان معتزلي را هم رتبة زنديقان و دهريان، دشمنان دين ميشمارد. اين چه شيوه و مذهبي تواند بود؟ اشعري نميتواند باشد؛ زيرا اشاعره با خردورزي چندان ميانهاي نداشتند و حتي تمييز نيک و بد را از حيطة عقل برکنار ميدانستند و حسن و قبح شرعي را گردن مينهادند؛ ضمن آن که از جنبة سياسي نيز تا زمان به قدرت رسيدن سلجوقيان (حدود نيمة قرن پنجم هجري) مکتب اشعري از موقعيت خوبي برخودار نبود. اما در همان زمان که اشعري در بصره و بغداد به اصلاح عقايد ديني پرداخت در ناحية سمرقند، ابومنصور ماتريدي (متوفاي 333هجري) با آرماني مشابه اشعري ظهور کرد که به سبب اهميت دادن به خرد – نه تا حد معتزله- شاگردان اشعري را به خود جلب كرد و آنان از عقايد ماتريدي به عنوان احيا کنندة تسنن کامل دفاع ميکردند. بنابراين، ابوالفضل بيهقي را «ماتريدي» توان دانست؛ بهويژه که در تاريخ خود از ابوحنيفه به نيکي ياد ميکند و اين، گمان حنفي بودن او را تأييد ميکند. در زمان قديم، بيشتر حنفيان ماتريدي بودند؛ در اين نوشتار، با در نظر گرفتن برخي نوشتههاي بيهقي در تطبيق و مقايسه با انديشههاي اشاعره و ماتريديه، احتمال ماتريدي بودن ابوالفضل بيهقي مطرح شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
147 - وقت صوفي
افسانه ناظري«وقت» در نزد عرفاي مسلمان، معنا، مفهوم، تعابیر و ویژگیهاي خاصی دارد. ویژگیهايی که متناظر بر«فناي ناسوتي و ظهور لاهوتي» عارف است. در این وقت یا «لحظه حال» است كه واقعه های روحانی و شهود حقايق باطني بهوقوع مي پيوندد. حالی که مابین گذشته وآینده و در عین حال جامع هر دو چکیده کامل«وقت» در نزد عرفاي مسلمان، معنا، مفهوم، تعابیر و ویژگیهاي خاصی دارد. ویژگیهايی که متناظر بر«فناي ناسوتي و ظهور لاهوتي» عارف است. در این وقت یا «لحظه حال» است كه واقعه های روحانی و شهود حقايق باطني بهوقوع مي پيوندد. حالی که مابین گذشته وآینده و در عین حال جامع هر دو است. بر اين اساس «وقت» صوفي در «آن» و آناتي مي گذرد كه بُعد و امتداد زماني ندارد و لذا، در مكاني رخ مي دهد كه به آن اشاره نمي توان كرد؟ بدينسان، «وقتِ صوفي» به منزلة حضور و «بودن» در مكان و زماني ديگر است كه از قواعد زمان و مكان محسوس مبرّاست و ويژگي ها و مختصات وجودی خاص خود را دارد. هدف اصلی این مقاله در وهله نخست، جستجو و بررسی چیستیِ وجوه مفهومی، کیفی، ماهیت و هستی شناختی«وقت صوفی» و بهطور اخص چگونگی این وقت، ویژگیها و شاخصههاي زمانی– مکانی مطرح درآن است. ویژگیهايی که در نهایت زمان و مکان دیگری(لحظه حال- عالم ملکوت) را در عرصه اندیشه و خیال ميگستراند. بهطوری که جمع اضداد، «همزمانیِ» گذشته، حال وآینده و... از وجوه و شاخصههاي آن است که درکلیه ابعاد وجودی عارف تسری دارد. در این راستا با توجه به نوع مسئله، بررسی پیشینه تحقیق وخلاء در اطلاعات موجود، با استناد بر آراء، اندیشهها و توصیفهاي صوفیه و با هدف گشایشی به سوی معناهای نهفته در عرفان و فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی، دربخش اول از روش توصیفی– تبیینی و سپس در بخش دوم از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
148 - سبكشناسي حكايات قديمي ايراني؛ بررسي عناصر سازنده محتوا و صورت در حكايات قديمي ايراني براساس دو قصه از جامعالحكايات
جمشيد مظاهري آرمان ماناسريانمردم ايران زمين، مردمي با فرهنگ و سنن ريشهدار و کهن هستند. آثار فرهنگ عوام ايرانيان، آثاري است غني و پربار که بازگو کننده بسياري از اعتقادات و باورهاي آنهاست. تاکنون از ديدگاههاي مختلفي به فرهنگ عوام نگريستهاند و آثار ادبي آن را از جنبههاي گوناگون مانند محتوا، ساختا چکیده کاملمردم ايران زمين، مردمي با فرهنگ و سنن ريشهدار و کهن هستند. آثار فرهنگ عوام ايرانيان، آثاري است غني و پربار که بازگو کننده بسياري از اعتقادات و باورهاي آنهاست. تاکنون از ديدگاههاي مختلفي به فرهنگ عوام نگريستهاند و آثار ادبي آن را از جنبههاي گوناگون مانند محتوا، ساختار، سبک، زبان و ... مورد بررسي قرار دادهاند. در نوشتار حاضر با تأکيد بر دو قصه از مجموعه جامع الحکايات، قصههاي شايع در ميان اهالي فرهنگ و گاه عموم مردم را با توجه به اصل "وحدت محتوا و صورت" بررسي کردهايم. اصليترين هدف ما در اين مقاله- که روش کار را از تحقيقاتي از اين دست متمايز ميکند- بررسي چگونگي ارتباط محتوا و صورت است؛ اينکه در طول داستان، محتوا و صورت چگونه يکديگر را تکميل ميکنند و چه فرايندي رخ ميدهد تا داستاني شکل بگيرد و چه عناصري در شکلگيري حکايت قديمي ايراني موثر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
149 - بررسي و نقد روايي گلستان بر اساس نظريه تحليل انتقادي گفتمان
سيامک صاحبي محمدهادي فلاحي نسترن توكلياين نوشتار، جستاري با رويکردي گفتمانشناسانه در زمينة زبانشناسي ادبيات است که به بررسي چگونگي توزيع ساختهاي گفتمانمدار در سطح عبارات، جملات و متن گلستان سعدي ميپردازد؛ تا ميزان صراحت و پوشيدگي مؤلفههاي زباني بهکار رفته در بيان مفاهيم گلستان را مورد مطالعه ق چکیده کاملاين نوشتار، جستاري با رويکردي گفتمانشناسانه در زمينة زبانشناسي ادبيات است که به بررسي چگونگي توزيع ساختهاي گفتمانمدار در سطح عبارات، جملات و متن گلستان سعدي ميپردازد؛ تا ميزان صراحت و پوشيدگي مؤلفههاي زباني بهکار رفته در بيان مفاهيم گلستان را مورد مطالعه قراردهد. اين نوشتار ميکوشد تا از اين گذار، جنبهاي از راز ماندگاري سخن سعدي در گذر زمان را تحليل كند. مقالة حاضر، بر مبنای اين باور که توجه به ساخت گفتماني در بررسي انواع متون ميتواند در شناخت، درک و تفسير هرچه بهتر آن مؤثر افتد و با اتکا به اين امر که گفتمان قطعهاي زباني و بامعناست که از چهار ويژگي نظاممندي، جهتمداري، هدفمندي و کلان زباني برخوردار است؛ دست به بهرهگيري از جنبة زبانشناختی الگوي ون ليوون (1996)، که الگويي مطرح در زمينة تحليل گفتمان انتقادي است، زده است و در صدد پاسخ به اين سؤال است كه چگونه يک اثر با بهرهگيري از مؤلفههاي زباني، محتوا و درونة خود را در ساخت فرهنگي نسلهاي مختلف جاودان ميسازد؟ ازاينرو، مقاله پس از مروري مختصر بر ارتباط زبانشناسي و ادبيات، به بيان مسئله و شيوة بهکار رفته در انجام تحقيق ميپردازد. سپس گفتمان، تحليل گفتمان، گفتمانشناسي انتقادي و الگوي ون ليوون، بهعنوان مفاهيم پايه معرفي و تشريح ميگردند و بهدنباله، مؤلفههاي مطرح در الگوي ون ليوون، تحت دو دسته مؤلفههاي پوشيده و صريح، ارائه و با آوردن مثالهاي متعدد تبيين ميشوند. در ادامه، ضمن تقسيم ساختهاي متني گلستان به دو دسته ساختهاي گفتمانمدار روايي و پيامگزار، متني از باب نخست مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد و نشانداده ميشود که مؤلفههاي گفتمانمدار مبتني بر پوشيدگي از قبيل حذف، منفعلسازي، تشخصزدايي، نوع ارجاعي و طبقهبندي، در مقايسه با مؤلفههاي مبتني بر صراحت، از بسامد بالايي در گلستان برخوردارند. در آخر، پس از محاسبة ميزان رازآلودگي و تبيين آن، چنين استنباط ميشود که يکی از ابعاد راز ماندگاري سخن سعدي بهرهگيري وي از مؤلفههاي گفتمانمدار مبتني بر پوشيدگي (از ديدگاه گفتمانشناسي نه عرفان و ادبيات) است که براي وي اين امکان را فراهمآوردهاست تا بهخلاف بسياري از متون، با بافتزدايي زماني، مکاني، تاريخي، سياسي و پوشيدهکردن کارگزاران، کنشگران و کنشپذيران حکايات، پيام خود را از زبان اينان برجستهکرده و اثر خود را در ورای زمان، براي تمامي عصرها و نسلها جاودان سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
150 - آموزش فعل مركب فارسي به غیرفارسی زبانان
زينب محمد ابراهيمي حسن شاهیپورمقوله فعل مركب از جالبترين، ظريفترين و در عين حال پيچيدهترين بخشهاي پژوهشهاي نحوي است كه توجه بسياري از زبانشناسان و مدرسان آموزش زبان دوم /خارجی را به خود معطوف كرده است. اين پژوهش سعی دارد با استفاده ازتحليل ساختار فعل مرکب فارسي گفتاري معيار در چارچوب نظریة حاک چکیده کاملمقوله فعل مركب از جالبترين، ظريفترين و در عين حال پيچيدهترين بخشهاي پژوهشهاي نحوي است كه توجه بسياري از زبانشناسان و مدرسان آموزش زبان دوم /خارجی را به خود معطوف كرده است. اين پژوهش سعی دارد با استفاده ازتحليل ساختار فعل مرکب فارسي گفتاري معيار در چارچوب نظریة حاکمیت و مرجعگزینی و نیز با استفاده از شيوههاي نوين و علميآموزش زبان و واژه، راهکار علمي و کارآمدی جهت آموزش فعل مرکب فارسي به غيرفارسيزبانان به دست دهد. بر طبق این پژوهش، فعلهاي مركب فارسي گفتاري معيار را میتوان به لحاظ تعداد موضوعهاي آن به دو دسته يك موضوعي و چند موضوعي تقسيم كرد. براي آموزش فعل مرکب به غير فارسي زبانان، بهتر است در سطح مبتدي از فعلهاي مرکب يک موضوعي و در سطوح بالاتر از فعلهاي مرکب با موضوعهاي بيشتر استفاده کرد. بعلاوه استفاده از متنهاي گفتاري که بهصورت طبيعي و به منظور ايجاد ارتباط تهيه شدهاند مناسبتر به نظرمیرسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
151 - پیامک، اسپرانتویی(1) نوین؛ بررسی ساختاری- محتوايی
ليلا شريفيمقاله حاضر به بررسي پیام کوتاه و زبانی ميپردازد. که حاصل مخففسازی جوانانی است که از تلفن همراه استفاده میکنند، ميپردازد. اختصارسازی انواعی دارد، اما آنچه در این مقاله بدان اشاره میشود اختصار و کوتاهشدگی مختص پيامك است كه جوانان برای غلبه بر سختی تایپ و اتلاف وقت م چکیده کاملمقاله حاضر به بررسي پیام کوتاه و زبانی ميپردازد. که حاصل مخففسازی جوانانی است که از تلفن همراه استفاده میکنند، ميپردازد. اختصارسازی انواعی دارد، اما آنچه در این مقاله بدان اشاره میشود اختصار و کوتاهشدگی مختص پيامك است كه جوانان برای غلبه بر سختی تایپ و اتلاف وقت مبدع آن شدهاند. خالق ادبیاتی که قواعد زبانی را در هم شکسته و وارد حوزه جدیدی از کلام شده است و به شدت قوانین حاکم بر تلفظ و دستور زبان معیار را نادیده میگیرد. زبانی که محدودیتهای مرزهای جغرافیایی را نمیبیند و نشانی از جهانیشدن به همراه آورده است. اين پژوهش نشان ميدهد كه حذف حروف در پيامك منظم و قابل پيشبيني است و قواعد آن تحت كنترل دو اصل واجشناختي «شكل و زمينه» (درسلر1996) و «قوي-قويتر» (دونگان 1985/1978) ميباشد. نتايج نشان ميدهند كه اصول واجشناختي، فرايند كاهش طول كلمات پيامك را البته بدون در نظر گرفتن سطح هموندي يا نواختي، در كنترل دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
152 - نگرش دینی شاعران دورة مشروطه
محمد غلامرضایی زهره ملّاکیدر دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری ا چکیده کاملدر دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظهکاران مخالف تجدد و مشروطهخواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تأمل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسيده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار میدهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه میداند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنتهای دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تأکید میکند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنتهای دینی میپذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنتها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تأکید میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
153 - سنخشناسي و وجوه تمايز قصص قرآني
ابوالفضل حریاين مقاله، سنخشناسي و وجوه تمايز قصص قرآني و واژگان مرتبط با آن، مانند خبر و حديث را از برخي ژانرهاي روايي از قبيل افسانه، اسطوره و گزارشهاي تاريخي بررسي و تحليل ميكند. بر اين اساس ابتدا به لزوم تبارشناسي اين ژانرها اشاره ميشود و سپس، تبار واژگان اصلي مرتبط با واژة چکیده کاملاين مقاله، سنخشناسي و وجوه تمايز قصص قرآني و واژگان مرتبط با آن، مانند خبر و حديث را از برخي ژانرهاي روايي از قبيل افسانه، اسطوره و گزارشهاي تاريخي بررسي و تحليل ميكند. بر اين اساس ابتدا به لزوم تبارشناسي اين ژانرها اشاره ميشود و سپس، تبار واژگان اصلي مرتبط با واژة قصص قرآني در پرتو اشاره به آيات و منابع معتبر بررسي ميشود. همچنين نويسنده در ادامه، به سنخشناسي وجوه تمايز قصص قرآني از افسانه، اسطوره، قصة عاميانه و گزارشهاي تاريخي ميپردازد. با اين توجه انواع قصص قرآني گرچه در نقل داستان و در داستانپردازي ممكن است با اين گونه ژانرهاي روايي مرز مشترك جزيي پيدا كنند، يك نكته مسلم است و آن اينكه اين داستانها از هر سنخي باشند، از جانب خداوند بر قلب پيامبر وحي شده است، پس امكان ناراست و خرافي بودن آنها به تماميمنتفي است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
154 - مولوی و میل به «جاودانگی» در مثنوی معنوی
منصور پیرانیمرگ و نیستی که به گونهای با مذهب و اندیشههای مذهبی پیوند دارد از مفاهیمی است که همواره انسان را در جوش و هیجان نگه داشته است. انسان از آغاز آفرينش همواره رؤياها و انديشههاي بزرگي را در درون خود پرورده، همين آرزوها و رؤياها سبب رشد و تعالي او گشته است، و آنجا كه رؤيا چکیده کاملمرگ و نیستی که به گونهای با مذهب و اندیشههای مذهبی پیوند دارد از مفاهیمی است که همواره انسان را در جوش و هیجان نگه داشته است. انسان از آغاز آفرينش همواره رؤياها و انديشههاي بزرگي را در درون خود پرورده، همين آرزوها و رؤياها سبب رشد و تعالي او گشته است، و آنجا كه رؤياها و آرزوهايش عملي نشده است، با پرداختن افسانهها و ساختن شخصيتهاي اسطورهاي، رؤياهاي خود را تحقق بخشيده است. يكي از اين رؤياهاي شگفت انسان ميل به «جاودانگي» يا آرزوي «بي مرگي» است كه هم در اساطير قومي و ملي بازتاب يافتهاست مانند افسانة گيل گمش، آشيل(آخيليوس) رويينْ تني اسفنديار؛ و هم در روايات ديني مثل اسطورة خضر منعكس شده است. اين انديشه و تخيّل همواره انسان را به جستجوي يافتن راهي براي تحقق آن كشانده است. آثار ماندگار تاريخ انديشة بشر، جست و جوها و يافتههاي او را به زبان هنر باز مينمايد. مثنوي مولوي يكي از اين نمونههاست. مولوي با الهام از قرآن و احاديث قدسي، بنياد هستي را بر عشق (حبّ) ميداند و به واسطة جوهر مشترك يعني روح الهي دميده در وجود انسان به نوعي تجانس ميان او و خدا باور دارد. او معتقد است انسان بهخاطر همين جوهر مشترك ميتواند وجود جسماني خود را نيز خاصيت روح ببخشد و به خداگونگي و جاودانگي برسد. در اين مقال «ميل به جاودانگي» در انديشة مولوي با توجه به منبع الهام مولوي و با استشهاد به پارهاي از حكايات و ابيات مثنوي و شواهدي از ديوان شمس به اجمال بررسي شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
155 - خاستگاه اطوار و سرشت انسان در مثنوي
بخشعلی قنبریانسان از موضوعات كليدي در آثار مولوي بهويژه مثنوي است. مولوي انسان را عبارت از ديدهاي ميداند كه آفريده شده تا به خدا نظر کند و از آن حظ وافر ببرد. گوهر وجودي او در انديشه خلاصه ميشود؛ انديشهاي كه تنها موضوع آن خداوند است. بیشک درباره انسان این سؤال را میتوان طرح چکیده کاملانسان از موضوعات كليدي در آثار مولوي بهويژه مثنوي است. مولوي انسان را عبارت از ديدهاي ميداند كه آفريده شده تا به خدا نظر کند و از آن حظ وافر ببرد. گوهر وجودي او در انديشه خلاصه ميشود؛ انديشهاي كه تنها موضوع آن خداوند است. بیشک درباره انسان این سؤال را میتوان طرح کرد که خاستگاه اولیه او چه بوده است؟ منظور از خاستگاه اولین، منشأ انسان است. در ادیان وحیانی و مکاتب عرفانی متأثر از آنها خاستگاه چنین انسانی از گل و نخستین مصداق او آدم است. پس از طی این مرحله این سؤال طرح میشود که انسان برای رسیدن به وضعیت کنونی چه مراحلی را طی کرده است؟ جواب این سؤال با عنوان تبار مورد بررسی قرار گرفته است. مولوی در میان تبار انسان مراحل گوناگونی طرح میکند. طی این مراحل انسان را وارد دوره جدید زندگیاش کرده و او را با این سؤال مواجه کرده است که وضع کنونی انسان چگونه است؟ پاسخ این سؤال را در سرشت آدمی باید جست که مولوی سرشت آدمی را دوگانه میداند. خلاصه آن که تمام این مسائل در مثنوی منعکس شده است. آفريده شدن انسان از خاكهاي مختلف نماد وجود استعدادها و خوهاي مختلف در اوست. اما در عین حال در وجود این انسان کاخی نهاده شده که نشیمنگاه خدا و روح دمیده شده در او نشانة حضور خدا در این کاخ است. اين روح مراتبي دارد كه نباتي، حيواني و قدسي از جمله آنها است. از نظر مولوي انسان علت غايي هستي است هر چند كه در ظاهر پس از همه موجودات آفريده شده است. اگر او بتواند به خودشكوفايي برسد استعداد تعالي پيدا خواهد كرد و این تعالي او را در كنار خدا خواهد نهاد و خدا نمايي و خداگونه شدن نتيجة محتوم چنين سيري خواهد شد. در سایه چنین دگردیسی است که انسان از گیاه، حیوان و فرشته فراتر رفته، جایگاه بالاتری پیدا میکند؛ زیرا سه مرتبه وجودی یاد شده را طی کرده است در حالی که آنها هر کدام در وضعیت ثابتی باقی ماندهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
156 - تاج المآثر و کشف ابیاتی فراموش شده از چند دیوان
طاهره خوشحال دستجردي غلامحسين شريفي ولداني مهدي فاموري عليرضا شادآرامکتاب تاريخي – ادبي "تاج المآثر" کهنترين منبع تاريخ غوريان است که مؤلف آن، حسن نظامی نیشابوری خود در دستگاه حکومت غوريان هند ميزيسته است. تاج المآثر که در سال 602 هـ .ق به رشتة تحرير درآمده، علاوه بر اهميت تاريخي، از اهميت ادبي بسيار نيز برخوردار است. بهرهگيري فراوا چکیده کاملکتاب تاريخي – ادبي "تاج المآثر" کهنترين منبع تاريخ غوريان است که مؤلف آن، حسن نظامی نیشابوری خود در دستگاه حکومت غوريان هند ميزيسته است. تاج المآثر که در سال 602 هـ .ق به رشتة تحرير درآمده، علاوه بر اهميت تاريخي، از اهميت ادبي بسيار نيز برخوردار است. بهرهگيري فراوان از صنايع ادبي و استشهاد بسيار به اشعار تازي و پارسي، از بارزترین ویژگیهای این کتاب است؛ آنگونه که به گفته ملک الشعرای بهار هیچ یک از آثار متقدمان به اندازه تاج المآثر شاهد شعری از قدما ندارد. بدین ترتیب یکی از استفادههایی که میتوان از این کتاب برد، بازشناسی ابیات و اشعار مفقود و فوت شده از ديوانهاي شعرای سرشناس است. آنچه نويسندگان در این مقاله به اجمال بدان پرداخته، مقایسهای میان ضبط ابیات شاعران شناخته شده در تاج المآثر و همان ابیات در دیوانهای مصحَّح است. بدیهی است که این مقایسه در کشف و تصحیح اشعار شاعران مورد نظر بسیار مؤثر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
157 - بومیگرایی و تأثیر آن بر ادبيات داستاني معاصر ایران(1357ـ 1320) *
عليرضا صدیقیبوميگرايي واكنش روشنفكراني بود كه ميخواستند مخاطبان خود را به اصالتها و ريشههايشان توجه دهند، بنابراين كشورهاي فراواني كه در معرض استعمار قرار داشتند، به اين موضوع توجه كردند و طبيعتاً جريانهاي گوناگون روشنفكري در ايران نيز به آن بيتوجه نماندند. در بررسي جريانها چکیده کاملبوميگرايي واكنش روشنفكراني بود كه ميخواستند مخاطبان خود را به اصالتها و ريشههايشان توجه دهند، بنابراين كشورهاي فراواني كه در معرض استعمار قرار داشتند، به اين موضوع توجه كردند و طبيعتاً جريانهاي گوناگون روشنفكري در ايران نيز به آن بيتوجه نماندند. در بررسي جريانهاي داستاني پيش از انقلاب، با جريان بوميگرايي مواجهيم، جرياني كه معمولاً منتقدان به آن توجه نكردهاند. در داستانهاي اين جريان به نقد بيگانگان و دولت همراه با بيگانگان و توجه دادن مردم به ريشههاي خود توجه شده است. در اين مقاله ضمن نظري مختصر به شرايط تاريخي، اجتماعي، فرهنگي و ادبي ايران در سالهاي 1320 تا 1357مؤلفههاي موجود در داستانهاي اين جريان برشمرده شدهاست. بيگانهستيزي، توجه به هويت ايرانياسلامي و تقابل اين مؤلفهها با موضوع مدرنيسم از عمدهترين مؤلفههاي داستانهاي بوميگراست. بررسيها نشان ميدهد توجه به جريان بوميگرا در دهه 20 و 30 شمسي كمتر از دهه 40 به بعد است. سياستهاي محمدرضا پهلوي در اين دو دهه و نوع برخورد او با روشنفكران شرايطي را رقم ميزند كه در نهايت منجر به بيتوجهي به اين جريان در دهههاي 20 و 30 ميشود. تأثيرات جريانهاي روشنفكري بخصوص تفكرات آلاحمد و شريعتي و تغيير شرايط كشور از سال 42 به بعد به اين جريان در دهههاي 40 و 50 رونق ميبخشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
158 - طبقات طبيعي در واكههاي زبان فارسي
عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا بهرام هادیانهدف از نگارش این مقاله بررسی واکههای زبان فارسی و تفاوتهای واجآرایی آنهاست. بسیاری از زبانشناسان معتقدند که واکههای زبان فارسی دو دستهاند: گروه اول واکههای کشیده // هستند که دو جایگاه زمانمند را به خود اختصاص می دهند و به لحاظ طول زمان تلفظ و تولید، دو برابر چکیده کاملهدف از نگارش این مقاله بررسی واکههای زبان فارسی و تفاوتهای واجآرایی آنهاست. بسیاری از زبانشناسان معتقدند که واکههای زبان فارسی دو دستهاند: گروه اول واکههای کشیده // هستند که دو جایگاه زمانمند را به خود اختصاص می دهند و به لحاظ طول زمان تلفظ و تولید، دو برابر واکههای کوتاه هستند. گروه دیگر واکههای کوتاه // هستند که یک جایگاه زمانمند را به خود اختصاص می دهند. اما تفاوت کشش واکهها در گفتار و نوشتار زبان فارسی محسوس نیست و تنها در تقطیع اوزان اشعار فارسی که دارای افاعیل عروضی هستند از جمله آثار حافظ، سعدی، مولوی، این نوع کشش مورد توجه قرار میگیرد و با توجه به کوتاهی و بلندی یا کشیدگی هجا این تقطیع انجام میشود. روشی که در این مقاله اتخاذ شده است، بررسی دو طبقه بودن واکههای زبان فارسی به لحاظ واجآرایی (phonotactic) است. در این مقاله سعی شده است خوشههای همخوانی که بعد از شش واکۀ زبان فارسی به کار میروند در ساختهای مختلف بررسی شوند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد که واکههای // یک طبقۀ طبیعی و واکههای // یک طبقۀ طبیعی دیگر را تشکیل میدهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
159 - جلوهها و كاركردهاي نمود فعل در زبان فارسي
مریم مجیدینمود از ويژگيهاي ساختاري و معناشناختي فعل است كه در بين دستور زباندانان ايراني، نخستين بار در بحث ويژگيهاي فعل در زبان فارسي باستان، مورد توجه پرويز ناتل خانلري قرار گرفته است. پس از آن اين مبحث به دستور زبان فارسي معيار نيز راه يافت و در سالهاي اخير در مقالهها و چکیده کاملنمود از ويژگيهاي ساختاري و معناشناختي فعل است كه در بين دستور زباندانان ايراني، نخستين بار در بحث ويژگيهاي فعل در زبان فارسي باستان، مورد توجه پرويز ناتل خانلري قرار گرفته است. پس از آن اين مبحث به دستور زبان فارسي معيار نيز راه يافت و در سالهاي اخير در مقالهها و نيز كتابهاي درسي دستور زبان فارسي جنبههايي از آن مطرح شد. با اين همه در منابع يادشده تماميجلوهها و كاركردهاي اين مقوله چنان كه بايد تبيين نشده و در مواردي نيز با عناوين ديگري مورد بحث قرار گرفته است. تجربة نويسنده درتدريس دستور زبان نشان ميدهد دانشجويان زبان و ادبيات فارسي يا تمايزي بين نمود و مقولههاي زمان و وجه فعل قايل نيستند و يا به درستي جنبهها و كار كردهاي نمود فعل را در نمييابند. اين نوشته كوششي در تبيين جنبهها و مرزهاي مقولة دستوري نمود و انواع گوناگون آن در زبان فارسي معيار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
160 - بررسي ريشه شناختي دو جاينام در استان همدان (نهاوند و آدراپانا)
محمدمهدي احدياننامهای جغرافیایی مجموعة بزرگی از واژگان هستند. این نامها که در طول قرنها پدید آمدهاند، جاینام (Toponym) نامیده میشوند. بررسی جاینامها از آن روی اهمیت دارد که میتواند در آشکار ساختن بسیاری از حقایق تاریخی پنهان که جز نام، اثری از آنها به جای نمانده است پژوهشگران چکیده کاملنامهای جغرافیایی مجموعة بزرگی از واژگان هستند. این نامها که در طول قرنها پدید آمدهاند، جاینام (Toponym) نامیده میشوند. بررسی جاینامها از آن روی اهمیت دارد که میتواند در آشکار ساختن بسیاری از حقایق تاریخی پنهان که جز نام، اثری از آنها به جای نمانده است پژوهشگران را یاری دهد. جاینامها به عنوان واحدهای زبانی در معرض همة تغییراتی هستند که در حوزة زبان روی میدهد. در بررسی جاینامها کوشیده میشود بر پايه روشهاي زبانشناسيِ تاريخي- تطبيقي و با توجه به اطلاعات تاريخي و جغرافیایی مربوط به مکانها، ريشهشناسي جامعی از این واژگان عرضه شود. اين مقاله به بررسی تاریخی-ریشهشناختی دو جاينام «نهاوند» و «آدراپانا» در استان همدان پرداخته است. نتیجه این بررسی نشان دهندة ارتباط میان جاینام باستانی نسا و نام شهر نهاوند و کمک به آشکار شدن مکانِ جاینامهای باستانی نسا و آدراپانا در سرزمین ماد است که از دیدگاه باستانشناسی و جغرافیای تاریخی نیز اهمیت دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
161 - تلفن همراه به عنوان رسانه مكتوب: مطالعهاي گفتماني از متون طنز پيام كوتاه فارسي
بهروز محمودی بختیاری آرزو آديبيكاستفاده روزافزون از تلفن همراه در جامعه امروز، با توجه به امكاناتي كه خدمات آن در اختيار ميگذارد، ارتباطات فردي و كلامي ما را دگرگون كرده است. ارزاني نسبي خدمات پيام كوتاه نسبت به مكالمات، در كنار امكان ارسال گروهي پیام به تعداد زياد باعث شده است كه فرهنگ جديدی در استف چکیده کاملاستفاده روزافزون از تلفن همراه در جامعه امروز، با توجه به امكاناتي كه خدمات آن در اختيار ميگذارد، ارتباطات فردي و كلامي ما را دگرگون كرده است. ارزاني نسبي خدمات پيام كوتاه نسبت به مكالمات، در كنار امكان ارسال گروهي پیام به تعداد زياد باعث شده است كه فرهنگ جديدی در استفاده از پيام كوتاه به ويژه در ميان جوانان پديد آيد و تلفن همراه عملاً به رسانهاي مكتوب مبدل شود. اين پژوهش با توجه به اهميت اين شيوه نوين ارتباطي، به بررسي يكي از مهمترين كاركردهاي استفاده از پيام كوتاه يعني طنزهاي ارسالي میپردازد و عوامل اصلي ايجاد طنز را بررسي ميكند. هدف آن است که رایجترین کاربردهای طنز و گرایشهای غالب ناظر بر شکلگیری این گونه شوخیها از منظر تجزیه و تحلیل کلام بررسی شود. نويسندگان با بررسی دادههای موجود دریافتند که در شمار بیشتری از پیامکهای ارسالی اصول همکاری گرایس به صور مختلفي نقض شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
162 - نمادانگاري قصيده عينيّه ابنسينا و بازتاب آن در انديشه عارفان مسلمان
علی فتح اللهی علي نظريچگونگي هبوط روح آدمي از عالم علوي و نزول آن در قفس جسماني، از مباحث غامض فلسفی و عرفانی است. دوگانگي ميان جان لطیف و جسم کثیف از موضوعات مورد بحث در بيشتر مكاتب فكري- فلسفي و عرفاني است. در این زمینه ابن سینا با دفاع از نظریهی «دوگانگی روح و تن» مانند بسیاری عرفای مسلم چکیده کاملچگونگي هبوط روح آدمي از عالم علوي و نزول آن در قفس جسماني، از مباحث غامض فلسفی و عرفانی است. دوگانگي ميان جان لطیف و جسم کثیف از موضوعات مورد بحث در بيشتر مكاتب فكري- فلسفي و عرفاني است. در این زمینه ابن سینا با دفاع از نظریهی «دوگانگی روح و تن» مانند بسیاری عرفای مسلمان، از پیشگامان تصویر هبوط روح در جسم به صورت نمادین است. قصيدهي عينيهي ابنسينا نيز در بين آثار انديشمندان مسلمان، در زمرهي آثاری بهشمار ميآيد كه با زبان نمادين به تبیین دوگانگي روان و بدن ميپردازد. اين نوشتار به بيان رمزپردازي، چگونگي شکل گیری آن و عوامل مؤثردر پيدايش داستانهاي رمزي- عرفاني در آثار متفكران مسلمان ميپردازد. مطالعهی منشأهای گنوسی، نوافلاطونی و اخوان الصفا درقصیده و تأثير آن بر مفاهيم عرفاني و تطبيق بيان نمادين اين قصيده با مفاهيم صوفيانهي عارفان مسلمان در کنار پردازش تعلّق روح به عالم بالا، هبوط غیر ارادی آن و بیان دوگانگی تن و جان و چگونگی رابطهی آن دو با هم، ازديگر موضوعات مورد بحث در اين مقاله است. در پایان به بررسی راههای رهایی نفس لطیف باقی، از اسارت زندان جسم فانی خواهیم پرداخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
163 - سفر در متون نثر عرفاني
هوشنگ محمدي افشارمنشأ اصلي عرفان و تصوف اسلامي، قرآن و سيرهي نبوي است و بناي آن بر زهد و اخلاص همراه با چاشني عشق و محبّت نهاده شده است. از جمله آداب و مسائلي كه همواره در دو جنبهي ظاهري و روحاني مورد توجه و اختلاف نظر و ذوق میان مشايخ و محققان صوفيه بوده، «سفر» است. در نوشتهي حاضر چکیده کاملمنشأ اصلي عرفان و تصوف اسلامي، قرآن و سيرهي نبوي است و بناي آن بر زهد و اخلاص همراه با چاشني عشق و محبّت نهاده شده است. از جمله آداب و مسائلي كه همواره در دو جنبهي ظاهري و روحاني مورد توجه و اختلاف نظر و ذوق میان مشايخ و محققان صوفيه بوده، «سفر» است. در نوشتهي حاضر بر مبناي متون نثر صوفيانهي فارسي، به بررسي و تبيين سفر ظاهر، از نخستين دورهي پيدايش عرفان و تصوف تا اواخر سدهي هشتم هجري ميپردازيم و انواع سفر، انگيزه ها، فوايد، اهداف و مقاصد و لوازم سفر را همراه با ديدگاههاي متصوفه و شخصيت هاي نامدار هر دوره در ارتباط با اين مسئله بررسي ميكنيم. در اين جستار، علاوه بر استناد به قرآن كريم و احاديث و روايات مأثوره، به شيوهي كتابخانه اي و براساس فنّ توصيف و تحليل محتوا، به منابع نظري تصوف و عرفان و شرح احوال و سخنان بزرگان صوفيه ، از سدهي پنجم تا هشتم ارجاع داده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
164 - ارتباطات حكمرانان در دو دوره اسطورهاي و پهلواني شاهنامه فردوسي
سيدمحمد دادگران مريم صادقي گیوی خديجه ططريارتباطات را ميتوان عمل انتقال مفاهيم يا انتقال معاني و تبادل پيامها برشمرد. آنچه ارتباطات انساني را از ارتباط ديگر موجودات زنده متمايز و مشخص ميسازد، بهكارگرفتن اصول و معيارهايي براي ارتباط بهتر و موفقتر و توانايي انسان در خلق و استفاده از نمادها است. اين مقاله در چکیده کاملارتباطات را ميتوان عمل انتقال مفاهيم يا انتقال معاني و تبادل پيامها برشمرد. آنچه ارتباطات انساني را از ارتباط ديگر موجودات زنده متمايز و مشخص ميسازد، بهكارگرفتن اصول و معيارهايي براي ارتباط بهتر و موفقتر و توانايي انسان در خلق و استفاده از نمادها است. اين مقاله در تبيين سير ارتباطات انساني در شاهنامه فردوسي تا پايان دوره پهلواني است. ارتباطات انساني در شاهنامه بر سه نوع: ارتباطات حكمرانان، پهلوانان و مردم قابل تقسيمبندي است كه در اين مقاله فقط به ارتباط حكمرانان ميپردازيم. ارتباطات حكمرانان در شاهنامه را ميتوان در پنج بخش قرار داد كه عبارتند از: ارتباط حكمرانان باخود و ديگران، ارتباط حكمرانان با خدا، ارتباط حكمرانان با طبيعت، ارتباط حكمرانان با ماورا طبيعت و ارتباط حكمرانان با موجودات ماورايي. مهمترين اهداف ارتباطي كه دراين مقاله مورد بحث قرار گرفته، عبارت است از: انواع ارتباطات حكمرانان، اهداف ارتباطي آنان و نتايج ارتباط آنان. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
165 - تأثير حافظ در ادبيات مجاري
حافظ، نمايندهي اوج اعجاز زبان فارسي است. شعر او، حكايتگر وسعت روح آدمي و نماد ژرفايي و پرمعنايي زيست اوست كه از عشق و صدق تعليم گرفته است؛ ازاينرو، هرچند تعابير چند وجهي و شبكهي درهمتنيدهي موسيقي لفظي و معنوي كلامش، قابل ترجمان نيست ولي رنگ آشناي دنياي او را هر ان چکیده کاملحافظ، نمايندهي اوج اعجاز زبان فارسي است. شعر او، حكايتگر وسعت روح آدمي و نماد ژرفايي و پرمعنايي زيست اوست كه از عشق و صدق تعليم گرفته است؛ ازاينرو، هرچند تعابير چند وجهي و شبكهي درهمتنيدهي موسيقي لفظي و معنوي كلامش، قابل ترجمان نيست ولي رنگ آشناي دنياي او را هر انسان انديشمندي درمييابد و ميپسندد و شيفتهوار قدم به جهان برساختهي او مينهد. اروپائيان از قرن هفدهم ميلادي با ادبيات فارسي آشنا شدند. زمينهساز اين آشنايي ترجمهي اشعار فردوسي، حافظ، خيام و سعدي به زبانهاي غربي بود. مردم مجارستان، نخستين بار به سال 1771م. به همت كرولي رويتسكي سفير امپراتوري اتريشـ مجارستان در خاورميانه، حافظ و اشعار وي را شناختند. اشعاري كه رويتسكي از ديوان حافظ برگزيده بود، مورد توجه شاعران و اديبان مجاري قرار گرفت. پس از رويتسكي، چند نفر ديگر از اديبان مجاري كه با زبان و ادب فارسي آشنايي يافتند، بخش ديگري از غزليات حافظ را در فاصلهي قرن هجدهم تا سالهاي اخير ترجمه كردند. اين ترجمهها، گاه در مجموعههاي مستقل و گاه در جُنگهايي همراه با ترجمهي اشعار ديگر شاعران ايراني و حتي شرقي منتشر شدهاند. در اين مقاله، براي نخستين بار در ايران به ترجمهي شعر حافظ در ادبيات مجاري پرداخته ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
166 - كارنامهيخيامپژوهي درسده چهاردهم
كاووس حسنلي سعيد حسامپوردربارهي دانشمند و سخنسراي بلند آوازهي ايراني، حكيم عمر خيام نيشابوري و آثار برجستهياو به ويژه شعرش، نوشتههاي گوناگون پديد آمده است، اما در گسترهي خيام پژوهي هنوز جاي بسياري از پژوهشهاي بايسته و مطالعات بنيادي خالي است. در نگاهي كلي به آثاري كه درايران درپيوند با چکیده کاملدربارهي دانشمند و سخنسراي بلند آوازهي ايراني، حكيم عمر خيام نيشابوري و آثار برجستهياو به ويژه شعرش، نوشتههاي گوناگون پديد آمده است، اما در گسترهي خيام پژوهي هنوز جاي بسياري از پژوهشهاي بايسته و مطالعات بنيادي خالي است. در نگاهي كلي به آثاري كه درايران درپيوند با خيام پديد آمده است، ميتوان اين كارنامه را به پيش ازسال 1300خورشيدي وپس از آن تقسيم كرد: در بخش نخست، درمنابع و اسنادكهن، مطالب ضد و نقيض دربارهي خيام فراوان است و درشكلگيري و گسترش پژوهشهاي بخش دوم، ترجمهي انگليسي ادواردفيتزجرالد از رباعيات خيام، جايگاه ويژهاي دارد؛ زيرا افزون بر اينكه اين ترجمه، توجه جهانيان را به خيام و ايران جلب كرد، بسياري از پژوهشگران ايراني را نيز برانگيخت تا با دقت و درنگ بيشتري به زندگي و شخصيتخيام بپردازند و البته ضد و نقيضهايي كه در اسناد ومنابعكهن وجود داشت و همچنين شيوهي نگرش خيام پژوهان موجب شد رويكردهاي گوناگون درگسترهي خيامشناسي معاصر پديدآيد. نويسندگان اين مقاله در يك طرح پژوهشي گسترده، نزديك به سه سال به شناسايي، معرفي و بررسي تمامي آثاري پرداختند كه درسدهي چهاردهم (از سال 1300تا پايان سال1380خورشيدي) در پيوند با خيام در ايران پديد آمده، يا از زبانهاي ديگر به فارسي برگردانده شده است. آنچه در اين مقاله به آن پرداخته ميشود، بررسيكلي كارنامهي خيام پژوهي درسدهي چهاردهم است كه با ارائهي جدولها و نمودارهاي زماني و موضوعي بازنموده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
167 - پری زادگان نباتی
سيد محمد برفراز زير مجموعههاي ژانر قصهي پريان، ميتوان به نوع قصههايي اشاره كرد كه در طبقه بندي آرنه - تامپسون جاي ميگيرند. روایت کلی این قصهها، معمولاً حكايت پسر جواني است كه با دسترسي به باغي جادويي، صاحب ميوههايي ميشود كه با شكافتن هريك از آنها ، پري زادهاي زيبار چکیده کاملاز زير مجموعههاي ژانر قصهي پريان، ميتوان به نوع قصههايي اشاره كرد كه در طبقه بندي آرنه - تامپسون جاي ميگيرند. روایت کلی این قصهها، معمولاً حكايت پسر جواني است كه با دسترسي به باغي جادويي، صاحب ميوههايي ميشود كه با شكافتن هريك از آنها ، پري زادهاي زيبارو سر برميآورد. از اين نوع قصهها، روايتهاي مختلفي درنقاط مختلف جهان وجود دارد. در اين مقاله، با استفاده از روش اسنادي و كتابخانهاي، قصههاي مربوط به اقوام مختلف (با اين درونمايه) را گردآوردهايم و به شيوهي توصيفي– تفسيري، قواعد حاكم بر اين گونه قصهها را بررسي ميكنيم تا بُنمايههاي مشترك و جهاني آنها را با عنايت به خاستگاههاي اسطورهايشان تبيين كنيم .يافتههاي مقاله نشان ميدهد كه اين قصهها و اسطورههايي كه منشأ آنها هستند، بازتاب تخيل بشر دربارهي جاندار پنداری طبيعت به شمارميآيند. ازسويي باغ جادويي كه قهرمان قصه به آن ميرسد، ميتواند شمايلي اسطورهاي از بهشت گمشده باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
168 - بررسی انتقادی معنا و اندیشههای بیدل در آیینهی یک غزل
علی محمدیآوازه و بزرگی بیدل تنها به شيوهي بيان و پیچ و خمهاي زبانی او ختم نمیشود، بلكه برخی از شکوه و جلال و جذابیت شعر او به اندیشهاش مربوط است که به مثابهی زبانش پر رمز و راز است. اگر بپذیریم که در حوزهی معنا و اندیشهی بیدل نیز برجستگی و خصوصیتهای سبکی هست، میتوان پرس چکیده کاملآوازه و بزرگی بیدل تنها به شيوهي بيان و پیچ و خمهاي زبانی او ختم نمیشود، بلكه برخی از شکوه و جلال و جذابیت شعر او به اندیشهاش مربوط است که به مثابهی زبانش پر رمز و راز است. اگر بپذیریم که در حوزهی معنا و اندیشهی بیدل نیز برجستگی و خصوصیتهای سبکی هست، میتوان پرسید که این دگرگونیها در قالب غزل چگونه خود را نشان داده است؟ اگر غزل، آیینهی تغزل و سخنان غنایی است، عشق و اندیشه در آن چگونه با هم گره خورده است؟ آیا از نظر اندیشه میتوان غزل بیدل را نوعی غزل خاص نامید؟ در این مقاله با طرح یکی از غزلهای پرآوازهی بیدل، به نقد اندیشههای مندرج در اين غزل پرداختهایم. حاصل این پردازش نیز این است که چنان که شعر سبک هندی در قالب گفتار و فرم متحول و دگرگون شده است، از جهت اندیشه و فکر نیز این تحول در نمونههای بارز شعر سبک هندی که سرودههای بیدل یکی از نمایندگان پرآوازهی آن است، دیده میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
169 - تحول فرهنگ گفتاري به نوشتاري زنان (از عصر ناصري تا مشروطه)
مریم عاملی رضاییدر تاریخ ادبی ایران، نمونههای شعری باقی مانده از زنان بسیار بیشتر از نوشتههای منثور آنان است. تا پیش از دورهي ناصری، معدود نوشتههای نثر زنان در رسالات فقهی و ادعیه و اوراد خلاصه میشود. از دورهي ناصرالدین شاه، تعدادی نامه از زنان درباری، دو سفرنامه و یک رسالهي انت چکیده کاملدر تاریخ ادبی ایران، نمونههای شعری باقی مانده از زنان بسیار بیشتر از نوشتههای منثور آنان است. تا پیش از دورهي ناصری، معدود نوشتههای نثر زنان در رسالات فقهی و ادعیه و اوراد خلاصه میشود. از دورهي ناصرالدین شاه، تعدادی نامه از زنان درباری، دو سفرنامه و یک رسالهي انتقادی – اجتماعی به جا مانده است. شیوهي نگارش این متون بیانگر این واقعیت است که زنان آن دوره با قالب رسمی نگارش مکتوب فاصلهي زیادی داشتهاند. این نوشتهها در حوزهای زنانه و خصوصی به تحریر درآمده است و زبان آن، زبانی گفتاری است. در دورهي مشروطه، به موازات حضور زنان در اجتماع، شاهد حضور جدیتر آنان در عرصهي نثر هستیم. درج نامههای زنان در روزنامههای این دوره و انتشار نشریات ویژهي زنان، جایی در فضای نوشتاری برای آنان گشود و زبان زنان وارد حوزهي عمومي شد و پالایش یافت. بیپروایی و صراحتی که تحت تأثیر فضا و محیط مانوس زنانه و ادبیات گفتاری در میان آنان وجود داشت، جای خود را به عفت کلام و پاکسازی زبان از لغاتی داد که در فضای عمومی جایگاه مطلوبی نداشت. به این ترتیب کلامی پیراسته، پرده پوشیده و تربیت یافته شکل گرفت که از فرهنگ حاکم و رایج پیروی میكرد و نگاشتههای زنان از حوزهي خصوصی زنانه به حوزهي عمومی اجتماع راه یافت. لذا میتوان گفت حضور زن در اجتماع با گذار از ادبیات گفتاری به ادبیات نوشتاری و حضور در فرهنگ مکتوب مصادف گشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
170 - "ديگري" و نقش آن در داستانهاي شاهنامه
كاظم دزفوليان راد عیسی امنخاني«دیگری» مفهومی است که توجه به آن با آثار کسانی چون هوسرل، هایدگر، سارتر(در حوزه ی فلسفی) و باختین(در حوزه ی ادبی) آغاز گردید. توجه به اين مفهوم، سبب ایجاد چشماندازهای جدیدی در مباحث فلسفی و ادبی گردید. نویسندگان این مقاله، با استفاده از آرا باختین و جایگاه «دیگری» در ا چکیده کامل«دیگری» مفهومی است که توجه به آن با آثار کسانی چون هوسرل، هایدگر، سارتر(در حوزه ی فلسفی) و باختین(در حوزه ی ادبی) آغاز گردید. توجه به اين مفهوم، سبب ایجاد چشماندازهای جدیدی در مباحث فلسفی و ادبی گردید. نویسندگان این مقاله، با استفاده از آرا باختین و جایگاه «دیگری» در اندیشه ی او، داستان هایي از شاهنامه را كه رستم در آنها حضور دارد، بازخوانی کرده؛ افقهای تازه ای پیش روی خوانندگان گشودهاند. بر این اساس داستان های شاهنامه را می توان به سه دسته ی زیر تقسیم کرد: الف) داستان هایی که در آن سخن از حذف و غیاب دیگری است: این داستان ها بیشترین حجم شاهنامه را به خود اختصاص داده اند. ب) داستان هایی که در آن تلاش بر حفظ و عدم غیاب دیگری است: تنها نمونهی این داستان ها در شاهنامه، داستان رستم و اسفندیار است؛ داستانی که در آن دو هماورد ـ که هر دو چهره ای نیک و اسطوره ای دارند ـ هرگز راضی به حذف و غیاب دیگری نیستند. ج) داستان هایی که در حدّ فاصل این دو قرار می گیرند: مانند داستان رستم و سهراب، که در آن می توان عناصر داستان های حماسی و داستان های تراژدی را باهم مشاهده کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
171 - بررسي تقابلهاي دوگانه در ساختار حديقه سنايي
محمد امير عبيدينيا علي دلائي ميلانتقابلهاي دوگانه، يکي از مفاهيم اساسي در نقد ساختارگرايي، پساساختارگرايي و نظريات زبانشناسي و نشانهشناسي است که در باورهاي اساطيري و فرهنگي بشر ريشه دارد. در جاي جاي حديقه سنايي، ميتوان رد پاي تقابلهاي دوگانه را يافت. در سطح روساختي حديقه، تركيب واژگان، عنوان سر فصل چکیده کاملتقابلهاي دوگانه، يکي از مفاهيم اساسي در نقد ساختارگرايي، پساساختارگرايي و نظريات زبانشناسي و نشانهشناسي است که در باورهاي اساطيري و فرهنگي بشر ريشه دارد. در جاي جاي حديقه سنايي، ميتوان رد پاي تقابلهاي دوگانه را يافت. در سطح روساختي حديقه، تركيب واژگان، عنوان سر فصلها، تناسب ابيات و چينش مطالب، تقابل دوگانه دارند و در سطح ژرف ساختي اين كتاب هم، ميان مضامين متوالي بيان شده، چنين تقابلي وجود دارد. در سطح روساختي حكايتها، ميان شخصيتها، تقابلدوگانه حاكم است و ژرف ساخت حكايتها هم حول همين محور ميچرخد. در اين مقاله ابتدا مفهوم اصطلاحي تقابلهاي دوگانه در نظريات مختلف مورد بررسي و تحليل قرار گرفته، آنگاه ريشه تقابلهاي دوگانه در سطح روساختي و ژرفساختي، بخصوص در شخصيتپردازي حکايتهاي حديقه، مشخص و طبقه بندي شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
172 - چهره پيامبر اعظم(ص) در مثنوي و مقايسه آن با ديدگاه ابن عربي
محمدحسين بياتمولانا از جمله شاعران فارسي زبان است كه در اثر ارزشمند خود، مثنوي، با نگاهي خاص، ابعاد وجودي پيامبر اعظم را به عنوان نمونهي عيني و راستين تربيتيافتهي تعاليم الهي تصوير كرده است. در اين مقاله سعي كردهايم نگاه خاص مولانا به پيامبر را بيان كرده و با ديدگاه ابن عربي مقا چکیده کاملمولانا از جمله شاعران فارسي زبان است كه در اثر ارزشمند خود، مثنوي، با نگاهي خاص، ابعاد وجودي پيامبر اعظم را به عنوان نمونهي عيني و راستين تربيتيافتهي تعاليم الهي تصوير كرده است. در اين مقاله سعي كردهايم نگاه خاص مولانا به پيامبر را بيان كرده و با ديدگاه ابن عربي مقايسه كنيم. يكي از نگاههاي مولوي در مثنوي مربوط به وصف حقيقت محمديه است. مولانا در اين خصوص، پيامبر والامقام را سرچشمهي همهي كمالات و عشق نسبت به آن وجود پاك و مقدس را منشأ همهي عشقها ميداند و مقام و كمالات ساير انبيا و اولياي الهي را شعاعي از نور و حقيقت محمدي ميخواند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
173 - حافظ و هویت فرهنگی ایران
صابر امامياین مقاله به بررسي هويت فرهنگي ايران در قالب اشعار حافظ ميپردازد و درصدد اثبات اين مطلب است كه حافظ به تقابلهای فرهنگی و نمودهای آن در زبان و عصر خود، توجه ويژهاي داشته است. ترکیباتی چون پیر مغان، جام جم، مانویت و شادی و مضامین برگرفته از شاهنامه، چون ننگ و نام و... چکیده کاملاین مقاله به بررسي هويت فرهنگي ايران در قالب اشعار حافظ ميپردازد و درصدد اثبات اين مطلب است كه حافظ به تقابلهای فرهنگی و نمودهای آن در زبان و عصر خود، توجه ويژهاي داشته است. ترکیباتی چون پیر مغان، جام جم، مانویت و شادی و مضامین برگرفته از شاهنامه، چون ننگ و نام و... ریشه-های تاریخی و اسطوره ای اين اشعار را در ایران پیش از اسلام و ایران پس از اسلام نشان ميدهد. سپس به بررسي جلوه ها و نشانه های فرهنگ ایرانی اسلامی در شعر حافظ میپردازيم و با تحلیل بیت های دارای این نشانه ها، تلاش حافظ را در پیوند ميان این مفاهیم با هویت ایرانی-اسلامی که موجب استحکام مرزهای جغرافیایی تازه ای در میان مردم ایران شده است، بيان ميكنيم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
174 - نقد چهل لغت ترجمه شدهي فرهنگستان زبان و ادب فارسي همراه با ارائهي پيشنهادهاي جديد و روشهاي اصلاحي
اميد مجديكي از بزرگترين نيازهاي روز زبان فارسي، ترجمه و مقابله با هجوم و حضور هزاران لغت علمي است كه همراه با علوم و فنون مختلف، به زبان فارسي سرازير شدهاند. بديهي است اين امر نيازمند آگاهي، تحقيق و تمرين لغتسازان و مترجمانست. از سوي ديگر لازمست علاوه بر ساختن لغات تازه، ل چکیده کامليكي از بزرگترين نيازهاي روز زبان فارسي، ترجمه و مقابله با هجوم و حضور هزاران لغت علمي است كه همراه با علوم و فنون مختلف، به زبان فارسي سرازير شدهاند. بديهي است اين امر نيازمند آگاهي، تحقيق و تمرين لغتسازان و مترجمانست. از سوي ديگر لازمست علاوه بر ساختن لغات تازه، لغات علمياي كه تاكنون ديگران ساختهاند، نقد و بررسي شود، تا با طرح معايب و محاسن آنها، لغات نادرست حذف گردد. هدف اين مقاله نيز همين است و پس از ارائه نظريههاي كلي لغت سازي، چهل لغت در رشتههاي مختلف علمي را كه بهدست فرهنگستان زبان و ادب فارسي و بنياد فرهنگ (كه در رژيم پهلوي كاري مشابه فرهنگستانِ امروز ميكرد) ترجمه شدهاند، بررسي ميكند و معايب آن را بر ميشمارد. همچنين براي اكثر لغات نقد شده، لغات جايگزين پيشنهاد شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
175 - «همسانسازي» و كاركرد زيباشناختي آن در اشعار اخوان
محمد عمرانپور فروغ صهبامقالهي حاضر پژوهشي است دربارهي «همسانسازي» و كاركرد زيباشناختي آن در اشعار مهدي اخوان ثالث كه به روش استقرائي انجام شده است. يكي از تمهيدات زباني اخوان در شعر، استفاده از «همسانسازي» براي گسترش سازههاي كلام و ورود به عرصهي اطناب است. اخوان با پيوندي كه از نظر لفظي چکیده کاملمقالهي حاضر پژوهشي است دربارهي «همسانسازي» و كاركرد زيباشناختي آن در اشعار مهدي اخوان ثالث كه به روش استقرائي انجام شده است. يكي از تمهيدات زباني اخوان در شعر، استفاده از «همسانسازي» براي گسترش سازههاي كلام و ورود به عرصهي اطناب است. اخوان با پيوندي كه از نظر لفظي يا معنايي بين دو ركن گروههاي «همسان بدلدار» ايجاد ميكند، از آنها به صورت عامل برجستهساز زبان و عنصر زيباييشناختي شعر استفاده ميكند. مهمترين نقش گروههاي «همسان بدلدار» در اشعار اخوان، آشناييزدايي، برجستهسازي، تبديل زبان ارجاعي به زبان ادبي و آفرينش زيبايي است. ازديگر جنبههاي كاركرد زيباييشناختي «همسانسازي» در اشعار اخوان عبارت است از: سوق دادن زبان شعر به سوي اطناب، توصيف مبدلمنه، ايجاد فاصلهي زيباييشناختي بين عقل و عاطفه. همچنين، با تكيه بر نقش اصلي گروههاي «همسان بدلدار» كه همسانپنداري در ادبيات است، اخوان با گزينش بدل از مجموعهي «مجردات، اجسام، گياهان، سيالات» و همنشين كردن آن با مبدلمنه، تصاوير زيبايي كه متكي بر تجريدپنداري، تجسم پنداري، گياهپنداري، سيالپنداري و غيره است، به نمايش گذاشتهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
176 - تحليل تحول آرايههاي زيباييشناختي در شعر معاصر
فاطمه مدرسي اميد ياسينيتصویر به آن دسته از فعالیتهاي ذهنی گفته میشود که در فرایند آفرینش هنری، در قوهی خیال کشف میگردد. تصویر، عناصر بیگانهی طبیعت را به هم پیوند میدهد و با ابداع حس و فهم مشترک، نسبت میان انسان و طبیعت را از سطح «این نه آنی» به سطح «این همانی» ارتقا میدهد. این سطح از ص چکیده کاملتصویر به آن دسته از فعالیتهاي ذهنی گفته میشود که در فرایند آفرینش هنری، در قوهی خیال کشف میگردد. تصویر، عناصر بیگانهی طبیعت را به هم پیوند میدهد و با ابداع حس و فهم مشترک، نسبت میان انسان و طبیعت را از سطح «این نه آنی» به سطح «این همانی» ارتقا میدهد. این سطح از صورت بندیهاي خیال، فقط زمانی گریبان شاعر را میگیرد که شاعر، منطق متعارف مکالمه و مفاهمه را فاقد قابلیت لازم برای حسی کردن معانی و مضامین شهودی و انتزاعی و تجارب ناب ببیند. لذا زبان را با انحراف هنرمندانه از هنجار منطق محاوره و منطق مکاتبه که مبتنی بر دلالت مطابقی و کارکرد ارجاعی است، خارج می سازد و در سطح کارکرد شاعرانه بازسازی میکند. هر گاه انحراف غایتمند از هنجارها و قواعد حاکم بر زبان معیار صورت پذیرد، هنجارگریزی پدید می آید. این پژوهش بر آن است از رهگذر هنجارگریزی تصویری، تحول آرایه های زیباشناختی در شعر معاصر را مورد بررسی قرار دهد تا مشخص گرداند که شاعران معاصر تا چه حد با استفاده از تصویرسازیهاي ادبی و آرایه های زیباشناختی از اشیا و پدیده ها عادت زدایی میكنند و به کلامشان صبغه ی هنری می بخشند. آیزر از نظریه پردازان نظریهی دریافت، آگاهانه تأکید نهادن بر جنبههاي زیباشناختی اثر را - که موجب کثرت معنایی و هنجارگریزی تصویری میگردد- برمیگزیند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
177 - اشتراکات ساختاری در شعر نیما و چند شاعر معاصر
محمد خسروی شکیب قاسم صحرائيهر نوعي از انواع متعدد هنر– شعر، داستان کوتاه، رمان، نثر- تحت حمايت سبکي خاص و مستقل، يک نظام نوشتاري تلقي ميشود که مبتني بر مناسبات و انتظارات ساختاری و تنظيمات زباني و به صورت کلي متکي بر پيشينهی نظريههاي ادبي مستقل و خاص خود ميباشد. بديهي است، بداعت يک سبک، مديون چکیده کاملهر نوعي از انواع متعدد هنر– شعر، داستان کوتاه، رمان، نثر- تحت حمايت سبکي خاص و مستقل، يک نظام نوشتاري تلقي ميشود که مبتني بر مناسبات و انتظارات ساختاری و تنظيمات زباني و به صورت کلي متکي بر پيشينهی نظريههاي ادبي مستقل و خاص خود ميباشد. بديهي است، بداعت يک سبک، مديون استقلال و تازگي تئوريهاي پيشاساختاري است که واقعيت آن سبک را به عنوان جرياني خاص و با قابليت پيروي و تداوم تضمين ميکند. طرح ساختاري مستقل با شيوههاي زباني سنجيده و نو، همراه با جهان نگري بعدپذير، اساساً پيش فرض و حداقل شرطي است که هر سبک جديد و تازهاي براي به دست آوردن استقلال خود نيازمند آن است. شعر معاصر به رهبري نيما و پیروان او سپهری و فروغ، متکي بر مشخصههاي هستي شناسيک و زيباشناسيک است که واقعيت آن را به عنوان يک جريان ريشهدار و با قابليت پيروي و تداوم و از همه مهمتر با استقلال و هويت، نشان ميدهد. در اين مقاله، اشتراکات ساختاری شعر نیما، سپهری و فروغ که ارتقا دهنده و اثبات کننده استقلال و تمايز شعر آنها از سطح شعر کلاسيک است، ارزيابي ميشود. اسطورهشکني ساختار، مرکزيت گرايي در نظام صوری، پايان پذيري خلاق، واقعيت گرايي خلاق، استبدادگريزي معنا، انتزاع گرايي در زبان، شعارگرايي در زبان و تعهدگرايي، از مهمترين نشانههاي اشتراک ساختاری در شعر نیما، سپهری و فروغ است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
178 - سبک شناسی رمان «جای خالی سلوچ» اثر محمود دولت آبادی
ميلاد شمعيسبک، شیوهي خاصی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم خود در اثر ادبی به کار میبرد. در مورد سبک از گذشته تاکنون تعاریف گوناگونی ارائه شده است. این اصطلاح در حال حاضر در مورد روشهایی به کار میرود که از طریق به کار بردن فنون و مفهومهای زبانشناسی به مطالعه تحلیلی ا چکیده کاملسبک، شیوهي خاصی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم خود در اثر ادبی به کار میبرد. در مورد سبک از گذشته تاکنون تعاریف گوناگونی ارائه شده است. این اصطلاح در حال حاضر در مورد روشهایی به کار میرود که از طریق به کار بردن فنون و مفهومهای زبانشناسی به مطالعه تحلیلی ادبیات میپردازد. همچنين زاویه دید، مسائل زبانی، چگونگی شخصیتپردازی و چند و چون جهتگیری درون مایه را تعیين میکند. ویژگی اصلی آثار محمود دولت آبادی بویژه در رمان"جای خالی سلوچ" توجه به زبان و ساختار ادبی متن است. به عنوان نمونه، واژههای محلی و قومی که دولت آبادی در این رمان به کار گرفته، خصلت اصلی زبان باستانگرای او را آشكار ميسازد كه وام گرفته از کتابهایی مانند تاریخ بیهقی و تاریخ بیهق است. نگارندگان در این مقاله کوشیدهاند با بررسی ساختار ادبی و زبانی این رمان از جمله: واژگان، تصاویرخیال، تنوع جملهها، ضرباهنگ، تکرار، انسجام، تأکید و…خصوصیات سبک شناسیک آنرا نمایان سازند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
179 - حاکمیّت و جامعه در شعر و اندیشهی فرّخی یزدی
رسول حسنزادهمیرزا محمّد فرّخی یزدی، یکی از معروفترین شاعران ادبیّات کارگری زبان فارسی است. در این نوشته به تحلیل حاکمیّت مطلوب فرّخی یزدی ميپردازيم و سير تحوّل اندیشهی سیاسی او را در مراحل مختلف حیات سیاسیاش نشان ميدهيم و حاکمیّت مشروطهی مورد نظر او، اصول و ارکان این شیوهی حکومت چکیده کاملمیرزا محمّد فرّخی یزدی، یکی از معروفترین شاعران ادبیّات کارگری زبان فارسی است. در این نوشته به تحلیل حاکمیّت مطلوب فرّخی یزدی ميپردازيم و سير تحوّل اندیشهی سیاسی او را در مراحل مختلف حیات سیاسیاش نشان ميدهيم و حاکمیّت مشروطهی مورد نظر او، اصول و ارکان این شیوهی حکومت و علل شکست آن را از ديدگاه شاعر، بررسی ميكنيم. سپس دلایل گرایش فرخي به اندیشهی انقلاب تکاملی مشروطه و موضع منتقدانهی او را در مقابل اندیشهی اقتدارگرایی یا حکومت قدرت و طرح جمهوری بيان ميكنيم. در نهایت علل و انگیزههای طرفداریش از اندیشههای کمونیستی و ابعاد مختلف این تفکّر با استناد به آثار مکتوب، بخصوص اشعارش ارزيابي ميگردد. همچنين برای نشاندادن عمق اندیشههای سیاسی او به بررسی و تحلیل کاربرد نمادهای ملّی- مذهبی و شیوهی بهرهگیری از این نمادها در راستای تحقّق اندیشههای شاعر ميپردازيم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
180 - كاركردهاي معرفتي ـ روانشناختي شعر حافظ برای انسان معاصر
جليل مسعوديفردانسان معاصر با پدیده جهانی شدن و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن مواجه است. در کنار دستاوردهاي تمدن غرب مانند: حقوق بشر، دموکراسی و توسعه ، خارهای اضطراب، افسردگی و پوچی نیز روییده اند. با معنا زیستن و خشنود زیستن از نیازهای اساسی انسان امروز است که از آن دور افتاده است. چکیده کاملانسان معاصر با پدیده جهانی شدن و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن مواجه است. در کنار دستاوردهاي تمدن غرب مانند: حقوق بشر، دموکراسی و توسعه ، خارهای اضطراب، افسردگی و پوچی نیز روییده اند. با معنا زیستن و خشنود زیستن از نیازهای اساسی انسان امروز است که از آن دور افتاده است. آیا ادبیات و فرهنگ ایرانی ميتواند به این نیازها پاسخ دهد؟ این مقاله درپی آن است که با بازخوانی شعر حافظ، برای مشکلات معرفتی و روانی انسان امروز راهحلهایی بیابد. شعر حافظ چون جویباری است که می توان در آن آلودگیهای زندگی مدرن را از خود دور ساخت و مثل بوستانی است که به انسان امروز آرامش و خوشی می بخشد. در پرتو شعر حافظ میتوان با معنا زیستن و خشنود زیستن را تمرین کرد. حافظ با خدا باوری و تکیه بر عنایت او و زیبا دیدن جهان به زندگی انسان معنا میبخشد و با پیامهاي روانشناختی ـ اجتماعی خود به آدمی آرامش و دوستی و مدارا؛ ترک ریا و تنبلی و یاس میآموزد. روش تحقیق این مقاله توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای است . نويسنده پس از استخراج مواد لازم از دیوان حافظ به بررسی و تحلیل آنها پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
181 - تردید در نام نویسنده رشف الالحاظ و بررسی تصحیح آن
مريم شعبانزادهیکی از کتب مهم در زمینهی شرح اصطلاحات رمزی و استعاری صوفیان، کتاب رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ تالیف شرف الدین حسین بن الفتی تبریزی، تصحیح استاد نجیب مایل هروی است. محتوای این کتاب که مشتمل بر شرح 300 اصطلاح عرفانی است، به دو نویسندهی دیگر هم منسوب است. یکی در ضمیمهی د چکیده کاملیکی از کتب مهم در زمینهی شرح اصطلاحات رمزی و استعاری صوفیان، کتاب رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ تالیف شرف الدین حسین بن الفتی تبریزی، تصحیح استاد نجیب مایل هروی است. محتوای این کتاب که مشتمل بر شرح 300 اصطلاح عرفانی است، به دو نویسندهی دیگر هم منسوب است. یکی در ضمیمهی دیوان فخرالدین عراقی، تصحیح سعید نفیسی با نام من اصطلاحات فخرالدین عراقی آمده است و دیگری با نام کتاب لغات و اصطلاحات عرفا به عزیز نسفی منسوب است. شباهت فراوان مطالب این سه کتاب، چه در تقسیمبندی مطالب و چه در مدخلها و معانی ذکر شده، اندیشه را به یکی بودن سه کتاب سوق ميدهد. گویا یک نسخه اصل بوده و نسخههای دیگر با کمی تغییر در مقدمه یا تحریف و تصحیف لغات نوشته شده است. لذا در صحت انتساب کتاب به نویسندگان فوق ترديد است. به هر ترتیب تا یافتن نسخههای منقح ورفع شبهه با شواهد و براهین کافی، نمیتوان در خصوص نام مؤلف این کتاب حکم قطعی صادر کرد. همچنین توجه به مندرجات دو کتاب دیگر در کنار نسخههای اساس، ميتواند امکان تصحیح دقیقتری از کتاب رشف الالحاظ فراهم كند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
182 - مقایسة "مجنون و لیلی" عبدیبیک نویدی با "لیلی و مجنون" نظامی
فرهاد درودگریانعبدیبیک نویدی، از جملة مستوفیان، مورّخان و شاعران عهد شاه تهماسب است که به اقتفای نظامی دو بار به سرودن خمسه همّت گماشت. بهرغم آنکه عبدیبیک از پیشگامان نهضت تقلید از نظامی در عصر صفوی بهشمار میرود و سخنش در مقایسه با بسیاری از گویندگان هم عصر خويش سلامت نسبی دارد، چکیده کاملعبدیبیک نویدی، از جملة مستوفیان، مورّخان و شاعران عهد شاه تهماسب است که به اقتفای نظامی دو بار به سرودن خمسه همّت گماشت. بهرغم آنکه عبدیبیک از پیشگامان نهضت تقلید از نظامی در عصر صفوی بهشمار میرود و سخنش در مقایسه با بسیاری از گویندگان هم عصر خويش سلامت نسبی دارد، در ایران کمتر بررسي شده است. در مقالة حاضر با مقایسة تطبيقي منظومههای مجنون و لیلی عبدیبیک و لیلی و مجنون نظامی، برجستهترین شاخصهای شعری وی در منظومة مجنون و لیلی، براساس مقايسة محتوايي و ساختاري- زباني، ديدگاه شيعي و كلامي شاعر، ديدگاه وي نسبت به شاعري، نسبت به زن، عشق، ويژگيهاي داستاني و هنري اشعارش، توصيفات، تصويرسازي، دايرة واژگاني و... بررسي شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
183 - تحقیق در مثنوی سلیمان و بلقیس حیاتی گیلانی و تطبیق آن با کتب قصص الانبیاء؛ تفسیر و تاریخ به همراه شرح احوال و آثار شاعر
یوسف اسماعیلزاده سیّد مهدی نوریان علی اصغر بابا صفریدوران حکومت گورکانیان، از پر بارترین اعصار برای زبان و ادب فارسی است. عنایت پادشاهان و شاهزادگان ادب دوست این سلسله به شعرا و نویسندگان، موجب ترویج زبان فارسی در آن دیار بود. ابوالفضل کمالالدین حیاتی گیلانی از شاعران مشهور اواخر قرن ده و اوایل قرن یازده هجری است. با ک چکیده کاملدوران حکومت گورکانیان، از پر بارترین اعصار برای زبان و ادب فارسی است. عنایت پادشاهان و شاهزادگان ادب دوست این سلسله به شعرا و نویسندگان، موجب ترویج زبان فارسی در آن دیار بود. ابوالفضل کمالالدین حیاتی گیلانی از شاعران مشهور اواخر قرن ده و اوایل قرن یازده هجری است. با کمک ابوالفتح گیلانی به دربار گورکانیان معرّفی میگردد و در نزد آنان منزلت فراوانی به دست میآورد. مثنوی سلیمان و بلقیس حیاتی یکی از آثار مهم در ادبّیات عاشقانۀ فارسی است که تاکنون محققان بدان توجه نكردهاند. حیاتی در این مثنوی ایجازگویی قرآن در بیان سرگذشت پیامبران را مدّ نظر قرار داده است. این مثنوی عاشقانه ـ دینی از حیث توجّه شاعر به عصمت انبیاء، بر کنار بودن از اسرائیلیات، فواید لغوی و زبانی و بهرهگیری از منابعی که امروزه بدانها دسترس نداریم قابل توجّه است. این مقاله نخست به بررسی آثار شاعر و پس از آن به تحقیق در مثنوی سلیمان و بلقیس و تطبیق آن با برخی کتب مهمّ تاریخی، تفسیری و قصص الانبیاء میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
184 - بررسي رابطة زمان و تعليق در روايت "پادشاه و كنيزك"
زهرا رجبي غلامحسين غلامحسينزاده قدرت الله طاهريپيدايش شيوههاي تازة روايت در دو قرن اخير، موجب پيشرفت روزافزون علم روايتشناسي در دهه هاي اخير شده است. از جملة اين مباحث، مقولة زمان در روايت است. يكي از محققاني كه به چگونگي زمانمندي در روايت پرداخته ، ژرار ژنت فرانسوي است كه نظر خود را در قالب سه مبحث «نظم، تداوم و چکیده کاملپيدايش شيوههاي تازة روايت در دو قرن اخير، موجب پيشرفت روزافزون علم روايتشناسي در دهه هاي اخير شده است. از جملة اين مباحث، مقولة زمان در روايت است. يكي از محققاني كه به چگونگي زمانمندي در روايت پرداخته ، ژرار ژنت فرانسوي است كه نظر خود را در قالب سه مبحث «نظم، تداوم و بسامد» مطرح كرده است. از آنجا كه مطالعة دقيق عناصر سازندة يك روايت و بازنمود قوانين حاكم بر آن، ما را در شناخت بهتر سازوكار و روابط دروني عناصر روايي ياري مي دهد؛ در اين مقاله براساس نظريه ژنت، نشان ميدهيم که چگونه مولانا، به عنوان يک داستان پرداز كلاسيك، از تمام ظرفيت هاي ادبي- روايي عنصر زمان در حكايت «پادشاه و كنيزك» در مثنوي بهره ميبرد و در مسير حرکتش از زمان تقويمي به زمان روايي، با استفادة مناسب از تغيير در نظم خطي زمان پيرنگ و تفصيل و تكرار در شرح برخي كنشها، نوع خاصي از زمانمندي را ايجاد ميكند كه ارتباطي مستقيم و معنادار با القاي حس تعليق و انتظار در مخاطب داستان دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
185 - روابط قدرت در رمان شازده احتجاب
محمدعلي غلامينژاد زينب صابرپورتحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هن چکیده کاملتحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخیاش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیتهای دورهی تاریخیای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعیـ سیاسی خلق اثر، نشان میدهد که تقابل نیروی اندیشهورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیتطلب حاکم، مؤلف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تأثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونتِ منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعیـ سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادلسازی زده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
186 - نقد و تحليل جامعهشناختي داستان "عيد ايرانيها"؛ با تكيه بر مجموعه داستاني "شهري چون بهشت"
حسين نويندر نگرش جامعهشناختي ادبي، ادبيات هر دوره، علاوه بر رويكردهاي زيباشناختي و هنري، نقش آشكار و قابل اعتمادي در شناسايي جلوههاي گوناگون اجتماعي و فرهنگي جامعه دارد. جهانبيني نويسنده كه متأثر از آگاهيهاي طبقاتي و اجتماعي است، بخش عظيمي از اثر ادبي او را تشكيل ميدهد. سي چکیده کاملدر نگرش جامعهشناختي ادبي، ادبيات هر دوره، علاوه بر رويكردهاي زيباشناختي و هنري، نقش آشكار و قابل اعتمادي در شناسايي جلوههاي گوناگون اجتماعي و فرهنگي جامعه دارد. جهانبيني نويسنده كه متأثر از آگاهيهاي طبقاتي و اجتماعي است، بخش عظيمي از اثر ادبي او را تشكيل ميدهد. سيمين دانشور، در مجموعهي داستاني شهري چون بهشت، با نگرشي جامعه شناختي به تبيين و معرفي سيماي افسردة زنان ايراني و ساير قشرهاي درمانده و ضعيف در دورهاي خاص از تاريخ گذشتهي ما ميپردازد. او تحجّرگرايي و خرافهپرستي سنتي را عامل عقبماندگي مردم ميداند كه با نفوذ و دخالت استعمارگران غربي، به خصوص آمريكا، قوّت بيشتري مييابد. توجّه به فرهنگ و تمدّن باستاني ايران و اعتقادات اصيل ديني و تكيه بر توانمنديهاي ملّي در رويارويي با استعمار و رفع تبعيض، عامل موثّر و تعيينكنندهاي است كه دانشور در مجموعه داستاني شهري چون بهشت، به خصوص در داستان «عيد ايرانيها»، به آن توجّه دارد. لحن بيان و سبك نويسندگي و صحنهپردازي داستاني نويسنده، نمادين است و با القاء معاني و مفاهيم داستان، همخواني و همسويي دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
187 - اسباب و صور ابهام در داستانهای بیژن نجدی
عليرضا صدیقیبیژن نجدی، داستاننویسی است که در داستانهایش ـ به خصوص در داستانهای مجموعه دوباره از همان خیابانها ـ به مبهم کردن فضای داستان توجه و علاقه دارد. اين ابهام علاوه بر عدم برقراري رابطه طبيعي ميان دال و مدلول، علل متعدد ديگري نيز ميتواند داشته باشد. این مقاله به بررسی ا چکیده کاملبیژن نجدی، داستاننویسی است که در داستانهایش ـ به خصوص در داستانهای مجموعه دوباره از همان خیابانها ـ به مبهم کردن فضای داستان توجه و علاقه دارد. اين ابهام علاوه بر عدم برقراري رابطه طبيعي ميان دال و مدلول، علل متعدد ديگري نيز ميتواند داشته باشد. این مقاله به بررسی اسباب و صور ابهام در داستانهای نجدی ميپردازد و برای تبیین موضوع، به عملکرد و ارتباط راوی و مخاطب، (فرستنده و گیرنده) در عمل روایت توجه ميكند. کنشی که از نامگذاری داستان، آغاز و با پایانبندی آن تمام میشود. تغيير بدون قرينه زاويه ديد، انتخاب كانونسازي بيروني، نامعلوم بودن و گردش مخاطب، پوشيدگي ارتباط ميان عناصر روايي، نامگذاری داستانها، آغاز و انجام روایت، توجه به رئاليسم جادويي، سمبوليسم، جريان سيال ذهن و درآميختن زمانها در اين شيوه و استفاده از زبان شاعرانه از موارد ابهام آفرین در داستانهای نجدی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
188 - تحليلی بر سيرالعباد الی المعاد سنايی
معصومه غیوریمثنوی سیرالعباد الیالمعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام(ص) و دیگر معراج نامههای پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی نابترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرا چکیده کاملمثنوی سیرالعباد الیالمعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام(ص) و دیگر معراج نامههای پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی نابترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرالعباد سفری در خود و دنیای پر رمزوراز روح انسانی و آکنده از تصاویر سمبلیکی است که ریشه در مخزن عمومی و بزرگ اطلاعات و احساسات انسانها از تاریخ ازلی آفرینش دارد. سیرالعباد داستان سفر روح، عروج و رستاخیز و تولدی در خلاقیت و تمامیت معنوی است. در این مقاله کوشیدهام با جمعآوردن دیدگاه بزرگان و نظریهپردازان عرصه روانشناسی و اسطوره، تحلیلی در عرصههای عرفان، اسطوره و روانشناسی از این اثر عرضه كنم و نکات مشابه عرصههای فوق و ردپای آنها را در اثر سنایی باز نمایم. همان طور که در مقدمه مقاله گفته شده است مقصود از این همانندسازی به هیچ وجه تنزل و محدودیت افق معنایی اثر سنایی به یکی از عنوانهای مذکور نیست. این مقاله سیرالعباد را در چهار بخش عمده زیر به ترتیب مورد تحلیل قرار میدهد: 1. میل بازگشت به سرآغاز (بررسی از دیدگاه اسطوره و عرفان) 2. تفرد و تکامل شخصیت روانی (بررسی سیرالعباد در حیطه علم روانشناسی) 3. آیین گذر قهرمانی یا پاگشایی (تحلیل اثر در عرصه آیینها و مناسک اسطورهای) 4. رستاخیز و دور تسلسل (تحلیل بخش پایانی سفر سنایی در معنا دادن به زندگی مادی) پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
189 - سير تحول اساطير ايران بر بنياد اسطورههاي پيشدادي و كياني
محمدتقي راشد محصل مرتضي تهامياساطير ايران در قالب آفرينش دوازده هزار ساله زردشتي و يا نه هزار ساله زرواني تبيين ميشود. ويژگي اصلي اين اساطير، ثنويت و کرانمندي جهان است. سلسلههاي پيشدادي و کياني، بخشي از اين دورة آفرينش را در بر ميگيرند، پيدايش انديشه و اعتقاد به وجود ديوان و پريان از يکسو و ظهور چکیده کاملاساطير ايران در قالب آفرينش دوازده هزار ساله زردشتي و يا نه هزار ساله زرواني تبيين ميشود. ويژگي اصلي اين اساطير، ثنويت و کرانمندي جهان است. سلسلههاي پيشدادي و کياني، بخشي از اين دورة آفرينش را در بر ميگيرند، پيدايش انديشه و اعتقاد به وجود ديوان و پريان از يکسو و ظهور آدمياني ستمگر و بدکار چون ضحاک و افراسياب در دوره اين دو سلسله داستاني چهره مينمايد. عظمت و شکوه ايران و اهميت پادشاهي نيز، از ويژگيهاي اين دوره اساطيري است. ارتقاء انسان (پادشاهان، پهلوانان) و قرار گرفتن به جاي ايزدان، نيز از نکات قابل توجه اسطورهها است. همچنين از تأثيرپذيري اساطير ايراني از اساطير و فرهنگهاي تمدنهاي مناطق همجوار (بينالنهرين، يونان، حوزة رودسند) نبايد غفلت ورزيد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
190 - تناسب رنگها در صورخيال و هسته روايي شاهنامه
اكرم جودي نعمتيدر تجزية سطوح سبكي هر شاعر، يكي از عناصر مهم مربوط به صور خيال، رنگ است كه افكار و عواطف وي را از سويي، و موضوع و درونماية اثر را از سوي ديگر به هم مربوط ميسازد. لذا بررسي نحوۀ کاربرد رنگ در آثار شاعران صاحب سبك و غير مقلد دريچهاي به روي شناخت عوالم دروني ايشان است و چکیده کاملدر تجزية سطوح سبكي هر شاعر، يكي از عناصر مهم مربوط به صور خيال، رنگ است كه افكار و عواطف وي را از سويي، و موضوع و درونماية اثر را از سوي ديگر به هم مربوط ميسازد. لذا بررسي نحوۀ کاربرد رنگ در آثار شاعران صاحب سبك و غير مقلد دريچهاي به روي شناخت عوالم دروني ايشان است و در عين حال نقدي است بر ميزان توانايي هنري و ادبي آنها در بهره گرفتن از عناصر مختلف خيال. در پي اين هدف، مقاله حاضر چگونگي بهكارگيري رنگ را در صور خيال فردوسي و توجه شاعر را به تناسب و هماهنگي رنگها با هستة روايي داستانهاي شاهنامه بررسي كرده، نشان میدهد که رنگ در صورخيال فردوسی اصالت ندارد، اما رابطة معناداری ميان کاربرد رنگ با مضمون، حوادث و وقايع داستانها ديده ميشود. به همین دلیل، رنگ اسب پهلوانان در موارد متعدد با هستۀروایی داستان و اتیمولوژی نام صاحبانشان ارتباط پیدا میکند و نیز درفش هر پهلوان با رنگ و نقش ویژهای ظاهر میشود. همینطور رنگ خیمۀ هر یک از نامداران متفاوت با دیگران است. اینهمه در برخی موارد قابلیت تأویل نمادین پیدا میکند و مهارت فردوسی را در استفاده از تمام گنجایشهای ادبی نشان میدهد. در اين مقاله با عرضه بسامد هر یک از رنگهای بهکار رفته در شاهنامه، امکان مقایسۀ دقیق کاربرد رنگها در شاهنامه فراهم آمده و نشان میدهد که 69/53% از فضای رنگهای بهکار رفته در شاهنامه، به مناسبت فضای حماسه و جنگ و پیکار، به رنگهای سرد و تیره تعلق دارد و گروه رنگ سیاه با 29/33% کاربرد در رأس رنگها قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
191 - تأملّی در کاربرد اصطلاح "تشبیه و تنزیه" در متون ادبی ـ عرفانی فارسی
سيده مريم ابوالقاسمي«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري چکیده کامل«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري داشت. وي با بيان نظريه خويش، اعتقاد به تشبيه و تنزيه را در مسيري تازه افكند كه بعدها بسياري از عرفا و ادباي انديشمند تحت تأثير نظريه و تفكّر او قرار گرفتند. در اين مقاله سابقه كاربرد اين دو اصطلاح در شعر و ادب فارسي و متون مختلف بررسي ميشود. بيان ارزش و اهميّت اين دو اصطلاح به عنوان يكي از موضوعات بحث انگيز در دوره هاي مختلف، بررسي سير تحولات معنايي و گستردگي قلمرو كاربرد اين دو واژه در متون گوناگون از اهداف ديگر اين مقاله است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
192 - نقد کهن الگویی غزلي از مولانا
مریم حسینینقد آرکی تایپی از نظریههای مدرن در نقد ادبی و مبتنی بر نقد روانشناختی است و بر اساس آراي روانشناس معروف سوئیسی کارل گوستاو یونگ بنا شده است. دراین نوع نقد به مطالعه و بررسی کهن الگوهای اثر ميپردازند و نشان ميدهند که چگونه ذهن شاعر و نویسنده، این آرکی تایپها را که چکیده کاملنقد آرکی تایپی از نظریههای مدرن در نقد ادبی و مبتنی بر نقد روانشناختی است و بر اساس آراي روانشناس معروف سوئیسی کارل گوستاو یونگ بنا شده است. دراین نوع نقد به مطالعه و بررسی کهن الگوهای اثر ميپردازند و نشان ميدهند که چگونه ذهن شاعر و نویسنده، این آرکی تایپها را که محصول تجربههای مکرر بشر است و در ناخودآگاهی جمعی وی به ودیعه گذاشته شده جذب کرده، و آنها را به شیوهای سمبولیک نمایش داده است. هدف این مقاله هم بررسی یکی از غزلهای مولوی از منظر نقد کهن الگویی است. نگارنده تلاش ميکند تا ضمن توضیح مختصری درباره این نوع نقد نشان دهد که جان آگاه مولانا با ژرف بینی و کنکاش در حقایق هستی توانسته است صورتهای مثالی نخستین را دریابد و آنها را در غزلهای خود به صورت ناخودآگاه به کار ببرد. مضمون کهن الگویی حاکم بر فضای غزل مورد بحث با مطلع: مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من، دولت پاینده شدم آرکی تایپ مرگ و ولادت مجدد است. در بحث از نظریه مرگ و ولادت مجدد به داستانهای قرآن و کتاب مقدس اشاره ميشود. از نظریونگ ولادت مجدد یکی از بنیادیترین اعتقادهای بشری است که ناشی از این همانی بین بشر و چرخه طبیعت است. در این غزل جز نظریه ولادت مجدد، کهن الگوی پیر خردمند، قهرمان و موقعیتهای کهن الگویی سفر، طلب و تشرف نیز دیده ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
193 - خماری زاهد یا خوشخویی دُردکشان؛ بررسي و تحليل بيتي بحث برانگيز از حافظ
خدیجه حاجیان سعید بزرگ بیگدلیبرخلاف بسیاری از شاعران ادب فارسی به ویژه مشهورترین آنان، شناخت اندیشه و جهانبینی حافظ عمدتاً منوط به اشعار اوست که بخش اصلی آن غزلیات است. شرح تک بیتهایی از غزليات حافظ سابقة دیرین دارد و در سالهای اخیر سرماية تحریر مقالههای فراوانی شده است. در این مقالهها به چکیده کاملبرخلاف بسیاری از شاعران ادب فارسی به ویژه مشهورترین آنان، شناخت اندیشه و جهانبینی حافظ عمدتاً منوط به اشعار اوست که بخش اصلی آن غزلیات است. شرح تک بیتهایی از غزليات حافظ سابقة دیرین دارد و در سالهای اخیر سرماية تحریر مقالههای فراوانی شده است. در این مقالهها به شرح تفسیري، یا تأویلی تمام بیت پرداخته شده، یا درباره کلمات و نکاتی از بیت اظهار نظر و بحث شده یا در درستی و اصالت صورت ضبط شده بعضی از مفردات و ترکیبهای آنها تردیده شده است که بیشتر از نوع شرح و تاویل بیت است. یکی از ابیات «بحثبرانگیز» که تاکنون بیشترین شرح و اظهارنظر دربارة آن انجام گرفته، این بیت است: عبوس زهد به وجه خمار ننشیند مرید خرقة دردیکشان خوشخویم بخش مهمی از شرح و تفسیرهای دربارة این بیت، پس از انتشار تصحيح حافظ به دست مرحوم خانلری نوشته شده است. وی برخلاف تمام نسخههای پیشین، در مصرع اول، فعل «بنشیند» را بر «ننشیند» ترجیح داده و همین نکته بحثهای فراوانی را در شرح بیت، برانگیخته است. در این مقاله با مراجعه به آرا و نظریات نویسندگان و شارحان دربارة بیت، این نظریات، بررسی، مقایسه و تحلیل شده است. با توجه به بررسی و تحلیل این نظریات در مجموع میتوان نتیجه گرفت که حافظ در این بیت میان «عبوسی» و گرفتگی ناشی از زهد (که در چهرة زاهد نمودار است) با گرفتگی و عبوسی ناشی از میزدگی و خماری دردنوشان مقایسهای کرده، این را بر آن ترجیح مینهد و در تایید و تأکید این رجحان در مصرع دوم خود را مرید خرقه دُردیکشان خوشخو میخواند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
194 - دگرديسي نمادها در شعر معاصر
حسن شاهیپور محمد خسروی شکیبنمادها اين قابليت و توانايي را دارند که در مسير زمان و تاريخ تغيير کرده، دچار پوست اندازي معنايي شوند. گرايشهاي نمادين و سمبليک در حوزه ادبيات معاصر، علاوه بر اوضاع استبدادي و حکومتهاي ديکتاتوري و احتياط و ترس از سانسورهاي رسانه اي، و دگرگوني سبکي، ماحصل دقت و تلاش بر چکیده کاملنمادها اين قابليت و توانايي را دارند که در مسير زمان و تاريخ تغيير کرده، دچار پوست اندازي معنايي شوند. گرايشهاي نمادين و سمبليک در حوزه ادبيات معاصر، علاوه بر اوضاع استبدادي و حکومتهاي ديکتاتوري و احتياط و ترس از سانسورهاي رسانه اي، و دگرگوني سبکي، ماحصل دقت و تلاش براي غناي جوهر هنري- ابهام- و همچنين شرکت دادن خواننده در امر خواندن و آفرينش ادبي، جهت لذت بيشتر است. شاعراني که از استقلال فکري و توانايي ابتکار بهره مند هستند نمادها را مواظبت کرده، آنها را از ابتذال و روزمرهگي و حتي مرگ نجات ميدهند. نيما و پيروان نظريه ادبي او با تکيه بر دو واژه «تناسب» و «طبيعي بودن» در به کارگيري نمادها، سعي داشتهاند تا نمادهاي تکراري، کهنه و مرده شعر کلاسيک را در معناهاي نو به کار گيرند تا علاوه بر عمق بخشيدن به شعر، نظريه سبکي خود را نيز غني کنند. تعدادي از نمادها را ميتوان به دليل ماهيت و ارزش ذاتي ناشي از قدمت يا معنا پذيري بيشتر و همچنين عملکرد موثر در سطح انواع هنر، ابر نماد خواند؛ چرا که قرار گرفتن روي مسير درست معنا يابي اثر ادبي در گرو درک و تلقي درست از اين ابرنمادها است. «آب»، «باد»، «شب»، «ديوار»، «آينه» و... از اين گونه هستند که در شعر معاصر فراوان به کار رفتهاند. چگونگي دگـرديسي معـنايي اين ابرنمـادها در حـوزه شعر معاصر سوالي است که در اين مقاله بررسي ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
195 - "شب پره" و "سيوليشه"- دو نماد براي يك موقعيت تأويل دو شعر نمادين از نيمايوشيج
فاطمه راکعیدر تأويل شعرهاي نمادين نيما يوشيج، با اين پيش فرض روبرو هستيم كه تعدادي از اين شعرها داراي درونماية اجتماعي- سياسي است كه شاعر به دلايلي نميتوانسته يا نميخواسته آنها را به طور روشن و صريح بيان كند و براي ابلاغ آنها به نمادهاي شاعرانه متوسل شده است. نگارنده سعي دارد با چکیده کاملدر تأويل شعرهاي نمادين نيما يوشيج، با اين پيش فرض روبرو هستيم كه تعدادي از اين شعرها داراي درونماية اجتماعي- سياسي است كه شاعر به دلايلي نميتوانسته يا نميخواسته آنها را به طور روشن و صريح بيان كند و براي ابلاغ آنها به نمادهاي شاعرانه متوسل شده است. نگارنده سعي دارد با استفاده از شيوههاي تأويل شلايرماخر و همفكرانش، به معنا و پيام مورد نظر مؤلّف هنگام سرودن شعر، نزديك شود. براي اين منظور، از طريق مطالعات مستمر و دقيق در زندگي، آثار، افكار و اوضاع اجتماعي- سياسي روزگار نيما و نيز راهنمايي خود متن، به عنوان يك اثر زباني، مدّعي است كه توانسته است تا حدودي به اين منظور دست يابد. در مقالة حاضر، علاوه بر تأويل دو شعر«شب پرة ساحل نزديك » و «سيوليشه»، به لحاظ نزديكي فضاي حاكم بر دو شعر، كه از تلنگر زدن كسي به شيشة پنجرة اتاق شاعر سخن ميگويند، و نيز از نحوة سخن گفتن و برخورد شاعربا هر دو مورد، نگارنده به اين نتيجه رسيده است كه نمادهاي «شب پرة ساحل نزديك» و «سيوليشه»، هر دو به موقعيّتي يكسان يا مشابه كه درآن شخصي با گرايشهاي كمونيستي، به اميد رخنه كردن درخانة نيما، به شيشة اتاق وي ميكوبد، اشاره دارند. اين رويكرد به شعرهاي نمادين نيما، به هيچ وجه به معني انكار رويكرد مخاطب محور به متون ادبي نيست؛ و نگارنده حتّي در مورد شعرهاي نمادين داراي پيامهاي اجتماعي- سياسي، تأويلهاي متفاوت را از ديدگاههاي مختلف ممكن ميداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
196 - الگوی ساختارگرايي ولاديمير پراپ و کاربردهای آن در روايتشناسی
دكتر خليل پرويني هومن ناظميانروايت شناسی رويکردی نوين و ساختارگرا در مطالعه ادبيات داستانی است و در پي يافتن دستور زبان داستان، کشف زبان روايت، نظام حاکم بر انواع روايي و ساختار آنها است. ولاديمير پراپ، مردم شناس صورتگرای روس، با مطالعه ريخت شناسانه قصههای پريان روسی در سال 1928، آغاز گر رواي چکیده کاملروايت شناسی رويکردی نوين و ساختارگرا در مطالعه ادبيات داستانی است و در پي يافتن دستور زبان داستان، کشف زبان روايت، نظام حاکم بر انواع روايي و ساختار آنها است. ولاديمير پراپ، مردم شناس صورتگرای روس، با مطالعه ريخت شناسانه قصههای پريان روسی در سال 1928، آغاز گر روايت شناسی نوين بود. او الگوی حاکم بر اين قصهها را استخراج كرد و نشان داد قصههای پريان، بهرغم تکثر و تنوع ظاهری، از نظر انواع قهرمانان و عملکرد آنها، دارای نوعی وحدت و همانندی است ؛ به گونه ای که تعداد عملکردها محدود، توالی آنها مشابه و ساختار اين قصهها يکسان است. در اين مقاله ده داستان از فابلهای کليله و دمنه - به عنوان نمونه - با هدف ارزيابی کارآيي و قابليت الگوی پراپ در تحليل ريخت شناسانه اين قصهها، تحليل و بررسی شده است. نتايج به دست آمده با دستاوردهای پراپ همخوانی فراوانی دارد ؛ به اين ترتيب که نشان ميدهد در فابلهای بررسی شده از کليله و دمنه، بر خلاف تکثر و تنوع ظاهری قهرمانان و عملکردهايشان، تعداد قهرمانان و عملکردهای آنان محدود و توالی آنها بسيار به هم شبيه است و ميتوان گفت اين فابلها دارای ساختار واحدی هستند و همچنين بيانگر آن است که الگوی پراپ - با همه نقايصی که دارد - قابليت تحليل ريخت شناسانة فابل را دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
197 - جلوههای ادبی و هنری در چند حدیث
محمدرضا بمانيانحديث به عنوان يك اصل در شناخت اسلام و كسب معرفت، محل رجوع است. مقاله حاضر به بررسي شیوههای ادبی و هنری به کار رفته در حدیث پرداخته است. استفاده از زبان ادبی و هنري از جمله ويژگيهاي خاص در شكل گيري ساختار حديث است. ابعاد گوناگونی در جلوههای ادبی و هنری حدیث مطرح هستن چکیده کاملحديث به عنوان يك اصل در شناخت اسلام و كسب معرفت، محل رجوع است. مقاله حاضر به بررسي شیوههای ادبی و هنری به کار رفته در حدیث پرداخته است. استفاده از زبان ادبی و هنري از جمله ويژگيهاي خاص در شكل گيري ساختار حديث است. ابعاد گوناگونی در جلوههای ادبی و هنری حدیث مطرح هستند که در این میان می توان به وجود موسیقی، تصویر و ساختار به عنوان ابزار و عناصر کار در حدیث اشاره نمود. وجود این عناصر در حدیث، شکلگیری جنبههای ادبی و هنری در حدیث را سبب شده که میتوان به وجود هماهنگی و هم جهتی، تجانس، انسجام و به هم پیوستگی، توازن، وجود تقارن هندسی و نظام آوایی در حدیث اشاره نمود که این موارد ساختار و موسیقی کل حدیث را شکل داده اند. يكي دیگر از عناصر اصلی تشكيل دهنده ابزارهای ادبی و هنری حديث، استفاده از تصوير به منظور عمق بخشيدن به مفاهيم مطرح شده در متن حديث است. در مقاله حاضر در بخش ادبیات نظری به ابزار و عناصر مذکور پرداخته شده است و در ادامه چند نمونه حدیث بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
198 - سه نگاه به مرگ در ادبیات فارسی
مرتضي فلاحمرگ بزرگترین رویداد زندگی هر انسانی است و همیشه ذهن و اندیشة آدميان را به خود مشغول میدارد. در ادبیات مکتوب دینی و غیر دینی ایران قبل و بعد از اسلام، بیشترین جست و جوها و دل مشغولیهاي نویسندگان و شاعران و عالمان، در این خلاصه میشود تا راهی برای فرار از مرگ یا چیرگ چکیده کاملمرگ بزرگترین رویداد زندگی هر انسانی است و همیشه ذهن و اندیشة آدميان را به خود مشغول میدارد. در ادبیات مکتوب دینی و غیر دینی ایران قبل و بعد از اسلام، بیشترین جست و جوها و دل مشغولیهاي نویسندگان و شاعران و عالمان، در این خلاصه میشود تا راهی برای فرار از مرگ یا چیرگی بر هول و هراس ناشی از آن بیابند. اگر از ادبیات باستانی ایران و نخستين اسطورهها و حماسههاي آن دوران بگذریم، در آثار ادبی منثور و منظوم فارسی بعد از اسلام، که نخستين آثارش از میانة قرن سوم بر جای مانده است، جا به جا، شاهد چنین دغدغة تاریخی هستیم. با کمی اغماض، تلاشهای شاعران و نویسندگان ایران بعد از اسلام برای غلبه بر مرگ يا كاهش دغدغة ناشی از آن را میتوان در سه شیوه یا در سه اندیشه منحصر و محدود کرد: نخست كساني که آن را ستودهاند و به گرمی از آن استقبال کردند. مولانا جلال الدین محمد بلخی، بزرگترین نماینده این گروه به شمار میآید. دوم، دستهای که با نفرت و کراهت به مرگ نگریستند و برای غلبه بر آن، به خوشباشي و اغتنام فرصت روی آورده، کوشیدهاند، با این کار، از هول و هراس ناشی از مرگ بكاهند. خیام را باید پیشرو و نماینده کامل این دسته به حساب آورد. سوم، گروهی که واقعگرايانه به آن نگريسته، مرگ و زندگی را چونان دو روی یک سکه دیده و كوشيدهاند، ضمن بهره بردن از نعمات این جهان و خدمت به جامعه انسانی، توشه و زادِ راه زندگی دو جهان را در دوره زندگانی خویش فراهم آورند. اینان نه زندگی را فدای مرگ کردند و نه مرگ را فدای زندگانی. سعدی شیرازی بزرگترین نماینده این دسته به حساب میآید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
199 - بررسي و تحليل عناصر بومي (ديني و ملي) بزرگترين رمان فارسي*
مصطفی گرجیكليدر يكي از رمانهاي برجسته معاصر است كه بررسي ابعاد مختلف آن اهتمام فراواني را ميطلبد. يكي از اين ابعاد، بررسي زمينهها، ابعاد و عناصر بوميگرايي و هويت ايرانيـ اسلامي است كه كشف زمينههاي آن به شناختن زمينههاي ذهني و رواني شخصيتهاي داستان منجر ميشود. مراد از بوم چکیده کاملكليدر يكي از رمانهاي برجسته معاصر است كه بررسي ابعاد مختلف آن اهتمام فراواني را ميطلبد. يكي از اين ابعاد، بررسي زمينهها، ابعاد و عناصر بوميگرايي و هويت ايرانيـ اسلامي است كه كشف زمينههاي آن به شناختن زمينههاي ذهني و رواني شخصيتهاي داستان منجر ميشود. مراد از بومیگرایی در اين بستر عناصر هويتبخش مذهبيـ ملي است كه وجه تمايز فرهنگ ايراني و اسلامی از ساير فرهنگها و خرده فرهنگهاست. نگارنده با توجه به این رویکرد و با بررسی رمان كليدر، مهمترين عناصر بومي را در دو بخش عناصر مربوط به فرهنگ ایرانی (ملی) و فرهنگ اسلامی طبقهبندی، بررسي و تحليل كرده است. مهمترين اين مؤلفهها با تأکید بر آیینها و مناسک و باورها در بخش مؤلفههاي ملي؛ آداب و رسوم مربوط به باورهاي عامه، اشاره و تلميح به داستانها و آیینهای تاريخي و اسطورهاي گذشته است. مهمترين مؤلفههاي بوميِ ديني با توجه به مسئله آیینها و سنن در اين اثر، الهامگيري از واقعة عاشورا در فرجام كار گل محمد است كه نگارنده، تشابه آن دو را در پانزده بند نشان داده است. اين مقاله درصدد است با توجه به این گستره، ميزان توجه و تأثر اين رمان فارسي را از مؤلفههاي بومي (ملي و ديني ـ مذهبي) بررسي و تحلیل كند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
200 - زيبايي در سخن معصوم(ع) (بررسي آرايههاي بلاغي در دعاي "صباح" و "خطبه شانزدهم نهجالبلاغه")
حميد عابديهاكلامالله مجيد سرچشمه همه معارف، پاكيها و زيباييهاست. پس از قرآن، زيبايي در سخن معصومين عليهمالسلام به سبب اتصال و ارتباط خاصي که ميان ايشان و يگانه جميل برقرار است، برتري و برجستگي ويژه دارد. در كلام اميرالمؤمنين(ع) كه معيار فصاحت و بلاغت به شمار ميرود، اين زيبايي چکیده کاملكلامالله مجيد سرچشمه همه معارف، پاكيها و زيباييهاست. پس از قرآن، زيبايي در سخن معصومين عليهمالسلام به سبب اتصال و ارتباط خاصي که ميان ايشان و يگانه جميل برقرار است، برتري و برجستگي ويژه دارد. در كلام اميرالمؤمنين(ع) كه معيار فصاحت و بلاغت به شمار ميرود، اين زيبايي در اوج خود است. به عنوان نمونه در دعاي «صباح» و «خطبه شانزدهم نهجالبلاغه» ميتوان رد پاي برخي از آرايههاي بلاغي (بديعي و بياني) را به وضوح جست و جو كرد. به عنوان نمونه در دعای مبارک صباح، بين کلمات «عيوب ـ غيوب» و «معيوب ـ عيوب» و «کاشف ـ غالب» به ترتيب سجع متوازی، مطرف و متوازن ديده ميشود و نيز در جملاتی بسان «الهی قلبی محجوب و نفسی معيوب و عقلی مغلوب» آرايه مماثله يا موازنه وجود دارد. همچنين جناس زايد و جناس مضارع و تکرار حرف و واژه در بديع لفظی و صنايع طباق و حسن طلب در بديع معنوی و نيز برخی مسايل علم معانی در اين دعا مشهود است. در خطبه شانزدهم نهجالبلاغه، در کنار آرايههای بديعی مثل مراعات نظير و ايهام، آنچه بيش از همه در فن بيان به نظر ميرسد، مسئله تشبيه است که در جملاتی مانند: «ألا و إنّ الخطايا خيلٌ شُمُس... ألا و إنّ التقوی مطايا ذُلُل» خود مينمايد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
201 - مولوي پژوهي و مولوي پژوهان در كشورهاي انگليسي زبان
احمد تميمداريموضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادب چکیده کاملموضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادبیات فارسی به ویژه شعر مولانا در کشورهای انگلیسی زبان همت گماردهاند، آشنا شویم. از قرن هجدهم توجه به ادبیات فارسی آغاز گردید و به ترجمه و اقتباس از آثار ادب فارسی پرداخته شد. رویکرد به آثار مولانا هم بسیار مهم تلقی شد. تعالیگرایان انگلیسی و آمریکایی مکتب تعالیگرایی را با مطالعه و تحقیق در آثار مولوی، به کمال رسانیدند. در اواخر قرن نوزدهم گزیده متون شرقی با همّت مانکار دانیل کانوی انتشار یافت. پارهای از داستانهای مثنوی، آرمانهای اخلاقی و رفتاری را در جامعه انگلیسی و آمریکایی مطرح کرده است. ویلیام، آر، آلگر نخستین گلچین آمریکایی ادبیات شرقی را منتشر ساخت. ادوارد. جی. براون مقدمه منثور دفتر اول مثنوی را به انگلیسی ترجمه نمود. رینولد الین نیکلسون هم هشت جلد کتاب در شرح مثنوی تألیف نمود و پانزده سال از عمرش را بدین مهم اختصاص داد. آرتور جی. آربری یکی دیگر از متفکّران بزرگ در مطالعات مولویپژوهی به شمار میآید. جیمز جی. کوان مدرّس هنر، پنجاه شعر برگزیده نیکلسون را از دیوان شمس تبریزی، در ساختار شعر نو بازنویسی کرده است. اندرو هاروی آثاری در بزرگداشت مولوی، بازآفرینی اشعار او، از جمله شعله سخنگو، نور در نور و دیگر کتابهایی که همه دربارة مولاناست، منتشر کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
202 - تأثير مثنوی مولوي بر انديشه و آثار فوزي موستاري در باب انسان كامل
سداد ديزدارويجمقايسه ديدگاههاي شاعران و نويسندگان كشورهاي گوناگون در باره تحولات اساسي انديشه و هنر، يكي از مهمترين شاخههاي تحليل متون نظم و نثر و از مباحث عمده در نقد ادبي است؛ ادبيات تطبيقي تبادلات فكري، ادبي و فرهنگي دو يا چند ملت را به ما نشان ميدهد و روشن ميسازد كه فرهنگ ي چکیده کاملمقايسه ديدگاههاي شاعران و نويسندگان كشورهاي گوناگون در باره تحولات اساسي انديشه و هنر، يكي از مهمترين شاخههاي تحليل متون نظم و نثر و از مباحث عمده در نقد ادبي است؛ ادبيات تطبيقي تبادلات فكري، ادبي و فرهنگي دو يا چند ملت را به ما نشان ميدهد و روشن ميسازد كه فرهنگ يا انديشه فرد يا ملت تا چه حد در اكناف جهان نفوذ و گسترش داشته يا وام ستاني كرده است؛ به هر روي اين شاخه از نقد ادبي از جمله مباحث مهم مطالعات «ميان فرهنگي» نيز به شمار ميرود و از اصليترين بنمايههاي آن ميتواند محسوب گردد. از ميان شاعران، متفكران و نويسندگان بوسني، فوزي موستاري جايگاه ويژهاي دارد و اثرپذيري وي از مولوي بسيار ژرف و همه جانبه است. در اين پژوهش با روش توصيفيـ تحليلي، منابع و مآخذ معتبر بررسي شده و با استقصايي جامع روشن شده است كه فوزي در مباني، زمينهها، شيوهها و شگردهاي پرداختن به مفهوم و ويژگيهاي «انسان كامل» عميقاً تحت تأثير مولوي است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
203 - تحليل رويكرد تحقيقات نظاميشناسي در كتابهاي محققان ايراني از 1300 تا 1384 ش
خورشيد نوروزي غلامحسين غلامحسينزاده ابوالقاسم رادفردر مقاله حاضر تحقيقات نظامشناسي از جنبههای گوناگون و در حوزههای مختلف نقد و بررسی شده است. در یک نگاه، رویکرد تحقیقات نظامیشناسی، از تدوین شرح احوال و عقاید و کلی گویی با رویکرد سنتی، به دو حوزه نقد و تحلیل آثار نظامی به سبك نوين، و بازنویسی منظومههاي پنج گنج تغییر چکیده کاملدر مقاله حاضر تحقيقات نظامشناسي از جنبههای گوناگون و در حوزههای مختلف نقد و بررسی شده است. در یک نگاه، رویکرد تحقیقات نظامیشناسی، از تدوین شرح احوال و عقاید و کلی گویی با رویکرد سنتی، به دو حوزه نقد و تحلیل آثار نظامی به سبك نوين، و بازنویسی منظومههاي پنج گنج تغییر یافته است. در حوزه نقد و تحلیل، منظومه خسرو و شيرين به علت بهرهمندي فراوان از هنرهای بیانی و بلاغی، کاربرد عناصر داستانی به سبک نوین، انعکاس فرهنگ عامه و وجود تمثیلها و ضربالمثلهای دلنشین، دارای ظرفیت بیشتر نقد و تحلیل بوده و دیوان نظامی نیز به سبب در دسترس نبودن نسخه تصحيح شده قابل اعتماد، کمترین پژوهشها را به خود اختصاص داده است. در حوزه بازنویسی، منظومه ليلي و مجنون، به سبب طرح ساده داستان، دربر داشتن موضوع عشق آسمانی و شهرت بیشتر این داستان در میان عوام، بیش از سایر منظومهها، مورد توجه اقتباس كنندگان آثار نظامی بوده است و به مخزنالاسرار، به علت زبان پیچیده، مضامین عرفانی و وجود حکایتهای متعدد، کوتاه و مجزا، اقبال نشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
204 - مضامين عرفانی در غزليات صائب
حسين فقيهي حسن شاهیپورصائب تبريزی شاعر توانمند و اديب هنرمندی است که در روزگار خود در هند، ايران و آسيای ميانه شهرت بسزايی يافته بود، و اين عظمت و افتخار آنگاه برای وی حاصل شده است که در شيوه شاعری طرزی نو و در محتوای سخنش به ايراد نکتههای دقيق اخلاقی، حکمی، اجتماعی و عرفانی پرداخته است که چکیده کاملصائب تبريزی شاعر توانمند و اديب هنرمندی است که در روزگار خود در هند، ايران و آسيای ميانه شهرت بسزايی يافته بود، و اين عظمت و افتخار آنگاه برای وی حاصل شده است که در شيوه شاعری طرزی نو و در محتوای سخنش به ايراد نکتههای دقيق اخلاقی، حکمی، اجتماعی و عرفانی پرداخته است که به اشعار، شکوه و جلال خاصی بخشيده است. سبک شعری صائب به شيوه شاعران عهد صفوی، پر از مضمونهای دقيق و انديشههای باريک و خيالهای ديرياب، به ويژه تمثيلات يا معادلههايی است که مخصوصاً در غزليات به بهترين وجه آمده است. اغلب در بررسی غزليات صائب، تنها به مضامين باريک ادبی و کلام تخيلی و دور از ذهن او توجه کردهاند. اما به مضامين والای عرفانی و صوفيانه صائب نپرداختهاند. هيچ گاه صائب به عنوان شاعر عارف و پايبند به آرا و انديشههای صوفيانه در عهد صفويه مورد نظر نبوده است. نگارنده در صدد است به اين موضوع بپردازد که شعر صائب علاوه بر جنبههای ادبی، اجتماعی، حکمی و اخلاقی، دارای مضامين بلند عرفانی است و به حق میتوان گفت صائب شاعر بیمدعايی بوده است که غزلياتش تبلوری از افکار و انديشههای صوفيانه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
205 - تحليل روانشناختي امثال و حكم فارسي
حسين نوينامثال و حكم فارسي با مجموعهاي از تجارب، دانشها و اندوختههاي معنوي آن، از گنجينههاي ملي و مفاخر تاريخي و فرهنگي ملت ما به شمار ميآيند. مطالعه اينگونه نشانههاي اجتماعي ـ فرهنگي، از منظر «روانشناختي ادبيات»، ما را با انواع ويژگيهاي شخصيتي، وراثت، و با رشد و قضاوت چکیده کاملامثال و حكم فارسي با مجموعهاي از تجارب، دانشها و اندوختههاي معنوي آن، از گنجينههاي ملي و مفاخر تاريخي و فرهنگي ملت ما به شمار ميآيند. مطالعه اينگونه نشانههاي اجتماعي ـ فرهنگي، از منظر «روانشناختي ادبيات»، ما را با انواع ويژگيهاي شخصيتي، وراثت، و با رشد و قضاوت اجتماعي و روشهاي فرزندپروري گذشتگان آشنا ميسازد. همچنين مثلها در زمينههاي يادگيري افراد، شخصيت، تفاوتهاي فردي، انگيزش و هيجان، كنشها و رفتارهاي اجتماعي آنان، اطلاعات گرانبهايي را در اختيار ما قرار ميدهند. اغلب اين گونه جلوههاي روانشناختي با نظريههاي علمي امروزي قابل بررسي و تطبيق است؛ جلوههاي رواني مانند كنش و رفتارهاي اجتماعي، تلقينپذيري، تعارضهاي روانشناختي مانند ناكامي، اضطراب و توانمنديهاي دفاعي چون واپسزدن، سركوبي، همانندسازي، درونفكني، برونفكني، دليل تراشي و مسئله هيجان و انگيزش، انواع انگيزه و هيجان در مثلهاي فارسي انعكاس يافته است. در زمينه كنشها و رفتارهاي اجتماعي نيز، همرنگي با جماعت، پرخاشگري گروهي و تقليد از ديگران، از جمله محورهاي روانشناختي گويندگان مثلهاست كه به نحو قابل توجهي در ضربالمثلهاي فارسي تجلي پيدا كرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
206 - تفاوت کنایه با ضربالمثل
حسن ذوالفقاريکنایه و مثل دو مقوله زبانی ـ ادبی مجزا و متفاوت و با تعاریف و کارکردهای جداگانه هستند، امّا همواره بسیاری از کنایه ها در کتاب های مربوط به ضربالمثل و ذیل امثال فارسی درج و ثبت شده اند و پژوهندگان، مثل نگاران و فرهنگ نگاران، جز معدودی، در آثار خود این دو را در هم آمیخت چکیده کاملکنایه و مثل دو مقوله زبانی ـ ادبی مجزا و متفاوت و با تعاریف و کارکردهای جداگانه هستند، امّا همواره بسیاری از کنایه ها در کتاب های مربوط به ضربالمثل و ذیل امثال فارسی درج و ثبت شده اند و پژوهندگان، مثل نگاران و فرهنگ نگاران، جز معدودی، در آثار خود این دو را در هم آمیخته و به تفاوتهای این دو، هیچ اشاره ای نکرده اند. این مقاله می کوشد به استناد منابع موجود، به رغم دشواری تفکیک این دو، با ملاک های مشخص و عملی تفاوتهای کنایه و مثل را نشان دهد. ابتدا پس از طرح و بحث موضوع و ذکر پیشینه تحقیق، دو حوزه کنایه و مثل را تعریف و ویژگی ها و انواع هر یک را تبیین می کنیم تا کار مقایسه شباهت و اختلاف های این دو به آسانی صورت پذیرد، سپس تفاوت ها و شباهت های کنایه و مثل را مشروح و با ذکر مثال های کافی در چندین حوزه چون ایجاز، تشبیه، استعاره، اندرزگونگی، آهنگ، جنبه تجربی، دلیل آوری، مورد و مضرب، محور جانشینی و دو وجهی بودن بررسی می کنیم. در پایان نمونه هایی از کنایات نزدیک به مثل و امثال کنایه مانند را با ملاک های عرضه شده، از هم تمایز میدهیم. تاکنون جز اشاراتی پراکنده، به طور مستقل، به موضوع این مقاله پرداخته نشده و این مقاله می تواند در حوزه های مثل شناسی و مثل نگاری در ادبیات عامه و بلاغت و بیان در ادبیات رسمی کاربرد پیدا کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
207 - کارکرد بررسی واژگان دخیل در فهم متون مقدس؛ مطالعه موردی: سجّیل
سيده زهرا مبلغدر حوزه مطالعات قرآني، بررسي واژگان دخيل معمولاً با دو دشواری اصلي همراه است. نخست: محققان در بررسي اين واژهها، به مواردي بر ميخورند که ريشه و معناي دقيق آنها براي متقدمترين لغويان معلوم نيست. بنابراين، هم فهم آيات مشتمل بر اين واژهها با ابهامات لغوي همراه است، هم ا چکیده کاملدر حوزه مطالعات قرآني، بررسي واژگان دخيل معمولاً با دو دشواری اصلي همراه است. نخست: محققان در بررسي اين واژهها، به مواردي بر ميخورند که ريشه و معناي دقيق آنها براي متقدمترين لغويان معلوم نيست. بنابراين، هم فهم آيات مشتمل بر اين واژهها با ابهامات لغوي همراه است، هم اين سردرگمي لغويان متقدم، پيگيري ريشه اصلي واژه را دشوارتر ميسازد. دوم، در توضیح این واژهها عموماً تعداد قابل توجهي روايات تفسيري وجود داردکه توضيحاتي تأويلي و مصداقي ـ و در موارد اندکي، توضيحات لغوي ـ درباره این واژهها به دست ميدهند. اين دسته از روايات به سبب اساس و صبغه تأويليِ غير زبانشناختیشان، نه تنها به کار معناشناسي واژگان دخيل نميآيند، بلکه فهم خود آنها و کشف ارتباط مصداقهاي تأويلي مطرح شده در آنها با معناي لغوي واژگان، مستلزم آگاهي به معناي دقيق واژه دخيل است. با اين وصف، اگر اين روايات را در کنار آيات قرآنيِ مشتمل بر واژههاي دخيل به عنوان بخشي از متون مقدس يا مأثور به حساب آوريم، فهم دقيق آنها در گرو مطالعات زبانشناختی در باب ريشه و معناي واژههاي دخيل است. در اين نوشتار«سِجّيل» از واژگان دخيلي است که ريشههاي مختلفي براي آن پيشنهاد شده و روايات تفسيري مختلفي در توضيح آن وجود دارد. دستيابي به فهم دقيقي از اين واژه در درجه نخست مستلزمِ تحليل و نقادي ريشهيابيهاي زبانشناسان است. با تحلیل این ریشهیابیها ابتدا معلوم میگردد که مناسبترین ریشه پیشنهادی، ریشه فارسی است. ضمناً نشان داده ميشود که پذيرش هر ريشه و معناي متناسب با آن چگونه بر فهم ما از روايات تفسيري و قبول يا رد آنها تأثير ميگذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
208 - واژههایی به ظاهر دخیل، اما اصیل
فردوس آقاگلزاده حسين داوريبررسی ریشهشناختی واژههای دخیل در زبان فارسی بیانگر آن است که برخی از این واژهها در اصل واژههایی فارسی بودهاند که پیشتر وارد زبانهای مختلف شده و پس از یافتن رنگ و بویی بیگانه، مجدداً وارد زبان فارسی شدهاند. تأملی در پژوهشها و آثار موجود حکایت از آن دارد که این م چکیده کاملبررسی ریشهشناختی واژههای دخیل در زبان فارسی بیانگر آن است که برخی از این واژهها در اصل واژههایی فارسی بودهاند که پیشتر وارد زبانهای مختلف شده و پس از یافتن رنگ و بویی بیگانه، مجدداً وارد زبان فارسی شدهاند. تأملی در پژوهشها و آثار موجود حکایت از آن دارد که این موضوع عمدتاً در خصوص واژههای معرب بررسی شده و در مورد دیگر زبانها کمتر بدان توجه شده است. اين در حالی که این پدیده در خصوص تعدادی از واژههای اروپایی و به ویژه فرانسوی و انگلیسی رایج در زبان فارسی نیز صادق است که نه تنها در فرهنگهای عمومی که در فرهنگهای اختصاصیای که به موضوع واژههای دخیل اروپایی در زبان فارسی پرداختهاند نیز بدان بیتوجهی شده است. در این نوشتار با استناد به فرهنگهای معتبر اروپایی به نحوی مستند و مستدل به نمونههایی از این واژههای به ظاهر دخیل اروپایی در زبان فارسی که اصل فارسی دارند، پرداخته شده و به فراخور حال به کاستیهای برخی فرهنگهای معتبر زبان فارسی در خصوص ریشهیابی این واژهها اشاره شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
209 - نقدي بر جايگاه اتيمولوژي در روششناسيِ احمد فرديد
مهدي فدائي مهربانييكي از مهمترين وجوهي كه در برسي متون ادبي همواره يك محقق بايد به آن اهتمام ورزد، نگاه به متن مورد نظر از منظر اتيمولوژيك است. از آنجا كه هر متن ادبي در ساخت و بافت زماني و مكانيِ خود معنا مييابد، بررسي هر متن مستلزم يافتن رابطة دلالت ميان لفظ و معنا در تاريخ كاربرد آن چکیده کامليكي از مهمترين وجوهي كه در برسي متون ادبي همواره يك محقق بايد به آن اهتمام ورزد، نگاه به متن مورد نظر از منظر اتيمولوژيك است. از آنجا كه هر متن ادبي در ساخت و بافت زماني و مكانيِ خود معنا مييابد، بررسي هر متن مستلزم يافتن رابطة دلالت ميان لفظ و معنا در تاريخ كاربرد آن است. روش اتيمولوژيك كه در واقع اساسيترين روشِ فهم معناي الفاظ در متون ادبي است، به ما كمك ميكند تا بتوانيم با ريشهشناسيِ تاريخيِ معناي الفاظ، نسبت و دلالت ميان لفظ و معنا را در زمان و مكان وضع شدة آن بررسي كنيم. بنابراين، اتيمولوژي اهميت بسياري در حوزة ادبيات دارد. سيد احمد فرديد اساس مباحث خود را بر اتيمولوژي استوار كرده است و همواره به الفاظِ موجود در ادبيات از منظر اتيمولوژيك نگاه ميكند. اين مقاله به بررسي جايگاه اتيمولوژي در روششناسي احمد فرديد ميپردازد و با نقد كاربرد اتيمولوژي در آراء فرديد، ايرادات فرديد را در به كارگيري اين روش نشان ميدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
210 - ناهمخوانی نظریه و نوشتار (بررسی و نقد رمان گنجشکها بهشت را میفهمند )
عليرضا صدیقیرمان گنجشکها بهشت را میفهمند مطابق با آموزههای پسامدرنیستی نوشته شده است. توجه به آشفتگی در روایت و به تبع آن زمان داستان، ویژگیهای فراداستانی، ایجاد دور باطل با استفاده از شخصیتهای تاریخی در کنار شخصیتهای داستانی و حضور نویسنده در داستان برای به هم ریختن مرز میان چکیده کاملرمان گنجشکها بهشت را میفهمند مطابق با آموزههای پسامدرنیستی نوشته شده است. توجه به آشفتگی در روایت و به تبع آن زمان داستان، ویژگیهای فراداستانی، ایجاد دور باطل با استفاده از شخصیتهای تاریخی در کنار شخصیتهای داستانی و حضور نویسنده در داستان برای به هم ریختن مرز میان واقعیت و خیال از جمله ویژگیهایی است که این رمان را در زمره رمانهای پسامدرنیستی قرار میدهد. با این همه گاه مواردی در آن دیده میشود که تناسبی با آموزههای پسامدرنیسم ندارد. این مقاله ضمن اشاره به ویژگیهای پسامدرنیستی رمان، به نقد عناصری میپردازد که با این ویژگیها همگن نیستند و نشان میدهد كه استفاده از شیوههای مربوط به این جریان در رمانی که یکی از وظایف اصلی خود را شناساندن شخصیتی قرار میدهد که نمادی از رزمندگان دوران جنگ میتواند باشد، بجا نمینماید؛ زیرا نوع نگاه تفکر پسامدرن به انسان و زندگی با نگاه موجود در رمان همخوانی ندارد. طبیعی است با وجود تأکید همه شخصیتها بر ترسیم شخصیتی آرمانی در رمان و همنوایی و همصدایی آنها، با رمانی چندصدایی نیز روبرو نباشیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
211 - نمونههایی از لطیفههای نبوی در متون ادبی
مهين پناهياين پژوهش درصدد پاسخ به اين پرسش است كه پيامبر اكرم(ص) با وجود «ما خُِطبَ به» بودن قرآن مجيد و با وصف «ما ينطق عن الهوي» و «إنك لعلي خلق عظيم» آيا سخنان لطیفه آميز ميگفتند؟ اگر اين گونه است، لطیفههای آن حضرت شامل چه نوع لطیفههایی است؟ بيشتر كدام عناصر را به كار برده چکیده کاملاين پژوهش درصدد پاسخ به اين پرسش است كه پيامبر اكرم(ص) با وجود «ما خُِطبَ به» بودن قرآن مجيد و با وصف «ما ينطق عن الهوي» و «إنك لعلي خلق عظيم» آيا سخنان لطیفه آميز ميگفتند؟ اگر اين گونه است، لطیفههای آن حضرت شامل چه نوع لطیفههایی است؟ بيشتر كدام عناصر را به كار بردهاند؟ آيا براي لطیفه محدوديتهايي هم قائل بودهاند؟ اين پژوهش نشان ميدهد پيامبر اكرم(ص) گهگاه مزاح ميكردند و لطیفه ميگفتند. اما هرگز از محدوده اخلاق خارج نميشدند. سخنان لطیفهآميز آن حضرت دو دستهاند: دسته اول لطیفههای حكيمانه است؛ دسته دوم لطیفههای عام که پيچيدگي كمتري دارد. لطیفههای عام، به دو نوع موقعيتي و عبارتي تقسيم ميشوند. لطیفههای عبارتي شامل بلاغتهاي زباني مانند ايهام، ايجاز، ایجاد شگفتی زباني و رفتاري، تضاد و تناقض (در مفهوم صنعت ادبي) است. همچنين بخشي از لطیفهها، لطیفههای تعليمي است. لطیفههای نبوي بيشتر از نوع زباني و عبارتي است و نشانهها و نمادهاي طنز كه در آنها تحقير و توهين به ديگران باشد، در آنها ديده نميشود. اما از آنجا که اصطلاح طنز گاهی در حوزههای تحقیر و توهین افراد یا مسائل اجتماعی جولان میدهد و ساحت حضرت ختمی مرتبت از آن مبراست؛ از سوی دیگر، تاكنون کسی در نامگذاری اينگونه سخنان آن بزرگوار اقدام نکرده است. نگارنده برای حفظ ادب شرعی همه انواع ملاحتهای زبانی و لطایف نبوی را با اصطلاح «لطیفه» نامگذاري كرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
212 - معجزات پيامبر اعظم(ص) در شعر فارسي
احمد گليبه قول مولانا نامعقول بودن يا وراي طور عقل بودن تعاليم انبيا، اظهار معجزات را لازم كرده است. اين معجزات در هر زمانهاي با سطح دريافت مخاطبان دعوت انبيا، انطباق و تناسب داشته است. قرآن كريم معجزة اصلي پيامبر اكرم(ص) محسوب ميشود كه معاندان و كافران به هماوردي و رقابت با چکیده کاملبه قول مولانا نامعقول بودن يا وراي طور عقل بودن تعاليم انبيا، اظهار معجزات را لازم كرده است. اين معجزات در هر زمانهاي با سطح دريافت مخاطبان دعوت انبيا، انطباق و تناسب داشته است. قرآن كريم معجزة اصلي پيامبر اكرم(ص) محسوب ميشود كه معاندان و كافران به هماوردي و رقابت با آن فراخوانده شدهاند (= تحدّي)؛ در حالي كه از قبل ناتواني و شكست قطعيشان پيشبيني و يادآوري شده است. در عين حال به اقتضاي احوال خاص، معجزات ديگري نيز از ايشان صادر يا به خاطر ايشان ظهور كرده است كه در كتب سيره و حديث و به تبع آن در متون ادب فارسي انعكاس يافته است. شاعران و عارفان ايراني با زبان صريح و روشن در مضمونسازيهاي شاعرانه به اين روايات پرداختهاند. در قالبهاي قصيده و مثنوي اين مضامين پررنگتر هستند و كمتر در ايجاد و خلق تصاوير به خدمت گرفته شدهاند. درباره ذكر معجرات منتسب به حضرت ختمي مرتب بايد گفت در اين پژوهش صحت و سقم روايات مطمح نظر نبوده است و تنها انعكاس اين روايتها در شعر فارسي بررسي شده است و ذكر اصل روايتها در شعر فارسي بررسي شده است و ذكر اصل روايت به مثابه تأييد قطعي آنها نيست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
213 - سيره پيامبر(ص)، معيار عرفان اسلامي بازتابيافته در متنهاي صوفيانه فارسي
غلامحسين غلامحسينزادهتصوف اسلامي بر مبناي چه محورهايي شكل گرفته است، و بر اساس كدام شاخصها و معيارها مسير حركت خود را تنظيم كرده و خطاهاي خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسيها نشان ميدهد منشأ عرفان و تصوف اسلامي، منحصراً قرآن و سيرت پيامبر است؛ اما در مسير حركت خود، از آداب و رسوم و ديدگ چکیده کاملتصوف اسلامي بر مبناي چه محورهايي شكل گرفته است، و بر اساس كدام شاخصها و معيارها مسير حركت خود را تنظيم كرده و خطاهاي خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسيها نشان ميدهد منشأ عرفان و تصوف اسلامي، منحصراً قرآن و سيرت پيامبر است؛ اما در مسير حركت خود، از آداب و رسوم و ديدگاههاي ساير ملل نيز متأثر شده است؛ و اينكه بعضي ـ هر چند با دیدگاههای مختلف ـ كوشيدهاند مسير عرفان و تصوف اسلامی را به عكس نشان دهند، احتمالاً تحت تأثير برداشتها و ديدگاههاي ديني و سياسي خود بودهاند، يا ـ بسته به نوع نگرش خود ـ خواستهاند با نشان دادن منشأ غيراسلامي براي آن، تصوف و عرفان اسلامي را مغایر شريعت اسلامي يا در كنار آن قلمداد کنند؛ یا به گونهاي آن را معرفي كنند كه نشان دهند سلوك عرفاني سنتي ادب فارسي، بينياز از عمل به احكام شريعت اسلامي است. حال آنكه مستندات فراوان حاكي از آن است كه عرفان اسلامي مستقيماً از قرآن و سيره نبوي، و روش و سلوك اهل بيت و صحابه و تابعين و زهاد صدر اسلام نشئت گرفته است؛ اما بتدريج ديدگاههاي پيروان مكاتب ديگر و آداب اجتماعي اقوام و ملل مختلف و بخصوص خواستههاي نفساني زاهدان و صوفيان ريايي، بر آن تأثير گذاشته است و سبب شده اندک اندک انحرافاتي در آن راه يابد، بنابراين مشايخ بزرگ صوفيه كوشيدهاند از طريق تأليف كتب متعدد و ارشاد مريدان، مسير عرفان نظري و عملي را بر مبناي معيار و شاخصه اصلي آن، يعني قرآن و سيرت پيامبر اكرم اصلاح كنند و آن را به مسير اصلي خود بازگردانند تا عرفان و تصوف اسلامي همچنان بتواند در شاهراه اصلي خود به مسيرش ادامه دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
214 - تحليل جايگاه معراج پيامبر اكرم(ص) در تفسير كشفالاسرار ميبدي
مجيد سرمدي محمود شيخپيامبر اكرم(ص) و وقايع زندگي او نزد مسلمانان جايگاه ويژهاي دارد. متفكران مسلمان، اعم از عارف و متكلم و فيلسوف، همواره درصدد تبيين شخصيت آن حضرت بودهاند و در باب جايگاه او در نظام آفرينش و سلسله پيامبران سخن گفتهاند. بيشك اين تلاش در آغاز راه ريشههايي عاطفي داشته ا چکیده کاملپيامبر اكرم(ص) و وقايع زندگي او نزد مسلمانان جايگاه ويژهاي دارد. متفكران مسلمان، اعم از عارف و متكلم و فيلسوف، همواره درصدد تبيين شخصيت آن حضرت بودهاند و در باب جايگاه او در نظام آفرينش و سلسله پيامبران سخن گفتهاند. بيشك اين تلاش در آغاز راه ريشههايي عاطفي داشته است؛ اما بعد از مدتي جنبههاي نظري آن بر زمينههاي عاطفي فائق آمده است. اين مقاله با عنايت به دو جريان مهم در تبيين شخصيت پيامبر اكرم(ص) در عالم اسلام، سعي دارد جايگاه تفسير كشفالاسرار را در اين دو جريان، شناسايي و نقش معراج را كه يكي از مهمترين وقايع روزگار پيامبر است، در تبيين شخصيت ايشان در اين كتاب تحليل كند. ميبدي به دليل گرايشهاي عرفاني در تفسير قرآن و در نقل واقعه معراج به جنبههاي عرفاني و عاطفي بيشتر توجه ميكند و در تبيين شخصيت پيامبر تنها بر فضيلت و تقدم او در مقامات معنوي تكيه ميكند و به طرح مرزهاي نظريه «انسان كامل» با محوريت «حقيقت محمد(ص) كه بعدها در نظريه عرفاني اسلامي به يكي از اساسيترين مباحث اهل تصوف و عرفان نظري مبدل ميشود، اشاره نميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
215 - سیمای پیامبر اعظم(ص) در کشفالمحجوب هجویری
ابراهيم سلاميسیمای پیامبر اعظم(ص) در بسیاری از آثار منثور و منظوم ادب فارسی به نحوی شایسته بازتاب يافته است که گویای علاقهمندی و دلباختگی نویسندگان آثار به آن حضرت است. كتاب كشفالمحجوب یکی از متونهای گرانسنگ زبان فارسی در قرن پنجم، است. هجویری، پس از اشاره به آیههای قرآن، به س چکیده کاملسیمای پیامبر اعظم(ص) در بسیاری از آثار منثور و منظوم ادب فارسی به نحوی شایسته بازتاب يافته است که گویای علاقهمندی و دلباختگی نویسندگان آثار به آن حضرت است. كتاب كشفالمحجوب یکی از متونهای گرانسنگ زبان فارسی در قرن پنجم، است. هجویری، پس از اشاره به آیههای قرآن، به سخن رسول(ص) و روش و منش آن بزرگوار استناد كرده است. نشان دادن برتریهای پیامبر اعظم(ص) و تأکید بر مهربانی و محبت او و ضرورت معرفت بیشتر آن حضرت، هدف این مقاله است. بدین منظور، مباحثی چون مقایسه پیامبر اعظم(ص) با پیامبران دیگر مثل موسی و ابراهیم و داود(ع)، اخلاق و رفتار پیامبر به ویژه مهر و محبت و بخشندگی و بخشایندگی او، روحیه عبادی و عرفانی پیامبر مثل نماز و روزه و سرانجام خواب و بیداری پیامبر اعظم(ص) که در کشفالمحجوب هجویری آمده، در این جستار بررسی شده است. حاصل این تحقیق نشان میدهد پیامبر اعظم(ص) مهربان و با محبت، بخشنده و کریم، کارگر و مشتاق در طاعت حق و محبوب و منظور حق تعالی بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
216 - تحلیل عناصر داستانی قصه حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم
ابراهيم سلاميدر قرآن کریم سرگذشت بسیاری از پیامبران با قصه بیان ميشود. از جمله قصه یوسف(ع) که به زندگی اين پيامبر میپردازد. این سوره صد و یازده آیه دارد. سه آیه نخست و ده آیه آخر غیرداستانی و آیات ديگر بدون آنکه آیههای غیرداستانی، تسلسل آنها را برهم بزند، داستان را بيان ميكنند. چکیده کاملدر قرآن کریم سرگذشت بسیاری از پیامبران با قصه بیان ميشود. از جمله قصه یوسف(ع) که به زندگی اين پيامبر میپردازد. این سوره صد و یازده آیه دارد. سه آیه نخست و ده آیه آخر غیرداستانی و آیات ديگر بدون آنکه آیههای غیرداستانی، تسلسل آنها را برهم بزند، داستان را بيان ميكنند. هدف قرآن داستانپردازی نیست، ولی اين سوره بسیاری از جنبهها و عناصر داستانی متعارف در ادبیات داستاني را دارد. هدف این مقاله بررسی فراوانی عناصر داستانی، در این قصه است. مقاله حاضر توصیفی ـ تحلیلی است و طی آن به بررسی و تحلیل عناصر داستانی نظير زاویه دید، طرح، ساختار، اندیشه (تم و موضوع)، کشمکش، شخصیت، شخصیتپردازی، گفت و گو، زمان و مکان میپردازد. قصه یوسف، تنها قصه قرآن كريم است كه از ابتدا تا انتهاي آن، در يك سوره آمده است. در اين قصه با بهرهمندي از فنون عناصر داستانپردازي نوين، اهداف والاي قرآن كريم، آشنايي با فرهنگ مذهبي، تعليم، تربيت، هدايت و عبرتآموزي انسان، در قالب يك داستان بيان شده است. پرداخت عناصر داستاني در اين قصه به گونهاي است كه مخاطب در برخورد با آن به مثابه يكي از شخصيتهاي داستان حضور فعال دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
217 - نقل قول هنري در شعر حافظ
عليرضا فولاديبا همة كوششهاي اهل بلاغت در شناخت شگردهاي ادبي، هنوز برخي از آنها ناشناخته ماندهاست. مقالة حاضر به معرفي يك شگرد ادبي از اين دست با نام «نقلقول هنري» ميپردازد و چند و چون آن را در شعر حافظ بررسي ميكند. نقلقول هنري چيست، هنري بودن آن چگونه رخ مينمايد و گونههاي آن چکیده کاملبا همة كوششهاي اهل بلاغت در شناخت شگردهاي ادبي، هنوز برخي از آنها ناشناخته ماندهاست. مقالة حاضر به معرفي يك شگرد ادبي از اين دست با نام «نقلقول هنري» ميپردازد و چند و چون آن را در شعر حافظ بررسي ميكند. نقلقول هنري چيست، هنري بودن آن چگونه رخ مينمايد و گونههاي آن كداماند؟ اين مقاله پاسخگويي به اين پرسشها را بر عهده دارد. روش ما براي اين منظور، روش توصيفي با رويكرد ساختگرايانه بوده است. از مجموع اين بررسي چنين نتيجه ميگيريم كه نقلقولهاي هنري حافظ به تبع اعتدالگرايي او عموماً در دو سوية روايي و شعري سيري معتدل را پشت سر گذاشتهاند و در اين دو سويه، به اقتضاي حال، با عناصر راوي، فضا، زمان، مكان، توصيف، شخصيت، گفتمان، رويداد و تعليق و آرايههاي مجاز، تشبيه، اسلوب معادله، استعاره، تشخيص، متناقضنما، كنايه، جناس، واجآرايي، تنسيقالصفات، ايهام، استخدام، مراعاتالنظير، تضاد، تلميح، ارسالالمثل، تضمين، تلميع، اغراق، طنز، اسلوبالحكيم، دليل عكس، حسنمطلع، ردالمطلع و حسنمقطع پيوند خوردهاند. همچنين نمونههاي اين شگرد در ديوان وي، به اعتبارهاي مختلف، تقسيمات متفاوتي مانند بيواسطه/ باواسطه، گفتاري/ نوشتاري، مستقيم/ غيرمستقيم، بهعبارت/ بهمضمون، يكمصراعي/ يكبيتي/ دوبيتي/ سهبيتي/ چهاربيتي/ پنجبيتي و واحد/ متعدد را برميتابند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
218 - اثرگذاری تحولات سياسي و اجتماعي قرن پنجم بر رفتار و گفتار ابوسعيد ابوالخير
طاهره خوشحال عبدالناصر نظريانيدر آستانه قرن پنجم، خراسان به عنوان كانون اصلي تحولات سیاسی، در ناامنی و فقر و پريشاني به سر ميبرد و عدم ثبات سلاطين و اميران، به تضييع هر چه بيشتر حقوق مردم و رواج فرهنگ ريا و چاپلوسي منجر ميگردید؛ در حالی که اغلب اندیشمندان و عالمان رسمی، يا بازيچه دست صحنهگردانان چکیده کاملدر آستانه قرن پنجم، خراسان به عنوان كانون اصلي تحولات سیاسی، در ناامنی و فقر و پريشاني به سر ميبرد و عدم ثبات سلاطين و اميران، به تضييع هر چه بيشتر حقوق مردم و رواج فرهنگ ريا و چاپلوسي منجر ميگردید؛ در حالی که اغلب اندیشمندان و عالمان رسمی، يا بازيچه دست صحنهگردانان قدرت و سياست بودند، و يا در گوشه عافیت نشسته و مهر سكوت و تمکین بر لب داشتند. اما ابوسعيد ابوالخير به عنوان عارفي اجتماعي، با تکیه بر رفتار و گفتاری محبتآمیز و آمیخته به طنز، و با اشراف بر ضمیر و اندیشه دیگران، در مسیر مقابله با ریا و ظاهرسازی، هدایت و به راه آوردن ستم پیشگان، و همچنین حمایت از مردم درمانده، واکنشهای مناسبی از خود نشان میداد. در اين مقاله با استناد به آنچه از ابوسعید در اختیار داریم، سعی کردهایم تا به بررسی ارتباط و تناسب میان حوادث و واقعیتهای جاری آن روزگار، و عکسالعملها و رفتارهای ابوسعید بپردازیم، و نوع و میزان تأثیرپذیری او را از مسائل و اتّفاقات سیاسی و اجتماعی نشان بدهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
219 - تحليل داستان سياوش بر پايه نظريات يونگ
ابراهيم اقبالي حسين قمري گيوي سكينه مراديكندو كاوهاي كارل گوستاو يونگ، در قلمرو اساطير و يافتههاي وي، دستمايه منتقدان بسياري، براي بررسي آثار ادبي قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، شاهنامه فردوسي خصوصاً داستان سیاوش كه مجموعه عظيمي از روايات اساطيري و تاريخي ايرانيان باستان است بررسي گرديد و در چهارچوب فرايند فر چکیده کاملكندو كاوهاي كارل گوستاو يونگ، در قلمرو اساطير و يافتههاي وي، دستمايه منتقدان بسياري، براي بررسي آثار ادبي قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، شاهنامه فردوسي خصوصاً داستان سیاوش كه مجموعه عظيمي از روايات اساطيري و تاريخي ايرانيان باستان است بررسي گرديد و در چهارچوب فرايند فرديت يونگ و كهن الگوهاي من، قهرمان، سايه، پرسونا، پير دانا و خويشتن، كنشها و كاركردهاي قهرمانان و شخصيتهاي داستان سیاوش ارزيابي شد و چگونگي تبلور هر يك از اين كهن الگوها به عنوان مسئله اصلی این تحقیق مشخص گرديد. ضمن آنكه به نمودهاي كهن الگوهايي چون آنيما، آنيموس، مادر، ماندلا، مانا و تولد دوباره نيز اشاره شده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل محتوا بوده است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد كه افراسياب نمود كهن الگوي سايه و رستم، تبلور كهن الگوي قهرمان و خوابگزار افراسیاب، بيانگر كهن الگوي پير دانا هستند. همچنين كهن الگوي خويشتن در شخصيت كيخسرو بروز مييابد. ضمن آنكه، عروج كيخسرو و مرگ سياوش نيز نمونههايي از مرگ و تولد دوباره در شاهنامه است. تكرار اين مضامين، در بخشهاي سه گانه اساطيري، پهلواني و تاريخي شاهنامه، هماهنگي ميان اين سه بخش را در چگونگي بروز كهن الگوها نشان ميدهد و این اصل را بیان میکند که محتوای کهن الگوها به صورت مستمر اما در شکلهای گوناگون ظهور مییابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
220 - خاستگاه شعر و هويت صنفي ـ اجتماعي شاعر از ديدگاه حكيم انوري ابيوردي
مهدي محبّتیتوصيف شعر و تبيين جايگاه شاعر در ميان اصناف اجتماعي دو ويژگي عمده ديدگاه ادبي انوري است. انوري به دليل تربيت حكمي ـ منطقي و آشنايي دقيق با كلام منظوم و قلمروهاي آن و نيز با تكيه بر تجربههاي هنري نابي كه در طول حيات خود از ماهيت آفرينش شعر به چنگ آورده بود، موفق به طرح چکیده کاملتوصيف شعر و تبيين جايگاه شاعر در ميان اصناف اجتماعي دو ويژگي عمده ديدگاه ادبي انوري است. انوري به دليل تربيت حكمي ـ منطقي و آشنايي دقيق با كلام منظوم و قلمروهاي آن و نيز با تكيه بر تجربههاي هنري نابي كه در طول حيات خود از ماهيت آفرينش شعر به چنگ آورده بود، موفق به طرح و بسط ديدگاههايي تازه و استوار دربارة تحليل شعر و هويت صنفي شاعر شد. او با طبقهبندي اصناف شاعران و تحليل نقش و جايگاه فرآوردههاي شاعر در زنجيرة نيازهاي اجتماعي و مقايسة اين فراوردهها با توليدات اقشار ديگر جامعه، و همچنين دلايل پيدايش انواع متفاوت شعر در روان شاعر، يكي از مهمترين منابع جامعهشناسي شعر و شاعري را در ادب فارسي پي انداخت، ضمن آنكه براي نخستين بار چندين شعر مهم و مطول اختصاصاً در همين باب آفريد و اولين نگاههاي توصيفي ـ منطقي را در باب ماهيت شعر و انواع آن بيان كرد. اين مقاله تبيين دقيق انديشهها و آراي انوري دربارة شعر و هويت صنفي شاعر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
221 - غزل روایی و خاستگاه آن در شعر فارسی
احمدرضا منصوریغزل فارسی یکی از قالبهای اصلی شعر فارسی است، اما پیدایش، پرورش و گونههای مختلف آن، موضوعی است که پژوهشگران را همچنان به تأملات و تحقیقات تازهتر دعوت میکند. در اين نوشتار ابتدا تعريفي تازه از شعر و غزل روايي عرضه، و انواع مختلف آن با دو رويكرد صوري ـ ساختاري و محتواي چکیده کاملغزل فارسی یکی از قالبهای اصلی شعر فارسی است، اما پیدایش، پرورش و گونههای مختلف آن، موضوعی است که پژوهشگران را همچنان به تأملات و تحقیقات تازهتر دعوت میکند. در اين نوشتار ابتدا تعريفي تازه از شعر و غزل روايي عرضه، و انواع مختلف آن با دو رويكرد صوري ـ ساختاري و محتوايي ـ معنايي (انواع ادبي قديم) بازشناسي و تقسيمبندي شده است. در بخش ديگر نوشتار، دربارة خاستگاه غزل فارسي و آراي مختلف در آن باره بحث شده است. مطابق يافتههاي اين تحقيق كه با شواهدي از شعر فارسي مستند و مؤيد گشته، خاستگاه غزل روايي با دو رويكرد تغزلي و غزلي قابل بررسي است و انواع مختلف آن را ميتوان بر اساس ساختار (با سه گونة حکایت، گفت و گو، و توصيف) و محتوا (با محتواهايي چون اجتماعي، تاريخي، عرفاني ـ معرفتي، سوگنامه، مژدهنامه، سفرنامه، سرگذشت و... كه زيرمجموعه ساختار حكايت جاي ميگيرند) تقسیمبندی و معرفی كرد. در انتهاي نوشتار نيز به فواید یا کارکردهای غزل روايي (مثل انسجام ساختاري شعر، آسانيابي مضامين و ارتباط بهتر با مخاطب، نمايشي شدن، و لذت بخشي) اشاراتی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
222 - بازتاب مشروطیت در اشعار نسیم شمال و احمد شوقی
قاسم صحرائي علي نظريبیداری و آگاهی مردم، آزادیخواهی، عدالتخواهی، قانونگرایی، مبارزه با استبداد، وطن دوستی و در یک کلمه «مشروطهخواهی» از مهمترین حوادث دوران معاصر ایران و برخی دیگر از کشورهای پیرامون ما بوده است. نویسندگان این مقاله، در پی نشان دادن این درونمایه مشترک در شعر دو شاعر ه چکیده کاملبیداری و آگاهی مردم، آزادیخواهی، عدالتخواهی، قانونگرایی، مبارزه با استبداد، وطن دوستی و در یک کلمه «مشروطهخواهی» از مهمترین حوادث دوران معاصر ایران و برخی دیگر از کشورهای پیرامون ما بوده است. نویسندگان این مقاله، در پی نشان دادن این درونمایه مشترک در شعر دو شاعر هم عصر نسیم شمال، شاعر ایرانی، و احمد شوقی، شاعر مصری است. نسیم شمال و احمد شوقی، با دو زبان متفاوت و در دو کشور غیرهمسایه زندگی کردهاند، ولی مفاهیم و مضامین مربوط به مشروطهخواهی در اشعار آنها بسیار مشترک است و این نشان دهنده اشتراکات فرهنگی و اجتماعی دو ملت ایران و مصر است. آنان خواهان نظام مشروطه و پارلمانی و مبتنی بر قانون و عدالت، با حاکمانی لایق، کاردان و عالماند. نظامی که آسایش و سعادت و پیشرفت مردم را تأمین نماید و مانع ظلم و ستم شود. اما افسوس که نظام مشروطه در دوره این شاعران ـ در ایران و مصر ـ آن گونه که باید، رشد نمیکند و به ثمر نمینشیند. مخالفان مشروطه بر مجلس و دیگر ارکان مملکت سیطره مییابند و وطن در معرض نابسامانی و آشفتگی قرار میگیرد. به همین سبب است که هر دو شاعر، مردم را به پاسداشت و حفاظت از وطن، فرا میخوانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
223 - ميرزاده عشقي و مسئله تجدد
علي محمديدر عصر متلاطم و پر هيجان مشروطه ميرزاده عشقي از شاعران پرشور بود و اين بخت و اقبال را داشت تا به نوبه خود درباره تجدّد بينديشد. با اين حال در منظومه جهانبيني عشقي به گونهاي خاص ميتوان به تماشاي تمام جوانب پديده تجدد نشست. آنچه پيش و بيش از همه چيز در ساختار انديشه و چکیده کاملدر عصر متلاطم و پر هيجان مشروطه ميرزاده عشقي از شاعران پرشور بود و اين بخت و اقبال را داشت تا به نوبه خود درباره تجدّد بينديشد. با اين حال در منظومه جهانبيني عشقي به گونهاي خاص ميتوان به تماشاي تمام جوانب پديده تجدد نشست. آنچه پيش و بيش از همه چيز در ساختار انديشه و رويكرد عشقي به چشم ميخورد رويكرد متناقض و ناهمسان او به ابعاد تجدد است. تفكر عشقي در گرداب سياه و سفيد بيني مطلق، دائماً دست و پا ميزند، بنابراين، چنين تفكر تمامت خواه هم انباشته از پارادوكس خواهد بود. در جهانبيني عشقي عرصه براي خرد و منطق بسيار تنگ است؛ عرصهاي كه بيشتر نمايانگر تصوير تخريب، انقلابيگري و خونريزي است. عشقي آن قدر عصبي و آتشين مزاج است كه با ديدن يك مصداق به افراط ميگرايد و تمام انسانها را اعم از خوب و بد با يك چوب ميراند؛ به طور كلي رويكرد عشقي به انسان ايراني انباشته از تناقض و تضاد است. در اين مقاله مفهوم تجدّد در شعر عشقي بررسي ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
224 - جست و جوي هفت وادي عشق عطار در بناي خانههاي خدا
ايمان زكريايي كرمانيتصوف و عرفان از مهمترين جريانانهاي فکری و معنوی اثرگذار بر هنر ايران بوده است. در طريق صوفيه جهت رسيدن به کمال مطلوب، مراتب و مقاماتی وجود دارد که هر يک از عرفا با توجه به مقام معنوی و ميزان دريافت خود از طريقت آنها را برشمرده و نامگذاری کردهاند. تصوف از طريق آيين فت چکیده کاملتصوف و عرفان از مهمترين جريانانهاي فکری و معنوی اثرگذار بر هنر ايران بوده است. در طريق صوفيه جهت رسيدن به کمال مطلوب، مراتب و مقاماتی وجود دارد که هر يک از عرفا با توجه به مقام معنوی و ميزان دريافت خود از طريقت آنها را برشمرده و نامگذاری کردهاند. تصوف از طريق آيين فتوت و جوانمردی به هنرها و صنايع راه پيدا کرده و از اين طريق نفوذ خود را در معماری و به خصوص معماری مساجد نمايان ساخت. يکی از جلوههای ظهور عرفان در معماری مسجد وجود مراتب عرفان در آن است که با مدد از خصوصيت تأويلپذيری معماری میتوان هفت شهر عشق عطار را (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحيد، حيرت، فقر) با هفت ساختار مسجد (جلوخان، سردر، هشتی، دالان، صحن، گنبدخانه، محراب) که به نوعی حرکت نمازگزار را تا رسيدن به محراب به نمايش میگذارد تطبيق داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
225 - رویکردهای عمده ادبیات داستانی جنگ (1384- 1359)
نوع نگاه به جنگ و نیز درونمایهها، شخصیتهای اصلی و ... چهار رويكرد؛ يعني رويكرد ارزش محور، جامعه محور، انتقاد محور و انسان محور را در حوزه ادبیات داستانی جنگ پدید آورده است. در رویکرد ارزش محور ستایش از پايداري، مقاومت و دفاع از میهن و اثر مثبت فرهنگي و اعتقادي دفا چکیده کاملنوع نگاه به جنگ و نیز درونمایهها، شخصیتهای اصلی و ... چهار رويكرد؛ يعني رويكرد ارزش محور، جامعه محور، انتقاد محور و انسان محور را در حوزه ادبیات داستانی جنگ پدید آورده است. در رویکرد ارزش محور ستایش از پايداري، مقاومت و دفاع از میهن و اثر مثبت فرهنگي و اعتقادي دفاع در مركز توجه داستاننويسان بوده است. هدف نويسندگان این آثار تهییج و تقویت روح سلحشوری و ارتقاء روحيه استقلالخواهي، انجام دادن رسالت عقیدتی و دفاع از ارزشهای انقلابی و اسلامی است. در رویکرد جامعه محور به بازتاب مصائب جنگ و جنبههاي منفي و تأثیر تخريبهاي آن بر زندگی مردم و جامعه پرداخته شده است. مسائل جانبی و اجتماعی جنگ و تصویر ویرانگرانه آن در این رويكرد بارزتر است و در آن اثر جنگ بر آن دسته از مردمان شهرها و روستاهایی که بنیاد خانواده و روابط اجتماعیشان دگرگون شده بررسی میشود. در رویکرد انتقاد محور نويسندگان به رد یا تشکیک در جنگ و انتقاد از آن ميپردازند. نوع نگاه نویسندگان این رويكرد به جنگ بدبینانه است و اغلب به جنگ شهرها نظر دارند. در رویکرد انسان محور نيز توجه به ارزشهاي والاي انساني مطرح است و به انسان در جنگ و انسان برآمده از آن پرداخته ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
226 - هنر شروع داستان در حكايات سعدي و داستانهاي كوتاه غرب
مسعود نوروزیان شادمان شکروی افسانه صحتيداستان کوتاه، از نظر فشردهسازی و حذف و گزینش، روند تکاملی را طی کرده است که برخي مراحل و نشانههاي آن، در آثار ناب کلاسیک ادبیات فارسی و شاید برجستهتر از همه، گلستان سعدی، ديده ميشود. هنر آغاز یا به عبارتی انتخاب نقطه آغاز پیش از آنکه در آثار نویسندگان بزرگ امروز تجل چکیده کاملداستان کوتاه، از نظر فشردهسازی و حذف و گزینش، روند تکاملی را طی کرده است که برخي مراحل و نشانههاي آن، در آثار ناب کلاسیک ادبیات فارسی و شاید برجستهتر از همه، گلستان سعدی، ديده ميشود. هنر آغاز یا به عبارتی انتخاب نقطه آغاز پیش از آنکه در آثار نویسندگان بزرگ امروز تجلی يابد، در حکایات گلستان ديده ميشود. جایی که انتخاب نقطه شروع مناسب، سبب شده است تا منحنیهای ادراکی و احساسی در کوتاهترین زمان ممکن بر هم منطبق شده، برداشت ذهنی و حظ حسی به صورت تلفیق شده در سیستم عصبی خواننده پدید آید. در این پژوهش، با نگرشي کالبدشکافانه، نوع آغازهای سعدی با آغازهای نویسندگان برجسته داستان کوتاه جهان مقایسه شده است. در این مقایسه چند عامل اساسی ملاک قرار گرفته؛ از جمله استفاده از هنر حذف و گزینش در آغازها، حذف زمانی، القای باورپذیری از طریق مستندسازی، هنر چینش واژهها، و نوع به کارگیری ریتم براي تعمیق باورپذیری حکایات. نتیجه بررسی نشان داده است که دامنه نبوغ سعدی، به طور غریزی این عناصر را پیش از آنکه ادبیات غرب از طریق اکتسابی در نگارش داستانهای کوتاه و به ویژه داستانهای کوتاه موسوم به مینیمال، به کار گیرد، در حکایات خود، پوشش داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
227 - بناهاي اساطيري و راز جاودانگي در اسطورههاي ملي و مذهبي
هيبتالله اكبري گندمانيانسان، از آغاز پيدايش براي درك و رسيدن به جاودانگي، به تلاشهاي بسياري دست زده است. او بدين منظور نمونههاي جاودانه گوناگوني تصور كرده و ساخته است. يكي از آشكارترين اين نمونهها، تصور بناهاي جاودانه است. در اساطير ايران، سخن از بناهايي است كه به منظور گريز از مرگ و رسي چکیده کاملانسان، از آغاز پيدايش براي درك و رسيدن به جاودانگي، به تلاشهاي بسياري دست زده است. او بدين منظور نمونههاي جاودانه گوناگوني تصور كرده و ساخته است. يكي از آشكارترين اين نمونهها، تصور بناهاي جاودانه است. در اساطير ايران، سخن از بناهايي است كه به منظور گريز از مرگ و رسيدن به جاودانگي، ساخته يا تصور شدهاند. اين بناها، با ويژگيهايي ماورايي و با ديوارهايي از جنس سنگهاي مقدس يا فلزند. بسياري از اين بناها، از نظامهاي مشتركي پيروي ميكنند. با گذر از تفاوتهاي ظاهري و راه يافتن به لايههاي پنهان اين تصورات، ميتوان پي برد كه تصور چنين بناهايي، نوعي «فرم» يا «شكل» بخشيدن به معناي جاودانگي است. در اين مقاله با كنار هم قرار دادن و بررسي ويژگيهاي مشترك و اجزاي چنين بناهايي كوشيدهايم اصلي ثابت و سرچشمهاي واحد، ميان عناصر متغير آنها نشان دهيم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
228 - درآمدی به شعرشناسی نقشگرا (رویکردی زبان شناختی)
علیرضا خانجان زهرا میرزامقاله حاضر با تأکید بر ضرورت تغییر مبنای منطقی تعریف ماهیّت شعر از منطق دو ارزشی ارسطویی به منطق نسبیگرای فازی، ابتدا سه جریان فکری متمایز در حوزۀ شعرشناسی را مرور ميكند. آن گاه با پذیرش دیدگاهی که ادبیّات و به طور مشخّص شعر را تافتۀ جدا بافتهای از دیگر کنشهای ارتبا چکیده کاملمقاله حاضر با تأکید بر ضرورت تغییر مبنای منطقی تعریف ماهیّت شعر از منطق دو ارزشی ارسطویی به منطق نسبیگرای فازی، ابتدا سه جریان فکری متمایز در حوزۀ شعرشناسی را مرور ميكند. آن گاه با پذیرش دیدگاهی که ادبیّات و به طور مشخّص شعر را تافتۀ جدا بافتهای از دیگر کنشهای ارتباطی نمیداند و تحلیل زبان شعر را در چارچوب یک نظریّۀ عامّ زبانی امکانپذیر ميداند، تلاش ميكند تا بر مبنای نظریّۀ سیستمی ـ نقشگرای هلیدی (1985، 1994) و ملاحظۀ الگوی پیشنهادی مهاجر و نبوی (1376) تحلیلی نقشگرا از گفتمان شعری و پارامترهای زبانی و فرازبانی مؤثّر در تحقّق ارتباط شعری به دست دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
229 - مقايسه شخصيت رستم و ارجن در شاهنامه و مهابهارات
حسينعلي قبادي عليرضا صدیقیمهابهارات اثر حماسي هندوان روايتگر جنگ پاندوان و كوروها بر سرحكومت منطقهاي به نام هستناپور است. در اين جنگ كه هيجده روز به طول ميانجامد پاندوان برپسرعموهاي خود پيروز ميشوند. ارجن در ميان باقي قهرمانان اين كتاب از نظرگاههاي متفاوت شبيه رستم، جهان پهلوان شاهنامه است. چکیده کاملمهابهارات اثر حماسي هندوان روايتگر جنگ پاندوان و كوروها بر سرحكومت منطقهاي به نام هستناپور است. در اين جنگ كه هيجده روز به طول ميانجامد پاندوان برپسرعموهاي خود پيروز ميشوند. ارجن در ميان باقي قهرمانان اين كتاب از نظرگاههاي متفاوت شبيه رستم، جهان پهلوان شاهنامه است. اين مقاله به مقايسه دو قهرمان از دو فرهنگ حماسي پرداخته است؛ ارتباط با خدايان، ازدواج در شهري بيگانه، جنگ با حاصل اين ازدواج كه پسري است، آگاهي از وجود دارويي زندگيبخش، رفتن به سفرهاي خطرناك هفتگانه، كشتن برادر از جمله موارد مشترك ميان اين دو قهرمان است. اين مقاله بر آن است كه سرايندگان مهابهارات در پرداخت شخصيت ارجن احتمالاً متأثر از داستانهاي حماسي ايران درباره رستم بودهاند؛ داستانهايي كه به زعم بسياري از پژوهشگران منشأ سكايي داشتند ارتباطات فرهنگي ميان ايران و هند، مهاجرت بسياري از اقوام و نژادها از جمله سكاها به هند و بردن آيينها، باورها، اساطير، داستانهاي حماسي بدان سامان از دلايل اثرپذيري هندوان از داستانهاي حماسي ايران ميتواند باشد كه در اين مقاله ضمن اشاره به آنها، مشابهتهاي ميان دو شخصيت نيز نشان داده خواهد شد. پيش از اين نيز دارمستتر در مقالهاي تاثيرپذيري حماسه هندوان را از داستان كيخسرو نشان داده بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
230 - داستانگوييِ نمايشي در ايران
علی شیخ مهدی محمود طاووسی محمدرضا خاکی حبیبالله لزگیهر چند داستانگوييِ نمايشي در سرزمينها و زمانهاي مختلف همواره وجود داشته، در ايران روال رو به رشدي نداشته است. پيش از اسلام، گوسانهاي پارتي و خنياگران ساساني، هنگام داستانگويي از موسيقي، رقص و آواز و احتمالاً همراهي چند بازيگر بهره ميگرفتند. این نوع داستان گویی در چکیده کاملهر چند داستانگوييِ نمايشي در سرزمينها و زمانهاي مختلف همواره وجود داشته، در ايران روال رو به رشدي نداشته است. پيش از اسلام، گوسانهاي پارتي و خنياگران ساساني، هنگام داستانگويي از موسيقي، رقص و آواز و احتمالاً همراهي چند بازيگر بهره ميگرفتند. این نوع داستان گویی در جریان تغییر مذهب ایرانیان از آیین زردشت به اسلام، جوهره خود را حفظ کرد؛ اما برخي ویژگیهای خود را از دست داد و بر بازیگری داستان گو اتکا پیدا کرد. در دورة اسلامي به سبب محدوديتهايي كه در پی تفسير آموزههاي ديني برای هنرهای تجسمی و نمایشی به وجود آمد، داستانگوييِ نمايشي به روايتي محدود شد كه غالباً يك نفره انجام ميگرفت و آن را «نقالي» ميخواندند. همین محدودیت موجب تقویت بازیگری شد و بر تعزیه تأثیر گذاشت. با عزاداري گسترده و نمايشگرایانهاي كه در دوره صفوی آغاز شد و در قرون بعد به نمايش مصائب (تعزيه / شبيهخواني) منجر گشت، زمينة اجتماعي مساعدي براي نمايش دادن و تجسم بخشيدن داستانهاي حماسي و مذهبي فراهم آمد و ميراث داستانگويي نمايشي نقالان، اين تحول را به کمال رسانيد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
231 - بررسي و نقد اصول فرهنگ نویسی در فرهنگ آنندراج
ابوالقاسم رادفر سیده نرگس رضاییآنندراج از جمله فرهنگهاي لغتي است كه در شبه قاره نوشته شده است. در این مقاله به نقد و بررسی فرهنگ آنندراج پرداخته ميشود. هدف از این کار تحلیل، بررسي و نقد ساختار فرهنگ آنندراج بر اساس اصول فرهنگ نویسی است. بنابراین، ضمن توصیف ساختار اين فرهنگ در بخشهاي مدخل، تلفظ، مع چکیده کاملآنندراج از جمله فرهنگهاي لغتي است كه در شبه قاره نوشته شده است. در این مقاله به نقد و بررسی فرهنگ آنندراج پرداخته ميشود. هدف از این کار تحلیل، بررسي و نقد ساختار فرهنگ آنندراج بر اساس اصول فرهنگ نویسی است. بنابراین، ضمن توصیف ساختار اين فرهنگ در بخشهاي مدخل، تلفظ، معانی، مباحث ریشهشناختي، نكات دستوري، شواهد واژهها و منابع مؤلف، معايب این فرهنگ در بخشهاي مذكور بيان شده است. برای بررسی و تحلیل آماری چهارصد مدخل از حروف متفاوت «ب،س،ک،م» انتخاب شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
232 - بررسى سبك نثر شاعرانه در عبهرالعاشقين
سعید بزرگ بیگدلیروزبهان بقلى شيرازى از پرآوازهترين عارفان قرن ششم است. يكى از مهمترين آثار فارسى او عبهرالعاشقين است كه جدا از اهميتى كه در شناخت عرفان عاشقانه دارد، از نظر نثر برجسته و شاعرانهاش نيز در خور توجه و تأمل است. اين مقاله سبك نثر شاعرانه عبهرالعاشقين را از سه منظر موسيقي چکیده کاملروزبهان بقلى شيرازى از پرآوازهترين عارفان قرن ششم است. يكى از مهمترين آثار فارسى او عبهرالعاشقين است كه جدا از اهميتى كه در شناخت عرفان عاشقانه دارد، از نظر نثر برجسته و شاعرانهاش نيز در خور توجه و تأمل است. اين مقاله سبك نثر شاعرانه عبهرالعاشقين را از سه منظر موسيقي و نظم در بيان، زبان اسلوب بيان و تخيل ـ كه مهمترين عناصر شاعرانگي كلام محسوب ميشوند ـ بررسي كرده و نمونههايي از كلام شاعرانه روزبهان را در معرض ديد و داوري مخاطبان قرار داده است. بر اساس يافتههاي اين پژوهش جلوههاى گوناگون موسيقى كلام، صور خيال، عاطفهاى عميق كه بازتاب تجربههاى عرفانى نويسنده است، زبان برجسته و خاص و ابهام برخاسته از آن، از جمله عناصرى هستند كه از نثر عبهرالعاشقين آشنايىزدايى كرده و آن را به نثري شاعرانه مبدّل ساخته كه در ميان تمامى آثار منثور عرفانى فارسى متمايز و برجسته است. روزبهان با استفاده از اين عناصر ظرفيتهاى عادى زبان معيار را براى ثبت يا بيان بخشى از تجربههاى روحانىاش كه عمدتاً منطق گريز و بيانناپذيرند افزايش داده است. از سوى ديگر به نظر مىرسد ذهن و جان زيباپسند روزبهان در اين آثار در پى شهود و ادراك زيبايى بر پهنه نثر فارسى نيز بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
233 - تحليل عناصر داستاني در قصّههاي مقالات شمس تبريزي
احمد رضی مهديه فيضيكي از راههاي شناخت و بررسي ابعاد هنري آثار ادبي پيشينيان، وارد شدن به دنياي حكايتها و قصّههاي به كار رفته در آنهاست. كتاب تعليمي ـ عرفاني مقالات شمس تبريزي از آثاري است كه در آن آموزههاي عرفاني و اخلاقي با كمك گرفتن از حكايات و قصّهها بيان و تشريح شده است. در اين چکیده کامليكي از راههاي شناخت و بررسي ابعاد هنري آثار ادبي پيشينيان، وارد شدن به دنياي حكايتها و قصّههاي به كار رفته در آنهاست. كتاب تعليمي ـ عرفاني مقالات شمس تبريزي از آثاري است كه در آن آموزههاي عرفاني و اخلاقي با كمك گرفتن از حكايات و قصّهها بيان و تشريح شده است. در اين مقاله كه فشردهاي از دستاوردهاي يك پژوهش است با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي، قواعد حاكم بر قصّهها و حكاياتي كه در مقالات شمس آمده است، بررسي و توضيح داده ميشود كه شمس تبريزي ـ آگاهانه يا ناخودآگاه ـ تا چه حد به عناصر داستاني كه در ادبيات داستاني معاصر مطرح ميشود، پايبند بوده است. از اينرو، مهمترين عناصر داستاني مانند روايت، زاويه ديد، گفت و گو، شخصيّت، لحن، درونمايه و صحنه در بررسي حكايات شمس تبريزي طرح و به مباحث مرتبط با آنها در تحليل قصّهها توجه ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
234 - تحلیل گفتمانی شعر «پیغام ماهیها» از سهراب سپهری
سهیلا فرهنگیسخن کاوی یا تحلیل گفتمان نوعی مطالعۀ میان رشتهای است که به تجزیه و تحلیل کلام میپردازد. در این مقاله شعر «پیغام ماهیها»ی سپهری با این شیوه بررسی شده است تا نشان داده شود تحلیل گفتمان میتواند منجر به خوانش عمیق آثار ادبی شود. برای رسیدن به این هدف با بررسی دقیق بسامد چکیده کاملسخن کاوی یا تحلیل گفتمان نوعی مطالعۀ میان رشتهای است که به تجزیه و تحلیل کلام میپردازد. در این مقاله شعر «پیغام ماهیها»ی سپهری با این شیوه بررسی شده است تا نشان داده شود تحلیل گفتمان میتواند منجر به خوانش عمیق آثار ادبی شود. برای رسیدن به این هدف با بررسی دقیق بسامدی واژگان و رسم جدولهایی به توصیف و تفسیر ساخت متنی، اندیشگانی و بینافردی این شعر پرداخته شده است. نتیجۀ بررسیها نشان ميدهد که این شعر دارای فضایی پویا و متحرّک است و ساختار روایی آن از مهمترین عوامل انسجام آن به شمار میرود. واژگان به کار رفته نیز گویای علاقۀ شاعر به طبیعت است. فرایندهای فعلی شعر نيز که فاقد مشارکت انسانیاند، نشانی از تنهایی شاعر است و ساخت وجهی شعر سپهری، از اعتقاد عمیق او به سخنانش و قطعیّت کلام او حكايت ميكند این گونه سخن گفتن بر میزان اثرگذاری کلام میافزاید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
235 - حكمراني آرماني ايرانيان در اندرزنامههاي جاويدان خرد
رحمان مشتاقمهراندرزنامهها و وصيّتنامههاي پهلوي منسوب به پادشاهان و خردمندان و حكيمان ايران قبل از اسلام، علاوه بر پندها و حكمتهاي عامّ، حاوي نكات مهمّ و جالبي دربارة آداب حكمراني و كشورداري و حقوق و روابط متقابل شاه و مردم است كه در گذشته به طور شفاهي رايج بوده، بيشتر در اوايل دور چکیده کاملاندرزنامهها و وصيّتنامههاي پهلوي منسوب به پادشاهان و خردمندان و حكيمان ايران قبل از اسلام، علاوه بر پندها و حكمتهاي عامّ، حاوي نكات مهمّ و جالبي دربارة آداب حكمراني و كشورداري و حقوق و روابط متقابل شاه و مردم است كه در گذشته به طور شفاهي رايج بوده، بيشتر در اوايل دورة اسلامي به كتابت درآمده و به فاصلة كوتاهي به عربي ترجمه شدهاند. اغلب ترجمههاي فارسي آن بر مبناي ترجمههاي عربي پديد آمده است. از مهمّترين اندرزنامههاي پهلوي جاويدان خرد است كه متن پهلوي آن از بين رفته، ولي متن عربي آن به همّت «ابوعلي احمدبن محمّد مسكويه» باقي مانده و بارها به فارسي ترجمه شده و تأثير گستردهاي در ادبيّات تعليمي فارسي گذاشته است. نكتة مهم دربارة اندرزنامهها اين است كه محتواي آنها بيش از آنكه متضمّن آرا و ديدگاههاي دقيق پادشاهان و حكماي قبل از اسلام باشد، حاوي منويّات خرد جمعي ايرانيان زرتشتي و مسلمان، راجع به حكومت آرماني است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
236 - مباني و ساختار رئاليسم در ادبيات داستاني
علی شیخ مهدی محمود طاووسیرئاليسم، در مفهوم عامّ به معني علاقه و تمايلي بنيادين به عين موضوع خارج از ذهن است و از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعري، آثار هنري را محاكات از طبيعت دانسته است و پس از او همواره اين انديشه با فراز و فرودهايي تداوم يافت، تا آنكه در سدة نوزده چکیده کاملرئاليسم، در مفهوم عامّ به معني علاقه و تمايلي بنيادين به عين موضوع خارج از ذهن است و از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعري، آثار هنري را محاكات از طبيعت دانسته است و پس از او همواره اين انديشه با فراز و فرودهايي تداوم يافت، تا آنكه در سدة نوزدهم، نخست در فرانسه و سپس در ديگر كشورها مكتب و جنبشي پديد آمد كه در پي تثبيت اصول و مباني رئاليسم بود. نويسنده رئاليست در قلمرو ادبيات داستاني همواره با ترفندهاي روانشناختي مجاب كننده اي، انگيزه هاي دروني و بيروني كنش شخصيتهاي داستان را در عرصه زندگي فردي و اجتماعي به تصوير مي كشد. در اين پژوهش پس از توضيح و تبيين رئاليسم، چه در مفهوم عامّ آن، و چه به مثابه مكتبي معروف در سدة نوزدهم، مباني و ساختار رئاليسم و انواع مهمّ آن در ادبيات داستاني نقد و بررسي شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
237 - معرفي و نقد تذكره خيرالبيان
طاهره خوشحال سيد مرتضي هاشمي عبدالعلي اويسيآثاري كه در ادبيات فارسي از آنها با عنوان تذكرة الشعرا و يا به اختصار تذكره ياد ميشود، از مهمترين منابع در شناخت احوال و آثار شاعران زبان فارسي و اوضاع فرهنگي و اجتماعي است. مؤلّفان اين گونه آثار، علاوه بر پرداختن به شرح حال شاعران، منتخباتي نيز از اشعار آنان فراهم آ چکیده کاملآثاري كه در ادبيات فارسي از آنها با عنوان تذكرة الشعرا و يا به اختصار تذكره ياد ميشود، از مهمترين منابع در شناخت احوال و آثار شاعران زبان فارسي و اوضاع فرهنگي و اجتماعي است. مؤلّفان اين گونه آثار، علاوه بر پرداختن به شرح حال شاعران، منتخباتي نيز از اشعار آنان فراهم آورده و از اين جهت در حفظ آثار ادبي ادوار مختلف سهم عمدهاي برعهده داشتهاند. تذكرة خيرالبيان تأليف ملك شاه حسين بنغياثالدّين محمّد بهاري سيستاني يكي از اين آثار است. اين تذكره با همة اهميّتي كه براي تحقيق در زبان و ادب فارسي داشته تاكنون به طبع نرسيده است. خيرالبيان تذكرهاي عمومي مشتمل بر ديباچه، مقدمه، دوفصل، يك خاتمه و يك ختم خاتمه است. در اين مقاله ضمن معرفي بخشهاي مختلف اين اثر، در باب ويژگيهاي زباني، سبكي و محتوايي آن سخن گفتهايم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
238 - الهامهاي شاعرانه
مهرانگیز اوحدیدربارة الهامهای شاعرانه، دست کم دو دیدگاه کلی وجود دارد: نخست، الهام پدیدهای است فرا طبیعی و بیرون از وجود شاعر؛ دوم الهام نیرویی ذهنی و برخاسته از ضمیر ناخودآگاه شاعر است. نظریهپردازان و شاعران در بارة هریک از این دو نظریه و تأیید یا رد آن بسیار سخن گفتهاند. تفاو چکیده کاملدربارة الهامهای شاعرانه، دست کم دو دیدگاه کلی وجود دارد: نخست، الهام پدیدهای است فرا طبیعی و بیرون از وجود شاعر؛ دوم الهام نیرویی ذهنی و برخاسته از ضمیر ناخودآگاه شاعر است. نظریهپردازان و شاعران در بارة هریک از این دو نظریه و تأیید یا رد آن بسیار سخن گفتهاند. تفاوت ساختار ذهنی افراد انسانی، طبعاً دریافتهای ذهنی و نیز واکنشهای ذهنی متفاوت را در برابر یک تجربة واحد، در پي دارد. يعني، هر شاعر، گاه در حال و هوا يا لحظاتي خاص، احساس میکند پیامهایی را به گونهای کم و بیش مبهم، از جايي (بيرون يا درون خويش)، دریافت میكند، بیآنکه بداند خاستگاه این پیامها کجاست. این پیامهای تازه و نامشخص، گاه، با انباشتههای ذهنی پيشين شاعر در میآمیزد و این آمیزش به گونهای است که اغلب جدا سازی بخشهایی از آن، با عنوان «الهامهای غیبی» یا «انباشتههای ذهنی»، ناممکن مینماید. بررسی یا تحلیل این روند پیچیده ذهنی که همواره محل نزاع بسیاری از شاعران و نظریهپردازان هنري بوده، موضوع بحث این گفتار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
239 - سهراب سپهري در ترازوي نقد منتقدان
غلامرضا پيروز فاطمهزهرا صادقيتحقيق حاضر در حوزه نقد نقد به مقالهها، سخنرانيها و مصاحبههايي ميپردازد كه دربارة زندگي، آثار و افكار سهراب سپهري شاعر و نقاش ايراني بر جاي مانده است. در اين پژوهش سعي شده تا شيوههاي انتقادي و رويكردهاي نقد ادبي، تبيين ارزش، سلامت نقدها، ميزان توفيق يا عدم توفيق م چکیده کاملتحقيق حاضر در حوزه نقد نقد به مقالهها، سخنرانيها و مصاحبههايي ميپردازد كه دربارة زندگي، آثار و افكار سهراب سپهري شاعر و نقاش ايراني بر جاي مانده است. در اين پژوهش سعي شده تا شيوههاي انتقادي و رويكردهاي نقد ادبي، تبيين ارزش، سلامت نقدها، ميزان توفيق يا عدم توفيق منتقدان دربارة سپهري، مضامين اصلي نوشتهها و رويكرد به آثار سپهري و… از آغاز تا سال 1376 در نشريههاي ادبي فارسي، تحليل و بررسي شود. در عرصه شعر معاصر، پس از نيما يوشيج بيش از هر شاعر ديگري ـ به افراط و تفريط ـ دربارة سهراب سپهري سخن گفته شده است. اين ستايشها و نكوهشها از زمان حيات اين شاعر نقاش تا به امروز ادامه دارد. ارتباط شعر و نقاشي سپهري، توجه شاعر به عرفان و فلسفه شرق، طبيعتگرايي، سادگي و صميميت در شعر، عدم كاركرد سياسي ـ اجتماعي، مفاهيم انتزاعي، زبان و سبك بيان از موضوعاتي است كه مضامين غالب نقدها را تشكيل ميدهد. در اين ميان منتقداني كه بر اساس اظهار نظرهاي علمي ـ پژوهشي به شعر و هنر اين شاعر معاصر نقاش پرداختهاند، انگشت شمارند. علاوه بر اين بسياري ازديدگاهها، گرته برداري و تقليد از آثار ديگران است. نگارندگان اين مقاله بر اين باورند كه بايد نقدهاي منتقدان را نيز به محك نقد زد و عيار آنها را مشخص كرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
240 - كهنگرايي واژگاني در شعر اخوان
فروغ صهباپيوند شعر اخوان با زبان و ادب كهنسال فارسي و استفاده از واژهها و تركيبات و عبارات آن زبان كه به صورت متنوع و پراكنده در اشعار او مشهود است، يكي از تمهيدات شاعرانة او است كه به زبانش شكل و نمايي حماسي و باصلابت بخشيده است. اين تمهيد كه يكي از شيوههاي آشناييزدايي با ع چکیده کاملپيوند شعر اخوان با زبان و ادب كهنسال فارسي و استفاده از واژهها و تركيبات و عبارات آن زبان كه به صورت متنوع و پراكنده در اشعار او مشهود است، يكي از تمهيدات شاعرانة او است كه به زبانش شكل و نمايي حماسي و باصلابت بخشيده است. اين تمهيد كه يكي از شيوههاي آشناييزدايي با عناصر گذشتة (آركائيك) زبان و معروف به باستانگرايي يا كهنگرايي است، از ويژگيهاي مهم شعر اخوان است. در مقالة حاضر در محدودة واژگان به بررسي و توصيف عناصري از اشعار اخوان ميپردازيم كه رنگ و بوي كهن دارد و موجب برجستگي زبان شعر او شده است. نتيجة تحقيق نشان ميدهد كه كهنگرايي واژگاني اخوان به دو بخش عمده قابل تقسيم است: بخش اول مربوط به واژگاني است كه امروزه كاربرد ندارد يا به ندرت به كار ميرود و شامل واژگان عام، اصطلاحات اساطيري و اصطلاحات مربوط به علوم و فنون مختلف از قبيل اصطلاحات علم طب، موسيقي و غيره است. بخش دوم واژگاني است كه به شيوة كهن تغييرات آوايي همچون تخفيف، تشديد، ابدال و قلب در آنها ايجاد شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
241 - مكاشفههاي پيشگويانه (Apocalyptic) هشت كتاب سهراب سپهري
مصطفی گرجیيكي از انواع ادبي در حوزه متون ديني، به ويژه كتب مقدس، ادبيات آپوكاليپتيك است. آپوكاليپس به نوعي مكاشفه پيشگويانه اطلاق ميشود كه مكاشف با توجه به فرهنگ غالب جامعه و باورهاي خويش، حوادث آينده و گذشته را با ابزارهاي مختلف، رؤيت و در قالب هنر و ادب و با زبان رمزي و سم چکیده کامليكي از انواع ادبي در حوزه متون ديني، به ويژه كتب مقدس، ادبيات آپوكاليپتيك است. آپوكاليپس به نوعي مكاشفه پيشگويانه اطلاق ميشود كه مكاشف با توجه به فرهنگ غالب جامعه و باورهاي خويش، حوادث آينده و گذشته را با ابزارهاي مختلف، رؤيت و در قالب هنر و ادب و با زبان رمزي و سمبليك بيان ميكند. نمونه بارز اين نوع در كتاب مقدس، «مكاشفه يوحنا» و در ادبيات جهاني مكاشفههاي نوسترآداموس و در ادبيات فارسي برخي از اشعار شاه نعمتالله ولي است. اين مسئله در هر دوره از تاريخ هنر و ادب، به ويژه در ادبيات معاصر فارسي نيز جريان داشته است. در اين مقاله ضمن نقد و تحليل اين نوع ادبي در گذشته و عوامل پيدايش آن، هشت كتاب سپهري، از اين ديدگاه بررسي و بارزترين تجليات مكاشفههاي پيشگويانه در چند زمينه نظير رؤيا، تفأل و تطير و... بررسي و تحليل ميشود. نكته مهم اين است كه سهراب در هشت كتاب علاوه بر معني نخستين مكاشفه به معني ثانويه آن يعني آپوكاليپس نيز نظر دارد و بيش از آنكه به خود پيشگويي و حوادث مربوط به آخرالزمان بپردازد، بيشتر به ابزارهاي تجلي آن عنايت دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
242 - نقش تشبيه در دگرگونيهاي سبكي
احمد رضاييجمكرانيسبك، نمودار گزينش و تركيب شاعر و نويسنده از امكانات متعدد زباني است. همچنين بيانگر تقليد يا نوآوري در دستگاههاي مختلف زبان مانند دستگاه آوايي، دستگاه واژگاني و نحوي است. از جمله مهمترين دستگاههاي زبان، دستگاه بلاغي است كه شامل همه تزئينات بياني و بديعي و به تعبيري هم چکیده کاملسبك، نمودار گزينش و تركيب شاعر و نويسنده از امكانات متعدد زباني است. همچنين بيانگر تقليد يا نوآوري در دستگاههاي مختلف زبان مانند دستگاه آوايي، دستگاه واژگاني و نحوي است. از جمله مهمترين دستگاههاي زبان، دستگاه بلاغي است كه شامل همه تزئينات بياني و بديعي و به تعبيري همة عناصر جمالي متن ميشود. دستگاه بلاغي برجستهترين و مهمترين دستگاه زبان ادبي است كه ميتوان روند آفرينش ادبي را در آن ملاحظه نمود. زيرا به نظر ميرسد نخستين دگرگونيهاي سبكي در اين دستگاه روي ميدهد. اساسيترين ركن اين دستگاه تشبيه است كه ساير اجزاي دستگاه مانند استعاره، تشخيص و حتي كنايه از آن ناشي ميشود. با بررسي ساختار تشبيه به صورت دقيق ميتوان تحولات سبكي دستگاه بلاغي را نشان داد. در اين مقاله، با استفاده از آماري كه از تحليل كامل تشبيهات اشعار نيما، اخوان و سهراب سپهري در دست است، سعي ميشود تحولات سبكي ناشي از تشبيه در شعر نو به اجمال بررسي شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
243 - نگاهي انتقادي به دستور زبان فارسي 2
سعيد دامنيدربارة زبان فارسي دستورهاي متفاوتي نوشته شده است و نظريههاي مختلفي در خصوص اجزا و خصوصيات «جمله» و «واژه» مطرح شده است. گوناگوني مطالب، غالباً اين مسئله را به ذهن دانشجويان و فراگيران دستور زبان القا كرده است كه دستور زبان قاعده و قانون مشخصي ندارد و اختلاف نظر در آ چکیده کاملدربارة زبان فارسي دستورهاي متفاوتي نوشته شده است و نظريههاي مختلفي در خصوص اجزا و خصوصيات «جمله» و «واژه» مطرح شده است. گوناگوني مطالب، غالباً اين مسئله را به ذهن دانشجويان و فراگيران دستور زبان القا كرده است كه دستور زبان قاعده و قانون مشخصي ندارد و اختلاف نظر در آن امري بديهي و ناچار است و همه در جست و جوي منبعي هستند كه مطالب آن شيوه علمي دقيقتري داشته باشد. اين مقاله به همين منظور نوشته شده است تا خوانندگان محترم هم با دستور زبان آشنا شوند و هم آگاهي اجمالي از تمام دستورهاي نوشته شده، داشته باشند. در اين مقاله به تعريف دستور زبان بر مبناي علمي اشاره شده و ويژگيهاي دستورهايي كه تا به حال تأليف شدهاند و نيز معايب و محاسن آنها بيان گرديده است. در واقع با نقد دستور زبان فارسي 2 به صورت كاربردي معايب و محاسن نظريات سنتگرايان و زبانشناسان مطرح شده است. در نقد تمام مطالب كتاب شيوههاي علمي زبانشناسي در مد نظر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
244 - ساختهاي همپايه و نقش زيباشناختي آن در كليله و دمنه
محمدرضا عمرانپوراستفاده از ساختهاي همپايه در كليله و دمنه يكي از تمهيدات زباني نصرالله منشي در پديد آوردن نثر فني است. منظور از ساختهاي همپايه، تشكيل گروههاي واژگاني يا جمله از طريق ساختار همپايگي با ادات همپايهساز است. ساختهاي همپايه در كليله و دمنه با توجه به تعداد سازهها، از س چکیده کاملاستفاده از ساختهاي همپايه در كليله و دمنه يكي از تمهيدات زباني نصرالله منشي در پديد آوردن نثر فني است. منظور از ساختهاي همپايه، تشكيل گروههاي واژگاني يا جمله از طريق ساختار همپايگي با ادات همپايهساز است. ساختهاي همپايه در كليله و دمنه با توجه به تعداد سازهها، از ساختهاي دوسازهاي تا ساختهاي همپاية زنجيرهاي را شامل ميشود. سازههاي سازندة ساختهاي همپايه نيز از يك واژه تا يك عبارت چند جملهاي را در بر ميگيرد كه از لحاظ معنايي داراي روابطي از قبيل ترادف، تضاد، تقابل، تجانس و غيره هستند. ساختهاي همپايه در كليله و دمنه از نظر توزيع نحوي در محور همنشيني زبان در جايگاه همة نقشهاي نحوي قرار ميگيرد. مهمترين بهرة نصرالله منشي از ساختهاي همپايه، نقش زيباشناختي آنها در ساختار كلام است كه سخن او را به مرز شعر نزديك كرده است. مقالة حاضر نتيجة پژوهشي است كه به منظور بررسي و تحليل ساختهاي همپايه در كليله و دمنه انجام شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
245 - واژگان معرب فارسي در فرهنگ ريشهشناختي آكسفورد
فردوس آقاگلزاده حسن شاهیپورواژگان زبان فارسي در كنار واژگان بسياري از زبانهاي ديگردر ادوار مختلف به روشهاي متنوع و يا دلايل گوناگون به حوزه زبان انگليسي وارد شدهاند و در فرهنگهاي واژگان يا لغت نامههاي مختلف به فراخور دامنه واژگان، به آنها نيز پرداخته شده است. فرهنگ ريشهشناختي آكسفورد كه به چکیده کاملواژگان زبان فارسي در كنار واژگان بسياري از زبانهاي ديگردر ادوار مختلف به روشهاي متنوع و يا دلايل گوناگون به حوزه زبان انگليسي وارد شدهاند و در فرهنگهاي واژگان يا لغت نامههاي مختلف به فراخور دامنه واژگان، به آنها نيز پرداخته شده است. فرهنگ ريشهشناختي آكسفورد كه به عنوان يكي از معتبرترين فرهنگهاي اختصاصي ريشهشناسي زبان انگليسي شناخته ميشود، به برخي از واژگان دخيل از زبان فارسي نيز پرداخته است. در اين فرهنگ، تعدادي از واژگان فارسي كه به عربي رفته، صورتي معرب يافتهاند و سپس به زبان انگليسي وارد شدهاند، به اشتباه به عنوان واژه عربي ريشهيابي شدهاند. امروزه مراجعه كنندگان به اين فرهنگ معتبر واژگاني، تحت تأثير معرفي نادرست ريشه اين واژگان در اين فرهنگ معتبر چنين ميپندارندكه اين دسته از واژگان در اصل عربي بودهاند، در حالي كه مقاله حاضر نشان خواهد داد كه اين تلقي از ريشهشناسي اين گونه واژگان درست نيست. در انجام این تحقیق مجموعه سی و هشت هزار واژه فرهنگ مذکور بررسی شده و مجموعاً حدود نود واژه باریشه فارسی و حدود یکصد و شصت واژه با ریشه عربی معرفی شده است. با بررسی واژگانی که در این فرهنگ به عنوان واژگانی با ریشه عربی معرفی شدهاند در مییابیم که حدود بیست واژه از این مجموعه نه واژگانی با ریشه عربی که واژگانی معرب با ریشه فارسیاند. برای تایید این ادعا، ده فقره از این واژگان به شیوه تحلیلی ـ توصیفی بررسی شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
246 - بررسي و تحليل انتقادي ديدگاههاي ادبي رادوياني در ترجمانالبلاغه
مهدي محبّتیترجمانالبلاغه به عنوان نخستين كتاب منثور فارسي در حوزههاي نقد ادبي و بلاغت، نقشي يگانه و ممتاز در تأسيس و تحليل اين مباحث و موضوعات دارد. رادوياني با نوشتن اين كتاب، هم نخستين سنگ بناي مباحث ادبي را به نثر گذاشت و هم مجموعه ديدگاهها و انديشههاي رايج در حوزه مسائل ز چکیده کاملترجمانالبلاغه به عنوان نخستين كتاب منثور فارسي در حوزههاي نقد ادبي و بلاغت، نقشي يگانه و ممتاز در تأسيس و تحليل اين مباحث و موضوعات دارد. رادوياني با نوشتن اين كتاب، هم نخستين سنگ بناي مباحث ادبي را به نثر گذاشت و هم مجموعه ديدگاهها و انديشههاي رايج در حوزه مسائل زيباشناختي شعر را كه غالباً به زبان عربي بود، وارد زبان فارسي و فرهنگ ايراني كرد و تا حدودي آن مقولهها را بومي ساخت. ضمن آن كه با خلق اين اثر گام مهمي در علمي ساختن نثر فارسي نيز برداشت و زمينه را براي طرح وسيعتر اين مقولهها ـ در اين زبان ـ آماده ساخت و موجي نو در ميان متفكران و صاحبنظران ادبي ـ از جمله رشيد و طواط و متابعان او ـ در انداخت و تا قرنها بعد اين موضوعات را از اشتغالات ذهني و قلمي انديشهورزان و دوستداران ادبيات ساخت. ترجمانالبلاغه، علاوه بر نقش ممتازي كه در آغازگري و پيوند مباحث فرهنگي و ادبي داشت، خود نيز بسياري ديدگاهها و آراء تازه در زمينه نقد و بلاغت و بديع مطرح كرد و گهگاه به نقد عملي و حتي ساختاري فكر و شعر روزگار خود پرداخت و نكتههايي تازه و راهگشا را هديه ارباب معرفت كرد. هدف اين مقاله، افزون بر تبيين جايگاه ترجمانالبلاغه در فرهنگ و ادب ايران ـ كه پيش از آن استاد مرحوم احمد آتش بخشي از آنها را مطرح ساخته بودند و بخش مهمي را هم به ميان نياورده بودند ـ بررسي دقيق و استنادي ديدگاهها و انديشههاي رادوياني در باب شعر و اركان سازندة آن و نيز مسأله ساخت و صورت و معنا در شعر است. ضمن آن كه كل كتاب ترجمانالبلاغه هم به صورتي يكپارچه و مرتبط، مورد نقد و تحليل دقيق ساختاري و تطبيقي قرار گرفته است و خاستگاه، نوع نگاه، شيوههاي تحليل صنايع ادبي و ضعف و قوتهاي رادوياني هم مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
247 - تأثير جنسيت بر نحوه بيان تقاضا (پژوهشي در حوزة جامعهشناسي زبان)
ندا هدايتهدف از تحقيق حاضر بررسي تأثير جنسيت به عنوان عاملي اجتماعي بر نوع مستقيم يا غير مستقيم بودن نحوه بيان تقاضاي مردان و زنان است. براي بحث دربارة نقش جنسيت برروي نوع كاربرد گفتارهاي امری مثل تقاضا، دستور و امر، اطلاعات لازم از 80 دانشجوي دانشگاه شيراز جمعآوري گرديد. بدين چکیده کاملهدف از تحقيق حاضر بررسي تأثير جنسيت به عنوان عاملي اجتماعي بر نوع مستقيم يا غير مستقيم بودن نحوه بيان تقاضاي مردان و زنان است. براي بحث دربارة نقش جنسيت برروي نوع كاربرد گفتارهاي امری مثل تقاضا، دستور و امر، اطلاعات لازم از 80 دانشجوي دانشگاه شيراز جمعآوري گرديد. بدين منظور پرسشنامهاي شامل 6 سؤال تهيه شد كه هر يك از سؤالها موقعيت متفاوتي را تبيين ميكردند. نيمي از اشخاصي كه به پرسشنامه پاسخ دادند دانشجويان دختر و نيمي ديگر پسر بودند. اطلاعات به دست آمده در طول تحقيق، با انجام چند فرايند آماري (آزمون t و آزمون كاي 2) تجزيه و تحليل شد. نتايج نشان داد زنان به نحوة بيان درخواستهايشان، به ويژه در موقعيتهاي رسمي و اجتماعي، بيش از مردان توجه نشان ميدهند. با توجه به نتايج اين بررسيها ميتوان گفت زنان در اين نوع رفتار كلامي، رسميتر و محافظه كارانه تر از مردان عمل ميكنند و اين مسأله را ميتوان تا حدي با رعايت ادب اجتماعی آنان در گفتار مرتبط دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
248 - تفاوت و تقابل نسلها در آثار سعدي
ناصر نیکوبخت حسن شاهیپورمناسبات نسلي و تفاوت و تقابل نسلها، از دغدغههاي اصلي همه ملل در طول تاريخ بشر بوده و همواره توجه مصلحان اجتماعي را به خود معطوف كرده است. تحولات اجتماعي، سياسي، اقتصادي و به طور كلي تكامل جوامع و مخصوصاً پديده صنعتي شدن، تأثيرات محسوسي بر هنجارهاي رفتاري نسلها داشته چکیده کاملمناسبات نسلي و تفاوت و تقابل نسلها، از دغدغههاي اصلي همه ملل در طول تاريخ بشر بوده و همواره توجه مصلحان اجتماعي را به خود معطوف كرده است. تحولات اجتماعي، سياسي، اقتصادي و به طور كلي تكامل جوامع و مخصوصاً پديده صنعتي شدن، تأثيرات محسوسي بر هنجارهاي رفتاري نسلها داشته است كه از اين ميان، با توجه به اقتضائات خاص دوره جواني، اين تفاوت رفتاري در اين نسل محسوستر و ملموستر جلوه كرده است. سعدي، در ضمن داستانها و حكايات كوتاه با اشاره به پارهاي از اين تفاوتها و تقابلها، آن را امري طبيعي و عادي برشمرده، هرچند درصدد بيان علل و عوامل اين گسست برنيامده است. او ميكوشد با تكيه بر آموزههاي اخلاقي، جوانان را به طاعتپذيري و تجربهاندوزي از پيران دعوت كند و اغلب با دفاع از ارزشها و سنتهاي اجتماعي، پيران را در شيوههاي رفتاري محقتر ميداند. در ادامه مقاله پارهاي اندرزها و نصايح سعدي به دو نسل جوان و پير احصا شده و قضاوت نهايي را به خواننده واگذار كردهايم كه تا چه حد آموزههاي اخلاقي ادبيات تعليمي گذشته، ميتواند امروزيان را در ترميم گسست نسلي ياري نمايد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
249 - ضرورت بازنگري در بخش تركيبات خارجي فرهنگ فارسي معين
دكتر محمود فضيلتفرهنگ فارسي معين، بين سالهاي 1342 تا 1352 در شش جلد منتشر و تاكنون بارها تجديد چاپ شده است. استاد معين، اين فرهنگ را به منظور پاسخگويي به بخشي از نيازهاي دانشپژوهان گرد آورده؛ از روش علمي در سه بخش لغات، تركيبات خارجي و اعلام استفاده كرده است. مولف همچنين از استادان و چکیده کاملفرهنگ فارسي معين، بين سالهاي 1342 تا 1352 در شش جلد منتشر و تاكنون بارها تجديد چاپ شده است. استاد معين، اين فرهنگ را به منظور پاسخگويي به بخشي از نيازهاي دانشپژوهان گرد آورده؛ از روش علمي در سه بخش لغات، تركيبات خارجي و اعلام استفاده كرده است. مولف همچنين از استادان و خاورشناساني كه در تأليف كتاب با او همكاري كردهاند؛ درمقدمه جلد نخست نام برده است. نگارنده با توجه به اهميت و تجديد چاپ اين كتاب و مراجعه گسترده و مكرر اهل نظر، مواردي از «بخش تركيبات خارجي» را به منظور ويرايش و بازنگري در چاپهاي بعدي يادآوري ميكند و پس از اشاره به روش استاد معين در نگارش فرهنگ فارسي، از پيشوايان فرهنگنويسي او، سخن ميگويد. تركيبات خارجي فرهنگ فارسي، شامل واژههايي از زبانهاي عربي، تركي و اروپايي مندرج در نوشتار و گفتار زبان فارسي است. اين گونه تركيبات، اغلب ويژگيهاي اصلي خود را حفظ كردهاند. محدود بودن اين گونه تركيبات از نظر هويت دستوري به دو گروه تركيبي و فعلي، موجب شده است مولّف كتاب، به ويژگيهاي دستوري تركيبات خارجي نپردازد و در اين مقاله نيز از آن سخني به ميان نيايد. پيشينه نقد وبررسي فرهنگ معين به چندسال پس از انتشار آن ميرسد كه به عنوان نمونه ميتوان مقاله دكتر علي اشرف صادقي در مجله دانشكده ادبيات دانشگاه تهران را برشمرد. مقاله حاضر، صرف نظر از علل و عوامل و نوع اشتباهات و كاستيها با نگارشي متفاوت از گفتارها و مقالات ديگر، به بازنگري در فرهنگ معين ميپردازد. با اين اميد كه گامي در ويرايش اين كتاب مرجع، برداشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
250 - قصة چهار مرغ خليل در متون تفسيري و عرفاني
فریده داودی مقدمدربارة مضمون آية 260 سورة بقره كه در آن خداوند زنده كردن مردگان را از طريق كشته و زنده شدن چهار پرنده به حضرت ابراهيم(ع) نشان ميدهد، مفسران و عارفان سخنان بسياري گفتهاند. عارفان از اين قصة قرآني كه غالباً براي اثبات معاد جسماني و حشر مردگان به كار ميرود، تفسيري روحا چکیده کاملدربارة مضمون آية 260 سورة بقره كه در آن خداوند زنده كردن مردگان را از طريق كشته و زنده شدن چهار پرنده به حضرت ابراهيم(ع) نشان ميدهد، مفسران و عارفان سخنان بسياري گفتهاند. عارفان از اين قصة قرآني كه غالباً براي اثبات معاد جسماني و حشر مردگان به كار ميرود، تفسيري روحاني كرده و گاه به آن جنبهاي كاملاً نمادين و تمثيلي بخشيدهاند كه نظير اين تعابير در متون تفسيري غير عرفاني هم ديده ميشود. در اين تحقيق، اين قصه از متون مختلف تفسيري و عرفاني استخراج و وجوه افتراق و اشتراك آنها و ديدگاههاي متفاوت مفسران عارف و غيرعارف دربارة آن بررسي و تحليل شده است. اين تحقيق نشان ميدهد برخي از مفسران قرآني در تفسير خويش تحت تأثير متون منثور صوفيه بودهاند. همچنين، نمايانگر توانايي، خلاقيت و تلاش عرفا، مفسران و شاعران در راه پروراندن معاني مختلف ملهم از قصههاي رايج قرآني و افزودن نكات بديع و تأويلهاي زيبا و شورانگيز روحاني به اين قصهها و روايات است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
251 - مقايسه تحليلي رمانهاي ناتوراليستي «نانا» و رئاليستي «باباگوريو»
عبدالله حسنزاده ميرعليشباهت ظاهري و دشواري تمايز اصول و قواعد مكاتب ناتوراليسم و رئاليسم، منشأ اشتباهات فراواني براي منتقدان بوده است. تا آنجا كه گاهي آثار ناتوراليستي به عنوان آثار رئاليستي معرفي ميشوند. در اين مقاله اصول و قواعد مكاتب فوق، در دو اثر برجسته ناناي اميل زولا و بابا گوريوي با چکیده کاملشباهت ظاهري و دشواري تمايز اصول و قواعد مكاتب ناتوراليسم و رئاليسم، منشأ اشتباهات فراواني براي منتقدان بوده است. تا آنجا كه گاهي آثار ناتوراليستي به عنوان آثار رئاليستي معرفي ميشوند. در اين مقاله اصول و قواعد مكاتب فوق، در دو اثر برجسته ناناي اميل زولا و بابا گوريوي بالزاك، نقد و تحليل شده است. اشخاص داستاني «نانا» در عين عادي و معمولي بودن، هر يك معرف قشر معيني از جامعهاند و نويسنده ناتوراليست اصراري بر تيپسازي ندارد. ولي در «باباگوريو» با وجود برگزيده شدن قهرمانان از ميان افراد جامعه، به آنها برجستگي خاصي (تيپ) بخشيده ميشود. انتقاد در آثار ناتوراليستي به مثابة مبارزه با بيماريهايي تلقي ميشود كه بر وحدت ارگانيك جامعه هجوم ميآورد. اما در آثار رئاليستي عميقترين ريشههاي تضادهاي اجتماعي عصر كاويده ميشود. با وجود اينكه اصول علمي ناتوراليسم پرداختن به هر موضوعي را صرف نظر از طبقه مجاز ميداند، موضوع آثار ناتوراليستي بيشتر طبقات متوسط و پايين جامعه را شامل ميشود. اما نويسنده رئاليست در آثار خود با وجود به تصوير كشيدن هر دو طبقه بالا و پايين جامعه، بيشتر به واقعيتها و رنجهاي مربوط به طبقه كارگر توجه ميكند. اكثر رمانهاي ناتوراليستي داراي پاياني اندوه بار، نگران كننده و فاجعهآميز هستند و موجب ناراحتي خواننده ميشوند. ولي آثار رئاليستي با وجود اينكه معمولاً پاياني غم انگيز دارند، تا حد آثار ناتوراليستي فاجعهآميز نيستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
252 - منزلت دانش در جهان اسلام و انعكاس آن در ادب فارسي
مهدي محققدانش به دليل شرافت ذاتي و گوهرياش در جهان اسلام به جد مورد اهتمام قرار گرفته و در اعتبار و ارزش آن و مقام و جايگاه عالمان، سخنهاي آموزنده و دلپذير گفته شده است. پارهاي از اين گفتارهاي نغز در ذهن و زبان دانشمندان اديب و اديبان فرهيخته راه يافته و از اين طريق ابيات و چکیده کاملدانش به دليل شرافت ذاتي و گوهرياش در جهان اسلام به جد مورد اهتمام قرار گرفته و در اعتبار و ارزش آن و مقام و جايگاه عالمان، سخنهاي آموزنده و دلپذير گفته شده است. پارهاي از اين گفتارهاي نغز در ذهن و زبان دانشمندان اديب و اديبان فرهيخته راه يافته و از اين طريق ابيات و سخناني زيبا در پاسداشت دانش و بزرگداشت دانشمندان آفريده شده است. در اين مقاله كوتـاه بــه انعكـاس بـاورهاي اسلامـي در بـاب منـزلت دانش در ادب گـرانسنگ فـارسي خواهيم پرداخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
253 - موسيقي و تخيل در شعر پژمان بختياري
مريم مشرفحسين پژمان بختياري (1353-1297) يکی از شاعران سنتگرای رمانتيک است که اشعارش را با توجه به الگوهای زيباشناختی شعر کهن ايران سروده است. چنانکه میدانيم شعر سنتی با قالبهای متنوع خود پس از نوگرايیهای دوران معاصر، به حيات خود ادامه داده و شاعران نسبتاً برجستهای نيز به ف چکیده کاملحسين پژمان بختياري (1353-1297) يکی از شاعران سنتگرای رمانتيک است که اشعارش را با توجه به الگوهای زيباشناختی شعر کهن ايران سروده است. چنانکه میدانيم شعر سنتی با قالبهای متنوع خود پس از نوگرايیهای دوران معاصر، به حيات خود ادامه داده و شاعران نسبتاً برجستهای نيز به فرهنگ و هنر معاصر معرفی کرده است. پژمان بختياری در رديف شاعرانی مانند رعدی آذرخشی، رهی معيری، اميری فيروزکوهی، وحيد دستجردی و بديعالزمان فروزانفر قرار میگيرد. او از جمله شاعران معاصر است كه تاكنون بررسي دقيقي در مورد شعرش صورت نگرفته است. مقالة حاضر عنصر موسيقي و تخيل را در ديوان اشعار وی تبيين و تحليل کرده و به اين نتيجه رسيده است كه از ميان عوامل اصلي شعر؛ يعني زبان، موسيقي و تخيل، در آثار اين شاعر موسيقي برتری چشمگيری دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
254 - نگاهي به اشعار طبي در ادب پارسي
علي قضاوي حسن شاهیپورشعراي پارسي نه تنها بر علوم ادبي كه برخي از آنها در علوم مختلف زمان از قبيل فقه و كلام، عرفان و فلسفه، تاريخ و جغرافيا، طب و نجوم از علما و دانشمندان معاصر خود بوده و با به كارگيري علوم مزبور، به ويژه علم طب، به آثار خويش، روح و لطافتي خاص بخشيدهاند. گروهي از اين بزرگ چکیده کاملشعراي پارسي نه تنها بر علوم ادبي كه برخي از آنها در علوم مختلف زمان از قبيل فقه و كلام، عرفان و فلسفه، تاريخ و جغرافيا، طب و نجوم از علما و دانشمندان معاصر خود بوده و با به كارگيري علوم مزبور، به ويژه علم طب، به آثار خويش، روح و لطافتي خاص بخشيدهاند. گروهي از اين بزرگان نيز گرچه طبيب نبودهاند، با طبيبان حاذق زمان خود مجالست داشته و يا اينكه از نحوة طبابت مرسوم در آن دوران با خبر بودهاند؛ به طوري كه تأثير ژرف اين دانش در اشعار نغزشان به خوبي تجلي كرده است. در اين مقاله رد پاي طب نوين در اشعار شاعران بزرگي چون فردوسي، مولوي، خاقاني، منوچهري و نظامي گنجوي بررسي شده و با يافتههاي دانش پزشكي نوين مقايسه گرديده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
255 - نگاهي ديگر به موسيقي شعر و پيوند آن با موضوع، تخيل و احساسات شاعرانه
پرند فیاضمنشموسيقي يكي از عناصر سازنده شعر است كه كلام را برجسته ميسازد و سبب تمايز زبان نظم از نثر ميگردد. بررسي اين ركن از شعر، همچنين پيوندي كه ميان آهنگ كلام با عناصر ديگر وجود دارد، مسألهاي است كه اين مقاله بدان ميپردازد. براي تبيين اين مسأله در دو بخش: بخش اوّل به تعريف چکیده کاملموسيقي يكي از عناصر سازنده شعر است كه كلام را برجسته ميسازد و سبب تمايز زبان نظم از نثر ميگردد. بررسي اين ركن از شعر، همچنين پيوندي كه ميان آهنگ كلام با عناصر ديگر وجود دارد، مسألهاي است كه اين مقاله بدان ميپردازد. براي تبيين اين مسأله در دو بخش: بخش اوّل به تعريف موسيقي و انواع آن در شعر فارسي پرداخته، بخش دوم رابطه ميان موسيقي شعر با موضوع، تخيّل و عاطفه بررسي شده است. تشريح مطالب مذكور، مشخص ساخت كه موسيقي شعر در كنار تقسيمات چهارگانه اديبان فارسي زبان به سه دسته موسيقي بيروني (جنبه عروضي شعر)، موسيقي كناري (آهنگ خاص همخواني ميان كلمات پاياني مصراعها «رديف و قافيه») و موسيقي مياني (انواع توازنهاي حاصل از ارتباطات لفظي و تناسبات معنايي) تقسيم ميشود. امّا شعر تعبيري از اجتماع، اصول، باورها و انديشههاي شاعر است و موسيقي شعر زبان دل و احساس او و «لاجرم هر آنچه از دل برآيد، بر دل نشيند.» انواع متفاوت موسيقي شعر؛ يعني وزن، قافيه و رديف و واژهها و لفظ از جمله عناصري هستند كه معنا، عاطفه و تخيّل شاعر را به مخاطب منتقل ميكنند و تنوّع موسيقايي در اين زمينه عامل مهمّي در القاي موضوع و احساسات شاعرانه به خواننده و شنونده است. شاعر با رعايت تناسب و پيوندي كه ميان موسيقي شعر با عناصر ديگر وجود دارد، تلاش ميكند به هدف و غايت اصلي شعر ـ كه همانا بيان مفاهيمزيباييشناسي، موسيقي شعر، موضوع، تخيّل، عاطفه و محتواي دروني شعر است ـ نزديك گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
256 - سيماي پيامبر اعظم(ص) در ديوان خاقاني شرواني
روشنك رضائيزندگي، سيرت و صورت حضرت رسول اكرم(ص) همچون خورشيدي درخشان براي بشريت محسوب ميگردد و شعاع آن در جان و ذهن و زبان مسلمانان جلوۀ خاصي دارد. در اين مقاله تلاش شده است سيماي حضرت رسول اكرم(ص) در ديوان خاقاني بررسي و تحليل شود. ابتدا با استفاده از منابع و مراجع اشارهاي مختص چکیده کاملزندگي، سيرت و صورت حضرت رسول اكرم(ص) همچون خورشيدي درخشان براي بشريت محسوب ميگردد و شعاع آن در جان و ذهن و زبان مسلمانان جلوۀ خاصي دارد. در اين مقاله تلاش شده است سيماي حضرت رسول اكرم(ص) در ديوان خاقاني بررسي و تحليل شود. ابتدا با استفاده از منابع و مراجع اشارهاي مختصر به حوادث تاريخي و خصائل فردي و اجتماعي آن حضرت و زندگي مبارك ايشان شده و سپس شواهد شعري مناسب از ديوان خاقاني ذكر گرديده است. همچنين به مواردي از جلوههاي سخنان و احاديث آن حضرت در شعر خاقاني توجه شده و با توجه به نمونههاي متعدد و متنوع شعري در اين خصوص در ديوان خاقاني، ميتوان توجه و ارادت خاقاني را به دين و حضرت رسول(ص) دريافت و گفت كه خاقاني با استفاده از زندگي و سخنان حضرت رسول(ص) غنايي خاص به شعر خود بخشيده و آن را متبرك ساخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
257 - بررسي و مقايسه مدح و معراج پيامبر(ص) در چهار مثنوي عطار (الهينامه، اسرارنامه، منطقالطير، مصيبتنامه)
احمد رضاييجمكرانيمدح و معراج پيامبر(ص) از جمله موضوعاتي است كه اكثر شاعران و نويسندگان بدان توجه نمودهاند؛ به گونهاي كه در سنت ادبي ما اين دو مبحث از درونمايههاي اصلي آثار كلاسيك به شمار ميآيد. عطار نيشابوري نيز به پيروي از چنين سنتي در ابتداي چهار منظومه الهينامه، اسرارنامه، منط چکیده کاملمدح و معراج پيامبر(ص) از جمله موضوعاتي است كه اكثر شاعران و نويسندگان بدان توجه نمودهاند؛ به گونهاي كه در سنت ادبي ما اين دو مبحث از درونمايههاي اصلي آثار كلاسيك به شمار ميآيد. عطار نيشابوري نيز به پيروي از چنين سنتي در ابتداي چهار منظومه الهينامه، اسرارنامه، منطقالطير و مصيبت نامه به تفصيل به اين دو موضوع پرداخته است. بررسی و تحقیق نشان ميدهد مدح و معراج در مثنويهاي مذکور دو ساخت متفاوت دارد: در الهينامه و منطقالطير، اين دو بخش در هم آميخته و در اسرارنامه و مصيبتنامه از هم مجزاست؛ مدح پيامبر اكرم(ص) در همة آنها ساختار يكساني دارد، لكن داستان معراج در مصيبتنامه مستندتر است. اين دو بخش ويژگيهاي شاعرانة چندانی ندارند و تنها ميتوان داستان معراج را در الهينامه شاعرانهترين قسمت محسوب نمود. ايهام، برجستهترين صنعت بديعي این آثاراست. در حيطة مختصات زباني نيز تكرار واژگاني و تكرار يك صورت زباني كامل در آغاز، برجستهترين ويژگي زباني اين دو بخش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
258 - بازتاب شخصيت پيامبر اعظم(ص) در ذهن و زبان سنايي
منوچهر اکبریبررسي زندگي رسول اكرم(ص) در ذهن و زبان سنايي بيترديد از موضوعهاي مهم و اثرگذار در مجموعه پژوهشهاي ادبيات فارسي ميتواند محسوب گردد؛ چرا كه سنايي شاعري بزرگ و مقتداي شاعران عارف فارسي زبان به شمار ميرود و او را بحق بنيانگذار و مروج اصلي آموزههاي عرفاني در شعر فارسي چکیده کاملبررسي زندگي رسول اكرم(ص) در ذهن و زبان سنايي بيترديد از موضوعهاي مهم و اثرگذار در مجموعه پژوهشهاي ادبيات فارسي ميتواند محسوب گردد؛ چرا كه سنايي شاعري بزرگ و مقتداي شاعران عارف فارسي زبان به شمار ميرود و او را بحق بنيانگذار و مروج اصلي آموزههاي عرفاني در شعر فارسي دانستهاند. اين پژوهش با تمركز كند و كاو در اثر ارزشمند حديقه و با روش توصيفي تحليلي صورت پذيرفته است. براي سنايي، شخصيت رسولالله و ابعاد وجودي و نكات برجستة زندگي و ويژگيهاي روحي و اخلاقي و شأن و جايگاه ايشان بهقدري مهم بوده است كه يكي از ابواب دهگانه حديقه را بدان اختصاص داده است. طرح شاعرانه داستان معراج و رجحان وجودي آن حضرت بر ساير انبياء و اولياء، حسن خلق، رحمت واسعة آن دُردانه آفرينش و واسطة خلقت، امّي بودن و فضل تقدم اشرافي ايشان بر آدم و ساير انبياء و نيز تموج تلميحات قرآني و بازتاب مهمترين فرازها در زندگي حضرت رسولاكرم از مهمترين عناويني است كه سنايي بدانان پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
259 - بررسي كلامي نبوّتِ خاصّه در حديقة سنايي
احمد خاتمیبا همة كوششي كه محقّقان دربارة تفسير و تحليلِ متون منظوم فارسي، از جمله آثار سنايي و بويژه حدﻳﻘﮥالحقيقه، نموده و دستاوردهاي ارزشمندي به جامعة علمي ارزاني داشتهاند، هنوز جاي بحث و بررسي دربارة غالب متون منظوم، از جمله منظومههاي عرفاني، خالي است. عموم متون عرفاني، عل چکیده کاملبا همة كوششي كه محقّقان دربارة تفسير و تحليلِ متون منظوم فارسي، از جمله آثار سنايي و بويژه حدﻳﻘﮥالحقيقه، نموده و دستاوردهاي ارزشمندي به جامعة علمي ارزاني داشتهاند، هنوز جاي بحث و بررسي دربارة غالب متون منظوم، از جمله منظومههاي عرفاني، خالي است. عموم متون عرفاني، علاوه بر جنبههاي عرفاني و صوفيانه، از جهات ديگر نيز قابل بررسياند؛ يكي از اين وجوه، بررسي كلامي آنها است. بديهي است، سنايي و شاعران عارفمسلك پس از او كه غالباً تحت تأثير افكار و انديشه و سبك و شيوة او بودهاند، ديدگاههاي عميق كلامي را نيز همراه با مسائل عرفاني در آثار خود بازگو كردهاند، كه بدون دستيابي به اين انديشهها، كه در واقع اصل اصولِ اعتقادي و فكري ايشان را نشان ميدهد، حتي ارزيابي دقيقِ جايگاه عرفاني آنها نيز ممكن نخواهد بود. مقالة حاضر درصدد است تا با بررسي كلامي مسئلة نبوّتِ خاصّه از منظر متكلّمان اسلامي، موضوع را در حديقةالحقيقه جستوجو كند و ديدگاههاي سنايي را در خصوص وجود مبارك پيامبر اكرم(ص) نشان دهد و يافتهها را با ديدگاههاي كلامي مشهور در روزگار او بسنجد و با جمعبندي و نتيجهگيري نهايي، نشان دهد كه سنايي در كدام موضوع از كدام مذهب كلامي پيروي كرده و در كدام مطلب ديدگاه خاص خود را عرضه نموده و از پيروي مذاهب خاص اعراض كرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
260 - حضرت محمد(ص) در نگاه تأويلي شمسالدين محمد تبريزي
مصطفی گرجیدر مجموعه ادب فارسي به ويژه متون عرفاني كمتر متني يافت ميشود كه از تقریر احوال پيامبران و قصص آنان بيبهره باشد. يكي از اين متون كه هم در رو ساخت و هم در ژرف ساخت از اين موضوع متأثر است؛ مقالات شمس است در اين اثر به مناسبت ذهن تأويلگراي مؤلف حوادث مندرج در تاريخ زندگي چکیده کاملدر مجموعه ادب فارسي به ويژه متون عرفاني كمتر متني يافت ميشود كه از تقریر احوال پيامبران و قصص آنان بيبهره باشد. يكي از اين متون كه هم در رو ساخت و هم در ژرف ساخت از اين موضوع متأثر است؛ مقالات شمس است در اين اثر به مناسبت ذهن تأويلگراي مؤلف حوادث مندرج در تاريخ زندگي پيامبران تأويل و گفتارهاي ايشان بنا بر باور مؤلف تفسير شده است. تقرير در اين مقالات يا بر سبيل استدلال و برهانِ محكم و براي تفهيمِ ديدگاه مؤلف و يا از باب تبرك و بر سبيل توارد ذهني و يا به قصد معرفي انسان كامل در تمام ابعاد است كه در اين ميان حضرت محمد(ص) را نمونه متعالي چنين انساني معرفي ميكند. در اين مقاله مؤلف با اين نگاه به اوصاف حضرت محمد(ص) در مقالات شمس پرداخته و خلاف آمد عادتهاي شمس را در اين زمينه نشان داده است. نكته قابل تأمل اينكه شمس در اين اثر، از عموميترين مباحث در حوزه نبوت تا پرسش از برخي تابوها را مطمح نظر داشته كه در برخي از موارد بديع و هنري است. مفاهيمي چون مقايسه خودِ مؤلف با پيامبران و بعضاً مخالفت با آنها، شبهه در برخي از احاديث، مقايسه ضمني مولانا با پيامبر اسلام و... از اين قبيل است. عمدهترين اوصاف حضرت محمد(ص) در مقالات شمس؛ همه علوم معلوم محمد(ص)، ارزش قرآنِ صامت به قرآن ناطق، تعظيم قرآن نه به خاطر خداوند كه به خاطر محمد(ص)، ميهمان خاص خداوند، محمد(ص) معشوق در لباس عاشق، نور محمديه، پيامبر باز سپيد سلطان ازل و مردمان ديگر مرغان سرگردان، استغراق تام، عدم استغناي حق از محمد(ص)، علم لدني و... هستند كه تحليل و تفسير آنها در اصل مقاله آمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
261 - تحليل نگرش مولوي دربارة پيامبر اعظم(ص)
بخشعلی قنبریپيامبر اسلام(ص) نزد مولوي جايگاه ويژهاي دارد. او در مقايسه با ساير پيامبران بسان ميوهاي است كه درخت نبوت به بار آورده است. لذا به رغم آنكه در آخر همه آنها قرار گرفته بر همه آنها تقدم دارد. از نظر مولوي پيامبر با خود پيامهايي آورده است كه انسان تا زنده است محتاج آنها چکیده کاملپيامبر اسلام(ص) نزد مولوي جايگاه ويژهاي دارد. او در مقايسه با ساير پيامبران بسان ميوهاي است كه درخت نبوت به بار آورده است. لذا به رغم آنكه در آخر همه آنها قرار گرفته بر همه آنها تقدم دارد. از نظر مولوي پيامبر با خود پيامهايي آورده است كه انسان تا زنده است محتاج آنها خواهد بود؛ زيرا پيامبر قفلهايي را گشوده است كه پيش از آن هيچ كسي نسبت به گشودن آنها اهتمام نكرده بود. البته بهرهمندي از آنها مشروط به آن است كه اولاً انسان احساس نياز كند، يعني از نيازهاي خود اعم از وجودي و روانشناختي آگاه شود تا اين آگاهي باعث حركت وي به سمت آموزههاي پيامبر گردد. ثانياً در زندگي خود در صدد عملي ساختن آنها باشد، ثالثاً بين حيات مطلوب معنوي و حيات نامطلوب مقايسه به عمل آورد تا قدر پيغام پيامبر را بداند. بيشك آگاهي از جايگاه عظيم پيامبر(ص) ميتواند شخص را در سير اين سلوك ياري نمايد؛ زيرا با عنايت به اين جايگاه و داشتههاي پيامبر ميتوان از آموزههايش بهرهمند شد. اخلاق، معرفت و عرفان قطعاً از جمله حوزههايياند كه انسان عصر جديد ميتواند از دستاوردهاي پيامبر بهره ببرد. وقتي اين مقولات با دقت مورد توجه قرار گيرد آنگاه ميتوان از خدمات و حسنات پيامبر سخن گفت و از دستاوردهايش بهرهمند شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
262 - تحليل ظرفيتهاي تمثيلي حكايات مربوط به پيامبر اكرم(ص) درمثنوي مولانا
فاطمه كوپازبانِ ادبي، يكي از گونههاي زباني است كه از ساحت تجربي و معنايي ويژهاي سخن ميگويد؛ زيرا تنها در قلمرو متون معنايي و روابط كنايي و نماديني زبان ميتوان ادبي اشيا را كشف كرد. آنچه حلاوت كلام اديبانه به شمار ميآيد از همين لايههاي زيرين و ژرف معنايي و احساسي ناشي ميشود چکیده کاملزبانِ ادبي، يكي از گونههاي زباني است كه از ساحت تجربي و معنايي ويژهاي سخن ميگويد؛ زيرا تنها در قلمرو متون معنايي و روابط كنايي و نماديني زبان ميتوان ادبي اشيا را كشف كرد. آنچه حلاوت كلام اديبانه به شمار ميآيد از همين لايههاي زيرين و ژرف معنايي و احساسي ناشي ميشود كه در زبان بازتاب يافته است. يكي از دستمايهها و ابزار كارآمد كلام اديبانه كه ظرفيتي گسترده در بيان نمادين تصاوير و مفاهيم دارد، «تمثيل» است كه با بسامدي در خور توجه در مثنوي مولوي نمود يافته است. البته ساختار قصههاي مثنوي به روشني معلوم ميدارد گوينده مفهوم نهفته و دروني آنها را مد نظر دارد؛ ترتيب عناصر و توالي حوادث و عبارات در حكايات تمثيلي مثنوي به گونهاي است كه در اكثر موارد به دليل همسويي ميان هنرمند و هنرپذير، مخاطب را به مفاهيم نهفته در بطن حكايات راه مينمايد. اين جستار در پيپاسخ گفتن به دو سؤال بنيادين است: 1. مفهوم دقيق تمثيل و ادبيات تمثيلي و حوزههاي كاربردي اين شگرد ادبي چيست؟ 2. نحوه بهرهگيري مولانا از ظرفيتهاي تمثيلي حكايات مربوط به پيامبر اكرم(ص) به چه صورتي بوده است؟ ملاك انتخاب حكايات نيز، برجستگي تمثيل در اين گونه حكايات بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
263 - بازتاب شخصیت پیامبر(ص) در شعر معاصر فارسی
سعید بزرگ بیگدلی مریم صادقی گیویشخصيت والا و سيره انساني و نبوي پيامبر اكرم(ص) همواره از كانونهاي مضمونآفريني و تصويرسازي شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. شاعران فارسی گوی پس از اسلام تاکنون به مناسبتهای گوناگون به تکریم آن حضرت پرداخته اند؛ به ویژه در ابتدای سخن خود پس از حمد و ستایش خال چکیده کاملشخصيت والا و سيره انساني و نبوي پيامبر اكرم(ص) همواره از كانونهاي مضمونآفريني و تصويرسازي شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. شاعران فارسی گوی پس از اسلام تاکنون به مناسبتهای گوناگون به تکریم آن حضرت پرداخته اند؛ به ویژه در ابتدای سخن خود پس از حمد و ستایش خالق هستی بخش، به بزرگداشت و مدح پیامبر، مقام نبوت و مخصوصاً خاتمیت و سرآمدی و محوریت وجود آن حضرت در کل کائنات توجه داشته اند و به تعبیر ابنعربی و عارفان پیرو او حقیقت محمدیه را مرکز و علت ايجاد هستی دانستهاند و عموم ادیبان ایران، حوادث زندگی و جلوه های مختلف شخصیت جامع پیامبر اعظم(ص) را در مقام انسان کامل و اسوه بشر در آثار خویش منعکس ساخته اند که در شعر سنتی فارسی نمودی چشمگیر دارد. در این مقاله ميزان توجه شاعران معاصر فارسی به شخصیت پیامبر اكرم(ص) بررسي ميشود. هدف این جستار بررسی کیفیت این بازتابها در مقایسه شعر سنتی و نو بوده است. بررسی ها نشان می دهد شاعران معاصر فارسی شخصیت پیامبر را در چهار بعد مدحی، حادثه ای، روایتی و تصویری در اشعارشان منعکس کرده اند. در اين مقاله همچنين اغلب شاعران برجسته كه در اين ابعاد، شعري سرودهاند، تحليل و ارزيابي شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
264 - اهميت جاحظ و ديدگاههاي او در نقد و ادب اسلامي ـ ايراني
حسن شاهیپوربيترديد، در ميان بينانگذاران فرهنگ و ادب اسلامي، جاحظ چهرهاي ممتاز است. حوزة وسيع اطلاعات، ژرفاي دانش و به ويژه نگاه خاص به ادبيات و فنون ادبي از او شخصيتي كم نظير ساخته است. او علاوه بر زمينههاي عام دانش و تسلط بر غالب علوم اسلامي و ادبي، در حوزه نقد ادبي و به ويژه چکیده کاملبيترديد، در ميان بينانگذاران فرهنگ و ادب اسلامي، جاحظ چهرهاي ممتاز است. حوزة وسيع اطلاعات، ژرفاي دانش و به ويژه نگاه خاص به ادبيات و فنون ادبي از او شخصيتي كم نظير ساخته است. او علاوه بر زمينههاي عام دانش و تسلط بر غالب علوم اسلامي و ادبي، در حوزه نقد ادبي و به ويژه در حوزة نقد بلاغي جايگاه ويژهاي دارد. اگر چه چنان كه بايد در تمدن اسلامي و خصوصاً دنياي فارسي زبان، به آراء و آثار او توجه نشده است؛ امّا اكثر نظريهپردازان علوم بلاغي و شاعران و نويسندگاني كه گرايشهاي بلاغي دارند، عميقاً متأثر از نظريات جاحظ هستند. او در حوزة خاستگاه شعر و علل ظهور آن، ويژگيهاي سخن و شعر خوب، تمايزات لفظ و معنا و ويژگيهاي ساخت، بافت و محتوا، روانشناسي شعر و شاعر، دلايل تفاوت رويكردهاي ملتها به سخن منظوم و منثور و عدم اقبال پارهاي از آنها به فرهنگ مكتوب، سخناني تازه و قابل تحليل دارد؛ چنان كه در زمينه ريشهشناسي لغات، آواشناسي تطبيقي، معناشناسي و نظاير آنها نيز نكتههاي فراواني گفته است كه درك و تفسير آنها جان و تواني تازه به ادبيات فارسي و نظريهپردازان جهان اسلام ميبخشد. وي اگر چه بيش از 360 اثر آفريده است، ولي عمده نظريههاي ادبي خود را در دو كتاب «البيان و التبيين» و «الحيوان» گنجانده و برخي رسالههاي مستقل ادبي هم نگاشته است. هدف اين مقاله تبيين دو نكته عمده است: اول بررسي، طبقهبندي، تفسير و تحليل آراء و آثار جاحظ در بارة ادبيات و نقد ادبي و بيان جايگاه او به عنوان پدر علوم بلاغي. دوم تأكيد بر تأثير عظيم و عميق جاحظ بر متفكران ايراني به خصوص شاعران و نويسندگان آن و بالاخص در حيطه نقد ادبي و رويكرد بلاغي آن. چون نويسنده معتقد است كه مهمترين رويكرد نقد ادبي در زبان و ادب فارسي، رويكرد بلاغي بوده است و جاحظ «موسس علوم بلاغي» در جهان ايراني ـ اسلامي است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
265 - بازتاب تفكّر يوناني، ايراني و اسلامي در تأويل سهروردي از داستان رستم و اسفنديار
حسن شاهیپورتفسير و تأويل اساطير در ادبيات كلاسيك ايران به دلايل زيادي از جمله كفرآميز پنداري آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در كنار تأويلات اندك و از هم گسيخته سنايي، شاعر قرن پنجم، شيخ اشراق، عارف و فيلسوف بزرگ قرن ششم يكي از كساني است كه با جدّيت تمام در پي تفسير و تأويل چکیده کاملتفسير و تأويل اساطير در ادبيات كلاسيك ايران به دلايل زيادي از جمله كفرآميز پنداري آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در كنار تأويلات اندك و از هم گسيخته سنايي، شاعر قرن پنجم، شيخ اشراق، عارف و فيلسوف بزرگ قرن ششم يكي از كساني است كه با جدّيت تمام در پي تفسير و تأويل اساطير ايران باستان برآمده است. شيخ اشراق با اين تأويلات ميخواهد پيوندي عميق ميان سه فرهنگ مجزّا از هم؛ يعني فرهنگ اسلامي، حكمت ايران باستان و فلسفه يونان برقرار كند. زيرا وي از يك سو به عنوان مسلمان معتقد، با فرهنگ اسلامي و عناصر فرهنگي آن از جمله تصوّف به خوبي آشناست و از طرف ديگر به عنوان ايراني نژاده و اصيل، ميراثدار تمدن ايران قبل از اسلام است و نيز نميتواند به فلسفه يونان كه محصول با ارزش خرد و عقلانيت بشري است، بياعتنا باشد. سهروردي با ژرفبيني خاص خود پي برده است كلّيت سه فرهنگ به ظاهر مخالف هم نه تنها تضادّي با يكديگر ندارند، بلكه در صورت اتحاد و سازش ميان آنها، مي توان به تجربه اي گرانسنگ براي هدايت و رشد بشريت دست يافت. در اين مقاله سعي شده است تلاش و كوشش اين نابغه بزرگ در ايجاد پيوند و سازش جريانهاي تفكر بشري كه در تأويل وي از داستان اسطورهاي رستم و اسفنديار منعكس شده است، تبيين و دلايل چنين تأويلي ضمن نشان دادن عناصر فرهنگهاي مذكور باز نموده شود. پيداست كه در دوره سهروردي اين داستان و ديگر داستانهاي شاهنامه به اندازهاي مشهور شده بودند كه به راحتي و جز براي اغراض ويژهاي در هم ريختن ساختمان آنها سهل و آسان نبود. اما شيخ اشراق با توجه به ذهنيت خاص خود از عهده اين مهم بر آمده و اين داستان را ساختارشكني كرده است تا بتواند نظرات اشراقي خود را در لابه لاي آن باز گويد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
266 - بررسي اصطلاحات موسيقي در ديوان خواجوي كرماني
حسن شاهیپورشعر و موسيقي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. اما امروزه به دليل گسترش فراواني كه هر يك از آنها يافتهاند، از هم جدا شدهاند. با وجود اين، هنوز هم بين شعر و موسيقي پيوندي ديرينه برقرار است؛ به گونهاي كه هر كدام بدون ديگري ناقص و نارسا است. به ويژه، موسيقي كه بدون ش چکیده کاملشعر و موسيقي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. اما امروزه به دليل گسترش فراواني كه هر يك از آنها يافتهاند، از هم جدا شدهاند. با وجود اين، هنوز هم بين شعر و موسيقي پيوندي ديرينه برقرار است؛ به گونهاي كه هر كدام بدون ديگري ناقص و نارسا است. به ويژه، موسيقي كه بدون شعر طراوت لازم را ندارد. در اين مقاله سعي شده است اصطلاحات موسيقي مستعمل در ديوان خواجو مورد بررسي قرار گيرد و ارتباط بين نغمات موجود مقامها، شعبهها و آوازها تبيين شود. به اين معنا كه اگر شاعر مثلاً در بيتي به مقام «راست» و «اصفهان» اشاره كرده است، تقارن اين دو اصطلاح در كنار يكديگر از روي تصادف نبوده است، بلكه شاعر به ارتباط موسيقي اين دو مقام و تناسب نغمات بين آنها نظر داشته است. در اين راستا براي اثبات گفته خويش از كتب قديم موسيقي نظير «مقاصدالالحان» و «جامعالالحان» مراغي و «بحورالالحان» فرصتالدوله شيرازي و كتب امروزي موسيقي و مقالات موجود استفاده گرديده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
267 - تحليل درونمايههاي«سووشون» از نظر مكتبهاي ادبي و گفتمانهاي اجتماعي
حسن شاهیپوردر اين جستار رمانهاي سيمين دانشور، بهويژه سووشون كه پرفروشترين رمان فارسي است، تجزيه و تحليل شده است. زاويه ورود مقاله حاضر، تحليل اين اثر از نظر مكتبهاي ادبي است. اما از آنجا كه آثار ادبي فارسي چندان با مباني و ويژگيهاي مكاتب ادبي غربي انطباق ندارند، كوشش شده است چکیده کاملدر اين جستار رمانهاي سيمين دانشور، بهويژه سووشون كه پرفروشترين رمان فارسي است، تجزيه و تحليل شده است. زاويه ورود مقاله حاضر، تحليل اين اثر از نظر مكتبهاي ادبي است. اما از آنجا كه آثار ادبي فارسي چندان با مباني و ويژگيهاي مكاتب ادبي غربي انطباق ندارند، كوشش شده است نوآوريها و وجوه مميزه آثار دانشور بازشناسي شود. همچنين، از زاويه نگاه گفتمانهاي اجتماعي نيز درونمايههاي آثار وي تحليل شده و ديدگاههاي نويسنده در مصاحبهها و گفتگوهاي سالهاي اخير مورد توجه قرار گرفته است. به نظر ميرسد راز اقبال عمومي خوانندگان نسبت به آثار دانشور در اين است كه او با اتكا بر توانايي ممتاز ادبي، دانش زيباييشناسي، فراست در انديشهورزي و صداقت در آفرينش ادبي، آثاري ممتاز آفريده و ضمن بهرهگيري از ميراثهاي اسطورهاي و گنجينههاي عناصر فرهنگي اسلامي ـ ايراني، از قدرت بازآفريني هنري و ادبي خوبي نيز برخوردار بوده است. ظريفتر آنكه او در كنار درگيري با چالشهاي اجتماعي و سياسي، در بيان حقايق مربوط به مصالح ملي و انساني، برنامههاي استعماري و اشغالگري پنهان و آشكار به نحوي جامع، ابتكاري و نوآورانه گفتمانهاي روزگار، صداقت تمام داشته و توانسته است ادبيات داستاني معاصر را با جنبههاي بومي آشتي دهد. در حالي كه تا زمان او اين گفتمانها عمدتاً تقليدي از مسلكهاي وارداتي مادي و ماركسيستي بود و يا از ناحيه ادبيات پوچگراي ناشي از سرگرداني مدرنيسم، به ادبيات معاصر داستاني فارسي راه پيدا كرده بود. بنابراين، راه نويني كه دانشور گشوده است، مبتني بر گفتمان مقاومت با تكيه بر مباني و ميراثهاي اسطورهاي ايراني و اسلامي است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
268 - تحليلي بر افسانههاي مندرج در تذكرههاي فارسي
حسن شاهیپوردر كنار «انواع ادبي» جديد، همانند «رمان» و «داستان»، « افسانه»ها (قصهها، سرگذشتها، حكايتها و...) را ميتوان از انواع ادبي گذشته تاريخ ادب فارسي به حساب آورد.« افسانه»ها به آثاري اطلاق ميشود كه از زبان حيوانات يا به صورت اشعار هجايي براي سرگرمي اطفال سروده شده است چکیده کاملدر كنار «انواع ادبي» جديد، همانند «رمان» و «داستان»، « افسانه»ها (قصهها، سرگذشتها، حكايتها و...) را ميتوان از انواع ادبي گذشته تاريخ ادب فارسي به حساب آورد.« افسانه»ها به آثاري اطلاق ميشود كه از زبان حيوانات يا به صورت اشعار هجايي براي سرگرمي اطفال سروده شده است. يا متضمّن سرگذشت اشخاص واقعي همچون شاعران، عارفان و ... بوده است كه رفتهرفته، شاخ و برگ گرفته و با نثري آراسته در خلال كتب تذكره و آثار ديگر درج شدهاند و فراز و فرود زندگي شاعران و ابعاد گونهگون ادبي، فكري، روحي و اخلاقي آنها را نشان ميدهند. در اين مقاله، علاوه بر اشاره به تعاريف افسانه، ويژگيهاي اساسي آن از جهات مختلف نقد و تحليل شده است. اين تحقيق در دانشهايي مانند تاريخ ادبيات، سبكشناسي، نقد ادبي، معاني، بيان و بديع كاربرد دارد و نقاط مبهم و تاريك تاريخ ادبيات را روشن و جزئيات علوم مذكور را بيان ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
269 - تحليل ساختاري حكايت جدال سعدي با مدعي در بيان توانگري و درويشي
حسن شاهیپورحكايت «جدال سعدي با مدعي» يكي از حكايتهايي است كه تحت تأثير مقامهنويسي در ادبيات عربي و فارسي آفريده شده است. سعدي در خلق حكايت فوق علاوه بر آثار اهل تصوف پيش از خود، از كتاب «احياءعلومالدين» امام محمد غزالي تأثير گرفته و مسأله رايج در نزد صوفيه؛ يعني فقر و غنا و رجح چکیده کاملحكايت «جدال سعدي با مدعي» يكي از حكايتهايي است كه تحت تأثير مقامهنويسي در ادبيات عربي و فارسي آفريده شده است. سعدي در خلق حكايت فوق علاوه بر آثار اهل تصوف پيش از خود، از كتاب «احياءعلومالدين» امام محمد غزالي تأثير گرفته و مسأله رايج در نزد صوفيه؛ يعني فقر و غنا و رجحان يكي بر ديگري را مورد توجه قرار داده است. به نظر ميآيد آنچه اهل تصوف و به ويژه غزالي درباره فقر و غنا گفتهاند، ذهن وقاد سعدي را قانع نكرده و خود با طرحريزي مقامهاي جدلي مي خواهد اصالت و برتري غنا را بر فقر اثبات كند. در اين مقاله بدون توجه به شيوه استدلال و محتواي براهين طرفهاي درگير، عناصر ساختاري متن از نظر شخصيتپردازي، نحوه روايت، ساختار متن در سطوح آوايي، توازن واژگاني، توازن نحوي و انسجام دستوري، واژگاني و پيوندي مورد بررسي قرار گرفته است. هر چند ساختمان حكايت قوي است، ولي در آن اصول اساسي گفتگو يعني؛ رعايت ادب و احترام و دادن فرصت كافي به طرف مقابل، رعايت نشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
270 - جادوي مكاشفت
حسن شاهیپورمتون صوفيانه با وجود رمز و رازها و پيچيدگيهاي معنايي و مفهومي و نيز بهرهگيري از زبان نمادين، آهنگين، سحرآميز و تأثيرگذار، از ساير متون (ادبي و غير ادبي) آشكارا ممتاز و متفاوت هستند. عدهاي اين تفاوت را صرفاً در ساختار زباني اين متون ديده و رموز معنايي آن را نيز برخ چکیده کاملمتون صوفيانه با وجود رمز و رازها و پيچيدگيهاي معنايي و مفهومي و نيز بهرهگيري از زبان نمادين، آهنگين، سحرآميز و تأثيرگذار، از ساير متون (ادبي و غير ادبي) آشكارا ممتاز و متفاوت هستند. عدهاي اين تفاوت را صرفاً در ساختار زباني اين متون ديده و رموز معنايي آن را نيز برخاسته از همان زبان ويژه دانستهاند. بر خلاف ديدگاه فوق، در اين نوشته به تقدم مفهوم و معني بر زبان در متون صوفيه تأكيد شده و نشان داده ميشود كه كشف، فهم، تأويل و انشراح معني، مقدم بر الفاظ و تناسبات زباني است. هر چند دريافتهاي تازه مبتني بر شهود معني و مفهوم، خود زبان تازهاي را به وجود ميآورد كه البته با ساير زبانها متفاوت است. بدين منظور فهم و تفسير مفسران عامه از يك آيه قرآن كريم، با فهم و تأويل صوفيان خراساني و پس از آن ابنعربي در فصوص الحكم مورد بررسي قرار گرفته است. حاصل اين نوشته و تحقيق علاوه بر اثبات تقدم معني بر لفظ و انديشه بر زبان در متون صوفيه، نشان دادن سير و تحول تكويني تأويل عرفا از آيات قرآن كريم تا زمان ابنعربي و تأثير و تأثر آنها از يكديگر ميباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
271 - درآمدي به معرفتشناسي جديد عرفان
حسن شاهیپورنوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريههاي معرفتشناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفتشناسي جديد عرفان، به تبع معرفتشناسي جديد دين، در دامن معرفتشناسي جديد علم پرورش مي چکیده کاملنوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريههاي معرفتشناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفتشناسي جديد عرفان، به تبع معرفتشناسي جديد دين، در دامن معرفتشناسي جديد علم پرورش مييابد. در اين بخش، چندين نظريه با دستهبندي محتوايي مورد مطالعه قرار گرفتهاست؛ نظريههايي كه از مفهوم عينيت، به عنوان قاعده بحث، تلقّّّي تحديدي ارائه ميكند يا تلقّي توسعي قريب و يا تلقّي توسعي بعيد. بخش عرفان و منطق نيز، به مطالعه چندين نظريه ديگر در باره نسبت ميان اين دو پديده مىپردازد تا از اين رهگذر، جنبههاي عقلاني و غير عقلاني تجربه عرفاني را بررسي نمايد. اين بخش با طرح سه دسته نظريه غيرمنطقي، منطقي و فرامنطقي بودن اين نوع تجربه پايان مىپذيرد. در بخش رابطه دين و عرفان نيز دو تلقّي از دين؛ يعني سنت ديني و تجربه ديني مبناي دو نظريه در رد و قبول نسبت ميان آن دو قرار ميگيرد تا در كنار نظريه سوم؛ يعني فرا ديني بودن تجربه عرفاني، نمايانگر تشتت آرا صاحب نظران در اين زمينه باشد. به طور كلى، مي توان گفت درباره نسبت عرفان با علم، منطق و دين سه دسته نظريه قابل شناسايى است: نظريههاى نفيى كه معتقد به غير علمى، غير منطقى و غيردينى بودن تجربه عرفانى هستند. نظريههاى اثباتى كه به علمى، منطقى و دينى بودن اين نوع تجربه باور دارند و نظريههاى تباينى كه آن را فراعلمى، فرامنطقى و فرادينى ميدانند. بىگمان، از اين ميان، نظريههاى دسته سوم كه معرفتشناسى جديد عرفان در واپسين گامهاي پيشرفت بدآنها دست يازيده است، با تجربه عرفانى، همسويى بيشترى دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
272 - مقايسه داستان خسرو و شيرين فردوسي با نظامي
حسن شاهیپورهدف از تدوين اين مقاله اين بود كه داستان «خسرو و شيرين» را كه در دو منظومه متفاوت آمده است، به صورت تطبيقي با هم مقايسه كنيم. نخست خلاصهاي از دو منظومه؛ يعني شاهنامه و خسرو و شيرين نظامي فراهم آورديم تا چهارچوب و طرح كلي داستان در دو منظومه پيش چشم خواننده باشد. سپس چکیده کاملهدف از تدوين اين مقاله اين بود كه داستان «خسرو و شيرين» را كه در دو منظومه متفاوت آمده است، به صورت تطبيقي با هم مقايسه كنيم. نخست خلاصهاي از دو منظومه؛ يعني شاهنامه و خسرو و شيرين نظامي فراهم آورديم تا چهارچوب و طرح كلي داستان در دو منظومه پيش چشم خواننده باشد. سپس دو صورت اينداستان را با يك منبع تاريخي مقايسه كردهايم تا معلوم شود كدام يك از سرايندگان به روايات تاريخي پايبندتر بودهاند. مسلماً اين مراجعه ميبايست به منبعي صورت گيرد كه قبل از اين دو منظومه به رشته تحرير در آمده باشد؛ چرا كه احتمال اينكه تاريخهاي بعدي خود تحت تأثير يكي از اين دو منظومه باشند، كم نيست. در ضمن ممكن است در طول زمان شاخ و برگهايي به اين داستان افزوده و وارد تاريخ شود. براي اين كار تاريخ طبري را انتخاب كرديم كه از همه منابع قديميتر است و خلاصهاي هم از روايت تاريخ طبري فراهم كرديم تا دو خلاصه قبلي را با اين يكي محك بزنيم. مواردي نيز بود كه در شاهنامه يا خسرو و شيرين يا هر دو ذكر شده بود، وليدر تاريخ طبري نبود. در چنين مواردي نيز به كتابهاي مجمل التواريخ و تاريخ ثعالبي مراجعه كرديم كه حداقل قبل از نظامي تأليف يافتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
273 - واج آرايي و تكرار در شعر خاقاني
حسن شاهیپور سعيد حسامپوراين جستار بر آن است آن گروه از آرايههاي ادبي در ديوان خاقاني را كه هم بسيار پركاربرد و هم عناصر اصلي سازنده آنها بر تكرار واكها استوار است، واكاوي و بررسي كند. در آغاز مقاله بر اين نكته تأكيد شده است كه تمامي آنچه را كه آرايههاي لفظي خوانده ميشود، در حقيقت گونههاي چکیده کاملاين جستار بر آن است آن گروه از آرايههاي ادبي در ديوان خاقاني را كه هم بسيار پركاربرد و هم عناصر اصلي سازنده آنها بر تكرار واكها استوار است، واكاوي و بررسي كند. در آغاز مقاله بر اين نكته تأكيد شده است كه تمامي آنچه را كه آرايههاي لفظي خوانده ميشود، در حقيقت گونههايي از تكرارهاي هنري يا واجآرايي است. زيرا وجه مشترك همه آنها چيزي جز تكرار واك ها نيست كه شاعران با شگردهاي ويژهاي آنها را در گونههاي بسيار متنوع به كار بردهاند. در آرايههاي «توزيع و تكرار» شاعر واكها را با آزادي كامل در هر كجاي مصرع و بيت كه بخواهد تكرار ميكند. اما در جناسها، قلب، اشتقاق، تصدير، تسميط و... واكها را با قانونمندي ويژهاي به گونههاي خاص يا در جاهاي ويژهاي از مصرع و بيت به كار ميبرد. براي نمونه در جناس، واكها در واژههاي قرينه تكرار ميشوند، در اشتقاق و باژگونگي يا قلب با جابهجايي به كار ميروند، در تصدير به صورت واژههايي در جاهاي خاصي از ابيات تكرار ميشوند و در تسميط واك هاي خاص در جاهايي ويژه به صورت واژههايي خاص به كار ميروند. خاقاني با چيرگي شگفتانگيزي كه بر حوزة زبان و واژگان دارد، به شيوهاي بسيار هنرمندانه و با بسامد بالا از همه شيوهها و شگردهاي تكرار، براي آفرينش مضامين و آرايش مظاهر سخن خويش بهره برده است و گفتني است كه هماهنگي بسياري از اين شيوهها با بافت كلي فضاي عاطفي بيت، در خور توجه است و هرچه بيشتر موسيقي دروني و معنوي آن را تقويت ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
274 - بررسي روانشناختي سه منظومه غنايي فارسي (خسرو و شيرين، ليلي و مجنون و ويس و رامين)
ابراهیم اقبالي حسين قمري گيويدر اين پژوهش سه منظومه، يعني خسرو و شيرين و ليلي و مجنون اثر حكيم نظاميگنجوي و ويس و رامين اثر فخرالدين اسعدگرگاني به عنوان منابع اصلي در جهت تفسير روانشناختي انتخاب و با استفاده از روش تحليل محتوا بررسي شدهاند. سه فرضيه مطرح شد و درجه انطباق چکیده کاملدر اين پژوهش سه منظومه، يعني خسرو و شيرين و ليلي و مجنون اثر حكيم نظاميگنجوي و ويس و رامين اثر فخرالدين اسعدگرگاني به عنوان منابع اصلي در جهت تفسير روانشناختي انتخاب و با استفاده از روش تحليل محتوا بررسي شدهاند. سه فرضيه مطرح شد و درجه انطباق مفاهيم روانشناختي مكنون در اين آثار با رويكرد روانكاوي فرويد و رويكرد روانشناسيتحليلي يونگ و نيز با ويژگيهاي شخصيتي مصنف ـ كه خود مفهوم روانكاوانه دارد ـ بررسي گرديد. پس از تعيين واحدهاي كدگذاري و تعريف عملياتي هر يك، كدگذاري به عملآمد و ضريب پايايي كدگذاران برابر81% تعيين گرديد. با استفاده از آزمون آماري مجذور خي(X2) واحدهايكدگذاري شده براي هر يك از متون، به منظور تعيين فراواني انطباق هر يك با دو نظريه روانكاوي فرويد و روانشناسي تحليلي يونگ، مورد تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان ميدهد آزمون آماري به عملآمده براي دو منظومه خسرو و شيرين و ليلي و مجنون تفاوت معنيداري از نظر درجه انطباقپذيري با دو نظريه فوق نشان نميدهد؛ اما اين تفاوت در منظومه ويس و رامين معنيدار است و نشان ميدهد اين منظومه رابطه بيشتري با نظريه روانكاوي فرويد دارد؛ البته با توجه به پيچيدگي كدگذاري و كميسازي مفاهيم ادبي و مشكلاتروششناختي موجود، سعي شد در ادامه بحث، تفسيرهاي ممكن با استفاده از دو رويكرد فوق در مورد سه منظومه مورد مطالعه ارائه شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
275 - آغاز شعر عرفاني فارسي
علیرضا فولادیگفتار حاضر به بررسي دو نظريه در باره شعر عرفاني فارسي ميپردازد: يكي نظريه «تكاملگرايانه» كه پيدايش اين نوع شعر را نتيجه تكامل شعر زهدي ميداند و ديگري نظريه «انسجامگرايانه» كه پيدايش آن را تابع پيوستاري از زمينهها و پيشينهها ميشمارد. مطالعه چکیده کاملگفتار حاضر به بررسي دو نظريه در باره شعر عرفاني فارسي ميپردازد: يكي نظريه «تكاملگرايانه» كه پيدايش اين نوع شعر را نتيجه تكامل شعر زهدي ميداند و ديگري نظريه «انسجامگرايانه» كه پيدايش آن را تابع پيوستاري از زمينهها و پيشينهها ميشمارد. مطالعه پيشينه شعر عرفاني فارسي در شعر غيرعرفاني، نثر عرفاني عربي و فارسي، شعر عرفاني عربي و شعر عرفاني فارسي، اين گفتار را به عرصهاي براي عرضه هرچه روشنتر نظريه انسجامگرايانه تبديل كردهاست. اين بحث با معرفي چند تن از آغازگران اين نوع شعر خاتمه مييابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
276 - كلام امام علي(ع) در شعر فارسي
احمد رضیشاعران ادب فارسي، از ابتدا تاكنون در مدح و ستايش مولاي متقيان علي(ع) شعرهاي برجسته و نابي سرودهاند. مجموعة اين مدايح بيانگر جنبههاي گوناگون شخصيت بيبديل امام و نشان دهندة شيفتگي و دلدادگي شاعران در برابر آن حضرت است. با اندكي تأمل در آثار اغلب شاعران در مييابيم كه آ چکیده کاملشاعران ادب فارسي، از ابتدا تاكنون در مدح و ستايش مولاي متقيان علي(ع) شعرهاي برجسته و نابي سرودهاند. مجموعة اين مدايح بيانگر جنبههاي گوناگون شخصيت بيبديل امام و نشان دهندة شيفتگي و دلدادگي شاعران در برابر آن حضرت است. با اندكي تأمل در آثار اغلب شاعران در مييابيم كه آنان، تنها به مدح و ذكر مناقب امام اكتفا نكردهاند، بلكه سخنان گهربار آن حضرت را پشتوانة فكري آثار و دستماية موشكافيهاي اديبانة خود كرده و آنها را با ذوق ظريف خود درآميخته و با بيان لطيف خود بازآفريني كردهاند و در مضمونسازيها و تصويرپردازيها از آنها بهره بردهاند. در اين مقاله، زمينهها، سابقه و شيوههاي اثرپذيري شاعران برجستة ادب فارسي از كلام علي(ع) بررسي ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
277 - نقد و بررسي درونمايههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي مجموعه داستاني شهري چون بهشت
ليلا يوسفي قدرت الله طاهريمجموعه داستان شهري چون بهشت اثر سيمين دانشور، محصول شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي سالهاي وحشت و خشونت پس از كودتاي ننگين 28 مرداد 1332 است؛ دورهاي كه آمال و آرزوهاي ملتي آزاديخواه و استقلال طلب در اثر دسيسة عوامل بيگانه و داخلي و پارهاي اشتباهات رهبران سياسي و مذهبي چکیده کاملمجموعه داستان شهري چون بهشت اثر سيمين دانشور، محصول شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي سالهاي وحشت و خشونت پس از كودتاي ننگين 28 مرداد 1332 است؛ دورهاي كه آمال و آرزوهاي ملتي آزاديخواه و استقلال طلب در اثر دسيسة عوامل بيگانه و داخلي و پارهاي اشتباهات رهبران سياسي و مذهبي بر باد رفت و يأس و نااميدي، احساس شكست و انزواطلبي، گريبانگير جامعة فرهنگي ايران گرديد. دانشور با تيزبيني و درايت متعهدانه در اين مجموعه داستان تلاش كرده است بخشي از حقايق تلخ سياسي، اجتماعي و فرهنگي و نيز دردها، رنجها و مصائبي را كه در اين سالهاي سياه بر ملت ايران رفته است، ترسيم نمايد. داستانهاي كوتاه دانشور با وجود اهميت و اعتباري كه در ادبيات داستاني معاصر دارند، بيشتر در ساية رمانهاي برجسته او مانند سووشون، جزيره سرگرداني و ساربان سرگردان بوده و چندان مورد بررسيهاي نقّادانه قرار نگرفتهاند. مقاله حاضر ميكوشد ضمن نقد و بررسي درونمايههاي اين مجموعه داستان و روشن نمودن ابعاد ناپيداي اين اثر، تأثيرپذيري آن را از شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي دوران پس از كودتا نشان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
278 - نفي خوشنامي و استقبال از بدنامي نزد اهل تصوف
رضا شجريگريز از نيكنامي و استقبال از بد نامي و رسوايي، يكي از ويژگيهاي مكتب رندي و عرفان عاشقانه است كه در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصيه شده است. جامه شهرت، بافتهاي پرآفت است و رنگ عجب و ريا و كبر و كيا را بر قامت طاعات و عبادات ميپاشد چکیده کاملگريز از نيكنامي و استقبال از بد نامي و رسوايي، يكي از ويژگيهاي مكتب رندي و عرفان عاشقانه است كه در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصيه شده است. جامه شهرت، بافتهاي پرآفت است و رنگ عجب و ريا و كبر و كيا را بر قامت طاعات و عبادات ميپاشد و چهره اخلاص و يكرنگي را مي پوشاند؛ لذا مبارزه با اين صفت نفساني همواره يكي از دغدغههاي عارفان شوريده و رندان وارسته و حقيقتجو بوده است و راهها و رياضتها و مجاهدتهاي گوناگوني براي شكستن شيشه نام و ننگ و غرور و شكوه مريدان خويش توصيه كردهاند. بيان اين راهها و بررسي علل و علامات اين آفات در قالب حكايات و امثال و اشعار بزرگان و عارفان به ويژه عطار و مولانا و ابوسعيد ابوالخير زمينههاي بحث اين مقاله را تشكيل ميدهند. بي شك كسي ميتواند خويش را از چشم خلق بيفكند و مدح و ذمشان در نظرش يكسان باشد كه حق در نظرش بزرگ جلوه كند و جز به او نينديشد و جز براي او نگويد، نخواهد و نكند. تحصيل اين فضايل نيز آسان نيست و جان بر سر كسب آن ميسوزد؛ اما آنچه ميتواند نام و ننگ را به باد دهد، بادة عشق است، حاصل نوعي معرفت شهودي است كه عاشق را ناخوآگاه در كمند جذبه خويش گرفتار ميسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
279 - تحليل گفتمان حكايت جدال سعدي و مدعي با نظر به مؤلفههاي گفت وگو*
مصطفی گرجیيكي از پنج سخنگوي فرهنگ و ادب ايراني و يكي از سه پيامبر شعر فارسي و بيشك يكي از مردميترين شاعران جهان شيخ اجل سعدي شيرازي است. او در مجموعه آثار خويش به تبيين مسائل و آموزههايي ميپردازد كه در صورت تحقق آن، طرح مدينه فاضله و انسان كاملي متصور خواهد بود كه جميع صفات ف چکیده کامليكي از پنج سخنگوي فرهنگ و ادب ايراني و يكي از سه پيامبر شعر فارسي و بيشك يكي از مردميترين شاعران جهان شيخ اجل سعدي شيرازي است. او در مجموعه آثار خويش به تبيين مسائل و آموزههايي ميپردازد كه در صورت تحقق آن، طرح مدينه فاضله و انسان كاملي متصور خواهد بود كه جميع صفات فاضله اخلاقي ـ انساني اعم از تسامح، تواضع، فروتني، تقوا و خويشتنداري، استدلال و روحيه پرسشگري، خرد و دانش محوري و از همه مهمتر توجه به همنوع و بنيآدم بر اساس گفتوگو بر آن حاكم ميشود. اين مقاله ضمن بيان تناقض سعدي در حوزة تئوري و زندگي عملي در جريان گفت وگو، نوع نگاه او را به پديده گفت وگو و مؤلفههاي آن تحليل ميكند. به نظر نگارنده سعدي در يك نگاه اهل گفت وگو ـ به معناي منطقي و ارسطويي ـ نبوده و حكايت جدال سعدي با مدعي نمونه جامع و كامل اين باور است، اگر چه از نظر نگاه به مؤلفههاي گفت وگو و تبيين آن گفت وگوگرا است. البته اين مسئله نه به شخص سعدي، كه به فرهنگ و هنجار غالب جوامع گذشته برميگردد كه بر اساس سلطان و رعيت و شبان و رمه طبقهبندي ميشده و گفت وگو را برنميتابيده است. اين مقاله ضمن تبيين اهميت گلستان با توجه به اصل گفت وگو و مؤلفههاي آن در حوزه تئوريپردازي، سعي ميكند بزرگترين حكايت اين اثر (حكايت جدال سعدي با مدعي) را با توجه به نگاه ساختارگرايانه و التزام او به اصول گفت وگو تجزيه و تحليل كند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
280 - ديدگاههاي سنايي دربارة ابليس
فریده داودی مقدمدر تاريخ تصوف گروهي از عارفان به دليل ستايشهايي كه بر خلاف اهل شريعت از ابليس كردهاند، مدافع او محسوب ميشوند، كساني چون حلاج، عين القضات همداني، احمد غزالي، خرقاني و ... از اين گروهاند دفاعيّاتي كه در اين زمينه مطرح شده است حول دو محور اصلي امر و ابتلا و اعتقاد به ع چکیده کاملدر تاريخ تصوف گروهي از عارفان به دليل ستايشهايي كه بر خلاف اهل شريعت از ابليس كردهاند، مدافع او محسوب ميشوند، كساني چون حلاج، عين القضات همداني، احمد غزالي، خرقاني و ... از اين گروهاند دفاعيّاتي كه در اين زمينه مطرح شده است حول دو محور اصلي امر و ابتلا و اعتقاد به عبادت عاشقانه و شهود عارفانه دور ميزند. سنايي غزنوي با غزل منتسب به وي با اين مطلع: با او دلم به مهر و مودت يگانـه بـود سميرغ عشق را دل من آشيانـه بـود ظاهراً در اين گروه از عرفا جاي ميگيرد. هدف اين پژوهش پاسخ به اين مسئله است كه با توجه به ديدگاههاي غالب سنايي در آثارش دربارة ابليس، آيا واقعاً ميتوان او را در گروه عارفان ستايشگر ابليس جاي داد يا در صحت انتساب اين غزل به وي بايد شك و ترديد روا داشت؟ با جمعبندي رئوس مطالب و تحليل ابياتي كه سنايي در توصيف ابليس در حديقه، ديوان و مثنويهاي خويش آورده است، ميتوان به اين نتيجه رسيد كه مضمون اين غزل خارج از حوزة فكري، نوع نگرش و بينش عرفاني سنايي است؛ اما از آنجايي كه اين غزل تقريباًدر همه نسخههاي موجود در ديوان سنايي وجود دارد، نميتوان به صراحت نظر داد كه اين غزل از سنايي نيست و بهتر است در صحت انتساب آن به سنايي شك كرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
281 - حماسه عرفاني، يكي از انواع ادبي در ادبيات فارسي
حسینعلی قبادیبه رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم ميخورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينههاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و ب چکیده کاملبه رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم ميخورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينههاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و بيش از آنكه مربوط به حوزههاي انديشه و تفكر گوناگون باشند، فن ادبي و زاييدهاي زيبا از توان هنري خالقان ذوقمند به شمار ميآيند. اين همسانيها ـ لااقل در عرصه ادبيات فارسي ـ به ويژه در آبشخورهاي اسطورهاي، نماد سازيها و تصوير آفرينيها از آرمانهاي بلند انساني، پيامها و بنمايههاي متنوّع خود را نشان دادهاند. افزون بر آن، در مسير تحول تفكر فلسفي ايراني، «حماسه عرفاني» يكي از پرمايهترين شاخههاي انديشه در اين سرزمين بوده است و آثار سهروردي مـَثـَل اعلي و نمونه كامل آن به شمار ميآيد. ورود بنمايهها، حتي روايتها و تصويرها و اسطورههاي متون حماسي در متون ادبي فارسي ـ از جمله منطقالطير عطار ـ شواهد ديگري براي اثبات اين مدعاست. در اين مقاله اين تلاقيها و همسانيها به اجمال بازشناسانده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
282 - تقابل معرفت و معيشت براساس قصهاي از مثنوي معنوي
مهدي محبّتیمثنوي معنوي مولانا جلالالدين محمد بلخي مشهور به رومي يكي از گشادهترين دفترهاي معرفت انساني و اسلامي است كه از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاري خود سيراب كرده و دست محتاجان وادي نياز را گرفته و پا به پا برده است تا پله پله مقامات عرفاني را دريابند و طي كنند و از ت چکیده کاملمثنوي معنوي مولانا جلالالدين محمد بلخي مشهور به رومي يكي از گشادهترين دفترهاي معرفت انساني و اسلامي است كه از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاري خود سيراب كرده و دست محتاجان وادي نياز را گرفته و پا به پا برده است تا پله پله مقامات عرفاني را دريابند و طي كنند و از تبتلهاي ساده تا حال فنا را در خويش بيابند. در اين ترديدي نيست. از ديگر سو، مثنوي معنوي هم جزئي از معرفت كلي بشري است كه نميتواند و نبايد فاقد خواص و اوصاف معارف بشري باشد. از جمله اين كه احوال روحي، اوضاع اجتماعي، شرايط تاريخي و تنگناهاي زماني و زباني نميتواند در هر اثر ادبي ـ هر چند بس بزرگ و سترگ ـ هيچگونه مدخليـّتي و موضوعيـّتي و يا حداقل طريقيـّتي نداشته باشد. كوشش اين جستار و گفتار بر آن است كه تا حدودي مسأله تعيـّنهاي تاريخي و وجودي را در يك قصه از مثنوي شريف بازگشايد و آن مسأله اين است كه وقتي جهت فرهنگِ اجتماعي و انديشه سياسي و نيروهاي تأثيرگذار تاريخي در يك برهه، جامعه را به سمت و سوي خاصي سوق دهد؛ كمتر متفكر و صاحبدلي است كه خود را به تمامي از چند و چونِ چنگالِ آن رهايي بخشد. تأويل اجتماعي قصه فيلسوف و اعرابي در مثنوي در واقع بازكردِ تأثير تاريخ جامعه و شرايط خاص فرهنگي جهان اسلامي در فاصله قرنهاي پنجم تا هفتم بر نگاه و انديشه مولاناست، هرچند بسيار گذرا و كوتاه. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
283 - حماسه عرفاني و تجلي آن در «شمس نامه» مولانا
-
دسترسی آزاد مقاله
284 - مقايسه مفهوم واژهها در عالم سنت و دوران مدرن
علي حسينپوردر كنار انواع سه گانهاي كه براي "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره اي و ملي, حماسه تاريخي, حماسه ديني) مي توان نوع چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفاني" است. اين نوع از حماسه را بايد در سروده هاي صوفيانه و عارفانه فارسي كه پس از قرن پنجم هجري سروده شده است چکیده کاملدر كنار انواع سه گانهاي كه براي "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره اي و ملي, حماسه تاريخي, حماسه ديني) مي توان نوع چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفاني" است. اين نوع از حماسه را بايد در سروده هاي صوفيانه و عارفانه فارسي كه پس از قرن پنجم هجري سروده شده است, سراغ گرفت. در اين گونه از حماسه, صوفي يا عارف چونان قهرمان يا پهلواني با نفس اماره و ددان و ديوان درون خويش به نبرد مي پردازد و در جنگ و جدالي سخت و خونين آنها را فرو ميشكند. تجلي بارز اين گونه از حماسه را در غزليات و مثنويهاي عارفانه و قلندرانه سنايي و عطار و بهويژه در ديوان غزليات مولانا شاهد هستيم. مقاله حاضر پس از بحث و بررسي درباره مفهوم و ماهيت حماسه عرفاني, به بازتاب اين گونه از حماسه در ديوان غزليات مولانا ـ شمس نامه ـ مي پردازد و مسأله حماسي بودن عرفان مولانا را در سه حوزة "روحيه و شخصيت حماسي", "تخيل و ذهنيت حماسي" و "زبان و بيان حماسي" مولانا با ارائة شواهد و نمونه هاي متناسب مورد مطالعه قرار مي دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
285 - بررسي و تحليل جريانهاي داستاننويسي معاصر (42-1332)
محمد نقيزادهمـعـانـي هــرگـز انـدر حـرف نـايـد كــه بــحــر بـيـكـران در ظــرف نـايـد استحالة واژهها و قلب مفاهيم آنها كه عامل دگرگوني (و نه تحول آگاهانه و تكامل) فرهنگي جامعه ميشود يكي از موضوعاتي است كه در تعامل با فرهنگها و جهانبينيهاي ديگر و به خ چکیده کاملمـعـانـي هــرگـز انـدر حـرف نـايـد كــه بــحــر بـيـكـران در ظــرف نـايـد استحالة واژهها و قلب مفاهيم آنها كه عامل دگرگوني (و نه تحول آگاهانه و تكامل) فرهنگي جامعه ميشود يكي از موضوعاتي است كه در تعامل با فرهنگها و جهانبينيهاي ديگر و به خصوص در ترجمة متون و آراء آنها و به ويژه در دوران معاصر به وفور مشاهده ميشود. اين روند يكي از عوامل بروز بحران در هويت فرهنگي جوامع ميباشد. در جهت اداء دين به فرهنگ ايراني، مقاله حاضر بر آن است مقايسهاي اجمالي بين معاني ايراني و اصيل برخي واژهها با مفهوم بيگانة معادلهاي آنها به عمل آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
286 - گفتگوي فرهنگها و تحليل مؤلفههاي آن در مثنوي معنوي
قدرتالله طاهريادبيات داستاني نوين ايران از بدو شكلگيري فراز و نشيبهاي فراواني را از سر گذرانده است. اين نوع ادبي (Genre) بهويژه در ايران، از لحاظ ساختار و محتوا تحت تأثير جريانهاي سياسي و اجتماعي بوده است. چنانكه ميدانيم كودتاي 28 مرداد سال 32 نقطه پاياني بود براي سالها مبارزه اس چکیده کاملادبيات داستاني نوين ايران از بدو شكلگيري فراز و نشيبهاي فراواني را از سر گذرانده است. اين نوع ادبي (Genre) بهويژه در ايران، از لحاظ ساختار و محتوا تحت تأثير جريانهاي سياسي و اجتماعي بوده است. چنانكه ميدانيم كودتاي 28 مرداد سال 32 نقطه پاياني بود براي سالها مبارزه استقلالطلبي ملت ايران كه با دسيسه قدرتهاي خارجي و خيانت عوامل داخلي و نيز بيتجربگي سياستمداران آن دوره به وقوع پيوست. اين رويداد بزرگ سياسي، علاوه بر عرصههاي سياست و اقتصاد، حوزه فرهنگ و هنر را نيز تحت تأثير قرار داد؛ تا جايي كه جريانهاي ادبي پس از اين دوران يعني؛ دهه سي، چهل و حتي دهه پنجاه را تحتالشعاع خويش قرار داد. ادبيات داستاني اين دوره از زير خاكسترهاي به جا مانده از كودتا و از زير آوار يأس و نااميدي، تيرهانديشي و مرگباوري سربرآورده و اگرچه در سالهاي نخست پس از كودتا عليرغم چاپ و نشر آثار فراوان، كاري جدي ارائه نگرديد، اما داستاننويسي پيشرو دهه چهل و پنجاه از همين خرابهها سربرآورد و بوستان ادبيات ايران را به آثاري ارزنده مزين كرد. در اين مقاله گرايشها و جريانهاي عمده داستاننويسي كه پس از كودتا شكل گرفته و تا سال 1342 فعال بودهاند، طبقهبندي و تحليل خواهند شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
287 - بررسي موضوعات، مضامين و قالبهاي شعر جنگ
مصطفی گرجیگفتگو مقولة پربركت و ميموني است كه در عرصةفرهنگ و تمدن كاركرد و نمود خاصي يافته است، لذا آشنايي با زيرساخت آن در عصر كنوني ضروري است. گفتـگو نـوعي ارتباط كـلامـي است با اين شرط كه دوسويه و تعاملي باشد. به زبان ديگر، گفتگو تبديل اطلاعات ندانسته و مجهول به اطلاعات دانست چکیده کاملگفتگو مقولة پربركت و ميموني است كه در عرصةفرهنگ و تمدن كاركرد و نمود خاصي يافته است، لذا آشنايي با زيرساخت آن در عصر كنوني ضروري است. گفتـگو نـوعي ارتباط كـلامـي است با اين شرط كه دوسويه و تعاملي باشد. به زبان ديگر، گفتگو تبديل اطلاعات ندانسته و مجهول به اطلاعات دانسته و معلوم و خروج از قوه به فعل است؛ اين حركت و ارتباط دوسويه در صورتي تعاملي و سالم خواهد بود كه براساس شش عامل ارتباطي ياكوبسون، آميزهاي از نقشها را در برداشته باشد با اين ويژگي از گفتگو،اين مقاله بر آن است تا به اين سؤال اساسي و مهم پاسخ دهد كه آيا سفره گفتگو در عرصه و بستر فرهنگ، هنر و زيبايي پهن ميشود يا در عرصه سياست و علم گشاده ميگردد و آنگاه براساس حكايتي از مثنوي به اين گزاره ميپردازد كه نظريه گفتگو نبايد ما را به گذشته بدون رويكرد به جهان كنوني سوق دهد و ضمن نقد ديدگاه فلاسفه چون افلاطون، بوبر، باختين در عرصه گفتگو «ديالوگ» به پيشينه حيات گفتگو ميپردازد و در پايان به برخي از مؤلفههاي گفتگوي فرهنگها و تمدنها نظير آزادي، عدالت،اخلاق، تسامح و تساهل در ادبيات فارسي با تأكيد بر مثنوي مولانا اشاره خواهد كرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
288 - تقابلهای دوگانه و کارکرد آنها در متن با تأکید بر تقابل نور و ظلمت در آثار فارسی شیخ اشراق
مریم رامیننیاتقابلهای دوگانه، اصطلاح کلیدی در نظام زبانشناسی سوسور، ساخت گرایی، شالوده شکنی و مکتب باختین است که در فهم معنا و نظام تفکر انسان، نقش بنیادینی ایفا میکند. همگی این مکتبها در پذیرش تقابلها به عنوان عامل اساسی شکل دهنده در نظامهای گوناگون زندگی بشری رویکرد مشابهی د چکیده کاملتقابلهای دوگانه، اصطلاح کلیدی در نظام زبانشناسی سوسور، ساخت گرایی، شالوده شکنی و مکتب باختین است که در فهم معنا و نظام تفکر انسان، نقش بنیادینی ایفا میکند. همگی این مکتبها در پذیرش تقابلها به عنوان عامل اساسی شکل دهنده در نظامهای گوناگون زندگی بشری رویکرد مشابهی دارند؛ لیکن در تفسیر نحوۀ تعامل دو جانب یک تقابل، دیدگاههای متفاوتی دارند. صرف نظر از پیامدهای چگونگی تفسیر تقابلهای دوگانه در زمینههای گوناگون فلسفی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و...، آنچه مهم مینماید، تفاوت در نگرش و خوانش متن ادبی است که هر یک از آن مکتبها و نظریهها بر اساس تفسیر خود از تقابلها، به دست میدهند. این نوشتار میکوشد مفهوم و چگونگی تفسیر تقابلها در ساختگرایی، شالوده شکنی و مکتب باختین را بکاود؛ آنگاه برای نشان دادن چگونگی عملکرد و تفسیر تقابلها، تقابل نور و ظلمت در آثار سهروردی، شیخ اشراق، بررسی شده است. نتایج بررسی نشان میدهد که نگرش آفرینندۀ متن ادبی و خوانش متن بر اساس آرای این نظریهها به تقابلهای دوگانه، به بازتولید متنهای متفاوت میانجامد که بر اساس رویکرد تک آوایانه یا چندمنظری نویسنده، متن اثر وجوه متفاوتی به خود میگیرد. همچنان که در مصنفات شیخ، تقابلها به مانند فرجامی که ساختارگرایی به تقابلها میدهد، کیفیت برتریجویانه یا وحدتبخش دارند(1). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
289 - تحلیل ساختاری تقابل نشانه¬ای در غزلیّات حافظ شیرازی با تکیه بر نظریۀ «رولان بارت»
علياكبر باقريخليلي سیده فاطمه ذبيحپورساختارگرایان، تفکّر انسان را مبتنی بر تقابل دوگانه دانسته، معتقدند از طریق بررسی آن می توان به حوزه های فکری و اندیشگی افراد و جوامع پی برد. به نظر آنان، همان طور که در حوزۀ اجتماعی، ایدئولوژی ها به عناصر متقابل معنا میبخشند، در حوزۀ زبان نیز تقابل ها در یک نظام ارزشی چکیده کاملساختارگرایان، تفکّر انسان را مبتنی بر تقابل دوگانه دانسته، معتقدند از طریق بررسی آن می توان به حوزه های فکری و اندیشگی افراد و جوامع پی برد. به نظر آنان، همان طور که در حوزۀ اجتماعی، ایدئولوژی ها به عناصر متقابل معنا میبخشند، در حوزۀ زبان نیز تقابل ها در یک نظام ارزشی، معنادار یا نشانه دار می شوند و نشانه چیزی است که ما را به چیز دیگر رهنمون می گردد و ریشه در باورهای اجتماعی دارد. اما نشانه شناسی، نوعی رویکرد به تحلیل متن است. بارت با استفاده از دیدگاه های سوسور، دوگونه دلالت مطرح کرد: یکی صریح و دیگری ضمنی. در این پژوهش، تقابل نشانه ای به شکل کلمات/ واژگان در پنج مقولۀ اسم، فعل، صفت، قید، ضمایر و صفات اشاره، در غزلیّات حافظ بررسی شده است. نتایج تحقیق گویای آن است که تقابل نشانه ای اشعار حافظ اساساً بازتاب تقابل تصوّف خانقاهی با تصوّف عاشقانه است و هرکدام از آنها، نشانه ها و نظامهای خاصی دارند. تصوف خانقاهی دارای دو نظام، یکی زاهدانه و دیگری عابدانه و تصوف عاشقانه نیز دارای دو نظام، یکی مستی و دیگری بزمی است. نظام های زاهدانه و عابدانه با تکیه بر نشانه های خاص، ضمن ایجاد تقابلِ غالب و مغلوب، خود را قطب غالب و نظام مستی و بزمی را مغلوب معرفی می کنند و حافظ با تخریب نشانه های قطب غالب و تقویت نشانه های قطب مغلوب، جایگاه آن دو را عوض می کند. زبان و شگردهای هنری حافظ، تقابل نشانه ای اسم ها را به صورتی فوق العاده قابل پذیرش دلالت های ضمنی میگرداند. علاوه بر این، حافظ انواع تقابل واژگانی چون مدرج، جهتی و مکمّل را به کار می برد، اما دلالت ضمنی یا ژرف ساختی غالب آنها مبتنی بر تقابل مکمّل و هدفشان نفی تصوف خانقاهی و اثبات تصوف عاشقانه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
290 - تحلیل وجوه نمادین در داستان یوسف و زلیخای جامی با تأکید بر ترنج
حوریه اسدی حبیب فاطمه کوپا گلرخسادات غنیداستان یوسف و زلیخا در قرآن و پیشتر از آن، در تورات ریشه دارد و مملو از اسرار و نکتههاست. ترنج، یکی از کلمات کلیدی و پر رمز و راز این داستان است که تاکنون دقت و توجه لازم بدان مبذول نشده است. این مقاله در پی آن است که پس از اثبات حضور ترنج در این داستان، با عنایت به تف چکیده کاملداستان یوسف و زلیخا در قرآن و پیشتر از آن، در تورات ریشه دارد و مملو از اسرار و نکتههاست. ترنج، یکی از کلمات کلیدی و پر رمز و راز این داستان است که تاکنون دقت و توجه لازم بدان مبذول نشده است. این مقاله در پی آن است که پس از اثبات حضور ترنج در این داستان، با عنایت به تفاسیر قرآن و تورات، به دنبال منشأ راهیابی و نقش ترنج در شکلگیری آن باشد. تحقیقات انجامشده نشان میدهد که در باور یهود، ترنج نمادی از قلب انسان است و از آن رو که در فرهنگ اسلامی نیز قلب سلیم جایگاه عشق الهی است، میتوان چنین نتیجه گرفت که حضور ترنج در داستان یوسف و زلیخا، نمادی از عشق است. از این رو بعید نمینماید آنچه عشق زلیخا را در دیدة متشرعان، زمینی و ناپاک جلوه میدهد، در نگاه متفاوت و عرفانی جامی، به عشقی آسمانی، ماورایی و پاک مبدل شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
291 - بررسی زمان در داستان «دخمهای برای سمور آبی از منظر نقد مضمونی»
معصومه حامیدوست محمدعلی خزانهدارلوزمان، کیفیتی ویژه و انتزاعی از زندگی انسانی است که همواره به واسطۀ چیزی عینی و ملموس درک می شود. به همین سبب به رغم آنکه در زمان زندگی میکنیم، آنگاه که از چیستی آن سخن به میان می آید، حیرتزده می شویم و آن را از دیگر واقعیات، متفاوت می بینیم. «ژرژ پوله» (1902-1999م) ا چکیده کاملزمان، کیفیتی ویژه و انتزاعی از زندگی انسانی است که همواره به واسطۀ چیزی عینی و ملموس درک می شود. به همین سبب به رغم آنکه در زمان زندگی میکنیم، آنگاه که از چیستی آن سخن به میان می آید، حیرتزده می شویم و آن را از دیگر واقعیات، متفاوت می بینیم. «ژرژ پوله» (1902-1999م) از منتقدان نقد مضمونی است که در تحلیل آثار ادبی به کیفیت درک نویسندگان دوره های مختلف از زمان می پردازد و بر آن است تا با تحلیل درک شخصیت داستانی از لحظه و کشف هرچه بهتر زوایای «جهان آگاهی» نویسنده، خوانشی دقیق تر از متن ارائه کند. «هوشنگ گلشیری» از جمله داستان نویسان مدرن ایران است که در روایت داستان هایش - با به کارگیری شیوۀ سیال ذهن- به ترسیم هویت انسان همعصر خود و درک او از زمان می پردازد. شخصیت های داستانی او هر کدام به نوعی با زمان درگیرند. مقالۀ حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی-توصیفی و بر اساس نگرش پوله، به درک گلشیری از زمان در داستان «دخمه ای برای سمور آبی» بپردازد. این بررسی نشان می دهد که گلشیری در داستان-نویسی به بازنمایی زمانی خاص می پردازد که از زمان خطی و روزمره جداست. تخیل، عشق، انتظار و امید به بازسازی اشیا و اشخاص، از مشخصه های بارز چنین زمانی است. با این حال لحظه نابی که گلشیری و قهرمانانش به دنبال آنند، هرگز در لحظه زیستن رخ نمی دهد و این زمان نیز قادر به نجات آنان نیست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
292 - مرثیهسرایی در شعر و ادب «لکی (واكاوي ادبي- روان¬شناختيِ مفهوم سوگ در فرهنگ قوم لك)»
حسین نظریان سيد امير قدميمرثیه یکی از انواع ادبی غنایی است که در آن، دو عنصرِ عاطفه و احساس، حضوری پررنگ دارد. بر این مبنا، از دیدگاه علم روان شناسی، ريشۀ مرثیه را باید در مسائل رواني و ميل به جاودانگي انسان جست وجو کرد. به اعتقاد نویسندگان، پیشینة این نوع ادبی را باید در فرهنگ و ا چکیده کاملمرثیه یکی از انواع ادبی غنایی است که در آن، دو عنصرِ عاطفه و احساس، حضوری پررنگ دارد. بر این مبنا، از دیدگاه علم روان شناسی، ريشۀ مرثیه را باید در مسائل رواني و ميل به جاودانگي انسان جست وجو کرد. به اعتقاد نویسندگان، پیشینة این نوع ادبی را باید در فرهنگ و ادب بومی ایرانزمین، از جمله در تکبیت هایی جست وجو کرد که در سراسر مناطق لک نشین زاگرس به نام مور و هوره گلوخوانی می شود. پژوهشگران در این مقاله می کوشند پس از مرحلۀ گردآوری اطلاعات، با استفاده از روش پژوهش توصیفی و اسنادی، به بررسی انواع مرثیه و واكاوي ادبي- روان شناختي مفهوم سوگ در فرهنگ قوم لک بپردازند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خلأ شناخت ما از غنی ترین گنجینههای معنوی و روان شناختی فرهنگ و ادب بومی، باعث شده است تا در گذار از جامعۀ سنتی و ورود به دنیای مدرن، با پدیدۀ «شکاف بین نسلی» مواجه شویم. از این رو توجه به فرهنگ و ادب بومی و پل زدن میان ارزش های جامعۀ دیروز و امروز، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
293 - بررسی شعر عاشورایی فارسی در لرستان (از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی)
علی نوری احسان حیدری جمشیدیمردم لرستان قرنها پیش، مذهب تشیع را از روی صفای باطن پذیرفته و نسبت به آن، اعتقادی راسخ داشتهاند. حتی حکمرانان این منطقه نیز از قریب به هزار سال پیش، شیعهمذهب بوده و برخی از آنان چون اتابکان لُر کوچک که از حدود 570 تا 1006 هجری بر لرستان حکومت داشتهاند، خود را از نس چکیده کاملمردم لرستان قرنها پیش، مذهب تشیع را از روی صفای باطن پذیرفته و نسبت به آن، اعتقادی راسخ داشتهاند. حتی حکمرانان این منطقه نیز از قریب به هزار سال پیش، شیعهمذهب بوده و برخی از آنان چون اتابکان لُر کوچک که از حدود 570 تا 1006 هجری بر لرستان حکومت داشتهاند، خود را از نسل عباسبنعلی(ع) میدانستهاند. علاقۀ مردم لرستان به اهل بیت عصمت و طهارت، بهویژه امام حسین(ع) و عباس بن علی(ع) چنان عمیق است که در فرهنگ و ادب آنان، جلوۀ تمام و کمال یافته است. در این جستار بر آنیم تا «شعر عاشورایی فارسی لرستان» را به عنوان نمودی از فرهنگ عاشورایی در ادبیات این سامان، به اجمال بررسی کنیم. مهمترین نتیجۀ تحقیق آن است که محرم، عاشورا و امام حسین(ع) در گونه های مختلف شعر این استان، از جمله شعر فارسی آن، جلوهای چشمگیر و پُرمعنا دارد و این جلوه تا جایی است که به رغم شفاهی بودن ادبیات این سرزمین، حتی در میان آثار و اشعار محدودِ ثبت شدۀ موجود نیز تأملبرانگیز است. این نکته علاوه بر اینکه ارادت مردم لرستان را به خاندان رسالت نشان میدهد، از تمایل آنان به صفاتی چون مردانگی، شرافت و آزادگی حکایت میکند؛ خصوصیاتی که صحنۀ کربلا، بارزترین تجلیگاهشان به حساب میآید. دیگر آنکه شعر عاشورایی فارسی لرستان، در چهار دسته قابل طبقهبندی و بررسی است و سه دیگر آنکه اینگونه اشعار در ادبیات لرستان دامنه ای گسترده دارد و از کهنترین سرودههای ادیبان لرستانی تا آثار شاعران امروز این دیار را در برمی گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
294 - بررسي و نقد ابعاد شکلی زبان در آثار شاعران شاخص جریان شعر گفتار
ساناز رحيمبيكي غلامحسين غلامحسينزاده قدرت الله طاهريدر فرایند پدید آمدن شعر، تمامي عناصر دخيل در قالب زبان شکل مي گيرد. به همين دليل قطعاً زبان، يکي از اساسي ترين عوامل در آفرينش شعر است. شعر گفتار، شاخه اي نوظهور از شعر معاصر در دو دهۀ اخير (هفتاد و هشتاد) ایران است و چون شاعران شعر گفتار مدعي بهره گيري از قابليت هاي م چکیده کاملدر فرایند پدید آمدن شعر، تمامي عناصر دخيل در قالب زبان شکل مي گيرد. به همين دليل قطعاً زبان، يکي از اساسي ترين عوامل در آفرينش شعر است. شعر گفتار، شاخه اي نوظهور از شعر معاصر در دو دهۀ اخير (هفتاد و هشتاد) ایران است و چون شاعران شعر گفتار مدعي بهره گيري از قابليت هاي موجود در لايههاي مختلف زبان مرسوم در ميان تودۀ مردم هستند، بررسي ابعاد شکلی زبان در اين جریان شعری در درجۀ اول اهميت قرار مي گيرد. از آنجا که خودِ این جریان شعری در ادبیات دانشگاهی چندان مورد توجه قرار نگرفته است، معرفی و تبیین ویژگی های شکلی و محتوایی آن گامی مهم در شناخت تحولات ادبی معاصر است. به همين منظور در اين مقاله کوشش مي شود تا ضمن تعريفی مختصر از شعر گفتار و پیشینۀ آن، ويژگي هاي زباني آن با تمرکز بر آثار شاعران شاخصی از جمله رضا براهنی، علی باباچاهی، مهرداد فلاح، حافظ موسوی و سید علی صالحی تبيين شود. روش تحلیل در مقالۀ حاضر، مطالعۀ سبکی- زبانشناختی است و ویژگی های مهم زبان در سه دستگاه آوایی، صرفی و نحوی مطالعه شده است. شعر گفتار بر پايۀ زبان محاوره شکل مي گيرد و با فاصله گرفتن از کاربرد زبان ادبي، از سطوح مختلف آوايي، واژگاني و نحوي زبان عاميانه استفاده ميکند. شاعران شعر گفتار علاوه بر واژگان، اصطلاحات و کنايات و ضربالمثلهاي عاميانه، اصوات محيط پيرامون خود را نيز براي غنا بخشيدن به زبان شعرهايشان به کار مي گيرند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
295 - گزارش باستانشناختی اسطورۀ کیومرث به روایت شاهنامه
حسن شاهیپور عبدالله واثق عباسیاسطورهشناسان، رويکردهاي گوناگوني به اسطوره داشتهاند. رويکرد باستانشناختي به اسطوره بيسابقه است. اگر در گذشته کساني مانند اوهمريستها تلاش ميکردهاند تا از راه قداستزدايي، خدايان اسطورهاي را تا حد شخصيتهايي زميني فرو بکاهند، اين کار آنها هيچ ميانهاي با دانش باس چکیده کاملاسطورهشناسان، رويکردهاي گوناگوني به اسطوره داشتهاند. رويکرد باستانشناختي به اسطوره بيسابقه است. اگر در گذشته کساني مانند اوهمريستها تلاش ميکردهاند تا از راه قداستزدايي، خدايان اسطورهاي را تا حد شخصيتهايي زميني فرو بکاهند، اين کار آنها هيچ ميانهاي با دانش باستانشناسي که دانش جديدي است نداشته و با آنچه در اين پژوهش دنبال شده نيز اختلاف ژرف دارد. اين تحقيق در پي آن بوده تا اسطورۀ کيومرث را بر مبناي مباحث دانش باستانشناسي گزارش کند. نتيجۀ شگفتانگيزي که به دست آمده، اين است: دورۀ کيومرث مطابق است با دورۀ پارينه سنگي مياني و انسان کيومرثي مطابق است با انسان نئاندرتال (هوموساپين نخستين)؛ فرهنگ او، فرهنگ موسترين و مختصات آب و هوايي زمان او، مختصات آب و هوايي آخرين عصر يخبندان است. روشهايي که در اين تحقيق به کار گرفته شده مأخوذ از باستانشناسي است (لايهنگاري و گونهشناسي). اين تحقيق ميتواند سرآغازي بر شناخت اسطورهها از دريچۀ دانش باستانشناسي باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
296 - آیرونی در شطحیات بایزید بسطامی
الهام روستاییراد مهين پناهيآیرونی یکی از صناعات ادبی است که در چارچوب سخنی متناقض نمود و ظهور پیدا میکند. آیرونی برای بیان معنایی برجسته و دلالت بر مدلولی خاص به کار می رود و در نتیجه موجب برجستگی بخشی از کلام میشود. این صنعت به طور نهانی در قالب طنز، کنایه، مدح و ذم، در راه بیان مضمون در گسترۀ چکیده کاملآیرونی یکی از صناعات ادبی است که در چارچوب سخنی متناقض نمود و ظهور پیدا میکند. آیرونی برای بیان معنایی برجسته و دلالت بر مدلولی خاص به کار می رود و در نتیجه موجب برجستگی بخشی از کلام میشود. این صنعت به طور نهانی در قالب طنز، کنایه، مدح و ذم، در راه بیان مضمون در گسترۀ بلاغت سخن گام برمیدارد. این پژوهش درصدد است با روشی تحلیلی-توصیفی، جایگاه آیرونی را در شطحیات بجامانده از بایزید بسطامی تبیین کند. بایزید بسطامی، شطحیات بحث برانگیزی بنا بر عرفان و زهد آمیخته به عشق بیان کرده است. در این مقاله ابتدا مفهوم آیرونی، طنز و وجوه سوررئالیستی آن، مشخص شده، پس از آن شطحیات بنا بر چارچوب ساختاری خود بازنموده میشود. با تأمل در زبان شطحیات و قرینههای آن می توان دریافت که مقام معرفت با سوررئالیسم نیز در پیوند است. در پایان این جُستار، شطحیات متناقض نما و فراواقع، بر اساس صنعت آیرونی و در چارچوب مبانی تصوف و مقامات عرفانی مشخص و تبیین میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
297 - آسیبشناسی رفتار زاهدانه در ادبیات صوفیانۀ فارسی
علیاکبر کیوانفرزهدورزی همچون دیگر پدیدههای فرهنگی، به دلیل تراز ویژهای که در تصوف اسلامی یافته، استعداد زیادی برای انحراف از خاستگاه اولیۀ خود و غلتیدن در ورطۀ آسیبهای گوناگون دارد. زاهدان مسلمان، خود نخستین منتقدان جدّی در حوزۀ آسیبشناسی زهد بودهاند و از زوایای گوناگون به شناسا چکیده کاملزهدورزی همچون دیگر پدیدههای فرهنگی، به دلیل تراز ویژهای که در تصوف اسلامی یافته، استعداد زیادی برای انحراف از خاستگاه اولیۀ خود و غلتیدن در ورطۀ آسیبهای گوناگون دارد. زاهدان مسلمان، خود نخستین منتقدان جدّی در حوزۀ آسیبشناسی زهد بودهاند و از زوایای گوناگون به شناسایی و رفع آسیب پرداختهاند. در ارزیابیِ عمومیِ موضوع، درمی یابیم که آسیبهایی مانند افتادن در دام کبر، غرور و عُجب، داشتن نگاه کاسبکارانه و غیر مخلصانه به تلاشهای زاهدانه و استفاده از ابزار ریا و تزویر برای بهرهمندی از مقبولیت نزد عموم مردم، از قرون نخستین رواج زهد و تصوف اسلامی از نظر برجستگان این حوزه پنهان نمانده و با گسترش آسیبها از قرن چهارم هجری، شتاب بیشتری گرفته است. این نگاهِ انتقادیِ درون گفتمانی، که بخش برجستهای از ادبیات تصوف را نیز شامل می شود، بسیار بیشتر و پیشتر از نقدهای بیرونی در پالایش زهد اسلامی موفق بوده است. این مقاله کوشیده است تا با پیمایشِ نگاه آسیبشناسانۀ درون گفتمانی، نقش ویژه و بیمانند آن را در ماندگاری این میراث عظیم فرهنگی بنمایاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
298 - گفتمان در داستان «مسجد مهمان¬كش» مثنوي با تکیه بر آرای «میشل فوکو»
علي دهقان نازيلا يخدانساززبان و گفتمان، دو عنصر مهم زندگی هستند که گاه موجب زايش عناصر دیگری ميشوند. از جمله اين عناصر، مقولة «قدرت» است كه به نوبة خود موجد برخي فرآيندهاي ديگر مانند «تهديد»، «مقاومت»، «ملامت» و «وحشت» ميشود. مولانا جلاالدين محمد بلخي، شاعر بنام قرن هفتم هجري، توانسته است در چکیده کاملزبان و گفتمان، دو عنصر مهم زندگی هستند که گاه موجب زايش عناصر دیگری ميشوند. از جمله اين عناصر، مقولة «قدرت» است كه به نوبة خود موجد برخي فرآيندهاي ديگر مانند «تهديد»، «مقاومت»، «ملامت» و «وحشت» ميشود. مولانا جلاالدين محمد بلخي، شاعر بنام قرن هفتم هجري، توانسته است در خلال اشعار عارفانه، گفتمانهاي فرهنگي، سياسي و عقيدتي عصر خود را هنرمندانه و نامحسوس از زبان اشخاص داستان های مثنوی بیان کند. هدف و قلمرو اصلي اين تحقيق، بررسي يك نمونه از داستانهاي مثنوي مولانا از ديدگاه تاريخ گرايي نوين و روشن كردن ويژگي و كاركردهاي آن در محدودة تعريف جديدي است كه ميشل فوكو - فيلسوف فرانسوي - از آن ارائه ميدهد. گفتمانهای بحث شده در اين جُستار، نشان دهندة تكثر قدرت در متن داستان مورد مطالعه و به تبع آن در زمان مولوي است. زبان نيز مانند ابزار قدرت در روابط شخصيتهاي داستان و جامعه، عامل اقتدار به شمار می آید. در این ميان خرافه پرستي و خرافه بافی، پررنگترين گفتمان بوده، رمز اصلی داستان «مسجد مهمان كش» به شمار ميآيد. بر مبنای گفتمان مورد مطالعه، مولوي در دياري به سر ميبرد كه غبار تيرگيها، فضای جامعه را در برگرفته بود. این حكايت رازآميز، حساسیت مولوی را نسبت به چنین فضایی آشكار كرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
299 - بررسی تطبیقی تعلیم و تربیت در آثار سعدی و اشعار تاگور
احمد حسنی رنجبر کاینا ابراهیمیبیگمان، ملل گوناگون تعلیم و تربیت خود را مرهون خردمندانشان هستند. برای شناخت آرای تربیتی در ایران و کشورهایی که از نظر این افکار، نزدیکی و مشابهتی با آن دارند، مطالعۀ اندیشههای سعدی و تاگور مناسب و مهم به نظر رسید. توجه به این پرسش بنیادین که «میان مضمونهای شعری سعدی چکیده کاملبیگمان، ملل گوناگون تعلیم و تربیت خود را مرهون خردمندانشان هستند. برای شناخت آرای تربیتی در ایران و کشورهایی که از نظر این افکار، نزدیکی و مشابهتی با آن دارند، مطالعۀ اندیشههای سعدی و تاگور مناسب و مهم به نظر رسید. توجه به این پرسش بنیادین که «میان مضمونهای شعری سعدی و تاگور چه تفاوتها یا شباهتهایی وجود دارد؟» موجب شکلگیری این تحقیق گشته است. بیشک تأثیر دلایل فرهنگی، اقلیمی، دانشی، سیاسی، اجتماعی و... در شکلگیری این افکار نقش پررنگی داشته است و عامل به وجود آمدن شباهتها و تفاوتهایی در موضوعات مبنایی است، مانند: توجه به ماهیت تربیت، ارزشمندی زندگی، مرگ، پیری، سخن و... . اما شاعران مورد نظر گاهی در هر موضوع، افکار خاص خود را دارند که کاملاً با دیگری متضاد یا مستقل است. مقالة حاضر به بررسی فراز و نشیبهای آرای تربیتی این شاعران و هم سویی یا استقلال هر یک میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
300 - تحلیل تطبیقی تجربة دینی نزد سهروردی و حافظ
ایمان زرگران حسینعلی قبادیادبیات فارسی به ویژه ادبیات عرفانی، با اندیشه های اشراقی سهروردی آمیختگی فراوان دارد. این آمیزش و تأثرِ حاصل از آن عمدتاً به واسطه آثار رمزی اوست که آرای فلسفی خود را در این متون به زبان ادبی بیان کرده است. وی در آثار خود از تجارب عرفانی، گاه به صورت مستقیم و گاه در قا چکیده کاملادبیات فارسی به ویژه ادبیات عرفانی، با اندیشه های اشراقی سهروردی آمیختگی فراوان دارد. این آمیزش و تأثرِ حاصل از آن عمدتاً به واسطه آثار رمزی اوست که آرای فلسفی خود را در این متون به زبان ادبی بیان کرده است. وی در آثار خود از تجارب عرفانی، گاه به صورت مستقیم و گاه در قالب داستان هایی رمزی سخن گفته است و گاه در قالب ناظری بیرونی به طبقهبندی و نظاممند کردن انواع این تجربیات پرداخته است. حافظ نیز در مقام شاعری که با میراث ادبی پیش از خود همواره در ارتباط بوده است، گاه تجارب منحصر به فردی را در قالب غزل ارائه می دهد که در مقام مقایسه، شباهت های چشمگیری با تجربیات سهروردی دارد. در مواجهه با امر قدسی که در بنیان بی صورت و تعین است، این ذهن صاحب تجربه است که در فرآیند تجربه به آن شکل میبخشد. میتوان مدعی شد که آثار سهروردی در شکلدهی به ساختار ذهن حافظ برای تعین بخشیدن به این تجارب مؤثر بوده است. گاه شباهتهای این تجارب مربوط به مکان این رویدادهاست که همان عالم مثال و هورقلیای مورد نظر سهروردی است و گاه در کیفیت تجربه است که به صورت تجربههای دیداری و شنیداری و بویایی پدیدار گشتهاند. توصیف تجربهها به صورت برق زودگذر یا خورشید نیمهشب، ملاقات با شاهد قدسی و پیر نورانی از مواردی هستند که در ساختار نهایی میان حافظ و سهروردی، شباهتهای چشمگیری دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
301 - ریختشناسی تطبیقی قصّههای ماهپیشانی، یهشین و سیندرلا
مرتضی حیدریپژوهش های تطبیقی در حوزة ادبیّات عامیانه و ادبیّات کودک می تواند با تبیین مشابهت های فکری و فرهنگی مردم جهان، زمینه ساز رشد اندیشه های بلند انسانی گردد. در پژوهش حاضر، نویسنده با بهره گیری از نظریّة ریخت شناسی «پراپ» به تبیین و تحلیل ساختاری قصّه های «ماه پیشانی» از ایر چکیده کاملپژوهش های تطبیقی در حوزة ادبیّات عامیانه و ادبیّات کودک می تواند با تبیین مشابهت های فکری و فرهنگی مردم جهان، زمینه ساز رشد اندیشه های بلند انسانی گردد. در پژوهش حاضر، نویسنده با بهره گیری از نظریّة ریخت شناسی «پراپ» به تبیین و تحلیل ساختاری قصّه های «ماه پیشانی» از ایران، «یه شین» از چین و «سیندرلا» در غرب می پردازد. از آنجا که قصّه های بررسی شده در این پژوهش از خانوادة قصّه های پریان هستند، با الگوی ریخت شناسی پراپ که برآمده از تحلیل قصّه های پریان روسی است، همخوانی زیادی داشته اند. نویسنده پس از تطبیق مشابهت های ساختاری این سه قصّه، به یک ساختار مادر دست پیدا می کند که برآمده از خویشکاری های همسان هر سه قصّه است و طرح داستانی هر سه قصّه بر پایة آن است. برای تعیین نسبت دیرینگی این داستان ها در مقایسه با یکدیگر، نویسنده ناگزیر دست به یک تحلیل فراساختاری زده و یک کهن الگوی بسیار شناخته شده در قصّة ماه پیشانی را، پس از بررسی به عصر پارینه سنگی (عصر شکار) رسانیده است. نویسنده سرانجام نتیجه می گیرد که روند دگرگونیهای ساختاری این سه قصّه، نزولی بوده است؛ یعنی قصّة ماه پیشانی، روایت کهن تر این قصّه ها بوده و در گذار زمان، از تنوّع شخصیت ها و شمارگان خویشکاری های آن کاسته شده، تا جایی که نمودگار ریخت شناسی قصّة سیندرلا، همان نمود گار مادر برآمده از قصّههای تطبیق داده شده در این پژوهش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
302 - تحلیل دگردیسی گفتمان قدرت قدسی در ادبیات ایران از اوستا تا متون عرفانی
هادی قلیزاده فیروز فاضلی محمدکاظم یوسفپوربررسی صورتبندیهایِ گفتمان فرّۀ ایزدی در متون دورههای مختلف، با تمرکز بر اوستا و شاهنامۀ فردوسی، نشان میدهد که صورتبندیِ عناصر این گفتمان با دگرديسيهاي متعدّد همراه بوده است. در این آثار از میان انبوه معانی و گزارههای موجود، برخورداری پادشاهان ایرانی از موهبت فرّۀ ای چکیده کاملبررسی صورتبندیهایِ گفتمان فرّۀ ایزدی در متون دورههای مختلف، با تمرکز بر اوستا و شاهنامۀ فردوسی، نشان میدهد که صورتبندیِ عناصر این گفتمان با دگرديسيهاي متعدّد همراه بوده است. در این آثار از میان انبوه معانی و گزارههای موجود، برخورداری پادشاهان ایرانی از موهبت فرّۀ ایزدی، واسطۀ فیض الهی بودن و حقّ الهی آنان برای حکومت بر مردم، به عنوان دالهای خاص در شبکهای از عناصر مرتبط و بههمپیوسته، مفصلبندی، برجستهسازی و دارای قطعيت معنا شد و معاني ديگر گفتمان فرّۀ ایزدی، به سبب منظم و هماهنگ شدن دیگر نشانهها حول این نقطة مركزي و تقليل و انسداد معنای آنها، به حاشیه رانده شد. اين بررسي نشان ميدهد که گفتمان فرّۀ ایزدی با استفاده از راهبردهای زبانی مانند تكرار گزارههای سازگار، غیریتسازی، قطعيت گزارههای گفتمان خودی، تقليلگرایی، تخلية معنايي نشانههاي گفتمان رقيب و حاشيهراني بسياري از نشانهها، برساخته شده و به عنوان حقیقتی بدیهی و طبیعیشده تثبیت شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
303 - رویکرد دوگانه انوری به عرفان و تصوف
محمدحسین کرمی ناهید دهقانیدر سراسر تاريخ ادبيات فارسي، کمتر شاعری را می توان یافت که به اندازة انوری دچار تناقض گویی بوده باشد. روشن ترین نمونة تناقض گویی های این شاعر در رویکرد دوگانه وی به تصوف دیده می شود. درونماية اشعار انوري در قصايد و مقطعات، با غزليات و رباعيات تفاوت زيادي دارد؛ همان شاع چکیده کاملدر سراسر تاريخ ادبيات فارسي، کمتر شاعری را می توان یافت که به اندازة انوری دچار تناقض گویی بوده باشد. روشن ترین نمونة تناقض گویی های این شاعر در رویکرد دوگانه وی به تصوف دیده می شود. درونماية اشعار انوري در قصايد و مقطعات، با غزليات و رباعيات تفاوت زيادي دارد؛ همان شاعري كه در قصايد و مقطعات به مدحگويي و هجوكردن پرداخته، در غزليات و برخي از رباعيات، چهرهاي عارفانه از خود نشان داده و دم از قلندرصفتي زده است. تناقضگوييهای فراوان انوری به ویژه در زمینة تصوف موجب شده است، خوانندة اشعار این شاعر نتواند دربارة شخصيت و نيز اشعار او داوري دقيقي داشته باشد. در مقالة پیش رو، با رویکردی تحلیلی- توصیفی، ديدگاههای متناقض انوري درباره تصوف و ریشه این دوگانگی ها بررسی شده است. به نظر می رسد، دورة شاعری انوری بیش از هر عامل دیگری در ایجاد این دوگانگی ها تأثیرگذار بوده است؛ معمولاً در آثاري كه به سبك بينابين يا سبك دورة گذار نوشته شده اند، گونهاي آشفتگي سبكي ديده ميشود. این دوگانگی ها نه تنها در اشعار انوری، بلکه در اشعار دیگر شاعران سده ششم نیز کمابیش وجود دارد؛ بر این اساس، نميتوان نفوذ مضامين صوفیانه را در اشعار انوري، لزوماً گواهی بر گرايش وي به تصوف دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
304 - تحلیل زیباییشناختی چند عنصر داستانی در سه رمان رضا امیرخانی (ارمیا، من او، بیوتن)
گلرخسادات غنی مینا احمدی منوچهر اکبری«رضا امیرخانی»، نویسندهای با سبک منحصر به فرد است که داستانهایش را از آثار دیگر داستاننویسان معاصر متمایز میکند. از جمله این ویژگیهای خاص میتوان به رسمالخط عجیب، یا بازیهای زبانی و استفادۀ مناسب از معانی و شکلهای گوناگون کلمات اشاره کرد که به عنوان سبک چکیده کامل«رضا امیرخانی»، نویسندهای با سبک منحصر به فرد است که داستانهایش را از آثار دیگر داستاننویسان معاصر متمایز میکند. از جمله این ویژگیهای خاص میتوان به رسمالخط عجیب، یا بازیهای زبانی و استفادۀ مناسب از معانی و شکلهای گوناگون کلمات اشاره کرد که به عنوان سبک خاص و منحصر به فرد نویسنده در این مقاله بررسی و تحلیل شده است. در این نوشتار، سه رمان رضا امیرخانی به نامهای «ارمیا»، «منِ او» و «بیوتن» از منظر نحوۀ کاربرد عناصر داستانی بررسی شده است. با توجه به نتایج این جستار میتوان استفادۀ بهجا و مناسب از عناصر داستانی، توصیفهای زنده و ماهرانهای از مکانها، شخصیتها و احساساتشان را - به طوری که خواننده به خوبی بتواند خود را در صحنههای داستانها تصور کند - از ویژگیهای سبکی این نویسنده برشمرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
305 - کارکرد اسطوره در گفتمان پسااستعماری رمان فارسی (با تحلیل سه رمان سووشون، رازهای سرزمین من، اهل غرق)
نفیسه مرادی مریم حسینیدستهای از نویسندگان معاصر ایران در سالهای پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن در گفتمانی پسااستعماری، آثاری را با موضوع تبیین استعمار غرب و مقاومت در برابر آن پدید آوردند. این نویسندگان کوشیدند تا با استفاده از کارکرد تأثیرگذار اسطورهها در گفتمان پسااستعماری رمان، نسبت ب چکیده کاملدستهای از نویسندگان معاصر ایران در سالهای پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن در گفتمانی پسااستعماری، آثاری را با موضوع تبیین استعمار غرب و مقاومت در برابر آن پدید آوردند. این نویسندگان کوشیدند تا با استفاده از کارکرد تأثیرگذار اسطورهها در گفتمان پسااستعماری رمان، نسبت به نفوذ سیاسی و فرهنگی استعمار و امپریالیسم واکنش نشان دهند. سیمین دانشور، جلال آلاحمد، رضا براهنی، شهرنوش پارسیپور، منیرو روانیپور و غلامحسین ساعدی و ... از جمله نویسندگان ادبیات پسااستعماری در ایران هستند. در این پژوهش، کارکرد اسطوره در سه رمان فارسی «سووشون» اثر سیمین دانشور، «رازهای سرزمین من» اثر رضا براهنی و «اهل غرق» اثر منیرو روانیپور، بررسی و تحلیل شده است و نویسندگان مقاله به تبیین این موضوع پرداختهاند که آنچه در ایجاد گفتمان پسااستعماری در این رمانها و بازآفرینی دورۀ تاریخی حضور غربیها در ایران نقش مهمی داشته است، به کارگیری اسطورههای سیاسی و فرهنگی است که رماننویسان بر پایۀ اساطیر قدیم ایرانیان تولید کرده اند. نویسندگان سه رمان مورد بررسی، با استفادۀ مناسب از اسطورهها، نفرت شدید خود را نسبت به اشغال ایران توسط غربیها به نمایش گذاشتهاند و چهرۀ متجاوزان غربی و واکنش ایرانیان نسبت به آنها را به خوبی نشان دادهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
306 - تحليل رابطه گفتمان اخلاقي متن با شيوه بيان در دو اثر غلامحسین ساعدی
زهرا حیاتیخوانش متن ادبي با رويكرد نقد اخلاقي ميتواند بر اساس تشخيص مفاهيم و مضامين اخلاقي متن يا درك رابطۀ گفتمان اخلاقي متن با ساختار زيباييشناسانه آن صورت پذيرد. در رويكردهاي جدید نقد بر این نکته تأکید میشود که متن هنري بر دلالتهاي ضمني استوار است و معناي آن، پنهان است. س چکیده کاملخوانش متن ادبي با رويكرد نقد اخلاقي ميتواند بر اساس تشخيص مفاهيم و مضامين اخلاقي متن يا درك رابطۀ گفتمان اخلاقي متن با ساختار زيباييشناسانه آن صورت پذيرد. در رويكردهاي جدید نقد بر این نکته تأکید میشود که متن هنري بر دلالتهاي ضمني استوار است و معناي آن، پنهان است. سرشت اثر ادبی اقتضا میکند که شيوه بيان بيشتر از موضوع مورد توجه قرار گیرد. پرسش پژوهش اين است كه نويسنده يك داستان ادبي، چگونه درك اخلاقي خود و مخاطب را با شيوههاي روايتپردازي عمق ميبخشد. مورد مطالعه، دو داستان از آثار غلامحسين ساعدي است و از نقد و تحليل پژوهشهاي انجام يافته دربارۀ اين نويسنده چند نتيجه حاصل ميشود: 1- اصليترين حوزههاي معنايي كه ساعدي به آنها توجه داشته، مضامين سياسي، مسائل اجتماعي و روحي و رواني است. در اين حوزههاي معنايي، درون مايۀ اصلي آثار او پيوند مسائل اجتماعي با آسيبهاي فردي و ريشه داشتن فساد اخلاقي در اجتماع است كه رگههايي از اخلاق ماركسيستي را بازمينمايد. 2- ساعدي در تلفيق شيوههاي مدرن داستاننويسي با آرمانهاي سياسي و اجتماعي، گفتمان اخلاقي خود را در بيان زيباييشناسانه و شگردهاي روايي توليد كرده است. 3- واقعگرايي، ويژگي روساخت داستانهاي ساعدي است و تلفيق آن با نمادگرايي در ساختار دروني روايت، جنبۀ اخلاقي يا غير اخلاقي رويدادها را تقويت ميكند. 4- شخصيت در بيشتر داستانها بر طرح غالب است و تأثير اجتماع بيمار بر فساد اخلاقي فرد در ترسيم كنش و واكنش شخصيتها و تجسم ذهن و روان پيچيده آنها نشان داده ميشود. 5- فضاسازي و تجسم نمايشي بر شگردهاي بلاغي و زباني غالب است و تأثير منفي يك كنش غير اخلاقي از طريق فضاسازي به مخاطب القا ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
307 - بررسی زبان سبک ادبی پسامدرن در رمانهای ایرانی
ساناز رحيمبيكي محمود براتي محمدرضا نصر اصفهانيطي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير چکیده کاملطي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير در فرم و محتوای زبان اثر ادبي، نشاندهندۀ دگرگوني در نگرش خالق اثر نسبت به جهان پيرامون خويش و انسان است. بنابراين آنچه مهم مينمايد، بررسي تأثیراتی است كه فلسفۀ ادبیات پسامدرن براي زبان رمان ایرانی ايجاد كرده است؛ زیرا مقولۀ زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن، در فلسفۀ ادبیات پسامدرن جایگاهی محوری دارد، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی میشناسند. این مقاله ضمن تحلیل الگوهای زبانی در رمان پسامدرنیستی ایران، چگونگی به کارگیری عناصر زبانی این رمانها را با نگاهی انتقادی تبیین ميكند. برای کشف تمهیدات زبانی سبکساز در این مقاله، عناصر زبانی این آثار با الهام از رویکرد سبکشناسی لایهای در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، شناسایی و دستهبندی شدند و امکانات زبان متن در هر لایه توصیف و نشان داده شد و اینکه هر یک از این خصوصیات زبانی در لایۀ مورد نظر، چه امکاناتی را در جهت بازتولید نگرش پسامدرن یا دوری از آن در جهان داستاني این رمانها انجام میدهد. پس از بررسی زبان این آثار مشخص شد در سطح آوایی مشخصه سبکی متمایزی ندارند و در سطح واژگانی، در هر دو حوزه کلی زبان در مفهوم کاربرد ادبی و محاوره ای گام برمی دارند و همچنین دارای انسجام دستوری نیز هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
308 - جریان دینی در رمان فارسی پس از انقلاب اسلامی
داوود شادلو زينب صابرپوردر ادبیات داستانی معاصر، پس از انقلاب و تحت تأثیر آن، جریانی در داستاننویسی پدید آمد که تلاش کرد ثبت ارزشهای دینی و مذهبی به مثابة فضیلتهای انسانی را در دستور کار خود قرار دهد. هدف این پژوهش، کاوش در فراز و فرودها و دگرگونیهای این جریان، ضمن در نظر گرفتن تنوع و تکثر چکیده کاملدر ادبیات داستانی معاصر، پس از انقلاب و تحت تأثیر آن، جریانی در داستاننویسی پدید آمد که تلاش کرد ثبت ارزشهای دینی و مذهبی به مثابة فضیلتهای انسانی را در دستور کار خود قرار دهد. هدف این پژوهش، کاوش در فراز و فرودها و دگرگونیهای این جریان، ضمن در نظر گرفتن تنوع و تکثر در میان آثار و نویسندگان متعلق به آن بوده است. در این پژوهش، پانزده اثر داستانی از سه دورة زمانی شامل دوران انقلاب اسلامی، دورة سازندگی و دورة اصلاحات، به صورت هدفمند و برای ارائة تصویری همهجانبه از کوششهای نویسندگان ایرانی برای خلق رمانهای دینی انتخاب و تحلیل شده است. در بررسی این رمانها، برای تحلیل متن آثار و نیز تبیین نسبت آنها با بافت تاریخی، اجتماعی و سیاسیشان از روشهای تحلیل گفتمان با تأکید بر مؤلفههای روایی استفاده شده است. در نگاهی کلی به این سه دهه میتوان در خلق آثار متعلق به جریان دینی، روندهایی کلی و متناسب با گفتمانهای غالب سیاسی و اجتماعی مشاهده کرد. در دهة شصت، نویسندگان نوقلمی به جرگة داستاننویسان پیوستند که قاطبه آنها را جوانان پرشور انقلابی تشکیل میدادند. انقلاب، جنگ و ارزشهای حاکم بر آنها، اصلیترین مضامین آثار این نویسندگان جوان را تشکیل میدهد و در غالب آثار آنها، بینش دینی متأثر از گفتمان سیاسی حاکم است. در دورة دوم، رمانهای دینی انواع بیشتری از موضوعها و مخاطبان را هدف میگیرد و میکوشد بینش خود را در قالبهای متنوعتر و جدیدتری عرضه نماید. رمانهای دورة سوم، دربردارندة توجه جدی نویسندگان به شکل قالب هنری برای انعکاس درونمایه منطبق با رویکرد و جهاننگری نویسندگان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
309 - کارکرد توصیف در چند داستان کوتاه معاصر فارسی
مینا اعلایی محمد جواد شکریانهمواره در آثار ادبی، توصیف و روایت به شکلی غیرقابل تمایز در هم تنیدهاند. همسو با پژوهش های روایت شناسانه در دهه های اخیر، نظریه های متعددی نیز به ارائه ی الگوهایی از کارکردهای مختلف توصیف در آثار متفاوت پرداخته و به هر یک از انواع ادبی، شکل خاصی از توصیف را نسبت داده ا چکیده کاملهمواره در آثار ادبی، توصیف و روایت به شکلی غیرقابل تمایز در هم تنیدهاند. همسو با پژوهش های روایت شناسانه در دهه های اخیر، نظریه های متعددی نیز به ارائه ی الگوهایی از کارکردهای مختلف توصیف در آثار متفاوت پرداخته و به هر یک از انواع ادبی، شکل خاصی از توصیف را نسبت داده اند. در این میان، توصیف در آثار رئالیستی و ناتورالیستی از جایگاه ویژه ای برخوردار و نقش آن در پرداخت رویدادها و شخصیت ها انکارناپذیر است. جستار پیش رو، با هدف تعمیم نظریه های مربوط به توصیف بر چندین داستان رئالیستی و ناتورالیستیِ معاصر فارسی، سعی دارد پس از مطالعه تاریخچه و جایگاه توصیف در رمان، نقش آن را در تعیین چارچوب مکانی-زمانی، رسالت آموزشی و به طور کلی زیبایی شناختیِ چند داستان کوتاه ایرانی تبیین نماید. در این راستا، داستان-هایی از جمالزاده، هدایت، علوی، آل احمد و چوبک را برگزیدیم و کارکردهای گوناگون توصیف را در آن بررسی کردیم: نتایج این تحقیق نشان میدهد که در آثار نویسندگان مذکور، توصیف نه تنها عنصری خنثی و توقفگاه در روند روایت نبوده بلکه از طریق شگردهای استتار آن در روایت، امکان پیشبرد داستان نیز فراهم شده است. علاوه بر تبیین رفتار و کنش شخصیت ها، توصیف در داستان-های مورد مطالعه گاه به آماده سازیِ چارچوب مکانی-زمانیِ داستان میانجامد و گاهی نیز به شکل مجموعه ای از بینش های لغت نامه ای درمی آید و کارکردی آموزشی می یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
310 - کارکرد تضاد و تقابل در زیباییشناسی تصاویر غزلیات عطار، بر اساس آراء جرجانی
عطیه مشاهری فرد حسینعلی قبادی مریم حسینی علیرضا نیکوییعبدالقاهر جرجانی از دانشمندان بلاغت و نحویون بنام سده پنجم است که بیشتر با نظریۀ «نظم» و «معنای معنا» شناخته میشود. دو کتاب ارزشمند او، «اسرارالبلاغه» و «دلایل الاعجاز»، در تبیین و ریشهیابی مباحث زیباییشناسی سخن است. گرچه او در بیان سازههای مؤثر در زیبایی، بیشتر ب چکیده کاملعبدالقاهر جرجانی از دانشمندان بلاغت و نحویون بنام سده پنجم است که بیشتر با نظریۀ «نظم» و «معنای معنا» شناخته میشود. دو کتاب ارزشمند او، «اسرارالبلاغه» و «دلایل الاعجاز»، در تبیین و ریشهیابی مباحث زیباییشناسی سخن است. گرچه او در بیان سازههای مؤثر در زیبایی، بیشتر به تشبیه، تمثیل، استعاره و مجاز میپردازد، روشی که برای تحلیل ارزش زیباییشناختی پیمیگیرد و عواملی که در زیبایی صور خیال ذکرشده بیان میکند، میتواند راهی برای پژوهش دربارۀ دیگر آرایههای سخن باشد. در این پژوهش بر پایه روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه نظریات جرجانی، به تحلیل کارکرد تضاد و تقابل در زیباییشناسی غزلیات عطار پرداخته میشود. این جستار روشن خواهد ساخت که آنچه از دید جرجانی سببساز زیبایی است، در نمودهای گوناگون ظهور عنصر تضاد و تقابل در تصویر ادبی (همچون تضاد و طباق، انواع پارادوکس و...) وجود دارد و بر اساس این، تضاد از سازههای توانبخش ادبیت متن به شمار میرود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
311 - تحلیل دگردیسی اسطوره مهر در شعر «آرش کمانگیر» سروده سیاوش کسرایی
یوسف نیک روز جلیل خلیلی جهرمیروایات اساطیری همواره با اشارات و دلالتهای رمزگونه و رازآلود همراه بوده است. یکی از این امور شگفتیآفرین، دگردیسی موجودات و پدیدهها به یکدیگر است. دگردیسی به معنای تغییر شکل ظاهری و اساس و هویت شخص یا چیزی با استفاده از نیروی ماوراء الطبیعی است. اسطورههای خدایان و ای چکیده کاملروایات اساطیری همواره با اشارات و دلالتهای رمزگونه و رازآلود همراه بوده است. یکی از این امور شگفتیآفرین، دگردیسی موجودات و پدیدهها به یکدیگر است. دگردیسی به معنای تغییر شکل ظاهری و اساس و هویت شخص یا چیزی با استفاده از نیروی ماوراء الطبیعی است. اسطورههای خدایان و ایزدان ایرانی که به مدد قدرت تخیل انسان خلق میشوند، میتوانند به صورتها و اشکال مختلفی به خصوص شهریاران و پهلوانان زمینی مبدل گردند. تا کنون دربارة دگردیسی پدیدههای اساطیری و تحلیل آنها و همچنین در مورد اسطوره آرش کمانگیر، کتابها و مقالات متعددی نوشته شده است. منظومه آرش، سروده سیاوش کسرایی به دلیل بازآفرینی و بهرهگیری از اصول میترائیسم و اسطوره ایزد مهر و انطباق آن با شرایط جامعه عصر شاعر از چندگانگی رمزآمیزی برخوردار است. از این رو ضرورت دارد در این مقاله با نگاهی نوآورانه و عمیق به این منظومه ابتدا جنبهها و موارد دگردیسی اسطوره ایزد مهر به آرش بررسی شود، آنگاه به فراخور اندیشه شاعر، موارد تطبیقی با وضعیت جامعه عصر او واکاوی گردد. نگارندگان در این پژوهش که نشان دادهاند قدرت شگفتانگیز آرش در دفاع از وطن و شکستن بنبستها و تحقیر دشمن با استفاده از ابزار خاص اهورایی ناشی از این دگردیسی بوده و توانسته کارکرد مشابهی در عصر شاعر داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
312 - ریشهشناسی ستیز میان پیل و گوسپند در مَثَلی از گلستان
سعید شهروئیدستان ها (مَثَل ها) چونان بخشی از فرهنگ و ساختار اندیشگانی مردمان کهن، بازگویۀ پندارها، دریافت ها و باورهای بسیاری است که در گذر روزگار پدید آمده است؛ از این رو، بازکاوی و گزارش مَثَل ها می تواند کم یا زیاد ما را تا سرچشمه-های اندیشگانی نیاکان رهنمون شود. گاه نیز اسطوره چکیده کاملدستان ها (مَثَل ها) چونان بخشی از فرهنگ و ساختار اندیشگانی مردمان کهن، بازگویۀ پندارها، دریافت ها و باورهای بسیاری است که در گذر روزگار پدید آمده است؛ از این رو، بازکاوی و گزارش مَثَل ها می تواند کم یا زیاد ما را تا سرچشمه-های اندیشگانی نیاکان رهنمون شود. گاه نیز اسطوره که با ناخودآگاه گروهی پیوندی رازناک دارد، در پیکرۀ مَثل ها سربرمی آورد یا به سخن دیگر، گاه مَثَل ها، ناخودآگاهِ گروهی و بهویژه اندیشه های اساطیری را آینگی می کنند. یکی از این مثَل ها که به گمان نگارنده، بازگویۀ باوری بسیار کهن در فرهنگ ایرانی است، مَثَل «الشاةُ نظیفةٌ و الفیلُ جیفةٌ» (گوسپند پاک است و پیل مُردار) است که در حکایت سوم از باب نخست گلستان سعدی آمده است. در این پژوهش بن مایۀ اساطیری آن بازکاویده و نشان داده می شود که چگونه پیل چونان جانوری اهریمنی در برابر گوسپند، یکی از نیروهای اورمزدی، کارکرد مییابد و از کجا ستیز میان پیل و گوسپند، چونان اندیشه ای بنیادین در فرهنگ ایرانی، در پیکرۀ یک مَثَل نمودار می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
313 - تحلیل فرایند سرمدخلگزینی کلمات مرکب در دو فرهنگ «سخن» و «معاصر»
روح الله افراه سیدمهدی سمایی بلقیس روشن بهمن زندیاین مطالعه، با این پرسشها آغاز میشود که اولاً آیا مؤلفان فرهنگهای مختلف لغت فارسی معاصر، کلمات مرکبی را که با قواعد واژه سازی زایا ساخته میشود، به عنوان سرمدخلهای فرهنگهای خویش انتخاب میکنند و ثانیاً آیا آنها روش واحدی برای سرمدخل گزینی در فرهنگ نویسی دارند یا خی چکیده کاملاین مطالعه، با این پرسشها آغاز میشود که اولاً آیا مؤلفان فرهنگهای مختلف لغت فارسی معاصر، کلمات مرکبی را که با قواعد واژه سازی زایا ساخته میشود، به عنوان سرمدخلهای فرهنگهای خویش انتخاب میکنند و ثانیاً آیا آنها روش واحدی برای سرمدخل گزینی در فرهنگ نویسی دارند یا خیر. برای انجام این تحقیق، دو فرهنگ لغت فارسی یک زبانه عمومی «سخن» حسن انوری (1382) و «معاصر» (امروز) غلامحسین صدری افشار (1381) که به فارسی امروز نزدیک هستند، انتخاب شده است. در این مطالعه که به روش توصیفی و کتابخانهای انجام شد، ابتدا کلمات مرکب سرمدخل موجود در فرهنگهای لغت یادشده استخراج شد که بالغ بر 495 کلمه در فرهنگ انوری و 605 مورد در فرهنگ صدری افشار بود. سپس با استفاده از دستهبندیهای طباطبایی (1386-1389) در بیست و پنج ساختار مختلف قرار گرفت و با بررسیهای انجام شده، مشخص گردید که حتی کلماتی که با استفاده از قواعد واژه سازی زایا و قابل پیش بینی (مانند «اسم + بن مضارع» که فرآیندی بن ساختی است) ساخته میشود، هم در این فرهنگها به عنوان سر مدخل قرار گرفتهاند. نتیجه به دست آمده این است که مفهوم کلمهشدگی، که گاه کلمگی نامیده می شود و عبارت است از تغییر واحد زبانی بزرگتر از کلمه، مانند جمله، پاره گفتار و مانند آنها، در یک زبان به واسطه استفاده زیاد گویشوران آن زبان و تبدیل آنها به کلمه، به عنوان اصلیترین عامل سرمدخل شدگی به شمار میرود؛ یعنی ترکیباتی که بسامد وقوع بسیار بالایی در استفاده زبانی گویشوران فارسی دارد، حتی اگر دارای ساختاری قاعده مند هم باشد، به عنوان سرمدخل انتخاب میشود. از سویی دیگر، این تحقیق مشخص کرد که نویسندگان فرهنگهای لغت، تقریباً روشی واحد برای انتخاب سرمدخلها دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
314 - خوانش شعر «نوبت» بر اساس رویکرد نشانهشناسی «مایکل ریفاتر»
پرند فیاضمنش علي صفایی سنگریشعر گفتار، یکی از جریانهای برجستۀ شعر معاصر و شعری مخاطبمحور است که در آن کنش القایی گفتار، مهمترین عامل در برقراری ارتباط میان متن و خواننده به شمار میآید. در این مقاله، شعر زایا و باز «نوبت» از مجموعۀ «سفر به خیر» سید علی صالحی به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رو چکیده کاملشعر گفتار، یکی از جریانهای برجستۀ شعر معاصر و شعری مخاطبمحور است که در آن کنش القایی گفتار، مهمترین عامل در برقراری ارتباط میان متن و خواننده به شمار میآید. در این مقاله، شعر زایا و باز «نوبت» از مجموعۀ «سفر به خیر» سید علی صالحی به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد نشانهشناسی «ریفاتر» بررسی میشود. هدف از این پژوهش، درک ظرفیتها و خوانشی جدید از شعر گفتار است. در خوانش دریافتی شعر «نوبت» که با تکیه بر نشانههای مستقیم صورت میگیرد، دلالت نهایی شعر، توصیفی صریح از آمیختگی رفتن و اندوه است. امّا در خوانش دیگر متن که با توجّه به کاربست چارچوب نظریۀ ریفاتر انجام شده، خواننده از نشانههای نشاندار و غیر مستقیم فضای روایی به فضایی سیاسی- عاطفی میرسد؛ چنان که مرگ، دلالت نهایی شعر است و سیر زندان- ترانه- مرگ، چرخهای مطابق با چرخۀ عناصر غیر دستوری، انباشتها، منظومههای توصیفی، هیپوگرامها و فضای بینامتنی از صدای «شاملو» و صدای دو شعر از «احمدرضا احمدی» و «حافظ موسوی» با شبکۀ دلالتی همسان مرگ است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
315 - ادبیات کودک و ایدئولوژیهای معاصر
عیسی امنخاني عایشه خوجهادبیات کودک، سابقۀ چندانی در ایران ندارد و توجه به کودک و ادبیات آن به دورۀ مشروطه و تجددخواهی ایرانیان بازمی گردد. آنچه مشخص است، تجدد/ مدرنیته و ایدئولوژی های آن چون لیبرالیسیم، ناسیونالیسم و مارکسیسم در این پیدایش و گسترش بی تأثیر نبوده است. ایدئولوژیک بودن معروف تر چکیده کاملادبیات کودک، سابقۀ چندانی در ایران ندارد و توجه به کودک و ادبیات آن به دورۀ مشروطه و تجددخواهی ایرانیان بازمی گردد. آنچه مشخص است، تجدد/ مدرنیته و ایدئولوژی های آن چون لیبرالیسیم، ناسیونالیسم و مارکسیسم در این پیدایش و گسترش بی تأثیر نبوده است. ایدئولوژیک بودن معروف ترین آثار کودک در این دوره («کتاب احمد» و «ماهی سیاه کوچولو») می تواند دلیل درستی این مدعا باشد. به همین خاطر اصلی ترین پرسش در پژوهش حاضر چیستی نسبت میان ایدئولوژیهای معاصر و ادبیات کودک است؛ برای نیل بدین هدف، دو اثر داستانی کتاب احمد (1311 ه.ق) و ماهی سیاه کوچولو (1347 ه.ش) و همچنین اشعار کتاب های درسی ادبیات فارسی دورۀ پهلوی اول (1320-1304) که هر یک متعلق به یکی از ایدئولوژی های اصلی تاریخ معاصر ایران پیش از انقلاب هستند، بررسی شده اند. ایدئولوژی های معاصر به دلیل فهم متفاوتی که از کودک دارند، هنجارها و الگوهای متفاوتی را نیز برای ادبیات کودک ارائه می کنند. به عنوان نمونه، لیبرالیست ها - که کتاب «احمدِ طالبوف» را با کمی تسامح می توان انعکاس-دهندۀ این ایدئولوژی دانست - ادبیاتی را شایسته کودک می دانند که جنبۀ انتقادی ذهن او را شکوفا سازد. حال آنکه ناسیونالیست ها - اشعار کتاب های درسی کودکان در دورۀ پهلوی متناسب با این ایدئولوژی گزینش شده اند - از کودک سرسپردگی می خواهند و میکوشند حس فداکاری و ازخودگذشتگی (و نه نگاه انتقادی) را در کودک نهادینه سازند. مارکسیسم و طرفداران آن به عنوان انقلابی ترین ایدئولوژی معاصر نیز ادبیاتی را شایستۀ کودک می دانست که با آگاه ساختن کودکان (آگاهی طبقاتی و...) آنها را آمادۀ مبارزه و نبرد نهایی برای دگرگون ساختن جامعه سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
316 - تحلیل ظرفیت پدیدارشناسی رویکرد به خداوند در نوبه الثانیه و الثالثه کشفالاسرار
سید مهدی رحیمی نیره پاکمهر علی اکبر سام خانیانیپدیده های واحد برای هر شخص به شیوه ای متفاوت پدیدار می شوند و این پدیدارشدن مطابق است با موقعیت های پدیدارشناختی متفاوتی که هر کس برای دیدن آن چیز واحد اتخاذ می کند. به اعتقاد پدیدارشناسان، متعلّق شناسایی به خودی خود چیزی را آشکار نمی کنند؛ این انسان ها هستند که با نگاه چکیده کاملپدیده های واحد برای هر شخص به شیوه ای متفاوت پدیدار می شوند و این پدیدارشدن مطابق است با موقعیت های پدیدارشناختی متفاوتی که هر کس برای دیدن آن چیز واحد اتخاذ می کند. به اعتقاد پدیدارشناسان، متعلّق شناسایی به خودی خود چیزی را آشکار نمی کنند؛ این انسان ها هستند که با نگاه به اشیا و طریقۀ ورود به روح جهان، آن را درمی یابند. «کانت» نیز گفته است که ما چیزها را نه آن چنان که فی نفسه هستند، بلکه آن چنان که بر ما مینمایند، درک می کنیم. ارتباط ما با جهان، با عین جهان نیست؛ بلکه با جهان است آنسان که بر ما می نمایند. نویسند ۀ «کشف الاسرار» نیز که با دو رویکرد شرعی و عرفانی به پدیده های موجود در آیات قرآن می نگرد، ناخودآگاه در هر یک از این دو حوزۀ فکری تحت تأثیر جهان بینی های پذیرفته شدۀ همان حوزه قرار گرفته و در واقع با قرار گرفتن در زاویه نگاه هر یک از رویکردهای شرعی یا عرفانی آیات و پدیده های منعکس شده در آنها در راستای دیدگاه های همان رویکرد تفسیر و تحلیل شده است. نمونه ای از این رویکردهای دوگانه، در نگرش نویسنده نسبت به خداوند مشاهده می شود. از این رو این مقاله بر آن است تا با بررسی صورتبندی گفتمانی میبدی در دو نوبت شرعی و عرفانی کشف الاسرار، دوگانگی رویکرد نویسنده نسبت به «خدا» را تحلیل کند و جهان بینی های مطابق با هر حوزۀ فکری (شرعی و عرفانی) در این اثر نسبت به این پدیده را تحلیل نماید. این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی به پیش رفته، به این نتیجه رسیده است که «میبدی» در نوبت های دوم و سوم کشف الاسرار از صورت-بندی های گفتمانی متفاوتی استفاده می کند تا متعلّق شناخت را متناسب با بافت هر یک از این دو گفتمان ارائه دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
317 - تحلیل مقایسهای روایتهای رستم و گشتاسب در شاهنامۀ فردوسی (بر اساس تعامل الگوهای چرخهای و خطی زمان، در شکلگیری و خوانش انتقادی روایات)
معصومه غیوری محمدکاظم یوسفپورشاهنامۀ فردوسی در ادبیات فارسی از جمله کتابهایی است که تاکنون آبشخور آثار تحقیقی فراوان و همواره مطمح نظر بسیاری از محققان ادبی و غیر ادبی بوده است. ساختار ویژۀ چندرشته ای این اثر و تنوع و گستردگی روایات آن مجالی برای خوانشهایی متفاوت با کاربست روش های تاریخ باوری، ت چکیده کاملشاهنامۀ فردوسی در ادبیات فارسی از جمله کتابهایی است که تاکنون آبشخور آثار تحقیقی فراوان و همواره مطمح نظر بسیاری از محققان ادبی و غیر ادبی بوده است. ساختار ویژۀ چندرشته ای این اثر و تنوع و گستردگی روایات آن مجالی برای خوانشهایی متفاوت با کاربست روش های تاریخ باوری، تحلیل گفتمان و روایت شناسی، در عرصۀ تحقیقات معاصر فراهم آورده است. در این مقاله سعی شده است با جست وجو در سرچشمه های تاریخی، شیوۀ روایت سازی دربارۀ شخصیت های رستم و گشتاسب و نحوۀ تأثیر و تأثر آنها در قالب حماسه واکاوی شود. کاربست الگوی چرخه ای در تدوین و سامان دهی روایات تاریخی عمدتاً به شکل گیری روایاتی با مضمونی اسطوره ای و حماسی می انجامد که وقایع و شخصیتهای تاریخی را در الگوهای زیرساختی از پیش تعیین شده ای، تحدید و استحاله می کند. به همان میزان که شیوۀ تاریخ نگاری متأثر از الگوی چرخه ای به ابهام سرچشمه های تاریخی وقایع و شخصیتها، همسان پنداری و تکرار میانجامد، در این شیوۀ تاریخ نگاری، انتقال خطی وقایع با شگردهای روایت پردازی داستان وار، از آنجا که در سیطرۀ صورتبندی دانایی درک چرخه-ای زمان پرورده شده است، چون تمامی گذشته را انتقال نمی دهد، روایاتی به ظاهر منسجم از وقایعی با سرمنشأهای تاریخی و زمانی متفاوت ارائه می کند. به همین دلیل و با توجه به منظر نوتاریخ باوری، هر روایت تاریخی، داستانی است از گذشته که با گذشته یکسان نیست. در مقالۀ حاضر پس از تطبیق الگوهای دوگانه از درک زمان، با جریان های معرفت شناسی تاریخ، با استفاده از رویکردهای گفتمانی و روایت شناسی، نحوۀ تأثیر الگوهای چرخه ای و خطی در روایات مربوط به رستم و گشتاسب و جای گشت آنها نشان داده می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
318 - تحلیل فرایند فردیت از نظرگاه یونگ در «اسکندرنامه» نظامی
مریم حسینی سولماز دهقانیدو منظومۀ شرفنامه و اقبالنامه حکیم نظامی گنجوی که به اسکندرنامه شهرتیافته، سرگذشت سفرها و جنگ های اسکندر مقدونی است. نظامی در آفرینش این دو منظومه علاوه بر استفاده از وقایع تاریخی از داستان های اسطوره ای و افسانه ها نیز استفاده کرده و طرحی نو درانداخته است. اسکندر در ا چکیده کاملدو منظومۀ شرفنامه و اقبالنامه حکیم نظامی گنجوی که به اسکندرنامه شهرتیافته، سرگذشت سفرها و جنگ های اسکندر مقدونی است. نظامی در آفرینش این دو منظومه علاوه بر استفاده از وقایع تاریخی از داستان های اسطوره ای و افسانه ها نیز استفاده کرده و طرحی نو درانداخته است. اسکندر در این دو منظومه، آن سردار فاتح تاریخ نیست، بلکه شخصیتی اسطوره ای و پیامبرگونه دارد که تمامی نیروهای زمینی و فرازمینی، او را در راه پر فراز و نشیب سفرها و طی فرایند فردیت و مسیر شناخت خویشتن یاری می دهند. اسکندر در شرفنامه، حکیمی است که در پی کسب حکمت، راهی آفاق شده و در اقبالنامه در قالب یک پیامبر، سفری انفسی را تجربه می کند. نقد روان-شناسانۀ این دو منظومه نشان می دهد که این شاه جوان در سفرها با هر یک از عناصر ناخودآگاهی از جمله: سایه، آنیما و پیر خرد دیدار می کند و سرانجام به خود و حقیقت والای وجود دست می یابد. هدف این مقاله، تحلیل این کهن-الگوها با تکیه بر دیدگاههای یونگ است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
319 - تحلیل دیدگاههای سیاسی و دینی بیهقی
مریم صادقی گیویابوالفضل بیهقی کاتب و نویسندۀ دربار غزنویان (محمود و مسعود) و متن تاریخ او تبیین کننده و گاه توجیه گر عملکردهای نادرست غزنویان است. در این مقاله دیدگاه های سیاسی و دینی بیهقی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. مهم ترین دیدگاه های بیهقی که در چکیده کاملابوالفضل بیهقی کاتب و نویسندۀ دربار غزنویان (محمود و مسعود) و متن تاریخ او تبیین کننده و گاه توجیه گر عملکردهای نادرست غزنویان است. در این مقاله دیدگاه های سیاسی و دینی بیهقی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. مهم ترین دیدگاه های بیهقی که در این پژوهش بررسی شده یزدان سالاری و تقدیرگرایی، تثبیت گفتمان قدرت برتر، نهادینه کردن ساختار حکومتی، ارزیابی های مؤیدانه همراه با تسامح ،سرکوبی مخالفان و تعصبات دینی است. ابوالفضل بیهقی در نوشته خود نشان داده است که مبانی و زیرساخت های دولت و حکومت غزنوی بر اساس مبانی سیاستنامه ها و سیرۀ پیامبر و خلفای اسلامی تنظیم شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
320 - انحلال هویت مداح در هویت ممدوح: مطالعهای بر پایۀ اشعار مدحی فرخی در دستگاه غزنوی
محمدرضا تاجیک رضا زرینکمر مرتضی محسنی احمد غنیپور ملکشاهدر شعر مدحی، بر اثر آنچه منفعت مداح ایجاب می کند، هویت مداح در برابر هویت ممدوح رنگ می بازد و پسند و ناپسندهای مداح توسط ممدوح تعیین می شود. چنان که «ممدوحان در سایه» دیگر نیز تحت تأثیر خواست و ارادۀ ممدوح اصلی در معرض مدح یا ذم قرار می گیرند. در این نوشتار، رابطۀ مداح چکیده کاملدر شعر مدحی، بر اثر آنچه منفعت مداح ایجاب می کند، هویت مداح در برابر هویت ممدوح رنگ می بازد و پسند و ناپسندهای مداح توسط ممدوح تعیین می شود. چنان که «ممدوحان در سایه» دیگر نیز تحت تأثیر خواست و ارادۀ ممدوح اصلی در معرض مدح یا ذم قرار می گیرند. در این نوشتار، رابطۀ مداح و ممدوح و انحلال هویت مداح در «من» ممدوح بررسی شده و نمونه ای تاریخی در این زمینه واکاوی شده است. نمونه ای از انحلال هویت مداح در هویت ممدوح را می توان در دوران حضور طولانی فرخی سیستانی در دربار غزنویان دید؛ دورانی که سلطان محمود بر دربار غزنین حکومت می کرد و در سایۀ ارتشی نیرومند، فتوحاتی پرشمار به کارنامۀ سلطنت خود افزود. فرخی در این دوران علاوه بر سلطان، «دیگران»ی را نیز مدح می کرد که روابط ادبی اش با آنان تابعی از ارادۀ سیاسی و خواست سلطان بود. نمونه ای از این نوع رابطه در برخورد فرخی با چرخۀ وزیران دولت غزنوی بررسی شده است. چرخۀ مورد نظر، عزل احمد حسن میمندی از صدارت سلطان، به وزارت رسیدن حسنک و جابه جایی مجدد حسنک با صدارت دوبارۀ احمد حسن است. فرخی در مدح این «ممدوحان در سایه»، از خود اختیار و هویتی ندارد و بر اساس اختیار «ممدوح اصلی» سخن می گوید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
321 - تحلیل انتقادی شیوۀ روایتپردازی حکایتی از گلستان سعدی (جوان مشتزن)
طیبه پرتویراد مصطفی گرجییکی از مقوله های مهم که ذهن و ضمیر پژوهشگران ادبی را به خود معطوف کرده و با بررسی فنّ روایت پردازی شاعران و نویسندگانی است که در حوزه روایتپردازی صاحبنام بوده اند. کشف راز و رمز این روایتپردازی ها هم می تواند ارزش آثار پیشینیان را آشکارتر کند و هم به نویسندگان امروز چکیده کاملیکی از مقوله های مهم که ذهن و ضمیر پژوهشگران ادبی را به خود معطوف کرده و با بررسی فنّ روایت پردازی شاعران و نویسندگانی است که در حوزه روایتپردازی صاحبنام بوده اند. کشف راز و رمز این روایتپردازی ها هم می تواند ارزش آثار پیشینیان را آشکارتر کند و هم به نویسندگان امروز در راستای دستیابی به فنون روایی تأثیرگذار یاری رساند. در این بین، گلستان سعدی یکی از آثاری است که با تعمق بیشتر میتوان به لایههای عمیقتر آن دستیافت و با بازخوانی و دیگرگونه خوانی آن، ظرفیت های ادبی تازهای را در آن یافت. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانهای و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل انتقادیِ گفتمان روایی و ساختار روایت پردازی حکایت «جوان مشتزن» در باب سوم گلستان میپردازد و به مخاطب نشان میدهد که سعدی تا چه حد در گفتمان موجود توانسته است براي القاي معاني و انديشههاي موردنظر خود، شکل متناسب با آن را بيابد و بر اساس همگونی شکل و محتوا به خلق اثری بپردازد که ابعاد گوناگون یک اثر هنری را توأمان داشته باشد و پاسخگوی مخاطبان در طول اعصار مختلف باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
322 - کارايي حرف «واو» از ديدگاه علم معاني
بهيه احمدي بيدگلي محمدرضا قاريزبان فارسی از حیث گستردگی و غنا، یکی از زبانهای مستعد برای بیان معانی از جهات و جوانب گوناگون است. یکی از ابزار کارا در گستردگی و غنای آن، استفاده از حروف و معانی حروف است. حروف در زبان فارسی سبب ایجاز در کلام میشود. در این میان، حرف «واو» اهمیتی ویژه دارد. در پژوهش ح چکیده کاملزبان فارسی از حیث گستردگی و غنا، یکی از زبانهای مستعد برای بیان معانی از جهات و جوانب گوناگون است. یکی از ابزار کارا در گستردگی و غنای آن، استفاده از حروف و معانی حروف است. حروف در زبان فارسی سبب ایجاز در کلام میشود. در این میان، حرف «واو» اهمیتی ویژه دارد. در پژوهش حاضر، ظرفیتها و قابلیتهای حرف «واو» و نقشهای متنوع و متعدد آن در معنیآفرینی و ابداع هنری در ساختار متن های ادبی و بلاغی کاویده شده است. بدیهی است رویکرد تحقیق معطوف به دانش معانی است، نه منظرهای دستوری. در این مقاله به هفده مورد از انواع «واو» از قبيل «واو» حذف و ايجاز، «واو» تفسير، «واو» نتيجه، «واو» تسویه و برابری، «واو» تعلیل و فوریت و... پرداخته شده و با ارائۀ نمونههای کافی، مستند شده است. پرسش اصلي تحقيق اين است که حرف «واو» در متون قديم چه معنا یا معناهایی داشته است و دانستن معناي «واو»، چه کمکي در درک و فهم متون به ما میکند؟ تحقیق حاضر، پاسخ مشروح و مستندی به پرسش یادشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
323 - آمیزۀ مفهومی جنگ و شکار و عشق در غزلیات سعدی با تکیه بر نظریۀ «فوکونیه» و «ترنر»
مرضیه اصغرنژاد فرید نسرین فقیه ملک مرزبانهدف این پژوهش، تبیین آمیزۀ مفهومی جنگ و شکار و بررسی ابعاد خاص حوزۀ آمیخته در غزلیات سعدی بر اساس نظریه «فوکونیه» و «ترنر» است. در غزلیات سعدی یکی از مفاهیم شناختی پربسامد، جنگ و شکار به عنوان حوزه درونداد برای عشق است. نظریۀ آمیزۀ مفهومی به عنوان ابزاری کارآمد در درک چکیده کاملهدف این پژوهش، تبیین آمیزۀ مفهومی جنگ و شکار و بررسی ابعاد خاص حوزۀ آمیخته در غزلیات سعدی بر اساس نظریه «فوکونیه» و «ترنر» است. در غزلیات سعدی یکی از مفاهیم شناختی پربسامد، جنگ و شکار به عنوان حوزه درونداد برای عشق است. نظریۀ آمیزۀ مفهومی به عنوان ابزاری کارآمد در درک چگونگی تعامل نظام مفهومی با حوزه های آن به کار گرفته می شود. فوکونیه و ترنر، نظریۀ الگوی چندفضایی یا شبکه ای را مطرح کردند. در الگوی شبکه ای، مفاهیم مشترک دو حوزۀ دروندادی، فضای عام را می سازند. علاوه بر این تعامل این دو حوزۀ دروندادی، فضای آمیخته ای را پدید میآورد که ساختار مفهومی آن به تنهایی از فضاهای دروندادی درک نمی شود. در این پژوهش نشان خواهیم داد که عمده مفاهیم در عشق بر محور معشوق و الفاظ خاصی که در وصف او به کار گرفته میشود، استوار است و در حوزۀ آمیخته مفاهیمی پارادوکسیکال مانند مرگی که حیات ابد است یا اسارت عین آزادی مطرح می شود. پس از ترسیم ابعاد آمیزه مفهومی جنگ و شکار خواهیم کوشید به این پرسش پاسخ دهیم که پارادوکس حاصل در حوزه آمیخته چگونه ایجاد می شود. فرضیه آن است که پارادوکس حاصل در آمیزه ناشی از تأثیر مفاهیم عرفانی عشق در گفتمان صوفیانه بر الگوهای ذهنی شاعر است، حتی اگر غزل در ردیف غزل های عاشقانه قرار داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
324 - تحلیل نگرش هجویری در کشفالمحجوب نسبت به مذهب تشیع
صدیقه ایفایی خلیل حدیدی علی دهقانعلی بن عثمان هجویری از زعما و بزرگان تاریخ ادبیات عرفانی صوفیه است که با تأسی به معارف قرآن و فرهنگ نبوی و با استغراق در سخنان صوفیان صافیضمیر موفق به تألیف کشفالمحجوب شده است. هجویری به سبب تأثر از شرایط زمانی، مکانی و جایگاه مذاهب کلامی، بهویژه غلبه اشعریت، مواضعی چکیده کاملعلی بن عثمان هجویری از زعما و بزرگان تاریخ ادبیات عرفانی صوفیه است که با تأسی به معارف قرآن و فرهنگ نبوی و با استغراق در سخنان صوفیان صافیضمیر موفق به تألیف کشفالمحجوب شده است. هجویری به سبب تأثر از شرایط زمانی، مکانی و جایگاه مذاهب کلامی، بهویژه غلبه اشعریت، مواضعی پرلغزش و پرتشتت در باب مذهب تشیع برگزیده و گزارشگر گزارههایی عقلستیز و باورسوز دربارة این مذهب بوده است. این پژوهش درصدد نقد آرای هجویری در باب مذهب تشیع از طریق بررسی کلی روشها و رویکردهای عرفانی- کلامی مؤلف در قالب نقد محتوایی با نگرش درون دینی و با سنجش نگرههایی چون تناقضهای درونی، مخالفت با قرآن، سنت و تاریخ، گزینش و حذف، پذیرش و رد متعصبانه در تحلیل کلی سامانیافته است. نگارندگان به این نتیجه رسیدهاند که هجویری به شیوه پیچیده پیشوایان خود، صحیح و ناصحیح را آمیخته و دچار مغالطه در باب مذهب تشیع بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
325 - سویههای معنادار واژهگزینی در خمسة نظامی
محمّد ایرانی فاطمه کلاهچیان زهرا منصوریبُعدی از کاوش در زبان شعر، بررسی گزینش واژگان شعری است. با تحقیق در چرایی گزینش واژگان میتوان به مسائلی از دنیای درون و برون شاعر دست یافت که در واژگان شعرش نهان است. شخصیّت و روحیّات شاعر به عنوان مهمترین عامل در گزینش واژگان شعر، سبب میشود واژهها، حامل بار معنایی چکیده کاملبُعدی از کاوش در زبان شعر، بررسی گزینش واژگان شعری است. با تحقیق در چرایی گزینش واژگان میتوان به مسائلی از دنیای درون و برون شاعر دست یافت که در واژگان شعرش نهان است. شخصیّت و روحیّات شاعر به عنوان مهمترین عامل در گزینش واژگان شعر، سبب میشود واژهها، حامل بار معنایی فراتر از معانی اصلی و اوّلیّة خود باشند که به آنها، معانی ثانوی یا تضمّنی گفته میشود. معنای تضمّنی بیانگر از احساس شاعر به پدیدههاست که در برخی واژههای شعر مندرج میگردد. نظامی گنجهای از شاعرانی است که در خلق آثار خویش علاوه بر توجّه به زیباییهای لفظی که بر قدرت نفوذ کلامش میافزاید، تلاشی کرده عواطف و احساسات، تفکّرات، جهاننگری و عقاید خویش را نیز بیان نماید؛ لذا بررسی آثارش از حیث زبانی میتواند شرایط مناسبی به منظور شناخت بهتر خصوصیّات فکری و روانی او فراهم سازد. ما با کاوش در حوزة واژگان پرکاربردی که دارای معانی تضمّنی است و بررسی چگونگی معناداری آنها در خمسة نظامی، سعی نمودهایم به ترسیم مشخّصاتی از جهانبینی شاعر و گرایشهای روحی او بپردازیم. واژههای مورد بررسی در این جستار، به ترتیب بسامد عبارت اند از: «خون»، «سایه»، «کلید»، «چراغ» و «عشق». معانی ضمنی برخاسته از این واژهها گاه به سبب مجاورت با واژههای دیگر در بافت کلام، تقویت میشود. یافتههای این پژوهش نیز، تأثیر ناملایمات و خشونتهای دوران پرآشوب شاعر، جست وجوی او در جهت دستیابی به امنیّت و آرامش و تلاش برای مقابله با مشکلات را نشان میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
326 - تحليل انتقادی گفتمان حكومت در باب اوّل بوستان سعدي
فاطمه عربزاده طاهره ایشانی زهرا حیاتیدیدگاهی که سعدی برای برقراری جامعهای مطلوب بهويژه از سوي حکومت و اعضای نظام حاکم عرضه ميکند، در کتابهای «گلستان» و «بوستان» در مرکز توجه قرار گرفتهاند؛ به صورتی که سعدی باب اول این دو کتاب را به همین موضوع اختصاص داده است. از میان ابواب دهگانۀ بوستان، باب اول ب چکیده کاملدیدگاهی که سعدی برای برقراری جامعهای مطلوب بهويژه از سوي حکومت و اعضای نظام حاکم عرضه ميکند، در کتابهای «گلستان» و «بوستان» در مرکز توجه قرار گرفتهاند؛ به صورتی که سعدی باب اول این دو کتاب را به همین موضوع اختصاص داده است. از میان ابواب دهگانۀ بوستان، باب اول با عنوان «در عدل و تدبیر و رأی» برای بررسی و تحلیل گفتمان با تکیه بر حکومت اداری برگزیده شده است؛ زیرا بیشتر حکایتها و مواعظ این باب دربارۀ شیوۀ حکومتداری و روابط اجتماعی است و در هشت باب دیگر، حکایتهای انگشتشماری دربارۀ حکومت و ارتباط ارکان جامعه با هم مشاهده میشود. دادهها و اطلاعات این پژوهش (حکایتهای باب اول بوستان) بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. از میان نظریههای موجود در تحلیل انتقادی گفتمان، مبانی روششناسی «نورمن فرکلاف» - که تحلیل خود را بر پایه دستور نقشگرای هالیدی در سه بعد متن، گفتمان و جامعه، انجام میدهد - انتخاب شده است. نتایج برآمده از پژوهش را میتوان در اين گزاره خلاصه کرد: هر چند بوستان سعدی متنی در جهت حفظ ساختار حکومت زمانۀ خود و نه در برابر آن است، نگاه سعدی به حكومت با تأكيد بر رفاه رعیت و آبادی کشور قابلتوجه است. اين دريافت را ميتوان از كنارهمگذاري دادههاي تحليل گفتمان و شرايط اجتماعي دورۀ سعدي به دست آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
327 - تحلیل تطبیقیِ پنج فیلم سینمایی اقتباسی در سینمای ایران با متن داستانهای مربوط به آنها
سیاوش گلشیری نفیسه مرادیدر این پژوهش، به بحث دربارۀ اقتباسهای ادبی و فنون اقتباس در سینمای دهۀ هشتاد ایران خواهیم پرداخت و از این منظر، پنج اثر سینمایی دهۀ هشتاد («شبهای روشن»، «گاوخونی»، «دیشب بابات رو دیدم آیدا»، «زمستان است» و «پاداش سکوت») را با آثاری از حوزۀ ادبیات داستانی که فیلمنامه ه چکیده کاملدر این پژوهش، به بحث دربارۀ اقتباسهای ادبی و فنون اقتباس در سینمای دهۀ هشتاد ایران خواهیم پرداخت و از این منظر، پنج اثر سینمایی دهۀ هشتاد («شبهای روشن»، «گاوخونی»، «دیشب بابات رو دیدم آیدا»، «زمستان است» و «پاداش سکوت») را با آثاری از حوزۀ ادبیات داستانی که فیلمنامه های فیلمهای یادشده از آنها اقتباس شده است، مقایسه کردهایم. این آثار حوزۀ ادبیات داستانی به ترتیب عبارتند از: «شبهای روشن»، «گاوخونی»، «بابای نورا»، «سفر» و «من قاتل پسرتان هستم». این پژوهش ضمن مقایسه، بررسی و تحلیل تطبیقی آثار داستانی با آثار سینماییِ اقتباس شده از آنها را از نظر محور روایی اثر، چگونگی وامگیریِ یک اثر سینمایی از یک اثر داستانی، چگونگی تبدیل دال های نوشتاریِ داستان به دالهای تصویریِ فیلم در عین وفاداری به اصل اثر و تبدیل ذهنیت به عینیت و سوژه به ابژه و یا برعکس در پروسۀ تبدیل متن به فیلم، بررسی و تحلیل تطبیقی کرده و نشان میدهد که آثار مورد بحث، تا چه میزان اقتباسی موفق از رمان یا داستان کوتاهی که از آن استفاده کردهاند بودهاند. همچنین مقاله تلاش میکند به این پرسش اصلی پاسخ دهد که اقتباس موفق از یک اثر داستانی در حوزۀ سینما، چه تعریفی دارد و چه اثری را با چه مؤلفههایی باید برگزید تا بتوان از آن فیلم اقتباسی موفق ساخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
328 - شريعت در كشفالمحجوب هجويري
حسین یزدانیبا بررسی ادوار مختلف تاریخ تصوف، گاه به انحرافهایی برمیخوریم که اعتراض شدید بزرگان عارف را در پی داشته است؛ یکی از این انحرافات که تا روزگار ما نیز استمرار یافته، نظریۀ «اسقاط تکلیف» و «بطلان شریعت» است. «شريعت» از واژههاي كليدي تمام متون عرفاني و سنجه ای برای تشخیص چکیده کاملبا بررسی ادوار مختلف تاریخ تصوف، گاه به انحرافهایی برمیخوریم که اعتراض شدید بزرگان عارف را در پی داشته است؛ یکی از این انحرافات که تا روزگار ما نیز استمرار یافته، نظریۀ «اسقاط تکلیف» و «بطلان شریعت» است. «شريعت» از واژههاي كليدي تمام متون عرفاني و سنجه ای برای تشخیص راه درست از نادرست در وادی عرفان است. «كشفالمحجوب» از امهات کتب صوفیانۀ فارسی، که از آثار مهم و ارجمند قرن پنجم هجري و نزد پژوهشگران از نخستين منابع در خور توجه است، به اين مقوله توجه خاصی دارد و چون از دیرباز مرجع معتبر پژوهشگران در حوزۀ عرفان و تصوف بوده، برای این مطالعه انتخاب شده است. مقالۀ حاضر، گزارشی پژوهشی است که با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر شواهدی از کتاب «كشفالمحجوب» هجویری حاصل شده است. در این كتاب، شریعت، تنها به مفهوم وظایف و تکالیف دینی و فقهی نیست؛ بلکه در معنایی وسیع تر، تمام معارف و آموزههای سلوکی را دربرمیگیرد. برخلاف تأویلهای انحرافی و «شریعتگریز» و بعضاً «شریعتستیز»، در هيچ مرحله اي از مراحل سلوك، شریعت، ساقط نمي شود؛ زیرا بين شريعت و حقيقت اختلافي وجود ندارد؛ منطق هجويري در پذيرفتن يا رد هر مسئلهاي، مطابقت امور با اركان شريعت است. او شريعت را محك و معياري براي تشخيص ولي، كرامت و ... و نیز مباني شريعت، قرآن، سنت و اجماع و همچنین عقل را مؤيّد شريعت میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
329 - رویکرد کلاسیک مجله یغما به ادبیات داستانی
صفیه جمالی حبیب الله عباسی مرادعلی واعظیتصور غالب دربارۀ داستان مدرن در ادبیات فارسی، آن است که این ژانر برخلاف شعر نو، در سیر تکامل خود هرگز در معرض نگاه منتقدِ سنت گرایان قرار نگرفته است. مقالۀ حاضر مدعی است که داستان نیز، هر چند در درجاتی خفیفتر، تجربیاتی مشابه شعر نو داشته است. این پژوهش برای بررسی رویکر چکیده کاملتصور غالب دربارۀ داستان مدرن در ادبیات فارسی، آن است که این ژانر برخلاف شعر نو، در سیر تکامل خود هرگز در معرض نگاه منتقدِ سنت گرایان قرار نگرفته است. مقالۀ حاضر مدعی است که داستان نیز، هر چند در درجاتی خفیفتر، تجربیاتی مشابه شعر نو داشته است. این پژوهش برای بررسی رویکرد کلاسیکها به ادبیات داستانی، مجله یغما را که مشی کلاسیک دارد، انتخاب کرده است، مقولههایی مانند ژانرهای داستانی کهنه و نو، نظریههای مطرح شده درباره داستاننویسی و مؤلفان داستان را در مجله یغما تجزیه و تحلیل کرده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که یغما، داستان معاصر را دنبالۀ شکلهای کهن آن در ادبیات فارسی میداند. از این رو، آن را به رعایت قواعد و اصول داستاننویسی نوین ملزم نمیداند و حتی استفاده از اسلوب ادبیات کهن را برای داستان امتیاز تلقی میکند. از سویی چون رسالت داستان را تعلیم و سرگرمی میداند، در بسیاری موارد در این مجله، داستانوارهها جای داستان را میگیرند و حتی ژانر کهنهای چون حکایت، بخش زیادی از ادبیات داستانی این مجله را به خود اختصاص میدهد. داستانهای یغما- جدا از آثار ترجمهای- به دو دسته تقسیم میشود: داستانهای تاریخی و برگرفته از آثار کهن که ساختارشان ملهم از ادبیات کلاسیک است و داستانهایی که تحت تأثیر ترجمه و ادبیات غرب شکل گرفته اند، اما میکوشند هویتی ایرانی به خود بگیرند. نکته دیگر اینکه یغما به جز از جمال زاده، از هیچکدام از داستاننویسان نامدار و صاحب سبک، داستان منتشر نکرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
330 - بررسی تطبیقی افعال مسیرنمای زبانهای فارسی میانه و نو
فائقه شاهحسینی بلقیس روشن نرجس بانو صبوری آرزو نجفیانردهشناسی شناختی بر اصول مفهومی، تجربه و ادراک متمرکز است و میخواهد جهانیها و تفاوتهای موجود در بازنمایی مقولهها، تجربهها و موارد دیگر را در زبانهای دنیا بررسی کند. یکی از اصول بنیادین زبانشناسی شناختی و به تبع آن ردهشناسی شناختی، مردود دانستن تمایز میان زبان شن چکیده کاملردهشناسی شناختی بر اصول مفهومی، تجربه و ادراک متمرکز است و میخواهد جهانیها و تفاوتهای موجود در بازنمایی مقولهها، تجربهها و موارد دیگر را در زبانهای دنیا بررسی کند. یکی از اصول بنیادین زبانشناسی شناختی و به تبع آن ردهشناسی شناختی، مردود دانستن تمایز میان زبان شناسی درزمانی و همزمانی است. در حقیقت، بی توجهی به تغییراتی که در طول زمان در زبان صورت پذیرفته است، به نادیده گرفتن شواهدی میانجامد که به صورت تاریخی بر درک کاربردهای امروزی یک زبان اثر گذاشتهاند. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر بررسی اَشکال بیان رویدادهای حرکتی فعل در زبان فارسی میانه (با تأکید بر آثار فارسی میانه زردشتی) و مقایسه آن با زبان فارسی نو برای پاسخ به این پرسش است که در طول زمان و در ادوار مختلف زبان فارسی، بازنمایی رویداد حرکتی فعل دستخوش چه تغییراتی بوده است. چارچوب نظری پژوهش حاضر، ردهشناسی شناختی تالمی (2000) است که بر مبنای آن، زبانها بسته به آنکه شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابعهای آن رمزگذاری کنند، به دو رده فعلمحور و تابعمحور تقسیم میشود. يكي از اجزاي اصلي رويداد، حركت مسير است. بازنمود اين رويداد و اجزاي آن در زبانهاي مختلف به روشهاي متنوعی انجام ميگیرد. هر زبان با استفاده از امكانات و گرايش هايي كه دارد، اين اجزا را به شيوهاي خاص نشان ميدهد. بدین ترتیب فعلهاي حركتي انواع مختلفي از اطلاعات مسير حركت را بازنمایی میکنند. در این مقاله، افعال حرکتی زبان فارسی میانه و نو از همین دیدگاه بررسی و بر اساس سازوکار شناختی مقایسه شده است. بررسی ها نشان داد که فعل در زبان فارسی میانه برای بازنمایی اطلاعات مسیر از امکان فعلمحوری بهره میگرفته، در حالی که زبان فارسی نو این امکان را گسترش داده است و علاوه بر فعل-محوری، از امکان تابعمحوری نیز استفاده میکند. میتوان این نتیجه را اینگونه تفسیر کرد که با بسط گسترۀ شناختی سخنگویان زبان در طول زمان، زبان از امکانات بیشتری برای بیان مفاهیم استفاده میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
331 - ماهیتشناسی رمانتیسیسم سیاه در شعر دهه سی
غلامرضا پیروز رضا ستاری سارا زارع جیرهندهیکی از جریانهای مهم ادبی که در شعر ایران در دهه سی، به دنبال کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ قوت گرفت، جریان رمانتیسیسمی بود که در عرصۀ شعر رواج یافت و به دنبال آن مضامینی سیاه با احساس گرایی تند و بی سابقه رایج شد؛ مضامینی که رمانتیسیسم را از جوهرۀ غنا و تغزل دور کرد؛ به این معن چکیده کاملیکی از جریانهای مهم ادبی که در شعر ایران در دهه سی، به دنبال کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ قوت گرفت، جریان رمانتیسیسمی بود که در عرصۀ شعر رواج یافت و به دنبال آن مضامینی سیاه با احساس گرایی تند و بی سابقه رایج شد؛ مضامینی که رمانتیسیسم را از جوهرۀ غنا و تغزل دور کرد؛ به این معنی که شاعران یا دم از مرگ عشق میزدند و یا آن را تا پست ترین سطح خود فرو میکاستند. این اشعار که به رمانتیسیسم سیاه معروف شده است، مضامینی چون مرگاندیشی، نفرین، عصیان، اظهار به گناه و کفر و بی اخلاقی، شیطان-گرایی، یأس و... را انعکاس میدهد. برخی منابع، این اشعار را با عنوان رمانتیسیسم تغزلی تعریف کردهاند، در حالی که تغزل و رمانتیسیسم سیاه، تفاوتهای اساسی با یکدیگر از جمله در جهان بینی، مضامین و عوامل بروز دارند. در این مقاله پس از بررسی ماهیت و عوامل بروز رمانتیسیسم سیاه در ایران، مضامین سیاه شایع در شعر شاعرانی چون نادر نادرپور، نصرت رحمانی، کارو، حسن هنرمندی، حمید مصدق و فروغ فرخزاد ارزیابی شد و نتیجه جستار نشان داد که با توجه به محور قرار گرفتن مضامینی چون مرگاندیشی، یأس و نومیدی، عصیان و نفرین، ترس، شیطان گرایی، اعتیاد و مستی و مخالفت با اخلاق و هنجارهای اجتماعی، کفر و تقبیح و تمسخر عشق در شعر رمانتیسیسم سیاه، نمیتوان این اشعار را رمانتیسیسم تغزلی و عاشقانه نامید. بر این اساس، شعر رمانتیک و احساسگرای تند دهه سی، در دو دسته شعر رمانتیسیسم تغزلی و غیر تغزلی تقسیم شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
332 - تحلیل درون مایهها و عناصر زبانی در اشعار طنز غلامرضا روحانی
روجا ادینه پور باقری علی اکبر باقری خلیلی احمد غنیپور ملکشاهطنزهای «غلام رضا روحانی» ضمن بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم، حکایت از هم زیستی و هم دلی او با توده مردم داشته و از لحاظ زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد است به بررسی مهم ترین درونمایهها چکیده کاملطنزهای «غلام رضا روحانی» ضمن بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم، حکایت از هم زیستی و هم دلی او با توده مردم داشته و از لحاظ زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد است به بررسی مهم ترین درونمایههای طنز در اشعار روحانی، نگرش وی نسبت به موضوعات و مناسبات اجتماعی و چگونگی بازتاب آنها بپردازد. روحانی ضمن طرح دیدگاه های انتقادی سیاسی- اجتماعی، برای بازنمود هنری تر و تأثیرگذارتر آنها از عناصر و شگردهای زبانی و بیانی مختلف استفاده می کند؛ مثلاً با استفاده از باهم آیی واژگانی، تضاد معنایی بسترهای مناسبی را برای به چالش کشیدن تبعیض ها و تضادهای سیاسی- اجتماعی و ایدئولوژیکی فراهم می سازد. وفور واژگان و ترکیبات عامیانه به عنوان ابزاری برای طرح مسائل اجتماعی به زبان مردمی از ویژگیهای زبانی طنز روحانی است. تشبیه بنیاد بودن طنزهای روحانی دال بر این است که تشبیه در تصویر موضوعات اجتماعی و دریافت آنها توسط مردم، قدرت بیشتری دارد. انتقاد از شرایط محیطی همچون آلودگی شهرها و نبود زیرساخت های مورد نیاز، واقعه کشف حجاب و جنگجهانی و پیامدهای آن، مشکلات اقتصادی و برخی از موضوعات اجتماعی، مانند غربزدگی، مسائل زنان، بیکاری و وضعیت بغرنج اداری از جمله موضوعاتی است که در طنز روحانی بازتاب یافتهاند. تحلیل طنزهای شاعر بیانگر کنش اجتماعی وی برای اصلاح، تغییر یا نفی گفتمانهای موجود محسوب می شود. شاعر جز در برخی موارد، همچون پیشرفت و تحصیل و اشتغال زنان و یا حمایت از کالای ملی، غالباً به انتقاد و نفی وضع جامعه میپردازد و به دنبال تغییر آنهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
333 - کنایههای ترکیبی در غزلیات بیدل
سیاوش حقجو محسن سرمدییکی از انواع کنایه های ترکیبی صناعتی است که از آمیختن دو صنعت بیانی کنایه و استعارۀ مکنیه با صنعت بدیعی ایهام پدید می آید و با آن که در سبک خراسانی نمونه هایی دارد و در سبک عراقی و شیوۀ آذربایجانی نیز توجّه بسیار بدان شده است، بیشترین فراوانی اش در سبک هندی است؛ به صورت چکیده کاملیکی از انواع کنایه های ترکیبی صناعتی است که از آمیختن دو صنعت بیانی کنایه و استعارۀ مکنیه با صنعت بدیعی ایهام پدید می آید و با آن که در سبک خراسانی نمونه هایی دارد و در سبک عراقی و شیوۀ آذربایجانی نیز توجّه بسیار بدان شده است، بیشترین فراوانی اش در سبک هندی است؛ به صورتی که شاید بتوان گفت که سبک سازترین صناعت در این شیوه است و از این روست که در منظری عام، تصوّر طرز هندی بدون آن و صناعات خویشاوندش محال می نماید. فراواني اين صنعت در غزليات بيدل (1054-1132ق) نیز بهحدّي است كه به-طور متوسّط تقریباً در هر غزل او هست و آن هم بیش از یک بار. بررسی این صناعت در 300 غزل اتّفاقی از 2900 غزل عبدالقادر بیدل دهلوی، جستار کنونی را پدید آورده است. بیدل به یاری این صنعت چیزهایی گونهگون را (از طبیعت و برساخته های انسان گرفته، تا خُردترین حالات و حتی اسامی معنا) در جایگاه مستعارله به کار می برد و آن گاه کنایه هایی غالباً انسانی را، آمیخته به ایهام، بدانها نسبت می دهد و تصاويري نو می سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
334 - رستم و جستوجوی فردیّت در جهانگیرنامه
رضا ستاری علياكبر باقريخليلي سوگل خسرویجهانگیرنامه، سرودة قاسم مادح، یکی از منظومه های حماسی است که به شرح زندگی رستم پس از مرگ سهراب و سپس آشنایی او با دلنواز، دختر مسیحای عابد، و تولد جهانگیر و شرح دلاوری های او می پردازد. در بخش آغازین داستان، رستم که پس از کشتن سهراب دچار بیهویتی و سردرگمی و پریشانی شد چکیده کاملجهانگیرنامه، سرودة قاسم مادح، یکی از منظومه های حماسی است که به شرح زندگی رستم پس از مرگ سهراب و سپس آشنایی او با دلنواز، دختر مسیحای عابد، و تولد جهانگیر و شرح دلاوری های او می پردازد. در بخش آغازین داستان، رستم که پس از کشتن سهراب دچار بیهویتی و سردرگمی و پریشانی شده است، با ترک وطن و رفتن به سرزمین مازندران و به عبارتی با قدم نهادن به عالم ناخودآگاهی، سفری درونی را آغاز می کند که منجر به تحوّل شخصیت او می شود. سفر رستم به مازندران و حوادثی که با آن روبرو می شود و مراحلی که پشت سر می گذارد، قابلیت نقد کهنالگویی را دارد. این پژوهش بر مبنای فرآیند فردیّت در روان شناسی تحلیلی یونگ، به بررسی کهن الگوهای این منظومه از جمله نقاب، آنیما، سایه، پیر خردمند و... پرداخته و تحقّق دوبارة فرآیند فردّیت را در شخصیت رستم تحلیل کرده است؛ در این داستان رستم پس از کشتن سهراب، با ترک عالم خودآگاهی (ایران) و قدم نهادن به سرزمین ناشناختة ناخودآگاهی (مازندران) و پس از رویارویی با عناصر و جنبههای ناخودآگاهی، آمادة یافتن فردّیت ازدسترفتة خود می شود. فردّیت رستم که با مرگ سهراب خدشه دار شده است، با رویارویی با جهانگیر، که جانشینی برای سهراب است، بازسازی می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
335 - تأثیر فرهنگ عامه بر شعر رسمی
نرگس اسکوییادبیات رسمی، پر از ادعاهای شاعرانه در مضامین مختلف (مدح، عشق، عرفان، هجو، هزل، حماسه، توصیف، فخر، شکواییه و...) است و هر چند شعر و ادبیات در وجه هنری خود از قیاس و استشهاد و سایر شیوههای منطقی استدلال برای اثبات ادعاهای مبالغهآمیز ادبی، بینیاز به نظر میرسد، به واقع چکیده کاملادبیات رسمی، پر از ادعاهای شاعرانه در مضامین مختلف (مدح، عشق، عرفان، هجو، هزل، حماسه، توصیف، فخر، شکواییه و...) است و هر چند شعر و ادبیات در وجه هنری خود از قیاس و استشهاد و سایر شیوههای منطقی استدلال برای اثبات ادعاهای مبالغهآمیز ادبی، بینیاز به نظر میرسد، به واقع شاعران و سخنوران اغلب برای بیان مافیالضمیر خود و عینیت بخشیدن به مفاهیم ذهنی، از بسیاری شیوههای شبیه به روشهای استدلال منطقی (ادعا، پشتیبان، زمینه)، چون تشبیه، تلمیح، تمثیل (مثل، متل، حکایت)، اسلوب معادله، مذهب کلامی، سوگند و نظایر آن بهره جستهاند. در این میان، بهرهمندی از «فرهنگ و ادبیات عامه»، نقش مهمی را در تقویت و تبیین بیشتر مبانی فکری و ذهنی شاعر در بیان ادبی ایفا میکند و به عنوان «پشتیبان» و «زمینه»سازِ اثبات مدعا، در شیوههای تعلیلی ادبی عمل می کند. این مقاله به بررسی نقش برجستۀ فرهنگ و ادبیات عامیانه در تحکیم بنیادهای معنایی و استدلالی ادبیات رسمی میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
336 - مبانی رابطۀ انسان با طبیعت از دیدگاه مولوی
سید حمیدرضا رئوف مهدی حسن زادهتعامل انسان با طبیعت، بخش عمدة زیست انسانی است که به دلیل آسیبهای جدی در این حوزه، نیازمند تجدیدنظر و ارائۀ رویکردهای مؤثری است که این تعامل را به شکلی پایدارتر و معنادار ترمیم کند. يكي از این رویکرد های مؤثر، نگرش عرفانی مولاناست که بر جايگاه ويژة انسان در عالم و پیون چکیده کاملتعامل انسان با طبیعت، بخش عمدة زیست انسانی است که به دلیل آسیبهای جدی در این حوزه، نیازمند تجدیدنظر و ارائۀ رویکردهای مؤثری است که این تعامل را به شکلی پایدارتر و معنادار ترمیم کند. يكي از این رویکرد های مؤثر، نگرش عرفانی مولاناست که بر جايگاه ويژة انسان در عالم و پیوند با آن تأكيد دارد. این مقاله با بررسی مبانی پیوند انسان با طبیعت در جهان بینی مولانا، به ترسیم الگویی پرداخته است که بر اساس آن، انسان باید طبیعت را در باطن، همانند خود تجلی اسما و صفات گوناگون الهی دانسته و در مقام خلیفۀ الهی، نگهبان آن باشد. علاوه بر آن، عملکردهای انسانی در عالم، بازخوردهای اجتنابناپذیری را بر وی تحمیل خواهد نمود و انسان باید تلاش کند تا در حوزۀ عکس العمل، بازخوردهای منفی را از بین ببرد. در نتیجه با درک درست جایگاه ویژۀ انسان و شناخت ویژگی های انسان و طبیعت، چگونگی ارتباط همدلانه وی با طبیعت از دیدگاه مولانا آشکار می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
337 - تأثیر طبقۀ اجتماعی بر شعر شاعران دورۀ مشروطه با تمرکز بر اشعار «ایرج میرزا» و «فرخی یزدی»
عبدالله حسنزاده میرعلی احمد خاتمی سیده زهره نصیری سلوشدر نزد جامعه شناسان ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکلگیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی ن چکیده کاملدر نزد جامعه شناسان ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکلگیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی نویسنده و موضعگیری او در برابر وقایع مختلف تا حدی زیاد تحت تأثیر پایگاه اجتماعی و خاستگاه طبقاتی او شکل می گیرد. بنابراین میتوان سبک هر شاعر یا نویسنده را با توجه به طبقۀ اجتماعی او تجزیه و تحلیل کرد. این مقاله، ضمن بیان مقدمه ای دربارۀ چگونگی ارتباط طبقات اجتماعی شاعران با جهانبینی آنان بر اساس نظریۀ طبقات اجتماعی «گلدمن»، نگاهی گذرا به پایگاه طبقاتی «ایرج میرزا» و «فرّخی یزدی» دارد و سپس عمده ترین تفاوت های سبکی آن دو را با یکدیگر مقایسه میکند. نتیجۀ پژوهش حکایت از آن دارد که دیدگاه های آن دو در حوزههای نقد سنت های دینی و نقد اجتماعی، آزادی، وطنپرستی، استعمارستیزی، استبدادستیزی، دعوت به مبارزه و تجملگرایی با یکدیگر متفاوت است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
338 - تحلیل شعر و تاریخ ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر چند شاعر (میرزا شوقی، حسین پناهی و...)
سید قادر لاهوتی سیدجعفر حمیدیوضعیت ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل دوری از مرکز و محرومیّتهای اقتصادی و محدودیت های سیاسی و اجتماعی تاکنون آنچنان که شایسته است، بررسی و تحلیل نشده است. در این مقاله تلاش شده تا ابتدا وضعیت سیاسی و اجتماعی این استان از عصر صفویه تاکنون معرفی شود، سپس تاریخ اد چکیده کاملوضعیت ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل دوری از مرکز و محرومیّتهای اقتصادی و محدودیت های سیاسی و اجتماعی تاکنون آنچنان که شایسته است، بررسی و تحلیل نشده است. در این مقاله تلاش شده تا ابتدا وضعیت سیاسی و اجتماعی این استان از عصر صفویه تاکنون معرفی شود، سپس تاریخ ادبی این بخش از ایران بررسی گردد. از این رهگذر، زندگی برخی از شاعران مطرح متقدّم و متأخّر در این مقطع زمانی و موقعیّت مکانی بررسی شد. در این میان دو شاعر در دو دوره متفاوت به لحاظ شهرت و تأثیرگذاری توانستهاند خود را فراتر از دیگران معرفی کنند. اوّلی «میرزا شوقی»، شاعر عهد ناصری است که به دلیل پرداختن به مضامین مورد توجّه مردم، مانند واقعه کربلا و مدح حضرت رسول(ص)، ائمۀ هدی(ع) و همچنین سرودن اشعار خود به گویش مردم کهگیلویه و بهبهان، توانست حضور خود را در اذهان مردم این سامان تا نسل های بعد تضمین کند. در میان معاصران نیز حسین پناهی توانست در سطح ملّی خود را مطرح کند. «حسین پناهی» که بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون نیز بود، توانست ضمن انتشار اشعار، خود را در میان مخاطبان داخل و خارج کشور نیز مطرح کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
339 - مقایسۀ شگردهای طنزپردازی «ابوالقاسم پاینده» با «جلال آل¬احمد»
محمود براتي زهرا حسینی سجزییطنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گ چکیده کاملطنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گوناگون جامعه است که با زبانی خاص همراه با خندۀ ناشی از رنج و ناراحتی بیان میگردد. طنز امروزه کارکردی موسّع یافته و در قدیم با هجو و هزل و تمسخر همپوشانی داشته است. «ابوالقاسم پاینده» و «جلال آل احمد» از نویسندگان منتقد و طنزپرداز معاصر فارسی هستند که آثار داستانی خویش را با گفتاری طنزآمیز آمیخته و به این طریق از کاستی ها و زشتی های جامعۀ عصر خویش پرده برداشته و در پی بیداری مردم و اصلاح امور بوده اند علیرغم هدف مشترک و بهرهبرداری از ابزارها و شگردهای مشترک، به سبب تفاوت در خاستگاه و پايگاه اجتماعي و رويکرد، محصول کارشان متفاوت است. هدف از مقایسه این دو نویسنده نشان دادن اين تفاوتها وشباهتهاست. هر دو نویسنده به لحاظ زبانی و تاریخی نزدیک به هم هستند، ولی ابوالقاسم پاینده به نقد اجتماعی - فرهنگی نظر دارد و جلال آل احمد به نقد سیاسی - اجتماعی. هر دو نویسنده از شگردهایی همچون تشبیهات، کنایه ها و تعابیر عامیانه، واژه سازی-های غریب و جز آن بهره برده اند، اما تشبیهات طنزآمیز در آثار ابوالقاسم پاینده بسامد بيشتري دارد؛ در حاليکه در آثار جلال آل احمد کنایات و تعابیر عامیانه از بسامد بالايي برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
340 - زاویه دید در سه داستان کوتاه از «بیژن نجدی»
شیوا پورنداف حقی رضا اشرف زاده علی تسلیمی عباس خائفیزاويه ديد، دريچهاي است كه نويسنده ميخواهد خواننده از همان دريچه به داستانش بنگرد. زاويه ديد در داستان كوتاه به دلیل حجم كم آن، اهمیتی فراوان دارد. «نجدي»، داستان نويس مدرن و توانمند، جايگاهی ویژه در داستان كوتاه معاصر دارد. او به فرم و ساخت داستان بيشتر توجه دارد و چکیده کاملزاويه ديد، دريچهاي است كه نويسنده ميخواهد خواننده از همان دريچه به داستانش بنگرد. زاويه ديد در داستان كوتاه به دلیل حجم كم آن، اهمیتی فراوان دارد. «نجدي»، داستان نويس مدرن و توانمند، جايگاهی ویژه در داستان كوتاه معاصر دارد. او به فرم و ساخت داستان بيشتر توجه دارد و در به كارگيري زاويهديد شگرد و مهارت خاصي دارد، به طوری که با هر زاويه ديد و چرخش آن به معناآفريني جديد و صورتي نو در داستان میپردازد. در اين مقاله ابتدا زاويهديد و انواع آن معرفی می شود. سپس به عنوان نمونۀ زوایه دید، سه داستان «استخري پر از كابوس»، «روز اسب ريزي» و «دوباره از همان خیابانها» از دو مجموعه آثار نجدی که زاویه دید در آنها نقش برجسته و تأثیرگذاری در ساختار و رسیدن به هدف و معنا و مفهوم دارد، تحلیل و بررسی ميشود. نجدی در داستان اوّل، زاویه دید سوم شخص نامحدود سنتی را به مدرن تبدیل نموده است. در داستان دوم، نویسنده با چرخش های متناوب، زاویه دید اول و دوم شخص دو دنیای متفاوت را در یک دنیای کلی نشان می دهد. در داستان سوم با چرخش زاويه ديد سوم شخص به اول شخص و به سبب زنده شدن شخصیت داستان و اعتراضش به نويسنده، نظریۀ «مرگ مؤلف و عدم قطعیت» وجود دارد. در مجموع زاویه دید در هر سه داستان دچار دگرگونی شده است و باعث آشناییزدایی میشود که کاری فرمالیستی است و محتوا در آنها ارزش دست دوم دارد. این مقاله به بررسی همین دگرگونیهای ساختاری در سه داستان یادشده می پردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
341 - بررسی تطبیقی- انتقادی تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» از رمان «صد سال تنهایی» با تأکید بر درونمایه جدال سنت و مدرنیته
نادر شایگان فر زینب صابردر مقالۀ حاضر، تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» اثر «شهرنوش پارسی پور» از رمان «صد سال تنهایی» اثر «گابریل گارسیا مارکز» با نگاهی تطبیقی- انتقادی مورد تأمل قرار می گیرد. مواجهه و جدال میان سنت و مدرنیته را می توان یکی از مهمترین درون مایه های مشترک بین این دو رمان دا چکیده کاملدر مقالۀ حاضر، تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» اثر «شهرنوش پارسی پور» از رمان «صد سال تنهایی» اثر «گابریل گارسیا مارکز» با نگاهی تطبیقی- انتقادی مورد تأمل قرار می گیرد. مواجهه و جدال میان سنت و مدرنیته را می توان یکی از مهمترین درون مایه های مشترک بین این دو رمان دانست. این نوشتار میکوشد تا چگونگی رابطۀ گفتمانی و بینامتنی این دو رمان را از طریق خوانشی محتوایی و با تأکید بر درون مايه هاي مشترك این دو اثر نمایان سازد. همچنین سعی بر این است تا با تکیه بر صداها و همهمه های موجود در رمان، نحوۀ مواجهۀ این دو اثر با دنیای جدید را نشان دهد و تبیین نماید که مؤلفان این دو اثر، چگونه با درهم آمیزی واقعيت و توهم، جهان فيزيكي و متافيزيكي و مرگ و زندگي به گفت وگوی با دنیای مدرن پرداخته اند. در این مقاله پس از یک مطالعه تطبیقی، همچنین بر آنیم تا از منظری انتقادی به وجوه موجود در دو رمان، با توجه به دو گفتمان سنت و مدرنیته التفات کرده و نشان دهیم چگونه پارسی پور در روایت خود دچار گسست و دوپارگی شده است؛ به نحوی که «طوبا و معنای شب» هرگز به صلابت و پیچیدگی «صد سال تنهایی» نیست و به همین دلیل در به کار بردن عناصری چون طنز، باورپذیری شخصیت ها و همبستگی معنادار اتفاقات داستان، تاحدودی ناتوان است. همچنین شاهد آنیم که واکنش به بیگانگان در «صد سال تنهایی» به طور واضح انتقادی، اعتراضی و صریح است، در حالی که «طوبا و معنای شب» موضع گیری مغشوش، سردرگم و تاحدودی منفعلانه دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
342 - بررسی عنصر «لحن» و کارکرد آن در «الهینامه» عطار
علی محمد موذنی یعقوب زارع ندیکی«الهی نامه» از منظومه های عرفانی و اخلاقی عطار است که با دو طرح روایی کلان و خرد و با هدف القای مسائل مهم عرفانی و اخلاقی سروده شده است. بررسی دقیق این کتاب نشان می دهد که به سبب ضعف های آشکار دو عنصر «تعلیق» و «فضاپردازی» در این کتاب، «لحن» مهم ترین عامل برای تأثیرگذار چکیده کامل«الهی نامه» از منظومه های عرفانی و اخلاقی عطار است که با دو طرح روایی کلان و خرد و با هدف القای مسائل مهم عرفانی و اخلاقی سروده شده است. بررسی دقیق این کتاب نشان می دهد که به سبب ضعف های آشکار دو عنصر «تعلیق» و «فضاپردازی» در این کتاب، «لحن» مهم ترین عامل برای تأثیرگذاری بر مخاطب است. مهمترین عامل پیش برندۀ طرح در حکایت کلان و حکایات خرد، گفت وگو است و لحن این کتاب به صورتی منظم و با کمترین تنوع، متناسب با شخصیتهای گفت وگوکننده، تکرار شده است. تقابل اصلی شخصیت در حکایت کلان، میان «پدر» و «پسر» است که در مضمون و لحن کلام دو شخصیت ایجاد شده است. لحن غالب شخصیت پدر، «واعظانه» و لحن غالب شخصیت پسر، مصرانه است. این ساختار لحن به گونه ای کاملاً آشکار در حکایات کوتاه نیز تکرار شده است. لحن واعظانه و جاهلانه، در حکایات کوتاه نیز میان شخصیت-های «دیوانه و عاقل»، «زیردست و زبردست»، «غلام و شاه»، «عارف و عامی» و... تکرار میشود. لحن واعظانه، برآیند لحن های «متعجبانه»، «سرزنشگرانه»، «متعصبانه» و «فیلسوف مآبانه» است. به همین دلیل عناصری مثل «پرسش»، «شرط»، «صفت» و «ندا» بارها در گفت وگو به کار می رود که عناصر اصلی ایجاد لحن های یادشده است. لحن مهم دیگر در الهی نامه، لحن طنزآمیز است که فقط در حکایات کوتاه، این لحن را میبینیم. برای ایجاد این لحن از عناصری مثل دعا، استعاره تهکمیه، پارادوکس، شرط و پرسش استفاده شده است. شخصیت مثبت حکایاتی هم که لحن طنزآمیز دارند، «دیوانه» است که در تقابل با خدا و شخصیت عاقل قرار میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
343 - تحلیل نابهنجاری شخصیتی در رمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی»
مژده سالارکیا دکتر سید علی قاسمزادهرمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی» نوشتۀ سلمان امین، یکی از رمان های موفق جامعه گراست که به یکی از معضلات اجتماعی خاص، یعنی بیکاری و عواقب آن توجه کرده است. این جستار بر مبنای نظریة «فرصت» رابرت مرتون (1910- 2003) انواع نابهنجاریهای رفتاری و شخصیتی را در رمان مزبور واکاوی چکیده کاملرمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی» نوشتۀ سلمان امین، یکی از رمان های موفق جامعه گراست که به یکی از معضلات اجتماعی خاص، یعنی بیکاری و عواقب آن توجه کرده است. این جستار بر مبنای نظریة «فرصت» رابرت مرتون (1910- 2003) انواع نابهنجاریهای رفتاری و شخصیتی را در رمان مزبور واکاوی کرده است. مطابق نظریة مرتون، مشکلات اجتماعی نتیجۀ گسست میان اهداف پسندیدة جامعه و راههای دستیابی به آن است. جامعه با تعریف اهداف ارزنده برای اعضای مرتبط با خود، راهکارها و راهبردهای خویش را نیز عرضه میکند؛ لیک آنگاه که میان اهداف و وسیلۀ نهادینهشدة تحقق آن فاصله ایجاد گردد، انحراف و نابهنجاری رخ میدهد. بر اساس این الگوی نظری، رمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی» تصویری از جامعهای ارائه میدهد که اهدافی یکسان و مقبول برای همه مشخص کرده است، اما استفاده از روشهای تحقق آنها، به پایگاه و طبقۀ اجتماعی افراد بستگی دارد؛ چنانکه شخصیت اصلی رمان با عصیانگری پرومته ای خویش، به کشف راههای جدید روی میآورد، اما سرانجام چارهای جز فراموشی اهداف و انزوا نمی بیند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
344 - احمد جام و تذکرهنویسان در حکایتی از جنگی دستنویس و «مقامات ژندهپیل»
مریم زمانیتحلیل بازنویسی متون ادبی در دورههای مختلف تاریخی با توجه به تغییرات زبانی، در حوزة واژگان، نحو و بلاغت میتواند دگرگونی مفاهیم و تصاویر مندرج در آن آثار و تأثیر تغییرات تاریخی بر متون را نشان دهد. تذکرهها و تراجم احوال نیز از این قاعده خارج نیستند و شاید بتوان گفت که چکیده کاملتحلیل بازنویسی متون ادبی در دورههای مختلف تاریخی با توجه به تغییرات زبانی، در حوزة واژگان، نحو و بلاغت میتواند دگرگونی مفاهیم و تصاویر مندرج در آن آثار و تأثیر تغییرات تاریخی بر متون را نشان دهد. تذکرهها و تراجم احوال نیز از این قاعده خارج نیستند و شاید بتوان گفت که در هر دوره از بازنویسی متون ادبی تصویری جدید از متون پیشین خلق میشود. درکتاب «مقامات ژندهپیل» حکایتی از احمد جام نقل است که از قضا در یکی از نسخههای خطی دانشگاه تهران که به صورت جُنگ ثبت شده، روایتی به لحنی دیگر از آن آمده است. این پژوهش علاوه بر ذکر و تصحیح این چند برگ به دنبال آن است که چه اندازه تذکرهنویسان و حکایتپردازان به اشارههای آهسته قلم در توصیف ویژگیها و شیوة سلوک شیخ جام تغییر داده و با جملهای و خطی، تصویری مبهم از او نشان دادهاند. در این دو نسخه، علاوه بر اختلافات زبانی و بلاغی تغییراتی در مکانها، چگونگی وقوع رخدادها و واکنشها دیده میشود که پایبند نبودن تذکرهنویس به متن اساس و اولیهای را نشان میدهد. اما شباهتهای بسیار در جملهنویسی و بیان موضوع میان دو نسخه، نشان دهنده وجود نسخه اصیلتری از داستان است که منبع هر دو روایت محسوب میشود. در شیوه بلاغی و چگونگی بیان، از نظر نحو و الگوهای زبانی میان دو روایت تفاوتهایی وجود دارد. از نظر محتوایی نکته قابل توجه این است که نویسنده هر دو مکتوب به بیان اطلاعات دقیق و مشترک تاریخی و جغرافیایی از موضوع میپردازند و در ارائه آمار اختلافی ندارند از طرفی تمام این حکایت خود سند روشنی است از جایگاه و قدرت صوفیه در دورههای تاریخی مورد نظر. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
345 - بررسی داستان سیاوش بر اساس نظریة «آلودهانگاری» ژولیا کریستوا
ذوالفقار علامی فاطمه باباشاهیداستان سیاوش از جمله داستانهای تراژیک شاهنامه است که افزون بر قابلیتها و ظرفیتهای گوناگونی که برای نقد و بررسی دارد، برخی از پیامهای اصلی حماسة ملی و اسطورههای ایرانی مانند: نبرد میان خیر و شر، ایران و انیران، مبارزه با پلیدیها و پلشتیهای روح انسانی و... در آن جر چکیده کاملداستان سیاوش از جمله داستانهای تراژیک شاهنامه است که افزون بر قابلیتها و ظرفیتهای گوناگونی که برای نقد و بررسی دارد، برخی از پیامهای اصلی حماسة ملی و اسطورههای ایرانی مانند: نبرد میان خیر و شر، ایران و انیران، مبارزه با پلیدیها و پلشتیهای روح انسانی و... در آن جریان دارد. یکی از نظریههایی که با نگاه روانکاوانه به تحلیل آثار ادبی میپردازد و برای تحلیل این داستان مناسب به نظر میرسد، نظریة آلودهانگاری ژولیا کریستوا از منتقدان پساساختارگراست که بر اساس آن شاعر یا نویسنده، پلیدیها و پلشتیهای روح انسانی را از طریق متن برونفکنی میکند. ماجرای عشق آلودة سودابه، گذر سیاوش ازآتش برای اثبات بیگناهی و مرگ اندوهبار او در توران زمین، از نمودهای آشکار و آلودهانگارانه این داستان است که زمینه را برای استفاده از این رویکرد فراهم میسازد. از این رو، این مقاله در صدد است با توجه به وجود رانهها و افزونههای آلوده در این داستان که در جریان عشق سودابه، در نهایت با همراهی عواملی دیگر مرگ اندوهبار او را رقم میزند، آن را تحلیل کند و به این پرسش پاسخ دهد که کاربرد این نظریه تا چه اندازه در این داستان مؤثر و کارآمد است؟ و با کاربست این نظریه، آیا به تحلیلی تازه میتوان دست یافت یا خیر؟ برآیند مطالعه نشان میدهد: این بررسی با تبیین نظریة آلودهانگاری کریستوا و تحلیل داستان سیاوش از این منظر، سازگاری دارد و امکان خوانشی نوین از آن و به تبع آن قضاوتی دیگرگون از فردوسی، سراینده داستان را، برای خوانندگان فراهم میسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
346 - بررسی کارکرد شاعرانه ضمایر در «مثنوی معنوی»
سینا بشیری محمود فروتن احمد خاتمیمثنوی معنوی مولانا به عنوان یکی از برجسته ترین متون عرفانی ادبیات فارسی، از منظر شاعرانگی نیز ارزش های بسیاری دارد. یکی از جنبههای شاعرانگی زبان در مثنوی، ضمایر و نقش آنها در زیبایی لفظی و معنایی این منظومة ارجمند است. در این مقاله بر اساس آرای فرمالیست های روسی دربار چکیده کاملمثنوی معنوی مولانا به عنوان یکی از برجسته ترین متون عرفانی ادبیات فارسی، از منظر شاعرانگی نیز ارزش های بسیاری دارد. یکی از جنبههای شاعرانگی زبان در مثنوی، ضمایر و نقش آنها در زیبایی لفظی و معنایی این منظومة ارجمند است. در این مقاله بر اساس آرای فرمالیست های روسی درباره کارکرد شاعرانه زبان، ابتدا مفاهیم آشنایی زدایی و هنجارگریزی شرح داده شده و آنگاه به بررسی قاعدهکاهیهای معنایی، سبکی، نحوی و واژگانی و قاعده-افزایی ها در باب ضمایر موجود در شواهد شعری مثنوی معنوی و ارتباط آنها با اندیشه شاعر پرداخته شده است. نویسندگان در این پژوهش نشان داده اند که ضمایر در مثنوی معنوی، نقشی گسترده و مهم در شاعرانگی و خیال انگیزی اثر برعهده دارند و غیر از کارکردهای زیبایی شناختی، بار قابل توجهی از انتقال مفاهیم و معنای اثر را نیز بر دوش میکشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
347 - تحلیل نشانهشناختی گفتوگو در فیلمنامههای داستانی «روز واقعه»، «عیارنامه» و «طومار شیخ شرزین»
محمدعلی خزانه دارلو فائقه عبدالهیانپس از رواج چاپ فیلمنامه داستانی، پارهگفتار (گفت وگو) به عامل مهمی برای انتقال درون مایه و پیشبرد داستان تبدیل شد. اولین نظریة منسجم که با توجه به نظم نشانههای متفاوت درام مقابل گونههای ادبی به بررسی عنصر پارهگفتار (گفت وگو) در آن میپردازد، نظریة معنیشناسی کاربردی چکیده کاملپس از رواج چاپ فیلمنامه داستانی، پارهگفتار (گفت وگو) به عامل مهمی برای انتقال درون مایه و پیشبرد داستان تبدیل شد. اولین نظریة منسجم که با توجه به نظم نشانههای متفاوت درام مقابل گونههای ادبی به بررسی عنصر پارهگفتار (گفت وگو) در آن میپردازد، نظریة معنیشناسی کاربردی یا همان رویکرد گردآوری شدة سطح اول نقشگرای گفتمانی «کر الام» است. کنش گفتاری، واحدی از معنیشناسی کاربردی است و بخشی از بررسیهای پارهگفتار فیلمنامة داستانی را تشکیل میدهد. مقالة حاضر قصد دارد با مطالعة کنش های گفتاری در سه فیلمنامة داستانی «روز واقعه»، «عیارنامه» و «طومار شیخ شرزین»، پاسخی برای سؤال اصلی خود مبنی بر چگونگی عملکرد آن در نشانهشناسی گفت-وگونویسی حماسی بیابد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نوع یکسانی از بیان پنج کنش زبانی «سرل» به صورت کلیتی تکرارشونده در گفت وگوهای این سه اثر وجود دارد. در هر سه اثر، عامل پیش برندة داستانی، دو کنش اعلامی و تعهدی است. نشانة کنش اعلامی در این سه اثر، تمهید زبانی ویژه برای آفرینش معنا و سبک حماسی در فیلمنامههای داستانی است. سه شخصیت اصلی با کنش اعلامی و زمینهسازی همراهی شنوندگان و مخاطبان با خودشان درصدد تغییر جهان خارج و حماسهآفرینی هستند. شخصیت عبدالله (شبلی) در فیلمنامة «روز واقعه»، اعلامی را درباره امام حسین(ع) بیان میکند. شخصیت سها و عیدی (شاگرد شیخ شرزین) در دو فیلمنامة دیگر همراه با شخصیت پهلوان و شیخ شرزین سوگند یاد میکنند. در این سه فیلمنامه کنشهای اظهاری، حکمی و بیانی به تمامی، واکنش به کنش اعلامی هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
348 - تحلیل ساختار اسطورۀ «گیومرد» بر اساس نظریۀ لوی استروس
رحمان ذبیحی پروين پيكانيدر این پژوهش بر مبنای روش ساختارگرایانۀ کلود لوی استروس و با شیوۀ تحلیلی- توصیفی، کوشش شده است اسطورهواجها، تقابل های دوگانه و ساختار اصلی اسطورۀ گیومرد با توجه به روایت های آن در متون کهن، تبیین و تحلیل شود. در این مقاله، خویشکاری ایزد مهر و اسطورۀ مشی و مشیانه، دو ت چکیده کاملدر این پژوهش بر مبنای روش ساختارگرایانۀ کلود لوی استروس و با شیوۀ تحلیلی- توصیفی، کوشش شده است اسطورهواجها، تقابل های دوگانه و ساختار اصلی اسطورۀ گیومرد با توجه به روایت های آن در متون کهن، تبیین و تحلیل شود. در این مقاله، خویشکاری ایزد مهر و اسطورۀ مشی و مشیانه، دو تقابل اصلی اسطورۀ گیومرد یعنی مرگ/ نوزایی و تقابل دو تفکر «آفرینشِ یک بنی (ماورایی)» در مقابل «منشأ دوبنی (طبیعی یا گیاهپیکری)» انسان تبیین میگردد و نشان داده میشود که، تقابل گیومرد با اهریمن بازتابی از تقابل خیر و شر است که زیربنای تفکر ثنوی ایرانیان را تشکیل می دهد. همچنین نبرد پیوستۀ گیومرد به عنوان نمایندۀ نوع بشر با اهریمن، بیانگر تداوم چرخۀ مرگ و زندگی است؛ بدین صورت که گیومرد در فرایند زندگی اهریمن را شکست می-دهد و با مرگ خویش به اهریمن مجال غلبه می دهد و اهریمن ناخواسته زمان کرانمند را به پایان میبرد و شکست میخورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
349 - توصیف در داستان رستم و سهراب
قدسیه رضوانیان احمد احمدی شیخلرتوصیف، بخشِ عمدهای از متونِ ادبیات را تشکیل میدهد، اما با توجه به اهمیتِ موضوع، چندانکه باید - بهخصوص در ادبیات فارسی- موردِ توجه قرار نگرفته است. مقاله حاضر سعی میکند، ضمنِ نقدِ تعاریف و نظریاتِ پیشین و با روشی متمایل به شیوه ساختارشناسان، طبقهبندیِ تازهای از ان چکیده کاملتوصیف، بخشِ عمدهای از متونِ ادبیات را تشکیل میدهد، اما با توجه به اهمیتِ موضوع، چندانکه باید - بهخصوص در ادبیات فارسی- موردِ توجه قرار نگرفته است. مقاله حاضر سعی میکند، ضمنِ نقدِ تعاریف و نظریاتِ پیشین و با روشی متمایل به شیوه ساختارشناسان، طبقهبندیِ تازهای از انواع توصیف ارائه دهد که از طریق تحلیلِ توصیفشناختیِ داستانِ رستم و سهراب بهدست آمده است. بر این اساس، توصیف گزارهای زبانی و هستیک (و نه ایستا یا ثابت) است که به بازنماییِ ویژگی میپردازد و دارای سه عنصر اساسی است: موضوع (موصوف)، کلامِ توصیفگر و ویژگی. این پژوهش در صدد اثبات این نکته است که توصیف، نقشی اساسی و تعیینکننده در هر متنِ ادبی به عهده دارد؛ زیرا بسترِ روایت و اساسِ شعر، توصیف است. از این رو انواع مختلف توصیف، در یک متن روایی توصیفی، یعنی داستان رستم و سهراب، از نظر شکلی و محتوایی بررسی میشود و سعی دارد بر اساس این مصداق، به نوعی نظریه توصیف در ادبیات فارسی ره ببرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
350 - چشماندازهای حکمی «آفرینش عالم» در شاهنامه
طیبه گلستانی محمود مدبری محمدرضا صرفیمعمّا و مفهوم پیچیدۀ خلقت در جایجای زندگی و تفکّر و تخیّل بشر قابل مشاهده است. هنر و ادبیّات، بستری مناسب برای بازتاب و به نمود درآمدن چنین مسئلۀ شگفتی است. حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعری است که در دورۀ اوج شکوفایی تمدّن اسلامی و شکل گیری مکاتب کلامی اشعری و معتزله و شیع چکیده کاملمعمّا و مفهوم پیچیدۀ خلقت در جایجای زندگی و تفکّر و تخیّل بشر قابل مشاهده است. هنر و ادبیّات، بستری مناسب برای بازتاب و به نمود درآمدن چنین مسئلۀ شگفتی است. حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعری است که در دورۀ اوج شکوفایی تمدّن اسلامی و شکل گیری مکاتب کلامی اشعری و معتزله و شیعه چشم به جهان گشود و کاخ نظم خود را با خرد و اندیشیدن دربارۀ خدا، انسان و هستی پی افکند. مقالة حاضر با وارسی اصول و چارچوب حکمی و فلسفی مهمی (همچون: آغاز خلقت، حدوث یا قدم جهان هستی، مادۀ اوّلیۀ آفرینش و مراتب آفرینش) که دربارۀ آفرینش عالم در عصر فردوسی وجود داشته است، بخش «گفتار اندر آفرینش عالم» شاهنامه را تحلیل میکند تا روشن شود آیا تفکّرات رایج عصر فردوسی در بیان او دربارۀ آفرینش عالم بازتاب داشته است یا نه. مشاهده خواهد شد که تفکّرات حکمی و فلسفی ایرانیان باستان و فیلسوفان اسلامی چنان با یکدیگر همنشین شده اند که نمی توان فردوسی را در قلمرو گفتمان یا اندیشهای خاص محصور کرد؛ بلکه او نمایندۀ تفکّرات حکیمانۀ «اسلام ایرانی» در روزگار خویش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
351 - روابط سرمتني (طولي و ژانري) اسكندرنامههاي منظوم (فردوسي، نظامي و اميرخسرو)
سیما عباسی«سرمتنيت» از مقوله هاي پنجگانۀ «ترامتنيت» ژرار ژنت است كه به بررسي روابط ژانر شناسانه يك اثر و روابط طولي ميان آن و ژانر متعلق بدان می پردازد. اين مقوله، براي بررسي آثاری مناسب است كه در گذر زمان دگرگون شده و بنا به دلايلي از جمله انتظارات اجتماعي و فكري روزگار خويش و ت چکیده کامل«سرمتنيت» از مقوله هاي پنجگانۀ «ترامتنيت» ژرار ژنت است كه به بررسي روابط ژانر شناسانه يك اثر و روابط طولي ميان آن و ژانر متعلق بدان می پردازد. اين مقوله، براي بررسي آثاری مناسب است كه در گذر زمان دگرگون شده و بنا به دلايلي از جمله انتظارات اجتماعي و فكري روزگار خويش و توقعات مخاطبان، به آثاري گاه متمايز از نوع اوليۀ خويش تبديل شده اند؛ از جمله چنين آثاري اسكندرنامه ها هستند كه حماسه هاي تاريخي اند؛ اما مشخّصههاي ژانري ديگري نيز در آنها وارد شده و آنها را به آثاري فراتر از حماسه هاي تاريخي تبديل كرده است. در این آثار چگونگی تأثیر این مشخصه ها بر سرشت حماسی این آثار و نیز ارتباط آنها با عنوان اسکندرنامه قابل بررسی است. برای این منظور، عناصر سه ژانر موجود در این آثار، استخراج شد و چگونگی کاربرد ژانرهای تعلیمی و غنایی در رابطه با سرمتن حماسی بررسی گردید و مشخص شد وجود تداخل ژانری در اسکندرنامه های پس از فردوسی و نمود برجسته ژانر تعلیمی هرچند زمینۀ حماسی این آثار را از بین نبرده، مقدمات تغییر عنوان این آثار به سوی خردنامه را ایجاد کرده است. در اين نوشتار ویژگی ژانري اسكندرنامه هاي منظوم (فردوسي، نظامي و اميرخسرو) و ارتباط سرمتنی آنها با ژانر اولیه و اصلیشان، حماسه و نیز با عنوان «اسكندرنامه»، بررسی شده است تا ارتباط سرمتني اين آثار و تحولات صورت گرفته در محتواي ژانري آنها مشخص شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
352 - ساختار اسطورهای نخستین نبرد قهرمان هندوایرانی
لیلا حق پرست محمدجعفر یاحقی مریم صالحی نیا فرزاد قائمیاین پژوهش در پی آن است تا با بررسی ساختاری روایت های نخستین نبرد سه جهان پهلوان نام آور ایرانی یعنی گرشاسب، سام و رستم، الگوی ساختاری واحد آنها را نمایان سازد و هم سویی این الگو را با اسطورۀ نبرد «ایندره»، ایزد جنگ هندوایرانی با «وریتره»، اهریمن خشک سالی نشان دهد. در ای چکیده کاملاین پژوهش در پی آن است تا با بررسی ساختاری روایت های نخستین نبرد سه جهان پهلوان نام آور ایرانی یعنی گرشاسب، سام و رستم، الگوی ساختاری واحد آنها را نمایان سازد و هم سویی این الگو را با اسطورۀ نبرد «ایندره»، ایزد جنگ هندوایرانی با «وریتره»، اهریمن خشک سالی نشان دهد. در این راستا ابتدا به کمک روش تحلیل ساختاری اسطوره به قطعه بندی روایت های نخستین نبرد این پهلوانان و سنجش اسطوره بنهای آنها با یکدیگر پرداخته می شود و سپس همخوانی الگوی ساختاری که از نخستین نبرد جهان پهلوان ایرانی یافته شده است، با نبرد آغازین و مشهور ایندره نمایان می شود. نبردهای یادشده هم راستا با واقعه ای صورت می گیرند که طیّ آن پهلوان/ ایزد جوان با حذف اقتدار پدر، خود جانشین او می شود. بنابراین نتیجۀ مقاله حاکی از آن است که میان نبرد قهرمان هندوایرانی با اژدها و حذف جایگاه ارجمند پدر قهرمان، رابطه ای درهم-تنیده برقرار است و گویی که این دو واقعه صورت تغییرشکل یافتۀ یکدیگرند و هر یک جایگزین روایی دیگری است. در این میان تنها یک عنصر واسط هست که این دو سوی معادله را همچون زنجیری به یکدیگر متصل نگاه می دارد و آن وجود سلاح پدری برای نابودی اژدهاست؛ یعنی سمبل نیروی پدر برای از میان بردن اژدها و به تبع آن، برچیدن اعتبار خود پدر. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
353 - تحلیل لایههای منطقی استدلال در تمثیلهای مرزباننامه
طاهره صادقی تحصیلی محمد خسروی شکیب عصمت دریکوندتمثیل اخلاقی، قصهای است که در آن درون مایه بر تصویر غلبه دارد و صورت قصه و اشخاص تنها ابزاری هستند که یک پیام عادی و از پیش تعیین شده را بیان میکنند. حکایات اخلاقی در کتاب مرزبان نامه، نمونههای دقیق این تمثیل هستند. تمثیل در اغلب داستانهای مرزبان نامه از سه سطح منطق چکیده کاملتمثیل اخلاقی، قصهای است که در آن درون مایه بر تصویر غلبه دارد و صورت قصه و اشخاص تنها ابزاری هستند که یک پیام عادی و از پیش تعیین شده را بیان میکنند. حکایات اخلاقی در کتاب مرزبان نامه، نمونههای دقیق این تمثیل هستند. تمثیل در اغلب داستانهای مرزبان نامه از سه سطح منطقی مبتنی بر استدلال تشکیل شده است که میتوان الگوی ABA را برای همه تمثیلهای موجود در مرزبان نامه طراحی کرد؛ به این معنا که تمثیل در مرزبان نامه، حرکتی است از نقطه A به B و سپس برگشتن به نقطه A. ساختار تمثیل در مرزبان نامه، ساختاری دوری و بسته است. این برهم نمایی آغاز در پایان هر تمثیل در اقناع مخاطب، تقریر پیام، تأکید و تثبیت معنا، تحقیق مفهوم، رفع توهم و دفع غفلت مؤثر افتاده است. این الگوی خاص یکنواخت و واحد تمثیل در مرزبان نامه در اثبات یک موضوع و اقناع مخاطب قدرت شگرفی یافته است. چگونگی این ساختار و واکاوی آن در این مقاله بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
354 - بازشناخت نادرهزنان در «صفوة الصفا»
آذر اکبرزاده ابراهیمی زهرا اختیاری«صفوة الصفا» کتابی عرفانی است که «ابن بزّاز» در قرن هشتم آن را در شرح کرامات شیخ صفی الدّین اردبیلی (650- 735 ه.ق) تألیف نمود. این کتاب که در اواخر دورۀ مغول نگارش یافته، همواره به عنوان یک سند تاریخی به شمار میرفته است؛ زیرا بیانگر ویژگی های عرفان و تصوّف این دوره چکیده کامل«صفوة الصفا» کتابی عرفانی است که «ابن بزّاز» در قرن هشتم آن را در شرح کرامات شیخ صفی الدّین اردبیلی (650- 735 ه.ق) تألیف نمود. این کتاب که در اواخر دورۀ مغول نگارش یافته، همواره به عنوان یک سند تاریخی به شمار میرفته است؛ زیرا بیانگر ویژگی های عرفان و تصوّف این دوره به ویژه غرب ایران بوده است. احراز هویت شخصیت های این کتاب که برخی تاکنون به هیچ نحو بررسی نشده اند، اطلاعات ما را دربارۀ زنان صوفی و عارف پیش از صفویه افزایش می دهد. در این جستار با غور و استقصایی که مبتنی بر کتاب «صفوة-الصفا»ست، نقش موثّر زنان در این دوره نمایانده شده است. زنانی که برخی از آنان جزء عارفان و مریدان شیخ صفی بودند و برخی علاوه بر گرایشهای عرفانی به دلیل تأثیرگذاری بر حکومت و اجتماع، در تاریخ این دوره حائز اهمیت اند. در این پژوهش پس از مقدمّه، با ذکر نمونه هایی از حکایت های «صفوة الصفا» که به زنان غالباً ناشناخته اشاره دارد، پانزده زن در دو حوزة عرفان و سیاست شناسانده شده اند و نیز به بررسی جایگاه و نقش زن در آن دوره با توجه به دو مقولۀ عرفان و سیاست پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
355 - بررسی و تحلیل حضور عناصر فولکلوریک در داستانهای منیرو روانیپور (اهل غرق، سیریا سیریا، سنگهای شیطان و کنیزو)
سیده نرگس رضاییباورهای عامیانه، بخش مهمی از فرهنگ و زندگی هر ملت و جامعه ای را در برمیگیرد. با شناخت باورهای هر ملت می توانیم با روحیات و خلقیات، آداب، هنر و افکار آنها آشنا شویم. بخشی از باورهای عامیانه در ادبیات بازتاب می یابد و ادبیات عامیانه منبع الهام بسیاری از شاعران و نویسندگا چکیده کاملباورهای عامیانه، بخش مهمی از فرهنگ و زندگی هر ملت و جامعه ای را در برمیگیرد. با شناخت باورهای هر ملت می توانیم با روحیات و خلقیات، آداب، هنر و افکار آنها آشنا شویم. بخشی از باورهای عامیانه در ادبیات بازتاب می یابد و ادبیات عامیانه منبع الهام بسیاری از شاعران و نویسندگان است. «منیرو روانیپور» نیز یکی از زنان نویسنده معاصر است که در اولین آثارش به باورهای عامیانه و عناصر فرهنگیِ بومی و اقلیمی مردم جنوب ایران به ویژه ناحیه جفره (محل زادگاهش) پرداخته است. در این مقاله، این دسته از آثار این نویسنده از زاویه دید چگونگی کاربرد عناصر فولکلوریک و فرهنگ عامه بررسی شده است. باورهای بومی در این داستان ها ریشه در محیط زندگی مردم این منطقه و مشکلات، دردها و رنج های آنان دارد. حضور موجودات وهمی چون بوسلمه حاکم دریا، پریان دریایی سرخ و آبی از ویژگی های این داستان هاست. باورهای عامیانه، نقش کلیدی در روایت، شخصیت پردازی و فضاسازی آثار داستانی روانیپور دارد. او نمادهای بومی و محلی زادگاه خود را زمینه ساز بیان مسائل و دغدغه های فکری خود و انتقاد از مسائل اجتماعی و گاه سیاسی قرار می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
356 - اندیشههای کلامی در باب توحید در آراء اعتقادی بهاءولد
محمودرضا اسفندیارکلام و عرفان از امّهات علوم اسلامی به شمار می روند و هر چند در روش اختلاف دارند و هر یک از منظر خاص خود به طرح مباحث دینی پرداخته اند، در موضوعات متعدد مشترکند. «بهاء ولد» که از عارفان قرن ششم و هفتم هجری است، از جمله عارفانی است که در «معارف»، اثر یگانه اش که تنها راه چکیده کاملکلام و عرفان از امّهات علوم اسلامی به شمار می روند و هر چند در روش اختلاف دارند و هر یک از منظر خاص خود به طرح مباحث دینی پرداخته اند، در موضوعات متعدد مشترکند. «بهاء ولد» که از عارفان قرن ششم و هفتم هجری است، از جمله عارفانی است که در «معارف»، اثر یگانه اش که تنها راه شناخت شخصیت علمی و معنوی اوست، ضمن بیان اندیشه های عرفانی خود نیم نگاهی نیز به مباحث اعتقادی و کلامی داشته است. بهاءولد از پایگاه یک عارف و عالم اشعری و با پیروی از روش عرفانی به طرح موضوعات کلامی پرداخته و به حل مشکلات دینی در اصول عقاید از قبیل توحید، اسما و صفات الهی، جبر و اختیار، امکان رؤیت خدا، تعدد ادیان و... توجّه کرده است. طرح مباحث مختلف کلامی از سوی بهاءولد، متأثر از بعد عرفانی شخصیت وی است. او تحت تأثیر روششناسی و معرفت شناسی عرفانی و بدون تعصب ورزی بر مذهب کلامی خویش، با ظرافت و مهارت، مباحث مهم کلامی را تبیین کرده است. بر این بنیاد، نزدیکی و هماهنگی روش عرفانی و کلامی در اندیشة بهاء ولد، علی رغم تمایز و اختلاف ذاتی آنها قابل توجه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
357 - نقدِ نظریهزدگی: کاربست نادرست نظریهها با تأکید بر مقالات مربوط به آراء باختین
عیسی امنخانيپژوهش هایی که بر پایۀ یکی از نظریه های ادبی (فرمالیسم، ساختارگرایی، روایتشناسی، شالودهشکنی و...) صورت گرفته، با اقبال فراوانی از سوی پژوهشگران و جامعۀ دانشگاهی روبه رو شده است. این رشد تصاعدی، منتقدانی نیز داشته و دارد. هر یک از آنان به دلایلی، پذیرش و کاربست بی چون و چکیده کاملپژوهش هایی که بر پایۀ یکی از نظریه های ادبی (فرمالیسم، ساختارگرایی، روایتشناسی، شالودهشکنی و...) صورت گرفته، با اقبال فراوانی از سوی پژوهشگران و جامعۀ دانشگاهی روبه رو شده است. این رشد تصاعدی، منتقدانی نیز داشته و دارد. هر یک از آنان به دلایلی، پذیرش و کاربست بی چون و چرای این نظریه ها را نادرست دانسته، خواستار نگاهی انتقادی و آسیب شناسانه به این نظریهها همچنین مقالات و کتاب هایی هستند که بر پایۀ آنها انتشار یافته اند. مقالۀ حاضر نیز نگاهی انتقادی و آسیب شناسانه دارد به پژوهش هایی (مقالات) که بر اساس آرا و آثار «میخائیل باختین» (منطق مکالمه و بینامتنیت) نوشته و منتشر شده است. نتیجۀ این بررسی نشان می دهد که عمدۀ این مقالات ضعف-های اساسی و متعددی دارد که اصلی ترین آنها عبارتند از: بی توجهی به بسترها و پیشفرضهایی که این نظریه ها در آن بالیده اند، انتخاب نادرست نظریه ها (بینامتنیت به جای ساختارگرایی، بینامتنیت به جای نقد منابع، منطق مکالمه به جای تبارشناسی)، ساده سازی، تصادفی بودن ارتباط نظریه و متن، برخورد ارزش مدارانه و نادیده گرفتن واقعیت ها. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
358 - الهامبخشی شاعران شیراز (سعدی و حافظ) به اشعار روسی
مرضیه یحیی پور جان اله کریمی مطهردر این پژوهش ضمن معرفی شاعرانی مانند میخائیل آلکسئی یویچ کوزمین، ايگور واسيلييويچ سوريانين، دميتري باريسوويچ كِدرين و ايليا لِوُويچ سيلوينسكي که در اشعار خود از شاعران شیراز، سعدی و حافظ الهام گرفتهاند، به بررسی اشعار آنها با مضامین همسان ادبیات فارسی و اندیشه های شا چکیده کاملدر این پژوهش ضمن معرفی شاعرانی مانند میخائیل آلکسئی یویچ کوزمین، ايگور واسيلييويچ سوريانين، دميتري باريسوويچ كِدرين و ايليا لِوُويچ سيلوينسكي که در اشعار خود از شاعران شیراز، سعدی و حافظ الهام گرفتهاند، به بررسی اشعار آنها با مضامین همسان ادبیات فارسی و اندیشه های شاعران شیراز پرداخته شده است. هدف پژوهش، بررسی نوع نگاه شاعران روسی به آثار سعدی و حافظ و پاسخ به این پرسش است که شاعران روسی به چه بنمایههایی از شعر آنها توجه نشان داده اند. برای نمونه بازتاب مضامین اخلاقی چگونه بوده است؟ آیا علاوه بر اخلاقیات به سبک های ادبی هم توجه داشته اند؟ با توجه به اینکه برخی از شاعران روسی به سبک غزل سرایی شاعران ایرانی علاقه و توجه نشان دادهاند، آیا با اثرپذیری از شاعران فارسی به این سبک شعری روی آوردند و چه کسانی و تحت تأثیر چه شاعرانی از ایران به این سبک رجوع کردند؟ در مقاله به دوره ای که در آن بیشترین توجه به شاعران شیراز شده و همچنین به دلایل این گرایش پرداخته خواهد شد. شاعران پرآوازۀ سده-های نوزدهم و بیستم ادبیات روسی، توجهی خاص به اندیشه های شاعران شیراز داشتهاند. در بررسی های انجام شده روشن شد که نوع تأثیرگذاری و گرایش گوناگون بوده است. همچنین در این مقاله به بررسی دلایل علایق و گرایش شاعران روسی یادشده به اشعار شاعران شیراز (حافظ و سعدی) پرداخته می-شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
359 - بازخوانی آیین سوگ سیاوش و تعزیه امام حسین(ع) (بر مبنای تحلیل نگارههای مربوط به سوگ سیاوش در آسیای مرکزی و اثری از «حسین زندهرودی»)
کیوان شافعی انور خالندی مهدی قادرنژاداز مهمترین داستانهای سوگ در اساطیر ایران، سوگ سیاوش و آیین های همراه آن است. سرگذشت سیاوش در بسیاری از متون کهن ایرانی آمده و بخش مهمی از شاهنامه را نیز به خود اختصاص داده است. رد پای بسیاری از آیین های کهن در سوگ سیاوش قابل تشخیص است. مطالعه حاضر سعی دارد با بررسی آی چکیده کاملاز مهمترین داستانهای سوگ در اساطیر ایران، سوگ سیاوش و آیین های همراه آن است. سرگذشت سیاوش در بسیاری از متون کهن ایرانی آمده و بخش مهمی از شاهنامه را نیز به خود اختصاص داده است. رد پای بسیاری از آیین های کهن در سوگ سیاوش قابل تشخیص است. مطالعه حاضر سعی دارد با بررسی آیین سوگ سیاوش و مقایسه آن با روایت تعزیه امام حسین(ع)، به این نکته بپردازد که چگونه و چرا در تفکر اسطورهای ایرانی، شخصیتی زمینی به موجودی آسمانی و مثالی تبدیل می شود و این امر در آیین سوگ او و توسط سوگواران و اعمال آنها تکرار و بازتولید می شود. در کمبود منابع تاریخی مکتوب درباره فرهنگ و هنر ایران، یکی از مهم ترین شیوه ها در بازخوانی اسطوره و آیین، بهره گرفتن از منابع تصویری است. بدین منظور در مقاله حاضر ضمن بهره گیری از شاهنامه و متون تاریخی دیگر، از نگاره های سوگ به دست آمده از آسیای مرکزی و مقایسۀ آن با نقاشی ای از «حسین زنده رودی» استفاده شده است. مسئله اصلی این پژوهش پیگیری تداوم اسطوره سیاوش و نمادها و نشانههای آیینی آن در مراسم عزاداری امام حسین (ع) و چرایی این تداوم و همسانی نشانههای آیینی در دو مراسم مختلف است. بدین منظور به بازشناسی شباهتهای موجود در آیین سوگواری امام حسین(ع) و سوگ سیاوش در اثر زندهرودی با نگاهی به نگارههای مربوط به سوگ سیاوش در آسیای مرکزی پرداخته میشود. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که زنده رودي در اثرش در به تصویر کشیدن همة صحنه های سوگواری امام حسین(ع)، اگر چه در ظاهر گويي شهادت امام حسين(ع) را نشان مي دهد، اما به واقع به بازنمايي الگو و نمونه اي ازلي، يعني مرگ و شهادت و تکرار آيين ها و مراسم همراه آن در روزگاری تاریخی مي پردازد. بعلاوه شباهتهای زیادی از جمله رنگ سیاه، اسب سیاه، شیون و گریه بر پیکر قهرمان ـ شهید و ... میان سوگ سیاوش و عزاداری امام حسین (ع) وجود دارد. برای رسیدن به این نتایج با استفاده از منابع مکتوب و تصویری و البته اولویت دادن بر نوعی خوانش تصویری- شمایلشناسه به مطالعه این امر پرداخته شده است. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
360 - بررسی ارتباط ساختار و محتوا در فراداستان «میم عزیز»
نفیسه لیاقی مطلق محمد محمودیژانر فراداستان در ایران به جهت ماهیت آشنازدای آن، مورد اقبال فراوان است. اما حجم وسیعی از متونی که تحت عنوان فراداستان در ایران منتشر میشوند، تنها به فرم میپردازند، و از بازنمایی تجربههای پسامدرن تهیاند. رمان به مثابه رسانة بازتابدهندة جامعه باید با روح زمانة خود عج چکیده کاملژانر فراداستان در ایران به جهت ماهیت آشنازدای آن، مورد اقبال فراوان است. اما حجم وسیعی از متونی که تحت عنوان فراداستان در ایران منتشر میشوند، تنها به فرم میپردازند، و از بازنمایی تجربههای پسامدرن تهیاند. رمان به مثابه رسانة بازتابدهندة جامعه باید با روح زمانة خود عجین باشد تا معضلات زندگي معاصر و فرهنگ جامعه را هشیارانه بکاود؛ لذا شگردپردازیهای فراداستانی باید با دغدغههای پسامدرنیسم و مسائل مطرح در جامعة پسامدرن هماهنگ باشد تا قالب و محتوا در تأیید و تقویت یکدیگر متنی تأثیرگذار خلق کنند. در اين مقاله ابتدا مروری بر فراداستان و مهمترين مؤلفههاي آن بر مبنای دیدگاههای نظریهپردازان فراداستان صورت گرفته است، سپس مؤلفههای فراداستان در رمان «میم عزیز» بررسی و تحلیل شده است. در ادامه، محتوای پسامدرنیستی رمان نیز تشریح شده است. بررسیهای مقاله نشان میدهد که این رمان به لحاظ درآمیختن دو مقولة نقد ادبی و داستانپردازی، ایجاد عدم قطعیت، محتوای وجودشناسانه، برجستگی زبانی و همینطور پرداختن به مفهوم خانوادة پسامدرنیستی به خوبی توانسته مضمون و محتوا را با ساختار و فرم داستان هماهنگ کند. در «میم عزیز»، شکلهای متنوع خانواده به تصویر کشیده شدهاند تا مفهوم خانوادة هستهای که پیشتر در مدرنیسم به عنوان تنها شکل بهنجار خانواده مطرح شده بود، نسبی گردیده و بینظمی و آشفتگی خانوادهها در جامعة معاصر نمایانده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
361 - اسطورة همزادان در داستانهای «بوف کور» و «پیکر فرهاد»
عاطفه موسی پور فاطمه کاسیباور به همزاد، همواره در فرهنگها و افسانههای ملل مختلف وجود داشته است. در ادبیات غرب، اسطورة همزاد تعابیری روانشناختی به خود گرفته است. در ایران صادق هدایت با تأثیرپذیری از آثار غربی، به اسطورة همزاد در آثار خود توجه داشت. در بوف کور وجود شخصیتهایی با هویت یکسان، نما چکیده کاملباور به همزاد، همواره در فرهنگها و افسانههای ملل مختلف وجود داشته است. در ادبیات غرب، اسطورة همزاد تعابیری روانشناختی به خود گرفته است. در ایران صادق هدایت با تأثیرپذیری از آثار غربی، به اسطورة همزاد در آثار خود توجه داشت. در بوف کور وجود شخصیتهایی با هویت یکسان، نمایانگر تعدّد همزاد یک فرد است که نتیجة این شباهتها، عدم تفاوت و نیز ایستایی جامعه در قرون مختلف است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکردِ نوی صادق هدایت و عباس معروفی به همزاد با عنوان «همزادان» در بوف کور و پیکر فرهاد صورت گرفته است. ما در هر دو رمان با روشی تحلیلی، اسطورة همزادان را بررسی کردهایم و بر آن بودیم تا منشأ و نتایج این اندیشه را روشن سازیم؛ بنابراین در آغاز این پژوهش به ریشة همزادان در اسطورهها و افسانههای کهن و اندیشة «اتو رنک» اشاره کردهایم و سپس به پیامد پدیدة همزادان یعنی عدم تحول تاریخی پرداختهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
362 - نقد ترجمۀ محمد الفراتی از اشعار حافظ (بررسی موردی دو غزل 454 و 486)
فاطمه سرپرست محسن سیفی عباس اقبالي رضا شجريترجمه به عنوان حلقۀ اتصال ميان دو زبان و فرهنگ، سبب تقویت پیوند بین دو زبان پارسي و عربي و تعامل فرهنگی آنان شده است. سروده های شاعران فارسی همواره مورد توجه مترجمان عربزبان بوده است. محمد الفراتی (1880-1978م)، شاعر سوری، یکی از مترجمان معاصر عرب است که با زبان شعر به چکیده کاملترجمه به عنوان حلقۀ اتصال ميان دو زبان و فرهنگ، سبب تقویت پیوند بین دو زبان پارسي و عربي و تعامل فرهنگی آنان شده است. سروده های شاعران فارسی همواره مورد توجه مترجمان عربزبان بوده است. محمد الفراتی (1880-1978م)، شاعر سوری، یکی از مترجمان معاصر عرب است که با زبان شعر به ترجمۀ غزلیات حافظ پرداخته است. در این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ترجمههای فراتی از دو غزل حافظ پرداخته و بر اساس نظریۀ دریافت نشان دادهایم که مترجم، با وجود آشنایی با زبان فارسی، گاه در فهم و دریافت اشعار کنایی و ایهاموار به خطا رفته است و در نتیجه، در دریافت و انتقالِ پیامِ زبانِ مبدأ به مخاطبان موفق نبوده است. البته ترجمۀ وی با وجود کاستیهایی که ناشی از درنیافتن مقصودِ حافظ بوده، بسیار زیباست و تلاش کرده تا در موسیقی بیرونی (وزن و نظام قافیهبندی) نیز بازآفرینی خود را به زبان شعری حافظ نزدیک کند. همچنین معلوم شد که وی در دریافتِ مفهوم اشعارِ فاقد تعابیر عارفانه تاحدودی موفقتر از اشعار عرفانی بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
363 - نقش «بهگزینی واژگان» در کمالِ هندسیِ شعرِ امروز
محمد رضا روزبهاساساً کشف ظرفیتهای معنایی، موسیقایی و زیباشناختی کلمات و کاربرد هوشمندانه آنها در بافت نحوی کلام، معیاری برای سنجش میزان انتظام و انضباط ذهنی شاعر است. در این مقاله، به شیوة تحلیلی- توصیفی و بر مبنای روش نقد فرمالیستی، دربارة نقش «بهگزینی واژگان» در کمالبخشی به هندس چکیده کاملاساساً کشف ظرفیتهای معنایی، موسیقایی و زیباشناختی کلمات و کاربرد هوشمندانه آنها در بافت نحوی کلام، معیاری برای سنجش میزان انتظام و انضباط ذهنی شاعر است. در این مقاله، به شیوة تحلیلی- توصیفی و بر مبنای روش نقد فرمالیستی، دربارة نقش «بهگزینی واژگان» در کمالبخشی به هندسه و هارمونیِ سرودههای شاعران برجسته معاصر بحث و بررسی شده است. پژوهش حاضر حاوی این دستاورد است که مهمترین کارکردهای زیباشناختی بهگزینی واژگان در شعر معاصران عبارتند از: فضاسازی، ایجاد هارمونی و هندسه در بافت کلام، ایجاد تناسبات و تداعیهای چندلایة لفظی و معنایی، و نقش القاگری. از این رهگذر، بهگزینی کلمات به استحکام ساخت و بافت درونی شعر میانجامد و نظام هنری و هندسی شعر به کمال میگراید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
364 - گفتمانهای رایج روزگار سهروردی و برساخت روایی مونسالعشاق
غلامرضا شمسی پارسا یعقوبی جنبه سراییشیخ اشراق اندیشههای حکمای شرق و غرب عالم را به هم ترکیب کرد و حاصل از این ترکیب را خمیرة ازلی نام نهاد. او در یکی از رسالات رمزی خود با نام مونسالعشاق یا فی حقیقة العشق، نام موجودات صادر از عقل اول را تغییر داده و با نام شخصیتها و رخدادهای داستان عاشقانه -عارفانه ی چکیده کاملشیخ اشراق اندیشههای حکمای شرق و غرب عالم را به هم ترکیب کرد و حاصل از این ترکیب را خمیرة ازلی نام نهاد. او در یکی از رسالات رمزی خود با نام مونسالعشاق یا فی حقیقة العشق، نام موجودات صادر از عقل اول را تغییر داده و با نام شخصیتها و رخدادهای داستان عاشقانه -عارفانه یوسف و زلیخا درآمیخته است. محقّقان با تأثر از نگاه اشراقی شیخ به تحلیل فلسفی- عرفانی این روایت پرداختهاند، بیآنکه به جنبههای سیاسی و اجتماعی مندرج در ژرفساخت این اثر توجه نشان دهند. رخدادهای اجتماعی و سیاسی و بهطور کلّی بافت موقعیّت و متن، فرض وجود اندیشههای سیاسی و ایدئولوژیک شیخ را در آثار او و از جمله در این اثر تقویت میکند. تحلیل این قصّه با روش تحلیل انتقادی گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین نشان میدهد که سهروردی در این قصّه، سه گفتمان اصلی رایج در عصر خود را که در متون عرفانی با اصطلاحات «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» تجلّی یافتهاند، توصیف و نقد کرده است و با انتخاب شخصیتها، مکانها، همآییها، تضادّ معانی و جنبههای استعاری و رمزی، گفتمان گروه دوم را بر دو گروه دیگر تفوّق میبخشد. گفتمان گروه دوم رمزی از تعلق گفتمانی خود او است که غالب کردارها و گفتارهایش در قالب شخصیت مثالی عشق و شخصیت تاریخی زلیخا پدیدار شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
365 - وضعیت نگارش فارسی در وبسایتهای پربینندۀ کشور از منظر اصول ویرایش فنّی
وحید خلیلی اردلی محمد حکیمآذر اصغر رضاپوریانفضای مجازی و اینترنت بهخاطر ارتباط گسترده با کاربران و تولید نوشتار فراوان به عرصۀ بروز مشکلاتی برای خط و زبان ملّتها، ازجمله خط و زبان فارسی تبدیل شدهاست. برای بهدستآوردن آمار و اطلاعاتی دقیق از وضعیت توانایی نگارش فارسی در هرکدام از بسترهای فضای مجازی (وب، دسکتا چکیده کاملفضای مجازی و اینترنت بهخاطر ارتباط گسترده با کاربران و تولید نوشتار فراوان به عرصۀ بروز مشکلاتی برای خط و زبان ملّتها، ازجمله خط و زبان فارسی تبدیل شدهاست. برای بهدستآوردن آمار و اطلاعاتی دقیق از وضعیت توانایی نگارش فارسی در هرکدام از بسترهای فضای مجازی (وب، دسکتاپ و موبایل) پژوهش و پیمایش چندانی انجام نشده است. در این پژوهش از طریق روشهای نمونهگیری غیراحتمالی مبتنی بر هدف، حدود هشتهزار جمله از پنجاه پایگاه پربینندۀ کشور در ده موضوع جداگانه، مطالعه و بررسی شد و میزان انحراف آنها از نوشتار معیار فارسی، ارزیابی و بسامد اشتباهات شاخصهای ویرایش فنّی مشخص شد که بهترتیب عبارتند از: دستور خط و هماهنگی در رعایت آن (39درصد)، نشانهگذاریها (30درصد)، استقلال واژه (22درصد)، فاصلهگذاریها (6درصد)، عددنويسي (2درصد) و حروفچینی یا غلط تايپي (1درصد). درنهایت برای کمک به بهبود درستنویسی در فضای مجازی راهکارها و پیشنهادهایی ارائه شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
366 - تحلیل ریختشناختی قصّة سلیمان(ع) در ترجمة تفسیر طبری
مرتضی حیدریدر پژوهش حاضر قصّة سلیمان(ع) که از شناخته شده ترین قصّههای دینی در جهان است و در ترجمة تفسیر کهن طبری هم روایت شده، بر پایة نظریّة ریختشناسی «پراپ» ارزیابی شده است. در این قصّه، شمارگان شخصیت ها و خویش کاری های آنها با چارچوب نظریّة پراپ و تبصره های نظریّة او، همخوانی چکیده کاملدر پژوهش حاضر قصّة سلیمان(ع) که از شناخته شده ترین قصّههای دینی در جهان است و در ترجمة تفسیر کهن طبری هم روایت شده، بر پایة نظریّة ریختشناسی «پراپ» ارزیابی شده است. در این قصّه، شمارگان شخصیت ها و خویش کاری های آنها با چارچوب نظریّة پراپ و تبصره های نظریّة او، همخوانی بسیار نزدیکی داشته و هر سه حرکت قصّه، حرکت هایی از گونة نخست الگوهای حرکتی شش گانة پراپ را نمایش داده اند. از آنجا که نظریّة پراپ بر پایة مقایسة ساختار قصّه های پریان روسی سامان پذیرفته و به شاخ و برگ های کمّیت زای قصّه ها چندان توجّهی نداشته، در مطالعة قصّه ای از ردة قصّه های قرآنی نیز سودمند واقع شده است. حوادثی که در قصّة سلیمان(ع) اتّفاق افتاده، بسیار مشابه حوادث قصّههای پریان است و نویسنده را بر آن داشته تا دادوستد های تاریخی میان این دو قصه را نتیجه گیری کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
367 - مباحث کلامی توحید در مثنویهای عطار
فریده محسنی هنجنی احمد خاتمیادبیات عرفانی همواره با رمز و راز همراه بوده است؛ درک مفاهیم، تعابیر، اصطلاحات و مضامین مندرج در شعر و نثر عرفانی از جمله اصطلاحات و مضامین کلامی که با نمادها و تمثیلهای خاص آمیخته شده، هیچ گاه به سادگی ممکن نبوده است. آثار ارکان ادب عرفانی در عین سادگی سؤالات عمیقی ر چکیده کاملادبیات عرفانی همواره با رمز و راز همراه بوده است؛ درک مفاهیم، تعابیر، اصطلاحات و مضامین مندرج در شعر و نثر عرفانی از جمله اصطلاحات و مضامین کلامی که با نمادها و تمثیلهای خاص آمیخته شده، هیچ گاه به سادگی ممکن نبوده است. آثار ارکان ادب عرفانی در عین سادگی سؤالات عمیقی را در ذهن میآفریند که پاسخ به آنها نیاز به درک درست دیدگاههای عرفانی، مذهبی و کلامی مؤلفان دارد. عطار از جمله شعرای عارفی است که در تمامی آثار خود بسیاری از دیدگاههای اعتقادی و دینی خود را با ذوق عارفانه آمیخته است. این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی و با این فرض که اندیشههای عرفانی عطار آمیخته با اندیشههای کلامی اوست سعی دارد تأثیر مذاهب کلامی مختلف را بر مبانی فکری و عرفانی آثار عطار در بحث توحید بر پایه چهار مثنوی مشهور او بررسی کند. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که نفوذ مباحث کلامی درآثار بررسی شده به حدی است که بررسی آثارعطار بدون آگاهی از دیدگاههای کلامی او ناتمام خواهد بود؛ هرچند اصرار بر انتساب عطار به یکی از مذاهب کلامی نیزراه به جایی نمیبرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
368 - شیوه های تخلّص به مدح و ملاکهای نقد آن در قصیده
زهره احمدی پور اناریتخلّص در قصیده به معنی گریز زدن از مقدمه به متن اصلی است. تخلّص از خش های مهم قصیده به شمار میرود و از کاربرد ادبی آن در بلاغت با عنوان «حسن تخلّص» یاد شده است. قصیده سرایان نیز از اهمیّت آن آگاه بوده، در گریز به مدح از شیوه های متعدّد و متنوّع ادبی بهره برده اند. د چکیده کاملتخلّص در قصیده به معنی گریز زدن از مقدمه به متن اصلی است. تخلّص از خش های مهم قصیده به شمار میرود و از کاربرد ادبی آن در بلاغت با عنوان «حسن تخلّص» یاد شده است. قصیده سرایان نیز از اهمیّت آن آگاه بوده، در گریز به مدح از شیوه های متعدّد و متنوّع ادبی بهره برده اند. در این تحقیق ابتدا با بررسی کامل اشعار قصیده سرایان برجسته قرن 5 و 6 از جمله فرخی سیستانی، عنصری، منوچهری و انوری و با توجه به قصاید دیگر قصیده سرایان برجسته ادب فارسی، شیوه های تخلص به مدح معرفی شده تا روشن گردد که قصیده-سرایان با چه شگردهایی مقدمه را به مدح پیوند زده اند. همچنین ملاک های نقد تخلّص به مدح، در کتب بلاغت بررسی شده تا روشن گردد دیدگاه بلاغیون دربارۀ نقد تخلص به مدح چه بوده است. نتیجۀ این تحقیق که به شیوه تحلیل و توصیف انجام شده است، نشان داد که علمای بلاغت در نقد تخلّص قصیده، به حفظ شأن و مقام ممدوح، مناعت طبع شاعر و بلاغت کلام، به ویژه انسجام سخن، توجه فراوان داشتهاند. مهم ترین شیوه های تخلّص به مدح نیز بهره گیری از صنعت های بیانی از جمله تشبیه و حسن تعلیل و امکانات روایی به ویژه فضاسازی بوده است. همچنین معلوم شد که موضوع مقدمه در کیفیت تخلص به مدح مؤثر است؛ چنان که قصایدی که با شکوه و شکایت شروع شده اند تخلّص به مدح آن جلوه ای ندارد و اغلب با تقاضا و خواهش به مدح انجامیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
369 - معرفی و تحلیل پیشینه نسخه تَنکلوشای1074ه.ق.
محمود طاووسی مینو اسعدی زهراییچنانکه از منابع کهن دریافت می شود، تنکلوشا از جمله قدیمی ترین آثار مربوط به تنجیم است که بر اساس نجوم ایرانی و با عنایت به حکایات زمان اولیه تألیف خود یعنی دوره ساسانی سامان یافته است. ادبیات تنجیمی چنین حکایت میکند که تنکلوشا پس از سامان در ایران به فارسی میانه، به ز چکیده کاملچنانکه از منابع کهن دریافت می شود، تنکلوشا از جمله قدیمی ترین آثار مربوط به تنجیم است که بر اساس نجوم ایرانی و با عنایت به حکایات زمان اولیه تألیف خود یعنی دوره ساسانی سامان یافته است. ادبیات تنجیمی چنین حکایت میکند که تنکلوشا پس از سامان در ایران به فارسی میانه، به زبان سریانی، و سپس در دوره اسلامی به عربی ترجمه شده است. این اثر منبع اطلاع بسیاری از ادبیات تنجیمی بعد از خود بوده است، اما از ترجمه سریانی آن اثری نیست، ولی از ترجمههای عربی و نیز ترجمه فارسی آن نسخههایی در دست است و تنکلوشای 1074ه.ق. نمونه ای از ترجمه فارسی آن نسخه است. نسخه تنکلوشای 1074ه.ق. به فرمان پادشاه وقت و به قلم نستعلیق «محمد تقی بن حاجی محمد مشهدی» بازنویسی شده است. موضوع نسخه شرح و پیشگویی طالع در سیصد و شصت درجه بروج است. ویژگی منحصر به فرد نسخه که آن را از سایر نسخههای پیش و پس از آن متمایز مینماید، نگارههای آن است. در حقیقت نگارهها تفسیری بصری از متنهای پیشگویی هستند. جز در دیگر نسخهها جز در شیوه خوشنویسی و تاریخ کتابت تفاوت چندانی با هم ندارند. مقاله دو هدف را دنبال مینماید: ابتدا به این پرسش پاسخ میدهد که آیا تنکلوشای 1074ه.ق. یگانه نسخه نگاره دار بوده است یا خیر. توصیف تنکلوشای مصوّر در اشعار دو شاعر سده ششم هجری یعنی خاقانی و نظامی، سابقه تنکلوشای مصوّر سده یازدهم هجری را تا سده ششم هجری به عقب برمی-گرداند و یگانه بودن آن را رد میکند. از سوی دیگر در منابع تاریخی سابقه تنکلوشا را از پیش از اسلام دانستهاند. هدف اصلی مقاله آگاهی از پیشینه کتاب و پاسخ به این پرسش است که تنکلوشا بیانگر باورهای کدام قوم است. استناد به منابع کهن بیرونی و تمرکز در برخی عناصر موجود در متن تنکلوشای1074ه.ق. و تجلّی آن در نگارهها نهایتاً ما را به باورهای کیش صابی میرساند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
370 - مواجهه با «دیگری» در هجویات انوری
رضا زرینکمر مرتضی محسنیمواجهه با «دیگری» از مسائل اساسی انسان در زندگی اجتماعی است. کیفیت این مواجهه، پیوندی مستقیم با کیفیت زندگی دارد. نوع کنش در مواجهه با «دیگری»، انتخاب میان خشونت یا مداراست. این پژوهش با بررسی رویکرد یکی از بزرگترین شاعران تاریخ ادبیات فارسی به این موضوع، در پی مطالعة چکیده کاملمواجهه با «دیگری» از مسائل اساسی انسان در زندگی اجتماعی است. کیفیت این مواجهه، پیوندی مستقیم با کیفیت زندگی دارد. نوع کنش در مواجهه با «دیگری»، انتخاب میان خشونت یا مداراست. این پژوهش با بررسی رویکرد یکی از بزرگترین شاعران تاریخ ادبیات فارسی به این موضوع، در پی مطالعة اوصاف مواجهه با «دیگری» در سنت ادبیات هجوی فارسی است. هجویات انوری از مهم-ترین منابع شناخت شخصیت و نگاه او است. در هجویات برخلاف قصیده یا غزل، شاعر آزادی بیان بیشتری دارد و می توان از خلال مطالعة این گونة ادبی، با هویت و جهان شاعر بیشتر آشنا شد. در این پژوهش با مطالعه و بررسی هجویات انوری، کوشش شده است تا نحوة مواجهة او با «دیگری» بررسی شود. در این بررسی با مطالعة مؤلفه های این مواجهه، نسبت شاعر با مدارا یا خشونت آشکار می شود. این پژوهش نشان میدهد که هجویات انوری، مواجهة خشن با «دیگری» است و این شیوه فاصله ای بعید با مدارا و پذیرش «دیگری» دارد. خشونت زبانی به عادی سازی خشونت در مناسبات اجتماعی در مواجهه با «دیگری» می انجامد و فضا را برای انواع خشن تر حذف و طرد فراهم می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
371 - بازنمایی تنازع سرزمین مادری و سرزمین دیگری در ادبیات داستانی مهاجرت
سیده نرگس رضاییپدید آمدن تنازعات فرهنگی و هویتی یکی از پیامدهای مهاجرت است. تفاوتهای فرهنگی میان دو سرزمین، سبب بروز جدالهای فرهنگی میشود. در مهاجرتها، رابطه فرهنگی و هویتی فرزندان و پدر و مادر، شکلهای گوناگون دارد و جامعهشناسان نیز نظریههایی را درباره وضعیت فرهنگپذیری و گسست ف چکیده کاملپدید آمدن تنازعات فرهنگی و هویتی یکی از پیامدهای مهاجرت است. تفاوتهای فرهنگی میان دو سرزمین، سبب بروز جدالهای فرهنگی میشود. در مهاجرتها، رابطه فرهنگی و هویتی فرزندان و پدر و مادر، شکلهای گوناگون دارد و جامعهشناسان نیز نظریههایی را درباره وضعیت فرهنگپذیری و گسست فرهنگی مهاجران در جامعه میزبان بیان کرده اند. ادبیات داستانی، زمینه طرحِ اَشکال و پیامدهای متنوع تنازعات فرهنگیِ مهاجرت است. این مقاله بر پایه نظریههای جامعه شناختی درباره مفاهیمی نظیر ادغام، انطباق، همانندی و جدایی، سه داستان «مرغ عشق»، «بزرگراه» و «چه کسی باور میکند رستم» را بررسی کرده است. در داستان مرغ عشق، چالش و جدالِ میان دو نسل به مقاومت و رویارویی بی سرانجام نسل اول و نسل دوم میانجامد و فرهنگپذیری آنها را با مشکل مواجه میکند. در داستان «بزرگراه»، مهاجر از فرهنگ و هویت سرزمین مادری جدا شده، سعی میکند با گزینش راهبرد همانندی و ادغام به جامعه میزبان بپیوندد؛ اما گذشته او را رها نمیکند؛ او در وضعیتی آستانه ای و چالش بین دو فرهنگ قرار میگیرد و باید به پاسخ این پرسشها برسد که «آیا ارزش دارد فرهنگ نیاکان را حفظ کرد؟» و «آیا حفظ روابط با دیگر گروه ها ارزشمند است؟». در رمان چه کسی باور میکند رستم، فرزند خانواده با انتخاب الگوی همانند شدن از رفتار و کردار مادر تبعیت نمیکند و رفتار خود را بر اساس ارزش ها و هنجارهای سرزمین میزبان شکل میدهد. مادر که علاقه مند به فرهنگ سرزمین مادری و بی توجه به فرهنگ میزبان است، از کنش متقابل با سرزمین میزبان یا فرهنگ دیگری پرهیز می کند و با انتخاب راهبرد جدایی، به جدال میان خود و فرزند دامن میزند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
372 - تحلیل کارکرد «تمثیل داستانی» در پیرنگ داستان کوتاه
لیلا رضایی عباس جاهدجاهتمثیل، یکی از فنون بلاغی است که کارکردهای معنایی آن مورد توجه بسیاری از ادیبان قرار گرفته است. از میان انواع تمثیل، نوع داستانی آن که ساختاری روایی دارد، کاربردی وسیع در متون ادبی کلاسیک و معاصر فارسی داشته است. داستان معاصر نیز همانند شعر در موارد بسیاری از کارکردهای م چکیده کاملتمثیل، یکی از فنون بلاغی است که کارکردهای معنایی آن مورد توجه بسیاری از ادیبان قرار گرفته است. از میان انواع تمثیل، نوع داستانی آن که ساختاری روایی دارد، کاربردی وسیع در متون ادبی کلاسیک و معاصر فارسی داشته است. داستان معاصر نیز همانند شعر در موارد بسیاری از کارکردهای معنایی تمثیل بهره برده است. بررسی تمثیلهای داستانی به کار رفته در داستانهای کوتاه مدرن نشان میدهد که برخی از نویسندگان، این آرایه را در کارکردی متفاوت از نوع معنایی آن به کار برده و در بخش ساختاری داستان نیز از آن بهره گرفته-اند. به هدف بررسی این کارکرد، پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن آرای «برایان ریچاردسون» دربارۀ تأثیر ساختاری ابزار بلاغی در داستان مدرن، به تحلیل سه داستان کوتاه فارسی («مهدی»، «دوزیستان» و «قصه و غصه») پرداخته و نشان داده است که تمثیل داستانی میتواند علاوه بر کارکرد محتوایی، در ساختار پیرنگ داستان کوتاه مدرن نیز مؤثر واقع شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
373 - تفسیری هگلی از نخستین مانیفستهای ادبی درباره داستان و رمان در ایران (1250-1300)
فرامرز خجسته یاسر فراشاهی نژاد مجید پویاناز نخستین اظهارنظرهای «آخوندزاده» تا مقدمه «جمالزاده» بر کتاب «یکی بود یکی نبود»، یعنی در یک دورۀ تقریباً پنجاهساله، با مجموعۀ معدودی از گفتارهای پراکنده دربارۀ داستان و رمان مواجهیم، که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. این گفتارهای پراکنده را میتوان نخستین چکیده کاملاز نخستین اظهارنظرهای «آخوندزاده» تا مقدمه «جمالزاده» بر کتاب «یکی بود یکی نبود»، یعنی در یک دورۀ تقریباً پنجاهساله، با مجموعۀ معدودی از گفتارهای پراکنده دربارۀ داستان و رمان مواجهیم، که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. این گفتارهای پراکنده را میتوان نخستین مانیفست-های ادبی دربارۀ داستان و رمان به شمار آورد. در این نقد و نظرها، مباحثی یافت میشود که میتوان آن را به عنوان نقاط مشترک نویسندگان و منتقدان این عصر به حساب آورد. اخلاقگرایی، واقعگرایی و سودبخشی رمان، سه فصل مشترک تمام این پاره گفتارهاست. شرایط تاریخی و تحولات اجتماعی عصر مشروطه، فضایی را مهیا ساخته بود که در آن تنها ادبیات متعهد میتوانست به حیات خود ادامه دهد. نخستین رمانها و نخستین نقد و نظریههای رمان در ایران، در چنین شرایطی شکل گرفت و به ناگزیر هدفمندی داستان و رمان در اولویت قرار گرفت. از همینرو در این مقاله بر آنیم تا نخستین نقد و نظرها دربارۀ داستان و رمان در ایران را با تکیه بر دیدگاههای زیباییشناسانۀ هگل تفسیر و تحلیل کنیم. هگل و هگلیها، محتوای ادبی را مهمتر از فرم ادبی می-دانستند و بر هدفمندی و سودبخشی رمان تکیه داشتند. در پژوهش حاضر مشخص شد که نخستین نقدها در ایران، تا حد زیادی با زیباییشناسی هگلی انطباق دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
374 - تحلیل جلوههای مقاومت در ادبیات عامیانة کشورهای فارسیزبان
رضا چهرقانیهر چند نظریه پردازی دربارۀ ادبیات مقاومت سابقه چندانی ندارد و از اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم میلادی فراتر نمی رود، مروری بر ادبیات ملل مختلف نشان می دهد که مضامین پایداری همواره در ادبیات رسمی و عامیانة بسیاری از اقوام و ملتها حضور داشته است. علی رغم این سابقه چکیده کاملهر چند نظریه پردازی دربارۀ ادبیات مقاومت سابقه چندانی ندارد و از اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم میلادی فراتر نمی رود، مروری بر ادبیات ملل مختلف نشان می دهد که مضامین پایداری همواره در ادبیات رسمی و عامیانة بسیاری از اقوام و ملتها حضور داشته است. علی رغم این سابقه و پیشینة تاریخی، تاکنون پژوهش جامع، جدّی و مستقلّی برای بررسی درون مایه های مقاومت در ادبیات شفاهی ملل مسلمان صورت نگرفته و این موضوع حتّی در سال های اخیر که پژوهش دربارۀ ادبیات پایداری رونق و رواجی دارد، مغفول مانده است. بنا بر ضرورت یادشده، این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی کوشیده است، مقولة پایداری را در ادبیات عامیانة سه کشورِ فارسی زبانِ ایران، تاجیکستان و افغانستان- که حکومت های خودکامه و جنگ های خانگی و خارجی بسیاری را تجربه کرده اند- بررسی نماید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی، شعر مقاومت در دامان شعر عامیانه متولّد شده و ادبیات عامّه که به دلیل گستردگی دایرة مخاطبان و نفوذ در توده های مردم با غایت های شعر مقاومت سازگاری زیادی دارد، در همة دوره ها یکی از بسترهای اصلی تولید مضامین مقاومت بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
375 - تحلیل فراوانی انواع ادبی در ادبیات مکتبخانهای ایران
صائمه خراسانی رضا حیدری نوریادبیات عامه، بخشی از فرهنگ مردم است که تخیل، احساسات، آرزوها و اندیشههای آنان را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکند و نشان دهنده معیارهای اخلاقی و زیباشناسی هر دوره از زندگی اقوام است. اساساً شناخت و بررسی ویژگیهای ادبی جوامع در گذار از تاریخ، بدون شناخت و بررسی ا چکیده کاملادبیات عامه، بخشی از فرهنگ مردم است که تخیل، احساسات، آرزوها و اندیشههای آنان را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکند و نشان دهنده معیارهای اخلاقی و زیباشناسی هر دوره از زندگی اقوام است. اساساً شناخت و بررسی ویژگیهای ادبی جوامع در گذار از تاریخ، بدون شناخت و بررسی ادبیات عامه، دشوار یا ناممکن است. از این رو پژوهش در گنجینه غنی ادبیات عامه و شفاهی ایران و بررسی ویژگیهای آن، اهمیت خاصی دارد. این پژوهش به منظور طبقهبندی آثار مطرح مکتب خانهای و عامه ایران در گروههای محدود و مشخص از نظر محتوا و مضمون و تعیین نوع ادبی آنها صورت گرفته است. برای تعیین نوع ادبی هر اثر از هفتاد داستان کتاب «ادبیات مکتب خانهای» نوشته حسن ذوالفقاری و محبوبه حیدری، هر یک از داستانها از جنبه سه متغیر محتوا و مضمون، لحن و شیوه ارائه بررسی شده است و این نتیجه حاصل گردیده که ادبیات مکتب خانهای بیشتر تحت تأثیر نوع ادب تعلیمی بوده است و انواع حماسی و غنایی داستانهای عامه از فراوانی نسبتاً همسانی برخوردارند. همچنین در این پژوهش، نقش هر یک از زیرعامل ها در این اثرگذاری به تفکیک بیان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
376 - مقایسه الگوی وزن در غزل معاصر و الگوی خانلری از وزن غزل فارسی
محمد مرادییکی از جنبههای اصلی تحول غزل معاصر، تغییر نسبی دایره عروضی و ورود وزنهای تازه به این قالب است. با این حال در پژوهشها، تنها به بررسی وزنهای تازۀ برخی از شاعران بسنده شده و الگوی وزنی غزل معاصر استخراج و تحلیل نشده است. در این مقاله به روش تحلیلی- تطبیقی، ابتدا وزن بی چکیده کاملیکی از جنبههای اصلی تحول غزل معاصر، تغییر نسبی دایره عروضی و ورود وزنهای تازه به این قالب است. با این حال در پژوهشها، تنها به بررسی وزنهای تازۀ برخی از شاعران بسنده شده و الگوی وزنی غزل معاصر استخراج و تحلیل نشده است. در این مقاله به روش تحلیلی- تطبیقی، ابتدا وزن بیش از 2500 غزل از ده شاعر برجستۀ معاصر استخراج و با الگوی خانلری از وزنهای غزل مقایسه شده است. همچنین میزان سنتگرایی شاعران در پیروی از الگوی وزن کهن و نوآوری آنان در استفاده از وزنهای تازه، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج نشان میدهد که از میان بیست وزن اصلی غزل، سیزده وزن همچنان از وزنهای اصلیاند و وزنهایی دیگر به این الگو اضافه شده است؛ هر چند بسامد سرودن غزل بر اساس الگوی خانلری، در کل پانزده درصد کمتر از معدل غزل فارسی است. همچنین در غزل معاصر از وزنهای کوتاه کاسته و بر وزنهای متوسط، بلند و دولختی افزوده شده است. البته وزنهای متوسط، بیشترین بسامد را در غزل معاصر دارد. از شاعران معاصر، بهبهانی و منزوی بیشترین نوآوری و الگوشکنی را در وزن غزل داشتهاند و عارف قزوینی، رهی معیری، شهریار و مردانی، بیشترین انطباق را با سنتهای عروضی نشان دادهاند و محمدعلی بهمنی، عماد خراسانی، فرخی یزدی و ابتهاج، در حد فاصل نوآوری و سنت قرار گرفتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
377 - ایزدبانوان اساطیری در قصههای عامیانه
سارا چالاکبرخی از قصه های عامیانه، خاستگاهی اسطوره ای دارند. در این قبیل قصه ها، شخصیت ها و وقایع بر مبنای یک اسطوره و باور کهن شکل گرفته اند. یکی از این اسطوره ها، ایزدبانوان هستند. تقدّس، اهمیّت و ویژگی های گوناگون آنها، این توان و ظرفیت را دارد که درون مایه های قابل توجه و رنگ چکیده کاملبرخی از قصه های عامیانه، خاستگاهی اسطوره ای دارند. در این قبیل قصه ها، شخصیت ها و وقایع بر مبنای یک اسطوره و باور کهن شکل گرفته اند. یکی از این اسطوره ها، ایزدبانوان هستند. تقدّس، اهمیّت و ویژگی های گوناگون آنها، این توان و ظرفیت را دارد که درون مایه های قابل توجه و رنگارنگی در افسانه ها بیافریند. روش تحقیق در این مقاله، شیوۀ توصیفی - تحلیلی است. نخست، شخصیت اساطیری ایزدبانو ذیل این سه عنوان معرفی شده است: 1- ایزدبانو بزرگ مادر 2- همسر ایزد شهیدشونده 3- آناهیتا. سپس تأثیر و بازتاب آنها در قصه ها واکاوی شده است. برای این منظور، مجموعه «قصه های عامیانه فارسی» گردآوردۀ سید ابوالقاسم انجوی شیرازی و کتاب «افسانه های آذربایجان» از صمد بهرنگی بررسی و تحلیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
378 - شگردهای فانتزیسازی در داستانهای «محمدرضا شمس»
رضا صادقی شهپر زهره بهنام خوفانتزی انواع گونا گونی چون فانتزی پری وار، تمثیلی، واقع گرا، فلسفی، گروتسک و... دارد و از یک منظر به فانتزی عام و فانتزی نو و از منظری دیگر به فانتزی فرودین و فرازین تقسیم می شود. می توان گفت وجه تمایز انواع فانتزی ها در نوع تخیل موجود در آن هاست، اما آنچه در همه آن ها چکیده کاملفانتزی انواع گونا گونی چون فانتزی پری وار، تمثیلی، واقع گرا، فلسفی، گروتسک و... دارد و از یک منظر به فانتزی عام و فانتزی نو و از منظری دیگر به فانتزی فرودین و فرازین تقسیم می شود. می توان گفت وجه تمایز انواع فانتزی ها در نوع تخیل موجود در آن هاست، اما آنچه در همه آن ها مشترک است آفریدن دنیایی تخیلی و فراواقعی است. خلق این دنیای تخیلی و فانتاستیک از طریق شگردهایی صورت می گیرد که البته در همه آثار فانتزی، ثابت و از پیش شناخته شده نیست بلکه از طریق بررسی های مختلف می توان به آن ها پی برد. نگارندگان در این پژوهش با بررسی چهار داستان از محمدرضا شمس، یازده شگرد فانتزی ساز را مشخص کردهاند که برخی از آن ها در مقایسه با پژوهش های پیشین تازگی دارند؛ مانند انتخاب راوی و قهرمان دیوانه نما، زمان پریشی، عینیت بخشیدن به مثل ها و نفرینها و دعاها، استفاده از کهن الگوها و شخصیت های جادویی قصه های کهن، بنا نهادن داستان بر پایة ضرب المثل ها و فرهنگ عامه، و جان بخشی به مردگان و برانگیختن عالم اموات. از حیث انواع نیز، گونههای مختلف فانتزی اعم از واقع گرا، فلسفی، پریوار، تمثیلی، گروتسک و فانتزی اشیا را در داستان های شمس می توان دید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
379 - تحلیل ساختار و الگوی نمایشی در «هفت لشکر» (طومار جامع نقالان)
عاطفه نیکخو یدالله جلالی پندریهفت لشکر از جمله نمونه های «طومار جامع نقالان» در عهد قاجار است که به وسیلة نقالی گمنام در سال 1292 هجری قمری کتابت شده است. هفت لشکر در اصل نام یکی از نبرد- روایت های مشهور نقالی است که از روی شهرت و رواج بر یکی از طومارهای جامع نقالان نیز اطلاق شده است. جنبة روایی م چکیده کاملهفت لشکر از جمله نمونه های «طومار جامع نقالان» در عهد قاجار است که به وسیلة نقالی گمنام در سال 1292 هجری قمری کتابت شده است. هفت لشکر در اصل نام یکی از نبرد- روایت های مشهور نقالی است که از روی شهرت و رواج بر یکی از طومارهای جامع نقالان نیز اطلاق شده است. جنبة روایی متن، عامل پیوستگی و ارتباط ادبیات و نمایش است. روایت داستان با حرکات نمایشی و قرار گرفتن راوی به جای اشخاص مختلف و تقلید حالات و حرکات آنان، روایت داستانی را به سمت روایت نمایشی هدایت میکند که به آن «داستانگویی نمایشی» گفته میشود. در این میان، گرچه نقال، در روایت خود به الگوپذیری از نقل های کهن نظر داشته است، امّا دخل و تصرف های ذهنی- ساختاری او، زمینة جهت دهی نمایشی متن را فراهم ساخته است. بنابراین ظرفیت های نمایشی طومارها، ما را بر آن داشت تا در این مقاله به بررسی ساختار نماشی طومارجامع بپردازیم. براین اساس، در ابتدا با تعریف ساختار نمایش دراماتیک و بیان تفاوت میان این ساختار و ساختمان روایی طومار مورد نظر، درصدد تبیین الگوی ویژه-ای برآمدیم. نتایج حاصل از این پژوهش در نهایت ما را با کاربرد الگوی ساختاری بارت به شکل روایت و حوادث تودرتو به عنوان «اپیزود»، ساختمان نمایش رویدادگرای «روایت در روایت» و متفاوت با درام اوجگاهی در طومار جامع نقالان رهنمون ساخته است که به شکل جدول و نمودار نمایشی- روایی نشان داده شده است. این الگوی نمایشی، ساختمایة نمایشی خود را در قالب افزایش کنش و بر هم افزود نقشویژه ها بر روایت اصلی در قالب نمایش رویدادگرا آشکار ساخته است. همچنین بهره گیری از رویدادهای همگرا و گسترش نمایش در عمق و توجه مخاطب به چگونگی حوادث در طول درام به جای تمرکز بر پایان آن، از جمله ویژگیهای تعلیقی برآمده از این نوع ساختمان نمایشی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
380 - بررسی جایگاه نحوی بند متممی در زبان فارسی بر پایة نظریة دستور وابستگی
محمد دبیرمقدم علی مهرجووابسته سازی متممی فرایندی است که در آن فعل به جای یکی از وابسته های اجباری خود، بند متممی می پذیرد و حذف آن بند، جمله را غیر دستوری میکند. فعل های متمم پذیر به لحاظ ساختاری، شامل فعل های ساده (مانند دانستن و گفتن)، پیشوندی (مانند واگذاشتن) و مرکب (مانند رقم زدن و آگاه چکیده کاملوابسته سازی متممی فرایندی است که در آن فعل به جای یکی از وابسته های اجباری خود، بند متممی می پذیرد و حذف آن بند، جمله را غیر دستوری میکند. فعل های متمم پذیر به لحاظ ساختاری، شامل فعل های ساده (مانند دانستن و گفتن)، پیشوندی (مانند واگذاشتن) و مرکب (مانند رقم زدن و آگاه کردن) هستند. پیکرة پژوهش حاضر مشتمل بر هزار جملة فارسی از کاربرد فعل های مورد پژوهش از متون داستانی فارسی معاصر است. دستور وابستگی یکی از نظریه های صورتگراست که به بررسی روابط میان هسته و وابسته و ساخت های نحوی زبانها می پردازد. ساخت های نحوی زبان فارسی نشان می-دهد که برخی از افعال فارسی با یک جمله وارة متممی به کار می روند؛ یعنی شرط پذیرفتن بند متممی، از ویژگی های کاربردی خاص فعل جملة پایه است. پژوهش حاضر میکوشد توصیفی دقیق از بند متممی در زبان فارسی به دست دهد. در این مقاله، فرایند وابسته سازی در ساختمان جملة مرکب که در آن یک بند وابستة متممی به جملة پایه وابسته می شود، مورد بررسی قرار می گیرد . می توان گفت که این مقولة زبانی که با صورتهای تصریف شدة فعل ساخته می شود، اغلب در جایگاه نحوی یکی از وابسته های اجباری فعل (نظیر: فاعل و مفعول و مفعول حرفاضافهای) بند متممی قرار می گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
381 - تحلیل بسترهای بلاغت در آثار سعدی و تعمیمپذیری آن در زبان و ادبیات فارسی
فرهاد محمدیبرای درکِ بلاغت زبان فارسی و کشف و شناساییِ قواعد و اصول آن، لازم است که از مطالعه و تحلیل ساخت های نحویِ آن شروع کرد. از این طریق مشخّص می شود که ساخت های نحوی در حالتِ عادی و خنثی چه نظم و ترتیبی دارند و در موقعیتهایی که القای غرضِ بلاغی و معنای خاصی مدّنظر است، چه ت چکیده کاملبرای درکِ بلاغت زبان فارسی و کشف و شناساییِ قواعد و اصول آن، لازم است که از مطالعه و تحلیل ساخت های نحویِ آن شروع کرد. از این طریق مشخّص می شود که ساخت های نحوی در حالتِ عادی و خنثی چه نظم و ترتیبی دارند و در موقعیتهایی که القای غرضِ بلاغی و معنای خاصی مدّنظر است، چه تغییراتی پیدا می کنند؛ زیرا ساخت نحوی که همان چگونگیِ نظم و ترتیب اجزاست، بر اساسِ معنا و اغراضِ بلاغی شکل می گیرد. هر نوع «تغییر در جایگاه دستوری و معمولی اجزا»، «دگرگونی در صورتِ جمله ها» و هرگونه «حذف یا اضافه ای» که در کلام صورت می گیرد، ناشی از اغراض بلاغی است. این مقاله با تکیه بر سخن سعدی به عنوانِ نمونۀ بارز بلاغتِ زبان فارسی، به بررسی مهم-ترین بسترهای بلاغت در نحوِ زبان فارسی می پردازد که انتقالِ معنا و القای اغراضِ بلاغی از طریق آنها صورت می گیرد. هدف از این پژوهش، شناسایی بستر های کلان و کلّیِ نحو زبان فارسی در القای اغراض بلاغی است که هر کدام از آنها می تواند مصداق های زیادی را شامل شود. همچنین سعی بر این است تا نشان داده شود که معمولاً با هر کدام از این ظرفیت ها، چه معانی و اغراض و مقاصدی بیان می شود. نتیجۀ کار نشان می دهد که «جابه جایی اجزای کلام»، «تغییر در ساخت و صورت جمله ها» و «افزایش و کاهش نحوی»، ظرفیت هایی هستند که برای بیان اغراض بلاغی در نحو زبان فارسی کاربرد دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
382 - تحلیل کارکرد درونمایههای نوستالژیک در آثار داستانی جلال آلاحمد
پروین سلاجقهاین مقاله، در صدد است تا درونمایههای نوستالژیک در آثار داستانی جلال آلاحمد را بکاود. این درونمایهها در نگاه اول، عمدتاً، ایدئولوژی خاص نویسنده را نسبت به فرهنگ و اجتماع بیان میکند. اما در ژرفساخت خود، عاطفة آسیبدیده نویسنده روشنفکری را نشان میدهند که از محیط پ چکیده کاملاین مقاله، در صدد است تا درونمایههای نوستالژیک در آثار داستانی جلال آلاحمد را بکاود. این درونمایهها در نگاه اول، عمدتاً، ایدئولوژی خاص نویسنده را نسبت به فرهنگ و اجتماع بیان میکند. اما در ژرفساخت خود، عاطفة آسیبدیده نویسنده روشنفکری را نشان میدهند که از محیط پیرامونش ناراضی است و از اینرو، نوعی اندوه غریبانه در محور عاطفی داستانها، وجود دارد که از جهات زیادی به شناخت ما از شخصیت نویسنده این آثار کمک میکند. در این مقاله، تمرکز اصلی بحث بر کارکرد درونمایههای مبتنی بر مفاهیم دربردارنده احساس «غم غربت» و «مرگ وطن»، «تنهایی» و «اندوه» است که بیانگر نگاه نوستالژیک نویسنده، نسبت به انسان و جامعه است. لازم به ذکر است که این درونمایهها از جنبه مطالعات نظری، بیشتر به عنوان نوعی مفهوم یا موتیف مفهومی در آثار ادبی، قابل طرح هستند و از اینرو، بهطور عمده در محور محتوایی آثار قابل بحثاند. لذا در بخش نظری به اختصار، به تبیین این مفاهیم در مطالعات ادبی اشاره شده و در بخش کاربردی با تکیه بر تعاریف بخش نظری، درونمایه آثار این نویسنده، تحلیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
383 - تحلیل هنجارگریزی و آشناییزدایی سبکی در شعر قیصر امینپور
سیدمهدی رحیمی زهرا دهقانیآشناییزدایی، به عنوان محوریترین عنصر ادبیّت Literariness در نظرگاه شکلگرایان در نقد ادبی به کار رفته است. بعدها مورد توجه منتقدان دیگر مانند یاکوبسن و تینیانوف و... قرار گرفت. آشناییزدایی و هنجارگریزی از شگردهایی است که قیصر امین پور در اشعار خود از آن بهره برده است چکیده کاملآشناییزدایی، به عنوان محوریترین عنصر ادبیّت Literariness در نظرگاه شکلگرایان در نقد ادبی به کار رفته است. بعدها مورد توجه منتقدان دیگر مانند یاکوبسن و تینیانوف و... قرار گرفت. آشناییزدایی و هنجارگریزی از شگردهایی است که قیصر امین پور در اشعار خود از آن بهره برده است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل گونههای متعدد هنجارگریزی در سبک شعری قیصر امینپور عمدتاً بر مبنای نظر و روش لیچ پرداخته شده است و به استناد شواهد متن، روشن میشود که استفاده از آشناییزدایی در اشعار قیصر هم از جهت سبکی و زبانی به قوت شعر وی مدد رسانیده و هم به زیبایی و غنای بیشتر شعر او در کنار رسانندگی و ایصال، منجر شده است. بیشترین جلوه های هنجارگریزی در اشعار قیصر امین پور را در آرایههای معنوی و هنجارگریزی نحوی میتوان دید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
384 - حریم انسان در تفاسیر عرفانی بر مبنای فصّ یونسیّه ابنعربی و شرح آن از سوی امام خمینی(ره)
محمدرضا موحدیآیا حضور و نقش انسان در عرفان اسلامی، چونان پوستهای بی ارزش است و اعتقاد به وجودِ مطلق، دیگر جایی برای تصوّر حضور انسان باقی نمیگذارد؟ آیا میتوان همچون برخی عارفان، مقام انسانیّت را چنان رفیع دانست که گویی همۀ وجود، انسان است و باقی تصویر و تصوراتی است که در آینۀ ق چکیده کاملآیا حضور و نقش انسان در عرفان اسلامی، چونان پوستهای بی ارزش است و اعتقاد به وجودِ مطلق، دیگر جایی برای تصوّر حضور انسان باقی نمیگذارد؟ آیا میتوان همچون برخی عارفان، مقام انسانیّت را چنان رفیع دانست که گویی همۀ وجود، انسان است و باقی تصویر و تصوراتی است که در آینۀ قلب و ذهنِ انسان نقش میبندد؟ پژوهشگر کنجکاو میتواند در گفتار و نوشته های عارفان، نشانه هایی از اندیشۀ هیچ انگاری انسان (آنتی هیومنیسم) و نیز انسانگرایی (اومانیسم) را بازجوید. بیان این نکته که انسان در نظام هستی چه جایگاهی دارد و درجهان بینی عرفانی از چه موقعیتی برخوردار است، مقصود اصلی این مقاله بوده است. از این رو با عنایت به آثارِ دو عارف صاحب نظر در این باره، یعنی ابنعربی و امام خمینی سعی در تبیین این جایگاه شده است. مبنای این تبیین، مبحث پرهیز از هدم بنای انسانیت در فصّ یونسیۀ فصوص الحکم و شرحی است که امام خمینی در این باره در آثار عرفانی خود ارائه داده است. از جمع گفتههای ابنعربی و شارحانش برمیآید که: همه موجودات از آن جهت که مظهر و تجلی معشوق و محبوب ازلی هستند، دارای تقدسند. پس زمانی که به همنوعان خود، یعنی انسانها نگاه میکنیم، یا حتی به جهان گیاهان و حیوانات مینگریم، همه آنها را از آن جهت که با آفریننده در ارتباطند میبینیم و نه به عنوان وجودی مستقل از مقام الوهیت. این دیدگاه، وجدان انسان را بیدار میکند و موجب میشود که عشق و محبّتی را نسبت به همۀ هستی در خود بپروراند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
385 - تحلیل و بررسی «قتل ادیب صابر» با تکیه بر گزارشهای تاریخی و مستندات سرودههای او
علی محمدی مریم حسینی انتصار پرستگاریکهنترینتذکرهها، جنگها و تاریخهایی که از شاعران و حادثههای روزگار سنجر و اتسز خوارزمشاه سخن به میان آورده و یادی از ادیب صابر ترمذی کردهاند، بیشتر در این سخن همنظرند که اتسز، دومین پادشاه خوارزم، این شاعر بزرگ را به سبب سخنچینی و جاسوسی در رودخانه جیحون غرق کر چکیده کاملکهنترینتذکرهها، جنگها و تاریخهایی که از شاعران و حادثههای روزگار سنجر و اتسز خوارزمشاه سخن به میان آورده و یادی از ادیب صابر ترمذی کردهاند، بیشتر در این سخن همنظرند که اتسز، دومین پادشاه خوارزم، این شاعر بزرگ را به سبب سخنچینی و جاسوسی در رودخانه جیحون غرق کرده است. برخی از صابرپژوهان معاصر، تنها به سبب اینکه او در شعرش از پیری سخن گفته، در گزارش قتل، تردید روا داشتهاند. تنها سبب در این تردید، به سخنان شاعر در قصیدهها و قطعههایش بازمیگردد که او از دوران کهولت و پیری سخن گفته و این نکته بیانگر این واقعیت است که صابر یا به دست خوارزمشاه به قتل نرسیده، یا اگر رسیده، دست کم در دوران جوانی و فعالیتهای اداری و دیوانی نبوده است. در حالی که اگر کسی به طور دقیق و یا به طور کامل همه سرودههای این شاعر بزرگ را خوانده باشد، نشانههایی ورای نشانه پیری وجود دارد که به ما میگوید که صابر به دست اتسز خوارزمشاه کشته نشده و به احتمال بسیار به مرگ طبیعی و در سالهای کهولت و پیری مرده است. این مقاله با نگاهی گذرا به روزگار ادیب صابر، سلجوقیان و ممدوحان او، با توجه به گزارههای مستندی که در سرودههای او به گونهای شفاف آمده، این فرض را به اثبات میرساند که مسئله کشته شدن ادیب صابر به دست اتسز خوارزمشاه، یک سوء تفاهم تاریخی بوده که از زبانی به زبان دیگر شیوع یافته و برای برخی از صابرپژوهان، چنان مرگی مسلم پنداشته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
386 - از اندامواژه صورت تا حرف ربط
صدیقه پورملکی مجتبی منشیزاده ارسلان گلفام فردوس آقاگل زادهدستوری شدگی فرایندی است که که طی آن یک صورت واژگانی به یک عنصر دستوری تبدیل میشود. به کمک این فرایند، تغییرات معنایی یک تکواژ قاموسی در کنار برخی تغییرات مقوله ای و آوایی به عملکرد ساختاری در حوزه نحو میانجامد و سازههای واژگانی سابق برای بیان مفاهیم دستوری انتزاعی ما چکیده کاملدستوری شدگی فرایندی است که که طی آن یک صورت واژگانی به یک عنصر دستوری تبدیل میشود. به کمک این فرایند، تغییرات معنایی یک تکواژ قاموسی در کنار برخی تغییرات مقوله ای و آوایی به عملکرد ساختاری در حوزه نحو میانجامد و سازههای واژگانی سابق برای بیان مفاهیم دستوری انتزاعی مانند زمان، وجه و نمود به خدمت گرفته میشود. از جمله منابع واژگانی هر زبانی، اندامواژهها هستند که شبکه معنایی بزرگ و بسامد کاربردی فراوانی دارند. مشارکت این دسته از واحدهای واژگانی آزاد در فرایند دستوری شدگی به وسیله پژوهشگران مختلفی گزارش و نشان داده شده است که برخی اندام واژهها با حرکت در پیوستار دستوری شدگی و دور شدن از معنای مرکزی خود به حرف اضافه تبدیل شده اند. مقاله حاضر بر آن است در چارچوب عملکرد این فرایند به جستوجوی اندام واژه «صورت» و الگوی تغییرات این واحد قاموسی در نظام زبان فارسی بپردازد و بر این اساس صورتهای بسیط، مشتق و مشتق مرکب اندام واژه صورت بیان شده در «فرهنگ کنایات سخن» انوری (1383) و فارس نت(1) را در راستای پاسخ به پرسش هایِ ذیل بررسی کرده است: 1- پیوستار تغییرات درباره دستوری شدن اندام واژه صورت چگونه است؟ 2) پیامدهای معنایی، واژنحوی و مقوله ای دستوری شدن این اندام واژه چیست؟ کاوش در دادهها نشان داده که این واحد قاموسی نیز مانند دیگر اندام واژهها در فرایند شرکت نموده و جلو رفته و پس از اشاره به اندام صورت (معنای مرکزی)، دچار بسط معنایی و تنزل پایگانی شده و در ساختها و نقشهای جدیدی حضور یافته است. ایستگاه پایانی تغییرات این اندام واژه، عملکرد دستوری به مثابه حرف ربط مرکب ناهمپایه ساز برای بیان شرط و تقابل است. در جریان این تحولات از معنای مرکزی خود دور و دورتر شده تا جایی که در حالت حرف ربط مرکب، دیگر اثری از محتوای قاموسی اولیه و اشاره به اندام صورت نیست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
387 - جریانشناسی ادبیات داستانی مهاجرت ایرانی
حسین قربان پور آرانی رضا شجريدر دهههای اخیر، روند مهاجرت ایرانیان و به ویژه نویسندگان و نشر آثار مهاجران شکل ویژه ای یافته است. حضورِ نویسندگان و شعرا در خارج از کشور و تولید متن ادبی، گرایشها، جریانها و رویکردهای ادبی خاصی را در بیرون از مرزهای کشور پدید آورده است. آثارِ ادبی برونمرزی با عنايت چکیده کاملدر دهههای اخیر، روند مهاجرت ایرانیان و به ویژه نویسندگان و نشر آثار مهاجران شکل ویژه ای یافته است. حضورِ نویسندگان و شعرا در خارج از کشور و تولید متن ادبی، گرایشها، جریانها و رویکردهای ادبی خاصی را در بیرون از مرزهای کشور پدید آورده است. آثارِ ادبی برونمرزی با عنايت به شاخصهها و ویژگیهايي که برخی از منتقدان برشمردهاند، تعابير متفاوتي دارد. مسئله نویسنده و چگونگیِ رفتن یا زمان بودن او در خارج از کشور و محتوای اثر او از دلالت های مهمی تلقی می شود تا کاری ذیلِ عنوان خاصی تعریف و طبقه بندی گردد. همچنین داستان نویسی برنمرزی در جریانهای مشخصی قابل دستهبندی است. در مقاله حاضر داستاننویسی مهاجرت ایرانی، در قالب جریانهای عمده سیاستمحور، هویتمحور و داستاننویسی زنان تحلیل شده است. داستان نویسی سیاسی در دهه 60 و تا اواسط دهه 70 پربسامدترین جریان است. این جریان زیر سایه گروهها و فعالیتهای سیاسی پدید میآید و به مسئله انقلاب و مسائل پیرامون آن توجه میکند. از نیمه دهه 70 به بعد جریان هویتاندیش غلبه مییابد. در این جریان مضامینی نظیر تفاوتهای سرزمین مادری و سرزمین دیگری و نحوه مواجهه مهاجران با دنیای جدید در قالب روایتهای هویتاندیش برجسته میشود. نویسندگان زن نیز در مهاجرت بسیار بودهاند و در حوزه داستان، با نگاهی زنانه به روایت زندگی زنان مهاجر و مسائل آنها پرداختهاند. در داستاننویسی زنان نحوه مواجهه زن با دنیای جدید و نیز مسائل آنها در جامعه ایران از موضوعات عمده روایتهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
388 - اسلوب معادله و شرط تعلیق به محال
سردار بافکرشگردهای ادبي «اسلوب معادله» و «شرط تعلیق به محال»، از مهم ترین و پرکاربردترین گونه های تمثیل در سبک هندی هستند. شعرای سبک هندی برای ملموس و عینی کردن مفاهیم کلی و انتزاعی و القای مطلب خود به مخاطب از این هنرهای ادبي استفاده کرده اند و کاربرد شکل های مختلف این شگردها، ن چکیده کاملشگردهای ادبي «اسلوب معادله» و «شرط تعلیق به محال»، از مهم ترین و پرکاربردترین گونه های تمثیل در سبک هندی هستند. شعرای سبک هندی برای ملموس و عینی کردن مفاهیم کلی و انتزاعی و القای مطلب خود به مخاطب از این هنرهای ادبي استفاده کرده اند و کاربرد شکل های مختلف این شگردها، نیاز زبانی آنها را در بیان رسا و زیبای معنای موردنظر برآورده ساخته است. استفاده از اسلوب معادله و شرط تعلیق به محال در زبان علاوه بر تقویت محتوای کلام و صحّه گذاشتن بر یک تفکر جمعی، در تفهیم مطالب به خواننده بسیار مؤثر است. در این جستار، انواع اسلوب معادله و شرط تعلیق به محال و ویژگی های محتوایی و صوری و کارکردهای آنها نقد و بررسی شده است. پژوهش بر اساس نحوۀ كاربرد مصداقهاي اين آرایه های ادبی در آثار مهم سبك هندي و ملاحظۀ ديدگاههاي صاحب نظران و دريافت شخصی نویسنده از اين هنرهای بلاغي صورت گرفته است. نتیجه کلی مقاله این است که اسلوب معادله و شرط تعلیق به محال، در سبك هندي به خاطر نیاز به بیان رسا و روشنِ تجربه ها، اندیشه ها و مفاهیم عرفانی فراوان به کار رفته اند به گونه ای که می توان آن ها را از برجسته ترین ویژگی های بلاغی آثار ادبی این دوره و از رازهای زیبایی و ذوقپسندي و تأثیر زبان آنها بر خواننده بهشمار آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
389 - تحلیل شیوههای گیراسازی زبان در مقالات شمس
مهدی محبّتینثر خلاق را میتوان دستیابی به حداکثر کارایی زبانِ نوشتار از طریق جابهجایی ارکان جمله، بهویژه فعل، و هماهنگی زبان با نحوۀ وقوع واقعیت ذهنی و خارجی دانست که امروزه در جهان طرفداران بسیار دارد و در برخی دانشگاهها رشته و گرایشی به همین نام وجود دارد. در متون منثور فارس چکیده کاملنثر خلاق را میتوان دستیابی به حداکثر کارایی زبانِ نوشتار از طریق جابهجایی ارکان جمله، بهویژه فعل، و هماهنگی زبان با نحوۀ وقوع واقعیت ذهنی و خارجی دانست که امروزه در جهان طرفداران بسیار دارد و در برخی دانشگاهها رشته و گرایشی به همین نام وجود دارد. در متون منثور فارسی نوشتههایی را میتوان دید که با هوشیاری عمیق نویسنده و چیرگی بیمانندش بر زبان، و نیز رعایت قواعد این شیوۀ نگارش به نثر خلاق دست یافتهاند. یکی از مهمترین آنها، مجموعه نوشتههایی است که امروزه به نام مقالات شمس تبریزی مشهور و منتشر گشته است. دقت در نحوۀ کاربرد ارکان جملهها و جابهجایی آنها در مواضع مختلف و توجه به بسامد وقوع این جابهجاییها و همچنین شیوۀ استفاده شمس از شگردهای بیانی کلام، بسیاری از مواضع مقالات را نمونة اعلای نثر خلاق در زبان فارسی میسازد. هدف این مقاله ارائه تعریفی از نثر خلاق و نمایش قواعد و مصادیق آن در مقالات شمس و تقویت و کارایی بیشتر آن در زبان و ادب فارسی است. دقت در این شیوه خاص نثر نشان میدهد که شمس تبریزی از طریق فرایند تجسیم، تصویرسازی و دیداری ساختن کلام، هماهنگی واقعیت کلامی با واقعیت خارجی، استفاده فراوان از فعل، بازیهای هنری با متممها و جابهجایی ارکان، قدرتی فوقالعاده به نثر فارسی بخشیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
390 - شيوههاي اقناع خواننده در «نفثهالمصدور»
نسرين فقيه ملکمرزبان زهرا صابري تبریزی«نفثهالمصدور» تألیف زیدری نسوی، اغلب به مثابه متنی نگریسته شده است که بخشی از واقعیتِ تاریخی حمله مغول را به بیانی عاطفی روایت کرده است. اما در مقاله حاضر ميكوشيم تا نشان دهیم که نویسنده این کتاب در فرصت مناسبی، که البته آن را مرهونِ سِمَتِ درباریاش است، به «تاریخن چکیده کامل«نفثهالمصدور» تألیف زیدری نسوی، اغلب به مثابه متنی نگریسته شده است که بخشی از واقعیتِ تاریخی حمله مغول را به بیانی عاطفی روایت کرده است. اما در مقاله حاضر ميكوشيم تا نشان دهیم که نویسنده این کتاب در فرصت مناسبی، که البته آن را مرهونِ سِمَتِ درباریاش است، به «تاریخنمایی» دست زده است و وقتی مطمئن شده که کار مخدومان سابقش پایان یافته است، با استفاده از سابقه تحریرِ سیره جلالالدین و بهرهگیری از سِمتِ دیوانی، نفثهالمصدور را به مثابه گواه برائتِ خود از اتهامِ فرار از حمله مغول نگاشته است. با استفاده از شواهد متنی و قرائت تنگاتنگ متن درمییابیم که زیدری با بهرهگیری از ژانری که برای روایت اثرش برگزیده است، یعنی روایت تاریخی، واقعیت را در جهت مقصود خویش تغییر داده و به این ترتیب ذهن خواننده امروزیاش را نیز تسخیر کرده است. اين راهكارها از گردآوردنِ عناصر چهارگانه طبيعت و بهرهگیری از ساختار قصیده در نثر آغاز ميشود و تا درازگويي و ممانعت از شكلگيري گفتوگو پيش ميرود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
391 - بررسی و تحلیل ساختار ردیف و قافیه در شعر حافظ از منظر بسامد نسبی ساخت و الگوی هجایی
مهرزاد منصوریاستخراج مؤلفههایی برای تعیین سبک فردی نویسنده، از جمله مواردی است که میتواند اضهارنظرها دربارۀ سبک نویسنده را دقیق تر و بیشتر بر اساس پارامترهای قابل اندازه گیری نشان دهد. یکی از این پارامترها می تواند بررسی بسامد نسبی ساختاری خاص باشد. در این باره بررسی ساختار هجایی چکیده کاملاستخراج مؤلفههایی برای تعیین سبک فردی نویسنده، از جمله مواردی است که میتواند اضهارنظرها دربارۀ سبک نویسنده را دقیق تر و بیشتر بر اساس پارامترهای قابل اندازه گیری نشان دهد. یکی از این پارامترها می تواند بررسی بسامد نسبی ساختاری خاص باشد. در این باره بررسی ساختار هجایی ردیف و قافیه میتواند مؤثر باشد. به این منظور این پژوهش کوشیده است تا با بررسی بسامد ساخت و الگوی هجایی ردیف و قافیه در اشعار حافظ، میزان استفاده این شاعر بزرگ را از هر یک از ساختهای هجایی زبان فارسی در ردیف و قافیه و همچنین چینش این ساختها در هر یک از الگوهای هجایی بررسی کند. این پژوهش نشان میدهد که نسبت ساخت هجا در شعر حافظ با زبان طبیعی فارسی تاحدودی هماهنگی دارد. به لحاظ الگوی هجا، شاعر از الگوهای بسیار متنوعی استفاده کرده است. به لحاظ بسامد الگوهای به کار گرفته شده نیز الگوهای متفاوت از بسامدهای متفاوتی برخوردارند. هر چند شاعر در الگوی تک-هجایی رغبتی به استفاده از هجای باز نشان نداده است، در الگوهای چندهجایی به خوبی از این هجا استفاده کرده است. این پژوهش نشان میدهد که شاعر در استفاده از برخی از الگوها با محدودیتهایی مواجه است که از آن جمله میتوان به استفاده نکردن از الگوهایی که با cvcc آغاز میشوند در الگوهای دو هجایی اشاره کرد. این پژوهش همچنین نشان میدهد که در کاربرد هر یک از ساختها در مجموع الگوها، ساخت cv بر دو ساخت cvc و cvcc برتری یافته است. به لحاظ میانگین کاربرد هر یک از ساختهای سه گانه در مجموع هجاهای ردیف و قافیه، هجای cv در رتبه اول و هجاهای cvc و cvcc در جایگاههای بعد قرار دارند که هم به لحاظ رتبه و هم بسامد نسبی با زبان گفتاری و نوشتاری همراهی میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
392 - تحلیل توازن آوایی در غزلیات «سلطان ولد»
زینب تاجیک وحید علی بیگی سرهالیموسیقی شعر عامل جذابیت متون نظم است. این عامل در غزلهای «سلطان ولد» جلوهای دیگر دارد که با عنوان توازن آوایی در قالب یادشده، نمود چشمگیری یافته است. شاعر با استفاده از توازن کمی در مبحث وزنی و استفاده از وزنهای مختلف، چاشنی ضرب و آهنگ غزلهای خود را افزایش داده است. چکیده کاملموسیقی شعر عامل جذابیت متون نظم است. این عامل در غزلهای «سلطان ولد» جلوهای دیگر دارد که با عنوان توازن آوایی در قالب یادشده، نمود چشمگیری یافته است. شاعر با استفاده از توازن کمی در مبحث وزنی و استفاده از وزنهای مختلف، چاشنی ضرب و آهنگ غزلهای خود را افزایش داده است. سلطان ولد به کمک وزن دوری، جذبه و شور خاصی به غزل می بخشد، تا جایی که بیشترین بسامد وزن دوری را در استفاده از وزن تند و ضربی این قالب شعری مشاهده می کنیم. وی در کاربرد توازن آوایی کیفی، به انواع تکرار دست می زند و با تکرار انواع صامت و مصوتهای زبان فارسی، سعی در زیباسازی غزل هایش نموده است که استفاده وی از مصوت بلند «آ» از بسامد بالایی برخوردار است و از مصوت کوتاه «-ُ» در زمینه تکرار، کمترین بهره را برده است. سلطان ولد با استفاده از تکرار واکه و همخوان ها در آغاز و پایان واژگان، جلوهای آهنگین به اشعارش می بخشد که این بهره گیری شاعر از انواع تکرار در جایگاه قافیه از نمود بیشتری برخوردار است. بنابراین میتوان گفت که سلطان ولد با بهره گیری از انواع توازن در بخش هم صدایی و همحروفی با رعایت انواع همخوانها، موسیقی خاصی به غزل هایش بخشیده است که در زمینه های مختلف قابل بررسی است. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته، که ابتدا مباحث توازن آوایی را در غزلهای سلطان ولد شناسایی کرده، سپس ضمن تحلیل هر یک از آنها، بسامد هر کدام را در قالب نمودارها و جداول مشخص نموده ایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
393 - پژوهشی در نواندیشیهای «سلطان ولد» در عرصۀ تأویل احادیث
داود واثقی خوندابیبینش تأویلی از ویژگیهای سبکی آثار بزرگان طریقۀ مولویه است که سلطان ولد نیز به عنوان یکی از اقطاب این فرقه از این اصل مستثنی نیست. وی که در وادی عرفان عملی به مراتب بالایی دست یافته و به باور خودش «مقام معشوقی» را در عرصۀ ولایت درک نموده است. در زمینۀ تأویل آیات قرآن و چکیده کاملبینش تأویلی از ویژگیهای سبکی آثار بزرگان طریقۀ مولویه است که سلطان ولد نیز به عنوان یکی از اقطاب این فرقه از این اصل مستثنی نیست. وی که در وادی عرفان عملی به مراتب بالایی دست یافته و به باور خودش «مقام معشوقی» را در عرصۀ ولایت درک نموده است. در زمینۀ تأویل آیات قرآن و احادیث معصومان(ع) نظریه های قابل توجهی دارد. نویسندگان در این جستار، گفتارهای سلطان ولد را درباره بطنگرایی بررسی می کنند و دیدگاه های او را درخصوص احادیث و روایات با دیگر عرفا مقایسه و در چهار بخش «تأویلهای مرتبط با انبیا و اولیا»، «تأویلهای مرتبط با سلوک عرفانی»، «تأویلهای مرتبط با ذکر خداوند» و «تأویلهای عرفانی دیگر از احادیث» نقد و تحلیل می نمایند. نتیجۀ این پژوهش آشکار می کند که در دیدگاه سلطان ولد، قرآن بطون مختلفی دارد و سراسر لغز و معماست که انسان کامل میتواند به کنه اسرار آن دست یابد و هفت بطن آن را درک کند .ولد خود را از آیات قرآن می شمارد و معتقد است کسی می تواند تأویلات او را درک کند که هم جنسش باشد و چون او پای به وادی فنا بگذارد و به مقام تمکین برسد. وی همچنین در عرصۀ تأویل احادیث نیز نظرهای بکری دارد و با تمسک به گفتار معصومان(ع) به تبیین و تشریح اصول عرفانی می پردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
394 - تأملی در مفهوم «مقتضای حال» و گسترۀ آن در علم معانی
قاسم بستانی کامله بوعذاراین مقاله، تأملی در مفهوم مقتضای حال در علم معانی، تبیین گسترۀ آن نزد بلاغیون متقدّم و بررسی نظرهای بلاغتپژوهان جدید دربارۀ گستردگی یا محدودیّت مفهوم حال است. هدف از این بررسی، پرداختن به پرسشهایی است که ضمن ایجاد زمینۀ تعامل میان اندیشههای زبانشناختی بلاغیون متقدّم چکیده کاملاین مقاله، تأملی در مفهوم مقتضای حال در علم معانی، تبیین گسترۀ آن نزد بلاغیون متقدّم و بررسی نظرهای بلاغتپژوهان جدید دربارۀ گستردگی یا محدودیّت مفهوم حال است. هدف از این بررسی، پرداختن به پرسشهایی است که ضمن ایجاد زمینۀ تعامل میان اندیشههای زبانشناختی بلاغیون متقدّم و جدید در توجّه به عناصر فرامتنی، رویکرد متفاوت علم معانی را در پرداختن به این عناصر مورد توجه قرار میدهد؛ پرسشهایی مانند اینکه «حال» در علم معانی شامل چه عناصری است و آیا امکان مقایسه میان «مقتضای حال» و رویکردهای کاربردشناختی در زبان وجود دارد؟ روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و پس از بیان نظرهای بلاغیون متقدّم و جدید دربارۀ مقتضای حال به این نتیجه میرسد که رویکرد متفاوت بلاغیون در توجّه به عناصر فرامتنی سخن، به دو دلیل توجّه به حال پیش از ایراد سخن و کارکرد بلاغی و زیباشناسی آن در علم معانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
395 - تحلیل طرحوارههای حجمی در نمود آب و آتش در اشعار مولانا بر پایه زبانشناسی شناختی- فرهنگی
فریبا صادقی رویا صدیق ضیابری رضا خیرآبادیپژوهش حاضر قصد دارد با استفاده از نظریه زبان شناسی فرهنگی، در جهت آشنایی با نظام استعاری- فرهنگی زبان فارسی و همچنین الگوی تاریخی و اسطوره ای «آب و آتش»، به بررسی رابطه زبان و مفهوم سازی های فرهنگی در اشعار مولانا بپردازد. نمود آب و آتش در شش دفتر مثنوی معنوی و کلیات دی چکیده کاملپژوهش حاضر قصد دارد با استفاده از نظریه زبان شناسی فرهنگی، در جهت آشنایی با نظام استعاری- فرهنگی زبان فارسی و همچنین الگوی تاریخی و اسطوره ای «آب و آتش»، به بررسی رابطه زبان و مفهوم سازی های فرهنگی در اشعار مولانا بپردازد. نمود آب و آتش در شش دفتر مثنوی معنوی و کلیات دیوان شمس مولانا چشمگیر است. مولانا در 1888 بیت از ابیات خود به عناصر اربعه اشاره داشته، در 524 بیت از آب و در 574 بیت از آتش بهره جسته است. آب و آتش به عنوان دو عنصر متضاد از عناصر اربعه، دو خصوصیت متمایز از هم در عالم طبیعت دارند. اما این دو عنصر در مفاهیم ادبی و کارکرد استعاری به-ویژه مضامین عرفانی وقتی در طول یک بیت قرار می گیرند، خاصیت فراطبیعی یافته، به نوعی تضاد دیرینه عقل و عشق را به تصویر می کشند. هدف این پژوهش، دستیابی به شناخت از طریق کاربرد طرح واره های حجمی دل، سر و چشم بوده است، تا با بررسی کارکرد این طرح واره ها، شناخت دقیق تری از شخصیت فردی و اجتماعی این شاعر حاصل گردد. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش که می توان به آن اشاره داشت: 1. در ادبیات فارسی دل مظهر درک شهودی است و چشم نماینده حواس ظاهری بوده و پر کاربردترین ابزار برای درک واقعیت محسوب می شود. بسامد مظروف دل در اشعار مولانا نسبت به مظروف چشم به نوعی شخصیت شهودی مولانا را مطرح می کند. 2. سر در زبان فارسی ظرف مفاهیم مرتبط با اندیشه قرار گرفته است، اما در اشعار مولانا، سر ظرف واژگان مرتبط با عشق است. مفهوم عشق به عنوان مظروف سر در اشعار مولانا با واژگان متفاوتی بیان شده است که تحلیل آنها عشق پرشور و تاحدودی عشق رفاقتی را در نگاه احساسی مولانا نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
396 - بازنمایی مؤلفههای مذهبی گفتمان انقلاب اسلامی در رمانهای شاخص جنگ
هاشم صادقی محسن آباد منوچهر اکبریهدف این پژوهش، بررسی شاخصه ها و مؤلفه های مذهبی بازتولیده شده در رمان جنگ بر مبنای نظریة تحلیل گفتمان است. به این منظور هویت مذهبی رزمندگان در رفتار با اسرا و پیش فرض های گفتمانی و نگرش آنها نسبت به مقوله هایی همچون ایثار و شهادت، بر مبنای آرای بازتاب یافته در رمان های چکیده کاملهدف این پژوهش، بررسی شاخصه ها و مؤلفه های مذهبی بازتولیده شده در رمان جنگ بر مبنای نظریة تحلیل گفتمان است. به این منظور هویت مذهبی رزمندگان در رفتار با اسرا و پیش فرض های گفتمانی و نگرش آنها نسبت به مقوله هایی همچون ایثار و شهادت، بر مبنای آرای بازتاب یافته در رمان های شاخص جنگ، احصا و بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیناگفتمانیتِ رمان جنگ از ترکیب آموزه های مذهبی و شیوه های راهبردی دفاع حاصل شده است. در این رمان ها، گفتمان انقلاب اسلامی با دال های ایدئولوژیک مبتنی بر مذهب نظیر جهاد، ایثار، شهادت و...، نظام معنایی مذهبی را مفصلبندی نموده است و به پشتوانة الگوسازی واقعة عاشورا، استناد به قرآن، کاربست تعابیر مثبت در باب شهادت و تبریک آن، معنای نشانه ها و دال های گفتمانی را تثبیت نموده و به هژمونیک شدن گفتمان یاری رسانده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
397 - رستاخیز معنا در غزل «عُرفی شیرازی» بر پایة هنجارگریزی معنایی «لیچ»
مجید خسروی خلیل بیگزاده محمد ایرانی غلامرضا سالمیانفراهنجاری یا هنجارگریزی از وجوه «رستاخیز واژگان» بر مبنای زبان شناسی و از نظریّه های نقد ادبی جدید است که در چارچوب مکتب فرمالیسم روسی بیان شده است. عُرفی شیرازی، سرایندة سبک هندی، زبان غزل آغازین این سبک را فراتر از نُرم زمان پدید آورده و گاه سبکی فردی و نُرمی تازه در چکیده کاملفراهنجاری یا هنجارگریزی از وجوه «رستاخیز واژگان» بر مبنای زبان شناسی و از نظریّه های نقد ادبی جدید است که در چارچوب مکتب فرمالیسم روسی بیان شده است. عُرفی شیرازی، سرایندة سبک هندی، زبان غزل آغازین این سبک را فراتر از نُرم زمان پدید آورده و گاه سبکی فردی و نُرمی تازه در زبان غزل آفریده است. بنابراین واژگان، رستاخیزی پُرنوسان در تصویرسازی و معناآفرینی غزل آغازین سبک هندی دارند و عُرفی شیرازی به عنوان یکی از غزل سرایان آغازین سبک هندی، پدیده ها را در پهنۀ تخیّل به گونه ای دیگرگون آفریده و ذهن مخاطب را در رویارویی با فراز و فرودهای تصویری غزل به چالش کشیده است. این پژوهش با هدف تبیین شگردهای نوین تصویرسازی و معناپردازی در غزل عُرفی شیرازی با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر هنجارگریزی معنایی «لیچ» انجام شده و نشان داده است که عُرفی شیرازی، شگردهای هنجارگریزی معنایی را با تصویرهای بلاغی و معناساز در غزل آفریده است. بر این اساس تبیین هنجارگریزی معنایی بر گسترۀ تصویرپردازی عرفی در غزل و تبیین چگونگی کاربرد واژگان در ساختار تصویرهای تازه، دستاورد اصلی پژوهش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
398 - تحلیل بوطیقای شعر کوتاه؛ از چشمانداز توصیف و تعریف
نفیسه نصیری مرتضی رشیدی علیرضا فولادیبخش قابل توجهی از شعر کلاسیک فارسی را شعر کوتاه مانند دوبیتی و رباعی تشکیل میدهد. همچنین امروزه در میان شاعران معاصر، توجه روزافزونی به شعر کوتاه دیده میشود. هرچند پژوهندگان کوشیدهاند به شناسایی مؤلفههای شعر کوتاه بپردازند و برای این منظور از ویژگیهای ایجاز، کاربرد چکیده کاملبخش قابل توجهی از شعر کلاسیک فارسی را شعر کوتاه مانند دوبیتی و رباعی تشکیل میدهد. همچنین امروزه در میان شاعران معاصر، توجه روزافزونی به شعر کوتاه دیده میشود. هرچند پژوهندگان کوشیدهاند به شناسایی مؤلفههای شعر کوتاه بپردازند و برای این منظور از ویژگیهای ایجاز، کاربرد محدود فعل، ضربة پایانی، تصویرمحوری، کاربرد محدود قافیه و طبیعتگرایی یاد کردهاند، این ویژگیها بیشتر به توصیف شعر کوتاه بازمیگردد و هنوز تعریف متفقعلیه آن در دسترس نیست؛ چنان که برای نمونه حد بیرونی آن را گاه تا یک صفحه و گاه تا هفت سطر و گاه تا پنج لخت دانستهاند و همچنین برای حد درونی و معنایی آن، عاملیت شگرد بنیادی و اثرگذاری در لحظه را برشمردهاند. مقالة حاضر با روش تحلیلی به نقد توصیفها و تعریفهای پژوهندگان از شعر کوتاه میپردازد و میکوشد راهی به سوی تعریف دقیقتر آن بگشاید. این مقاله سرانجام شعر کوتاه را مبتنی بر شگرد بنیادی آن، دارای مصرعها یا سطرهای محدود نامشخص و در نهایت «شعر محدود تکهستهای مستقل با تمایل بیشتر به گفتمان حکمی» در نظر میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
399 - تحلیل بازتاب انديشههاي پيشگويانه در افسانههاي ايراني
علی اکبر اخوه آسیه ذبیح نیاعمران فاطمه کوپا علی پدرام میزاییپيشگويي يا آپوکالیپس، کشف و شهود و اعلان واقعه ای در آینده، بدون در نظر گرفتن وقوع یا عدم وقوع آن است. اغلب اندیشه های آپوکالیپسی در افسانه های ایرانی و در باور عامه، به سبب نگرانی انسان از آینده و دفع اضطراب به وجود آمده و انگیزۀ اصلی پیدایش این نوع مکاشفه ها، فشارهای چکیده کاملپيشگويي يا آپوکالیپس، کشف و شهود و اعلان واقعه ای در آینده، بدون در نظر گرفتن وقوع یا عدم وقوع آن است. اغلب اندیشه های آپوکالیپسی در افسانه های ایرانی و در باور عامه، به سبب نگرانی انسان از آینده و دفع اضطراب به وجود آمده و انگیزۀ اصلی پیدایش این نوع مکاشفه ها، فشارهای روانی واردشده بر آدمی است؛ به گونه اي كه این اندیشه ها در ارتقاي روحیة امید به آینده ايفاي نقش مي كنند. در افسانه هاي ايراني، نقش های متفاوت آپوکالیپسی و کارکردهای متعدد آن به سبب وجود خود افسانه پدید آمده اند. اکثر این مفاهیم با ویژگی-های مادی و طبیعی افسانه، پیوندی ناگسستنی دارند. تناسب حالت های طبیعی با نقش هاي آنان در باور عامه، سبب اصلی بروز این مکاشفه هاست. این پژوهش به شیوة توصیفی- تحلیلی و استواری بر چارچوب نظری میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که شاخصترین قِسم مکاشفه ها در افسانه های ایرانی چیست؟ مطابق دستاوردهای تحقیق، بیشترین نوع مکاشفۀ موجود در افسانه های ایرانی، مربوط به «الهام» و کمترین آن، استفاده از زبان خواب و رؤیا به عنوان مهم ترین ابزار تجلی آن در این باره است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
400 - معرفی «شرح فصوصالحکم محبالله الهآبادی» و بررسی واژههای مهجور فارسی آن
یاسر حجتی نجف آبادی مهرداد چترائی محبوبه خراسانیشیخ محب الله مبارز، پیر اله آبادی از عرفای هندی قرن یازدهم هجری است که بسیار تحت تأثیر عرفان و نظریۀ وحدت وجود ابن عربی، عارف بزرگ قرن ششم هجری بوده است. وی بر کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی شروحی مفصل و جامع به زبان های فارسی و عربی نگاشته است. شرح فصوص الحکم فارسی وی، کتا چکیده کاملشیخ محب الله مبارز، پیر اله آبادی از عرفای هندی قرن یازدهم هجری است که بسیار تحت تأثیر عرفان و نظریۀ وحدت وجود ابن عربی، عارف بزرگ قرن ششم هجری بوده است. وی بر کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی شروحی مفصل و جامع به زبان های فارسی و عربی نگاشته است. شرح فصوص الحکم فارسی وی، کتابی است ارزشمند که در آن سعی وافری در حل ابهامات و غموض فصوص الحکم شده است. این کتاب که به صورت نسخۀ خطی است، پیش از این به صورت علمی تصحیح نشده و به چاپ نرسیده است. از ویژگیهای این شرح، استفاده از برخی ترکیبات و لغات مهجور در دورۀ رشد و اعتلای زبان فارسی در شبه قاره است. در این پژوهش، ضمن معرفی اله آبادی و آثارش، لغات و ترکیبات لغوی مهجور مورد استفاده در این کتاب از حیث ریشه و قواعد دستوری مورد توجه قرار گرفته و با ذکر شواهد، اهمیت آنها تشریح گردیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
401 - عوامل مؤثر در شکلگیری نظریۀ فلسفی انواع ادبی در مکتب رمانتیسم
سید حمید فرقانی دهنوی احمد رضاييجمكرانينقد و نظریه ژانر از جمله مباحث مهم نظریۀ ادبی است که از زمان ارسطو تاکنون بدان توجه فراوان شده است. اهمیت این نظریه تا آنجاست که بخش عمده ای از اصول و مبانی زیباییشناختی مکاتب بزرگ ادبی تحت تأثیر نظریه ژانر است و منتقدان این مکاتب قسمتی از مطالعات خود را به آن اختصاص د چکیده کاملنقد و نظریه ژانر از جمله مباحث مهم نظریۀ ادبی است که از زمان ارسطو تاکنون بدان توجه فراوان شده است. اهمیت این نظریه تا آنجاست که بخش عمده ای از اصول و مبانی زیباییشناختی مکاتب بزرگ ادبی تحت تأثیر نظریه ژانر است و منتقدان این مکاتب قسمتی از مطالعات خود را به آن اختصاص دادهاند. در این میان تقابل دو مکتب کلاسیسیسم و رمانتیسم در نظریه ژانر، اهمیت ویژهای دارد. مطالعات پیشینی که به این موضوع پرداخته اند، رویکرد مکتب کلاسیسیسم به ژانرهای ادبی را تکنیکی و تجویزی و در مقابل، رویکرد مکتب رمانتیسم را فلسفی توصیف می کنند، اما درباره مؤلفه های فلسفی نظریه ژانر در مکتب رمانتیسم و مبانی فکری این نظریه، تبیین دقیقی ارائه نکرده اند. این پژوهش به دنبال تبیین و تحلیل مؤلفه های این رویکرد فلسفی و عوامل مؤثر در شکل گیری آن است. به بیان دیگر مؤلفه های این رویکرد فلسفی چیست و عوامل مؤثر در شکل گیری آن کدام است؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که با توجه به فلسفه ذهن گرایانه کانت و نسبیگرایی تاریخی هردر، تحولات اجتماعی، فکری و فرهنگی دوره رنسانس همچون انقلاب صنعتی، رویکرد مکتب کلاسیسیسم به ژانرهای ادبی مورد تردید قرار گرفت و مؤلفههایی همچون تاریخگرایی، نظریه وحدت سازمند، توجه به نبوغ شاعر در خلق اثر ادبی، گرایش به فردیت و نگاه ذهنی و پدیدارشناسانه، به شکلگیری نظریۀ جدید ژانر در مکتب رمانتیسم انجامید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
402 - الگوی تاریخ معرفت و معاد معنا در اندیشه «شهابالدين یحیی سهروردی»
زهرا ماحوزی حسینعلی قبادی احمد پاکتچی مریم حسینیسهروردی در حکمت اشراق، الگویی از تاریخ معرفت را پی میگیرد که پیش از او در متون صوفیه صورت بندی شده است. این نقشه تاریخی که مبتنی بر حدیثی منسوب به پیامبر اسلام(ص) است، آینده معرفت باطنی اسلام را پس از پیامبر(ص) پیشگویی میکند و برای سرنوشت معرفت الهی در زمین، سه مرحله چکیده کاملسهروردی در حکمت اشراق، الگویی از تاریخ معرفت را پی میگیرد که پیش از او در متون صوفیه صورت بندی شده است. این نقشه تاریخی که مبتنی بر حدیثی منسوب به پیامبر اسلام(ص) است، آینده معرفت باطنی اسلام را پس از پیامبر(ص) پیشگویی میکند و برای سرنوشت معرفت الهی در زمین، سه مرحله تعیین میکند: دوران علم حضوری، دوران امانت معنا در کلمه و دوران تبدیل استعاره به رمز. سهروردی به این نقشه تاریخی بازمیگردد و با تعریفی که از حکیم الهی و نقش وی در تأویل رموز عارفان عرضه میکند، تکملهای را برای تاریخ معرفت رقم میزند. مرحله چهارمی که سهروردی بر این الگوی تاریخی میافزاید، مرحله معاد معنا به حقیقت آن است و تعریف آن تنها با رجوع به کلیّت نظام حکمی سهروردی ممکن میشود. مقاله حاضر میکوشد تا این الگوی تاریخی را از متون صوفیه استخراج کند سپس به تبیین نقش سهروردی در تکمیل آن بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
403 - سنجش انتقادی داستان «رستم و شغاد» (بر مبنای سه چاپ از شاهنامه)
محمود حسن آبادی لیلا شیرازیدر فرهنگ ایران، شاهنامه از ارجمندترین آثار است و همواره مورد توجه همه طبقات مردم بوده است. کاتبان و نسخه نویسان بسیاری به استنساخ آن پرداخته اند و از این راه دستنویس های متعددی از آن به وجود آمده است. اختلافات و تفاوتهای بسیار در ضبط ابیات، مصراع ها، تعبیرات و کلمات، م چکیده کاملدر فرهنگ ایران، شاهنامه از ارجمندترین آثار است و همواره مورد توجه همه طبقات مردم بوده است. کاتبان و نسخه نویسان بسیاری به استنساخ آن پرداخته اند و از این راه دستنویس های متعددی از آن به وجود آمده است. اختلافات و تفاوتهای بسیار در ضبط ابیات، مصراع ها، تعبیرات و کلمات، میان این دستنویس ها و به تبع آنها میان چاپ های متعدد شاهنامه راه یافته است. در زمینۀ بررسی چاپ های شاهنامه، مینوی، نوشین، دیویس، خطیبی و آیدنلو پژوهش هایی انجام داده اند، امّا در باب اختلاف چاپ ها و دستنویس های داستان رستم و شغاد که از داستانهای مهم و برجسته بخش پهلوانی شاهنامه است، تاکنون پژوهش مستقلی انجام نشده است. با توجه به اهمیت موضوع، نویسندگان جستار حاضر، با هدف بررسی اختلافات میان چاپ ها و گاهی نسخه های شاهنامه در داستان رستم و شغاد، سه چاپ خالقی مطلق، مسکو و ژول مول را مبنای کار قرار داده اند و با روشی سنجشی - تحلیلی، به استخراج، طبقه بندی، تحلیل و سرانجام تلاش برای یافتن منشأ و علت اختلافات پرداخته-اند. برآیند تحقیق آنکه: ابیات افزوده شده به این داستان (یازده بیت)، عمدتاً با انگیزه کامل کردن ساختار یا شخصیتپردازی داستان و یا افزودن بار معنایی و عاطفی آن از سوی کاتب صورت گرفته است. این افزودگیها را عمدتاً با بهرهگیری از قاعده «اصالت ضبط مختصر» میتوان تشخیص داد؛ و در دخل و تصرفات آوایی و واژگانی نیز گرچه علل مختلفی میتوان یافت؛ سبب اصلی، ساده کردن متن و آوردن آن به محدوده درک و فهم مخاطب بوده است؛ این گونه دخل و تصرفها را عمدتاً میتوان بر اساس قاعده «ارجحیت ضبط دشوارتر» مشخص ساخت. به هر روی، عدم رعایت امانت از سوی کاتبان مسبب همه دخل و تصرفهاست. نتایج فوق، تنها مربوط و محدود به همین داستان است و در دیگر بخشهای شاهنامه، یقیناً دلایل و عوامل دیگری برای دخل و تصرفها میتوان یافت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
404 - التقای واکه میان پیشوند استمرار /mi-/ و ستاک حال در زبان فارسی: واجشناسی زایشی
شهین امیرجانی عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا آرزو نجفیانهدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و توصیف فرآیندهای واژ- واجی موجود در فعلهای سادۀ واکه آغازین زبان فارسی معیار، پس از افزودن پیشوند استمراری «می» /mi-/ است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، درروش گردآوری دادهها، از 323 ستاک حال بر اساس طباطبائی (1376)، فره چکیده کاملهدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و توصیف فرآیندهای واژ- واجی موجود در فعلهای سادۀ واکه آغازین زبان فارسی معیار، پس از افزودن پیشوند استمراری «می» /mi-/ است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، درروش گردآوری دادهها، از 323 ستاک حال بر اساس طباطبائی (1376)، فرهنگ دهخدا (1390) و فرهنگ سخن (1382)، 50 فعل وجود دارد که با واکه آغاز میشوند. دادهها بر اساس الفبای آوانویسی بینالمللی «آی، پی، ای» آوانگاری شده و سپس در چارچوب نظریه واجشناسی زایشی تحلیل میشوند. نتایج نشان میدهد که در زبان فارسی در ابتدای فعلهایی که با واکه آغاز میشوند در روساخت گفتار رسمی «همزه» یا انسداد چاکنایی [ʔ] درج میشود. پس از افزودن پیشوند استمرار/mi-/، دیگر «همزه» در گفتار غیررسمی درج نشده و بهجای آن فرآیند کوتاه شدگی واکه پیشین، افراشته /i/ بهصورت، توالی واکه کوتاه و غلت [-ej-] رخ میدهد. سپس ارتقاء واکه پیشین، میانی [e] در محیط پیش از غلت [j] بهصورت توالی واکه و غلت[-ij-] مشاهده میشود. در چنین ساختهایی دیگر «همزه» در التقاء واکه در گفتار غیررسمی مشاهده نمیشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
405 - تحلیل انتقادی انگارۀ زن در «سندبادنامه»
شیوا کمالی اصل حبیب الله عباسی عفت نقابی عصمت خوئینیادبیات، آیینه ای است که فرهنگ جامعه را بازتاب می دهد و متون داستانی، بستر مناسبی برای بررسی این بازتاب های فرهنگی در زمینه های گوناگون از جمله مباحث مربوط به زنان است. در این پژوهش، برای واکاوی انگارۀ زن، دو حکایت از سندبادنامه انتخاب شد. متن سندبادنامه هر چند در یک زم چکیده کاملادبیات، آیینه ای است که فرهنگ جامعه را بازتاب می دهد و متون داستانی، بستر مناسبی برای بررسی این بازتاب های فرهنگی در زمینه های گوناگون از جمله مباحث مربوط به زنان است. در این پژوهش، برای واکاوی انگارۀ زن، دو حکایت از سندبادنامه انتخاب شد. متن سندبادنامه هر چند در یک زمینۀ تاریخی زنستیز تولید شده، نمونه های فراوانی از قدرت زن در آن دیده می شود. این جستار درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی با تکیه بر نظریۀ «فرکلاف»، متن را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی نموده، نشانه های قدرت زن و چرایی آن را نشان دهد. در این جستار به این نتیجه رسیدیم که زن در این اثر، حضور فعال و قدرتمند دارد و نقش فاعلی او در شکلگیری روند داستان مشهود است. در این کتاب به رغم دید منفی نسبت به زن، نشانه های قدرت پنهان زنانه را می توان دید. زنان برای رسیدن به اهداف خود از ابزار قدرت پنهان همچون زبان، تدبیر، زیرکی و سیاست استفاده می کنند و اگر راه های رسیدن به اهداف سازنده و والا برای آنها بسته شود، گاهی این قدرت در مسیر نادرست به کار گرفته می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
406 - تحلیل ظرفیت های چندوزنی و شیوههای ایجاد آن در شعر فارسی
یحیی عطائیچندوزنی آن است که شعری بیش از یک وزن داشته باشد. نویسنده، این موضوع را از خاموشی در کتابهای بلاغت و فرهنگ خارج ساخته، با نمونه هایی نشان داده است که این مسئله از آغازِ شعرِ فارسی تاکنون حضوری پررنگ دارد. تبدیلِ وزنِ مصراعی به وزنِ دیگر به هشت شیوه انجام می گیرد: اشباع چکیده کاملچندوزنی آن است که شعری بیش از یک وزن داشته باشد. نویسنده، این موضوع را از خاموشی در کتابهای بلاغت و فرهنگ خارج ساخته، با نمونه هایی نشان داده است که این مسئله از آغازِ شعرِ فارسی تاکنون حضوری پررنگ دارد. تبدیلِ وزنِ مصراعی به وزنِ دیگر به هشت شیوه انجام می گیرد: اشباع و اشباع-زداییِ مصوتِ کوتاه و بلند، ابقا و حذفِ همزه، تشدید و تخفیفِ صامت، تسکین و متحرک ساختنِ صامت. 26 وزن در 22 شکل، چندوزنی پدید می آورد. پرکاربردترینِ آنها تبدیلِ دو وزنِ «فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» و «مفتعلن مفتعلن فاعلن» به هم است. پرکاربردترین روشِ تبدیل نیز چهار روشِ «اشباع و اشباعزدایی مصوت» و «ابقا و حذفِ همزه» است. حاصل دیگر مقاله که برای نخستین بار مطرح شده، این است که آنچه در ادبیاتِ غرب بدان Asynartete گفته میشود، هرچند در کتاب های فارسی به عنوانِ چندوزنی شناخته نیست، در شعر فارسی از زمانِ وطواط تاکنون پیشینه دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
407 - تحلیل رویکردهای شارحان مفتاحالعلوم دربارۀ رابطه فن بدیع با فصاحت، بلاغت، معانی و بیان (قرن هفتم و هشتم)
روح الله هادی مصطفی جلیلی تقویانبسیاری از پژوهشگران معاصر بلاغت بر این باور هستند که شرح هایی که بر کتابهای مشهور بلاغت مانند مفتاح العلوم، تلخیص المفتاح و... به نگارش درآمده است، اغلب در بردارنده مباحث تکراری و غیر خلاقانه است. هرچند نمیتوان این رأی را به کلی رد کرد، بررسی دقیق این شرح ها نشان می چکیده کاملبسیاری از پژوهشگران معاصر بلاغت بر این باور هستند که شرح هایی که بر کتابهای مشهور بلاغت مانند مفتاح العلوم، تلخیص المفتاح و... به نگارش درآمده است، اغلب در بردارنده مباحث تکراری و غیر خلاقانه است. هرچند نمیتوان این رأی را به کلی رد کرد، بررسی دقیق این شرح ها نشان می دهد که شارحان، گاه مسائلی تازه نیز در نوشته های خود بیان کرده اند. این مسائل تازه از دیدگاه تاریخ اندیشۀ بلاغی حائز اهمیت است. یکی از این مباحث، پیوند میان «بدیع» و بخشهای دیگر علم بلاغت است. امروز برای ما طبیعی می نماید که بلاغت اسلامی را دارای سه قلمرو مجزّا به نام های «معانی»، «بیان» و «بدیع» بدانیم، لیکن در قرنهای هفتم و هشتم، این استقلال به هیچ وجه امری مسلم نبوده است. در این مقاله آرای شارحان سکاکی دربارۀ جایگاه بدیع و نسبت آن با سایر قسمت های علم بلاغت تحلیل میشود. در میان این شارحان، چهار طبقه را می توان مشخص کرد که هر یک از آنها رأیی جداگانه دارند. این آرا بدین ترتیب است: 1. بدیع، بخشی از فصاحت است. 2. بدیع، بخشی از فصاحت و بلاغت است. 3. بدیع، بخشی از علم معانی و بیان است. 4. بدیع مستقل است و با هیچ کدام از بخش های دیگر ارتباط ندارد. در این مقاله به توصیف آرای این چهار طبقه و واکاوی دلایل این گونه گونی پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
408 - تحلیل گفتمانی ادبیات متعهد و اجتماعی با تکیه بر نظرگاه «اخوان ثالث»
مریم مشرًف کلثوم میری اصلتحليل گفتمان به عنوان رویكردي زبـانشناسـي از علـوم اجتمـاعي بـه بررسـي چگونگي پيوند آثار اديبان با محيط اجتماعي و تأثير اين محيط بر روش و اسلوب آنها ميپردازد. گفتمان ادبیات متعهد و اجتماعی از گفتمانهای شناخته شده در حوزه ادب معاصر است که در این مقاله با استفاده از نظ چکیده کاملتحليل گفتمان به عنوان رویكردي زبـانشناسـي از علـوم اجتمـاعي بـه بررسـي چگونگي پيوند آثار اديبان با محيط اجتماعي و تأثير اين محيط بر روش و اسلوب آنها ميپردازد. گفتمان ادبیات متعهد و اجتماعی از گفتمانهای شناخته شده در حوزه ادب معاصر است که در این مقاله با استفاده از نظریه های لاکلا و موفه به تحلیل و بررسی علل شکلگیری و رویکرد «اخوان» در دفاع از این گفتمان میپردازیم. نتایج پژوهش نشان میدهد که گرهخوردگی و پیوند ادبیات و جامعه باعث میشود که اخوان به عنوان سوژه تحتتأثیر کارکردهای گفتمانی زبانی و غیر زبانی و قدرت پشت گفتمانی ناشی از رویدادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در بستر تاریخی مورد نظر، در موقعیتسوژگی قرار گیرد و با ایجاد بحران و ساختارشکنی در گفتمانهای رقیب (موج نو، رمانتیک فردی و ادبیات فرمگرا) و درک دالهای خالی گفتمانهای غیر خودی (توجه و تعهد ادبیات به مردم و جامعه) به تثبیت نظام گفتمانی خود بپردازد. وی در نظام معنایی گفتمان خودی، جامعه و نیازهای آن را (متغیر مستقل) اعم از هنر و ادبیات (متغیر وابسته) میداند و با تأکید بر دال مرکزی گفتمان خودی، دیگر دال های شناور (هنر، هنرمند، غزل، شعر و شاعر) را تعریف میکند و با استفاده از راهبردهای حاشیهرانی، برجستهسازی و غیریتسازی سعی دارد تا گفتمان خودی را تقویت و گفتمانهای غیر خودی را تضعیف کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
409 - تحلیل روششناختی مسئلۀ تأثیر و تأثر ادبی در سخن و سخنوران فروزانفر
احمد خاتمی مریم مشرف الملک اعظم سعادتهمزمان با طرح آرای باختین دربارۀ «منطق مکالمه» در اوایل قرن بیستم که مقدمۀ وضعِ نظریۀ بینامتنیت توسط ژولیا کریستوا در دهۀ 60 میلادی گردید، بدیعالزمان فروزانفر در تألیف سخنوسخنوران، رویکردی انتقادی پدید آورد که بعدها عبدالحسین زرینکوب مبانی نظری آن را ذیل عنوان «نقد ن چکیده کاملهمزمان با طرح آرای باختین دربارۀ «منطق مکالمه» در اوایل قرن بیستم که مقدمۀ وضعِ نظریۀ بینامتنیت توسط ژولیا کریستوا در دهۀ 60 میلادی گردید، بدیعالزمان فروزانفر در تألیف سخنوسخنوران، رویکردی انتقادی پدید آورد که بعدها عبدالحسین زرینکوب مبانی نظری آن را ذیل عنوان «نقد نفوذ» در کتاب نقد ادبی تبیین کرد. این پژوهش میکوشد چگونگی عملکرد فروزانفر را در ایجاد روشی منسجم برای بیان تأثیر و نفوذِ صوری و محتوایی در شعر فارسی تبیین کند و ضمن مقایسۀ آن با روش «نقد نفوذ»، آن را بهمثابه یک رویکرد انتقادی مستقل معرفی نماید. فروزانفر با دخل و تصرف در مبحث کهن سرقات ادبی، آن را به ابزاری کارآمد و کاربردی برای توصیف چگونگی تأثیرگذاریهای ادبی در شعر فارسی تبدیل کرد و با وجود فاصله از خاستگاه نظری بینامتنیت، مفاهیمی مشابه با آن را در تحلیل روابط ادبی در شعر و تعیین نقش و جایگاه شاعران در بستر تاریخ بهکار برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
410 - کارکرد سرنویسهای نسخۀ فلورانس در بازنویسی داستانهای شاهنامه
نیلوفرسادات عبدالهیبرای اینکه داستانهای کهن ادبی برای مخاطب امروزی جذاب و قابل درک باشند، باید به زبانی ساده و روان نقل گردند. فرآیند نقل این روایات به زبان امروز باید با رعایت اصولی صورت میگیرد که دو محور اصلی دارند: نخست، حفظ ساختار داستان و سبک صاحب اثر، سپس همخوانی با زبان و درک مخا چکیده کاملبرای اینکه داستانهای کهن ادبی برای مخاطب امروزی جذاب و قابل درک باشند، باید به زبانی ساده و روان نقل گردند. فرآیند نقل این روایات به زبان امروز باید با رعایت اصولی صورت میگیرد که دو محور اصلی دارند: نخست، حفظ ساختار داستان و سبک صاحب اثر، سپس همخوانی با زبان و درک مخاطبان. در همین باره بازنویسی و بازگردان داستانهای شاهنامه به نثر، علاوه بر در نظر داشتنِ سطح مخاطب، به شناختی از سبک و بیان فردوسی نیاز دارد. از سویی به خلاصه و ساده سازی داستانها باید توجه داشت. هر یک از بازنوشتهای شاهنامه، درجاتی از تلخیص و حذف مطالب داستانی یا جلوههای هنری دارند. ولی حذف برخی بخشها به ساخت اصلی داستان آسیب می زند و هنر فردوسی در سرایش داستانها را نیز برای مخاطب آشکار نمیکند. برای حفظ این نکات و انتقال هرچه کاملتر داستان به مخاطبان میتوان از روشهای مختلفی بهره برد. نظر به پیوند سرنویسهای شاهنامه با ساختار داستان، پیشنهاد ما در این مقاله بهره گرفتن از نسخههای شاهنامه با محوریت سرنویسهای آنهاست. به عنوان مصداقی قابل توجه، به نسخۀ فلورانس که قدیمترین نسخۀ در دسترس از شاهنامه است پرداختهایم و ضمن نقد برخی مشکلات در بازنویسی این اثر، راهکارهایی برای بازنویسی دقیقتر ارائه دادهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
411 - برساختهاي انديشگاني دوگانه اميد و نااميدي در نسبت با تحولات اجتماعي در رمان «يَكُليا و تنهايي او»
نعمتالله ايرانزاده شهناز عرشاكملاميد و نااميدي از ويژگيهاي مهم انسان است كه با تنگناها و گشايشهاي زندگي او نمود مييابد. دربارۀ اين دوگانه، نظريه های گوناگوني در عرصههاي مختلفي چون فلسفه، اخلاق، روانشناسي، علوم اجتماعي و... وجود دارد. اميد و نااميدي با يكديگر ديالكتيك دارند و رنج به عنوان نمودي ا چکیده کاملاميد و نااميدي از ويژگيهاي مهم انسان است كه با تنگناها و گشايشهاي زندگي او نمود مييابد. دربارۀ اين دوگانه، نظريه های گوناگوني در عرصههاي مختلفي چون فلسفه، اخلاق، روانشناسي، علوم اجتماعي و... وجود دارد. اميد و نااميدي با يكديگر ديالكتيك دارند و رنج به عنوان نمودي از نااميدي، بستري براي زايش اميد است. اين دوگانه داراي دو بعد فردی و اجتماعی است كه در ارتباط مستقیم با يكديگرند. فرد به مثابه اجتماع است؛ بنابراین امید یا ناامیدی فردی و حتي يأس فلسفي غالباً تحت تأثیر وضعیت اجتماعی است. با توجه به اينكه انسان سوژۀ اصلي رمان است، ميتوان بازنمايي امید یا ناامیدی را در رمان بررسيد. «يكليا و تنهايي او» نوشته تقي مدرسي از جمله اولين رمانهاي تمثيلي پس از کودتای 28 مرداد است كه به صورت غير مستقيم سعي در بازنمايي وضعيت جامعۀ ايران دارد. جستار حاضر با روش توصيفي - تحليلي به تحليل دوگانه اميد و نااميدي و ساختهاي انديشگاني آن در اين اثر ميپردازد؛ با اين پيش فرض كه هرچند نااميدي گفتمان اين رمان است، نوعي اميد در بطن آن نهفته است. بنابراين ميتوان به «يكليا و تنهايي او» از دريچه اميد نيز نگريست و آن را منعكسكننده صرف يأس و شكست ندانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
412 - قلب نحوی به راست در ترجمه (از زبان فارسی به انگلیسی)
محمد دبیرمقدم ویدا شقاقی مجتبی منشیزاده سید حسین پیریقلب نحوی در زبان فارسی، اختیاری و با انگیزۀ کاربرد شناختی همراه است. از آنجایی که قلب نحوی در زبان فارسی، برخلاف زبان انگلیسی، یکی از ویژگی-های این زبان محسوب می شود، تحلیل بندهای مقلوب و ترجمه آنها به منظور افزایش دقت و کیفیت ترجمه این نوع بندها ضروری به نظر می آید. چکیده کاملقلب نحوی در زبان فارسی، اختیاری و با انگیزۀ کاربرد شناختی همراه است. از آنجایی که قلب نحوی در زبان فارسی، برخلاف زبان انگلیسی، یکی از ویژگی-های این زبان محسوب می شود، تحلیل بندهای مقلوب و ترجمه آنها به منظور افزایش دقت و کیفیت ترجمه این نوع بندها ضروری به نظر می آید. بنابراین پژوهش حاضر به روش پیکره ای، از نوع توصیفی - تحلیلی و با هدف بررسی تأثیر قلب نحوی به راست بر بندهای ساده فارسی و تحلیل معادل های انگلیسی آنهاست. برای این منظور از تعداد کل 5247 بند در پیکره فارسی متشکل از کتاب های «مربای شیرین»، «خمره»، «دا» و «چراغ ها را من خاموش می کنم»، تعداد 297 بند مقلوب به راست جمع آوری گردید و همراه با معادل های ترجمه شده انگلیسی آنها بر اساس چارچوب نظری دستور نقش گرای نظام بنیاد «هلیدی» تحلیل شد. نتایج نشان میدهد که قلب نحوی به راست در پیکره فارسی با تغییر در فرانقش ها، آغازگر نشان دار ایجاد کرده است؛ ولی مترجمان به این نوع بندها توجه چندانی نداشته اند. همچنین این دستور در زمینه نقد و صحه گذاری ترجمه بندهای مقلوب به راست به زبان انگلیسی می تواند کارا باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
413 - بانوگشسب، پهلوانبانوی سکایی
مرضیه عظیمی روزبه زرین کوببانوگشسب، پهلوان بانویی نامدار است که به دلیل شخصیت خاصش همواره مورد توجه بوده است. سؤالی که مطرح است دربارۀ منشأ و خاستگاه چنین شخصیت و چنین پهلوان بانویی است. برای پهلوان بانو، منشأ اساطیری، تاریخی وجامعهشناختی قائل شده اند و یا آن را در ارتباط با ایزدبانوان دانسته ا چکیده کاملبانوگشسب، پهلوان بانویی نامدار است که به دلیل شخصیت خاصش همواره مورد توجه بوده است. سؤالی که مطرح است دربارۀ منشأ و خاستگاه چنین شخصیت و چنین پهلوان بانویی است. برای پهلوان بانو، منشأ اساطیری، تاریخی وجامعهشناختی قائل شده اند و یا آن را در ارتباط با ایزدبانوان دانسته اند. گروهی نیز آن را برخاسته از فرهنگ مادرسالار یا مردسالار معرفی می کنند. در این نوشتار به دنبال یافتن خاستگاه او، این پرسش را مطرح می کنیم که آیا بانوگشسب، پهلوان بانویی سکایی است؟ برای این منظور به سکایی بودن خاندان رستم اشاره می کنیم. سپس ویژگی های قوم سکا و سرمت و زنان سکایی را گرد می آوریم؛ چراکه بانوگشسب، دختر رستم است و اگر رستم سکایی باشد، دختر او نیز پهلوان بانویی سکایی است. شخصیت بانوگشسب را در متون مختلف بررسی می کنیم و در آخر ویژگیهای او را با زنان سکایی می سنجیم. سرانجام نتیجه چنین حاصل می شود که بسیاری از ویژگی های بانوگشسب و زنان سکایی مشترکند و بانوگشسب، پهلوان بانویی سکایی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
414 - تحلیل تطبیقی شعر و نقاشی عصر صفوی با تکیه بر آرای هنری رماک
مراد اسماعیلیاین مقاله پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است که به مطالعه ارتباط بین ادبیات و نقاشی عصر صفوی می پردازد و با استفاده از نظریه ادبیات تطبیقی هنری رماک، در پی تبیین این موضوع است که چگونه مفهومی یکسان، به اشکال متفاوت در شعر و نقاشی این عصر نمود یافته است. بر ا چکیده کاملاین مقاله پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است که به مطالعه ارتباط بین ادبیات و نقاشی عصر صفوی می پردازد و با استفاده از نظریه ادبیات تطبیقی هنری رماک، در پی تبیین این موضوع است که چگونه مفهومی یکسان، به اشکال متفاوت در شعر و نقاشی این عصر نمود یافته است. بر اساس یافته-های این پژوهش، شعر و نقاشی این عصر را نمی توان ادامه و دنباله سبک های پیشین دانست؛ بلکه شعر و نقاشی این دوره، دارای ویژگیهای متمایز خود بوده و شاعران و نقاشان عصر صفوی به مجموعه ای از اصول و موازین مشترک پایبندند که با موازین دوره های قبل قابل مقایسه نیست. همچنین، زمینی شدن یکی از پیشفرض هایی است که اساس اندیشه و هنر قرن یازدهم را شکل می-دهد و شاعران و نقاشان عصر مورد بررسی به شکل های مختلفی از قبیل: واقع-گرایی، جزئی نگری، لذت بخشیدن، استفاده از عناصر پیرامون و... که همگی از مؤلفه های زمینی شدن هستند، به خلق آثار خود دست یازیده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
415 - تحلیل گفتمان انتقادی داستان «ماهی سیاه کوچولو» صمد بهرنگی
علیرضا مقدم محمدحسن کریمی رحمان صحراگرد شهرزاد شاهسنی«صمد بهرنگی»، منتقد نظام تعلیم و تربیت و ادبیات کودکان پیش از خود است و با بهره گیری از قابلیت های ادبیات کودکان سعی دارد تا از آن برای نیل به اهداف ایدئولوژیک خود استفاده کند. اين پژوهش تلاش مي كند تا نشان دهد كه چگونه ادبیات داستانی کودکان متأثر از گفتمان هاي موجود و چکیده کامل«صمد بهرنگی»، منتقد نظام تعلیم و تربیت و ادبیات کودکان پیش از خود است و با بهره گیری از قابلیت های ادبیات کودکان سعی دارد تا از آن برای نیل به اهداف ایدئولوژیک خود استفاده کند. اين پژوهش تلاش مي كند تا نشان دهد كه چگونه ادبیات داستانی کودکان متأثر از گفتمان هاي موجود و ساختار اجتماعي مولد اين گفتمان ها، برداشتي متفاوت از تعلیم و تربیت ارائه مي كند و چگونه گفتمان ها در بازتاب مفاهیم تعلیم و تربیت نقش دارند. در این پژوهش سعی بر این است تا با رویکرد «نورمن فرکلاف»، داستان «ماهی سیاه کوچولو» صمد بهرنگی بررسی، تحلیل و تبیین گردد. هدف ما اين است كه با تحليل دقيق داستان «ماهی سیاه کوچولو» بهرنگی نشان دهيم که متن، معرف چه گفتمان يا گفتمان هايي است و اين متن، چه رابطه اي ميان تعلیم و تربیت و ابعاد اجتماعي و سياسي برقرار ميسازد. بافت موقعیتی، فرض وجود دیدگاه ایدئولوژیک بهرنگی را تقویت می کند. از ديدگاه تحليل گفتمان انتقادي، نتیجه این پژوهش این است که بهرنگی در این داستان، چهار گفتمان رایج معاصر خود یعنی استبداد، ملی، مذهبی و چپ مارکسیست را توصیف و نقد کرده است. گفتمان چهارم، گفتمان غالب و تعلق گفتمانی بهرنگی است. بهرنگی در اين اثر سعی دارد تا با انتخاب واژگان خاص، شخصیت ها، مکان ها و هم آیی و جنبه های استعاری، گفتمان خود را بر سایر گفتمان ها برتری بخشد. مضامین تعلیم و تربیت در این داستان اغلب متأثر از گفتمان چپ و دیگر گفتمان های تقابلگر رایج و در رویارویی با گفتمان نظام سلطه (گفتمان استبداد) شکل گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
416 - تحلیل تحولات خانوادۀ ایرانی در منتخبی از رمانهای فارسی بر اساس نظریۀ تضاد
حمید رضایی ابراهیم ظاهری عبده وندتغییر و تحولات جامعه و به ویژه خانواده، بر اساس نظریه های مختلف از جمله نظریۀ تضاد بررسی و تبیین می شود. بر مبنای این نظریه، در جامعه و بین گروههای مختلف، نگرش ها و علائق متفاوت وجود دارد که از طریق قدرت، بینشان نظم ایجاد می شود و ثبات اجتماعی تأمین می گردد؛ اما توزیع چکیده کاملتغییر و تحولات جامعه و به ویژه خانواده، بر اساس نظریه های مختلف از جمله نظریۀ تضاد بررسی و تبیین می شود. بر مبنای این نظریه، در جامعه و بین گروههای مختلف، نگرش ها و علائق متفاوت وجود دارد که از طریق قدرت، بینشان نظم ایجاد می شود و ثبات اجتماعی تأمین می گردد؛ اما توزیع نابرابر منابع، سرانجام سبب ایجاد کشمکش و تضاد بین آنان می شود. هدف این پژوهش نیز تفسیر و تحلیل تحولات خانوادۀ ایرانی در رمان های «تالار آیینه» از امیرحسن چهل تن، «سمفونی مردگان» از عباس معروفی و «نیمۀ غایب» از حسین سناپور بر اساس این نظریه و با روش توصیفی- تحلیلی است و به این پرسش ها پاسخ داده میشود: در دوره های مختلف چه عواملی موجب تضاد در خانواده های ایرانی شده است؟ تضاد بر اساس چه منافعی بوده است؟ گروه های زیر سلطه، برای رهایی خود از چه منابعی استفاده کرده اند؟ و این تضاد موجب چه تغییراتی در خانواده شده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که ابتدا تضاد و تنش در خانواده های فرادست جامعه و سپس متوسط و بعد فرودست ایجاد شده است؛ این تضاد ها در اثر آشنایی با مدرنیته بوده و در آغاز، شخصیت پدر، نقش عاملیت را در این زمینه برعهده داشته است. اما در ادامه، دیگر اعضای خانواده، به ویژه شخصیت پسر و سپس دختر و همسر، به نظم موجود اعتراض کرده اند. پدر از نظم موجود سود می برد و دیگر اعضای خانواده، زیر سلطه اش قرار دارند. او برای ادامۀ تسلط خود، منابعی مانند قدرت و ثروت را در اختیار دارد و گروه زیر سلطه برای رهایی، از سرمایه ها و منابعی مانند سرمایۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استفاده کرده اند. شخصیت پدر به دنبال حفظ قدرت و اقتدار خود در خانواده است و دیگر اعضای خانواده به دنبال دستیابی به فردیت و استقلال هستند که تضاد ناشی از این امر، موجب تغییر و تحولاتی در ارزش ها و هنجارهای خانواده به ویژه در زمینۀ ازدواج، تحصیل و شغل شده و با فروپاشی سامان گذشتۀ خانواده ها، نظم جدیدی شکل گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
417 - بررسی نقش استعارههای مفهومی در تحول سبکهای ادبی (با تکیه بر استعارههای حوزة بدن در اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ)
محمد طاهری معصومه ارچندانیاستعارة مفهومی، شگرد ذهن برای مفهومسازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازة بنیادین میکوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از اینرو انتظار میرود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلانسیستمهای وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلان چکیده کاملاستعارة مفهومی، شگرد ذهن برای مفهومسازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازة بنیادین میکوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از اینرو انتظار میرود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلانسیستمهای وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلانسیستمها، سبکهای ادبیاند که عوامل زیادی در تغییر آنها دخالت دارد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که تغییر استعارههای مفهومی در زمان، چه تأثیری در تغییر سبکهای ادبی دارد و برای پاسخ به آن، استعارههای مفهومی حوزة بدن را که شامل واژههای «دست، چشم، دل و سر» است، در منتخبی از اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ ردیابی میکند و با تحلیل اطلاعات بهدستآمده، به کمک نظریه های سبکشناسی شناختی و سبکشناسی درزمانی، نتیجه میگیرد که استعارههای مفهومی در طول زمان دچار تغییراتی معنیدار شدهاند که همسو با تحولات سبکهای ادبی و از متغیرهای اثرگذار بر تحول سبکها بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
418 - تکوینِ هویت اجتماعی در داستان «عطر سنبل، عطر کاج» بر مبنای نظریۀ عمومی طنز کلامی
فاطمه مظفری نوید فیروزی«عطرِ سنبل، عطرِ کاج»، ترجمۀ فارسی خاطراتِ فیروزه جزایری دوماست که بر اساس تجربۀ اجتماعی منحصربه فردش به عنوان یک مهاجر ایرانیِ ساکن آمریکا نوشته شده است. در این پژوهش، مؤلّفه ها و مکانیزمِ طنز داستانِ یادشده بر اساسِ «نظریۀ عمومی طنز کلامیِ» آتاردو بررسی شده است. در ای چکیده کامل«عطرِ سنبل، عطرِ کاج»، ترجمۀ فارسی خاطراتِ فیروزه جزایری دوماست که بر اساس تجربۀ اجتماعی منحصربه فردش به عنوان یک مهاجر ایرانیِ ساکن آمریکا نوشته شده است. در این پژوهش، مؤلّفه ها و مکانیزمِ طنز داستانِ یادشده بر اساسِ «نظریۀ عمومی طنز کلامیِ» آتاردو بررسی شده است. در این روش، متغیّرهای به کار برده شده برای بررسیِ یک روایتِ طنز به شش دستۀ زبان، هدف، موقعیت، شیوۀ روایت، مکانیسمِ منطقی و تقابلِ انگاره تقسیم می شود. در پژوهشِ حاضر با تکیۀ بر متغیّرِ هدف نشان داده شده که فیروزه جزایری چگونه با هدف قرار دادن افراد برون گروه و درون گروه به معرفی رفتارهای مناسب و نامناسبِ اجتماعی که با آنها مواجه بوده، پرداخته است و به هویتی جدید و انتخابی میرسد؛ هویتی که نه او را از ارزش های گذشتۀ خود دور و نه او را در فرهنگِ جدید گوشه گیر و منزوی کند. طنزِ کلامی جزایری دوما می تواند موجبِ ایجادِ همبستگیِ گروهی بینِ خوانندگانِ نژادهای مختلف و به ویژه مخاطبانِ زن شود. به علاوه در روایتِ طنزآمیز او، «هدف» در جایگاه بالاتری نسبت به «تقابلِ انگاره» (متغیّرِ ایجادِ خنده) قرار دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
419 - نمود مؤلّفههای ناتورالیستی در آثار داستانی دفاع مقدّس (مطالعۀ موردی: «زمستان 62» و «سفر به گرای 270 درجه»)
محبوبه بانیمهجور منوچهر اکبریناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایشها و افکار انسانها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی میداند. طبق نظریۀ ناتورالیستها، تمام واقعیّتها و پدیدههای موجود در طبیعت در دایرۀ معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتور چکیده کاملناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایشها و افکار انسانها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی میداند. طبق نظریۀ ناتورالیستها، تمام واقعیّتها و پدیدههای موجود در طبیعت در دایرۀ معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتورالیسم، فرمول کاربرد علم جدید در ادبیّات است. ناتورالیسم در ادبیّات بر جنبههای توارث، محیط، تقدیر محتوم، مشاهدۀ زندگی به دور از آرمانگرایی و نفی مسائل ماورایی تأکید دارد و در این راه به ترسیم جزئیات -عموماً- زشت و ناخوشایند میپردازد. ناتورالیسم ادبی از طریق ترجمۀ آثار ادبی صدر مشروطه به این طرف در حوزۀ داستاننویسی فارسی وارد شد و نویسندگانی مانند صادق چوبک، صادق هدایت، احمد محمود، محمد مسعود، اسماعیل فصیح و... را تحت تأثیر قرار داد. بررسی آثار ادبیّات داستانی دفاع مقدّس، حاکی از وجود برخی از مؤلّفههای برجستۀ ناتورالیسم مانند عینیّتگرایی، بدبینی، سیاهاندیشی، شرح مبسوط فجایع جنگ، کاربرد کمسابقۀ برخی از تعابیر غیر مرسوم دربارۀ رزمندگان، توجّه به علم فیزیولوژی و... در شماری از اینگونه آثار است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانهای، برخی از شاخصههای ناتورالیسم را در دو رمان «زمستان 62» از اسماعیل فصیح و «سفر به گرای 270 درجه» از احمد دهقان واکاوی نموده است. نتیجۀ بررسی با توجّه به شواهد متنی نشان میدهد که در این دو اثر، برخی از مؤلّفههای ناتورالیستی نمود بارزی دارد. میتوان گفت که آنچه آثار ناتورالیستی را از سایر نوشتهها متمایز مینماید، در این دو رمان قابل شناسایی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
420 - نقشهای زنانه در رمانهای «پیرزاد» و «وولف» با تکیه بر نقشهای کهنالگویی یونگ
مریم رامین نیا منا علی مددی مریم باینقد کهن الگویی که بر پایۀ نظریّه های «کارل گوستاو یونگ» پایهگذاری شده است، کهنالگوها را در متنهای ادبی میکاود و نقشها، کارکردها و دگردیسی آنها را تبیین میکند. از جمله کهنالگوهایی که یونگ در آثارش برمیشمرد، میتوان به چهار کهنالگوی زنانه اشاره کرد که به صورت نقش چکیده کاملنقد کهن الگویی که بر پایۀ نظریّه های «کارل گوستاو یونگ» پایهگذاری شده است، کهنالگوها را در متنهای ادبی میکاود و نقشها، کارکردها و دگردیسی آنها را تبیین میکند. از جمله کهنالگوهایی که یونگ در آثارش برمیشمرد، میتوان به چهار کهنالگوی زنانه اشاره کرد که به صورت نقشهایی زنانه در زندگی آنان نمود مییابد. این چهار نقش عبارتند از: نقش مادر، همسر، مدونا و نقش آمازون. این نقشها در ارتباط با سایرین، محیط و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی در رفتارهای زنان ظهور مییابد. با بررسی آثار ادبی زنان میتوان چگونگی و میزان حضور این نقشها را مشاهده کرد. رماننویسان زن غربی و ایرانی به فراخور محیط، فرهنگ و هنجارهای اجتماعی به این نقشها پرداختهاند. در پژوهش حاضر به بررسی میزان نمود این نقشهای زنانه و بررسی مقایسهای آنها در رمان های «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می کنیم» از زویا پیرزاد و «خانم دالوی» و «به سوی فانوس دریایی» از ویرجینیا وولف پرداخته شده است. نتیجۀ اجمالی پژوهش نشان میدهد که نقشهای زنانهای که بر اساس کهنالگوهای یونگ تبیین شدهاند، در پیرزاد و وولف یکسان به کار گرفته نشده است. وولف به عنوان رماننویس غربی به نقشهای مادر و همسر به صورتی متعادلتر پرداخته است. در «به سوی فانوس دریایی» نقش مدونا حضور پررنگی دارد و در عوض در «خانم دالوی» آمازون توانسته است با قدرت کافی به نمایش خود بپردازد. در نوع پرداختن به این نقشها، نگرش فمینیستی وولف بیتأثیر نبوده است. از این رو خصلت جنگندگی، کنشگری و استقلال زنان وولف بارزتر است. در آثار پیرزاد، نقش مادر را با رویکردی فداکارانه و نقش همسر را محافظهکارانه مشاهده میکنیم. وی برای نقش مدونا، جایگاه ویژهای در نظر گرفته است و نقش آمازون را در چارچوب فرهنگ سنتی شرقی و به صورتی گام به گام و کمرنگ وارد آثارش کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
421 - کارکرد نماد رنگ در اسطورهزایی و اسطورهزدایی بر اساس نمایشنامۀ «چهار صندوق» بهرام بیضایی
علی یاراحمدی زهرا سیدیزدی حمید جعفری قریه علیاسطوره ها فهم نیاکان ما از پدیده های اطرافشان را بازگو می کنند. بسیاری از اسطوره ها، در سیر تکاملی خود پس از بازخوانی و بازتولید، معمولاً با دو مفهوم عمدۀ اسطوره زایی و اسطوره زدایی عجین شده اند. از فعّالان این عرصه، بهرام بیضایی است. او در نمایشنامۀ «چهار صندوق» به سا چکیده کاملاسطوره ها فهم نیاکان ما از پدیده های اطرافشان را بازگو می کنند. بسیاری از اسطوره ها، در سیر تکاملی خود پس از بازخوانی و بازتولید، معمولاً با دو مفهوم عمدۀ اسطوره زایی و اسطوره زدایی عجین شده اند. از فعّالان این عرصه، بهرام بیضایی است. او در نمایشنامۀ «چهار صندوق» به ساختن و پرداختن اسطوره ای در بی زمان و بی مکان اقدام کرده است. در پژوهش حاضر، میزان تأثیرپذیری متن یادشده از اسطوره های باستانی ایران زمین و همچنین نقش بیضایی در تولید عناصر اساطیری با توجّه به کارکرد نماد رنگ بررسی می شود. پرسش مبنایی این است که نقش نماد رنگ در نمایشنامۀ «چهار صندوق» چیست؟ همچنین پژوهندگان میکوشند تا چگونگی اسطوره زایی و اسطوره زدایی در متن بیضایی را بررسی کنند. حاصل پژوهش بیانگر آن است که روایت بیضایی از طرفی ارتباطی عمیق با اساطیر مربوط به جغرافیای محل زندگی او دارد و از طرفی می کوشد تا اسطوره زایی و اسطوره زدایی را در بطن نمایشنامه برجسته کند. خودداری از نمایش تفوّق خیر بر شر در پایان، استفادۀ نمادین از رنگ ها به جای نام های شخصیّت های نمایشنامه و واگردانی نمادها به ویژه در رنگ ها، نشانه ای از اسطوره زدایی در نمایشنامۀ چهار صندوق است. در این اثر مانند اسطوره با ماجرای خلقت روبه رو هستیم. البته خلقتی که با تغییراتی مواجه است. اهریمن (مترسک) نه به اراده و قدرت خدا، بلکه به دست موجوداتی ناقص (رنگ ها)، آنگونه که خود معترفند، خلق می شود. این مؤلّفه، نشانه ای از دخل و تصرّف بیضایی در اسطوره هاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
422 - تحلیل تطبيقی مفهوم اعتدال در اندرزهای «دينکرد ششم» و «شاهنامه» فردوسی
زهرا دلپذیر محمد بهنام فر محمد رضا راشد محصلیکی از مفاهیم بنیادی در اندیشۀ ایرانی، اصل اعتدال و میانه روی در امور زندگی است که در کتاب ها و اندرزنامه های پهلوی به ويژه کتاب ششم دينکرد، مفصلترين اندرزنامه به زبان پهلوی، نمود بارزی دارد. در شاهنامۀ فردوسی نیز که چکیدۀ فرهنگ ایران پیش از اسلام به شمار می آید، میانه چکیده کاملیکی از مفاهیم بنیادی در اندیشۀ ایرانی، اصل اعتدال و میانه روی در امور زندگی است که در کتاب ها و اندرزنامه های پهلوی به ويژه کتاب ششم دينکرد، مفصلترين اندرزنامه به زبان پهلوی، نمود بارزی دارد. در شاهنامۀ فردوسی نیز که چکیدۀ فرهنگ ایران پیش از اسلام به شمار می آید، میانه گزینی، یکی از اصول اساسی است که در اندرزهای مختلف به آن تأکید شده است. در این مقاله کوشیده ایم تا به شیوة تطبیقی و با رویکرد تحلیل محتوا، همسانی های این دو کتاب را درباره اعتدال بازنماییم. نتایج تحقیق نشان می دهد که مفهوم اعتدال در دینکرد ششم و شاهنامۀ فردوسی به یکدیگر بسیار نزدیک است. در هر دو کتاب، افراط و تفریط از مصادیق شر و بدی هستند و خیر و نیکی که در میانة این دو قرار میگیرد، نماد اعتدال است. از سوی دیگر نیکی مساوی با کردار، پندار و گفتار نیک است؛ سه اصل مهم باور زرتشتی که با خرد، ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ دارند و انسان را به زندگی خردمندانه ای راهنمایی می کنند که اصل آن میانه روی است. بین اعتدال و عدل و داد نیز پیوند تنگاتنگی وجود دارد که مفهوم اشه در اندیشة مزدایی را تداعی می کند. گفتنی است که مفهوم اعتدال در دینکرد ششم با اندرزهای بخش تاریخی شاهنامه، به ویژه ابیات مربوط به دوران پادشاهی خسرو انوشیروان، تطابق بیشتری دارد و گاهی اندرزهایی کاملاً یکسان در این زمینه به چشم می خورد که بیانگر تأثیر گذاری دینکرد ششم بر شاهنامه یا منابع یکسان اندرزی دو کتاب است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
423 - بررسی و تحلیل چگونگی توصیف «بوها» در متون نوشتاری زبان فارسی
اعظم استاجیمقاله حاضر به چگونگی توصیف بوها درداده های منتخب از متون ادبی زبان فارسی میپردازد. به این منظور نمونههای کاربرد واژه «بو» و وابستههای آن از دو پیکره نوشتاری (شامل متون خبری و داستانی) با حدود نه میلیون واژه استخراج شدند و بر اساس ویژگیهای ساختاری و معنایی دستهب چکیده کاملمقاله حاضر به چگونگی توصیف بوها درداده های منتخب از متون ادبی زبان فارسی میپردازد. به این منظور نمونههای کاربرد واژه «بو» و وابستههای آن از دو پیکره نوشتاری (شامل متون خبری و داستانی) با حدود نه میلیون واژه استخراج شدند و بر اساس ویژگیهای ساختاری و معنایی دستهبندی و توصیف شدند. بررسی دادهها نشان می دهد بوها در زبان فارسی بیشتر با ساختهای اضافی توصیف میشوند تا ساختهای وصفی (82% در مقابل 18%). در مورد شیوه توصیف بوها نیز مشخص شد فارسی زبانها ترجیح میدهند بوها را با اشاره به منشا ان توصیف کنند تا با استفاده از صفات. علاوه بر اینها مشخص شد در ترکیبهای اضافیای که بو با یک واژه انتزاعی همراه می شود بو کاربردی استعاری می یابد و مجازاً به معنی«اثر و نشانه» به کار میرود. در مورد ویژگیهای صفاتی که برای توصیف بوها به کار گرفته می شوند نیز روشن شد که از یکسو صفات محدودی برای توصیف بوها وجود دارند و از دیگر سو این صفات را میتواناز نظر معنایی به سه دسته صفات مطبوع، صفات نامطبوع و صفاتی که بر خاص بودن بو تأکید میکنند دسته بندی کرد. علاوه بر اینها مقایسه دو دسته داده نشان داد که در دادههای مستخرج از متون خبری، نسبت کاربرد استعاری بو و در دادههای مستخرج از متون داستانی، نسبت توصیف بو با منشا آن بیشتر است که با توجه به تنوّع ماهیت متونی جامعه آماری پژوهش، قابل توضیح است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
424 - بررسی و تحلیل تطبیقی دجال در شعر فارسی و روایات اسلامی
الهام نظری اسماعیل تاج بخشمسئلۀ دجال در بیشتر ادیان بیان شده و فتنه او به پیامبران یادآوری شده است. نخستین بار در رساله یوحنا به او اشاره شده است. مقصود یوحنا از دجال، کسانی هستند که دربارۀ تجسم مسیح، آراء گوناگون دارند، و نیز هر روحی که تجسم عیسی را انکار کند، دجال است. اما پیشزمینه های شکل چکیده کاملمسئلۀ دجال در بیشتر ادیان بیان شده و فتنه او به پیامبران یادآوری شده است. نخستین بار در رساله یوحنا به او اشاره شده است. مقصود یوحنا از دجال، کسانی هستند که دربارۀ تجسم مسیح، آراء گوناگون دارند، و نیز هر روحی که تجسم عیسی را انکار کند، دجال است. اما پیشزمینه های شکلگیری مفهوم دجال را می توان در مباحث مکاشفاتی و فرجامشناسانه دوره های اولیه تاریخ یهود، به ویژه در کتاب دانیال یافت. این موضوع در متون اسلامی نیز به صورت-های گوناگون آمده و در مورد اصل آن احتمالاتی داده شده است. برخی معتقدند که شخص است، برخی معتقدند، نوع و وصف است. با ورود مضامین قرآنی و اسلامی به ادب فارسی، مضامین مربوط به دجال نیز مورد استفادۀ شاعران قرار گرفته و در شعرشان انعکاس یافته است. قصد شاعران از بیان این مضامین صرفاً تلمیح نبوده، بلکه از آنها برای بیان دیدگاه های خود در قالب تشبیه و استعاره ، نماد استفاده کرده اند. هر چند دجال شخصیتی منفور است و در شعر فارسی بازتاب گسترده ای نداشته است؛ با وجود این، همین بازتاب کم، ویژه و قابل توجه است.در شعر فارسی «شخص بودن دجال» غالب است و شاعران به احتمالات دیگری که در متون اسلامی دربارۀ او داده شده است توجهی ندارند.این مقاله، چگونگی بازتاب دجال در دوحیطه متون اسلامی و شعر فارسی را دربخش های جداگانه بررسی کرده و درضمن نتیجه گیری، مقایسه ای میان این دو حیطه در این موضوع به عمل آورده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
425 - تحلیل تقابلها در اندیشه شمس تبریزی از منظر روانشناختی
مریم عاملی رضایی فواد مولودیدر فرایند رشد روانی هر سوژۀ انسانی و به منظور اجتماعی شدن او، ذهن، ناگزیر از آموختن مقولهبندیها و دستهبندیهاست. سوژۀ اجتماعی یاد میگیرد که اشیا، پدیدارها و مفاهیم را در قالب تقابلها و جفتهای مخالف دستهبندی کند و این مقولهبندی، یکی از شرایط الزامی ورود به حیات ا چکیده کاملدر فرایند رشد روانی هر سوژۀ انسانی و به منظور اجتماعی شدن او، ذهن، ناگزیر از آموختن مقولهبندیها و دستهبندیهاست. سوژۀ اجتماعی یاد میگیرد که اشیا، پدیدارها و مفاهیم را در قالب تقابلها و جفتهای مخالف دستهبندی کند و این مقولهبندی، یکی از شرایط الزامی ورود به حیات اجتماعی و دنیای نشانههاست. وجوب این مقولهبندیها ضرورت پذیرش قواعد ساختارمندی را در پی دارد؛ تا جایی که میتوان گفت: انسان برای مفهومسازی، نخست باید جهان را ساختار ببخشد و ساختاربخشی جز در قالب جفتهای متقابل ممکن نیست. این نکته، یکی از بنیانهای اصلی ساختارگرایی و دیگر نحلههای مشابه آن در حوزۀ زبان، ذهن و امر اجتماعی است. اما اگر روان را در حالتی اصیل و پیشافرهنگی بررسی کنیم، این تقابلها نشان از تقلیل و سادهسازی دارد و فقط به جهت دهی نیروی لیبیدو در جریان اجتماعی شدن اشاره میکند. به دیگر سخن، نیروی روان در حالت پیشافرهنگی خود، امری همگن و وحدتمند و یکه است که در جریان اجتماعی شدن، شقاق را تجربه میکند. این میل بازگشت به جهان وحدت، در تفکر شهودی و در نظام معرفتی عارفان مسلمان ما در قالب اندیشههای وحدت وجودی ظهور و بروز داشته است. تصویر این جهان وحدتمند که عمدۀ تقابلهای آن در زیرساختشان رو به وحدت و یگانگی دارند، در قالب زبان که هستی یافته از تقابل هاست، سبب شده است تا برخی از متون عرفانی، خصلتی پارادوکسیکال یابد و امکانات شگرفی در آنها به وجود آید. از این نظر، مقالات شمس تبریزی، یکی از متون شاذ و برجسته است. در مقالۀ حاضر، بر پایۀ مفاهیم روان کاوانۀ یادشده، نشان دادهایم که در زیرساخت اندیشۀ شمس، تقابلهای موجود در سطح امر خودآگاه و اجتماعی کنار گذاشته میشود و شمس در رویکرد معرفتی جدیدی، آنها را به مثابۀ امورِ ذاتاً هماهنگ مینگرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
426 - کاربردیشدگی فعل «گفتن» در فارسی نو
مهرداد مشکین فام الهام ایزدییکی از فرایندهای تغییر زبانی، کاربردی شدگی است و از جمله محصولات این فرایند، گفتماننماها هستند. گفتمان نماها عناصر زبانی هستند که کلام را یکپارچه میکنند و به گفتمان اجازۀ انحراف از مسیر اصلی خود را نمی دهند. هدف این مقاله، بررسی کاربردی شدگی فعل «گفتن» در فارسی نو ا چکیده کاملیکی از فرایندهای تغییر زبانی، کاربردی شدگی است و از جمله محصولات این فرایند، گفتماننماها هستند. گفتمان نماها عناصر زبانی هستند که کلام را یکپارچه میکنند و به گفتمان اجازۀ انحراف از مسیر اصلی خود را نمی دهند. هدف این مقاله، بررسی کاربردی شدگی فعل «گفتن» در فارسی نو است. به منظور بررسی دقیق تر، فارسی نو را به دو دورۀ مجزا تقسیم کرده ایم؛ فارسی نو متقدم (از قرن چهارم تا اواخر هفتم) و فارسی معاصر. در فارسی نو متقدم، فعل «گفتن» در مقام فعل اصلی واژگانی در معناهای «بیان کردن» و «نامیدن» کاربرد داشته است و بیانکنندۀ مفهوم وجهیت استقرایی نیز بوده و در ساخت های غیرشخصی شرکت می کرده است. این جزء زبانی در فارسی معاصر با حفظ نقشهای قبلی از رهگذر فرایند کاربردیشدگی به گفتمان نما تبدیل شده است. در این نقش متأخر، فعل «گفتن» به صورت های «می گم» و «بگو» درآمده است و نقش های «شروع گفتمان»، «تغییر موضوع» و «اشاره به اطلاعات جدید در گفتمان» را بر عهده دارد. بسامد وقوع گفتمان نمای «میگم» بیشتر از گفتماننمای «بگو» است. داده های این پژوهش، مستخرج از کتاب های نگاشتهشده به زبان فارسی نو متقدم، اینترنت و فیلم های تلویزیونی است. از آن جا که گفتمان نماها بیشتر در گونۀ گفتاری یافت می شوند، در فارسی معاصر برای بررسی نقش متأخر گفتمان نمایی «گفتن» فیلمهای تلویزیونی برگزیده شدند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
427 - تحلیل جامعهشناختی شعر «شاملو» و «ابوماضی» بر پایة نظریة «زالامانسکی»
مرجان علی اکبرزاده زهتاب حسین یزدانیتحولات اجتماعی از آغاز قرن بیستم تاکنون در ادبیات ایران و لبنان بازتابی ویژه داشته است و شعر «شاملو» در ادبیات معاصر ایران و «ابوماضی» در ادبیات معاصر لبنان از منظر بازتاب تحوّلات اجتماعی اهمیّتی ویژه دارند. مقالۀ پیش روی با هدف تبیین بازتاب رخدادهای اجتماعی در شعر چکیده کاملتحولات اجتماعی از آغاز قرن بیستم تاکنون در ادبیات ایران و لبنان بازتابی ویژه داشته است و شعر «شاملو» در ادبیات معاصر ایران و «ابوماضی» در ادبیات معاصر لبنان از منظر بازتاب تحوّلات اجتماعی اهمیّتی ویژه دارند. مقالۀ پیش روی با هدف تبیین بازتاب رخدادهای اجتماعی در شعر شاملو و ابوماضی بر پایة نظریّۀ محتواهای مسلط «هنری زالامانسکی» مبنی بر «جامعهشناسی ادبیّات» با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر اساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی انجام شده است. دستاورد پژوهش نشان میدهد که تحوّلات اجتماعی معاصر ایران و لبنان در شعر شاملو و ابوماضی، کارکردی آشکار داشته و مضامینی مشترک در شعر متعهّد این دو شاعر ایرانی و لبنانی پدید آورده است. پاسخ و راهكار این دو شاعر در قبال معضلات جامعۀ خود -كه از ديدگاه زالامانسكي، اين پاسخ در انواع ادبي گوناگون متبلور ميشود- «مبارزه براي آزادي» است. شاملو مبارزه با خفقان رژیم پهلوی و ابوماضی مبارزه در برابر ستمهای حکومت عثمانی را به تصوير كشيده است. مفاهیمی چون رنج مهاجرت، وطندوستی، انتقاد از فقر و رنج مردم، شکوه از استبداد حاکم، روشنگری و ظلمستیزی، آزادیخواهی و عدالتجویی از مفاهيم اجتماعي شعر این دو شاعر است. اين مضامين با توجه به نظريۀ زالامانسكي كه برخي ادبا تنها به روايت تجربههاي اجتماعي خود بدون بهرهمندي از زيباييآفريني ادبي ميپردازند و رويكرد برخي ديگر خلاقانه و هنرمندانه است، توسط هر دو با تخيّلگرايي و تصويرآفريني شاعرانه سروده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
428 - بازنمایی هژمونی و ضد هژمونی در گفتمان شعر جمهوریِ «محمدتقی بهار» بر مبنای آرای «آنتونیو گرامشی»
رضا قنبری عبدالملکی آیلین فیروزیان پوراصفهانیمقالۀ حاضر بر مبنای نظریۀ «گرامشی» و به شیوۀ تحلیل محتوا نوشته شده است و هدف آن، تحلیل گفتمانِ «بهار» در جمهوری نامۀ اوست که توأمان هم هژمونی و هم ضد هژمونی را تولید می کند. بهار به عنوان یکی از روشن فکران حقیقی در مرکز تقابل گفتمان های جمهوریت و ضد جمهوریت قرار دارد که چکیده کاملمقالۀ حاضر بر مبنای نظریۀ «گرامشی» و به شیوۀ تحلیل محتوا نوشته شده است و هدف آن، تحلیل گفتمانِ «بهار» در جمهوری نامۀ اوست که توأمان هم هژمونی و هم ضد هژمونی را تولید می کند. بهار به عنوان یکی از روشن فکران حقیقی در مرکز تقابل گفتمان های جمهوریت و ضد جمهوریت قرار دارد که شدیداً یک تقابل گفتمانیِ ایدئولوژیک است. ایدئولوژی، زبان را به شیوه های مختلف و در سطوحی متفاوت پنهان می سازد. نویسندگان در این جستار نشان خواهند داد که زبان ایدئولوژیک بهار، چگونه در پسِ ساختار بیرونی شعرش پنهان شده است. هژمونی، نوعی از رهبری فکری و فرهنگی است که طبقۀ حاکم آن را بر اکثریت جامعه اعمال می کنند. در این میان، گروه های ضد هژمونیک نیز از گفتمانی برخوردارند که با ارزش های عموماً پذیرفته شدۀ حکومت در تعارض قرار می گیرد. گفتمان حاکم برای پیشبرد پروژه های خود به دنبال کسب هژمونی است و گروه های حاشیه ای نیز راهبردهایی را برای هژمونیک کردن گفتمان خود طراحی می کنند. بهار در این شعر که در بردارندۀ دو معنای کاملاً متضاد است، در ظاهر با گفتمانِ جمهوریت رضاخان موافقت دارد؛ اما در باطن با کمک شگردهای زبانی، نظم سیاسیِ جدید او را به چالش کشیده است. آیرونیک بودن ساختار معنا در شعر مورد مطالعه، به مسئلۀ «تناقض متنی» انجامیده که مورد توجه نویسندگان این جستار قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
429 - بنیاد اسطورهای استعارة مفهومی مرگ در مثنوی معنوی
علیرضا شعبانلودر عرفان اسلامی، مسیر عمدة رسیدن به شناخت حقیقت و اتصال به آن، مرگ است. مرگ، مرغ جان را از قفس تن میرهاند و به زندگی معنا میبخشد و مقصد و مقصودش را مشخص میکند؛ از این رو مرگ ثمره و میوة زندگی است. این تفکر در برخی از اساطیر نیز وجود دارد. مولوی از جمله عارفانی است که چکیده کاملدر عرفان اسلامی، مسیر عمدة رسیدن به شناخت حقیقت و اتصال به آن، مرگ است. مرگ، مرغ جان را از قفس تن میرهاند و به زندگی معنا میبخشد و مقصد و مقصودش را مشخص میکند؛ از این رو مرگ ثمره و میوة زندگی است. این تفکر در برخی از اساطیر نیز وجود دارد. مولوی از جمله عارفانی است که در تصویر سیمای مرگ، از اندیشههای اساطیری بهره برده است. در این مقاله با استفاده از روش و نظریة استعاره مفهومی، استعارههای حوزه مرگ را در مثنوی مولوی کاویدیم تا بدانیم چه نسبتی میان اندیشة مولوی دربارة مرگ با اندیشههای اسطورهای وجود دارد و نقش باورهای اساطیری در تعریف مسیر سلوک عرفانی چیست. دریافتیم که مولوی چون اغلب عرفا، مرگ (بهویژه مرگ بیمرگی) را در چارچوب «سفرِ بازگشت و بالارونده به سوی اصل/ حق/ حقیقت» شناخته و پرداخته است و از این رهگذر، راه سلوک عرفانی را بازنموده، و مرگ را روش شناخت حقیقت و نیل به عرفان معرفی کرده و نقش مهم آن را در فرایند دریافت معرفت الهی و سلوک عرفانی نشان داده است. مبنای این استعاره، اصل دوگانگی جان و تن در باور به ثنویت ایرانیان باستان است که در منطقة آسیای غربی و شمال آفریقا و جنوب اروپا گسترش یافته بود تا این که از خرقة «مُثُل» افلاطون سر برآورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
430 - تحلیل بازتاب داستان شیخ صنعان در برخی رمانهای برگزیده فارسی
سودابه فرهادی سید محسن حسینی مؤخر علی نوریداستان «شیخ صنعان»، حکایت عشق و سرسپاری پیری راهدان به دختری از آیینی دیگر و کافر شدن پیر است. یکی از عرصه های بازتاب این حکایت، رمان فارسی است. این داستان در شمار قابل تأملی از رمان های فارسی، گاه به شکل بازآفرینی و گاه به شکل بازنویسی بازتاب یافته است. هدف پژوهش حاضر چکیده کاملداستان «شیخ صنعان»، حکایت عشق و سرسپاری پیری راهدان به دختری از آیینی دیگر و کافر شدن پیر است. یکی از عرصه های بازتاب این حکایت، رمان فارسی است. این داستان در شمار قابل تأملی از رمان های فارسی، گاه به شکل بازآفرینی و گاه به شکل بازنویسی بازتاب یافته است. هدف پژوهش حاضر، نشان دادن و مقایسه و تحلیل بازنویسی ها و بازآفرینی های حکایت عرفانی شیخ صنعان در حوزۀ رمان فارسی، با تکیه بر رمانهای «یکلیا و تنهایی او»، «سووشون»، «طوبی و معنای شب» و «رود راوی» است. با بررسیهای انجام شده مشخص گردید که بیاختیاری در برابر عشق در هر چهار رمان مانند داستان شیخ صنعان مشهود است؛ اما نوع عکسالعمل شخصیتهای داستان بعد از دلسپاری به معشوق متفاوت است. همچنین تعالی شخصیت پیر از طریق عشق در هر چهار روایت اتفاق میافتد. در سرنوشت معشوق (زن) بعد از حادثۀ عشق نیز تفاوتهایی مشاهده میشود. به جز «یکلیا و تنهایی او»، در سه داستان دیگر، زن نیز به رستگاری میرسد. همچنین در کنار انگیزۀ الهی -برای دچار ساختن هر یک از شخصیتها به حادثۀ عشق- انگیزههای بیرونی و درونی دیگری نیز میتوان برای گرایش شخصیتهای زن به این جریان مطرح کرد. در رمانهای «یکلیا و تنهایی او» و «رود راوی»، زن عنصری شیطانی است که عمداً بر سر راه زاهد قرار گرفته است، در حالی که در دو رمان دیگر، معشوق خود با میل خود پا در راه عشق گذاشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
431 - از ذهن تا تجربة زیسته؛ تحلیل تطبیقی در شعر متقدّم و متأخر قیصر امینپور
سیدرضا شاکری محمد کمالی زادهبا نگاهی فلسفی و نظری میتوان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امینپور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکلگیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینهای توضیح دهد و تفاوتهای آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تب چکیده کاملبا نگاهی فلسفی و نظری میتوان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امینپور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکلگیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینهای توضیح دهد و تفاوتهای آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تبیین کند. شاعر در شعر متقدم از شرایط فکری و سیاسی و پیرامونی تأثیر گرفته و محوریت تولید شعر و ذهن شاعر اندیشهها و باورهای عمدتاً دینی و انقلابی است که شعرهایی را با درونمایههای خاص تولید میکند. در شعر متأخر امینپور تجربة زیسته جای ذهن را گرفته و شعرهایی با محوریت و محتوای موقعیتهای انسانی در زندگی تولید میگردد. مبنای نظری این پژوهش مفهوم تجربة زیسته در نظریة علوم انسانی ویلهلم دیلتای است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که قیصر امینپور شاعری در متن تحولات اجتماعی، فکری و سیاسی جامعة خویش و جهان بزرگتر مشترک بشری قرار دارد و یک فرایند تکاملی را در شاعرانگی از سر میگذراند و به زبان و جهان تازهای از ابعاد شعر دست مییابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
432 - هدف و شیوههای ایجاد طنز در «وغوغ ساهاب» بر پایۀ نظریۀ جامعِ طنزِ کلامی
نوید فیروزی فاطمه مظفریدر این مقاله، یکی از مهم ترین آثارِ طنز در تاریخ ادبیات فارسی (وغ وغ ساهاب) بر پایۀ «نظریۀ جامع(1) طنز کلامی» بررسی و تحلیل شده است. این اثر در هر شش متغیّرِ نظریۀ یادشده، ویژگی هایی ممتاز دارد، امّا تمرکزِ این پژوهش بر سه متغیّرِ هدف (موضوعاتِ موردِ تمسخرِ نویسندگانِ ا چکیده کاملدر این مقاله، یکی از مهم ترین آثارِ طنز در تاریخ ادبیات فارسی (وغ وغ ساهاب) بر پایۀ «نظریۀ جامع(1) طنز کلامی» بررسی و تحلیل شده است. این اثر در هر شش متغیّرِ نظریۀ یادشده، ویژگی هایی ممتاز دارد، امّا تمرکزِ این پژوهش بر سه متغیّرِ هدف (موضوعاتِ موردِ تمسخرِ نویسندگانِ اثر)، تقابلِ انگاره و مکانیزمِ منطقی (شیوۀ ایجادِ طنز) بوده است. یکی از مهم ترین ویژگی های سبکیِ «وغ وغ ساهاب» این است که هر دو ویژگیِ طنزآمیز بودنِ یک متن روایی را دارد؛ هم پایان بندی در پیرنگِ قضایا در تقابل با انتظارِ خواننده قرار می گیرد (مانندِ سطرِ ضربه در جوکها) و هم خطوطِ طنز در سرتاسر قضایا پراکنده شده است. نکتۀ دیگر آن است که انتظارِ هدف قرار دادنِ افرادِ برون گروه و نشان دادنِ همبستگی و تعلّق به یک گروه (افرادِ درون گروه) که ابزاری معمول برایِ ایجادِ طنز است، در «وغ وغ ساهاب» نقض شده است. در این مقاله، دو نوع تقابلِ انگارۀ سنّت/ مدرنیزم و ظاهر/ باطن، افزون بر انگاره های معرفی شده در نظریه یادشده، بازشناسی شده است. اغراق، متاطنز (خودانعکاسی)، مجاورت، نتیجه، قیاس غلط و وارونه نقشی از مکانیزم های پرکاربردِ ایجاد طنز در این اثر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
433 - تحلیل داستاننویسی زنان پس از انقلاب اسلامی بر مبنای الگوی جریانشناختی
سپیده سیدفرجی فرهاد طهماسبی رقيه صدراييپس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستاننویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستانهای آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستاننویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشت چکیده کاملپس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستاننویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستانهای آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستاننویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشتهاند، محوریت داستان و شخصیتها بر مسئله زنان قرار گرفته است. برخی از زنان در داستانهایشان در جستوجوی خویشتن زنانه خویش اند و این هویت یابی را از منظر روایتهای زنانه بازتاب دادهاند؛ این بخش از آثار زنان به روایت های زنانه که توصیف دنیای زنانه (از بُعد هویتی، عاطفی، جنسیتی و ...) است، می پردازد. بخشی از آثار زنان به بازتاب مسائل سیاسی و اجتماعی زمانه میپردازد، در این داستانها نیز عموماً نقش زنان در سیاست و اجتماع نشان داده میشود، اغلب این داستانها به نقش زنان در انقلاب و نیز جنگ اشاره دارند. برخی از نویسندگان زن نیز برای مخاطبانی که عموماً در میان زنان هستند، روایتهایی عامهپسند از زندگی و جامعه به دست میدهند. تعداد دیگری از زنان، راوی تقابل سنت و تجدد هستند، گاهی به هواخواهی از سنت برمی خیزند و گاهی در برابر سنت ها و باورهای حاکم دست به اعتراض می زنند. مسئله این پژوهش شناخت و معرفی جریانهای داستاننویسی زنان در سالهای پس از انقلاب است. برای همین بر مبنای الگویی جریانشناختی چند جریان از داستان نویسی زنان را دستهبندی و معرفی میکند. برای تفکیک و شناخت جریانها سه عامل در نظر بوده است: نخست، زمینۀ سیاسی و اجتماعی پیدایش جریان معرفی میگردد، سپس کانونهای پشتیبان جریان نشان داده میشود و در آخر به آغازگران و تداوم دهندگان جریان پرداخته می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
434 - تحلیل تطبیقی شخصیتهای ریزه در افسانههای عامیانة ایران، آلمان و ژاپن
مینو همدانی زاده سهیلا فرهنگیشخصیتهای ریزه از شخصیتهای ویژه و دوستداشتنی در افسانههای عامیانة جهان بهشمار میآیند. آنان کودکان بسیار کوچک یا ریزیاند که ریشة نباتی و یا انسانی دارند و در خانوادههایی که در حسرت فرزند بودهاند پا به دنیا میگذارند، مانند نخودی در افسانههای عامیانة ایرانی. این چکیده کاملشخصیتهای ریزه از شخصیتهای ویژه و دوستداشتنی در افسانههای عامیانة جهان بهشمار میآیند. آنان کودکان بسیار کوچک یا ریزیاند که ریشة نباتی و یا انسانی دارند و در خانوادههایی که در حسرت فرزند بودهاند پا به دنیا میگذارند، مانند نخودی در افسانههای عامیانة ایرانی. این شخصیتها نه تنها در قصههای سرزمین ما بلکه در افسانههای سایر ملل نیز به چشم میخورند و قابل تأمل و مطالعهاند. به این سبب این پژوهش به بررسی و تحلیل شخصیتهای ریزه، تطبیق آنها با یکدیگر و شناخت ویژگی آنها میپردازد. برای پژوهش در این زمینه افسانههای عامیانة ایران، گردآوریشدة فضلالله مهتدی (صبحی) چون نخودو، جستیک نخودی و نخودی و دیو مورد نظر بوده است. همچنین از افسانههای عامیانة آلمانی نوشتة برادران گریم مانند تام بندانگشتی، شستی و بندانگشتی و از افسانههای ژاپنی نوشتة فلورانس ساکاده و شوگو هیراتا نظیر پسر هلو، فینگیلی و نیموجبی استفاده شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد ادبیات تطبیقی به دنبال تبیین شباهتها و تفاوتهای شخصیتهای ریزه در افسانههای عامیانة ایران و جهان است. این شباهتها را میتوان در منشأ نباتی داشتن بیشتر این شخصیتها و ویژگیهای اخلاقی آنها از قبیل حسّ اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری، شجاعت، هوش و ذکاوت، عدالتخواهی، ظلمستیزی و... یافت. تفاوتهای اندکی نیز در نوع تولّد آنان، نحوة رسیدن به اهداف و... قابل تأمل است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
435 - تحلیل تصویر کنشگری خداوند در باب کشاورزی، از اسطوره تا عرفان
مژگان زرین فکر مریم صالحی نیاتصاویرِ خدا حاصل تلاشهای ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجستۀ خدا در گسترۀ تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن میتوانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنیها، جنبهای چکیده کاملتصاویرِ خدا حاصل تلاشهای ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجستۀ خدا در گسترۀ تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن میتوانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنیها، جنبهای از کنش و عملکرد خدا را در خلقت عینی و ملموس میکند. کنشگری خدا در حوزة کشاورزی، در متونی که مَحمل تصویرسازی برای خدا هستند، علیرغم حضور پویایی که دارد، تحولات و دگرگونیهای چندی را پشت سر گذاشته است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل بوطیقای استعاره، این تصویر را در اساطیر، متون مقدس و عرفان بررسی کردهاست. در اساطیر، آفرینش خدا در عملکرد الهه باروری و ایزد میرای گیاهی در قالب چرخش فصول تبیین میشود. در متون مقدس این کنش به اهورامزدا، یهوه، خدایِ پدر و الله متناسب با بافت حاکم بر هر متن واگذار میشود و در عرفان هم این کنش به شکلی متنوع و جامع با محوریت انسان، به تصویر کشیده میشود. نتایج بررسی نشان داد که این تصویر، سیری چرخشی را از طبیعت بیرون به طبیعت درون انسان و از طبیعت عینی به طبیعت انتزاعی پیموده است. همچنین گسترش دامنۀ اختیار و سیطرۀ خدا بر جهان و انسان از مواردی است که در دگردیسی این تصویر به چشم میخورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
436 - گونهشناسی کرامات اولیا
محمد رودگرموضوع اصلی در تمام تذکرهها و مناقبنامههای صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیدههایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناختهشده هستند که از اسباب خفیة غیبی و فراطبیعی برخوردارند. غفلت از بازشناسی، تعریف، طبقهبندی و مبانی عرفانی دربارة آنها، بسیاری را به انکار این واقعیات سوق داد چکیده کاملموضوع اصلی در تمام تذکرهها و مناقبنامههای صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیدههایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناختهشده هستند که از اسباب خفیة غیبی و فراطبیعی برخوردارند. غفلت از بازشناسی، تعریف، طبقهبندی و مبانی عرفانی دربارة آنها، بسیاری را به انکار این واقعیات سوق داده است. یکی از مقدمات لازم برای بازشناسی کرامات، شیوههای گوناگون طبقهبندی آنها است. طبقهبندیِ پدیدهای که بشر نمیتواند به کشف تامة علل آن پی ببرد، موضوع پیچیدهای است که مورد توجه عرفا، صوفیه و اندیشمندان بوده است. با این حال، در متون عرفانی طبقهبندیهای علمی و جامعی از کرامات گزارش نشده است. بیشتر این متون به برشمردن نمونهها و مصادیقی فهرستوار از کرامات اکتفا کردهاند. کرامات گاه در میان خوارق عادات طبقهبندی شدهاند و گاه در میان خودشان. پژوهش حاضر به طبقهبندی کرامات در میان خودشان اختصاص دارد و بیش از پانزده طبقهبندی قدیم و جدید، از حیثیات مختلف، در آن بررسی شده است؛ طبقهبندی فهرستوار، طبقهبندی کلان، طبقهبندیهای ریختشناسانه و طبقهبندی حسّی و معنوی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
437 - مکانهای اسطورهای در قصههای عامیانۀ ایرانی
سارا چالاکبينش اسطوره اي، نوعي جهان بيني است كه همواره جایگاه خود را در تفکر و نگرش انسان حفظ کرده است. خرد اسطوره ای با تقسیم پدیده های جهان به مقدس و غیرمقدس تمایز خود را نشان می دهد. مکان از مقولاتی است که در اندیشۀ اسطوره ای ماهیت ویژه ای دارد و با برداشت مادی بشر امروزی متفا چکیده کاملبينش اسطوره اي، نوعي جهان بيني است كه همواره جایگاه خود را در تفکر و نگرش انسان حفظ کرده است. خرد اسطوره ای با تقسیم پدیده های جهان به مقدس و غیرمقدس تمایز خود را نشان می دهد. مکان از مقولاتی است که در اندیشۀ اسطوره ای ماهیت ویژه ای دارد و با برداشت مادی بشر امروزی متفاوت است. مکان اسطوره ای، منطقه ای است که به سبب تقدس یافتن، با محیط کیهانی اطرافش تفاوت پیدا می کند. این تقدس خواه به شکل کهن الگو باشد، مثل کوه یا چشمه، و یا به سبب وقوع امری فرامادی و ارتباط با امری ماورائی حاصل شده باشد، نیرویی ویژه دارد و بر شخصیت ها و قهرمانانی که در آن واقع شوند، تأثیر می گذارد. قصه ها به عنوان يكي از گونه هاي كهن ادب شفاهي حاوي بينش و تفكر انسانهاي پيشين هستند. يكي از اين مضامين اسطوره اي که در قصه ها بازتاب پیدا کرده است، مقوله مكان است؛ مكانهايي كه هرچند در فضاي فيزيكي جاي دارند، اما به سبب دارا بودن كيفيات فرامادي در زمرة امور اسطوره اي به شمار میروند. اکثر شخصیت های قصهها با عبور از مکان اسطوره-ای، دچار دگردیسی روحی می شوند و سرنوشت و عملکردشان دگرگونه می شود. در اين مقاله تلاش شده است تا با استفاده از نظریات اسطوره شناسانی چون میرچا الیاده و ارنست کاسیرر، چند مجموعه قصۀ عاميانۀ ایرانی واكاوي شوند. در اين راستا، مكان هايي چون كوه، دريا، چشمه، رود، باغ و چاه مورد تحليل قرار گرفتند و کیفیت اسطورهای آنها تبیین شد. شیوۀ پژوهش در این مقاله، توصیفی ـ تحلیلی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
438 - بررسی همسانی معنایی مفهوم «عشق» در ادوار شعر فارسی از منظر تحلیل محتوای کیفی
معصومه محمدی اصغر دادبه هرمز رحیمیان«عشق» به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم شعر فارسی، قابلیتهای محتوایی گستردهای دارد که در بستر دگرگون شونده اندیشهها و کارکردهای شعر، به طور غیر مستقیم با شاکله معنایی این مفهوم در ارتباطند. اینکه آیا در آن بسترها، این مفهوم دچار گسستهای معنایی شده یا پیوستهای معنایی چکیده کامل«عشق» به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم شعر فارسی، قابلیتهای محتوایی گستردهای دارد که در بستر دگرگون شونده اندیشهها و کارکردهای شعر، به طور غیر مستقیم با شاکله معنایی این مفهوم در ارتباطند. اینکه آیا در آن بسترها، این مفهوم دچار گسستهای معنایی شده یا پیوستهای معنایی خود را حفظ کرده است، چیزی است که در این پژوهش به دنبال آنیم و سعی داریم تا با مواجهه با اصل اشعار ادوار و تمرکز بر محتواهای برآمده از آنها، بدان دست یابیم. این امر از آن جهت اهمیت دارد که بروز عواطف مخاطب و نحوۀ برخورد او با مفهوم «عشق» در شعر، نقش تعیین کنندهای در به دست دادن پیوندهای فرهنگی دورههای مختلف دارد. از این رو در این پژوهش بر آنیم تا با تمرکز بر شعر شاعران برجسته ادوار مختلف و نیز محتواهای برآمده از این مفهوم، بازتابهای معنایی «عشق» را تبیین کرده، از خلال آن به پیوندهای عاطفی و مناسبات فرهنگی دورهها پی ببریم. از آنجا که تناسب فرهنگی میان دورهها باید با کارکردهای همسان معنایی این مفهوم متناسب باشد، به دنبال کشف و شناخت همسانی معنایی مفهوم عشق در محتواهای پنهان شعر فارسی برآمدیم. در این راستا به دست آوردن معنا را در محتواهای پنهان به شیوه تحلیل محتوای کیفی، با تحلیل محتوای فکری، در ارتباط مستقیم دانسته ایم و از این رو در دو بازه گستردۀ سبکی شعر کهن و معاصر فارسی، در روندی اصولی، با تکیه بر چند شاخصۀ مهم تحلیل محتوای کیفی از جمله: محتوای آشکار و پنهان، واحد معنا، واحد تحلیل، منطقه محتوایی، مقوله و تم، سیر معنایی در مفهوم «عشق» را نشان داده ایم. باور پژوهش بر آن است که در این سیر، پیوندهای اساسی مهم مدّنظر، با اصالت این مفهوم به شکل همسانی معنایی حفظ شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
439 - کارکرد گفتمانیِ واژۀ زندیق: ادبیاتِ پهلوی و نوشتههای عربی و فارسی
علیرضا حیدری مجتبی منشیزاده فائزه فرازنده پوردر این مقاله، با بهرهگیری از رویکردهای مرتبط به تحلیلگفتمان انتقادی، کارکرد واژۀ «زندیق» در طول زمان مطالعه شده است. ظاهراً این واژه در ادبیات پهلویِ ساسانی، نخستینبار در کتیبههای موبد متعصب زرتشتی، کرتیر، به کار رفته است و به مانویانی اطلاق شد که این موبد، آنان ر چکیده کاملدر این مقاله، با بهرهگیری از رویکردهای مرتبط به تحلیلگفتمان انتقادی، کارکرد واژۀ «زندیق» در طول زمان مطالعه شده است. ظاهراً این واژه در ادبیات پهلویِ ساسانی، نخستینبار در کتیبههای موبد متعصب زرتشتی، کرتیر، به کار رفته است و به مانویانی اطلاق شد که این موبد، آنان را سرکوب و کشتار میکرد. واژۀ «زندیق» سپس در ادبیات پهلوی، عربی و فارسی، برای طرد و سرکوب مخالفان عقیدتی به کار برده شد. احتمالاً با تلاش موبدان ساسانی، ارتباط «زند» در واژۀ «زندیق» با ریشۀ اوستائیِzan- به معني «دانستن» پنهان شده بود، که تبیین این نظر تازه، در مقالۀ حاضر، مبتنی بر تقسیمبندی فوکو (1970) از روشهای طرد در گفتمان بوده است. در این تحقیق روشن میگردد که بنابرالگوی سهلایهایِ فرکلاف (1995) در تحلیلِ گفتمانی و «بینامتنیت»، با اتکا به متون یک دوره،کارکردِ گفتمانیِ واژهای چون «زندیق» درک نمیشود. همچنین معلوم خواهد شد که در گذرِ زمان، دامنۀ طرد با «زندقه»، در گفتمانها گستردهتر میگردد و رهبران هر گفتمان در کنار پیروان خود، برای کسبِ هژمونی در ایدئولوژی خود، غالباً مخالفانشان را با اتهام «زندقه» طرد میکردند. این مدعا بنابر نظریۀ گفتمان لاکلائو- موفه (1985) روشن میگردد و نیز مشخص میشود که با عناصر متفاوت، مفاهیمی برای «زندیق» از همان گفتمان فقهیِ عصرساسانی تا دورههای بعدی پدید آمد و معنی و کاربرد «زندیق» از مفسر اوستا به مبدِعِ عاملِ گمراهی، همارز با جادوگر در گناه و... دگرگون شد. بدین ترتیب، دلالتهای فقهاللغوی، بییاریِ تحلیلگفتمان انتقادی در فهم «زندیق» و کاربردش، کارساز نیستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
440 - خوانش انتقادی مجموعة «بنیآدم» بر اساس رویکرد نشانهشناسی اجتماعی «تئو ونلیوون»
مریم ممی زاده بیژن ظهیری ناور شکرالله پورالخاص امین نواختی مقدّممجموعة «بنی آدم»، شامل شش داستان از زندگی انسان های معاصر است. کنشهای شخصیت ها، بازتابی از فضای اجتماعی و سیاسی نویسنده است. در مقالة حاضر، این مجموعه داستان از منظر اصول نشانه شناسی اجتماعی «ون-لیوون» بررسی شده است تا مشخص شود که دولت آبادی با استفاده از چه شگردهایی د چکیده کاملمجموعة «بنی آدم»، شامل شش داستان از زندگی انسان های معاصر است. کنشهای شخصیت ها، بازتابی از فضای اجتماعی و سیاسی نویسنده است. در مقالة حاضر، این مجموعه داستان از منظر اصول نشانه شناسی اجتماعی «ون-لیوون» بررسی شده است تا مشخص شود که دولت آبادی با استفاده از چه شگردهایی در کنشِ کنشگران، آسیب های اجتماعی و سیاسی موجود در جامعه را بازنمایی میکند؟ برای نیل به این هدف، داستان ها به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اصول نشانه شناسی اجتماعی ون لیوون بررسی شد. یافته ها نشان می دهد که صورت روایی داستان، در فضای تخیلی و سوررئال در برگیرندة آسیب های اجتماعی و سیاسی است. تفکیکِ قاب بندی داستان ها در زیرساخت از تقابل سنت و مدرنیته، حق و ناحق، خوددوستی و دیگردوستی پرده برمی دارد. اقتدار شخصی و غیر شخصی موجود در داستان ها در لایه های زیرین از سلطة فرد بر فرد و دولت بر مردم سخن می گوید. غیاب جنس زن و عدم نام گذاری و انکار او، از امحای وجود زنان در جامعة مردسالار ایران خبر می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
441 - بازشناخت احوال عرفانی و شیطانی به روایت «ترزا آویلایی» و «مولوی»
بخشعلی قنبریاز منظر نگرشهای معنوی، یکی از تقسیم بندیهای احوال درونی انسان، عرفانی و شیطانی است. شناخت این احوال به ویژه احوال عرفانی و شیطانی از مباحث مهم معرفت شناسی عرفانی بوده، خود عارفان هم به این امر تفطن داشته اند. «ترزا آویلایی» (1515- 1582 م.) و «مولوی» (604- 672 ق.) در آ چکیده کاملاز منظر نگرشهای معنوی، یکی از تقسیم بندیهای احوال درونی انسان، عرفانی و شیطانی است. شناخت این احوال به ویژه احوال عرفانی و شیطانی از مباحث مهم معرفت شناسی عرفانی بوده، خود عارفان هم به این امر تفطن داشته اند. «ترزا آویلایی» (1515- 1582 م.) و «مولوی» (604- 672 ق.) در آثارشان کم و بیش به این امر پرداخته اند. استخراج و مقایسۀ نظرهای این دو عارف می تواند در شناخت احوال حقیقی و کاذب عرفانی کمک شایانی کند. بررسی این مسئله نشان میدهد که هر دو عارف، منشأ اصلی احوال حقیقی عرفانی را خدا و منشأ احوال کاذب را شیطان و توهم آدمی می دانند و با عروض احوال عرفانی، تسلّیّاتی هم برای انسان ارزانی می شود که آنها هم به دو دسته عرفانی و شیطانی تقسیم می شوند. ظاهراً هم ترزا و هم مولوی، هر دو بر این نظرند که احوال اصیل ناظر به آینده، قابلیت تحقق دارند، اما احوال کاذب در حد اموری ذهنی یا بیانی باقی می مانند. سخنان ترزا در این زمینه دقیق تر و جزئی تر از مولوی است. هر دو عارف در مواردی برای تشخیص احوال حقیقی از احوال کاذب، آزمودن شخصی را پیشنهاد می کنند؛ يعني تا زماني كه خود شخص چنين احوالي را از سر نگذراند، نميتواند ساير موارد را تشخيص دهد. مولوی در این زمینه از تشخيص اصالت يك حال عرفاني از طريق حال عرفاني ديگر یاد می کند که با نظر ترزا شباهت دارد. به اعتقاد هر دو عارف، احوال حقیقی، انسان را از اسارت دنیا رها می سازد، در حالی که احوال کاذب، انسان را اسیر دنیا و خواهش های نفسانی میکند. بهره گیری از معیارهای آشکار نبودن القائات دروغين و شباهتشان به رؤيا، در دسترس بودن احوال کاذب و دور از دسترس بودن احوال عرفانی و امکان راستی آزمایی آنها در نماز و نیایش می تواند در تشخیص این احوال کمک کند. غيرمنتظره، انتساب ناپذیر بودن احوال ناب به خود و معطوف ساختن توجهات انسان به خدا، تقویت اخلاق و دین داری، از شاخصه های احوال عرفانی است. در بیان این شاخص ها، ترزا دقیق و جزئی نگر و مولانا اغلب کلی نگر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
442 - تحلیل بوطیقای «سیمرغ» و «ققنوس» در گذار از حماسه و عرفان به شعر نو فارسی با تکیه بر شعرِ «ققنوس» نیما یوشیج
سارا حسینی رحمان ذبيحي علیرضا شوهانیسیمرغ و ققنوس به مثابۀ موجوداتی اسطوره ای، جلوه های تصویری متفاوتی در هر یک از گونه های ادبی دارند. مدعای مقاله اثبات، این است که این پرندگان از حیث وجودی دارای ویژگی های متعددی هستند که هر گونة ادبی به فراخور بافتار خود، بر بخشی از آن ویژگی ها توجه میکند و این نکته در چکیده کاملسیمرغ و ققنوس به مثابۀ موجوداتی اسطوره ای، جلوه های تصویری متفاوتی در هر یک از گونه های ادبی دارند. مدعای مقاله اثبات، این است که این پرندگان از حیث وجودی دارای ویژگی های متعددی هستند که هر گونة ادبی به فراخور بافتار خود، بر بخشی از آن ویژگی ها توجه میکند و این نکته در گذارِ شعرِ کلاسیک به نو فارسی کاملاً مشهود است. برای اثبات مدعای مطرح شده، شباهت ها و تمایزهای وجودی سیمرغ و ققنوس را در نمونه های برجستۀ حماسی، عرفانی و شعر نو بررسی کرده ایم و تمایز نگاه نیما را از این منظر تحلیل نمودهایم. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به دو سؤال اساسی است: خوشههای تصویری سیمرغ و ققنوس در گذار از حماسه و عرفان به شعرِ نو فارسی دچار چه تحولاتی شده است؟ بوطیقای تصویرِ ققنوس در شعرِ «ققنوس» نیما تا چه اندازه معرفِ نگاه نوی است که او به دنبال طرح و بسط آن در شعرِ نو فارسی بوده است؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که نیما با بهرهگیری از آشنایی ذهن انسان ایرانی با تصاویرِ سیمرغ و ققنوس، این بار ققنوس را در ساختاری سمبولیک و با غلبه دادن وجه عینیتگرای شعرش و برای ارائه اندیشه سیاسی- اجتماعیاش به کار میگیرد، حال آنکه در اشعار سمبولیک پیش از او، همواره وجه انتزاعی شعر غلبه داشت. علاوه بر این ارائه روایت تام و البته کوتاه این شعر، در پرتو انسجام تصاویر شعری، تلاش تازه نیما را برای جایگزین کردن «تصویر به جای تصریح» نشان میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
443 - اپونیم «نامبخش»، گونهای بلاغی در زبان فارسی
حسین قربانپور آرانی المیرا تسلیمیاپونیم اسم و صفتی است که به یک مفهوم تبدیل شده و در واقع مفهوم با مصداق یکی شده است و اینک در مفهومی بهکار میرود که ناخودآگاه جمعی آن را پذیرفته است. اپونیم برخلاف استعاره، در زبان ادبی بهکار نمیرود؛ بلکه بیشتر در زبان عامیانه کاربرد دارد و برخلاف استعاره که قرینه چکیده کاملاپونیم اسم و صفتی است که به یک مفهوم تبدیل شده و در واقع مفهوم با مصداق یکی شده است و اینک در مفهومی بهکار میرود که ناخودآگاه جمعی آن را پذیرفته است. اپونیم برخلاف استعاره، در زبان ادبی بهکار نمیرود؛ بلکه بیشتر در زبان عامیانه کاربرد دارد و برخلاف استعاره که قرینهای برای فهم آن لازم است، اپونیم ریشه در ناخودآگاه جمعی قوم یا فرهنگی خاص دارد. در واقع اپونیمها، استعارههای کلیشهشدهای هستند که فهم آنها منوط به همسانی فرهنگی است. اینگونه واژهها در زبان، کاربرد فراوان دارد؛ اما در زبان فارسی تا کنون تحقیقی در باب این ژانر یا صنعت ادبی انجام نشده و حتی بهعنوان یک آرایۀ ادبی نیز مطرح نشده است. این تحقیق به دنبال آن است که این نوع کاربرد را بهعنوان یک ژانر، معرفی و نیز اینگونه اسمها را بر اساس قلمرو معنایی و نوع کاربرد آنها تقسیمبندی کند. روش این پژوهش کیفی بوده است و دادههای آن بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از ابزار مطالعات کتابخانهای به دست آمده است. نتیجۀ این تقسیمبندی قرار دادن اپونیمها در هشت گروه مختلف است: مذهبی و غیرمذهبی، حیوان و انسان، مثبت و منفی، سیاست و مکان. از طرفی دیگر در شش دستۀ: نام اشخاص، جانوران، مکان، لوازمی مربوط به بزرگان مذهبی و اسطورهای، در معنای صفت و دنیای مجازی قرار داده شدهاند. پربسامدترین اپونیمها در زبان فارسی اسمهایی خاص هستند که به صفت تبدیل شدهاند؛ مانند: ابلیس و دجال. بعضی از اپونیمها نام حیواناتی است که به صفت تبدیل شدهاند؛ مثل: لاشخور و کفتار. برخی از نامهای مکان نیز به صفت تبدیل شدهاند؛ همچون: صحرای کربلا و قیامت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
444 - بررسی و تحلیل سبکشناسانۀ طنز سیاه در داستانهای کوتاه بهرام صادقی
نیره شاطری محبوبه خراسانی مرتضی رشیدیطنز سیاه یکی از گونههای طنز به شمار میرود که با چشماندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بیهویتی و پوچی، اضطرابآفرینی و مرگاندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستاننویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه چکیده کاملطنز سیاه یکی از گونههای طنز به شمار میرود که با چشماندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بیهویتی و پوچی، اضطرابآفرینی و مرگاندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستاننویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه استفاده کرده و این شگرد ادبی را در داستان های کوتاه خود که عمدتاً در فاصلۀ سالهای ۱۳۳۵تا۱۳۴۱ نوشته و در مجموعهداستان «سنگر و قمقمههای خالی» منتشر شده، به کار برده است. سؤال اصلی پژوهش این است که: شاخصهای سبکساز طنز سیاه در داستانکوتاههای بهرام صادقی کداماند؟ و نویسنده با چه روشهایی طنز سیاه را در لابهلای داستانها گنجانده و چه مقاصد و اهدافی را دنبال میکرده است؟ در پاسخ باید گفت: صادقی با بهکارگیری تضاد و تناقض، کوچکنمایی، بزرگنمایی، فضاسازیهای گوتیک و انحراف از موضوع، طنز سیاه را در داستانهایش برجسته ساخته است و در پی آن بوده تا مسائل زمانۀ خویش را به شکلی غیرمستقیم بازتاب دهد و با انتقاد از وسواسهای فکری، کشمکشهای سیاسی و تحجرهای فرهنگی، دریافت خود از تجربۀ زیستی را بازنمایاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
445 - مقولهبندی مراتب زیبایی در شعر حافظ؛ از «حُسن» تا «آن» به شیوه هرمنوتیکِ متن (کلاسیک)
غلامرضا معروف مصطفی کاظمی ازغدی پروانه علیپور شیرازی محمد ريحانيزیبایی ها در شعر حافظ لایه بندی شده اند و درجاتی دارند. پژوهش پیش رو برای تبیین مراتب زیبایی در غزل حافظ، می کوشد درجات زیبایی و روابط میانشان را دریابد، بنابراین بر پایه هرمنوتیک کلاسیک و شیوة «شلایرماخر»، متن غزل حافظ را تفسیر فنی و تفسیر دستوری کند. ابتدا برای تفسیر چکیده کاملزیبایی ها در شعر حافظ لایه بندی شده اند و درجاتی دارند. پژوهش پیش رو برای تبیین مراتب زیبایی در غزل حافظ، می کوشد درجات زیبایی و روابط میانشان را دریابد، بنابراین بر پایه هرمنوتیک کلاسیک و شیوة «شلایرماخر»، متن غزل حافظ را تفسیر فنی و تفسیر دستوری کند. ابتدا برای تفسیر فنی، معانی لغوی و اصطلاحی واژگان «حسن» و «آن» را در آرای متفکران مسلمان بازشناسی و در شرایط خاص زمانی- مکانی، تبیین مینماید، آن گاه برای تفسیر دستوری، به تبیین ویژگی های معناشناسانه واژگان هم سنگ زیبایی، کلمات ملازم حسن و اصطلاحات مکملش می پردازد و بر پایة بسامد این اصطلاحات، هم زمان دست به تفسیر کمّی و کیفی می زند. نتیجه این که به استناد بسامد واژگانی و مصادیق زیبایی، «حسن» بهعنوان مفهومی که با استفاده از «علم نظر» سنجیده می شود، نخستین و سادهترین مفهوم زیبایی در غزل حافظ است و به دو گونه «حسن خداداد» و «حسن بسته زیور» تفکیک می شود. «حسن خداداد» دارای مراتب و پلههای «لطف»، «ملاحت» و «آن» است. «لطف» مرتبه ای است بالاتر از «حسن»؛ در واقع کیفیتی است که بر «حسن» افزوده شده است. «ملاحت» کیفیتی است که درک می شود ولی قابل وصف نیست و در نهایت «آن» کیفیتی رمزآمیز و غیرقابل وصف در معشوق است که همگان توان درک و تشخیصش را ندارند. در نظام زیباییشناختی ذهن حافظ، «آن» بهعنوان «سرنمون» در کانون توجه او جای گرفته و معیاری است برای رد یا قبول دیگر صفات زیباییشناختی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
446 - تحلیل رمانهای شاخص عصر پهلوی با رویکرد به نشانههای زوال و مفاسد اجتماعی
کامران پارسی نژاد شهناز صداقتزادگان پروانه دانش«ادبیات داستانی» پیوند اندام واری با جامعه و بالطبع «علم جامعه شناسی» دارد. یکی از مهم ترین مباحث مطرح در ادبیات داستانی، توصیف جامعه، انعکاس شرایط و آسیبهای اجتماعی است. پژوهش حاضر که در گونه «جامعه شناسی ادبیات» قرار میگیرد، به منظور تحلیل و تبیین مقولۀ «زوال و مفاس چکیده کامل«ادبیات داستانی» پیوند اندام واری با جامعه و بالطبع «علم جامعه شناسی» دارد. یکی از مهم ترین مباحث مطرح در ادبیات داستانی، توصیف جامعه، انعکاس شرایط و آسیبهای اجتماعی است. پژوهش حاضر که در گونه «جامعه شناسی ادبیات» قرار میگیرد، به منظور تحلیل و تبیین مقولۀ «زوال و مفاسد اجتماعی» در عصر پهلوی انجام شده است. شاخصترین مفاسد اجتماعی در دوره پهلوی، پدیدۀ تن فروشی بوده است که همچنان یکی از بزرگترین مسائل اجتماعی ایران به حساب میآید. یکی از شخصیتها و تیپهای مطرح در رمانهای آن دوران، «زنان روسپی» بودند. شرایط زندگی، مصائب، باورها و علل روسپی شدن آنها در بستر رمانهای زمانه به شدت در آن زمان درشت نمایی شده است. در واقع نویسندههای آن دوران تمام تلاش خود را مصروف تشریح شرایط اجتماعی- سیاسی حاکم و مفاسد اجتماعی کردهاند. در عین حال سعی کردهاند تا میان مخاطب و روسپیان، رابطه حسی برقرار کنند. در این پژوهش، شاخصترین رمان هایی که در دوره پهلوی اول و دوم در ارتباط با زوال و مفاسد اجتماعی خلق شدهاند، از جنبه ادبی و جامعه شناختی واکاوی شدهاند. جامعه مورد بررسی در این تحقیق، انواع افراد فاسد در جامعه هستند که مسبب اصلی بروز فحشا و مفاسد اجتماعی میباشند. در این راستا هفت رمان مطرح و تأثیرگذار خلق شده در دوره پهلوی بررسی شده است تا ضمن دست یازیدن به حقایق اجتماعی دوران مورد نظر، وضعیت افراد فاسد به دقت و با ریزبینی مورد تحلیل ادبی و جامعه شناسی قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
447 - تحلیل محتوا و ساختار در تأویلهای مثنوی معنوی
مریم نافلی شهرستانی حسين آقاحسينيتأویل به معنی بازگرداندن چیزی به اصل آن است که درواقع پیشینة آن را باید در هرمنوتیک یونان جستوجو کرد. هرمنوتيک نظرية عمل فهم در جريان روابطش با تفسير متون است. عارفان به تأویل و باطن قرآن بسیار توجه داشتهاند. مولانا نیز در مثنوی از تأویل بهره برده است. او به تأویل بسی چکیده کاملتأویل به معنی بازگرداندن چیزی به اصل آن است که درواقع پیشینة آن را باید در هرمنوتیک یونان جستوجو کرد. هرمنوتيک نظرية عمل فهم در جريان روابطش با تفسير متون است. عارفان به تأویل و باطن قرآن بسیار توجه داشتهاند. مولانا نیز در مثنوی از تأویل بهره برده است. او به تأویل بسیار گسترده مینگرد و تأویل را خاص قرآن نمیداند؛ به همین سبب از تأویل در موضوعات مختلفی بهره میبرد. روش پژوهش در این مقاله اسنادی- کتابخانهای و هدف آن تحلیل انواع تأویل در سه دفتر مثنوی از نظر محتوا و ساختار است. تأویلهای بهکاررفته در سه دفتر مثنوی براساس موضوع عبارتاند از: تأویل آیات قرآن و احادیث، تأویل داستانهای پیامبران، تأویل مباحث عرفانی، شرعی و فقهی، اخلاقی و فلسفی. با بررسی سه دفتر مثنوی معنوی 136 تأویل در این موضوعات استخراج شد که بیشتر آنها را تأویل آیات قرآن تشکیل میداد. مولوی از شگردهای مختلفی برای بیان تأویل بهره برده است؛ تأویل از زبان شخصیتهای داستان، تأویل در قالب تشبیه و استعاره، تأویل تمثیلی و تأویل سببی از آن جمله است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
448 - بررسی ویژگیهای سبکی و بلاغی قصّه عامیانه «مَدهُمالت» براساس نسخهای ناشناخته
طاهره موسوی زیبا قلاوندیپاره مهمی از ادبیات شفاهی به قصّه های عامیانه اختصاص یافته است. نسخۀ یگانه «قصّۀ مَدهُمالت» ذیل شماره 803 در مجموعۀ نسخ خطی ایندیاآفیس لندن نگهداری می شود. با توجه به قرائن درون متنی و سبک شناسی نسخه، این قصّه در عصر صفوی و در دربار گورکانیان نگاشته شده است. این قصّۀ چکیده کاملپاره مهمی از ادبیات شفاهی به قصّه های عامیانه اختصاص یافته است. نسخۀ یگانه «قصّۀ مَدهُمالت» ذیل شماره 803 در مجموعۀ نسخ خطی ایندیاآفیس لندن نگهداری می شود. با توجه به قرائن درون متنی و سبک شناسی نسخه، این قصّه در عصر صفوی و در دربار گورکانیان نگاشته شده است. این قصّۀ دلکش -که نمونۀ زیبای نثر پارسی شبه قاره است- سرنوشت مَنوهر، شاهزاده شهر کنکر، را روایت می کند که با وساطت پریان، عاشق مَدهُمالت، شاه دخت شهر مهارس، می شود و سرانجام پس از دشواری های بسیار، به وصال وی دست می یابد. قصّۀ مدهمالت در عین حال که یک رمانس عامیانه است، اما نثر آن از صنایع و ظرایف بلاغی آکنده است. پژوهش حاضر با تکیه بر شیوۀ توصیفی- تحلیلی به بررسی این نسخه پرداخته تا ویژگی های زبانی و فکری، و ظرافت های سبکی، ادبی و بلاغی آن را تبیین و تحلیل کند. نثر موسیقایی قصّه به همراه کاربرد صنایع لطیف ادبی، موجی از جذابیت های زبانی را در سراسر این اثر جاری ساخته است. فضای فکری و فرهنگی سرزمین هند و نیز عناصر بومی و اقلیمی این سرزمین در قصّه آشکارا بازتاب یافته است. از رهگذر این پژوهش، و در خلال معرفی یک نسخه منحصربهفرد، نقش کلیدی زبان و ادب پارسی در شبه-قاره در دورۀ تیموری و صفوی جلوه و بروز بیشتری می یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
449 - تحلیلِ تأثیر کلمات قصار نهجالبلاغه در ادبیات فارسی با تأکید بر حکمت 142 نهجالبلاغه و استناد به آیات قرآن کریم
فخریه نمازیان جلیل تجلیل رقيه صدرايينهجالبلاغه یکی از منابع معتبر قابل استناد است که «أَخو ٱلقُران» نامیده شده است. بسیاری از حقایق قرآن مجید در این کتاب شرح و بسط داده شده است. این نوشتار به بررسی گسترة تأثیر کلمات قصار نهجالبلاغه در ادبیات فارسی پرداخته و با روش توصیفی- تحلیل و با بررسی محتوایی حکمت 1 چکیده کاملنهجالبلاغه یکی از منابع معتبر قابل استناد است که «أَخو ٱلقُران» نامیده شده است. بسیاری از حقایق قرآن مجید در این کتاب شرح و بسط داده شده است. این نوشتار به بررسی گسترة تأثیر کلمات قصار نهجالبلاغه در ادبیات فارسی پرداخته و با روش توصیفی- تحلیل و با بررسی محتوایی حکمت 142، در پی پاسخ به پرسشهاست: آیا منشأ حکمتهای نهجالبلاغه معارف الهی قرآن است؟ سیطرة معارف اخلاقی و الهی نهجالبلاغه بر پهنه ادبیات ایران تا چه حد بوده است؟ بدیهی است آثار گرانقدر ادبیات فارسی به گونههای مختلف ازجمله الهام، اقتباس، تلمیح، تأثیر غیرمستقیم و تأثیر صریح و قطعی، از منبع وحی و و نیز نهجالبلاغه تأثیر پذیرفتهاند. این تحقیق در پی درکِ انواعِ این تأثیر به قدر استطاعت است. در این مقاله شرح و بسط حکمت 142 با توجه به ریشه ادبی لغات صورت گرفته است و در پی تبیین رابطة عمیق معارف نهجالبلاغه با قرآن کریم و پرتوافکنی این معارف عظیم الهی بر ادبیات فارسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
450 - تحلیل سیر تحول انسانگرایی مدرن شخصیتهای زن در رمان فارسی
پریوش میرزاییان جهانگير صفري نرگس باقریمدرنیته و انسانگرایی مدرن، نقش بسیار مهمی در تحولات ذهنی زن ایرانی داشته است. یکی از منابعی که تغییرات و تحولات ناشی از مدرنیته و انسانگرایی مدرن را بازنمایی کرده، رمان فارسی است. این مقاله درصدد است تا با بررسی رمانهای منتخب فارسی در سه بازۀ زمانی ـ از سال 1300ه.ش ت چکیده کاملمدرنیته و انسانگرایی مدرن، نقش بسیار مهمی در تحولات ذهنی زن ایرانی داشته است. یکی از منابعی که تغییرات و تحولات ناشی از مدرنیته و انسانگرایی مدرن را بازنمایی کرده، رمان فارسی است. این مقاله درصدد است تا با بررسی رمانهای منتخب فارسی در سه بازۀ زمانی ـ از سال 1300ه.ش تا 1320ه.ش، از 1320ه.ش تا 1345ه.ش و از 1345ه.ش تا 1357 ه.ش ـ با تکیه بر نظریه های «آنتونی گیدنز»، تأثیرات انسانگرایی مدرن بر زنان را که در رمان فارسی تصویر شده است، بررسی کند. بررسی انجام شده بیانگر آن است که آنچه نویسندگان به تصویر میکشند، نشان میدهد که در دورۀ اول تحول ناشی از رواج لذتگرایی مدرن نتوانسته است به طور کلی ذهن زنان را از تفکرات وابسته به سنت رها کند. رواج بیش از پیش مؤلفههای مدرنیته در بازۀ زمانی دوم، میدانی گستردهتر از علایق و خواستهای انسانی را برای زنان مهیا کرده است. رواج اندیشههای فمینیستی هرچند نشان از رواج تدبیرگرایی مدرن در این دوران است، تناقضات رفتاری زنان و میزان سطحی بودن این تفکر را در بین آنان نشان میدهد. افراط در پیروی از خواستههای انسانی و غریزی در دورۀ سوم حاکی از جهش تفکر انسانگرایی است. در این دوران، انفعال ناشی از تقدیرگرایی نیز مورد انتقاد نویسندگان بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
451 - تحلیل گفتمان نامه های صادرۀ امیر مسعود در جلد اوّل تاریخ بیهقی (بر اساس نظریۀ کنشگفتاری سرل)
طاهره ایشانی ناهید مهرافروزارزش و اعتبار «تاریخ بیهقی» به عنوان یک متن ادبی و تاریخی بر کسی پوشیده نیست. در این اثر، «نامهها» از جایگاه ویژهای برخوردار هستند و بررسی آنها با رویکرد میانرشتهای میتواند افقهای تازهای بر روی پژوهشگران بگشاید. از آنجا که امیر مسعود در بافتهای موقعیّتی مختلف، چکیده کاملارزش و اعتبار «تاریخ بیهقی» به عنوان یک متن ادبی و تاریخی بر کسی پوشیده نیست. در این اثر، «نامهها» از جایگاه ویژهای برخوردار هستند و بررسی آنها با رویکرد میانرشتهای میتواند افقهای تازهای بر روی پژوهشگران بگشاید. از آنجا که امیر مسعود در بافتهای موقعیّتی مختلف، مکاتباتی با افرادی با جایگاههای سیاسی متفاوت داشته؛ تحلیل این گونه مکاتبات به روش علمی، افزون بر آشکار نمودن برخی زوایای پنهان آن، چگونگی بهرهبرداری صاحبان قدرت از امکانات زبانی برای سلطهگری و اهداف سیاسی را نشان میدهد. نظریۀ «کنش گفتار» که نخستین بار توسط «آستین» از فلاسفۀ مکتب آکسفورد مطرح شد و سپس توسط «جان سرل» تکمیل شد؛ به ویژگیهای کارکردیِ پارههای گفتاری کلام تأکید دارد. از این رو، در مقالۀ پیشِ رو، نامههای صادرۀ امیرمسعود که در جلد اوّل کتاب تاریخ بیهقی ذکرشده، با روش توصیفی- تحلیلی ، بر مبنای طبقهبندی سرل، ابتدا به صورت مجزّا و سپس به صوت مقایسهای و در نهایت به صورت کلّی از حیث کنشگفتار بررسی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، گویای تناسب و هماهنگی کاربست هریک از این کنشگفتارها با اهداف امیرمسعود است. چنانکه فراوانی کنش اظهاری در این پیکرۀ زبانی، میتواند نمادی از قدرت وی در کلام باشد. همچنین فراوانی کاربست کنش ترغیبی درچارچوب همین خواسته بوده و البتّه درصد قابل توجّهی از کنش عاطفی به عنوان سومین کنش پرتکرار در یکی از نامهها دیده میشود. کارکرد سایر کنشهای گفتاری در این نامهها در مبحث نتیجهگیری نشان داده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
452 - وامواژههای قرآنی- عربی در زبان پهلوی (فارسی میانه)
یداله منصوریدربارة واژههای دخیل یا وامواژة عربی در فارسی، دیدگاه غالب این است که ورودِ لغات عربی در دورة اسلامی، یعنی پس از آمدن اسلام به ایران، آن هم بیشتر در سدههای ششم و هفتم به بعد به فارسی بوده و حضور آنها در متون فارسی قوّت و شدّت گرفته است. در این گفتار کوشش بر آن است تا چکیده کاملدربارة واژههای دخیل یا وامواژة عربی در فارسی، دیدگاه غالب این است که ورودِ لغات عربی در دورة اسلامی، یعنی پس از آمدن اسلام به ایران، آن هم بیشتر در سدههای ششم و هفتم به بعد به فارسی بوده و حضور آنها در متون فارسی قوّت و شدّت گرفته است. در این گفتار کوشش بر آن است تا جایی که اسناد در دست است، نشان دهیم که ورود لغات عربی به زبان فارسی از روزگاران بسیار دور رخ داده و این بدهبستانِ زبانی- فرهنگی چه بسا از آن زمانی که ایرانیان و عربها باهم ارتباط داشتهاند، یعنی، از زمان هخامنشیان به بعد صورت گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
453 - تحلیل عناصر مفهومی هنر در سرودههای شاعران قرن ششم هجری
مرتضی حیدریدر اين پژوهش نويسنده با ياري گرفتن از مباني معني شناسي مفهومي به استخراج مؤلّفه هاي معنايي نشان دار شده براي مفهوم هنر در شعر قرن ششم پرداخته و با نگاهي انتقادي و ويرايشي به سازه هاي شناسانده شده براي معني-شناسي مفهومي، به بازبيني اين سازه ها و كاربرد شناسي آنها چکیده کاملدر اين پژوهش نويسنده با ياري گرفتن از مباني معني شناسي مفهومي به استخراج مؤلّفه هاي معنايي نشان دار شده براي مفهوم هنر در شعر قرن ششم پرداخته و با نگاهي انتقادي و ويرايشي به سازه هاي شناسانده شده براي معني-شناسي مفهومي، به بازبيني اين سازه ها و كاربرد شناسي آنها در پژوهش هاي زباني و ادبي روی آورده است. پس از دسته بندي مؤلّفه هاي معنايي در حوزه هاي هم بسته با هر مؤلّفه، پانزده حوزۀ معنايي گوناگون براي مفهوم هنر در سروده-هاي شاعران قرن ششم به دست آمده است. حوزه هاي معنايي زبان ادبي، حكمت عملي، مدح، زيبايي شناسي، صناعت، اخلاق و خُلق و خوي، نقد اجتماعي، جنگ، انسان شناسي، جانور شناسي، دين، كيهان شناسي، زیست بوم شناسي، عرفان و عشق حوزه هايي هستند كه به ترتيبِ گستردگيِ دامنه، مؤلّفه هاي معنايي مفهوم هنر را دربرگرفته اند. در حوزۀ زبان ادبي، پديدار هاي متنوّع هستي شناختي با ابزار هاي تشبيه و استعارۀ كِنايي كارمايۀ تصوير سازي شاعرانه قرار گرفته اند. در حوزۀ معنايي مدح، هنر ويژگي ممدوح، بازبستۀ وي و نا توان در برابر وي گزارش شده است. مؤلّفه هاي گِرد آمده در حوزۀ زيبايي شناسي نشان میدهد شعر قرن ششم زمینهساز گفتمان زيباييشناسي بوده است. حوزۀ معنايي صناعت نيز از فنون و حرفههاي گوناگوني برساخته شده است. خصايل فردي و اجتماعي در حوزۀ معنايي اخلاق و خُلقوخوي گِرد آمده اند. نا كامروايي شاعران قرن ششم از هنر خويش، حوزۀ معنايي نقد اجتماعي را مفهوم گذاري-كرده است. جنگاوري و ویژگی ابزار جنگي نيز براي مفهوم هنر نشانه گذاري شده است. هنر همچنين در حوزۀ انسانشناسي مَلَكه اي انساني برشمرده شده و با وجود این، ويژگي جانوران گوناگون نيز دانسته شده است. خدا شناسي و دين و لازمۀ نشان داريِ دين نيز براي هنر مفهوم گذاري شده است. سرانجام هنر ويژگي جهان و اجرام كيهاني گزارش شده و با مؤلّفه هاي متفرّدي از زیست بوم شناسي، عرفان و عشق مفهوم دار شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد هنر در چهارچوب مطالعاتي اشاره شده، مفهومي بسيار فراگير و خلاف پنداشت هاي متعارَف امروز دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
454 - تحلیل گفتمان معنامبنایانۀ آموزش زبان و ادبیات فارسی برای گسترش دیپلماسی ¬فرهنگی (مطالعه موردی: ترکمنستان، ازبکستان و گرجستان)
سهیلا رضائی مهر عباسعلی وفایی داوود اسپرهم غلامرضا مستعلی پارساتحلیل گفتمان، رویکردی بینارشته ای در حوزه های زبان شناسی، معناشناسی، ادبیات، روابط فرهنگی، حوزههای بینالملل و برخی رشتههای دیگر است. این رویکرد، چگونگي تبلور و شكل گيري معنا و پيام را در پیوند با عوامل درون زباني و برون زباني تحلیل و ارزیابی میکند. گفتمان ها به سبب چکیده کاملتحلیل گفتمان، رویکردی بینارشته ای در حوزه های زبان شناسی، معناشناسی، ادبیات، روابط فرهنگی، حوزههای بینالملل و برخی رشتههای دیگر است. این رویکرد، چگونگي تبلور و شكل گيري معنا و پيام را در پیوند با عوامل درون زباني و برون زباني تحلیل و ارزیابی میکند. گفتمان ها به سبب استفاده از زبان و قدرت زبانی، به نوعی زبانِ روابطِ قدرت هستند و معانی و مضامین همسو و مشترک که در زبان متبلور است نیز از جلوه های بارز قدرت فرهنگی محسوب میشود. از اینرو هدف از نگارش این مقاله، تشریح معنامبنایانه و تحلیل گفتمانی معانی و مشاهیر مشترک در قالب طرحوارههای ذهنی با استفاده از روش اسنادی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی در جهت ارتقای سطح روابط فرهنگی است. مهمترین یافته های این پژوهش در حوزة تمدنی مشترک (غیر هم زبان) مضمون ها، طرحواره های ذهنی و به ویژه عرفانی بین مشاهیر مشترک ایران و ترکمنستان است. طرحوارههای عرفانی، اخلاقی و... برای ایران و ازبکستان نیز نمود دارد که می تواند با اقبال عمومی همراه شود. مضامین و طرحواره های ذهنی- حماسی شاهنامه و مضامین پارهای از منظومههای عاشقانه یا حتی مضامین اشعار عمر خیام نیز که بیشتر با استقبال محققان گرجی مواجه شده است، میتواند نقشی بی بدیل در عرصۀ گسترش روابط فرهنگی با کشورهای غیر هم زبان حوزۀ تمدنی ایجاد کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
455 - بررسی معرفتشناسی عرفانی در آثار منظوم و منثور عبدالرحمن جامی
راحله میرآخورلی قدرت الله خیاطیان عظیم حمزئیاندر عرفان اسلامی، پارهای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحلههای عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که چکیده کاملدر عرفان اسلامی، پارهای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحلههای عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که جامی چه مسائلی را از این علم و در چه حدّ و حدودی بیان کرده است؟ این پژوهش به شیوة توصیفی ـ تحلیلی در آثار او صورت گرفته و نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که معرفت، امری موهبتی از جانب خداست و مبنای سلوک و نتایج سلوک به شناخت حقّ وابسته است؛ به نحوی که واصل به معرفت حقیقی کسی است که به مرتبه فناء فی الله و بقاءبالله رسیده باشد. جامی دربارۀ درجات معرفت و جایگاه حسّ، عقل، قلب و کشف و شهود مباحثی مهم را در این باب بیان کرده است. از منظر او، مرتبه معرفت انسان تا به آنجاست که با تجلیّات حقّ میتواند بر احوال عین ثابته خود آگاهی یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
456 - آفاق صلحدوستی ایرانیان در داستان فریدون (یکی از ویژگیهای فکری حماسهسرایی فردوسی)
محمّدرضا کیوانفر پروانه عادل زاده کامران پاشایی فخریاین مقاله در پی آن است تا چگونگی صلح اندیشی قهرمانان ایرانی را در داستان فریدون بررسی کند. در این داستان از چند روش صلحاندیشانه صحبت شده است. توزیع گستردۀ ثروت بین نیازمندان که به دست فرانک انجام میشود، تقسیم جهان به سه قسمت و کثرتگرایی در روش حکومت داری و دوری از ان چکیده کاملاین مقاله در پی آن است تا چگونگی صلح اندیشی قهرمانان ایرانی را در داستان فریدون بررسی کند. در این داستان از چند روش صلحاندیشانه صحبت شده است. توزیع گستردۀ ثروت بین نیازمندان که به دست فرانک انجام میشود، تقسیم جهان به سه قسمت و کثرتگرایی در روش حکومت داری و دوری از انفراد در تقسیم جهان که کار فریدون است و گفت وگومحوری در حل منازعات در میان قهرمانان و تکیه برکشف راه حل صلح و رد مطلق خشونت و دوری از استفاده از قدرت نظامی برای حل اختلافات و عدم تعلق به دنیا و دوری از سماجت و جدال برای ماندن در حاکمیت و قدرت، که ویژگی ایرج در مواجهه با برادران است و توجه ویژه به داد و دادگری و دوری از ستم و ستمگری در کردار و گفتار فریدون. آنچه فریدون از آن بهره برده است و نیز کنش، گفتار و اندیشۀ قهرمانان ایرانی در داستان فریدون، با دیدگاه های صلح دوستی امروزی انطباق دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
457 - مقایسه پادشاهی بوران ساسانی در شاهنامه و منابع تاریخی (در بررسی انتقادی یک بیت چالش برانگیز)
اکرم جودی نعمتیبوران در آستانه فروپاشی ساسانیان به پادشاهی رسیده و در شاهنامه به نیکنامی ستوده شده است؛ با اینهمه، فردوسی در آغاز پادشاهی او میگوید: «یکی دختری بود بوران بهنام/چو زن شاه شد کارها گشت خام». این بیت در تناقض با ابیات بعدی است و القا میکند تباهی اوضاع مملکت در آن زمان چکیده کاملبوران در آستانه فروپاشی ساسانیان به پادشاهی رسیده و در شاهنامه به نیکنامی ستوده شده است؛ با اینهمه، فردوسی در آغاز پادشاهی او میگوید: «یکی دختری بود بوران بهنام/چو زن شاه شد کارها گشت خام». این بیت در تناقض با ابیات بعدی است و القا میکند تباهی اوضاع مملکت در آن زمان، ناشی از پادشاهی این زن بوده است. در پی پاسخ به این سؤال که «از دو سوی تناقض، کدامیک حقیقت دارد» و «علت تناقض یادشده چه میتواند باشد»، نویسنده مقاله، روایت شاهنامه از کشورداری بوران را به محک منابع تاریخی زده است. دادههای تحقیق نشان میدهد هیچ گزارش منفی دربارۀ بوران وجود ندارد و تمام مورخان، مفصلتر از فردوسی، کشورداری وی را به نیکی گزارش کردهاند. پس چرا فردوسی چنین سروده است؟ نویسنده، با طرح احتمالاتی، به این نتیجه رسیده است که بیت مزبور نه در ارتباط با چگونگی کشورداری بوران، بلکه ناشی از التزام فردوسی به پیشفرضهایی بوده که در سایه باورهای دینی روزگار وی شکل گرفته بود. ردیابی پیشفرضها ما را به این حدیث منسوب به پیامبر (ص) میرساند: «قومی که زمام امور خود را به دست زنی بسپارد، هرگز رستگار نمیشود». اسناد حدیث، اعتبار آن را تأیید نمیکند و حدیث در منابع متقدم شیعی هم نیامده است؛ اما سایۀ فرهنگی اجتماعی آن در جامعه فردوسی موجب این پیشفرض شده است که اگر زن پادشاه شود، مملکت خراب میشود. پس شاعر در تناقض میان آن حقایق تاریخی و این پیشفرضاجتماعی مانده و نتیجهاش، تناقض در سرودن داستان بوران شده است؛ هرچند کلیت شاهنامه، نگاه منفی به زنان را تأیید نمیکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
458 - معاصرسازی اشعار کهن در رمان جزیرۀ سرگردانی و ساربان سرگردان سیمین دانشور
آسنا ابدالی جهانگیر صفری ابراهيم ظاهريمعاصرسازی، ناظر بر کاربرد ادبیات اعصار پیشین در ادبیات معاصر و هماهنگ کردن این نوع ادبیات، با روحیات و ذهنیات انسان امروز است که این امر، نقش مهمی در خلق آثار ادبی، غنی کردن آنها و ارتباط بینِ فرهنگی در دوره های مختلف دارد. سیمین دانشور از جمله داستان نویسانی که از این چکیده کاملمعاصرسازی، ناظر بر کاربرد ادبیات اعصار پیشین در ادبیات معاصر و هماهنگ کردن این نوع ادبیات، با روحیات و ذهنیات انسان امروز است که این امر، نقش مهمی در خلق آثار ادبی، غنی کردن آنها و ارتباط بینِ فرهنگی در دوره های مختلف دارد. سیمین دانشور از جمله داستان نویسانی که از این شیوه، در آفرینش آثار داستانی خود استفاده کرده است. در رمان «جزیرۀ سرگردانی و ساربان سرگردان» شعر شاعران مختلفی مانند حافظ، مولوی، سعدی و خیام معاصرسازی شده است. هدف این پژوهش بررسی نقش این اشعار و شیوۀ معاصرسازی آنها، در رمان مذکور بر اساس روش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد دانشور در رمان مذکور، بیشتر از شعر حافظ استفاده کرده و در خوانش نو از اشعار کهن و هماهنگ کردن آنها با فضای جامعۀ امروز ایران، بیشتر به آنها مفهوم و معنایی اجتماعی سیاسی داده است. همچنین این اشعار جزو ساختار رمان او شدهاند و نقش بسیار مهمی در شخصیت پردازی ها، نشان دادن نوع اندیشه و وابستگیهای ذهنی شخصیت های رمان، طرح ریزی پیرنگ، تقویت درونمایه ها، توصیف مکان، حقیقت مانندی و ایجاد ارتباط بین گذشتۀ فرهنگی و اجتماعی ایران با امروز آن دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
459 - تحلیل و تبیین دلایل واسوخت از فخر در شعر شاعران خودستا (خاقانی شروانی، عرفی شیرازی، طالب آملی)
غلامرضا کافی«واسوخت از فخر یا ضد فخر» بهعنوان موضوعی نویافته، حاصل درنگ در شعر شاعران خاقانی شروانی، عُرفی شیرازی و طالب آملی است که بیش از دیگران از مفاخره در شعر خود سود بردهاند و منظور از واسوخت از فخر آن است که شاعرِ مغرور و خودستا در مواضعی از سخن، دست از مفاخره و گرانتنی بر چکیده کامل«واسوخت از فخر یا ضد فخر» بهعنوان موضوعی نویافته، حاصل درنگ در شعر شاعران خاقانی شروانی، عُرفی شیرازی و طالب آملی است که بیش از دیگران از مفاخره در شعر خود سود بردهاند و منظور از واسوخت از فخر آن است که شاعرِ مغرور و خودستا در مواضعی از سخن، دست از مفاخره و گرانتنی برمیدارد و برعکس یا به فروتنی و تواضع زبان میگرداند یا آنکه ملول و دلشکسته گلایه و واگویه را مشق میکند. این مقاله نشان داده است، تغییر سه موقعیت سیاسی اجتماعی و معرفتی و سِنّی سبب واگشت از فخر میشود. در این مقاله ضمن اشاره به حیاتِ سه شاعر و دلایل خودستاییشان، تغییر سهگانۀ موقعیت آنان که سبب گرایش به ضدفخر شده است، با شواهد متعدد از شعرشان تحلیل و بررسی شده است. بازماندن از مناصب و موهبتها و انقلاب درونی شاعران، به همراه گذرِ عمر بهعنوان سه واکنش مهم در رفتار شاعران خودستا، رفتهرفته آنان را از تفاخر بهسمت تواضع کشانده و واگشت از فخر را در شعرشان رقم زده است. یافتهها نشان میدهد در هر سه شاعر، هر سه موقعیت باعث رویگردانی آنان از تفاخر میشود همچنین بیشترین فراوانی در فخریه و واسوخت از آن، در شعر خاقانی، سپس طالب آملی دیده میشود و عرفی در مرتبۀ بعد قرار دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
460 - کنشپذیری و کنشگری زنانِ رمان طوبا و معنای شب
زينب صابرپوردر رمان طوبا و معنای شب، رویارویی سنت و تجدد در تاریخ معاصر ایران در نسبت با وضعیت و موقعیت زنان، مرکز توجه قرار گرفته است. در این مقاله، شخصیتهای زن این رمان و به خصوص شخصیت اصلی آن یعنی طوبا از منظر عاملیت و کنشگری یا انفعال و کنشپذیری در تعامل با سنت تحلیل شدهاند چکیده کاملدر رمان طوبا و معنای شب، رویارویی سنت و تجدد در تاریخ معاصر ایران در نسبت با وضعیت و موقعیت زنان، مرکز توجه قرار گرفته است. در این مقاله، شخصیتهای زن این رمان و به خصوص شخصیت اصلی آن یعنی طوبا از منظر عاملیت و کنشگری یا انفعال و کنشپذیری در تعامل با سنت تحلیل شدهاند و نشان دادهایم که در جریان رشد زن، میل به خودمختاری سوژه و کنشگری در وجود او از طریق فرایندهای آموزش و تنبیه سرکوب میشود. این مقاله به حوزه تحلیل انتقادی گفتمان تعلق دارد. در اینجا آراء سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم، مبنای نظری قرار گرفته و تحلیلهای متنی به روش زبانشناسی نقشگرا انجام شده است. یافتههای مقاله نشان میدهد در این رمان جفت تقابلی کنشگری (عاملیت) و کنشپذیری (انفعال)، در تناظر با دوگانه سنت و تجدد بازنموده شده و فرایندی که بووار آن را «انفعالِ آموخته» مینامد، توسط عاملان سنت، در نهادهای اجتماعی مختلف که مهمترین آنها خانواده است، در وجود زن از کودکی نهادینه میشود. همچنین، تحلیلهای متنی گویای آن است که این انفعال به بهترین وجه در سطح زبان متن نیز تجلی یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
461 - چگونگی و چرایی اتخاذ نظامهای ترتیب و تدوین دیوانهای شعرا
ثریا اسلامیخو محمد حکیمآذر اصغر رضاپوریانجمعآوری و تدوین دیوانهای شاعران در سدههای پیشین به چند روش صورت میگرفت. گاه شاعر در طول حیات خود و به مرور زمان شعرش را در دفتر مینوشت و بعد از مرگ، آن دفتر به همان شکل باقی میماند.گاه شاعر، خود دست به کار جمعآوری دیوان شعرش میشد و آن را بر اساس سلیقه خود مر چکیده کاملجمعآوری و تدوین دیوانهای شاعران در سدههای پیشین به چند روش صورت میگرفت. گاه شاعر در طول حیات خود و به مرور زمان شعرش را در دفتر مینوشت و بعد از مرگ، آن دفتر به همان شکل باقی میماند.گاه شاعر، خود دست به کار جمعآوری دیوان شعرش میشد و آن را بر اساس سلیقه خود مرتب میکرد. گاه دوستان و هواداران او دیوان شعرش را بعد از مرگ وی جمع و مرتب میکردند و گاه در قرون بعد دیوان شعر او از سوی یک کاتب و بر اساس ذوق او تنظیم میشد. در هرکدام از این روشها ترتیب اشعار (خصوصاً غزلها) به نحوی خاص بوده است. در این پژوهش قصد داریم به شیوههای ترتیب اشعار در دیوانهای شاعران بپردازیم و ببینیم کدام شیوه منطقیتر، و محاسن و معایب هر شیوه چه بوده است. نتیجهای که از این جستار حاصل شد نشان میدهد که تا پیش از سده هشتم هجری عمدتاً ترتیب و تبویب دیوانهای شعری بر مبنای درونمایه اشعار بوده است. از سده هشتم به بعد رویکردهای صورتگرایانه تقویت شد و ترتیب دیوانها بر مبنای نظامهای گوناگونی از جمله نظام الفبایی، نظامهای بدیعی و تفننی متداول شد. از عصر مشروطه به این سو نظام تاریخ محور نیز افزوده شد که امروزه دفاتر شعری نوگرا را بر اساس آن تنظیم و تدوین میکنند. تغییر نگرش مخاطبان به شعر، فروانی دیوانها و افزایش تعداد شاعران در طول زمان به دگرگونی و تنوع این نظامها پیوند مستقیم دارد که در این مقاله به چرایی و چگونگی آنها توجه شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
462 - بررسی معنایی- منظوری گزارههای امری در غزلیات حافظ و ارتباط آنها با سبک فردی حافظ
اصغر شهبازیبررسی معنایی- منظوری گزارههای امری از موضوعات مرتبط با بلاغت (علم معانی) است. در نتیجة این بررسی میتوان جهتگیری اندیشه و دلسپردگی شاعران را به موضوعات مختلف دنبال کرد؛ زیرا معمولاً برداشت اولیه از گزارههای امری، امر و دستور است، درحالیکه شاعران از گزارههای امری، چکیده کاملبررسی معنایی- منظوری گزارههای امری از موضوعات مرتبط با بلاغت (علم معانی) است. در نتیجة این بررسی میتوان جهتگیری اندیشه و دلسپردگی شاعران را به موضوعات مختلف دنبال کرد؛ زیرا معمولاً برداشت اولیه از گزارههای امری، امر و دستور است، درحالیکه شاعران از گزارههای امری، معانی و اغراض مختلفی را در نظر دارند و این موضوع در اشعار حافظ با توجه به ساختار تعلیلی- استنتاجی بیشتر جملات امری اهمیّت بیشتری دارند؛ در این مقاله، گزارههای امری حافظ در 250 غزل نخست دیوان حافظ به روش تحلیل محتوا (رویکرد توصیفی- تحلیلی) بررسی شدهاند و در نهایت مشخص شده که در 250 غزلِ نخستِ دیوان حافظ (معادل 2098 بیت)، در 724 بیت، جملة امری (554 بیت دارای امر مثبت و 170 بیت دارای امر منفی) وجود دارد و حافظ از این منظر، امرکنندة بزرگی است. از این تعداد، بسامد جملات امری با معانی تمنایی و ارشادی بالاست و شاید یکی از دلایل تفألزدن به دیوان حافظ همین موضوع باشد. در بیش از 35 درصدِ این ابیات، از ساخت جملات مرکب امری- تعلیلی/ استنتاجی استفاده شده، به گونهایکه خواننده پس از خواندن آن جملات امری، از نظر ذهنی اقناع میشود و تلخی نصیحت را فراموش میکند. در این مقاله همچنین جملات امری حافظ، بر اساس نوع گوینده، مخاطب و طلب بررسی شدهاند و در تمام موارد سعی شده بین نتایج و سبک فردی حافظ ارتباطی جستوجو شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
463 - امکانسنجی کاربرد نشانههای زبان حرکت دست مردم کرمان در هنر
زهرا موسوی خامنه مژگان درانیحرکات بدن به جاي کلام، بخشی از پیام مورد نظر را به مخاطب منتقل میکنند. در بین ایرانیان، «کرمانی ها» زبان دست ها را به طور گسترده به کار میبرند. به دلیل بازتاب گستردۀ این حرکات در هنر ایران مي توان پذیرفت كه عدم شناخت نشانه شناسانه از زبان دست ها در کارکرد ارتباطی چکیده کاملحرکات بدن به جاي کلام، بخشی از پیام مورد نظر را به مخاطب منتقل میکنند. در بین ایرانیان، «کرمانی ها» زبان دست ها را به طور گسترده به کار میبرند. به دلیل بازتاب گستردۀ این حرکات در هنر ایران مي توان پذیرفت كه عدم شناخت نشانه شناسانه از زبان دست ها در کارکرد ارتباطی تصویری و نمایشی خلل ایجاد کرده، استفاده از نشانه های محلی موجب تنوع در صورت های هنری میشود. پژوهش تحلیلی- توصیفی حاضر با هدف تبیین این گونه از نشانه ها در سپهر نشانهای فرهنگ کرمان تدوین شده است و پاسخگوی اين پرسش است كه زبان حرکات دست، چه ارتباطی با زبان گفتار دارد و چگونه میتواند نقش مؤثری در هنر داشته باشد. همچنین با تکیه بر مفهوم ترجمۀ بینانشانه ای، روشن میکند که تکرار نشانهها که در دو گونه مثبت- روزمره و یا منفی در کرمان به زبانی مفهومی بدل گردیده، می تواند برای ارتباط بهتر با مخاطب، از طریق روایت ها در هنرهای تجسمی و نمایشی به کار گرفته شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
464 - معرفی و تحلیل نسخۀ خطی «روضةالملوک»
اردشیر آل علی احمد حسنی هرمزآبادی رنجبر علی اصغر حلبی«روضةالملوک» را مؤلفی ناشناخته در قرن نهم هجری و در حکمت عملی و با شیوهای ادبی نوشته است. کتاب، به مانند عموم کتب اخلاقیای که بعد از خواجه نصیرالدین طوسی تألیف شدهاند، به تقلید یا اقتفای «اخلاقِ ناصری» خواجه شکل گرفته است. مؤلفِ کتاب -که پیرو مذهب تشیع بوده- بهرهای چکیده کامل«روضةالملوک» را مؤلفی ناشناخته در قرن نهم هجری و در حکمت عملی و با شیوهای ادبی نوشته است. کتاب، به مانند عموم کتب اخلاقیای که بعد از خواجه نصیرالدین طوسی تألیف شدهاند، به تقلید یا اقتفای «اخلاقِ ناصری» خواجه شکل گرفته است. مؤلفِ کتاب -که پیرو مذهب تشیع بوده- بهرهای از ادبیت و عربیت داشته و با شیفتگیای که نسبت به نثر فنی داشته، خواسته است کتابی اخلاقی ترتیب دهد. کارِ وی را در میان دیگر آثار مشابه، نمیتوان شاخص دانست، اما در این راه نهایت ذوق و سلیقه را به کار برده است. کتاب در اواخر عصر تیموری نوشته شده و هرچند تا آن زمان، تألیف کتب اخلاق در میان نویسندگان شیعی بیسابقه نبوده، میتوان این کتاب را یکی از نخستین، یا شاید هم نخستین نمونه شناختهشده از تألیفات اخلاقی پیروان این مذهب دانست که به شکل ادبی پرداخته و به یک دربار شیعی تقدیم شده است. کتاب از زمان نگارش تا مدتی مدید در پردۀ اختفا بوده و تنها نسخۀ بازمانده و شناختهشدۀ آن، نسخهای است که 160 سال پیش، رونویسی شده است. چون در تحقیقات رشتههایی مانند اخلاق و ادبیات، ملزم به نقد و بررسی همۀ آثار بهجامانده از گذشتۀ این رشتهها هستیم، لازم بود کتاب به تصحیح انتقادی برسد. این امر با کمک مأخذ شناختهشدۀ متن، و با توجه به تکنسخه بودن آن، به روش قیاسی انجام گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
465 - بررسی و تحلیل خاطرهنگاری در آثار جلال آل احمد
ناصر نیکوبخت نیلوفر انصاریخاطرهپژوهی یکی از منابع الهامبخش تحقیق در حوزۀ تاریخنگاری است. همچنین ابزاری برای انتقال تجربهها، آداب، رسوم و مناسک دینی و ملی جوامع به نسلهای آینده بهشمار میآید. از طرف دیگر، بیانکنندة عواطف و احساسات فردی، قومی و ملی در برابر حوادث و رویدادهاست. حجم وسیعی از چکیده کاملخاطرهپژوهی یکی از منابع الهامبخش تحقیق در حوزۀ تاریخنگاری است. همچنین ابزاری برای انتقال تجربهها، آداب، رسوم و مناسک دینی و ملی جوامع به نسلهای آینده بهشمار میآید. از طرف دیگر، بیانکنندة عواطف و احساسات فردی، قومی و ملی در برابر حوادث و رویدادهاست. حجم وسیعی از نویسندگی جلال آل احمد در عرصة خاطرهنگاری است. آثار این نویسنده از جهات متعددی، از جمله اجتماعی، سیاسی و تاریخی، گویای زندگی پر فراز و نشیب اوست. این مقاله درصدد است تا با روشی توصیفی- تحلیلی، خاطره و انواع خاطرهنگاری را در آثار جلال آل احمد بکاود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اغلب داستانهای جلالآلاحمد، در شرح زندگی، حسبحال و حدیثنفس نویسنده است که از این جهت، در زمرة خاطرهنگاری قرار میگیرد. در اغلب این داستانها، حادثة داستانی با روانی و یکدستی و انسجام خاص داستانی پیش نمیرود؛ چرا که نویسنده گاه و بیگاه با اظهار نظرهای خویش، سیر داستانی را قطع و در روند آن دخالت میکند؛ گویی واقعگرایی جلال باعث شده که گاه مرزهای خیال را درنوردد و به عالم واقع ورود کند. در میان آثار جلالآل احمد، سفرنامهها و نامههای او، از جایگاهی برجسته برخوردار است. آرای او در سفرنامهها و نامههایش، علاوه بر آشکارکردن بخشی از زندگی خصوصی و خانوادگی این نویسنده، به ما فرصت نگاه جدید به رویدادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عصر نویسنده را نیز میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
466 - پیکربندی زمان و روایت در رمان «اسفار کاتبان» نوشته ابوتراب خسروی
پروین سلاجقهاندیشیدن به مسئله «زمان» و تلاش برای ملموس کردن نوع گذر آن بر آدمی، همواره مورد توجه دانشمندان علوم مختلف، به ویژه حوزه علوم انسانی، بوده است. هر چند نمایش گذر این مفهوم، بهویژه در حوزه درک آن در چرخه فصول و گذار عمر از جوانی به پیری، به نوعی درکی از حضور و تأثیر زمان چکیده کاملاندیشیدن به مسئله «زمان» و تلاش برای ملموس کردن نوع گذر آن بر آدمی، همواره مورد توجه دانشمندان علوم مختلف، به ویژه حوزه علوم انسانی، بوده است. هر چند نمایش گذر این مفهوم، بهویژه در حوزه درک آن در چرخه فصول و گذار عمر از جوانی به پیری، به نوعی درکی از حضور و تأثیر زمان را بر پدیدهها به دست میدهد، اما به نظر میرسد بیشتر از هر چیزی میتوان رد پای آن را در آثار هنری و ادبی، به ویژه در داستان و رمان جستجو کرد که به کمک روایت، رخدادها را به تصویر میکشند. بر همین اساس، این مقاله تلاشی برای بررسی، تحلیل و پیگیری چگونگی کارکرد زمان در رمان «اسفار کاتبان» نوشته ابوتراب خسروی است که به کمک شگردهای خاص روایی و استفاده از گفتمان تاریخ، روایت و ادبیات موفق شده است گونه خاصی از پیکربندی زمان را در نوعی از فراگفتمان تاریخی به نمایش بگذارد. این مقاله دو بخش دارد؛ بخش نظری، با تکیه بر نظریههای زمان بر اساس نظریههای دانشمندان این حوزه و بخش دوم، تحلیل نوع کارکرد زمان در این رمان، با توجه به مباحث نظری است. نتایج به دست آمده در این بررسی، نشاندهنده نوع کارکرد زمان، تاریخ و روایت داستانی، در یک گفتمان فراتاریخی در این رمان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
467 - اَژدَهااوژنی زال
سعید شهروئی ابراهیم محمدی سیدمهدی رحیمیدر میان یلان سیستان، زال برخلاف سام و رستم، یکسره از کردارهای رزمی در نبردگاه بهدور است. او در میانۀ آن دو جهان پهلوان، نه در نبردگاه که در پیکرۀ داستانی نو و دیگرسان، اژدهایی را می اوژند و فراوانی را به ایران شهر ارزانی می-دارد. در این جستار با خوانشی تازه از داستان چکیده کاملدر میان یلان سیستان، زال برخلاف سام و رستم، یکسره از کردارهای رزمی در نبردگاه بهدور است. او در میانۀ آن دو جهان پهلوان، نه در نبردگاه که در پیکرۀ داستانی نو و دیگرسان، اژدهایی را می اوژند و فراوانی را به ایران شهر ارزانی می-دارد. در این جستار با خوانشی تازه از داستان زال در چهارچوب نقد اسطوره ای و به شیوۀ توصیف و بازکاوی و با هدف فرادید نهادن انگاره ای دیگر دربارۀ بن مایۀ اسطوره ای پیوند زال با رودابه، تنک مایگی دَستان در رزم و جهان پهلوانی بررسی شده است. آنچه از این بررسی چونان انگاره ای به دست آمده این است که زال در روند دگرگونی اسطوره به حماسه، کردار اَژدَهااوژنی ژرف ساخت یا کهن الگوی نخستینۀ خود را در ستیز با اژدهای مادینه اوبار، به گونۀ پیوند با رودابه، دختر مهرابِ اژدهانژاد، به ارث برده است. پهلوان با شکست مهراب اژدهانژاد که نمادینه ای از باروری را در چنبرۀ فرمان خود دارد، مایۀ رهایی رودابه و پدیدآمدن نیرویی فراوانی بخش همچون رستم می شود تا با واگذارشدن جهان-پهلوانی به تهمتن، یکسره پاسدار ایران شهر در برابر تازش های افراسیاب اژدهانژاد شود. بر بنیاد انگارهای، چنین می نماید که نشانه هایی از اسطورۀ ایزد مهر در شخصیت مهراب بازتافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
468 - دو تأویل از یک شعر: «کککی»
فاطمه راکعیتکرار کاربرد گسترده و متنوع نیما یوشیج از نمادها در شعر، بهویژه نمادهای جدید و گاه بکر از میان واژگان زادگاهش یوش مازندارن، ویژگی و تازگی خاص به شعرهای آثار دورۀ سوم حیات شاعرانۀ وی (از شعر «خواب زمستانی» (زمان سرایش: 1320 به بعد)) بخشیده است. این نوع شعرها عموماً دارا چکیده کاملتکرار کاربرد گسترده و متنوع نیما یوشیج از نمادها در شعر، بهویژه نمادهای جدید و گاه بکر از میان واژگان زادگاهش یوش مازندارن، ویژگی و تازگی خاص به شعرهای آثار دورۀ سوم حیات شاعرانۀ وی (از شعر «خواب زمستانی» (زمان سرایش: 1320 به بعد)) بخشیده است. این نوع شعرها عموماً دارای پیامهای اجتماعی- سیاسی است که نیما به دلیل فضای سیاسی پراختناق روزگار خود، آنها را به صورت نمادین بیان کرده است. از نظر نویسنده، دستیابی به دلالتهای موجود در این آثار، یا دستکم نزدیک شدن به ذهنیّت شاعر در هنگام سرودن آنها، با استفاده از روش هرمنوتیکی «شلایرماخر» بهتر امکانپذیر است. از طرف دیگر این شاعر سمبولیست بر وجود چندمعنایی و ابهام در شعر تأکید بسیار دارد و آن را یکی از معیارهای شعریت اثر میداند. از اینرو نویسنده، کشف معانی چندگانه در شعرهای نمادین نیما را جزء وظایف تأویلگر در قبال این شعرها تلقی میکند. از آنجا که واژۀ «کککی» در فرهنگهای مختلف با معانی متفاوت آورده شده و تحقیقات محلی از بومیان مازندران نیز بر این امر صحه گذاشته است و نیز برخی واژههای موجود در شعر مانند «پریوار»، ویژگی «زنانگی» را به ذهن متبادر میکند، نویسنده با تأمل بیشتر در واژگان و برخی ویژگیها که فرهنگ قزوانچاهی و بومیان مازندران برای «کککی» برشمردهاند، در کنار برخی تأملات دیگر، به تأویل دومی از «کککی» دست یافت که این مقاله به آن میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
469 - تحلیل منظومۀ داستاني «از گنگ تا كرِمل» از شاعر معاصرتاجيك، ميرزا تورسونزاده
مرجان علی اکبرزاده زهتابمقالۀ پيش روي با هدف تبيين ديدگاه سياسي اجتماعي ميرزا تورسونزاده (1977-1911) -شاعر معاصر تاجيك- برآن است منظومۀ داستاني او؛ «از گنگ تا كرِمل» (1970-1966) را از ديدگاه محتوايي بررسي كند و با رویکردی توصیفی- تحلیلی، هدف غايي شاعر و سير روايي آن را براي مخاطب تحليل نمايد. چکیده کاملمقالۀ پيش روي با هدف تبيين ديدگاه سياسي اجتماعي ميرزا تورسونزاده (1977-1911) -شاعر معاصر تاجيك- برآن است منظومۀ داستاني او؛ «از گنگ تا كرِمل» (1970-1966) را از ديدگاه محتوايي بررسي كند و با رویکردی توصیفی- تحلیلی، هدف غايي شاعر و سير روايي آن را براي مخاطب تحليل نمايد. دستاورد پژوهش نشان میدهد تورسونزاده، ملقب به «قهرمان ملي تاجيكستان»، كه امروزه نيز تصوير او بر روي پول رايج كاغذي اين كشور، قابل مشاهده است، اين اثر را همچون ديگر آثار خود، در مكتب رئاليسم سوسياليستي و در ستايش نظام حاكم بر اتحاد جماهير شوروي سروده است. او در این منظومۀ 436 بيتي، نام لنین (1870-1924) را 28 مرتبه شيفتهوار تكرار كرده، درحالیکه نام «پراتَپ»، -قهرمان اصلي داستان- را كه به منظور آزادي هندوستان، قصد سفر از رودخانۀ گنگ تا قصر كرملين (كرمل) دارد، تنها 17 مرتبه به کار برده است.گويي داستان بهانهاي براي ستايش لنين است كه سرانجام نيز در جشن صدسالگي او به چاپ ميرسد. بنابراين، هرچند شاعر آن را در دوران «نرمش خروشچف (1894-1971)ي» سروده، عنوان «لنيننامه» براي داستان مذكور از عنوان كنوني آن سزاوارتر است. اين منظومه، صرف نظر از برخي عيوب ِوزن و قافيه، با تصويرآفريني و خيالانگيزي سروده شده و هدف آرمانگرايانۀ شاعر، همان مقصود «پراتپِ» مسافر، يعني اتحاد شرق در مواجهه با غرب است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
470 - تحلیلی جامعهشناختی بر حکایت «شیخ صنعان» در منطقالطیر (براساس نظریۀ «داغ ننگ» اروینگ گافمن)
محمد خسروی شکیبحکایت «شیخ صنعان» یکی از روایت های خواندنی در ادبیات عرفانی است. ضرورت و کاربست نظریه های جدید، موجب می شود تا حکایت مذکور فراتر از متن و بافت عرفانی خود، نشان دهنده دلالت های جامعه شناختی و روانشناختی باشد. با استفاده از رویکرد های مربوط به روانشناسی اجتماعی، علاوه بر چکیده کاملحکایت «شیخ صنعان» یکی از روایت های خواندنی در ادبیات عرفانی است. ضرورت و کاربست نظریه های جدید، موجب می شود تا حکایت مذکور فراتر از متن و بافت عرفانی خود، نشان دهنده دلالت های جامعه شناختی و روانشناختی باشد. با استفاده از رویکرد های مربوط به روانشناسی اجتماعی، علاوه بر خارج-کردن متن مذکور از محدویت های سنتی، ظرفیتی توضیحی و تفسیری فراهم می شود تا حکایت «شیخصنعان» با توجه به نظریه «داغ ننگ» اروینگ گافمن، مورد ارزیابی قرار گیرد.گافمن با اصرار بر تحلیل رفتار و کنش های آگاهانه افراد در اجتماع، مبدع جامعه شناسی تحلیلی و غیر کمّی است. روش تحقیق مورد نظر در این مقاله نیز کیفی، توصیفی و از نوع تحلیل رفتار و کنش فردی است. وجود متغیرهایی چون «الگوی نمایش»، «دو خویشی»، «طرد شدگی و انزوای اجتماعی»، «ضایع شدن هویت مشترک»، «آگاهان و خودی ها»، «آشکارشدگی»، «عادتواره»، «بازیافتن هویت از دست رفته»، «مکانیسم های دفاعی و روانی »و... در روایت شیخ صنعان، موجب شده استتا تحلیل و همچنین نتایج برآمده از کاربست نظریۀ جامعه شناختی- روانشناختی «داغ ننگ» گافمن در این حکایت، باورپذیر و متقاعدکننده باشد. پیش فرض این است که عدم تعادل و توازن میان «خود» فردی و «خود» اجتماعی، موجب «داغ ننگ» و رسوایی شیخ صنعان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
471 - حکایات کرامات؛ از کرامتسازی تا کرامتستیزی (منابع کرامات مشایخ تا قرن نهم قمری)
محمد رودگردرون¬مایة بیشتر حکایات صوفیه، کرامات مشایخ است. این یعنی حجم عظیمی از تذکرهها و مناقبنامههای عرفانی و برخی دیگر از متون صوفیانه که همگی را میتوان با عنوان «حکایات کرامات» گنجاند. حکایات کرامات همواره عرصة رد و قبولِ گروههای گوناگون از مخاطبانِ خود بوده است. برخی از چکیده کاملدرون¬مایة بیشتر حکایات صوفیه، کرامات مشایخ است. این یعنی حجم عظیمی از تذکرهها و مناقبنامههای عرفانی و برخی دیگر از متون صوفیانه که همگی را میتوان با عنوان «حکایات کرامات» گنجاند. حکایات کرامات همواره عرصة رد و قبولِ گروههای گوناگون از مخاطبانِ خود بوده است. برخی از کرامتباوران نه-تنها این حکایات را پذیرفتهاند، بلکه کوشیدهاند کراماتی چند در همین قالب برای مشایخ صوفیه جعل کنند. در مقابل، برخی از منکران و کرامتناباوران نیز به نپذیرفتن و انکار قلبی بسنده نکرده، کار را به کرامتستیزی کشاندهاند. برخی از پژوهشگران معاصر نیز به دلایلی همچون کرامتسازی، یا رسماً و علناً به ستیزه با کرامات برخاستهاند، یا به گونهای واقعگراییِ اینگونه حکایات را زیر سؤال بردهاند، و یا برای آن، محدودیتهایی قائل شدهاند. چگونه میتوان در میانة این کرامتسازیها و کرامتستیزیها، کرامات اولیا را به عنوان یک پدیدة عرفانی به طور علمی بازشناسی نمود؟ در این نوشتار پس از بررسی انگیزة کرامتسازان و انکار کرامتستیزان، به شیوة توصیفی و تحلیلی مشخص میشود که کرامتسازیها و کرامتستیزیها مانع از آن نیست که نوع کرامات اولیا را به عنوان واقعیتهایی عرفانی به رسمیت نشناسیم. اهمیت موضوع در باورپذیری و واقعنمایی حکایات کرامات است که حجم بسیاری از تراث ادبی و عرفانی را شامل می¬شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
472 - بررسي خاستگاهها و راههاي غلبه بر اضطرابِ منزلت در رمان «كتاب خَم» از عليرضا سيفالديني
ایوب مرادی علي جمشیدينياز به ديدهشدن، تأييدشدن و شناختهشدن بهعنوان انساني موفق، از جمله نيازهاي نوظهوراند كه متأثر از پيشرفتهاي مادي و تكنولوژيک در عصر مدرن پديدار شدهاند؛ نيازهايي كه در صورت برآوردهنشدن، فرد را دچار اضطرابهاي ويرانكننده ميکنند. آلن دوباتن، فيلسوف سرشناس معاصر، ضم چکیده کاملنياز به ديدهشدن، تأييدشدن و شناختهشدن بهعنوان انساني موفق، از جمله نيازهاي نوظهوراند كه متأثر از پيشرفتهاي مادي و تكنولوژيک در عصر مدرن پديدار شدهاند؛ نيازهايي كه در صورت برآوردهنشدن، فرد را دچار اضطرابهاي ويرانكننده ميکنند. آلن دوباتن، فيلسوف سرشناس معاصر، ضمن دستهبندي اين تشويشها ذيل عنوان «اضطراب منزلت»، به تشريح عوامل و راههاي مقابله با آن پرداخته است. ايدة طرحشده از سوي دوباتن، كه خود از زمرة پديدآورندگان آثار داستاني است، بهزودي از سوي نويسندگان مورد توجه واقع شد و آثار متعددي در قالبهاي مختلف هنري با اين موضوع خلق گرديد. رمان «كتاب خَم» از عليرضا سيفالديني يكي از نمونههاي متمايز اين آثار است كه نويسنده طي آن به زندگي پرفرازونشيب مردي پرداخته كه در راستاي غلبه بر اضطراب منزلت و شناختهشدن بهعنوان همسر و پدري قدرتمند، يا به تعبير متن «اسمورسمدار»، دچار سيري قهقرايي ميشود و پا بر سر آرمانهاي خود ميگذارد. پژوهش حاضر كه با روش توصيفي ـ تحليلي به نگارش درآمده، در پي آن است تا ضمن توصيف زمينههاي ايجاد اضطراب يادشده در شخصيت اصلي داستان، روند قهقرايي زندگي او را تحليل نمايد. نتايج نشان ميدهد عواملي همچون اهميتيافتن رفاه و پيشرفت مادي، تغيير معيارهاي ذهني ارزشگذاري فقر و غنا و اثرپذيري از القائات جمعيت «اسناب»ها، عواملياند كه در كنار ترس از ضعيف بهنظررسيدن در چشم همسر و هراس از ناتوانی در ايفاي مناسب وظايف پدري، باعث ايجاد اضطراب منزلت در شخصيت اصلي شدهاند؛ اضطرابي كه شخصيت يادشده راه رهايي از آن را در توجه به فلسفه، هنر، آموزة مذهبي مرگ و سبك زندگي بوهميايي جستوجو ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
473 - نگاهی بر نمودهای «ازهمگسیختگی» به عنوان یکی از مؤلفههای پستمدرن در رمان «مومیایی»
راضیه فانی علی تسلیمی محمود رنجبراین پژوهش به بررسی «ازهم گسیختگی ها» به عنوان یکی از انواع شگردها و تمهیداتی می پردازد که در داستان های کوتاه و رمان های پسامدرنیستی تجلی مییابد. رمان «مومیایی»، یکی از آثار پست مدرن مجابی است که از نظر زبان، بیان، ساختار و تصاویر، جایگاهی ویژه دارد. در این پژوهش با تک چکیده کاملاین پژوهش به بررسی «ازهم گسیختگی ها» به عنوان یکی از انواع شگردها و تمهیداتی می پردازد که در داستان های کوتاه و رمان های پسامدرنیستی تجلی مییابد. رمان «مومیایی»، یکی از آثار پست مدرن مجابی است که از نظر زبان، بیان، ساختار و تصاویر، جایگاهی ویژه دارد. در این پژوهش با تکیه بر آرای «دریدا» و با رویکردی توصیفی- تحلیلی، به تحلیل ساختار و محتوای کیفی رمان مومیایی و بازتاب شگردهای ازهمگسیختگی در آن پرداخته شده است، تا از این طریق پویایی منحصربه فرد و سبک خاص «مجابی»، بیشتر آشکار شود. نتیجه پژوهش نشان میدهد که مجابی در نقش هنرمندی چیره دست، ساخت عادی کلام را شکسته و ساختی در ظاهر ازهم گسیخته، متکثر و در عین حال هنری ایجاد کرده است. او با به کار گرفتن شگردهای مختلفِ ازهم گسیختگی، مدلول-های جدید، اما نه چندان دور از ذهن ایجاد کرده است؛ به گونهای که خواننده هم این امکان را دارد که در تعیین این مدلول ها سهیم باشد. کاربرد زبانی پیچیده و مشوش، چینش واژه ها بدون ارتباطی منطقی و محتوایی در قالب های رؤیاگونه و ساختارشکن، از ویژگیهای بارز این اثر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
474 - رخش؛ اسبِ واگذارشدۀ گرشاسپ به رستم
سعید شهروئی ابراهیم محمدی سیدمهدی رحیمیدر این نوشتار، به روش بازکاوی متن و با شیوۀ تطبیقی، همسانی رستم و گرشاسپ از دید ویژگی تنانه و کالبدینۀ اسبان آن دو پهلوان بررسی و تحلیل میشود. رستم پس از ستاندن جهان پهلوانی، در برابر افراسیاب که سپاهی انبوه برای تازش به ایران شهر گسیل داشته، درمی ایستد؛ اما برای ایستا چکیده کاملدر این نوشتار، به روش بازکاوی متن و با شیوۀ تطبیقی، همسانی رستم و گرشاسپ از دید ویژگی تنانه و کالبدینۀ اسبان آن دو پهلوان بررسی و تحلیل میشود. رستم پس از ستاندن جهان پهلوانی، در برابر افراسیاب که سپاهی انبوه برای تازش به ایران شهر گسیل داشته، درمی ایستد؛ اما برای ایستادگی در برابر تورانیان و پایگذاری به نبردگاه، دو چیز از زال می خواهد: یکی گرز و دیگری اسب. زال نیز نخست گرز نیای خود، گرشاسپ پهلوان را که به سام رسیده بود، به تهمتن میدهد و سپس با گردآوردن گله های بسیار از اسبان، زمینه را برای گزینش اسبی درخور و فراسویی برای تهمتن فراهم می آورد. رستم از میان اسبان گوناگون، اسبی میان لاغر برمی گزیند. درنگ در معنی نام گرشاسپ و فرادید نهادن همانندی های بسیار میان او و رستم، همچون زاده شدن از پهلوی مادر، همسانی در برخورد با آتش، فروافتادن در جایی گود، نبرد همسان با اکوان و گندرَو و... این انگاره را سامان می دهد که گرشاسپ که به معنی دارندۀ اسب لاغر است، در گذر اسطوره به حماسه، افزون بر گرز خویش، اسبِ میان لاغر خود را در حماسۀ ملی به تهمتن وا می گذارد و بدین گونه رخش، یادگاری می تواند بود از بخش «کِرِس» یا «کرش» در نام «گرش اسپ» که به معنی اسب نزار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
475 - مقایسۀ وجوه شیءوارگی در رمانهای «خانه ادریسیها» و «سرگذشت ندیمه»
بهزاد پورقریبشیءوارگی، اصطلاحی است که در رویکرد فمینیستی برای نقد موقعیت زبان در جهان مدرن به کار می رود. در این نگرش مبتنی بر تفکر سرمایه داری، زن بهمثابه شیء در نظر گرفته می شود و تمامی عوارض شیء شدن همچون تملک، بهره کشی و بی مصرف شدن بر او تحمیل می شود. شیءوارگی را رسانهها، ت چکیده کاملشیءوارگی، اصطلاحی است که در رویکرد فمینیستی برای نقد موقعیت زبان در جهان مدرن به کار می رود. در این نگرش مبتنی بر تفکر سرمایه داری، زن بهمثابه شیء در نظر گرفته می شود و تمامی عوارض شیء شدن همچون تملک، بهره کشی و بی مصرف شدن بر او تحمیل می شود. شیءوارگی را رسانهها، تبلیغات و فرهنگ عمومی چنان عادی می نمایند که به جزئی از فرهنگ بدل می شود. در رمان «خانه ادریسیها»، یک انقلاب، جامعه را دگرگون میکند. خانه اشراف سنتی تصرف می شود، اما زنان به آزادی نمی رسند. حتی زنانی چون شوکت که در درجات بالای قدرت هستند، مجبورند زنانگی خود را انکار کنند و این اوج جنسیت زدگی و خودشیءانگاری زنان داستان است. از دیگر سو، رمان «سرگذشت ندیمه» از مارگارت اتود، ماجرای «افرد»، ندیمهای است که در کشوری تخیلی به نام گیلاد زندگی می کند؛ جایی که زنان، حق خواندن ندارند. ارزش زنان تنها به باروری آنهاست. مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر این است که نویسندگان آثار مورد نظر، چگونه شیءوارگی را برجسته کردهاند و با بازتولید آن در جهان داستان، مقومات و عوارض آن را در تجربههای زیستۀ شخصیتها به نمایش گذاشتهاند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. پرسش اصلی این است که در این دو رمان، زنان چگونه به مثابه شیء تصویر شدهاند و وجوه اشتراک و افتراق این دو رمان چیست؟ نتایج نشان می دهد که در جریان شیءوارگی، هویت زنان از دست میرود. مردان از زنان همچون ابزاری برای برآوردن مطامع خود بهره میبرند. زنان در جایگاه برده، نام خود را از دست می دهند و عشق در آنان تقبیح میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
476 - تحلیل اسطورهگرایانه و بررسی خاستگاه داستان سیاوش و کیخسرو در شاهنامه بر اساس آیین آشناسازی
علی اکبر کمالی نهاد میثم روستاییاز جنبه های تحلیل در داستان های شاهنامه قابلیت تأویل پذیری اسطوره ای آنهاست. در بین داستان های شاهنامه داستان سیاوش از نمونه هایی است که به لحاظ روایی و پیوند محورهای عمودی و افقی داستان، با روایت های پیشین و پسین خود تناسب دارد. در این مقاله داستان سیاوش با نگاه تلفیقی چکیده کاملاز جنبه های تحلیل در داستان های شاهنامه قابلیت تأویل پذیری اسطوره ای آنهاست. در بین داستان های شاهنامه داستان سیاوش از نمونه هایی است که به لحاظ روایی و پیوند محورهای عمودی و افقی داستان، با روایت های پیشین و پسین خود تناسب دارد. در این مقاله داستان سیاوش با نگاه تلفیقی و بر بنیاد رویکردهای نقد ساختارگرا، اسطوره ای و نظریۀ دریافت، تحلیل اسطوره ای شده است. مبنای این تحلیل آیین آشناسازی بوده و با بهره بردن از نظر الیاده، آیین تشرف در روایت سیاوش را باز نموده ایم. در این مقاله از شیوۀ قیاسی و نه همسانسازی میان عناصرداستان سیاوش و کیخسرو با آیین آشناسازی استفاده شده است. در این بازنمایی، داستان از تولد سیاوش تا پایان کنشگری کی خسرو، یک واحد تلقی شده و کنش این دو شخصیت در تکمیل همدیگر پنداشته شده-اند. براساس یافته های پژوهش، بالیدن و برآمدن سیاوش و سپس فرورفتن او در غروبستان توران زمین، هم چون فرورفتن دانه در خاک است؛ گویی که داستان در این بخش ناتمام باقی می ماند تا آنجا که در سویی دیگر با برآمدن کیخسرو به دور از چشم اغیار و بالیدن او در همان سرزمین توران، داستان را به خودبسندگی میرساند. نشانه ها و قراین نمادین موجود در متناین واحد داستانی مثل: کوه، دایه، گذر از آب، حیوان نمادین، آزمون و...، موجب تقویت مفهوم آشناسازی در آن است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
477 - هویتاندیشی در آثار ابراهیم یونسی؛ تکیه بر زبان فارسی و تقویت هویت ایرانی
مهدی سعیدی سیده نرگس رضاییدر ایران معاصر، گاهی رابطۀ میان هویتهای قومی و هویت ایرانی در مرز میان همسویی، تضاد، تنازع و گسست بوده است. روایتهای سیاسی و اجتماعی از مسئله هویت ایرانی و عناصر آن، در تضعیف یا تقویت این رابطه اثرگذار است. از سه روایت ملتگرا، مدرن و پست مدرن و تاریخی، تنها روایت تار چکیده کاملدر ایران معاصر، گاهی رابطۀ میان هویتهای قومی و هویت ایرانی در مرز میان همسویی، تضاد، تنازع و گسست بوده است. روایتهای سیاسی و اجتماعی از مسئله هویت ایرانی و عناصر آن، در تضعیف یا تقویت این رابطه اثرگذار است. از سه روایت ملتگرا، مدرن و پست مدرن و تاریخی، تنها روایت تاریخی است که با پرهیز از افراط و تفریط در تبیین مسئله، به تحکیم و پیوستگی حداکثری ایران و ایرانیان توجه دارد. ابراهیم یونسی، فعال سیاسی، مترجم و نویسنده کردتبار ایرانی، صاحب آثار متعددی به زبان فارسی است. برخی از آنچه او ترجمه کرده دربارۀ تاریخ فرهنگی و سیاسی کردها و وقایع سیاسی معاصر است. همچنین از او رمانهایی نیز با زمینۀ اقلیمی منتشر شده است. او در مقدمه یا پاورقی اغلب ترجمهها به نسبت میان کردها و ایران توجه دارد و به گونهای هویتاندیشانه میان کردها و ایران رابطهای همسو و همجهت برقرار میکند و نظر نویسندگانی را که قائل به تمایز و جدایی میان هویت قومی و هویت ایرانی هستند یا بخشی از عناصر هویت قومی را در جهت تضعیف هویت ایرانی برجسته کردهاند، نقد میکند. او به ویژه متوجه نقش و کارکرد هویتساز زبان کردی و زبان فارسی است. بنابراین، به رغم وابستگی سیاسیِ ابتدایی خود یا خلاف آنچه برخی احزاب سیاسی در نظر دارند، میان زبان کردی و زبان فارسی قائل به رابطهای همسو است. از اینرو زبان فارسی را برای نوشتن به کار میگیرد و سعی میکند با کاربست فراوان واژگان و آنچه داشتههای دانشی و زبانی کردی است، بر غنای زبان فارسی و گنجینۀ لغوی و فرهنگی آن در آثارش بیفزاید. در این مقاله با تحلیل مقدمههای ترجمهها و توجه به مسائل زبانی داستانها به این وجه هویتاندیشانۀ ابراهیم یونسی پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
478 - مقایسۀ خَمریّات «ابونُواس اهوازي» و ساقینامۀ «پرتوی شیرازی» (از خاک تا افلاک)
مرجان علی اکبرزاده زهتاب فرزاد فرزیساقی نامه و خَمریه سرایی، یکی از انواع برجسته شعر غنایی است. بسیاری از شاعران و عارفان، اشعار خود را بر پایۀ مضامین و مفاهیم اشعار خمری سرودهاند و بعضاً بین تصاویر خاکی تا افلاکی پیوند زدهاند. بررسی تطبیقی مضامین اشعار ابونواس اهوازي (133ه.ق-196) و حكيم پرتوي شيرازي ( چکیده کاملساقی نامه و خَمریه سرایی، یکی از انواع برجسته شعر غنایی است. بسیاری از شاعران و عارفان، اشعار خود را بر پایۀ مضامین و مفاهیم اشعار خمری سرودهاند و بعضاً بین تصاویر خاکی تا افلاکی پیوند زدهاند. بررسی تطبیقی مضامین اشعار ابونواس اهوازي (133ه.ق-196) و حكيم پرتوي شيرازي (870 ه.ق- 941)، مسئله اصلی مقالۀ پیش روی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر متون کتابخانه ای درصدد پاسخ به این پرسش است که تفاوت و تشابه مضامین شعری در خمریات ابونواس و ساقی نامۀ حكيم پرتوی چیست؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که هر دوی این آثار به لحاظ توصیفات، تشبیهات، كاربرد آلات و نغمات موسیقی و نيز واژگان میخانه ای بسان یکدیگر بودهاند، تفاوتی که در این دو به چشم می خورد، آن است که شراب، آلات میخانه ای، ساقی و پیر میکده در خمریات ابونواس، جنبۀ ظاهری دارد؛ اما در ساقی نامۀ پرتوی، فراتر از معنی ظاهری بوده، در بیان نوعی تفکر فلسفی و عرفانی است. مفهوم شراب و بادهنوشی در خمریات ابونواس، جنبۀ لذتجویی و عشرتطلبی و در ساقینامۀ پرتوی، جنبۀ سُکر عرفانی و نیل به قرب الهی دارد. او به نوعي کوشيده تا با کاربرد واژگان خمری بهظاهر بدنام، انديشه هاي والاي عرفاني را در اشعار خود منعکس نمايد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
479 - تحلیل اقسام شاهد مدخل و روش نقل قول در فرهنگ بهار عجم
عبدالله رادمرد سعید خسروپوریکی از ویژگی¬های مهم کتاب¬های فرهنگ، استفاده از شاهد مدخل و نقل قول برای تأیید معنا و کاربرد واژه یا ترکیب توسّط دیگران است. فرهنگ¬های نوشتهشده در شبه¬قاره نیز به این موارد پرداخته¬اند. بهار عجم یکی از این فرهنگهاست که دارای 19729 مدخل و دربردارنده واژه¬ها، ترکیبات، چکیده کاملیکی از ویژگی¬های مهم کتاب¬های فرهنگ، استفاده از شاهد مدخل و نقل قول برای تأیید معنا و کاربرد واژه یا ترکیب توسّط دیگران است. فرهنگ¬های نوشتهشده در شبه¬قاره نیز به این موارد پرداخته¬اند. بهار عجم یکی از این فرهنگهاست که دارای 19729 مدخل و دربردارنده واژه¬ها، ترکیبات، امثال و شعرهای فراوانی از سبک خراسانی تا هندی است. این پژوهش پس از مطالعه کامل و دقیق این فرهنگ، به تحلیل اقسام شاهد مدخل و روش¬ نقل قول در آن پرداخته¬ و نشان¬داده ¬است که شاهدهای مدخل در این فرهنگ به سه دسته شعری، نثری و مثالی قابل تقسیم است. تعداد زیاد شاهدهای شعری به دلیل غلبه شعری فرهنگ¬های فارسی تا زمان تألیف فرهنگ بهار عجم و توجّه بیشتر فارسیآموزان شبه¬قاره به مقوله شعر بوده و شاهدهای نثری نشان¬دهنده اهمّیت منابع این¬گونه شاهدها در بازه زمانی تألیف بهار عجم و حرکت بیشتر فرهنگ-نویس به سمت رونویسی¬نکردن از فرهنگ¬های شعری پیشین بوده¬است. همچنین شاهدهای مثالی بر جنبه آموزشی این فرهنگ دلالت دارد. در بخش دوم، روشهای دوازده¬گانه نقل قول در فرهنگ بهار عجم با ذکر نمونه آمده¬است. این روش¬ها از جهتی نشانه حسّاسیت لاله تیکچند نسبت به مواد فرهنگ بهار عجم و از جهتی دیگر برای آموزش و اطمینان¬دادن به مراجعان این فرهنگ است که بیشتر آموزش¬بینان زبان فارسی بوده¬اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
480 - شگردهای بلاغی اقناع در سوانحالافکار (مکاتبات) رشیدی
طاهره ایشانییکی از موضوعات علم معانی بررسی جملات از منظر کاربردهای ثانوی آن است که کاربر زبان، گاه از این اغراض ثانوی کلام با استفاده از شیوهها و شگردهای بلاغی برای نفوذ یافتن در مخاطب، اقناع و تأثیر در وی به منظور نیل به مقاصد خاصّی بهره میگیرد. در این جستار با بهرهگیری از روش چکیده کاملیکی از موضوعات علم معانی بررسی جملات از منظر کاربردهای ثانوی آن است که کاربر زبان، گاه از این اغراض ثانوی کلام با استفاده از شیوهها و شگردهای بلاغی برای نفوذ یافتن در مخاطب، اقناع و تأثیر در وی به منظور نیل به مقاصد خاصّی بهره میگیرد. در این جستار با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی و آماری، نامههای رشیدالدّین فضلالله، وزیر دانشمند دورۀ ایلخانان مغول، با عنوان سوانحالافکار از منظر کاربست اغراض ثانوی کلام بر اساس علم معانی بررسی میشود. از این رو، پرسش اصلی این پژوهش آن است که رشیدالدّین برای اقناع مخاطب به منظور دستیابی به کارکرد اصلی نامهها از چه شگردهای بلاغی بهره برده و دیگر آن که کدام شگردهای بلاغی بیشترین کاربست را به عنوان شاخص سبکی در نامههای رشیدالدّین به خود اختصاص داده است و چرا؟ نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که رشیدالدّین برای تأثیر بر مخاطب و در نتیجه اقناع وی از فرایندهای مجابی متنوّعی بهره برده و پرکاربردترین شگردهای بلاغی که میتواند به عنوان شاخصههای سبکی وی بر اساس علم معانی مورد توجّه قرار گیرد؛ عبارتاند از: «تکریم و تعظیم افراد»، «تأکید بر کلام با استفاده از مترادفات» و «ابراز و بیان احساسات و عواطف». کاربست هریک از این فرایندهای مجابی به عنوان برجستهترین ترفندهای اقناعی رشیدالدّین در نامهها از سویی تأکیدی است بر شخصیّت فرهیختۀ رشیدالدّین و از سوی دیگر، نشان از گزینش روشهای بلاغی در ارتباط مؤثّر بینافردی دارد که مؤیّد احترام و تکریم شخصیّت افراد است. ضمن آن که رشیدالدّین با کاربست پرتکرار «بیان و ابراز احساس» مخاطب را با اندیشۀ خود همراه میکند، با او در محور افقی قرار میگیرد و به این ترتیب میتواند او را با نظر خویش همسو نماید. بنابراین میتوان رشیدالدّین را در جایگاه سخنوری دانست که از سویههای اقناعی بلاغی گوناگون برای جلب مخاطب به درک مطلوب خود و پذیرش آن، بهرهمند شده و این امر نشان از توانش ارتباطیِ اقناعیِ ویژۀ رشیدالدّین دارد و گویای دانش سخنوری وی است که در پژوهشهای ادبی کمتر به آن توجّه شده است. همچنین بر اساس این جستار آشکار شد رشیدالدّین بنا بر نوع مخاطب و جایگاه وی از روشهای اقناعی متناسب با شخصیت هر گروه از افراد بهره برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
481 - جلوههای آشناییزدایی در «عبهر العاشقین» با رویکرد قاعدهافزایی و قاعدهکاهی
منظر سلطانی آذر فیروزی رادبخشی از عرفان قرن ششم، حاصل اندیشههای «روزبهان بقلی» است. در کتاب «عبهر العاشقین»، روزبهان بقلی با بیان شاعرانه در قالب نثر، اندیشۀ پویا را با خلاقیت درآمیخته و مرزهای بین شعر منثور و نثر منظوم را درهم تنیده است. در بررسی زبان «عبهر العاشقین» در این پژوهش، مؤلفههای آش چکیده کاملبخشی از عرفان قرن ششم، حاصل اندیشههای «روزبهان بقلی» است. در کتاب «عبهر العاشقین»، روزبهان بقلی با بیان شاعرانه در قالب نثر، اندیشۀ پویا را با خلاقیت درآمیخته و مرزهای بین شعر منثور و نثر منظوم را درهم تنیده است. در بررسی زبان «عبهر العاشقین» در این پژوهش، مؤلفههای آشناییزدایی در نثر او با تأکید بر آرای «لیچ» شناسایی شد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از ابزار منابع کتابخانهای استفاده شده است. زبان روزبهان در این کتاب، نظامی ویژه دارد و شگردهای آشناییزدایی، قاعدهکاهی و قاعدهافزایی زبانی، متأثر از تجربه¬های عرفانی روزبهان به خوبی نمود یافته است. قاعدهافزایی از طریق فرایند تکرار کلامی به شکل توازن حاصل از تکرار واژگانی است و از این میان تکرار آوایی ناقص بیشتر از تکرار آوایی کامل در قالب کلمات مسجع (متوازی و مطرف) و متجانس وجود دارد. قاعدهکاهی (هنجارگریزی) نیز به عنوان عاملی در ایجاد آشناییزدایی در قالب تشخیص و تشبیه و استعاره، پربسامدترین صور خیال در «عبهر العاشقین» است و ترکیبات واژگان که به شکل هنری و بدیع درآمیختهاند از زبان آشناییزدایی مینمایند. تتابع اضافات و به کارگیری آیه و حدیث و متناقضنمایی نیز از شگردهای او در این اثر به شمار میآید. پرونده مقاله