حوزههای پنجگانة اقلیمینویسی در ادبیات داستانی معاصر ایران
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایران
1 -
کلید واژه: داستان اقلیم شیوة اقلیمینویسی حوزههای داستاننویسی اقلیمی ایران,
چکیده مقاله :
تقسیم بندی نویسندگان و آثارشان بر اساس جغرافیای مکانی و زادگاه آنان فقط زمانی پسندیده و درست است که ویژگیهای مشترکی نیز آنها را به یکدیگر پیوند دهد، وگرنه نام گذاری سبک و مکتب بر آثار گروهی از نویسندگان با تکیة صرف بر تعلّق اقلیمیشان به یک منطقه، امری بی معنا خواهد بود و نویسنده اعتقادی به آن ندارد. داستانهای اقلیمی، داستانهایی هستند دارای مشخّصههای مشترک و هماهنگ و در پیوند با یک اقلیم خاص و نیز متناسب با خاستگاه نویسندگان آنها و تأثیری که از آن محیط اقلیمی خاص پذیرفتهاند. همین گونه تأثرها از محیط اقلیمی و بازتاب آن در داستانهاست که سبب اشتراک میان آثار چند نویسندة هم اقلیم با یکدیگر و در عین حال تمایز با آثار دیگر نویسندگان اقلیمی سایر اقلیمها میشود. در این مقاله، نویسنده پس از بیان سابقة مکتببندیهای متعدد در داستاننویسی معاصر ایران و نقد آنها، به ارائة یک تقسیمبندی تازه، دقیق و روشمند از داستاننویسی اقلیمی، بر اساس معیارهای مشخص و شناخته شده میپردازد و بر این اساس، پنج حوزه یا شاخة داستاننویسی اقلیمی شمال، جنوب، خراسان، غرب (کرمانشاه) و آذربایجان را در ادبیات داستانی معاصر ایران- از مشروطه تا انقلاب اسلامی- مشخص میکند.
Dividing authors and their works based on their geographical location and birthplace is appropriate and true only when their similar features connect them to each other, otherwise naming a school and style of its authors’ works only based on their regional trend toward an area is meaningless and un-justifiable. Regional stories have similar and harmonic features and are accepted in connection with a special region and appropriate with birthplaces of authors and effects that they get from a special region. It is these effects from regional environment and its reflection in stories that caused some sort of similarities among works of some authors living in a same region and simultaneously caused some sort of differences with works of authors from other regions. Author in this article, after expressing the history of schooling in Iran’s contemporary story writing and their criticisms, proposes a new, precise and systematic division of regional story-writing based on definite and defined criteria and defines five area or branch of regional story-writing based on this criteria: north, south, Khorasan, west (Kerman Shah) and Azerbaijan in Iran’s contemporary story writing from constitutional era to Islamic Revolution.