مقایسۀ شگردهای طنزپردازی «ابوالقاسم پاینده» با «جلال آل¬احمد»
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایرانمحمود براتي 1 * , زهرا حسینی سجزیی 2
1 -
2 - دانشگاه اصفهان
کلید واژه: ادبیات داستانی طنز هجو هزل ابوالقاسم پاینده جلال آلاحمد.,
چکیده مقاله :
طنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گوناگون جامعه است که با زبانی خاص همراه با خندۀ ناشی از رنج و ناراحتی بیان میگردد. طنز امروزه کارکردی موسّع یافته و در قدیم با هجو و هزل و تمسخر همپوشانی داشته است. «ابوالقاسم پاینده» و «جلال آل احمد» از نویسندگان منتقد و طنزپرداز معاصر فارسی هستند که آثار داستانی خویش را با گفتاری طنزآمیز آمیخته و به این طریق از کاستی ها و زشتی های جامعۀ عصر خویش پرده برداشته و در پی بیداری مردم و اصلاح امور بوده اند علیرغم هدف مشترک و بهرهبرداری از ابزارها و شگردهای مشترک، به سبب تفاوت در خاستگاه و پايگاه اجتماعي و رويکرد، محصول کارشان متفاوت است. هدف از مقایسه این دو نویسنده نشان دادن اين تفاوتها وشباهتهاست. هر دو نویسنده به لحاظ زبانی و تاریخی نزدیک به هم هستند، ولی ابوالقاسم پاینده به نقد اجتماعی - فرهنگی نظر دارد و جلال آل احمد به نقد سیاسی - اجتماعی. هر دو نویسنده از شگردهایی همچون تشبیهات، کنایه ها و تعابیر عامیانه، واژه سازی-های غریب و جز آن بهره برده اند، اما تشبیهات طنزآمیز در آثار ابوالقاسم پاینده بسامد بيشتري دارد؛ در حاليکه در آثار جلال آل احمد کنایات و تعابیر عامیانه از بسامد بالايي برخوردار است.
Irony is a type of lyric which aims at modifying the disorganizations by picturing and criticizing the disadvantages and deficits of the society. In this regard, they can be considered as the most effective type of criticism. This method of expressing is not the result of prejudice or hatred, but it is a critical review on various disadvantages in the society which is mentioned in a special kind of language accompanied by laughter resulted from sorrow and sadness. Irony has an extended application nowadays while in the past it overlapped libel, facetiousness, and ridicule. “Abolghasem Payandeh” and “Jalal Al-e-Ahmad” are two contemporary writers, and critics who have satirical style. Through using satire in their stories they reveal the shortcomings and vices of the society aiming at awakening people and repairing the situation. Although they both had the same goal and they both used the same tools and ploys, due to the difference in the origin, social status, and approaches the employed, the product of their efforts are different. The aim of comparing these two writers is to show these similarities and differences. Although regarding time and language they are close to each other, Abolghasem Payandeh’s criticism is more socio-cultural, and Jalal Al-e-Ahmad’s is more socio-political. They both employed techniques like similes, irony, folk interpretation, strange word formation, etc, but satirical similes are more frequent in Abolghasem Payandeh’s works, while in Jalal Al-e-Ahmad’s works Irony and folk interpretation are more frequent.
آرین¬پور، یحیی (1375) از صبا تا نیما، چاپ ششم، تهران، زوار.#
آل احمد، جلال (1386) مدير مدرسه، چاپ اول، تهران، فردوس.#
------------ (1388) از رنجی كه میبریم، تهران، ژکان.#
------------ (بیتا) زن زيادي، تهران، فردوس.#
------------ (1384 الف) ديد و بازديد، تهران، جامهدران.#
------------ (1384 ب) پنج داستان، تهران، جامهدران.#
------------ (1384 ج) سهتار، تهران، جامهدران.#
------------ (1384 د) نون و القلم، تهران، جامهدران.#
اصلانی، محمدرضا (۱۳۸۵) فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز، تهران، کاروان.#
بهزادی، علی (1375) شبه خاطرات، تهران، زرین.#
بهزادی اندوهجردی، حسین (۱۳۸۶) طنزپردازان ایران، تهران، دستان.#
پلارد، آرتور (1378) طنز، ترجمه سعید سعیدپور، تهران، مرکز.#
پاينده، ابوالقاسم (1348) دفاع از ملا نصرالدين، بیجا، وحيد.#
------------ (1357 الف) ظلمات عدالت، چاپ سوم، بیجا، جاويدان.#
------------ (1357 ب) مرده¬كشان جوزان، چاپ دوم، بیجا، جاويدان.#
تختی، طیبه (1391) شیوههای طنزپردازی (پنجاه شیوه در طنز)، تهران، چاپخانه مظاهری.#
جوادی، حسن (۱۳۸۴) تاریخ طنز در ادبیات فارسی، تهران، کاروان.#
حلبی، علیاصغر (۱۳77) مقدمهای بر طنز و شوخطبعی در ایران، تهران، مؤسسه پیک ترجمه و نشر.#
دانشپژوه، منوچهر (۱۳۸۱) تفنن ادبی در شعر فارسی، تهران، طهوری.#
دستغیب، عبدالعلی (۱۳۷۱) نقد آثار جلال آل¬احمد، تهران، ژرف.#
رهنما، تورج (۱۳۷۲) «طنز در داستان کوتاه امروز»، چیستا، شماره ۱۰۴ و ۱۰۵، صص ۳۷۰-۳۷۵.#
شفیعی کدکنی، محمّدرضا (1374) مفلس کیمیا فروش.# تهران، سخن
زاکانی، عبید (1384) کلیّات عبید زاکانی، تصحیح و تحقیق پرویز اتابکی، چاپ چهارم، تهران، زوّار.#
شمیسا، سیروس (1373) انواع ادبی، تهران، فردوس.#
صدر، رؤیا (1381) بیست سال با طنز، تهران، هرمس.#
قیصری، عبدالرّضا و محمّدرضا صرفی (1388) «طنز در کتاب جنگ دوستداشتنی»، نشریه ادبیات پایداری، شمارۀ 1، صص 113-126.#
كسمايي، علیاکبر (1363) نويسندگان پيشگام در داستاننویسی امروز ايران، تهران، شركت مؤلفان و مترجمان ايران.#
میرصادقی، جمال (۱۳۸۶) ادبیات داستانی (قصه، رمان، داستان کوتاه)، چاپ پنجم، تهران، سخن.#
میرعابدینی، حسن (۱۳۶۹) فرهنگ داستان¬نویسان ایران،2ج.# تهران، دبیران.#
نصر اصفهانی، محمّدرضا و مولود طلایی (۱۳۹۰) «سبکشناسی داستانهای کوتاه ابوالقاسم پاینده» (با تکیه بر کتابهای دفاع از ملانصرالدین، مرده¬کشان جوزان و ظلمات عدالت)، مجله فنون ادبي، سال سوم، شماره اول، صص 93-112.#
نیکوبخت، ناصر (۱۳۸۰) هجو در شعر فارسی (نقد و بررسی هجوی از آغاز تا عصر جدید)، دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ.#
یزدانی نجفآبادی، علی (۱۳۸۳) دیباچه دیار نون، چاپ دوم، اصفهان، گویا.#