شگردهای بلاغی اقناع در سوانحالافکار (مکاتبات) رشیدی
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایران
طاهره ایشانی
1
(دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی. پژوهشکده ادبیات، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
کلید واژه: سوانحالافکار, رشیدالدّین فضلالله همدانی, علم معانی, شگردهای بلاغی, اقناع.,
چکیده مقاله :
یکی از موضوعات علم معانی بررسی جملات از منظر کاربردهای ثانوی آن است که کاربر زبان، گاه از این اغراض ثانوی کلام با استفاده از شیوهها و شگردهای بلاغی برای نفوذ یافتن در مخاطب، اقناع و تأثیر در وی به منظور نیل به مقاصد خاصّی بهره میگیرد. در این جستار با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی و آماری، نامههای رشیدالدّین فضلالله، وزیر دانشمند دورۀ ایلخانان مغول، با عنوان سوانحالافکار از منظر کاربست اغراض ثانوی کلام بر اساس علم معانی بررسی میشود. از این رو، پرسش اصلی این پژوهش آن است که رشیدالدّین برای اقناع مخاطب به منظور دستیابی به کارکرد اصلی نامهها از چه شگردهای بلاغی بهره برده و دیگر آن که کدام شگردهای بلاغی بیشترین کاربست را به عنوان شاخص سبکی در نامههای رشیدالدّین به خود اختصاص داده است و چرا؟ نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که رشیدالدّین برای تأثیر بر مخاطب و در نتیجه اقناع وی از فرایندهای مجابی متنوّعی بهره برده و پرکاربردترین شگردهای بلاغی که میتواند به عنوان شاخصههای سبکی وی بر اساس علم معانی مورد توجّه قرار گیرد؛ عبارتاند از: «تکریم و تعظیم افراد»، «تأکید بر کلام با استفاده از مترادفات» و «ابراز و بیان احساسات و عواطف». کاربست هریک از این فرایندهای مجابی به عنوان برجستهترین ترفندهای اقناعی رشیدالدّین در نامهها از سویی تأکیدی است بر شخصیّت فرهیختۀ رشیدالدّین و از سوی دیگر، نشان از گزینش روشهای بلاغی در ارتباط مؤثّر بینافردی دارد که مؤیّد احترام و تکریم شخصیّت افراد است. ضمن آن که رشیدالدّین با کاربست پرتکرار «بیان و ابراز احساس» مخاطب را با اندیشۀ خود همراه میکند، با او در محور افقی قرار میگیرد و به این ترتیب میتواند او را با نظر خویش همسو نماید. بنابراین میتوان رشیدالدّین را در جایگاه سخنوری دانست که از سویههای اقناعی بلاغی گوناگون برای جلب مخاطب به درک مطلوب خود و پذیرش آن، بهرهمند شده و این امر نشان از توانش ارتباطیِ اقناعیِ ویژۀ رشیدالدّین دارد و گویای دانش سخنوری وی است که در پژوهشهای ادبی کمتر به آن توجّه شده است. همچنین بر اساس این جستار آشکار شد رشیدالدّین بنا بر نوع مخاطب و جایگاه وی از روشهای اقناعی متناسب با شخصیت هر گروه از افراد بهره برده است.
One of the subjects of semantic science is the examination of sentences from the perspective of secondary uses. The language user sometimes uses these secondary purposes of words by using rhetorical tricks to penetrate the audience in order to achieve certain goals. In this essay, using the descriptive-analytical and statistical method, the letters of Rashid al-Din under the title “Savaneh Al-afkar-e Rashidi” are examined from this point of view. Therefore, the main question of this research is what rhetorical techniques Rashiduddin used to persuade the audience in order to achieve the main function of his letters, and which rhetorical techniques are the most used as stylistic indicators in Rashiduddin's letters, and its reason what could be?The obtained results indicate that Rashid al-Din used various persuasive processes to influence the audience and persuade him, and the most used rhetorical techniques that can be considered as his stylistic features based on the science of semantics; include: "respecting and honoring audience", "emphasizing words using synonyms" and "expressing feelings and emotions". The use of each of these rhetorical processes as Rashiduddin's most prominent persuasive tricks in his letters is, on the one hand, an emphasis on Rashiduddin's cultured personality, and on the other hand, it shows the choice of rhetorical methods in effective interpersonal communication, confirming his respect to the letter audience. At the same time, Rashiduddin brings the audience with his thoughts through the frequent use of "expression of feeling", he is placed in the horizontal axis with him, and he can align him with his opinion. Therefore, Rashiduddin can be seen as an orator who used various rhetorical persuasive methods to influence the audience and persuade him, which shows Rashiduddin's special persuasive communication ability and shows his oratorical knowledge, which has received less attention in literary research. Meanwhile, it was revealed that Rashiduddin used different persuasive methods according to the personality of each audience group.
ارسطو (1392) خطابه، ترجمه اسمعیل سعادت، تهران، هرمس.
اصفهانی، راغب (1412ق) المفردات فی غرایب القرآن، صفوان عدنان داودی، بیروت، دارالعلم الشامیه.
پارسا، سیّد احمد و محمّد سعیدیمقدّم (1396) «سبک اقناعی نظامی در بیان مضامین تعلیمی با تکیه بر قصاید»، پژوهشنامۀ ادبیات تعلیمی، سال نهم، شمارۀ 35، صص 23-50.
پراتکانس، آنتونی و الیوت آرنسون (1384) عصر تبلیغات: استفاده و سوء استفاده روزمرّه از اقناع، ترجمۀ کاووس سیّدامامی و محمّد صادق عبّاسی، چاپ چهارم، تهران، سروش.
تفتازانی، سعدالدّین مسعود بن عمر (1391) المطول فی شرح تلخیص المفتاح، به تحقیق سعید عرفانیان، قم، هجرت.
رجبزاده، هاشم (1355) آیین کشورداری در عهد رشیدالدّین فضل الله، تهران، توس.
رشیدالدّین فضلالله همدانی (1336) تاریخ اجتماعی دورۀ مغول؛ مشتمل بر بخش سوم از تاریخ غازان خان و مقدّمۀ جامعالتّواریخ و زندگانی رشیدالدّین فضل الله همدانی به قلم خودش، به کوشش امیرحسین جهانبگلو، اصفهان، کتابفرشی تأیید اصفهان.
--------------------- (1358) سوانحالافکار رشیدی، به کوشش محمّدتقی دانشپژوه، تهران، دانشگاه تهران.
شمیسا، سیروس (1393) بیان و معانی، چاپ چهارم از ویراست دوم، تهران، میترا.
صفا، ذبیحالله (1366) آیین سخن؛ مختصری در معانی و بیان فارسی، چاپ سیزدهم، تهران، ققنوس.
---------- (1380) تاریخ ادبیات ایران، تهران، فردوسی.
صیادینژاد، روحالله و شهرام امیری (1397) «بررسی شگردهای اقناع بلاغی در شعر ابو طیّب متنبی»، دوفصلنامه بلاغت کاربردی و نقد بلاغی، دورۀ 3، شمارۀ 5، صص 77-92.
طاهری، محمّد و حمید آقاجانی (1399) «تبیین مؤلفههای بلاغت ارسطویی در داستان زال و رودابۀ شاهنامۀ فردوسی»، مطالعات زبانی و بلاغی، سال یازدهم، شمارۀ 22، صص 273-296.
کفّاش، حمزه و محمود فتوحی (1399) «اعتبار شخصی تاریخنگار به مثابۀ یک عامل بلاغی (مطالعۀ موردی، تاریخ فتوحات شاهی)»، دوماهنامۀ جستارهای زبانی، دورۀ 11، شمارۀ 6 (پیاپی 60) صص 635-663.
مرادی، حجّتالله (1389) اقناعسازی و ارتباطات اجتماعی، چاپ دوم، تهران، ساقی.
مفتونی، نادیا و فتّانه تواناپناه (1394) «اثرگذاری اقناع در افعال ارادی از دیدگاه فارابی و ابن سینا»، دوفصلنامۀ حکمت سینوی (مشکوۀ النّور) سال نوزدهم، صص 115- 129.
میرهاشمی، سیّد مرتضی و عفت نقابی و فاطمه قارلقی (1399) «بررسی نقش شیوههای بلاغی اقناع ایجاد تعلیق در خسرو و شیرین نظامی»، دو فصلنامۀ زبان و ادبیات فارسی، سال 28، ش 89، صص 279-303.
میلر، جرج آرمیتاژ (1368) روانشناسی و ارتباط، ترجمۀ محمّدرضا طالبنژاد، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
فصلنامه علمي «پژوهش زبان و ادبيات فارسي»
شماره شصت و هشتم، بهار 1402: 66-25
تاريخ دريافت: 03/03/1402
تاريخ پذيرش: 27/04/1402
نوع مقاله: پژوهشی
شگردهای بلاغی اقناع در سوانحالافکار (مکاتبات) رشیدی
طاهره ایشانی1
چکیده
یکی از موضوعات علم معانی بررسی جملات از منظر کاربردهای ثانوی آن است که کاربر زبان، گاه از این اغراض ثانوی کلام با استفاده از شیوهها و شگردهای بلاغی برای نفوذ یافتن در مخاطب، اقناع و تأثیر در وی به منظور نیل به مقاصد خاصّی بهره میگیرد. در این جستار با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی و آماری، نامههای رشیدالدّین فضلالله، وزیر دانشمند دورۀ ایلخانان مغول، با عنوان سوانحالافکار از منظر کاربست اغراض ثانوی کلام بر اساس علم معانی بررسی میشود. از این رو، پرسش اصلی این پژوهش آن است که رشیدالدّین برای اقناع مخاطب به منظور دستیابی به کارکرد اصلی نامهها از چه شگردهای بلاغی بهره برده و دیگر آن که کدام شگردهای بلاغی بیشترین کاربست را به عنوان شاخص سبکی در نامههای رشیدالدّین به خود اختصاص داده است و چرا؟ نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که رشیدالدّین برای تأثیر بر مخاطب و در نتیجه اقناع وی از فرایندهای مجابی متنوّعی بهره برده و پرکاربردترین شگردهای بلاغی که میتواند به عنوان شاخصههای سبکی وی بر اساس علم معانی مورد توجّه قرار گیرد؛ عبارتاند از: «تکریم و تعظیم افراد»، «تأکید بر کلام با استفاده از مترادفات» و «ابراز و بیان احساسات و عواطف». کاربست هریک از این فرایندهای مجابی به عنوان برجستهترین ترفندهای اقناعی رشیدالدّین در نامهها از سویی تأکیدی است بر شخصیّت فرهیختۀ رشیدالدّین و از سوی دیگر، نشان از گزینش روشهای بلاغی در ارتباط مؤثّر بینافردی دارد که مؤیّد احترام و تکریم شخصیّت افراد است. ضمن آن که رشیدالدّین با کاربست پرتکرار «بیان و ابراز احساس» مخاطب را با اندیشۀ خود همراه میکند، با او در محور افقی قرار میگیرد و به این ترتیب میتواند او را با نظر خویش همسو نماید. بنابراین میتوان رشیدالدّین را در جایگاه سخنوری دانست که از سویههای اقناعی بلاغی گوناگون برای جلب مخاطب به درک مطلوب خود و پذیرش آن، بهرهمند شده و این امر نشان از توانش ارتباطیِ اقناعیِ ویژۀ رشیدالدّین دارد و گویای دانش سخنوری وی است که در پژوهشهای ادبی کمتر به آن توجّه شده است. همچنین بر اساس این جستار آشکار شد رشیدالدّین بنا بر نوع مخاطب و جایگاه وی از روشهای اقناعی متناسب با شخصیت هر گروه از افراد بهره برده است.
واژههاي کلیدی: سوانحالافکار، رشیدالدّین فضلالله همدانی، علم معانی، شگردهای بلاغی، اقناع.
مقدمه و بیان مسئله
رشیدالدّین فضلالله همدانی (طبیب، ادیب، شاعر، مورّخ و سیاستپیشه) در همدان، در یک خانوادۀ پزشک، چشم به جهان گشود. نیای بزرگ او «موفقالدّوله علی» یک عطّار یهودی بود و به همراه خواجه نصیرالدین طوسی در دژ الموت مهمان اجباری اسماعیلیان بود و پس از یورش غازان خان به آنجا به خدمت وی درآمد و از آن هنگام به بعد، او و خاندانش شهرت یافتند و این اشتهار تا پایان عمر غیاثالدین محمد وزیر، امتداد داشت و به این ترتیب بزرگان این خاندان با تمام دورۀ ایلخانان مغول همزمان و در قسمتی از آن دوره صاحب قدرت و تصرف تام در امور بودهاند. تاریخ ولادت وی دقیقاً معلوم نیست. پدرش عمادالدوله ابوالخیر پزشک بود و رشیدالدّین، جوانی را در تحصیل فنون مختلف بویژه علم طب گذرانید، به عنوان طبیب وارد دستگاه ایلخانی شد و به تدریج در امور اداری و دیوانی نفوذ یافت. تا آن که در سال ۶۹۷ هجری، بعد از عزل و سپس کشته شدن صدرالدین احمد زنجانی معروف به صدر جهان، به حکم غازان خان، سعدالدین محمد مسکونی ساوجی به صاحب دیوانی و رشیدالدّین به نیابت او منصوب گردید که به همراهی یکدیگر ممالک ایلخان را اداره کنند. این دو تا پایان سلطنت غازان خان و تا هشت سال از آغاز سلطنت اولجایتو خدابنده، همچنان با هم در ادارۀ امور کشور سهیم بودند تا در سال ۷۱۱ هجری، خواجه رشیدالدّین بهعنوان وزیر ایلخانان منصوب گردید. در واقع، او از برکت فضل و تدبیر والای خود به منصب وزارت سه تن از پادشاهان مغول یعنی غازان خان و برادر او سلطان محمّد خدابنده، و پسر خدابنده یعنی سلطان ابوسعید بهادرخان نایل شد و سالها بر مسند سیاست و وزارت تکیه زد. دشمنان و بدخواهان وی پس از تحریکات فراوان زمینۀ قتل او را فراهم آوردند و خواجه رشیدالدّین و پسر شانزده سالهاش (که شربتدار اولجایتو بود) را به تهمت مسموم کردن سلطان محمد خدابنده اولجایتو، در چرگر به قتل رساندند. هرچند او و خانوادهاش مسلمان شده بودند؛ ولی نسب یهودی او در دادگاهِ وی بارها مورد اشاره قرار گرفت.
همچنین دربارۀ رشیدالدّین فضلالله گفته شده او یک میهنپرست ایرانی و همچنین ستایشگر سنّتهای فرهنگ ایران بود. نام «ایران» در «جامع التواریخ» وی و همچنین در سوانحالافکار که مکاتبات وی با دیگران را دربرمیگیرد، ذکر شده و او نسبت به مغولان (که از آنها به عنوان تُرک یاد میکند) بیزاری نشان دادهاست. او افزون بر آن که پزشک و مورّخی دانشمند بود، در عرصههای دیگری نیز به موفقیّتهای بزرگی دست یافت؛ از جمله صاحب آثاری همچون الاخبار و الآثار، جامعالتواریخ، تاریخ غازان، مفتاحالتفسیر، لطایفالحقایق، بیانالحقایق، سوانحالافکار (مکاتیب رشیدی)، رسالۀ سلطانیّه است. در کنار آثار قلمی، در آبادانی، ترویج دانش و بهداشت و درمان نیز خدمات ارزندهای داشته است2.
مکاتبات رشیدی که با نام «سوانحالأفکار رشیدی» منتشر شده و در زمرۀ آثار ادبی رشیدالدّین فضلالله به شمار میآید، دربردارندۀ نامههایی خطاب به فرزندانش، حکومتیان، اهالی یک شهر، جوابیههای او به دیگران و همچنین چند نامه از دیگران خطاب به او است که توسط شمسالدّین محمّد ابرقوهی، منشی وی، گردآوری شده است. این نامهها «مشحون از عقاید عالی وی در باب اداره و سیاست مدن و تدبیر حکومت است و در آنها شخصیّت رشیدالدّین به عنوان سیاستمدار وسیعالنّظری که وارث و حامی سنّتهای سیاسی و اجتماعی قدیم ایران است، تجلّی دارد که در عین حال به زیور تمدّن اسلامی که از منبع قرآن و حدیث و اقوال امامان دین و معارف معقول و منقول زمان سرچشمه گرفته نیز آراسته است» (رجبزاده، 1355: 34-35).
در این جستار بر آنیم با کاربست نقد بلاغی به خوانش جدیدی از نامههای رشیدالدّین و نیز به تشخّص سبکی وی از این منظر دست یابیم. از این رو، با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی و آماری، نامههای رشیدالدّین از نظر کاربست اغراض ثانوی کلام بر اساس علم معانی -بدون توجّه به انشایی یا خبری بودن جملات آن- بررسی میشود تا آشکار شود رشیدالدّین فضلالله به عنوان نویسندۀ نامهها در سوانحالافکار برای تأثیر بر مخاطب و اقناع او به منظور دستیابی به کارکرد اصلی نامهها -که همان اهداف وی از نگارش نامههاست- از چه شگردهای بلاغی بهره برده و دیگر آن که بر اساس بررسی آماری و کمّی، کدام شگرد در نامههای رشیدالدّین خطاب به مخاطبان بیشترین کاربست را به عنوان شاخص سبکی دارد؟ و چرا؟
شایستۀ یادآوری است اگرچه پژوهشهایی با این رویکرد و رویکردهای مشابه دربارة آثار ادبی انجام شده، ولی تاکنون پژوهشی با این عنوان و موضوع دربارۀ نامههای رشیدالدّین
فضل الله صورت نگرفته است. در ادامه به برخی از پژوهشهای یادشده اشاره میشود:
- مقالۀ «بررسی شگردهای اقناع بلاغی در شعر ابو طیّب متنبی» از صیادینژاد و امیری (1397): در این اثر نویسندگان به این نتیجه دست یافتهاند که «شاعر در انتقال بیشتر انگیزهها، عواطف و احساسات به مخاطبین جهت تثبیت و تأکید بیشتر معنا از کاربستهای بلاغی و بدیعی اقناع و مهمترین آنها همچون تشبیه، استعاره، کنایه، حسن تعلیل، مذهب کلامی و مقابله بهره جسته است» (صیادینژاد و امیری، 1397: 77).
- میرهاشمی و دیگران (1399) در مقالة «بررسی نقش شیوههای بلاغی اقناع در ایجاد تعلیق در خسرو و شیرین نظامی»، ضمن اشاره به شگردهای بلاغی اقناع در داستان منظوم یادشده، به کاربست آن در ایجاد تعلیق در متن نیز پرداختهاند. دستاورد این پژوهش گویای آن است که «تعلیق ها در داستان خسرو و شیرین تا اندازه زیادی حاصل بهرهگیری شاعر از شیوههای بلاغیای است که برای اقناع مخاطب به کار رفته است...» (میرهاشمی و دیگران، 1399: 279).
- پارسا و سعیدی مقدّم (1396) نیز در مقالۀ «سبک اقناعی نظامی در بیان مضامین تعلیمی با تکیه بر قصاید»، به این نتیجه رسیدهاند که «نظامی در بیان مسائل تعلیمی، سبکی اقناعی به کار میگیرد؛ به این معنی که با روشهایی چون انذار، تبشیر، اسلوب استفهام و اسلوب شرط سعی در قبولاندن مفهوم مورد نظر خود و یا تغییر نگرش مخاطب دارد. البته گاهی از شگردهای بلاغی چون: تکرار، تلمیح، تمثیل و اسلوب معادله برای قانع کردن مخاطب استفاده میکند. توجه به این امر میتواند، بیانگر تلاش شاعر و حُسن توجّه او در مستدل ساختن کلام بر پایة منطق عقلی و هنری باشد تا آنچه در مدّ نظر او است، مقبول طبع واقع شده و مورد پذیرش خواننده قرار گیرد» (پارسا و سعیدیمقدم، 1396: 23).
مبانی نظری پژوهش
ریشۀ علم معانی به فنّ خطابه در یونان باستا