تحلیل انتقادی شیوۀ روایتپردازی حکایتی از گلستان سعدی (جوان مشتزن)
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایرانطیبه پرتویراد 1 * , مصطفی گرجی 2
1 - دانشگاه حضرت معصومه (س)
2 - دانشگاه پیام نور
کلید واژه: گلستان سعدی تحلیل انتقادیِ گفتمان ساختار روایی شیوه روایتپردازی,
چکیده مقاله :
یکی از مقوله های مهم که ذهن و ضمیر پژوهشگران ادبی را به خود معطوف کرده و با بررسی فنّ روایت پردازی شاعران و نویسندگانی است که در حوزه روایتپردازی صاحبنام بوده اند. کشف راز و رمز این روایتپردازی ها هم می تواند ارزش آثار پیشینیان را آشکارتر کند و هم به نویسندگان امروز در راستای دستیابی به فنون روایی تأثیرگذار یاری رساند. در این بین، گلستان سعدی یکی از آثاری است که با تعمق بیشتر میتوان به لایههای عمیقتر آن دستیافت و با بازخوانی و دیگرگونه خوانی آن، ظرفیت های ادبی تازهای را در آن یافت. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانهای و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل انتقادیِ گفتمان روایی و ساختار روایت پردازی حکایت «جوان مشتزن» در باب سوم گلستان میپردازد و به مخاطب نشان میدهد که سعدی تا چه حد در گفتمان موجود توانسته است براي القاي معاني و انديشههاي موردنظر خود، شکل متناسب با آن را بيابد و بر اساس همگونی شکل و محتوا به خلق اثری بپردازد که ابعاد گوناگون یک اثر هنری را توأمان داشته باشد و پاسخگوی مخاطبان در طول اعصار مختلف باشد.
One of the main subjects that has been a matter of attention to the literary researchers is reviewing the narrative techniques of the poets and writers who are well known in the field of narration. Discovering the mystery of these narratives, not only can manifest the value of the previous works, but also helps today’s writers in achieving the effective narrative techniques. Discovering the deeper layers of the Golestan of Saadi demands deep thinking, and through reviewing and reinterpreting it, new literary potentials can be found. This research aims at a critical study and analysis of narrative discourse and the structure of narration in the story about a young boxer in the third chapter of Golestan. It shows how much Saadi has been successful in induction of his beliefs through finding the proper forms related to them and based on the assimilation of form and content, he creates a piece of work which has different dimensions of a literary work all together, a work which satisfies the audience through different eras.
اخوت، احمد (1392) دستور زبان داستان، چاپ دوم، تهران، فردا.#
بی¬نیاز، فتح¬الله (1388) درآمدی بر داستان¬نویسی و روایت¬شناسی، تهران، افراز.#
پورنامداریان، تقی (1384) در سایه آفتاب، تهران، سخن.#
حاجی علی¬لو، حسین (1390) «بررسی ساختاری حکایتهای گلستان سعدی»، پژوهشهای نقد ادبی و سبکشناسی، شماره 3، صص 9-26.#
خطیبی، حسین (1366) فن نثر در ادب پارسی، تهران، زوار.#
ذوالفقاری، حسن (1386) «ساختار داستانهای گلستان»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، شماره 1، صص 125-140.#
رحیمی، سید مهدی و دیگران (1390) «نگاهی به چندصدایی سعدی در گلستان»، فصلنامه تخصصی سبکشناسی (بهار ادب)، شماره پیاپی 13، صص 21-35.#
رضایی، لیلا و عباس جاهدجاه (1391) «راوی اول شخص در گلستان سعدی»، مجلۀ متن¬شناسی ادب فارسی، دانشگاه اصفهان، شماره 2، صص 109-124.#
ریمون¬کنان، شلومیت (1387) روایت داستانی: بوطیقای معاصر، ترجمۀ ابوالفضل حری، تهران، نیلوفر.#
سعدی، مصلح¬الدین (1381) گلستان، تصحیح غلامحسین یوسفی، چاپ ششم، تهران، خوارزمی.#
صدری¬نیا، باقر (1384) «نسبت راوی و مؤلف در روایت¬گری سعدی»، مجلۀ مولویپژوهی، شماره 5، صص 45-56.#
عباسی، علی (1385) «دورنمای روایتی»، پژوهشنامۀ فرهنگستان هنر، شماره 1، صص 75-91.#
عبدالهی، منیژه (1385) «شیوههای روایتپردازی در گلستان»، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره 25، شماره 3، صص 133-146.#
قبادی، حسینعلی (1389) «تبیین منطق گفتوگو از دیدگاه سعدی (در گلستان و بوستان)»، پژوهشنامه زبان و ادبیات فارسی، سال دوم، شماره 6، صص 51-74.#
کهنمویی¬پور، ژاله (1383) «چندآوایی در متون داستانی»، پژوهش زبانهای خارجی، شماره 16، صص 5-16.#
لوته، یاکوب (1388) مقدمه¬ای بر روایت در ادبیات و سینما، ترجمه امید نیک¬فرجام، چاپ دوم، تهران، مینوی خرد.#
مشیّدی، جلیل و راضیه آزاد (1390) «الگوی کنشگر در برخی روایتهای کلامی مثنوی معنوی بر اساس نظریۀ الگوی کنشگر آلژیرداس گرماس»، پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان، پیاپی 11، شمارۀ 3، صص 35-46.#
میلانی، عباس (1387) تجدد و تجددستیزی در ایران، چاپ هفتم، تهران، اختران.#