فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - تحلیل ظرفیت پدیدارشناسی رویکرد به خداوند در نوبه الثانیه و الثالثه کشفالاسرار
سید مهدی رحیمی نیره پاکمهر علی اکبر سام خانیانیپدیده¬های واحد برای هر شخص به شیوه¬ای متفاوت پدیدار می¬شوند و این پدیدارشدن مطابق است با موقعیت¬های پدیدارشناختی متفاوتی که هر کس برای دیدن آن چیز واحد اتخاذ می¬کند. به اعتقاد پدیدارشناسان، متعلّق شناسایی به¬خودی¬خود چیزی را آشکار نمی¬کنند؛ این انسان¬ها هستند که با نگاه چکیده کاملپدیده¬های واحد برای هر شخص به شیوه¬ای متفاوت پدیدار می¬شوند و این پدیدارشدن مطابق است با موقعیت¬های پدیدارشناختی متفاوتی که هر کس برای دیدن آن چیز واحد اتخاذ می¬کند. به اعتقاد پدیدارشناسان، متعلّق شناسایی به¬خودی¬خود چیزی را آشکار نمی¬کنند؛ این انسان¬ها هستند که با نگاه به اشیا و طریقۀ ورود به روح جهان، آن را درمی¬یابند. «کانت» نیز گفته است که ما چیزها را نه آن¬چنان که فی¬نفسه هستند، بلکه آن¬چنان که بر ما مینمایند، درک می¬کنیم. ارتباط ما با جهان، با عین جهان نیست؛ بلکه با جهان است آنسان که بر ما می¬نمایند. نویسند¬ۀ «کشف¬الاسرار» نیز که با دو رویکرد شرعی و عرفانی به پدیده¬های موجود در آیات قرآن می ¬نگرد، ناخودآگاه در هر یک از این دو حوزۀ فکری تحت تأثیر جهان¬بینی¬های پذیرفته¬شدۀ همان حوزه قرار گرفته و در واقع با قرار گرفتن در زاویه نگاه هر یک از رویکردهای شرعی یا عرفانی آیات و پدیده¬های منعکس¬شده در آنها در راستای دیدگاه¬های همان رویکرد تفسیر و تحلیل شده است. نمونه¬ای از این رویکردهای دوگانه، در نگرش نویسنده نسبت به خداوند مشاهده می¬شود. از این¬رو این مقاله بر آن است تا با بررسی صورتبندی گفتمانی میبدی در دو نوبت شرعی و عرفانی کشف¬الاسرار، دوگانگی رویکرد نویسنده نسبت به «خدا» را تحلیل کند و جهان¬بینی¬های مطابق با هر حوزۀ فکری (شرعی و عرفانی) در این اثر نسبت به این پدیده را تحلیل نماید. این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی به پیش رفته، به این نتیجه رسیده است که «میبدی» در نوبت¬های دوم و سوم کشف¬الاسرار از صورت-بندی¬های گفتمانی متفاوتی استفاده می¬کند تا متعلّق شناخت را متناسب با بافت هر یک از این دو گفتمان ارائه دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تحلیل مقایسهای روایتهای رستم و گشتاسب در شاهنامۀ فردوسی (بر اساس تعامل الگوهای چرخهای و خطی زمان، در شکلگیری و خوانش انتقادی روایات)
معصومه غیوری محمدکاظم یوسفپورشاهنامۀ فردوسی در ادبیات فارسی از جمله کتابهایی است که تاکنون آبشخور آثار تحقیقی فراوان و همواره مطمح نظر بسیاری از محققان ادبی و غیر ادبی بوده ¬است. ساختار ویژۀ چندرشته¬ای این اثر و تنوع و گستردگی روایات آن مجالی برای خوانشهایی متفاوت با کاربست روش¬های تاریخ¬باوری، ت چکیده کاملشاهنامۀ فردوسی در ادبیات فارسی از جمله کتابهایی است که تاکنون آبشخور آثار تحقیقی فراوان و همواره مطمح نظر بسیاری از محققان ادبی و غیر ادبی بوده ¬است. ساختار ویژۀ چندرشته¬ای این اثر و تنوع و گستردگی روایات آن مجالی برای خوانشهایی متفاوت با کاربست روش¬های تاریخ¬باوری، تحلیل گفتمان و روایت¬شناسی، در عرصۀ تحقیقات معاصر فراهم آورده ¬است. در این مقاله سعی شده ¬است با جست¬وجو در سرچشمه¬های تاریخی، شیوۀ روایت¬سازی دربارۀ شخصیت¬های رستم و گشتاسب و نحوۀ تأثیر و تأثر آنها در قالب حماسه واکاوی شود. کاربست الگوی چرخه¬ای در تدوین و سامان¬دهی روایات تاریخی عمدتاً به شکل¬گیری روایاتی با مضمونی اسطوره¬ای و حماسی می¬انجامد که وقایع و شخصیتهای تاریخی را در الگوهای زیرساختی از پیش تعیین¬شده¬ای، تحدید و استحاله می¬کند. به همان میزان که شیوۀ تاریخ¬نگاری متأثر از الگوی چرخه¬ای به ابهام سرچشمه¬های تاریخی وقایع و شخصیتها، همسان¬پنداری و تکرار میانجامد، در این شیوۀ تاریخ¬نگاری، انتقال خطی وقایع با شگردهای روایت¬پردازی داستان¬وار، از آنجا که در سیطرۀ صورتبندی دانایی درک چرخه-ای زمان پرورده شده است، چون تمامی گذشته را انتقال نمی¬دهد، روایاتی به ظاهر منسجم از وقایعی با سرمنشأهای تاریخی و زمانی متفاوت ارائه می¬کند. به همین دلیل و با توجه به منظر نوتاریخ¬باوری، هر روایت تاریخی، داستانی است از گذشته که با گذشته یکسان نیست. در مقالۀ حاضر پس از تطبیق الگوهای دوگانه از درک زمان، با جریان¬های معرفت¬شناسی تاریخ، با استفاده از رویکردهای گفتمانی و روایت¬شناسی، نحوۀ تأثیر الگوهای چرخه¬ای و خطی در روایات مربوط به رستم و گشتاسب و جای¬گشت آنها نشان داده می¬شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل فرایند فردیت از نظرگاه یونگ در «اسکندرنامه» نظامی
مریم حسینی سولماز دهقانیدو منظومۀ شرفنامه و اقبالنامه حکیم نظامی گنجوی که به اسکندرنامه شهرتیافته، سرگذشت سفرها و جنگ¬های اسکندر مقدونی است. نظامی در آفرینش این دو منظومه علاوه بر استفاده از وقایع تاریخی از داستان¬های اسطوره¬ای و افسانه¬ها نیز استفاده کرده و طرحی نو درانداخته است. اسکندر در ا چکیده کاملدو منظومۀ شرفنامه و اقبالنامه حکیم نظامی گنجوی که به اسکندرنامه شهرتیافته، سرگذشت سفرها و جنگ¬های اسکندر مقدونی است. نظامی در آفرینش این دو منظومه علاوه بر استفاده از وقایع تاریخی از داستان¬های اسطوره¬ای و افسانه¬ها نیز استفاده کرده و طرحی نو درانداخته است. اسکندر در این دو منظومه، آن سردار فاتح تاریخ نیست، بلکه شخصیتی اسطوره¬ای و پیامبرگونه دارد که تمامی نیروهای زمینی و فرازمینی، او را در راه پر فراز و نشیب سفرها و طی فرایند فردیت و مسیر شناخت خویشتن یاری می¬دهند. اسکندر در شرفنامه، حکیمی است که در پی کسب حکمت، راهی آفاق شده و در اقبالنامه در قالب یک پیامبر، سفری انفسی را تجربه می¬کند. نقد روان-شناسانۀ این دو منظومه نشان می¬دهد که این شاه جوان در سفرها با هر یک از عناصر ناخودآگاهی از جمله: سایه، آنیما و پیر خرد دیدار می¬کند و سرانجام به خود و حقیقت والای وجود دست می یابد. هدف این مقاله، تحلیل این کهن-الگوها با تکیه بر دیدگاههای یونگ است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحلیل دیدگاههای سیاسی و دینی بیهقی
مریم صادقی گیویابوالفضل بیهقی کاتب و نویسندۀ دربار غزنویان (محمود و مسعود) و متن تاریخ او تبیین کننده و گاه توجیه¬گر عملکردهای نادرست غزنویان است. در این مقاله دیدگاه¬های سیاسی و دینی بیهقی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. مهم¬ترین دیدگاه¬های بیهقی که در چکیده کاملابوالفضل بیهقی کاتب و نویسندۀ دربار غزنویان (محمود و مسعود) و متن تاریخ او تبیین کننده و گاه توجیه¬گر عملکردهای نادرست غزنویان است. در این مقاله دیدگاه¬های سیاسی و دینی بیهقی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. مهم¬ترین دیدگاه¬های بیهقی که در این پژوهش بررسی شده یزدان سالاری و تقدیرگرایی، تثبیت گفتمان قدرت برتر، نهادینه کردن ساختار حکومتی، ارزیابی¬های مؤیدانه همراه با تسامح ،سرکوبی مخالفان و تعصبات دینی است. ابوالفضل بیهقی در نوشته خود نشان داده است که مبانی و زیرساخت¬های دولت و حکومت غزنوی بر اساس مبانی سیاستنامه¬ها و سیرۀ¬ پیامبر و خلفای اسلامی تنظیم شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - انحلال هویت مداح در هویت ممدوح: مطالعهای بر پایۀ اشعار مدحی فرخی در دستگاه غزنوی
محمدرضا تاجیک رضا زرینکمر مرتضی محسنی احمد غنیپور ملکشاهدر شعر مدحی، بر اثر آنچه منفعت مداح ایجاب می¬کند، هویت مداح در برابر هویت ممدوح رنگ می¬بازد و پسند و ناپسندهای مداح توسط ممدوح تعیین می¬شود. چنان¬که «ممدوحان در سایه» دیگر نیز تحت تأثیر خواست و ارادۀ ممدوح اصلی در معرض مدح یا ذم قرار می¬گیرند. در این نوشتار، رابطۀ مداح چکیده کاملدر شعر مدحی، بر اثر آنچه منفعت مداح ایجاب می¬کند، هویت مداح در برابر هویت ممدوح رنگ می¬بازد و پسند و ناپسندهای مداح توسط ممدوح تعیین می¬شود. چنان¬که «ممدوحان در سایه» دیگر نیز تحت تأثیر خواست و ارادۀ ممدوح اصلی در معرض مدح یا ذم قرار می¬گیرند. در این نوشتار، رابطۀ مداح و ممدوح و انحلال هویت مداح در «من» ممدوح بررسی شده و نمونه¬ای تاریخی در این زمینه واکاوی شده است. نمونه¬ای از انحلال هویت مداح در هویت ممدوح را می¬توان در دوران حضور طولانی فرخی سیستانی در دربار غزنویان دید؛ دورانی که سلطان محمود بر دربار غزنین حکومت می¬کرد و در سایۀ ارتشی نیرومند، فتوحاتی پرشمار به کارنامۀ سلطنت خود افزود. فرخی در این دوران علاوه بر سلطان، «دیگران»ی را نیز مدح می¬کرد که روابط ادبی¬اش با آنان تابعی از ارادۀ سیاسی و خواست سلطان بود. نمونه¬ای از این نوع رابطه در برخورد فرخی با چرخۀ وزیران دولت غزنوی بررسی شده است. چرخۀ مورد نظر، عزل احمد حسن میمندی از صدارت سلطان، به وزارت رسیدن حسنک و جابه¬جایی مجدد حسنک با صدارت دوبارۀ احمد حسن است. فرخی در مدح این «ممدوحان در سایه»، از خود اختیار و هویتی ندارد و بر اساس اختیار «ممدوح اصلی» سخن می¬گوید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تحلیل انتقادی شیوۀ روایتپردازی حکایتی از گلستان سعدی (جوان مشتزن)
طیبه پرتویراد مصطفی گرجییکی از مقوله¬های مهم که ذهن و ضمیر پژوهشگران ادبی را به خود معطوف کرده و با بررسی فنّ روایت¬پردازی شاعران و نویسندگانی است که در حوزه روایتپردازی صاحبنام بوده¬اند. کشف راز و رمز این روایتپردازی¬ها هم می¬تواند ارزش آثار پیشینیان را آشکارتر کند و هم به نویسندگان امروز چکیده کاملیکی از مقوله¬های مهم که ذهن و ضمیر پژوهشگران ادبی را به خود معطوف کرده و با بررسی فنّ روایت¬پردازی شاعران و نویسندگانی است که در حوزه روایتپردازی صاحبنام بوده¬اند. کشف راز و رمز این روایتپردازی¬ها هم می¬تواند ارزش آثار پیشینیان را آشکارتر کند و هم به نویسندگان امروز در راستای دستیابی به فنون روایی تأثیرگذار یاری رساند. در این بین، گلستان سعدی یکی از آثاری است که با تعمق بیشتر میتوان به لایههای عمیقتر آن دستیافت و با بازخوانی و دیگرگونه¬خوانی آن، ظرفیت¬های ادبی تازهای را در آن یافت. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانهای و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل انتقادیِ گفتمان روایی و ساختار روایت¬پردازی حکایت «جوان مشتزن» در باب سوم گلستان میپردازد و به مخاطب نشان میدهد که سعدی تا چه حد در گفتمان موجود توانسته است براي القاي معاني و انديشههاي موردنظر خود، شکل متناسب با آن را بيابد و بر اساس همگونی شکل و محتوا به خلق اثری بپردازد که ابعاد گوناگون یک اثر هنری را توأمان داشته باشد و پاسخگوی مخاطبان در طول اعصار مختلف باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - کارايي حرف «واو» از ديدگاه علم معاني
بهيه احمدي بيدگلي محمدرضا قاريزبان فارسی از حیث گستردگی و غنا، یکی از زبانهای مستعد برای بیان معانی از جهات و جوانب گوناگون است. یکی از ابزار کارا در گستردگی و غنای آن، استفاده از حروف و معانی حروف است. حروف در زبان فارسی سبب ایجاز در کلام میشود. در این میان، حرف «واو» اهمیتی ویژه دارد. در پژوهش ح چکیده کاملزبان فارسی از حیث گستردگی و غنا، یکی از زبانهای مستعد برای بیان معانی از جهات و جوانب گوناگون است. یکی از ابزار کارا در گستردگی و غنای آن، استفاده از حروف و معانی حروف است. حروف در زبان فارسی سبب ایجاز در کلام میشود. در این میان، حرف «واو» اهمیتی ویژه دارد. در پژوهش حاضر، ظرفیتها و قابلیتهای حرف «واو» و نقشهای متنوع و متعدد آن در معنیآفرینی و ابداع هنری در ساختار متن¬های ادبی و بلاغی کاویده شده است. بدیهی است رویکرد تحقیق معطوف به دانش معانی است، نه منظرهای دستوری. در این مقاله به هفده مورد از انواع «واو» از قبيل «واو» حذف و ايجاز، «واو» تفسير، «واو» نتيجه، «واو» تسویه و برابری، «واو» تعلیل و فوریت و... پرداخته شده و با ارائۀ نمونههای کافی، مستند شده است. پرسش اصلي تحقيق اين است که حرف «واو» در متون قديم چه معنا یا معناهایی داشته است و دانستن معناي «واو»، چه کمکي در درک و فهم متون به ما میکند؟ تحقیق حاضر، پاسخ مشروح و مستندی به پرسش یادشده است. پرونده مقاله