معرفي نشريه
علمی
به سامانه فصلنامه علمی «پژوهش زبان و ادبیات فارسی» خوش آمدید.
اولين نشريه علمي علوم انساني در جهاددانشگاهي
اين نشريه از سال 1381 مقالههاي علمي را به سردبيري آقاي دكتر حسينعلي قبادي در حوزه تخصصي زبان و ادبيات فارسي منتشر ميكند.
جناب آقای دکتر مهدی سعیدی، دستیار علمی سردبیر و سرکار خانم مریم بایه، مدیر نشریات علمی میباشند.
فصلنامه علمی «پژوهش زبان و ادبیات فارسی» از تاریخ 1400/07/03 با «انجمن نقد ادبی ایران» در زمینۀ انتشار مقالات علمی، در حوزه تخصصي زبان و ادبيات فارسي، تفاهم نامۀ همکاری امضاء کرده است.
*********************************************************************
فصلنامه علمي «پژوهش زبان و ادبيات فارسي» به صورت دسترسی آزاد میباشد.
این نشریه از سامانه مشابهتیابی همتاجو استفاده میکند؛ همچنین در مأخذ نویسی از روش استاندارد APA تبعیت میکند.
مثال:
ارجاع |
درون متن |
(زرينكوب، 1377: 25) |
|
در منابع |
مقاله |
نام خانوادگي، نام (سال انتشار) «نام مقاله»، نام مترجم، نام نشريه، دوره يا سال، شماره. |
|
کتاب |
نام خانوادگي، نام (سال انتشار) عنوان كتاب، نام مترجم، مصحّح، يا ساير افراد، شماره مجلد، نوبت چاپ، محل انتشار، نام ناشر. |
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - سَمَک؟ تحلیل نام قهرمان داستان «سمکِ عیّار»
عبدالرحیم قنواتشماره 70 , دوره 21 , پاییز 1402از زمان چاپ کتاب سَمَک عیار -نوشته فرامرز پسر خداداد ارجانی به تصحیح پرویز ناتل خانلری- که یکی از کهنترین نمونههای داستانپردازی عامیانه در تاریخ ادبیات فارسی است، نام قهرمان نخست این داستان، همهجا -از روی جلد کتاب گرفته تا در عنوان و متن برگردان عربی و انگلیسی آن و چکیده کاملاز زمان چاپ کتاب سَمَک عیار -نوشته فرامرز پسر خداداد ارجانی به تصحیح پرویز ناتل خانلری- که یکی از کهنترین نمونههای داستانپردازی عامیانه در تاریخ ادبیات فارسی است، نام قهرمان نخست این داستان، همهجا -از روی جلد کتاب گرفته تا در عنوان و متن برگردان عربی و انگلیسی آن و مقالات بسیار که به زبانهای گوناگون درباره آن منتشر شده- سَمَک ثبت شده است. مسئله این است که گویا این نام مشهور، درست نیست و لغزشی بزرگ درباره لفظ و معنی آن رخ داده است. در این نوشتار با درانداختن تردیدهایی منطقی، موشکافی در ناسازگاریهای تاریخی و بررسی آن¬دسته از گزارش¬های متن کتاب که در آنها به نام قهرمان داستان و معنی آن پرداخته شده است، به نقد این خوانش مشهور از واژه سمک پرداخته و کوشش شده است تا خوانش درست این نام و نیز معنی آن روشن شود. دستاورد این پژوهش آشکار میسازد که ادبیات فارسی درباره نام قهرمان داستان سمک عیّار، از همان آغاز به راهی خطا افتاده است. پس جای آن است که اکنون به جبران آن برخیزد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تحلیل تنهایی در سه مجموعه شعر «محمدرضا شفیعی کدکنی» (آیینهای برای صداها، هزارۀ دوم آهوی کوهی و طفلی به نام شادی)
سید علی رضا کشفی نیا احمد طحان محمد مهدی ترابی خواه جهرمیشماره 70 , دوره 21 , پاییز 1402آیا تنهایی فقط به معنی دوری خواسته یا ناخواسته از جمع است یا شکل¬های دیگری از آن نیز وجود دارد؟ از دیرباز برخی از فیلسوفان و روان¬شناسان به تعریف تنهایی و انواع آن پرداخته¬اند. هرچند به¬ دشواری میتوان مرز قاطعی میان انواع تنهایی تعیین کرد، گاه می¬توان برخی از این انواع چکیده کاملآیا تنهایی فقط به معنی دوری خواسته یا ناخواسته از جمع است یا شکل¬های دیگری از آن نیز وجود دارد؟ از دیرباز برخی از فیلسوفان و روان¬شناسان به تعریف تنهایی و انواع آن پرداخته¬اند. هرچند به¬ دشواری میتوان مرز قاطعی میان انواع تنهایی تعیین کرد، گاه می¬توان برخی از این انواع را که برشمرده¬اند درهم ادغام کرد و گاه نیز آنچه گفته¬اند، عوامل ایجاد و یا شکل¬های بروز تنهایی و نه نوعی از آن است. این تحقیق نظری می¬کوشد به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه¬ و اسناد علمی به بررسی انواع تنهایی، عوامل و شکلهای بروز آن در اشعار «شفیعی کدکنی» بپردازد. برای دستیابی به این هدف، نظریۀ «یالوم» مبنای تقسیم¬بندی انواع تنهایی به دو گونۀ برون¬فردی و درون¬فردی قرار گرفت؛ اما چون وی دربارۀ عوامل و شکل¬های بروز تنهایی که از اهداف دیگر این تحقیق است چیزی نگفته، بناچار از تعاریف صاحب¬نظران دیگر و به¬ویژه «اسونسن» استفاده کردیم. بر اساس یافتههای پژوهش در بین عوامل تنهایی بینفردی در اشعار شفیعی کدکنی می¬توان به فراق اشاره کرد که حاصل اشعار نخستین اوست. از این دیدگاه، وی شاعری رمانتیک است که عمدتاً مضامین و تصاویر شاعران معروف به سبک ¬هندی را تکرار می¬کند. در بحث تنهایی درونفردی، به تمایل شاعر به انزوا برمی¬خوریم که حاصل سرخوردگیِ ناشی از حوادث سیاسی و اجتماعی و عدم همآهنگی با جماعتی است که میان خود و ایشان سنخیتی نمییابد؛ اما نشانی از تنهایی وجودی (زیرمجموعۀ تنهایی درون¬فردی) در اشعار وی وجود ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل روانزخم حاصل از جنگ در رمان «زمین سوخته»
اسد آبشیرینی قدرت قاسمیپور زهرا سواعدیشماره 70 , دوره 21 , پاییز 1402روانزخم، آسیبی روانتنی- اجتماعی است که در اثر عوامل مختلفی بر ذهن فرد وارد میشود؛ تأثیری عمیق بر آن میگذارد و چه¬بسا زندگی و سرنوشت او را به سمت و سوی دیگری سوق میدهد. یکی از حوادثی که تأثیر طولانیمدّت بر روان فرد میگذارد، حوادث جنگ است. از این¬روی به واسطه جنگه چکیده کاملروانزخم، آسیبی روانتنی- اجتماعی است که در اثر عوامل مختلفی بر ذهن فرد وارد میشود؛ تأثیری عمیق بر آن میگذارد و چه¬بسا زندگی و سرنوشت او را به سمت و سوی دیگری سوق میدهد. یکی از حوادثی که تأثیر طولانیمدّت بر روان فرد میگذارد، حوادث جنگ است. از این¬روی به واسطه جنگهای متعدّدی که همواره در طول تاریخ گریبانگیر کشور ما بوده، بهویژه جنگ تحمیلیِ هشتساله، روایت ادبیِ روانزخم در آثار برخی نویسندگان ایرانی راه یافته است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده و بر آن است که نمودهای بیان ادبی این ضایعۀ روانی را در رمان «زمین سوخته» احمد محمود بررسی کند و آسیب واردشده بر روان هر یک از شخصیّتها را تحلیل نماید. برای همین، نخست به مباحث نظری درباره روانزخم پرداخته، سپس تأثیر آن را بر شخصیّتهای رمان یادشده تحلیل و بررسی کرده است. در پایان، این نتیجه حاصل شد که واکنش هر یک از شخصیت¬ها، با دیگری متفاوت است؛ بدین ترتیب که بر اثر روانزخمهای واردشده بر آنان، شخصیّت «شاهد» در آسایشگاه روانی بستری میشود؛ «ننهباران» از شخصیّت پیشین خود فاصله میگیرد؛ «نرگس» دچار افسردگی حاد میشود و «گلابتون» مشاعر خود را بهکلّی از دست میدهد. بدیهی است در کنار آثار درخشان داستانی در ستایش از قهرمانیهای ظهور یافته در دفاع مقدس این رمان از منظر چارچوب نظری مختار نیز در خور مطالعه میتواند باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحلیل تطبیقی رمان «وداع با اسلحه» و «در شعلههای آب» بر اساس نظریۀ دوسویگی باختین
فهیمه شفیعی زهرا قرقی هنگامه آشوریشماره 70 , دوره 21 , پاییز 1402دوسویگی، بخشی از نظریۀ چندصدایی «باختین» است که در آن صدای نویسنده به موازات صدای شخصیتها اهمیت دارد و با فنون مختلف در متن بازتاب مییابد. پژوهش حاضر که مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است، دو رمان «وداع با اسلحه» نوشتۀ ارنست همینگوی و «در شعلههای آب» نوشتۀ مرتضی مردیها چکیده کاملدوسویگی، بخشی از نظریۀ چندصدایی «باختین» است که در آن صدای نویسنده به موازات صدای شخصیتها اهمیت دارد و با فنون مختلف در متن بازتاب مییابد. پژوهش حاضر که مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است، دو رمان «وداع با اسلحه» نوشتۀ ارنست همینگوی و «در شعلههای آب» نوشتۀ مرتضی مردیها را به صورت تطبیقی تحلیل می¬کند. هدف از این پژوهش، پاسخ به این پرسش بنیادی است که دو نویسندۀ ایرانی و آمریکایی بر مبنای نظریۀ باختین از چه فنونی برای القای صدای خود در متن استفاده کردهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در بخش سبکبرداری، نویسندۀ هر دو رمان از فن نامگذاری شخصیتها، همسویی خود را با نیت شخصیتها نشان میدهند، با این تفاوت که شخصیتها در رمان «در شعلههای آب»، تیپیک هستند و شیوۀ نامگذاری آنها نیز بر همین اساس است. در بخش نقیضه در رمان «وداع با اسلحه»، گفتمان و رفتار شخصیت کاترین و همچنین صدای بیتفاوت راوی نسبت به جنگ، تداعیگر نوعی نقیضه است. در رمان «در شعلههای آب»، صدای بیتفاوت آهنج نسبت به جنگ سویه دیگر صدای مقدس و جدی جنگ است. گفتمان شفاهی در رمان «وداع با اسلحه» به صورت گفتمان ارتش و گفتمان مذهب و در رمان «در شعلههای آب»، گفتمان ستون پنجم، سپاه و ارتش بر متن احاطه دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تحلیل رمان «جای خالی سلوچ» از منظر وضعیت اعتماد اجتماعی
سارا پورعماد حسینعلی قبادی سعید بزرگ بیگدلی نجمه دریشماره 70 , دوره 21 , پاییز 1402ادبیات و اجتماع همواره رابطهای دوسویه و تعاملی مستمر دارند. در بسیاری از آفرینشهای ادبی، به¬ویژه رمانها، بازتاب عناصر و مسائل اجتماعی، افزونتر از سایر آثار ادبی است. اعتماد، یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و از شاخصههای سرمایۀ اجتماعی است. با وجود این همواره یکی از پ چکیده کاملادبیات و اجتماع همواره رابطهای دوسویه و تعاملی مستمر دارند. در بسیاری از آفرینشهای ادبی، به¬ویژه رمانها، بازتاب عناصر و مسائل اجتماعی، افزونتر از سایر آثار ادبی است. اعتماد، یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و از شاخصههای سرمایۀ اجتماعی است. با وجود این همواره یکی از پایههای لرزانی که در آسیبهای اجتماعی وجود دارد، مسئلۀ بیاعتمادی است. این پژوهش درصدد است بر پایۀ چهارچوب نظری گیدنز، یکی از مسئلههای اجتماعی را در رمان «جای خالی سلوچ» بکاود. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که با استقصای در متن و استناد به آن تجزیه و تحلیل صورت میگیرد. این مقاله به تشریح علل بروز بیاعتمادی در این رمان پرداخته و به این پرسش پاسخ دادهایم که بیاعتمادی گستردهای که دولتآبادی روایت میکند، ریشه در چه عواملی دارد. نتایج بیانگر آن است که انقلاب سفید و اصلاحات ارضی و مصائبی که برای روستاییان به دنبال داشت، تأثیر فراوانی در افزایش بیاعتمادی مردم رنج¬کشیدۀ روستایی داشته است. از جمله عوامل کاهش اعتماد اجتماعی، شکست سیاستهای اقتصادی تابع اصلاحات ارضی و همزمان با آن، ناتوانی نظام اجتماعی برای پاسخ به مشارکت مردم بوده است. از اساسیترین پیامدهای اجرای این طرح میتوان به بیکاری، فقر و مهاجرت از روستاها اشاره کرد. در حقیقت دگرگونی پایههای حیات اقتصادی، عملکرد ضعیف دولت و شرایط بد اقتصادی روستاییان، از دلایل اصلی از کار افتادن نبض اعتمادِ بازنمایی¬شده در این رمان است. بیشترین بیاعتمادی، مربوط به اعتماد نهادی و بینشخصی است که بیانگر بیاعتمادی روستاییان به حکومت و نمایندگان وقت آن است و نشان می¬دهد که سیاستهای حکومت پهلوی دوم در مسیر گسترش انواع اعتمادها نبوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - جاودانگی مدرن در رمان نوجوان (مطالعه موردی: رمانهای «سنجابماهی عزیز» و «شکارچی کوسۀ کر»)
فاطمه حدیده مونا ولی پورشماره 70 , دوره 21 , پاییز 1402سیطرۀ علم در عصر مدرن و تلاش برای داشتن نگرشی واقعبینانه به همه جنبههای زندگی، موجب شده که انسان امروز دیگر نتواند راهکارهای پیشینیان (مانند جاودانگی یزدانشناسانه) را برای رویارویی با مرگ اتخاذ کند. نوشتار حاضر با بررسی انواع مختلف جاودانگی پیشامدرن شامل جاودانگی نیا چکیده کاملسیطرۀ علم در عصر مدرن و تلاش برای داشتن نگرشی واقعبینانه به همه جنبههای زندگی، موجب شده که انسان امروز دیگر نتواند راهکارهای پیشینیان (مانند جاودانگی یزدانشناسانه) را برای رویارویی با مرگ اتخاذ کند. نوشتار حاضر با بررسی انواع مختلف جاودانگی پیشامدرن شامل جاودانگی نیاکانی، فرهنگی، عرفانی، اسطورهای و یزدانشناسانه نشان داده است که مؤلفههای مشترک آنها یعنی جمعی بودن، قطعیت و تخیل تقریباً در نقطه مقابل مؤلفههای جاودانگی مدرن قرار دارد. حضور مؤلفههای جاودانگی مدرن که عبارتند از فردیت، عدم قطعیت، خاطره (در تقابل با تخیل) و مفهوم طبیعت جاودان، در رمانهای نوجوان دهه نود شمسی بارز است. این پژوهش، ابتدا به مرور مراحل و تکالیف سوگواری پرداخته است و ضمن تدقیق و تعیین مؤلفههای جاودانگی پیشامدرن و مدرن، تناظر هر مرحله از سوگواری را با انواع مختلف جاودانگی نشان داده است. سپس با تکیه بر رمانهای «سنجابماهی عزیز» و «شکارچی کوسۀ کر»، به بررسی مسئله مرگ و نقش جاودانگی پیشامدرن و مدرن در پیشبرد داستان پرداخته و نشان داده که شخصیتها چگونه به مرحله پذیرش مرگ دیگری میرسند و مراحل سوگواری را کامل میکنند. گفتنی است که تجزیه و تحلیل نمونهها مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی با رویکردی توصیفی- تفسیری است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در هر دو رمان، توسل به مؤلفههای جاودانگی پیشامدرن، شخصیتها را در مراحل آغازین سوگواری یعنی انکار و جستوجو و چانهزنی گرفتار میکند، در حالی که بلوغ شخصیتها با کامل شدن تکالیف سوگواری و رسیدن به مرحله بهبود و سازمانیابی از رهگذر مؤلفههای جاودانگی مدرن (با محوریت خاطره در رمان «سنجابماهی عزیز» و طبیعت جاودان در رمان «شکارچی کوسۀ کر») تحقق مییابد. پرونده مقاله
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - گونهشناسی کرامات اولیا
محمد رودگرشماره 60 , دوره 19 , بهار 1400موضوع اصلی در تمام تذکرهها و مناقبنامههای صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیدههایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناختهشده هستند که از اسباب خفیة غیبی و فراطبیعی برخوردارند. غفلت از بازشناسی، تعریف، طبقهبندی و مبانی عرفانی دربارة آنها، بسیاری را به انکار این واقعیات سوق داد چکیده کاملموضوع اصلی در تمام تذکرهها و مناقبنامههای صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیدههایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناختهشده هستند که از اسباب خفیة غیبی و فراطبیعی برخوردارند. غفلت از بازشناسی، تعریف، طبقهبندی و مبانی عرفانی دربارة آنها، بسیاری را به انکار این واقعیات سوق داده است. یکی از مقدمات لازم برای بازشناسی کرامات، شیوههای گوناگون طبقهبندی آنها است. طبقهبندیِ پدیدهای که بشر نمیتواند به کشف تامة علل آن پی ببرد، موضوع پیچیدهای است که مورد توجه عرفا، صوفیه و اندیشمندان بوده است. با این حال، در متون عرفانی طبقهبندیهای علمی و جامعی از کرامات گزارش نشده است. بیشتر این متون به برشمردن نمونهها و مصادیقی فهرستوار از کرامات اکتفا کردهاند. کرامات گاه در میان خوارق عادات طبقهبندی شدهاند و گاه در میان خودشان. پژوهش حاضر به طبقهبندی کرامات در میان خودشان اختصاص دارد و بیش از پانزده طبقهبندی قدیم و جدید، از حیثیات مختلف، در آن بررسی شده است؛ طبقهبندی فهرستوار، طبقهبندی کلان، طبقهبندیهای ریختشناسانه و طبقهبندی حسّی و معنوی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تحلیلِ تأثیر کلمات قصار نهجالبلاغه در ادبیات فارسی با تأکید بر حکمت 142 نهجالبلاغه و استناد به آیات قرآن کریم
فخریه نمازیان جلیل تجلیل رقيه صدراييشماره 60 , دوره 19 , بهار 1400نهجالبلاغه یکی از منابع معتبر قابل استناد است که «أَخو ٱلقُران» نامیده شده است. بسیاری از حقایق قرآن مجید در این کتاب شرح و بسط داده شده است. این نوشتار به بررسی گسترة تأثیر کلمات قصار نهجالبلاغه در ادبیات فارسی پرداخته و با روش توصیفی- تحلیل و با بررسی محتوایی حکمت 1 چکیده کاملنهجالبلاغه یکی از منابع معتبر قابل استناد است که «أَخو ٱلقُران» نامیده شده است. بسیاری از حقایق قرآن مجید در این کتاب شرح و بسط داده شده است. این نوشتار به بررسی گسترة تأثیر کلمات قصار نهجالبلاغه در ادبیات فارسی پرداخته و با روش توصیفی- تحلیل و با بررسی محتوایی حکمت 142، در پی پاسخ به پرسشهاست: آیا منشأ حکمتهای نهجالبلاغه معارف الهی قرآن است؟ سیطرة معارف اخلاقی و الهی نهجالبلاغه بر پهنه ادبیات ایران تا چه حد بوده است؟ بدیهی است آثار گرانقدر ادبیات فارسی به گونههای مختلف ازجمله الهام، اقتباس، تلمیح، تأثیر غیرمستقیم و تأثیر صریح و قطعی، از منبع وحی و و نیز نهجالبلاغه تأثیر پذیرفتهاند. این تحقیق در پی درکِ انواعِ این تأثیر به قدر استطاعت است. در این مقاله شرح و بسط حکمت 142 با توجه به ریشه ادبی لغات صورت گرفته است و در پی تبیین رابطة عمیق معارف نهجالبلاغه با قرآن کریم و پرتوافکنی این معارف عظیم الهی بر ادبیات فارسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل محتوا و ساختار در تأویلهای مثنوی معنوی
مریم نافلی شهرستانی حسين آقاحسينيشماره 60 , دوره 19 , بهار 1400تأویل به معنی بازگرداندن چیزی به اصل آن است که درواقع پیشینة آن را باید در هرمنوتیک یونان جستوجو کرد. هرمنوتيک نظرية عمل فهم در جريان روابطش با تفسير متون است. عارفان به تأویل و باطن قرآن بسیار توجه داشتهاند. مولانا نیز در مثنوی از تأویل بهره برده است. او به تأویل بسی چکیده کاملتأویل به معنی بازگرداندن چیزی به اصل آن است که درواقع پیشینة آن را باید در هرمنوتیک یونان جستوجو کرد. هرمنوتيک نظرية عمل فهم در جريان روابطش با تفسير متون است. عارفان به تأویل و باطن قرآن بسیار توجه داشتهاند. مولانا نیز در مثنوی از تأویل بهره برده است. او به تأویل بسیار گسترده مینگرد و تأویل را خاص قرآن نمیداند؛ به همین سبب از تأویل در موضوعات مختلفی بهره میبرد. روش پژوهش در این مقاله اسنادی- کتابخانهای و هدف آن تحلیل انواع تأویل در سه دفتر مثنوی از نظر محتوا و ساختار است. تأویلهای بهکاررفته در سه دفتر مثنوی براساس موضوع عبارتاند از: تأویل آیات قرآن و احادیث، تأویل داستانهای پیامبران، تأویل مباحث عرفانی، شرعی و فقهی، اخلاقی و فلسفی. با بررسی سه دفتر مثنوی معنوی 136 تأویل در این موضوعات استخراج شد که بیشتر آنها را تأویل آیات قرآن تشکیل میداد. مولوی از شگردهای مختلفی برای بیان تأویل بهره برده است؛ تأویل از زبان شخصیتهای داستان، تأویل در قالب تشبیه و استعاره، تأویل تمثیلی و تأویل سببی از آن جمله است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - مکانهای اسطورهای در قصههای عامیانۀ ایرانی
سارا چالاکشماره 60 , دوره 19 , بهار 1400بينش اسطوره اي، نوعي جهان بيني است كه همواره جایگاه خود را در تفکر و نگرش انسان حفظ کرده است. خرد اسطوره ای با تقسیم پدیده های جهان به مقدس و غیرمقدس تمایز خود را نشان می دهد. مکان از مقولاتی است که در اندیشۀ اسطوره ای ماهیت ویژه ای دارد و با برداشت مادی بشر امروزی متفا چکیده کاملبينش اسطوره اي، نوعي جهان بيني است كه همواره جایگاه خود را در تفکر و نگرش انسان حفظ کرده است. خرد اسطوره ای با تقسیم پدیده های جهان به مقدس و غیرمقدس تمایز خود را نشان می دهد. مکان از مقولاتی است که در اندیشۀ اسطوره ای ماهیت ویژه ای دارد و با برداشت مادی بشر امروزی متفاوت است. مکان اسطوره ای، منطقه ای است که به سبب تقدس یافتن، با محیط کیهانی اطرافش تفاوت پیدا می کند. این تقدس خواه به شکل کهن الگو باشد، مثل کوه یا چشمه، و یا به سبب وقوع امری فرامادی و ارتباط با امری ماورائی حاصل شده باشد، نیرویی ویژه دارد و بر شخصیت ها و قهرمانانی که در آن واقع شوند، تأثیر می گذارد. قصه ها به عنوان يكي از گونه هاي كهن ادب شفاهي حاوي بينش و تفكر انسانهاي پيشين هستند. يكي از اين مضامين اسطوره اي که در قصه ها بازتاب پیدا کرده است، مقوله مكان است؛ مكانهايي كه هرچند در فضاي فيزيكي جاي دارند، اما به سبب دارا بودن كيفيات فرامادي در زمرة امور اسطوره اي به شمار میروند. اکثر شخصیت های قصهها با عبور از مکان اسطوره-ای، دچار دگردیسی روحی می شوند و سرنوشت و عملکردشان دگرگونه می شود. در اين مقاله تلاش شده است تا با استفاده از نظریات اسطوره شناسانی چون میرچا الیاده و ارنست کاسیرر، چند مجموعه قصۀ عاميانۀ ایرانی واكاوي شوند. در اين راستا، مكان هايي چون كوه، دريا، چشمه، رود، باغ و چاه مورد تحليل قرار گرفتند و کیفیت اسطورهای آنها تبیین شد. شیوۀ پژوهش در این مقاله، توصیفی ـ تحلیلی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - نقد جامعه مدرن در رمان «آواز کشتگان» از منظر نظریۀ انتقادی مکتب فرانکفورت با تأکید بر دیدگاه هربرت مارکوزه
مهناز فولادی مریم حسینیشماره 60 , دوره 19 , بهار 1400رمان «آواز کشتگان» به نقد ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه روزگارش پرداخته است. در این مقاله کوشش شده تا این اثر از منظر نظریۀ انتقادی مکتب فرانکفورت و با تأکید بر نظریات هربرت مارکوزه (۱۸۹۸-۱۹۷۹) نقد و تحلیل شود. مارکوزه فیلسوف و جامعهشناس آلمانی، پدر معنوی جنبش چکیده کاملرمان «آواز کشتگان» به نقد ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه روزگارش پرداخته است. در این مقاله کوشش شده تا این اثر از منظر نظریۀ انتقادی مکتب فرانکفورت و با تأکید بر نظریات هربرت مارکوزه (۱۸۹۸-۱۹۷۹) نقد و تحلیل شود. مارکوزه فیلسوف و جامعهشناس آلمانی، پدر معنوی جنبشهای اعتراضی دهۀ 1960 شناخته میشود. نویسنده رمان «آواز کشتگان» با توصیف مبارزۀ فرهنگی قشر دانشگاهی و روشنفکر و همچنین ابزارهای نظام حاکم در سرکوب و ایجاد سلطه بر مردم، نظم موجود روزگار خود را به پرسشکشیده و سعی می کند گامی در جهت بهبود اوضاع جامعۀ خود بردارد. دستاورد پژوهش، ناظر بر این است که این رمان، به نقد جامعۀ آن زمان در سه حوزۀ تسامح سرکوبگر، جامعۀ جایگزین و صنعت فرهنگ به نقد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه پرداخته است. محتوای رمان در حرکت به سمت جامعه اتوپیایی ایدهآل با دیدگاه نظریهپردازان مکتب فرانکفورت سازگار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تحلیل انتقادی شیوۀ روایتپردازی حکایتی از گلستان سعدی (جوان مشتزن)
طیبه پرتویراد مصطفی گرجیشماره 38 , دوره 13 , پاییز 1394یکی از مقوله های مهم که ذهن و ضمیر پژوهشگران ادبی را به خود معطوف کرده و با بررسی فنّ روایت پردازی شاعران و نویسندگانی است که در حوزه روایتپردازی صاحبنام بوده اند. کشف راز و رمز این روایتپردازی ها هم می تواند ارزش آثار پیشینیان را آشکارتر کند و هم به نویسندگان امروز چکیده کاملیکی از مقوله های مهم که ذهن و ضمیر پژوهشگران ادبی را به خود معطوف کرده و با بررسی فنّ روایت پردازی شاعران و نویسندگانی است که در حوزه روایتپردازی صاحبنام بوده اند. کشف راز و رمز این روایتپردازی ها هم می تواند ارزش آثار پیشینیان را آشکارتر کند و هم به نویسندگان امروز در راستای دستیابی به فنون روایی تأثیرگذار یاری رساند. در این بین، گلستان سعدی یکی از آثاری است که با تعمق بیشتر میتوان به لایههای عمیقتر آن دستیافت و با بازخوانی و دیگرگونه خوانی آن، ظرفیت های ادبی تازهای را در آن یافت. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانهای و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل انتقادیِ گفتمان روایی و ساختار روایت پردازی حکایت «جوان مشتزن» در باب سوم گلستان میپردازد و به مخاطب نشان میدهد که سعدی تا چه حد در گفتمان موجود توانسته است براي القاي معاني و انديشههاي موردنظر خود، شکل متناسب با آن را بيابد و بر اساس همگونی شکل و محتوا به خلق اثری بپردازد که ابعاد گوناگون یک اثر هنری را توأمان داشته باشد و پاسخگوی مخاطبان در طول اعصار مختلف باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - الگوی تاریخ معرفت و معاد معنا در اندیشه «شهابالدين یحیی سهروردی»
زهرا ماحوزی حسینعلی قبادی احمد پاکتچی مریم حسینیشماره 51 , دوره 16 , زمستان 1397سهروردی در حکمت اشراق، الگویی از تاریخ معرفت را پی میگیرد که پیش از او در متون صوفیه صورت بندی شده است. این نقشه تاریخی که مبتنی بر حدیثی منسوب به پیامبر اسلام(ص) است، آینده معرفت باطنی اسلام را پس از پیامبر(ص) پیشگویی میکند و برای سرنوشت معرفت الهی در زمین، سه مرحله چکیده کاملسهروردی در حکمت اشراق، الگویی از تاریخ معرفت را پی میگیرد که پیش از او در متون صوفیه صورت بندی شده است. این نقشه تاریخی که مبتنی بر حدیثی منسوب به پیامبر اسلام(ص) است، آینده معرفت باطنی اسلام را پس از پیامبر(ص) پیشگویی میکند و برای سرنوشت معرفت الهی در زمین، سه مرحله تعیین میکند: دوران علم حضوری، دوران امانت معنا در کلمه و دوران تبدیل استعاره به رمز. سهروردی به این نقشه تاریخی بازمیگردد و با تعریفی که از حکیم الهی و نقش وی در تأویل رموز عارفان عرضه میکند، تکملهای را برای تاریخ معرفت رقم میزند. مرحله چهارمی که سهروردی بر این الگوی تاریخی میافزاید، مرحله معاد معنا به حقیقت آن است و تعریف آن تنها با رجوع به کلیّت نظام حکمی سهروردی ممکن میشود. مقاله حاضر میکوشد تا این الگوی تاریخی را از متون صوفیه استخراج کند سپس به تبیین نقش سهروردی در تکمیل آن بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - سبک شناسی رمان «جای خالی سلوچ» اثر محمود دولت آبادی
ميلاد شمعيشماره 13 , دوره 7 , بهار 1388سبک، شیوهي خاصی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم خود در اثر ادبی به کار میبرد. در مورد سبک از گذشته تاکنون تعاریف گوناگونی ارائه شده است. این اصطلاح در حال حاضر در مورد روشهایی به کار میرود که از طریق به کار بردن فنون و مفهومهای زبانشناسی به مطالعه تحلیلی ا چکیده کاملسبک، شیوهي خاصی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم خود در اثر ادبی به کار میبرد. در مورد سبک از گذشته تاکنون تعاریف گوناگونی ارائه شده است. این اصطلاح در حال حاضر در مورد روشهایی به کار میرود که از طریق به کار بردن فنون و مفهومهای زبانشناسی به مطالعه تحلیلی ادبیات میپردازد. همچنين زاویه دید، مسائل زبانی، چگونگی شخصیتپردازی و چند و چون جهتگیری درون مایه را تعیين میکند. ویژگی اصلی آثار محمود دولت آبادی بویژه در رمان"جای خالی سلوچ" توجه به زبان و ساختار ادبی متن است. به عنوان نمونه، واژههای محلی و قومی که دولت آبادی در این رمان به کار گرفته، خصلت اصلی زبان باستانگرای او را آشكار ميسازد كه وام گرفته از کتابهایی مانند تاریخ بیهقی و تاریخ بیهق است. نگارندگان در این مقاله کوشیدهاند با بررسی ساختار ادبی و زبانی این رمان از جمله: واژگان، تصاویرخیال، تنوع جملهها، ضرباهنگ، تکرار، انسجام، تأکید و…خصوصیات سبک شناسیک آنرا نمایان سازند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - ایجاز و حذف در شعر معاصر (با تکیه بر اشعار نیمایوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و یدالله رؤیایی)
لیلا کردبچهشماره 34 , دوره 12 , پاییز 1393ایجاز، پیراستنِ کلام از حواشی و عناصرِ غیر لازم است، به گونهای که بیشترین مضمون با ارائۀ کمترین کلمات بیان شود؛ شیوهای که هر چند در ادبیات قدیم نیز به کار میرفته، توجهِ ویژه به آن را باید از مهمترین دستاوردهای شعر معاصر دانست که علاوه بر موجزکردنِ کلام، تحوّلی نی چکیده کاملایجاز، پیراستنِ کلام از حواشی و عناصرِ غیر لازم است، به گونهای که بیشترین مضمون با ارائۀ کمترین کلمات بیان شود؛ شیوهای که هر چند در ادبیات قدیم نیز به کار میرفته، توجهِ ویژه به آن را باید از مهمترین دستاوردهای شعر معاصر دانست که علاوه بر موجزکردنِ کلام، تحوّلی نیز در سازههای نحوی ایجاد کرده است. توجهِ شاعرانِ معاصر به برخی از این شیوهها، عملاً رویکردی به سازههای زبانیِ کهن است، امّا برخی دیگر، از دستاوردهای زبانیِ ادبیات معاصر محسوب میشود. در این پژوهش، شیوههای رسیدن به ایجاز را در دو گروه عمدۀ سازههای ایجازی و شیوههای حذف، در شعر گروهی از شاعران معاصر بررسی و آنها را با شیوههای حذف و ایجاز در ادبیات قدیم مقایسه کردهایم، با این هدف که در کنارِ شناختِ این شیوهها در شعر معاصر، تأثیر سازوکارهای زبانیِ ادبیات قدیم را بر بخشی از سازههای ایجازیِ شعر معاصر و نیز نوآورانهبودنِ برخی شیوههای حذف را در شعر این روزگار نشان دهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - بررسی و نقد مقالات علمی- پژوهشیِ مرتبط با ادبیات در دهۀ 1380 شمسی
عبدالله راز احمد رضیشماره 32 , دوره 12 , بهار 1393انتشار مقالات علمی- پژوهشی در دورۀ معاصر، فرصتی مناسب برای به اشتراک گذاشتن یافتههای پژوهشگران و آگاهی مخاطبان از تازهترین دستاوردهای علمی است. بهرغم رشد کمّی انتشار اینگونه مقالات در دهۀ اخیر، به ارزیابی و نقد آنها توجه کافی نشده است. این مقاله بر آن است با روش تو چکیده کاملانتشار مقالات علمی- پژوهشی در دورۀ معاصر، فرصتی مناسب برای به اشتراک گذاشتن یافتههای پژوهشگران و آگاهی مخاطبان از تازهترین دستاوردهای علمی است. بهرغم رشد کمّی انتشار اینگونه مقالات در دهۀ اخیر، به ارزیابی و نقد آنها توجه کافی نشده است. این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی انتشار آن دسته از مقالات علمی- پژوهشی بپردازد که از سال 1381 تا 1390 دربارۀ ادبیات منتشر شدهاند. هدف از این پژوهش، بیان نقاط قوت و ضعف این مقالات و ارائۀ تصویری از وضعیت مقالهنویسی علمی در حوزۀ تحقیقات ادبی است. برای این منظور، 345 مقاله به عنوان نمونه گزینش شد و در آنها مهمترین موضوعات مورد توجه نویسندگان، شناسایی و در قالب رویکردهای متنمحور، زمینهمحور، نویسندهمحور، خوانندهمحور و مقالات متفرقه تبیین گردید. همچنین الگوی همکاری میان نویسندگان و کیفیت و کمیّت منابع مورد استناد در این مقالات نیز در قالب نمودارها و جدولهایی ارائه شده است. به جهت اهمیت مسئلۀ مستندات مقالات و برای سنجش دقت دادههای بهدستآمده از حجم نمونۀ اصلی، تعداد 345 مقالۀ دیگر در قالب دو گروه «شاهد 1» و «شاهد 2» مورد بررسی دقیقتر قرار گرفت. این بررسی نشان میدهد با وجود تنوّع موضوعی مقالات، بهکارگیریِ گونههای مختلف منابع، توجه به برخی رویکردهای میانرشتهای بهویژه در نیمۀ دوم دهۀ هشتاد، دقت نسبی در تدوینِ منسجم مقالات، تخصّصیشدن گروهی از مجلات علمیِ مرتبط با ادبیات و نیز رشد چشمگیر همکاری استادان و دانشجویان در نشر مقالات، در بسیاری از این مقالات کاستیهای متعددی وجود دارد. از جمله ضعف روششناختی، غلبۀ رویکرد توصیفی، تکراری بودن محتوای شمار زیادی از مقالات، فقر نگاه انتقادی، شمار زیاد مقالات آموزشمحور، رواج معیارهای کمّی و شکلگرایانه و... هستند. پرونده مقاله