یکی از مفاهیم مطرح در دستور نقش گرای نظاممند هالیدی، استعارة دستوری است که نوعی از استعاره معرفی شده است. هالیدی سه نوع استعارة دستوری - اندیشگانی، بینافردی و متنی- را معرفی و متمایز کرده است. هدف این مقاله، بررسی میزان و شیوة کاربرد انواع استعارة دستوری در متون ادبی چکیده کامل
یکی از مفاهیم مطرح در دستور نقش گرای نظاممند هالیدی، استعارة دستوری است که نوعی از استعاره معرفی شده است. هالیدی سه نوع استعارة دستوری - اندیشگانی، بینافردی و متنی- را معرفی و متمایز کرده است. هدف این مقاله، بررسی میزان و شیوة کاربرد انواع استعارة دستوری در متون ادبی و علمی است. بدین منظور نویسندگان یک اثر علمی با عنوان «درآمدی بر جامعهشناسی زبان» نوشتة یحیی مدرسی و یک اثر ادبی با عنوان «تنگسیر» نوشتة صادق چوبک را برای نمونه انتخاب و تجزیه و تحلیل کرده اند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که میزان استفاده از انواع استعارة دستوری در متون علمی و ادبی یکسان نیست. به نظر میرسد که نویسندة متون علمی برای غنی سازی محتوای عبارات، فشرده کردن اطلاعات، تخصصی ساختن متن برای مخاطب مخصوص خود، گویاتر ساختن مطالب و دلایل دیگر از استعارة دستوری استفاده کرده است. در مقابل نویسندة متن ادبی، استعارة دستوری را بسیار کم به کار برده است. دلایل یادشده دربارۀ متون ادبی صادق نیست و کاربرد اندک آن را موجه می سازد. بنابراین مقاله با ارائۀ شواهد کافی از دو متن تلاش دارد تا استعارة دستوری را به عنوان یک شاخص برای تمایز متون علمی و متون ادبی معرفی کند.
پرونده مقاله
شناسایی اسوههای دینی با تکیه بر تأویل و رمزگشایی، دریچهای به سوی دریافت حقیقت و شناخت مراتب وجودی آنان است. شیوهای که در متون عرفانی برای نزدیک شدن به قصد گوینده و کشف لایههای پنهان متن سابقه دارد. این پژوهش با تکیه بر اقوال عارفان قرن چهارم تا پایان قرن هفتم، مرات چکیده کامل
شناسایی اسوههای دینی با تکیه بر تأویل و رمزگشایی، دریچهای به سوی دریافت حقیقت و شناخت مراتب وجودی آنان است. شیوهای که در متون عرفانی برای نزدیک شدن به قصد گوینده و کشف لایههای پنهان متن سابقه دارد. این پژوهش با تکیه بر اقوال عارفان قرن چهارم تا پایان قرن هفتم، مراتب وجودی آسیه، همسر فرعون را بررسی کرده است. با توجه به شواهد و مدارک موجود، آسیه، بانویی به کمال رسیده است که خداوند وی را الگویی برای تمام مردان و زنان باایمان قرار داده است. عارفانی چون میبدی، عینالقضات، ابن عربی و مولانا، بر اساس تأویل آیات قرآن و روایات، مراتب والایی را چون اوتاد، ابدال، بندۀ مقرب الهی، ولی و برگزیدۀ حق برای او در نظر گرفتهاند و او را از جملۀ خلیفگان دانستهاند. وی در تقابل با فرعون، زمینهساز رسالت موسی (ع) است. دعای آسیه(س) هنگام شهادت، محل تأویلهای عرفانی قرار گرفته شده و نشاندهندۀ مقام «فنا» و عندیت است .
پرونده مقاله
برخی از غزل های مولوی، ویژگی هایی دارد که ذهن خواننده را به سوی مبانی فکری آثار جریان سیال ذهن معطوف می کند. مقالة حاضر به بررسی مقولة زمان با استفاده از بنیان های نظـری این تکنیـک دربارۀ زمـان در غزل های مولوی می پردازد. پیش فرض پژوهش، پرش های زمانی و رفت و برگشت های م چکیده کامل
برخی از غزل های مولوی، ویژگی هایی دارد که ذهن خواننده را به سوی مبانی فکری آثار جریان سیال ذهن معطوف می کند. مقالة حاضر به بررسی مقولة زمان با استفاده از بنیان های نظـری این تکنیـک دربارۀ زمـان در غزل های مولوی می پردازد. پیش فرض پژوهش، پرش های زمانی و رفت و برگشت های مکرر به گذشته و حال در طول غزل و نیز اهمیت زمان حال در لحظة آفرینش شعر مولوی است.
در یک دسته بندی کلی می توان زمان در غزل وی را به دو نوع خطی و پیوسته و غیرخطی و ناپیوسته تقسیم کرد. نوع دوم زمان، غزل ها را به لحاظ زمانی به آثار جریان سیال ذهنی نزدیک می کند. مبنای محاسبة پرش های زمانی در این مقاله لحظة شروع غزل است. بدین گونه گاه مولوی بر بنیان قانون تداعی آزاد که بر قلمرو ذهن وی تسلط دارد، از زمان حال به گذشته، گاه از گذشته به حال و در مواردی ضمن مرور خاطرات گذشته به آینده سفر می کند و در نمونه هایی نیز میزان پرش ها و رفت و آمد به گذشته و حال سرعت می گیرد و تداوم می-یابد. این مسئله می تواند بر زبان، شیوه های روایی، چگونگی تصویرآفرینی و موارد دیگر در غزل وی تأثیر گذارد.
پرونده مقاله
«والتر بنیامین»، فیلسوفی که نامش با «مکتب فرانکفورت» پیوند خورده است، یکی از اندیشمندانی است که برای زبان، ساحتی فراتر از ساحت کارکردی و ارتباطي آن قائل است و در تقابل با تلقّی تقلیلگرایی ـ که زبان را به ابزار ارتباط بیناذهنی کاهش میدهد - به نظریّه پردازی پرداخته است. چکیده کامل
«والتر بنیامین»، فیلسوفی که نامش با «مکتب فرانکفورت» پیوند خورده است، یکی از اندیشمندانی است که برای زبان، ساحتی فراتر از ساحت کارکردی و ارتباطي آن قائل است و در تقابل با تلقّی تقلیلگرایی ـ که زبان را به ابزار ارتباط بیناذهنی کاهش میدهد - به نظریّه پردازی پرداخته است.
به نظر بنيامين، زبان از کنش ارتباطی انسانی فراتر میرود و موقعیتی هستیشناسانه مییابد و اگر زبان را به منش ارتباطی و ابزاری آن تقلیل دهیم، تنها متنهای نوشته شده را خواهیم خواند و هرگز قادر به درک «نوشتههای بین سطرها» نخواهیم شد. او در تقابل با منش ارتباطی زبان، اصطلاح «منش بیانگری» زبان را به کار گرفت و بر این باور بود که نويسنده با ورود به ساحت بیانگری زبان، یک اثر ادبی خلق ميكند. تاریخ بیهقی به عنوان یک اثر هنری ناب، توانش بالایی برای نزدیک شدن به زباني که از منش ارتباطی زبان گذشته و برای بیان معانی پنهان در پس کلمات، به منش بیانگری زبان رو آورده، دارد. در این مقاله به طرح و بررسی این موضوع پرداخته و به اين نتيجه رسيدهايم كه بيهقي با توجه به منش بيانگري زبان، اثري ادبي خلق كرده و با استفاده از ابزارهاي برجسته سازي در حوزة واژگاني و معنايي زبان و به كارگيري جوهر شعر و نظم در زبان اثرش، توانسته به ميزاني از توانش ادبي برسد كه بتوان از آن تلقي شعري داشت .
پرونده مقاله
تقابل های دوگانه، مهم ترین اساس نظریۀ ساختارگرایی است که نظریه پردازان این حوزه از آن در حوزه های مختلف زبان شناسی، روایت شناسی، فلسفه، مطالعات فرهنگی، انسانشناسی و روان شناسی بهره برده اند. «کلودلوی استروس» در انسان شناسی، از تقابل های دوگانه برای شناخت ساختار کلی ذهن چکیده کامل
تقابل های دوگانه، مهم ترین اساس نظریۀ ساختارگرایی است که نظریه پردازان این حوزه از آن در حوزه های مختلف زبان شناسی، روایت شناسی، فلسفه، مطالعات فرهنگی، انسانشناسی و روان شناسی بهره برده اند. «کلودلوی استروس» در انسان شناسی، از تقابل های دوگانه برای شناخت ساختار کلی ذهن انسان در پسِ اسطوره ها و اعمال مختلف فرهنگی سود جسته و معتقد است این تقابل ها، نخستین تلاش بشر برای ادراک محیط پیرامونش بوده است و هستی انسانی به طور کلی درگیر این دوشاخگی های اجتناب ناپذیر است. در پژوهش حاضر، اندیشه های استروس برای خوانش منظومۀ «خانۀ سریویلی» نیما یوشیج به کار گرفته شده است. در این منظومه، سریویلیِ شاعر، در تقابل با شیطانی است که با تمام زمینه های فکریِ وی در تعارض است. تقابل هایی مانند روستا/ شهر، طبیعت/ فرهنگ، تجدّد/ سنّت و به طور کلی خودآگاهی و ناخودآگاهی در این منظومه، به صورت جدال شاعر و شیطان به تصویر درآمده است. سریویلی در این منظومه، گرفتار کشمکش و تعارض هایی است که در گفت وگو با شیطان به بار نشسته و این جدال دائمی تا پایان شعر ادامه یافته است. ذهن سرکش نیما، با استفاده از تقابل های دوگانه به بیان مهم ترین تفاوت ها، تضادها و تعارض های اندیشه ا ی خود با صاحبان قدرت سیاسی پرداخته است. قدرتمندانی که اندیشههای آنان با نماد شیطان به عرصۀ خودآگاهی شاعر درآمده است.
پرونده مقاله
نوشتار حاضر به بررسي زمان و کارکرد آن در داستان کوتاه «مردهکشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاينده ميپردازد. اين عنصر اساسي در این داستان به صورت خاصي منعکس شده است. روال روايت، سيري خطي دارد که با نگاه به گذشته و خاطرات کودکي در زمان حال روایت می شود.
بسامد تعداد صفحات و چکیده کامل
نوشتار حاضر به بررسي زمان و کارکرد آن در داستان کوتاه «مردهکشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاينده ميپردازد. اين عنصر اساسي در این داستان به صورت خاصي منعکس شده است. روال روايت، سيري خطي دارد که با نگاه به گذشته و خاطرات کودکي در زمان حال روایت می شود.
بسامد تعداد صفحات و توصيف کنشگران، ارتباط مستقيمي با يکديگر دارد. هرگاه نويسنده قصد برجسته کردن رذيلتهاي اخلاقي جامعة عصر خويش را مد نظر داشته باشد، زمان به صورت خاصي اطناب می یابد و عرصة ظهور کنشگران بیش از پیش فراهم می گردد. اما تلخيص زمان، اين امکان را از نويسنده سلب ميکند. گويي توصیف کنشگران نيز توأم با زمان خلاصه ميشود.
نویسندگان در اين پژوهش کوشيدهاند تا زمانمندي روايت اين داستان را بر مبناي نظريه «ژرار ژنت» در بوته نقد و بررسي قرار دهند. ارتباط کنشگران اين داستان نيز در پايان بر مبناي نظريۀ «گراماس» طرح شده و در پایان ارتباط میان این دو عنصر تشریح شده است.
پرونده مقاله
یکی از حوزه هایی که سرايندگان و راويان از عهد باستان تا دورة اسلامی در روند تکوین تاریخی آن نقش داشته اند، شاهنامه سرایی و حماسه های شفاهی بوده است. سرایش سرودها و تشکیل روایات و داستان های حماسی از طریق ترکیب و گسترش نقلی این روایات، داستان های حماسی را ایجاد می کرده ا چکیده کامل
یکی از حوزه هایی که سرايندگان و راويان از عهد باستان تا دورة اسلامی در روند تکوین تاریخی آن نقش داشته اند، شاهنامه سرایی و حماسه های شفاهی بوده است. سرایش سرودها و تشکیل روایات و داستان های حماسی از طریق ترکیب و گسترش نقلی این روایات، داستان های حماسی را ایجاد می کرده است. طبقات کهن راویان چون گوسان ها و خنیاگران که جای خود را به راویان اعصار بعد چون بلبل ها و نقّالان می دهند و شکل گیری ادبیات مکتوب بر مبنای ادبیات شفاهی، مهم ترین ویژگی های این حوزه است. اين جستار، بر مبناي شواهد متني و تاريخي موجود، به جايگاه سنت روايت شفاهـي در ايران باستـان و تداوم سنت های ادبی مربوط بدان در شاهنامه سرایی و شکل گیری حماسه های شفاهی فارسی در ادبيات عصر اسلامي پرداخته، نقش تاریخی این راوی- سرایندگان را در روند نظم روایات پهلوانی بررسی کرده است
پرونده مقاله