رباعي قالب شعرياي است كه نخست در ميان شاعران ايراني رواج يافته، سپس به شعر عرب راه پيدا كرده است؛ امّا با وجود آنكه عدّهاي چون شمس قيس رازي رباعي را ساختة رودكي ميدانند، به دليل عدم وجود اسناد كافي، دربارة اينكه مبدع آن چه كسي است، اتّفاق نظري وجود ندارد؛ تا جايي كه چکیده کامل
رباعي قالب شعرياي است كه نخست در ميان شاعران ايراني رواج يافته، سپس به شعر عرب راه پيدا كرده است؛ امّا با وجود آنكه عدّهاي چون شمس قيس رازي رباعي را ساختة رودكي ميدانند، به دليل عدم وجود اسناد كافي، دربارة اينكه مبدع آن چه كسي است، اتّفاق نظري وجود ندارد؛ تا جايي كه گروهي معتقدند كه رباعي ريشه در خسروانيهاي پيش از اسلام داشته است و برخي نيز نخستين رباعيها را به صوفيه منسوب كردهاند.
در اين مقاله نويسندگان با اعتقاد به اينكه چنين پژوهشهايي نتيجة متقني نخواهد داشت، اين موضوع را از منظري ديگر نگريسته، تلاش كردهاند تا با استفاده از نظرية ساختارگرايي تكويني لوسين گلدمن ـ كه ميان شكل اثر و جهاننگري حاكم بر عصري كه اثر در آن شكل گرفته است، ارتباط برقرار ميكند ـ نشان دهند كه چگونه قالب رباعي ـ البتّه در معناي مصطلح و امروزي آن ـ كه از ساختاري منطقي برخوردار است، انعكاس جهاننگري عقلاني شاعران خردگراي سبك خراساني است، نه شکل تکامل يافتة شعر ايران پيش از اسلام.
پرونده مقاله
رباعی از جمله قالبهای مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده و هست و در این میان، ابنیمین فریومدی شاعر مشهور و قطعهسرای چیره دست قرن هشتم نیز به این قالب، دل بستگیهای خاصی داشته است. رباعیهای ابنیمین از تنوّع مضمونی خاصی برخوردار است و بههمین سبب رباعیهای او را باید چکیده کامل
رباعی از جمله قالبهای مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده و هست و در این میان، ابنیمین فریومدی شاعر مشهور و قطعهسرای چیره دست قرن هشتم نیز به این قالب، دل بستگیهای خاصی داشته است. رباعیهای ابنیمین از تنوّع مضمونی خاصی برخوردار است و بههمین سبب رباعیهای او را باید از جملۀ رنگینترین رباعیهاي فارسی به شمار آورد. این تنوع تا آنجاست که رباعیهای ابنیمین را میتوان در یک طبقهبندی موضوعی، به هشت گونه تقسیم کرد که هر کدام از آنها نشاندهندۀ جبنههایی از خلاقیتهای شعری و جهانبینی این شاعر است. از آنجا که قالب رباعی از قرن هفتم اندکاندک میرفت تا رونق و رواج خود از دست بدهد، تنوع مضمونی و لطافتهای تعبیری ابنیمین موجب توجه دوبارهای به این قالب شد. رباعیهای ابنیمین، مجال آن را فراهم کرده تا بسیاری از مضامینی را که شاعر در قطعات خود با تفصیل آورده است، باردیگر به صورت موجزتری در رباعیهای او نیز بخوانیم.
پرونده مقاله
در اينکه ابوالفضل بيهقي اهل سنت بوده ترديدي نيست؛ اما اينکه بر منوال کدامين فرقه ميگشته جاي درنگ است. از سويي در تاريخ او اعتقاد استواري بر تقديرگرايي که ذهن را به جانب جبر ميبرد، وجود دارد؛ در حالي که بيهقي ضمن تقديرمداري، با توجه به مسئوليتي که براي کارهاي شخصيتها چکیده کامل
در اينکه ابوالفضل بيهقي اهل سنت بوده ترديدي نيست؛ اما اينکه بر منوال کدامين فرقه ميگشته جاي درنگ است. از سويي در تاريخ او اعتقاد استواري بر تقديرگرايي که ذهن را به جانب جبر ميبرد، وجود دارد؛ در حالي که بيهقي ضمن تقديرمداري، با توجه به مسئوليتي که براي کارهاي شخصيتهاي تاريخش قائل است، ظاهراً اختيار آدميرا منکر نيست. از ديگر سوي، تمجيد و توصيفهايي گسترده از خرد و خردورزي به چشم ميآيد و اين در حالي است که خردگرايان معتزلي را هم رتبة زنديقان و دهريان، دشمنان دين ميشمارد. اين چه شيوه و مذهبي تواند بود؟
اشعري نميتواند باشد؛ زيرا اشاعره با خردورزي چندان ميانهاي نداشتند و حتي تمييز نيک و بد را از حيطة عقل برکنار ميدانستند و حسن و قبح شرعي را گردن مينهادند؛ ضمن آن که از جنبة سياسي نيز تا زمان به قدرت رسيدن سلجوقيان (حدود نيمة قرن پنجم هجري) مکتب اشعري از موقعيت خوبي برخودار نبود. اما در همان زمان که اشعري در بصره و بغداد به اصلاح عقايد ديني پرداخت در ناحية سمرقند، ابومنصور ماتريدي (متوفاي 333هجري) با آرماني مشابه اشعري ظهور کرد که به سبب اهميت دادن به خرد – نه تا حد معتزله- شاگردان اشعري را به خود جلب كرد و آنان از عقايد ماتريدي به عنوان احيا کنندة تسنن کامل دفاع ميکردند. بنابراين، ابوالفضل بيهقي را «ماتريدي» توان دانست؛ بهويژه که در تاريخ خود از ابوحنيفه به نيکي ياد ميکند و اين، گمان حنفي بودن او را تأييد ميکند. در زمان قديم، بيشتر حنفيان ماتريدي بودند؛ در اين نوشتار، با در نظر گرفتن برخي نوشتههاي بيهقي در تطبيق و مقايسه با انديشههاي اشاعره و ماتريديه، احتمال ماتريدي بودن ابوالفضل بيهقي مطرح شده است.
پرونده مقاله
«وقت» در نزد عرفاي مسلمان، معنا، مفهوم، تعابیر و ویژگیهاي خاصی دارد. ویژگیهايی که متناظر بر«فناي ناسوتي و ظهور لاهوتي» عارف است. در این وقت یا «لحظه حال» است كه واقعه های روحانی و شهود حقايق باطني بهوقوع مي پيوندد. حالی که مابین گذشته وآینده و در عین حال جامع هر دو چکیده کامل
«وقت» در نزد عرفاي مسلمان، معنا، مفهوم، تعابیر و ویژگیهاي خاصی دارد. ویژگیهايی که متناظر بر«فناي ناسوتي و ظهور لاهوتي» عارف است. در این وقت یا «لحظه حال» است كه واقعه های روحانی و شهود حقايق باطني بهوقوع مي پيوندد. حالی که مابین گذشته وآینده و در عین حال جامع هر دو است. بر اين اساس «وقت» صوفي در «آن» و آناتي مي گذرد كه بُعد و امتداد زماني ندارد و لذا، در مكاني رخ مي دهد كه به آن اشاره نمي توان كرد؟ بدينسان، «وقتِ صوفي» به منزلة حضور و «بودن» در مكان و زماني ديگر است كه از قواعد زمان و مكان محسوس مبرّاست و ويژگي ها و مختصات وجودی خاص خود را دارد.
هدف اصلی این مقاله در وهله نخست، جستجو و بررسی چیستیِ وجوه مفهومی، کیفی، ماهیت و هستی شناختی«وقت صوفی» و بهطور اخص چگونگی این وقت، ویژگیها و شاخصههاي زمانی– مکانی مطرح درآن است. ویژگیهايی که در نهایت زمان و مکان دیگری(لحظه حال- عالم ملکوت) را در عرصه اندیشه و خیال ميگستراند. بهطوری که جمع اضداد، «همزمانیِ» گذشته، حال وآینده و... از وجوه و شاخصههاي آن است که درکلیه ابعاد وجودی عارف تسری دارد.
در این راستا با توجه به نوع مسئله، بررسی پیشینه تحقیق وخلاء در اطلاعات موجود، با استناد بر آراء، اندیشهها و توصیفهاي صوفیه و با هدف گشایشی به سوی معناهای نهفته در عرفان و فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی، دربخش اول از روش توصیفی– تبیینی و سپس در بخش دوم از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است.
پرونده مقاله
مردم ايران زمين، مردمي با فرهنگ و سنن ريشهدار و کهن هستند. آثار فرهنگ عوام ايرانيان، آثاري است غني و پربار که بازگو کننده بسياري از اعتقادات و باورهاي آنهاست. تاکنون از ديدگاههاي مختلفي به فرهنگ عوام نگريستهاند و آثار ادبي آن را از جنبههاي گوناگون مانند محتوا، ساختا چکیده کامل
مردم ايران زمين، مردمي با فرهنگ و سنن ريشهدار و کهن هستند. آثار فرهنگ عوام ايرانيان، آثاري است غني و پربار که بازگو کننده بسياري از اعتقادات و باورهاي آنهاست. تاکنون از ديدگاههاي مختلفي به فرهنگ عوام نگريستهاند و آثار ادبي آن را از جنبههاي گوناگون مانند محتوا، ساختار، سبک، زبان و ... مورد بررسي قرار دادهاند. در نوشتار حاضر با تأکيد بر دو قصه از مجموعه جامع الحکايات، قصههاي شايع در ميان اهالي فرهنگ و گاه عموم مردم را با توجه به اصل "وحدت محتوا و صورت" بررسي کردهايم. اصليترين هدف ما در اين مقاله- که روش کار را از تحقيقاتي از اين دست متمايز ميکند- بررسي چگونگي ارتباط محتوا و صورت است؛ اينکه در طول داستان، محتوا و صورت چگونه يکديگر را تکميل ميکنند و چه فرايندي رخ ميدهد تا داستاني شکل بگيرد و چه عناصري در شکلگيري حکايت قديمي ايراني موثر است.
پرونده مقاله
اين نوشتار، جستاري با رويکردي گفتمانشناسانه در زمينة زبانشناسي ادبيات است که به بررسي چگونگي توزيع ساختهاي گفتمانمدار در سطح عبارات، جملات و متن گلستان سعدي ميپردازد؛ تا ميزان صراحت و پوشيدگي مؤلفههاي زباني بهکار رفته در بيان مفاهيم گلستان را مورد مطالعه ق چکیده کامل
اين نوشتار، جستاري با رويکردي گفتمانشناسانه در زمينة زبانشناسي ادبيات است که به بررسي چگونگي توزيع ساختهاي گفتمانمدار در سطح عبارات، جملات و متن گلستان سعدي ميپردازد؛ تا ميزان صراحت و پوشيدگي مؤلفههاي زباني بهکار رفته در بيان مفاهيم گلستان را مورد مطالعه قراردهد. اين نوشتار ميکوشد تا از اين گذار، جنبهاي از راز ماندگاري سخن سعدي در گذر زمان را تحليل كند.
مقالة حاضر، بر مبنای اين باور که توجه به ساخت گفتماني در بررسي انواع متون ميتواند در شناخت، درک و تفسير هرچه بهتر آن مؤثر افتد و با اتکا به اين امر که گفتمان قطعهاي زباني و بامعناست که از چهار ويژگي نظاممندي، جهتمداري، هدفمندي و کلان زباني برخوردار است؛ دست به بهرهگيري از جنبة زبانشناختی الگوي ون ليوون (1996)، که الگويي مطرح در زمينة تحليل گفتمان انتقادي است، زده است و در صدد پاسخ به اين سؤال است كه چگونه يک اثر با بهرهگيري از مؤلفههاي زباني، محتوا و درونة خود را در ساخت فرهنگي نسلهاي مختلف جاودان ميسازد؟
ازاينرو، مقاله پس از مروري مختصر بر ارتباط زبانشناسي و ادبيات، به بيان مسئله و شيوة بهکار رفته در انجام تحقيق ميپردازد. سپس گفتمان، تحليل گفتمان، گفتمانشناسي انتقادي و الگوي ون ليوون، بهعنوان مفاهيم پايه معرفي و تشريح ميگردند و بهدنباله، مؤلفههاي مطرح در الگوي ون ليوون، تحت دو دسته مؤلفههاي پوشيده و صريح، ارائه و با آوردن مثالهاي متعدد تبيين ميشوند.
در ادامه، ضمن تقسيم ساختهاي متني گلستان به دو دسته ساختهاي گفتمانمدار روايي و پيامگزار، متني از باب نخست مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد و نشانداده ميشود که مؤلفههاي گفتمانمدار مبتني بر پوشيدگي از قبيل حذف، منفعلسازي، تشخصزدايي، نوع ارجاعي و طبقهبندي، در مقايسه با مؤلفههاي مبتني بر صراحت، از بسامد بالايي در گلستان برخوردارند.
در آخر، پس از محاسبة ميزان رازآلودگي و تبيين آن، چنين استنباط ميشود که يکی از ابعاد راز ماندگاري سخن سعدي بهرهگيري وي از مؤلفههاي گفتمانمدار مبتني بر پوشيدگي (از ديدگاه گفتمانشناسي نه عرفان و ادبيات) است که براي وي اين امکان را فراهمآوردهاست تا بهخلاف بسياري از متون، با بافتزدايي زماني، مکاني، تاريخي، سياسي و پوشيدهکردن کارگزاران، کنشگران و کنشپذيران حکايات، پيام خود را از زبان اينان برجستهکرده و اثر خود را در ورای زمان، براي تمامي عصرها و نسلها جاودان سازد.
پرونده مقاله
مقوله فعل مركب از جالبترين، ظريفترين و در عين حال پيچيدهترين بخشهاي پژوهشهاي نحوي است كه توجه بسياري از زبانشناسان و مدرسان آموزش زبان دوم /خارجی را به خود معطوف كرده است. اين پژوهش سعی دارد با استفاده ازتحليل ساختار فعل مرکب فارسي گفتاري معيار در چارچوب نظریة حاک چکیده کامل
مقوله فعل مركب از جالبترين، ظريفترين و در عين حال پيچيدهترين بخشهاي پژوهشهاي نحوي است كه توجه بسياري از زبانشناسان و مدرسان آموزش زبان دوم /خارجی را به خود معطوف كرده است. اين پژوهش سعی دارد با استفاده ازتحليل ساختار فعل مرکب فارسي گفتاري معيار در چارچوب نظریة حاکمیت و مرجعگزینی و نیز با استفاده از شيوههاي نوين و علميآموزش زبان و واژه، راهکار علمي و کارآمدی جهت آموزش فعل مرکب فارسي به غيرفارسيزبانان به دست دهد. بر طبق این پژوهش، فعلهاي مركب فارسي گفتاري معيار را میتوان به لحاظ تعداد موضوعهاي آن به دو دسته يك موضوعي و چند موضوعي تقسيم كرد. براي آموزش فعل مرکب به غير فارسي زبانان، بهتر است در سطح مبتدي از فعلهاي مرکب يک موضوعي و در سطوح بالاتر از فعلهاي مرکب با موضوعهاي بيشتر استفاده کرد. بعلاوه استفاده از متنهاي گفتاري که بهصورت طبيعي و به منظور ايجاد ارتباط تهيه شدهاند مناسبتر به نظرمیرسد.
پرونده مقاله
مقاله حاضر به بررسي پیام کوتاه و زبانی ميپردازد. که حاصل مخففسازی جوانانی است که از تلفن همراه استفاده میکنند، ميپردازد. اختصارسازی انواعی دارد، اما آنچه در این مقاله بدان اشاره میشود اختصار و کوتاهشدگی مختص پيامك است كه جوانان برای غلبه بر سختی تایپ و اتلاف وقت م چکیده کامل
مقاله حاضر به بررسي پیام کوتاه و زبانی ميپردازد. که حاصل مخففسازی جوانانی است که از تلفن همراه استفاده میکنند، ميپردازد. اختصارسازی انواعی دارد، اما آنچه در این مقاله بدان اشاره میشود اختصار و کوتاهشدگی مختص پيامك است كه جوانان برای غلبه بر سختی تایپ و اتلاف وقت مبدع آن شدهاند. خالق ادبیاتی که قواعد زبانی را در هم شکسته و وارد حوزه جدیدی از کلام شده است و به شدت قوانین حاکم بر تلفظ و دستور زبان معیار را نادیده میگیرد. زبانی که محدودیتهای مرزهای جغرافیایی را نمیبیند و نشانی از جهانیشدن به همراه آورده است. اين پژوهش نشان ميدهد كه حذف حروف در پيامك منظم و قابل پيشبيني است و قواعد آن تحت كنترل دو اصل واجشناختي «شكل و زمينه» (درسلر1996) و «قوي-قويتر» (دونگان 1985/1978) ميباشد. نتايج نشان ميدهند كه اصول واجشناختي، فرايند كاهش طول كلمات پيامك را البته بدون در نظر گرفتن سطح هموندي يا نواختي، در كنترل دارد.
پرونده مقاله
در دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری ا چکیده کامل
در دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظهکاران مخالف تجدد و مشروطهخواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تأمل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسيده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار میدهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه میداند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنتهای دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تأکید میکند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنتهای دینی میپذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنتها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تأکید میکند.
پرونده مقاله