دربارة الهامهای شاعرانه، دست کم دو دیدگاه کلی وجود دارد: نخست، الهام پدیدهای است فرا طبیعی و بیرون از وجود شاعر؛ دوم الهام نیرویی ذهنی و برخاسته از ضمیر ناخودآگاه شاعر است.
نظریهپردازان و شاعران در بارة هریک از این دو نظریه و تأیید یا رد آن بسیار سخن گفتهاند. تفاو چکیده کامل
دربارة الهامهای شاعرانه، دست کم دو دیدگاه کلی وجود دارد: نخست، الهام پدیدهای است فرا طبیعی و بیرون از وجود شاعر؛ دوم الهام نیرویی ذهنی و برخاسته از ضمیر ناخودآگاه شاعر است.
نظریهپردازان و شاعران در بارة هریک از این دو نظریه و تأیید یا رد آن بسیار سخن گفتهاند. تفاوت ساختار ذهنی افراد انسانی، طبعاً دریافتهای ذهنی و نیز واکنشهای ذهنی متفاوت را در برابر یک تجربة واحد، در پي دارد. يعني، هر شاعر، گاه در حال و هوا يا لحظاتي خاص، احساس میکند پیامهایی را به گونهای کم و بیش مبهم، از جايي (بيرون يا درون خويش)، دریافت میكند، بیآنکه بداند خاستگاه این پیامها کجاست. این پیامهای تازه و نامشخص، گاه، با انباشتههای ذهنی پيشين شاعر در میآمیزد و این آمیزش به گونهای است که اغلب جدا سازی بخشهایی از آن، با عنوان «الهامهای غیبی» یا «انباشتههای ذهنی»، ناممکن مینماید.
بررسی یا تحلیل این روند پیچیده ذهنی که همواره محل نزاع بسیاری از شاعران و نظریهپردازان هنري بوده، موضوع بحث این گفتار است.
پرونده مقاله
تحقيق حاضر در حوزه نقد نقد به مقالهها، سخنرانيها و مصاحبههايي ميپردازد كه دربارة زندگي، آثار و افكار سهراب سپهري شاعر و نقاش ايراني بر جاي مانده است. در اين پژوهش سعي شده تا شيوههاي انتقادي و رويكردهاي نقد ادبي، تبيين ارزش، سلامت نقدها، ميزان توفيق يا عدم توفيق م چکیده کامل
تحقيق حاضر در حوزه نقد نقد به مقالهها، سخنرانيها و مصاحبههايي ميپردازد كه دربارة زندگي، آثار و افكار سهراب سپهري شاعر و نقاش ايراني بر جاي مانده است. در اين پژوهش سعي شده تا شيوههاي انتقادي و رويكردهاي نقد ادبي، تبيين ارزش، سلامت نقدها، ميزان توفيق يا عدم توفيق منتقدان دربارة سپهري، مضامين اصلي نوشتهها و رويكرد به آثار سپهري و… از آغاز تا سال 1376 در نشريههاي ادبي فارسي، تحليل و بررسي شود.
در عرصه شعر معاصر، پس از نيما يوشيج بيش از هر شاعر ديگري ـ به افراط و تفريط ـ دربارة سهراب سپهري سخن گفته شده است. اين ستايشها و نكوهشها از زمان حيات اين شاعر نقاش تا به امروز ادامه دارد. ارتباط شعر و نقاشي سپهري، توجه شاعر به عرفان و فلسفه شرق، طبيعتگرايي، سادگي و صميميت در شعر، عدم كاركرد سياسي ـ اجتماعي، مفاهيم انتزاعي، زبان و سبك بيان از موضوعاتي است كه مضامين غالب نقدها را تشكيل ميدهد. در اين ميان منتقداني كه بر اساس اظهار نظرهاي علمي ـ پژوهشي به شعر و هنر اين شاعر معاصر نقاش پرداختهاند، انگشت شمارند. علاوه بر اين بسياري ازديدگاهها، گرته برداري و تقليد از آثار ديگران است. نگارندگان اين مقاله بر اين باورند كه بايد نقدهاي منتقدان را نيز به محك نقد زد و عيار آنها را مشخص كرد.
پرونده مقاله
پيوند شعر اخوان با زبان و ادب كهنسال فارسي و استفاده از واژهها و تركيبات و عبارات آن زبان كه به صورت متنوع و پراكنده در اشعار او مشهود است، يكي از تمهيدات شاعرانة او است كه به زبانش شكل و نمايي حماسي و باصلابت بخشيده است. اين تمهيد كه يكي از شيوههاي آشناييزدايي با ع چکیده کامل
پيوند شعر اخوان با زبان و ادب كهنسال فارسي و استفاده از واژهها و تركيبات و عبارات آن زبان كه به صورت متنوع و پراكنده در اشعار او مشهود است، يكي از تمهيدات شاعرانة او است كه به زبانش شكل و نمايي حماسي و باصلابت بخشيده است. اين تمهيد كه يكي از شيوههاي آشناييزدايي با عناصر گذشتة (آركائيك) زبان و معروف به باستانگرايي يا كهنگرايي است، از ويژگيهاي مهم شعر اخوان است. در مقالة حاضر در محدودة واژگان به بررسي و توصيف عناصري از اشعار اخوان ميپردازيم كه رنگ و بوي كهن دارد و موجب برجستگي زبان شعر او شده است. نتيجة تحقيق نشان ميدهد كه كهنگرايي واژگاني اخوان به دو بخش عمده قابل تقسيم است: بخش اول مربوط به واژگاني است كه امروزه كاربرد ندارد يا به ندرت به كار ميرود و شامل واژگان عام، اصطلاحات اساطيري و اصطلاحات مربوط به علوم و فنون مختلف از قبيل اصطلاحات علم طب، موسيقي و غيره است. بخش دوم واژگاني است كه به شيوة كهن تغييرات آوايي همچون تخفيف، تشديد، ابدال و قلب در آنها ايجاد شده است.
پرونده مقاله
يكي از انواع ادبي در حوزه متون ديني، به ويژه كتب مقدس، ادبيات آپوكاليپتيك است. آپوكاليپس به نوعي مكاشفه پيشگويانه اطلاق ميشود كه مكاشف با توجه به فرهنگ غالب جامعه و باورهاي خويش، حوادث آينده و گذشته را با ابزارهاي مختلف، رؤيت و در قالب هنر و ادب و با زبان رمزي و سم چکیده کامل
يكي از انواع ادبي در حوزه متون ديني، به ويژه كتب مقدس، ادبيات آپوكاليپتيك است. آپوكاليپس به نوعي مكاشفه پيشگويانه اطلاق ميشود كه مكاشف با توجه به فرهنگ غالب جامعه و باورهاي خويش، حوادث آينده و گذشته را با ابزارهاي مختلف، رؤيت و در قالب هنر و ادب و با زبان رمزي و سمبليك بيان ميكند. نمونه بارز اين نوع در كتاب مقدس، «مكاشفه يوحنا» و در ادبيات جهاني مكاشفههاي نوسترآداموس و در ادبيات فارسي برخي از اشعار شاه نعمتالله ولي است. اين مسئله در هر دوره از تاريخ هنر و ادب، به ويژه در ادبيات معاصر فارسي نيز جريان داشته است. در اين مقاله ضمن نقد و تحليل اين نوع ادبي در گذشته و عوامل پيدايش آن، هشت كتاب سپهري، از اين ديدگاه بررسي و بارزترين تجليات مكاشفههاي پيشگويانه در چند زمينه نظير رؤيا، تفأل و تطير و... بررسي و تحليل ميشود. نكته مهم اين است كه سهراب در هشت كتاب علاوه بر معني نخستين مكاشفه به معني ثانويه آن يعني آپوكاليپس نيز نظر دارد و بيش از آنكه به خود پيشگويي و حوادث مربوط به آخرالزمان بپردازد، بيشتر به ابزارهاي تجلي آن عنايت دارد.
پرونده مقاله
سبك، نمودار گزينش و تركيب شاعر و نويسنده از امكانات متعدد زباني است. همچنين بيانگر تقليد يا نوآوري در دستگاههاي مختلف زبان مانند دستگاه آوايي، دستگاه واژگاني و نحوي است. از جمله مهمترين دستگاههاي زبان، دستگاه بلاغي است كه شامل همه تزئينات بياني و بديعي و به تعبيري هم چکیده کامل
سبك، نمودار گزينش و تركيب شاعر و نويسنده از امكانات متعدد زباني است. همچنين بيانگر تقليد يا نوآوري در دستگاههاي مختلف زبان مانند دستگاه آوايي، دستگاه واژگاني و نحوي است. از جمله مهمترين دستگاههاي زبان، دستگاه بلاغي است كه شامل همه تزئينات بياني و بديعي و به تعبيري همة عناصر جمالي متن ميشود. دستگاه بلاغي برجستهترين و مهمترين دستگاه زبان ادبي است كه ميتوان روند آفرينش ادبي را در آن ملاحظه نمود. زيرا به نظر ميرسد نخستين دگرگونيهاي سبكي در اين دستگاه روي ميدهد. اساسيترين ركن اين دستگاه تشبيه است كه ساير اجزاي دستگاه مانند استعاره، تشخيص و حتي كنايه از آن ناشي ميشود. با بررسي ساختار تشبيه به صورت دقيق ميتوان تحولات سبكي دستگاه بلاغي را نشان داد.
در اين مقاله، با استفاده از آماري كه از تحليل كامل تشبيهات اشعار نيما، اخوان و سهراب سپهري در دست است، سعي ميشود تحولات سبكي ناشي از تشبيه در شعر نو به اجمال بررسي شود.
پرونده مقاله
دربارة زبان فارسي دستورهاي متفاوتي نوشته شده است و نظريههاي مختلفي در خصوص اجزا و خصوصيات «جمله» و «واژه» مطرح شده است. گوناگوني مطالب، غالباً اين مسئله را به ذهن دانشجويان و فراگيران دستور زبان القا كرده است كه دستور زبان قاعده و قانون مشخصي ندارد و اختلاف نظر در آ چکیده کامل
دربارة زبان فارسي دستورهاي متفاوتي نوشته شده است و نظريههاي مختلفي در خصوص اجزا و خصوصيات «جمله» و «واژه» مطرح شده است. گوناگوني مطالب، غالباً اين مسئله را به ذهن دانشجويان و فراگيران دستور زبان القا كرده است كه دستور زبان قاعده و قانون مشخصي ندارد و اختلاف نظر در آن امري بديهي و ناچار است و همه در جست و جوي منبعي هستند كه مطالب آن شيوه علمي دقيقتري داشته باشد. اين مقاله به همين منظور نوشته شده است تا خوانندگان محترم هم با دستور زبان آشنا شوند و هم آگاهي اجمالي از تمام دستورهاي نوشته شده، داشته باشند. در اين مقاله به تعريف دستور زبان بر مبناي علمي اشاره شده و ويژگيهاي دستورهايي كه تا به حال تأليف شدهاند و نيز معايب و محاسن آنها بيان گرديده است. در واقع با نقد دستور زبان فارسي 2 به صورت كاربردي معايب و محاسن نظريات سنتگرايان و زبانشناسان مطرح شده است. در نقد تمام مطالب كتاب شيوههاي علمي زبانشناسي در مد نظر است.
پرونده مقاله
استفاده از ساختهاي همپايه در كليله و دمنه يكي از تمهيدات زباني نصرالله منشي در پديد آوردن نثر فني است. منظور از ساختهاي همپايه، تشكيل گروههاي واژگاني يا جمله از طريق ساختار همپايگي با ادات همپايهساز است. ساختهاي همپايه در كليله و دمنه با توجه به تعداد سازهها، از س چکیده کامل
استفاده از ساختهاي همپايه در كليله و دمنه يكي از تمهيدات زباني نصرالله منشي در پديد آوردن نثر فني است. منظور از ساختهاي همپايه، تشكيل گروههاي واژگاني يا جمله از طريق ساختار همپايگي با ادات همپايهساز است. ساختهاي همپايه در كليله و دمنه با توجه به تعداد سازهها، از ساختهاي دوسازهاي تا ساختهاي همپاية زنجيرهاي را شامل ميشود. سازههاي سازندة ساختهاي همپايه نيز از يك واژه تا يك عبارت چند جملهاي را در بر ميگيرد كه از لحاظ معنايي داراي روابطي از قبيل ترادف، تضاد، تقابل، تجانس و غيره هستند. ساختهاي همپايه در كليله و دمنه از نظر توزيع نحوي در محور همنشيني زبان در جايگاه همة نقشهاي نحوي قرار ميگيرد. مهمترين بهرة نصرالله منشي از ساختهاي همپايه، نقش زيباشناختي آنها در ساختار كلام است كه سخن او را به مرز شعر نزديك كرده است. مقالة حاضر نتيجة پژوهشي است كه به منظور بررسي و تحليل ساختهاي همپايه در كليله و دمنه انجام شده است.
پرونده مقاله
واژگان زبان فارسي در كنار واژگان بسياري از زبانهاي ديگردر ادوار مختلف به روشهاي متنوع و يا دلايل گوناگون به حوزه زبان انگليسي وارد شدهاند و در فرهنگهاي واژگان يا لغت نامههاي مختلف به فراخور دامنه واژگان، به آنها نيز پرداخته شده است. فرهنگ ريشهشناختي آكسفورد كه به چکیده کامل
واژگان زبان فارسي در كنار واژگان بسياري از زبانهاي ديگردر ادوار مختلف به روشهاي متنوع و يا دلايل گوناگون به حوزه زبان انگليسي وارد شدهاند و در فرهنگهاي واژگان يا لغت نامههاي مختلف به فراخور دامنه واژگان، به آنها نيز پرداخته شده است. فرهنگ ريشهشناختي آكسفورد كه به عنوان يكي از معتبرترين فرهنگهاي اختصاصي ريشهشناسي زبان انگليسي شناخته ميشود، به برخي از واژگان دخيل از زبان فارسي نيز پرداخته است. در اين فرهنگ، تعدادي از واژگان فارسي كه به عربي رفته، صورتي معرب يافتهاند و سپس به زبان انگليسي وارد شدهاند، به اشتباه به عنوان واژه عربي ريشهيابي شدهاند. امروزه مراجعه كنندگان به اين فرهنگ معتبر واژگاني، تحت تأثير معرفي نادرست ريشه اين واژگان در اين فرهنگ معتبر چنين ميپندارندكه اين دسته از واژگان در اصل عربي بودهاند، در حالي كه مقاله حاضر نشان خواهد داد كه اين تلقي از ريشهشناسي اين گونه واژگان درست نيست. در انجام این تحقیق مجموعه سی و هشت هزار واژه فرهنگ مذکور بررسی شده و مجموعاً حدود نود واژه باریشه فارسی و حدود یکصد و شصت واژه با ریشه عربی معرفی شده است. با بررسی واژگانی که در این فرهنگ به عنوان واژگانی با ریشه عربی معرفی شدهاند در مییابیم که حدود بیست واژه از این مجموعه نه واژگانی با ریشه عربی که واژگانی معرب با ریشه فارسیاند. برای تایید این ادعا، ده فقره از این واژگان به شیوه تحلیلی ـ توصیفی بررسی شدهاند.
پرونده مقاله