بررسی صورتبندیهایِ گفتمان فرّۀ ایزدی در متون دورههای مختلف، با تمرکز بر اوستا و شاهنامۀ فردوسی، نشان میدهد که صورتبندیِ عناصر این گفتمان با دگرديسيهاي متعدّد همراه بوده است. در این آثار از میان انبوه معانی و گزارههای موجود، برخورداری پادشاهان ایرانی از موهبت فرّۀ ای چکیده کامل
بررسی صورتبندیهایِ گفتمان فرّۀ ایزدی در متون دورههای مختلف، با تمرکز بر اوستا و شاهنامۀ فردوسی، نشان میدهد که صورتبندیِ عناصر این گفتمان با دگرديسيهاي متعدّد همراه بوده است. در این آثار از میان انبوه معانی و گزارههای موجود، برخورداری پادشاهان ایرانی از موهبت فرّۀ ایزدی، واسطۀ فیض الهی بودن و حقّ الهی آنان برای حکومت بر مردم، به عنوان دالهای خاص در شبکهای از عناصر مرتبط و بههمپیوسته، مفصلبندی، برجستهسازی و دارای قطعيت معنا شد و معاني ديگر گفتمان فرّۀ ایزدی، به سبب منظم و هماهنگ شدن دیگر نشانهها حول این نقطة مركزي و تقليل و انسداد معنای آنها، به حاشیه رانده شد. اين بررسي نشان ميدهد که گفتمان فرّۀ ایزدی با استفاده از راهبردهای زبانی مانند تكرار گزارههای سازگار، غیریتسازی، قطعيت گزارههای گفتمان خودی، تقليلگرایی، تخلية معنايي نشانههاي گفتمان رقيب و حاشيهراني بسياري از نشانهها، برساخته شده و به عنوان حقیقتی بدیهی و طبیعیشده تثبیت شده است.
پرونده مقاله
در سراسر تاريخ ادبيات فارسي، کمتر شاعری را می توان یافت که به اندازة انوری دچار تناقض گویی بوده باشد. روشن ترین نمونة تناقض گویی های این شاعر در رویکرد دوگانه وی به تصوف دیده می شود. درونماية اشعار انوري در قصايد و مقطعات، با غزليات و رباعيات تفاوت زيادي دارد؛ همان شاع چکیده کامل
در سراسر تاريخ ادبيات فارسي، کمتر شاعری را می توان یافت که به اندازة انوری دچار تناقض گویی بوده باشد. روشن ترین نمونة تناقض گویی های این شاعر در رویکرد دوگانه وی به تصوف دیده می شود. درونماية اشعار انوري در قصايد و مقطعات، با غزليات و رباعيات تفاوت زيادي دارد؛ همان شاعري كه در قصايد و مقطعات به مدحگويي و هجوكردن پرداخته، در غزليات و برخي از رباعيات، چهرهاي عارفانه از خود نشان داده و دم از قلندرصفتي زده است. تناقضگوييهای فراوان انوری به ویژه در زمینة تصوف موجب شده است، خوانندة اشعار این شاعر نتواند دربارة شخصيت و نيز اشعار او داوري دقيقي داشته باشد. در مقالة پیش رو، با رویکردی تحلیلی- توصیفی، ديدگاههای متناقض انوري درباره تصوف و ریشه این دوگانگی ها بررسی شده است. به نظر می رسد، دورة شاعری انوری بیش از هر عامل دیگری در ایجاد این دوگانگی ها تأثیرگذار بوده است؛ معمولاً در آثاري كه به سبك بينابين يا سبك دورة گذار نوشته شده اند، گونهاي آشفتگي سبكي ديده ميشود. این دوگانگی ها نه تنها در اشعار انوری، بلکه در اشعار دیگر شاعران سده ششم نیز کمابیش وجود دارد؛ بر این اساس، نميتوان نفوذ مضامين صوفیانه را در اشعار انوري، لزوماً گواهی بر گرايش وي به تصوف دانست.
پرونده مقاله
«رضا امیرخانی»، نویسندهای با سبک منحصر به فرد است که داستانهایش را از آثار دیگر داستاننویسان معاصر متمایز میکند. از جمله این ویژگیهای خاص میتوان به رسمالخط عجیب، یا بازیهای زبانی و استفادۀ مناسب از معانی و شکلهای گوناگون کلمات اشاره کرد که به عنوان سبک چکیده کامل
«رضا امیرخانی»، نویسندهای با سبک منحصر به فرد است که داستانهایش را از آثار دیگر داستاننویسان معاصر متمایز میکند. از جمله این ویژگیهای خاص میتوان به رسمالخط عجیب، یا بازیهای زبانی و استفادۀ مناسب از معانی و شکلهای گوناگون کلمات اشاره کرد که به عنوان سبک خاص و منحصر به فرد نویسنده در این مقاله بررسی و تحلیل شده است. در این نوشتار، سه رمان رضا امیرخانی به نامهای «ارمیا»، «منِ او» و «بیوتن» از منظر نحوۀ کاربرد عناصر داستانی بررسی شده است. با توجه به نتایج این جستار میتوان استفادۀ بهجا و مناسب از عناصر داستانی، توصیفهای زنده و ماهرانهای از مکانها، شخصیتها و احساساتشان را - به طوری که خواننده به خوبی بتواند خود را در صحنههای داستانها تصور کند - از ویژگیهای سبکی این نویسنده برشمرد.
پرونده مقاله
دستهای از نویسندگان معاصر ایران در سالهای پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن در گفتمانی پسااستعماری، آثاری را با موضوع تبیین استعمار غرب و مقاومت در برابر آن پدید آوردند. این نویسندگان کوشیدند تا با استفاده از کارکرد تأثیرگذار اسطورهها در گفتمان پسااستعماری رمان، نسبت ب چکیده کامل
دستهای از نویسندگان معاصر ایران در سالهای پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن در گفتمانی پسااستعماری، آثاری را با موضوع تبیین استعمار غرب و مقاومت در برابر آن پدید آوردند. این نویسندگان کوشیدند تا با استفاده از کارکرد تأثیرگذار اسطورهها در گفتمان پسااستعماری رمان، نسبت به نفوذ سیاسی و فرهنگی استعمار و امپریالیسم واکنش نشان دهند. سیمین دانشور، جلال آلاحمد، رضا براهنی، شهرنوش پارسیپور، منیرو روانیپور و غلامحسین ساعدی و ... از جمله نویسندگان ادبیات پسااستعماری در ایران هستند. در این پژوهش، کارکرد اسطوره در سه رمان فارسی «سووشون» اثر سیمین دانشور، «رازهای سرزمین من» اثر رضا براهنی و «اهل غرق» اثر منیرو روانیپور، بررسی و تحلیل شده است و نویسندگان مقاله به تبیین این موضوع پرداختهاند که آنچه در ایجاد گفتمان پسااستعماری در این رمانها و بازآفرینی دورۀ تاریخی حضور غربیها در ایران نقش مهمی داشته است، به کارگیری اسطورههای سیاسی و فرهنگی است که رماننویسان بر پایۀ اساطیر قدیم ایرانیان تولید کرده اند. نویسندگان سه رمان مورد بررسی، با استفادۀ مناسب از اسطورهها، نفرت شدید خود را نسبت به اشغال ایران توسط غربیها به نمایش گذاشتهاند و چهرۀ متجاوزان غربی و واکنش ایرانیان نسبت به آنها را به خوبی نشان دادهاند.
پرونده مقاله
خوانش متن ادبي با رويكرد نقد اخلاقي ميتواند بر اساس تشخيص مفاهيم و مضامين اخلاقي متن يا درك رابطۀ گفتمان اخلاقي متن با ساختار زيباييشناسانه آن صورت پذيرد. در رويكردهاي جدید نقد بر این نکته تأکید میشود که متن هنري بر دلالتهاي ضمني استوار است و معناي آن، پنهان است. س چکیده کامل
خوانش متن ادبي با رويكرد نقد اخلاقي ميتواند بر اساس تشخيص مفاهيم و مضامين اخلاقي متن يا درك رابطۀ گفتمان اخلاقي متن با ساختار زيباييشناسانه آن صورت پذيرد. در رويكردهاي جدید نقد بر این نکته تأکید میشود که متن هنري بر دلالتهاي ضمني استوار است و معناي آن، پنهان است. سرشت اثر ادبی اقتضا میکند که شيوه بيان بيشتر از موضوع مورد توجه قرار گیرد. پرسش پژوهش اين است كه نويسنده يك داستان ادبي، چگونه درك اخلاقي خود و مخاطب را با شيوههاي روايتپردازي عمق ميبخشد. مورد مطالعه، دو داستان از آثار غلامحسين ساعدي است و از نقد و تحليل پژوهشهاي انجام يافته دربارۀ اين نويسنده چند نتيجه حاصل ميشود: 1- اصليترين حوزههاي معنايي كه ساعدي به آنها توجه داشته، مضامين سياسي، مسائل اجتماعي و روحي و رواني است. در اين حوزههاي معنايي، درون مايۀ اصلي آثار او پيوند مسائل اجتماعي با آسيبهاي فردي و ريشه داشتن فساد اخلاقي در اجتماع است كه رگههايي از اخلاق ماركسيستي را بازمينمايد. 2- ساعدي در تلفيق شيوههاي مدرن داستاننويسي با آرمانهاي سياسي و اجتماعي، گفتمان اخلاقي خود را در بيان زيباييشناسانه و شگردهاي روايي توليد كرده است. 3- واقعگرايي، ويژگي روساخت داستانهاي ساعدي است و تلفيق آن با نمادگرايي در ساختار دروني روايت، جنبۀ اخلاقي يا غير اخلاقي رويدادها را تقويت ميكند. 4- شخصيت در بيشتر داستانها بر طرح غالب است و تأثير اجتماع بيمار بر فساد اخلاقي فرد در ترسيم كنش و واكنش شخصيتها و تجسم ذهن و روان پيچيده آنها نشان داده ميشود. 5- فضاسازي و تجسم نمايشي بر شگردهاي بلاغي و زباني غالب است و تأثير منفي يك كنش غير اخلاقي از طريق فضاسازي به مخاطب القا ميشود.
پرونده مقاله
طي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير چکیده کامل
طي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير در فرم و محتوای زبان اثر ادبي، نشاندهندۀ دگرگوني در نگرش خالق اثر نسبت به جهان پيرامون خويش و انسان است. بنابراين آنچه مهم مينمايد، بررسي تأثیراتی است كه فلسفۀ ادبیات پسامدرن براي زبان رمان ایرانی ايجاد كرده است؛ زیرا مقولۀ زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن، در فلسفۀ ادبیات پسامدرن جایگاهی محوری دارد، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی میشناسند. این مقاله ضمن تحلیل الگوهای زبانی در رمان پسامدرنیستی ایران، چگونگی به کارگیری عناصر زبانی این رمانها را با نگاهی انتقادی تبیین ميكند. برای کشف تمهیدات زبانی سبکساز در این مقاله، عناصر زبانی این آثار با الهام از رویکرد سبکشناسی لایهای در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، شناسایی و دستهبندی شدند و امکانات زبان متن در هر لایه توصیف و نشان داده شد و اینکه هر یک از این خصوصیات زبانی در لایۀ مورد نظر، چه امکاناتی را در جهت بازتولید نگرش پسامدرن یا دوری از آن در جهان داستاني این رمانها انجام میدهد. پس از بررسی زبان این آثار مشخص شد در سطح آوایی مشخصه سبکی متمایزی ندارند و در سطح واژگانی، در هر دو حوزه کلی زبان در مفهوم کاربرد ادبی و محاوره ای گام برمی دارند و همچنین دارای انسجام دستوری نیز هستند.
پرونده مقاله
در ادبیات داستانی معاصر، پس از انقلاب و تحت تأثیر آن، جریانی در داستاننویسی پدید آمد که تلاش کرد ثبت ارزشهای دینی و مذهبی به مثابة فضیلتهای انسانی را در دستور کار خود قرار دهد. هدف این پژوهش، کاوش در فراز و فرودها و دگرگونیهای این جریان، ضمن در نظر گرفتن تنوع و تکثر چکیده کامل
در ادبیات داستانی معاصر، پس از انقلاب و تحت تأثیر آن، جریانی در داستاننویسی پدید آمد که تلاش کرد ثبت ارزشهای دینی و مذهبی به مثابة فضیلتهای انسانی را در دستور کار خود قرار دهد. هدف این پژوهش، کاوش در فراز و فرودها و دگرگونیهای این جریان، ضمن در نظر گرفتن تنوع و تکثر در میان آثار و نویسندگان متعلق به آن بوده است. در این پژوهش، پانزده اثر داستانی از سه دورة زمانی شامل دوران انقلاب اسلامی، دورة سازندگی و دورة اصلاحات، به صورت هدفمند و برای ارائة تصویری همهجانبه از کوششهای نویسندگان ایرانی برای خلق رمانهای دینی انتخاب و تحلیل شده است. در بررسی این رمانها، برای تحلیل متن آثار و نیز تبیین نسبت آنها با بافت تاریخی، اجتماعی و سیاسیشان از روشهای تحلیل گفتمان با تأکید بر مؤلفههای روایی استفاده شده است. در نگاهی کلی به این سه دهه میتوان در خلق آثار متعلق به جریان دینی، روندهایی کلی و متناسب با گفتمانهای غالب سیاسی و اجتماعی مشاهده کرد. در دهة شصت، نویسندگان نوقلمی به جرگة داستاننویسان پیوستند که قاطبه آنها را جوانان پرشور انقلابی تشکیل میدادند. انقلاب، جنگ و ارزشهای حاکم بر آنها، اصلیترین مضامین آثار این نویسندگان جوان را تشکیل میدهد و در غالب آثار آنها، بینش دینی متأثر از گفتمان سیاسی حاکم است. در دورة دوم، رمانهای دینی انواع بیشتری از موضوعها و مخاطبان را هدف میگیرد و میکوشد بینش خود را در قالبهای متنوعتر و جدیدتری عرضه نماید. رمانهای دورة سوم، دربردارندة توجه جدی نویسندگان به شکل قالب هنری برای انعکاس درونمایه منطبق با رویکرد و جهاننگری نویسندگان است.
پرونده مقاله