تأثیر استعمار بر جهان سوم از موضوعاتی است که همواره در آثار نویسندگان و شاعران جهان دیده میشود. ادبیات پسااستعماری می کوشد با ارائۀ تصویری صحیح به مبارزه با استعمار پرداخته و حقیقت امر را کشف کند. یکی از مسلمترین اهداف نظریۀ پسااستعماری این است که با درک نحوۀ عملکرد چکیده کامل
تأثیر استعمار بر جهان سوم از موضوعاتی است که همواره در آثار نویسندگان و شاعران جهان دیده میشود. ادبیات پسااستعماری می کوشد با ارائۀ تصویری صحیح به مبارزه با استعمار پرداخته و حقیقت امر را کشف کند. یکی از مسلمترین اهداف نظریۀ پسااستعماری این است که با درک نحوۀ عملکرد ایدئولوژی استعمارگرانه در شکلدهی به هویت استعمارگران و استعمارشدگان، به پیکار با این ایدئولوژی برخیزد. ایران و سودان از جمله کشورهایی هستند که در برههای از زمان تحت سیطره استعمار بودهاند. «سیمین دانشور» و «طیب صالح» از جمله نویسندگان معاصر ایرانی و سودانی هستند که با استفاده از قالب رمان پسااستعماری به آشکار کردن حقایق تاریخی دربارۀ مبارزه با استعمارگران پرداختهاند.
پژوهش حاضر رمان های یادشده را در عصر نویسندگان از دید نظریۀ پسااستعماری بررسی میکند و با استفاده از روش نقد تحلیلی- توصیفی به بررسی پیامدهای استعمار در ایران و همچنین جهان عرب میپردازد.
پرونده مقاله
برخی از صاحبنظران بر این باورند که پیشینۀ داستان «سمک عیار» به پیش از اسلام و احتمالاً به دورۀ پارتها میرسد. مقالۀ پیش رو در یک مطالعۀ تطبیقی، مقایسهای است دربارۀ آموزشهایی که «خورشید شاه»، از قهرمانان اصلی کتاب سمک عیار (مکتوب ۵۸۵ ه.ق) و «ریدک خوشآرزو»، از اشراف چکیده کامل
برخی از صاحبنظران بر این باورند که پیشینۀ داستان «سمک عیار» به پیش از اسلام و احتمالاً به دورۀ پارتها میرسد. مقالۀ پیش رو در یک مطالعۀ تطبیقی، مقایسهای است دربارۀ آموزشهایی که «خورشید شاه»، از قهرمانان اصلی کتاب سمک عیار (مکتوب ۵۸۵ ه.ق) و «ریدک خوشآرزو»، از اشرافزادگان ساسانی (متن پهلوی خسرو قبادان و ریدکی) در کودکی میبینند و مهارتهایی که میآموزند. شباهت بسیاری میان این آموزشها وجود دارد که این شباهتها شاید بتواند ظن پیشا اسلامی بودن اصل داستان سمک عیار را تقویت کند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- مقایسهای و مبتنی بر شواهدی از این دو متن و کوشش در تأیید فرض پیشگفته است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، فراتحلیلی و برای دستیابی به کیفیت حضور جریانی خاص در ادبیات داستانی ایران یعنی «ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» است. این فراتحلیل، سمت وسویی کارکردگرایانه دارد که در سهضلعی کتابشناسی، جریانشناسی، آسیبشناسی به دنبال دست یافتن به شیوهای تحلیلی در بررسی نقده چکیده کامل
پژوهش حاضر، فراتحلیلی و برای دستیابی به کیفیت حضور جریانی خاص در ادبیات داستانی ایران یعنی «ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» است. این فراتحلیل، سمت وسویی کارکردگرایانه دارد که در سهضلعی کتابشناسی، جریانشناسی، آسیبشناسی به دنبال دست یافتن به شیوهای تحلیلی در بررسی نقدها برای نیل به چشم اندازی وسیعتر در حوزۀ نقد است که خود مبین میزان حضور یک جریان ادبی مشخص در فضای ادبیات داستانی ایران است. علاوه بر این، فراتحلیل در شناخت صحیح نقد، رصد نقاط ضعف و قوّت آن و معرفی خلأها و آسیبهای نقد نیز میتواند مؤثر باشد. نمونه مورد بررسی در این فراتحلیل، رمانهای «رضا امیرخانی» - به عنوان یکی از شاخص ترین نویسندگان جریان ادبی انقلاب اسلامی - است و به سنجش کارکرد این رمانها به واسطۀ کمیت و کیفیت توجه ناقدان به آن میپردازد. در مقدمه به تعریف ادبیات انقلاب اسلامی، نقد و کارکردهای آن و شاخصهای نقدِ نقد پرداخته میشود. سپس نویسنده و رمانهایش معرفی و نقدهای آن در قالب مقالات (علمی پژوهشی، ترویجی، تخصصی و توصیفی و تفننی) بررسی و تحلیل و سپس این تحلیلها از منظرهای متفاوت فراتحلیل میشود و در پایان، یافتهها در قالب جدولها و نمودارها تبیین میگردد.
پرونده مقاله
«فرهاد حسنزاده» (متولد 1341)، یکی از نویسندگان طنزپردازی است که بسیاری از آثارش در حیطه ادبیات کودکان و نوجوانان است. داستانهای طنز حسنزاده بیشتر برگرفته از واقعیتهای جامعه با درون مایههای اجتماعی است که در آن با دیدگاهی انتقادی اما ملایم، به بازتاب مسائل و مشکلات چکیده کامل
«فرهاد حسنزاده» (متولد 1341)، یکی از نویسندگان طنزپردازی است که بسیاری از آثارش در حیطه ادبیات کودکان و نوجوانان است. داستانهای طنز حسنزاده بیشتر برگرفته از واقعیتهای جامعه با درون مایههای اجتماعی است که در آن با دیدگاهی انتقادی اما ملایم، به بازتاب مسائل و مشکلات اجتماعی میپردازد. او در داستانهای طنزآمیزش از انواع تکنیکهای طنز استفاده میکند که بیانگر تسلط وی بر شیوهها و الگوهای رایج طنزپردازی است.
این مقاله با بررسی سه مجموعه داستان از آثار فرهاد حسنزاده، در دو بخش به کندوکاوی در شیوههای طنزپردازی وی میپردازد. بخش نخست این مقاله به معرفی تنوع تکنیکهای طنز در این داستانها میپردازد و در بخش دوم، نمود و بسامد این تکنیکها در قسمتهای مختلف پیرنگ داستانها بررسی میشود. بر اساس یافتههای این مقاله، تکنیکهای طنزی که حسنزاده در داستانهای خود به کار میبرد، هر چند بر عناصر داستان مانند فضا، شخصیت پردازی، لحن، سبک، زبان و... تأثیرگذار است، نمود آشکار این تکنیکها در ساختار پیرنگ داستانهای وی است. این تکنیکها با نمود در قسمتهای مختلف پیرنگ (شروع، ناپایداری، گسترش، نقطه اوج، گره گشایی، پایان) در خط سیر روایت داستان قرار میگیرند و در جاهایی چون نقطۀ اوج و پایان، جزء بدنۀ طرح میشوند. در این میان با بررسی بسامد نمود این تکنیکها در قسمتهای مختلف پیرنگ، این نتایج به دست میآید که در میان قسمتهای مختلف پیرنگ داستانها، «شروع» و «گسترش» بسامد و تنوع بیشتری از تکنیکهای طنز دارد و در قسمت «پایان» داستانها نیز تکنیک «غافل گیری» و «چرخش طنزآمیز» بیشترین بسامد را دارد. هدف این مقاله، تحلیل این یافتهها و تبیین رابطۀ میان این تکنیکها با ساختار پیرنگ داستانهای حسنزاده با روشی توصیفی- تحلیلی است که در آن از ارائۀ دادههای آماری، جدول و نمودار نیز استفاده شده است.
پرونده مقاله
انتشار مقالات علمی- پژوهشی در دورۀ معاصر، فرصتی مناسب برای به اشتراک گذاشتن یافتههای پژوهشگران و آگاهی مخاطبان از تازهترین دستاوردهای علمی است. بهرغم رشد کمّی انتشار اینگونه مقالات در دهۀ اخیر، به ارزیابی و نقد آنها توجه کافی نشده است.
این مقاله بر آن است با روش تو چکیده کامل
انتشار مقالات علمی- پژوهشی در دورۀ معاصر، فرصتی مناسب برای به اشتراک گذاشتن یافتههای پژوهشگران و آگاهی مخاطبان از تازهترین دستاوردهای علمی است. بهرغم رشد کمّی انتشار اینگونه مقالات در دهۀ اخیر، به ارزیابی و نقد آنها توجه کافی نشده است.
این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی انتشار آن دسته از مقالات علمی- پژوهشی بپردازد که از سال 1381 تا 1390 دربارۀ ادبیات منتشر شدهاند. هدف از این پژوهش، بیان نقاط قوت و ضعف این مقالات و ارائۀ تصویری از وضعیت مقالهنویسی علمی در حوزۀ تحقیقات ادبی است. برای این منظور، 345 مقاله به عنوان نمونه گزینش شد و در آنها مهمترین موضوعات مورد توجه نویسندگان، شناسایی و در قالب رویکردهای متنمحور، زمینهمحور، نویسندهمحور، خوانندهمحور و مقالات متفرقه تبیین گردید. همچنین الگوی همکاری میان نویسندگان و کیفیت و کمیّت منابع مورد استناد در این مقالات نیز در قالب نمودارها و جدولهایی ارائه شده است. به جهت اهمیت مسئلۀ مستندات مقالات و برای سنجش دقت دادههای بهدستآمده از حجم نمونۀ اصلی، تعداد 345 مقالۀ دیگر در قالب دو گروه «شاهد 1» و «شاهد 2» مورد بررسی دقیقتر قرار گرفت.
این بررسی نشان میدهد با وجود تنوّع موضوعی مقالات، بهکارگیریِ گونههای مختلف منابع، توجه به برخی رویکردهای میانرشتهای بهویژه در نیمۀ دوم دهۀ هشتاد، دقت نسبی در تدوینِ منسجم مقالات، تخصّصیشدن گروهی از مجلات علمیِ مرتبط با ادبیات و نیز رشد چشمگیر همکاری استادان و دانشجویان در نشر مقالات، در بسیاری از این مقالات کاستیهای متعددی وجود دارد. از جمله ضعف روششناختی، غلبۀ رویکرد توصیفی، تکراری بودن محتوای شمار زیادی از مقالات، فقر نگاه انتقادی، شمار زیاد مقالات آموزشمحور، رواج معیارهای کمّی و شکلگرایانه و... هستند.
پرونده مقاله
یکی از مفاهیم مطرح در دستور نقش گرای نظاممند هالیدی، استعارة دستوری است که نوعی از استعاره معرفی شده است. هالیدی سه نوع استعارة دستوری - اندیشگانی، بینافردی و متنی- را معرفی و متمایز کرده است. هدف این مقاله، بررسی میزان و شیوة کاربرد انواع استعارة دستوری در متون ادبی چکیده کامل
یکی از مفاهیم مطرح در دستور نقش گرای نظاممند هالیدی، استعارة دستوری است که نوعی از استعاره معرفی شده است. هالیدی سه نوع استعارة دستوری - اندیشگانی، بینافردی و متنی- را معرفی و متمایز کرده است. هدف این مقاله، بررسی میزان و شیوة کاربرد انواع استعارة دستوری در متون ادبی و علمی است. بدین منظور نویسندگان یک اثر علمی با عنوان «درآمدی بر جامعهشناسی زبان» نوشتة یحیی مدرسی و یک اثر ادبی با عنوان «تنگسیر» نوشتة صادق چوبک را برای نمونه انتخاب و تجزیه و تحلیل کرده اند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که میزان استفاده از انواع استعارة دستوری در متون علمی و ادبی یکسان نیست. به نظر میرسد که نویسندة متون علمی برای غنی سازی محتوای عبارات، فشرده کردن اطلاعات، تخصصی ساختن متن برای مخاطب مخصوص خود، گویاتر ساختن مطالب و دلایل دیگر از استعارة دستوری استفاده کرده است. در مقابل نویسندة متن ادبی، استعارة دستوری را بسیار کم به کار برده است. دلایل یادشده دربارۀ متون ادبی صادق نیست و کاربرد اندک آن را موجه می سازد. بنابراین مقاله با ارائۀ شواهد کافی از دو متن تلاش دارد تا استعارة دستوری را به عنوان یک شاخص برای تمایز متون علمی و متون ادبی معرفی کند.
پرونده مقاله
یکی از چهره های برجسته و شاخص ادبیات امروز ایران، «قیصر امینپور» است که در حوزه ها و قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. او شاعر منتقدی است. اشعار او به هر میزان از دهۀ شصت با «تنفس صبح» (1363) به دهۀ هفتاد با «آینه های ناگهان» (1372) و از آن به دهۀ هشتاد با «گل چکیده کامل
یکی از چهره های برجسته و شاخص ادبیات امروز ایران، «قیصر امینپور» است که در حوزه ها و قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. او شاعر منتقدی است. اشعار او به هر میزان از دهۀ شصت با «تنفس صبح» (1363) به دهۀ هفتاد با «آینه های ناگهان» (1372) و از آن به دهۀ هشتاد با «گل ها همه آفتاب گردانند» (1381) و «دستور زبان عشق» (1386) نزدیک میشود، در بردارندۀ نوعی نقد اجتماعی با مايههاي فلسفي است. در این میان، نویسنده در نظر دارد با توجه به تحول گفتمانی و ژرف ساختی اشعار امینپور در این سه دوره، مسئلۀ اعتراض را که یکی از درگیریهای ذهنی شاعران و نویسندگان از گذشته تاکنون بوده و انسان معاصر هم با توجه به مسائل پیرامون خود مبتلا به آن است، در چهار بخش ماهیت و ماهیتشناسی اعتراض، وجودشناسی، غایتشناسی و شأن اخلاقی اعتراض و تحلیل بررسی کند.
پرونده مقاله
تأثیر استعمار بر جهان سوم از موضوعاتی است که همواره در آثار نویسندگان و شاعران جهان دیده میشود. ادبیات پسااستعماری می کوشد با ارائۀ تصویری صحیح به مبارزه با استعمار پرداخته و حقیقت امر را کشف کند. یکی از مسلمترین اهداف نظریۀ پسااستعماری این است که با درک نحوۀ عملکرد چکیده کامل
تأثیر استعمار بر جهان سوم از موضوعاتی است که همواره در آثار نویسندگان و شاعران جهان دیده میشود. ادبیات پسااستعماری می کوشد با ارائۀ تصویری صحیح به مبارزه با استعمار پرداخته و حقیقت امر را کشف کند. یکی از مسلمترین اهداف نظریۀ پسااستعماری این است که با درک نحوۀ عملکرد ایدئولوژی استعمارگرانه در شکلدهی به هویت استعمارگران و استعمارشدگان، به پیکار با این ایدئولوژی برخیزد. ایران و سودان از جمله کشورهایی هستند که در برههای از زمان تحت سیطره استعمار بودهاند. «سیمین دانشور» و «طیب صالح» از جمله نویسندگان معاصر ایرانی و سودانی هستند که با استفاده از قالب رمان پسااستعماری به آشکار کردن حقایق تاریخی دربارۀ مبارزه با استعمارگران پرداختهاند.
پژوهش حاضر رمان های یادشده را در عصر نویسندگان از دید نظریۀ پسااستعماری بررسی میکند و با استفاده از روش نقد تحلیلی- توصیفی به بررسی پیامدهای استعمار در ایران و همچنین جهان عرب میپردازد.
پرونده مقاله
ماتمکده، عنوان کتابي است از مولا قربان ابن رمضان بادشتي رودباري قزويني متخلّص به بيدل که موضوع آن مقتل حسيني(ع) است. این کتاب حوادث حماسه سال 61 هجري را از لحظات شهادت امامحسين(ع) تا گسيل داشتن کاروان اسيران با سرهاي مطهر شهدا از کربلا به کوفه و شام و نهايتاً برگشتن ا چکیده کامل
ماتمکده، عنوان کتابي است از مولا قربان ابن رمضان بادشتي رودباري قزويني متخلّص به بيدل که موضوع آن مقتل حسيني(ع) است. این کتاب حوادث حماسه سال 61 هجري را از لحظات شهادت امامحسين(ع) تا گسيل داشتن کاروان اسيران با سرهاي مطهر شهدا از کربلا به کوفه و شام و نهايتاً برگشتن اسرا به کربلا در اربعين اول در بردارد. کتاب که تاريخ اتمام آن 1267 هـ . ق است در قالب نظم و نثر تأليف گرديده و از حيث ادبي و بلاغي از اهميت بهسزايي برخوردار است.
اين پژوهش ميکوشد تا شرح مختصري پيرامون ترجمة حال مصنّف و جايگاه ادبي و ميزان تأثيرگذاري وي در نوع ادبي «مرثيه» و مقتلنويسي به دست دهد. آنگاه درباره نام، موضوع، محتوا و ساختار ماتمکده بحث خواهد شد. در ادامه، سبک جايگاه تاريخي اثر نيز به اجمال تحلیل شده و به نقش عنصر تعلیم در این اثر با ذکر بعضی عناوین و نقل نمونهای مختصر اشاره خواهد شد. آنگاه در نقد محتوایی- ساختاری آن شواهدی ذکر خواهد شد.
ماتمکده بيدل قزويني از جمله مهمترین و کمنظيرترين مقتلهاي فارسي در تاريخ ادبيات ايران است که هم به لحاظ ادبي و هم به جهت تاريخي اهمیت خاصی دارد و از این رو، تصحيح، توضيح و انتشار آن در راستاي احياء و معرفي يکي از برترين مفاخر مکتوب ادبيات آييني ايران اسلامي، شايسته و بلکه بايسته مينمايد.
پرونده مقاله
روح الامين شهرستاني اصفهانی مشهور به میرجمله درسال 981 هـجری در«شهرستان» از توابع اصفهان به دنيا آمد و در سال 1047هجری در اثر بیماری لقوه و فالج در دهلی چشم از جهان فروبست. وی با وجود شغل وزارت یکی از شاعران پرکار زمان خویش است. وی به تقليد از نظامي، خمسه اي سروده است. چکیده کامل
روح الامين شهرستاني اصفهانی مشهور به میرجمله درسال 981 هـجری در«شهرستان» از توابع اصفهان به دنيا آمد و در سال 1047هجری در اثر بیماری لقوه و فالج در دهلی چشم از جهان فروبست. وی با وجود شغل وزارت یکی از شاعران پرکار زمان خویش است. وی به تقليد از نظامي، خمسه اي سروده است. شعرهای او قریب به سی هزار بیت است. شیوۀ او در شاعری همان است که کلیم در مدحش گفته: «خلعت الفاظ بر قد معانی دوخته». مقایسۀ نظیره ها با اصل اثر می تواند در شناخت اثر ادبی و دلایل ماندگاری و موفقیت آن راهگشا باشد. در این مقاله، با مقایسۀ محتوایی و ساختاری- زبانی منظومۀ شیرین و خسرو روح الامین با خسرو و شیرین نظامی، تفاوت ها و شباهت های دو منظومه بررسی شده است. در بخش هایی از داستان که به تقلید از نظامی سروده شده، در شیوۀ بیان متفاوت است. بسیاری از الفاظ و ترکیبات و تعبیرات نظامی در شعر او با قالب تازه ارائه شده اند که نسبت به اصل خود در جایگاه نازل تری قرار می گیرند. این تغییر و تفاوت اغلب در محور جانشینی و همنشینی رخ می دهد. روح الامین کمتر به نوجویی در ترکیبات و تعبیرات و الفاظ گرایش دارد و همت خود را بیشتر صرف تغییر روایت و حوادث داستان میکند.
پرونده مقاله
گونههای ادبی از لحاظ محتوا به ادب حماسی، غنایی، تعلیمی و نمایشی دستهبندی شده است. این گونهها با یکدیگر تداخل دارند. به دیگر سخن، یک اثر غنایی ممکن است دارای بخشهای حماسی باشد و در یک اثر حماسی میتوان نشانههایی از شعر تعلیمی یا غنایی دید. که حضور عناصری از یک گونۀ چکیده کامل
گونههای ادبی از لحاظ محتوا به ادب حماسی، غنایی، تعلیمی و نمایشی دستهبندی شده است. این گونهها با یکدیگر تداخل دارند. به دیگر سخن، یک اثر غنایی ممکن است دارای بخشهای حماسی باشد و در یک اثر حماسی میتوان نشانههایی از شعر تعلیمی یا غنایی دید. که حضور عناصری از یک گونۀ ادبی در گونهای دیگر، گاه موجب تنوع و افزایش جذابیت اثر است و گاهی گسیختگی لحن و زبان اثر را سبب میشود.
بهمننامـه (ق 5-6) اثر ایرانشاه بن ابیالخیر یکی از منظومـههای حماسـی است که تهی از جنبههای غنایـی نیست. در این مقاله، بررسی موضوعات غنایی و هماهنگی یا عدم تناسب آنها با متن حماسی مدّ نظر بوده است؛ زیرا دو گونۀ ادب حماسی و ادب غنایی با یگدیگر تفاوت دارند. در این مقاله موضوعات غنایی موجود در این منظومه، استخراج و دستهبندی شده که حاصل آن شناسایی دوازده موضوع غنایـی از جمله: اعتذار، سوگند، نیایش، مرثیه، مدح، شکواییه، مفاخره، هجـو و ... است. در این موضوعـات غنایی، لحن حماسی و قدمت زبـان رعایت شده است. حضور موضوع غنایـی موجب گسست در لحن حماسی نبوده و این اثر دارای وحدت لحن است.
پرونده مقاله
محمود دولتآبادی یکی از داستاننویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولتآبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خمهای دراز دامنی چکیده کامل
محمود دولتآبادی یکی از داستاننویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولتآبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خمهای دراز دامنی گذشته است. تحت تأثیر گفتمانهای متعدد و مدام نوشونده تاریخ معاصر ایران قرار گرفته و آثارش را در واکنش و پاسخ به این گفتمانها خلق کرده است. در این پژوهش، داستانهای بلند او را که به یک اعتبار میان داستان کوتاه و رمان معلق ماندهاند، از نگاه تأثیر مستقیم و غیر مستقیم ایدئولوژی و گفتمانهای رایج در دهههای چهل و پنجاه هجری بررسی کردهایم. این آثار به لحاظ زیباشناختی دارای ضعفهایی است، اما نویدبخش نویسندهای بزرگ هستند که با نگارش کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده به حقیقت میپیوندد. اما از نظر درونمایه و پرداخت شخصیتهای داستانی، دولتآبادی شاید بدون آنکه خود اشرافی بر این امر داشته باشد، در دامنه اثرگذاري ایدئولوژی و گفتمانهای روزگار خود قرار میگیرد و مضامینی را به دنیای داستانهایش وارد میکند که با محیط فرهنگی خود چندان سنخیتی ندارند و آدمهای او نیز ریشههای خود را از سرزمین فرهنگ بومی کندهاند و غرب پروردگانی هستند که تنها زبان و لباس بومی بر تن کردهاند.
پرونده مقاله
هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمتهای خسروانی و اندیشههای ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمینماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. اين مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمتهای ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش چکیده کامل
هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمتهای خسروانی و اندیشههای ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمینماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. اين مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمتهای ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مولّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینههای تاريخي برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهشهای بعدی هموار کردهایم. به علاوه، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده ، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته ایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشه های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان محققان حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است.
پرونده مقاله
متون تاریخی کهن، از جمله تاریخ بیهقی، بنا بر ساختار روایی شان، همواره با ادبیات پیوستگی نزدیکی داشته اند. در نگارش این متون که از حیث محتوا کاملاً تاریخ بنیان اند، گاه از ظرفیت های شعری و هنری زبان و نیز آرایه های ادبی، به میزان قابل توجهی بهره گرفته شده است. نظریه پردا چکیده کامل
متون تاریخی کهن، از جمله تاریخ بیهقی، بنا بر ساختار روایی شان، همواره با ادبیات پیوستگی نزدیکی داشته اند. در نگارش این متون که از حیث محتوا کاملاً تاریخ بنیان اند، گاه از ظرفیت های شعری و هنری زبان و نیز آرایه های ادبی، به میزان قابل توجهی بهره گرفته شده است. نظریه پردازان پست مدرن - مانند هایدن وایت و پل ریکور- نیز آنگاه که بر روایی بودن متون تاریخی تأکید می کنند، یکی دیگر از پیوندهای بنیادی متون تاریخی و ادبی را برجسته می سازند.
نکته مهمی که بسیار شایسته درنگ و پژوهش می نماید، کیفیت روایت در متون تاریخنگارانه و آثار ادبی است. اگر روایت را توالی از پیش انگاشته شده رخدادها بدانیم، هم متون ادبی و هم متون تاریخی که خود شامل «زنجیرهای از رخدادهای سازماندهی شدهاند»، روایت مبنا هستند؛ اما قواعد روایتگری در هر کدام متفاوت است و میان شیوه روایتگری این دو، با وجود برخی همانندی ها، تفاوت های بنیادینی دیده می شود.
در این پژوهش با بهره گیری از نظریه «تاریخ روایی» و بر اساس مبانی علم روایت شناسی، به مطالعه تاریخ بیهقی پرداخته شده است. در متن مقاله با تحلیل روایتگری بیهقی، بر این نکته تأکید شده که اثر بیهقی همانطور که از نامش پیداست، نوشته ای در حوزة تاریخنگاری است که در آن، گاه از جنبه های ادبی زبان (ظرافتهای شعری) و شگردهای روایی متون ادبی به خوبی استفاده شده است. بنابراين زیباییهای ادبی تاريخ بیهقی نباید مخاطب را از بنیان تاریخنگارانهاش دور کند.
پرونده مقاله
بیشک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمسالدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلالالدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریههای جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود چکیده کامل
بیشک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمسالدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلالالدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریههای جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود به یادگار گذاشته است که برخي از آنها قابل توجه هستند.
شمس تبريزي نظريات بديعی دربارة تأويل و تفسير قرآن دارد كه تا کنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. شمس در ضمن تأويلهاي خود بطنهاي جديدي را از قرآن عرضه ميكند كه باعث شگفتي و شيفتگي هر پژوهشگر و محقق آگاه به عرفان اسلامي ميشود. همين موضوع اهميت پرداختن به اين مقوله را دو چندان ميكند. اين مطالب به صورت پراكنده و از هم گسيخته در «مقالات» مندرج هستند و طبقهبندي آنها نياز به كوشش فراوان دارد.
در اين پژوهش ابتدا نظريات كلّي شمس دربارة تأويل، لزوم روي آوردن به آن و آشنايان به علم تأويل را بيان كرده و سپس نظريات وي در باب قرآن و تأويل آن را به صورتي ساختارمند شرح داده و به بررسي آن پرداختهايم. علاوه بر این، تفاسیر شمس را با شش تفسیرِ عرفانیِ قبل و معاصر او مقایسه کرده و نوآوریهای شمس را مشخص ساختهایم. شمس بر اين باور است كه انسان كامل يا ولي اعظم در هر عصري مظهر كامل قرآن است. در انديشه شمس قرآن داراي بطنهاي بينهايت است و اعتقاد به هفت بطن و هفتاد بطن نوعي سطحي نگري است. او در تعاليم خود دانستن تأويل و تفسير قرآن را براي هر مسلماني لازم دانسته و حضرت رسول(ص) را به عنوان نخستين مؤول و مفسر قرآن معرفي ميكند. در یک تقسیم بندی کلی میتوان گفت که شمس برای تأویل و تفسير آیات از چهار شیوه تأویلي استفاده کرده است که عبارتند از: الف) تأویل یک واژه قرآني به یک مفهوم و یا واژه دیگر. ب) تأویل به وسیله اضافه کردن یک کلمه به آیه. ج) تأویل و تفسیر بواسطه ارائه کردن شأن نزولي خاص از آیه. د) تفاسیر توجیهی که در آنها کاربرد برخی از اصطلاحات را توجيه ميكند.
پرونده مقاله
مقاله حاضر در نظر دارد تا به بررسي جايگاه و اهميت خيال و همچنين تأثير آن بر چهرهنگاری در نقاشي ايراني بپردازد. در اين مقاله سعي بر آن است تا با بهرهگيري از تفكر و نگرش عرفاني ايراني و استفاده از آثار منظوم ادبيات پارسي و تطبيق آن با عناصر مورد اشاره در نقاشي ايراني، ت چکیده کامل
مقاله حاضر در نظر دارد تا به بررسي جايگاه و اهميت خيال و همچنين تأثير آن بر چهرهنگاری در نقاشي ايراني بپردازد. در اين مقاله سعي بر آن است تا با بهرهگيري از تفكر و نگرش عرفاني ايراني و استفاده از آثار منظوم ادبيات پارسي و تطبيق آن با عناصر مورد اشاره در نقاشي ايراني، تحليلي بينامتني ارائه گردد. در هر بخش نیز مستندات تصويري از مكاتب مختلف نقاشي ايراني ارائه شده است تا به روشن شدن اين امر كه هنر تصويرگری ايران همواره و در طول تاريخ خود بهره مند از عنصر خيال بوده و با توسل بهاين تفكر خالق جهاني مثالي شده است، كمك نمايد. بدین منظور در بخش نخست به خیال و جایگاه آن در نقاشی ایرانی پرداخته شده و در بخشهای دیگر مقاله عناصر خیالی و مثالی ادبیات با چهرهنگاری نقاشی ایرانی تطبیق یافته است. نتیجه حاصل از تحقیق آنکه، نقاشی ایرانی با بهرهگیری از نمادها و نشانههای نهادینه شده در ادبیات منظوم که برآمده از نگرش خیال محور شاعران بوده به خلق انسان آرمانی و مثالی خود پرداخته، چنانکه این مشخصه را تا نقاشی نیمه نخست قاجار در سده سیزدهم هجری قمری به وضوح میتوان شاهد بود.
پرونده مقاله
جلال آل احمد نويسندهاي آشنا و تأثيرگذار در ادبيات معاصر ايران است و به دليل ويژگيهاي فردي و شرايط اجتماعي عصرش، از افرادي است كه بحثها و جدلهاي فراواني درباره او شده است. این مقاله بر آن است که ویژگی مهم آثار آل احمد اين است كه بيشتر از آنكه ادبي و داستاني باشد، تا چکیده کامل
جلال آل احمد نويسندهاي آشنا و تأثيرگذار در ادبيات معاصر ايران است و به دليل ويژگيهاي فردي و شرايط اجتماعي عصرش، از افرادي است كه بحثها و جدلهاي فراواني درباره او شده است. این مقاله بر آن است که ویژگی مهم آثار آل احمد اين است كه بيشتر از آنكه ادبي و داستاني باشد، تاريخي و مستند است و به همين دليل ميتوان تاريخ و فرهنگ دوران جلال را در آثار او خواند و دريافت. او به لحاظ شخصیتی صادق و با صراحت در كلام بود و در فعالیتهای سیاسی و اجتماعیاش اهل ریا و دورویی نبود و این ویژگی او در آثارش نیز منعکس شده است، او در داستانهایش واقعیتها را بی پرده به تصوير ميكشد. در مقاله سعي شده است با مطالعه دقيق آثار ادبي جلال (با تأکید بر سه اثر مدیر مدرسه، نون و القلم و نفرین زمین)، مراجعه به نقدهاي منتشر شده از آثار او، مطالعه و فيشبرداري از كتابهاي تاريخي و زندگينامههاي جلال آل احمد، تصويري از اوضاع اجتماعي، فرهنگي و سياسي دوران اين نويسنده نام آشناي ادبيات معاصر ارائه شود. این مقاله به این نتیجه منتهی میشود که جلال در خلق آثار ادبی و داستانی خود، بسیار به تاریخ و واقعیات اطرافش توجه داشته است و زندگی شخصی و تاریخ عصرش در آثار او انعکاس چشمگیری دارد.
پرونده مقاله
واقعه برادرکشی به عنوان اسطوره دینی- تاریخی و با تأسی از کهن الگوی آن (قابیل و...) در ادوار مختلف و اشكال متنوع تکرار شده است. این کهن الگو با توجه به درآمیختن با اضطرابهای سه گانه حاصل مرگ، گناه و بيمعنايي؛ همواره در زمینهای از ترس و بیم بیان شده و البته با توجه به چکیده کامل
واقعه برادرکشی به عنوان اسطوره دینی- تاریخی و با تأسی از کهن الگوی آن (قابیل و...) در ادوار مختلف و اشكال متنوع تکرار شده است. این کهن الگو با توجه به درآمیختن با اضطرابهای سه گانه حاصل مرگ، گناه و بيمعنايي؛ همواره در زمینهای از ترس و بیم بیان شده و البته با توجه به جهان بینیها و گفتمانهاي حاكم بر هر دوره به گونه خاص انعکاس یافته است. با توجه به انعکاس این واقعه در ادبیات کلاسیک فارسی، در ادبیات داستانی معاصر هم به دلیل خاصیت و قابلیت کم نظیر این ژانر، موضوع ياد شده این مجال را به نویسندگان معاصر داده که طرحی نو در بیان این کهن الگو درافکنند. در این مقاله نویسنده سعی میکند پس از بررسی این اسطوره تاریخی و ارتباط آن با اضطرابهای انسان معاصر؛ یکی از مستحدثترین داستانهای این حوزه را در بستر ادبیات داستانی دفاع مقدس در کنار یکی از معروفترین داستانهای پس از انقلاب با عنايت به اين بن مايه، بررسی و تحلیل کند. بر این اساس در گام نخست داستان کوتاه «بن بست» اثر احمد دهقان با توجه به تم غالب آن (برادرکشی) بررسی و نقد و در ادامه با رویکرد به رمان «سمفونی مردگان» تحلیل شده است.
پرونده مقاله
بیان مسئله این است که در دوران معاصر تلقیهای گوناگون از شعر چیست؟ آیا شعر دارای محتوای اخلاقی و تربیتی است، یا صرفاً جنبة آفرینش زیبایی دارد. مسائل سیاسی و اجتماعی در شعر درج میشود یا اینکه اساساً شعر بخشی از فرهنگ و الهام است.
هدف مقاله این است که به كاملترین و ام چکیده کامل
بیان مسئله این است که در دوران معاصر تلقیهای گوناگون از شعر چیست؟ آیا شعر دارای محتوای اخلاقی و تربیتی است، یا صرفاً جنبة آفرینش زیبایی دارد. مسائل سیاسی و اجتماعی در شعر درج میشود یا اینکه اساساً شعر بخشی از فرهنگ و الهام است.
هدف مقاله این است که به كاملترین و امروزیترین تلقی از شعر دست یابد و در این روند دریافتها و تئوریهای گوناگونی که بهعنوان فن شعر بیان شده است، بررسی شود. در حال حاضر مهمترین تلقی شعر و تنظیم فن شعر و یا نقد شعر بر پایه مظاهر فرهنگ و الهامات شاعرانه صورت میپذیرد.
ماهیت شعر به گونهای که همه اهداف را در بر داشته باشد، همان القاي فرهنگی یا بخش مهمی از فرهنگ است که فراگیر مینماید.
چگونگی پژوهش مراجعه به آراي گوناگون و تئوریهای قدیم و جدید است که از طریق شناخت، مقایسه و ترجیح مهمترین تئوری بیان میگردد.
پرونده مقاله
برای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جان مایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که بهصورت گسترده ای در متون گوناگون کاربرد داشته است.
در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در چکیده کامل
برای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جان مایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که بهصورت گسترده ای در متون گوناگون کاربرد داشته است.
در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در جستجو و بررسی کاربرد «فتح و فتوح و فتح باب» از متون استخراج شده، سیر تطور فکری و معنایی تفاسیر و تأویلات عرفانی در این مورد را از بدو پیدایش آن تا مرحله اوج و کمال و باز افول آن از نظر شخصیت های برجسته عرفانی و ادبی بهصورت خلاصه نشان میدهیم. اصطلاحات «فتح» و «فتوح» و «فتح باب» در بعضی جاها به جای یکدیگر به کار رفته و گاهی یکی از آنها به جای هر سه اصطلاح به کار رفته است.
با مطالعه امهات متون عرفانی و تحلیلی که از «فتح و فتوح» و «فتح باب» به دست آمده است، باید گفت که اصطلاح «فتح» از واژههای قرآنی است که عرفا و ادبا آن را از قرآن أخذ کرده، معانی مختلف تأویلی و تفسیری بر آن حمل کردند. نهال معنا و مفهوم عرفانی این اصطلاحات که از آبشخور قرآن سر برآورده بود، در گذر زمان بهصورت درختی تنومند و پربار با شاخ و برگها و میوه های رنگارنگ در آثار عرفانی ادب فارسی جلوه کرد و در نزد مولانا به کمال خود رسید.
پرونده مقاله
در نود سال اخیر، تکرار انتقاد از شعر کهن فارسی در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی، ادبی و...، به این انتقادها وجهی گفتمانی داده است؛ به گونه ای که بهعنوان مثال در بررسی آراي شاعران نوگرایی چون نیما یوشیج و احمد شاملو، با «گفتمان انتقاد از شعر کهن» مواجهیم.
گفتمان، مجموعه چکیده کامل
در نود سال اخیر، تکرار انتقاد از شعر کهن فارسی در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی، ادبی و...، به این انتقادها وجهی گفتمانی داده است؛ به گونه ای که بهعنوان مثال در بررسی آراي شاعران نوگرایی چون نیما یوشیج و احمد شاملو، با «گفتمان انتقاد از شعر کهن» مواجهیم.
گفتمان، مجموعه ای از گزاره هاست که در یک بازۀ زمانی، به طور منسجم دربارۀ موضوعی خاص بیان می شوند و زبان را در آن زمینه تجهیز می کنند. در تبارشناسی که مهم ترین رویکرد روش شناختی میشل فوکو در تحلیل گفتمان است، با بازگشت به سرچشمه های شکل گیری و طبیعی سازی گفتمان، بسیاری از رویکردها و گزاره ها، ساخت شکنی، تحلیل و آسیب شناسی می شوند. مقالۀ حاضر نیز بر آن است که با بررسی، طبقه بندی، تحلیل انتقادی و آسیب شناسی رویکردهای انتقادی پنج تن از معرو ف ترین روشنگران ایرانی در قرن سیزدهم هجری (نوزدهم میلادی)، زمینه های شکل گیری و طبیعی سازی بسیاری از انتقادها به شعر کهن فارسی را نشان دهد. در این مقاله از روش توصیفیـ تحلیلی با رویکرد انتقادی استفاده شده است.
براساس یافته های این پژوهش، روشنگران ایرانی با معیار اثبات گرایی علمی، تقلیل ادبیات به کارکرد سیاسیـ اجتماعی، علمی و مادی، نگاه اثباتی به زبان و توجه به رسانگی زبان ادبی برای اطلاع رسانی، آموزش و تبلیغ، تعمیم معیارهای علوم تجربی و زیست شناختی به عناصر ادبی و... به نقد شعر کهن فارسی پرداختند و انتقادهای خود را در چهارچوب مفاهیمی چون برجسته نمایی، حاشیه رانی، تقابل، کلشیه سازی، سوء تشخیص و... طبیعی سازی کردند.
پرونده مقاله
ساز و کار اندیشة اجتماعی در ادبیات براهنی اساس تحقیق حاضر است. بدین منظور تصویر جامعه ایران در دو دورة قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ادبیات داستانی رضا براهنی بر اساس ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن مورد بررسی قرار گرفت. از میان آثار براهنی دو رمان رازهای سرزمین من و آزاده چکیده کامل
ساز و کار اندیشة اجتماعی در ادبیات براهنی اساس تحقیق حاضر است. بدین منظور تصویر جامعه ایران در دو دورة قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ادبیات داستانی رضا براهنی بر اساس ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن مورد بررسی قرار گرفت. از میان آثار براهنی دو رمان رازهای سرزمین من و آزاده خانم و نویسندهاش (آشویتس خصوصی دکتر شریفی) انتخاب گردید و به مفهومشناسی و مقولهبندی این مفاهیم پرداخته شد. این مطالعه با تاسی از پارسنز در چهار حوزة فرهنگ، اجتماع، سیاست و اقتصاد انجام گرفت و مشخص گردید ساز و کار اندیشه اجتماعی در ادبیات براهنی رویکرد فرهنگیـ سیاسی است. بهعبارتی رمانهای وی سیاسی هستند، لیکن از طریق فرهنگ دستیابی می شوند.
پرونده مقاله
یکی از جریانهای داستاننویسی معاصر، ادبیات داستانی سیاسی است که عنوانهای این دسته از آثار به نسبت سایر جریانهای داستاننویسی و با توجه به درونمایه آن، قابل تأمل است. بر این اساس بررسی و تحلیل این جریان با تأکید بر نامهای آنـ بهعنوان یک واحد معنادار و مستقلـ گونه چکیده کامل
یکی از جریانهای داستاننویسی معاصر، ادبیات داستانی سیاسی است که عنوانهای این دسته از آثار به نسبت سایر جریانهای داستاننویسی و با توجه به درونمایه آن، قابل تأمل است. بر این اساس بررسی و تحلیل این جریان با تأکید بر نامهای آنـ بهعنوان یک واحد معنادار و مستقلـ گونهای از گونههای نقد داستان است که عمدتاً به انگیزه کشف جریان فکری حاکم بر متن انجام میشود. در این مقاله نویسنده حدود صد عنوان از نوع ادبیات داستانی سیاسی را با توجه به مآخذ معتبر، شناسایی و با روش نشانهـ معناشناختی (البته در معنای عام آن) بررسی و تحلیل کرده است. ترتیب تاریخی انتخاب به این گونه بوده است که دهه اول (1351ـ 1360) بیست و دو داستان؛ دهه دوم (1361ـ 1370) سی و سه داستان و دهه سوم (1371ـ 1380) چهل و شش داستان انتخاب شده است. بررسی زبانی این آثار نشان میدهد که عنوانهای بسیط نه درصد و عنوانهای ترکیبیِ دو و سه جزیی هشتاد و شش درصد کل عنوانها را در بر میگیرد. دلایل و عوامل این امر؛ علاوه بر تأمل نویسندگان در تحریض خواننده، در بنیاد این نوع ادبی نهفته است که ایهام و ابهام را میطلبد. نگاه معرفتشناسانه به این مجموعهها نشان داد که حدود سی درصد این نامها با مفاهیمیهمچون درد و رنج انسان درآمیخته است که بیشترینة این تعداد مربوط به دهه دوم با چهل و پنج درصد است. نکته دیگر قابل تأمل در تحلیل نشانهـ معناشناسی این عنوانها، توجه به نوعی تقابل در انتخاب عنوان داستانها، عنوانهای دال بر ایستایی در یک مقطع و پویایی در مقطع دیگر و دال بر رهایی در یک مقطع و بستگی و اسارت انسان در مقطع دیگر است.
پرونده مقاله
«ادب» در عرف عرب جاهلي عادات و رسوم نيكو به شمار ميرفته كه چنين تفكري از ميراث گذشته به يادگار مانده است. از آنجايي كه تعليم و تربيت داراي اهميت بوده لذا كلمة ادب برای جامع معارف (به غير معارف ديني) مورد استفاده قرار میگرفته ولي لفظ تأديب و تعليم مترادف يكديگر بهكار چکیده کامل
«ادب» در عرف عرب جاهلي عادات و رسوم نيكو به شمار ميرفته كه چنين تفكري از ميراث گذشته به يادگار مانده است. از آنجايي كه تعليم و تربيت داراي اهميت بوده لذا كلمة ادب برای جامع معارف (به غير معارف ديني) مورد استفاده قرار میگرفته ولي لفظ تأديب و تعليم مترادف يكديگر بهكار میرفته است. پس از اسلام معني ادب با همان مفاهيم قبلي متداول بوده است. آميزش عربها با اقوام ديگر خاصه در سه قرن اول هجري سبب ميشود تا حوزة معني ادب گسترش يافته و بر انواع علوم و فنون از جمله صنايع، ورزشها و پيشهها اطلاق گردد. نيز در سه قرن اول هجري «ادب» در معناي نكتههاي ظريف، بديع، لطيفهها، نادرهها بكار ميرفته و كسي را كه با موارد ياد شده آشنا بوده، اديب ميخواندند. در اواخر قرن سوم به تدريج ادب در معني لغت، مصطلح ميشود. در قرن پنجم و ششم این واژه براي مفاهيم صرف و نحو و بيان متداول ميگردد. مفهوم دگرگونيهاي واژه ادب در طي قرون متمادي با سرگذشت اجتماعي اقوام همراه بوده است. در زبان فارسي هم بر اساس متون نظم و نثر اين واژه در معانی نزاکت، رفتار پسندیده و نیکو و نيز در معنی «علم ادب» از جمله صرف، نحو، لغت و... مورد توجه قرار گرفت.
پرونده مقاله
حسنک وزیر، فرد شناخته شدهای در تاریخ و فرهنگ ایران است و در نظم و نثر دورة غزنوی اشاراتی از شعرا و نویسندگان دربارة او وجود دارد. وی شخصیّتی چند بُعدی داشت و از لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فرد شاخصی محسوب میشد و منشأ خدمات بسیاری برای مردم بود. دراین مقاله ابعاد مختل چکیده کامل
حسنک وزیر، فرد شناخته شدهای در تاریخ و فرهنگ ایران است و در نظم و نثر دورة غزنوی اشاراتی از شعرا و نویسندگان دربارة او وجود دارد. وی شخصیّتی چند بُعدی داشت و از لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فرد شاخصی محسوب میشد و منشأ خدمات بسیاری برای مردم بود. دراین مقاله ابعاد مختلف زندگی اجتماعی- سیاسی وی را بررسی ميکنیم. وزارت حسنک، در دورة محمود غزنوی که بزرگترین حامی وی بود، دست بسیاری از قدرتطلبان و سودجویان را از امور مملکت کوتاه کرد. او عاقبت با سعايت دشمنان درباری و با درخواست مستقیم خلیفة عباسی، به جرم قرمطی بودن اعدام شد. حسنک فردی میهن پرست بود و در زمان غزنویان و تسلط ترکان بر ایران درحفظ فرهنگ ایرانی و هویّت ملی و به نوعی شعوبیگری در ایران تلاش میکرد. در دفاع از همین هویّت و به دنبال آن ملاقات با خلیفة فاطمی بود که به وی تهمت قرمطی زدند و باید اذعان کرد که وی تمایلاتی به این مذهب داشت زیرا که يکی از اهدافش، برقراری عدالت بود.
پرونده مقاله
ايرانيان و ارامنه ملتهايي با ميراث فولکلوريک غني و پرباري هستند که يادگار تاريخ پرفراز و نشيب اين دو ملت است. هدف اين نوشتار، معرفي ويژگيهاي محتوايي و ساختاري حکايات «آناهيد» و «شاهزاده کرماني» و بررسي مشابهتهاي آنهاست. مقايسه اين دو حکايت نشان ميدهد که انگيزههاي م چکیده کامل
ايرانيان و ارامنه ملتهايي با ميراث فولکلوريک غني و پرباري هستند که يادگار تاريخ پرفراز و نشيب اين دو ملت است. هدف اين نوشتار، معرفي ويژگيهاي محتوايي و ساختاري حکايات «آناهيد» و «شاهزاده کرماني» و بررسي مشابهتهاي آنهاست. مقايسه اين دو حکايت نشان ميدهد که انگيزههاي مشترک اين دو ملت، عامل اصلي شکلگيري و تکامل اين حکايات بوده است. البته گاه ممکن است خاستگاه اين حکايات يکي از دو جامعه ايراني و ارمني باشد و جامعه ديگر آن را به عاريت گرفته باشد.
روش تحقیق در این پژوهش، توصيفيـ تحليلي و با اتکا بر متون ادبی مورد نظر بوده است. منبع اصلی اين پژوهش در مقایسه و تحلیل حکایت شاهزاده کرمانی نسخهای است خطی موسوم به «جامعالحکایات» که احتمالاً مربوط به اواخر قرن 10 و اوایل قرن 11 هجری و منبع حکایت آناهید، کتاب معروف «حکایتهای ملی ارمنی» قازارس آقایان شاعر، نویسنده و فولکلور شناس معروف ارمنی است. این پژوهش به بررسی ویژگیهای فولکلوریک، محتوایی و ساختاری حکایتها ميپردازد و اساس کار نظریه فولکلور شناس معروف روسی ولادیمیر پراپ در کتاب «نظریه و تاریخ فولکلور» است.
پرونده مقاله
فردوسی شاعر بلند آوازة ایران زمین است که با سرودن شاهنامه بهعنوان یکی از گرانسنگترین آثار حماسي، در آسمان شعر و ادب فارسی درخشید. در قرن هفتم هجري، نخستین ترجمة عربي از شاهنامه توسط فتح بن علی بنداری اصفهاني، به فرمان ملك معظّم عيسي ايوبي انجام شد. این ترجمة منثور و چکیده کامل
فردوسی شاعر بلند آوازة ایران زمین است که با سرودن شاهنامه بهعنوان یکی از گرانسنگترین آثار حماسي، در آسمان شعر و ادب فارسی درخشید. در قرن هفتم هجري، نخستین ترجمة عربي از شاهنامه توسط فتح بن علی بنداری اصفهاني، به فرمان ملك معظّم عيسي ايوبي انجام شد. این ترجمة منثور و مختصر كه جنبة هنري و زيباشناختي شاهنامه را وانهاده بود، تا دورة معاصر در ادبیات عربی تأثیر چشمگیری نداشت؛ اما در دورة معاصر و به فضل تلاشهاي بيوقفة برخي از ناقدان و نويسندگان جهان عرب، از جمله عبدالوهاب عزّام كه به زبان فارسي تسلط داشت و پژوهشهاي گستردهاي در زمينة شاهنامه به زبان عربي انجام داد، برخي شاعران و اديبان معاصر عرب تحت تأثير فردوسي قرار گرفته و او را الگو و اسوة شعري خود قرار دادند و از فردوسي بهعنوان شاعري بزرگ و الگويي بي همتا ياد كردند؛ اما داستانهاي شاهنامه در آثار شاعران عرب چندان بازتابي نداشت، كه گرايش به ادبيات غرب، ترجمة منثور و از بين رفتن ويژگيهاي ادبي آن در ترجمه و فراهم نبودن زمينة حماسه در ادبيات عربي از دلايل آن است.
پرونده مقاله
نظامي گنجوي، در شعر زباني پيچيده و استعاري دارد. او با واژگان بسيار بازي ميكند و براي تأثيرگذاري عاطفي، بر مخاطب ميكوشد. این نوشته، پژوهشی دربارة زبانِ شعریِ او بر اساس نظریههای فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهمترين وجه هنجارگريزي، دوري از تكرار لفظ و معناي عادي است، چکیده کامل
نظامي گنجوي، در شعر زباني پيچيده و استعاري دارد. او با واژگان بسيار بازي ميكند و براي تأثيرگذاري عاطفي، بر مخاطب ميكوشد. این نوشته، پژوهشی دربارة زبانِ شعریِ او بر اساس نظریههای فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهمترين وجه هنجارگريزي، دوري از تكرار لفظ و معناي عادي است، آن چيزي كه شاعر هميشه در پي آن بود. ما با بررسی عناصر این بافت میتوانیم ترفندهای هنری و شاعرانة وی را در خلق آثار ادبی کشف کنیم. نظامی، با عدول از زبان معیار و آشنایی زدایی، به خلق این زبان پرداخته است. البته، هنجارگریزی باید بر اساس زبان هنجار و زمان کاربرد آن بررسی شود. در ساختار شعر وی، هنجارگریزیهای موسیقایی، واژگانی، دستوری و معنایی نقشي اساسی دارند.
پرونده مقاله
مقالة حاضر در پى تبيين اين مسئله است كه هرگونه بررسى ريشهاى نمايش تعزيه به ناگزير به جستوجوى پيشينهشناسى نمايش در ايران منجر مىشود. از اينرو، آنچه را كه پژوهشگران فرنگى و ايرانى در اين زمينه انجام دادهاند، اين مقاله با استفاده از شیوة كتابخانهاى و مراجعه به اَسنا چکیده کامل
مقالة حاضر در پى تبيين اين مسئله است كه هرگونه بررسى ريشهاى نمايش تعزيه به ناگزير به جستوجوى پيشينهشناسى نمايش در ايران منجر مىشود. از اينرو، آنچه را كه پژوهشگران فرنگى و ايرانى در اين زمينه انجام دادهاند، اين مقاله با استفاده از شیوة كتابخانهاى و مراجعه به اَسناد و با روش تاريخى - توصيفى به بررسى و نقد دیدگاهها، كتابها و مقالات پژوهشگران رويكردهاى هشتگانه مذكور پرداخته است. در پایان، این مقاله به اين نتيجه رسيده است كه پاىبندى پژوهشگران رویکردهای مذکور براى يافتن خاستگاهى واحد براى نمايش ايرانى تعزيه باعث گرديده است كه آنان از گستردگی ارتباط نمایش با سایر منابع خاستگاهی غفلت بورزند و از اینرو افقهای ناگشوده نمایش در ایران همچنان کشف نشده باقی بماند.
پرونده مقاله
با شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همة حوزههاي حیاتِ بشری را تحتِ سیطرة خویش قرار داد، در ادبیّات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوههاي نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیّال ذهن» که نخستین بار توسّط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حو چکیده کامل
با شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همة حوزههاي حیاتِ بشری را تحتِ سیطرة خویش قرار داد، در ادبیّات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوههاي نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیّال ذهن» که نخستین بار توسّط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حوزة علم روانشناسی مطرح شد، طیِ همین پروسة «مدرنیسم» واردِ حوزة ادبیّاتِ داستانی شده، به شیوهای مدرن به روایتِ رمان مبدّل گشت. در قالبِ این مقاله کوشیدهایم پس از اشارهای گذرا به ویژگیها و مشخّصههاي «جریان سیّال ذهن» با انتخابِ داستانهايی از «مصطفی مستور» که آثارش بیشترین شباهت را به شیوة «جریان سیّال ذهن» دارد، آنها را از منظرِ انطباق با معیارهای داستانِ «جریان سیّال ذهن» مورد بررسی و نقد قرار دهیم. به بیانِ دیگر اين مقاله در صدد پاسخگویی بهاین پرسش است که میتوان تعدادی از داستانهاي «مصطفی مستور» را – آنگونه که آيا برخی از منتقدین گفتهاند- در مجموعة داستانهاي «جریان سیّال ذهن» جای داد؟
در کنار آنچه به عنوان هدف غایی این مقاله عنوان شد، بايد گفت که صفت «جریان سیّال ذهن» به آن دسته از داستانها اطلاق میشود که دارندة همه یا بخش اعظمیاز ویژگیهاي «جریان سیّال ذهن» باشد. بدین ترتیب نمونههاي مستخرج و ارائه شده از داستانهاي مستور برای تک تک ویژگیهاي «جریان سیّال ذهن» نه به معنای قطعیّتِ انتسابِ آنها بهاین شیوه از داستانپردازی، بلکه کوششی است تا درصدِ وجودِ این ویژگیها و شدّت و ضعفِ آنها در داستانهاي موردِ بررسی نشان داده شود.
پرونده مقاله
رباعی از جمله قالبهای مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده و هست و در این میان، ابنیمین فریومدی شاعر مشهور و قطعهسرای چیره دست قرن هشتم نیز به این قالب، دل بستگیهای خاصی داشته است. رباعیهای ابنیمین از تنوّع مضمونی خاصی برخوردار است و بههمین سبب رباعیهای او را باید چکیده کامل
رباعی از جمله قالبهای مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده و هست و در این میان، ابنیمین فریومدی شاعر مشهور و قطعهسرای چیره دست قرن هشتم نیز به این قالب، دل بستگیهای خاصی داشته است. رباعیهای ابنیمین از تنوّع مضمونی خاصی برخوردار است و بههمین سبب رباعیهای او را باید از جملۀ رنگینترین رباعیهاي فارسی به شمار آورد. این تنوع تا آنجاست که رباعیهای ابنیمین را میتوان در یک طبقهبندی موضوعی، به هشت گونه تقسیم کرد که هر کدام از آنها نشاندهندۀ جبنههایی از خلاقیتهای شعری و جهانبینی این شاعر است. از آنجا که قالب رباعی از قرن هفتم اندکاندک میرفت تا رونق و رواج خود از دست بدهد، تنوع مضمونی و لطافتهای تعبیری ابنیمین موجب توجه دوبارهای به این قالب شد. رباعیهای ابنیمین، مجال آن را فراهم کرده تا بسیاری از مضامینی را که شاعر در قطعات خود با تفصیل آورده است، باردیگر به صورت موجزتری در رباعیهای او نیز بخوانیم.
پرونده مقاله
بوميگرايي واكنش روشنفكراني بود كه ميخواستند مخاطبان خود را به اصالتها و ريشههايشان توجه دهند، بنابراين كشورهاي فراواني كه در معرض استعمار قرار داشتند، به اين موضوع توجه كردند و طبيعتاً جريانهاي گوناگون روشنفكري در ايران نيز به آن بيتوجه نماندند. در بررسي جريانها چکیده کامل
بوميگرايي واكنش روشنفكراني بود كه ميخواستند مخاطبان خود را به اصالتها و ريشههايشان توجه دهند، بنابراين كشورهاي فراواني كه در معرض استعمار قرار داشتند، به اين موضوع توجه كردند و طبيعتاً جريانهاي گوناگون روشنفكري در ايران نيز به آن بيتوجه نماندند. در بررسي جريانهاي داستاني پيش از انقلاب، با جريان بوميگرايي مواجهيم، جرياني كه معمولاً منتقدان به آن توجه نكردهاند. در داستانهاي اين جريان به نقد بيگانگان و دولت همراه با بيگانگان و توجه دادن مردم به ريشههاي خود توجه شده است. در اين مقاله ضمن نظري مختصر به شرايط تاريخي، اجتماعي، فرهنگي و ادبي ايران در سالهاي 1320 تا 1357مؤلفههاي موجود در داستانهاي اين جريان برشمرده شدهاست. بيگانهستيزي، توجه به هويت ايرانياسلامي و تقابل اين مؤلفهها با موضوع مدرنيسم از عمدهترين مؤلفههاي داستانهاي بوميگراست. بررسيها نشان ميدهد توجه به جريان بوميگرا در دهه 20 و 30 شمسي كمتر از دهه 40 به بعد است. سياستهاي محمدرضا پهلوي در اين دو دهه و نوع برخورد او با روشنفكران شرايطي را رقم ميزند كه در نهايت منجر به بيتوجهي به اين جريان در دهههاي 20 و 30 ميشود. تأثيرات جريانهاي روشنفكري بخصوص تفكرات آلاحمد و شريعتي و تغيير شرايط كشور از سال 42 به بعد به اين جريان در دهههاي 40 و 50 رونق ميبخشد.
پرونده مقاله
عبدیبیک نویدی، از جملة مستوفیان، مورّخان و شاعران عهد شاه تهماسب است که به اقتفای نظامی دو بار به سرودن خمسه همّت گماشت. بهرغم آنکه عبدیبیک از پیشگامان نهضت تقلید از نظامی در عصر صفوی بهشمار میرود و سخنش در مقایسه با بسیاری از گویندگان هم عصر خويش سلامت نسبی دارد، چکیده کامل
عبدیبیک نویدی، از جملة مستوفیان، مورّخان و شاعران عهد شاه تهماسب است که به اقتفای نظامی دو بار به سرودن خمسه همّت گماشت. بهرغم آنکه عبدیبیک از پیشگامان نهضت تقلید از نظامی در عصر صفوی بهشمار میرود و سخنش در مقایسه با بسیاری از گویندگان هم عصر خويش سلامت نسبی دارد، در ایران کمتر بررسي شده است. در مقالة حاضر با مقایسة تطبيقي منظومههای مجنون و لیلی عبدیبیک و لیلی و مجنون نظامی، برجستهترین شاخصهای شعری وی در منظومة مجنون و لیلی، براساس مقايسة محتوايي و ساختاري- زباني، ديدگاه شيعي و كلامي شاعر، ديدگاه وي نسبت به شاعري، نسبت به زن، عشق، ويژگيهاي داستاني و هنري اشعارش، توصيفات، تصويرسازي، دايرة واژگاني و... بررسي شده است.
پرونده مقاله
تحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هن چکیده کامل
تحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخیاش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیتهای دورهی تاریخیای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعیـ سیاسی خلق اثر، نشان میدهد که تقابل نیروی اندیشهورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیتطلب حاکم، مؤلف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تأثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونتِ منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعیـ سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادلسازی زده است.
پرونده مقاله
مثنوی سیرالعباد الیالمعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام(ص) و دیگر معراج نامههای پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی نابترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرا چکیده کامل
مثنوی سیرالعباد الیالمعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام(ص) و دیگر معراج نامههای پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی نابترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرالعباد سفری در خود و دنیای پر رمزوراز روح انسانی و آکنده از تصاویر سمبلیکی است که ریشه در مخزن عمومی و بزرگ اطلاعات و احساسات انسانها از تاریخ ازلی آفرینش دارد. سیرالعباد داستان سفر روح، عروج و رستاخیز و تولدی در خلاقیت و تمامیت معنوی است. در این مقاله کوشیدهام با جمعآوردن دیدگاه بزرگان و نظریهپردازان عرصه روانشناسی و اسطوره، تحلیلی در عرصههای عرفان، اسطوره و روانشناسی از این اثر عرضه كنم و نکات مشابه عرصههای فوق و ردپای آنها را در اثر سنایی باز نمایم. همان طور که در مقدمه مقاله گفته شده است مقصود از این همانندسازی به هیچ وجه تنزل و محدودیت افق معنایی اثر سنایی به یکی از عنوانهای مذکور نیست. این مقاله سیرالعباد را در چهار بخش عمده زیر به ترتیب مورد تحلیل قرار میدهد:
1. میل بازگشت به سرآغاز (بررسی از دیدگاه اسطوره و عرفان)
2. تفرد و تکامل شخصیت روانی (بررسی سیرالعباد در حیطه علم روانشناسی)
3. آیین گذر قهرمانی یا پاگشایی (تحلیل اثر در عرصه آیینها و مناسک اسطورهای)
4. رستاخیز و دور تسلسل (تحلیل بخش پایانی سفر سنایی در معنا دادن به زندگی مادی)
پرونده مقاله
«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري چکیده کامل
«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري داشت. وي با بيان نظريه خويش، اعتقاد به تشبيه و تنزيه را در مسيري تازه افكند كه بعدها بسياري از عرفا و ادباي انديشمند تحت تأثير نظريه و تفكّر او قرار گرفتند. در اين مقاله سابقه كاربرد اين دو اصطلاح در شعر و ادب فارسي و متون مختلف بررسي ميشود. بيان ارزش و اهميّت اين دو اصطلاح به عنوان يكي از موضوعات بحث انگيز در دوره هاي مختلف، بررسي سير تحولات معنايي و گستردگي قلمرو كاربرد اين دو واژه در متون گوناگون از اهداف ديگر اين مقاله است.
پرونده مقاله
نمادها اين قابليت و توانايي را دارند که در مسير زمان و تاريخ تغيير کرده، دچار پوست اندازي معنايي شوند. گرايشهاي نمادين و سمبليک در حوزه ادبيات معاصر، علاوه بر اوضاع استبدادي و حکومتهاي ديکتاتوري و احتياط و ترس از سانسورهاي رسانه اي، و دگرگوني سبکي، ماحصل دقت و تلاش بر چکیده کامل
نمادها اين قابليت و توانايي را دارند که در مسير زمان و تاريخ تغيير کرده، دچار پوست اندازي معنايي شوند. گرايشهاي نمادين و سمبليک در حوزه ادبيات معاصر، علاوه بر اوضاع استبدادي و حکومتهاي ديکتاتوري و احتياط و ترس از سانسورهاي رسانه اي، و دگرگوني سبکي، ماحصل دقت و تلاش براي غناي جوهر هنري- ابهام- و همچنين شرکت دادن خواننده در امر خواندن و آفرينش ادبي، جهت لذت بيشتر است.
شاعراني که از استقلال فکري و توانايي ابتکار بهره مند هستند نمادها را مواظبت کرده، آنها را از ابتذال و روزمرهگي و حتي مرگ نجات ميدهند. نيما و پيروان نظريه ادبي او با تکيه بر دو واژه «تناسب» و «طبيعي بودن» در به کارگيري نمادها، سعي داشتهاند تا نمادهاي تکراري، کهنه و مرده شعر کلاسيک را در معناهاي نو به کار گيرند تا علاوه بر عمق بخشيدن به شعر، نظريه سبکي خود را نيز غني کنند. تعدادي از نمادها را ميتوان به دليل ماهيت و ارزش ذاتي ناشي از قدمت يا معنا پذيري بيشتر و همچنين عملکرد موثر در سطح انواع هنر، ابر نماد خواند؛ چرا که قرار گرفتن روي مسير درست معنا يابي اثر ادبي در گرو درک و تلقي درست از اين ابرنمادها است. «آب»، «باد»، «شب»، «ديوار»، «آينه» و... از اين گونه هستند که در شعر معاصر فراوان به کار رفتهاند. چگونگي دگـرديسي معـنايي اين ابرنمـادها در حـوزه شعر معاصر سوالي است که در اين مقاله بررسي ميشود.
پرونده مقاله
كليدر يكي از رمانهاي برجسته معاصر است كه بررسي ابعاد مختلف آن اهتمام فراواني را ميطلبد. يكي از اين ابعاد، بررسي زمينهها، ابعاد و عناصر بوميگرايي و هويت ايرانيـ اسلامي است كه كشف زمينههاي آن به شناختن زمينههاي ذهني و رواني شخصيتهاي داستان منجر ميشود. مراد از بوم چکیده کامل
كليدر يكي از رمانهاي برجسته معاصر است كه بررسي ابعاد مختلف آن اهتمام فراواني را ميطلبد. يكي از اين ابعاد، بررسي زمينهها، ابعاد و عناصر بوميگرايي و هويت ايرانيـ اسلامي است كه كشف زمينههاي آن به شناختن زمينههاي ذهني و رواني شخصيتهاي داستان منجر ميشود. مراد از بومیگرایی در اين بستر عناصر هويتبخش مذهبيـ ملي است كه وجه تمايز فرهنگ ايراني و اسلامی از ساير فرهنگها و خرده فرهنگهاست. نگارنده با توجه به این رویکرد و با بررسی رمان كليدر، مهمترين عناصر بومي را در دو بخش عناصر مربوط به فرهنگ ایرانی (ملی) و فرهنگ اسلامی طبقهبندی، بررسي و تحليل كرده است. مهمترين اين مؤلفهها با تأکید بر آیینها و مناسک و باورها در بخش مؤلفههاي ملي؛ آداب و رسوم مربوط به باورهاي عامه، اشاره و تلميح به داستانها و آیینهای تاريخي و اسطورهاي گذشته است. مهمترين مؤلفههاي بوميِ ديني با توجه به مسئله آیینها و سنن در اين اثر، الهامگيري از واقعة عاشورا در فرجام كار گل محمد است كه نگارنده، تشابه آن دو را در پانزده بند نشان داده است. اين مقاله درصدد است با توجه به این گستره، ميزان توجه و تأثر اين رمان فارسي را از مؤلفههاي بومي (ملي و ديني ـ مذهبي) بررسي و تحلیل كند.
پرونده مقاله
موضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادب چکیده کامل
موضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادبیات فارسی به ویژه شعر مولانا در کشورهای انگلیسی زبان همت گماردهاند، آشنا شویم.
از قرن هجدهم توجه به ادبیات فارسی آغاز گردید و به ترجمه و اقتباس از آثار ادب فارسی پرداخته شد. رویکرد به آثار مولانا هم بسیار مهم تلقی شد. تعالیگرایان انگلیسی و آمریکایی مکتب تعالیگرایی را با مطالعه و تحقیق در آثار مولوی، به کمال رسانیدند. در اواخر قرن نوزدهم گزیده متون شرقی با همّت مانکار دانیل کانوی انتشار یافت. پارهای از داستانهای مثنوی، آرمانهای اخلاقی و رفتاری را در جامعه انگلیسی و آمریکایی مطرح کرده است. ویلیام، آر، آلگر نخستین گلچین آمریکایی ادبیات شرقی را منتشر ساخت. ادوارد. جی. براون مقدمه منثور دفتر اول مثنوی را به انگلیسی ترجمه نمود. رینولد الین نیکلسون هم هشت جلد کتاب در شرح مثنوی تألیف نمود و پانزده سال از عمرش را بدین مهم اختصاص داد. آرتور جی. آربری یکی دیگر از متفکّران بزرگ در مطالعات مولویپژوهی به شمار میآید. جیمز جی. کوان مدرّس هنر، پنجاه شعر برگزیده نیکلسون را از دیوان شمس تبریزی، در ساختار شعر نو بازنویسی کرده است. اندرو هاروی آثاری در بزرگداشت مولوی، بازآفرینی اشعار او، از جمله شعله سخنگو، نور در نور و دیگر کتابهایی که همه دربارة مولاناست، منتشر کرده است.
پرونده مقاله
مقايسه ديدگاههاي شاعران و نويسندگان كشورهاي گوناگون در باره تحولات اساسي انديشه و هنر، يكي از مهمترين شاخههاي تحليل متون نظم و نثر و از مباحث عمده در نقد ادبي است؛ ادبيات تطبيقي تبادلات فكري، ادبي و فرهنگي دو يا چند ملت را به ما نشان ميدهد و روشن ميسازد كه فرهنگ ي چکیده کامل
مقايسه ديدگاههاي شاعران و نويسندگان كشورهاي گوناگون در باره تحولات اساسي انديشه و هنر، يكي از مهمترين شاخههاي تحليل متون نظم و نثر و از مباحث عمده در نقد ادبي است؛ ادبيات تطبيقي تبادلات فكري، ادبي و فرهنگي دو يا چند ملت را به ما نشان ميدهد و روشن ميسازد كه فرهنگ يا انديشه فرد يا ملت تا چه حد در اكناف جهان نفوذ و گسترش داشته يا وام ستاني كرده است؛ به هر روي اين شاخه از نقد ادبي از جمله مباحث مهم مطالعات «ميان فرهنگي» نيز به شمار ميرود و از اصليترين بنمايههاي آن ميتواند محسوب گردد.
از ميان شاعران، متفكران و نويسندگان بوسني، فوزي موستاري جايگاه ويژهاي دارد و اثرپذيري وي از مولوي بسيار ژرف و همه جانبه است.
در اين پژوهش با روش توصيفيـ تحليلي، منابع و مآخذ معتبر بررسي شده و با استقصايي جامع روشن شده است كه فوزي در مباني، زمينهها، شيوهها و شگردهاي پرداختن به مفهوم و ويژگيهاي «انسان كامل» عميقاً تحت تأثير مولوي است.
پرونده مقاله
در مقاله حاضر تحقيقات نظامشناسي از جنبههای گوناگون و در حوزههای مختلف نقد و بررسی شده است. در یک نگاه، رویکرد تحقیقات نظامیشناسی، از تدوین شرح احوال و عقاید و کلی گویی با رویکرد سنتی، به دو حوزه نقد و تحلیل آثار نظامی به سبك نوين، و بازنویسی منظومههاي پنج گنج تغییر چکیده کامل
در مقاله حاضر تحقيقات نظامشناسي از جنبههای گوناگون و در حوزههای مختلف نقد و بررسی شده است. در یک نگاه، رویکرد تحقیقات نظامیشناسی، از تدوین شرح احوال و عقاید و کلی گویی با رویکرد سنتی، به دو حوزه نقد و تحلیل آثار نظامی به سبك نوين، و بازنویسی منظومههاي پنج گنج تغییر یافته است.
در حوزه نقد و تحلیل، منظومه خسرو و شيرين به علت بهرهمندي فراوان از هنرهای بیانی و بلاغی، کاربرد عناصر داستانی به سبک نوین، انعکاس فرهنگ عامه و وجود تمثیلها و ضربالمثلهای دلنشین، دارای ظرفیت بیشتر نقد و تحلیل بوده و دیوان نظامی نیز به سبب در دسترس نبودن نسخه تصحيح شده قابل اعتماد، کمترین پژوهشها را به خود اختصاص داده است.
در حوزه بازنویسی، منظومه ليلي و مجنون، به سبب طرح ساده داستان، دربر داشتن موضوع عشق آسمانی و شهرت بیشتر این داستان در میان عوام، بیش از سایر منظومهها، مورد توجه اقتباس كنندگان آثار نظامی بوده است و به مخزنالاسرار، به علت زبان پیچیده، مضامین عرفانی و وجود حکایتهای متعدد، کوتاه و مجزا، اقبال نشده است.
پرونده مقاله
اين پژوهش درصدد پاسخ به اين پرسش است كه پيامبر اكرم(ص) با وجود «ما خُِطبَ به» بودن قرآن مجيد و با وصف «ما ينطق عن الهوي» و «إنك لعلي خلق عظيم» آيا سخنان لطیفه آميز ميگفتند؟ اگر اين گونه است، لطیفههای آن حضرت شامل چه نوع لطیفههایی است؟ بيشتر كدام عناصر را به كار برده چکیده کامل
اين پژوهش درصدد پاسخ به اين پرسش است كه پيامبر اكرم(ص) با وجود «ما خُِطبَ به» بودن قرآن مجيد و با وصف «ما ينطق عن الهوي» و «إنك لعلي خلق عظيم» آيا سخنان لطیفه آميز ميگفتند؟ اگر اين گونه است، لطیفههای آن حضرت شامل چه نوع لطیفههایی است؟ بيشتر كدام عناصر را به كار بردهاند؟ آيا براي لطیفه محدوديتهايي هم قائل بودهاند؟ اين پژوهش نشان ميدهد پيامبر اكرم(ص) گهگاه مزاح ميكردند و لطیفه ميگفتند. اما هرگز از محدوده اخلاق خارج نميشدند. سخنان لطیفهآميز آن حضرت دو دستهاند: دسته اول لطیفههای حكيمانه است؛ دسته دوم لطیفههای عام که پيچيدگي كمتري دارد. لطیفههای عام، به دو نوع موقعيتي و عبارتي تقسيم ميشوند. لطیفههای عبارتي شامل بلاغتهاي زباني مانند ايهام، ايجاز، ایجاد شگفتی زباني و رفتاري، تضاد و تناقض (در مفهوم صنعت ادبي) است. همچنين بخشي از لطیفهها، لطیفههای تعليمي است. لطیفههای نبوي بيشتر از نوع زباني و عبارتي است و نشانهها و نمادهاي طنز كه در آنها تحقير و توهين به ديگران باشد، در آنها ديده نميشود. اما از آنجا که اصطلاح طنز گاهی در حوزههای تحقیر و توهین افراد یا مسائل اجتماعی جولان میدهد و ساحت حضرت ختمی مرتبت از آن مبراست؛ از سوی دیگر، تاكنون کسی در نامگذاری اينگونه سخنان آن بزرگوار اقدام نکرده است. نگارنده برای حفظ ادب شرعی همه انواع ملاحتهای زبانی و لطایف نبوی را با اصطلاح «لطیفه» نامگذاري كرده است.
پرونده مقاله
با همة كوششهاي اهل بلاغت در شناخت شگردهاي ادبي، هنوز برخي از آنها ناشناخته ماندهاست. مقالة حاضر به معرفي يك شگرد ادبي از اين دست با نام «نقلقول هنري» ميپردازد و چند و چون آن را در شعر حافظ بررسي ميكند. نقلقول هنري چيست، هنري بودن آن چگونه رخ مينمايد و گونههاي آن چکیده کامل
با همة كوششهاي اهل بلاغت در شناخت شگردهاي ادبي، هنوز برخي از آنها ناشناخته ماندهاست. مقالة حاضر به معرفي يك شگرد ادبي از اين دست با نام «نقلقول هنري» ميپردازد و چند و چون آن را در شعر حافظ بررسي ميكند. نقلقول هنري چيست، هنري بودن آن چگونه رخ مينمايد و گونههاي آن كداماند؟ اين مقاله پاسخگويي به اين پرسشها را بر عهده دارد. روش ما براي اين منظور، روش توصيفي با رويكرد ساختگرايانه بوده است.
از مجموع اين بررسي چنين نتيجه ميگيريم كه نقلقولهاي هنري حافظ به تبع اعتدالگرايي او عموماً در دو سوية روايي و شعري سيري معتدل را پشت سر گذاشتهاند و در اين دو سويه، به اقتضاي حال، با عناصر راوي، فضا، زمان، مكان، توصيف، شخصيت، گفتمان، رويداد و تعليق و آرايههاي مجاز، تشبيه، اسلوب معادله، استعاره، تشخيص، متناقضنما، كنايه، جناس، واجآرايي، تنسيقالصفات، ايهام، استخدام، مراعاتالنظير، تضاد، تلميح، ارسالالمثل، تضمين، تلميع، اغراق، طنز، اسلوبالحكيم، دليل عكس، حسنمطلع، ردالمطلع و حسنمقطع پيوند خوردهاند. همچنين نمونههاي اين شگرد در ديوان وي، به اعتبارهاي مختلف، تقسيمات متفاوتي مانند بيواسطه/ باواسطه، گفتاري/ نوشتاري، مستقيم/ غيرمستقيم، بهعبارت/ بهمضمون، يكمصراعي/ يكبيتي/ دوبيتي/ سهبيتي/ چهاربيتي/ پنجبيتي و واحد/ متعدد را برميتابند.
پرونده مقاله
مهابهارات اثر حماسي هندوان روايتگر جنگ پاندوان و كوروها بر سرحكومت منطقهاي به نام هستناپور است. در اين جنگ كه هيجده روز به طول ميانجامد پاندوان برپسرعموهاي خود پيروز ميشوند. ارجن در ميان باقي قهرمانان اين كتاب از نظرگاههاي متفاوت شبيه رستم، جهان پهلوان شاهنامه است. چکیده کامل
مهابهارات اثر حماسي هندوان روايتگر جنگ پاندوان و كوروها بر سرحكومت منطقهاي به نام هستناپور است. در اين جنگ كه هيجده روز به طول ميانجامد پاندوان برپسرعموهاي خود پيروز ميشوند. ارجن در ميان باقي قهرمانان اين كتاب از نظرگاههاي متفاوت شبيه رستم، جهان پهلوان شاهنامه است. اين مقاله به مقايسه دو قهرمان از دو فرهنگ حماسي پرداخته است؛ ارتباط با خدايان، ازدواج در شهري بيگانه، جنگ با حاصل اين ازدواج كه پسري است، آگاهي از وجود دارويي زندگيبخش، رفتن به سفرهاي خطرناك هفتگانه، كشتن برادر از جمله موارد مشترك ميان اين دو قهرمان است. اين مقاله بر آن است كه سرايندگان مهابهارات در پرداخت شخصيت ارجن احتمالاً متأثر از داستانهاي حماسي ايران درباره رستم بودهاند؛ داستانهايي كه به زعم بسياري از پژوهشگران منشأ سكايي داشتند ارتباطات فرهنگي ميان ايران و هند، مهاجرت بسياري از اقوام و نژادها از جمله سكاها به هند و بردن آيينها، باورها، اساطير، داستانهاي حماسي بدان سامان از دلايل اثرپذيري هندوان از داستانهاي حماسي ايران ميتواند باشد كه در اين مقاله ضمن اشاره به آنها، مشابهتهاي ميان دو شخصيت نيز نشان داده خواهد شد. پيش از اين نيز دارمستتر در مقالهاي تاثيرپذيري حماسه هندوان را از داستان كيخسرو نشان داده بود.
پرونده مقاله
هر چند داستانگوييِ نمايشي در سرزمينها و زمانهاي مختلف همواره وجود داشته، در ايران روال رو به رشدي نداشته است. پيش از اسلام، گوسانهاي پارتي و خنياگران ساساني، هنگام داستانگويي از موسيقي، رقص و آواز و احتمالاً همراهي چند بازيگر بهره ميگرفتند. این نوع داستان گویی در چکیده کامل
هر چند داستانگوييِ نمايشي در سرزمينها و زمانهاي مختلف همواره وجود داشته، در ايران روال رو به رشدي نداشته است. پيش از اسلام، گوسانهاي پارتي و خنياگران ساساني، هنگام داستانگويي از موسيقي، رقص و آواز و احتمالاً همراهي چند بازيگر بهره ميگرفتند. این نوع داستان گویی در جریان تغییر مذهب ایرانیان از آیین زردشت به اسلام، جوهره خود را حفظ کرد؛ اما برخي ویژگیهای خود را از دست داد و بر بازیگری داستان گو اتکا پیدا کرد.
در دورة اسلامي به سبب محدوديتهايي كه در پی تفسير آموزههاي ديني برای هنرهای تجسمی و نمایشی به وجود آمد، داستانگوييِ نمايشي به روايتي محدود شد كه غالباً يك نفره انجام ميگرفت و آن را «نقالي» ميخواندند. همین محدودیت موجب تقویت بازیگری شد و بر تعزیه تأثیر گذاشت. با عزاداري گسترده و نمايشگرایانهاي كه در دوره صفوی آغاز شد و در قرون بعد به نمايش مصائب (تعزيه / شبيهخواني) منجر گشت، زمينة اجتماعي مساعدي براي نمايش دادن و تجسم بخشيدن داستانهاي حماسي و مذهبي فراهم آمد و ميراث داستانگويي نمايشي نقالان، اين تحول را به کمال رسانيد.
پرونده مقاله
اندرزنامهها و وصيّتنامههاي پهلوي منسوب به پادشاهان و خردمندان و حكيمان ايران قبل از اسلام، علاوه بر پندها و حكمتهاي عامّ، حاوي نكات مهمّ و جالبي دربارة آداب حكمراني و كشورداري و حقوق و روابط متقابل شاه و مردم است كه در گذشته به طور شفاهي رايج بوده، بيشتر در اوايل دور چکیده کامل
اندرزنامهها و وصيّتنامههاي پهلوي منسوب به پادشاهان و خردمندان و حكيمان ايران قبل از اسلام، علاوه بر پندها و حكمتهاي عامّ، حاوي نكات مهمّ و جالبي دربارة آداب حكمراني و كشورداري و حقوق و روابط متقابل شاه و مردم است كه در گذشته به طور شفاهي رايج بوده، بيشتر در اوايل دورة اسلامي به كتابت درآمده و به فاصلة كوتاهي به عربي ترجمه شدهاند. اغلب ترجمههاي فارسي آن بر مبناي ترجمههاي عربي پديد آمده است. از مهمّترين اندرزنامههاي پهلوي جاويدان خرد است كه متن پهلوي آن از بين رفته، ولي متن عربي آن به همّت «ابوعلي احمدبن محمّد مسكويه» باقي مانده و بارها به فارسي ترجمه شده و تأثير گستردهاي در ادبيّات تعليمي فارسي گذاشته است. نكتة مهم دربارة اندرزنامهها اين است كه محتواي آنها بيش از آنكه متضمّن آرا و ديدگاههاي دقيق پادشاهان و حكماي قبل از اسلام باشد، حاوي منويّات خرد جمعي ايرانيان زرتشتي و مسلمان، راجع به حكومت آرماني است.
پرونده مقاله
رئاليسم، در مفهوم عامّ به معني علاقه و تمايلي بنيادين به عين موضوع خارج از ذهن است و از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعري، آثار هنري را محاكات از طبيعت دانسته است و پس از او همواره اين انديشه با فراز و فرودهايي تداوم يافت، تا آنكه در سدة نوزده چکیده کامل
رئاليسم، در مفهوم عامّ به معني علاقه و تمايلي بنيادين به عين موضوع خارج از ذهن است و از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعري، آثار هنري را محاكات از طبيعت دانسته است و پس از او همواره اين انديشه با فراز و فرودهايي تداوم يافت، تا آنكه در سدة نوزدهم، نخست در فرانسه و سپس در ديگر كشورها مكتب و جنبشي پديد آمد كه در پي تثبيت اصول و مباني رئاليسم بود. نويسنده رئاليست در قلمرو ادبيات داستاني همواره با ترفندهاي روانشناختي مجاب كننده اي، انگيزه هاي دروني و بيروني كنش شخصيتهاي داستان را در عرصه زندگي فردي و اجتماعي به تصوير مي كشد. در اين پژوهش پس از توضيح و تبيين رئاليسم، چه در مفهوم عامّ آن، و چه به مثابه مكتبي معروف در سدة نوزدهم، مباني و ساختار رئاليسم و انواع مهمّ آن در ادبيات داستاني نقد و بررسي شده است.
پرونده مقاله
دربارة الهامهای شاعرانه، دست کم دو دیدگاه کلی وجود دارد: نخست، الهام پدیدهای است فرا طبیعی و بیرون از وجود شاعر؛ دوم الهام نیرویی ذهنی و برخاسته از ضمیر ناخودآگاه شاعر است.
نظریهپردازان و شاعران در بارة هریک از این دو نظریه و تأیید یا رد آن بسیار سخن گفتهاند. تفاو چکیده کامل
دربارة الهامهای شاعرانه، دست کم دو دیدگاه کلی وجود دارد: نخست، الهام پدیدهای است فرا طبیعی و بیرون از وجود شاعر؛ دوم الهام نیرویی ذهنی و برخاسته از ضمیر ناخودآگاه شاعر است.
نظریهپردازان و شاعران در بارة هریک از این دو نظریه و تأیید یا رد آن بسیار سخن گفتهاند. تفاوت ساختار ذهنی افراد انسانی، طبعاً دریافتهای ذهنی و نیز واکنشهای ذهنی متفاوت را در برابر یک تجربة واحد، در پي دارد. يعني، هر شاعر، گاه در حال و هوا يا لحظاتي خاص، احساس میکند پیامهایی را به گونهای کم و بیش مبهم، از جايي (بيرون يا درون خويش)، دریافت میكند، بیآنکه بداند خاستگاه این پیامها کجاست. این پیامهای تازه و نامشخص، گاه، با انباشتههای ذهنی پيشين شاعر در میآمیزد و این آمیزش به گونهای است که اغلب جدا سازی بخشهایی از آن، با عنوان «الهامهای غیبی» یا «انباشتههای ذهنی»، ناممکن مینماید.
بررسی یا تحلیل این روند پیچیده ذهنی که همواره محل نزاع بسیاری از شاعران و نظریهپردازان هنري بوده، موضوع بحث این گفتار است.
پرونده مقاله
يكي از انواع ادبي در حوزه متون ديني، به ويژه كتب مقدس، ادبيات آپوكاليپتيك است. آپوكاليپس به نوعي مكاشفه پيشگويانه اطلاق ميشود كه مكاشف با توجه به فرهنگ غالب جامعه و باورهاي خويش، حوادث آينده و گذشته را با ابزارهاي مختلف، رؤيت و در قالب هنر و ادب و با زبان رمزي و سم چکیده کامل
يكي از انواع ادبي در حوزه متون ديني، به ويژه كتب مقدس، ادبيات آپوكاليپتيك است. آپوكاليپس به نوعي مكاشفه پيشگويانه اطلاق ميشود كه مكاشف با توجه به فرهنگ غالب جامعه و باورهاي خويش، حوادث آينده و گذشته را با ابزارهاي مختلف، رؤيت و در قالب هنر و ادب و با زبان رمزي و سمبليك بيان ميكند. نمونه بارز اين نوع در كتاب مقدس، «مكاشفه يوحنا» و در ادبيات جهاني مكاشفههاي نوسترآداموس و در ادبيات فارسي برخي از اشعار شاه نعمتالله ولي است. اين مسئله در هر دوره از تاريخ هنر و ادب، به ويژه در ادبيات معاصر فارسي نيز جريان داشته است. در اين مقاله ضمن نقد و تحليل اين نوع ادبي در گذشته و عوامل پيدايش آن، هشت كتاب سپهري، از اين ديدگاه بررسي و بارزترين تجليات مكاشفههاي پيشگويانه در چند زمينه نظير رؤيا، تفأل و تطير و... بررسي و تحليل ميشود. نكته مهم اين است كه سهراب در هشت كتاب علاوه بر معني نخستين مكاشفه به معني ثانويه آن يعني آپوكاليپس نيز نظر دارد و بيش از آنكه به خود پيشگويي و حوادث مربوط به آخرالزمان بپردازد، بيشتر به ابزارهاي تجلي آن عنايت دارد.
پرونده مقاله
شباهت ظاهري و دشواري تمايز اصول و قواعد مكاتب ناتوراليسم و رئاليسم، منشأ اشتباهات فراواني براي منتقدان بوده است. تا آنجا كه گاهي آثار ناتوراليستي به عنوان آثار رئاليستي معرفي ميشوند. در اين مقاله اصول و قواعد مكاتب فوق، در دو اثر برجسته ناناي اميل زولا و بابا گوريوي با چکیده کامل
شباهت ظاهري و دشواري تمايز اصول و قواعد مكاتب ناتوراليسم و رئاليسم، منشأ اشتباهات فراواني براي منتقدان بوده است. تا آنجا كه گاهي آثار ناتوراليستي به عنوان آثار رئاليستي معرفي ميشوند. در اين مقاله اصول و قواعد مكاتب فوق، در دو اثر برجسته ناناي اميل زولا و بابا گوريوي بالزاك، نقد و تحليل شده است. اشخاص داستاني «نانا» در عين عادي و معمولي بودن، هر يك معرف قشر معيني از جامعهاند و نويسنده ناتوراليست اصراري بر تيپسازي ندارد. ولي در «باباگوريو» با وجود برگزيده شدن قهرمانان از ميان افراد جامعه، به آنها برجستگي خاصي (تيپ) بخشيده ميشود. انتقاد در آثار ناتوراليستي به مثابة مبارزه با بيماريهايي تلقي ميشود كه بر وحدت ارگانيك جامعه هجوم ميآورد. اما در آثار رئاليستي عميقترين ريشههاي تضادهاي اجتماعي عصر كاويده ميشود.
با وجود اينكه اصول علمي ناتوراليسم پرداختن به هر موضوعي را صرف نظر از طبقه مجاز ميداند، موضوع آثار ناتوراليستي بيشتر طبقات متوسط و پايين جامعه را شامل ميشود. اما نويسنده رئاليست در آثار خود با وجود به تصوير كشيدن هر دو طبقه بالا و پايين جامعه، بيشتر به واقعيتها و رنجهاي مربوط به طبقه كارگر توجه ميكند. اكثر رمانهاي ناتوراليستي داراي پاياني اندوه بار، نگران كننده و فاجعهآميز هستند و موجب ناراحتي خواننده ميشوند. ولي آثار رئاليستي با وجود اينكه معمولاً پاياني غم انگيز دارند، تا حد آثار ناتوراليستي فاجعهآميز نيستند.
پرونده مقاله
دانش به دليل شرافت ذاتي و گوهرياش در جهان اسلام به جد مورد اهتمام قرار گرفته و در اعتبار و ارزش آن و مقام و جايگاه عالمان، سخنهاي آموزنده و دلپذير گفته شده است. پارهاي از اين گفتارهاي نغز در ذهن و زبان دانشمندان اديب و اديبان فرهيخته راه يافته و از اين طريق ابيات و چکیده کامل
دانش به دليل شرافت ذاتي و گوهرياش در جهان اسلام به جد مورد اهتمام قرار گرفته و در اعتبار و ارزش آن و مقام و جايگاه عالمان، سخنهاي آموزنده و دلپذير گفته شده است. پارهاي از اين گفتارهاي نغز در ذهن و زبان دانشمندان اديب و اديبان فرهيخته راه يافته و از اين طريق ابيات و سخناني زيبا در پاسداشت دانش و بزرگداشت دانشمندان آفريده شده است. در اين مقاله كوتـاه بــه انعكـاس بـاورهاي اسلامـي در بـاب منـزلت دانش در ادب گـرانسنگ فـارسي خواهيم پرداخت.
پرونده مقاله
در مجموعه ادب فارسي به ويژه متون عرفاني كمتر متني يافت ميشود كه از تقریر احوال پيامبران و قصص آنان بيبهره باشد. يكي از اين متون كه هم در رو ساخت و هم در ژرف ساخت از اين موضوع متأثر است؛ مقالات شمس است در اين اثر به مناسبت ذهن تأويلگراي مؤلف حوادث مندرج در تاريخ زندگي چکیده کامل
در مجموعه ادب فارسي به ويژه متون عرفاني كمتر متني يافت ميشود كه از تقریر احوال پيامبران و قصص آنان بيبهره باشد. يكي از اين متون كه هم در رو ساخت و هم در ژرف ساخت از اين موضوع متأثر است؛ مقالات شمس است در اين اثر به مناسبت ذهن تأويلگراي مؤلف حوادث مندرج در تاريخ زندگي پيامبران تأويل و گفتارهاي ايشان بنا بر باور مؤلف تفسير شده است. تقرير در اين مقالات يا بر سبيل استدلال و برهانِ محكم و براي تفهيمِ ديدگاه مؤلف و يا از باب تبرك و بر سبيل توارد ذهني و يا به قصد معرفي انسان كامل در تمام ابعاد است كه در اين ميان حضرت محمد(ص) را نمونه متعالي چنين انساني معرفي ميكند. در اين مقاله مؤلف با اين نگاه به اوصاف حضرت محمد(ص) در مقالات شمس پرداخته و خلاف آمد عادتهاي شمس را در اين زمينه نشان داده است. نكته قابل تأمل اينكه شمس در اين اثر، از عموميترين مباحث در حوزه نبوت تا پرسش از برخي تابوها را مطمح نظر داشته كه در برخي از موارد بديع و هنري است. مفاهيمي چون مقايسه خودِ مؤلف با پيامبران و بعضاً مخالفت با آنها، شبهه در برخي از احاديث، مقايسه ضمني مولانا با پيامبر اسلام و... از اين قبيل است. عمدهترين اوصاف حضرت محمد(ص) در مقالات شمس؛ همه علوم معلوم محمد(ص)، ارزش قرآنِ صامت به قرآن ناطق، تعظيم قرآن نه به خاطر خداوند كه به خاطر محمد(ص)، ميهمان خاص خداوند، محمد(ص) معشوق در لباس عاشق، نور محمديه، پيامبر باز سپيد سلطان ازل و مردمان ديگر مرغان سرگردان، استغراق تام، عدم استغناي حق از محمد(ص)، علم لدني و... هستند كه تحليل و تفسير آنها در اصل مقاله آمده است.
پرونده مقاله
بيترديد، در ميان بينانگذاران فرهنگ و ادب اسلامي، جاحظ چهرهاي ممتاز است. حوزة وسيع اطلاعات، ژرفاي دانش و به ويژه نگاه خاص به ادبيات و فنون ادبي از او شخصيتي كم نظير ساخته است. او علاوه بر زمينههاي عام دانش و تسلط بر غالب علوم اسلامي و ادبي، در حوزه نقد ادبي و به ويژه چکیده کامل
بيترديد، در ميان بينانگذاران فرهنگ و ادب اسلامي، جاحظ چهرهاي ممتاز است. حوزة وسيع اطلاعات، ژرفاي دانش و به ويژه نگاه خاص به ادبيات و فنون ادبي از او شخصيتي كم نظير ساخته است. او علاوه بر زمينههاي عام دانش و تسلط بر غالب علوم اسلامي و ادبي، در حوزه نقد ادبي و به ويژه در حوزة نقد بلاغي جايگاه ويژهاي دارد. اگر چه چنان كه بايد در تمدن اسلامي و خصوصاً دنياي فارسي زبان، به آراء و آثار او توجه نشده است؛ امّا اكثر نظريهپردازان علوم بلاغي و شاعران و نويسندگاني كه گرايشهاي بلاغي دارند، عميقاً متأثر از نظريات جاحظ هستند. او در حوزة خاستگاه شعر و علل ظهور آن، ويژگيهاي سخن و شعر خوب، تمايزات لفظ و معنا و ويژگيهاي ساخت، بافت و محتوا، روانشناسي شعر و شاعر، دلايل تفاوت رويكردهاي ملتها به سخن منظوم و منثور و عدم اقبال پارهاي از آنها به فرهنگ مكتوب، سخناني تازه و قابل تحليل دارد؛ چنان كه در زمينه ريشهشناسي لغات، آواشناسي تطبيقي، معناشناسي و نظاير آنها نيز نكتههاي فراواني گفته است كه درك و تفسير آنها جان و تواني تازه به ادبيات فارسي و نظريهپردازان جهان اسلام ميبخشد. وي اگر چه بيش از 360 اثر آفريده است، ولي عمده نظريههاي ادبي خود را در دو كتاب «البيان و التبيين» و «الحيوان» گنجانده و برخي رسالههاي مستقل ادبي هم نگاشته است. هدف اين مقاله تبيين دو نكته عمده است: اول بررسي، طبقهبندي، تفسير و تحليل آراء و آثار جاحظ در بارة ادبيات و نقد ادبي و بيان جايگاه او به عنوان پدر علوم بلاغي. دوم تأكيد بر تأثير عظيم و عميق جاحظ بر متفكران ايراني به خصوص شاعران و نويسندگان آن و بالاخص در حيطه نقد ادبي و رويكرد بلاغي آن. چون نويسنده معتقد است كه مهمترين رويكرد نقد ادبي در زبان و ادب فارسي، رويكرد بلاغي بوده است و جاحظ «موسس علوم بلاغي» در جهان ايراني ـ اسلامي است.
پرونده مقاله
در اين جستار رمانهاي سيمين دانشور، بهويژه سووشون كه پرفروشترين رمان فارسي است، تجزيه و تحليل شده است. زاويه ورود مقاله حاضر، تحليل اين اثر از نظر مكتبهاي ادبي است. اما از آنجا كه آثار ادبي فارسي چندان با مباني و ويژگيهاي مكاتب ادبي غربي انطباق ندارند، كوشش شده است چکیده کامل
در اين جستار رمانهاي سيمين دانشور، بهويژه سووشون كه پرفروشترين رمان فارسي است، تجزيه و تحليل شده است. زاويه ورود مقاله حاضر، تحليل اين اثر از نظر مكتبهاي ادبي است. اما از آنجا كه آثار ادبي فارسي چندان با مباني و ويژگيهاي مكاتب ادبي غربي انطباق ندارند، كوشش شده است نوآوريها و وجوه مميزه آثار دانشور بازشناسي شود. همچنين، از زاويه نگاه گفتمانهاي اجتماعي نيز درونمايههاي آثار وي تحليل شده و ديدگاههاي نويسنده در مصاحبهها و گفتگوهاي سالهاي اخير مورد توجه قرار گرفته است. به نظر ميرسد راز اقبال عمومي خوانندگان نسبت به آثار دانشور در اين است كه او با اتكا بر توانايي ممتاز ادبي، دانش زيباييشناسي، فراست در انديشهورزي و صداقت در آفرينش ادبي، آثاري ممتاز آفريده و ضمن بهرهگيري از ميراثهاي اسطورهاي و گنجينههاي عناصر فرهنگي اسلامي ـ ايراني، از قدرت بازآفريني هنري و ادبي خوبي نيز برخوردار بوده است. ظريفتر آنكه او در كنار درگيري با چالشهاي اجتماعي و سياسي، در بيان حقايق مربوط به مصالح ملي و انساني، برنامههاي استعماري و اشغالگري پنهان و آشكار به نحوي جامع، ابتكاري و نوآورانه گفتمانهاي روزگار، صداقت تمام داشته و توانسته است ادبيات داستاني معاصر را با جنبههاي بومي آشتي دهد. در حالي كه تا زمان او اين گفتمانها عمدتاً تقليدي از مسلكهاي وارداتي مادي و ماركسيستي بود و يا از ناحيه ادبيات پوچگراي ناشي از سرگرداني مدرنيسم، به ادبيات معاصر داستاني فارسي راه پيدا كرده بود. بنابراين، راه نويني كه دانشور گشوده است، مبتني بر گفتمان مقاومت با تكيه بر مباني و ميراثهاي اسطورهاي ايراني و اسلامي است.
پرونده مقاله
در كنار «انواع ادبي» جديد، همانند «رمان» و «داستان»، « افسانه»ها (قصهها، سرگذشتها، حكايتها و...) را ميتوان از انواع ادبي گذشته تاريخ ادب فارسي به حساب آورد.« افسانه»ها به آثاري اطلاق ميشود كه از زبان حيوانات يا به صورت اشعار هجايي براي سرگرمي اطفال سروده شده است چکیده کامل
در كنار «انواع ادبي» جديد، همانند «رمان» و «داستان»، « افسانه»ها (قصهها، سرگذشتها، حكايتها و...) را ميتوان از انواع ادبي گذشته تاريخ ادب فارسي به حساب آورد.« افسانه»ها به آثاري اطلاق ميشود كه از زبان حيوانات يا به صورت اشعار هجايي براي سرگرمي اطفال سروده شده است. يا متضمّن سرگذشت اشخاص واقعي همچون شاعران، عارفان و ... بوده است كه رفتهرفته، شاخ و برگ گرفته و با نثري آراسته در خلال كتب تذكره و آثار ديگر درج شدهاند و فراز و فرود زندگي شاعران و ابعاد گونهگون ادبي، فكري، روحي و اخلاقي آنها را نشان ميدهند. در اين مقاله، علاوه بر اشاره به تعاريف افسانه، ويژگيهاي اساسي آن از جهات مختلف نقد و تحليل شده است. اين تحقيق در دانشهايي مانند تاريخ ادبيات، سبكشناسي، نقد ادبي، معاني، بيان و بديع كاربرد دارد و نقاط مبهم و تاريك تاريخ ادبيات را روشن و جزئيات علوم مذكور را بيان ميكند.
پرونده مقاله
حكايت «جدال سعدي با مدعي» يكي از حكايتهايي است كه تحت تأثير مقامهنويسي در ادبيات عربي و فارسي آفريده شده است. سعدي در خلق حكايت فوق علاوه بر آثار اهل تصوف پيش از خود، از كتاب «احياءعلومالدين» امام محمد غزالي تأثير گرفته و مسأله رايج در نزد صوفيه؛ يعني فقر و غنا و رجح چکیده کامل
حكايت «جدال سعدي با مدعي» يكي از حكايتهايي است كه تحت تأثير مقامهنويسي در ادبيات عربي و فارسي آفريده شده است. سعدي در خلق حكايت فوق علاوه بر آثار اهل تصوف پيش از خود، از كتاب «احياءعلومالدين» امام محمد غزالي تأثير گرفته و مسأله رايج در نزد صوفيه؛ يعني فقر و غنا و رجحان يكي بر ديگري را مورد توجه قرار داده است. به نظر ميآيد آنچه اهل تصوف و به ويژه غزالي درباره فقر و غنا گفتهاند، ذهن وقاد سعدي را قانع نكرده و خود با طرحريزي مقامهاي جدلي مي خواهد اصالت و برتري غنا را بر فقر اثبات كند. در اين مقاله بدون توجه به شيوه استدلال و محتواي براهين طرفهاي درگير، عناصر ساختاري متن از نظر شخصيتپردازي، نحوه روايت، ساختار متن در سطوح آوايي، توازن واژگاني، توازن نحوي و انسجام دستوري، واژگاني و پيوندي مورد بررسي قرار گرفته است. هر چند ساختمان حكايت قوي است، ولي در آن اصول اساسي گفتگو يعني؛ رعايت ادب و احترام و دادن فرصت كافي به طرف مقابل، رعايت نشده است.
پرونده مقاله
متون صوفيانه با وجود رمز و رازها و پيچيدگيهاي معنايي و مفهومي و نيز بهرهگيري از زبان نمادين، آهنگين، سحرآميز و تأثيرگذار، از ساير متون (ادبي و غير ادبي) آشكارا ممتاز و متفاوت هستند. عدهاي اين تفاوت را صرفاً در ساختار زباني اين متون ديده و رموز معنايي آن را نيز برخ چکیده کامل
متون صوفيانه با وجود رمز و رازها و پيچيدگيهاي معنايي و مفهومي و نيز بهرهگيري از زبان نمادين، آهنگين، سحرآميز و تأثيرگذار، از ساير متون (ادبي و غير ادبي) آشكارا ممتاز و متفاوت هستند. عدهاي اين تفاوت را صرفاً در ساختار زباني اين متون ديده و رموز معنايي آن را نيز برخاسته از همان زبان ويژه دانستهاند. بر خلاف ديدگاه فوق، در اين نوشته به تقدم مفهوم و معني بر زبان در متون صوفيه تأكيد شده و نشان داده ميشود كه كشف، فهم، تأويل و انشراح معني، مقدم بر الفاظ و تناسبات زباني است. هر چند دريافتهاي تازه مبتني بر شهود معني و مفهوم، خود زبان تازهاي را به وجود ميآورد كه البته با ساير زبانها متفاوت است. بدين منظور فهم و تفسير مفسران عامه از يك آيه قرآن كريم، با فهم و تأويل صوفيان خراساني و پس از آن ابنعربي در فصوص الحكم مورد بررسي قرار گرفته است. حاصل اين نوشته و تحقيق علاوه بر اثبات تقدم معني بر لفظ و انديشه بر زبان در متون صوفيه، نشان دادن سير و تحول تكويني تأويل عرفا از آيات قرآن كريم تا زمان ابنعربي و تأثير و تأثر آنها از يكديگر ميباشد.
پرونده مقاله
در اين پژوهش سه منظومه، يعني خسرو و شيرين و ليلي و مجنون اثر حكيم نظاميگنجوي و ويس و رامين اثر فخرالدين اسعدگرگاني به عنوان منابع اصلي در جهت تفسير روانشناختي انتخاب و با استفاده از روش تحليل محتوا بررسي شدهاند. سه فرضيه مطرح شد و درجه انطباق چکیده کامل
در اين پژوهش سه منظومه، يعني خسرو و شيرين و ليلي و مجنون اثر حكيم نظاميگنجوي و ويس و رامين اثر فخرالدين اسعدگرگاني به عنوان منابع اصلي در جهت تفسير روانشناختي انتخاب و با استفاده از روش تحليل محتوا بررسي شدهاند. سه فرضيه مطرح شد و درجه انطباق مفاهيم روانشناختي مكنون در اين آثار با رويكرد روانكاوي فرويد و رويكرد روانشناسيتحليلي يونگ و نيز با ويژگيهاي شخصيتي مصنف ـ كه خود مفهوم روانكاوانه دارد ـ بررسي گرديد. پس از تعيين واحدهاي كدگذاري و تعريف عملياتي هر يك، كدگذاري به عملآمد و ضريب پايايي كدگذاران برابر81% تعيين گرديد. با استفاده از آزمون آماري مجذور خي(X2) واحدهايكدگذاري شده براي هر يك از متون، به منظور تعيين فراواني انطباق هر يك با دو نظريه روانكاوي فرويد و روانشناسي تحليلي يونگ، مورد تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان ميدهد آزمون آماري به عملآمده براي دو منظومه خسرو و شيرين و ليلي و مجنون تفاوت معنيداري از نظر درجه انطباقپذيري با دو نظريه فوق نشان نميدهد؛ اما اين تفاوت در منظومه ويس و رامين معنيدار است و نشان ميدهد اين منظومه رابطه بيشتري با نظريه روانكاوي فرويد دارد؛ البته با توجه به پيچيدگي كدگذاري و كميسازي مفاهيم ادبي و مشكلاتروششناختي موجود، سعي شد در ادامه بحث، تفسيرهاي ممكن با استفاده از دو رويكرد فوق در مورد سه منظومه مورد مطالعه ارائه شود.
پرونده مقاله
مجموعه داستان شهري چون بهشت اثر سيمين دانشور، محصول شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي سالهاي وحشت و خشونت پس از كودتاي ننگين 28 مرداد 1332 است؛ دورهاي كه آمال و آرزوهاي ملتي آزاديخواه و استقلال طلب در اثر دسيسة عوامل بيگانه و داخلي و پارهاي اشتباهات رهبران سياسي و مذهبي چکیده کامل
مجموعه داستان شهري چون بهشت اثر سيمين دانشور، محصول شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي سالهاي وحشت و خشونت پس از كودتاي ننگين 28 مرداد 1332 است؛ دورهاي كه آمال و آرزوهاي ملتي آزاديخواه و استقلال طلب در اثر دسيسة عوامل بيگانه و داخلي و پارهاي اشتباهات رهبران سياسي و مذهبي بر باد رفت و يأس و نااميدي، احساس شكست و انزواطلبي، گريبانگير جامعة فرهنگي ايران گرديد. دانشور با تيزبيني و درايت متعهدانه در اين مجموعه داستان تلاش كرده است بخشي از حقايق تلخ سياسي، اجتماعي و فرهنگي و نيز دردها، رنجها و مصائبي را كه در اين سالهاي سياه بر ملت ايران رفته است، ترسيم نمايد.
داستانهاي كوتاه دانشور با وجود اهميت و اعتباري كه در ادبيات داستاني معاصر دارند، بيشتر در ساية رمانهاي برجسته او مانند سووشون، جزيره سرگرداني و ساربان سرگردان بوده و چندان مورد بررسيهاي نقّادانه قرار نگرفتهاند. مقاله حاضر ميكوشد ضمن نقد و بررسي درونمايههاي اين مجموعه داستان و روشن نمودن ابعاد ناپيداي اين اثر، تأثيرپذيري آن را از شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي دوران پس از كودتا نشان دهد.
پرونده مقاله
گريز از نيكنامي و استقبال از بد نامي و رسوايي، يكي از ويژگيهاي مكتب رندي و عرفان عاشقانه است كه در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصيه شده است. جامه شهرت، بافتهاي پرآفت است و رنگ عجب و ريا و كبر و كيا را بر قامت طاعات و عبادات ميپاشد چکیده کامل
گريز از نيكنامي و استقبال از بد نامي و رسوايي، يكي از ويژگيهاي مكتب رندي و عرفان عاشقانه است كه در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصيه شده است. جامه شهرت، بافتهاي پرآفت است و رنگ عجب و ريا و كبر و كيا را بر قامت طاعات و عبادات ميپاشد و چهره اخلاص و يكرنگي را مي پوشاند؛ لذا مبارزه با اين صفت نفساني همواره يكي از دغدغههاي عارفان شوريده و رندان وارسته و حقيقتجو بوده است و راهها و رياضتها و مجاهدتهاي گوناگوني براي شكستن شيشه نام و ننگ و غرور و شكوه مريدان خويش توصيه كردهاند. بيان اين راهها و بررسي علل و علامات اين آفات در قالب حكايات و امثال و اشعار بزرگان و عارفان به ويژه عطار و مولانا و ابوسعيد ابوالخير زمينههاي بحث اين مقاله را تشكيل ميدهند.
بي شك كسي ميتواند خويش را از چشم خلق بيفكند و مدح و ذمشان در نظرش يكسان باشد كه حق در نظرش بزرگ جلوه كند و جز به او نينديشد و جز براي او نگويد، نخواهد و نكند. تحصيل اين فضايل نيز آسان نيست و جان بر سر كسب آن ميسوزد؛ اما آنچه ميتواند نام و ننگ را به باد دهد، بادة عشق است، حاصل نوعي معرفت شهودي است كه عاشق را ناخوآگاه در كمند جذبه خويش گرفتار ميسازد.
پرونده مقاله
به رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم ميخورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينههاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و ب چکیده کامل
به رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم ميخورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينههاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و بيش از آنكه مربوط به حوزههاي انديشه و تفكر گوناگون باشند، فن ادبي و زاييدهاي زيبا از توان هنري خالقان ذوقمند به شمار ميآيند. اين همسانيها ـ لااقل در عرصه ادبيات فارسي ـ به ويژه در آبشخورهاي اسطورهاي، نماد سازيها و تصوير آفرينيها از آرمانهاي بلند انساني، پيامها و بنمايههاي متنوّع خود را نشان دادهاند. افزون بر آن، در مسير تحول تفكر فلسفي ايراني، «حماسه عرفاني» يكي از پرمايهترين شاخههاي انديشه در اين سرزمين بوده است و آثار سهروردي مـَثـَل اعلي و نمونه كامل آن به شمار ميآيد. ورود بنمايهها، حتي روايتها و تصويرها و اسطورههاي متون حماسي در متون ادبي فارسي ـ از جمله منطقالطير عطار ـ شواهد ديگري براي اثبات اين مدعاست. در اين مقاله اين تلاقيها و همسانيها به اجمال بازشناسانده شده است.
پرونده مقاله
مرثیه یکی از انواع ادبی غنایی است که در آن، دو عنصرِ عاطفه و احساس، حضوری پررنگ دارد. بر این مبنا، از دیدگاه علم روان شناسی، ريشۀ مرثیه را باید در مسائل رواني و ميل به جاودانگي انسان جست وجو کرد. به اعتقاد نویسندگان، پیشینة این نوع ادبی را باید در فرهنگ و ا چکیده کامل
مرثیه یکی از انواع ادبی غنایی است که در آن، دو عنصرِ عاطفه و احساس، حضوری پررنگ دارد. بر این مبنا، از دیدگاه علم روان شناسی، ريشۀ مرثیه را باید در مسائل رواني و ميل به جاودانگي انسان جست وجو کرد. به اعتقاد نویسندگان، پیشینة این نوع ادبی را باید در فرهنگ و ادب بومی ایرانزمین، از جمله در تکبیت هایی جست وجو کرد که در سراسر مناطق لک نشین زاگرس به نام مور و هوره گلوخوانی می شود. پژوهشگران در این مقاله می کوشند پس از مرحلۀ گردآوری اطلاعات، با استفاده از روش پژوهش توصیفی و اسنادی، به بررسی انواع مرثیه و واكاوي ادبي- روان شناختي مفهوم سوگ در فرهنگ قوم لک بپردازند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خلأ شناخت ما از غنی ترین گنجینههای معنوی و روان شناختی فرهنگ و ادب بومی، باعث شده است تا در گذار از جامعۀ سنتی و ورود به دنیای مدرن، با پدیدۀ «شکاف بین نسلی» مواجه شویم. از این رو توجه به فرهنگ و ادب بومی و پل زدن میان ارزش های جامعۀ دیروز و امروز، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
پرونده مقاله
زهدورزی همچون دیگر پدیدههای فرهنگی، به دلیل تراز ویژهای که در تصوف اسلامی یافته، استعداد زیادی برای انحراف از خاستگاه اولیۀ خود و غلتیدن در ورطۀ آسیبهای گوناگون دارد. زاهدان مسلمان، خود نخستین منتقدان جدّی در حوزۀ آسیبشناسی زهد بودهاند و از زوایای گوناگون به شناسا چکیده کامل
زهدورزی همچون دیگر پدیدههای فرهنگی، به دلیل تراز ویژهای که در تصوف اسلامی یافته، استعداد زیادی برای انحراف از خاستگاه اولیۀ خود و غلتیدن در ورطۀ آسیبهای گوناگون دارد. زاهدان مسلمان، خود نخستین منتقدان جدّی در حوزۀ آسیبشناسی زهد بودهاند و از زوایای گوناگون به شناسایی و رفع آسیب پرداختهاند. در ارزیابیِ عمومیِ موضوع، درمی یابیم که آسیبهایی مانند افتادن در دام کبر، غرور و عُجب، داشتن نگاه کاسبکارانه و غیر مخلصانه به تلاشهای زاهدانه و استفاده از ابزار ریا و تزویر برای بهرهمندی از مقبولیت نزد عموم مردم، از قرون نخستین رواج زهد و تصوف اسلامی از نظر برجستگان این حوزه پنهان نمانده و با گسترش آسیبها از قرن چهارم هجری، شتاب بیشتری گرفته است. این نگاهِ انتقادیِ درون گفتمانی، که بخش برجستهای از ادبیات تصوف را نیز شامل می شود، بسیار بیشتر و پیشتر از نقدهای بیرونی در پالایش زهد اسلامی موفق بوده است. این مقاله کوشیده است تا با پیمایشِ نگاه آسیبشناسانۀ درون گفتمانی، نقش ویژه و بیمانند آن را در ماندگاری این میراث عظیم فرهنگی بنمایاند.
پرونده مقاله
بیگمان، ملل گوناگون تعلیم و تربیت خود را مرهون خردمندانشان هستند. برای شناخت آرای تربیتی در ایران و کشورهایی که از نظر این افکار، نزدیکی و مشابهتی با آن دارند، مطالعۀ اندیشههای سعدی و تاگور مناسب و مهم به نظر رسید. توجه به این پرسش بنیادین که «میان مضمونهای شعری سعدی چکیده کامل
بیگمان، ملل گوناگون تعلیم و تربیت خود را مرهون خردمندانشان هستند. برای شناخت آرای تربیتی در ایران و کشورهایی که از نظر این افکار، نزدیکی و مشابهتی با آن دارند، مطالعۀ اندیشههای سعدی و تاگور مناسب و مهم به نظر رسید. توجه به این پرسش بنیادین که «میان مضمونهای شعری سعدی و تاگور چه تفاوتها یا شباهتهایی وجود دارد؟» موجب شکلگیری این تحقیق گشته است. بیشک تأثیر دلایل فرهنگی، اقلیمی، دانشی، سیاسی، اجتماعی و... در شکلگیری این افکار نقش پررنگی داشته است و عامل به وجود آمدن شباهتها و تفاوتهایی در موضوعات مبنایی است، مانند: توجه به ماهیت تربیت، ارزشمندی زندگی، مرگ، پیری، سخن و... . اما شاعران مورد نظر گاهی در هر موضوع، افکار خاص خود را دارند که کاملاً با دیگری متضاد یا مستقل است. مقالة حاضر به بررسی فراز و نشیبهای آرای تربیتی این شاعران و هم سویی یا استقلال هر یک میپردازد.
پرونده مقاله
طي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير چکیده کامل
طي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير در فرم و محتوای زبان اثر ادبي، نشاندهندۀ دگرگوني در نگرش خالق اثر نسبت به جهان پيرامون خويش و انسان است. بنابراين آنچه مهم مينمايد، بررسي تأثیراتی است كه فلسفۀ ادبیات پسامدرن براي زبان رمان ایرانی ايجاد كرده است؛ زیرا مقولۀ زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن، در فلسفۀ ادبیات پسامدرن جایگاهی محوری دارد، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی میشناسند. این مقاله ضمن تحلیل الگوهای زبانی در رمان پسامدرنیستی ایران، چگونگی به کارگیری عناصر زبانی این رمانها را با نگاهی انتقادی تبیین ميكند. برای کشف تمهیدات زبانی سبکساز در این مقاله، عناصر زبانی این آثار با الهام از رویکرد سبکشناسی لایهای در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، شناسایی و دستهبندی شدند و امکانات زبان متن در هر لایه توصیف و نشان داده شد و اینکه هر یک از این خصوصیات زبانی در لایۀ مورد نظر، چه امکاناتی را در جهت بازتولید نگرش پسامدرن یا دوری از آن در جهان داستاني این رمانها انجام میدهد. پس از بررسی زبان این آثار مشخص شد در سطح آوایی مشخصه سبکی متمایزی ندارند و در سطح واژگانی، در هر دو حوزه کلی زبان در مفهوم کاربرد ادبی و محاوره ای گام برمی دارند و همچنین دارای انسجام دستوری نیز هستند.
پرونده مقاله
در ادبیات داستانی معاصر، پس از انقلاب و تحت تأثیر آن، جریانی در داستاننویسی پدید آمد که تلاش کرد ثبت ارزشهای دینی و مذهبی به مثابة فضیلتهای انسانی را در دستور کار خود قرار دهد. هدف این پژوهش، کاوش در فراز و فرودها و دگرگونیهای این جریان، ضمن در نظر گرفتن تنوع و تکثر چکیده کامل
در ادبیات داستانی معاصر، پس از انقلاب و تحت تأثیر آن، جریانی در داستاننویسی پدید آمد که تلاش کرد ثبت ارزشهای دینی و مذهبی به مثابة فضیلتهای انسانی را در دستور کار خود قرار دهد. هدف این پژوهش، کاوش در فراز و فرودها و دگرگونیهای این جریان، ضمن در نظر گرفتن تنوع و تکثر در میان آثار و نویسندگان متعلق به آن بوده است. در این پژوهش، پانزده اثر داستانی از سه دورة زمانی شامل دوران انقلاب اسلامی، دورة سازندگی و دورة اصلاحات، به صورت هدفمند و برای ارائة تصویری همهجانبه از کوششهای نویسندگان ایرانی برای خلق رمانهای دینی انتخاب و تحلیل شده است. در بررسی این رمانها، برای تحلیل متن آثار و نیز تبیین نسبت آنها با بافت تاریخی، اجتماعی و سیاسیشان از روشهای تحلیل گفتمان با تأکید بر مؤلفههای روایی استفاده شده است. در نگاهی کلی به این سه دهه میتوان در خلق آثار متعلق به جریان دینی، روندهایی کلی و متناسب با گفتمانهای غالب سیاسی و اجتماعی مشاهده کرد. در دهة شصت، نویسندگان نوقلمی به جرگة داستاننویسان پیوستند که قاطبه آنها را جوانان پرشور انقلابی تشکیل میدادند. انقلاب، جنگ و ارزشهای حاکم بر آنها، اصلیترین مضامین آثار این نویسندگان جوان را تشکیل میدهد و در غالب آثار آنها، بینش دینی متأثر از گفتمان سیاسی حاکم است. در دورة دوم، رمانهای دینی انواع بیشتری از موضوعها و مخاطبان را هدف میگیرد و میکوشد بینش خود را در قالبهای متنوعتر و جدیدتری عرضه نماید. رمانهای دورة سوم، دربردارندة توجه جدی نویسندگان به شکل قالب هنری برای انعکاس درونمایه منطبق با رویکرد و جهاننگری نویسندگان است.
پرونده مقاله
ادبیات کودک، سابقۀ چندانی در ایران ندارد و توجه به کودک و ادبیات آن به دورۀ مشروطه و تجددخواهی ایرانیان بازمی گردد. آنچه مشخص است، تجدد/ مدرنیته و ایدئولوژی های آن چون لیبرالیسیم، ناسیونالیسم و مارکسیسم در این پیدایش و گسترش بی تأثیر نبوده است. ایدئولوژیک بودن معروف تر چکیده کامل
ادبیات کودک، سابقۀ چندانی در ایران ندارد و توجه به کودک و ادبیات آن به دورۀ مشروطه و تجددخواهی ایرانیان بازمی گردد. آنچه مشخص است، تجدد/ مدرنیته و ایدئولوژی های آن چون لیبرالیسیم، ناسیونالیسم و مارکسیسم در این پیدایش و گسترش بی تأثیر نبوده است. ایدئولوژیک بودن معروف ترین آثار کودک در این دوره («کتاب احمد» و «ماهی سیاه کوچولو») می تواند دلیل درستی این مدعا باشد. به همین خاطر اصلی ترین پرسش در پژوهش حاضر چیستی نسبت میان ایدئولوژیهای معاصر و ادبیات کودک است؛ برای نیل بدین هدف، دو اثر داستانی کتاب احمد (1311 ه.ق) و ماهی سیاه کوچولو (1347 ه.ش) و همچنین اشعار کتاب های درسی ادبیات فارسی دورۀ پهلوی اول (1320-1304) که هر یک متعلق به یکی از ایدئولوژی های اصلی تاریخ معاصر ایران پیش از انقلاب هستند، بررسی شده اند.
ایدئولوژی های معاصر به دلیل فهم متفاوتی که از کودک دارند، هنجارها و الگوهای متفاوتی را نیز برای ادبیات کودک ارائه می کنند. به عنوان نمونه، لیبرالیست ها - که کتاب «احمدِ طالبوف» را با کمی تسامح می توان انعکاس-دهندۀ این ایدئولوژی دانست - ادبیاتی را شایسته کودک می دانند که جنبۀ انتقادی ذهن او را شکوفا سازد. حال آنکه ناسیونالیست ها - اشعار کتاب های درسی کودکان در دورۀ پهلوی متناسب با این ایدئولوژی گزینش شده اند - از کودک سرسپردگی می خواهند و میکوشند حس فداکاری و ازخودگذشتگی (و نه نگاه انتقادی) را در کودک نهادینه سازند. مارکسیسم و طرفداران آن به عنوان انقلابی ترین ایدئولوژی معاصر نیز ادبیاتی را شایستۀ کودک می دانست که با آگاه ساختن کودکان (آگاهی طبقاتی و...) آنها را آمادۀ مبارزه و نبرد نهایی برای دگرگون ساختن جامعه سازد.
پرونده مقاله
ادبیات رسمی، پر از ادعاهای شاعرانه در مضامین مختلف (مدح، عشق، عرفان، هجو، هزل، حماسه، توصیف، فخر، شکواییه و...) است و هر چند شعر و ادبیات در وجه هنری خود از قیاس و استشهاد و سایر شیوههای منطقی استدلال برای اثبات ادعاهای مبالغهآمیز ادبی، بینیاز به نظر میرسد، به واقع چکیده کامل
ادبیات رسمی، پر از ادعاهای شاعرانه در مضامین مختلف (مدح، عشق، عرفان، هجو، هزل، حماسه، توصیف، فخر، شکواییه و...) است و هر چند شعر و ادبیات در وجه هنری خود از قیاس و استشهاد و سایر شیوههای منطقی استدلال برای اثبات ادعاهای مبالغهآمیز ادبی، بینیاز به نظر میرسد، به واقع شاعران و سخنوران اغلب برای بیان مافیالضمیر خود و عینیت بخشیدن به مفاهیم ذهنی، از بسیاری شیوههای شبیه به روشهای استدلال منطقی (ادعا، پشتیبان، زمینه)، چون تشبیه، تلمیح، تمثیل (مثل، متل، حکایت)، اسلوب معادله، مذهب کلامی، سوگند و نظایر آن بهره جستهاند. در این میان، بهرهمندی از «فرهنگ و ادبیات عامه»، نقش مهمی را در تقویت و تبیین بیشتر مبانی فکری و ذهنی شاعر در بیان ادبی ایفا میکند و به عنوان «پشتیبان» و «زمینه»سازِ اثبات مدعا، در شیوههای تعلیلی ادبی عمل می کند. این مقاله به بررسی نقش برجستۀ فرهنگ و ادبیات عامیانه در تحکیم بنیادهای معنایی و استدلالی ادبیات رسمی میپردازد.
پرونده مقاله
در نزد جامعه شناسان ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکلگیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی ن چکیده کامل
در نزد جامعه شناسان ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکلگیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی نویسنده و موضعگیری او در برابر وقایع مختلف تا حدی زیاد تحت تأثیر پایگاه اجتماعی و خاستگاه طبقاتی او شکل می گیرد. بنابراین میتوان سبک هر شاعر یا نویسنده را با توجه به طبقۀ اجتماعی او تجزیه و تحلیل کرد. این مقاله، ضمن بیان مقدمه ای دربارۀ چگونگی ارتباط طبقات اجتماعی شاعران با جهانبینی آنان بر اساس نظریۀ طبقات اجتماعی «گلدمن»، نگاهی گذرا به پایگاه طبقاتی «ایرج میرزا» و «فرّخی یزدی» دارد و سپس عمده ترین تفاوت های سبکی آن دو را با یکدیگر مقایسه میکند. نتیجۀ پژوهش حکایت از آن دارد که دیدگاه های آن دو در حوزههای نقد سنت های دینی و نقد اجتماعی، آزادی، وطنپرستی، استعمارستیزی، استبدادستیزی، دعوت به مبارزه و تجملگرایی با یکدیگر متفاوت است
پرونده مقاله
وضعیت ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل دوری از مرکز و محرومیّتهای اقتصادی و محدودیت های سیاسی و اجتماعی تاکنون آنچنان که شایسته است، بررسی و تحلیل نشده است. در این مقاله تلاش شده تا ابتدا وضعیت سیاسی و اجتماعی این استان از عصر صفویه تاکنون معرفی شود، سپس تاریخ اد چکیده کامل
وضعیت ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل دوری از مرکز و محرومیّتهای اقتصادی و محدودیت های سیاسی و اجتماعی تاکنون آنچنان که شایسته است، بررسی و تحلیل نشده است. در این مقاله تلاش شده تا ابتدا وضعیت سیاسی و اجتماعی این استان از عصر صفویه تاکنون معرفی شود، سپس تاریخ ادبی این بخش از ایران بررسی گردد. از این رهگذر، زندگی برخی از شاعران مطرح متقدّم و متأخّر در این مقطع زمانی و موقعیّت مکانی بررسی شد. در این میان دو شاعر در دو دوره متفاوت به لحاظ شهرت و تأثیرگذاری توانستهاند خود را فراتر از دیگران معرفی کنند. اوّلی «میرزا شوقی»، شاعر عهد ناصری است که به دلیل پرداختن به مضامین مورد توجّه مردم، مانند واقعه کربلا و مدح حضرت رسول(ص)، ائمۀ هدی(ع) و همچنین سرودن اشعار خود به گویش مردم کهگیلویه و بهبهان، توانست حضور خود را در اذهان مردم این سامان تا نسل های بعد تضمین کند. در میان معاصران نیز حسین پناهی توانست در سطح ملّی خود را مطرح کند. «حسین پناهی» که بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون نیز بود، توانست ضمن انتشار اشعار، خود را در میان مخاطبان داخل و خارج کشور نیز مطرح کند.
پرونده مقاله
طنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گ چکیده کامل
طنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گوناگون جامعه است که با زبانی خاص همراه با خندۀ ناشی از رنج و ناراحتی بیان میگردد. طنز امروزه کارکردی موسّع یافته و در قدیم با هجو و هزل و تمسخر همپوشانی داشته است. «ابوالقاسم پاینده» و «جلال آل احمد» از نویسندگان منتقد و طنزپرداز معاصر فارسی هستند که آثار داستانی خویش را با گفتاری طنزآمیز آمیخته و به این طریق از کاستی ها و زشتی های جامعۀ عصر خویش پرده برداشته و در پی بیداری مردم و اصلاح امور بوده اند علیرغم هدف مشترک و بهرهبرداری از ابزارها و شگردهای مشترک، به سبب تفاوت در خاستگاه و پايگاه اجتماعي و رويکرد، محصول کارشان متفاوت است. هدف از مقایسه این دو نویسنده نشان دادن اين تفاوتها وشباهتهاست. هر دو نویسنده به لحاظ زبانی و تاریخی نزدیک به هم هستند، ولی ابوالقاسم پاینده به نقد اجتماعی - فرهنگی نظر دارد و جلال آل احمد به نقد سیاسی - اجتماعی. هر دو نویسنده از شگردهایی همچون تشبیهات، کنایه ها و تعابیر عامیانه، واژه سازی-های غریب و جز آن بهره برده اند، اما تشبیهات طنزآمیز در آثار ابوالقاسم پاینده بسامد بيشتري دارد؛ در حاليکه در آثار جلال آل احمد کنایات و تعابیر عامیانه از بسامد بالايي برخوردار است.
پرونده مقاله
پژوهش هایی که بر پایۀ یکی از نظریه های ادبی (فرمالیسم، ساختارگرایی، روایتشناسی، شالودهشکنی و...) صورت گرفته، با اقبال فراوانی از سوی پژوهشگران و جامعۀ دانشگاهی روبه رو شده است. این رشد تصاعدی، منتقدانی نیز داشته و دارد. هر یک از آنان به دلایلی، پذیرش و کاربست بی چون و چکیده کامل
پژوهش هایی که بر پایۀ یکی از نظریه های ادبی (فرمالیسم، ساختارگرایی، روایتشناسی، شالودهشکنی و...) صورت گرفته، با اقبال فراوانی از سوی پژوهشگران و جامعۀ دانشگاهی روبه رو شده است. این رشد تصاعدی، منتقدانی نیز داشته و دارد. هر یک از آنان به دلایلی، پذیرش و کاربست بی چون و چرای این نظریه ها را نادرست دانسته، خواستار نگاهی انتقادی و آسیب شناسانه به این نظریهها همچنین مقالات و کتاب هایی هستند که بر پایۀ آنها انتشار یافته اند. مقالۀ حاضر نیز نگاهی انتقادی و آسیب شناسانه دارد به پژوهش هایی (مقالات) که بر اساس آرا و آثار «میخائیل باختین» (منطق مکالمه و بینامتنیت) نوشته و منتشر شده است. نتیجۀ این بررسی نشان می دهد که عمدۀ این مقالات ضعف-های اساسی و متعددی دارد که اصلی ترین آنها عبارتند از: بی توجهی به بسترها و پیشفرضهایی که این نظریه ها در آن بالیده اند، انتخاب نادرست نظریه ها (بینامتنیت به جای ساختارگرایی، بینامتنیت به جای نقد منابع، منطق مکالمه به جای تبارشناسی)، ساده سازی، تصادفی بودن ارتباط نظریه و متن، برخورد ارزش مدارانه و نادیده گرفتن واقعیت ها.
پرونده مقاله
چنانکه از منابع کهن دریافت می شود، تنکلوشا از جمله قدیمی ترین آثار مربوط به تنجیم است که بر اساس نجوم ایرانی و با عنایت به حکایات زمان اولیه تألیف خود یعنی دوره ساسانی سامان یافته است. ادبیات تنجیمی چنین حکایت میکند که تنکلوشا پس از سامان در ایران به فارسی میانه، به ز چکیده کامل
چنانکه از منابع کهن دریافت می شود، تنکلوشا از جمله قدیمی ترین آثار مربوط به تنجیم است که بر اساس نجوم ایرانی و با عنایت به حکایات زمان اولیه تألیف خود یعنی دوره ساسانی سامان یافته است. ادبیات تنجیمی چنین حکایت میکند که تنکلوشا پس از سامان در ایران به فارسی میانه، به زبان سریانی، و سپس در دوره اسلامی به عربی ترجمه شده است. این اثر منبع اطلاع بسیاری از ادبیات تنجیمی بعد از خود بوده است، اما از ترجمه سریانی آن اثری نیست، ولی از ترجمههای عربی و نیز ترجمه فارسی آن نسخههایی در دست است و تنکلوشای 1074ه.ق. نمونه ای از ترجمه فارسی آن نسخه است.
نسخه تنکلوشای 1074ه.ق. به فرمان پادشاه وقت و به قلم نستعلیق «محمد تقی بن حاجی محمد مشهدی» بازنویسی شده است. موضوع نسخه شرح و پیشگویی طالع در سیصد و شصت درجه بروج است. ویژگی منحصر به فرد نسخه که آن را از سایر نسخههای پیش و پس از آن متمایز مینماید، نگارههای آن است. در حقیقت نگارهها تفسیری بصری از متنهای پیشگویی هستند. جز در دیگر نسخهها جز در شیوه خوشنویسی و تاریخ کتابت تفاوت چندانی با هم ندارند.
مقاله دو هدف را دنبال مینماید: ابتدا به این پرسش پاسخ میدهد که آیا تنکلوشای 1074ه.ق. یگانه نسخه نگاره دار بوده است یا خیر. توصیف تنکلوشای مصوّر در اشعار دو شاعر سده ششم هجری یعنی خاقانی و نظامی، سابقه تنکلوشای مصوّر سده یازدهم هجری را تا سده ششم هجری به عقب برمی-گرداند و یگانه بودن آن را رد میکند. از سوی دیگر در منابع تاریخی سابقه تنکلوشا را از پیش از اسلام دانستهاند.
هدف اصلی مقاله آگاهی از پیشینه کتاب و پاسخ به این پرسش است که تنکلوشا بیانگر باورهای کدام قوم است. استناد به منابع کهن بیرونی و تمرکز در برخی عناصر موجود در متن تنکلوشای1074ه.ق. و تجلّی آن در نگارهها نهایتاً ما را به باورهای کیش صابی میرساند.
پرونده مقاله
پدید آمدن تنازعات فرهنگی و هویتی یکی از پیامدهای مهاجرت است. تفاوتهای فرهنگی میان دو سرزمین، سبب بروز جدالهای فرهنگی میشود. در مهاجرتها، رابطه فرهنگی و هویتی فرزندان و پدر و مادر، شکلهای گوناگون دارد و جامعهشناسان نیز نظریههایی را درباره وضعیت فرهنگپذیری و گسست ف چکیده کامل
پدید آمدن تنازعات فرهنگی و هویتی یکی از پیامدهای مهاجرت است. تفاوتهای فرهنگی میان دو سرزمین، سبب بروز جدالهای فرهنگی میشود. در مهاجرتها، رابطه فرهنگی و هویتی فرزندان و پدر و مادر، شکلهای گوناگون دارد و جامعهشناسان نیز نظریههایی را درباره وضعیت فرهنگپذیری و گسست فرهنگی مهاجران در جامعه میزبان بیان کرده اند. ادبیات داستانی، زمینه طرحِ اَشکال و پیامدهای متنوع تنازعات فرهنگیِ مهاجرت است. این مقاله بر پایه نظریههای جامعه شناختی درباره مفاهیمی نظیر ادغام، انطباق، همانندی و جدایی، سه داستان «مرغ عشق»، «بزرگراه» و «چه کسی باور میکند رستم» را بررسی کرده است. در داستان مرغ عشق، چالش و جدالِ میان دو نسل به مقاومت و رویارویی بی سرانجام نسل اول و نسل دوم میانجامد و فرهنگپذیری آنها را با مشکل مواجه میکند. در داستان «بزرگراه»، مهاجر از فرهنگ و هویت سرزمین مادری جدا شده، سعی میکند با گزینش راهبرد همانندی و ادغام به جامعه میزبان بپیوندد؛ اما گذشته او را رها نمیکند؛ او در وضعیتی آستانه ای و چالش بین دو فرهنگ قرار میگیرد و باید به پاسخ این پرسشها برسد که «آیا ارزش دارد فرهنگ نیاکان را حفظ کرد؟» و «آیا حفظ روابط با دیگر گروه ها ارزشمند است؟». در رمان چه کسی باور میکند رستم، فرزند خانواده با انتخاب الگوی همانند شدن از رفتار و کردار مادر تبعیت نمیکند و رفتار خود را بر اساس ارزش ها و هنجارهای سرزمین میزبان شکل میدهد. مادر که علاقه مند به فرهنگ سرزمین مادری و بی توجه به فرهنگ میزبان است، از کنش متقابل با سرزمین میزبان یا فرهنگ دیگری پرهیز می کند و با انتخاب راهبرد جدایی، به جدال میان خود و فرزند دامن میزند.
پرونده مقاله
هر چند نظریه پردازی دربارۀ ادبیات مقاومت سابقه چندانی ندارد و از اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم میلادی فراتر نمی رود، مروری بر ادبیات ملل مختلف نشان می دهد که مضامین پایداری همواره در ادبیات رسمی و عامیانة بسیاری از اقوام و ملتها حضور داشته است. علی رغم این سابقه چکیده کامل
هر چند نظریه پردازی دربارۀ ادبیات مقاومت سابقه چندانی ندارد و از اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم میلادی فراتر نمی رود، مروری بر ادبیات ملل مختلف نشان می دهد که مضامین پایداری همواره در ادبیات رسمی و عامیانة بسیاری از اقوام و ملتها حضور داشته است. علی رغم این سابقه و پیشینة تاریخی، تاکنون پژوهش جامع، جدّی و مستقلّی برای بررسی درون مایه های مقاومت در ادبیات شفاهی ملل مسلمان صورت نگرفته و این موضوع حتّی در سال های اخیر که پژوهش دربارۀ ادبیات پایداری رونق و رواجی دارد، مغفول مانده است. بنا بر ضرورت یادشده، این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی کوشیده است، مقولة پایداری را در ادبیات عامیانة سه کشورِ فارسی زبانِ ایران، تاجیکستان و افغانستان- که حکومت های خودکامه و جنگ های خانگی و خارجی بسیاری را تجربه کرده اند- بررسی نماید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی، شعر مقاومت در دامان شعر عامیانه متولّد شده و ادبیات عامّه که به دلیل گستردگی دایرة مخاطبان و نفوذ در توده های مردم با غایت های شعر مقاومت سازگاری زیادی دارد، در همة دوره ها یکی از بسترهای اصلی تولید مضامین مقاومت بوده است.
پرونده مقاله
ادبیات عامه، بخشی از فرهنگ مردم است که تخیل، احساسات، آرزوها و اندیشههای آنان را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکند و نشان دهنده معیارهای اخلاقی و زیباشناسی هر دوره از زندگی اقوام است. اساساً شناخت و بررسی ویژگیهای ادبی جوامع در گذار از تاریخ، بدون شناخت و بررسی ا چکیده کامل
ادبیات عامه، بخشی از فرهنگ مردم است که تخیل، احساسات، آرزوها و اندیشههای آنان را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکند و نشان دهنده معیارهای اخلاقی و زیباشناسی هر دوره از زندگی اقوام است. اساساً شناخت و بررسی ویژگیهای ادبی جوامع در گذار از تاریخ، بدون شناخت و بررسی ادبیات عامه، دشوار یا ناممکن است. از این رو پژوهش در گنجینه غنی ادبیات عامه و شفاهی ایران و بررسی ویژگیهای آن، اهمیت خاصی دارد. این پژوهش به منظور طبقهبندی آثار مطرح مکتب خانهای و عامه ایران در گروههای محدود و مشخص از نظر محتوا و مضمون و تعیین نوع ادبی آنها صورت گرفته است. برای تعیین نوع ادبی هر اثر از هفتاد داستان کتاب «ادبیات مکتب خانهای» نوشته حسن ذوالفقاری و محبوبه حیدری، هر یک از داستانها از جنبه سه متغیر محتوا و مضمون، لحن و شیوه ارائه بررسی شده است و این نتیجه حاصل گردیده که ادبیات مکتب خانهای بیشتر تحت تأثیر نوع ادب تعلیمی بوده است و انواع حماسی و غنایی داستانهای عامه از فراوانی نسبتاً همسانی برخوردارند. همچنین در این پژوهش، نقش هر یک از زیرعامل ها در این اثرگذاری به تفکیک بیان شده است.
پرونده مقاله
هفت لشکر از جمله نمونه های «طومار جامع نقالان» در عهد قاجار است که به وسیلة نقالی گمنام در سال 1292 هجری قمری کتابت شده است. هفت لشکر در اصل نام یکی از نبرد- روایت های مشهور نقالی است که از روی شهرت و رواج بر یکی از طومارهای جامع نقالان نیز اطلاق شده است. جنبة روایی م چکیده کامل
هفت لشکر از جمله نمونه های «طومار جامع نقالان» در عهد قاجار است که به وسیلة نقالی گمنام در سال 1292 هجری قمری کتابت شده است. هفت لشکر در اصل نام یکی از نبرد- روایت های مشهور نقالی است که از روی شهرت و رواج بر یکی از طومارهای جامع نقالان نیز اطلاق شده است. جنبة روایی متن، عامل پیوستگی و ارتباط ادبیات و نمایش است. روایت داستان با حرکات نمایشی و قرار گرفتن راوی به جای اشخاص مختلف و تقلید حالات و حرکات آنان، روایت داستانی را به سمت روایت نمایشی هدایت میکند که به آن «داستانگویی نمایشی» گفته میشود. در این میان، گرچه نقال، در روایت خود به الگوپذیری از نقل های کهن نظر داشته است، امّا دخل و تصرف های ذهنی- ساختاری او، زمینة جهت دهی نمایشی متن را فراهم ساخته است. بنابراین ظرفیت های نمایشی طومارها، ما را بر آن داشت تا در این مقاله به بررسی ساختار نماشی طومارجامع بپردازیم. براین اساس، در ابتدا با تعریف ساختار نمایش دراماتیک و بیان تفاوت میان این ساختار و ساختمان روایی طومار مورد نظر، درصدد تبیین الگوی ویژه-ای برآمدیم. نتایج حاصل از این پژوهش در نهایت ما را با کاربرد الگوی ساختاری بارت به شکل روایت و حوادث تودرتو به عنوان «اپیزود»، ساختمان نمایش رویدادگرای «روایت در روایت» و متفاوت با درام اوجگاهی در طومار جامع نقالان رهنمون ساخته است که به شکل جدول و نمودار نمایشی- روایی نشان داده شده است. این الگوی نمایشی، ساختمایة نمایشی خود را در قالب افزایش کنش و بر هم افزود نقشویژه ها بر روایت اصلی در قالب نمایش رویدادگرا آشکار ساخته است. همچنین بهره گیری از رویدادهای همگرا و گسترش نمایش در عمق و توجه مخاطب به چگونگی حوادث در طول درام به جای تمرکز بر پایان آن، از جمله ویژگیهای تعلیقی برآمده از این نوع ساختمان نمایشی است.
پرونده مقاله
گروتسک، مفهوم و نگرشی در هنر و ادبیات است که ویژگیهایی چون تناقض، وحشتانگیزی، شگفتآوری، نابهنجاری، مسخرگی و گرایش به بیمزگی، اکراه، اشمئزاز و... را برای آن برشمردهاند؛ موضوع یا مطلبی که بهخاطر نامأنوسی، غریبی یا از فرط اغراقگویی و فراشگفتی، حسی مبهم و سردرگم کنند چکیده کامل
گروتسک، مفهوم و نگرشی در هنر و ادبیات است که ویژگیهایی چون تناقض، وحشتانگیزی، شگفتآوری، نابهنجاری، مسخرگی و گرایش به بیمزگی، اکراه، اشمئزاز و... را برای آن برشمردهاند؛ موضوع یا مطلبی که بهخاطر نامأنوسی، غریبی یا از فرط اغراقگویی و فراشگفتی، حسی مبهم و سردرگم کننده به مخاطب القاء کند و یا مفاهیم و احساسات متناقضی به او منتقل سازد. حملۀ چنگیز، استیلای مغولان و پیآمدهای آن، زمینهسازِ پیداییِ مفاهیم و تصاویر گروتسکی این عصر است. پژوهش حاضر، ضمن معرفی گروتسک، برخی مصادیق و شواهد آن را در یکی از مهمترین آثار تاریخی - ادبی عهد مغول جستجو کرده و دریافته است که بخشِ مربوط به تاریخِ مغول و ایلخانان در جامعالتّواریخ، گاه بهگونهای با روایات غیرمعقول، ناموزون و امور خرافیِ مغولان آمیخته که پذیرش آن را بهعنوان تاریخ مشکل میسازد؛ گویا نویسنده ناگزیر از مداهنه، تملّق و ثبتِ برخی مسائلِ افراطی و ناپذیرا - که میتوان آنها را گروتسک نامید - بوده است.
پرونده مقاله
در دهههای اخیر، روند مهاجرت ایرانیان و به ویژه نویسندگان و نشر آثار مهاجران شکل ویژه ای یافته است. حضورِ نویسندگان و شعرا در خارج از کشور و تولید متن ادبی، گرایشها، جریانها و رویکردهای ادبی خاصی را در بیرون از مرزهای کشور پدید آورده است. آثارِ ادبی برونمرزی با عنايت چکیده کامل
در دهههای اخیر، روند مهاجرت ایرانیان و به ویژه نویسندگان و نشر آثار مهاجران شکل ویژه ای یافته است. حضورِ نویسندگان و شعرا در خارج از کشور و تولید متن ادبی، گرایشها، جریانها و رویکردهای ادبی خاصی را در بیرون از مرزهای کشور پدید آورده است. آثارِ ادبی برونمرزی با عنايت به شاخصهها و ویژگیهايي که برخی از منتقدان برشمردهاند، تعابير متفاوتي دارد. مسئله نویسنده و چگونگیِ رفتن یا زمان بودن او در خارج از کشور و محتوای اثر او از دلالت های مهمی تلقی می شود تا کاری ذیلِ عنوان خاصی تعریف و طبقه بندی گردد. همچنین داستان نویسی برنمرزی در جریانهای مشخصی قابل دستهبندی است. در مقاله حاضر داستاننویسی مهاجرت ایرانی، در قالب جریانهای عمده سیاستمحور، هویتمحور و داستاننویسی زنان تحلیل شده است. داستان نویسی سیاسی در دهه 60 و تا اواسط دهه 70 پربسامدترین جریان است. این جریان زیر سایه گروهها و فعالیتهای سیاسی پدید میآید و به مسئله انقلاب و مسائل پیرامون آن توجه میکند. از نیمه دهه 70 به بعد جریان هویتاندیش غلبه مییابد. در این جریان مضامینی نظیر تفاوتهای سرزمین مادری و سرزمین دیگری و نحوه مواجهه مهاجران با دنیای جدید در قالب روایتهای هویتاندیش برجسته میشود. نویسندگان زن نیز در مهاجرت بسیار بودهاند و در حوزه داستان، با نگاهی زنانه به روایت زندگی زنان مهاجر و مسائل آنها پرداختهاند. در داستاننویسی زنان نحوه مواجهه زن با دنیای جدید و نیز مسائل آنها در جامعه ایران از موضوعات عمده روایتهاست.
پرونده مقاله
نقد و نظریه ژانر از جمله مباحث مهم نظریۀ ادبی است که از زمان ارسطو تاکنون بدان توجه فراوان شده است. اهمیت این نظریه تا آنجاست که بخش عمده ای از اصول و مبانی زیباییشناختی مکاتب بزرگ ادبی تحت تأثیر نظریه ژانر است و منتقدان این مکاتب قسمتی از مطالعات خود را به آن اختصاص د چکیده کامل
نقد و نظریه ژانر از جمله مباحث مهم نظریۀ ادبی است که از زمان ارسطو تاکنون بدان توجه فراوان شده است. اهمیت این نظریه تا آنجاست که بخش عمده ای از اصول و مبانی زیباییشناختی مکاتب بزرگ ادبی تحت تأثیر نظریه ژانر است و منتقدان این مکاتب قسمتی از مطالعات خود را به آن اختصاص دادهاند. در این میان تقابل دو مکتب کلاسیسیسم و رمانتیسم در نظریه ژانر، اهمیت ویژهای دارد. مطالعات پیشینی که به این موضوع پرداخته اند، رویکرد مکتب کلاسیسیسم به ژانرهای ادبی را تکنیکی و تجویزی و در مقابل، رویکرد مکتب رمانتیسم را فلسفی توصیف می کنند، اما درباره مؤلفه های فلسفی نظریه ژانر در مکتب رمانتیسم و مبانی فکری این نظریه، تبیین دقیقی ارائه نکرده اند. این پژوهش به دنبال تبیین و تحلیل مؤلفه های این رویکرد فلسفی و عوامل مؤثر در شکل گیری آن است. به بیان دیگر مؤلفه های این رویکرد فلسفی چیست و عوامل مؤثر در شکل گیری آن کدام است؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که با توجه به فلسفه ذهن گرایانه کانت و نسبیگرایی تاریخی هردر، تحولات اجتماعی، فکری و فرهنگی دوره رنسانس همچون انقلاب صنعتی، رویکرد مکتب کلاسیسیسم به ژانرهای ادبی مورد تردید قرار گرفت و مؤلفههایی همچون تاریخگرایی، نظریه وحدت سازمند، توجه به نبوغ شاعر در خلق اثر ادبی، گرایش به فردیت و نگاه ذهنی و پدیدارشناسانه، به شکلگیری نظریۀ جدید ژانر در مکتب رمانتیسم انجامید.
پرونده مقاله
تحليل گفتمان به عنوان رویكردي زبـانشناسـي از علـوم اجتمـاعي بـه بررسـي چگونگي پيوند آثار اديبان با محيط اجتماعي و تأثير اين محيط بر روش و اسلوب آنها ميپردازد. گفتمان ادبیات متعهد و اجتماعی از گفتمانهای شناخته شده در حوزه ادب معاصر است که در این مقاله با استفاده از نظ چکیده کامل
تحليل گفتمان به عنوان رویكردي زبـانشناسـي از علـوم اجتمـاعي بـه بررسـي چگونگي پيوند آثار اديبان با محيط اجتماعي و تأثير اين محيط بر روش و اسلوب آنها ميپردازد. گفتمان ادبیات متعهد و اجتماعی از گفتمانهای شناخته شده در حوزه ادب معاصر است که در این مقاله با استفاده از نظریه های لاکلا و موفه به تحلیل و بررسی علل شکلگیری و رویکرد «اخوان» در دفاع از این گفتمان میپردازیم. نتایج پژوهش نشان میدهد که گرهخوردگی و پیوند ادبیات و جامعه باعث میشود که اخوان به عنوان سوژه تحتتأثیر کارکردهای گفتمانی زبانی و غیر زبانی و قدرت پشت گفتمانی ناشی از رویدادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در بستر تاریخی مورد نظر، در موقعیتسوژگی قرار گیرد و با ایجاد بحران و ساختارشکنی در گفتمانهای رقیب (موج نو، رمانتیک فردی و ادبیات فرمگرا) و درک دالهای خالی گفتمانهای غیر خودی (توجه و تعهد ادبیات به مردم و جامعه) به تثبیت نظام گفتمانی خود بپردازد. وی در نظام معنایی گفتمان خودی، جامعه و نیازهای آن را (متغیر مستقل) اعم از هنر و ادبیات (متغیر وابسته) میداند و با تأکید بر دال مرکزی گفتمان خودی، دیگر دال های شناور (هنر، هنرمند، غزل، شعر و شاعر) را تعریف میکند و با استفاده از راهبردهای حاشیهرانی، برجستهسازی و غیریتسازی سعی دارد تا گفتمان خودی را تقویت و گفتمانهای غیر خودی را تضعیف کند.
پرونده مقاله
همزمان با طرح آرای باختین دربارۀ «منطق مکالمه» در اوایل قرن بیستم که مقدمۀ وضعِ نظریۀ بینامتنیت توسط ژولیا کریستوا در دهۀ 60 میلادی گردید، بدیعالزمان فروزانفر در تألیف سخنوسخنوران، رویکردی انتقادی پدید آورد که بعدها عبدالحسین زرینکوب مبانی نظری آن را ذیل عنوان «نقد ن چکیده کامل
همزمان با طرح آرای باختین دربارۀ «منطق مکالمه» در اوایل قرن بیستم که مقدمۀ وضعِ نظریۀ بینامتنیت توسط ژولیا کریستوا در دهۀ 60 میلادی گردید، بدیعالزمان فروزانفر در تألیف سخنوسخنوران، رویکردی انتقادی پدید آورد که بعدها عبدالحسین زرینکوب مبانی نظری آن را ذیل عنوان «نقد نفوذ» در کتاب نقد ادبی تبیین کرد. این پژوهش میکوشد چگونگی عملکرد فروزانفر را در ایجاد روشی منسجم برای بیان تأثیر و نفوذِ صوری و محتوایی در شعر فارسی تبیین کند و ضمن مقایسۀ آن با روش «نقد نفوذ»، آن را بهمثابه یک رویکرد انتقادی مستقل معرفی نماید. فروزانفر با دخل و تصرف در مبحث کهن سرقات ادبی، آن را به ابزاری کارآمد و کاربردی برای توصیف چگونگی تأثیرگذاریهای ادبی در شعر فارسی تبدیل کرد و با وجود فاصله از خاستگاه نظری بینامتنیت، مفاهیمی مشابه با آن را در تحلیل روابط ادبی در شعر و تعیین نقش و جایگاه شاعران در بستر تاریخ بهکار برد.
پرونده مقاله
این مقاله پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است که به مطالعه ارتباط بین ادبیات و نقاشی عصر صفوی می پردازد و با استفاده از نظریه ادبیات تطبیقی هنری رماک، در پی تبیین این موضوع است که چگونه مفهومی یکسان، به اشکال متفاوت در شعر و نقاشی این عصر نمود یافته است. بر ا چکیده کامل
این مقاله پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است که به مطالعه ارتباط بین ادبیات و نقاشی عصر صفوی می پردازد و با استفاده از نظریه ادبیات تطبیقی هنری رماک، در پی تبیین این موضوع است که چگونه مفهومی یکسان، به اشکال متفاوت در شعر و نقاشی این عصر نمود یافته است. بر اساس یافته-های این پژوهش، شعر و نقاشی این عصر را نمی توان ادامه و دنباله سبک های پیشین دانست؛ بلکه شعر و نقاشی این دوره، دارای ویژگیهای متمایز خود بوده و شاعران و نقاشان عصر صفوی به مجموعه ای از اصول و موازین مشترک پایبندند که با موازین دوره های قبل قابل مقایسه نیست. همچنین، زمینی شدن یکی از پیشفرض هایی است که اساس اندیشه و هنر قرن یازدهم را شکل می-دهد و شاعران و نقاشان عصر مورد بررسی به شکل های مختلفی از قبیل: واقع-گرایی، جزئی نگری، لذت بخشیدن، استفاده از عناصر پیرامون و... که همگی از مؤلفه های زمینی شدن هستند، به خلق آثار خود دست یازیده اند.
پرونده مقاله
«صمد بهرنگی»، منتقد نظام تعلیم و تربیت و ادبیات کودکان پیش از خود است و با بهره گیری از قابلیت های ادبیات کودکان سعی دارد تا از آن برای نیل به اهداف ایدئولوژیک خود استفاده کند. اين پژوهش تلاش مي كند تا نشان دهد كه چگونه ادبیات داستانی کودکان متأثر از گفتمان هاي موجود و چکیده کامل
«صمد بهرنگی»، منتقد نظام تعلیم و تربیت و ادبیات کودکان پیش از خود است و با بهره گیری از قابلیت های ادبیات کودکان سعی دارد تا از آن برای نیل به اهداف ایدئولوژیک خود استفاده کند. اين پژوهش تلاش مي كند تا نشان دهد كه چگونه ادبیات داستانی کودکان متأثر از گفتمان هاي موجود و ساختار اجتماعي مولد اين گفتمان ها، برداشتي متفاوت از تعلیم و تربیت ارائه مي كند و چگونه گفتمان ها در بازتاب مفاهیم تعلیم و تربیت نقش دارند. در این پژوهش سعی بر این است تا با رویکرد «نورمن فرکلاف»، داستان «ماهی سیاه کوچولو» صمد بهرنگی بررسی، تحلیل و تبیین گردد. هدف ما اين است كه با تحليل دقيق داستان «ماهی سیاه کوچولو» بهرنگی نشان دهيم که متن، معرف چه گفتمان يا گفتمان هايي است و اين متن، چه رابطه اي ميان تعلیم و تربیت و ابعاد اجتماعي و سياسي برقرار ميسازد. بافت موقعیتی، فرض وجود دیدگاه ایدئولوژیک بهرنگی را تقویت می کند. از ديدگاه تحليل گفتمان انتقادي، نتیجه این پژوهش این است که بهرنگی در این داستان، چهار گفتمان رایج معاصر خود یعنی استبداد، ملی، مذهبی و چپ مارکسیست را توصیف و نقد کرده است. گفتمان چهارم، گفتمان غالب و تعلق گفتمانی بهرنگی است. بهرنگی در اين اثر سعی دارد تا با انتخاب واژگان خاص، شخصیت ها، مکان ها و هم آیی و جنبه های استعاری، گفتمان خود را بر سایر گفتمان ها برتری بخشد. مضامین تعلیم و تربیت در این داستان اغلب متأثر از گفتمان چپ و دیگر گفتمان های تقابلگر رایج و در رویارویی با گفتمان نظام سلطه (گفتمان استبداد) شکل گرفته است.
پرونده مقاله
استعارة مفهومی، شگرد ذهن برای مفهومسازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازة بنیادین میکوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از اینرو انتظار میرود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلانسیستمهای وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلان چکیده کامل
استعارة مفهومی، شگرد ذهن برای مفهومسازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازة بنیادین میکوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از اینرو انتظار میرود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلانسیستمهای وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلانسیستمها، سبکهای ادبیاند که عوامل زیادی در تغییر آنها دخالت دارد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که تغییر استعارههای مفهومی در زمان، چه تأثیری در تغییر سبکهای ادبی دارد و برای پاسخ به آن، استعارههای مفهومی حوزة بدن را که شامل واژههای «دست، چشم، دل و سر» است، در منتخبی از اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ ردیابی میکند و با تحلیل اطلاعات بهدستآمده، به کمک نظریه های سبکشناسی شناختی و سبکشناسی درزمانی، نتیجه میگیرد که استعارههای مفهومی در طول زمان دچار تغییراتی معنیدار شدهاند که همسو با تحولات سبکهای ادبی و از متغیرهای اثرگذار بر تحول سبکها بوده است.
پرونده مقاله
«عطرِ سنبل، عطرِ کاج»، ترجمۀ فارسی خاطراتِ فیروزه جزایری دوماست که بر اساس تجربۀ اجتماعی منحصربه فردش به عنوان یک مهاجر ایرانیِ ساکن آمریکا نوشته شده است. در این پژوهش، مؤلّفه ها و مکانیزمِ طنز داستانِ یادشده بر اساسِ «نظریۀ عمومی طنز کلامیِ» آتاردو بررسی شده است. در ای چکیده کامل
«عطرِ سنبل، عطرِ کاج»، ترجمۀ فارسی خاطراتِ فیروزه جزایری دوماست که بر اساس تجربۀ اجتماعی منحصربه فردش به عنوان یک مهاجر ایرانیِ ساکن آمریکا نوشته شده است. در این پژوهش، مؤلّفه ها و مکانیزمِ طنز داستانِ یادشده بر اساسِ «نظریۀ عمومی طنز کلامیِ» آتاردو بررسی شده است. در این روش، متغیّرهای به کار برده شده برای بررسیِ یک روایتِ طنز به شش دستۀ زبان، هدف، موقعیت، شیوۀ روایت، مکانیسمِ منطقی و تقابلِ انگاره تقسیم می شود. در پژوهشِ حاضر با تکیۀ بر متغیّرِ هدف نشان داده شده که فیروزه جزایری چگونه با هدف قرار دادن افراد برون گروه و درون گروه به معرفی رفتارهای مناسب و نامناسبِ اجتماعی که با آنها مواجه بوده، پرداخته است و به هویتی جدید و انتخابی میرسد؛ هویتی که نه او را از ارزش های گذشتۀ خود دور و نه او را در فرهنگِ جدید گوشه گیر و منزوی کند. طنزِ کلامی جزایری دوما می تواند موجبِ ایجادِ همبستگیِ گروهی بینِ خوانندگانِ نژادهای مختلف و به ویژه مخاطبانِ زن شود. به علاوه در روایتِ طنزآمیز او، «هدف» در جایگاه بالاتری نسبت به «تقابلِ انگاره» (متغیّرِ ایجادِ خنده) قرار دارد.
پرونده مقاله
ناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایشها و افکار انسانها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی میداند. طبق نظریۀ ناتورالیستها، تمام واقعیّتها و پدیدههای موجود در طبیعت در دایرۀ معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتور چکیده کامل
ناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایشها و افکار انسانها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی میداند. طبق نظریۀ ناتورالیستها، تمام واقعیّتها و پدیدههای موجود در طبیعت در دایرۀ معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتورالیسم، فرمول کاربرد علم جدید در ادبیّات است. ناتورالیسم در ادبیّات بر جنبههای توارث، محیط، تقدیر محتوم، مشاهدۀ زندگی به دور از آرمانگرایی و نفی مسائل ماورایی تأکید دارد و در این راه به ترسیم جزئیات -عموماً- زشت و ناخوشایند میپردازد. ناتورالیسم ادبی از طریق ترجمۀ آثار ادبی صدر مشروطه به این طرف در حوزۀ داستاننویسی فارسی وارد شد و نویسندگانی مانند صادق چوبک، صادق هدایت، احمد محمود، محمد مسعود، اسماعیل فصیح و... را تحت تأثیر قرار داد. بررسی آثار ادبیّات داستانی دفاع مقدّس، حاکی از وجود برخی از مؤلّفههای برجستۀ ناتورالیسم مانند عینیّتگرایی، بدبینی، سیاهاندیشی، شرح مبسوط فجایع جنگ، کاربرد کمسابقۀ برخی از تعابیر غیر مرسوم دربارۀ رزمندگان، توجّه به علم فیزیولوژی و... در شماری از اینگونه آثار است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانهای، برخی از شاخصههای ناتورالیسم را در دو رمان «زمستان 62» از اسماعیل فصیح و «سفر به گرای 270 درجه» از احمد دهقان واکاوی نموده است. نتیجۀ بررسی با توجّه به شواهد متنی نشان میدهد که در این دو اثر، برخی از مؤلّفههای ناتورالیستی نمود بارزی دارد. میتوان گفت که آنچه آثار ناتورالیستی را از سایر نوشتهها متمایز مینماید، در این دو رمان قابل شناسایی است.
پرونده مقاله
یکی از مفاهیم بنیادی در اندیشۀ ایرانی، اصل اعتدال و میانه روی در امور زندگی است که در کتاب ها و اندرزنامه های پهلوی به ويژه کتاب ششم دينکرد، مفصلترين اندرزنامه به زبان پهلوی، نمود بارزی دارد. در شاهنامۀ فردوسی نیز که چکیدۀ فرهنگ ایران پیش از اسلام به شمار می آید، میانه چکیده کامل
یکی از مفاهیم بنیادی در اندیشۀ ایرانی، اصل اعتدال و میانه روی در امور زندگی است که در کتاب ها و اندرزنامه های پهلوی به ويژه کتاب ششم دينکرد، مفصلترين اندرزنامه به زبان پهلوی، نمود بارزی دارد. در شاهنامۀ فردوسی نیز که چکیدۀ فرهنگ ایران پیش از اسلام به شمار می آید، میانه گزینی، یکی از اصول اساسی است که در اندرزهای مختلف به آن تأکید شده است. در این مقاله کوشیده ایم تا به شیوة تطبیقی و با رویکرد تحلیل محتوا، همسانی های این دو کتاب را درباره اعتدال بازنماییم. نتایج تحقیق نشان می دهد که مفهوم اعتدال در دینکرد ششم و شاهنامۀ فردوسی به یکدیگر بسیار نزدیک است. در هر دو کتاب، افراط و تفریط از مصادیق شر و بدی هستند و خیر و نیکی که در میانة این دو قرار میگیرد، نماد اعتدال است. از سوی دیگر نیکی مساوی با کردار، پندار و گفتار نیک است؛ سه اصل مهم باور زرتشتی که با خرد، ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ دارند و انسان را به زندگی خردمندانه ای راهنمایی می کنند که اصل آن میانه روی است. بین اعتدال و عدل و داد نیز پیوند تنگاتنگی وجود دارد که مفهوم اشه در اندیشة مزدایی را تداعی می کند. گفتنی است که مفهوم اعتدال در دینکرد ششم با اندرزهای بخش تاریخی شاهنامه، به ویژه ابیات مربوط به دوران پادشاهی خسرو انوشیروان، تطابق بیشتری دارد و گاهی اندرزهایی کاملاً یکسان در این زمینه به چشم می خورد که بیانگر تأثیر گذاری دینکرد ششم بر شاهنامه یا منابع یکسان اندرزی دو کتاب است.
پرونده مقاله
تحولات اجتماعی از آغاز قرن بیستم تاکنون در ادبیات ایران و لبنان بازتابی ویژه داشته است و شعر «شاملو» در ادبیات معاصر ایران و «ابوماضی» در ادبیات معاصر لبنان از منظر بازتاب تحوّلات اجتماعی اهمیّتی ویژه دارند. مقالۀ پیش روی با هدف تبیین بازتاب رخدادهای اجتماعی در شعر چکیده کامل
تحولات اجتماعی از آغاز قرن بیستم تاکنون در ادبیات ایران و لبنان بازتابی ویژه داشته است و شعر «شاملو» در ادبیات معاصر ایران و «ابوماضی» در ادبیات معاصر لبنان از منظر بازتاب تحوّلات اجتماعی اهمیّتی ویژه دارند. مقالۀ پیش روی با هدف تبیین بازتاب رخدادهای اجتماعی در شعر شاملو و ابوماضی بر پایة نظریّۀ محتواهای مسلط «هنری زالامانسکی» مبنی بر «جامعهشناسی ادبیّات» با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر اساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی انجام شده است. دستاورد پژوهش نشان میدهد که تحوّلات اجتماعی معاصر ایران و لبنان در شعر شاملو و ابوماضی، کارکردی آشکار داشته و مضامینی مشترک در شعر متعهّد این دو شاعر ایرانی و لبنانی پدید آورده است. پاسخ و راهكار این دو شاعر در قبال معضلات جامعۀ خود -كه از ديدگاه زالامانسكي، اين پاسخ در انواع ادبي گوناگون متبلور ميشود- «مبارزه براي آزادي» است. شاملو مبارزه با خفقان رژیم پهلوی و ابوماضی مبارزه در برابر ستمهای حکومت عثمانی را به تصوير كشيده است. مفاهیمی چون رنج مهاجرت، وطندوستی، انتقاد از فقر و رنج مردم، شکوه از استبداد حاکم، روشنگری و ظلمستیزی، آزادیخواهی و عدالتجویی از مفاهيم اجتماعي شعر این دو شاعر است. اين مضامين با توجه به نظريۀ زالامانسكي كه برخي ادبا تنها به روايت تجربههاي اجتماعي خود بدون بهرهمندي از زيباييآفريني ادبي ميپردازند و رويكرد برخي ديگر خلاقانه و هنرمندانه است، توسط هر دو با تخيّلگرايي و تصويرآفريني شاعرانه سروده شده است.
پرونده مقاله
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستاننویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستانهای آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستاننویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشت چکیده کامل
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستاننویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستانهای آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستاننویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشتهاند، محوریت داستان و شخصیتها بر مسئله زنان قرار گرفته است. برخی از زنان در داستانهایشان در جستوجوی خویشتن زنانه خویش اند و این هویت یابی را از منظر روایتهای زنانه بازتاب دادهاند؛ این بخش از آثار زنان به روایت های زنانه که توصیف دنیای زنانه (از بُعد هویتی، عاطفی، جنسیتی و ...) است، می پردازد. بخشی از آثار زنان به بازتاب مسائل سیاسی و اجتماعی زمانه میپردازد، در این داستانها نیز عموماً نقش زنان در سیاست و اجتماع نشان داده میشود، اغلب این داستانها به نقش زنان در انقلاب و نیز جنگ اشاره دارند. برخی از نویسندگان زن نیز برای مخاطبانی که عموماً در میان زنان هستند، روایتهایی عامهپسند از زندگی و جامعه به دست میدهند. تعداد دیگری از زنان، راوی تقابل سنت و تجدد هستند، گاهی به هواخواهی از سنت برمی خیزند و گاهی در برابر سنت ها و باورهای حاکم دست به اعتراض می زنند. مسئله این پژوهش شناخت و معرفی جریانهای داستاننویسی زنان در سالهای پس از انقلاب است. برای همین بر مبنای الگویی جریانشناختی چند جریان از داستان نویسی زنان را دستهبندی و معرفی میکند. برای تفکیک و شناخت جریانها سه عامل در نظر بوده است: نخست، زمینۀ سیاسی و اجتماعی پیدایش جریان معرفی میگردد، سپس کانونهای پشتیبان جریان نشان داده میشود و در آخر به آغازگران و تداوم دهندگان جریان پرداخته می شود.
پرونده مقاله
شخصیتهای ریزه از شخصیتهای ویژه و دوستداشتنی در افسانههای عامیانة جهان بهشمار میآیند. آنان کودکان بسیار کوچک یا ریزیاند که ریشة نباتی و یا انسانی دارند و در خانوادههایی که در حسرت فرزند بودهاند پا به دنیا میگذارند، مانند نخودی در افسانههای عامیانة ایرانی. این چکیده کامل
شخصیتهای ریزه از شخصیتهای ویژه و دوستداشتنی در افسانههای عامیانة جهان بهشمار میآیند. آنان کودکان بسیار کوچک یا ریزیاند که ریشة نباتی و یا انسانی دارند و در خانوادههایی که در حسرت فرزند بودهاند پا به دنیا میگذارند، مانند نخودی در افسانههای عامیانة ایرانی. این شخصیتها نه تنها در قصههای سرزمین ما بلکه در افسانههای سایر ملل نیز به چشم میخورند و قابل تأمل و مطالعهاند. به این سبب این پژوهش به بررسی و تحلیل شخصیتهای ریزه، تطبیق آنها با یکدیگر و شناخت ویژگی آنها میپردازد. برای پژوهش در این زمینه افسانههای عامیانة ایران، گردآوریشدة فضلالله مهتدی (صبحی) چون نخودو، جستیک نخودی و نخودی و دیو مورد نظر بوده است. همچنین از افسانههای عامیانة آلمانی نوشتة برادران گریم مانند تام بندانگشتی، شستی و بندانگشتی و از افسانههای ژاپنی نوشتة فلورانس ساکاده و شوگو هیراتا نظیر پسر هلو، فینگیلی و نیموجبی استفاده شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد ادبیات تطبیقی به دنبال تبیین شباهتها و تفاوتهای شخصیتهای ریزه در افسانههای عامیانة ایران و جهان است. این شباهتها را میتوان در منشأ نباتی داشتن بیشتر این شخصیتها و ویژگیهای اخلاقی آنها از قبیل حسّ اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری، شجاعت، هوش و ذکاوت، عدالتخواهی، ظلمستیزی و... یافت. تفاوتهای اندکی نیز در نوع تولّد آنان، نحوة رسیدن به اهداف و... قابل تأمل است.
پرونده مقاله
اپونیم اسم و صفتی است که به یک مفهوم تبدیل شده و در واقع مفهوم با مصداق یکی شده است و اینک در مفهومی بهکار میرود که ناخودآگاه جمعی آن را پذیرفته است. اپونیم برخلاف استعاره، در زبان ادبی بهکار نمیرود؛ بلکه بیشتر در زبان عامیانه کاربرد دارد و برخلاف استعاره که قرینه چکیده کامل
اپونیم اسم و صفتی است که به یک مفهوم تبدیل شده و در واقع مفهوم با مصداق یکی شده است و اینک در مفهومی بهکار میرود که ناخودآگاه جمعی آن را پذیرفته است. اپونیم برخلاف استعاره، در زبان ادبی بهکار نمیرود؛ بلکه بیشتر در زبان عامیانه کاربرد دارد و برخلاف استعاره که قرینهای برای فهم آن لازم است، اپونیم ریشه در ناخودآگاه جمعی قوم یا فرهنگی خاص دارد. در واقع اپونیمها، استعارههای کلیشهشدهای هستند که فهم آنها منوط به همسانی فرهنگی است. اینگونه واژهها در زبان، کاربرد فراوان دارد؛ اما در زبان فارسی تا کنون تحقیقی در باب این ژانر یا صنعت ادبی انجام نشده و حتی بهعنوان یک آرایۀ ادبی نیز مطرح نشده است. این تحقیق به دنبال آن است که این نوع کاربرد را بهعنوان یک ژانر، معرفی و نیز اینگونه اسمها را بر اساس قلمرو معنایی و نوع کاربرد آنها تقسیمبندی کند. روش این پژوهش کیفی بوده است و دادههای آن بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از ابزار مطالعات کتابخانهای به دست آمده است. نتیجۀ این تقسیمبندی قرار دادن اپونیمها در هشت گروه مختلف است: مذهبی و غیرمذهبی، حیوان و انسان، مثبت و منفی، سیاست و مکان. از طرفی دیگر در شش دستۀ: نام اشخاص، جانوران، مکان، لوازمی مربوط به بزرگان مذهبی و اسطورهای، در معنای صفت و دنیای مجازی قرار داده شدهاند. پربسامدترین اپونیمها در زبان فارسی اسمهایی خاص هستند که به صفت تبدیل شدهاند؛ مانند: ابلیس و دجال. بعضی از اپونیمها نام حیواناتی است که به صفت تبدیل شدهاند؛ مثل: لاشخور و کفتار. برخی از نامهای مکان نیز به صفت تبدیل شدهاند؛ همچون: صحرای کربلا و قیامت.
پرونده مقاله
طنز سیاه یکی از گونههای طنز به شمار میرود که با چشماندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بیهویتی و پوچی، اضطرابآفرینی و مرگاندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستاننویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه چکیده کامل
طنز سیاه یکی از گونههای طنز به شمار میرود که با چشماندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بیهویتی و پوچی، اضطرابآفرینی و مرگاندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستاننویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه استفاده کرده و این شگرد ادبی را در داستان های کوتاه خود که عمدتاً در فاصلۀ سالهای ۱۳۳۵تا۱۳۴۱ نوشته و در مجموعهداستان «سنگر و قمقمههای خالی» منتشر شده، به کار برده است. سؤال اصلی پژوهش این است که: شاخصهای سبکساز طنز سیاه در داستانکوتاههای بهرام صادقی کداماند؟ و نویسنده با چه روشهایی طنز سیاه را در لابهلای داستانها گنجانده و چه مقاصد و اهدافی را دنبال میکرده است؟ در پاسخ باید گفت: صادقی با بهکارگیری تضاد و تناقض، کوچکنمایی، بزرگنمایی، فضاسازیهای گوتیک و انحراف از موضوع، طنز سیاه را در داستانهایش برجسته ساخته است و در پی آن بوده تا مسائل زمانۀ خویش را به شکلی غیرمستقیم بازتاب دهد و با انتقاد از وسواسهای فکری، کشمکشهای سیاسی و تحجرهای فرهنگی، دریافت خود از تجربۀ زیستی را بازنمایاند.
پرونده مقاله
پاره مهمی از ادبیات شفاهی به قصّه های عامیانه اختصاص یافته است. نسخۀ یگانه «قصّۀ مَدهُمالت» ذیل شماره 803 در مجموعۀ نسخ خطی ایندیاآفیس لندن نگهداری می شود. با توجه به قرائن درون متنی و سبک شناسی نسخه، این قصّه در عصر صفوی و در دربار گورکانیان نگاشته شده است. این قصّۀ چکیده کامل
پاره مهمی از ادبیات شفاهی به قصّه های عامیانه اختصاص یافته است. نسخۀ یگانه «قصّۀ مَدهُمالت» ذیل شماره 803 در مجموعۀ نسخ خطی ایندیاآفیس لندن نگهداری می شود. با توجه به قرائن درون متنی و سبک شناسی نسخه، این قصّه در عصر صفوی و در دربار گورکانیان نگاشته شده است. این قصّۀ دلکش -که نمونۀ زیبای نثر پارسی شبه قاره است- سرنوشت مَنوهر، شاهزاده شهر کنکر، را روایت می کند که با وساطت پریان، عاشق مَدهُمالت، شاه دخت شهر مهارس، می شود و سرانجام پس از دشواری های بسیار، به وصال وی دست می یابد. قصّۀ مدهمالت در عین حال که یک رمانس عامیانه است، اما نثر آن از صنایع و ظرایف بلاغی آکنده است. پژوهش حاضر با تکیه بر شیوۀ توصیفی- تحلیلی به بررسی این نسخه پرداخته تا ویژگی های زبانی و فکری، و ظرافت های سبکی، ادبی و بلاغی آن را تبیین و تحلیل کند. نثر موسیقایی قصّه به همراه کاربرد صنایع لطیف ادبی، موجی از جذابیت های زبانی را در سراسر این اثر جاری ساخته است. فضای فکری و فرهنگی سرزمین هند و نیز عناصر بومی و اقلیمی این سرزمین در قصّه آشکارا بازتاب یافته است. از رهگذر این پژوهش، و در خلال معرفی یک نسخه منحصربهفرد، نقش کلیدی زبان و ادب پارسی در شبه-قاره در دورۀ تیموری و صفوی جلوه و بروز بیشتری می یابد.
پرونده مقاله
نهجالبلاغه یکی از منابع معتبر قابل استناد است که «أَخو ٱلقُران» نامیده شده است. بسیاری از حقایق قرآن مجید در این کتاب شرح و بسط داده شده است. این نوشتار به بررسی گسترة تأثیر کلمات قصار نهجالبلاغه در ادبیات فارسی پرداخته و با روش توصیفی- تحلیل و با بررسی محتوایی حکمت 1 چکیده کامل
نهجالبلاغه یکی از منابع معتبر قابل استناد است که «أَخو ٱلقُران» نامیده شده است. بسیاری از حقایق قرآن مجید در این کتاب شرح و بسط داده شده است. این نوشتار به بررسی گسترة تأثیر کلمات قصار نهجالبلاغه در ادبیات فارسی پرداخته و با روش توصیفی- تحلیل و با بررسی محتوایی حکمت 142، در پی پاسخ به پرسشهاست: آیا منشأ حکمتهای نهجالبلاغه معارف الهی قرآن است؟ سیطرة معارف اخلاقی و الهی نهجالبلاغه بر پهنه ادبیات ایران تا چه حد بوده است؟ بدیهی است آثار گرانقدر ادبیات فارسی به گونههای مختلف ازجمله الهام، اقتباس، تلمیح، تأثیر غیرمستقیم و تأثیر صریح و قطعی، از منبع وحی و و نیز نهجالبلاغه تأثیر پذیرفتهاند. این تحقیق در پی درکِ انواعِ این تأثیر به قدر استطاعت است. در این مقاله شرح و بسط حکمت 142 با توجه به ریشه ادبی لغات صورت گرفته است و در پی تبیین رابطة عمیق معارف نهجالبلاغه با قرآن کریم و پرتوافکنی این معارف عظیم الهی بر ادبیات فارسی است.
پرونده مقاله
مدرنیته و انسانگرایی مدرن، نقش بسیار مهمی در تحولات ذهنی زن ایرانی داشته است. یکی از منابعی که تغییرات و تحولات ناشی از مدرنیته و انسانگرایی مدرن را بازنمایی کرده، رمان فارسی است. این مقاله درصدد است تا با بررسی رمانهای منتخب فارسی در سه بازۀ زمانی ـ از سال 1300ه.ش ت چکیده کامل
مدرنیته و انسانگرایی مدرن، نقش بسیار مهمی در تحولات ذهنی زن ایرانی داشته است. یکی از منابعی که تغییرات و تحولات ناشی از مدرنیته و انسانگرایی مدرن را بازنمایی کرده، رمان فارسی است. این مقاله درصدد است تا با بررسی رمانهای منتخب فارسی در سه بازۀ زمانی ـ از سال 1300ه.ش تا 1320ه.ش، از 1320ه.ش تا 1345ه.ش و از 1345ه.ش تا 1357 ه.ش ـ با تکیه بر نظریه های «آنتونی گیدنز»، تأثیرات انسانگرایی مدرن بر زنان را که در رمان فارسی تصویر شده است، بررسی کند. بررسی انجام شده بیانگر آن است که آنچه نویسندگان به تصویر میکشند، نشان میدهد که در دورۀ اول تحول ناشی از رواج لذتگرایی مدرن نتوانسته است به طور کلی ذهن زنان را از تفکرات وابسته به سنت رها کند. رواج بیش از پیش مؤلفههای مدرنیته در بازۀ زمانی دوم، میدانی گستردهتر از علایق و خواستهای انسانی را برای زنان مهیا کرده است. رواج اندیشههای فمینیستی هرچند نشان از رواج تدبیرگرایی مدرن در این دوران است، تناقضات رفتاری زنان و میزان سطحی بودن این تفکر را در بین آنان نشان میدهد. افراط در پیروی از خواستههای انسانی و غریزی در دورۀ سوم حاکی از جهش تفکر انسانگرایی است. در این دوران، انفعال ناشی از تقدیرگرایی نیز مورد انتقاد نویسندگان بوده است.
پرونده مقاله
ادبیات داستانی اقلیمی به داستانهایی اطلاق میشود که در آنها جغرافیای طبیعی و عناصر و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی اقلیم، نقش مهمی در ساختار و روایت داستان دارد. جریان ادبیات داستانی اقلیمی به صورت جدی از دهة 30 در ایران آغاز شد و به حوزههای اقلیمی جنوب، غ چکیده کامل
ادبیات داستانی اقلیمی به داستانهایی اطلاق میشود که در آنها جغرافیای طبیعی و عناصر و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی اقلیم، نقش مهمی در ساختار و روایت داستان دارد. جریان ادبیات داستانی اقلیمی به صورت جدی از دهة 30 در ایران آغاز شد و به حوزههای اقلیمی جنوب، غرب، شرق، آذربایجان و شمال تقسیم میشود. بیژن نجدی از جمله نویسندگان خطه شمال است که ماجرای غالب داستانهایش در فضای اقلیم شمال رخ میدهد و عناصر مختلف طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این اقلیم در آنها بازتاب یافته است. هدف این مقاله، بررسی چگونگی تأثیر عناصر اقلیمی شمال در داستانهای نجدی است و یافتههای پژوهش ناظر بر این است که نجدی کنشی آگاهانه با عناصر اقلیمی پیرامون خود دارد و این عناصر جزء مهمی از صور خیال و ساختمایه داستانهای او به حساب میآیند. طبیعت بومی شمال در داستانهای نجدی نقش مهمی در روایت و فضاسازی داستان، عینیت بخشیدن به ذهنیت شخصیتها و بازنمایی اجتماعی و سیاسی جامعه و تبعات آن دارد و حوادث و ماجراهای داستان در هماهنگی و پیوند با محیط جغرافیای طبیعی شکل گرفته است.
پرونده مقاله
تحلیل گفتمان، رویکردی بینارشته ای در حوزه های زبان شناسی، معناشناسی، ادبیات، روابط فرهنگی، حوزههای بینالملل و برخی رشتههای دیگر است. این رویکرد، چگونگي تبلور و شكل گيري معنا و پيام را در پیوند با عوامل درون زباني و برون زباني تحلیل و ارزیابی میکند. گفتمان ها به سبب چکیده کامل
تحلیل گفتمان، رویکردی بینارشته ای در حوزه های زبان شناسی، معناشناسی، ادبیات، روابط فرهنگی، حوزههای بینالملل و برخی رشتههای دیگر است. این رویکرد، چگونگي تبلور و شكل گيري معنا و پيام را در پیوند با عوامل درون زباني و برون زباني تحلیل و ارزیابی میکند. گفتمان ها به سبب استفاده از زبان و قدرت زبانی، به نوعی زبانِ روابطِ قدرت هستند و معانی و مضامین همسو و مشترک که در زبان متبلور است نیز از جلوه های بارز قدرت فرهنگی محسوب میشود. از اینرو هدف از نگارش این مقاله، تشریح معنامبنایانه و تحلیل گفتمانی معانی و مشاهیر مشترک در قالب طرحوارههای ذهنی با استفاده از روش اسنادی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی در جهت ارتقای سطح روابط فرهنگی است. مهمترین یافته های این پژوهش در حوزة تمدنی مشترک (غیر هم زبان) مضمون ها، طرحواره های ذهنی و به ویژه عرفانی بین مشاهیر مشترک ایران و ترکمنستان است. طرحوارههای عرفانی، اخلاقی و... برای ایران و ازبکستان نیز نمود دارد که می تواند با اقبال عمومی همراه شود. مضامین و طرحواره های ذهنی- حماسی شاهنامه و مضامین پارهای از منظومههای عاشقانه یا حتی مضامین اشعار عمر خیام نیز که بیشتر با استقبال محققان گرجی مواجه شده است، میتواند نقشی بی بدیل در عرصۀ گسترش روابط فرهنگی با کشورهای غیر هم زبان حوزۀ تمدنی ایجاد کند.
پرونده مقاله
در عرفان اسلامی، پارهای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحلههای عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که چکیده کامل
در عرفان اسلامی، پارهای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحلههای عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که جامی چه مسائلی را از این علم و در چه حدّ و حدودی بیان کرده است؟ این پژوهش به شیوة توصیفی ـ تحلیلی در آثار او صورت گرفته و نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که معرفت، امری موهبتی از جانب خداست و مبنای سلوک و نتایج سلوک به شناخت حقّ وابسته است؛ به نحوی که واصل به معرفت حقیقی کسی است که به مرتبه فناء فی الله و بقاءبالله رسیده باشد. جامی دربارۀ درجات معرفت و جایگاه حسّ، عقل، قلب و کشف و شهود مباحثی مهم را در این باب بیان کرده است. از منظر او، مرتبه معرفت انسان تا به آنجاست که با تجلیّات حقّ میتواند بر احوال عین ثابته خود آگاهی یابد.
پرونده مقاله
این مقاله در پی آن است تا چگونگی صلح اندیشی قهرمانان ایرانی را در داستان فریدون بررسی کند. در این داستان از چند روش صلحاندیشانه صحبت شده است. توزیع گستردۀ ثروت بین نیازمندان که به دست فرانک انجام میشود، تقسیم جهان به سه قسمت و کثرتگرایی در روش حکومت داری و دوری از ان چکیده کامل
این مقاله در پی آن است تا چگونگی صلح اندیشی قهرمانان ایرانی را در داستان فریدون بررسی کند. در این داستان از چند روش صلحاندیشانه صحبت شده است. توزیع گستردۀ ثروت بین نیازمندان که به دست فرانک انجام میشود، تقسیم جهان به سه قسمت و کثرتگرایی در روش حکومت داری و دوری از انفراد در تقسیم جهان که کار فریدون است و گفت وگومحوری در حل منازعات در میان قهرمانان و تکیه برکشف راه حل صلح و رد مطلق خشونت و دوری از استفاده از قدرت نظامی برای حل اختلافات و عدم تعلق به دنیا و دوری از سماجت و جدال برای ماندن در حاکمیت و قدرت، که ویژگی ایرج در مواجهه با برادران است و توجه ویژه به داد و دادگری و دوری از ستم و ستمگری در کردار و گفتار فریدون. آنچه فریدون از آن بهره برده است و نیز کنش، گفتار و اندیشۀ قهرمانان ایرانی در داستان فریدون، با دیدگاه های صلح دوستی امروزی انطباق دارد.
پرونده مقاله
«روضةالملوک» را مؤلفی ناشناخته در قرن نهم هجری و در حکمت عملی و با شیوهای ادبی نوشته است. کتاب، به مانند عموم کتب اخلاقیای که بعد از خواجه نصیرالدین طوسی تألیف شدهاند، به تقلید یا اقتفای «اخلاقِ ناصری» خواجه شکل گرفته است. مؤلفِ کتاب -که پیرو مذهب تشیع بوده- بهرهای چکیده کامل
«روضةالملوک» را مؤلفی ناشناخته در قرن نهم هجری و در حکمت عملی و با شیوهای ادبی نوشته است. کتاب، به مانند عموم کتب اخلاقیای که بعد از خواجه نصیرالدین طوسی تألیف شدهاند، به تقلید یا اقتفای «اخلاقِ ناصری» خواجه شکل گرفته است. مؤلفِ کتاب -که پیرو مذهب تشیع بوده- بهرهای از ادبیت و عربیت داشته و با شیفتگیای که نسبت به نثر فنی داشته، خواسته است کتابی اخلاقی ترتیب دهد. کارِ وی را در میان دیگر آثار مشابه، نمیتوان شاخص دانست، اما در این راه نهایت ذوق و سلیقه را به کار برده است. کتاب در اواخر عصر تیموری نوشته شده و هرچند تا آن زمان، تألیف کتب اخلاق در میان نویسندگان شیعی بیسابقه نبوده، میتوان این کتاب را یکی از نخستین، یا شاید هم نخستین نمونه شناختهشده از تألیفات اخلاقی پیروان این مذهب دانست که به شکل ادبی پرداخته و به یک دربار شیعی تقدیم شده است. کتاب از زمان نگارش تا مدتی مدید در پردۀ اختفا بوده و تنها نسخۀ بازمانده و شناختهشدۀ آن، نسخهای است که 160 سال پیش، رونویسی شده است. چون در تحقیقات رشتههایی مانند اخلاق و ادبیات، ملزم به نقد و بررسی همۀ آثار بهجامانده از گذشتۀ این رشتهها هستیم، لازم بود کتاب به تصحیح انتقادی برسد. این امر با کمک مأخذ شناختهشدۀ متن، و با توجه به تکنسخه بودن آن، به روش قیاسی انجام گرفته است.
پرونده مقاله
در این نوشتار، به روش بازکاوی متن و با شیوۀ تطبیقی، همسانی رستم و گرشاسپ از دید ویژگی تنانه و کالبدینۀ اسبان آن دو پهلوان بررسی و تحلیل میشود. رستم پس از ستاندن جهان پهلوانی، در برابر افراسیاب که سپاهی انبوه برای تازش به ایران شهر گسیل داشته، درمی ایستد؛ اما برای ایستا چکیده کامل
در این نوشتار، به روش بازکاوی متن و با شیوۀ تطبیقی، همسانی رستم و گرشاسپ از دید ویژگی تنانه و کالبدینۀ اسبان آن دو پهلوان بررسی و تحلیل میشود. رستم پس از ستاندن جهان پهلوانی، در برابر افراسیاب که سپاهی انبوه برای تازش به ایران شهر گسیل داشته، درمی ایستد؛ اما برای ایستادگی در برابر تورانیان و پایگذاری به نبردگاه، دو چیز از زال می خواهد: یکی گرز و دیگری اسب. زال نیز نخست گرز نیای خود، گرشاسپ پهلوان را که به سام رسیده بود، به تهمتن میدهد و سپس با گردآوردن گله های بسیار از اسبان، زمینه را برای گزینش اسبی درخور و فراسویی برای تهمتن فراهم می آورد. رستم از میان اسبان گوناگون، اسبی میان لاغر برمی گزیند. درنگ در معنی نام گرشاسپ و فرادید نهادن همانندی های بسیار میان او و رستم، همچون زاده شدن از پهلوی مادر، همسانی در برخورد با آتش، فروافتادن در جایی گود، نبرد همسان با اکوان و گندرَو و... این انگاره را سامان می دهد که گرشاسپ که به معنی دارندۀ اسب لاغر است، در گذر اسطوره به حماسه، افزون بر گرز خویش، اسبِ میان لاغر خود را در حماسۀ ملی به تهمتن وا می گذارد و بدین گونه رخش، یادگاری می تواند بود از بخش «کِرِس» یا «کرش» در نام «گرش اسپ» که به معنی اسب نزار است.
پرونده مقاله
دانستن این موضوع که ادبیات دارای سرشتی فازی است و نه ارسطویی، کمک میکند تا مخاطبان و تحلیلگران در مواجهه با متون، نگاه بازتری داشته باشند. ادبیات مانند هر دانش و هنر دیگری، قابلیت ارزیابی دارد و با توجه به منطق حاکم بر آن میتوان دربارة ادبی بودن یا نبودن یک متن داوری چکیده کامل
دانستن این موضوع که ادبیات دارای سرشتی فازی است و نه ارسطویی، کمک میکند تا مخاطبان و تحلیلگران در مواجهه با متون، نگاه بازتری داشته باشند. ادبیات مانند هر دانش و هنر دیگری، قابلیت ارزیابی دارد و با توجه به منطق حاکم بر آن میتوان دربارة ادبی بودن یا نبودن یک متن داوری کرد. ازاینرو، در این پژوهش ابتدا مفاهیمی چون: ادبیات، ادبیات عرفانی، منطق ارسطویی و منطق فازی تبیین شدهاند و سپس رابطة ادبیات با منطق ارسطویی و فازی بررسی شده است. در این سنجش، با روش تحلیلی، چهار عنصر اصلیِ ادبی بودن یک متن (عاطفه، تخیل، چندمعنایی و فرم) در نموداری فازی همراه با شواهد مثالی از ادبیات فارسی تحلیل شدهاند. در هر چهار مورد، نتیجة حاصلشده نشان میدهد که یک متن میتواند با دربرداشتن درجهای از هر یک از این چهار عنصر، در دایرة ادبیات قرار بگیرد و متناسب با درجة برخورداری از این عناصر، نسبت ادبی آن مشخص میگردد؛ در نتیجه لزومی ندارد که به شکل منطق دوارزشی و مطلقِ صفرویک در منطق ارسطویی، همة عناصر را در بالاترین درجة ممکن دارا باشد. به این ترتیب ثابت میشود که منطق حاکم بر ادبیات، منطق فازی است.
پرونده مقاله
یکی از عوامل اجتماعی- شناختی که در هر زبانی با استفاده از ابزار زبانی متفاوتی رمزگذاری می¬شود، مفهوم ادب است. درک و بیان مفهوم انتزاعی ادب تنها از طریق مفاهیم عینی و ملموس ممکن است؛ یعنی درک این مفاهیم انتزاعی از طریق بیان این مفاهیم در قالب عینی تسهیل می¬شود. ازآنجاکه چکیده کامل
یکی از عوامل اجتماعی- شناختی که در هر زبانی با استفاده از ابزار زبانی متفاوتی رمزگذاری می¬شود، مفهوم ادب است. درک و بیان مفهوم انتزاعی ادب تنها از طریق مفاهیم عینی و ملموس ممکن است؛ یعنی درک این مفاهیم انتزاعی از طریق بیان این مفاهیم در قالب عینی تسهیل می¬شود. ازآنجاکه رمزگذاری مفهوم ادب در زبان یک ویژگی زبانی است که محیط پیرامون آن را شکل میدهد، با گذر زمان دچار تغییر می¬شود. در این پژوهش، به طریقۀ بیان عینی و ملموس مفهوم ادب در زبان فارسی می¬پردازیم و سعی می¬کنیم به این پرسش پاسخ دهیم که «آیا جامعۀ فارسی¬زبان ایرانی از امکانات بیان ادب بیشتر از قبل استفاده می¬کند و درنتیجه این امکانات در زبان فارسی افزایش پیدا کرده¬است؟» یا به¬ عبارتی «آیا جامعۀ فارسی¬زبان باادب¬تر شده¬است؟» در واقع، برآنیم بدانیم آیا جامعۀ ایرانی درحدود پنج دهۀ گذشته باادب¬تر شده¬است یا خیر؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، باید به بررسی بازنمون شناختی و ذهنی مفهوم ادب در زبان فارسی بپردازیم تا مشخص شود که آیا سیر نزولی یا صعودی داشته¬است. به منظور بررسی این مهم، به¬مطالعۀ چند ابزار مختلف زبانی از جمله بسامد وقوع استعاره¬های مفهوم، مجاز، دشواژه¬ها، حسن تعبیر و صور خطاب. این مطالعه می¬تواند تغییرات ادب در طول زمان و دلایل احتمالی (اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) این تغییرات را در زبان فارسی در هر دهه نشان دهد. بر این اساس، الگوی شناختی زبان فارسی را از جهت ادب می¬توان ارائه داد. پیکرۀ مورد بررسی در این پژوهش شامل موارد زیر است: سخنرانی مقامات سیاسی، فیلم¬های سینمایی، متون مطبوعاتی (روزنامه¬ها و مجلات) و ترانه¬ها. نتایج پژوهش نشان می¬دهد که مظاهر بی¬ادبی در طول 50 سال روند صعودی داشته است.
پرونده مقاله
نقد اقلیمی، یکی از رویکردهای نقد ادبی است که به بررسی اقلیم خاص یک منطقه و تأثیرگذاری آن بر مؤلفه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و ... می پردازد. احمد محمود، جزو آن دسته از نویسندگانی است که توجه ویژه ای به اقلیم جنوب داشته است و مولّفه های نقد اقلیمی را می توان، چکیده کامل
نقد اقلیمی، یکی از رویکردهای نقد ادبی است که به بررسی اقلیم خاص یک منطقه و تأثیرگذاری آن بر مؤلفه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و ... می پردازد. احمد محمود، جزو آن دسته از نویسندگانی است که توجه ویژه ای به اقلیم جنوب داشته است و مولّفه های نقد اقلیمی را می توان، در آثار او از جمله «درخت انجیر معابد» جست وجو کرد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مسئله اصلی تحقیق، آن است که احمد محمود، با استفاده از کدام ویژگی های شاخص، به بازتاب اقلیم جنوب در رمان «درخت انجیر معابد» پرداخته است؟ احمد محمود، با استفاده از عناصر زبانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به بازتاب اقلیم جنوب در این رمان پرداخته و بدین ترتیب، به حوزة اقلیمی نویسی جنوب، هویّتی مستقل بخشیده است. هدف از این پژوهش، آن است که نحوة تأثیرگذاری اقلیم جنوب را بر زبان، فرهنگ، باورهای عامه، آداب و رسوم، مسائل سیاسی شهر اهواز و ... مورد بررسی قرار دهیم. اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر از آن روست که به وسیلة نقد اقلیمی، می توان به خوانش جدیدی از متن و نیز، به تشخّص سبکی احمد محمود از سایر نویسندگان دست یافت. نتایج تحقیق، بیانگر آن است که مختصات جغرافیایی و ناحیه ای بر شکل گیری نوع پوشش، معماری، شغل ها و تحوّلات سیاسی اثر گذار بوده است. عناصر اقلیمی و طبیعت، سبب ساز شکل گیری بسیاری از باورهای عامه از جمله دخیل بستن به درخت، شمع افروختن، قربانی کردن برای درخت و... شده است. نویسندة رمان، با استفاده از صورخیال اقلیمی، به بازتاب هوای گرم و شرجی و بارش کم باران در خوزستان پرداخته، و نیز عناصر طبیعت و اقلیم جنوب، زمینه ساز کشمکش میان دو جامعة سنتی و مدرن شده است. احمد محمود، ورود بیگانگان و چپاول نفت را دست مایة نغزی برای بیداری مردم در این رمان قرار داده است.
پرونده مقاله
ادبیات داستانی اقلیمی به گونهای از داستانها گفته میشود که رویدادهای آن در یک منطقة جغرافیایی خاص رخ میدهد و عناصر مختلف فرهنگی از قبیل آداب و سنتها، نوع معماری، پوشش، ویژگیهای زبانی، و نیز خصیصههای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه و اقلیم را بازنمایی می چکیده کامل
ادبیات داستانی اقلیمی به گونهای از داستانها گفته میشود که رویدادهای آن در یک منطقة جغرافیایی خاص رخ میدهد و عناصر مختلف فرهنگی از قبیل آداب و سنتها، نوع معماری، پوشش، ویژگیهای زبانی، و نیز خصیصههای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه و اقلیم را بازنمایی میکند. بخشی از ادبیات داستانی اقلیمی در ایران با قومیتها پیوند خورده و در خدمت بازنمایی مسائل هویتی آنان قرار گرفته است. بخشی از داستانهای اقلیم شمال نیز که مربوط به مناطق ترکمننشین استان گلستان است، فضایی متفاوت با دیگر داستانها دارند. در این داستانها، علاوه بر ویژگیهای اقلیمی خاص شمال کشور، عناصر فرهنگی و هویتی ساکنان ترکمنصحرا نیز بازتاب یافته است. در این مقاله به بررسی یکی از رمانهای مهم ادبیات اقلیمی ترکمنی پرداخته شده است. سیدحسین میرکاظمی در رمان «یورت» به توصیف جزئیات شیوه زیست اجتماعی مردمان ترکمنصحرا، هویت فرهنگی آنان و عناصر اقلیمی منطقه و پیوند این عناصر با فرهنگ و تاریخ ترکمنها پرداخته است. رویارویی سنت و تجدد و دگرگونی زندگی اجتماعی و هویت مردمان ترکمنصحرا از مضامین اصلی رمان یورت است. نویسنده در این رمان، تحول سنت و هویت قومی ترکمنها را در قالب دگرگونی یورتها (خانههای ترکمنها) و تغییر نگرش نسبت به زمین و تملک آن به تصویر کشیده است.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین جلوههای ادبیات مهاجرت، مؤلفۀ نوستالژی است. مسئلۀ اساسی این تحقیق پاسخ به این پرسش است که چنین مؤلفهای در ادبیات داستانی زنان به چه شکلی منعکس شده است؟ تعدد زنان نویسنده مهاجر ایرانی و همچنین صاحب سبک بودن برخی از آنها در ادبیات داستانی مهاجرت، اهمیت و چکیده کامل
یکی از مهمترین جلوههای ادبیات مهاجرت، مؤلفۀ نوستالژی است. مسئلۀ اساسی این تحقیق پاسخ به این پرسش است که چنین مؤلفهای در ادبیات داستانی زنان به چه شکلی منعکس شده است؟ تعدد زنان نویسنده مهاجر ایرانی و همچنین صاحب سبک بودن برخی از آنها در ادبیات داستانی مهاجرت، اهمیت و ضرورت چنین مطالعهای را نشان میدهد. هدف پژوهش این است که با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی جایگاه مؤلفۀ نوستالژی در داستانهاي برگزیده و شاخص که از زنان داستاننویس مهاجر پس از انقلاب اسلامی هستند، پرداخته شود. فرضیۀ پژوهش این است که نوستالژی یکی از مهمترین و شاخصترین مؤلفههای فرمی و محتوایی در آثار مورد بررسی است. نتایج پژوهش نشان میدهد که نوستالژی در آثار اکرم پدرامنیا با توصیف دقیقی از گذشته، مخاطب را به فضای گذشته میبرد و این نوستالژی یادآور فرد خاصی است. تکنیک دیگری که پدرامنیا به منظور ایجاد حس نوستالژی از آن بهره میگیرد، ایماژ است. نوستالژی در آثار نسیم وهابی از جنبۀ یک فضا -مثل فضای جنگ- روایت میشود. نوستالژی در آثار فهیمه فرسایی به شکلی آزاردهنده برای شخصیتهای داستان نمود مییابد. در آثار فریبا صدیقیم، نوستالژی به موقعیتهایی دلالت دارد که فرد با دوستان و نزدیکانش تجربه کرده است. در آثار صدیقیم، نوستالژی به اشیا و مکانها دیده نمیشود. ویژگی مهم بازتاب نوستالژی در آثار صدیقیم این است که وقایع نوستالژیک به شکل سیال ذهن نشان داده میشود و راوی به شکلی از گذشته سخن میگوید که گویی هماکنون در حال رخ دادن است.
پرونده مقاله
«نظریة دریافت یا پذیرش» بر نقش پراهمیّت خواننده در درک اثر و تحلیل آن تأکید می¬ورزد. ولفگانگ آیزر، از پایهگذاران تئوری دریافت، متن را دارای دو قطب «هنری» و «زیبایی¬شناسانه» دانسته و از خواننده با عنوان آفرینشگر معنای جدیدِ متن یاد می¬کند. متون مربوط به حوزة ادبیّات جنگ چکیده کامل
«نظریة دریافت یا پذیرش» بر نقش پراهمیّت خواننده در درک اثر و تحلیل آن تأکید می¬ورزد. ولفگانگ آیزر، از پایهگذاران تئوری دریافت، متن را دارای دو قطب «هنری» و «زیبایی¬شناسانه» دانسته و از خواننده با عنوان آفرینشگر معنای جدیدِ متن یاد می¬کند. متون مربوط به حوزة ادبیّات جنگ در ادبیات معاصر فارسی همواره مخاطبان خود را داشته¬اند؛ با وجود این، رمان «هرس» از نسیم مرعشی، با بهره¬جستن از درون¬مایه و ساختاری متفاوت، موفق شده نگاهی جدید و انتقادی به پدیدة جنگ داشته باشد. مقاله حاضر، با بهره¬جستن از آرای آیزر، در زمینة زیبایی¬شناسی دریافت اثر، در ابتدا به بررسی قطب¬های دوگانة متن پرداخته، سپس به عناصری که توانسته¬اند دریافت متفاوتی را از جنگ ارائه دهند، اشاره میکند و در نهایت، به نقش کلیدی خواننده در فرآیند تولید معنای جدید و خوانش خلأهای متن می¬پردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که رمان هرس با بهره جستن از شیوه¬های خلاق و نوین داستان¬نویسی و درهم شکستن کلیشه¬های مربوط به مفهوم جنگ، توانسته است افق انتظار خوانندة ایرانی را در ارتباط با این مفهوم و پیامدهای انسانی آن تغییر داده و پاسخ¬گوی ذهن پرسشگر خوانندة معاصر باشد.
پرونده مقاله