تحقيق حاضر در حوزه نقد نقد به مقالهها، سخنرانيها و مصاحبههايي ميپردازد كه دربارة زندگي، آثار و افكار سهراب سپهري شاعر و نقاش ايراني بر جاي مانده است. در اين پژوهش سعي شده تا شيوههاي انتقادي و رويكردهاي نقد ادبي، تبيين ارزش، سلامت نقدها، ميزان توفيق يا عدم توفيق م چکیده کامل
تحقيق حاضر در حوزه نقد نقد به مقالهها، سخنرانيها و مصاحبههايي ميپردازد كه دربارة زندگي، آثار و افكار سهراب سپهري شاعر و نقاش ايراني بر جاي مانده است. در اين پژوهش سعي شده تا شيوههاي انتقادي و رويكردهاي نقد ادبي، تبيين ارزش، سلامت نقدها، ميزان توفيق يا عدم توفيق منتقدان دربارة سپهري، مضامين اصلي نوشتهها و رويكرد به آثار سپهري و… از آغاز تا سال 1376 در نشريههاي ادبي فارسي، تحليل و بررسي شود.
در عرصه شعر معاصر، پس از نيما يوشيج بيش از هر شاعر ديگري ـ به افراط و تفريط ـ دربارة سهراب سپهري سخن گفته شده است. اين ستايشها و نكوهشها از زمان حيات اين شاعر نقاش تا به امروز ادامه دارد. ارتباط شعر و نقاشي سپهري، توجه شاعر به عرفان و فلسفه شرق، طبيعتگرايي، سادگي و صميميت در شعر، عدم كاركرد سياسي ـ اجتماعي، مفاهيم انتزاعي، زبان و سبك بيان از موضوعاتي است كه مضامين غالب نقدها را تشكيل ميدهد. در اين ميان منتقداني كه بر اساس اظهار نظرهاي علمي ـ پژوهشي به شعر و هنر اين شاعر معاصر نقاش پرداختهاند، انگشت شمارند. علاوه بر اين بسياري ازديدگاهها، گرته برداري و تقليد از آثار ديگران است. نگارندگان اين مقاله بر اين باورند كه بايد نقدهاي منتقدان را نيز به محك نقد زد و عيار آنها را مشخص كرد.
پرونده مقاله
همواره در آثار ادبی، توصیف و روایت به شکلی غیرقابل تمایز در هم تنیدهاند. همسو با پژوهش های روایت شناسانه در دهه های اخیر، نظریه های متعددی نیز به ارائه ی الگوهایی از کارکردهای مختلف توصیف در آثار متفاوت پرداخته و به هر یک از انواع ادبی، شکل خاصی از توصیف را نسبت داده ا چکیده کامل
همواره در آثار ادبی، توصیف و روایت به شکلی غیرقابل تمایز در هم تنیدهاند. همسو با پژوهش های روایت شناسانه در دهه های اخیر، نظریه های متعددی نیز به ارائه ی الگوهایی از کارکردهای مختلف توصیف در آثار متفاوت پرداخته و به هر یک از انواع ادبی، شکل خاصی از توصیف را نسبت داده اند. در این میان، توصیف در آثار رئالیستی و ناتورالیستی از جایگاه ویژه ای برخوردار و نقش آن در پرداخت رویدادها و شخصیت ها انکارناپذیر است. جستار پیش رو، با هدف تعمیم نظریه های مربوط به توصیف بر چندین داستان رئالیستی و ناتورالیستیِ معاصر فارسی، سعی دارد پس از مطالعه تاریخچه و جایگاه توصیف در رمان، نقش آن را در تعیین چارچوب مکانی-زمانی، رسالت آموزشی و به طور کلی زیبایی شناختیِ چند داستان کوتاه ایرانی تبیین نماید. در این راستا، داستان-هایی از جمالزاده، هدایت، علوی، آل احمد و چوبک را برگزیدیم و کارکردهای گوناگون توصیف را در آن بررسی کردیم: نتایج این تحقیق نشان میدهد که در آثار نویسندگان مذکور، توصیف نه تنها عنصری خنثی و توقفگاه در روند روایت نبوده بلکه از طریق شگردهای استتار آن در روایت، امکان پیشبرد داستان نیز فراهم شده است. علاوه بر تبیین رفتار و کنش شخصیت ها، توصیف در داستان-های مورد مطالعه گاه به آماده سازیِ چارچوب مکانی-زمانیِ داستان میانجامد و گاهی نیز به شکل مجموعه ای از بینش های لغت نامه ای درمی آید و کارکردی آموزشی می یابد.
پرونده مقاله
ناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایشها و افکار انسانها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی میداند. طبق نظریۀ ناتورالیستها، تمام واقعیّتها و پدیدههای موجود در طبیعت در دایرۀ معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتور چکیده کامل
ناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایشها و افکار انسانها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی میداند. طبق نظریۀ ناتورالیستها، تمام واقعیّتها و پدیدههای موجود در طبیعت در دایرۀ معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتورالیسم، فرمول کاربرد علم جدید در ادبیّات است. ناتورالیسم در ادبیّات بر جنبههای توارث، محیط، تقدیر محتوم، مشاهدۀ زندگی به دور از آرمانگرایی و نفی مسائل ماورایی تأکید دارد و در این راه به ترسیم جزئیات -عموماً- زشت و ناخوشایند میپردازد. ناتورالیسم ادبی از طریق ترجمۀ آثار ادبی صدر مشروطه به این طرف در حوزۀ داستاننویسی فارسی وارد شد و نویسندگانی مانند صادق چوبک، صادق هدایت، احمد محمود، محمد مسعود، اسماعیل فصیح و... را تحت تأثیر قرار داد. بررسی آثار ادبیّات داستانی دفاع مقدّس، حاکی از وجود برخی از مؤلّفههای برجستۀ ناتورالیسم مانند عینیّتگرایی، بدبینی، سیاهاندیشی، شرح مبسوط فجایع جنگ، کاربرد کمسابقۀ برخی از تعابیر غیر مرسوم دربارۀ رزمندگان، توجّه به علم فیزیولوژی و... در شماری از اینگونه آثار است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانهای، برخی از شاخصههای ناتورالیسم را در دو رمان «زمستان 62» از اسماعیل فصیح و «سفر به گرای 270 درجه» از احمد دهقان واکاوی نموده است. نتیجۀ بررسی با توجّه به شواهد متنی نشان میدهد که در این دو اثر، برخی از مؤلّفههای ناتورالیستی نمود بارزی دارد. میتوان گفت که آنچه آثار ناتورالیستی را از سایر نوشتهها متمایز مینماید، در این دو رمان قابل شناسایی است.
پرونده مقاله