زنان به عنوان نيمي از جامعۀ انساني، در دوران معاصر نقش مهمي در تحولات اجتماعي و فرهنگي دارند و حضور پررنگ آنها در اجتماع نيز در بسياري از داستان ها انعكاس يافته است. در اين مقاله، با رويكرد پديدارشناسي توصيفي تلاش بر اين است كه به بررسي چهار گروه از زنان يعني زنان سنت گ چکیده کامل
زنان به عنوان نيمي از جامعۀ انساني، در دوران معاصر نقش مهمي در تحولات اجتماعي و فرهنگي دارند و حضور پررنگ آنها در اجتماع نيز در بسياري از داستان ها انعكاس يافته است. در اين مقاله، با رويكرد پديدارشناسي توصيفي تلاش بر اين است كه به بررسي چهار گروه از زنان يعني زنان سنت گرا، طرفدار فرهنگ ايراني، غرب گرا و زنان سرگردان در پنج رمان معاصر پرداخته شود. در اين داستانها معمولاً زنان سنتي، زناني هستند كه به كارهاي درون خانه ميپردازند و دغدغه هاي آنها همان مسائل درون خانه است. زنان طرفدار فرهنگ ايراني، زناني اند كه از حيطۀ خانه بيرون آمده اند، به فعاليت هاي اجتماعي و سياسي مي پردازند و دفاع از آرمان ها و آموزه هاي فرهنگ ايراني را وظيفۀ خود مي دانند. گروهي ديگر، زنان غرب گرا هستند كه به اظهار نظر دربارۀ مسائل كشور ميپردازند، از فرهنگ غرب حمايت مي كنند، خواهان اصلاحات اساسي در وضعيت زن ايراني هستند و به وضع موجود معترض اند. زنان سرگردان، نه مانند زنان غرب گرا شيفتۀ فرهنگ غرب هستند و نه مانند زنان سنتي و طرفدار فرهنگ ايراني، فرهنگ بومي را پذيرفته اند؛ بلكه در بين اين دو فرهنگ سرگردان هستند.
پرونده مقاله