بخش اعظم گلستان سعدی در نوع ادبی تعلیمی از گونۀ اخلاقی است. اشتمال آثار تعلیمی بر باید ها و نباید های اخلاقی و ارتباط آن با مفهوم اجبار می تواند موجب ایجاد لحنی صریح و آمرانه در سخن و در پی آن، سبب انزجار مخاطب و بی تأثیر ماندن کلام بر او گردد. این مقاله می کوشد تا در چکیده کامل
بخش اعظم گلستان سعدی در نوع ادبی تعلیمی از گونۀ اخلاقی است. اشتمال آثار تعلیمی بر باید ها و نباید های اخلاقی و ارتباط آن با مفهوم اجبار می تواند موجب ایجاد لحنی صریح و آمرانه در سخن و در پی آن، سبب انزجار مخاطب و بی تأثیر ماندن کلام بر او گردد. این مقاله می کوشد تا در محدودۀ مقوله دستوری وجهنمایی، در چارچوب زبان شناسی نقش گرای نظام مند و به عنوان مطالعه ای سبکشناختی، به این پرسش پاسخ دهد که سعدی در گلستان، در تبیین مضامین تعلیمی از چه شگرد هایی بهره جسته است که سخنش نه تنها ملال انگیز نیست، بلکه در طول تاریخ، موفق به جلب مخاطبان بی شماری شده است. در این پژوهش، پس از بیان مسئله، مرور پیشینۀ مطالعات وجه نمایی در ایران و معرفی مختصر سبک شناسی نقش گرا، به توصیف مقولۀ وجه نمایی از دیدگاه هلیدی پرداخته ایم. پس از آن، نمونه هایی از تجزیه و تحلیل سبک-شناختی که در چند متن گزینش شده از گلستان بر اساس متغیر وجه نمایی صورت گرفته است، به همراه نمودار آمار داده ها ارائه شده و سپس تجزیه و تحلیل داده ها آمده است و در پایان نیز نتایج و یافته های تحقیق ذکر شده است. نتایج آماری این پژوهش حاکی از آن است که در گلستان، در تبیین مضامین تعلیمی، امکاناتی از حوزۀ وجه نمایی به کار رفته است که در عین حفظ صبغۀ تعلیمی سخن، کلام را غیر مستقیم می سازند و از میزان صراحت بیان می کاهند و بر ملایمت لحن سخن و در نتیجه بر تأثیر گذاری آن می افزایند.
پرونده مقاله
یکی از فرایندهای تغییر زبانی، کاربردی شدگی است و از جمله محصولات این فرایند، گفتماننماها هستند. گفتمان نماها عناصر زبانی هستند که کلام را یکپارچه میکنند و به گفتمان اجازۀ انحراف از مسیر اصلی خود را نمی دهند. هدف این مقاله، بررسی کاربردی شدگی فعل «گفتن» در فارسی نو ا چکیده کامل
یکی از فرایندهای تغییر زبانی، کاربردی شدگی است و از جمله محصولات این فرایند، گفتماننماها هستند. گفتمان نماها عناصر زبانی هستند که کلام را یکپارچه میکنند و به گفتمان اجازۀ انحراف از مسیر اصلی خود را نمی دهند. هدف این مقاله، بررسی کاربردی شدگی فعل «گفتن» در فارسی نو است. به منظور بررسی دقیق تر، فارسی نو را به دو دورۀ مجزا تقسیم کرده ایم؛ فارسی نو متقدم (از قرن چهارم تا اواخر هفتم) و فارسی معاصر. در فارسی نو متقدم، فعل «گفتن» در مقام فعل اصلی واژگانی در معناهای «بیان کردن» و «نامیدن» کاربرد داشته است و بیانکنندۀ مفهوم وجهیت استقرایی نیز بوده و در ساخت های غیرشخصی شرکت می کرده است. این جزء زبانی در فارسی معاصر با حفظ نقشهای قبلی از رهگذر فرایند کاربردیشدگی به گفتمان نما تبدیل شده است. در این نقش متأخر، فعل «گفتن» به صورت های «می گم» و «بگو» درآمده است و نقش های «شروع گفتمان»، «تغییر موضوع» و «اشاره به اطلاعات جدید در گفتمان» را بر عهده دارد. بسامد وقوع گفتمان نمای «میگم» بیشتر از گفتماننمای «بگو» است. داده های این پژوهش، مستخرج از کتاب های نگاشتهشده به زبان فارسی نو متقدم، اینترنت و فیلم های تلویزیونی است. از آن جا که گفتمان نماها بیشتر در گونۀ گفتاری یافت می شوند، در فارسی معاصر برای بررسی نقش متأخر گفتمان نمایی «گفتن» فیلمهای تلویزیونی برگزیده شدند.
پرونده مقاله