مطالعۀ زبان فارسی به دلیل تفاوت¬های امروز آن میان گفتار و نوشتار، اهمیتی خاص دارد. در بسیاری از زبان¬ها میان این دو گونة زبانی، تفاوت¬هایی بهویژه از نظر الگوهای دستوری و واژگان مشاهده می¬شود که اهمیت و ضرورت مطالعة جداگانة هر یک را دو چندان می¬کند. بر این اساس، مقالة ح چکیده کامل
مطالعۀ زبان فارسی به دلیل تفاوت¬های امروز آن میان گفتار و نوشتار، اهمیتی خاص دارد. در بسیاری از زبان¬ها میان این دو گونة زبانی، تفاوت¬هایی بهویژه از نظر الگوهای دستوری و واژگان مشاهده می¬شود که اهمیت و ضرورت مطالعة جداگانة هر یک را دو چندان می¬کند. بر این اساس، مقالة حاضر به بررسی و تحلیل واژه¬هایی می¬پردازد که معمولاً در گفتار فارسی¬زبانان به کار میروند و در نوشتار یا اصلاً به کار نمی¬روند، یا به ندرت استفاده می¬شوند و بر مبنای دیدگاه «بوی» (2007)، حاصل فرایندهای واژه¬آفرینی هستند نه واژه¬سازی. داده¬های مورد بررسی در پژوهش حاضر نیز به تبعیت از رویکرد بوی، بر اساس نوع فرایندهای واژه¬آفرینی شامل کوتاه¬سازی، آمیزش، ابداع، قیاس، قرض¬گیری، گسترش استعاری و تبدیل عبارت به واژه در چهار مقولة اسم، فعل، صفت و قید طبقه¬بندی و بررسی شدند. یافته¬های این پژوهش نشان میدهد که از میان فرایندها و شیوه¬های یادشده، کوتاه¬سازی با بیشترین درصد (58/32 درصد) و تبدیل عبارت به واژه و آمیزش با کمترین درصد (به ترتیب با 62/5 و 49/4 درصد) در واژه¬سازی نقش دارند.
پرونده مقاله