سبک، شیوهي خاصی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم خود در اثر ادبی به کار میبرد. در مورد سبک از گذشته تاکنون تعاریف گوناگونی ارائه شده است. این اصطلاح در حال حاضر در مورد روشهایی به کار میرود که از طریق به کار بردن فنون و مفهومهای زبانشناسی به مطالعه تحلیلی ا چکیده کامل
سبک، شیوهي خاصی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم خود در اثر ادبی به کار میبرد. در مورد سبک از گذشته تاکنون تعاریف گوناگونی ارائه شده است. این اصطلاح در حال حاضر در مورد روشهایی به کار میرود که از طریق به کار بردن فنون و مفهومهای زبانشناسی به مطالعه تحلیلی ادبیات میپردازد. همچنين زاویه دید، مسائل زبانی، چگونگی شخصیتپردازی و چند و چون جهتگیری درون مایه را تعیين میکند. ویژگی اصلی آثار محمود دولت آبادی بویژه در رمان"جای خالی سلوچ" توجه به زبان و ساختار ادبی متن است. به عنوان نمونه، واژههای محلی و قومی که دولت آبادی در این رمان به کار گرفته، خصلت اصلی زبان باستانگرای او را آشكار ميسازد كه وام گرفته از کتابهایی مانند تاریخ بیهقی و تاریخ بیهق است.
نگارندگان در این مقاله کوشیدهاند با بررسی ساختار ادبی و زبانی این رمان از جمله: واژگان، تصاویرخیال، تنوع جملهها، ضرباهنگ، تکرار، انسجام، تأکید و…خصوصیات سبک شناسیک آنرا نمایان سازند.
پرونده مقاله
سبك، نمودار گزينش و تركيب شاعر و نويسنده از امكانات متعدد زباني است. همچنين بيانگر تقليد يا نوآوري در دستگاههاي مختلف زبان مانند دستگاه آوايي، دستگاه واژگاني و نحوي است. از جمله مهمترين دستگاههاي زبان، دستگاه بلاغي است كه شامل همه تزئينات بياني و بديعي و به تعبيري هم چکیده کامل
سبك، نمودار گزينش و تركيب شاعر و نويسنده از امكانات متعدد زباني است. همچنين بيانگر تقليد يا نوآوري در دستگاههاي مختلف زبان مانند دستگاه آوايي، دستگاه واژگاني و نحوي است. از جمله مهمترين دستگاههاي زبان، دستگاه بلاغي است كه شامل همه تزئينات بياني و بديعي و به تعبيري همة عناصر جمالي متن ميشود. دستگاه بلاغي برجستهترين و مهمترين دستگاه زبان ادبي است كه ميتوان روند آفرينش ادبي را در آن ملاحظه نمود. زيرا به نظر ميرسد نخستين دگرگونيهاي سبكي در اين دستگاه روي ميدهد. اساسيترين ركن اين دستگاه تشبيه است كه ساير اجزاي دستگاه مانند استعاره، تشخيص و حتي كنايه از آن ناشي ميشود. با بررسي ساختار تشبيه به صورت دقيق ميتوان تحولات سبكي دستگاه بلاغي را نشان داد.
در اين مقاله، با استفاده از آماري كه از تحليل كامل تشبيهات اشعار نيما، اخوان و سهراب سپهري در دست است، سعي ميشود تحولات سبكي ناشي از تشبيه در شعر نو به اجمال بررسي شود.
پرونده مقاله
طي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير چکیده کامل
طي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير در فرم و محتوای زبان اثر ادبي، نشاندهندۀ دگرگوني در نگرش خالق اثر نسبت به جهان پيرامون خويش و انسان است. بنابراين آنچه مهم مينمايد، بررسي تأثیراتی است كه فلسفۀ ادبیات پسامدرن براي زبان رمان ایرانی ايجاد كرده است؛ زیرا مقولۀ زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن، در فلسفۀ ادبیات پسامدرن جایگاهی محوری دارد، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی میشناسند. این مقاله ضمن تحلیل الگوهای زبانی در رمان پسامدرنیستی ایران، چگونگی به کارگیری عناصر زبانی این رمانها را با نگاهی انتقادی تبیین ميكند. برای کشف تمهیدات زبانی سبکساز در این مقاله، عناصر زبانی این آثار با الهام از رویکرد سبکشناسی لایهای در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، شناسایی و دستهبندی شدند و امکانات زبان متن در هر لایه توصیف و نشان داده شد و اینکه هر یک از این خصوصیات زبانی در لایۀ مورد نظر، چه امکاناتی را در جهت بازتولید نگرش پسامدرن یا دوری از آن در جهان داستاني این رمانها انجام میدهد. پس از بررسی زبان این آثار مشخص شد در سطح آوایی مشخصه سبکی متمایزی ندارند و در سطح واژگانی، در هر دو حوزه کلی زبان در مفهوم کاربرد ادبی و محاوره ای گام برمی دارند و همچنین دارای انسجام دستوری نیز هستند.
پرونده مقاله
پاره مهمی از ادبیات شفاهی به قصّه های عامیانه اختصاص یافته است. نسخۀ یگانه «قصّۀ مَدهُمالت» ذیل شماره 803 در مجموعۀ نسخ خطی ایندیاآفیس لندن نگهداری می شود. با توجه به قرائن درون متنی و سبک شناسی نسخه، این قصّه در عصر صفوی و در دربار گورکانیان نگاشته شده است. این قصّۀ چکیده کامل
پاره مهمی از ادبیات شفاهی به قصّه های عامیانه اختصاص یافته است. نسخۀ یگانه «قصّۀ مَدهُمالت» ذیل شماره 803 در مجموعۀ نسخ خطی ایندیاآفیس لندن نگهداری می شود. با توجه به قرائن درون متنی و سبک شناسی نسخه، این قصّه در عصر صفوی و در دربار گورکانیان نگاشته شده است. این قصّۀ دلکش -که نمونۀ زیبای نثر پارسی شبه قاره است- سرنوشت مَنوهر، شاهزاده شهر کنکر، را روایت می کند که با وساطت پریان، عاشق مَدهُمالت، شاه دخت شهر مهارس، می شود و سرانجام پس از دشواری های بسیار، به وصال وی دست می یابد. قصّۀ مدهمالت در عین حال که یک رمانس عامیانه است، اما نثر آن از صنایع و ظرایف بلاغی آکنده است. پژوهش حاضر با تکیه بر شیوۀ توصیفی- تحلیلی به بررسی این نسخه پرداخته تا ویژگی های زبانی و فکری، و ظرافت های سبکی، ادبی و بلاغی آن را تبیین و تحلیل کند. نثر موسیقایی قصّه به همراه کاربرد صنایع لطیف ادبی، موجی از جذابیت های زبانی را در سراسر این اثر جاری ساخته است. فضای فکری و فرهنگی سرزمین هند و نیز عناصر بومی و اقلیمی این سرزمین در قصّه آشکارا بازتاب یافته است. از رهگذر این پژوهش، و در خلال معرفی یک نسخه منحصربهفرد، نقش کلیدی زبان و ادب پارسی در شبه-قاره در دورۀ تیموری و صفوی جلوه و بروز بیشتری می یابد.
پرونده مقاله