• فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تحلیل تطبیقی شخصیت‌های ریزه در افسانه‌های عامیانة ایران، آلمان و ژاپن
        مینو همدانی زاده سهیلا فرهنگی
        شخصیت‌های ریزه از شخصیت‌های ویژه و دوست‌داشتنی در افسانه‌های عامیانة جهان به‌شمار می‌آیند. آنان کودکان بسیار کوچک یا ریزی‌اند که ریشة نباتی و یا انسانی دارند و در خانواده‌هایی که در حسرت فرزند بوده‌اند پا به دنیا می‌گذارند، مانند نخودی در افسانه‌های عامیانة ایرانی. این چکیده کامل
        شخصیت‌های ریزه از شخصیت‌های ویژه و دوست‌داشتنی در افسانه‌های عامیانة جهان به‌شمار می‌آیند. آنان کودکان بسیار کوچک یا ریزی‌اند که ریشة نباتی و یا انسانی دارند و در خانواده‌هایی که در حسرت فرزند بوده‌اند پا به دنیا می‌گذارند، مانند نخودی در افسانه‌های عامیانة ایرانی. این شخصیت‌ها نه تنها در قصه‌های سرزمین ما بلکه در افسانه‌های سایر ملل نیز به چشم می‌خورند و قابل تأمل‌ و مطالعه‌اند. به این سبب این پژوهش به بررسی و تحلیل شخصیت‌های ریزه، تطبیق آنها با یکدیگر و شناخت ویژگی آنها می‌پردازد. برای پژوهش در این زمینه افسانه‌های عامیانة ایران، گردآوری‌شدة فضل‌الله مهتدی (صبحی) چون نخودو، جستیک نخودی و نخودی و دیو مورد نظر بوده است. همچنین از افسانه‌های عامیانة آلمانی نوشتة برادران گریم مانند تام بندانگشتی، شستی و بندانگشتی و از افسانه‌های ژاپنی نوشتة فلورانس ساکاده و شوگو هیراتا نظیر پسر هلو، فینگیلی و نیم‌وجبی استفاده شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد ادبیات تطبیقی به دنبال تبیین شباهت‌ها و تفاوت‌های شخصیت‌های ریزه در افسانه‌های عامیانة ایران و جهان است. این شباهت‌ها را می‌توان در منشأ نباتی داشتن بیشتر این شخصیت‌ها و ویژگی‌های اخلاقی آنها از قبیل حسّ اعتماد به‌ نفس، مسئولیت‌پذیری، شجاعت، هوش و ذکاوت، عدالت‌خواهی، ظلم‌ستیزی و... یافت. تفاوت‌های اندکی نیز در نوع تولّد آنان، نحوة رسیدن به اهداف و... قابل تأمل است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی و تحلیل تطبیقی دجال در شعر فارسی و روایات اسلامی
        الهام  نظری اسماعیل تاج بخش
        مسئلۀ دجال در بیشتر ادیان بیان شده و فتنه او به پیامبران یادآوری شده است. نخستین بار در رساله یوحنا به او اشاره شده است. مقصود یوحنا از دجال، کسانی هستند که دربارۀ تجسم مسیح، آراء گوناگون دارند، و نیز هر روحی که تجسم عیسی را انکار کند، دجال است. اما پیش‌زمینه های شکل‌ چکیده کامل
        مسئلۀ دجال در بیشتر ادیان بیان شده و فتنه او به پیامبران یادآوری شده است. نخستین بار در رساله یوحنا به او اشاره شده است. مقصود یوحنا از دجال، کسانی هستند که دربارۀ تجسم مسیح، آراء گوناگون دارند، و نیز هر روحی که تجسم عیسی را انکار کند، دجال است. اما پیش‌زمینه های شکل‌گیری مفهوم دجال را می توان در مباحث مکاشفاتی و فرجام‌شناسانه دوره های اولیه تاریخ یهود، به ویژه در کتاب دانیال یافت. این موضوع در متون اسلامی نیز به صورت-های گوناگون آمده و در مورد اصل آن احتمالاتی داده شده است. برخی معتقدند که شخص است، برخی معتقدند، نوع و وصف است. با ورود مضامین قرآنی و اسلامی به ادب فارسی، مضامین مربوط به دجال نیز مورد استفادۀ شاعران قرار گرفته و در شعرشان انعکاس یافته است. قصد شاعران از بیان این مضامین صرفاً تلمیح نبوده، بلکه از آنها برای بیان دیدگاه های خود در قالب تشبیه و استعاره ، نماد استفاده کرده اند. هر چند دجال شخصیتی منفور است و در شعر فارسی بازتاب گسترده ای نداشته است؛ با وجود این، همین بازتاب کم، ویژه و قابل توجه است.در شعر فارسی «شخص بودن دجال» غالب است و شاعران به احتمالات دیگری که در متون اسلامی دربارۀ او داده شده است توجهی ندارند.این مقاله، چگونگی بازتاب دجال در دوحیطه متون اسلامی و شعر فارسی را دربخش های جداگانه بررسی کرده و درضمن نتیجه گیری، مقایسه ای میان این دو حیطه در این موضوع به عمل آورده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مقایسه پادشاهی بوران ساسانی در شاهنامه و منابع تاریخی (در بررسی انتقادی یک بیت چالش برانگیز)
        اکرم جودی نعمتی
        بوران در آستانه فروپاشی ساسانیان به پادشاهی رسیده و در شاهنامه به نیکنامی ستوده شده است؛ با این‏همه، فردوسی در آغاز پادشاهی او می‏گوید: «یکی دختری بود بوران به‏نام/چو زن شاه شد کارها گشت خام». این بیت در تناقض با ابیات بعدی است و القا می‏کند تباهی اوضاع مملکت در آن زمان چکیده کامل
        بوران در آستانه فروپاشی ساسانیان به پادشاهی رسیده و در شاهنامه به نیکنامی ستوده شده است؛ با این‏همه، فردوسی در آغاز پادشاهی او می‏گوید: «یکی دختری بود بوران به‏نام/چو زن شاه شد کارها گشت خام». این بیت در تناقض با ابیات بعدی است و القا می‏کند تباهی اوضاع مملکت در آن زمان، ناشی از پادشاهی این زن بوده است. در پی پاسخ به این سؤال که «از دو سوی تناقض، کدام‌یک حقیقت دارد» و «علت تناقض یادشده چه می‏تواند باشد»، نویسنده مقاله، روایت شاهنامه از کشورداری بوران را به محک منابع تاریخی زده است. داده‏های تحقیق نشان می‏دهد هیچ گزارش منفی دربارۀ بوران وجود ندارد و تمام مورخان، مفصل‏تر از فردوسی، کشورداری وی را به نیکی گزارش کرده‏اند. پس چرا فردوسی چنین سروده است؟ نویسنده، با طرح احتمالاتی، به این نتیجه رسیده است که بیت مزبور نه در ارتباط با چگونگی کشورداری بوران، بلکه ناشی از التزام فردوسی به پیش‏فرض‏هایی بوده که در سایه باورهای دینی روزگار وی شکل گرفته بود. ردیابی پیش‏فرض‏ها ما را به این حدیث منسوب به پیامبر (ص) می‏رساند: «قومی که زمام امور خود را به دست زنی بسپارد، هرگز رستگار نمی‎شود». اسناد حدیث، اعتبار آن را تأیید نمی‏کند و حدیث در منابع متقدم شیعی هم نیامده است؛ اما سایۀ فرهنگی اجتماعی آن در جامعه فردوسی موجب این پیش‏فرض شده است که اگر زن پادشاه شود، مملکت خراب می‏شود. پس شاعر در تناقض میان آن حقایق تاریخی و این پیش‏فرض‏اجتماعی مانده و نتیجه‏اش، تناقض در سرودن داستان بوران شده است؛ هرچند کلیت شاهنامه، نگاه منفی به زنان را تأیید نمی‏کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی و تحلیل چگونگی توصیف «بوها» در متون نوشتاری زبان فارسی
        اعظم استاجی
        مقاله حاضر به چگونگی توصیف بوها درداده های منتخب از متون ادبی زبان فارسی ‌‌می‌پردازد. به این منظور نمونه‌‌های کاربرد واژه «بو» و وابسته‌‌های آن از دو پیکره نوشتاری (شامل متون خبری و داستانی) با حدود نه میلیون واژه استخراج شدند و بر اساس ویژگی‌های ساختاری و معنایی دسته‌ب چکیده کامل
        مقاله حاضر به چگونگی توصیف بوها درداده های منتخب از متون ادبی زبان فارسی ‌‌می‌پردازد. به این منظور نمونه‌‌های کاربرد واژه «بو» و وابسته‌‌های آن از دو پیکره نوشتاری (شامل متون خبری و داستانی) با حدود نه میلیون واژه استخراج شدند و بر اساس ویژگی‌های ساختاری و معنایی دسته‌بندی و توصیف شدند. بررسی داده‌‌ها نشان می دهد بوها در زبان فارسی بیشتر با ساختهای اضافی توصیف ‌‌می‌شوند تا ساختهای وصفی (82% در مقابل 18%). در مورد شیوه توصیف بوها نیز مشخص شد فارسی ‌‌زبان‌ها ترجیح ‌‌می‌دهند بوها را با اشاره به منشا ان توصیف کنند تا با استفاده از صفات. علاوه بر اینها مشخص شد در ترکیب‌های اضافی‌ای که بو با یک واژه انتزاعی همراه می شود بو کاربردی استعاری می یابد و مجازاً به معنی«اثر و نشانه» به کار ‌‌می‌رود. در مورد ویژگی‌های صفاتی که برای توصیف بوها به کار گرفته می شوند نیز روشن شد که از یک‌سو صفات محدودی برای توصیف بوها وجود دارند و از دیگر سو این صفات را ‌‌می‌تواناز نظر معنایی به سه دسته صفات مطبوع، صفات نامطبوع و صفاتی که بر خاص بودن بو تأکید ‌‌می‌کنند دسته بندی کرد. علاوه بر اینها مقایسه دو دسته داده نشان داد که در داده‌‌های مستخرج از متون خبری، نسبت کاربرد استعاری بو و در داده‌‌های مستخرج از متون داستانی، نسبت توصیف بو با منشا آن بیشتر است که با توجه به تنوّع ماهیت متونی جامعه آماری پژوهش، قابل توضیح است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی و تحلیل سبک‌شناسانۀ طنز سیاه در داستان‌های کوتاه‌ بهرام صادقی
        نیره  شاطری محبوبه خراسانی مرتضی رشیدی
        طنز سیاه یکی از گونه‌های طنز به شمار می‌رود که با چشم‌اندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بی‌هویتی و پوچی، اضطراب‌آفرینی و مرگ‌اندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستان‌نویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه چکیده کامل
        طنز سیاه یکی از گونه‌های طنز به شمار می‌رود که با چشم‌اندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بی‌هویتی و پوچی، اضطراب‌آفرینی و مرگ‌اندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستان‌نویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه استفاده کرده و این شگرد ادبی را در داستان‌ های کوتاه‌ خود که عمدتاً در فاصلۀ سال‌های ۱۳۳۵تا۱۳۴۱ نوشته و در مجموعه‌داستان «سنگر و قمقمه‌های خالی» منتشر شده، به کار برده است. سؤال اصلی پژوهش این است که: شاخص‌های سبک‌ساز طنز سیاه در داستان‌کوتاه‌های بهرام صادقی کدام‌اند؟ و نویسنده با چه روش‌هایی طنز سیاه را در لابه‌لای داستان‌ها گنجانده و چه مقاصد و اهدافی را دنبال می‌کرده است؟ در پاسخ باید گفت: صادقی با به‌کارگیری تضاد و تناقض، کوچک‌نمایی، بزرگ‌نمایی، فضاسازی‌های گوتیک و انحراف از موضوع، طنز سیاه را در داستان‌هایش برجسته ساخته است و در پی آن بوده تا مسائل زمانۀ خویش را به شکلی غیرمستقیم بازتاب دهد و با انتقاد از وسواس‌های فکری، کشمکش‌های سیاسی و تحجرهای فرهنگی، دریافت خود از تجربۀ زیستی را بازنمایاند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تحلیل داستان‌نویسی زنان پس از انقلاب اسلامی بر مبنای الگوی جریان‌شناختی
        سپیده سیدفرجی فرهاد طهماسبی رقيه صدرايي
        پس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستان‌نویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستان‌های آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستان‌نویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشت چکیده کامل
        پس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستان‌نویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستان‌های آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستان‌نویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشته‌اند، محوریت داستان و شخصیت‌ها بر مسئله زنان قرار گرفته است. برخی از زنان در داستان‌هایشان در جست‌وجوی خویشتن زنانه خویش اند و این هویت یابی را از منظر روایت‌های زنانه بازتاب داده‌اند؛ این بخش از آثار زنان به روایت های زنانه که توصیف دنیای زنانه (از بُعد هویتی، عاطفی، جنسیتی و ...) است، می پردازد. بخشی از آثار زنان به بازتاب مسائل سیاسی و اجتماعی زمانه می‌پردازد، در این داستان‌ها نیز عموماً نقش زنان در سیاست و اجتماع نشان داده می‌شود، اغلب این داستان‌ها به نقش زنان در انقلاب و نیز جنگ اشاره دارند. برخی از نویسندگان زن نیز برای مخاطبانی که عموماً در میان زنان هستند، روایت‌هایی عامه‌پسند از زندگی و جامعه به دست می‌دهند. تعداد دیگری از زنان، راوی تقابل سنت و تجدد هستند، گاهی به هواخواهی از سنت برمی خیزند و گاهی در برابر سنت ها و باورهای حاکم دست به اعتراض می زنند. مسئله این پژوهش شناخت و معرفی جریان‌های داستان‌نویسی زنان در سال‌های پس از انقلاب است. برای همین بر مبنای الگویی جریان‌شناختی چند جریان از داستان نویسی زنان را دسته‌بندی و معرفی می‌کند. برای تفکیک و شناخت جریان‌ها سه عامل در نظر بوده است: نخست، زمینۀ سیاسی و اجتماعی پیدایش جریان معرفی می‌گردد، سپس کانون‌های پشتیبان جریان نشان داده می‌شود و در آخر به آغازگران و تداوم دهندگان جریان پرداخته می شود. پرونده مقاله