فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - خوانش شعر «نوبت» بر اساس رویکرد نشانهشناسی «مایکل ریفاتر»
پرند فیاضمنش علي صفایی سنگریشعر گفتار، یکی از جریانهای برجستۀ شعر معاصر و شعری مخاطبمحور است که در آن کنش القایی گفتار، مهمترین عامل در برقراری ارتباط میان متن و خواننده به شمار میآید. در این مقاله، شعر زایا و باز «نوبت» از مجموعۀ «سفر به خیر» سید علی صالحی به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رو چکیده کاملشعر گفتار، یکی از جریانهای برجستۀ شعر معاصر و شعری مخاطبمحور است که در آن کنش القایی گفتار، مهمترین عامل در برقراری ارتباط میان متن و خواننده به شمار میآید. در این مقاله، شعر زایا و باز «نوبت» از مجموعۀ «سفر به خیر» سید علی صالحی به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد نشانهشناسی «ریفاتر» بررسی میشود. هدف از این پژوهش، درک ظرفیتها و خوانشی جدید از شعر گفتار است. در خوانش دریافتی شعر «نوبت» که با تکیه بر نشانههای مستقیم صورت میگیرد، دلالت نهایی شعر، توصیفی صریح از آمیختگی رفتن و اندوه است. امّا در خوانش دیگر متن که با توجّه به کاربست چارچوب نظریۀ ریفاتر انجام شده، خواننده از نشانههای نشاندار و غیر مستقیم فضای روایی به فضایی سیاسی- عاطفی میرسد؛ چنان که مرگ، دلالت نهایی شعر است و سیر زندان- ترانه- مرگ، چرخهای مطابق با چرخۀ عناصر غیر دستوری، انباشتها، منظومههای توصیفی، هیپوگرامها و فضای بینامتنی از صدای «شاملو» و صدای دو شعر از «احمدرضا احمدی» و «حافظ موسوی» با شبکۀ دلالتی همسان مرگ است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تحلیل تطبیقیِ پنج فیلم سینمایی اقتباسی در سینمای ایران با متن داستانهای مربوط به آنها
سیاوش گلشیری نفیسه مرادیدر این پژوهش، به بحث دربارۀ اقتباسهای ادبی و فنون اقتباس در سینمای دهۀ هشتاد ایران خواهیم پرداخت و از این منظر، پنج اثر سینمایی دهۀ هشتاد («شبهای روشن»، «گاوخونی»، «دیشب بابات رو دیدم آیدا»، «زمستان است» و «پاداش سکوت») را با آثاری از حوزۀ ادبیات داستانی که فیلمنامه ه چکیده کاملدر این پژوهش، به بحث دربارۀ اقتباسهای ادبی و فنون اقتباس در سینمای دهۀ هشتاد ایران خواهیم پرداخت و از این منظر، پنج اثر سینمایی دهۀ هشتاد («شبهای روشن»، «گاوخونی»، «دیشب بابات رو دیدم آیدا»، «زمستان است» و «پاداش سکوت») را با آثاری از حوزۀ ادبیات داستانی که فیلمنامه های فیلمهای یادشده از آنها اقتباس شده است، مقایسه کردهایم. این آثار حوزۀ ادبیات داستانی به ترتیب عبارتند از: «شبهای روشن»، «گاوخونی»، «بابای نورا»، «سفر» و «من قاتل پسرتان هستم». این پژوهش ضمن مقایسه، بررسی و تحلیل تطبیقی آثار داستانی با آثار سینماییِ اقتباس شده از آنها را از نظر محور روایی اثر، چگونگی وامگیریِ یک اثر سینمایی از یک اثر داستانی، چگونگی تبدیل دال های نوشتاریِ داستان به دالهای تصویریِ فیلم در عین وفاداری به اصل اثر و تبدیل ذهنیت به عینیت و سوژه به ابژه و یا برعکس در پروسۀ تبدیل متن به فیلم، بررسی و تحلیل تطبیقی کرده و نشان میدهد که آثار مورد بحث، تا چه میزان اقتباسی موفق از رمان یا داستان کوتاهی که از آن استفاده کردهاند بودهاند. همچنین مقاله تلاش میکند به این پرسش اصلی پاسخ دهد که اقتباس موفق از یک اثر داستانی در حوزۀ سینما، چه تعریفی دارد و چه اثری را با چه مؤلفههایی باید برگزید تا بتوان از آن فیلم اقتباسی موفق ساخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - رویکرد کلاسیک مجله یغما به ادبیات داستانی
صفیه جمالی حبیب الله عباسی مرادعلی واعظیتصور غالب دربارۀ داستان مدرن در ادبیات فارسی، آن است که این ژانر برخلاف شعر نو، در سیر تکامل خود هرگز در معرض نگاه منتقدِ سنت گرایان قرار نگرفته است. مقالۀ حاضر مدعی است که داستان نیز، هر چند در درجاتی خفیفتر، تجربیاتی مشابه شعر نو داشته است. این پژوهش برای بررسی رویکر چکیده کاملتصور غالب دربارۀ داستان مدرن در ادبیات فارسی، آن است که این ژانر برخلاف شعر نو، در سیر تکامل خود هرگز در معرض نگاه منتقدِ سنت گرایان قرار نگرفته است. مقالۀ حاضر مدعی است که داستان نیز، هر چند در درجاتی خفیفتر، تجربیاتی مشابه شعر نو داشته است. این پژوهش برای بررسی رویکرد کلاسیکها به ادبیات داستانی، مجله یغما را که مشی کلاسیک دارد، انتخاب کرده است، مقولههایی مانند ژانرهای داستانی کهنه و نو، نظریههای مطرح شده درباره داستاننویسی و مؤلفان داستان را در مجله یغما تجزیه و تحلیل کرده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که یغما، داستان معاصر را دنبالۀ شکلهای کهن آن در ادبیات فارسی میداند. از این رو، آن را به رعایت قواعد و اصول داستاننویسی نوین ملزم نمیداند و حتی استفاده از اسلوب ادبیات کهن را برای داستان امتیاز تلقی میکند. از سویی چون رسالت داستان را تعلیم و سرگرمی میداند، در بسیاری موارد در این مجله، داستانوارهها جای داستان را میگیرند و حتی ژانر کهنهای چون حکایت، بخش زیادی از ادبیات داستانی این مجله را به خود اختصاص میدهد. داستانهای یغما- جدا از آثار ترجمهای- به دو دسته تقسیم میشود: داستانهای تاریخی و برگرفته از آثار کهن که ساختارشان ملهم از ادبیات کلاسیک است و داستانهایی که تحت تأثیر ترجمه و ادبیات غرب شکل گرفته اند، اما میکوشند هویتی ایرانی به خود بگیرند. نکته دیگر اینکه یغما به جز از جمال زاده، از هیچکدام از داستاننویسان نامدار و صاحب سبک، داستان منتشر نکرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - ماهیتشناسی رمانتیسیسم سیاه در شعر دهه سی
غلامرضا پیروز رضا ستاری سارا زارع جیرهندهیکی از جریانهای مهم ادبی که در شعر ایران در دهه سی، به دنبال کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ قوت گرفت، جریان رمانتیسیسمی بود که در عرصۀ شعر رواج یافت و به دنبال آن مضامینی سیاه با احساس گرایی تند و بی سابقه رایج شد؛ مضامینی که رمانتیسیسم را از جوهرۀ غنا و تغزل دور کرد؛ به این معن چکیده کاملیکی از جریانهای مهم ادبی که در شعر ایران در دهه سی، به دنبال کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ قوت گرفت، جریان رمانتیسیسمی بود که در عرصۀ شعر رواج یافت و به دنبال آن مضامینی سیاه با احساس گرایی تند و بی سابقه رایج شد؛ مضامینی که رمانتیسیسم را از جوهرۀ غنا و تغزل دور کرد؛ به این معنی که شاعران یا دم از مرگ عشق میزدند و یا آن را تا پست ترین سطح خود فرو میکاستند. این اشعار که به رمانتیسیسم سیاه معروف شده است، مضامینی چون مرگاندیشی، نفرین، عصیان، اظهار به گناه و کفر و بی اخلاقی، شیطان-گرایی، یأس و... را انعکاس میدهد. برخی منابع، این اشعار را با عنوان رمانتیسیسم تغزلی تعریف کردهاند، در حالی که تغزل و رمانتیسیسم سیاه، تفاوتهای اساسی با یکدیگر از جمله در جهان بینی، مضامین و عوامل بروز دارند. در این مقاله پس از بررسی ماهیت و عوامل بروز رمانتیسیسم سیاه در ایران، مضامین سیاه شایع در شعر شاعرانی چون نادر نادرپور، نصرت رحمانی، کارو، حسن هنرمندی، حمید مصدق و فروغ فرخزاد ارزیابی شد و نتیجه جستار نشان داد که با توجه به محور قرار گرفتن مضامینی چون مرگاندیشی، یأس و نومیدی، عصیان و نفرین، ترس، شیطان گرایی، اعتیاد و مستی و مخالفت با اخلاق و هنجارهای اجتماعی، کفر و تقبیح و تمسخر عشق در شعر رمانتیسیسم سیاه، نمیتوان این اشعار را رمانتیسیسم تغزلی و عاشقانه نامید. بر این اساس، شعر رمانتیک و احساسگرای تند دهه سی، در دو دسته شعر رمانتیسیسم تغزلی و غیر تغزلی تقسیم شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تحلیل درون مایهها و عناصر زبانی در اشعار طنز غلامرضا روحانی
روجا ادینه پور باقری علی اکبر باقری خلیلی احمد غنیپور ملکشاهطنزهای «غلام رضا روحانی» ضمن بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم، حکایت از هم زیستی و هم دلی او با توده مردم داشته و از لحاظ زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد است به بررسی مهم ترین درونمایهها چکیده کاملطنزهای «غلام رضا روحانی» ضمن بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم، حکایت از هم زیستی و هم دلی او با توده مردم داشته و از لحاظ زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد است به بررسی مهم ترین درونمایههای طنز در اشعار روحانی، نگرش وی نسبت به موضوعات و مناسبات اجتماعی و چگونگی بازتاب آنها بپردازد. روحانی ضمن طرح دیدگاه های انتقادی سیاسی- اجتماعی، برای بازنمود هنری تر و تأثیرگذارتر آنها از عناصر و شگردهای زبانی و بیانی مختلف استفاده می کند؛ مثلاً با استفاده از باهم آیی واژگانی، تضاد معنایی بسترهای مناسبی را برای به چالش کشیدن تبعیض ها و تضادهای سیاسی- اجتماعی و ایدئولوژیکی فراهم می سازد. وفور واژگان و ترکیبات عامیانه به عنوان ابزاری برای طرح مسائل اجتماعی به زبان مردمی از ویژگیهای زبانی طنز روحانی است. تشبیه بنیاد بودن طنزهای روحانی دال بر این است که تشبیه در تصویر موضوعات اجتماعی و دریافت آنها توسط مردم، قدرت بیشتری دارد. انتقاد از شرایط محیطی همچون آلودگی شهرها و نبود زیرساخت های مورد نیاز، واقعه کشف حجاب و جنگجهانی و پیامدهای آن، مشکلات اقتصادی و برخی از موضوعات اجتماعی، مانند غربزدگی، مسائل زنان، بیکاری و وضعیت بغرنج اداری از جمله موضوعاتی است که در طنز روحانی بازتاب یافتهاند. تحلیل طنزهای شاعر بیانگر کنش اجتماعی وی برای اصلاح، تغییر یا نفی گفتمانهای موجود محسوب می شود. شاعر جز در برخی موارد، همچون پیشرفت و تحصیل و اشتغال زنان و یا حمایت از کالای ملی، غالباً به انتقاد و نفی وضع جامعه میپردازد و به دنبال تغییر آنهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تفسیری هگلی از نخستین مانیفستهای ادبی درباره داستان و رمان در ایران (1250-1300)
فرامرز خجسته یاسر فراشاهی نژاد مجید پویاناز نخستین اظهارنظرهای «آخوندزاده» تا مقدمه «جمالزاده» بر کتاب «یکی بود یکی نبود»، یعنی در یک دورۀ تقریباً پنجاهساله، با مجموعۀ معدودی از گفتارهای پراکنده دربارۀ داستان و رمان مواجهیم، که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. این گفتارهای پراکنده را میتوان نخستین چکیده کاملاز نخستین اظهارنظرهای «آخوندزاده» تا مقدمه «جمالزاده» بر کتاب «یکی بود یکی نبود»، یعنی در یک دورۀ تقریباً پنجاهساله، با مجموعۀ معدودی از گفتارهای پراکنده دربارۀ داستان و رمان مواجهیم، که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. این گفتارهای پراکنده را میتوان نخستین مانیفست-های ادبی دربارۀ داستان و رمان به شمار آورد. در این نقد و نظرها، مباحثی یافت میشود که میتوان آن را به عنوان نقاط مشترک نویسندگان و منتقدان این عصر به حساب آورد. اخلاقگرایی، واقعگرایی و سودبخشی رمان، سه فصل مشترک تمام این پاره گفتارهاست. شرایط تاریخی و تحولات اجتماعی عصر مشروطه، فضایی را مهیا ساخته بود که در آن تنها ادبیات متعهد میتوانست به حیات خود ادامه دهد. نخستین رمانها و نخستین نقد و نظریههای رمان در ایران، در چنین شرایطی شکل گرفت و به ناگزیر هدفمندی داستان و رمان در اولویت قرار گرفت. از همینرو در این مقاله بر آنیم تا نخستین نقد و نظرها دربارۀ داستان و رمان در ایران را با تکیه بر دیدگاههای زیباییشناسانۀ هگل تفسیر و تحلیل کنیم. هگل و هگلیها، محتوای ادبی را مهمتر از فرم ادبی می-دانستند و بر هدفمندی و سودبخشی رمان تکیه داشتند. در پژوهش حاضر مشخص شد که نخستین نقدها در ایران، تا حد زیادی با زیباییشناسی هگلی انطباق دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - تحلیل جلوههای مقاومت در ادبیات عامیانة کشورهای فارسیزبان
رضا چهرقانیهر چند نظریه پردازی دربارۀ ادبیات مقاومت سابقه چندانی ندارد و از اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم میلادی فراتر نمی رود، مروری بر ادبیات ملل مختلف نشان می دهد که مضامین پایداری همواره در ادبیات رسمی و عامیانة بسیاری از اقوام و ملتها حضور داشته است. علی رغم این سابقه چکیده کاملهر چند نظریه پردازی دربارۀ ادبیات مقاومت سابقه چندانی ندارد و از اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم میلادی فراتر نمی رود، مروری بر ادبیات ملل مختلف نشان می دهد که مضامین پایداری همواره در ادبیات رسمی و عامیانة بسیاری از اقوام و ملتها حضور داشته است. علی رغم این سابقه و پیشینة تاریخی، تاکنون پژوهش جامع، جدّی و مستقلّی برای بررسی درون مایه های مقاومت در ادبیات شفاهی ملل مسلمان صورت نگرفته و این موضوع حتّی در سال های اخیر که پژوهش دربارۀ ادبیات پایداری رونق و رواجی دارد، مغفول مانده است. بنا بر ضرورت یادشده، این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی کوشیده است، مقولة پایداری را در ادبیات عامیانة سه کشورِ فارسی زبانِ ایران، تاجیکستان و افغانستان- که حکومت های خودکامه و جنگ های خانگی و خارجی بسیاری را تجربه کرده اند- بررسی نماید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی، شعر مقاومت در دامان شعر عامیانه متولّد شده و ادبیات عامّه که به دلیل گستردگی دایرة مخاطبان و نفوذ در توده های مردم با غایت های شعر مقاومت سازگاری زیادی دارد، در همة دوره ها یکی از بسترهای اصلی تولید مضامین مقاومت بوده است. پرونده مقاله