فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - پيشنمونگی در ساختگذرای افعال فارسی
فائقه شاهحسینیمقاله حاضر به مطالعه «پیشنمونة ساخت گذرا در افعال فارسي» ميپردازد. تاکنون «گذرايي» از جنبههاي مختلفي بررسي شده و يکي از موضوعهاي مطرح در مطالعات دستوريان و زبانشناسان بوده است. هرچند در زبان فارسي اين ساخت از ديدگاههاي مختلفي ارزيابي شده، تاکنون مطالعات محدودي در چکیده کاملمقاله حاضر به مطالعه «پیشنمونة ساخت گذرا در افعال فارسي» ميپردازد. تاکنون «گذرايي» از جنبههاي مختلفي بررسي شده و يکي از موضوعهاي مطرح در مطالعات دستوريان و زبانشناسان بوده است. هرچند در زبان فارسي اين ساخت از ديدگاههاي مختلفي ارزيابي شده، تاکنون مطالعات محدودي در اين زمينه از منظر شناختي انجام شده است. هدف عمدة تحقيق حاضر دستيابي به تعريفي جامع و مانع براي ساخت گذرا بر حسب شناخت فارسي زبانها است. به اين منظور، نويسنده با در نظر گرفتن هفت ملاک اصلی و یک ملاک فرعی به معرفی پيشنمونه این ساخت پرداخته است. طبق نتايج تحقيق حاضر، ساخت گذرا را نميتوان به لحاظ صورت يا نقش به تنهايي مطالعه کرد، بلکه براي تشخيص اين ساخت، به طور همزمان به صورت و نقش وابستهايم و در تعریف این ساخت باید پیوستاری برای آن در نظر بگیریم. به عبارتی میتوان افعال را در پیوستاری از گذرایی توصیف کرد و آنها را به سه گروه افعال گذرای پیشنمونهای، افعال گذرای غیرپیشنمونهای و افعال ناگذرا تقسیم کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی مقایسهای نشانههای بازخوردی در مکالمات تلفنی زبان فارسی و انگلیسی
مهناز آزادمنش شهلا شریفیاین پژوهش به بررسی مقایسه ای نشانه های بازخوردی در مکالمات تلفنی زبان فارسی و انگلیسی از نظر بسامد، نوع، نقش و جايگاه آنها در گفتار می پردازد. نشانه های بازخوردی، واژگان و اصواتی مانند: «بله»، «جداً»، «hmm»، «mm» و ... هستند که به کرات در مکالمهها شنیده شده و به سخنگو چکیده کاملاین پژوهش به بررسی مقایسه ای نشانه های بازخوردی در مکالمات تلفنی زبان فارسی و انگلیسی از نظر بسامد، نوع، نقش و جايگاه آنها در گفتار می پردازد. نشانه های بازخوردی، واژگان و اصواتی مانند: «بله»، «جداً»، «hmm»، «mm» و ... هستند که به کرات در مکالمهها شنیده شده و به سخنگو می فهمانند که سخنانش چگونه درک می شود. در واقع، شنونده با تولید نشانه های بازخوردی موضع خود را نسبت به سخنان گوینده نشان میدهد. در نتیجه، این کلمات بر پیشبرد هر چه بهتر مکالمات تأثیر می گذارند. با وجود اینکه نشانههای بازخوردی در تمام زبان های دنیا وجود دارد، کاربرد آنها از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. داده های تحقیق شامل 300 دقیقه مکالمة تلفنی انگلیسی آمریکایی و 300 دقیقه مکالمة تلفنی زبان فارسی است. داده های زبان فارسی از پایگاه داده بزرگ مکالمات تلفنی فارس دات با کسب مجوز از مؤسسه گویش پرداز اخذ و داده های انگلیسی از تحقیق واناروک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان دهندة برخی شباهت ها و تفاوت ها در بسامد، نقش و مکان نشانه های بازخوردی در زبان انگلیسی و فارسی است. از تفاوتهای دو زبان می توان به بسامد نشانه های بازخوردی اشاره کرد؛ بسامد نشانه های بازخوردی در زبان فارسی (1691 مورد) بیشتر از زبان انگلیسی (1473 مورد) بوده است. پرکاربردترین نشانة بازخوردی در هر دو زبان، نشانه های بازخوردی کوتاه بوده اند و از نظر جايگاه، محتملترین مکان ظاهر شدن اين نشانه ها، پایان سازه های نحوی بوده است. همچنین، اکثر نشانه های بازخوردی، نقش نشان دادن درک و فهم را داشته اند. با این حال در بین دیگر صورت ها و نقش های نشانه های بازخوردی در مكالمات زبان فارسي و انگليسي تفاوت هایی وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی؛ مطالعه مورد پژوهانه (امثال مولّد)
وحید سبزیانپورهدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمتهای خسروانی و اندیشههای ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمینماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. اين مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمتهای ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش چکیده کاملهدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمتهای خسروانی و اندیشههای ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمینماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. اين مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمتهای ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مولّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینههای تاريخي برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهشهای بعدی هموار کردهایم. به علاوه، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده ، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته ایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشه های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان محققان حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - بیهقی و روایتگری «علی قاعدة التاریخ»
ابراهیم محمدی محمدحسن الهیزادهمتون تاریخی کهن، از جمله تاریخ بیهقی، بنا بر ساختار روایی شان، همواره با ادبیات پیوستگی نزدیکی داشته اند. در نگارش این متون که از حیث محتوا کاملاً تاریخ بنیان اند، گاه از ظرفیت های شعری و هنری زبان و نیز آرایه های ادبی، به میزان قابل توجهی بهره گرفته شده است. نظریه پردا چکیده کاملمتون تاریخی کهن، از جمله تاریخ بیهقی، بنا بر ساختار روایی شان، همواره با ادبیات پیوستگی نزدیکی داشته اند. در نگارش این متون که از حیث محتوا کاملاً تاریخ بنیان اند، گاه از ظرفیت های شعری و هنری زبان و نیز آرایه های ادبی، به میزان قابل توجهی بهره گرفته شده است. نظریه پردازان پست مدرن - مانند هایدن وایت و پل ریکور- نیز آنگاه که بر روایی بودن متون تاریخی تأکید می کنند، یکی دیگر از پیوندهای بنیادی متون تاریخی و ادبی را برجسته می سازند. نکته مهمی که بسیار شایسته درنگ و پژوهش می نماید، کیفیت روایت در متون تاریخنگارانه و آثار ادبی است. اگر روایت را توالی از پیش انگاشته شده رخدادها بدانیم، هم متون ادبی و هم متون تاریخی که خود شامل «زنجیرهای از رخدادهای سازماندهی شدهاند»، روایت مبنا هستند؛ اما قواعد روایتگری در هر کدام متفاوت است و میان شیوه روایتگری این دو، با وجود برخی همانندی ها، تفاوت های بنیادینی دیده می شود. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه «تاریخ روایی» و بر اساس مبانی علم روایت شناسی، به مطالعه تاریخ بیهقی پرداخته شده است. در متن مقاله با تحلیل روایتگری بیهقی، بر این نکته تأکید شده که اثر بیهقی همانطور که از نامش پیداست، نوشته ای در حوزة تاریخنگاری است که در آن، گاه از جنبه های ادبی زبان (ظرافتهای شعری) و شگردهای روایی متون ادبی به خوبی استفاده شده است. بنابراين زیباییهای ادبی تاريخ بیهقی نباید مخاطب را از بنیان تاریخنگارانهاش دور کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - مرگانديشي هدايت؛ نگرشي فلسفي يا روانشناسانه؟!
عليرضا شاهينياز ديدگاه شماري از منتقدان، صادق هدايت در بيشتر داستانهاي خود، قهرمانانش را به مرگ سوق ميدهد و اين مسئله برآمده از ذهن مرگانديش و فلسفة بدبينانة وي دربارة زندگي است. از معضلات نقد داستان هاي هدايت، يکي همين است که آثارش سرشار از يأس فلسفي دانسته شده و ديگر اينکه شخصي چکیده کاملاز ديدگاه شماري از منتقدان، صادق هدايت در بيشتر داستانهاي خود، قهرمانانش را به مرگ سوق ميدهد و اين مسئله برآمده از ذهن مرگانديش و فلسفة بدبينانة وي دربارة زندگي است. از معضلات نقد داستان هاي هدايت، يکي همين است که آثارش سرشار از يأس فلسفي دانسته شده و ديگر اينکه شخصيتهاي اصلي داستان پيش را، مثل راوي بوف کور، آيينة شخصيت خود نويسنده ميدانند؛ اما با دقت در بن مايه هاي داستاني هدايت، بايد در مرگ فلسفي اين شخصيت ها به سوء ظن نگريست. هدايت از جمله نويسندگاني است که در ساختار روايت داستانهاي خود، رويکردي ويژه به نمايش جنبههاي رواني شخصيت ها دارد. بنا بر نظرية روانشناسانة فرويد دربارة دو غريزة عشق و مرگ به عنوان دو غريزة اصلي انسان- غريزة عشق به زندگي در پي شکست و نرسيدن به آرزوها در وجود انسان افول کرده و به ناچار جاي خود را به غريزة مرگ مي دهد. در اين مجال، ردپاي اين نظرية روانشناختي در بن ماية داستانهاي هدايت بررسي ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - ریختشناسی داستان مهر و ماه
عليرضا نبیلومقاله حاضر به مطالعه و تحلیل داستان مهر و ماه میپردازد. علاوه بر طرح مباحثی دربارة این داستان، پیشینه و روایتهای دیگری از آن، به پژوهش ریختشناسانه ساختار داستان و عناصر آن توجه شده و مباحثی مانند زبان، شخصیت، راوی و زاویة دید، ساختار زنجیرهای داستان، بنمایهها، زما چکیده کاملمقاله حاضر به مطالعه و تحلیل داستان مهر و ماه میپردازد. علاوه بر طرح مباحثی دربارة این داستان، پیشینه و روایتهای دیگری از آن، به پژوهش ریختشناسانه ساختار داستان و عناصر آن توجه شده و مباحثی مانند زبان، شخصیت، راوی و زاویة دید، ساختار زنجیرهای داستان، بنمایهها، زمان و مکان در آن بررسی شده است. سراسر کتاب را یک داستان بلند در برگرفته و شخصیتهای متعددی در پیشبرد رویدادها درگیرند. نثر این اثر گاهی ساده و گاهی فنی و مسجع میشود. در این داستان از 45 شخصيت استفاده شده که غالباً با نام خاص از آنها یاد میشود. بيشترين شخصيتها را جادوان و پریان(5/24 درصد) و زنان و دختران (2/22درصد) تشكيل دادهاند. راوی داستان نامعلوم و مبهم است. زاویة دید داستان، سوم شخص یا دانای کل است. کارکردهای سی و یک گانة مورد نظر پراپ را در این داستان میتوان دید و آن را ميتوان در شش مرحلة وضعیت آغازین، پیچیدگی مسئله، انتقال، ستیز، بازگشت و به رسمیت شناخته شدن دستهبندی كرد. الگوی روایی داستان بدین قرار است: α γ φ δ β ↑ ε λ F A C λ E G G K D H F C B E B O λ H K M Ex φ Pr U K E Pr O T L K W QN I Rs ↓ شخصیتهای داستان را نیز میتوان از منظر پراپ در هفت حوزة کنش متمایز کرد. حوادث خارقالعاده از عناصر اصلی این داستان است که به همراه جادوان و پریان روایت را پیش میبرد، زمان، طبق روال داستانهای سنتی نامعلوم و کلی است. مکانهاي شکلگیری داستان برخی واقعی و برخی خیالیاند و از چین، هند، مکه، شام و مصر تا مغرب را در بر میگیرند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - نسبت حافظ با مجبره و اشاعره
محمد مشهدی نوشآبادیيكي از مباحث مهم درباره شعر و انديشه حافظ، مبحث جبرگرايي است. گرچه محققان از جنبههاي گوناگون اين مسئله را مطالعه كردهاند؛ اين موضوع نيز مانند بسياري از موضوعات مربوط به حافظ محل مناقشه است. برخي از محققان، جبرانگاري حافظ را تأیید کردهاند، گرچه در اشعريگرایي او اتفاق چکیده کامليكي از مباحث مهم درباره شعر و انديشه حافظ، مبحث جبرگرايي است. گرچه محققان از جنبههاي گوناگون اين مسئله را مطالعه كردهاند؛ اين موضوع نيز مانند بسياري از موضوعات مربوط به حافظ محل مناقشه است. برخي از محققان، جبرانگاري حافظ را تأیید کردهاند، گرچه در اشعريگرایي او اتفاق ندارند؛ بيشتر آنان در اين نكته تأمل كرده و انديشه حافظ را وراي عقيده مجبره و اشاعره ميدانند. در این مقاله ضمن طرح اینگونه دیدگاهها به این نکته توجه شده که موضوع اختلاف اشاعره و معتزله بر سر فعل ارادی انسان است و هر عقیده جبری را نمیتوان دیدگاهی اشعری و حتی مؤمنانه تلقی کرد. سپس نگاه رندانۀ حافظ به جبر مطالعه و با شواهد متعدد از دیوان وي، نشان داده شده که حافظ اینگونه اشعار را در جواب ملامتگرانی آورده که وی را به عشق و رندی متهم میکنند. سرانجام نیز دیدگاه محققانی که با این عقیده همسو هستند مطرح شده است. نتیجۀ پژوهشهای مقاله نشان میدهد که بیشتر ابیات حافظ که ظاهری جبرگرا دارد، در مقام مجادله با ملامتگران و ناظر بر مهمترین ایراد معتزله بر جبرگرایان است. بنابر اين نه تنها جبری و اشعری مسلکبودن حافظ را اثبات نمیکند، بلکه دليلي بر اختلاف فكري حافظ با آنان است. پرونده مقاله