تحلیلی پیکرهبنیاد بر سیر تحول مفهوم «ادب» در جامعۀ فارسیزبان ایران (1350-1390)
محورهای موضوعی : مطالعات زبان فارسیالهام ایزدی 1 * , مهرداد مشکین فام 2
1 - دانشآموخته دکتری زبانشناسی، دانشگاه بوعلی سینا
2 - دانشآموخته دکتری زبانشناسی، دانشگاه بوعلی سینا
کلید واژه: ادب, استعارة مفهومی, دشواژه, صورتهای خطاب.,
چکیده مقاله :
یکی از عوامل اجتماعی- شناختی که در هر زبانی با استفاده از ابزار زبانی متفاوتی رمزگذاری می¬شود، مفهوم ادب است. درک و بیان مفهوم انتزاعی ادب تنها از طریق مفاهیم عینی و ملموس ممکن است؛ یعنی درک این مفاهیم انتزاعی از طریق بیان این مفاهیم در قالب عینی تسهیل می¬شود. ازآنجاکه رمزگذاری مفهوم ادب در زبان یک ویژگی زبانی است که محیط پیرامون آن را شکل میدهد، با گذر زمان دچار تغییر می¬شود. در این پژوهش، به طریقۀ بیان عینی و ملموس مفهوم ادب در زبان فارسی می¬پردازیم و سعی می¬کنیم به این پرسش پاسخ دهیم که «آیا جامعۀ فارسی¬زبان ایرانی از امکانات بیان ادب بیشتر از قبل استفاده می¬کند و درنتیجه این امکانات در زبان فارسی افزایش پیدا کرده¬است؟» یا به¬ عبارتی «آیا جامعۀ فارسی¬زبان باادب¬تر شده¬است؟» در واقع، برآنیم بدانیم آیا جامعۀ ایرانی درحدود پنج دهۀ گذشته باادب¬تر شده¬است یا خیر؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، باید به بررسی بازنمون شناختی و ذهنی مفهوم ادب در زبان فارسی بپردازیم تا مشخص شود که آیا سیر نزولی یا صعودی داشته¬است. به منظور بررسی این مهم، به¬مطالعۀ چند ابزار مختلف زبانی از جمله بسامد وقوع استعاره¬های مفهوم، مجاز، دشواژه¬ها، حسن تعبیر و صور خطاب. این مطالعه می¬تواند تغییرات ادب در طول زمان و دلایل احتمالی (اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) این تغییرات را در زبان فارسی در هر دهه نشان دهد. بر این اساس، الگوی شناختی زبان فارسی را از جهت ادب می¬توان ارائه داد. پیکرۀ مورد بررسی در این پژوهش شامل موارد زیر است: سخنرانی مقامات سیاسی، فیلم¬های سینمایی، متون مطبوعاتی (روزنامه¬ها و مجلات) و ترانه¬ها. نتایج پژوهش نشان می¬دهد که مظاهر بی¬ادبی در طول 50 سال روند صعودی داشته است.
One of the socio-cognitive factors that is encoded in each language using different linguistic tools is the concept of politeness. Understanding and expressing the abstract concept of politeness is only possible through objective concepts; That is, the understanding of these abstract concepts is facilitated by expressing these concepts in an objective form. Since encoding the concept of politeness in language is a linguistic feature that shapes the surrounding environment and changes over time; In this research, we will express the concept of politeness in the Persian language objectively and concretely and we will try to answer the question that "does the Iranian Persian-speaking community use the possibilities of expressing politeness more than before and as a result if these possibilities have increased in Farsi?" In other words, "Has the Persian-speaking society become more polite?" In fact, we want to know if the Iranian society has become more polite in the past five decades or not. In order to find the answer to this question, we have to examine the cognitive and mental representation of the concept of politeness in the Persian language in order to determine whether it has had a downward or upward trend. In order to investigate this issue, several different linguistic tools, including the frequency of occurrence of conceptual metaphors, permissible metaphors, idioms, euphemisms, and figures of speech. This study can show the changes of politeness over time and the possible reasons (social, political, and cultural reasons) of these changes in the Persian language in each decade. Based on this, the cognitive model of the Persian language can be presented from the point of view of politeness. The body examined in this research includes the following: speeches of political officials, movies, press texts (newspapers and magazines) and songs. The results of the research show that rudeness has been on the rise over the past 50 years.
احمدخانی، محمدرضا (1393) «بررﺳﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻋﺒﺎرات ﺧﻄﺎب در ﻓﺎرﺳﻲ گفتاری محاورهای»، زبان¬شناخت، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال پنجم، شماره اول، بهار و تابستان 1393، صص 1-18.
ارباب، سپیده (1391) «بررسی و طبقهبندی دشواژههای رایج فارسی در تداول عامه»، پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی، 2(4)، صص 107-124.
خدایی¬مقدم، معصومه (1392) «طرحواره فرهنگی ادب و احترام و واژهها و عبارات پرکاربرد مرتبط با آن در زبان فارسی از منظر نظریه ادب براون و لوینسون»، پایاننامة کارشناسی ارشد، مشهد، دانشگاه فردوسی.
راسخ مهند، محمد (1387) «نقش ساخت اطلاعی در ترجمه»، پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی، صص 1-18.
راسخ مهند، محمد (۱۳۸8)، درآمدی بر زبانشناسی شناختی: نظریهها و مفاهیم، تهران، سمت.
راسخ¬مهند، محمد و همکاران (1394) فرهنگ توصیف مکاتب زبان¬شناختی، تهران، علمی.
شریفی مقدم، آزاده و وحیده ابوالحسنیزاده وسمیرا تجرد (1392) «سیر جنسیت¬زدگی در ادبیات داستانی معاصر در زبان فارسی»، مطالعات زبان¬ها و گویش¬های غرب ایران، شماره 1، صص 105- 128.
شریفی و دارچینیان (1388) «بررسي نمود زباني تابو در ترجمه به فارسي و پیامدهای آن»، زبانشناسی و گویش¬های خراسان (1) 1، صص 127-141.
شعبانی، منصور و محمدامین صراحی (1396) «خطابهای انسانی و استعارههای مبتنی بر نام حیوانات در زبان گیلکی: رویکردی شناختی»، دوره 5، شماره 14، خرداد و تیر 1396، صص 69-96.
شیخ¬سنگ¬تجن، شهین و آزاده یوسفی¬گراکونی (1396) «بررسی و مقایسة جامعه¬شناختی عبارات خطاب در زبان فارسی و گیلکی»، فصلنامة زبانشناسی اجتماعی، سال اول- شماره دوم- بهار 1396، صص1 -61 صفوی، کورش (1374) نگاهی تازه به معنی¬شناسی، تهران، مرکز.
صفوی، کوروش (1383) درآمدی بر معنی¬شناسی، چاپ دوم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی.
صفوی، کورش (1395) معنی¬شناسی، تهران، سوره.
عقیلی، علی (1392) «بررسی استعاره در عبارات خطاب زبان فارسی گفتاری»، پایاننامة کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه پیامنور استان تهران.
کوِچش، زلتن (1393) مقدمه¬ای کاربردی بر استعاره، ترجمۀ شیرین پور ابراهیم، تهران، سمت.
محمدی، محمد (1395) «تخطی از ادب در شبکه¬های اجتماعی فارسی¬زبانان»، پایان¬نامة کارشناسی ارشد، دانشگاه بوعلی سینای همدان.
موسوی، سجاد و ابراهیم بدخشان (1395) «بررسی حسن تعبیر در زبان فارسی: رویکردی گفتمانی»، پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی، 6 (12)، صص 55-67.
مولودی، امیرسعید، غلامحسین کریمی¬دوستان و محمود بی¬جن¬خان (1394) «کاربست رویکرد پیکرهبنیاد تحلیل الگوی استعاری در زبان فارسی: مطالعۀ حوزۀ مقصد خشم»، پژوهش¬های زبانی، سال 6، شمارۀ 1، صص 99- 118.
نغزگوی¬کهن، مهرداد (1394) «امکانات تکریمی ارجاعی در فارسی نو»، زبان فارسی در گذر زمان، تهران، کتاب بهار.
نغزگوی کهن، مهرداد و شادی داوری (1393) فرهنگ توصیفی زبان¬شناسی تاریخی، تهران، علمی.
Afful, J. B. A (2007) Address forms and variation among university students in Ghana. Nordic Journal of African Studies, 16(2), 179-196.
Aliakbari, M., & Toni, A (2013) The realization of address terms in Modern Persian in Iran: A sociolinguistic study. Linguistik online, 35(3).
Brown, P (1978) S, Levinson. 1978."Universals in Language Usage: Politeness Phenomena", Questions and politeness: strategies in social interaction, 56-289.
Croft, William & Alan Cruse (2004) Cognitive Linguistics. Cambridge: Cambridge University Press.
Dadmehr, S., & Sharifi Moghaddam, A (2014) A Contrastive Analysis of Address Terms in Farsi and English. International Journal of Basic Sciences & Applied Research, 1, 34-74.
Goffman, E (1967) On face-work. Interaction ritual, 5-45.
Grice P (1989) Studies in the ways with words. Cambridge, MA: Harvard University Press.
Heine, Bernd, Claudi, Ulrike and Hunnemeyer, Friederike (1991) Grammaticalization: A conceptual Framework. Chicago: Chicago University Press.
Heylen, K., Tummers, J., & Geeraerts. D (2008) Methodological issues in corpus-based cognitive linguistics. In G. Kristiansen & R. Dirven (Eds.), Cognitive sociolinguistics: Language variation, cultural models, social systems(pp. 91-128) Berlin: Mouton de Gruyter.
Kövecses, Z (2010b) Metaphor: A Practical Introduction. New York: Oxford University Press.
Lakoff, G., & Johnson, M (1980) Metaphors we live by. Chicago, IL: University of. Lakoff, G., & Johnson, M (1990) Metaphors we live by. University of ChicagoPress.[arMK, MW] (1999) Philosophy in the flesh: The embodied mind and its challenge to western thought.
Leech, G (1983) Principles of pragmatics. London, Longman.
Lobner, Sebastian (2002) Understanding Semantic. London, Arnold.
Moghaddam, A. S., Yazdanpanah, L., & Abolhassanizadeh, V (2013) The Analysis of Persian Address Terms Based on the Theory of Politeness. SKASE Journal of Theoretical Linguistics, 10(3).
Nambakhsh G (2011) Address terms in Tehran Persian: Gender, politeness, and language , doctoral Thesis. Scotland: The University of Edinburgh.
Norrby, C., & Wide, C (Eds.) (2015) Address practice as social action: European perspectives. Springer.
Redfern, W. D (1994) Euphemism. The Encyclopedia of Language and Linguistics, 3, 1180-1181.
Shibatani, M (2006) Honorifics.
Ungerer, F., & Schmidt, H (1999) An Introduction to Cognitive Linguistics, 1996. London and New York.
Warren, Beatrice (1992) What Euphemisms Tell Us about the Interpretation of Words. Studia Linguistica 2(46) 128-172.
Yule, G. (1996) Pragmatics. Oxford university press.
فصلنامه علمي «پژوهش زبان و ادبيات فارسي»
شماره شصت و هشتم، بهار 1402: 102-67
تاريخ دريافت: 01/06/1401
تاريخ پذيرش: 10/04/1402
نوع مقاله: پژوهشی
تحلیلی پیکرهبنیاد بر سیر تحول مفهوم «ادب»
در جامعۀ فارسیزبان ایران (1350-1390)
الهام ایزدی1
مهرداد مشکین فام2
چکیده
یکی از عوامل اجتماعی- شناختی که در هر زبانی با استفاده از ابزار زبانی متفاوتی رمزگذاری میشود، مفهوم ادب است. درک و بیان مفهوم انتزاعی ادب تنها از طریق مفاهیم عینی و ملموس ممکن است؛ یعنی درک این مفاهیم انتزاعی از طریق بیان این مفاهیم در قالب عینی تسهیل میشود. ازآنجاکه رمزگذاری مفهوم ادب در زبان یک ویژگی زبانی است که محیط پیرامون آن را شکل میدهد، با گذر زمان دچار تغییر میشود. در این پژوهش، به طریقۀ بیان عینی و ملموس مفهوم ادب در زبان فارسی میپردازیم و سعی میکنیم به این پرسش پاسخ دهیم که «آیا جامعۀ فارسیزبان ایرانی از امکانات بیان ادب بیشتر از قبل استفاده میکند و درنتیجه این امکانات در زبان فارسی افزایش پیدا کردهاست؟» یا به عبارتی «آیا جامعۀ فارسیزبان باادبتر شدهاست؟» در واقع، برآنیم بدانیم آیا جامعۀ ایرانی درحدود پنج دهۀ گذشته باادبتر شدهاست یا خیر؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، باید به بررسی بازنمون شناختی و ذهنی مفهوم ادب در زبان فارسی بپردازیم تا مشخص شود که آیا سیر نزولی یا صعودی داشتهاست. به منظور بررسی این مهم، بهمطالعۀ چند ابزار مختلف زبانی از جمله بسامد وقوع استعارههای مفهوم، مجاز، دشواژهها، حسن تعبیر و صور خطاب. این مطالعه میتواند تغییرات ادب در طول زمان و دلایل احتمالی (اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) این تغییرات را در زبان فارسی در هر دهه نشان دهد. بر این اساس، الگوی شناختی زبان فارسی را از جهت ادب میتوان ارائه داد. پیکرۀ مورد بررسی در این پژوهش شامل موارد زیر است: سخنرانی مقامات سیاسی، فیلمهای سینمایی، متون مطبوعاتی (روزنامهها و مجلات) و ترانهها. نتایج پژوهش نشان میدهد که مظاهر بیادبی در طول 50 سال روند صعودی داشته است.
واژههاي کلیدی: ادب، استعارة مفهومی، دشواژه، صورتهای خطاب.
بیان مسئله
امروزه برخی عقیده دارند میزان کاربرد «ادب» در جامعه کاهش یافته است. بخش عمدهای از ادب، در زبان بازنمود دارد؛ یعنی نحوۀ صحبتکردن در ارتباط کلامی نشان میدهد فردی مؤدب است یا بیادب. یکی از مهمترین مفاهیم در روابط اجتماعی بین انسانها، مفهوم ادب است. ادب براساس فرهنگ هر جامعه، درنظرگرفتن احساسات و عقاید مخاطب و رفتارکردن و صحبتکردن براساس آن احساسات و عقاید است. یکی از تجلیهای ادب، در گفتار روزمرة افراد جامعه است که بازنمون الگوهای ذهنی و شناختی افراد است. درنتیجه، بررسی کیفیت این مفهوم در جامعه، طریقۀ رمزگذاری آن در زبان و تحولات آن در گذر زمان اهمیت بسیار زیادی دارد. این عامل اجتماعی- شناختی را از منظر الگوهای شناختی میتوان مورد مطالعه قرار داد. زیرا هنگامی که مفهومی در جامعۀ انسانی وجود داشته باشد، در زبان بهطورقطع رمزگذاری میشود؛ یعنی، بازنمونهای ملموسی از آن مفهوم را در زبان میتوان مشاهده کرد. در این پژوهش، به دنبال این مفهوم در جامعۀ فارسیزبان ایرانی هستیم و میخواهیم بدانیم، بنا به باور رایج، آیا ادب در جامعۀ فارسیزبان سیر نزولی داشته است؟
ادب مفهومی نیست که در خلأ ایجاد شود، چون پدیدهای اجتماعی است و متأثر از اجتماع و سایر عوامل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی؛ بنابراین، افزایش و کاهش ادب در جامعه، متأثر از عوامل اجتماعی و سیاسی است. در این پژوهش، فرض میشود عوامل سیاسی و اجتماعی در پنجاه سال گذشته، بر میزان ادب در جامعۀ فارسیزبان تأثیر گذاشته است. انتظار میرود با بررسی پیکرهبنیاد دادههایی از زبان فارسی در پنج دهۀ گذشته مشخص شود آیا میزان ادب در این جامعه کاهش داشته یا خیر. با این مطالعه میتوان این روند را از منظر شناختی تأیید کرد و الگوی شناختی زبان فارسی را در مورد میزان ادب ارائه داد. این پژوهش میتواند وضعیت روند افزایش یا کاهش ادب و ارتباط آن با مسائل و رخدادهای مهم سیاسی- اجتماعی را نشان دهد.
اصلیترین هدف این پژوهش، بررسی سیر ادب در زبان فارسی در طول پنجاه دهۀ گذشته است و پاسخ به این پرسش که آیا جامعۀ فارسیزبان باادبتر شده است یا خیر؟ بنا به باور رایج فرض میشود میزان ادب در جامعۀ فارسیزبان در پنج دهۀ گذشته کاهش یافته است؛ بنابراین در پی آن هستیم تا به اهداف زیر دست یابیم:
1. میزان تغییرات ادب در جامعه چقدر است؟
2. به طور خاص الگوی شناختی ادب در طول این پنج دهه دچار چه تغییراتی شده است و علت این تغییرات چیست؟
3. چه استعارههای مفهومی مربوط به ادب یا بیادبی در این دههها به کار رفته است؟
4. تغییرات ادب در جامعه در هر بخش از پیکره چگونه بوده است؟
مبانی نظری
مبانی نظری پژوهش پیش رو در دو بخش ادب و استعارة مفهومی ارائه شده است.
ادب
امروز در بسیاری از گفتوگوها، بهویژه گفتوگوهای افراد مسن، شاهد اشاره به بیادبی یا کمادبی افراد جوان در جامعه هستیم. این میتواند نشانگر یک تغییر در جامعه باشد. اما مفهوم ادب گسترۀ بسیار وسیعی را دربرمیگیرد. در این پژوهش، منظور از ادب، ادب کلامی است. یکی از مهمترین معیارهایی که برای مطالعۀ ادب میتوان در مدنظر قرار داد، زبان هر جامعهای است. زیرا زبان مشترک لازمۀ هر جامعۀ انسانی است. یکی از عاملهای اجتماعی- شناختی که در هر زبانی با استفاده از ابزارهای زبانی متفاوتی رمزگذاری میشود، مفهوم ادب است. ادب را میتوان مفهومی ثابت در نظر گرفت و بهعنوان «رفتار اجتماعی مؤدبانه» در یک فرهنگ عنوان کرد. همچنین میتوان ادب را بهعنوان اصول متعددی برای ارتباط اجتماعی مؤدبانه با دیگران بیان کرد که از فرهنگی به فرهنگی دیگر متفاوت است؛ ازجمله محترم بودن، بخشنده بودن، فروتن بودن و دلسوز بودن نسبت به دیگران (Yule, 1996: 60). افراد زیادی به مفهوم ادب در زبان پرداختهاند که از این میان میتوان افرادی همچون یول (1996)، براون و لوینسون3 (1978)، گافمن4 (1967)، بوسفیلد5 (2008) و شیباتانی6 (2006) را نام برد. مفهومی که همواره همراه ادب عنوان میشود، وجهه7 است؛ درواقع، میتوان گفت که ادب را با وجهه تعریف میکنند.
براون و لوینسون (1978) ادب را با استفاده از مفهوم وجهه تعریف میکنند و معتقد هستند که ادب با وجهه مطرح میشود. به عقیدة آنها اگر هدف از ارتباط تنها انتقال اطلاعات باشد، مکالمه مطابق با اصول گرایس8 (1969) پیش خواهد رفت؛ اما اگر روابط اجتماعی بین افراد مد نظر باشد، استفاده از ادب و وجهه مورد توجه قرار میگیرد. مراد از وجهه، تصویر ذهنی هر فرد از خود در اجتماع است (Yule, 1996). هر گاه این وجهه در جامعه مورد توجه نباشد، رفتار غیرمؤدبانه رخداده است.
لیچ9 (1983) مفهوم ادب را با استفاده از بار معنایی منفی و مثبت بیان میکند و اظهار میدارد که بهعنوان مثال کلمههایی همچون "anything" (هیچچیز) و "something" (یک چیزی) به ترتیب دارای بار منفی و مثبت هستند؛ بنابراین، در جملات خواهشی و مؤدبانه بهتر است از واژههایی بهره جوییم که بار معنایی مثبت را القا میکنند. در دو نمونة زیر، جملة دوم از جملة اول مؤدبانهتر است، زیرا از واژة مثبت "something" در آن استفاده شده است:
1. Will you have anything to eat?
‘ هیچچیزی نمیخواهی بخوری؟’
2. Will you have something to eat?
‘ چیزی میخواهی بخوری؟’
یکی از بازنمونهای ادب در زبان استعارۀ مفهومی است. در بخش بعد استعارۀ مفهومی بهتفصیل تشریح میشود.
استعارۀ مفهومی
درک یک حوزۀ انتزاعی بهواسطۀ یک حوزۀ عینی، استعاره نام دارد (Lakoff, & Johnson, 1980) . عبارات زبانی استعاری، واژهها یا عبارتهایی هستند که خاستگاهشان، زبان یا اصطلاحات حوزۀ مفهومی عینیتری (یعنی حوزه مفهومی ب) است؛ بنابراین، همۀ عبارتهای زیر که دربارۀ زندگی هستند و از حوزۀ سفر میآیند، عبارات زبانی استعاری هستند و استعارۀ مفهومی متناظر با آنها، استعارۀ «زندگی سفر است» نام دارد.
1. من در زندگی همان جایی هستم که میخواستم باشم.
2. در زندگی، سر دوراهی قرار گرفتهام.
3. او بالاخره در زندگی به یک جایی خواهد رسید.
4. او تابهحال نگذاشته کسی سدّ راهش شود.
5. او در مسیر زندگی، سختیهای زیادی را پشت سر گذاشته.
این دو حوزه در استعارههای مفهومی، نامهای خاصی دارند. آن حوزۀ مفهومی که ما از آن، عبارات استعاری را استخراج میکنیم تا حوزۀ مفهومی دیگری را درک کنیم، حوزۀ مبدأ و آن حوزۀ مفهومی که به این روش درک میشود، حوزۀ مقصد نامیده میشود.
پژوهشهای صورتگرفته در حوزة مفهوم ادب
مطالعات صورتگرفته در این حوزه، در چندین بخش مجزا انجام شده است. بخشی از مطالعات ادب را به طور کل بررسی کردهاند. بخشی دیگر از پژوهشها نمودهای ادب بهصورت «عبارات خطاب» مطالعه کردهاند. گروهی از پژوهشگران، دشواژهها و یا بهاصطلاح تابو به همراه حسن تعبیر را مرتبط با مفهوم ادب موردمطالعه قرار دادهاند. در ادامه بهاختصار به هر بخش پرداخته خواهد شد.
محمدی (1395) در پایاننامة خود به بررسی تخطی از ادب در شبکههای اجتماعی فارسیزبان میپردازد. وی عنوان میکند که میان موضوع مورد چالش و راهکارهای بیادبی ارتباط وجود دارد. کاربران شبکههای اجتماعی بیشتر از دشگویی برای تهدید وجهه فردی افراد استفاده میکنند؛ زیرا تعاملکنندگان دارای دانش فرهنگی مشترک نسبت به معنای تأثیرگذار دشگویی هستند و به پیروی از اصل اقتصاد زبانی با استفاده از یک واژه یا عبارت کوتاه میتوانند معنای موردنظر را به مخاطب منتقل کنند و به هدف خود که بیادبی است، دست یابند. خداییمقدم (1392) در پایاننامۀ خود با عنوان «طرحواره فرهنگی ادب و احترام و واژهها و عبارات پرکاربرد مرتبط با آن در زبان فارسی از منظر نظریه ادب براون و لوینسون» در چارچوب نظریۀ ادب به توصیف و تحلیل 15 واژه و عبارت پرکاربرد مؤدبانه در زبان فارسی میپردازد. دادهها از گفتار واقعی افراد از سنین و طبقات اجتماعی مختلف و از طریق مشاهده و یادداشتبرداری در بافتهای مختلفی چون خیابان، مراکز خرید، دانشگاه، مهمانی و غیره گردآوری شدهاند. نتایج این پژوهش نشان داد که فارسیزبانان گفتار مؤدبانه را فقط برای انجام کنشهای تهدیدکننده وجهه به کار نمیبرند، بلکه آن را جهت حفظ و تقویت وجهه و احترام به دیگران نیز به کار میگیرند. همچنین نتایج نشان میدهد که عمدهترین استراتژی زیربنایی واژهها و عبارات مؤدبانه، استراتژی ادب منفی است که افراد بیشتر آن را با بافتهای رسمی یا نیمهرسمی به کار میبرند. بهطورکلی، در زبان فارسی ادب با احترام همراه است و به عنوان طرحوارهای فرهنگی تلقی میشود که افراد بر اساس آن و به کمک دانش فرهنگی مشترک خود با یکدیگر رفتار کرده و به همدیگر احترام میگذارند.
اکبری و تونی (1378) و نامبخش (1390) عبارات خطاب را در فارسی مورد بررسی قرار دادهاند. در این پژوهشها از متغیرهایی نظیر القاب، صفات، ضمایر شخصی و غیره بهره میجویند؛ اما تفاوت پژوهش نام بخش (1390) این است که از گفتار طبیعی گویشوران استفاده کرده است. احمدخان (1393) و عقیلی (1392) نیز با مطالعه گفتار طبیعی عناوین خطاب را بررسی کردهاند، اما عقیلی متغیر سن را نیز لحاظ کرده است.
شریفیمقدم و همکاران (1392) پژوهشی درزمانی از عبارات خطاب در دورة قاجار و معاصر انجام دادهاند و به سیر صعودی عناوین خطاب مثبت اذعان دارند. دادمهر و شریفیمقدم (1393)، شیخسنگتجن و یوسفی گراکونی (1396) نیز عبارات خطاب را بهصورت مقایسهای بین زبان فارسی و گیلکی و فارسی و انگلیسی بررسی کردهاند. شعبانی و صراحی (1396) نیز این عبارات را در زبان گیلکی مطالعه کردهاند. شریفی و دارچینیان (1388)، ارباب (1391) و موسوی و بدخشان (1395) نیز دشواژهها و حسن تعبیر را در گفتار و ترجمه مطالعه کردهاند و انواع آن را طبقهبندی کردهاند.
در همة پژوهشهای فوق، بُعدی از ادب بررسی شده است و پژوهشی که سیر تحول این مفهوم را در جامعة فارسیزبان ایران بررسی کند، به چشم نخورد. پژوهش حاضر با درنظرگرفتن ادب از منظر عبارات خطاب، دشواژهها و حسن تعبیر و استعارههای مفهومی حوزة ادب، مطالعهای نوین در بررسی این مفهوم مهم در جامعه است.
شیوة پژوهش
استعارههای مربوط به باادبی و استعارههای مربوط به بیادبی از مهمترین معیارهای سنجش میزان ادب در هر دهه از پیکرۀ انتخابی این پژوهش هستند؛ بهعنوان مثال، در استعارۀ بیادبی «کلهتافتونی» برای بیان بزرگی سروشکل غیرمتعارف آن از تافتون استفاده شده است.
دشواژه یا تابو که در جهت معکوس حسن تعبیر قرار میگیرند، به معنای «ممنوع» و «غدغن» هستند. در مفهوم عام «تابو» به رفتارهایی اجتماعی ممنوع اطلاق میشود. ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑـﺮاي ارزشﻧﻬﺎدن ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻲ رﻓﺘﺎرﻫﺎ ﻳﺎ ضدارزش تلقیﻛﺮدن آنها ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎﻳﻲ دارد ﻛﻪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎي ﺟﻮاﻣﻊ دﻳﮕﺮ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺎﺷﺪ. ﺟﺎﻣﻌﺔ ﻣﺎ ﻧﻴﺰ از اﻳﻦ ﻗﺎﻋﺪه مستثنا ﻧﻴﺴﺖ و اﺻﻮل اﺧﻼقی ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ آن ممنوعیتهایی را در رﻓﺘﺎرﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻗﺎﺋﻞ میشود و ﻧﻘﺾ آنها در اﻧﻈﺎر اﻛﺜﺮ ﻣﺮدم ﺑﺎر ﻣﻨﻔﻲ ﺑﺮدارد (معدنی، 1378: 65). تابوها دارای انواع زبانی و غیرزبانی هستند که ما در این پژوهش درصدد بررسی بسامد تابوهای کلامی یا دشواژهها هستیم.
صورتهای ﺧﻄﺎب، سازوکار زﺑﺎﻧﻲ ﻣﻬﻤﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺸﻮران از ﻃﺮﻳﻖ آنها، ﻧﮕﺮش و ﺑﺮداﺷﺖ ﺧﻮد را در ﻣﻮرد راﺑﻄﺔ ﺧﻮد ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻣﻨﻌﻜﺲ میکنند. اﻧﺘﺨﺎب ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ ﻋﺒﺎرت ﺧﻄﺎب ارﺗﺒﺎط ﺧﻮب ﺑﻴﻦ ﮔﻮﻳﻨﺪه و ﺷﻨﻮﻧﺪه را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮار ﻣﻲﻫﺪ. ﺻﻮرتﻫﺎي ﺧﻄﺎب ﺷﺎﺧﺺ راﺑﻄﺔ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻴﻦ ﮔﻮﻳﻨﺪه و ﺷﻨﻮﻧﺪه ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ فاصلۀ ﻣﻮقعیتی و اﺟﺘﻤﺎعی هستند. اﻳﻦ ﻋﺒﺎرات ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﺔ ﻋﺎﻃﻔﻲ هستند. اﻳﻦ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎب ﮔﻔﺖوﮔﻮ را ﺑﺎز ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﻳﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ یکدﻳﮕﺮ را ﺧﻄﺎب ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، ﻣﻮﺿﻮﻋﻲ ﻣﻬﻢ در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺟﻮاﻣﻊ ﺑـﻪﻣﻨﻈﻮر اﻳﺠﺎد رواﺑﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻴﻦ اﻓﺮاد اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺧﻄﺎبهای مثبت و منفی موجود در زبان ﻓﺎرﺳﻲ جامعه ایرانی بررسی ﻣﻲﺷﻮد. برای این منظور، فیلمهای منتخب مسئولان در طول پنج دهة گذشته در قالب ویدئو و فایل صوتی در حد موجود، متون مطبوعاتی همانند مجلات و روزنامههای کثیرالانتشار در حد موجود، سه نمونه از کتابهای پرفروش هر دهه، سه فیلم از فیلمهای سینمایی منتخب هر دهه و آهنگهای منتخب از خوانندگان محبوب و پرکار ایرانی تاحدامکان تهیه و بررسی شدهاند10.
دادهها به پنج دهه تقسیم شدهاند که در هر کدام اتفاق سیاسی- اجتماعی شاخصی روی داده است: دهۀ انقلاب (1347 تا 1357)؛ دهۀ جنگ (1358 تا 1367)؛ دهۀ سازندگی (1368 تا 1377)؛ دهۀ اصلاحات و دورۀ پس از آن (1378 تا 1387)؛ دهۀ مهرورزی و اعتدالطلبی (1387 تا 1397).
تحلیل دادهها
در بخش حاضر، بهتفکیک دهه به بررسی هریک از مواد زبانی که در پیکرة پژوهش
معرفی شد، میپردازیم و درادامه پیکرة مورد استفادة همة دههها را اعم از فیلمها، روزنامهها و... مقایسه خواهیم کرد تا روند تغییر ادب در جامعة فارسیزبان را بررسی و تحلیل کنیم. در ابتدا مثالهایی از موارد بررسیشده در پژوهش ارائه خواهد شد:
ـ استعارههای بیادبی و باادبی
1. پشم و پیلیش ریخته (استعارة بیادبی، فیلم سوتهدلان)
2. چه سُمی زمین میزنه (استعارة بیادبی، فیلم گوزنها)
3. سگ کی باشی؟ (استعارة بیادبی، کتاب داییجان ناپلئون)
4. مثل سگ پاسوخته (استعارة بیادبی، کتاب جای خالی سلوچ)
5. مثل خر تو گل ماند (استعارة بیادبی، فیلم هامون)
6. شیطان استعاره از آمریکا (استعارة بیادبی، روزنامة اطلاعات، دهة 60)
7. دلش شیشه است (استعارة باادبی، کتاب پریچهر)
8. گلهای سرسبد جامعه (استعارة باادبی، سخنرانی دهة 70)
ـ صورتهای خطاب
9. مرتیکه، یاور! (صورت خطاب منفی، فیلم کندو)
10. پیرپاتال دروغگو (صورت خطاب منفی، فیلم عروس)
11. گوسفند (ضدانقلابیها) (صورت خطاب منفی، سخنرانی دهة 60)
12. خانوم کوچیک (صورت خطاب مثبت، کتاب بامداد خمار)
ـ دشواژهها و حسن تعبیرها
13. کپة مرگشو گذاشت (دشواژه، فیلم کندو)
14. پولت سرتو بخوره (دشواژه، کتاب همسایهها)
15. مادرت را بینفس کردی (حسن تعبیر، کتاب جای خالی سلوچ)
16. ناخوش (مریض) (حسن تعبیر، فیلم ناخدا خورشید)
17. دربهدر؛ دزد (دشواژه، ترانههای دهة 60)
دهة پنجاه
در نمودار زیر میانگین ادب در دادههای دهة 50 از قبیل فیلمها، کتابها، روزنامهها، سخنرانیها و ترانهها نمایان است:
نمودار 1: میزان ادب در پیکرة دهة 50 |
نمودار 2: میانگین ادب در دهة 50 |
دهة شصت
در نمودار زیر میانگین ادب در دادههای دهة 50 از قبیل فیلمها، کتابها، روزنامهها، سخنرانیها و ترانهها نمایان است:
نمودار 3: میزان ادب در پیکرة دهة 60
نمودار 4: میانگین ادب در دهة 60
دهة هفتاد
در نمودارهای زیر میانگین ادب در پیکرة دهة 70 قابلرؤیت است. همچنین میانگین سه مورد استعارة بیادبی، دشواژه و صورت خطاب منفی در تمامی منابع پیکره در نمودار دایرهای قابلمشاهده است.
نمودار 5: میزان ادب در پیکرة دهة 70
نمودار 6: میانگین ادب در دهة 70
دهة هشتاد
میانگین ادب را در کلیة دادههای دهة 80 در نمودارهای زیر مشاهده خواهیم کرد:
نمودار 7: میزان ادب در پیکرة دهة 80
نمودار 8: میانگین ادب در دهة 80
دهة نود
میانگین بیادبی در کل پیکرة دهة 90 در نمودار زیر نمایان است:
نمودار 9: میانگین ادب در پیکرة دهة 90
نمودار 10: میانگین ادب در دهة 90
در نمودار زیر، دشواژهها، استعارههای بیادبی و صورتهای خطاب منفی به تفکیک در هر دهه قابلبررسی است:
نمودار 11: میانگین پنج دهه
نمودار 12: میانگین پنج دهه
در نمودارهای زیر، دشواژهها، استعارههای بیادبی و صورتهای خطاب منفی به تفکیک در هر بخش از پیکره قابلمشاهده است:
در نمودار (13) همانطور که مشخص است، در فیلمهای مربوط دشواژهها در همۀ دههها روند افزایشی دارد. اما در مورد استعارهها میتوان اظهار داشت که بسامد وقوع آنها در دهههای 50 و 60 کاهش داشته و از دهۀ 70 به بعد افزایش داشته است. صورتهای خطاب نیز در دهۀ 50 کاهش و از دهۀ 60 به بعد افزایش یافته است.
نمودار 13: سیر ادب در فیلمها
در کتابهای بررسیشده، در دهۀ 50 صورتهای خطاب منفی، دشواژهها، و استعارههای بیادبی کمتر شده و صورتهای خطاب منفی و استعارههای بیادبی از دهۀ 60 به بعد بیشتر شده است. دشواژهها تنها در دهۀ 60 افزایش و از دهۀ 70 به بعد کاهش داشتهاند.
نمودار 14: سیر ادب در کتابها
در بررسی روزنامههای پنج دهه، صورتهای خطاب منفی روند افزایشی داشته است؛ به این صورت که از دهة 50 تا دهة 90 نمودار این متغیر، صعود چشمگیری داشته است. دشواژههای روزنامهها نیز در دهة 70، بیشترین میزان را داراست و پس از آن کاهش اندکی داشته است. در مورد استعارههای بیادبی میتوان گفت که تا دهة 80 روند تقریباً ثابتی داشته است و پس از آن یک جهش در نمودار مشاهده میشود.
نمودار 15: سیر ادب در روزنامهها
با مشاهدة نمودار سخنرانیهای دهههای مورد بررسی، این نتایج حاصل میشود که در طول این مدت استعارههای بیادبی و صورتهای خطاب منفی سیر صعودی قابلتوجهی داشته است. درمورد دشواژهها شاهد روند افزایشی تا دهة 80 هستیم. در دهة 90 این میزان کاهش پیدا کرده است.
نمودار 16: سیر ادب در سخنرانیها
ترانههای دهههای موردمطالعه نمایانگر آن است که کاربرد دشواژهها و استعارههای بیادبی در طی زمان پنج دهه، به میزان زیادی بیشتر شده است؛ درحالیکه صورتهای خطاب منفی روند معنیداری نداشته است اما میزان آن در دهة 80 در بالاترین حد در پنجاه سال بوده است.
نمودار 17: سیر ادب در ترانهها
نتیجهگیری
برخی معتقدند که «ادب» در جامعۀ فارسیزبان ایرانی نسبت به گذشته کاهش داشته است. به همین منظور در این پژوهش، با توجه به تغییرات و تحولات مهم سیاسی و اجتماعی در دهههای اخیر، به بررسی سیر تحول مفهوم «ادب» در پنج دهۀ گذشته پرداختیم تا به طور علمی و دقیق سیر تحول این مفهوم مهم را در جامعه به دست دهیم. یکی از حوزههای بسیار مهمی که «ادب» را میتوان در آن بررسی کرد، زبان است. زیرا جامعۀ انسانی بدون زبان غیرممکن است؛ بنابراین، با بررسی زبان میتوان به الگوهای شناختی و ذهنی افراد در حوزۀ ادب پی برد. شاخصترین عنصر زبانی که این الگوی شناختی را بازمینماید، استعارۀ مفهومی است. با بررسی سیر تحول بسامد وقوع استعارههای بیانگر مفهوم «بیادبی» در کل پیکرۀ مورد بررسی در این پنج دهه، مشخص شد که در دهۀ 50 ادب افزایش چشمگیری داشته؛ اما، از دهۀ 60 تا به امروز میزان بیادبی در جامعه سیر صعودی داشته است. در نتیجه، از دهۀ 60 به بعد اعتقاد افراد جامعه به بیادبتر شدن جامعه درست است. سیر تحول استعارههای بیادبی را در نمودار زیر بهوضوح میتوان مشاهده کرد:
نمودار 18: میانگین استعاره در کل پیکرة پنجاهساله
همانطور که در نمودار فوق مشخص است، از دهۀ 60 تا دهۀ 80 بیادبی در جامعه به طور یکنواخت و صعودی افزایشیافته و در دهۀ 90 افزایش بیادبی بیشتر از قبل شده است.
اکنون سیر تحول بسامد وقوع استعارههای بیانگر «بیادبی» را بر اساس نمودار زیر میتوان در قسمتهای متفاوت پیکره مشاهده کرد:
نمودار 19: سیر استعارههای بیادبی در پیکرة پنجاهساله
باتوجهبه نمودار بالا، در همۀ بخشهای پیکره افزایش بیادبی از دهۀ 60 به بعد و مخصوصاً در دهۀ 90 مشهود است. در بخش کتاب و ترانه شاهد بیشترین افزایش بیادبی در دهۀ 90 هستیم.
در این پژوهش استعارههای بیادبی را به انواعی تقسیم کردهایم و بسامد وقوع هر نوع استعاره را به دست دادهایم تا مشخص شود که کدام نوع استعاره بالاترین و کدام نوع کمترین بسامد وقوع را دارد. در زیر ابتدا نوع استعارهها را و سپس نمودارهای بسامد وقوع و انواع آنها را میآوریم:
1. انسان حیوان است.
2. انسان شیء است.
3. انسان زمان است.
4. انسان مکان است.
5. انسان اسم خاص است.
6. انسان جسد است.
در نمودار زیر بسامد وقوع استعارههای ذکرشده را میتوان مشاهده کرد:
نمودار 20: میانگین انواع استعاره در پیکرة پنجاهساله
بر اساس نمودار فوق، استعارۀ «انسان حیوان است» در طی پنج دهۀ اخیر بیشترین بسامد وقوع را به خود اختصاص داده است. به عبارتی، نسبتدادن «انسان» به «حیوان» در جامعۀ فارسیزبان ایران بیشترین توهین به حساب میآید. کمترین بسامد وقوع مربوط به استعارۀ «انسان اسم خاص است» است. البته، در این میان استعارۀ «انسان شیء است» هم درصد چشمگیری را داراست. در طی دههها میتوان سیر تحول بسامد وقوع انواع استعاره را نیز در قالب نمودار زیر مشاهده کرد:
نمودار 21: نوع استعاره کاربردی در پیکرة پنجاهساله
در گذر این پنج دهه، با وجود اینکه استعارۀ «انسان حیوان است» بیشترین بسامد وقوع را داشته، این استعاره در حال کاهش و استعارۀ «انسان شیء است» افزایش داشته است. مابقی استعارهها تقریباً به طور یکنواخت ادامه یافتهاند؛ جز درمورد «انسان اسم خاص است» که در دهۀ 70 افزایش داشته است.
پینوشت
جدول 1 : فهرست فیلمهای برگزیده
نام فیلم | دهه | سه فیلم منتخب دهه |
رگبار: 51 تنگنا: 52 دایره مینا: 53 گوزنها: 54 کندو: 54 سوته دلان: 56 در امتداد شب: 56 برزخیها: 59 | 1350-1359 | گوزنها کندو سوته دلان |
دونده: 63 باشو غریبه کوچک: 64 خانه دوست کجاست: 65 ناخدا خورشید: 65 آنسوی آتش: 66 هامون: 68 مادر: 68 گلنار: 68 عروس: 69 | 1360-1369 | ناخدا خورشید هامون عروس |
مسافران: 70 از کرخه تا راین: 71 ناصرالدین شاه آکتور سینما: 71 روسری آبی: 73 سفر به چزابه: 74 خواهران غریب: 75 لیلا: 75 آژانس شیشهای: 77 طعم گیلاس: 77 اعتراض: 78 قرمز: 78 روبان قرمز: 78 عینک دودی: 79 شوکران: 79 باران: 79 زیر نور ماه: 79 | 1370-1379 | اعتراض عینک دودی روسری آبی |
ارتفاع پست: 81 گاوخونی: 81 دوئل: 82 مارمولک: 82 یک تکه نان: 83 بید مجنون: 83 سنتوری: 85 درباره الی: 87 به رنگ ارغوان: 88 جدایی نادر از سیمین: 89 | 1380-1389 | ارتفاع پست دربارة الی جدایی نادر از سیمین |
چ: 92 شیار 143: 92 نهنگ عنبر: 93 دستفروش: 95 استراحت مطلق: 93 بارکد: 94 فروشنده 95 | 1390-1395 | نهنگ عنبر فروشنده بارکد |
جدول 2 : فهرست کتاب های برگزیده
| نام کتاب/ نویسنده | سال | توضیح | کتابهای منتخب |
50-59
| قصههای مجید/ هوشنگ مرادی کرمانی | 1353 | 100 هزار | جای خالی سلوج همسایهها دایی جان ناپلئون |
جای خالی سُلوچ/ محمود دولتآبادی | 1358 |
| ||
چشمهایش/ بزرگ علوی | 1357 |
| ||
همسایهها/ احمد محمود | 1353 |
| ||
اصیل آباد/ محمدرضا سرشار | 1357 |
| ||
دايي جان ناپلئون/ ايرج پزشكزاد | 1349 |
| ||
شب هول/ هرمز شهدادی | 1357 |
| ||
داستان یک شهر/ احمد محمود | 1358 |
| ||
فیل در تاریکی/ قاسم هاشمی نژاد | 1358 |
| ||
ابن مشغله/ نادر ابراهیمی | 1352 |
| ||
| ||||
60-69 | کشتی پهلو گرفته/ سید مهدی شجاعی | 1368 | 474 هزار | سمفونی مردگان زنان بدون مردان زمین سوخته |
کلیدر/ محمود دولتآبادی | 1368 | 95 هزار | ||
ثریا در اغما/ اسماعیل فصیح | 1362 | 55 هزار | ||
سمفونی مردگان/ عباس معروفی | 1368 |
| ||
وجدان/ محمود حکیمی | 1368 |
| ||
چهارده داستان/ علی حجتی کرمانی | 1368 |
| ||
زمستان 62/ اسماعیل فصیح | 1366 |
| ||
زنان بدون مردان/ شهرنوش پارسيپور | 1368 |
| ||
زمین سوخته/ احمد محمود | 1361 |
| ||
گاوخونی/ جعفر مدرس صادقی | 1362 |
| ||
| ||||
70-79 | بامداد خمار/ فتانه حاج سید جوادی | 1374 | 260 هزار | دالان بهشت پریچهر بامداد خمار |
باغ مارشال/ حسن کریمپور | 1378 | 100 هزار | ||
روی ماه خداوند را ببوس/ مصطفی مستور | 1379 | 75 هزار | ||
من او/ رضا امیر خانی | 1378 | 57 هزار | ||
یوزپلنگانی که با من دویدهاند/ بیژن نجدی | 1373 |
| ||
دالان بهشت/ نازی صفوی | 1378 | 49 چاپ | ||
پریچهر/ مرتضی مودبپور | 1378 |
| ||
یاسمین/ مرتضی مودبپور | 1378 |
| ||
پنجره/ فهیمه رحیمی | 1372 |
| ||
گلی در شورهزار/ نسرین ثامنی | 1375 |
| ||
یک عاشقانه آرام/ نادر ابراهیمی | 1376 |
| ||
| ||||
80-89 | چراغها را من خاموش میکنم/ زویا پیرزاد | 1380 | 150 هزار | چراغها را من خاموش میکنم همنوایی شبانه ارکستر چوبها کافه پیانو |
دا/ زهرا حسینی | 1387 | 150 هزار | ||
شب سراب/ ناهید پژواک | 1380 | 140 هزار | ||
سهم من/ پرینوش صنیعی | 1381 | 80 هزار | ||
کافه پیانو/ فرهاد جعفری | 1386 | 63 هزار | ||
بار دیگر شهری که دوست میداشتم/ نادر ابراهیمی | 1389 |
| ||
شطرنج با ماشين قيامت/ حبیب احمدزاده | 1384 |
| ||
استخوان خوک و دستهای جزامی/ مصطفی مستور | 1383 |
| ||
نفحات نفت/ رضا امیرخانی | 1389 |
| ||
همنوایی شبانه ارکستر چوبها/رضا قاسمی | 1380 |
| ||
نامیرا/ صادق کرمیار | 1388 |
| ||
| ||||
90-95 | ته خیار/ هوشنگ مرادی کرمانی | 1393 |
| ته خیار آدمها آن بیست و سه نفر |
چقدر خوبیم ما/ ابراهیم رها | 1394 |
| ||
آن بیست و سه نفر/ احمد یوسف زاده | 1393 |
| ||
دختر شینا/ بهناز ضرابی زاده | 1390 |
| ||
قاف/ یاسین حجازی | 1394 |
| ||
قیدار/ رضا امیرخانی | 1391 |
| ||
آدمها/ احمد غلامی | 1393 |
| ||
آفتاب در حجاب/ سید مهدی شجاعی | 1391 |
| ||
مدرسه یا قفس: بازتاب مدرسه در متون کهن و داستاننویسی معاصر/ محمدرضا رهبریان | 1395 |
| ||
دیوار/ علیرضا غلامی | 1393 |
|
جدول 3 : فهرست روزنامههای برگزیده
شمارة روزنامه، تاریخ | دهه |
شمارة 15174- 07/09/1355 شمارة 15445- 02/12/1356 شمارة 15597- 18/01/1357 شمارة 16037- 06/11/1358 شمارة 16745- 10/07/1359 | 1350-1359 |
شمارة 16618- 14/10/1360 شمارة 16786- 13/05/1361 شمارة 17070- 08/05/1362 شمارة 17310- 06/03/1363 شمارة 17824- 06/12/1364 شمارة 18088- 04/11/1365 شمارة 18300- 27/05/1366 شمارة 18672- 04/11/1367 شمارة 18932- 02/10/1368 شمارة 19254- 13/11/1369 | 1360-1369 |
شمارة 19306- 01/02/1370 شمارة 19621- 02/03/1371 شمارة 19875- 15/01/1372 شمارة 20273- 01/06/1373 شمارة 20708- 02/12/1374 شمارة 20731- 14/01/1375 شمارة 21258- 01/04/1376 شمارة 21388- 30/04/1377 شمارة 21851- 01/12/1378 شمارة 22137- 01/12/1379 | 1370-1379 |
شمارة 22432- 11/12/1380 شمارة 22710- 03/12/1381 شمارة 22811- 02/06/1382 شمارة 23033- 02/02/1383 شمارة 22306- 14/01/1384 شمارة 23658- 01/04/1385 شمارة 23874- 14/01/1386 شمارة 24296- 02/07/1387 شمارة 24670- 01/11/1388 شمارة 24748- 03/03/1389 | 1380-1389 |
شمارة 24998- 16/01/1390 شمارة 25533- 01/12/1391 شمارة 25769- 01/10/1392 شمارة 25945- 25/11/1393 شمارة 26221- 15/05/1394 شمارة 26603- 20/09/1395 شمارة 26841- 22/07/1396 شمارة 27131- 02/08/1397 | 1390-1397 |
جدول 4 : فهرست برگزیدة سخنرانیهای نخستوزیران و رؤسای جمهور
نام سیاستمدار | سال |
امیرعباس هویدا | 1343- 1356 |
شاپور بختیار | 1357 |
سید علی خامنهای | 1360- 1364 |
سید علی خامنهای | 1364- 1368 |
اکبر هاشمی رفسنجانی | 1368- 1372 |
اکبر هاشمی رفسنجانی | 1372- 1376 |
سید محمد خاتمی | 1376- 1380 |
سید محمد خاتمی | 1380- 1384 |
محمود احمدی نژاد | 1384- 1388 |
محمود احمدینژاد | 1388- 1392 |
حسن روحانی | 1392- 1396 |
حسن روحانی | 1396- تاکنون |
جدول 5 : فهرست ترانههای برگزیده
50-59 | نام ترانه/ خواننده | سال |
1 | همسفر/ گوگوش | 1354 |
2 | طلوع از مغرب/ مارتیک | 1355 |
3 | عروس ناز/ نسرین | 1352 |
4 | حریر/ مارتیک | 1355 |
5 | همسفر/ ستار | 1350 |
6 | دشمن/ ستار | 1350 |
7 | باج/ ستار | 1350 |
8 | گرگ و بره/ شهرام شبپره | 1356 |
9 | دروغگو/ شهرام شبپره | 1356 |
10 | کویر/ ابی | 1352 |
11 | پوست شیر/ ابی | 1354 |
12 | نازی ناز کن/ ابی | 1354 |
13 | سحر/ مهستی | 1356 |
14 | نازی نازی/ مهستی | 1356 |
15 | تو بزن تا من برقصم/ مهستی | 1356 |
16 | مصلوب/ داریوش | 1358 |
17 | بهمن نگو دوست دارم/ داریوش | 1350 |
18 | سقوط/ داریوش | 1356 |
19 | دیوار/ داریوش و فرامرز اصلانی | 1357 |
20 | سال 2000/ داریوش | 1356 |
| ||
69-60 | نام ترانه/ خواننده | سال |
1 | پریچه/ معین | 1366 |
2 | طناز/ معین | 1365 |
3 | بمون با من/ شاهرخ | 1362 |
4 | کولی/ شاهرخ | 1362 |
5 | مخمل ناز/ لیلا فروهر | 1366 |
6 | درخت گل/ لیلا فروهر | 1366 |
7 | مشق/ حسن شماعیزاده | 1360 |
8 | من فداتم/ حسن شماعیزاده | 1360 |
9 | واویلا/ مرتضی | 1367 |
10 | چی گفت/ مرتضی | 1367 |
11 | عسل/ داود بهبودی | 1367 |
12 | هوای خونه/ داود بهبودی | 1367 |
13 | سرباز کوچولو/ عارف | 1363 |
14 | خاموشی/ عارف | 1363 |
15 | پریا/ شهرام شبپره | 1366 |
16 | دلم/ لیلا فروهر | 1366 |
17 | بهار کجایی/ عارف | 1363 |
18 | گلهای خیس/ حسن شماعیزاده | 1360 |
19 | آلونک/ شاهرخ | 1362 |
20 | شانههایت را برای گریه/ هایده | 1369 |
| ||
70-79 | نام ترانه/ خواننده | سال |
1 | وعده/ لیلا فروهر | 1372 |
2 | بازار مکاره/ لیلا فروهر | 1372 |
3 | دو پرنده/ لیلا فروهر | 1372 |
4 | ناصریا/ ناصر عبداللهی | 1379 |
5 | ضیافت/ ناصر عبداللهی | 1379 |
6 | مست چشات/ ابی | 1374 |
7 | گریه نکن/ ابی | 1374 |
8 | مهمونی/ ابی | 1374 |
9 | گل آفتابگردون/ گروه آریان | 1379 |
10 | مسافر/ گروه آریان | 1379 |
11 | آواره/ منصور | 1375 |
12 | همه را میبخشم/ منصور | 1375 |
13 | پول/ بلک کتس (گربههای سیاه) | 1370 |
14 | بیابیا/ بلک کتس (گربههای سیاه) | 1370 |
15 | باران/ امید | 1370 |
16 | دختر بندری/ شهرام شبپره | 1376 |
17 | دو راهی/ شهرام شبپره | 1376 |
18 | بهانه/ طوفان | 1379 |
19 | دیوار سکوت/ طوفان | 1379 |
20 | دل وحشی/ طوفان | 1379 |
| ||
80-89 | نام ترانه/ خواننده | سال |
1 | بیتربیت/ کیوسک | 1386 |
2 | عشق سرعت/ کیوسک | 1386 |
3 | نفرت/ هیچکس | 1389 |
4 | تو مستی/ هیچکس | 1384 |
5 | بت/ امید | 1384 |
6 | خیانت/ محسن چاووشی | 1385 |
7 | تنها بودم/ محسن چاووشی | 1385 |
8 | بغض/ تهی | 1384 |
9 | بازم کلان/ هیچکس و رضا پیشرو | 1386 |
10 | هویت من/ یاس | 1386 |
11 | سیدی رو بشکن/ یاس | 1385 |
12 | پرواز/ گروه آریان | 1380 |
13 | نامهربون/ گروه آریان | 1380 |
14 | گلابتون/ سعید شهروز | 1382 |
15 | ابلیس/ سعید شهروز | 1382 |
16 | جنجالی/ منصور | 1387 |
17 | اون با من/ کامران و هومن | 1384 |
18 | اگه عشق من تو نیستی/ کامران و هومن | 1384 |
19 | خانوم بدش میاد/ مرتضی | 1388 |
20 | رفیق جونجونی/ شهرام شبپره | 1387 |
| ||
90-95 | نام ترانه/ خواننده | سال |
1 | بیشرف/ علی صفر و امید طهماسبی | 1395 |
2 | لعنتی/ نیما شمس | 1397 |
3 | پرپرزدم برات/ حسین توکلی | 1396 |
4 | دل دیوونه/ مجید سلطانی | 1397 |
5 | مغز در رفته/ امیر تتلو | 1392 |
6 | الو 2/ امیر تتلو | 1392 |
7 | گرگ/ حسین، رضا پیشرو و امیر تتلو | 1394 |
8 | تف/ هیچکس | 1391 |
9 | فیروز/ هیچکس | 1395 |
10 | نگفتهبودی/ امیر تتلو | 1393 |
11 | وای چقد مستم من/ ساسی | 1391 |
12 | بعد من/ ساسی | 1393 |
13 | دافیجون/ بلککتس (گربههای سیاه) | 1396 |
14 | حال دلم خرابه/ احسان ایزدی | 1397 |
15 | زیر حکم/ مجید خراطها | 1397 |
16 | دعوا/ امیر عباس گلاب | 1397 |
17 | وقت رفتن/ یاس | 1391 |
18 | بیمعرفت/ شهاب مظفری | 1395 |
19 | دیوار/ مهدی احمدوند | 1397 |
20 | گرداب/ محسن ابراهیمزاده | 1397 |
منابع
احمدخانی، محمدرضا (1393) «بررﺳﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻋﺒﺎرات ﺧﻄﺎب در ﻓﺎرﺳﻲ گفتاری محاورهای»، زبانشناخت، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال پنجم، شماره اول، بهار و تابستان 1393، صص 1-18.
ارباب، سپیده (1391) «بررسی و طبقهبندی دشواژههای رایج فارسی در تداول عامه»، پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی، 2(4)، صص 107-124.
خداییمقدم، معصومه (1392) «طرحواره فرهنگی ادب و احترام و واژهها و عبارات پرکاربرد مرتبط با آن در زبان فارسی از منظر نظریه ادب براون و لوینسون»، پایاننامة کارشناسی ارشد، مشهد، دانشگاه فردوسی.
راسخ مهند، محمد (1387) «نقش ساخت اطلاعی در ترجمه»، پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی، صص 1-18.
راسخ مهند، محمد (۱۳۸8)، درآمدی بر زبانشناسی شناختی: نظریهها و مفاهیم، تهران، سمت.
راسخمهند، محمد و همکاران (1394) فرهنگ توصیف مکاتب زبانشناختی، تهران، علمی.
شریفی مقدم، آزاده و وحیده ابوالحسنیزاده وسمیرا تجرد (1392) «سیر جنسیتزدگی در ادبیات داستانی معاصر در زبان فارسی»، مطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران، شماره 1، صص 105- 128.
شریفی و دارچینیان (1388) «بررسي نمود زباني تابو در ترجمه به فارسي و پیامدهای آن»، زبانشناسی و گویشهای خراسان (1) 1، صص 127-141.
شعبانی، منصور و محمدامین صراحی (1396) «خطابهای انسانی و استعارههای مبتنی بر نام حیوانات در زبان گیلکی: رویکردی شناختی»، دوره 5، شماره 14، خرداد و تیر 1396، صص 69-96.
شیخسنگتجن، شهین و آزاده یوسفیگراکونی (1396) «بررسی و مقایسة جامعهشناختی عبارات خطاب در زبان فارسی و گیلکی»، فصلنامة زبانشناسی اجتماعی، سال اول- شماره دوم- بهار 1396، صص1 -61
صفوی، کورش (1374) نگاهی تازه به معنیشناسی، تهران، مرکز.
صفوی، کوروش (1383) درآمدی بر معنیشناسی، چاپ دوم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی.
صفوی، کورش (1395) معنیشناسی، تهران، سوره.
عقیلی، علی (1392) «بررسی استعاره در عبارات خطاب زبان فارسی گفتاری»، پایاننامة کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه پیامنور استان تهران.
کوِچش، زلتن (1393) مقدمهای کاربردی بر استعاره، ترجمۀ شیرین پور ابراهیم، تهران، سمت.
محمدی، محمد (1395) «تخطی از ادب در شبکههای اجتماعی فارسیزبانان»، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه بوعلی سینای همدان.
موسوی، سجاد و ابراهیم بدخشان (1395) «بررسی حسن تعبیر در زبان فارسی: رویکردی گفتمانی»، پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی، 6 (12)، صص 55-67.
مولودی، امیرسعید، غلامحسین کریمیدوستان و محمود بیجنخان (1394) «کاربست رویکرد پیکرهبنیاد تحلیل الگوی استعاری در زبان فارسی: مطالعۀ حوزۀ مقصد خشم»، پژوهشهای زبانی، سال 6، شمارۀ 1، صص 99- 118.
نغزگویکهن، مهرداد (1394) «امکانات تکریمی ارجاعی در فارسی نو»، زبان فارسی در گذر زمان، تهران، کتاب بهار.
نغزگوی کهن، مهرداد و شادی داوری (1393) فرهنگ توصیفی زبانشناسی تاریخی، تهران، علمی.
Afful, J. B. A (2007) Address forms and variation among university students in Ghana. Nordic Journal of African Studies, 16(2), 179-196.
Aliakbari, M., & Toni, A (2013) The realization of address terms in Modern Persian in Iran: A sociolinguistic study. Linguistik online, 35(3).
Brown, P (1978) S, Levinson. 1978."Universals in Language Usage: Politeness Phenomena", Questions and politeness: strategies in social interaction, 56-289.
Croft, William & Alan Cruse (2004) Cognitive Linguistics. Cambridge: Cambridge University Press.
Dadmehr, S., & Sharifi Moghaddam, A (2014) A Contrastive Analysis of Address Terms in Farsi and English. International Journal of Basic Sciences & Applied Research, 1, 34-74.
Goffman, E (1967) On face-work. Interaction ritual, 5-45.
Grice P (1989) Studies in the ways with words. Cambridge, MA: Harvard University Press.
Heine, Bernd, Claudi, Ulrike and Hunnemeyer, Friederike (1991) Grammaticalization: A conceptual Framework. Chicago: Chicago University Press.
Heylen, K., Tummers, J., & Geeraerts. D (2008) Methodological issues in corpus-based cognitive linguistics. In G. Kristiansen & R. Dirven (Eds.), Cognitive sociolinguistics: Language variation, cultural models, social systems(pp. 91-128) Berlin: Mouton de Gruyter.
Kövecses, Z (2010b) Metaphor: A Practical Introduction. New York: Oxford University Press.
Lakoff, G., & Johnson, M (1980) Metaphors we live by. Chicago, IL: University of.
Lakoff, G., & Johnson, M (1990) Metaphors we live by. University of ChicagoPress.[arMK, MW] (1999) Philosophy in the flesh: The embodied mind and its challenge to western thought.
Leech, G (1983) Principles of pragmatics. London, Longman.
Lobner, Sebastian (2002) Understanding Semantic. London, Arnold.
Moghaddam, A. S., Yazdanpanah, L., & Abolhassanizadeh, V (2013) The Analysis of Persian Address Terms Based on the Theory of Politeness. SKASE Journal of Theoretical Linguistics, 10(3).
Nambakhsh G (2011) Address terms in Tehran Persian: Gender, politeness, and language , doctoral Thesis. Scotland: The University of Edinburgh.
Norrby, C., & Wide, C (Eds.) (2015) Address practice as social action: European perspectives. Springer.
Redfern, W. D (1994) Euphemism. The Encyclopedia of Language and Linguistics, 3, 1180-1181.
Shibatani, M (2006) Honorifics.
Ungerer, F., & Schmidt, H (1999) An Introduction to Cognitive Linguistics, 1996. London and New York.
Warren, Beatrice (1992) What Euphemisms Tell Us about the Interpretation of Words. Studia Linguistica 2(46) 128-172.
Yule, G. (1996) Pragmatics. Oxford university press.
[1] * نویسنده مسئول: دانشآموخته دکتری زبانشناسی، دانشگاه بوعلی سینا، ایران e.izadi89@gmail.com
[2] ** دانشآموخته دکتری زبانشناسی، دانشگاه بوعلی سینا، ایران mehrdadmeshkinfam@gmail.com
[3] . Brown & Levinson
[4] . Goffman
[5] . Bousfield
[6] . Shibatani
[7] . Face
[8] . Grice
[9] . Leech
[10] . پیکره مورد بررسی به تفکیک در بخش پینوشت پژوهش موجود است.