خيال و جايگاه آن در چهرهنگاری نقاشي ايراني
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایرانجواد عليمحمدي اردكاني 1 * , مصطفی گودرزی 2 , محسن مراثی 3
1 -
2 -
3 -
کلید واژه: نقاشي ايراني خيال مثال ادبيات نماد,
چکیده مقاله :
مقاله حاضر در نظر دارد تا به بررسي جايگاه و اهميت خيال و همچنين تأثير آن بر چهرهنگاری در نقاشي ايراني بپردازد. در اين مقاله سعي بر آن است تا با بهرهگيري از تفكر و نگرش عرفاني ايراني و استفاده از آثار منظوم ادبيات پارسي و تطبيق آن با عناصر مورد اشاره در نقاشي ايراني، تحليلي بينامتني ارائه گردد. در هر بخش نیز مستندات تصويري از مكاتب مختلف نقاشي ايراني ارائه شده است تا به روشن شدن اين امر كه هنر تصويرگری ايران همواره و در طول تاريخ خود بهره مند از عنصر خيال بوده و با توسل بهاين تفكر خالق جهاني مثالي شده است، كمك نمايد. بدین منظور در بخش نخست به خیال و جایگاه آن در نقاشی ایرانی پرداخته شده و در بخشهای دیگر مقاله عناصر خیالی و مثالی ادبیات با چهرهنگاری نقاشی ایرانی تطبیق یافته است. نتیجه حاصل از تحقیق آنکه، نقاشی ایرانی با بهرهگیری از نمادها و نشانههای نهادینه شده در ادبیات منظوم که برآمده از نگرش خیال محور شاعران بوده به خلق انسان آرمانی و مثالی خود پرداخته، چنانکه این مشخصه را تا نقاشی نیمه نخست قاجار در سده سیزدهم هجری قمری به وضوح میتوان شاهد بود.
This article is an investigation into the position, importance, and effect of image on Iranian portrait painting. It is an intertextual analysis of Persian poetry and painting, focusing the elements of mysticism in both. The discussion is documented offering paintings from different Persian painting schools so that it can better show how this field of art has always used the element of image and mystical understanding to convey a figurative universe. The article, first, introduces image and its position in Iranian painting, then contrasts the figurative elements in both Persian poetry and portrait painting, and finally concludes that Persian painting, using institutionalized signs and symbols in poetry has created its own figurative and ideal human. This feature can be found in Persian painting up to the first half of Qajar reign in the 13th century A. H..