A Study of Mystical Epistemology in the Poems and Prose of Abd-Al Rahman Jami
Research Areas : Research in Iranian classical literature
raheleh mirakhorli
1
(PhD Student in Mysticism and Sufism, Semnan University, Semnan, Iran. )
ghodratollah Khayatian
2
(Professor of the Department of Religions and Mysticism, Semnan University, Semnan, Iran. )
Azim Hamzeian
3
(Associate Professor, Department of Religions and Mysticism, Semnan University.Semnan, Iran. )
Keywords: Abd-Al Rahman Jami, Islamic Mysticism, Mystical Literature, Mystical Epistemology, Heart, Unveiling and Finding.,
Abstract :
In Islamic mysticism, there are scattered discussions of epistemological issues. The distinguishing feature of Islamic mysticism from other mystical branches is the high and stable position of knowledge in it. Jami (d. 898 AH) has also dealt with the issue of knowledge and related issues. The main question is what issues has he raised about this science and to what extent? This research has been done in a descriptive-analytical way in his works and the results show that knowledge is a gift from God and the basis and the results of his journey depend on knowing Hagh, so that the one who attains the true knowledge has reached the level of annihilation and survival of God. He has made important discussions about the degrees of knowledge and the place of the senses, intellect, heart,unveiling and finding. According to him, the level of human knowledge is to the extent that with the manifestation of truth, he can become aware of his proven condition.
قرآن کریم.
آشتیانی، جلال¬الدین (1370) شرح مقدمه قیصری در عرفان اسلامی، چاپ دوم، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم.
آل رسول، سوسن (1395) عرفان جامی در مجموعه آثارش، چاپ دوم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سازمان چاپ و انتشارات.
آملی، سیدحیدر (1367) المقدمات فی کتاب نص¬النصوص فی شرح فصوص¬الحکم، با مقدمه و تصحیح هنری کربن، چاپ دوم، تهران، توس.
ابنعربی، محیی¬الدین (بی¬تا) الفتوحات المکیه، مجلد 1ـ4، چاپ مکرر، بیروت، دارصادر.
---------------- (1378) ترجمان¬الاشواق، شرح ¬رینولد نیکلسون، ترجمه گل¬بابا سعیدی، تهران، روزنه.
---------------- (1386) فصوص الحکم، شرح و توضیح محمدعلی موحد و صمد موحد، چاپ سوم، تهران، کارنامه.
اسکندری، بهاءالدین (1389) « تا بلندای ایمان، بررسی و تحلیل اصطلاح یقین در آثار جامی»، علوم ادبی، سال سوم.
دوره 5.
انصاری، عبدالله بن محمد (1362) طبقات¬الصوفیه، تصحیح سرور مولایی، تهران، توس.
دیوانی، امیر (1394) «سکوت عقلی»، دوفصلنامه هستی و شاخت، ج2، شماره 1.
--------- (1379) بهارستان و رسائل جامی ( مشتمل بر رساله¬های: موسیقی، عروض، قافیه، چهل حدیث، نائیه، لوامع، شرح تائیه، لوایح و سررشته) تهران، میراث مکتوب.
جامی، نورالدین عبدالرحمن (1360) سه رساله در تصوف لوامع و لوایح در شرح قصیده خمریه ابن فارض و در بیان معارف و معانی عرفانی بانضمام شرح رباعیات در وحدت وجود، مقدمه از ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران زمین.
---------------------- (1370) نفحات الانس من حضرات القدس، مقدمه، تصحیح و تعلیقات: محمود عابدی، چاپ دوم، تهران، اطلاعات.
---------------------- (1375) الدرة الفاخره، به اهتمام نیکولاهیر و سیدعلی موسوی بهبهانی، تهران، موسسه مطالعات اسلامی.
---------------------- (1378) مثنوی هفت اورنگ مشتمل بر سلسلة¬الذهب، سلامان و ابسال، تحفة¬الاحرار، سبحة¬الابرار، یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون، خردنامه اسکندری، مجلد 1 و 2، تهران، میراث مکتوب.
---------------------- (1393) نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص، تصحیح و تعلیق ویلیام چیتیک، چاپ سوم، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران.
جام نامقی، احمد (1350) انس¬التائبین و صراط الله المبین، جلد اول، تصحیح و تحشیه و مقدمه علی فاضل، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
چیتیک، ویلیام (1395) طریق عرفانی معرفت از دیدگاه ابن¬عربی، ترجمه مهدی نجفی افرا، چاپ سوم، تهران، جامی.
حرّانی، ابن شُعبه ( 1376) تحف¬العقول، ترجمه محمدصادق حسن¬زاده، تصحیح علی¬اکبر غفاری، تهران، قم.
حمزئیان، عظیم؛ قدرت¬الله، خیاطیان؛ سمیه خادمی (1396) «تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابنعربی»، آیینه معرفت، سال یازدهم، شماره سوم، پیاپی 34.
رحیمیان، سعید (1393 الف) دامگه راه و رهزن¬های سلوک (ترجمه و شرح رساله مالایعوّل علیه از ابنعربی)، تهران، نگاه معاصر.
¬¬¬------------- (1393ب) مبانی عرفان نظری، چاپ ششم، تهران، سمت.
رجا، عبدالغفور (1376) عرفان جامی، لندن، انجمن فرهنگی کهکشان.
رمضانی، رضا (1381) «معرفت¬شناسی عرفانی»، قبسات، شماره 24.
رودگر، محمد (1390) عرفان¬ جمالی¬ در اندیشه¬های ¬احمد غزّالی، چاپ¬اول، قم، ادیان.
زاگزیسکی، لیندا (1397) معرفت¬شناسی، ترجمه کاوه بهبهانی، چاپ سوم، تهران، نی.
زرین¬کوب، عبدالحسین (1379) دنباله جستوجو در تصوف ایران، چاپ ششم، تهران، امیرکبیر.
سلطانی، منظر؛ حسین علیقلی¬زاده (1389) «تحلیل و نقد کاربرد فتح و فتوح و فتح باب در متون عرفانی ادب فارسی»، پژوهش زبان و ادب فارسی، شماره20.
عطارنیشابوری، فریدالدین (1386) تذکرة الاولیاء، تصحیح محمداستعلامی، تهران، زوار.
عظیمی¬دخت¬شورکی، حسین (1385) معرفت¬شناسی باور دینی از دیدگاه پلنتیگا، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
فناری، محمد بن حمزه (1384) مصباح¬الانس، تصحیح محمد خواجوی، چاپ دوم، تهران، مولی.
فرهنگی، سهیلا (1395) «جنبه¬های هستی¬شناختی و معرفت¬شناختی تشبیه و تنزیه در شعر جامی و تطبیق آن با آرای ابن¬عربی»، پژوهشنامه عرفان، پاییز و زمستان1395، شماره 15.
قشیری، ابوالقاسم (1388) ترجمه رساله قشیریه، ترجمه ابولی حسن بن احمد عثمانی، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، تهران، علمی و فرهنگی.
قونوی، صدرالدین (1383) الرساله المفصحه عن منتهی الأفکار و سبب اختلاف الأمم و الموضحه سرّالاهتداء إلی الطریق الأشرف الآتمّ، به اهتمام عبدالله نورانی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی.
قیصری، داوود (1387) شرح قیصری بر فصوص الحکم ابنعربی، ترجمه محمد خواجوی، تهران، مولی.
کاشانی، عبدالرزاق (1377) اصطلاحات الصوفیه، ترجمه محمد خواجوی، چاپ دوم، تهران، مولی.
لاری، رضی¬الدین (1396) تکمله نفحات الانس، مقدمه و تصحیح محمود عابدی، تهران، میراث مکتوب.
مبلغ، محمداسماعیل (1392) عرفان جامی، تصحیح و مقدمه علی امیری کابل، موسسه تحصیلات عالی ابنسینا.
مکی، ابوطالب (بی¬تا) قوت¬القلوب فی معاملة المحبوب، مصحح باسل عیون السود، ج 1، بیروت، ناشر دارالکتب العلمیه.
میرباقری¬فرد، اصغر (1394) تاریخ تصوف، جلد 2، تهران، سمت.
وفائیان، محمدحسین (1394) «انسجام معرفت تصوری و معرفت تصدیقی به باری تعالی در پرتو گزاره «کمال معرفته التصدیق به»»، فصلنامه هستی و شناخت، دوره2، شماره 2.
همیلتون، کریستوفر (1388) معرفت¬شناسی، ترجمه رضا صادقی، تهران، علمی و فرهنگی.
یزدان¬پناه، یدالله (1393) مبانی و اصول عرفان نظری، چاپ پنجم، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
فصلنامه علمي «پژوهش زبان و ادبيات فارسي»
شماره شصت و دوم، پاییز 1400: 28-1
تاريخ دريافت: 19/11/1399
تاريخ پذيرش: 10/09/1400
نوع مقاله: پژوهشی
بررسی معرفتشناسی عرفانی در آثار منظوم و منثور عبدالرحمن جامی
راحله میرآخورلی1
قدرتالله خیاطیان2
عظیم حمزئیان3
چکیده
در عرفان اسلامی، پارهای مباحث دربارة معرفتشناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحلههای عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که جامی چه مسائلی را از این علم و در چه حدّ و حدودی بیان کرده است؟ این پژوهش به شیوة توصیفی ـ تحلیلی در آثار او صورت گرفته و نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که معرفت، امری موهبتی از جانب خداست و مبنای سلوک و نتایج سلوک به شناخت حقّ وابسته است؛ به نحوی که واصل به معرفت حقیقی کسی است که به مرتبه فناء فیالله و بقاءبالله رسیده باشد. جامی دربارۀ درجات معرفت و جایگاه حسّ، عقل، قلب و کشف و شهود مباحثی مهم را در این باب بیان کرده است. از منظر او، مرتبه معرفت انسان تا به آنجاست که با تجلیّات حقّ میتواند بر احوال عینثابته خود آگاهی یابد.
واژههاي کلیدی: جامی، عرفان اسلامی، ادبیات عرفانی، معرفتشناسی عرفانی، عقل، قلب، کشف و شهود.
مقدمه
معرفتشناسی (Epistemology) به عنوان یک دانش، گرچه متعلق به دورة جدید غرب است، امّا برخی مباحث آن، در طی اعصار در اندیشة فیلسوفان، متکلمان و عارفان دیده میشود. ارسطو در ابتدای کتاب متافیزیک خود در عبارتی بسیار مشهور مینویسد: «همه انسانها ذاتاً به دانستن علاقه دارند»؛ ولی آنچه آنها میخواهند بدانند و چگونگی دانستن آنها از فردی به فرد دیگر و از زمانی به زمان دیگر متفاوت است (همیلتون، 1388: 7). در معرفی این رشته، آن را با نظریة معرفت همسان میگیرند و به عنوان شاخهای از فلسفه که به ماهیت، منابع و حدّ مرزهای علم با معرفت میپردازد (عظیمی دختشورکی، 1385: 21). معرفتشناسی را پاسخ به پرسش از چگونگی دستیابی آدمیان به حقیقت (صدق) میداند (زاگزیسکی، 1397: 182). ماهیت معرفت، ابزارهای حصول معرفت، حیطه دسترسی هر یک از این ابزارها به معرفت و ملاک صدق و کذب متعلق این ابزارها و منابع، از مفاد دانش معرفتشناسی است. مباحث معرفتشناسی در همه حوزههای دانش ازجمله در حوزة عرفان اسلامی و خصوصاً در اندیشههای شیخ عبدالرحمن جامی، قابل طرح و بررسی است.
شیخ احمد جام (م. 536 هـ.ق) در تعریف معرفت آن را نور وصف میکند و میگوید: «بدان که معرفت، نور است و شرح دل است و به کسب بنده نیست. معرفت عطایی است از حقّ سبحانه و تعالی که هیچ کس به شکر آن عطا و نعمت نتواند رسید؛ اما مقدمات آن بباید برزید تا معرفت روی به تو نماید» (جام نامقی، 1350: 29). این مسئله هم در سنت اول عرفانی (سالهای پیش از سده هفتم هجری قمری) و هم در سنت دوم عرفانی مضوع بحث عرفا بوده است. در هر دو سنّت عرفانی اول و دوم، مقصد عارف رسیدن به معرفت است (میرباقریفرد، 1394: 2/9). باید به این مهم توجه کرد که در عرفان اسلامی بحث معرفت از دو منظر مورد توجه قرار دارد: معرفت حقّ به بندگان در مقام تجلّی و معرفت بندگان نسبت به این تجلیات. عبدالرحمن جامی (وفات: 898 هـ.ق) که خود از عارفان برجسته قرن نهم هجری قمری و شارح مکتب ابنعربی (زرینکوب، 1379:153؛ مبلغ، 1392: 135) و از شیوخ نقشبندیه (میرباقریفرد، 1394: 2/196) است، در آثار عرفانی خود به معرفت و طُرُق حصول آن پرداخته است.
در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا مباحث عرفای مهم پیش از جامی مطرح شده و بعد از آن نظر جامی، بر اساس مباحث معرفشناسی معاصر، تحلیل شده است. پرسش اصلی مقاله، چگونگی معرفتشناسیعرفانی جامی است که این مهم از سه مجرا حاصل میشود: معرفت از نظر جامی چیست؟ مفاهیم معرفتشناسی عرفانی از قبیل حسّ، عقل، قلب و کشف و شهود در اندیشه جامی، چه نسبتی با معرفت و حصول آن دارند؟ نسبت اندیشههای جامی با آرای معرفتشناسی مکتب ابنعربی چگونه است؟ برای پرداختن به مورد اخیر، ضرورت دارد دیدگاه برخی از عرفای این مکتب در موضوع فوق آورده شود.
پیشینه تحقیق
دربارة معرفتشناسی در حوزة عرفان اسلامی، کتابها و مقالاتی نوشته شده است که در ادامه اشاره میشود: ویلیام چیتیک (1395) کتاب «طریق عرفانی معرفت» را با ایدة فراهمآوری نگاه کموبیش جامع به آموزههای ابنعربی، از جمله چگونگی تحصیل معرفت منتشر کرده است. سعید رحیمیان (1393 ب) در کتاب «مبانی عرفان نظری»، در فصل اول به معرفتشناسی عرفان نظری پرداخته و مبانی این شاخه از علم را مورد توجه قرار داده است. عبدالحسین خسروپناه نیز در مقالات «چیستی معرفت نزد متفکران مسلمان» (1384)، «تاریخچه معرفتشناسی» (1384) و در برخی دیگر از آثار خود به این مبحث پرداخته است. یدالله یزدانپناه (1393) در کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری»، دربارة برخی از راههای کسب معرفت، حیطه و حجیّت آنها سخن میگوید. کتاب «عرفان جامی در مجموعه آثارش» از سوسن آل رسول (1395) با گشتوگذار محقّقانه در آثار متنوع جامی، اصول و مبانی عرفان نظری وی را استخراج کرده است؛ ولیکن به موضوعات معرفتشناسی عرفانی ورود نکرده است. کتاب «عرفان جامی» از محمداسماعیل مبلغ (1392) نیز تا حدّی کوتاه، به طرق معرفت، دل، طهارت و پاکی دل و فرق میان کشف و استدلال پرداخته است. در کتاب دیگری با همین عنوان از عبدالغفور رجا (1376) به مباحثی نظیر توحید، زهد و ریا سخن رفته و تنها در موضعی کوتاه به دل به عنوان جایگاه کشف و شهود میپردازد. سهیلا فرهنگی (1395) نیز در مقاله «جنبههای هستیشناختی و معرفتشناختی تشبیه و تنزیه در شعر جامی و تطبیق آن با آرای ابنعربی»، به دو مفهوم تشبیه و تنزیه از دو بعد وجودشناختی و معرفتشناختی در دیوان اشعار و مثنوی هفت اورنگ جامی توجه نشان داده است. «شهود عرفانی و ارزش معرفتشناختی آن» از محسن جوادی و علیرضا معظمی گودرزی (1386)، مقاله دیگری است که در آن به بررسی ارزش معرفتشناختی راه و طریق اهل شهود پرداخته شده است. «معرفتشناسی عرفانی» از رضا رمضانی (1381) نیز دربارة معرفتشناسی در عرفان و نسبت آن با تعالیم قرآنی نوشته شده است. مقاله «تا بلندای ایمان، بررسی و تحلیل اصطلاح یقین در آثار جامی» از بهاءالدین اسکندری (1389)، نیز ارتباط اندکی با این مبحث دارد. دربارة ابعاد افکار عرفانی جامی در حوزه وجودشناسی و انسانشناسی نیز بررسیهای جداگانهای صورت گرفته است؛ اما تاکنون پژوهشی در قالب کتاب یا مقاله با موضوع معرفتشناسی عرفانی از دیدگاه جامی که نگاه منسجمی به این موضوع داشته باشد، انجام نشده است.
طرح بحث
علم اهل معرفت به سیروسلوک و عمل، و معارف توحیدی ناظر است. تفسیر از عمل ظاهری و بدنی انسان چنان گسترده است که ساحت باطنی و قلب او را دربرمیگیرد. از این رو نمیتوان معرفت را در این دو شاخه از عرفان جدا کرد و از سوی دیگر معارف و حقایق توحیدی با منابع اسلامی پیوندی ناگسستنی دارد (یزدانپناه، 1393: 32-33)؛ چنانکه حضرت علی(ع) میفرماید: «یا کُمَیل: ما مِن حَرَکهٍ إلّا وَ أنتَ مُحتاجٌ فیها إلی مَعرِفَهٍ: هیچ حرکتی و فعالیتی نیست مگر آنکه تو در انجام آن به علم و معرفت نیاز داری» (حرّانی، 1376: 171) و ایشان نیز تأکید دارند که معرفت در همه وجوه زندگی انسان ریشه دارد.
حقیقت معرفت از نظر عرفا
یکی از موضوعات مهم در عرفان اسلامی، تعاریفی است که عارفان از آن ارائه
کردهاند. جنید بغدادی (وفات: 297هـ.ق) معرفت را مشغولشدن به خدای تعالی میداند (عطار نیشابوری، 1386: 386). به نظر قشیری، «معرفت، صفت آن کس بود که خدای را بشناسد به اسماء و صفات او و هرکه به خدای عالم بود، عارف است» (قشیری، 1388: 540). ابنعربی (وفات: 638هـ.ق) معرفت را صفتی میداند که قلب آن را کسب میکند. او منظور از علم را به صراحت معرفت خداوند، عالَم دیگر و غایت خلق این عالَم اظهار میکند. این معرفت حدّ ذاتی ندارد؛ ولیکن علم همه حدود را در بردارد و به مثابه نور بر همه چیز میتابد. علم، جامعترین صفات الهی و معرفت، یک وصف جامع الهی است (ابنعربی، بیتا: 1/ 92، 2/370). ویلیام چیتیک، نظر ابنعربی را دربارة علم و معرفت اینگونه بیان میکند که ابنعربی مانند سایر محققان، دو واژه علم و معرفت را برای شناخت به کار میبرد و گاه بین آنها تفاوت قائل میشود؛ ولیکن غالباً آنها را یکی میداند و با توجه به نظر ابنعربی، این اختلافات را بین اندیشمندان در این حوزه لفظی ارزیابی میکند و نه معنوی (چیتیک، 1395: 292). درک مُدرَکات به همانگونه که هستند (ابنعربی، بیتا: 1/92)، ادراک ذات مطلوب فی حدّ ذاته (همان: 4/315) و تحصیلِ قلب امری بدانگونه که در نفسالامر است (همان: 1/91)، از تعاریفی است که ابنعربی برای این مبحث در نظر میگیرد. سید حیدرآملی (وفات: 787هـ.ق) در توصیف معرفت نزد صوفیه، آن را چیزی میداند که از جانب خدا فقط برای اهلش به صورت وحی یا الهام یا کشف حاصل میشود (آملی، 1367: 474). بنیان عرفان اسلامی، بر معرفت قرار دارد و هدف در عرفان اسلامی، معرفت به اسماء و اوصاف حقّ و باطن و غیب عالم است (رحیمیان، 1393ب: 10).
چیستی معرفت نزد جامی
عبدالرحمن جامی، علوم و معرفت را به