Describing and Defining the Poetics of the short poem
Subject Areas : Research in Iranian classical literature
Nafise
Nasiri
1
morteza
rashidi
2
alireza
fouladi
3
Keywords: Persian poem Short poem Description Definition,
Abstract :
Much of the classical and contemporary Persian poetry is composed of short poems such as couplet and quatrain. Also, contemporary poets have shown increasing interest in short poetry. Although researchers have attempted to identify the components of short poetry and to this end have mentioned the brevitas features, the limited usage of the verb, the ending stroke, the image-orientation, the limited use of the rhyme, and naturalism; these features mostly refer to the description of the short poem, and no unanimous definition is available yet. For example, the outer limit is sometimes referred to as one page, sometimes up to seven rows and sometimes up to five portions. As for its internal and semantic limits, they enumerate the function of the fundamental scheme and effect of the moment. This article critically analyzes the descriptions and definitions of researchers on short poetry and attempts to provide a more accurate definition of the short poem using an analytical method. As a result, this article considers short poetry based on its fundamental technique, to be with limited lines or hemistiches, and finally, "independent monolithic limited poetry with a greater tendency for the discourse of wisedom."
ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله (1370) المسالک و الممالک، ترجمه حسین قرهچانلو، تهران، مؤسسه مطالعات و انتشارات تاریخی میراث ملل.
اخوان ثالث، مهدی (1395) متن کامل ده کتاب شعر مهدی اخوان ثالث، 2 جلد، تهران، زمستان.
ادیس، استیون (1390) هایکوهای طنزآمیز، ترجمه رضی هیرمندی و مهرنوش پارسانژاد، تهران، چشمه.
ارسطو (1343) فن شعر، ترجمه عبدالحسین زرینکوب، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
باباطاهر (1366) ترانههای باباطاهر، تصحیح شهرام رجبزاده، تهران، اقبال.
تسلیمی، علی (1387) گزارههایی در ادبیات معاصر ایران؛ شعر، تهران، زمستان.
جبری، سوسن و حمید باقری فارسانی (1394) «طبقهبندی ساختاری گونههای شعر کوتاه معاصر»، ادبپژوهی، شماره 34، صص9-31.
جعفری، محمود (1387) «شعر کوتاه در یک نگاه»، شعر، شماره 61، صص 36-44.
حسن¬لی، کاووس (1391) گونه های نوآوری در شعر فارسی، تهران، ثالث.
حسینی، منیره (1393) فرود هیچ پرنده¬ای اضطراری نیست، تهران، فصل پنجم.
خوانساری، محمد (1372) منطق صوری، تهران، مروی.
خیام، عمربنابراهیم (1375) رباعیات حکیم خیام نیشابوری، به کوشش محمدعلی فروغی و قاسم غنی، تهران، فرزان.
رستگار فسایی، منصور (1380) انواع شعر فارسی، شیراز، نوید.
رودکی، جعفر بن محمد (1381) رودکی، به کوشش خلیل خطیب رهبر، تهران، صفیعلیشاه.
سعدی، مصلح بن عبدالله (1362) کلیات سعدی، به اهتمام محمدعلی فروغی، تهران، امیرکبیر.
شاملو، احمد (1387) مجموعه آثار، تهران، نگاه.
شفیعیکدکنی، محمدرضا (1389) موسیقی شعر، تهران، آگه.
شمس قیس رازی، شمس¬الدین محمد (1338) المعجم فی معاییر اشعار العجم، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، دانشگاه تهران.
صلاحی، عمران (1390) پشت دریچة جهان، تهران، مروارید.
طایفی، شهرزاد و سپیده محمدی¬خواه (1394) «بررسی ایجاز در زبان طرح»، علوم ادبی، دوره 5، شماره 7، صص 77-100.
عطار، محمد بن ابراهیم (1375) مختارنامه، به کوشش محمدرضا شفیعیکدکنی، تهران، سخن.
علیپور، مصطفی (1379) میتراود مهتاب (مقدمه بر زیباییشناسی تصویر و زبان شعر نیما)، تهران، پویش معاصر.
فولادی، علیرضا (1387) «نقد گرانیگاهی روشی برای نقد فرمالیستی شعر»، نقد ادبی، دوره 1، شماره 3، صص 137-163.
------------ (1394) بوطیقای سهگانی و مسائل آن، اصفهان، گفتمان اندیشه معاصر.
کافی، غلامرضا (1384) ترانکها، بوشهر، شروع.
کسایی مروزی، مجدالدین ابوالحسن (1364) اشعار حکیم کسایی مروزی، به کوشش مهدی درخشان، تهران، دانشگاه تهران.
کشاورز، مسعود و فرشته رستمی (1384) «بررسی کارکرد تخیل در اشعار فروغ فرخزاد و سهراب سپهری بر اساس دیدگاه کالریج»، زبان و ادبیان فارسی، شماره 3، صص 105-132.
کیارستمی، عباس (1378) باد و برگ، تهران، نظر.
گشمردی، محمودرضا (1384) «نقش حافظه در فرایند یادگیری زبان خارجی»، پژوهش زبانهای خارجی، شماره 28، صص 123-156.
مقربین، شهاب (1390) سوت زدن در تاریکی، تهران، چشمه.
مکاریک، ایرنا ریما (1393) دانشنامة نظریههای ادبی معاصر، ترجمة مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران، آگه.
میرافضلی، علی (1387الف) «پیشینة شعر کوتاه در زبان فارسی»، شعر، شماره 61، صص 16-19.
------------ (1387ب) تمام ناتمامی، تهران، تکا.
------------ (1392) به همین کوتاهی، کرمان، نون.
نامعلوم (1314) تاریخ سیستان، به کوشش ملکالشعرای بهار، تهران، زوار.
نوذری، سیروس (1388) کوته¬سرایی، تهران، ققنوس.
وحیدیانکامیار، تقی (1370) بررسی منشأ وزن شعر فارسی، مشهد، آستان قدس رضوی.
ولک، رنه و آوستن وارن (1373) نظریة ادبیات، ترجمة ضیاء موحد و پرویز مهاجر، ویرایش حسین معصومی همدانی، تهران، علمی و فرهنگی.
هدایت، رضاقلیخان (1382) مجمع¬الفصحا، به کوشش مظاهر مصفا، 2جلد، تهران، امیرکبیر.
هوف، گراهام (1365) گفتاری درباره نقد، ترجمه نسرین پروینی، تهران، امیرکبیر.
فصلنامه علمي- پژوهشي «پژوهش زبان و ادبيات فارسي»
شماره پنجاه و دوم، بهار 1398: 112-87
تاريخ دريافت: 14/08/1397
تاريخ پذيرش: 25/10/1398
تحلیل بوطیقای شعر کوتاه؛ از چشمانداز توصیف و تعریف
نفیسه نصیری1
مرتضی رشیدی2
علیرضا فولادی3
چکیده
بخش قابل توجهی از شعر کلاسیک فارسی را شعر کوتاه مانند دوبیتی و رباعی تشکیل میدهد. همچنین امروزه در میان شاعران معاصر، توجه روزافزونی به شعر کوتاه دیده میشود. هرچند پژوهندگان کوشیدهاند به شناسایی مؤلفههای شعر کوتاه بپردازند و برای این منظور از ویژگیهای ایجاز، کاربرد محدود فعل، ضربة پایانی، تصویرمحوری، کاربرد محدود قافیه و طبیعتگرایی یاد کردهاند، این ویژگیها بیشتر به توصیف شعر کوتاه بازمیگردد و هنوز تعریف متفقعلیه آن در دسترس نیست؛ چنان که برای نمونه حد بیرونی آن را گاه تا یک صفحه و گاه تا هفت سطر و گاه تا پنج لخت دانستهاند و همچنین برای حد درونی و معنایی آن، عاملیت شگرد بنیادی و اثرگذاری در لحظه را برشمردهاند. مقالة حاضر با روش تحلیلی به نقد توصیفها و تعریفهای پژوهندگان از شعر کوتاه میپردازد و میکوشد راهی به سوی تعریف دقیقتر آن بگشاید. این مقاله سرانجام شعر کوتاه را مبتنی بر شگرد بنیادی آن، دارای مصرعها یا سطرهای محدود نامشخص و در نهایت «شعر محدود تکهستهای مستقل با تمایل بیشتر به گفتمان حکمی» در نظر میگیرد.
واژههاي کلیدی: شعر فارسی، بوطیقا، شعر کوتاه، توصیف و تعریف.
مقدمه
درک وجود یک پدیده، آسانتر از درک ماهیت آن است؛ چنان که هستی شعر کوتاه را بر اساس مصداقهای آن، مانند تکبیت، دوبیتی و رباعی درمییابیم، اما اگر از ما بپرسید: شعر کوتاه چیست؟ پاسخ دقیق آن را نمیدانیم. شعر کوتاه در ادبیات کهن فارسی، عمری دراز دارد که از آغاز شعر فارسی ریشه میگیرد. یکی از اولین شعرهای برجایماندة زبان فارسی دری را این تکبیت ابوحفص سغدی شمردهاند که به نقل از صاحب مجمع الفصحا، پس از بهرام گور «مقدم فارسیگویان» است (هدایت، 1382، ج1: 243). البته در کتاب المعجم نیز به این نکته اشاره شده است:
آهوی کوهی در دشت چگونه دودا |
| او ندارد یار، بییار چگونه بودا |
|
| (شمس قیس، 1338: 198) |
این شعر با پسزمینة عاطفی به لحاظ مفهوم، یک شعر کامل است و شاعر، سخن خود را در همین یک بیت گفته و مخاطب را منتظر ادامه یافتن آن در ابیات بیشتر نگذاشته است. اما قبل از آن در کتاب «المسالک و الممالک» که حدود 230ق تألیف شده است، شعر دو مصرعی و هفت هجایی زیر را به بهرام گور نسبت دادهاند:
منم شیر شلنبه |
| و منم ببر یله |
|
| (ابنخردادبه، 1370: 86) |
بر این اساس میتوان گفت که شعر فارسی از همین دست شعرهای کوتاه آغاز شده است و تاریخ سند مربوط به شعر بالا و هجایی بودن وزن آن نشان میدهد که بر ابیات بازماندة قصیدة محمدبنوصیف سگزی، سرودة 253ق (نامعلوم، 1314: 209) تقدّم دارند.
تکبیت، دوبیتی و رباعی و حتی قطعههای کوتاه، پیشینة پرباری از شعر کوتاه فارسی به دست میدهند. علاوه بر این امروزه شعر کوتاه فارسی تحت تأثیر مدرنیسم و همچنین متأثر از ادبیات ملل دیگر، بهویژه هایکوهای ژاپنی و حتی قالبهای جدیدی مانند سهگانی، دامنة گستردهای یافته است و با این همه، در حوزة مباحث نظری نتوانسته است به اندازة ساختار هنری آن روزآمد شود. مقالة حاضر برای برداشتن نخستین گامهای علمی در این زمینه به این پرسش پاسخ میگوید که شعر کوتاه چیست؟
بیان مسئله
با آنچه گذشت، مسئلۀ این مقاله، چیستی شعر کوتاه است. با مرور بر تعاریف پیشین شعر کوتاه، نخست پی خواهیم برد که صاحبنظران تاکنون چندان به این موضوع نپرداختهاند. دوم اینکه پراکندگی در دیدگاههای اندک موجود در این باره نیز زیاد است و سوم اینکه ضمن این دیدگاهها، بیشتر با توصیف شعر کوتاه مواجه هستیم تا تعریف آن. پس جا دارد که تعیین دقیق حد و مرز توصیف و تعریف شعر کوتاه را هم جزء مسائل تحقیق حاضر قرار دهیم.
پیشینة تحقیق
تاکنون دربارة موضوع این تحقیق، چند کتاب و مقاله به زبان فارسی پدید آمده است. جعفری (1387) در مقالة «شعر کوتاه در یک نگاه»، بحث خود را با معرفی قالبهای شعر کوتاه مانند تکبیت، دوبیتی و رباعی آغاز میکند و با بیان پیشینة شعر کوتاه ادامه میدهد. نوذری (1388) در کتاب «کوتهسرایی»، تمام قالبهای شعر کوتاه را تا زمان نگارش آن مورد توجه قرار میدهد، اما هایکو را مرکز تحولات شعر کوتاه فارسی معاصر میانگارد. به علاوه شعر کوتاه پس از زمان نگارش کتاب «کوتهسرایی» تحولاتی میپذیرد که از معرفی آنها بازمانده است. با این حال ضمن کتاب «کوتهسرایی» با دیدگاههای نویسنده دربارة شعر کوتاه به طور کلی نیز مواجه هستیم که جای تأمل دارد. میرافضلی (1392)، محور موضوعی کتاب «به همین کوتاهی» را بررسی شعر کوتاه فارسی از گذشتههای دور تا دوره معاصر در نظر گرفته است. قسمت اعظم این کتاب را رباعی فارسی -حوزة تخصصی پژوهشهای میرافضلی- تشکیل میدهد و موضوع اصلی گفتوگوها و مقالات کتاب است، اما در ضمن آنها، نیمنگاهی نیز به نقد و معرفی جریانهای جدید ایرانی و جهانی شعر کوتاه دارد. جبری و باقری فارسانی (1394) در مقالة «طبقهبندی ساختاری گونههای شعر کوتاه معاصر»، شعر کوتاه را بر مبنای ساختار آنها به سه دستة گونههای برخوردار از پیشینة سنتی، گونههای نو و فرمهای آزاد تقسیم میکنند که به ترتیب شامل مفرد، رباعی و دوبیتی برای دستة نخست، نوخسروانی و سهگانی برای دستة دوم و طرح و فرانو برای دستة سوم است. در ضمن در این مقاله،
نکات تکمیلی خوبی دربارة کلیت شعرکوتاه وجود دارد.
چنان که ملاحظه میشود، در هیچ کدام از این پیشینهها، تعریف شعر کوتاه به طور خاص مطرح نبوده است. علاوه بر آن بیشتر آنها با روش علمی پیش نرفتهاند.
شعر کوتاه در کشاکش توصیف
هر نوع ادبی معمولاً زیرمجموعههایی دارد که به سبب تمایز در فرم بیرونی یا فرم درونی یا حتی سبک پدید آمدهاند. کسانی که به تعریف هر کدام از انواع ادبی میپردازند، امکان دارد به اشتباه، ویژگیهای این زیرمجموعهها را به عنوان تعریف کل آن نوع ادبی قرار دهند. برای نمونه چه بسا کسانی، تعریف غزل را بر اساس تعریف غزل در سبک خراسانی پیش ببرند و آن را به داشتن گفتمان عاشقانه منحصر سازند؛ حال آنکه این گفتمان مثلا ًدر غزل سبک هندی، یا غلبه ندارد و یا اساساً وجود ندارد. بر این پایه، مسئلة خلط مبحث میان توصیف و تعریف پیش میآید و شعر کوتاه نیز از این خلط مبحث بر کنار نمانده است. آنچه از منابع پیشین شعر کوتاه دریافتیم، این است که بیشتر به این اشتباه دچار آمدهاند و گاه ویژگیهای زیر را به عنوان تعریف آن آوردهاند:
1- ایجاز
یکی از پژوهشگران دربارة ایجاز مینویسد: «کاملترین توصیف ایجاز، خیر الکلام ما قلّ و دلّ است که از گذشته مطرح بوده است. ایجاز، فشردگی در زبان یا به تعریف صورتگرایان روسی، رعایت اقتصاد در کوششهای خلّاق است. به زبان سادهتر، ایجاز، ارائة اندیشه و معنایی هرچه بلندتر در بافت زبانی کوتاهتر است» (علیپور، 1379: 57-58). همچنین در اینباره نوشتهاند: «اگر بخواهيم تعريفي جامع و مانع از آن ارائه دهيم، بايد بگوييم: ايجاز، گنجاندن بيشترين معاني است در كمترين واژگان. اين خود تعريفي موجز از ايجاز است؛ اما برخلاف سادگي بيروني اين تعريف، ايجاز فرآيندي بس پيچيده و نيل به آن بس دشوار است» (طایفی و محمدخواه، 1394: 80).
ایجاز، یکی از ارکان مهم شعر کوتاه است، چنان که بیشتر صاحبنظران در تعریف خود از شعر کوتاه، این رکن را اساسی دانستهاند. اما بیگمان رعایت ایجاز و اطناب به اقتضای حال در هر شعری لازم است و حتی شعر کوتاه ممکن است گاه مثلاً نیازمند تکرار باشد که از مصادیق اطناب است. پس کوتاهی شعر کوتاه، دلیل قابلی برای تعیین ایجاز به عنوان مؤلفة تعریف آن نیست. با این همه بیگمان شعر کوتاه به دلیل همین کوتاهی، ناچار است برای افادة معانی بیشتر تا بالاترین درجه، از اقتصاد کلمات یاری بگیرد و این نکته میتواند یکی از جنبههای توصیفی شعر کوتاه را فراروی ما بگذارد.
بردن
یا باختن
برگی نمانده است
چرا پاییز
دست برنمیدارد
(مقربین، 1390: 118)
2- کاربرد محدود فعل
کاربرد محدود فعل در شعر کوتاه از فرایندهای زبانی پرکاربردی است که به همان ویژگی ایجاز ربط دارد و گاه کار آن به حذف محسوس فعل میرسد و حتی این نوع حذف اخیر، جنبة شگرد زبانی پیدا میکند. از اینرو مصطفی علیپور مینویسد: «شاعر و نویسندهای که به حذف اساسیترین رکن یک جمله و یک ساختار زبانی یعنی فعل مبادرت میورزد، بیتردید اهداف زیباییشناختی، مثل رسیدن به ایجاز و جریان دادن زبان در بستر موسیقی را منظور نظر دارد» (علیپور