محل سقوط کیکاووس کجاست؟ (پژوهشی پیرامون جابهجایی اساطیر)
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایران
وحید رویانی
1
(دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه گلستان، ایران )
کلید واژه: کاووس, ساری, سیراف, اسرافیل, نمرود,
چکیده مقاله :
داستان رفتن کیکاووس به آسمان و سقوط او سه بار در شاهنامه آمده که محل سقوط او یک بار بیشه شیرچین، و دو بار دیگر «ساری» ذکر شده است. در شاهنامه ثعالبی و معجمالبلدان این نام سیراف ضبط شده و در دیگر متون «شیرچین آمل، شهر چین، همچنین، شیرحین، شیرﺤﺋڹ، شرحین، شبیرچین، تن کابن، نارون، دریای گرگان»، که به لحاظ جغرافیایی هیچ ارتباطی با هم ندارند. این مسئله تنها به وسیله اسطوره شناسی تطبیقی حل می شود. اسطورة کاووس با داستان نمرود آمیخته شده است. یکی از اجزای اسطوره کاووس ماجرای تعقیب او توسط نریوسنگ و سقوط به دریای فراخکرد است که این بخش در اساطیر با فرشته اسرافیل که به لحاظ کارکرد به نریوسنگ شباهت دارد و در داستان نمرود نیز نقش دارد، جابهجا شده و صورت های گوناگون نام اسرافیل، از جمله سراف و سرافین، به عنوان محل سقوط کاووس ضبط شده است.
The story of Kaykavus ascent to sky and his falling has mentioned three times in the Shahnameh: One at ShirchinAmol Grove. Another, his falling place were listed "Sari".This name is recorded in the other texts as“Shahre chin, ShirchineAmol, Shirhin, Ahabire chin, Sharhin, Hamchenin, Tonekabon, Narvan, DaryayeGorgan, Sari, Siraf ,…Which these names geographically are unrelated.This problem can be solved only by comparative mythology.The myth of KayKavus in different parts is mixed with the story of Nimrod and Abraham in Islamic narratives.One of the components of Kaus's myth is the story of his pursuit byNerioseng and falling into the FarakhKard sea,Probably this section has been replaced by myth of Israfilangel, And various forms of this angel's name, including seraph and seraphine, which are also recorded in Persian and Arabic texts have been recorded as the place of the fall of Kavus.And because the scribes were not familiar with the name, they changed it to other forms.
آیدنلو، سجاد (1388) «ارتباط اسطوره و حماسه بر پایه شاهنامه و منابع ایرانی»، از اسطوره تا حماسه، تهران، سخن، 23- 62.
--------- (1388) «نشانه¬های سرشت اساطیری افراسیاب در شاهنامه»، از اسطوره تا حماسه، تهران، سخن، 89- 120.
ابشهی، شهاب الدین (1419) المستطرف في كل فن مستظرف، بیروت، عالم الکتب.
ابن اثیر جزری (1371) تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران، ج2، ترجمه عباس خلیلی و ابوالقاسم حالت، تهران، علمی.
ابن انباری، ابوبکر (1424) الزاهر في معاني كلمات الناس، بیروت، دارالکتب العلمیه.
ابن عربی، محی الدین (1422) محاضرةالأبرار و مسامرةالأخيار، ج2، بیروت، دارالکتب العلمیه.
ابن مهلّب (بیتا) مجمل التواريخ و القصص، تصحیح ملكالشعراء بهار و بهجت رمضانی، تهران، چاپ دوم، کلاله خاور.
ابن ندیم، محمد ابن اسحاق (1381) الفهرست، ترجمه محمدرضا تجدد، تهران، اساطیر.
اصفهانی (۱۳۸۷) حلیة الأولیاء، ج۱، تصحیح ابونعیم، بیروت، دارالکتب العربی.
انجوی شیرازی، ابوالقاسم (1363) فردوسی نامه، 3 جلد، تهران، چاپ دوم، علمی.
اوستا (1382) گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، تهران، چاپ هفتم، مروارید.
باقری، معصومه، رستگاری¬نژاد، سحر (1393) «نکته¬ای در ساختار داستان آسمان پیمایی کیکاووس»، فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، 10 (35)، 35- 62.
بنداری اصفهانی، فتح بن علی (1382) تحریر عربی شاهنامه فردوسی، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
بهار، مهرداد (1384) پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، چاپ پنجم، آگه.
بهفر، مهری (1394) شاهنامه فردوسی تصحیح انتقادی و شرح تک تک ابیات، جلد 4، تهران، نشر نو.
بیرونی، ابوریحان (1362) تحقیق ماللهند، ج1، ترجمه منوچهر صدوقی سها، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
پاکتچی، احمد (1377) «اسرافیل»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، نشر دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 8، 286-290.
پورداود، ابراهیم (1377) تفسیر و تألیف یشت¬ها، تهران، اساطیر.
پیرنیا، حسن (1375) تاریخ ایران باستان، ج2، تهران، دنیای کتاب.
---------- (1392) تاریخ کامل ایران، تهران، سما.
ثعالبی مرغنی، حسین بن محمد (1372) شاهنامه کهن، ترجمه سید محمد روحانی، مشهد، دانشگاه فردوسی.
جامی، عبدالرحمن (1361) هفت اورنگ، به کوشش مدرس گیلانی، تهران، سعدی.
جعفری دهقی، محمود (1384) «پرواز کیکاوس، مقایسه گزارش دینکرد با شاهنامه»، نامه پارسی، 10 (1)، 13- 28.
حزین لاهیجی، محمد بن ابی طالب (1384) دیوان، به کوشش ذبیح الله صاحبکار، تهران، نشر سایه.
حموی بغدادی، یاقوت (1380) معجم¬البلدان، ترجمه علینقی منزوی، تهران، سازمان میراث فرهنگی.
خواندمیر، غیاث¬الدین (1380) تاريخ حبيب السير، ج1، تهران، خیام، چاپ چهارم.
دادور، المیرا (1394) «خیال خدایی و بادافره آن در نقدی اسطوره¬ای بر روایت¬های کاووس و ایکاروس»، مجله پژوهش ادبیات معاصر جهان، 5 (20)، 77- 90.
دومزیل، ژرژ (1384) بررسی اسطوره کاووس در اساطیر ایرانی و هندی، ترجمه شیرین مختاریان و مهدی باقی، تهران، قصه.
دینوری، ابوحنیفه (1386) اخبارالطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نی، چاپ هفتم.
راغب اصفهانی، ابوالقاسم (1404) المفردات فی غریب القرآن، چاپ دوم، تهران، دفتر نشر کتاب.
راوندی، مرتضی (1382) تاريخ اجتماعى ايران، ج4، تهران، چاپ دوم، نگاه.
روایت پهلوی (1367) ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
زمخشری، محمود بن عمر (1407) الکشاف، تصحیح مصطفی حسین احمد، بیروت، دارالکتاب العربی.
ستاری، رضا (1388) «بررسی روند تطوّر شخصیت کاووس از روزگار باستان تا شاهنامه»، مجله تاریخ ادبیات، دانشگاه شهید بهشتی، 15 (60)، 103- 112.
سرکاراتی، بهمن (1385) «جابهجایی اساطیر در شاهنامه»، سایه¬های شکار شده، تهران، طهوری، چاپ دوم، 213- 225.
----------- (1385) «بازشناسی بقایای افسانه گرشاسب در منظومه¬های حماسی ایران»، سایه¬های شکار شده، تهران، طهوری، چاپ دوم، 251- 281.
سنایی غزنوی، ابوالمجد (1381) دیوان، به کوشش بدیع¬الزمان فروزانفر و پرویز بابایی، تهران، آزادمهر.
------------------ (1382) حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه، به کوشش مریم حسینی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
شاهنامه فردوسی همراه با خمسه نظامی، نسخه معروف به سعدلو (1379) تهران، مرکز دایره¬المعارف بزرگ اسلامی.
شنترینی، ابن بسام (1421) الذخيرة في محاسن أهل الجزيرة، ج3، بیروت، دارالغرب الاسلامی.
صداقت¬نژاد، جمشید (1374) طومار کهن شاهنامه فردوسی، تهران، دنیای کتاب.
طبری، محمد بن جریر (1375) تاریخ طبری، ج2، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، چاپ پنجم، اساطیر.
طوسی، محمد بن محمود بن احمد (1382) عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، چاپ دوم، علمی و فرهنگی.
طومار نقالی شاهنامه (1391) به کوشش سجاد آیدنلو، تهران، به نگار.
عطار، محمد بن ابراهیم (1385) مصیبتنامه، به کوشش نورانی وصال، تهران، زوار.
عفیفی، رحیم (1383) اساطیر و فرهنگ ایران، تهران، چاپ دوم، توس.
فردوسی، ابوالقاسم (1350) شاهنامه، نسخه بایسنغری، تهران، شورای مرکزی جشن شاهنشاهی.
--------------- (1386) شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، مرکز دایره¬المعارف بزرگ اسلامی.
--------------- (1386) شاهنامه، به کوشش ژول مول، تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، چاپ پنجم.
--------------- (1387) شاهنامه، به کوشش فریدون جنیدی، تهران، بنیاد نیشابور و نشر بلخ.
--------------- (1829) شاهنامه، به کوشش ترنر ماکان، کلکته، باپتیست میشن پرس.
--------------- (1877) شاهنامه، به کوشش یوحنا اغوستوس ولرس، لیدن، بریل.
--------------- (614 ) شاهنامه، عکس نسخه خطی فلورانس.
--------------- (731) شاهنامه، عکس دستنویس کتابخانه طوپقاپوسرای استانبول.
--------------- (848) شاهنامه، دستنویس کتابخانه پاپ در واتیکان.
فرنبغ دادگی (1380) بندهش، به کوشش مهرداد بهار، تهران، چاپ دوم، توس.
فروغی، محمدعلی، یغمایی، حبیب (1321) منتخب شاهنامه، تهران، وزارت فرهنگ.
قاآنی شیرازی (1380) دیوان، به تصحیح امیر صانعی، تهران، نگاه.
قزوینی، زکریا بن محمود (1373) آثارالبلاد و اخبارالعباد، تصحیح میرهاشم محدّث، تهران، امیرکبیر.
قلقشندی، قاضی شهاب الدین (1419) صبح الأعشى في صناعة الإنشاء، ج2، بیروت، دارالکتب العلمیه.
کزّازی، میرجلال الدین (1385) نامه باستان، جلد 2، تهران، چاپ سوم، سمت.
طریحی، فخرالدین (1375) مجمع البحرین، ج5، به کوشش احمد حسینی اشکوری، تهران، مکتبه المرتضویه.
مالمیر، تیمور، محبّی، ناصر (1395) «جابهجایی و تداوم اساطیر در قالب کرامات صوفیان»، مجله ادب فارسی دانشگاه تهران، 6 (17)، 17- 26.
مدبری، محمود (1385) «آسمان¬پیمایی کیکاووس و اسطوره اتانه»، مجله مطالعات ایرانی دانشگاه کرمان، 4 (10)، 235- 248.
مستوفی بافقی، محمدمفید (1385) جامع مفيدى، ج3، تهران، اساطیر.
مستوفی قزوینی (1389) نزهه¬القلوب، به کوشش گای لیسترانج، تهران، اساطیر.
مستوفی، حمدالله (1364) تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر.
ملایری، محمد مهدی (1379) تاریخ و فرهنگ ایران در دوره انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ج6، تهران، توس.
مولوی، جلال الدین محمد (1376) مثنوی معنوی، به کوشش توفیق سبحانی، تهران، چاپ سوم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
میرفخرایی، مهشید (1369) «اسطوره کاووس در گذر زمان»، نشریه فرهنگ، 6 (20)، 197- 216.
مینوی خرد (1379) ترجمه احمد تفضلی، به کوشش ژاله آموزگار، تهران، ویرایش سوم، توس.
مینوی، مجتبی (1397) نامه تنسر به گشنسب، تهران، چاپ سوم، دنیای کتاب.
ناس، جان (1354) تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، چاپ سوم، پیروز.
نظامی گنجوی، الیاس بن یوسف (1378) کلیات خمسه، به کوشش وحید دستگردی، تهران، چاپ سوم، علم.
نویری، شهاب الدین (1423) نهاية الأرب في فنون الأدب، ج10، قاهره، دارالکتب و الوثائق القومیه.
هفت لشکر (1377) به کوشش مهران افشاری و مهدی مداینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
Enoch, Noah (1883) The Book of Enoch,Translated from Ethiopic by Richard Laurence, London: SPCK press.
Gigot, Francis (1913) “Seraphim”, Charles George Herbermann, Catholic Encyclopedia, Volume 13, New York: The Encyclopedia Press Inc, 305- 306.
Hirsch, Emil G., Benzinger, Immanuel. (2011) “Seraphim”, Insidour Singer, JewishEncyclopedia, vol 11, London: Funk &Wagnalls Company, 201- 202.
Guiley, Rosemary (2004) The Encyclopedia of Angels, New york: Library of Congress.
فصلنامه علمي «پژوهش زبان و ادبيات فارسي»
شماره شصتم، بهار 1400: 22-1
تاريخ دريافت: 01/02/1399
تاريخ پذيرش: 15/04/1400
نوع مقاله: پژوهشی
محل سقوط کیکاووس کجاست؟
(پژوهشی پیرامون جابهجایی اساطیر)
وحید رویانی1
چکیده
داستان رفتن کیکاووس به آسمان و سقوط او سه بار در شاهنامه آمده که محل سقوط او یک بار بیشه شیرچین، و دو بار دیگر «ساری» ذکر شده است. در شاهنامه ثعالبی و معجمالبلدان این نام سیراف ضبط شده و در دیگر متون «شیرچین آمل، شهر چین، همچنین، شیرحین، شیرﺤﺋڹ، شرحین، شبیرچین، تن کابن، نارون، دریای گرگان»، که به لحاظ جغرافیایی هیچ ارتباطی با هم ندارند. این مسئله تنها به وسیله اسطورهشناسی تطبیقی حل میشود. اسطورة کاووس با داستان نمرود آمیخته شده است. یکی از اجزای اسطوره کاووس ماجرای تعقیب او توسط نریوسنگ و سقوط به دریای فراخکرد است که این بخش در اساطیر با فرشته اسرافیل که به لحاظ کارکرد به نریوسنگ شباهت دارد و در داستان نمرود نیز نقش دارد، جابهجا شده و صورتهای گوناگون نام اسرافیل، از جمله سراف و سرافین، به عنوان محل سقوط کاووس ضبط شده است.
واژههاي کلیدی: کاووس، ساری، سیراف، اسرافیل، نمرود.
مقدمه
پادشاهی کیکاووس در شاهنامه اگرچه به لحاظ زمان زیاد طولانی نیست، ولی به لحاظ حجم یکی از بخشهایی است که حجم زیادی از بخش حماسی شاهنامه را به خود اختصاص داده و دو داستان جذّاب رستم و سهراب و سیاوش را نیز در خود جای داده است. داستانهای کیکاووس به خاطرجذّابیت و پر آب و رنگ بودن، و نقش پررنگ کیکاووس و همچنین داشتن شخصیتی چندوجهی مورد توجه خوانندگان و نقالان بوده و داستانهای او به صورتهای گوناگون روایت شده است. یکی از این داستانها، داستان رفتن کیکاووس به آسمان و سقوط او است که سه بار شاهنامه آمده است: یکی در زمان پادشاهیاش و پس از داستان فتح مازندران و رفتن به هاماوران که ماجرا به صورت مفصل آمده و محل سقوط او در چاپ خالقی مطلق «بیشه شیرچین آمل» ذکر شده است:
چو با مرغ پرنده نیرو نماند |
| غمی گشت و پرها به خوی درنشاند |
نگوسار گشتند ز ابر سیاه |
| کشان از هوا نیزه و تخت شاه |
سوی بیشه شیرچین آمدند |
| به آمل به روی زمین آمدند |
|
| (فردوسی، 1386، ج2: 97) |
دیگری در گفتوگوی گشتاسب با اسفندیار است، که گشتاسب پس از سرزنش کیکاووس به خاطر رفتن به آسمان، محل سقوط او را «ساری» ذکر میکند:
همانا شنیدی که کاوس شاه |
| به فرمان ابلیس گم کرد راه |
همی بآسمان شد به پرّ عقاب |
| به زاری به ساری فتاد اندر آب |
|
| (همان، ج5: 304) |
و سومین مورد در پادشاهی هرمزد نوشین روان است، زمانی که گردیه برادرش بهرام چوبین را پند میدهد و یادآوری میکند که شاهی کار پهلوانان نیست، از کیکاووس یاد میکند و افتادن او به «ساری»:
ز کاوس شاه اندر آیم نخست |
| کجا راز یزدان همی بازجست |
که بر آسمان اختران بشمرد |
| خم چرخ گردنده را بسپرد |
به خواری و زاری به ساری فتاد |
| از اندیشه کژّ و از بد نهاد |
|
| (همان، ج7: 602) |
روایت دوم و سوم در همه نسخهها به یک صورت آمده و نام «ساری» را تکرار کردهاند، اما روایت اول یعنی «بیشه شیرچین آمل» در نسخ گوناگون شاهنامه به صورتهای متفاوتی آمده است. در چاپ ژول مول آمده است: سوی بیشه همچنین آمدند (1376، ج2: 23). فریدون جنیدی ضبط «بیشه شهر چین» (1387، ج1: 409) را آورده و توضیح داده است: کاووس در آمل چهار جوی نزدیک آمودریا به زمین افتاد (جنیدی: 490) تا مشخص شود با آمل مازندران و ساری ارتباطی ندارد. ترنر ماکان نیز ضبط «بیشه شهر چین» را آورده است (ماکان: 299). در نسخه واتیکان (برگ 77) و فلورانس (154) واژه «شیرحین» ضبط شده است و نسخه توپقاپی سرای آن را به صورت «شیرﺤﺋڹ» (ص 85) آورده است. ولرس در شاهنامه خود ضبط «بیشه شهر چین» را آورده، ولی «بیشه همچنین» را نیز به عنوان نسخه بدل ذکر کرده است (ولرس، 1877، ج1: 412). در شاهنامه بایسنغری: بیشه «شرحین» (برگ 111) و در منتخب شاهنامه فروغی و یغمایی نیز «بیشه همچنین» آمده است (1321: 171). بنداری بدون ذکر نام بیشه آورده است: «در یکی از بیشههای آمل فروافتادند» (1382: 95). کزازی در نامه باستان (1385، ج 2: 530) و مهری بهفر در شرح شاهنامه خود (1394، ج4: 372) ضمن آوردن ضبط «بیشه شیرچین» میگویند در منابع گزارشی از این مکان دیده نشد.
روش پژوهش
روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از اسطورهشناسی تطبیقی نیز بهره گرفته شده است.
پیشینه تحقیق
کیکاووس به خاطر نقش زیادی که در بخش حماسی شاهنامه دارد و همچنین به خاطر داشتن شخصیت چندوجهی و داستانهای پر آب و رنگ همیشه مورد توجه پژوهشگران بوده و در مقالات و آثار زیادی به او و اعمالش اشاره شده است، اما از میان آثاری که شاید ارتباط مستقیمی به این پژوهش دارند، میتوان به آثار زیر اشاره کرد: ژرژ دومزیل در کتاب «بررسی اسطوره کاووس در اساطیر ایرانی و هندی» که به صورت تطبیقی نوشته شده است، بحث آسمانپیمایی کاووس را آورده، ولی به روایت شاهنامه و سقوط او اشاره نکرده است. مهشید میرفخرایی در «اسطوره کاووس در گذر زمان» که در سال 1369 منتشر شده، رویدادهای پادشاهی کاووس را در سه دوره باستان، میانه و نو مقایسه کرده و نتیجه میگیرد مطالبی در طول تاریخ به این اسطوره اضافه شده است که برخی از طریق انتقالهای شفاهی روایت و پارهای نتیجه ادغام این اسطوره با اسطورههای دیگر است. محمود جعفری دهقی در مقاله «پرواز کیکاوس، مقایسه گزارش دینکرد با شاهنامه» که در سال 1384 منتشر شده، به وجوه تشابه و تفاوت این دو گزارش پرداخته است. محمود مدبری در مقاله «آسمانپیمایی کیکاووس و اسطوره اتانه» که در سال 1385 منتشر شده، به مقایسه این دو اسطوره پرداخته و پرواز با عقاب و صندوق در دو اسطوره نمرود و کیکاووس را تحت تأثیر اسطوره اتانه دانسته است. رضا ستاری در مقاله «بررسی روند تطوّر شخصیت کاووس از روزگار باستان تا شاهنامه» که در سال 1388 منتشر کرده، به این نتیجه رسیده است که سبکسریهای کاووس بر شکوه او اثر گذاشته تا جایی که برخی او را نمونه فرمانروای خودکامه دانستهاند. معصومه باقری و سحر رستگارینژاد در مقاله «نکتهای در ساختار داستان آسمانپیمایی کیکاووس» که سال 1393 منتشر شده است، از بین روایتهای مختلف با ارائه دلایلی فرزندخواهی و دست یافتن به جاودانگی را دلیل اصلی رفتن کیکاووس به آسمان دانستهاند. المیرا دادور در مقاله «خیال خدایی و بادافره آن در نقدی اسطورهای بر روایتهای کاووس و ایکاروس» که در سال 1394 منتشر شده، به مقایسه پرواز به آسمان در این دو اسطوره پرداخته است. اما هیچکدام از این پژوهشها به مسئله مکان سقوط کیکاووس نپرداختهاند.
بحث اصلی
محل سقوط
اگر بخواهیم برای حل این مسئله از متون جانبی کمک بگیریم، میبینیم که در این متون نیز همچون نسخههای شاهنامه آشفتگی وجود دارد و هر کدام منطقه و نامی را ذکر کردهاند. برای مثال، شاهنامه ثعالبی محل سقوط را «سیراف» ذکر کرده است: «عقابها... به بالاترین جای میان آسمان و زمین رسیدند و چون گرسنگی و سوزش آفتاب بر آنها فشار آورد، از پرواز بازماندند و همراه تخت در سرزمین سیراف که بدترین جایهاست به زمین افتادند» (ثعالبی مرغنی، 1372: 118). یا متون نقالی ضمن روایت رفتن کیکاووس به آسمان، نامهای متفاوتی برای محل سقوط او ذکر کردهاند: در طومار هفت لشکر «بیشه نارون» در چین آمده است (1377: 179). در طومار کهن بام قلعه «تن کابن» آمده است (صداقتنژاد، 1374: 199). در طومار شاهنامه آمده است: «در کنار دریای چین، بیشهای که آن را بیشه را شبیرچین گفتندی عقابان در آنجا به زمین آمدند» (1391: 450)؛ و در صفحه بعد ضبط «شیرچین» آمده است. در چهار روایتی که انجوی شیرازی گردآوری کرده، در دو روایت فقط نام مازندران آمده است. روایت اول: «در گوشهای از خاک مازندران به زمین افتادند». روایت دوم: «عقابها به مازندران رسیدند، خسته شدند و تخت کیکاووس را پایین انداختند» و در روایت سوم و چهارم نام مناطق ذکر نشده و فقط به طور کلی اشاره شده که در جنگل و یا زمین سقوط کرد (انجوی شیرازی، 1363: 72). در کتاب جغرافیایی «معجمالبلدان» ماجرای سقوط در دو جا ذکر شده؛ در ذیل سیراف محل سقوط کیکاووس را بندر سیراف دانسته است (حموی بغدادی، 1380، ج 4: 420) و در ذیل وصف ری آمده: خداوند به بادها امر کرد که او را تا به ابرها برسانند و کاوس به دریای گرگان افتاد (ج2: 598). در بیشتر متون تاریخی «ساری» را محل سقوط ضبط کرده