پژوهشي در چگونگيِ تأويلات قرآني شمس تبريزي
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایرانمحمّد خدادادي 1 * , مهدی ملکثابت 2 , يدالله جلالي پندري 3
1 -
2 -
3 -
کلید واژه: قرآن كريم ادبيات عرفاني تأويل شمس تبريزي مقالات شمس,
چکیده مقاله :
بیشک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمسالدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلالالدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریههای جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود به یادگار گذاشته است که برخي از آنها قابل توجه هستند. شمس تبريزي نظريات بديعی دربارة تأويل و تفسير قرآن دارد كه تا کنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. شمس در ضمن تأويلهاي خود بطنهاي جديدي را از قرآن عرضه ميكند كه باعث شگفتي و شيفتگي هر پژوهشگر و محقق آگاه به عرفان اسلامي ميشود. همين موضوع اهميت پرداختن به اين مقوله را دو چندان ميكند. اين مطالب به صورت پراكنده و از هم گسيخته در «مقالات» مندرج هستند و طبقهبندي آنها نياز به كوشش فراوان دارد. در اين پژوهش ابتدا نظريات كلّي شمس دربارة تأويل، لزوم روي آوردن به آن و آشنايان به علم تأويل را بيان كرده و سپس نظريات وي در باب قرآن و تأويل آن را به صورتي ساختارمند شرح داده و به بررسي آن پرداختهايم. علاوه بر این، تفاسیر شمس را با شش تفسیرِ عرفانیِ قبل و معاصر او مقایسه کرده و نوآوریهای شمس را مشخص ساختهایم. شمس بر اين باور است كه انسان كامل يا ولي اعظم در هر عصري مظهر كامل قرآن است. در انديشه شمس قرآن داراي بطنهاي بينهايت است و اعتقاد به هفت بطن و هفتاد بطن نوعي سطحي نگري است. او در تعاليم خود دانستن تأويل و تفسير قرآن را براي هر مسلماني لازم دانسته و حضرت رسول(ص) را به عنوان نخستين مؤول و مفسر قرآن معرفي ميكند. در یک تقسیم بندی کلی میتوان گفت که شمس برای تأویل و تفسير آیات از چهار شیوه تأویلي استفاده کرده است که عبارتند از: الف) تأویل یک واژه قرآني به یک مفهوم و یا واژه دیگر. ب) تأویل به وسیله اضافه کردن یک کلمه به آیه. ج) تأویل و تفسیر بواسطه ارائه کردن شأن نزولي خاص از آیه. د) تفاسیر توجیهی که در آنها کاربرد برخی از اصطلاحات را توجيه ميكند.
Undoubtedly, one of the greatest theosophists in the arena of Islamic theosophy is Shams al –Din Muhammad, known as "Shams Tabrizi" the well-known Sufi mystic of the seventh century AH. Who caused a great spiritual change in Jalaluddin Mawlavi. His views on variety of mystical topics available in the only text ascribed to him, "Maqalaat-e Shams" compiled by others, are highly remarkable. He has innovative, unique views on Qur’an hermeneutics and interpretation that have not been discussed yet. Interpreting Qur’an, he reveals new layers of its which astonishes every learned researcher of Islamic mysticism. In this research we first introduce Shams’s views on interpretation in general, and the necessity of considering them, then study his views on the Qur’an hermeneutics in particular, in a systematic way. He believes that the perfect man of his time is the manifest of the Qur’an. He believes that there is no end for the layers of the Qur’an, and it is superficial to claim it has seven or seventy layers. He knows the Prophet Mohammad as the first person to interpret the Qur’an. In a general classification, we can see that Shams has used four ways to interpret Quran: 1) to interpret a word as it is used for another word or concept, 2) to interpret a verse by adding a word 3) to interpret a verse through providing the certain reason for its firs revelation, and 4) to justify some terms and expressions.