همواره در آثار ادبی، توصیف و روایت به شکلی غیرقابل تمایز در هم تنیدهاند. همسو با پژوهش های روایت شناسانه در دهه های اخیر، نظریه های متعددی نیز به ارائه ی الگوهایی از کارکردهای مختلف توصیف در آثار متفاوت پرداخته و به هر یک از انواع ادبی، شکل خاصی از توصیف را نسبت داده ا چکیده کامل
همواره در آثار ادبی، توصیف و روایت به شکلی غیرقابل تمایز در هم تنیدهاند. همسو با پژوهش های روایت شناسانه در دهه های اخیر، نظریه های متعددی نیز به ارائه ی الگوهایی از کارکردهای مختلف توصیف در آثار متفاوت پرداخته و به هر یک از انواع ادبی، شکل خاصی از توصیف را نسبت داده اند. در این میان، توصیف در آثار رئالیستی و ناتورالیستی از جایگاه ویژه ای برخوردار و نقش آن در پرداخت رویدادها و شخصیت ها انکارناپذیر است. جستار پیش رو، با هدف تعمیم نظریه های مربوط به توصیف بر چندین داستان رئالیستی و ناتورالیستیِ معاصر فارسی، سعی دارد پس از مطالعه تاریخچه و جایگاه توصیف در رمان، نقش آن را در تعیین چارچوب مکانی-زمانی، رسالت آموزشی و به طور کلی زیبایی شناختیِ چند داستان کوتاه ایرانی تبیین نماید. در این راستا، داستان-هایی از جمالزاده، هدایت، علوی، آل احمد و چوبک را برگزیدیم و کارکردهای گوناگون توصیف را در آن بررسی کردیم: نتایج این تحقیق نشان میدهد که در آثار نویسندگان مذکور، توصیف نه تنها عنصری خنثی و توقفگاه در روند روایت نبوده بلکه از طریق شگردهای استتار آن در روایت، امکان پیشبرد داستان نیز فراهم شده است. علاوه بر تبیین رفتار و کنش شخصیت ها، توصیف در داستان-های مورد مطالعه گاه به آماده سازیِ چارچوب مکانی-زمانیِ داستان میانجامد و گاهی نیز به شکل مجموعه ای از بینش های لغت نامه ای درمی آید و کارکردی آموزشی می یابد.
پرونده مقاله
این مطالعه، با این پرسشها آغاز میشود که اولاً آیا مؤلفان فرهنگهای مختلف لغت فارسی معاصر، کلمات مرکبی را که با قواعد واژه سازی زایا ساخته میشود، به عنوان سرمدخلهای فرهنگهای خویش انتخاب میکنند و ثانیاً آیا آنها روش واحدی برای سرمدخل گزینی در فرهنگ نویسی دارند یا خی چکیده کامل
این مطالعه، با این پرسشها آغاز میشود که اولاً آیا مؤلفان فرهنگهای مختلف لغت فارسی معاصر، کلمات مرکبی را که با قواعد واژه سازی زایا ساخته میشود، به عنوان سرمدخلهای فرهنگهای خویش انتخاب میکنند و ثانیاً آیا آنها روش واحدی برای سرمدخل گزینی در فرهنگ نویسی دارند یا خیر. برای انجام این تحقیق، دو فرهنگ لغت فارسی یک زبانه عمومی «سخن» حسن انوری (1382) و «معاصر» (امروز) غلامحسین صدری افشار (1381) که به فارسی امروز نزدیک هستند، انتخاب شده است. در این مطالعه که به روش توصیفی و کتابخانهای انجام شد، ابتدا کلمات مرکب سرمدخل موجود در فرهنگهای لغت یادشده استخراج شد که بالغ بر 495 کلمه در فرهنگ انوری و 605 مورد در فرهنگ صدری افشار بود. سپس با استفاده از دستهبندیهای طباطبایی (1386-1389) در بیست و پنج ساختار مختلف قرار گرفت و با بررسیهای انجام شده، مشخص گردید که حتی کلماتی که با استفاده از قواعد واژه سازی زایا و قابل پیش بینی (مانند «اسم + بن مضارع» که فرآیندی بن ساختی است) ساخته میشود، هم در این فرهنگها به عنوان سر مدخل قرار گرفتهاند. نتیجه به دست آمده این است که مفهوم کلمهشدگی، که گاه کلمگی نامیده می شود و عبارت است از تغییر واحد زبانی بزرگتر از کلمه، مانند جمله، پاره گفتار و مانند آنها، در یک زبان به واسطه استفاده زیاد گویشوران آن زبان و تبدیل آنها به کلمه، به عنوان اصلیترین عامل سرمدخل شدگی به شمار میرود؛ یعنی ترکیباتی که بسامد وقوع بسیار بالایی در استفاده زبانی گویشوران فارسی دارد، حتی اگر دارای ساختاری قاعده مند هم باشد، به عنوان سرمدخل انتخاب میشود. از سویی دیگر، این تحقیق مشخص کرد که نویسندگان فرهنگهای لغت، تقریباً روشی واحد برای انتخاب سرمدخلها دارند.
پرونده مقاله
ادبیات کودک، سابقۀ چندانی در ایران ندارد و توجه به کودک و ادبیات آن به دورۀ مشروطه و تجددخواهی ایرانیان بازمی گردد. آنچه مشخص است، تجدد/ مدرنیته و ایدئولوژی های آن چون لیبرالیسیم، ناسیونالیسم و مارکسیسم در این پیدایش و گسترش بی تأثیر نبوده است. ایدئولوژیک بودن معروف تر چکیده کامل
ادبیات کودک، سابقۀ چندانی در ایران ندارد و توجه به کودک و ادبیات آن به دورۀ مشروطه و تجددخواهی ایرانیان بازمی گردد. آنچه مشخص است، تجدد/ مدرنیته و ایدئولوژی های آن چون لیبرالیسیم، ناسیونالیسم و مارکسیسم در این پیدایش و گسترش بی تأثیر نبوده است. ایدئولوژیک بودن معروف ترین آثار کودک در این دوره («کتاب احمد» و «ماهی سیاه کوچولو») می تواند دلیل درستی این مدعا باشد. به همین خاطر اصلی ترین پرسش در پژوهش حاضر چیستی نسبت میان ایدئولوژیهای معاصر و ادبیات کودک است؛ برای نیل بدین هدف، دو اثر داستانی کتاب احمد (1311 ه.ق) و ماهی سیاه کوچولو (1347 ه.ش) و همچنین اشعار کتاب های درسی ادبیات فارسی دورۀ پهلوی اول (1320-1304) که هر یک متعلق به یکی از ایدئولوژی های اصلی تاریخ معاصر ایران پیش از انقلاب هستند، بررسی شده اند.
ایدئولوژی های معاصر به دلیل فهم متفاوتی که از کودک دارند، هنجارها و الگوهای متفاوتی را نیز برای ادبیات کودک ارائه می کنند. به عنوان نمونه، لیبرالیست ها - که کتاب «احمدِ طالبوف» را با کمی تسامح می توان انعکاس-دهندۀ این ایدئولوژی دانست - ادبیاتی را شایسته کودک می دانند که جنبۀ انتقادی ذهن او را شکوفا سازد. حال آنکه ناسیونالیست ها - اشعار کتاب های درسی کودکان در دورۀ پهلوی متناسب با این ایدئولوژی گزینش شده اند - از کودک سرسپردگی می خواهند و میکوشند حس فداکاری و ازخودگذشتگی (و نه نگاه انتقادی) را در کودک نهادینه سازند. مارکسیسم و طرفداران آن به عنوان انقلابی ترین ایدئولوژی معاصر نیز ادبیاتی را شایستۀ کودک می دانست که با آگاه ساختن کودکان (آگاهی طبقاتی و...) آنها را آمادۀ مبارزه و نبرد نهایی برای دگرگون ساختن جامعه سازد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، تبیین آمیزۀ مفهومی جنگ و شکار و بررسی ابعاد خاص حوزۀ آمیخته در غزلیات سعدی بر اساس نظریه «فوکونیه» و «ترنر» است. در غزلیات سعدی یکی از مفاهیم شناختی پربسامد، جنگ و شکار به عنوان حوزه درونداد برای عشق است. نظریۀ آمیزۀ مفهومی به عنوان ابزاری کارآمد در درک چکیده کامل
هدف این پژوهش، تبیین آمیزۀ مفهومی جنگ و شکار و بررسی ابعاد خاص حوزۀ آمیخته در غزلیات سعدی بر اساس نظریه «فوکونیه» و «ترنر» است. در غزلیات سعدی یکی از مفاهیم شناختی پربسامد، جنگ و شکار به عنوان حوزه درونداد برای عشق است. نظریۀ آمیزۀ مفهومی به عنوان ابزاری کارآمد در درک چگونگی تعامل نظام مفهومی با حوزه های آن به کار گرفته می شود. فوکونیه و ترنر، نظریۀ الگوی چندفضایی یا شبکه ای را مطرح کردند. در الگوی شبکه ای، مفاهیم مشترک دو حوزۀ دروندادی، فضای عام را می سازند. علاوه بر این تعامل این دو حوزۀ دروندادی، فضای آمیخته ای را پدید میآورد که ساختار مفهومی آن به تنهایی از فضاهای دروندادی درک نمی شود. در این پژوهش نشان خواهیم داد که عمده مفاهیم در عشق بر محور معشوق و الفاظ خاصی که در وصف او به کار گرفته میشود، استوار است و در حوزۀ آمیخته مفاهیمی پارادوکسیکال مانند مرگی که حیات ابد است یا اسارت عین آزادی مطرح می شود. پس از ترسیم ابعاد آمیزه مفهومی جنگ و شکار خواهیم کوشید به این پرسش پاسخ دهیم که پارادوکس حاصل در حوزه آمیخته چگونه ایجاد می شود. فرضیه آن است که پارادوکس حاصل در آمیزه ناشی از تأثیر مفاهیم عرفانی عشق در گفتمان صوفیانه بر الگوهای ذهنی شاعر است، حتی اگر غزل در ردیف غزل های عاشقانه قرار داشته باشد.
پرونده مقاله
دیدگاهی که سعدی برای برقراری جامعهای مطلوب بهويژه از سوي حکومت و اعضای نظام حاکم عرضه ميکند، در کتابهای «گلستان» و «بوستان» در مرکز توجه قرار گرفتهاند؛ به صورتی که سعدی باب اول این دو کتاب را به همین موضوع اختصاص داده است. از میان ابواب دهگانۀ بوستان، باب اول ب چکیده کامل
دیدگاهی که سعدی برای برقراری جامعهای مطلوب بهويژه از سوي حکومت و اعضای نظام حاکم عرضه ميکند، در کتابهای «گلستان» و «بوستان» در مرکز توجه قرار گرفتهاند؛ به صورتی که سعدی باب اول این دو کتاب را به همین موضوع اختصاص داده است. از میان ابواب دهگانۀ بوستان، باب اول با عنوان «در عدل و تدبیر و رأی» برای بررسی و تحلیل گفتمان با تکیه بر حکومت اداری برگزیده شده است؛ زیرا بیشتر حکایتها و مواعظ این باب دربارۀ شیوۀ حکومتداری و روابط اجتماعی است و در هشت باب دیگر، حکایتهای انگشتشماری دربارۀ حکومت و ارتباط ارکان جامعه با هم مشاهده میشود. دادهها و اطلاعات این پژوهش (حکایتهای باب اول بوستان) بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. از میان نظریههای موجود در تحلیل انتقادی گفتمان، مبانی روششناسی «نورمن فرکلاف» - که تحلیل خود را بر پایه دستور نقشگرای هالیدی در سه بعد متن، گفتمان و جامعه، انجام میدهد - انتخاب شده است. نتایج برآمده از پژوهش را میتوان در اين گزاره خلاصه کرد: هر چند بوستان سعدی متنی در جهت حفظ ساختار حکومت زمانۀ خود و نه در برابر آن است، نگاه سعدی به حكومت با تأكيد بر رفاه رعیت و آبادی کشور قابلتوجه است. اين دريافت را ميتوان از كنارهمگذاري دادههاي تحليل گفتمان و شرايط اجتماعي دورۀ سعدي به دست آورد.
پرونده مقاله
ردهشناسی شناختی بر اصول مفهومی، تجربه و ادراک متمرکز است و میخواهد جهانیها و تفاوتهای موجود در بازنمایی مقولهها، تجربهها و موارد دیگر را در زبانهای دنیا بررسی کند. یکی از اصول بنیادین زبانشناسی شناختی و به تبع آن ردهشناسی شناختی، مردود دانستن تمایز میان زبان شن چکیده کامل
ردهشناسی شناختی بر اصول مفهومی، تجربه و ادراک متمرکز است و میخواهد جهانیها و تفاوتهای موجود در بازنمایی مقولهها، تجربهها و موارد دیگر را در زبانهای دنیا بررسی کند. یکی از اصول بنیادین زبانشناسی شناختی و به تبع آن ردهشناسی شناختی، مردود دانستن تمایز میان زبان شناسی درزمانی و همزمانی است. در حقیقت، بی توجهی به تغییراتی که در طول زمان در زبان صورت پذیرفته است، به نادیده گرفتن شواهدی میانجامد که به صورت تاریخی بر درک کاربردهای امروزی یک زبان اثر گذاشتهاند. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر بررسی اَشکال بیان رویدادهای حرکتی فعل در زبان فارسی میانه (با تأکید بر آثار فارسی میانه زردشتی) و مقایسه آن با زبان فارسی نو برای پاسخ به این پرسش است که در طول زمان و در ادوار مختلف زبان فارسی، بازنمایی رویداد حرکتی فعل دستخوش چه تغییراتی بوده است. چارچوب نظری پژوهش حاضر، ردهشناسی شناختی تالمی (2000) است که بر مبنای آن، زبانها بسته به آنکه شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابعهای آن رمزگذاری کنند، به دو رده فعلمحور و تابعمحور تقسیم میشود. يكي از اجزاي اصلي رويداد، حركت مسير است. بازنمود اين رويداد و اجزاي آن در زبانهاي مختلف به روشهاي متنوعی انجام ميگیرد. هر زبان با استفاده از امكانات و گرايش هايي كه دارد، اين اجزا را به شيوهاي خاص نشان ميدهد. بدین ترتیب فعلهاي حركتي انواع مختلفي از اطلاعات مسير حركت را بازنمایی میکنند. در این مقاله، افعال حرکتی زبان فارسی میانه و نو از همین دیدگاه بررسی و بر اساس سازوکار شناختی مقایسه شده است. بررسی ها نشان داد که فعل در زبان فارسی میانه برای بازنمایی اطلاعات مسیر از امکان فعلمحوری بهره میگرفته، در حالی که زبان فارسی نو این امکان را گسترش داده است و علاوه بر فعل-محوری، از امکان تابعمحوری نیز استفاده میکند. میتوان این نتیجه را اینگونه تفسیر کرد که با بسط گسترۀ شناختی سخنگویان زبان در طول زمان، زبان از امکانات بیشتری برای بیان مفاهیم استفاده میکند.
پرونده مقاله
تمثیل، یکی از فنون بلاغی است که کارکردهای معنایی آن مورد توجه بسیاری از ادیبان قرار گرفته است. از میان انواع تمثیل، نوع داستانی آن که ساختاری روایی دارد، کاربردی وسیع در متون ادبی کلاسیک و معاصر فارسی داشته است. داستان معاصر نیز همانند شعر در موارد بسیاری از کارکردهای م چکیده کامل
تمثیل، یکی از فنون بلاغی است که کارکردهای معنایی آن مورد توجه بسیاری از ادیبان قرار گرفته است. از میان انواع تمثیل، نوع داستانی آن که ساختاری روایی دارد، کاربردی وسیع در متون ادبی کلاسیک و معاصر فارسی داشته است. داستان معاصر نیز همانند شعر در موارد بسیاری از کارکردهای معنایی تمثیل بهره برده است. بررسی تمثیلهای داستانی به کار رفته در داستانهای کوتاه مدرن نشان میدهد که برخی از نویسندگان، این آرایه را در کارکردی متفاوت از نوع معنایی آن به کار برده و در بخش ساختاری داستان نیز از آن بهره گرفته-اند. به هدف بررسی این کارکرد، پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن آرای «برایان ریچاردسون» دربارۀ تأثیر ساختاری ابزار بلاغی در داستان مدرن، به تحلیل سه داستان کوتاه فارسی («مهدی»، «دوزیستان» و «قصه و غصه») پرداخته و نشان داده است که تمثیل داستانی میتواند علاوه بر کارکرد محتوایی، در ساختار پیرنگ داستان کوتاه مدرن نیز مؤثر واقع شود.
پرونده مقاله
در تاريخ تصوف گروهي از عارفان به دليل ستايشهايي كه بر خلاف اهل شريعت از ابليس كردهاند، مدافع او محسوب ميشوند، كساني چون حلاج، عين القضات همداني، احمد غزالي، خرقاني و ... از اين گروهاند دفاعيّاتي كه در اين زمينه مطرح شده است حول دو محور اصلي امر و ابتلا و اعتقاد به ع چکیده کامل
در تاريخ تصوف گروهي از عارفان به دليل ستايشهايي كه بر خلاف اهل شريعت از ابليس كردهاند، مدافع او محسوب ميشوند، كساني چون حلاج، عين القضات همداني، احمد غزالي، خرقاني و ... از اين گروهاند دفاعيّاتي كه در اين زمينه مطرح شده است حول دو محور اصلي امر و ابتلا و اعتقاد به عبادت عاشقانه و شهود عارفانه دور ميزند.
سنايي غزنوي با غزل منتسب به وي با اين مطلع:
با او دلم به مهر و مودت يگانـه بـود سميرغ عشق را دل من آشيانـه بـود
ظاهراً در اين گروه از عرفا جاي ميگيرد. هدف اين پژوهش پاسخ به اين مسئله است كه با توجه به ديدگاههاي غالب سنايي در آثارش دربارة ابليس، آيا واقعاً ميتوان او را در گروه عارفان ستايشگر ابليس جاي داد يا در صحت انتساب اين غزل به وي بايد شك و ترديد روا داشت؟
با جمعبندي رئوس مطالب و تحليل ابياتي كه سنايي در توصيف ابليس در حديقه، ديوان و مثنويهاي خويش آورده است، ميتوان به اين نتيجه رسيد كه مضمون اين غزل خارج از حوزة فكري، نوع نگرش و بينش عرفاني سنايي است؛ اما از آنجايي كه اين غزل تقريباًدر همه نسخههاي موجود در ديوان سنايي وجود دارد، نميتوان به صراحت نظر داد كه اين غزل از سنايي نيست و بهتر است در صحت انتساب آن به سنايي شك كرد.
پرونده مقاله