فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - حماسه عرفاني، يكي از انواع ادبي در ادبيات فارسي
حسینعلی قبادیبه رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم ميخورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينههاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و ب چکیده کاملبه رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم ميخورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينههاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و بيش از آنكه مربوط به حوزههاي انديشه و تفكر گوناگون باشند، فن ادبي و زاييدهاي زيبا از توان هنري خالقان ذوقمند به شمار ميآيند. اين همسانيها ـ لااقل در عرصه ادبيات فارسي ـ به ويژه در آبشخورهاي اسطورهاي، نماد سازيها و تصوير آفرينيها از آرمانهاي بلند انساني، پيامها و بنمايههاي متنوّع خود را نشان دادهاند. افزون بر آن، در مسير تحول تفكر فلسفي ايراني، «حماسه عرفاني» يكي از پرمايهترين شاخههاي انديشه در اين سرزمين بوده است و آثار سهروردي مـَثـَل اعلي و نمونه كامل آن به شمار ميآيد. ورود بنمايهها، حتي روايتها و تصويرها و اسطورههاي متون حماسي در متون ادبي فارسي ـ از جمله منطقالطير عطار ـ شواهد ديگري براي اثبات اين مدعاست. در اين مقاله اين تلاقيها و همسانيها به اجمال بازشناسانده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تقابل معرفت و معيشت براساس قصهاي از مثنوي معنوي
مهدي محبّتیمثنوي معنوي مولانا جلالالدين محمد بلخي مشهور به رومي يكي از گشادهترين دفترهاي معرفت انساني و اسلامي است كه از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاري خود سيراب كرده و دست محتاجان وادي نياز را گرفته و پا به پا برده است تا پله پله مقامات عرفاني را دريابند و طي كنند و از ت چکیده کاملمثنوي معنوي مولانا جلالالدين محمد بلخي مشهور به رومي يكي از گشادهترين دفترهاي معرفت انساني و اسلامي است كه از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاري خود سيراب كرده و دست محتاجان وادي نياز را گرفته و پا به پا برده است تا پله پله مقامات عرفاني را دريابند و طي كنند و از تبتلهاي ساده تا حال فنا را در خويش بيابند. در اين ترديدي نيست. از ديگر سو، مثنوي معنوي هم جزئي از معرفت كلي بشري است كه نميتواند و نبايد فاقد خواص و اوصاف معارف بشري باشد. از جمله اين كه احوال روحي، اوضاع اجتماعي، شرايط تاريخي و تنگناهاي زماني و زباني نميتواند در هر اثر ادبي ـ هر چند بس بزرگ و سترگ ـ هيچگونه مدخليـّتي و موضوعيـّتي و يا حداقل طريقيـّتي نداشته باشد. كوشش اين جستار و گفتار بر آن است كه تا حدودي مسأله تعيـّنهاي تاريخي و وجودي را در يك قصه از مثنوي شريف بازگشايد و آن مسأله اين است كه وقتي جهت فرهنگِ اجتماعي و انديشه سياسي و نيروهاي تأثيرگذار تاريخي در يك برهه، جامعه را به سمت و سوي خاصي سوق دهد؛ كمتر متفكر و صاحبدلي است كه خود را به تمامي از چند و چونِ چنگالِ آن رهايي بخشد. تأويل اجتماعي قصه فيلسوف و اعرابي در مثنوي در واقع بازكردِ تأثير تاريخ جامعه و شرايط خاص فرهنگي جهان اسلامي در فاصله قرنهاي پنجم تا هفتم بر نگاه و انديشه مولاناست، هرچند بسيار گذرا و كوتاه. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - حماسه عرفاني و تجلي آن در «شمس نامه» مولانا
-
دسترسی آزاد مقاله
4 - مقايسه مفهوم واژهها در عالم سنت و دوران مدرن
علي حسينپوردر كنار انواع سه گانهاي كه براي "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره اي و ملي, حماسه تاريخي, حماسه ديني) مي توان نوع چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفاني" است. اين نوع از حماسه را بايد در سروده هاي صوفيانه و عارفانه فارسي كه پس از قرن پنجم هجري سروده شده است چکیده کاملدر كنار انواع سه گانهاي كه براي "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره اي و ملي, حماسه تاريخي, حماسه ديني) مي توان نوع چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفاني" است. اين نوع از حماسه را بايد در سروده هاي صوفيانه و عارفانه فارسي كه پس از قرن پنجم هجري سروده شده است, سراغ گرفت. در اين گونه از حماسه, صوفي يا عارف چونان قهرمان يا پهلواني با نفس اماره و ددان و ديوان درون خويش به نبرد مي پردازد و در جنگ و جدالي سخت و خونين آنها را فرو ميشكند. تجلي بارز اين گونه از حماسه را در غزليات و مثنويهاي عارفانه و قلندرانه سنايي و عطار و بهويژه در ديوان غزليات مولانا شاهد هستيم. مقاله حاضر پس از بحث و بررسي درباره مفهوم و ماهيت حماسه عرفاني, به بازتاب اين گونه از حماسه در ديوان غزليات مولانا ـ شمس نامه ـ مي پردازد و مسأله حماسي بودن عرفان مولانا را در سه حوزة "روحيه و شخصيت حماسي", "تخيل و ذهنيت حماسي" و "زبان و بيان حماسي" مولانا با ارائة شواهد و نمونه هاي متناسب مورد مطالعه قرار مي دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسي و تحليل جريانهاي داستاننويسي معاصر (42-1332)
محمد نقيزادهمـعـانـي هــرگـز انـدر حـرف نـايـد كــه بــحــر بـيـكـران در ظــرف نـايـد استحالة واژهها و قلب مفاهيم آنها كه عامل دگرگوني (و نه تحول آگاهانه و تكامل) فرهنگي جامعه ميشود يكي از موضوعاتي است كه در تعامل با فرهنگها و جهانبينيهاي ديگر و به خ چکیده کاملمـعـانـي هــرگـز انـدر حـرف نـايـد كــه بــحــر بـيـكـران در ظــرف نـايـد استحالة واژهها و قلب مفاهيم آنها كه عامل دگرگوني (و نه تحول آگاهانه و تكامل) فرهنگي جامعه ميشود يكي از موضوعاتي است كه در تعامل با فرهنگها و جهانبينيهاي ديگر و به خصوص در ترجمة متون و آراء آنها و به ويژه در دوران معاصر به وفور مشاهده ميشود. اين روند يكي از عوامل بروز بحران در هويت فرهنگي جوامع ميباشد. در جهت اداء دين به فرهنگ ايراني، مقاله حاضر بر آن است مقايسهاي اجمالي بين معاني ايراني و اصيل برخي واژهها با مفهوم بيگانة معادلهاي آنها به عمل آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - گفتگوي فرهنگها و تحليل مؤلفههاي آن در مثنوي معنوي
قدرتالله طاهريادبيات داستاني نوين ايران از بدو شكلگيري فراز و نشيبهاي فراواني را از سر گذرانده است. اين نوع ادبي (Genre) بهويژه در ايران، از لحاظ ساختار و محتوا تحت تأثير جريانهاي سياسي و اجتماعي بوده است. چنانكه ميدانيم كودتاي 28 مرداد سال 32 نقطه پاياني بود براي سالها مبارزه اس چکیده کاملادبيات داستاني نوين ايران از بدو شكلگيري فراز و نشيبهاي فراواني را از سر گذرانده است. اين نوع ادبي (Genre) بهويژه در ايران، از لحاظ ساختار و محتوا تحت تأثير جريانهاي سياسي و اجتماعي بوده است. چنانكه ميدانيم كودتاي 28 مرداد سال 32 نقطه پاياني بود براي سالها مبارزه استقلالطلبي ملت ايران كه با دسيسه قدرتهاي خارجي و خيانت عوامل داخلي و نيز بيتجربگي سياستمداران آن دوره به وقوع پيوست. اين رويداد بزرگ سياسي، علاوه بر عرصههاي سياست و اقتصاد، حوزه فرهنگ و هنر را نيز تحت تأثير قرار داد؛ تا جايي كه جريانهاي ادبي پس از اين دوران يعني؛ دهه سي، چهل و حتي دهه پنجاه را تحتالشعاع خويش قرار داد. ادبيات داستاني اين دوره از زير خاكسترهاي به جا مانده از كودتا و از زير آوار يأس و نااميدي، تيرهانديشي و مرگباوري سربرآورده و اگرچه در سالهاي نخست پس از كودتا عليرغم چاپ و نشر آثار فراوان، كاري جدي ارائه نگرديد، اما داستاننويسي پيشرو دهه چهل و پنجاه از همين خرابهها سربرآورد و بوستان ادبيات ايران را به آثاري ارزنده مزين كرد. در اين مقاله گرايشها و جريانهاي عمده داستاننويسي كه پس از كودتا شكل گرفته و تا سال 1342 فعال بودهاند، طبقهبندي و تحليل خواهند شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسي موضوعات، مضامين و قالبهاي شعر جنگ
مصطفی گرجیگفتگو مقولة پربركت و ميموني است كه در عرصةفرهنگ و تمدن كاركرد و نمود خاصي يافته است، لذا آشنايي با زيرساخت آن در عصر كنوني ضروري است. گفتـگو نـوعي ارتباط كـلامـي است با اين شرط كه دوسويه و تعاملي باشد. به زبان ديگر، گفتگو تبديل اطلاعات ندانسته و مجهول به اطلاعات دانست چکیده کاملگفتگو مقولة پربركت و ميموني است كه در عرصةفرهنگ و تمدن كاركرد و نمود خاصي يافته است، لذا آشنايي با زيرساخت آن در عصر كنوني ضروري است. گفتـگو نـوعي ارتباط كـلامـي است با اين شرط كه دوسويه و تعاملي باشد. به زبان ديگر، گفتگو تبديل اطلاعات ندانسته و مجهول به اطلاعات دانسته و معلوم و خروج از قوه به فعل است؛ اين حركت و ارتباط دوسويه در صورتي تعاملي و سالم خواهد بود كه براساس شش عامل ارتباطي ياكوبسون، آميزهاي از نقشها را در برداشته باشد با اين ويژگي از گفتگو،اين مقاله بر آن است تا به اين سؤال اساسي و مهم پاسخ دهد كه آيا سفره گفتگو در عرصه و بستر فرهنگ، هنر و زيبايي پهن ميشود يا در عرصه سياست و علم گشاده ميگردد و آنگاه براساس حكايتي از مثنوي به اين گزاره ميپردازد كه نظريه گفتگو نبايد ما را به گذشته بدون رويكرد به جهان كنوني سوق دهد و ضمن نقد ديدگاه فلاسفه چون افلاطون، بوبر، باختين در عرصه گفتگو «ديالوگ» به پيشينه حيات گفتگو ميپردازد و در پايان به برخي از مؤلفههاي گفتگوي فرهنگها و تمدنها نظير آزادي، عدالت،اخلاق، تسامح و تساهل در ادبيات فارسي با تأكيد بر مثنوي مولانا اشاره خواهد كرد. پرونده مقاله