فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - تأملی در مفهوم «مقتضای حال» و گسترۀ آن در علم معانی
قاسم بستانی کامله بوعذاراین مقاله، تأملی در مفهوم مقتضای حال در علم معانی، تبیین گسترۀ آن نزد بلاغیون متقدّم و بررسی نظرهای بلاغتپژوهان جدید دربارۀ گستردگی یا محدودیّت مفهوم حال است. هدف از این بررسی، پرداختن به پرسشهایی است که ضمن ایجاد زمینۀ تعامل میان اندیشههای زبانشناختی بلاغیون متقدّم چکیده کاملاین مقاله، تأملی در مفهوم مقتضای حال در علم معانی، تبیین گسترۀ آن نزد بلاغیون متقدّم و بررسی نظرهای بلاغتپژوهان جدید دربارۀ گستردگی یا محدودیّت مفهوم حال است. هدف از این بررسی، پرداختن به پرسشهایی است که ضمن ایجاد زمینۀ تعامل میان اندیشههای زبانشناختی بلاغیون متقدّم و جدید در توجّه به عناصر فرامتنی، رویکرد متفاوت علم معانی را در پرداختن به این عناصر مورد توجه قرار میدهد؛ پرسشهایی مانند اینکه «حال» در علم معانی شامل چه عناصری است و آیا امکان مقایسه میان «مقتضای حال» و رویکردهای کاربردشناختی در زبان وجود دارد؟ روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و پس از بیان نظرهای بلاغیون متقدّم و جدید دربارۀ مقتضای حال به این نتیجه میرسد که رویکرد متفاوت بلاغیون در توجّه به عناصر فرامتنی سخن، به دو دلیل توجّه به حال پیش از ایراد سخن و کارکرد بلاغی و زیباشناسی آن در علم معانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بازنمایی مؤلفههای مذهبی گفتمان انقلاب اسلامی در رمانهای شاخص جنگ
هاشم صادقی محسن آباد منوچهر اکبریهدف این پژوهش، بررسی شاخصه ها و مؤلفه های مذهبی بازتولیده شده در رمان جنگ بر مبنای نظریة تحلیل گفتمان است. به این منظور هویت مذهبی رزمندگان در رفتار با اسرا و پیش فرض های گفتمانی و نگرش آنها نسبت به مقوله هایی همچون ایثار و شهادت، بر مبنای آرای بازتاب یافته در رمان های چکیده کاملهدف این پژوهش، بررسی شاخصه ها و مؤلفه های مذهبی بازتولیده شده در رمان جنگ بر مبنای نظریة تحلیل گفتمان است. به این منظور هویت مذهبی رزمندگان در رفتار با اسرا و پیش فرض های گفتمانی و نگرش آنها نسبت به مقوله هایی همچون ایثار و شهادت، بر مبنای آرای بازتاب یافته در رمان های شاخص جنگ، احصا و بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیناگفتمانیتِ رمان جنگ از ترکیب آموزه های مذهبی و شیوه های راهبردی دفاع حاصل شده است. در این رمان ها، گفتمان انقلاب اسلامی با دال های ایدئولوژیک مبتنی بر مذهب نظیر جهاد، ایثار، شهادت و...، نظام معنایی مذهبی را مفصلبندی نموده است و به پشتوانة الگوسازی واقعة عاشورا، استناد به قرآن، کاربست تعابیر مثبت در باب شهادت و تبریک آن، معنای نشانه ها و دال های گفتمانی را تثبیت نموده و به هژمونیک شدن گفتمان یاری رسانده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل بازتاب انديشههاي پيشگويانه در افسانههاي ايراني
علی اکبر اخوه آسیه ذبیح نیاعمران فاطمه کوپا علی پدرام میزاییپيشگويي يا آپوکالیپس، کشف و شهود و اعلان واقعه ای در آینده، بدون در نظر گرفتن وقوع یا عدم وقوع آن است. اغلب اندیشه های آپوکالیپسی در افسانه های ایرانی و در باور عامه، به سبب نگرانی انسان از آینده و دفع اضطراب به وجود آمده و انگیزۀ اصلی پیدایش این نوع مکاشفه ها، فشارهای چکیده کاملپيشگويي يا آپوکالیپس، کشف و شهود و اعلان واقعه ای در آینده، بدون در نظر گرفتن وقوع یا عدم وقوع آن است. اغلب اندیشه های آپوکالیپسی در افسانه های ایرانی و در باور عامه، به سبب نگرانی انسان از آینده و دفع اضطراب به وجود آمده و انگیزۀ اصلی پیدایش این نوع مکاشفه ها، فشارهای روانی واردشده بر آدمی است؛ به گونه اي كه این اندیشه ها در ارتقاي روحیة امید به آینده ايفاي نقش مي كنند. در افسانه هاي ايراني، نقش های متفاوت آپوکالیپسی و کارکردهای متعدد آن به سبب وجود خود افسانه پدید آمده اند. اکثر این مفاهیم با ویژگی-های مادی و طبیعی افسانه، پیوندی ناگسستنی دارند. تناسب حالت های طبیعی با نقش هاي آنان در باور عامه، سبب اصلی بروز این مکاشفه هاست. این پژوهش به شیوة توصیفی- تحلیلی و استواری بر چارچوب نظری میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که شاخصترین قِسم مکاشفه ها در افسانه های ایرانی چیست؟ مطابق دستاوردهای تحقیق، بیشترین نوع مکاشفۀ موجود در افسانه های ایرانی، مربوط به «الهام» و کمترین آن، استفاده از زبان خواب و رؤیا به عنوان مهم ترین ابزار تجلی آن در این باره است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحلیل گفتمان انتقادی داستان «ماهی سیاه کوچولو» صمد بهرنگی
علیرضا مقدم محمدحسن کریمی رحمان صحراگرد شهرزاد شاهسنی«صمد بهرنگی»، منتقد نظام تعلیم و تربیت و ادبیات کودکان پیش از خود است و با بهره گیری از قابلیت های ادبیات کودکان سعی دارد تا از آن برای نیل به اهداف ایدئولوژیک خود استفاده کند. اين پژوهش تلاش مي كند تا نشان دهد كه چگونه ادبیات داستانی کودکان متأثر از گفتمان هاي موجود و چکیده کامل«صمد بهرنگی»، منتقد نظام تعلیم و تربیت و ادبیات کودکان پیش از خود است و با بهره گیری از قابلیت های ادبیات کودکان سعی دارد تا از آن برای نیل به اهداف ایدئولوژیک خود استفاده کند. اين پژوهش تلاش مي كند تا نشان دهد كه چگونه ادبیات داستانی کودکان متأثر از گفتمان هاي موجود و ساختار اجتماعي مولد اين گفتمان ها، برداشتي متفاوت از تعلیم و تربیت ارائه مي كند و چگونه گفتمان ها در بازتاب مفاهیم تعلیم و تربیت نقش دارند. در این پژوهش سعی بر این است تا با رویکرد «نورمن فرکلاف»، داستان «ماهی سیاه کوچولو» صمد بهرنگی بررسی، تحلیل و تبیین گردد. هدف ما اين است كه با تحليل دقيق داستان «ماهی سیاه کوچولو» بهرنگی نشان دهيم که متن، معرف چه گفتمان يا گفتمان هايي است و اين متن، چه رابطه اي ميان تعلیم و تربیت و ابعاد اجتماعي و سياسي برقرار ميسازد. بافت موقعیتی، فرض وجود دیدگاه ایدئولوژیک بهرنگی را تقویت می کند. از ديدگاه تحليل گفتمان انتقادي، نتیجه این پژوهش این است که بهرنگی در این داستان، چهار گفتمان رایج معاصر خود یعنی استبداد، ملی، مذهبی و چپ مارکسیست را توصیف و نقد کرده است. گفتمان چهارم، گفتمان غالب و تعلق گفتمانی بهرنگی است. بهرنگی در اين اثر سعی دارد تا با انتخاب واژگان خاص، شخصیت ها، مکان ها و هم آیی و جنبه های استعاری، گفتمان خود را بر سایر گفتمان ها برتری بخشد. مضامین تعلیم و تربیت در این داستان اغلب متأثر از گفتمان چپ و دیگر گفتمان های تقابلگر رایج و در رویارویی با گفتمان نظام سلطه (گفتمان استبداد) شکل گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تحلیل تحولات خانوادۀ ایرانی در منتخبی از رمانهای فارسی بر اساس نظریۀ تضاد
حمید رضایی ابراهیم ظاهری عبده وندتغییر و تحولات جامعه و به ویژه خانواده، بر اساس نظریه های مختلف از جمله نظریۀ تضاد بررسی و تبیین می شود. بر مبنای این نظریه، در جامعه و بین گروههای مختلف، نگرش ها و علائق متفاوت وجود دارد که از طریق قدرت، بینشان نظم ایجاد می شود و ثبات اجتماعی تأمین می گردد؛ اما توزیع چکیده کاملتغییر و تحولات جامعه و به ویژه خانواده، بر اساس نظریه های مختلف از جمله نظریۀ تضاد بررسی و تبیین می شود. بر مبنای این نظریه، در جامعه و بین گروههای مختلف، نگرش ها و علائق متفاوت وجود دارد که از طریق قدرت، بینشان نظم ایجاد می شود و ثبات اجتماعی تأمین می گردد؛ اما توزیع نابرابر منابع، سرانجام سبب ایجاد کشمکش و تضاد بین آنان می شود. هدف این پژوهش نیز تفسیر و تحلیل تحولات خانوادۀ ایرانی در رمان های «تالار آیینه» از امیرحسن چهل تن، «سمفونی مردگان» از عباس معروفی و «نیمۀ غایب» از حسین سناپور بر اساس این نظریه و با روش توصیفی- تحلیلی است و به این پرسش ها پاسخ داده میشود: در دوره های مختلف چه عواملی موجب تضاد در خانواده های ایرانی شده است؟ تضاد بر اساس چه منافعی بوده است؟ گروه های زیر سلطه، برای رهایی خود از چه منابعی استفاده کرده اند؟ و این تضاد موجب چه تغییراتی در خانواده شده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که ابتدا تضاد و تنش در خانواده های فرادست جامعه و سپس متوسط و بعد فرودست ایجاد شده است؛ این تضاد ها در اثر آشنایی با مدرنیته بوده و در آغاز، شخصیت پدر، نقش عاملیت را در این زمینه برعهده داشته است. اما در ادامه، دیگر اعضای خانواده، به ویژه شخصیت پسر و سپس دختر و همسر، به نظم موجود اعتراض کرده اند. پدر از نظم موجود سود می برد و دیگر اعضای خانواده، زیر سلطه اش قرار دارند. او برای ادامۀ تسلط خود، منابعی مانند قدرت و ثروت را در اختیار دارد و گروه زیر سلطه برای رهایی، از سرمایه ها و منابعی مانند سرمایۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استفاده کرده اند. شخصیت پدر به دنبال حفظ قدرت و اقتدار خود در خانواده است و دیگر اعضای خانواده به دنبال دستیابی به فردیت و استقلال هستند که تضاد ناشی از این امر، موجب تغییر و تحولاتی در ارزش ها و هنجارهای خانواده به ویژه در زمینۀ ازدواج، تحصیل و شغل شده و با فروپاشی سامان گذشتۀ خانواده ها، نظم جدیدی شکل گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - نقشهای زنانه در رمانهای «پیرزاد» و «وولف» با تکیه بر نقشهای کهنالگویی یونگ
مریم رامین نیا منا علی مددی مریم باینقد کهن الگویی که بر پایۀ نظریّه های «کارل گوستاو یونگ» پایهگذاری شده است، کهنالگوها را در متنهای ادبی میکاود و نقشها، کارکردها و دگردیسی آنها را تبیین میکند. از جمله کهنالگوهایی که یونگ در آثارش برمیشمرد، میتوان به چهار کهنالگوی زنانه اشاره کرد که به صورت نقش چکیده کاملنقد کهن الگویی که بر پایۀ نظریّه های «کارل گوستاو یونگ» پایهگذاری شده است، کهنالگوها را در متنهای ادبی میکاود و نقشها، کارکردها و دگردیسی آنها را تبیین میکند. از جمله کهنالگوهایی که یونگ در آثارش برمیشمرد، میتوان به چهار کهنالگوی زنانه اشاره کرد که به صورت نقشهایی زنانه در زندگی آنان نمود مییابد. این چهار نقش عبارتند از: نقش مادر، همسر، مدونا و نقش آمازون. این نقشها در ارتباط با سایرین، محیط و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی در رفتارهای زنان ظهور مییابد. با بررسی آثار ادبی زنان میتوان چگونگی و میزان حضور این نقشها را مشاهده کرد. رماننویسان زن غربی و ایرانی به فراخور محیط، فرهنگ و هنجارهای اجتماعی به این نقشها پرداختهاند. در پژوهش حاضر به بررسی میزان نمود این نقشهای زنانه و بررسی مقایسهای آنها در رمان های «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می کنیم» از زویا پیرزاد و «خانم دالوی» و «به سوی فانوس دریایی» از ویرجینیا وولف پرداخته شده است. نتیجۀ اجمالی پژوهش نشان میدهد که نقشهای زنانهای که بر اساس کهنالگوهای یونگ تبیین شدهاند، در پیرزاد و وولف یکسان به کار گرفته نشده است. وولف به عنوان رماننویس غربی به نقشهای مادر و همسر به صورتی متعادلتر پرداخته است. در «به سوی فانوس دریایی» نقش مدونا حضور پررنگی دارد و در عوض در «خانم دالوی» آمازون توانسته است با قدرت کافی به نمایش خود بپردازد. در نوع پرداختن به این نقشها، نگرش فمینیستی وولف بیتأثیر نبوده است. از این رو خصلت جنگندگی، کنشگری و استقلال زنان وولف بارزتر است. در آثار پیرزاد، نقش مادر را با رویکردی فداکارانه و نقش همسر را محافظهکارانه مشاهده میکنیم. وی برای نقش مدونا، جایگاه ویژهای در نظر گرفته است و نقش آمازون را در چارچوب فرهنگ سنتی شرقی و به صورتی گام به گام و کمرنگ وارد آثارش کرده است. پرونده مقاله