فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - گزارش باستانشناختی اسطورۀ کیومرث به روایت شاهنامه
حسن شاهیپور عبدالله واثق عباسیاسطورهشناسان، رويکردهاي گوناگوني به اسطوره داشتهاند. رويکرد باستانشناختي به اسطوره بيسابقه است. اگر در گذشته کساني مانند اوهمريستها تلاش ميکردهاند تا از راه قداستزدايي، خدايان اسطورهاي را تا حد شخصيتهايي زميني فرو بکاهند، اين کار آنها هيچ ميانهاي با دانش باس چکیده کاملاسطورهشناسان، رويکردهاي گوناگوني به اسطوره داشتهاند. رويکرد باستانشناختي به اسطوره بيسابقه است. اگر در گذشته کساني مانند اوهمريستها تلاش ميکردهاند تا از راه قداستزدايي، خدايان اسطورهاي را تا حد شخصيتهايي زميني فرو بکاهند، اين کار آنها هيچ ميانهاي با دانش باستانشناسي که دانش جديدي است نداشته و با آنچه در اين پژوهش دنبال شده نيز اختلاف ژرف دارد. اين تحقيق در پي آن بوده تا اسطورۀ کيومرث را بر مبناي مباحث دانش باستانشناسي گزارش کند. نتيجۀ شگفتانگيزي که به دست آمده، اين است: دورۀ کيومرث مطابق است با دورۀ پارينه سنگي مياني و انسان کيومرثي مطابق است با انسان نئاندرتال (هوموساپين نخستين)؛ فرهنگ او، فرهنگ موسترين و مختصات آب و هوايي زمان او، مختصات آب و هوايي آخرين عصر يخبندان است. روشهايي که در اين تحقيق به کار گرفته شده مأخوذ از باستانشناسي است (لايهنگاري و گونهشناسي). اين تحقيق ميتواند سرآغازي بر شناخت اسطورهها از دريچۀ دانش باستانشناسي باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - آیرونی در شطحیات بایزید بسطامی
الهام روستاییراد مهين پناهيآیرونی یکی از صناعات ادبی است که در چارچوب سخنی متناقض نمود و ظهور پیدا میکند. آیرونی برای بیان معنایی برجسته و دلالت بر مدلولی خاص به کار می رود و در نتیجه موجب برجستگی بخشی از کلام میشود. این صنعت به طور نهانی در قالب طنز، کنایه، مدح و ذم، در راه بیان مضمون در گسترۀ چکیده کاملآیرونی یکی از صناعات ادبی است که در چارچوب سخنی متناقض نمود و ظهور پیدا میکند. آیرونی برای بیان معنایی برجسته و دلالت بر مدلولی خاص به کار می رود و در نتیجه موجب برجستگی بخشی از کلام میشود. این صنعت به طور نهانی در قالب طنز، کنایه، مدح و ذم، در راه بیان مضمون در گسترۀ بلاغت سخن گام برمیدارد. این پژوهش درصدد است با روشی تحلیلی-توصیفی، جایگاه آیرونی را در شطحیات بجامانده از بایزید بسطامی تبیین کند. بایزید بسطامی، شطحیات بحث برانگیزی بنا بر عرفان و زهد آمیخته به عشق بیان کرده است. در این مقاله ابتدا مفهوم آیرونی، طنز و وجوه سوررئالیستی آن، مشخص شده، پس از آن شطحیات بنا بر چارچوب ساختاری خود بازنموده میشود. با تأمل در زبان شطحیات و قرینههای آن می توان دریافت که مقام معرفت با سوررئالیسم نیز در پیوند است. در پایان این جُستار، شطحیات متناقض نما و فراواقع، بر اساس صنعت آیرونی و در چارچوب مبانی تصوف و مقامات عرفانی مشخص و تبیین میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - آسیبشناسی رفتار زاهدانه در ادبیات صوفیانۀ فارسی
علیاکبر کیوانفرزهدورزی همچون دیگر پدیدههای فرهنگی، به دلیل تراز ویژهای که در تصوف اسلامی یافته، استعداد زیادی برای انحراف از خاستگاه اولیۀ خود و غلتیدن در ورطۀ آسیبهای گوناگون دارد. زاهدان مسلمان، خود نخستین منتقدان جدّی در حوزۀ آسیبشناسی زهد بودهاند و از زوایای گوناگون به شناسا چکیده کاملزهدورزی همچون دیگر پدیدههای فرهنگی، به دلیل تراز ویژهای که در تصوف اسلامی یافته، استعداد زیادی برای انحراف از خاستگاه اولیۀ خود و غلتیدن در ورطۀ آسیبهای گوناگون دارد. زاهدان مسلمان، خود نخستین منتقدان جدّی در حوزۀ آسیبشناسی زهد بودهاند و از زوایای گوناگون به شناسایی و رفع آسیب پرداختهاند. در ارزیابیِ عمومیِ موضوع، درمی یابیم که آسیبهایی مانند افتادن در دام کبر، غرور و عُجب، داشتن نگاه کاسبکارانه و غیر مخلصانه به تلاشهای زاهدانه و استفاده از ابزار ریا و تزویر برای بهرهمندی از مقبولیت نزد عموم مردم، از قرون نخستین رواج زهد و تصوف اسلامی از نظر برجستگان این حوزه پنهان نمانده و با گسترش آسیبها از قرن چهارم هجری، شتاب بیشتری گرفته است. این نگاهِ انتقادیِ درون گفتمانی، که بخش برجستهای از ادبیات تصوف را نیز شامل می شود، بسیار بیشتر و پیشتر از نقدهای بیرونی در پالایش زهد اسلامی موفق بوده است. این مقاله کوشیده است تا با پیمایشِ نگاه آسیبشناسانۀ درون گفتمانی، نقش ویژه و بیمانند آن را در ماندگاری این میراث عظیم فرهنگی بنمایاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - گفتمان در داستان «مسجد مهمان¬كش» مثنوي با تکیه بر آرای «میشل فوکو»
علي دهقان نازيلا يخدانساززبان و گفتمان، دو عنصر مهم زندگی هستند که گاه موجب زايش عناصر دیگری ميشوند. از جمله اين عناصر، مقولة «قدرت» است كه به نوبة خود موجد برخي فرآيندهاي ديگر مانند «تهديد»، «مقاومت»، «ملامت» و «وحشت» ميشود. مولانا جلاالدين محمد بلخي، شاعر بنام قرن هفتم هجري، توانسته است در چکیده کاملزبان و گفتمان، دو عنصر مهم زندگی هستند که گاه موجب زايش عناصر دیگری ميشوند. از جمله اين عناصر، مقولة «قدرت» است كه به نوبة خود موجد برخي فرآيندهاي ديگر مانند «تهديد»، «مقاومت»، «ملامت» و «وحشت» ميشود. مولانا جلاالدين محمد بلخي، شاعر بنام قرن هفتم هجري، توانسته است در خلال اشعار عارفانه، گفتمانهاي فرهنگي، سياسي و عقيدتي عصر خود را هنرمندانه و نامحسوس از زبان اشخاص داستان های مثنوی بیان کند. هدف و قلمرو اصلي اين تحقيق، بررسي يك نمونه از داستانهاي مثنوي مولانا از ديدگاه تاريخ گرايي نوين و روشن كردن ويژگي و كاركردهاي آن در محدودة تعريف جديدي است كه ميشل فوكو - فيلسوف فرانسوي - از آن ارائه ميدهد. گفتمانهای بحث شده در اين جُستار، نشان دهندة تكثر قدرت در متن داستان مورد مطالعه و به تبع آن در زمان مولوي است. زبان نيز مانند ابزار قدرت در روابط شخصيتهاي داستان و جامعه، عامل اقتدار به شمار می آید. در این ميان خرافه پرستي و خرافه بافی، پررنگترين گفتمان بوده، رمز اصلی داستان «مسجد مهمان كش» به شمار ميآيد. بر مبنای گفتمان مورد مطالعه، مولوي در دياري به سر ميبرد كه غبار تيرگيها، فضای جامعه را در برگرفته بود. این حكايت رازآميز، حساسیت مولوی را نسبت به چنین فضایی آشكار كرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی تطبیقی تعلیم و تربیت در آثار سعدی و اشعار تاگور
احمد حسنی رنجبر کاینا ابراهیمیبیگمان، ملل گوناگون تعلیم و تربیت خود را مرهون خردمندانشان هستند. برای شناخت آرای تربیتی در ایران و کشورهایی که از نظر این افکار، نزدیکی و مشابهتی با آن دارند، مطالعۀ اندیشههای سعدی و تاگور مناسب و مهم به نظر رسید. توجه به این پرسش بنیادین که «میان مضمونهای شعری سعدی چکیده کاملبیگمان، ملل گوناگون تعلیم و تربیت خود را مرهون خردمندانشان هستند. برای شناخت آرای تربیتی در ایران و کشورهایی که از نظر این افکار، نزدیکی و مشابهتی با آن دارند، مطالعۀ اندیشههای سعدی و تاگور مناسب و مهم به نظر رسید. توجه به این پرسش بنیادین که «میان مضمونهای شعری سعدی و تاگور چه تفاوتها یا شباهتهایی وجود دارد؟» موجب شکلگیری این تحقیق گشته است. بیشک تأثیر دلایل فرهنگی، اقلیمی، دانشی، سیاسی، اجتماعی و... در شکلگیری این افکار نقش پررنگی داشته است و عامل به وجود آمدن شباهتها و تفاوتهایی در موضوعات مبنایی است، مانند: توجه به ماهیت تربیت، ارزشمندی زندگی، مرگ، پیری، سخن و... . اما شاعران مورد نظر گاهی در هر موضوع، افکار خاص خود را دارند که کاملاً با دیگری متضاد یا مستقل است. مقالة حاضر به بررسی فراز و نشیبهای آرای تربیتی این شاعران و هم سویی یا استقلال هر یک میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تحلیل تطبیقی تجربة دینی نزد سهروردی و حافظ
ایمان زرگران حسینعلی قبادیادبیات فارسی به ویژه ادبیات عرفانی، با اندیشه های اشراقی سهروردی آمیختگی فراوان دارد. این آمیزش و تأثرِ حاصل از آن عمدتاً به واسطه آثار رمزی اوست که آرای فلسفی خود را در این متون به زبان ادبی بیان کرده است. وی در آثار خود از تجارب عرفانی، گاه به صورت مستقیم و گاه در قا چکیده کاملادبیات فارسی به ویژه ادبیات عرفانی، با اندیشه های اشراقی سهروردی آمیختگی فراوان دارد. این آمیزش و تأثرِ حاصل از آن عمدتاً به واسطه آثار رمزی اوست که آرای فلسفی خود را در این متون به زبان ادبی بیان کرده است. وی در آثار خود از تجارب عرفانی، گاه به صورت مستقیم و گاه در قالب داستان هایی رمزی سخن گفته است و گاه در قالب ناظری بیرونی به طبقهبندی و نظاممند کردن انواع این تجربیات پرداخته است. حافظ نیز در مقام شاعری که با میراث ادبی پیش از خود همواره در ارتباط بوده است، گاه تجارب منحصر به فردی را در قالب غزل ارائه می دهد که در مقام مقایسه، شباهت های چشمگیری با تجربیات سهروردی دارد. در مواجهه با امر قدسی که در بنیان بی صورت و تعین است، این ذهن صاحب تجربه است که در فرآیند تجربه به آن شکل میبخشد. میتوان مدعی شد که آثار سهروردی در شکلدهی به ساختار ذهن حافظ برای تعین بخشیدن به این تجارب مؤثر بوده است. گاه شباهتهای این تجارب مربوط به مکان این رویدادهاست که همان عالم مثال و هورقلیای مورد نظر سهروردی است و گاه در کیفیت تجربه است که به صورت تجربههای دیداری و شنیداری و بویایی پدیدار گشتهاند. توصیف تجربهها به صورت برق زودگذر یا خورشید نیمهشب، ملاقات با شاهد قدسی و پیر نورانی از مواردی هستند که در ساختار نهایی میان حافظ و سهروردی، شباهتهای چشمگیری دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - ریختشناسی تطبیقی قصّههای ماهپیشانی، یهشین و سیندرلا
مرتضی حیدریپژوهش های تطبیقی در حوزة ادبیّات عامیانه و ادبیّات کودک می تواند با تبیین مشابهت های فکری و فرهنگی مردم جهان، زمینه ساز رشد اندیشه های بلند انسانی گردد. در پژوهش حاضر، نویسنده با بهره گیری از نظریّة ریخت شناسی «پراپ» به تبیین و تحلیل ساختاری قصّه های «ماه پیشانی» از ایر چکیده کاملپژوهش های تطبیقی در حوزة ادبیّات عامیانه و ادبیّات کودک می تواند با تبیین مشابهت های فکری و فرهنگی مردم جهان، زمینه ساز رشد اندیشه های بلند انسانی گردد. در پژوهش حاضر، نویسنده با بهره گیری از نظریّة ریخت شناسی «پراپ» به تبیین و تحلیل ساختاری قصّه های «ماه پیشانی» از ایران، «یه شین» از چین و «سیندرلا» در غرب می پردازد. از آنجا که قصّه های بررسی شده در این پژوهش از خانوادة قصّه های پریان هستند، با الگوی ریخت شناسی پراپ که برآمده از تحلیل قصّه های پریان روسی است، همخوانی زیادی داشته اند. نویسنده پس از تطبیق مشابهت های ساختاری این سه قصّه، به یک ساختار مادر دست پیدا می کند که برآمده از خویشکاری های همسان هر سه قصّه است و طرح داستانی هر سه قصّه بر پایة آن است. برای تعیین نسبت دیرینگی این داستان ها در مقایسه با یکدیگر، نویسنده ناگزیر دست به یک تحلیل فراساختاری زده و یک کهن الگوی بسیار شناخته شده در قصّة ماه پیشانی را، پس از بررسی به عصر پارینه سنگی (عصر شکار) رسانیده است. نویسنده سرانجام نتیجه می گیرد که روند دگرگونیهای ساختاری این سه قصّه، نزولی بوده است؛ یعنی قصّة ماه پیشانی، روایت کهن تر این قصّه ها بوده و در گذار زمان، از تنوّع شخصیت ها و شمارگان خویشکاری های آن کاسته شده، تا جایی که نمودگار ریخت شناسی قصّة سیندرلا، همان نمود گار مادر برآمده از قصّههای تطبیق داده شده در این پژوهش است. پرونده مقاله