فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - اهميت جاحظ و ديدگاههاي او در نقد و ادب اسلامي ـ ايراني
حسن شاهیپوربيترديد، در ميان بينانگذاران فرهنگ و ادب اسلامي، جاحظ چهرهاي ممتاز است. حوزة وسيع اطلاعات، ژرفاي دانش و به ويژه نگاه خاص به ادبيات و فنون ادبي از او شخصيتي كم نظير ساخته است. او علاوه بر زمينههاي عام دانش و تسلط بر غالب علوم اسلامي و ادبي، در حوزه نقد ادبي و به ويژه چکیده کاملبيترديد، در ميان بينانگذاران فرهنگ و ادب اسلامي، جاحظ چهرهاي ممتاز است. حوزة وسيع اطلاعات، ژرفاي دانش و به ويژه نگاه خاص به ادبيات و فنون ادبي از او شخصيتي كم نظير ساخته است. او علاوه بر زمينههاي عام دانش و تسلط بر غالب علوم اسلامي و ادبي، در حوزه نقد ادبي و به ويژه در حوزة نقد بلاغي جايگاه ويژهاي دارد. اگر چه چنان كه بايد در تمدن اسلامي و خصوصاً دنياي فارسي زبان، به آراء و آثار او توجه نشده است؛ امّا اكثر نظريهپردازان علوم بلاغي و شاعران و نويسندگاني كه گرايشهاي بلاغي دارند، عميقاً متأثر از نظريات جاحظ هستند. او در حوزة خاستگاه شعر و علل ظهور آن، ويژگيهاي سخن و شعر خوب، تمايزات لفظ و معنا و ويژگيهاي ساخت، بافت و محتوا، روانشناسي شعر و شاعر، دلايل تفاوت رويكردهاي ملتها به سخن منظوم و منثور و عدم اقبال پارهاي از آنها به فرهنگ مكتوب، سخناني تازه و قابل تحليل دارد؛ چنان كه در زمينه ريشهشناسي لغات، آواشناسي تطبيقي، معناشناسي و نظاير آنها نيز نكتههاي فراواني گفته است كه درك و تفسير آنها جان و تواني تازه به ادبيات فارسي و نظريهپردازان جهان اسلام ميبخشد. وي اگر چه بيش از 360 اثر آفريده است، ولي عمده نظريههاي ادبي خود را در دو كتاب «البيان و التبيين» و «الحيوان» گنجانده و برخي رسالههاي مستقل ادبي هم نگاشته است. هدف اين مقاله تبيين دو نكته عمده است: اول بررسي، طبقهبندي، تفسير و تحليل آراء و آثار جاحظ در بارة ادبيات و نقد ادبي و بيان جايگاه او به عنوان پدر علوم بلاغي. دوم تأكيد بر تأثير عظيم و عميق جاحظ بر متفكران ايراني به خصوص شاعران و نويسندگان آن و بالاخص در حيطه نقد ادبي و رويكرد بلاغي آن. چون نويسنده معتقد است كه مهمترين رويكرد نقد ادبي در زبان و ادب فارسي، رويكرد بلاغي بوده است و جاحظ «موسس علوم بلاغي» در جهان ايراني ـ اسلامي است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بازتاب تفكّر يوناني، ايراني و اسلامي در تأويل سهروردي از داستان رستم و اسفنديار
حسن شاهیپورتفسير و تأويل اساطير در ادبيات كلاسيك ايران به دلايل زيادي از جمله كفرآميز پنداري آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در كنار تأويلات اندك و از هم گسيخته سنايي، شاعر قرن پنجم، شيخ اشراق، عارف و فيلسوف بزرگ قرن ششم يكي از كساني است كه با جدّيت تمام در پي تفسير و تأويل چکیده کاملتفسير و تأويل اساطير در ادبيات كلاسيك ايران به دلايل زيادي از جمله كفرآميز پنداري آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در كنار تأويلات اندك و از هم گسيخته سنايي، شاعر قرن پنجم، شيخ اشراق، عارف و فيلسوف بزرگ قرن ششم يكي از كساني است كه با جدّيت تمام در پي تفسير و تأويل اساطير ايران باستان برآمده است. شيخ اشراق با اين تأويلات ميخواهد پيوندي عميق ميان سه فرهنگ مجزّا از هم؛ يعني فرهنگ اسلامي، حكمت ايران باستان و فلسفه يونان برقرار كند. زيرا وي از يك سو به عنوان مسلمان معتقد، با فرهنگ اسلامي و عناصر فرهنگي آن از جمله تصوّف به خوبي آشناست و از طرف ديگر به عنوان ايراني نژاده و اصيل، ميراثدار تمدن ايران قبل از اسلام است و نيز نميتواند به فلسفه يونان كه محصول با ارزش خرد و عقلانيت بشري است، بياعتنا باشد. سهروردي با ژرفبيني خاص خود پي برده است كلّيت سه فرهنگ به ظاهر مخالف هم نه تنها تضادّي با يكديگر ندارند، بلكه در صورت اتحاد و سازش ميان آنها، مي توان به تجربه اي گرانسنگ براي هدايت و رشد بشريت دست يافت. در اين مقاله سعي شده است تلاش و كوشش اين نابغه بزرگ در ايجاد پيوند و سازش جريانهاي تفكر بشري كه در تأويل وي از داستان اسطورهاي رستم و اسفنديار منعكس شده است، تبيين و دلايل چنين تأويلي ضمن نشان دادن عناصر فرهنگهاي مذكور باز نموده شود. پيداست كه در دوره سهروردي اين داستان و ديگر داستانهاي شاهنامه به اندازهاي مشهور شده بودند كه به راحتي و جز براي اغراض ويژهاي در هم ريختن ساختمان آنها سهل و آسان نبود. اما شيخ اشراق با توجه به ذهنيت خاص خود از عهده اين مهم بر آمده و اين داستان را ساختارشكني كرده است تا بتواند نظرات اشراقي خود را در لابه لاي آن باز گويد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسي اصطلاحات موسيقي در ديوان خواجوي كرماني
حسن شاهیپورشعر و موسيقي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. اما امروزه به دليل گسترش فراواني كه هر يك از آنها يافتهاند، از هم جدا شدهاند. با وجود اين، هنوز هم بين شعر و موسيقي پيوندي ديرينه برقرار است؛ به گونهاي كه هر كدام بدون ديگري ناقص و نارسا است. به ويژه، موسيقي كه بدون ش چکیده کاملشعر و موسيقي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. اما امروزه به دليل گسترش فراواني كه هر يك از آنها يافتهاند، از هم جدا شدهاند. با وجود اين، هنوز هم بين شعر و موسيقي پيوندي ديرينه برقرار است؛ به گونهاي كه هر كدام بدون ديگري ناقص و نارسا است. به ويژه، موسيقي كه بدون شعر طراوت لازم را ندارد. در اين مقاله سعي شده است اصطلاحات موسيقي مستعمل در ديوان خواجو مورد بررسي قرار گيرد و ارتباط بين نغمات موجود مقامها، شعبهها و آوازها تبيين شود. به اين معنا كه اگر شاعر مثلاً در بيتي به مقام «راست» و «اصفهان» اشاره كرده است، تقارن اين دو اصطلاح در كنار يكديگر از روي تصادف نبوده است، بلكه شاعر به ارتباط موسيقي اين دو مقام و تناسب نغمات بين آنها نظر داشته است. در اين راستا براي اثبات گفته خويش از كتب قديم موسيقي نظير «مقاصدالالحان» و «جامعالالحان» مراغي و «بحورالالحان» فرصتالدوله شيرازي و كتب امروزي موسيقي و مقالات موجود استفاده گرديده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحليل درونمايههاي«سووشون» از نظر مكتبهاي ادبي و گفتمانهاي اجتماعي
حسن شاهیپوردر اين جستار رمانهاي سيمين دانشور، بهويژه سووشون كه پرفروشترين رمان فارسي است، تجزيه و تحليل شده است. زاويه ورود مقاله حاضر، تحليل اين اثر از نظر مكتبهاي ادبي است. اما از آنجا كه آثار ادبي فارسي چندان با مباني و ويژگيهاي مكاتب ادبي غربي انطباق ندارند، كوشش شده است چکیده کاملدر اين جستار رمانهاي سيمين دانشور، بهويژه سووشون كه پرفروشترين رمان فارسي است، تجزيه و تحليل شده است. زاويه ورود مقاله حاضر، تحليل اين اثر از نظر مكتبهاي ادبي است. اما از آنجا كه آثار ادبي فارسي چندان با مباني و ويژگيهاي مكاتب ادبي غربي انطباق ندارند، كوشش شده است نوآوريها و وجوه مميزه آثار دانشور بازشناسي شود. همچنين، از زاويه نگاه گفتمانهاي اجتماعي نيز درونمايههاي آثار وي تحليل شده و ديدگاههاي نويسنده در مصاحبهها و گفتگوهاي سالهاي اخير مورد توجه قرار گرفته است. به نظر ميرسد راز اقبال عمومي خوانندگان نسبت به آثار دانشور در اين است كه او با اتكا بر توانايي ممتاز ادبي، دانش زيباييشناسي، فراست در انديشهورزي و صداقت در آفرينش ادبي، آثاري ممتاز آفريده و ضمن بهرهگيري از ميراثهاي اسطورهاي و گنجينههاي عناصر فرهنگي اسلامي ـ ايراني، از قدرت بازآفريني هنري و ادبي خوبي نيز برخوردار بوده است. ظريفتر آنكه او در كنار درگيري با چالشهاي اجتماعي و سياسي، در بيان حقايق مربوط به مصالح ملي و انساني، برنامههاي استعماري و اشغالگري پنهان و آشكار به نحوي جامع، ابتكاري و نوآورانه گفتمانهاي روزگار، صداقت تمام داشته و توانسته است ادبيات داستاني معاصر را با جنبههاي بومي آشتي دهد. در حالي كه تا زمان او اين گفتمانها عمدتاً تقليدي از مسلكهاي وارداتي مادي و ماركسيستي بود و يا از ناحيه ادبيات پوچگراي ناشي از سرگرداني مدرنيسم، به ادبيات معاصر داستاني فارسي راه پيدا كرده بود. بنابراين، راه نويني كه دانشور گشوده است، مبتني بر گفتمان مقاومت با تكيه بر مباني و ميراثهاي اسطورهاي ايراني و اسلامي است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تحليلي بر افسانههاي مندرج در تذكرههاي فارسي
حسن شاهیپوردر كنار «انواع ادبي» جديد، همانند «رمان» و «داستان»، « افسانه»ها (قصهها، سرگذشتها، حكايتها و...) را ميتوان از انواع ادبي گذشته تاريخ ادب فارسي به حساب آورد.« افسانه»ها به آثاري اطلاق ميشود كه از زبان حيوانات يا به صورت اشعار هجايي براي سرگرمي اطفال سروده شده است چکیده کاملدر كنار «انواع ادبي» جديد، همانند «رمان» و «داستان»، « افسانه»ها (قصهها، سرگذشتها، حكايتها و...) را ميتوان از انواع ادبي گذشته تاريخ ادب فارسي به حساب آورد.« افسانه»ها به آثاري اطلاق ميشود كه از زبان حيوانات يا به صورت اشعار هجايي براي سرگرمي اطفال سروده شده است. يا متضمّن سرگذشت اشخاص واقعي همچون شاعران، عارفان و ... بوده است كه رفتهرفته، شاخ و برگ گرفته و با نثري آراسته در خلال كتب تذكره و آثار ديگر درج شدهاند و فراز و فرود زندگي شاعران و ابعاد گونهگون ادبي، فكري، روحي و اخلاقي آنها را نشان ميدهند. در اين مقاله، علاوه بر اشاره به تعاريف افسانه، ويژگيهاي اساسي آن از جهات مختلف نقد و تحليل شده است. اين تحقيق در دانشهايي مانند تاريخ ادبيات، سبكشناسي، نقد ادبي، معاني، بيان و بديع كاربرد دارد و نقاط مبهم و تاريك تاريخ ادبيات را روشن و جزئيات علوم مذكور را بيان ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تحليل ساختاري حكايت جدال سعدي با مدعي در بيان توانگري و درويشي
حسن شاهیپورحكايت «جدال سعدي با مدعي» يكي از حكايتهايي است كه تحت تأثير مقامهنويسي در ادبيات عربي و فارسي آفريده شده است. سعدي در خلق حكايت فوق علاوه بر آثار اهل تصوف پيش از خود، از كتاب «احياءعلومالدين» امام محمد غزالي تأثير گرفته و مسأله رايج در نزد صوفيه؛ يعني فقر و غنا و رجح چکیده کاملحكايت «جدال سعدي با مدعي» يكي از حكايتهايي است كه تحت تأثير مقامهنويسي در ادبيات عربي و فارسي آفريده شده است. سعدي در خلق حكايت فوق علاوه بر آثار اهل تصوف پيش از خود، از كتاب «احياءعلومالدين» امام محمد غزالي تأثير گرفته و مسأله رايج در نزد صوفيه؛ يعني فقر و غنا و رجحان يكي بر ديگري را مورد توجه قرار داده است. به نظر ميآيد آنچه اهل تصوف و به ويژه غزالي درباره فقر و غنا گفتهاند، ذهن وقاد سعدي را قانع نكرده و خود با طرحريزي مقامهاي جدلي مي خواهد اصالت و برتري غنا را بر فقر اثبات كند. در اين مقاله بدون توجه به شيوه استدلال و محتواي براهين طرفهاي درگير، عناصر ساختاري متن از نظر شخصيتپردازي، نحوه روايت، ساختار متن در سطوح آوايي، توازن واژگاني، توازن نحوي و انسجام دستوري، واژگاني و پيوندي مورد بررسي قرار گرفته است. هر چند ساختمان حكايت قوي است، ولي در آن اصول اساسي گفتگو يعني؛ رعايت ادب و احترام و دادن فرصت كافي به طرف مقابل، رعايت نشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - جادوي مكاشفت
حسن شاهیپورمتون صوفيانه با وجود رمز و رازها و پيچيدگيهاي معنايي و مفهومي و نيز بهرهگيري از زبان نمادين، آهنگين، سحرآميز و تأثيرگذار، از ساير متون (ادبي و غير ادبي) آشكارا ممتاز و متفاوت هستند. عدهاي اين تفاوت را صرفاً در ساختار زباني اين متون ديده و رموز معنايي آن را نيز برخ چکیده کاملمتون صوفيانه با وجود رمز و رازها و پيچيدگيهاي معنايي و مفهومي و نيز بهرهگيري از زبان نمادين، آهنگين، سحرآميز و تأثيرگذار، از ساير متون (ادبي و غير ادبي) آشكارا ممتاز و متفاوت هستند. عدهاي اين تفاوت را صرفاً در ساختار زباني اين متون ديده و رموز معنايي آن را نيز برخاسته از همان زبان ويژه دانستهاند. بر خلاف ديدگاه فوق، در اين نوشته به تقدم مفهوم و معني بر زبان در متون صوفيه تأكيد شده و نشان داده ميشود كه كشف، فهم، تأويل و انشراح معني، مقدم بر الفاظ و تناسبات زباني است. هر چند دريافتهاي تازه مبتني بر شهود معني و مفهوم، خود زبان تازهاي را به وجود ميآورد كه البته با ساير زبانها متفاوت است. بدين منظور فهم و تفسير مفسران عامه از يك آيه قرآن كريم، با فهم و تأويل صوفيان خراساني و پس از آن ابنعربي در فصوص الحكم مورد بررسي قرار گرفته است. حاصل اين نوشته و تحقيق علاوه بر اثبات تقدم معني بر لفظ و انديشه بر زبان در متون صوفيه، نشان دادن سير و تحول تكويني تأويل عرفا از آيات قرآن كريم تا زمان ابنعربي و تأثير و تأثر آنها از يكديگر ميباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - درآمدي به معرفتشناسي جديد عرفان
حسن شاهیپورنوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريههاي معرفتشناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفتشناسي جديد عرفان، به تبع معرفتشناسي جديد دين، در دامن معرفتشناسي جديد علم پرورش مي چکیده کاملنوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريههاي معرفتشناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفتشناسي جديد عرفان، به تبع معرفتشناسي جديد دين، در دامن معرفتشناسي جديد علم پرورش مييابد. در اين بخش، چندين نظريه با دستهبندي محتوايي مورد مطالعه قرار گرفتهاست؛ نظريههايي كه از مفهوم عينيت، به عنوان قاعده بحث، تلقّّّي تحديدي ارائه ميكند يا تلقّي توسعي قريب و يا تلقّي توسعي بعيد. بخش عرفان و منطق نيز، به مطالعه چندين نظريه ديگر در باره نسبت ميان اين دو پديده مىپردازد تا از اين رهگذر، جنبههاي عقلاني و غير عقلاني تجربه عرفاني را بررسي نمايد. اين بخش با طرح سه دسته نظريه غيرمنطقي، منطقي و فرامنطقي بودن اين نوع تجربه پايان مىپذيرد. در بخش رابطه دين و عرفان نيز دو تلقّي از دين؛ يعني سنت ديني و تجربه ديني مبناي دو نظريه در رد و قبول نسبت ميان آن دو قرار ميگيرد تا در كنار نظريه سوم؛ يعني فرا ديني بودن تجربه عرفاني، نمايانگر تشتت آرا صاحب نظران در اين زمينه باشد. به طور كلى، مي توان گفت درباره نسبت عرفان با علم، منطق و دين سه دسته نظريه قابل شناسايى است: نظريههاى نفيى كه معتقد به غير علمى، غير منطقى و غيردينى بودن تجربه عرفانى هستند. نظريههاى اثباتى كه به علمى، منطقى و دينى بودن اين نوع تجربه باور دارند و نظريههاى تباينى كه آن را فراعلمى، فرامنطقى و فرادينى ميدانند. بىگمان، از اين ميان، نظريههاى دسته سوم كه معرفتشناسى جديد عرفان در واپسين گامهاي پيشرفت بدآنها دست يازيده است، با تجربه عرفانى، همسويى بيشترى دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - مقايسه داستان خسرو و شيرين فردوسي با نظامي
حسن شاهیپورهدف از تدوين اين مقاله اين بود كه داستان «خسرو و شيرين» را كه در دو منظومه متفاوت آمده است، به صورت تطبيقي با هم مقايسه كنيم. نخست خلاصهاي از دو منظومه؛ يعني شاهنامه و خسرو و شيرين نظامي فراهم آورديم تا چهارچوب و طرح كلي داستان در دو منظومه پيش چشم خواننده باشد. سپس چکیده کاملهدف از تدوين اين مقاله اين بود كه داستان «خسرو و شيرين» را كه در دو منظومه متفاوت آمده است، به صورت تطبيقي با هم مقايسه كنيم. نخست خلاصهاي از دو منظومه؛ يعني شاهنامه و خسرو و شيرين نظامي فراهم آورديم تا چهارچوب و طرح كلي داستان در دو منظومه پيش چشم خواننده باشد. سپس دو صورت اينداستان را با يك منبع تاريخي مقايسه كردهايم تا معلوم شود كدام يك از سرايندگان به روايات تاريخي پايبندتر بودهاند. مسلماً اين مراجعه ميبايست به منبعي صورت گيرد كه قبل از اين دو منظومه به رشته تحرير در آمده باشد؛ چرا كه احتمال اينكه تاريخهاي بعدي خود تحت تأثير يكي از اين دو منظومه باشند، كم نيست. در ضمن ممكن است در طول زمان شاخ و برگهايي به اين داستان افزوده و وارد تاريخ شود. براي اين كار تاريخ طبري را انتخاب كرديم كه از همه منابع قديميتر است و خلاصهاي هم از روايت تاريخ طبري فراهم كرديم تا دو خلاصه قبلي را با اين يكي محك بزنيم. مواردي نيز بود كه در شاهنامه يا خسرو و شيرين يا هر دو ذكر شده بود، وليدر تاريخ طبري نبود. در چنين مواردي نيز به كتابهاي مجمل التواريخ و تاريخ ثعالبي مراجعه كرديم كه حداقل قبل از نظامي تأليف يافتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - واج آرايي و تكرار در شعر خاقاني
حسن شاهیپور سعيد حسامپوراين جستار بر آن است آن گروه از آرايههاي ادبي در ديوان خاقاني را كه هم بسيار پركاربرد و هم عناصر اصلي سازنده آنها بر تكرار واكها استوار است، واكاوي و بررسي كند. در آغاز مقاله بر اين نكته تأكيد شده است كه تمامي آنچه را كه آرايههاي لفظي خوانده ميشود، در حقيقت گونههاي چکیده کاملاين جستار بر آن است آن گروه از آرايههاي ادبي در ديوان خاقاني را كه هم بسيار پركاربرد و هم عناصر اصلي سازنده آنها بر تكرار واكها استوار است، واكاوي و بررسي كند. در آغاز مقاله بر اين نكته تأكيد شده است كه تمامي آنچه را كه آرايههاي لفظي خوانده ميشود، در حقيقت گونههايي از تكرارهاي هنري يا واجآرايي است. زيرا وجه مشترك همه آنها چيزي جز تكرار واك ها نيست كه شاعران با شگردهاي ويژهاي آنها را در گونههاي بسيار متنوع به كار بردهاند. در آرايههاي «توزيع و تكرار» شاعر واكها را با آزادي كامل در هر كجاي مصرع و بيت كه بخواهد تكرار ميكند. اما در جناسها، قلب، اشتقاق، تصدير، تسميط و... واكها را با قانونمندي ويژهاي به گونههاي خاص يا در جاهاي ويژهاي از مصرع و بيت به كار ميبرد. براي نمونه در جناس، واكها در واژههاي قرينه تكرار ميشوند، در اشتقاق و باژگونگي يا قلب با جابهجايي به كار ميروند، در تصدير به صورت واژههايي در جاهاي خاصي از ابيات تكرار ميشوند و در تسميط واك هاي خاص در جاهايي ويژه به صورت واژههايي خاص به كار ميروند. خاقاني با چيرگي شگفتانگيزي كه بر حوزة زبان و واژگان دارد، به شيوهاي بسيار هنرمندانه و با بسامد بالا از همه شيوهها و شگردهاي تكرار، براي آفرينش مضامين و آرايش مظاهر سخن خويش بهره برده است و گفتني است كه هماهنگي بسياري از اين شيوهها با بافت كلي فضاي عاطفي بيت، در خور توجه است و هرچه بيشتر موسيقي دروني و معنوي آن را تقويت ميكند. پرونده مقاله