• فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مولوی و میل به «جاودانگی» در مثنوی معنوی
        منصور  پیرانی
        مرگ و نیستی که به گونه‌ای با مذهب و اندیشه‌های مذهبی پیوند دارد از مفاهیمی است که همواره انسان را در جوش و هیجان نگه داشته است. انسان از آغاز آفرينش همواره رؤياها و انديشه‌هاي بزرگي را در درون خود پرورده، همين آرزوها و رؤياها سبب رشد و تعالي او گشته است، و آنجا كه رؤيا چکیده کامل
        مرگ و نیستی که به گونه‌ای با مذهب و اندیشه‌های مذهبی پیوند دارد از مفاهیمی است که همواره انسان را در جوش و هیجان نگه داشته است. انسان از آغاز آفرينش همواره رؤياها و انديشه‌هاي بزرگي را در درون خود پرورده، همين آرزوها و رؤياها سبب رشد و تعالي او گشته است، و آنجا كه رؤياها و آرزوهايش عملي نشده ‌‌است، با پرداختن افسانه‌ها و ساختن شخصيت‌هاي اسطوره‌اي، رؤياهاي خود را تحقق بخشيده است. يكي از اين رؤياهاي شگفت انسان ميل به «جاودانگي» يا آرزوي «بي مرگي» است كه هم در اساطير قومي و ملي بازتاب يافته‌است مانند افسانة گيل گمش، آشيل(آخيليوس) رويينْ تني اسفنديار؛ و هم در روايات ديني مثل اسطورة خضر منعكس شده است. اين انديشه و تخيّل همواره انسان را به جستجوي يافتن راهي براي تحقق آن كشانده است. آثار ماندگار تاريخ انديشة بشر، جست و جوها و يافته‌هاي او را به زبان هنر باز مي‌نمايد. مثنوي مولوي يكي از اين نمونه‌هاست. مولوي با الهام از قرآن و احاديث قدسي، بنياد هستي را بر عشق (حبّ) مي‌داند و به واسطة جوهر مشترك يعني روح الهي دميده در وجود انسان به نوعي تجانس ميان او و خدا باور دارد. او معتقد است انسان به‌خاطر همين جوهر مشترك مي‌تواند وجود جسماني خود را نيز خاصيت روح ببخشد و به خداگونگي و جاودانگي برسد. در اين مقال «ميل به جاودانگي» در انديشة مولوي با توجه به منبع الهام مولوي و با استشهاد به پاره‌اي از حكايات و ابيات مثنوي و شواهدي از ديوان شمس به اجمال بررسي شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - خاستگاه اطوار و سرشت انسان در مثنوي
        بخشعلی  قنبری
        انسان از موضوعات كليدي در آثار مولوي به‌ويژه مثنوي است. مولوي انسان را عبارت از ديده‌اي مي‌داند كه آفريده شده تا به خدا نظر کند و از آن حظ وافر ببرد. گوهر وجودي او در انديشه‌ خلاصه مي‌شود؛ انديشه‌اي كه تنها موضوع آن خداوند است. بی‌شک درباره انسان این سؤال را می‌توان طرح چکیده کامل
        انسان از موضوعات كليدي در آثار مولوي به‌ويژه مثنوي است. مولوي انسان را عبارت از ديده‌اي مي‌داند كه آفريده شده تا به خدا نظر کند و از آن حظ وافر ببرد. گوهر وجودي او در انديشه‌ خلاصه مي‌شود؛ انديشه‌اي كه تنها موضوع آن خداوند است. بی‌شک درباره انسان این سؤال را می‌توان طرح کرد که خاستگاه اولیه او چه بوده است؟ منظور از خاستگاه اولین، منشأ انسان است. در ادیان وحیانی و مکاتب عرفانی متأثر از آنها خاستگاه چنین انسانی از گل و نخستین مصداق او آدم است. پس از طی این مرحله این سؤال طرح می‌شود که انسان برای رسیدن به وضعیت کنونی چه مراحلی را طی کرده است؟ جواب این سؤال با عنوان تبار مورد بررسی قرار گرفته است. مولوی در میان تبار انسان مراحل گوناگونی طرح می‌کند. طی این مراحل انسان را وارد دوره جدید زندگی‌اش کرده و او را با این سؤال مواجه کرده است که وضع کنونی انسان چگونه است؟ پاسخ این سؤال را در سرشت آدمی باید جست که مولوی سرشت آدمی را دوگانه می‌داند. خلاصه آن که تمام این مسائل در مثنوی منعکس شده است. آفريده شدن انسان از خاك‌هاي مختلف نماد وجود استعدادها و خوهاي مختلف در اوست. اما در عین حال در وجود این انسان کاخی نهاده شده که نشیمنگاه خدا و روح دمیده شده در او نشانة حضور خدا در این کاخ است. اين روح مراتبي دارد كه نباتي، حيواني و قدسي از جمله آنها است. از نظر مولوي انسان علت غايي هستي است هر چند كه در ظاهر پس از همه موجودات آفريده شده است. اگر او بتواند به خودشكوفايي برسد استعداد تعالي پيدا خواهد كرد و این تعالي او را در كنار خدا خواهد نهاد و خدا نمايي و خداگونه شدن نتيجة محتوم چنين سيري خواهد شد. در سایه چنین دگردیسی است که انسان از گیاه، حیوان و فرشته فراتر رفته، جایگاه بالاتری پیدا می‌کند؛ زیرا سه مرتبه وجودی یاد شده را طی کرده است در حالی که آنها هر کدام در وضعیت ثابتی باقی مانده‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تاج المآثر و کشف ابیاتی فراموش شده از چند دیوان
        طاهره  خوشحال دستجردي غلامحسين  شريفي ولداني مهدي  فاموري عليرضا  شادآرام
        کتاب تاريخي – ادبي "تاج المآثر" کهن‌ترين منبع تاريخ غوريان است که مؤلف آن، حسن نظامی نیشابوری خود در دستگاه حکومت غوريان هند مي‌زيسته است. تاج المآثر که در سال 602 هـ .ق به رشتة تحرير درآمده، علاوه بر اهميت تاريخي، از اهميت ادبي بسيار نيز برخوردار است. بهره‌گيري فراوا چکیده کامل
        کتاب تاريخي – ادبي "تاج المآثر" کهن‌ترين منبع تاريخ غوريان است که مؤلف آن، حسن نظامی نیشابوری خود در دستگاه حکومت غوريان هند مي‌زيسته است. تاج المآثر که در سال 602 هـ .ق به رشتة تحرير درآمده، علاوه بر اهميت تاريخي، از اهميت ادبي بسيار نيز برخوردار است. بهره‌گيري فراوان از صنايع ادبي و استشهاد بسيار به اشعار تازي و پارسي، از بارزترین ویژگی‌های این کتاب است؛ آنگونه که به گفته ملک الشعرای بهار هیچ یک از آثار متقدمان به اندازه تاج المآثر شاهد شعری از قدما ندارد. بدین ترتیب یکی از استفاده‌هایی که می‌توان از این کتاب برد، بازشناسی ابیات و اشعار مفقود و فوت شده از ديوان‌هاي شعرای سرشناس است. آنچه نويسندگان در این مقاله به اجمال بدان پرداخته، مقایسه‌ای میان ضبط ابیات شاعران شناخته شده در تاج المآثر و همان ابیات در دیوان‌های مصحَّح است. بدیهی است که این مقایسه در کشف و تصحیح اشعار شاعران مورد نظر بسیار مؤثر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بومی‌گرایی و تأثیر آن بر ادبيات داستاني معاصر ایران(1357ـ 1320) *
        عليرضا  صدیقی
        بومي‌گرايي واكنش روشنفكراني بود كه مي‌خواستند مخاطبان خود را به اصالت‌ها و ريشه‌هايشان توجه دهند، بنابراين كشور‌هاي فراواني كه در معرض استعمار قرار داشتند، به اين موضوع توجه كردند و طبيعتاً جريان‌هاي گوناگون روشنفكري در ايران نيز به آن بي‌توجه نماندند. در بررسي جريان‌ها چکیده کامل
        بومي‌گرايي واكنش روشنفكراني بود كه مي‌خواستند مخاطبان خود را به اصالت‌ها و ريشه‌هايشان توجه دهند، بنابراين كشور‌هاي فراواني كه در معرض استعمار قرار داشتند، به اين موضوع توجه كردند و طبيعتاً جريان‌هاي گوناگون روشنفكري در ايران نيز به آن بي‌توجه نماندند. در بررسي جريان‌هاي داستاني پيش از انقلاب، با جريان بومي‌گرايي مواجهيم، جرياني كه معمولاً منتقدان به آن توجه نكرده‌اند. در داستان‌هاي اين جريان به نقد بيگانگان و دولت‌ همراه با بيگانگان و توجه دادن مردم به ريشه‌هاي خود توجه شده است. در اين مقاله ضمن نظري مختصر به شرايط تاريخي، اجتماعي، فرهنگي و ادبي ايران در سال‌هاي 1320 تا 1357مؤلفه‌هاي موجود در داستان‌هاي اين جريان برشمرده شده‌است. بيگانه‌ستيزي، توجه به هويت ايراني‌اسلامي و تقابل اين مؤلفه‌ها با موضوع مدرنيسم از عمده‌ترين مؤلفه‌هاي داستان‌هاي بومي‌گراست. بررسي‌ها نشان مي‌دهد توجه به جريان بومي‌گرا در دهه 20 و 30 شمسي كمتر از دهه 40 به بعد است. سياست‌هاي محمدرضا پهلوي در اين دو دهه و نوع برخورد او با روشنفكران شرايطي را رقم مي‌زند كه در نهايت منجر به بي‌توجهي به اين جريان در دهه‌هاي 20 و 30 مي‌شود. تأثيرات جريان‌هاي روشنفكري بخصوص تفكرات آل‌احمد و شريعتي و تغيير شرايط كشور از سال 42 به بعد به اين جريان در دهه‌هاي 40 و 50 رونق مي‌بخشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - طبقات طبيعي در واكه‌هاي زبان فارسي
        عالیه  کرد زعفرانلو کامبوزیا بهرام  هادیان
        هدف از نگارش این مقاله بررسی واکه‌های زبان فارسی و تفاوتهای واج‌آرایی آنهاست. بسیاری از زبان‌شناسان معتقدند که واکه‌های زبان فارسی دو دسته‌اند: گروه اول واکه‌های کشیده // هستند که دو جایگاه زمانمند را به خود اختصاص می دهند و به لحاظ طول زمان تلفظ و تولید، دو برابر چکیده کامل
        هدف از نگارش این مقاله بررسی واکه‌های زبان فارسی و تفاوتهای واج‌آرایی آنهاست. بسیاری از زبان‌شناسان معتقدند که واکه‌های زبان فارسی دو دسته‌اند: گروه اول واکه‌های کشیده // هستند که دو جایگاه زمانمند را به خود اختصاص می دهند و به لحاظ طول زمان تلفظ و تولید، دو برابر واکه‌های کوتاه هستند. گروه دیگر واکه‌های کوتاه // هستند که یک جایگاه زمانمند را به خود اختصاص می دهند. اما تفاوت کشش واکه‌ها در گفتار و نوشتار زبان فارسی محسوس نیست و تنها در تقطیع اوزان اشعار فارسی که دارای افاعیل عروضی هستند از جمله آثار حافظ، سعدی، مولوی، این نوع کشش مورد توجه قرار می‌گیرد و با توجه به کوتاهی و بلندی یا کشیدگی هجا این تقطیع انجام می‌شود. روشی که در این مقاله اتخاذ شده است، بررسی دو طبقه بودن واکه‌های زبان فارسی به لحاظ واج‌آرایی (phonotactic) است. در این مقاله سعی شده است خوشه‌های همخوانی که بعد از شش واکۀ زبان فارسی به کار می‌روند در ساخت‌های مختلف بررسی شوند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می‌دهد که واکه‌های // یک طبقۀ طبیعی و واکه‌های // یک طبقۀ طبیعی دیگر را تشکیل می‌دهند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - جلوه‌ها و كاركردهاي نمود فعل در زبان فارسي
        مریم  مجیدی
        نمود از ويژگي‌هاي ساختاري و معناشناختي فعل است كه در بين دستور زبان‌دانان ايراني، نخستين بار در بحث ويژگي‌هاي فعل در زبان فارسي باستان، مورد توجه پرويز ناتل خانلري قرار گرفته است. پس از آن اين مبحث به دستور زبان فارسي معيار نيز راه يافت و در سال‌هاي اخير در مقاله‌ها و چکیده کامل
        نمود از ويژگي‌هاي ساختاري و معناشناختي فعل است كه در بين دستور زبان‌دانان ايراني، نخستين بار در بحث ويژگي‌هاي فعل در زبان فارسي باستان، مورد توجه پرويز ناتل خانلري قرار گرفته است. پس از آن اين مبحث به دستور زبان فارسي معيار نيز راه يافت و در سال‌هاي اخير در مقاله‌ها و نيز كتاب‌هاي درسي دستور زبان فارسي جنبه‌هايي از آن مطرح شد. با اين همه در منابع يادشده تمامي‌جلوه‌ها و كاركرد‌هاي اين مقوله چنان كه بايد تبيين نشده و در مواردي نيز با عناوين ديگري مورد بحث قرار گرفته است. تجربة نويسنده درتدريس دستور زبان نشان مي‌دهد دانشجويان زبان و ادبيات فارسي يا تمايزي بين نمود و مقوله‌هاي زمان و وجه فعل ق‍‍‍‍ايل نيستند و يا به درستي جنبه‌ها و كار كرد‌هاي نمود فعل را در نمي‌يابند. اين نوشته كوششي در تبيين جنبه‌ها و مرزهاي مقولة دستوري نمود و انواع گوناگون آن در زبان فارسي معيار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسي ريشه شناختي دو جاينام در استان همدان (نهاوند و آدراپانا)
        محمدمهدي  احديان
        نام‌های جغرافیایی مجموعة بزرگی از واژگان هستند. این نام‌ها که در طول قرن‌ها پدید آمده‌اند، جاینام (Toponym) نامیده می‌شوند. بررسی جاینام‌ها از آن روی اهمیت دارد که می‌تواند در آشکار ساختن بسیاری از حقایق تاریخی پنهان که جز نام، اثری از آنها به جای نمانده است پژوهشگران چکیده کامل
        نام‌های جغرافیایی مجموعة بزرگی از واژگان هستند. این نام‌ها که در طول قرن‌ها پدید آمده‌اند، جاینام (Toponym) نامیده می‌شوند. بررسی جاینام‌ها از آن روی اهمیت دارد که می‌تواند در آشکار ساختن بسیاری از حقایق تاریخی پنهان که جز نام، اثری از آنها به جای نمانده است پژوهشگران را یاری دهد. جاینام‌ها به عنوان واحد‌های زبانی در معرض همة تغییراتی هستند که در حوزة زبان روی می‌دهد. در بررسی جاینام‌ها کوشیده‌ می‌شود بر پايه روش‌هاي زبان‌شناسيِ تاريخي- تطبيقي و با توجه به اطلاعات تاريخي و جغرافیایی مربوط به مکان‌ها، ريشه‌شناسي جامعی از این واژگان عرضه شود. اين مقاله به بررسی تاریخی-ریشه‌شناختی دو جاينام «نهاوند» و «آدراپانا» در استان همدان پرداخته است. نتیجه این بررسی نشان دهندة ارتباط میان جاینام باستانی نسا و نام شهر نهاوند و کمک به آشکار شدن مکانِ جاینام‌های باستانی نسا و آدراپانا در سرزمین ماد است که از دیدگاه باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی نیز اهمیت دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تلفن همراه به عنوان رسانه مكتوب: مطالعه‌اي گفتماني از متون طنز پيام كوتاه فارسي
        بهروز  محمودی بختیاری آرزو  آدي‌بيك
        استفاده روزافزون از تلفن همراه در جامعه امروز، با توجه به امكاناتي كه خدمات آن در اختيار مي‌گذارد، ارتباطات فردي و كلامي ما را دگرگون كرده است. ارزاني نسبي خدمات پيام كوتاه نسبت به مكالمات، در كنار امكان ارسال گروهي پیام به تعداد زياد باعث شده است كه فرهنگ جديدی در استف چکیده کامل
        استفاده روزافزون از تلفن همراه در جامعه امروز، با توجه به امكاناتي كه خدمات آن در اختيار مي‌گذارد، ارتباطات فردي و كلامي ما را دگرگون كرده است. ارزاني نسبي خدمات پيام كوتاه نسبت به مكالمات، در كنار امكان ارسال گروهي پیام به تعداد زياد باعث شده است كه فرهنگ جديدی در استفاده از پيام كوتاه به ويژه در ميان جوانان پديد آيد و تلفن همراه عملاً به رسانه‌اي مكتوب مبدل شود. اين پژوهش با توجه به اهميت اين شيوه نوين ارتباطي، به بررسي يكي از مهم‌ترين كاركرد‌هاي استفاده از پيام كوتاه يعني طنزهاي ارسالي می‌پردازد و عوامل اصلي ايجاد طنز را بررسي مي‌كند. هدف آن است که رایج‌ترین کاربردهای طنز و گرایش‌های غالب ناظر بر شکل‌گیری این گونه شوخی‌ها از منظر تجزیه و تحلیل کلام بررسی شود. نويسندگان با بررسی داده‌های موجود دریافتند که در شمار بیشتری از پیامک‌های ارسالی اصول همکاری گرایس به صور مختلفي نقض ‌شده‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - سنخ‌شناسي و وجوه تمايز قصص قرآني
        ابوالفضل حری
        اين مقاله، سنخ‌شناسي و وجوه تمايز قصص قرآني و واژگان مرتبط با آن، مانند خبر و حديث را از برخي ژانرهاي روايي از قبيل افسانه، اسطوره و گزارش‌هاي تاريخي بررسي و تحليل مي‌كند. بر اين اساس ابتدا به لزوم تبارشناسي اين ژانرها اشاره مي‌شود و سپس، تبار واژگان اصلي مرتبط با واژة چکیده کامل
        اين مقاله، سنخ‌شناسي و وجوه تمايز قصص قرآني و واژگان مرتبط با آن، مانند خبر و حديث را از برخي ژانرهاي روايي از قبيل افسانه، اسطوره و گزارش‌هاي تاريخي بررسي و تحليل مي‌كند. بر اين اساس ابتدا به لزوم تبارشناسي اين ژانرها اشاره مي‌شود و سپس، تبار واژگان اصلي مرتبط با واژة قصص قرآني در پرتو اشاره به آيات و منابع معتبر بررسي مي‌شود. همچنين نويسنده در ادامه، به سنخ‌شناسي وجوه تمايز قصص قرآني از افسانه، اسطوره، قصة عاميانه و گزارش‌هاي تاريخي مي‌پردازد. با اين توجه انواع قصص قرآني گرچه در نقل داستان و در داستان‌پردازي ممكن است با اين گونه ژانرهاي روايي مرز مشترك جزيي پيدا كنند، يك نكته مسلم است و آن اينكه اين داستان‌ها از هر سنخي باشند، از جانب خداوند بر قلب پيامبر وحي شده است، پس امكان ناراست و خرافي بودن آنها به تمامي‌منتفي است. پرونده مقاله